PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا اصحاب پیامبر(ص) از حضرت فاطمه(س) دفاع نکردند؟



مدینه* خادمه یاس فاطمی *
15-04-2013, 18:09
http://www.shiaupload.ir/images/01635569223011193200.gif

سلام

برام سواله که چرا اصحاب پیامبر(ص) هنگام یورش به خانۀ وحی کمکی به مولاتی فاطمه(س) نکردند؟

این اصحاب کجا بودند؟

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 01:00
http://www.shiaupload.ir/images/01635569223011193200.gif

سلام

برام سواله که چرا اصحاب پیامبر(ص) هنگام یورش به خانۀ وحی کمکی به مولاتی فاطمه(س) نکردند؟

این اصحاب کجا بودند؟




سلام و عرض ادب

اگر به آنچه که سبب شد تا به خانه حضرت زهرا (س) حمله کنند ،با تعمق بنگریم ، منظورم جریان سقیفه است، آنگاه پاسخ اینکه چرا اصحاب پیامبر(ص) ،کار جدی در دفاع از حضرتش انجام ندادند، روشن می شود.
در جریان شناسی موضوع سقیفه می بینیم که:

جریان سقیفه بیش از هرچیز به کودتا شبیه است .
کودتا اغلب عبارتست از اقدام نظامی رعب انگیزی که در مدت کوتاهی نظام حاکم بر جامعه را دچار تغییر و تحول اساسی می کند

در کودتا سران گرداننده امور اغلب از افراد سرشناس و صاحب قدرت یا صاحب نفوذی هستند و دسترسی کافی به منابع و ابزارلازم برای تحقق اهداف خود را دارند .

ویژگی مهم دیگر کودتا ، ناگهانی وغیر منتظره بودن است بطوری که عموم افراد جامعه دچار حیرت و سردرگمی می شوند چون به یکباره می بینند ساختارها و نظامات به هم ریخته و هیچ چیز در سر جای خودش نیست . جامعه دچار انفعال و سردرگمی عجیبی می شود و اغلب این موضوع باعث عدم حضور آنان در اقدامات موثر علیه کودتا نیز می شود .

در کودتا برای ایجاد انفعال اغلب بلکه همیشه از نیروی نظامی و فضای رعب و وحشت استفاده می شود . اکثر کودتاگران هم از نظامیان هستند .

استفاده از نیروی نظامی و فضای رعب و وحشت راهبردی است که کودتاچیان برای به انفعال کشاندن جامعه و جلوگیری از مقابله مردم از آن بهره می برند . در کودتا اولین قربانیان سران گروه مقابل یا مخالفین اند .


....

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 01:02
حال ویژگیهای کودتا را بر جریان سقیفه منطبق می سازیم تا شباهتهای آن واقعه تاسف بار به کودتا مشخص گردد :


1- سریع و غیر منتظره بودن ، جریان سقیفه سریع و ناگهانی صورت گرفت یعنی مردم در حال کفن و دفن رسول الله بودند که مساله سقیفه به وقوع پیوست.


2- سران کودتا از افراد صاحب قدرت و صاحب نفوذند ، در کودتای سقیفه سران ، صاحب قدرت و نفوذ بودند . دو تن از آنها یعنی ابوبکر و عمر از سرداران و نزدیکان سببی رسول الله ص بودند.


3- استفاده از نیروی نظامی و ایجاد فضای رعب و وحشت ، در کودتای سقیفه نیز از قدرت شمشیر و ایجاد ترس و وحشت بخوبی استفاده شد . بخصوص با حمله کودتاچیان به خانه علی ع و فاطمه ع که عزیزترین امت درنزد رسول الله ص بودند همه اهالی مدینه این پیام را دریافت کردند که جان مخالفین در امان نخواهد بود .


حمله به خانه فاطمه ع اساسی ترین وسیله برای ایجاد رعب و وحشت و شکستن تفکر مخالفت بوده است . با مضروب ساختن فاطمه ع و کشاندن ظالمانه علی ع به مسجد برای اخذ بیعت و تهدید به قتل در صورت امتناع از آن ، جریان سقیفه بیش از پیش ماهیت کودتایی خود را نشان می دهد .

....

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 01:05
4- انفعال و عدم اقدام موثر ، با اینکه در مساله خلافت ابوبکر توافق عمومی اولیه ای صورت نگرفت و در طی چند روز بیعت گرفته شد شاهد هیچ نوع مخالفت قابل توجهی جز از سوی علی ع و چند نفر از طرفدارانش در خانه وی نیستیم و این در حالی است که افراد دیگری هم بودند که می توانستند به میدان آمده و خواهان تجدید نظر و احیانا انتخاب خودشان باشند اما چنین اتفاقی نمی افتد.


چرا که فضای نظامی و رعب آور کودتا دهانها را بسته و همه را به سکوت و عافیت طلبی کشانده است چه اینکه هر کس نگران خود و خانواده اش است و امانی برای مخالف وجود ندارد.


با این وجود یک عامل دیگر هم می تواند به این جریان تا حد زیادی کمک کند و آن تلقی ساده ای بوده که مسلمین صدر از مساله حکومت داشته اند . یعنی مسلمانان صدر اسلام هنوز به چنان بلوغ سیاسی و اجتماعی نرسیده بودند که بتوانند عواقب وخیم جدا شدن حکومت از ارزشهای دینی و اسلامی را پیش بینی کنند .


....

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 01:07
یعنی در کنار همه این عوامل این فکر که :

بگذار این چند نفر هم حکومتی بکنند مگر چه میشود؟ قرآن و سنت رسول الله که هست بگو اینها هم بهره خودشان را ببرند . مگر حکومت علی ع با حکومت اینها چه فرقی می تواند داشته باشد هردو موظفند به قرآن و سنت گردن بنهند چرا جانمان را به خطر بیندازیم .هم بسیار موثر واقع شد . تفکری که هنوز هم تا حد زیادی بر اندیشه سیاسی مسلمین سایه افکنده است .



از آنجا که اعراب و مسلمین سابقه ای در حکومت و حکومت داری نداشتند عجیب نیست که نتوانند پایان این انحراف به ظاهر کوچک را پیش بینی کنند . لذا این تسامح فکری به وضعیت پیش آمده بیشتر کمک می کند تا جایی که نفسشان بند می آید و زبان به کام گرفته و هیچ نمی گویند و هیچ اقدامی نمی کنند .


از چیزی که می تواند حتی حق خود آنها باشد صرفنظر می کنند چون خواسته ای را که به مرگ و قتلشان بینجامد خلاف عقلانیت و حتی شرع می دانند بخصوص که از نظر آنها تحول ایجاد شده یک تحول ظاهری در امر حکومت بود و نه بیشتر از آن .

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 01:11
پس اگر بخواهیم دلیل این انفعال اسفناک را در دو کلمه خلاصه کنیم می گوییم :
1- کودتا
2- ساده اندیشی


آنچه که ما را در باور این مطالب کمک می کند اطلاع از دسته بندیهای اصحاب است که در زمان حیات رسول الله ص صورت گرفته بود .

این دسته بندیها واقعا وجود داشته است بخصوص با توجه به روایت رسول اکرم ص که فرمودند : علی و شیعیان او رستگارانند .


این کلام حضرت اشاره ای به این دسته بندیها دارد که در زمان ایشان صورت گرفته است چه اینکه اگر گروههای دیگری وجود نداشتند نشان دار کردن گروه علی ع و تبلیغ آن منطق قابل قبولی ندارد لذا نبی اکرم ص از همان زمان گروه علی ع را نشان دار کردند تا افراد به آن اقبال نمایند .


....

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 01:14
سوالی که اینجا ممکن است مطرح شود اینستکه که اگر علی ع و دیگران حزب و دسته ای داشته اند پس چرا از همان ابتدا و با وجود تبلیغ رسول اکرم ص برای گروه علی ع افراد قابل توجهی بدان نپیوستند ؟


پاسخ این است :
اول اینکه این دسته بندیها نمی تواند در زمان رسول اکرم ص چهره سیاسی داشته باشد وگرنه حضرت صریحا با دیگر گروهها مخالفت می فرمودند بلکه این گروهها بیشترماهیت گروههای تعاون دینی داشته اند که افراد در آن یکدیگر را برای انجام امور دینی واجتماعی کمک می کرده اند . این دسته بندیها اقتضای جریانات اجتماعی است .


حضور در این گروهها باعث می شود افراد نقش خود را در تحولات بهتر ایفا کنند . در تحولات سیاسی این گروه بندیها با انگیزه های مادی و اقتصادی صورت می پذیرد اما در تحولات فرهنگی و فکری انگیزه ها متفاوت است .

....

