hastie
27-03-2013, 12:46
عشق که چيز عجيبي نيست ..بي صدا مسمار ميشود مي نشيند درسينه؛
عشق که چيز عجيبي نيست؛بازو ميشود که سپر در باشد؛
در مي شود و نفوذ مي کند بين پهلوي شکسته ات..
عشق که چيز غريبي نيست....خون ميشود و مي چکد از پهلويت به زمين
محسن ميشود و....
عشق که چيز غريبي نيست؛چادر ميشود و خاکي ميشود در کوچه ها...
عشق که ترس ندارد...ريسمان ميشود و مي پيچد به دستهاي يارت؛
عشق که ترس ندارد...مي شود فاطمه و مي ميرد به پاي علي..
http://sangariha.com/i/attachments/1/1363000704883866_large.jpg
عشق که چيز عجيبي نيست؛بازو ميشود که سپر در باشد؛
در مي شود و نفوذ مي کند بين پهلوي شکسته ات..
عشق که چيز غريبي نيست....خون ميشود و مي چکد از پهلويت به زمين
محسن ميشود و....
عشق که چيز غريبي نيست؛چادر ميشود و خاکي ميشود در کوچه ها...
عشق که ترس ندارد...ريسمان ميشود و مي پيچد به دستهاي يارت؛
عشق که ترس ندارد...مي شود فاطمه و مي ميرد به پاي علي..
http://sangariha.com/i/attachments/1/1363000704883866_large.jpg