توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ╬ •*♥*• ╬ زينب (سلام الله علیها) بانوى حيا، پاسدار عفت و پاكدامنى ╬ •*♥*• ╬
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
13-03-2013, 16:53
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23045067807989181399.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23045067807989181399.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60496518595437026579.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60496518595437026579.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23045067807989181399.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23045067807989181399.gif)
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60496518595437026579.gif)
پاسدار عفت و پاكى منم
با حيا در چادر خاكى منم
من حيا را مرزدارى كرده ام
بانوان را جمله يارى كرده ام
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19214351205249725134.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19214351205249725134.gif)
زينب
بانوى حيا و عفت
مرزبان پاكى و پاكدامنى
دختر على عليه السلام و زهرا عليها السلام;
در روز پنجم جمادى الاولى، سال پنجم يا ششم هجرت در مدينه منوره،
خواستگاه حيا و پاكى، ديده به جهان گشود .
هرچند مادر بزرگوارش را در پنجسالگى از دست داد، ولى ره توشه هايى گرانبها
از حيا و پاكى در همين مدت كوتاه از مكتب مادر فرا گرفت .
در دوران زندگى بابركتخويش، مشكلات و رنجهاى فراوانى متحمل شد و بى شك
مهمترينو تلخترين آن، واقعه كربلا و داستان اسارت بود
.
در تمام اين سختيها و حوادث تلخ، در كنار صبورى و بردبارى;
درس حيا و عفت را به همه آموخت (1) .
او را; امكلثوم كبرى، صديقه صغرى، محدثه، عالمه و فهيمه مىناميدند .
او زنى عابده، زاهده، عارفه، خطيبه و عفيفه بود .
نسب نبوى، تربيت علوى و فاطمى، همراه با لطف خداوندى،
از او فردى با خصوصيات و صفات برجسته ساخته بود،
طورى كه او را «عقيله بنى هاشم» مى خواندند .
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif)
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
13-03-2013, 17:14
مراسم نامگذارى
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif)
معمولا مرسوم است كه پدر و مادر، نام فرزند را انتخاب مى كنند، ولى در ولادت
حضرت زينب عليها السلام، والدين او اين كار را به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله،
جد بزرگوار آن بانو واگذار نمودند;
پيامبر صلى الله عليه و آله در سفر بود، بعد از بازگشت از سفر، به محض شنيدن
خبر تولد، مشتاقانه به خانه على عليه السلام رفت .
نوزاد را در بغل گرفت و بوسيد، بعد از مدتى جبرائيل بر پيامبر نازل گرديد
و نام زينب (زين + اب) را كه به معناى «زينت پدر» است
براى اين دختر انتخاب نمود (2) .
آن بانوى بزرگ، سرانجام در پانزدهم رجب سال 62 هجرت،
با كوله بارى از اندوه، محنت و رنج و با يادگار گذاشتن درسهاى زيادى
از صبورى، حيا، عفت و پاكى، دار فانى را وداع گفت .
در اين مقاله برآنيم تا گوشه هايى از حيا، عفت و پاكدامنى زينب را به تصوير كشيم
و رهت وشه گرانبهايى براى بانوانى كه مى خواهند زينب گونه زندگى كنند و به افتخار
و سربلندى ابدى برسند مهيا سازيم .
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif)
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
14-03-2013, 00:27
ضرورت بحث حيا
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif)
امروزه در سرتاسر جهان، مخصوصا كشورهاى اسلامى و على الخصوص
جامعه تشيع، تلاش استعمارگران و مهاجمان فرهنگى بر آن است كه حيا و عفت بانوان
رانشانه روند و جامعه را از اين راه به بى بند و بارى و بى دينى سوق دهند و در نتيجه
به مطامع شيطانى خود برسند;
چرا كه آنها به خوبى دريافته اند اگر دين و مذهب تشيع را بخواهند نابود كنند،
بايد حيا، عفت و پاكدامنى را از بين ببرند .
هرگاه از جامعه حيا رخت بربست و عفت در آن لگدكوب شد;
دين هم بساط خويش را جمع خواهد كرد .
على عليه السلام به زيبايى مى فرمايد:
«احسن ملابس الدين الحياء (3) ; نيكوترين لباس دين حيا است .»
امام صادق عليه السلام فرمود:
«لا ايمان لمن لا حياء له (4) ; ايمانى نيست براى آن كس كه حيا ندارد .»
و امام باقر عليه السلام فرمود:
«الحياء والايمان مقرونان فى قرن فاذا ذهب احدهما تبعه صاحبه (5) ;
حيا و ايمان با هم بر يك شاخه قرار گرفته اند، پس هرگاه يكى از آن دو برود،
ديگرى نيزاز او تبعيت كند .»