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 01:20
دوم اینکه اوضاع هر گروه تابع ویژگیهای سران آن است لذا به نظر نمی رسد گروه علی ع اعضای زیادی داشته باشد چرا که در شخصیت علی ع خصایص رفیعی وجود دارد که ورود و همراهی افراد را با آن سخت می سازد .


شرایط زمان ظهور اسلام همراه با امتیازات ویژه علی ع چنان بود که هرکسی را یارای همراهی او نبود . شرایط ظهور اسلام شرایط بحرانی و فوق العاده بود و علی ع هم در اوج مقامات علمی و عملی قرار داشت . پرهیزکاری فوق العاده ، فرمانبرداری محض از مقام رسالت و رشادتها و مبارزات سرنوشت ساز علی ع بر کسی پوشیده نبود لذا هرکسی با سردار رشید اسلام نمی تواند همراه شود مگر عده ای دست شسته از دنیا و امتحان پس داده در میدان وظایف فردی و اجتماعی .


علی ع بعنوان رهبری بزرگ و تنها حامی اسلام در بسیاری از میادین می بایست در چنین افق بلندی می بود لذا همراهانش تعدادی انگشت شمار از قبیل سلمان و عمار بودند . اما اگر فرصتی حاصل می شد شاید امکان تنزل و توسعه در حزب علی ع می بود ولی قبل از ایجاد این فرصت حزب علی ع در جریان کودتای سقیفه تا حد زیادی از هم گسیخته شد .


از شواهد بدست می آید بعضی از این گروهها در زمان قریب به رحلت رسول اکرم ص رنگ و بوی سیاسی بیشتری یافتند تا جایی که افرادی توانستند با تکیه بر نفوذ و قدرت گروه وابسته به خود راحت فرمان اکید رسول اکرم ص را برای حضور در سپاه اسامه زیر پابگذارند و با وجود منع از ورود به مدینه به آن بازگردند .



این ها همه برای اینست که بتوانیم کودتای سقیفه را با اجزاء ضروری اش در این مساله تصور کنیم . چه اینکه کودتا بدون سازماندهی و برنامه ریزی امکان پذیر نیست . یعنی وقتی از کودتا سخن می گوییم نباید تصور شود گروه کودتاچی هیچ سازماندهی قبلی نداشته است و خلق الساعه بوده است .


منبع :سایت گفتگوی دینی، با کمی تصرف و تلخیص

مدینه* خادمه یاس فاطمی *
16-04-2013, 10:39
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

ممنون از مطالب زیبایی که گفتین

حالا چرا در جریان حمله به خانۀ مولاعلی(ع) سلمان کمکی نکرد؟ یا عمار؟مقداد؟ سلمان فارسی کجا بود؟

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 12:27
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

ممنون از مطالب زیبایی که گفتین

حالا چرا در جریان حمله به خانۀ مولاعلی(ع) سلمان کمکی نکرد؟ یا عمار؟مقداد؟ سلمان فارسی کجا بود؟


سلام و عرض ادب

سلمان ، عمار ،مقداد و ابوذر همراه حضرت امیر (ع) بودند امّا به علت کمی نفراتی که یاور حضرتش باشند ،نتوانستند کمک شایانی انجام دهند . به این روایات دقت بفرمایید:

اولین مسأله‌ای که در این جا مطرح است ، خود امیر المؤمنین علیه السلام در خطبه‌های متعدد نهج البلاغه بیان کرده است عبارت از نداشتن نیروی کافی است که در همان خطبۀ سوم صراحت دارد :

وطفقت أرتأی بین أن أصول بید جذاء أو أصبر على طخیة عمیاء یهرم فیها الکبیر . ویشیب فیها الصغیر . ویکدح فیها مؤمن حتى یلقى ربه فرأیت أن الصبر على هاتا أحجى فصبرت وفی العین قذى . وفی الحلق شجا أرى تراثی نهبا .

من دنبال این بودم که با دست خالی برای گرفتن حقم قیام کنم ، یا این که من در برابر این محیط خفقان‌زا و تاریکی که به وجود آورده‌اند ، صبر کنم . دیدم که صبر کردن از قیام با دست خالی بهتر است . پس صبر کردم در حالی استخوان در گلو و خار در چشم داشتم .

در خطبۀ ۲۱۷ می‌فرماید :
من هر چه کمک خواستم برای قیام حقم ، جز اهل بیتم کسی اعلام وفاداری با من نکردند . دیدم که اگر اهل بیتم را هم در برابر شمشیر دیگران قرار دهم به صلاح نیست .

فنظرت فإذا لیس لی معین إلا أهل بیتی فضننت بهم عن الموت . وأغضیت على القذى . وشربت على الشجى . وصبرت على أخذ الکظم وعلى أمر من طعم العلقم .
نهج البلاغة – خطب الإمام علی (ع) – ج ۱ – ص ۶۷ .


فنظرت فإذا لیس لی رافد ولا ذاب ولا مساعد إلا أهل بیتی ، فضننت بهم عن المنیة فأغضیت على القذى ، وجرعت ریقی على الشجى ، وصبرت من کظم الغیظ على أمر من العلقم ، وآلم للقلب من حز الشفار .
نهج البلاغة – خطب الإمام علی (ع) – ج ۲ – ص ۲۰۲ .


....

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 12:28
در بعضی از کتب ؛ مانند قاموس البحرین محمد ابوالفضل که از علمای اهل سنت در قرن هشتم و نهم است ، می‌گوید :

یکی از بزرگان سؤال کردند از من : با این‌که می‌گویند امیر المؤمنین علیه السلام نزدیک هفت‌صد نفر هوادار داشت‌ ، چرا قیام نکرد . جواب داده شد :

گرچه با امیر المؤمنین هفت‌صد نفر بود ولکن مخالفین حضرت دارای سی هزار نیروی جنگنده بودند و لذا هیچ توازنی بین هفت‌صد و سی هزار نیست .

قاموس البحرین ، ص۳۳۳ نشر میراث مکتوب و کتاب الهجوم علی بیت فاطمه ، عبد الزهرا مهدی ، ص۹۰ .


.....

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 12:32
و در جای دیگر دارد که حضرت اشاره کردند به سی تا گوسفندی که مشغول چرا بودند و فرمودند :
قسم به خدا اگر من به اندازۀ این گله نیرو داشتم ، من قیام می‌کردم .


وقتی سی و صد شصت نفر با حضرت بیعت کردند . حضرت فرمود : فردا در مکان با سر تراشیده حاضر شوید ، جز چهار نفر ؛ مثل ابوذر ، مقداد ، سلمان و عمار حاضر نشدند . حتی سلمان هم با تأخیر آمدند .


أن أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) خطب الناس بالمدینة فقال : الحمد لله الذی لا إله إلا هو … والذی فلق الحبة وبرأ النسمة لقد علمتم أنی صاحبکم والذی به أمرتم وأنی عالمکم والذی بعلمه نجاتکم ووصی نبیکم وخیرة ربکم … أما والله لو کان لی عدة أصحاب طالوت أو عدة أهل بدر وهم أعداؤکم لضربتکم بالسیف حتى تؤولوا إلى الحق وتنیبوا للصدق … قال ثم خرج من المسجد فمر بصیرة فیها نحو من ثلاثین شاة ، فقال : والله لو أن لی رجالا ینصحون لله عز وجل ولرسوله بعدد هذه الشیاه لا زلت أبن أکلة الذبان عن ملکه .

قال : فلما أمسى بایعه ثلاثمائة وستون رجلا على الموت فقال لهم أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) : اغدوا بنا إلى أحجار الزیت محلقین ، وحلق أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) فما وافى من القوم محلقا إلا أبو ذر والمقداد وحذیفة بن الیمان وعمار بن یاسر وجاء سلمان فی آخر القوم ، فرفع یده إلى السماء فقال : اللهم إن القوم استضعفونی کما استضعفت بنو إسرائیل هارون … .
الکافی – الشیخ الکلینی – ج ۸ – ص ۳۱ – ۳۳ .


و همچنین روایات متعدد دیگری که از منابع شیعه و سنی آمده است که حضرت فرمودند :
والذی بعث محمدا بالحق لو وجدت یوم بویع أخو تیم أربعین رهطا لجاهدتهم فی الله إلى أن أبلی عذری .
بحار الأنوار – العلامة المجلسی – ج ۲۹ – ص ۴۲۰ .


همین تعبیر در تاریخ یعقوبی از مورخان اهل سنت ، ج۲ ، ص۱۲۶ آمده است که تعدادی در کنار علی علیه السلام جمع شدند تا با او دست بیعت بدهند و برای قیام با حضرت همگام باشند . حضرت فرمود که فردا در فلان جا با سرهای تراشیده حاضر بشوید ، جز سه نفر از آن جماعت کسی حاضر نشدند .

