توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ▌◆*◆▐ چرا باید دشمنان امام حسین علیه السلام را لعن کرد؟ ▌◆*◆▐
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-12-2012, 02:22
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49682658050648822918.gif
چراباید دشمنان امام حسین علیه السلام را لعن کرد؟
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07215368474324281581.gif
به دنبال اين سؤال ممکن است سؤال ديگري پديد آيد که اين روزها بيشتر مطرح شده است، اغلب، اين پرسش را منافقان مطرح ميکنند، البته منافقان مدرن! آنها ميگويند که بسيار خوب، ما تا اين جا قبول کرديم که تاريخ امام حسين (ع) تاريخ مؤثر و حرکت آفريني بوده است. همچنين دريافتيم که بايد آن را عميقاً به خاطر داشت، و به ياد امام حسين (ع) عزاداري کرد؛ تا اين جا را قبول داريم. اما شما در اين عزاداريهاي خود کار ديگري هم ميکنيد. علاوه بر اين که از امام حسين (ع) به نيکي ياد ميکنيد، و بر شهادت او گريه ميکنيد، بر دشمنان امام حسين (ع) هم لعن ميفرستيد. اين کار براي چيست و چرا دشمنان ابيعبدالله را لعن ميکنيد؟ اين کار نوعي خشونت و بدبيني است. اين يک نوع احساسات منفي است و با منش «انسان مدرن» نميسازد. هنگامي که احساسات شما تحريک ميشود، برويد گريه و عزادري کنيد. اما چرا دشمنان را لعن ميکنيد؟
چرا ميگوييد «أَتَقَرَّبُ اِلي اللَّهِ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِک»، . من با تبري از دشمنان تو، به خدا تقرب ميجويم. چرا مقيد هستيد همواره در زيارت عاشورا صد مرتبه دشمنان امام حسين (ع) را لعن کنيد؟ بياييد فقط همان صد مرتبه سلام را بخوانيد. چرا بايداين همه لعن بگوييد و مردم را نسبت به ديگران بدبين کنيد و يا نسبت به ديگران احساسات منفي ايجاد کنيد؟ امروز زماني است که بايد با همه مردم با خوشي و شادي و لبخند رفتار کرد.
امروز بايد دم از زندگي زد، دم از شادي زد، دم از صلح و آشتي زد. اين روحيه لعن و تبري و پشت کردن به ديگران خشونتهايي است که به هزار و چهار صد سال پيش، يعني زماني که امام حسين عليه السلام را کشتند برميگردد و با آن زمان مناسبت دارد. اما امروز ديگر جامعه و مردم اين کارها را نميپسندند. بياييد به جاي اينها راه آشتي را پيش بگيريد، و روي دشمنان هم لبخند بزنيد، به آنها هم محبت کنيد. مگر اسلام دين محبت، دين رأفت و رحمت نيست؟ اين چه کاري است که شما دائما لعن و بدگويي ميکنيد؟
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-12-2012, 02:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
اگر کساني واقعاً از روي جهل اين سؤال را مطرح کنند، جوابدادن به آنها مشکل نيست. اما احتمال قوي ميدهيم که بسياري از کساني که اينگونه سخن ميگويند، انديشه هاي ديگري، و اغراض خاصي در سر دارند. احتمال دارد آنها از سياستهاي ديگري پيروي کنند، و يا نقشه هايي را که ديگران کشيده اند اجرا کنند.
