▐✿ ◄---جایگاه قران و مقام آن---► ✿ ▐

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60827262420503394482.gif


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/52160713838439473251.gif


مقام قران

انَّ هذَاالقُران یَهدیِ لِلَّتی هِیَ اَقوَم وَیُبَشِّرُ المُؤمنین

اسرا 9


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif




مقام قران


عنوان دین ،در اصطلاح علم تاریخ ادیان و جامعه شناسی ادیان، با وجود تعریف‌های گوناگون از آن، همة مكتب‌هایی را در بر می‌گیرد كه به نحوی بحث از عالم ماورء طبیعت، و ایمان به عناصر غیبی، ماورائی و قدسی از مختصات آن به شمار می‌آید.

در این نوع تقسیم بندی كاری به حق و باطل بودن ادیان ندارند و فارغ از این موضع‌گیری به نحو عام، ویژگی های فلسفی و عرفانی،اخلاقی، عبادی و رفتاری آنها را مورد بررسی قرار می دهند.
بر همان اساس كه قبلاً اشاره شد یعنی تحولات فكری در رنسانس و خارج كردن علوم دینی از تعریف علم و تشكیك در عامل پی گیری انسان، در امور دینی، تحلیلهای مختلفی جهت علت بوجود آمدن ریشه‌های دین طلبی در طی تاریخ حیات انسان ارائه شد. در این تحلیل‌ها، زمانی دین را ساخته طبقات اشرافی و حاكم اجتماع دانستند، تا توسط آن توده مردم را به تحمل ظلم و زورعادت دهند.

یا دین را، تسكینی برای آلام درونی و اقناع حس عدالت خواهی مردم خواندند. در برخی موارد عامل جهل و نادانی را مولود دین ارائه كرده، و دین را مایه تخدیر و سكوت و بی حركتی جامعه دانستند. زمانی در تحلیل دین آن را مولد جادو و جادوگری دانسته و سپس كار به جائی رسید كه حتی ریشه احساس مذهبی را در تمایلات سركوفته جنسی جستجو كرده و یا عامل اقتصاد را انگیزه پیدایش ادیان دانستند.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif




اما همه این موارد در غفلت از یك اصل غیر قابل انكار بیان می گردید و آن، این بود كه ریشه گرایش دینی در سرشت آدمی یا همان فطرت نهفته است و از همین روی انسان از دیر باز در این راه تلاش می‌نموده است.

به طوری كه می‌توان تاریخ این تلاش را با تاریخ بشر همراه دانست و در بین قدیمی ترین آثار زندگی انسان های باستان، آثاری هم از پرستش و آداب مذهبی پیدا كرد.

هر چند پاسخ گویی بر این خواست فطری انسان، تنها از طریق آموزش ماورای ابزارهای عقل انسانی میسر است اما این خواست و اشتیاق سرشار آن در برخی موارد و زمانها باعث گردیده تا دین توسط خود انسان ساخته شود و یا چارچوب دین الهی تغییر یابد.

آنجا كه دین ساخته و پرداخته دست بشری بوده، معبودها مجسم، محسوس، محدود و یا افسانه‌ای و خیالی خواهد بود و قوانین و اهداف آن نیز در چنین دین‌های انسان ساخته‌ای مخلوط با شهوات و تمایلات شخصی انسانها بوده و پس از آن با در نظر گرفتن خواسته‌های قوم و قبیله و ملت و كمی متعالی‌تر، توجه به اصولی همچون خیر خواهی و عدالتخواهی به چشم می خورد.





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif



اما ادیان الهی كه از طرف خداوند و به واسطه فرستادگانی برای انسان ارسال گردیده، او را همواره به سمت كانون هستی‌بخش فراخوانده است.
یعنی معبود را خدای یگانه، غیر محسوس، نامتناهی و برتر از اندیشه ها معرفی می‌نماید و انسان را به انتخاب كمال مطلوب كه همان خداوند و مبدأ كمال و فضیلت و سرچشمه همه اصول و ارزش های عالی است دعوت می‌نماید.