واجتمع جماعة إلى علی بن أبی طالب یدعونه إلى البیعة له ، فقال لهم : اغدوا على هذا محلقین الرؤوس . فلم یغد علیه إلا ثلاثة نفر .

در بعضی از موارد هست که امیر المؤمنین علیه السلام فرمود که اگر به اندازۀ اصحاب بدر یا اصحاب طالوت یار داشتم‌ ، قطعاً قیام می کردم .


(و این است قصه مظلومیت جانسوز امیرالمؤمنین علیه السلام)

....

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 12:34
شاید بعضی از امیر المؤمنین علیه السلام این شبهه به ذهنشان بیاید که امیر المؤمنینی که فاتح جنگ بدر ،‌ احد ، خیبر ، حنین ، خندق و … بوده است ، چرا با آن قدرت و شجاعت به تنهایی قیام نکرد ؟ مگر به تنهایی از پس آن‌ها بر نمی‌آمد ؟


در جواب می‌گوییم : بنا نیست آقا امیر المؤمنین علیه السلام بر خلاف روش نبی مکرم و انبیاء گذشته عمل کند .

در یک روایت دیگری که ابن أبی الحدید متعزلی دارد که می‌گوید :

همان‌طوری که نبی مکرم صلی الله علیه وآله وسلم در طول مدتی که در مکه بود ، به خاطر نداشتن نیرو در برابر جنایات قریش صبر کرد و تحمل پیشه کرد تا این دستور العملی باشد و الگویی باشد برای اوصیای خویش که اگر نیرو نداشتند با دست خالی قیام نکنند ؛ چون بنا نیست کارهای اسلام به صورت فوق العاده یا معجزه انجام شود .



....

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 12:37
نکتۀ دیگری که در این جا مطرح است ، در بعضی از روایات آمده است که آقا امیر المؤمنین علیه السلام فرموده‌اند : پیامبر اکرم به من وصیت فرمود :
إن وجدت أعوانا فانبذ إلیهم وجاهدهم ، وإن لم تجد أعوانا فکف یدک واحقن دمک ، حتى تجد على إقامة الدین وکتاب الله وسنتی أعوانا .
مستدرک الوسائل – المیرزا النوری – ج ۱۱ – ص ۷۵ و مصباح البلاغة (مستدرک نهج البلاغة) – المیرجهانی – ج ۳ – ص ۶ و کتاب سلیم بن قیس – تحقیق محمد باقر الأنصاری – ص ۲۱۵ و المحتضر – حسن بن سلیمان الحلی – ص ۱۱۱ و حلیة الأبرار – السید هاشم البحرانی – ج ۲ – ص ۶۴ و جامع أحادیث الشیعة – السید البروجردی – ج ۱۳ – ص ۴۱ و … .


نکتۀ دیگری که در این جا مطرح است و عزیزان باید خوب دقت کنند ، این است که در بعضی از عبارت‌ها است که فرمود :
وأیم الله لولا مخافة الفرقة بین المسلمین ، وأن یعود الکفر ، ویبور الدین ، لکنا على غیر ما کنا لهم علیه .
شرح نهج البلاغة – ابن أبی الحدید – ج ۱ – ص ۳۰۷ .

قسم به خدا اگر نمی‌ترسیدم از تفرقۀ بین مسلمین و این که دو باره کفر برگردد و دین اسلام در پرتگاه نابودی قرار گیرد‌ ، قطعاً برخورد من با مخالفان غیر از این بود که الآن است .


...

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
16-04-2013, 12:41
همین تعبیر را ابن عبد البر از شخصیت‌های برجستۀ اهل سنت در کتاب الاستیعاب ، ج۲ ، ص۴۹۷ در ترجمۀ رفاعة بن رافع آورده است . که آقا امیر المؤمنین علیه السلام فرمود :


بعد از رحلت پیامبر گفتیم که اولیای پیامبر ما هستیم و در ولایت کسی با ما به منازعه نمی‌پردازد و لکن قوم ما ابا کردند و دیگران را برای خلافت معین کردند . اگر چنانچه نمی‌ترسیدم از تفرقه و این که مخالفین از درگیری داخلی سوء استفاده کنند و دشمنان قسم خوردۀ اسلام سوء استفاده کنند و برای نابودی اسلام قدم بردارند ، قطعاً برخورد من غیر از این بود .

فقال علی العجب لطلحة والزبیر إن الله عز وجل لما قبض رسوله صلى الله علیه وسلم قلنا نحن أهله وأولیاؤه لا ینازعنا سلطانه أحد فأبى علینا قومنا فولوا غیرنا وأیم الله لولا مخافة الفرقة وأن یعود الکفر ویبوء الدین لغیرنا .


منبع :وبلاگ فرزندان زهرا

مدینه* خادمه یاس فاطمی *
16-04-2013, 17:15
باز ممنون از جواب کاملتون

خب مولا علی(ع) برا حفاظت از دین خدا و... سکوت کرده بودند. سلمان موقع سوزاندن درب مولا علی(ع) چرا کاری نکرد؟ خب سلمان و... وظیفشون بود جانشون رو هم اونجا و در اون واقعه بدهند. آیا وظیفشون نبود؟

درب مولا علی(ع) درحال سوختن بود، مسمار به سینۀ مولاتی فرو رفته بود، مولاعلی رو ریسمان به گردن می بردند، مولاتی با اون حال از مولا علی(ع) دفاع می کرد .اینجا بقیه کجا بودند؟ سلمان فارسی کجا بود؟از مولاتی بیشتر می فهمید؟ دفاع از امام و حریم امامت مگه وظیفه نبود. مرحوم آغاسی یه حرف بسیار جالبی دارند که میگن اگه نمازت قضا بشه یا روزه ات قضا بشه میتونی جبران کنی اما اگه دفاع از امامت قضا بشه جبران نداره. سلمان میتونست مولاتی رو دوباره به زندگی برگردونه؟ پس اینان که عشق ائمه به عبارتی داشتند کجا بودند؟ مگه سلمان غیرت دینی نداشت؟ ابوذر و... چی؟ نمی تونستن اونجا دفاع کنن؟ نکنه اینان هم از دین دفاع میکردند؟

بیشتر از مولاتی می دونستند؟ مولاتی جونشو داد اونوقت اینان ساکت بودند؟ یا سلمان و... اصلا مدینه نبودند؟چرا با وجود سلمان و... مولاتی باید تنها دفاع می کرد؟ چرا؟ چرا؟چرا؟

اگه سلمان مدینه بود و شاهد ماجرا بود اونوقت سلمان مسلمان حساب میشه؟قضیۀ سلمان و عمار و ابوذر برام خیلی مبهمه.

اگه میشه از سلمان و ابوذر و... که در دفن مولاتی شرکت کرده بودند بگو. دفن کردن چون خطر نداشت اومده بودن؟ دفاع از حریم امامت واجب بود. خواهشا موقع تدفین نمی اومدن.

سلمانی که از اهل بیت بود،موقع سوزوندن درب مولا و حمله به خانۀ وحی کجا بود؟ابوذر و... چی؟شاهد قضیه بودند؟

سوال اینجاست: مگه مولاتی فاطمه سلام الله علیها فقط ناموس مولاعلی(ع) بود؟

حاج آقا فرحزاد در برنامۀ سمت خدا می فرمود: مولاعلی(ع) به سلمان می فرمودند چرا به دیدار مولاتی فاطمه(س) نمیری ، فاطمه(س) مشتاق دیدار توست.

من مانده ام که چطور میشه یکی{بجه شیعه های این زمان} در عطش است و یکی مثه سلمان ناز می کند

به نظر بنده چون درب خانۀ مولا با عطش عشق و محبت یاران چه سلمان باشه چه بقیه آشنا نبود برا همین با آتش آشناش کردند.اطلاعات بنده ناقص است و دنبال اطلاعات هستم.اگه اشتباه میکنم بفرمایین. ما هم یه همچین آقایی در این زمان داریم پس لازمه که بدانیم.

محمدی
17-04-2013, 13:52
بسم الله الرحمان الرحیم

سلام علیکم.

با تشکر از جناب کنیز فاطمه و جناب عبدالله.


من مانده ام که چطور میشه یکی{بجه شیعه های این زمان} در عطش است و یکی مثه سلمان ناز می کند

خب این کلام اصلا صحیح نیست، یکبار هست که در مورد یک فرد لاابالی داریم صحبت میکنیم، و یک بار داریم در مورد سلمان مطلب میگیم!

سلمانی که بنابر تصریح روایات متعدد یکی از بهترین اولیا بود.

پس در قضاوت، باید نهایت احتیاط رو داشته باشیم.