البته ما فرض را بر اين ميگذاريم که اين سؤال عاقلانه و عالمانهاي ست که جواب آن هم بايد عالمانه باشد. صرف نظر از ارزشگذاري در مورد طرح اينگونه سؤالها، فرض کنيد اگر نوجواني از ما سؤال کرد که چرا بايد قاتلان ابيعبدالله را لعن کرد؟
به جاي لعنهايي که در زيارت عاشورا ميخوانيد صد مرتبه ديگر هم باز بر امام حسين (ع) سلام بفرستيد. مگر سلام کردن براي سيدالشهداء (ع) ثواب ندارد؟ به جاي آن صدر مرتبه لعن، صد مرتبه سلام بفرستيد، چه عيبي دارد؟
اين همه لعن و بدگويي، فحش، ناسزا و اظهار برائت چه لزومي دارد؟
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-12-2012, 02:33
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
جواب علمي چنين سؤالي اين است که همانگونه که سرشت انسان فقط از شناخت ساخته شده است، تنها از احساسات و عواطف مثبت هم ساخته نشده است. آدميزاد موجودي است که من احساس مثبت و هم احساس منفي دارد. هم عواطف مثبت و هم عواطف منفي دارد. همانگونه که شادي در وجود ما هست، غم هم هست.
خدا ما را اينگونه آفريده است، هيچ انساني نميتواند بيغم و يا بيشادي زندگي کند. همچنان که خدا استعداد خنديدن به ما داده استعداد گريه کردن هم به ما عطا فرموده است. در جاي خودش بايد خنديد و به جاي خود هم بايد گريست. تعطيل کردن بخشي از وجودمان، به اين معني است که از داده هاي خدا در راه آنچه آفريده شده استفاده نکنيم. دليل اينکه خدا در ما گريه را قرار داده، اين است که در مواردي بايد گريه کرد. البته مورد آن را بايد پيدا کنيم، و الا استعداد گريه در وجود ما لغو خواهد بود. خ
دا چرا در انسان اين احساس را قرار داده است که به واسطه آن، حزن و اندوه پيدا ميکند و اشک از ديدگانش جاري ميشود؟ معلوم ميشود گريه کردن نيز در زندگي انسان جاي خود را دارد. گريه براي خدا، به انگيزه خوف از عذاب يا شوق به لقاي الهي و شوق به لقاي محبوب در تکامل انسان نقش دارد. انسان در اثر دلسوزي نسبت به محبوب مصيبت ديده خود، رقت پيدا ميکند؛ اين طبيعت انسان است که در مواردي بايد رقت قلب پيدا کند و در اثر آن گريه به سر دهد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-12-2012, 02:35
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
خداوند در ما محبت را آفريده است تا نسبت به کساني که به ما خدمت مي کنند، نسبت به کساني که کمالي دارند، خواه کمال جسماني، يا کمال عقلاني يا رواني و يا عاطفي، به ابراز علاقه و محبت بپردازيم. هنگامي که انسان احساس ميکند در جايي کمالي و يا صاحب کمالي يافت ميشود، نسبت به آن کمال و صاحب کمال محبت پيدا ميکند.
علاوه بر آن در وجود انسان نقطه ي مقابل محبت به نام بغض و دشمني قرار داده شده است. همانگونه که فطرت انسان بر اين است که کسي را که به او خدمت ميکند دوست بدارد، فطرتش نيز بر اين است که کسي را که به او ضرر ميزند دشمن بدارد. البته ضررهاي مادي دنيوي براي مؤمن اهميتي ندارد. چون اصل دنيا براي او ارزشي ندارد. اما دشمني که دين را از انسان بگيرد، دشمني که سعادت ابدي را از انسان بگيرد، آيا قابل اغماض است؟ قرآن ميفرمايد: «انَّ الشَّيْطانَ لَکُمْ عَدُّوٌ فَاتَّخِذُوهُ عَدُّواً»
شيطان دشمن شما است، شما هم بايد با او دشمني کنيد. با شيطان ديگر نميشود لبخند زد و کنار آمد. وگرنه انسان هم ميشود شيطان. اگر بايد با اولياي خدا دوستي کرد، با دشمنان خدا هم بايد دشمني کرد. اين فطرت انساني است و عامل تکامل و سعادت انساني است. اگر «دشمني» با دشمنان خدا نباشد، به تدريج رفته رفته رفتار انسان به آنها دوستانه ميشود، و در اثر معاشرت، رفتار آنها را ميپذيرد و حرفهايشان را قبول ميکند. کم کم شيطان ديگري مثل آنها ميشود.
