توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آيا دينداري با زندگي شاد منافات دارد ؟؟
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-03-2010, 20:12
http://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b_186.png
آيا دين داري بازندگي شاد منافات دارد ؟؟
بسيارى از مردم و به خصوص جوانان، چنين مىپندارند كه ديندارى با زندگىشاد منافات دارد و كسانى كه ديندارترند، از شادى كمتر در زندگى برخوردارندو كسانى كه به احكام و آموزههاى دين كمتر پايبندند، در بهرهبردارى ازلذتها و شادىهاى زندگى، آزادى بيشترى دارند. آيا اين پندار، صحيح است واساساً اين پندار از كجا شكل گرفته است و منشأ آن چيست؟
ريشهيابى
ريشه اين پندار را مىتوان در امور زير خلاصه كرد:
1.نوع اخلاق و معاشرت برخى دينداران كه برخلاف دستورات و آموزههاى اخلاقى اسلام، چهرهاى عبوس و گرفته دارند و نيز با گلايه و نارضايتى، با همه مسائل برخورد مىكنند؛ به گونهاى كه گويى هيچ شادى و نشاطى در وجود آنانيافت نمىشود.
2. مراسم و برنامههايى كه در جامعه ما در ايام سوگوارىبراى پيشوايان و بزرگان دين برگزار مىشود، نمود و گستره آن نسبت به مراسمشادى و سرور براى آن بزرگواران به مراتب بيشتر است؛ مثلاً براى عزادارىحضرت اباعبدالله الحسين عليهالسلام معمولاً در دو ماه محرم و صفر، مراسمبرگزار مىشود؛ ولى به مناسبت ميلاد مسعود آن حضرت، تنها يك روز مراسم جشن و سرور مختصرى برپا مىشود.
3. برخى احكام دين، محدوديتهايى را ايجادكرده، شادىها را محدود مىسازند؛ مثلاً حرمت لهو و لعب، ممنوع بودن موسيقى حرام، ممنوعيت اختلاط زن و مرد نامحرم و ... . اين احكام، بخشى ازشادىها و مراسم تفريحى را كه در ميان غير متدينين رايج و معمول است،ممنوع مىسازد و خود به خود، زندگى شاد را از دينداران سلب مىكند. همچني ناحكام و دستوراتى كه مانع درآمدهاى حرام و يا اسراف و تبذير است، خودزمينههاى زندگى شاد را محدود مىسازند.
4. برخى توصيهها و دستورات دينى نيز شادى را مذمت كرده و اندوه و غم را مورد ستايش قرار داده است.مفاهيمى همچون گريه، ترس، عزادارى، ذكر مصيبت، اندوهگين بودن، و ... درفضاى ديندارى، ارزش و تقدس يافته و خنده، قهقهه، پايكوبى، دست زدن و ...مفاهيمى مذموم و بد تلقى شده است. اين موارد، زمينه و منشأ اين برداشت شده است كه ديندارى با زندگى شاد، منافات دارد و بنابراين، براى داشتن زندگى شاد، نمىتوان ديندار بود.
براى تبيين موضوع، بايد ببينيم تعريف ما از ديندارى و زندگى شاد چيست؟
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-03-2010, 20:12
(http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
ديندارى
معنى صحيح و درست ديندارى، باور به آموزههاى اعتقادى دين و پايبندى به مقررات،احكام و ارزشهاى دينى است.
منظور ما از دين، اسلام ناب و حقيقى است؛ نههر چه كه به عنوان دين شناخته مىشود. هر فرد يا جامعهاى كه باور عميقترو جدىترى به مبانى اعتقادى اسلام داشته باشد و در عمل و رفتار هم چارچوباسلامى را بيشتر و دقيقتر عمل كند، ديندارتر شمرده مىشود.
از آن جا كه دين حق، يعنى اسلام ناب محمدى صلىاللهعليهوآله موجب تأمين سعادت انسان و نشان دهنده راه خوشبختى حقيقى است و سعادت و خوشبختى است كه شادى حقيقى و ماندگار را براى ما به وجود مىآورد. بنابراين، ديندارى درست نمىتواندبا شادى حقيقى، ناسازگار و متضاد باشد.
رفتارهاى ناشايست كسانى كه ادعاى ديندارى مىكنند و آداب و رسوم غلطى كه به نام دين در جوامع دينى جارىاست، نبايد به حساب دين گذاشته شوند. دين به ما توصيه مى كند كه در مواجهه با يكديگر، چهرهاى بشاش و شاد داشته باشيم و حتى اگر اندوه و غصهاى هم در درون ما وجود دارد، آن را به رخ ديگران نكشيم و كام ديگران را تلخ نكنيم.1 بىتوجهى به اين دستورات، موجب برداشت غلط از ديندارى شده است.