سلمان در کنار ایمان کامل، اهل عمل بود، و او شیعه ایست واقعی، و حقیقت اینه که خیلی از افرادی که ادعای بچه شیعه بودن رو دارند اصلا به سلمان نخواهند رسید!

سلمان یکی از همانهائیست که در کنار امیرالمومنین، بهشت در دوریشون بیقراری میکنه!

قَالَ النَّبِيُّ ص‏ الْجَنَّةُ تَشْتَاقُ إِلَيْكَ وَ إِلَى عَمَّارٍ وَ إِلَى سَلْمَانَ وَ أَبِي ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادِ؛ پيغمبر بعلى (ع) فرمود بهشت مشتاق تو و عمار و سلمان و ابى ذر و مقداد است‏ (خصال ج‏1 ص 303)

سلمانی که پیامبر به امیرالمومنین علی علیه السلام سفارش دوستی با اونرو مطرح میکنه!!

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ فَإِنَّهُ قَلِيلُ الْكِبْرِ وَ هُوَ لَكَ نَاصِحٌ فَاتَّخِذْهُ لِنَفْسِكَ؛ سلمان فارسى كه تكبر او بسيار اندك و خيرخواه تو است و او را از دوستان خود قرار بده‏ (بحار الأنوار ج‏22 ص 342)

حال فردی با این خصوصیات رو که یقینا از اولیا و شیعیان حقیقی بوده، سزاواره با چنین عبارتی : بچه شیعه های امروز در عطش اهل بیتند و سلمان ناز میکنه!!! مورد خطاب قرار بدیم؟!


لذا میبایست در تایپیکی جدا، صفات شیعیان بحث بشه، تا اصلا ببینیم، شیعه ای وجود داره یا فقط ادعای شیعه بودن موجوده!



ادامه دارد ...

محمدی
17-04-2013, 13:53
مگه سلمان غیرت دینی نداشت؟ ابوذر و... چی؟ نمی تونستن اونجا دفاع کنن؟

بیشتر از مولاتی می دونستند؟ مولاتی جونشو داد اونوقت اینان ساکت بودند؟

اولین نکته ای که باید به اون توجه داشت، اینه که نباید با مسائل احساسی برخورد ، و همه چیز را با عقل و احساس خودمون بسنجیم!

باید توجه داشته باشیم، که افراد بنابر ویژگیهایشان وظایف مختلفی ممکنه داشته باشند، که در تشخیص وظایف شاید من و شما خیلی اشتباهات داشته باشیم، اما فراموش نکنیم، که داریم در مورد اولیائی بحث میکنیم که فهم دینیشون بنابر تصریح روایات، خیلی قویتر از ما ها بوده!

لذا باید بدونیم که هر فردی وظیفه ای داشت!

فردی مثل حضرت زهرا سلام الله علیها باید فدا میشد، تا چراغ روشنی بخشی در طول تاریخ، برای همه حق طلبان عالم روشن بمونه، اما از آن طرف باید بقیه اقدام عملی ای نداشته باشند، تا اصل دین با قیام آنها و برخورد متقابل منافقین و کفار نابود نشه!

در اینجا بهتره دو واکنش رو با هم مرور کنیم!


واکنش زبیر !


عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ أَضْرِمُوا عَلَيْهِمُ الْبَيْتَ نَاراً «5» فَخَرَجَ الزُّبَيْرُ وَ مَعَهُ سَيْفُهُ فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ عَلَيْكُمْ بِالْكَلْبِ فَقَصَدُوا نَحْوَهُ فَزَلَّتْ قَدَمُهُ وَ سَقَطَ إِلَى الْأَرْضِ وَ وَقَعَ السَّيْفُ مِنْ يَدِهِ فَقَالَ‏ أَبُو بَكْرٍ اضْرِبُوا بِهِ الْحَجَرَ فَضُرِبَ بِسَيْفِهِ الْحَجَرُ حَتَّى انْكَسَر(أمالي ص 49)
عمر بن خطّاب گفت: خانه را بروى آنان آتش زنيد. در اين هنگام زبير شمشير بدست بيرون شد، ابو بكر گفت: اين سگ را بگيريد، مهاجمان باو حمله آوردند، پاى زبير لغزيد و بزمين خورد و شمشير از دستش افتاد، ابو بكر گفت: شمشير او را به سنگ بزنيد، و آن را به سنگ كوبيدند تا شكست.


خب ، زبیر که ادعای دفاع از حریم ولایت رو داشت، حمله ور شد(که البته این حمله هم ناموفق ماند)

البته عاقبت زبیر رو هم چندین سال بعد دیدیم ، که این همه سینه چاکیه احساسی او ، ختم به چه شد!



واکنش مقداد!


فَقَامَ الْمِقْدَادُ فَقَالَ يَا عَلِيُّ بِمَا تَأْمُرُنِي وَ اللَّهِ إِنْ أَمَرْتَنِي لَأَضْرِبَنَّ بِسَيْفِي وَ إِنْ أَمَرْتَنِي كَفَفْتُ فَقَالَ عَلِيٌّ ع كُفَّ يَا مِقْدَادُ وَ اذْكُرْ عَهْدَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَا أَوْصَاكَ بِهِ (كتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص592)
مقداد برخاست و گفت: اى على! به چه فرمانم می‏دهى؟ به خدا سوگند اگر دستور دهى شمشير می‏زنم و اگر بفرمائى دست نگه می‏دارم.
على عليه السّلام فرمود: اى مقداد! دست نگهدار و پيمان رسول و آنچه تو را به آن وصيت فرموده به ياد آور.


اگه توجه بشه، مشخصه که نهایت احساسی برخورد کردن فردی مثل زبیر ، ختم به آن شد که آخر سر ، همون فرد ، در مقابل امیرالمومنین ، اولین جنگ رو راه انداخت!

اما فردی مثل مقداد خود را برخلاف زبیر عقل کل در نظر نمیگیره، بلکه کسب اجازه میکنه از امامش، که اتفاقا امام هم به او دستور صبر میده، تا این نهال تازه تاسیس اسلام از ریشه قطع نشه!



ادامه دارد...

محمدی
17-04-2013, 13:54
بعد از اینکه وظیفه مقداد و سایر مومنین دانسته شد، به نقش سلمان فارسی هم اشاره ای داشته باشیم.

وقتی از سوی امیرالمومنین مسلّم شد که در آن زمان خاص ، وظیفه برخورد فیزیکی نیست و از سویی حضرت زهرا سلام الله علیها هم در یک حمله غافلگیرانه و به قول جناب کنیز فاطمه در یک کودتا ، مجروح شدند، سلمان بازهم آرام ننشست.

سلمانی که پیرمردی با سنّ خیلی زیاد بود، بازهم تکلیف رو به مقداری که در آن زمان پر خفقان ممکنه ، انجام داد.


الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ أَنِّي أَعْلَمُ أَنِّي أَدْفَعُ ضَيْماً وَ أُعِزُّ لِلَّهِ دِيناً لَوَضَعْتُ سَيْفِي عَلَى عُنُقِي ثُمَّ ضَرَبْتُ بِهِ قُدُماً قُدُماً أَ تَثِبُونَ عَلَى أَخِي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ وَصِيِّهِ وَ خَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ وَ أَبِي وُلْدِهِ فَأَبْشِرُوا بِالْبَلَاءِ وَ اقْنَطُوا مِنَ الرَّخَاء (كتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص592)
به آن كه جانم به دست اوست سوگند؛ اگر بدانم كه می‏توانم ستمى را برطرف كنم و دين خدا را نيرومند گردانم. شمشيرم را بر گردنم می ‏آويختم و گام به گام پيش می‏رفتم و میجنگيدم. آيا بر برادر رسول خدا و وصى و جانشين او در ميان امتش و پدر نواده‏ گانش می‏شوريد؟ بشارتتان باد به بلاى بزرگ و نوميد گرديد از ناز و نعمت.


پس رضوان خداوند بر مومنین حقیقی که در هر حال، و به آن شیوه که امامشان دستور میفرماید عمل میکنند.


چرا که دستور خداوند همین است.


يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَينَ يدَي اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ اي کساني که ايمان آورده‌ايد! چيزي را بر خدا و رسولش مقدم نشمريد (و پيشي مگيريد)، و تقواي الهي پيشه کنيد که خداوند شنوا و داناست! (الحجرات/1)




به امید آنکه ما هم از مومنین حقیقی باشیم.

مدینه* خادمه یاس فاطمی *
17-04-2013, 17:43
بسم الله الرحمن الرحیم

باعرض سلام و تشکر



حال فردی با این خصوصیات رو که یقینا از اولیا و شیعیان حقیقی بوده، سزاواره با چنین عبارتی : بچه شیعه های امروز در عطش اهل بیتند و سلمان ناز میکنه!!! مورد خطاب قرار بدیم؟!