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif



به هر حال امروزه جامعه شناسی ادیان، بدین شكل ادیان را تقسیم می نماید:

الف: ادیان ابتدائی:



1- آنیمیزم: از كلمه لاتین Anima بمعنی روح پرستی؛ انسانهای ابتدایی به نیرویی فوق العاده و برتر اعتقاد داشتند كه این نیرو در تمام موجودات و اشیاء جریان داشته و عامل تغییر و تغیّر و علت همه امور و پدیده های طبیعی بوده است.
2- ناتورالیزم: بمعنی طبیعت پرستی؛ انسانهای ابتدایی مظاهر طبیعی مانند باد، آتش، رودخانه، ستاره، ماه، خورشید و جز آنها را با دیده اعجاب نگریستند و اعتقاد داشتند كه هركدام از آنها مستقلاً در زندگی و سرنوشت آنها مؤثر بوده و از اینرو در برابرشان سر تعظیم فرود میآورند و به ستایش آنها می پرداختند.
3ـ توتمیزم: توتم پرستی؛ توتم عبارت است از موجودات جاندار یــا بی جـان؛ بت پرستی، روح پرستـی و طبیـعت پرسـتی از مشـتقات تـوتمـیزم می باشد.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif




ب : ادیان باستانی:



1 ـ ادیان هندی

1ـ1ـ هندوئیزم: پیدایش در هند، بسیار قدیمی، مؤسس آن معلوم نیست، عقیده تناسخ حــلول روح خدادر بسیاری از حیوانات و وجود طبقات پنجگانه هنـد و ریاضتهای سخت از مشخصات آنست.
2ـ1ـ بودائیزم: پیدایش در اواسط قرن ششم قبل از میلاد در شمال هند ـ مؤسس آن بودا ـ برای اصلاح هندوئیسم و تعدیل ریاضت و از بین بردن رنج و رسیدن به نیروانا یعنی مقام فنا و اوج عرفان.

3ـ1ـ جاینیزم: پیدایش در هندوستان در اواخر قرن پنجم پیش از میلاد ـ مؤسس آن مهاویرا ـ تحمل ریاضت‌های سخت و رسیدن به نیروانا و مبارزه با تمایلات از مشخصات آن است.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif




2ـ ادیان چینی

1ـ2ـ تاتوئیزم:
پیدایش در چین شش قرن قبل از میلاد ـ در این طریقه رسیدن به درجه عالی تقوی، عرفان و سلوك (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=872&shopid=1&categoryid=220&dollarsale=0&sellerid=0) بر مبنای توحید و خلوص، با زندگی ساده در آغوش طبیعت بصورت فردی دستور داده شده است.
2ـ2ـ كنفوسیانیزم:
پیدایش در چین توسط كنفسیوس پدر فلسفه چین كه در بین 570 تا 478 قبل از میلاد می‌زیسته است. در این آئین، داشتن اصول اخلاقی، توجه به این سرا، دوری از انزوا و انجام وظیفه اجتماعی مورد نظر بوده است.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif



ج: ادیان پیشرفته:

1ـ دین یهود:

پیدایش در مصر حدود 13 قرن قبل از میلاد توسط موسی بن عمران (ع)؛ توجه به یكتاپرستی و برای نجات بنی اسرائیل.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif




2ـ دین زرتشت:

پیدایش در غرب ایران ـ شش قرن قبل از میلاد توسـط زرتشت ـ توجه به یكتا پرستی و دعوت به نیكی و آبادانی داشته است.



3 ـ دین مسیحیت:

پیدایش در فلسطین بیش از دو هزار سال قبل توسط عیسی بن مریم(ع) ـ توجه به یكتاپرستی، اصلاح دین یهود و دعوت به وارستگی و محبت.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif



4ـ دین اسلام:
پیدایش در عربستان بیش از هزار و چهارصد سال قبل توسط محمدبن عبدالله (ص) ـ توجه به یكتاپرستی و اصلاح كلیه ادیان قبلی و ختم نیاز به ارسال رسل و ارائه آئین الهی از طریق معجزه قرآن.هر چند این تقسیم بندی بر اساس یك دید كاملاً تاریخی فارغ از نوعی بودن و بشری بودن دین شكل یافته و با این نگرش كه دین امری شخصی، گروهی، فرقه ای، ملی و سلیقه‌ایست تهیه گردیده است اما این مطلب قابل توجه است كه ادیان پیشرفته از لحاظ بررسی‌های موشكافانه علوم، همان ادیانی هستند كه ادعای الهی بودن آنها قابل دفاع می‌باشد.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif



آن چه كه باید در علم جامعه شناسی ادیان مورد توجه قرار گیرد، آنست كه نیاز به دین از یك جستجوی درونی انسان در میان سرشت و فطرت خود شروع می‌گردد كه، این امر به كلی محسوس نمی‌باشد و از طریق كالبد شناسی بدن به دست نخواهد آمد .