و زيباتر از همه، امام حسين عليه السلام - آن كس كه زينب عليها السلام،
حيا را درمكتب او آموخت - فرمود:
«لا حياء لمن لا دين له (6) ; آن كه دين ندارد، حيا هم ندارد .»
از روايات فوق به خوبى استفاده مى شود كه بين ماندگارى دين در جامعه
و وجود حيا رابطه تنگاتنگى وجود دارد .
مهاجمان فرهنگى، بخوبى اين رابطه و ملازمه را دريافته اند، از اين رو صهيونيست
معروف «نتانياهو» اين گونه القاء مى كند كه «برنامه هاى ماهوارهاى، به مثابه يك
نيروى شورشى بسيار مؤثرى عمل مىكنند;
بچه هاى ايرانى مسلما لباسهاى زيبايى را خواهند خواست كه در
شوهاى تلويزيونى مى بينند .
آنها استخرهاى شنا و شيوه زندگى فانتزى خواهند خواست . (7) »
از طرف ديگر، هواداران استكبار جهانى در داخل كشور با قلمهاى زهرآگين،
رفتارهاى زننده، لباسها و فيلمهاى مبتذل، در نابودى حيا و عفت،
استعمار را يارى مى رسانند .
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif)
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
14-03-2013, 14:46
نگاهى به جايگاه حيا در فرهنگ غنى اسلام
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif)
اشارتى مختصر و بيان نكاتى درباره جايگاه حيا در اينجا مناسب مىنمايد:
الف) حياى دختران شعيب در قرآن:
قرآن كريم، با اينكه غالبا مسايل را به صورت كلى بيان مىدارد، ولى گاهى بجهت حياتى
بودن مسئله، جزئيات و نمونه هايى را بيان مى كند .
مثلا ماجراى حضرت موسى و برخورد او با دختران شعيب را چنين بيان مى كند:
«و هنگامى كه [موسى] به [چاه] آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در آنجا ديد كه چهارپايان
خود را سيراب مىكنند; ودر كنار آنان دو زن را ديد كه مراقب گوسفندان خويشند
و به چاه با بودن مردان نزديك نمىشوند .
موسى از آنان پرسيد: كار شما چيست؟ گفتند: آنها را آب نمى دهيم تا چوپانها همگى
خارج شوند . . . . موسى براى گوسفندان آن دو آب كشيد و . . . ;
در ادامه اين داستان درباره نحوه آمدن يكى از دختران شعيب
و گفتگوى او با حضرت موسى عليه السلام مىفرمايد:
« فجاءته احداهما تمشى على استحياء قالت ان ابى يدعوك ليجزيك اجر ما سقيت لنا » (8)
ناگهان يكى از آن دو [زن به سراغ او آمد، در حالى كه با نهايت حيا گام برمى داشت .
گفت: پدرم از تو دعوت مى كند تا مزد آب دادن [به گوسفندان] را كه براى ما انجام دادى،
به تو بپردازد .»
از اين آيه مى توان حيا را به زيبايى دريافت; چرا كه:
1 . تا زمانى كه مردان كنار چاه بودند،
دختران شعيب عليه السلام نزديك چاه نمی رفتند .
2 . آنگاه اقدام به آب دادن گوسفندان مى كردند كه تمام مردان پراكنده شوند .
3 . سرا پا حيا نزد موسى عليه السلام آمد . نگفت ما مزد تو را مىپردازيم;
بلكه گفت پدرم از تو دعوت مى كند تا مزد تو را بپردازد .
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif)
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-03-2013, 16:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
ب) حيا تمام دين است:
على عليه السلام مى فرمايد:
«الحياء هو الدين كله (9) ; حيا تمام دين است .»
ج) حيا بازدارنده از زشتيها:
على عليه السلام فرمود: «الحياء يصد عن فعل القبيح (10) ;
حيا [انسان را] از كار زشتباز مىدارد .»
امام هفتم عليه السلام مىفرمايد:
«ما بقى من امثال الانبياء عليهم السلام الا كلمة; اذا لم تستحى فاعمل ما شئت(11) ;
مثالها [و كلمات قصار] از انبياء باقى نمانده است مگر يك كلمه [و آن اين است كه]
هرگاه حيا نداشتى، هر كارى مىخواهى انجام بده .»