این حرف بنده بعد از چندین خط سوال نوشته شده و تاکید کرده ام که بنده اطلاعاتم ناقص است و دنبال اطلاعات هستم، و بیان کرده ام که سلمان از اهل بیت بود، این جمله برا این گفته شده که اگر جواب سوالات قبلی بله است سلمان ناز می کند. حدیث پیامبر(ص) در مورد سلمان رو همه شنیده اند که از اهل بیت است و این حدیث برا سلمان بزرگترین افتخار است و کسی چنین مقامی را بین اصحاب ندارد چه برسه به افراد این زمان و غرض از چنین حرفی بعد از اون همه سوال این بوده که سلمان چرا در مورد حضرت فاطمه (س) کوتاهی کرده.و این سوال است نه ایراد تراشی چون بیان کرده ام که اطلاعاتم کم است و دنبال جوابم.

باز جوابی بنده نگرفتم. آیا در اون شرایط که همه دم در مولا بودند درست بود که سکوت بکنند؟ آیا مقداد همون لحظه از مولا علی(ع) پرسیدند یا بعد از تموم شدن جریان؟ یعنی موقع حمله به در و حریم امامت آیا ما بنشینیم تا اتفاق تموم بشه و بعد بریم از امام سوال بکنیم که میخواهی شمشیر بکشم؟یعنی من باید بنشینم و ببینم که حریم امامت مورد حمله قرار گرفته و بعد از تمام شدن ماجرا برم از امام بپرسم؟وحشیانه حمله کردند به حریم شخصی یک امام و خانمش رو مجروح کردند در چنین شرایطی هیچ مسلمانی ساکت نمی نشیند. سلمان اون لحظه کجا بود؟ از مولاعلی(ع) بهش دستور رسیده بود به خانه ام حمله می کنند و تو ساکت باش؟البته حرف فقط روی سلمان نیست مقداد و ابوذر هم همچنین.

این اصحاب فکر کنم بعد از تمام شدن واقعه رفته بودند تا کسب تکلیف کنند.خب معلوم بود دستور مولاعلی(ع) چی خواهد بود.موقع یورش کسی از این اصحاب که دستوری بهشون نرسیده بود جلو نیومدند. زبیر کارش عالی بود حالا اگه نتونسته تا آخر عمر خدماتش رو نگه داره نشونۀ این نیس که کارش ایراد داره. خیلیا نمیتونن تا آخر ایمانشونو حفظ کنن. مثه برصیصا. زبیر نتونست حفظ کنه البته پسرش عبدالله عاملش بود.

این سوالاتم احساسی نیستند بلکه دنبال جوابم برا همین یه تاپیکی ایجاد کردم.اگه سلمان و بقیه مشاهده کردند و حرفی نزدند ناز نمیکردند؟مولاتی فاطمه(سلام الله علیها) دست فرزندانش رو میگرف میبرد به خونۀ اصحاب...
بنده شیعیانی رو دیده ام که خیلی پاک هستند طوری که وقتی آدم میبیندشون میگه من در برابر اینا اصلا مسلمون نیستم چه برسه به شیعه بودن. البته اینارو با سلمان که از اهل بیت بود قیاس نکرده ام بلکه گفته ام اینا در تب و تاب هستند و اونوقت سلمان که از اهل بیت بود ناز میکرد. مولاعلی(ع) میفرمایند سلمان فاطمه(س) مشتاق دیدار توست ... این برا دو دنیای سلمان کافی است. اما حرف سر چیز دیگه است و اون جمله بعد از چندین خط سوال بیان شده و ما دنبال اطلاعات هستیم.

مدینه* خادمه یاس فاطمی *
17-04-2013, 18:02
بنده باز تاکید میکنم سلمان طبق فرمودۀ پیامبر صلی الله علیه و آله از اهل بیت پیامبر حساب میشه و حرف پیامبر حرف خداست. سلمان از بزرگترین افتخارات دینی مسلمانان

است و الگوی همۀ کسانی است که دنبال حقیقت هستند.چنین برداشتی نشود که ما مقام سلمان رو نشانه رفته ایم یا فردی چون سلمان اهل بیت رو به قیاس کشونده ایم.

محمدی
18-04-2013, 16:38
بسم الله الرحمان الرحیم

سلام علیکم


بازهم تشکر از جناب عبدالله که با حضورشون تا حدودی، فضای سایت رو با سوالاتی که مطرح میکنند، از یک محیط صرفا کپی شده، خارج نمودند، و همچنین تشکر از بزرگوارانی که تا حد توان، پاسخگویی رو انجام میدهند.


آیا در اون شرایط که همه دم در مولا بودند درست بود که سکوت بکنند؟

بنده از ایشان و شما کاربران گرامی خواستارم بار دیگر با دقت بیشتر در مطالب ارسال شده در همین تایپیک تامل نمایید، و از شما خواستارم بلافاصله بعد از خواندن طرح مطلب نفرمایید بلکه حداقل متون رو دوبار مطالعه بفرمایید.

مطلبی که باید توجه داشته باشید، همان کودتائیست که جناب کنیز فاطمه هم به آن اشاره داشتند.


ویژگی مهم دیگر کودتا ، ناگهانی وغیر منتظره بودن است بطوری که عموم افراد جامعه دچار حیرت و سردرگمی می شوند


این کودتا اینگونه نبود که 24 ساعت مثلا طول بکشه بلکه در اندک زمانی این حمله به بیت حضرت که در جوار مسجد بود صورت گرفت که همه متحیر مانده بودند.



اگه سلمان و بقیه مشاهده کردند و حرفی نزدند ناز نمیکردند؟

خب این ادعای شماست که آنها مشاهده و سکوت کردند مگر شما آنجا بودید که برخلاف متون تاریخی این کلام را مطرح میفرمایید و اصرار بر سکوت آنها دارید؟!

آنچه در دست ما هست متون روایات و تاریخ بود که خدمتتان تقدیم شد و در همه آنها واکنش آنها بیان شده، حال این چه منطقیست که بگوییم خیر، این برای زمانی بود که فایده ای نداشت!


واکنش مقداد!


فَقَامَ الْمِقْدَادُ فَقَالَ يَا عَلِيُّ بِمَا تَأْمُرُنِي وَ اللَّهِ إِنْ أَمَرْتَنِي لَأَضْرِبَنَّ بِسَيْفِي وَ إِنْ أَمَرْتَنِي كَفَفْتُ فَقَالَ عَلِيٌّ ع كُفَّ يَا مِقْدَادُ وَ اذْكُرْ عَهْدَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَا أَوْصَاكَ بِهِ (كتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص592)
مقداد برخاست و گفت: اى على! به چه فرمانم می‏دهى؟ به خدا سوگند اگر دستور دهى شمشير می‏زنم و اگر بفرمائى دست نگه می‏دارم.
على عليه السّلام فرمود: اى مقداد! دست نگهدار و پيمان رسول و آنچه تو را به آن وصيت فرموده به ياد آور.


سلمانی که پیرمردی با سنّ خیلی زیاد بود، بازهم تکلیف رو به مقداری که در آن زمان پر خفقان ممکنه ، انجام داد.


الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ أَنِّي أَعْلَمُ أَنِّي أَدْفَعُ ضَيْماً وَ أُعِزُّ لِلَّهِ دِيناً لَوَضَعْتُ سَيْفِي عَلَى عُنُقِي ثُمَّ ضَرَبْتُ بِهِ قُدُماً قُدُماً أَ تَثِبُونَ عَلَى أَخِي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ وَصِيِّهِ وَ خَلِيفَتِهِ فِي أُمَّتِهِ وَ أَبِي وُلْدِهِ فَأَبْشِرُوا بِالْبَلَاءِ وَ اقْنَطُوا مِنَ الرَّخَاء (كتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص592)
به آن كه جانم به دست اوست سوگند؛ اگر بدانم كه می‏توانم ستمى را برطرف كنم و دين خدا را نيرومند گردانم. شمشيرم را بر گردنم می ‏آويختم و گام به گام پيش می‏رفتم و میجنگيدم. آيا بر برادر رسول خدا و وصى و جانشين او در ميان امتش و پدر نواده‏ گانش می‏شوريد؟ بشارتتان باد به بلاى بزرگ و نوميد گرديد از ناز و نعمت.



ادامه دارد ...

محمدی
18-04-2013, 16:39
علامت ایمان چنین است که کار مومنین رو تا آنجا که ممکنه باید حمل بر صحت کنیم، نه حمله بر صحت.