درمورد مراسم عزادارى و سوگوارى نيز تنها براى جريان كربلا و حماسه عاشوراست كه توصيههاى فراوانى براى گريه و عزادارى شده است كه در اين موضوع، علاوه بر ريشههاى عاطفى اين مسئله، زنده ماندن درسهاى زندگىساز عاشورا موردتوجه بوده است.
در كنار اين توصيهها، دستورات فراوانى هم براى شادى وسرور در مناسبتهاى شاد ارائه شده است.
امامان ما فرمودهاند كه شيعيان مايعنى دينداران حقيقى، در شادى و سرور ما، شادمانند2 و در حزن و اندوه ما،اندوهگين.
حالا اگر در جامعه ما تعادل رعايت نمى گردد و به شادى و سرور به اندازه مراسم عزاداراى و گريه اهميت داده نمىشود، ناشى از برداشت ناقص وعادت غلط دينداران است؛ نه اين كه ديندارى صحيح و حقيقى آن را ايجاب نمىكند.
به هر حال، ديندارى به معنى صحيح و جامع آن، منافاتى با زندگىشاد به معنى درست و عميق آن ندارد؛ ولى نگاه و تعريف ما از زندگى شاد هم بايد روشن شود تا پاسخ اين پرسش كامل گردد.
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-03-2010, 20:13
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
زندگى شاد
شادى،همان حال خوش، انبساط خاطر و احساس مثبت و خوبى است كه هر كسى آن را تجربه كرده است. شنيدن خبرى مسرت بخش، به دست آوردن موفقيتى برجسته، قرار گرفتن در موقعيتى لذت بخش، مشاهده صحنهاى غرور آفرين، همه و همه، موجب خوشحالى و شادى خاطر انسان مى گردد؛ اما همه شادىها به يك اندازه براى ما مهم ومطلوب نيست.
دانشجويى كه براى به دست آوردن موفقيتى علمى در حال پژوهش ومطالعه است، به راحتى از بسيارى خوشىها و شادىهاى گذرا چشم مى پوشد تابه خوشحالى و شادى ناشى از آن موفقيت علمى دست يابد. كارگر يا كارمندى كه براى تأمين معاش خود و فراهم كردن زندگى راحت و شاد، تلاش فشرده وخستهكنندهاى را انجام مىدهد، در اين راه از بسيارى از لذتها وشادىهاى زودگذر چشم مىپوشد و حتى سختىها و رنجهايى را تحمل مىكند.
بنابراين، بديهى است كه «براى به دست آوردن لذتهاى بزرگتر و شادىهاى ماندگارتر، بايد از لذتها و خوشىهاى كوچكتر و پستتر، صرفنظر كرد».
اگر اندكى روى همين قاعده تأمل و درنگ داشته باشيم، به راحتى در مىيابيم كه انواع و اقسام شادىها را بايد طبقهبندى كرد و سپس براى زندگى شاد، به تعريفى مناسب و صحيح دست يافت.
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-03-2010, 20:13
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
اقسام شادىها
شادىها گاهى گذراهستند و گاهى ماندگار؛ گاهى كاذبند و گاهى حقيقى؛ گاهى شخصىاند و گاهى خانوادگى و يا ملى و نوعى؛ گاهى سطحىاند و گاهى عميق؛ گاهى مادىاند وگاهى معنوى و البته به دست آوردن هر شادى، نياز به تلاش دارد و هزينه خاص خود را مىطلبد.
اين هزينه، گاهى مادى است و گاهى معنوى و گاهى هم مادىاست و هم معنوى. شادىهايى در زندگى يافت مىشوند كه بسيار پرهزينهاند وهيچ فرد عاقلى حاضر نيست هزينههاى آن شادىها را تحمل كند؛ ولى برخى شادىها كم هزينهاند يا ارزش آن را دارند كه براى به دست آوردن آنها،هزينههاى فراوان تحمل شود.
كسانى هستند كه شادى شخصى خودشان برايشان مهمتر از هر چيز ديگرى است و رنج و زيان ديگران، براى آنان در ازاى به دست آوردن آن شادى، هيچ اهميتى ندارد.
كسى كه با سرقت اموال يا تجاوز به ناموس ديگران، براى خود شادى فراهم مى سازد، آيا نمىانديشد كه هزينه شادىاو را ديگران بايد تحمل كنند؟ ا
كنون اين سوال را بايد مطرح كرد كه منظوراز زندگى شاد چيست؟
به نظر مىرسد كه اغلب به ابعاد و اعماق زندگى شاد،توجه نمىشود و با معيارهاى ناقص و سطحى، زندگى شاد تعريف مىشود. در سطح خرد مىبينيم كه بسيارى از افراد، شادىهاى گذرا و مادى خود را به هرقيمتى بر شادىهاى ماندگار و معنوى خود و نيز بر شادىهاى ديگران ترجيحم ىدهند و در سطح كلان هم شاهد تأمين لذت و شادى برخى طبقات مرفّه جامعه ويا شادى مادى و ظاهرى برخى كشورها و ملتها، به بهاى گزاف رنج و سختى وتباهى، براى ساير طبقات يا ساير كشورها هستيم.