د) عاقب تبىحيايى:
على عليه السلام فرمود:
«. . . من قل حياؤه; قل ورعه ومن قل ورعه; مات قلبه، ومن مات قلبه;
دخل النار . . . (12) ; كسى كه حيا و شرمش اندك باشد; پرهيزكارى او نيز اندك خواهد بود،
و كسى كه ورعش كمتر باشد; قلبش مى ميرد و آن كس كه
دلش مرده باشد; در آتش جهنم داخل خواهد شد .»
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
16-03-2013, 09:39
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
ه) سرپوش عيبها:
على عليه السلام فرمود: «من كساه الحياء ثوبه; لم ير الناس عيبه (13)
آن كس كه با لباس حيا خود را بپوشاند كسى عيب او را نبيند .»
و) سرچشمه خوبيها:
و آن حضرت فرمود:
«من لا حياء له; لا خير فيه (14) ;
كسى كه حيا ندارد، خيرى در او نخواهد بود .»
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
16-03-2013, 19:09
نمونه هايى از حياى زينب عليها السلام
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
1 . فرزند بيت حيا و عفت:
تاثير وراثت و خانواده در رفتار و كردار انسان ترديدپذير نيست .
امروزه به روشنى ثابت شده است كه بخشى از صفات خوب و بد، از راه وراثت،
از نسلى به نسلى منتقل مى شوند
و به همين جهت خانواده هايى كه پيامبران در آن متولد شدند، عموما پاك و اصيل بودند،
بهمين جهت در منابع اسلامى نيز از ازدواج با زنان زيبايى كه در خانواده هاى ناپاك و عارى
از حيا به بار آمد هاند نهى شده است .
در كنار وراثت، تربيت مطرح است;
زيرا بخشى از فضايل و كمالات، با تربيت صحيح به فرزندان منتقل م ىشود .
در زندگى زينب عليها السلام اين دو عامل (وراثت و تربيت) در بالاترين حد خويش
وجود داشت; چنانكه در زيارت نامه آن بانوى بزرگوار مىخوانيم:
«السلام على من رضعت بلبان الايمان;
سلام بر كسى كه از پستان ايمان شير نوشيد .»
آن كه پا تا به سر ايمان و حياست *** خونش آميخته با خون خداست
عشق را همسفر كرببلاست *** مظهر عصمت و پاكى، تقواست
به يقين زينب كبرى باشد *** زاده حيدر و زهرا باشد
آرى! زينب كبرى عليها السلام در خانه وحى و ولايت، از پدر و مادر معصوم به دنيا
آمد و در آغوش نبوت، مهد امامت و ولايت و مركز نزول وحى الهى نشو و نما نمود
و از يگانه مادر معصوم جهان هستى «فاطمه زهرا عليها السلام» شير نوشيد و از ابتداى
شيرخوارگى در آغوش پر مهر مادر;
عفت، حيا، شهامت و عطوفت را فرا گرفت و هم زمان با دوران شيرخوارگى در محضر
بزرگترين استادان جهان انسانيت;
يعنى رسول الله صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام و دو برادر
بزرگوارش امام حسن و امام حسين عليهما السلام تربيت يافت .
«يحيى مازنى» كه از علماى بزرگ و راويان حديث است، چنين نقل مى كند:
«مدتها در مدينه، در همسايگى على عليه السلام در يك محله زندگى مى كردم .
منزل من در كنار منزلى بود كه «زينب» دختر على عليه السلام در آنجا سكونت داشت،
حتى يك بار هم، كسى حضرت زينب را نديد و صداى او را نشنيد، او هرگاه مى خواستبه
زيارت جد بزرگوارش برود، در دل شب مى رفت;
در حالى كه پدرش على عليه السلام در پيش و برادرانش حسن و حسين عليهما السلام
در اطراف او بودند . وقتى به نزديك قبر شريف رسول خدا صلى الله عليه و آله م ىرسيدند،
اميرالمؤمنين عليه السلام شمع هاى روشن اطراف قبر را خاموش مى كرد .
يك روز امام حسن عليه السلام علت اين كار را سؤال كرد،
حضرت فرمود: «اخشى ان ينظر احد الى شخص اختك زينب (15) ;
از آن مى ترسم كه كسى خواهرت زينب را ببيند .»
به قول «شيخ جعفر نقدى» ، زينب عليها السلام تربيت شده پنج تن آل عبا است:
«فالخمسة اصحاب العباء هم الذين قاموا بتربيتها وتثقيفها وتهذيبها وكفاك بهم مؤدبين ومعلمين
(16) ; پنج تن آل عبا به تربيت و فرهنگ سازى و تهذيب زينب همت گماردند
و همين بس كه آنها ادب كننده و آموزگار باشند .»