بحمدالله در صریح تاریخ که برخی از آنها تقدیم شد، آمده که آن سران ایمان، واکنش نشون دادند، که صد البته حتی اگر چنین متونی هم نبود، بازهم هر انسان مومنی موظف بود، کار آنها را حمل بر صحت کند. نه اینکه صد و هشتاد درجه برعکس عمل کنیم و متن دفاعیه های آن خوبان رو هم بگیم : نه اینها برای زمان دیگریست که بی فایده بوده!!!!!


این اصحاب فکر کنم بعد از تمام شدن واقعه رفته بودند تا کسب تکلیف کنند.

از همه میخواهم توجه داشته باشند که ما در مورد بقال سر کوچه که قاچاقچی هم هست صحبت نمیکنیم! بلکه در مورد مومنین طراز اولی صحبت میکنیم، که بنابر صریح روایات، به علت پاکی بیش از اندازه شان، بهشت برای وصال با آنها لحظه شماری میکنه، پس آیا میشود ولایت مداری من و شما از ایشان بهتر باشه! آیا میشود که شما و من(که معلوم نیست در کدام طبقه از طبقات بهشت و جهنم هستیم) ادعای غیرت و ولایت مداری داشته باشیم و بعد بگوییم فکر کنم آنها که از مومنین طراز اول بودند، کم کاری کرده اند و ساکت نشستند!

اصلا احتمال اینکه ما غیرت دینی داریم و آنها نداشتند خنده دار نیست؟!

اگر بفرمایید نه من نمی گویم آنها کم کاری کرده اند، ازتون میخواهم بار دیگر بر متون ارسال شده نظری بندازید.



ادامه دارد...

محمدی
18-04-2013, 16:39
به هر حال نحوه سوال پرسیدن و ادب سوال پرسیدن میبایست نسبت به بزرگان دین رعایت شود.


پس اینان که عشق ائمه به عبارتی داشتند کجا بودند؟
مگه سلمان غیرت دینی نداشت؟
بیشتر از مولاتی می دونستند؟
مولاتی جونشو داد اونوقت اینان ساکت بودند؟
اگه سلمان مدینه بود و شاهد ماجرا بود اونوقت سلمان مسلمان حساب میشه؟
اگه میشه از سلمان و ابوذر و... که در دفن مولاتی شرکت کرده بودند بگو.
دفن کردن چون خطر نداشت اومده بودن؟
خواهشا موقع تدفین نمی اومدن.
من مانده ام که چطور میشه یکی{بجه شیعه های این زمان} در عطش است و یکی مثه سلمان ناز می کند
به نظر بنده چون درب خانۀ مولا با عطش عشق و محبت یاران چه سلمان باشه چه بقیه آشنا نبود...

چند روز پیش یکی آمده بود مسجد، برگشت گفت : فلان مسئول آیا آدمه؟ چرا فلان کار رو میکنه! آیا واقعا فهم داره؟ اگه اون میفهمید فلان کار رو نمیکرد و...

بر گشتم گفتم اولا شما بیا ثابت کن که واقعا اون فرد عامل کار خلافی بوده ، بعد بیا فهم و آدمیت و ... اونرو ببر زیر سوال!

گفت : نه منکه نگفتم اون آدم نیست! فقط سوال کردم که اون آدمه؟ سوال که عیبی نداره!!!

قضاوت با شما.



اگه سلمان مدینه بود و شاهد ماجرا بود اونوقت سلمان مسلمان حساب میشه؟

مگه سلمان غیرت دینی نداشت؟



ادامه دارد ...

محمدی
18-04-2013, 16:40
خلاصه مطالبی که تقدیم شد:

فرض ما اینه که سلمان یکی از بهترین مومنینه، لذا سوالی که یک طرف قضیه آن ختم به آن گردد که اسلام آن زیر سوال برده شود، یا یک طرف قضیه منجر به آن شود که گفته بشه او غیرت دینی نداشته، به استناد روایات متعدد که پاک بودن سلمان رو معرفی میکنه، محکوم به بطلانه و خود حکایت از آن دارد که سوال نمیتونه صحیح باشه.

و در واقع از خود سوال میتوان به جواب رسید، منتها اگر با دقت همراه باشد.

چنانکه تقدیم شد، آنان از بهترینها بودند و واکنشهایی هم داشتند، و میدانیم که اگر لغزشی در آنها میبود به آن مقام بینهایت والا که برای ما قابل فهم نیست نمیرسیدند و میدانیم آنها وجودشان مطیع محض ولایت بود، لذا بر اساس همه این مطالب میفهمیم که آنها یقینا در آن زمان خاص به وظیفه شان عمل کرده بودند، و همانگونه که امام زمانشان که بیشک قوی ترین و مومن ترین افراد بود خار در چشم را پذیرفت و واکنش فیزیکی ای اعمال نکردند، آن مومنین هم که در مراتب پایین تری از امیرالمومنین بودند، ناچار به پذیرش چنین رفتاری شدند.


چرا در جریان حمله به خانۀ مولاعلی(ع) سلمان کمکی نکرد؟ یا عمار؟مقداد؟ سلمان فارسی کجا بود؟


سلمان ، عمار ،مقداد و ابوذر همراه حضرت امیر (ع) بودند امّا به علت کمی نفراتی که یاور حضرتش باشند ،نتوانستند کمک شایانی انجام دهند


و البته نباید از این مطلب غفلت شود که ما این دفاعیه منطقی و شرعی را در مورد معدود مومنین طراز اول آنزمان، یعنی سلمان، مقداد، ابوذرو مانند آنها (که جناب عبدالله فقط اسامی اینها رو بکار بردند) به کار میبریم که آنها آنچه در وظیفه شان بود انجام دادند.


و این جدای از این مطلب استکه ما هم عقیده داریم اکثریت صحابه به وظیفه شرعی بلکه انسانی خود عمل نکردند!


چنانکه حتی بعد از ماجرای سقیفه و بیت حضرت زهرا ، وقتی امیرالمومنین علیهما السلام برای اقدامی محکم اعلام دعوت میکنند بازهم جز همین مومنین طراز اول، دعوت ایشون رو لبیک نمیگند!

مدینه* خادمه یاس فاطمی *
18-04-2013, 19:10
بسم الله الرحمن الرحیم

باعرض سلام وتشکر فراوان




فلان مسئول آیا آدمه؟چرا فلان کار رو میکنه! آیا واقعا فهم داره؟ اگه اون میفهمید فلان کار رو نمیکرد

آیا این سوال قابل قیاس است با سوالات بنده؟
پس اینان که عشق ائمه به عبارتی داشتند کجا بودند؟ جملۀ به عبارتی بنده با مفهوم ذهنی عزیزان که خدا عالم است زمین تا آسمان فرق دارد. اصلا سوالات بنده با مفاهیم برداشتی عزیزان فرق دارد.

در بحث ها به شخصیت افراد کاری نداریم چه مثبت چه منفی. از عملکردها سوال میشه. و خدا در قرآن مارو به مطالعۀ یرگذشت{وقایع و عملکرد و اتفاقات} دعوت کرده. ما با شخصیت ها کاری نداریم. سوال ما از وقایع است. و در بحثها باید به این هم توجه شود.
تاریخ بشر وقایع محدودی را در زمانهای متفاوت تکرار می کند. اتفاقات محدود هستند و زمانهای مختلف همین اتفاقات تکرار می شوند برای همین باید این وقایع و اتفاقات از ریزترین نکته تا بزرگترین نکات موشکافی بشه تا موقع تکرار دچار اشتباهات فاحش نشیم. تکلیف صحابۀ پیامبر(ص) بجز سلمان و مقداد و... مشخص و روشن بود و نیازی به بیشتر پرسیدن از اونا نبود.
در هیچیک از پستهایتان اشاره نشده که سلمان و... همونجا کسب تکلیف کرده اند؟



خب این ادعای شماست که آنها مشاهده و سکوت کردند مگر شما آنجا بودید که برخلاف متون تاریخی این کلام را مطرح میفرمایید و اصرار بر سکوت آنها دارید؟!

استاد این ادعا نیست بلکه سوال است. کدوم متون تاریخی رو میفرمایین؟بنده متونی ندیدم که اشاره کرده باشین همونجا سلمان و... کسب تکلیف کردند.

بازم عنوان میکنم بنده سوال پرسیده ام و دنبال اطلاعاتم. هیچ جملۀ بنده خبری نبوده. هر چی که پرسیده ام و گفته ام جنبۀ سوالی دارد. خود بنده با این حرفا نمیتونم عدۀ دیگری رو راضی کنم چون متونی ارائه نشده.