ميگوييد نه!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-12-2012, 02:37
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
ببينيد قرآن چه ميفرمايد:
«وَ اِذا رَأَيْتَ الَّذينَ يَخُوضُونَ في آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُم حتّي يَخوضُوا في حَديثٍ غيرهِ».
چنانچه ببيني کساني نسبت به دين بدگويي و اهانت ميکنند، با سستي و با زبان مسخره و استهزا سخن ميگويند، به آنها نزديک نشو. هر چه گفتند، گوش نده تا زماني که به بحث ديگري بپردازند.
و در جاي ديگر ميفرمايد:
«وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْکُمْ في الْکتابِ أَنْ اِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُکْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدوا مَعَهُمْ حتّي يخوضوا في حديثٍ غَيْرهِ»
بعد ميفرمايد اگر کساني اين نصيحت را گوش نکردند، بايد بدانند که عاقبت به آنها ملحق خواهند شد.
«اِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْکافِرينَ وَالْمُنافِقينَ في جَهَنَّمَ جَميعاً»
سرانجام کساني که نسبت به استهزا کنندگان دين محبت ميورزند و به آنها روي خوش نشان ميدهند اين است که تدريجاً حرفهاي استهزا کنندگان بر آنها اثر ميگذارد. وقتي حرفهايشان اثر کرد، در دلهايشان شک به وجود ميآيد. و اگر شک ايجاد شد، اظهار ايمان کردن نفاق ميشود.
انسان وقتي در دل ايمان ندارد اما در ظاهر بگويد من مسلمانم، اين عين نفاق است. قرآن ميفرمايد:
«اِنَّ اللَّه جامِعُ الْکافِرينَ وَالْمُنافِقينَ في جَهَنَّمَ جَميعاً»
چنين کساني که در دنيا به واسطه اثر همنشيني با کافران منافق ميشوند، در آخرت داخل جهنم با ايشان همنشين خواهند بود.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-12-2012, 19:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
به عبارت ديگر، دشمني با دشمنان، سيستمي دفاعي در مقابل ضررها و خطرها ايجاد ميکند. بدن انسان همانگونه که عامل جاذبهاي دارد که موارد مفيد را جذب ميکند، يک سيستم دفاعي نيز دارد که سموم و ميکربها را دفع ميکند، سيستمي که با ميکرب مبارزه ميکند و آنها را ميکشد. کار گلبولهاي سفيد همين است. اگر سيستم دفاعي بدن ضعيف شد، ميکربها رشد ميکنند. رشد ميکربها به بيماري انسان منجر ميشود و انسان بيمار ممکن است با مرگ روبه رو شود.
اگر بگوييم ورود ميکروب به بدن ايرادي ندارد! به ميکرب خوش آمد گفته و بگوييم مهمان هستيد! احترامتان واجب است! آيا در اين صورت بدن سالم ميماند؟ بايد ميکرب را از بين برد. اين سنت الهي است. اين تدبير و حکمت الهي است که براي هر موجود زندهاي دو سيستم در نظر گرفته است، يک سيستم براي جذب و ديگري سيستم دفع. همانطور که جذب مواد مورد نياز، براي رشد هر موجود زندهاي لازم است، دفع سموم و مواد مضر از بدن هم لازم است. اگر انسان سموم را دفع نکند، نميتواند به حيات خود ادامه دهد.
موجودات زنده قوه دافعه دارند. اين قوه دافعه به خصوص در حيوانات و انسان همين نقش را ايفا ميکند. چيزهايي که براي بدن مضر است بايد بيرون ريخت. دستگاههايي در بدن وجود دارند نظير کليه، مثانه، و... که اين کار را به طور عادي انجام ميدهند. گاهي هم وقتي ميکروبهاي خارجي حمله ور ميشوند، بايد گلبولهاي سفيد فعال شوند و با آنها بجنگند تا آنها را کشته و از بدن بيرون بريزند.