آيا منظور از منافات بين ديندارى و زندگى شاد، اين گونه شادىهاست؟ اگر اين طور است، بايد تأكيدكنيم كه ديندارى با اين زندگى شاد، قطعاً منافات دارد و اساساً دين حق واسلام ناب، براى پيشگيرى از اين گونه شادىها ارائه شده است.
ديندارى حقيقى، موجب مىشود كه ما از هر راهى و وسيلهاى، درصدد كسب شادى هاى فردىو مادى خود نباشيم و راحتى ديگران را به راحتى خود ترجيح دهيم تا از اين طريق به شادىهاى عميقتر، متعالىتر و ماندگارترى دست يابيم.3
توجه داشته باشيم كه بسيارى از شادىهاى ما، ناشى از شرايط و وضعيتى است كه ديگران به وجود آوردند و يا ناشى از حماسهاى است كه رنج و تلاش ديگران آنرا خلق كرده است. شادى و لذت عميق و گستردهاى كه ملت ما در حماسه فتح خرمشهر (در سوم خرداد 1361) به دست آوردند و يا شادى تاريخى و ماندگاردستيابى به استقلال، آزادى و مردم سالارى، نتيجه تلاشها و مجاهدتهاىتعداد بىشمارى انسانهاى وارسته و فداكار بوده است. ديندارى، زمينهها وعوامل و انگيزههاى پيدايش چنين شادىهايى را فراهم مىسازد.
بنابراين،بايد بر روى تعريف زندگى شاد، تأمل كنيم. روشن است كه بخشى از شادىهاىزندگى، شادىهاى شخصى ، مادى و گذراست و نمىتوان اين واقعيت را انكار كردكه هر انسانى به اين گونه شادىها نياز دارد.
دين، اين نياز طبيعى را نه تنها رد نكرده است، بلكه براى تأمين صحيح و درست آن، راهكارهاى فراوان وآسانى را هم ارائه كرده، ولى مهم اين است كه فرد و جامعه ديندار، زندگى رادر زندگى مادى و حيات دنيوى محدود نمى كنند و اين كافران و منكران حقيقتند كه جز ظواهر زندگى مادى را نمىبينند و از زندگى اخروى و حيات ابدى، غافل مىباشند.4
ما اگر ديندار واقعى باشيم، نبايد تنها به زندگى شاد دنيوىبينديشيم و نبايد شادى زندگى پايدار و جاودان خود را از ياد ببريم. تأمينزندگى شاد، به معنى واقعى آن، مستلزم هزينههايى چون چشم فروبستن از برخىشادىها و لذتهاى دنيوى است؛ لذتهاى حرامى كه غالباً جايگزين حلال همدارند و اگر به درستى نگريسته شوند. شادى ناشى از آنها، چندان هم خوشايندنيست.
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-03-2010, 20:13
(http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
شادىهاى مادى و طبيعى
به هر حال، شادىهاى طبيعى و مادى هم لازم و ضرورى است؛ به شرط اين كه تأمين اين شادىها، به شادىهاى ديگرلطمه وارد نكند و اين شادىها، موجب رنجها و دشوارىهاى بعدى براى مانباشند و نيز مانع دستيابى و چشيدن شادىهاى متعالى، معنوى و ماندگارنگردند.
اگر زندگى شاد را براى خود و ديگران با اين سه اصل، تطبيق دهيمو درصدد تأمين آن باشيم، ديندارى، نه تنها مانع آن نيست؛ بلكه فراهم كننده و تسهيل كننده آن است.
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-03-2010, 20:14
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
احكام اسلام، تأمين كننده شادىهاى اصيل
دستورات و احكام اسلام در باب عبادات و كسب معرفت الهى و نيز برخى دستورات ومقررات اجتماعى و اقتصادى اسلام كه به ظاهر محدود كننده لذتها و خوشى هاى ماست، دقيقاً به همين منظور قرار داده شده است.
شادى معنوى كسى كه با چشمپوشى از لذتهاى طبيعى، به سير و سلوك معنوى پرداخته و لذت رابطه باخداوند را چشيده است، هرگز براى ديگران قابل فهم نيست.