و راستى كجا رفته اين مرزبانيهاى حيا؟ !
و چرا در جامعه شيعه علوى، مى بينيم كه مردان با همسران آرايش كرده
و دختران بى بهره از حجاب، در پاركها و خيابانها و . . . ظاهر مى شوند؟ !
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
17-03-2013, 00:47
2-حيا در آغاز جوانى
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
دكتر «عائشه بنت الشاطى» ، بانوى نويسنده و اهل تحقيق اهل سنت، چنين مى گويد:
«زينب در آغاز جوانى چگونه بوده است؟
مراجع تاريخى از وصف رخساره زينب در اين اوقات خوددارى مى كنند;
زيرا كه او در خانه و روبسته زندگى مى كرد .
ما نمى توانيم مگر از پشت پرده وى را بنگريم
ولى پس از گذشتن دهها سال از اين تاريخ،
زينب از خانه بيرون مى آيد و مصيبت جانگداز كربلا
او را به ما نشان مى دهد . (17) »
تاريخ او را نديده، چرا كه حياى او مانع از آن شده است
و مادرش فاطمه توصيه كرده است كه:
«خير للنساء ان لا يرين الرجال ولا يراهن الرجال (18) ;
براى زنان بهتر است كه آنان مردان را نبينند، و مردان [نيز] آنها را نبينند .»
و اگر دستور الهى و آسمانى نبود كه «ان الله شاء ان يراهن سبايا;
به راستى كه خدا خواسته كه آنها را اسير ببيند»
حسين عليه السلام هرگز به خود اجازه نمى داد خواهر را در سفر كربلا به همراه ببرد .
بردن اهل حرم دستور بود و سر غيب
ورنه اين بى حرمتى را كى روا دارد حسين
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
17-03-2013, 09:27
3 . نمايش شكوه حيا هنگام حركت از مدينه
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
مدينه، شبى را به ياد مىآورد كه كاروان حيا با تمام شكوه و جلال به سوى مكه
روانه شد . آن شب از شبهاى ماه رجب بود كه كاروانى مجلل از مدينه بيرون رفت;
در حالى كه دو بانوى «حيا» و عفت را جوانان بنى هاشم و در راس همه سيد
جوانان اهل بهشت احاطه نموده بودند .
در قطعهاى تاريخى، راوى چنين نقل مى كند:
«چهل محمل را ديدم كه با پارچه هاى حرير [ابريشم] و ديباج زينت شده بودند .
در اين وقت امام حسين عليه السلام دستور داد بنى هاشم زنهاى محرم خو
د را سوار بر محملها نمايند، پس در اين حال من نظاره مى كردم كه ناگهان جوانى
از منزل حسين عليه السلام بيرون آمد در حالى كه قامت بلندى داشت و بر گونه او علامتى بود
و صورتش مانند ماه مى درخشيد و مى فرمود:
بنى هاشم كنار رويد و آنگاه دو زن از خانه حسين عليه السلام خارج شدند،
در حالى كه دامانشان بر اثر حياى از مردم به زمين كشيده مى شد و دور آن دو
را كنيزانشان احاطه نموده بودند .
پس آن جوان به سوى يكى از محملها پيش رفت و زانوى خود را تكيه قرار داد
و بازوى آنها را گرفت و بر محمل سوار نمود .
من از بعضى پرسيدم; آن دو بانو كيستند؟
! جواب دادند: يكى از آنها زينب عليها السلام و ديگرى امكلثوم;
دختران اميرالمؤمنين عليه السلام .
پس گفتم: اين جوان كيست؟ ! گفته شد: او قمر بنى هاشم، عباس فرزند
اميرالمؤمنين عليه السلام است .
سپس دو دختر صغير را ديدم كه گويا امثال آنها آفريده نشده است .
پس يكى را همراه زينب و ديگرى را همرام امكلثوم سوار نمود .
پس از [اسم] آن دو دختر پرسيدم .
گفته شد: يكى سكينه و ديگرى فاطمه; دختران حسين مى باشند .
آنگاه بقيه بانوان به همين جلالت و عظمت و حيا و متانت سوار شدند
و حسين عليه السلام ندا داد:
كجاست عباس، قمر بنى هاشم!
عباس عرض كرد: لبيك، لبيك، اى آقاى من!
فرمود: اسبم را بياور .
اسب آقا را حاضر كرد .
آنگاه حضرت بر آن سوار ش
د و بدينسان كاروان حيا، عفت، متانت و نجابت مدينه را ترك گفت (19) .
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56026431892277958903.gif
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.