همچنین این نیاز و خواست به كاوشی در میان طبیعت می‌كشاند و تمامی ابزار تعقلی خویش را به كار می‌گیرد، ولی آنچه می‌یابد فقط و فقط همان گرایش است چرا كه شناخت نیرویی لایزال و نامحدود كه از جنس غیر مادی است، توسط ابزار و وسایل مادی انسان قابل تعیین و شناخت نخواهد بود .

انسان در بالاترین شناخت عقلی خود فقط به وجود چنین موجود هستی بخشی اعتراف می‌نماید و از چگونگی و از خواست او و از هدف او در مورد این خلقت، با توان مادی خود بر نخواهد آمد و اینجاست كه رسولان و پیامبران به نیاز انسانها در اعصار مختلف پاسخ می‌دهند و پلی می‌گردند جهت انتقال آگاهیها و اطلاعات مورد نیاز انسان بگونه وحی و از جانب خداوند نباید فراموش كرد كه دین بدون نبوت یعنی اثبات آنكه این دین توسط رسولی انتخاب شده از جانب خداوند در اختیار انسانها قرار گرفته باشد غیر قابل اعتبار خواهد بود.





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif

[عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*]

جایگاه قرآن ومقام آن ازدیگاه امام علی (ع)

امام علی (ع) به عنوان بزرگ ترین پرورش یافته مکتب قرآن و پیامبر اعظم (ص) همواره در سراسر نهج البلاغه در کلمات، خطبه ها و نامه های خود به مناسبت های مختلف ویژگی های قرآن را بیان نموده و ارزش های آن را برای مردم برشمرده و از قرآن کریم تجلیل کرده اند و بارها مردم را به رعایت حق قرآن و تدبر در آن ترغیب فرموده اند. به طوری که حتی در واپسین لحظات زندگی دنیایی خویش فرزندان مادی و معنوی خود را در عمل کردن به آن وصیت می کند و می فرماید: "خدا را، خدا را درباره قرآن (در نظر بگیرید) مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند" همه این تأکیدات نشانه عظمت این کتاب آسمانی در نگاه امام علی (ع) است. این کلمات را می توان در محور های زیر ذکر نمود:
1. نصیحت دهنده خیرخواه: "بدانید که این قرآن آن نصیحت دهنده خیرخواه است که فریب نمى‏دهد".
2. بهترین راهنما: "قرآن راهنمائی است که گمراه نمى‏کند".
3. گوینده راستگو: "گوینده حدیث است که دروغ نمى‏گوید".
4. محکم ترین و مطمئن ترین پناه گاه و دست آویز: "بر شما باد عمل کردن به قرآن، که ریسمان محکم الاهی، و نور آشکار و درمان سودمند است، که تشنگی را فرو نشاند، نگه دارنده کسی است که به آن تمسک جوید و نجات دهنده آن کسی است که به آن چنگ آویزد، کجی ندارد تا راست شود و گرایش به باطل ندارد تا از آن برگردانده شود".
5. شفا دهنده: "از قرآن براى بیماری هاى خود شفا بطلبید، و به آن براى حل مشکلاتتان استعانت بجوئید، چه این که در قرآن شفاى بزرگ ترین دردها است که آن درد کفر و نفاق و گمراهى و ضلالت است

[عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*]

6. سرچشمه علوم و دانش ها: "... سرچشمه علوم و دانش ها همه در قرآن است".در جای دیگر در باره علوم بی شمار قرآن می فرماید: "خداوند قرآن را فرو نشاننده عطش علمی دانشمندان، و باران بهاری برای قلب فقیهان و راه گسترده و وسیع برای صالحان قرار داده است...".
7. بالاترین ثروت هاست: "بدانید هیچ کس از شما بعد از دارا بودن قرآن کمترین نیاز و فقر ندارد و احدى قبل از دارا بودن قرآن بى‏نیاز نخواهد بود".
8. موجب زندگی و نشاط دل ها است: "بهار دل ها در آن است...".
9. بالاترین شفاعت کننده: "بدانید قرآن است شفاعت کننده پذیرفته شده و گوینده تصدیق شده و هر کس که روز قیامت قرآن براى او شفاعت کند، شفاعت قرآن در مورد او پذیرفته شود".
10. کتاب جاودانه: "قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد، شعله ای است که نور آن تاریک نشود، جدا کننده حق و باطلی است که درخشش برهانش خاموش نگردد...".
11. جامعیت قرآن کریم: حضرت درباره جامعیت قرآن می فرماید: "کتاب پروردگار میان شما است که بیان کننده حلال و حرام، واجب و مستحب، ناسخ و منسوخ، مباح و ممنوع، خاص و عام، پندها و مثل ها، مطلق و مقید، محکم و متشابه است، عبارات مجمل خود را تفسیر و نکات پیچیده خود را روشن می کند".
همچنین می فرماید: "در قرآن اخبار گذشتگان و آیندگان و احکام مورد نیاز زندگی تان وجود دارد".
در خطبه 198حضرت به طور مفصل درباره ارزش قرآن صحبت می کند. این کلمات آن قدر شیوا و گویا است و به خوبی ویژگی های و ارزش قرآن را در کلام ناب امیر المؤمنین روشن می کند که جا برای هیچ توضیح و تفسیری باقی نمی گذارد.
اینها نمونه های کوچکی از توصیف قرآن و جایگاه آن در کلام امیر المؤمنین (ع) به عنوان دومین مفسر کلام وحی است. باشد که با تمسک به آن به صراط مستقیم هدایت یابیم!
برای آگاهی بیشتر به نهج البلاغه خطبه های: 110، 183، 169، 157، 158، 133، 176،133 و 198 مراجعه فرمایید.

