PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستان جالب شيخ بهائي(ره) با عالم سني



محامین * یالثارات الحسین *
09-12-2012, 00:00
محمد بن حسین بن عبدالصّمد معروف به «شیخ بهائی» از علمای معروف و از مفاخر جهان تشیّع، در یكی از سفرهای خود، با یكی از علمای اهل تسنّن ملاقات نمود، و خود را در مقابل او، در ظاهر شافعی وانمود كرد.

آن دانشمند اهل سنّت كه از علمای شافعی بود، وقتی كه دانست شیخ بهائی از مركز تشیّع (ایران) آمده، به او گفت: «آیا شیعه برای اثبات مطلوب و ادّعای خود، شاهد و دلیل دارد؟».

شیخ بهائی گفت: من گاهی در ایران با آنها روبرو شده ام، میبینم آنها برای ادّعای خود شواهد محكمی دارند.

دانشمند شافعی گفت: اگر ممكن است یكی از آنها را نقل كنید.

شیخ بهائی گفت مثلاً می گویند: در صحیح بخاری (كه از كتب معتبر اهل سنّت است) آمده، پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود:

«فاطِمَهُ بَضْعَه مِنِّی مَنْ آذاها فَقَد آذانِی وَ مَنْ اَغْضَبَها فَقَدْ اَغْضَبَنِی»:

«فاطمه(سلام الله علیها) پاره تن من است، كسی كه او را آزار دهد، مرا آزار داده و كسی كه او را خشمگین نماید مرا خشمگین نموده است.1

و در چهار ورق دیگر در همان كتاب است: «وَ خَرَجَتْ فاطِمَهُ مِنَ الدُّنْیا وَ هِیَ غاضِبَه عَلَیْهِما: «و فاطمه وفات كرد در حالی كه نسبت به ابوبكر و عمر، خشمگین بود.

جمع این دو روایت و پاسخ به این سؤال طبق مبنای اهل سنّت چگونه است؟

دانشمند شافعی در فكر فرو رفت (كه با توجّه به این دو روایت، نتیجه این است كه آن دو نفر (عمر و ابوبكر)، عادل نبودند پس لیاقت رهبری و خلافت امت را ندارند). پس از ساعتی تأمّل گفت: گاهی شیعیان دروغ میگویند، ممكن است این هم از دروغهای آنها باشد، به من مهلت بده امشب به كتاب «صحیح بخاری» مراجعه كنم، و صدق و كذب دو روایت فوق را دریابم، و در صورت صدق، پاسخی برای سؤال فوق پیدا كنم.

شیخ بهایی می گوید: فردای آن روز، آن دانشمند شافعی را دیدم، از او سؤال كردم كه مطالعه و بررسی تو به كجا رسید؟

او گفت: همانگونه كه گفتم؛ شیعیان دروغ میگویند، زیرا من صحیح بخاری را دیدم، هر دو روایت فوق در آن مذكور است، ولی بین نقل این دو روایت، پنج ورق فاصله است، در حالی كه شیعه می گفت: چهار ورق فاصله است!!!




ـ به راستی عجب پاسخی!!! منظور وجود این دو روایت در آن كتاب است، خواه بین نقل آن دو روایت پنج ورق فاصله باشد یا پنجاه ورق، چه فرقی میكند و چرا از حق فرار می كنند؟!




1 . صحیح بخاری، ط دارالجیل، بیروت، ج 7، ص 47.

2 همان مدرك، ج 9، ص 185، و مدارك دیگر در كتاب فضائل الخمسه من الصّحاح الستّه،ج 3، ص 190. روضات الجنّات (شرح حال شيخ بهاءالدين عامل