PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : *** بررسی نظریه های موجود در رابطه با شرط *** یک بحث کاملا حقوقی!!!



سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
18-04-2013, 10:48
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64902271093634171897.gif

مقاله این تایپیک یک بحث کاملا حقوقی و همراه با اصلاحات حقوقی است اگر معنای اصطلاحی را درک نکردید در همین تایپبک اعلام کنید تا به زبان عامیانه توضیح دهیم.

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14277298427925340553.gif)

درباره ارتباط شرط و عقد در تایپیک زیر توضیح مفصل دادیم:
*** چند مقاله با موضوع ارتباط بین شرط و عقد *** (http://www.ayehayeentezar.com/thread21472.html)


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif)

به کاربران حقوق دوست آیه های انتظار پیشنهاد میکنیم مقاله زیر را دنبال کنند
چون هر نظریه را با مثال های واضحی توضیح می دهیم
و به شکل جداگانه ای هر نظریه را با بیان ساده شرح می دهیم که
در دنیای حقوق تا به حال به این شکل جمع بندی نشده است.

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif)
درباره ارتباط میان شرط و عقد نظرات مختلفی ارائه شده است که در قالب پنج نظریه به بیان آنها می پردازیم:

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
18-04-2013, 10:51
wan

نظریه اول
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif)

نظریه تقیید

برخی از فقها معتقدند که شرط قید و عقد مقید به آن است یعنی رابطه شرط و عقد مانند قید و مقید است.
استمرار عقد معلق بر تحقق شرط است که با انتفاي شرط، بقاي عقد نیز منتفی شده و براي صاحب شرط
خیار فسخ پدید می آید (محقق نراقی، 1408 ، ص 41)

نظریه تقیید می خواهد بیان کند که معاوضه بین ثمن و مثمن واقع شده است پس اگر شرط باطلی ضمن
عقد درج شود ثمنی در برابر ان در نظر گرفته نمی شود بلکه در صورت تخلف از شرط براي جبران حق
خیار فسخ براي مشروط له باقی می ماند.

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif)

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
18-04-2013, 10:54
مثال برای نظریه اول


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

مثال: فروش کتاب به شرط دوختن لباس:

دوخت لباس در ضمن معامله شرط شده است که در صورت
تخلف از این شرط مشروط له می تواند از حق خیار فسخ استفاده کند.

این نظریه توجیه منطقی قابل قبولی درباره الزام به انجام دادن شرط در مورد شرط فعل ارائه میدهد ولی
بر خلاف ظاهر عقد است زیرا کسی که کتاب خود را می فروشد به شرط اینکه خریدار لباس او را بدوزد
در واقع فروش خود را وابسته به انجام شرط ساخته، نه اینکه کتاب را مقید بدان کرده باشد به علاوه این
توجیه در مورد شرط نتیجه قابل قبول نیست (محقق داماد، نظریه عمومی شروط...، 1388 ، ص 113)


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
18-04-2013, 10:59
نکته قابل توجه در رابطه با نظریه اول

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

نکته قابل توجه در این نظریه مطرح می شود و آن چگونگی انتفاي عقد در صورت انتفاي شرط است،
براي توجیه این مطلب ابتدا نظر شیخ انصاري را در این مورد میاوریم سپس با اتکا به نظر شیخ میتوانیم
این مبحث را توجیه کنیم.
(اگر تا به حال اسم شیخ انصاری به گوشتان نخورده خلاصه ای از زندگینامه این شیخ بزرگوار را مطالعه کنید)

در صورتی که طرفین بر شرط توافق کرده باشند آن شرط قید معنوي عقد محسوب میگردد و وفا نمودن
به این عقد مقید، جز با انجام شرط مورد نظر ممکن نیست و بدون شرط مذکور عقد تجارتی ناشی از
توافق و تراضی طرفین نخواهد بود چه آنکه تراضی ایشان مقید به حصول شرط بوده است (شیخ انصاري،
1420 ، ج 6، ص 5)

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
19-04-2013, 10:27
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

« شیخ انصاري » رابطه شرط و عقد را به عنوان قید و مقید به صورت مطلق نمی پذیرد و بطلان شرط به
عقد سرایت نمیکند ولی اگر شرط را قید تراضی بدانیم در صورت تخلف شرط عقد نیز باطل می شود
زیرا بیان کردیم که انتفاي عقد انتفاي مقید را همراه دارد.