در روح انسان نيز بايد چنين استعدادي وجود داشته باشد. بايد يک عامل جاذبه رواني داشته باشيم تا از کساني که براي ما مفيد هستند خوشمان بيايد، دوستشان بداريم، به آنها نزديک شويم، از آنان علم، کمال، ادب، معرفت و اخلاق فرابگيريم.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-12-2012, 19:28
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/90296472501620344653.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-12-2012, 06:18
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
براي اين که وقتي به آنها نزديک ميشود از آنها استفاده ميکند. نسبت به خوباني که منشأ کمال هستند، و در پيشرفت جامعه مؤثر هستند بايد ابراز دوستي کرد، و در مقابل، بايد عملاً با کساني که براي سرنوشت جامعه مضر دشمني کرد:
«قَدْ کانَتْ لَکُمْ اُسْوُةٌ حَسَنَةٌ في اِبْراهيمَ وَالَّذينَ مَعَهُ اِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ اِنَّا بُرَئاءُ مِنْکُمْ وَ مِمّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ، کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَکُمْ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ اَبَداً حَتَّي تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ»
قرآن ميفرمايد شما بايد به حضرت ابراهيم عليه السلام و ياران او تأسي کنيد. ميدانيد که حضرت ابراهيم (ع) در فرهنگ اسلامي جايگاه بسيار رفيعي دارد. پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله هم مي فرمودند من تابع ابراهيم هستم. اسلام هم نامي است که حضرت ابراهيم (ع) به اين دين و آيين داد: «هُوَ سَمَّاکُم الْمُسْلِمينَ مِنْ قِبْل» خداوند ميفرمايند شما بايد به ابراهيم (ع) تأسي کنيد.
کار ابراهيم (ع) چه بود؟ ابراهيم (ع) و يارانش به بتپرستاني که با آنها دشمني ميکردند و ايشان را از شهر و ديار خود بيرون راندند گفتند: «اِنَّا بُرَئاءٌ مَنْکُمْ» ما از شما بيزاريم. اعلان برائت کردند. بعد به اين هم اکتفا نميکند. ميفرمايند بين ما و شما تا روز قيامت دشمني و کينه برقرار است،مگر اين که دست از خيانتکاري خود برداريد.
اين که ما نسبت به دشمنان اسلام و شيطان بزرگ اين قدر کينه داريم و اجازه نميدهيم شعار «مرگ بر آمريکا» حذف شود، تاسي به حضرت ابراهيم عليه السلام است. قرآن مي فرمايد شما بايد از ابراهيم (ع) ياد بگيريد و صريحاً بگوييد مگر در دشمن اسلام، و عداوت و دشمني خود را نسبت به دشمنان دين اعلام کنيد. همه موارد، جاي لبخند نيست. در بعضي موارد بايد عبوس بود، بايد اخم کرد، بايد صريحاً گفت ما دشمن شماييم، ما آشتي نمي کنيم، مگر دست از خيانت برداريد. اين دستور قرآن است. سابقاً ميگفتند فروع دين ده تا است.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-12-2012, 02:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
چرا انسان بايد افراد و امور پسنديده را دوست دارد؟ بعد از «امر به معروف»و «نهي از منکر» دو فرع «تولي» و «تبرّي» را نيز جزء فروع دين به حساب مي آوردند.
يعني از جمله واجباتي که همه مسلمانها بايد توجه داشته باشند و به آنها عمل کنند، اين است که بايد دوستان خدا را دوست بدارند و با دشمنان خدا نيز دشمني کنند.