شادى عميقى كه فراتر از رنجها و سختىهاى ظاهرى براى يك انسان مجاهد و سخت كوش، براىاطاعت امر خدا حاصل مىشود، با شادىهاى سطحى و گذرا، قابل مقايسه نمىباشد.
بنابراين، ظلم بزرگى به انسانهاست كه آنان را تنها به شادىهاىظاهرى و مادى دل خوش و سرگرم كنيم و زندگى شاد را در چارچوب تنگ شادىهاىسطحى و گذرا، تعريف كنيم. چه محروميتى دردناكتر و تأسفبارتر از محروميت از شادىها و لذتهاى متعالى و اصيل است؟
بنابراين، اگر بگوييم كه هدف اصلى دين و ديندارى، دستيابى به زندگى شاد، به معنى واقعى و كامل آن مىباشد، سخنى به گزاف نگفتهايم.
در اين صورت، در مى يابيم كه بدون ديندارى، نمىتوان به زندگى شاد دست يافت.
ازهمين رو، قرآن كريم، دينداران واقعى و هر انسان راستين را به شادىها ولذتهاى حقيقى بشارت مىدهد و فاسقان و كافران را از غصههاى ماندگار ووضعيت اندوهبارى كه براى خود رقم زدهاند، بيم مىدهد.5
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-03-2010, 20:14
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
غم متعالى
همانگونه كه شادى داراى مراتب و انواع مختلفى است. غم نيز چنين است. غصههاىحقير و اندوههاى مادى و طبيعى، محدود و گذرا هستند؛ اما نوعى غم متعالى وانسانى وجود دارد كه ناشى از احساس هبوط و دورافتادگى از حقيقت است.
انسان فرهيختهاى كه عالم طبيعت را پستترين سطح حيات مى بيند و خود رادورافتاده و در خراب آباد طبيعت مىيابد، در اين غم بزرگ، لذتى متعالى راحس مى كند و نمىتواند دل خوش به زندگى غافلانه و شادىهاى كودكانه باشد.اين غم، محدود به اين عالم خاكى است و در زندگى جاودانه، از آن خبرى نيست؛اين است كه ارزش مىيابد و در ادبيات عرفانى ما نيز خود را به صورتبرجستهاى نشان مىدهد.
گفتم غم تو دارم، گفتا غمت سرآيد
گفتم كه ماه من شود، گفتا اگر برآيد
اينغم عرفانى كه ناشى از هجران انسان از مبدأ خويش است، سيما و سيرت عارفان را تحت تأثير خود قرار مىدهد و ناظران را به شگفتى وا مىدارد كه چراآنان به «زندگى شاد» پشت كردهاند.
در اندرون من خسته دل، ندانم چيست
كه من خموشم و او در فغان و در غوغاست
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-03-2010, 20:14
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
نتيجهگيرى
اگرتعريف خود را از ديندارى، زندگى، شادى و غم، مورد بازكاوى و تأمّل قراردهيم، خواهيم ديد كه ديندارى حقيقى و پاى بندى به ارزشهاى دينى، گرچه برخى شادىهاى مادى و طبيعى را محدود مى كند، ولى در عوض، لذتها وشادىهاى متعالى و ارزشمندى را براى فرد و جامعه ديندار، به ارمغان مىآورد و آن چه را كه انسان غافل از دين، به عنوان زندگى شاد براى خودمىپندارد، چيزى جز شادىهاى سطحى و مادى نيست كه علاوه بر محروم كردن ديگران از شادى، غالباً مستلزم هزينههاى فراوان، پيامدهاى تأسف بار وبالاتر از همه، محروم شدن از لذتها و خوشىهاى ابدى و معنوى است.
اگرزندگى جاودان و ابدى انسان را در نظر بگيريم، زندگى شاد، جز در پرتوديندارى تحقق نخواهد يافت و اگر زندگى شاد دنيوى را هم جستوجو كنيم، باديندارى، مىتوان به مصداق جامع، متعادل و صحيحى از آن دست يافت؛ البته به شرط آن كه همه ابعاد دين را به درستى شناخته، در عمل به آنها پاى بندباشيم. با اين حال، برخى دريافتها، رفتارها و عادات در بعضى از جوامع دينى، از جهت عدم توجه به لذتها و شادى هاى مشروع، قابل نقد است و بايداصلاح گردد.
پىنوشت:
1. غررالحكم و درر الكلم، ص 91.
2. همان ،ص 117.
3. ر.ك: حشر(59)، آيه 9.
4. سوره روم(30)، آيه 7.
5. ر.ك: آل عمران(3)، آيات 170-188.
6. ر.ك: نهج البلاغه، خطبه 193 (در اوصاف متقين).
نویسنده : نويسنده:على ذوعلم
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif (http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-36.gif)
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.