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif


ادامه از پست 11


اگر پایه و اساس وحی الهی را از دین جدا نمائیم خواسته‌ها و اهداف شخصی و گروهی سازندگان دین به میان خواهد آمد. همان دینی كه می‌تواند به تعداد هر یك از انسانها تنوع داشته باشد، تنوعی كه از سنخ سلائق شخصی افراد به حساب آمده و لزوماً‌ از منطق خاصی پیروی نمی كند.

چنین اشكالی از دین در خیلی از قبایل و در میان برخی بومیان قاره های مختلف جهان، امروزه نیز به چشم می‌خورد كه البته، برخی از همین دین‌های ساختگی و سلیقه ای پایه و اساس تحقیقات علم ادیان و پژوهشگران دین شناسی قرار گرفته است و همین امر باعث شده تا منطق حاكم در تفكر امروز بسیاری از غربیان نسبت به دین همان منطق كثرت گرایی یا پلورالیسم دینی گردد و تا هنگامی كه چنین نگرشی به دین وجود داشته باشد و آنرا یك موضوع سلیقه‌ای و دست ساز انسان تلقی نماید، راه برای دخالت جدی مفاهیم دینی در پژوهشهای علوم انسانی بسته خواهد بود.


اما در اینجا نیز محققان غربی و غرب زده با همان مشكل تعریف گسترده علم در مقابل تعریف جزئی علم روبرو گردیده‌اند. در بین خیلی از اقوام روشها و قوانین خاصی جهت وحدت‌یابی بوجود آمده و مدتها مورد احترام و كرنش بوده است اما منظور از دین چیز دیگری است.

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif





دین یعنی یك روش زندگی عام برای نسل بشر، كه در مقاطع مختلف حیات انسانی این راه و روش، لازمه نشان دادن و یا اصلاح مسیری خواهد بود كه وی جهت رسیدن به كمال نیازمند آن است و این راه و روش، اعتبار و ارزش مقبولیت خود را تنها و تنها از جنبه خدایی بودنش خواهد گرفت‌.

پس در مقوله دین شناسی ما دین را فقط بعنوان اطلاعات و آگاهی‌هایی خواهیم دانست كه از طریق ارسال رسل و انبیاء توسط خالق متعال جهت پاسخگویی به نیازهای بشری و راهنمایی انسان ارائه گردیده كه این امر معنی و مفهوم علوم دینی را قطعی و قابل استناد خواهد نمود و اگر اثبات یك آگاهی كه از طریق دین اعلام شده مسلم گردد آن اطلاع و آگاهی قطعاً بهترین راه و روش مورد انتخاب در علوم مورد نیاز انسانی خواهد بود‌.

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif



حال این سؤال مطرح می‌گردد كه علت تعدد دین‌های الهی كه البته در تقسیم بندی علوم ادیان در بخش ادیان پیشرفته جای می‌گیرند چه بوده است؟

در پاسخ به این سؤال باید گفت كه در گذشته طبق مقتضیات دوره‌ها و زمان‌های مختلف پیام‌های دینی تجدید شده است. ظهور پیاپی پیامبران، تجدید دائمی شرایع، نسخه‌های متعدد كتب آسمانی همه بدان علت است كه نیازمندی‌های بشر دوره به دوره تغییر می‌نموده و بشر در هر دوره‌ای نیازمند پیام‌ نوین و پیام آور نوینی بوده است.