تنها دوستي دوستان خدا کافي نيست؛ اگر دشمني با دشمنان خدا نباشد، دوستي دوستان هم از بين خواهد رفت. اگر سيستم دفاعي بدن نباشد، آن سيستم جذب هم، نابود خواهد شد. آنچه مهم است اين است که ما جاي جذب و دفع را درست بشناسيم.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-12-2012, 19:21
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
گاهي متأسفانه امور متشبه ميشود.
در موردي که بايد جذب کنيم عملاً به دفع ميپردازيم. کسي که از روي ناداني سخني به اشتباه و خطا گفته و لغزشي براي او پيش آمده و بعد هم پشيمان گرديده است، و يا اگر براي او توضيح دهيم، از روي انصاف قبول خواهد کرد، نسبت به چنين کسي نبايد دشمني کرد.
صرف اين که کسي مرتکب گناهي شد، نبايد او را از جامعه طرد کرد، بلکه بايد در صدد اصلاح او برآييم. او بيماري است که بايد به پرستارياش پرداخت. در اين مورد جاي اظهار دشمني نيست. مگر کسي که تعمد داشته باشد و علناً گناه را در جامعه رواج دهد. اين ديگر خيانت است، تعمد و خيانت و پليدي است. بايد با چنين شخصي دشمني کرد.
اما اگر کسي اشتباهاً مرتکب گناهي شده است، بايد با مهرباني با او رفتار کرد. نبايد آبروي او را ريخت، بلکه بايد در اصلاح او سعي کرد. او مشکل دارد و بايد مشکلش را حل کرد.
اما در مورد دشمنان غدار، کينه توز و قسم خورده، خداوند ميفرمايند: «وَ لَنْ تَرْضي عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لا النَّصاري حتَّي تَتَّبِعَ مَلّتَهُم»، تا دست از انقلابتان برنداريد، آمريکا از شما راضي نخواهد شد. هر روز لازم است تأمل کنيم که آشتي با چنين کساني يعني چه؟ لبخند به روي آنان يعني چه؟ بايد با نهايت غضب، خشونت، تندي و عبوسي با اينها برخورد کرد. بايد مرگ را بر سر اينها باريد، چون آنان جز به مرگ ما راضي نيستند، نه تنها به مرگ بدن ما، بلکه تنها به مرگ روح ما، به مرگ دين ما راضي ميشوند.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
10-12-2012, 16:29
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
حاصل سخن اينکه، بزرگداشت مراسم سيدالشهداء عليه السلام بازسازي حيات حسيني است، تا از آن حيات به نحو احسن استفاده شود نبايد به بحثهاي علمي اکتفا شود. چون انسان به برانگيخته شدن عواطف و احساسات احتياج دارد. نبايد به عواطف مثبت، به شادي، به خنده، بسنده کرد، زيرا زنده نگه داشتن خاطره سيدالشهداء (ع) و مظلوميت او از راه احساسات شورانگيز حزن و گريه و سوگواري امکان دارد.
و بالاخره همراه با آن همه درود و سلام و عرض ارادت به خاک پاي حسيني و به خاک قبر حسيني، بايد بر دشمن حسين (ع) و دشمن اسلام و دشمنان خدا لعن و نفرين کرد. تنها سلام و درود مشکل را حل نميکند. ما نميتوانيم از برکات حسيني استفاده کنيم، مگر اين که اول دشمنان او را لعن کنيم، بعد بر او سلام بفرستيم.
قرآن هم اول ميفرمايد: «أَشِدَّاءُ عَلَي الْکُفَّار»، بعد ميفرمايد: «رُحَماءُ بَيْنَهُم». پس در کنار سلام، بايد لعن هم باشد. در کنار ولايت، تبرّي و اظهار دشمني نسبت به دشمنان اسلام نيز بايد باشد. اگر اينگونه شديم، حسيني هستيم؛ وگرنه بي جهت خودمان را به حسين (ع) نسبت ندهيم.
آیت الله مصباح یزدی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13077406219889750704.gif
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.