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

یک مطلب خارج از موضوع:

شیخ انصاری کیست؟

خاتم الفقهاء والمجتهدین شیخ مرتضی انصاری درسال 1214هجری قمری درشهر دارالمؤمنین دزفول درخانواده ای با اصل ونسب گرفته از جابربن عبدالله انصاری بزرگ صحابه پیامبر اعظم اسلام،دیده به جهان گشود.
پدر بزرگوارش،شیخ محمدامین(متوفی1248)از علمای بزرگ زمان خود بود.
مادرش(دختر شیخ یعقوب انصاری)زنی پرهیزکار ومؤمنه بود که نماز شب وی ترک نمیشد.ایشان تعریف میکنند قبل از اینکه شیخ مرتضی بدنیا آید حضرت امام جعفرصادق را در خواب دیدم که ایشان به بنده قرآنی هدیه دادند،لذا هیچگاه بدون وضو به شیخ مرتضی شیر نمیدادم.
آری از دامن مادرانی همچون این مادر است که بزرگانی بافضیلت ومجتهدین درعلم و عمل پا به عرصه وجود می گذارند.

ال یاسین
19-04-2013, 12:24
خلاصه بحث: نظریه تققید

محقق نراقی : شرط قید و عقد مقید به آن است یعنی رابطه شرط و عقد مانند قید و مقید است.
استمرار عقد معلق بر تحقق شرط است که با انتفاي شرط، بقاي عقد نیز منتفی شده و براي صاحب شرط
خیار فسخ پدید می آید .

« شیخ انصاري » رابطه شرط و عقد را به عنوان قید و مقید به صورت مطلق نمی پذیرد و بطلان شرط به
عقد سرایت نمیکند ولی اگر شرط را قید تراضی بدانیم در صورت تخلف شرط عقد نیز باطل می شود.

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
19-04-2013, 23:13
خلاصه بحث: نظریه تققید

محقق نراقی : شرط قید و عقد مقید به آن است یعنی رابطه شرط و عقد مانند قید و مقید است.
استمرار عقد معلق بر تحقق شرط است که با انتفاي شرط، بقاي عقد نیز منتفی شده و براي صاحب شرط
خیار فسخ پدید می آید .

« شیخ انصاري » رابطه شرط و عقد را به عنوان قید و مقید به صورت مطلق نمی پذیرد و بطلان شرط به
عقد سرایت نمیکند ولی اگر شرط را قید تراضی بدانیم در صورت تخلف شرط عقد نیز باطل می شود.
خلاصه نظریه اول همین است به شکل خوبی بیان کردید.
خوشحال میشم 4 نظریه بعدی را هم پیگیری کنید و نظر بدهید این مقاله حقیر است و نقاط ضعف آن را برایم بیان کنید

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
20-04-2013, 15:25
tow

نظریه دوم

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

نظریه ظرفیت

عقد حقیقتا زمان یا مکان نیست براي همین ظرفیت در این نظریه نسبت به شرط معناي مجازي دارد و
ارتباط و پیوندي که میان شرط و عقد به وجود می آید گویاي همین استعمال مجازي است که در صورت
نبود پیوند و ارتباط عقد و شرط هر دو معامله اي جداگانه و مستقل حساب میشوند که در این صورت
نظریه ظرفیت در این دو مورد جایی نخواهد داشت چون ارتباطی بین شرط و عقد وجود ندارد تا بحثی
پیرامون نظریه ظرفیت شکل بگیرد.

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 15:49
بر اساس نظریه ظرفیت «شرط » یک قرار مستقل در برابر قرار اصلی محسوب می گردد که عقد را تشکیل داده است لکن در صورتی عنوان «شرط » محقق می شود که این قرار مستقل در ضمن «عقد » درج شود. ولی این بدان معنی نیست که «شرط » قید دو عوض یا قید انشا یا قید منشا باشد. دلیل این گفته آن است که با مراجعه به عرف لغت در می یابیم که در عقد مشروط، معامله معلق بر چیزی نیست، زیرا وجود «عقد » وابسته به وجود «شرط » نگشته و به طور منجز انشا گردیده، بلکه در ضمن معامله، چیزی بر یکی از دو طرف شرط شده است (محقق داماد، پیشین، ص113).

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 15:53
امام خمینی در این رابطه در "البیع" صفحه 205 مطلبی ارائه کرده اند که به صورت خلاصه در زیر می آوریم:

معنای تعلیق، ارتباط نا گسستنی میان دو شی است به گونه ای که وجود یکی وابسته به تحقق دیگری باشد. حال آن که عقد مشروط بلافاصله به طور منجز به وجود می آید و این امر نشان می دهد که در عقد مشروط، قرار معاملی معلق نیست، بلکه قراری است در ضمن قرار دیگر.

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 15:56
tiry

نظریه سوم

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

نظریه تعلیقی بودن عقد مشروط

بر اساس این نظریه درج شرط در ضمن عقد، آن را به صورت معلق در می آورد یعنی تاثیر عقد را منوط به تحقق شرط می کند. مفهوم تعلیق در این نظریه دقیقا مشابه مفهومی است که در مباحث مربوط به عقد معلق در خصوص آن بحث و بررسی به عمل می آید. از این حیث تاثیر تحقق شرط در حدوث عقد یا به صورت شرط متاخر بر وجه کشف یا به صورت واجب مشروط و یا به صورت واجب معلق است (صغیری، 1387، ص89).