شما میفرمایین مقداد برخواست گفت.... کجا برخواست گفت؟ بنده هم عنوان کرده ام که آیا همونجا کسب تکلیف کرده اند؟ وچند سوال دیگه، بعد گفته ام فکر میکنم بعد از واقعه کسب تکلیف کرده اند. بنده بعد از طرح چندین سوال با شک حرف زده ام. من یقینی حرف نزده ام. فکر کنم خدا بهم اجازۀ سوال پرسیدن رو داده. فرشتگان از کار خدا در خلقت بشر سوال پرسیدند با اینکه میدونستند خدا اعلم است و خدا بهشون اجازۀ سوال پرسیدن داد.چون سوال پرسیدن با مطیع و تسلیم بودن منافاتی ندارد و بنده اینو از تفسیر قرآن گرفته ام و حرف و عقیدۀ شخصی بنده نیس. انسان از هرچیزی که نسبت به آن جهالت دارد می تواند بپرسد و باید بپرسد. فرشتگان پرسیدند:«آیا قرار می دهی کسی را در زمین که فساد و خون ریزی می کند؟» سوال بنده هم مثه سوال فرشتگان است. فرشتگان هم یقینن از علت و کار یه وجود بسیار بسیار {که اصلا قیاسش غلط است} بالاتر از وجود سلمان بود{بلکه خالق سلمان بود} سوال پرسیدند و بنده سلمان رو بقالی سر کوچه حساب نکرده ام. بنده در هر پستم اشاره میکنم اطلاعاتم ناقص است و دنبال اطلاعاتم. هیچ جایی یقینی حرف نزده ام و خدا هم از درون و نیتم آگاه است. هر فرد مسلمانی باید یاد بگیرد تا آگاه به مسائل زمان بشود.



حال این چه منطقیست که بگوییم خیر، این برای زمانی بود که فایده ای نداشت!
بنده هیچوقت همچین حرفی نزده ام که گفته باشم خیر. چون متونی ندیدم که صریح بگه همون زمان کسب تکلیف شده و باز رد نکردم و چند تا سوال پرسید بعد گفتم فکر کنم. بنده یقینی حرف نزده ام
آیا سلمان همونجا کسب تکلیف کرد؟سلمان هرچقد مقامش بالا باشد نمی تواند به پای مولاعلی(ع) و مولاتی فاطمه(س) برسد؟آیا مولا علی(ع) راضی بود همسرش را بزنند و صحابه چیزی نگه؟مولا علی(ع) شخصا بخاطر دین سکوت کرده بود. و همانطور که میدانیم داخل خانه بود و بعد از یورش وحشیانه و زخمی کردن مولاتی و ریختن به خانه و به زور به بیرون کشوندن. پس چطور اینان در حالی که مولا خانه بود کسب تکلیف کرده اند؟

بنده اونجا نبوده ام اما عقلم میگه وظیفه ات رو بشناس و بهترین راه تحلیل و پرسیدن از اتفاقات گذشته است.

دنبال جوابی هستم که عطش سوال کنندگان خاموش بشه.

آیا سلمان این حرف رو{به آن كه جانم به دست اوست سوگند؛ اگر بدانم كه می‏توانم ستمى را برطرف كنم و دين خدا را نيرومند گردانم. شمشيرم را بر گردنم می ‏آويختم و گام به گام پيش می‏رفتم و میجنگيدم. آيا بر برادر رسول خدا و وصى و جانشين او در ميان امتش و پدر نواده‏ گانش می‏شوريد؟ بشارتتان باد به بلاى بزرگ و نوميد گرديد از ناز و نعمت» جلوی درب مولا به شورش کنندگان زد؟اگه سلمان این حرف رو جلوی درب مولا گفته باشه باز سوال اینجاست که چرا مانع آتیش زدن نشد؟

یعنی باید فقط مولاتی جانشون رو برا دفاع از امامت می دادند؟ چرا؟

مدینه* خادمه یاس فاطمی *
18-04-2013, 19:45
علامت ایمان چنین است که کار مومنین رو تا آنجا که ممکنه باید حمل بر صحت کنیم، نه حمله بر صحت.


استاد بنده اصلا با این جملات موافق نیستم. چون هیچ جایی ما حمله نمیکنیم. ما متونی ندیدیم که بخواهیم حمله کنیمو کجا صریح اشاره کردین که همون جا کسب تکلیف شده.
علاوه بر این مولا در داخل خانه بود چطور با مولا حرف زدند؟




نه اینکه صد و هشتاد درجه برعکس عمل کنیم و متن دفاعیه های آن خوبان رو هم بگیم : نه اینها برای زمان دیگریست که بی فایده بوده!!!!!

بنده نه نگفته ام چون اصلا چنین متون صریحی ندیده ام.



میخواهم توجه داشته باشند که ما در مورد بقال سر کوچه که قاچاقچی هم هست صحبت نمیکنیم!

فرشتگان از خالق سلمان پرسیدند اونم به اون شکل که فقط پرسش نبوده بلکه به فساد و خونریزی هم اشاره کرده بودند و ما از عملکرد اصحابی چون سلمان و مقداد و... و با شخصیت این عزیزان کاری نداشته ایم چون عملکرد مارو به هدف میرسونه. اگه اینجوری باشه ما باید بگیم فرشتگان نعوذبالله مگه از حامی مفسدان و قاتلان سوال می پرسیدند.فرشتگان از خدایی که نه تنها بر همه چیز علم دارد بلکه خالق علم و بر اساس حکمت عمل میکند سوال پرسیدند. اینا تشبیهی شاید باشند که مارو از اصل موضوع دور میکنه.البته بنده در حدی نیستم که دربرابر شما حرفی بزنم و ادعایی داشته باشم اما هدف سوالات بنده کلا با مفاهیم ذهنی که درست شده اصلا همخوانی ندارد.



پس آیا میشود ولایت مداری من و شما از ایشان بهتر باشه!

استاد اینجا منی وجود ندارد که ازش حرف بزنم. عملکرد سلمان و مقداد و ... باید بررسی بشه تا یادگیری بشه و اصلا در این وسط قیاسی در کار نیست. مگه بنده مامور خدام که بگم از سلمان بهترم؟سلمان خودش میداند و خداش.و بنده خودمو با خوبان اطرافم نمیتونم قیاس کنم چه برسه به سلمان اهل بیت.



آیا میشود که شما و من(که معلوم نیست در کدام طبقه از طبقات بهشت و جهنم هستیم) ادعای غیرت و ولایت مداری داشته باشیم
ما که ادعای اینچنینی نداشتیم و نداریم. اگه داشتیم دنبال عملکرد سلمان و... نبودیم


و بعد بگوییم فکر کنم آنها که از مومنین طراز اول بودند، کم کاری کرده اند و ساکت نشستند!

ما نمیگیم که حتما کم کاری بوده غرض از همون اول سوال است و این بحث است و این یک سوال عادی است و با یک جواب رد میشه یا با عدم جواب و بررسی و... مورد قبول واقع میشه. شما جملات مارو خبری عنوان میکنین در حالی که اصلا اینطور نیستند.



اصلا احتمال اینکه ما غیرت دینی داریم و آنها نداشتند خنده دار نیست؟!


نمیدانم که خنده داره یا نه اصلا بهش فکر هم نمیکنم. اما میدانم که اینا اصلا به سوالام مربوط نمیشه. شما استاد با شخصیتها کار میکنین ما از عملکرد سوال میپرسیم.

بنده از عملکرد هر شخصیتی می پرسم و آخر هر عملکردی یه واژۀ چرا میذاریم اگه به جواب رسیدیم که هیچ و اگه نرسیدیم به خدا موکول میکنیم و ارجاع میدیم به خودش. خدا اینجوری خلقمان کرده.

محمدی
18-04-2013, 19:45
بسم الله الرحمان الرحیم


به هر حال متون شما هست و جواب برای آنانکه دنبال پاسخ باشند هم ذکر شده.

خلاصه چنانکه بارها عرض شد، ولی متاسفانه به آن توجهی نگردید، و حتی به سندی که تقدیم شد مراجعه ای نشد؛ بر اساس آنچه از کتاب سليم بن قيس الهلالي ج‏2 ص592 آمد صحابه ای که از آنان نام بردید، در همان زمان حمله به بیت که در آنجا بودند واکنش نشان دادند.

و جدای از آن، با مطلبی عقلی و منطقی بیان شد، با توجه به ادله مختلف که حکایت دارد اعمال افرادی همچون عمار، سلمان و ... همیشه حق خواهد بود، میتوانیم به این مطلب برسیم، که بر فرض اگر هم متونی بر آنچه ذکر شد موجود نبود، میتوانیم عقلا به این مطلب برسیم که یقینا آنها به وظیفه خود در آن صحنه عمل کرده اند.