از علل دیگر این تجدید رسالت و ظهور پیامبران جدید، تحریف‌ها و تبدیل‌هائی است كه در تعلیمات و كتب مقدس پیامبران سلف رخ می داده و به همین جهت آن كتاب ها و تعلیمات، صلاحیت خود را برای هدایت مردم از دست می‌داده‌اند. پس ظهور پیامبران هم معلول تغییر و تكامل شرایط زندگی و نیازمندی بشر به پیام نوین و راهنمایی نوین و هم معلول نابودی ها و تحریف و تبدیل های كتب و تعلیمات آسمانی بوده است.

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif




آن چه كه باید توجه داشت آن است كه دین الهی همواره ثابت بوده و پیامبران جدید هرگز دین جدیدی را عرضه نمی‌داشتند بلكه هسته اصلی تمام این پیامهای الهی ثابت و واحد بوده اند. اصول فكری و اصول عملی كه پیامبران به آن دعوت می‌كرده اند یكی بوده و همة آنها مردم را به یك شاهراه و به سوی یك هدف دعوت می‌نموده‌اند‌.

اختلاف شرایع و قوانین جزئی‌، در جوهر و ماهیت دین تأثیری نداشته است. تفاوت و اختلاف تعلیمات انبیاء با یكدیگر از نوع اختلاف برنامه هائی است كه در یك كشور، هرچند یكبار به مورد اجراء گذشته می‌شود و همه آنها از یك قانون اساسی الهام می‌گیرد. تعلیمات پیامبران در عین پاره ای اختلافات مكمل و متمم یكدیگر بوده است‌.

اختلاف و تفاوت تعلیمات آسمانی پیامبران از نوع اختلافات مكتب های فلسفی‌، سیاسی‌، اجتماعی یا اقتصادی كه مشتمل بر افكار متضاد است نبوده بلكه تفاوت تعلیمات انبیاء با یكدیگر یا از نوع تفاوت تعلیمات كلاس های عالی‌تر با كلاس های دانی‌تر، یا از نوع تفاوت اجرائی یك اصل در شرایط و اوضاع گوناگون می‌باشد. انبیاء می‌آمدند و بر اساس شرایط و مقتضیات و میزان افزایش توان قدرت تعقلی انسان پیام الهی را به اجتماع اعلام می‌داشتند و كجی‌ها و تحریف‌های انجام گرفته بر پیامهای قبلی را مشخص كرده و می‌زدودند.


حال در صورتی كه انسان توانایی می‌یافت تا دین ارسالی از جانب خدا و قوانین و شرایع آنرا حفظ نماید آیا باز هم پیامبری می‌آمد و یا خیر؟ انسان اولیه در هزاران سال پیش توانایی حفظ مواریث علمی و دینی خود را نداشته و چنین انتظاری نیز از محدوده تعقلی درآن زمان نبوده است. آن گاه كه انسان در مرحله‌ای از تكامل خود توانایی حفظ مواریث دینی خود را بدست می‌آورد و می‌تواند پیام الهی را دست نخورده نگهداری نماید، علت عمده تجدید پیام و ظهور پیامبــر جدید منتفی گشته و شرط لازم جاوید ماندن یك دین بوجود خواهد آمد.

[مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)]

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11851125765939328894.gif




در پایان این بخش قسمتی از كتاب «علم الیقین» مرحوم فیض را خواهیم آورد. به نظر می رسد كلام مختصری است پر از فایده:

«مقصود و هدف در فطرت آدمیان رسیدن به مقام قرب الهی است و این جز با راهنمایی پیامبران امكان پذیر نمی‌باشد، از این رو نبوت جزء نظام هستی قرار می‌گیرد و البته مقصود و هدف، مرتبة اعلاء و آخرین درجة نبوت است نه اولین درجه آن، نبوت طبق سنت الهی تدریجاً كمال می‌یابد .

همچنان كه یك عمارت تدریجاً ساخته می‌شود و همچنان كه در ساختن عمارت پایه‌ها و دیوارها هدف نیست، هدف صورت كامل خانه است، نبوت نیز چنین است.

هدف صورت كامل آنست و در همین جاست كه نبوت خاتمه می‌پذیرد و پایان می‌یابد و زیاده نمی‌پذیرد زیرا زیاده بر كمال نقص است و انگشت زیادی را می‌ماند. پیامبر اكرم (ص) در حدیث معروف به همین معنی اشاره كرد كه فرمود: مثـل نبوت مثــل خانه ایست كه ساخته شده و جای یك خشت در آن باقی است، من جای آن خشت آخرینم و یا من گذارنده آن خشت آخرینم».


منبع :سایت تبیان