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 15:59
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

بر اساس این نظریه باید میان انواع عقد مشروط به شرح زیر تفاوت قائل شد:


الف). در عقود و ایقاعاتی که قابل تزلزل و پذیرای خیار نیستند شرط در واقع تعلیق عقد بر التزام طرف دیگر به یک امر است.
مثلا وقتی زن در عقد نکاح شرط می کند که شوهر، وی را از وطن او خارج نسازد در واقع عقد را معلق بر تعهد شوهر ساخته و رابطه زوجیت (منشا). را موکول به التزام شوهر کرده است و چون به مجرد قبول شوهر، این تعهد حاصل می شود، پس تعلیق بر یک امر استقبالی نیست تا عقد معلق باطل قلمداد شود. بله، اگر رابطه زوجیت را موکول به صرف سکنا در شهر معین کند (نه تعهد بدان).، تعلیق باطل خواهد بود. نتیجه این توجیه آن است که مشروط له فقط حق الزام دارد.

ب). در مواردی همچون شرط صفت که موضوع شرط، خارج از اراده و اختیار مشروط علیه است، حقیقت شرط، تعلیق التزام به عقد بر تحقق مشروط در خارج است. به عبارت دیگر در چنین مواردی، عقد معلق نشده، بلکه مشروط له، التزام و پایبندی خویش به مفاد عقد را وابسته به تحقق شرط در خارج ساخته است، به گونه ای که اگر فلان صفت در مورد معامله وجود نداشت بتواند از پایبندی خویش به عقد رها شود و آن را فسخ کند.
روشن است که معلق علیه در این موارد، تعهد و التزام نیست، زیرا چگونه شخص می تواند به چیزی که خارج از حیطه اختیار اوست، تعهد کند.

ج). در مورد شرط فعل، هم اصل عقد و هم اصل عقد و هم التزام بدان تعلیق یافته است. مثلا وقتی شخص پارچه ای می خرد و بر فروشنده به دوختن لباس و چون تعلیق بر یک امر حاصل و موجود مبتنی است، از مصادیق تعلیق باطل نخواهد بود. از طرف دیگر، التزام مشروط له به عقد، معلق بر انجام یافتن شرط توسط مشروط علیه است. این شرط اگر چه یک امر استقبالی و ظرف تحقق آن آینده است، ولی چون التزام به عقد را معلق ساخته، موجب بطلان عقد نخواهد بود (قنواتی و دیگران، 1379، صص 166 و 167).



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

گذشته از اینها آنچه باعث طرح این نظریه از سوی قائلان آن شده، بطلان عقد بود که برای فرار از آن مجبور شده اند یا التزام به عقد را معلق بر تحقق شرط محسوب کنند، یا خود عقد را معلق بر التزام به شرط سازند، در حالی که در مبحث عقد معلق درستی ان را پذیرفته اند و بر اجماع فقیهان بر بطلان عقد معلق ایراد کرده اند (سید خویی، 1368، ج 7، ص 391)

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 16:03
four

نظریه چهارم

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

شرط جزئی از عوضین نیست

عده ای از فقها معتقدند که شرط و عقد ماهیت جدای از هم دارند و هر کدام مستقل عمل می کنند و برای هر یک احکام جداگانه ای در نظر می گیرند تا جایی که وقتی که بطلان عقدی حکم می شود شرط را همچنان به قوت خود باقی می دارند. طبق نظر این فقها شرط، التزامی اضافه بر عوضین معامله است (امام خمینی، پیشین، ص 243 و 245 – بجنوردی، پیشین، ج4، ص 204 – شیخ انصاری، پیشین، ص 81).

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

این فقها ادعا دارند که شرط هر چند در انگیزش هر یک از متعاملین به انعقاد عقد موثر است و چه بسا که در زیادی یا کمی عوض نیز تاثیر داشته باشد اما با توجه به این که مدلول عقد چیزی جز وقوع معاوضه بین ثمن و مثمن نیست لذا شرط در حکم عوضین یا جزئی از آن ها نخواهد بود.

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 16:05
سوالی بین فقها در این باب مطرح است که در چهار قسمت به این سوال پاسخ می دهیم:


اگر مشروط علیه از وفای به شرط تخلف کند ثمن تقسیط می شود؟


در ادامه به پاسخ این سوال همراه با مثالهایی ساده می پردازیم.