خلاصه برای بار چندم چکیده ای از جواب به دوستان ارائه میگردد:


هر انسانی میفهمد که جواب سوال مطرح شده که آیا سلمان ناز کرده یا نه ، غیرت دینی داشته یا نه ، مسلمان بوده یا نه و ... از دو حال خارج نیست:

1- ایشان عمل به وظیفه نکرده

2- ایشان عمل به وظیفه کرده


اولی که عرض شد نمیتواند باشد، چراکه با ده ها روایت که بر حق بودن آنان و به نوعی تالی تلو معصوم بودن آنها دلالت دارد، منافی میباشد.


پس دومی باید باشد که عرض شد ادله ای هم بر آن دلالت دارد که آنها به همان مقداری که در توانشان بود به استناد همان سندی که تقدیمتان شد عمل نموده اند، که متون آن برای حق طلبان تقدیم گردید، و در کنار آن دلیلی عقلی آوردیم که اگر هم این متون نبودند، باز میشد حدس زد که یقینا آنان به وظیفه شان عمل نمودند.


و در نهایت هم عرض شد، که آنچه آوردیم، در وصف یاران بیمثالی همچون سلمان، عمار و مانند آنها بود، نه سایر صحابه ، که بخاطر حب به دنیا یا حسد یا ترس و ... حق را تنها گذاشتند.



به هر حال مطالب مطرح شده این دوست گرامی موجود است و خوانندگان محترم میتوانند خود قضاوت داشته باشند.





و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

شریف
19-04-2013, 08:44
1-وقتی ملائکه سوال میپرسند بزارید عبدالله هم سوالش رو بپرسه دیگه.
2-برای منم سوال ایجاد شدش که دقیقا سلمان چیکار انجام میداد؟

محمدی
19-04-2013, 09:19
بسم الله الرحمان الرحیم

با سلام و احترام



وقتی ملائکه سوال میپرسند بزارید عبدالله هم سوالش رو بپرسه دیگه

متاسفانه مباحثی مطرح گردید، که حقیقتا ارتباطی با اصل تایپیک نداشته منتها گذرا میبایست به آن اشاره شود.

فرمودید سوال پرسیدن، حق شما دوستان هست. بله صد البته! و این چه ربطی به موضوع دارد؟ مگر فردی مانع اصل سوال کردن شما دوستان در سایت شده؟ منتها چیزیکه عرض شد این بود که با دقت به همه زوایا، و بصورت سنجیده شده ای باید سوالات پرسیده شود و این کلامیست حقیقتا منطقی.


سوال باید به رعایت همه جوانب باشد
به هر حال نحوه سوال پرسیدن و ادب سوال پرسیدن میبایست نسبت به بزرگان دین رعایت شود.

این نحوه سوال پرسیدن که مثلا سلمان فارسی آیا غیرت دینی نداشت؟!! و تشبیه این نحوه سوال پرسیدن به کار ملائکه در مورد سوالشون در مورد خلقت انسان انصافا صحیح نیست؛ چرا که ملائکه به تصریح روایات و تفاسیر عرضشان به خداوند (بخاطر علمی که به وضعیت آینده انسانها داشتند) این بود که چرا انسانی خلق میکنی که برخی از نفرات آنها خونریزی میکنند و فساد؟ که کلامشان هم صددرصد صحیح بود؛ و خداوند هم بدون رد کردن کلام صحیح آنها فرمود برفرض که برخی از آنها اهل فساد و خونریزی هستند اما برخی از همین انسانها هم مقامی بس رفیع پیدا میکنند که وجود اینها کفایت میکنه برای خلق شدن ماهیت انسانی و... که تفصیل این مطلب میتواند در تایپیکی مستقل بحث شود و حقیقتا خارج از بحث ما هست.

اما اینکه سوال شود، آیا سلمان فارسی غیرت دینی داشت یا نه و آیا مسلمان بود یا نه و ... اولا بحث را برده اید روی یک فرد خاص و مشخص نه یک ماهیت عام، و ثانیا آخر کدام یک از افعال سلمان شما را به این پرسش وا داشته، که حتی این احتمال در ذهن شما رسوخ کرده که شاید بتوان به مسلمان نبودن سلمان رسید؟! با اینکه سلمان از اهل بیته! برای همین بود که عرض شد اگه سوالی قراره طرح بشه، خیلی خوبه، منتها با توجه به همه زوایای آن، پرسش مطرح گردد.


خواهشا دوستان بدون تعصب و تحکیم احساسات، به مطلب ابتدائی زیر که خلاصه عرایضمان هست و به شکلهای مختلف تا به حال بارها مطرح شده دقت بفرمایید:

سوال : آیا سلمان کاری انجام داده که به این نتیجه برسیم اون مسلمان نیست؟
جواب : ایشان به تصریح روایات متعدد یکی از برترین مومنین محسوب میشدند، لذا وقوع هر فعلی که با مسلمان بودن کهجای خود ، بلکه وقوع هر فعلی که با مومن بودن ایشان در تضاد باشد، به قرینه روایات متعدد، عقلا محکوم به بطلان است و جواب به آن سوال منفی خواهد بود.



ادامه دارد ...

محمدی
19-04-2013, 09:28
فرمودند :


ما نمیگیم که حتما کم کاری بوده

خب آفرین بر شما، ما هم هدفمان از این پاسخگویی همین بود که به همین نقطه برسیم، اگر کمی توجه میشد. تمام عرض همین بود که آنها کم کاری نکردند! بلکه در همانجا هر آنچه تکلیفشون بود عمل نمودند.

اصلا کم کاری یعنی چی؟! یعنی اینکه فردی کاری به عهده اش باشد، ولی به آن عمل نکند.

وقتی که حمله ور شدند به خانه وحی، کار و وظیفه مومنین چه بود؟ دفاع از حریم اهل بیت؛ خب پس وقتی اقرار داریم که کم کاری در مورد سلمان و مانند آنها سلام الله علیهم اجمعین تصوری ندارد، پس ثابت میشود که آنها ساکت ننشستند که متونی هم بر آن دلالت داشت. حتی اگر در تاریخ از دفاعیه های آنها هیچ چیزی مطلقا ثبت نشده بود بازهم میشد حدس زد که آنان آرام ننشستند، چرا که خداوند به ما تفکر را عنایت فرموده، و با آن میتوانیم از کنار هم قرار دادن روایاتی که حق بودن سلمان، عمار و مانند آنها را میفهماند، درک کنیم که در مورد آنان کم کاری ای نمیتونه صادر بشه، چراکه کم کاری در این وادی، با حق بودن و عامل به وظیفه بودن و همچنین با الگو بودن آنها برای مومنین منافات دارد.


خواهشا دوستان بدون تعصب و تحکیم احساسات، به مطلب ابتدائی زیر که خلاصه عرایضمان هست و به شکلهای مختلف تا به حال بارها مطرح شده دقت بفرمایید:

سوال : آیا سلمان کاری انجام داده که به این نتیجه برسیم اون مسلمان نیست؟
جواب : ایشان به تصریح روایات متعدد یکی از برترین مومنین محسوب میشدند، لذا وقوع هر فعلی که با مسلمان بودن کهجای خود ، بلکه وقوع هر فعلی که با مومن بودن ایشان در تضاد باشد، به قرینه روایات متعدد، عقلا محکوم به بطلان است و جواب به آن سوال منفی خواهد بود.


دوستمون در ادامه مطرح فرمودند :


برای منم سوال ایجاد شدش که دقیقا سلمان چیکار انجام میداد؟

متاسفانه از وقایع کوچه بنی هاشم اطلاعات مفصّلی در دست نیست چراکه اکثر مطلق حاضرین در کوچه را معاندین تشکیل میدادند و طبیعیه که آنها هم هیچ گاه نمی آیند جنایت خود را ریز به ریز به ثبت تاریخ برسونند تا آنجا که حتی بیاند و افعال و اقوال امثال سلمان فارسی ها رو ثبت کنند، لذا برای فهم برخی از افعال میباید به عقل مراجعه شود و با آن تا حدودی که ممکن است، تصویری از آن واقعه را بسازیم و این کار سختی نیست.

همانطور که دوستمون هم اشاره فرمودند کم کاری در مورد صالح ترین یار رسول خدا و اهل بیت را نمیتوان تصور نمود، پس او در زمان سقیفه و ما بعد آن، باید به کار و وظیفه ای که شرعا بر او واجب بوده عمل کرده باشد، که همین تمام حرف ما بوده. اما اینکه ریز به ریز کارهای او ثبت گردد خیر چنین چیزی در دست نیست جز اندک متونی که یکی از آنها تقدیمتان گردید و سند هم ذکر شد که میبایست به آن مراجعه شود.



حال اگر سوالی در همین رابطه هست خوشحال میشوم بصورت مختصر، اصل سوال مطرح شود و بعد از آن به سراغ سوال بعد برویم.