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 16:06
قسمت اول:

شخصی مغازه اش را می فروشد به شرط این که مشتری خانه او را رنگ آمیزی کند. این شرط از اجزاء و اوصاف آن مغازه نیست و به هیچ وجه این شرط در مقابل ثمن نیست و این التزام (رنگ آمیزی). بیگانه از عوضین است پس نمی تواند جزئی ثمن در مقابل آن قرار گیرد چون این شرط خارج از حقیقت عوضین است.

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 16:07
قسمت دوم:

بایع به فروشنده می گوید اتومبیلم را که گاز سوز است به تو می فروشم. این مورد نیز مانند قسمت اول التزامی دیگر است که در ضمن عقد انشاء می شود که در مقام انشاء تمامی ثمن در مقابل این وسیله مشخص شده قرار گرفته است. پس هر گاه شرط متعذر شود یعنی مشروط علیه به آن چه که ملتزم شده عمل نکند برای مشروط له نیز التزامی نخواهد بود لذا تنها حق خیار فسخ خواهد داشت پس نمی توان قائل به تقسیط ثمن شد.

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 16:08
قسمت سوم:

بایع به مشتری می گوید که این برنج ایرانی را به تو می فروشم. در صورتی که برنج خارجی را به مشتری تحویل دهد تخلف از شرط صورت می پذیرد زیرا در عرف برنج ایرانی با برنج خارجی تفاوت دارد هر چند در نوع با هم متحدند (یعنی هر دو برنج هستند). ولی در معاملات معیار نظر عرف است که درعرف مدار معاعاملات مردم است در این مثال نیز عرف هر دو برنج را جداگانه تصور می کند.

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 16:10
قسمت چهارم:

طرفین زمینی را معامله می کنند و شرط می کنند که مساحت آن صد هکتار باشد. ولی بعدا معلوم می شود که کمتر یا بیشتر بوده است. حال اگر مساحت زمین مورد نظر کمتر از مقدار شرط شده باشد نظر اکثر فقها بر تقسیط است زیرا اعتبار کمیت در این مورد حائز اهمیت است و حق فسخ برای او متصور است ولی در مورد حق امضا با گرفتن جزء ناقص سئوالی مطرح می شود که آیا فقط می تواند فسخ کند و کل ثمن را پس بگیرد و یا امضاء کند بدون مطالبه چیزی از ثمن؟


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

مشهور فقها قائلند که فقط حق خیار فسخ وجود دارد
ولی اگر مساحت زمین بیشتر از مقدار تعیین شده باشد در این صورت مقدار اضافی ملک بایع است و برای او حق خیاری ثابت نمی شود زیرا این عقد بر مقدار زاید واقع نشده است.

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 16:15
fawi

نظریه پنجم

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

شرط جزئی از عوضین است

عده ای از فقها گاه شرط و عقد را طوری به هم ربط می دهند که برای شرط معنای مستقلی قائل نمی­شوند بلکه همراه با عقد ذکر می کنند یعنی شرط را جزء محتوای عقد می دانند ولی با این حال شرط را به طور کلی نفی نمی کنند. یعنی شرط جزئی از عوضین است (السید یزدی، محقق نراقی)

قسمتی از ثمن در برابر هر جزئی از مبیع قرار می گیرد در حالی که شرط نیز قسمتی از ثمن است صاحب عوائد الایام به صورت واضح بیان کرده که از جمله ادله وجوب وفاء به شرط ضمن عقد این است که شرط جزئی از دو عوض شده و بنابراین همچون سایر اجزای عوضین لازم گردیده است

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif

این فقها در استدلال بر نظر خویش کیفیت تراضی متعاقدین را مورد استناد قرار می دهند. بنابراین در صورت عدم تحقق شرط اساسا انتقال ثابت نمی شود زیرا اصل عدم انتقال هر یک از عوضین به متعاقدین است مگر اینکه انتقال ثابت گردد و ثبوت انتقال نیز با توجه به نحوه تراضی طرفین صرفا در صورت تحقق شرط امکان پذیر است.

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 16:17
نکته: در صورت مجهول بودن ثمن حق خیار فسخ برای مشروط له ثابت می شود.

علامه حلی: زمانی که به بطلان شرطی حکم شود عقد نیز باطل می شود چرا که ثمن به واسطه شرط مجهول واقع شده است

سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*
01-08-2013, 16:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif


به خاطر تخصصی - حقوقی - فقهی بودن مقاله موجود در این تایپیک شاید مطالعه آن کمی خارج از حوصله باشد.

بابت این موضوع عذرخواهی میکنم. امیدوارم که مطالب مورد استفاده علافه مندان قرار بگیرد.

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22180766395560203158.gif
پایان

(اللهم عجل لولیک الفرج)

تور سنگاپور
23-08-2013, 16:14
ممنون بچه ها و ayehayeentezar.. خیلی خوب بود