عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*
09-03-2010, 11:43
http://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b_021.png (http://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b_021.png)
پرهیز از رفتار و راه رفتن مغرورانه
هشتمین و نهمین نصیحت لقمان، خطاب به پسرش چنین است: «و لا تصعر خدک للناس و لا تمش فی الارض مرحا ان الله لا یحب کل مختال فخور; (1) پسرم! با بی اعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد.»
یکی از مهم ترین بخش های آداب معاشرت اسلامی و انسانی، رفتار متواضعانه، و پرهیز شدید از هر گونه کردار تکبرآمیز و مغرورانه است، چرا که برخوردهای مغرورانه و خودپسندانه، موجب ناهنجاری روابط، و عکس العمل های ناموزون، و پیامدهای شوم و کینه توزانه، و قطع رشته های دوستی و صفا و صمیمیت خواهد شد. تکبر یک حالت انحرافی درونی است که نشانه های آن به شکل های مختلف در زندگی انسان آشکار می شود، در این بخش از نصیحت حضرت لقمان، به دو نشانه تکبر و خودپسندی، اشاره شده که باید از آن پرهیز کرد: 1- روی گردانی خشم گون و غیردوستانه از مردم 2- راه رفتن مغرورانه و تکبرآمیز در کنار مردم. این دو خصلت که از حالت زشت تکبر نشات می گیرد، آسیب شدیدی بر آداب صحیح معاشرت می رساند، و چه بسا دوستی ها را به دشمنی، و صفا و صمیمیت را به کدورت و خشونت تبدیل نموده و باعث اختلافات و ناسازگاری های زندگی، به ویژه بین همسران، همسایگان و دوستان خواهد شد. ممکن است به نظر برسد که لقمان در این نصیحت، چرا امور جزیی را مطرح کرده است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که صفات و حالات زشت انسان، غالبا از راه و روش های جزیی او آشکار می گردد، مثلا چگونگی سیگار کشیدن شخصی آن هم در روز ماه رمضان در انظار مردم، و خالی کردن دود آن به سوی آسمان، گر چه در ظاهر، جزئی است ولی نشان دهنده غرور ریشه دار او نسبت به خدای بزرگ، و دهن کجی گستاخانه او نسبت به مردم و جامعه است، و بیانگر آن است که روح او به کانونی از انحراف و فساد تبدیل شده است.
و باز به عنوان مثال جوش های مختصر، و دمل های کوچکی که در بخش هایی از بدن دیده می شود، از نظر پزشک، نشان دهنده چرک های عظیم درونی است که در میان خون لانه گزیده اند و خود را این گونه نشان می دهند. این نشانه ها، سوت های خطر برای درمان و اصلاح و پاک سازی نفس، از کانون های انحراف می باشد.
در حقیقت لقمان به جهانیان اعلام می کند که از طریق نشانه ها، حالت های درونی خود را بشناسید، چرا که چگونگی حالات درونی، به طور ناخودآگاه در چهره و رفتار و کردار انسان آشکار خواهد شد، چنان که امیرمؤمنان علی (ع) در سخنی فرمود: «ما اضمر احد شیئا الا ظهر فی فلتات لسانه و صفحات وجهه; هر کس آنچه را در دل پنهان کند، از زبانش فرو ریزد، و در سیمایش خوانده شود» (2)
البته ناگفته پیداست که منظور لقمان از نصیحت فوق، پرهیز از هرگونه مظاهر تکبر و غرور است، اما از آنجا که صفت تکبر قبل از هر چیز خود را در حرکات عادی و روزانه نشان می دهد، انگشت روی دو مظهر خاص گذاشته شده است. اکنون شایسته است به تجزیه و تحلیل این دو نشانه و مظهر بپردازیم :
1- روی گردانی خشم گون
از آداب معاشرت صحیح اسلامی آن است که انسان در برخوردها و جدایی های خود از مردم، اصول متانت و محبت را رعایت کند، و رفتارش با سلام و لبخند مهرانگیز باشد، از روی بی اعتنایی و خشم آلود، از کنار مردم عبور ننماید، چنین روی گردانی که از تکبر و خودپسندی نشات می گیرد، باعث تیره شدن روابط، و سرد شدن کانون گرم پیوندها، و احیانا موجب تخریب آن کانون خواهد شد. در تعبیر لقمان آمده «و لا تصعر خدک للناس; با بی اعتنایی از مردم روی نگردان.» واژه تصعر از ماده صعر، در اصل، یک نوع بیماری است که شتر به آن مبتلا می شود، به طوری که شتر گردن خود را کج می نماید. این تعبیر بیانگر آن است که این گونه برخورد با انسان ها، نشانه بیماری روانی و اخلاقی است، و نوعی انحراف در تشخیص و تفکر است، و هرگز یک انسان سالم، دچار این گونه روش های پنداری و خیالی نمی گردد.
مساله روی گردانی مغرورانه از مردم، یک جسارت و توهین است که از آثار شوم آن کینه پروری و کاشتن بذر عداوت و دشمنی است، و چنین کاری موجب تباهی اخلاق و شیوه های خداپسندانه انسانی خواهد شد. حتی در مورد دوری و فاصله گرفتن از کافران، خداوند به پیامبرش چنین دستور می دهد «...واهجرهم هجرا جمیلا; از آنها دوری کن، ولی دوری جمیل و شایسته.» (3) یعنی دوری تو از آنها توام با دل سوزی و دعوت و ارشاد دوستانه - که یکی از روش های تربیتی در مقاطع خاص است - باشد. این دستور حاکی است که در برخوردها، شیوه های جذب، بر طرد مقدم است، و مساله طرد، مربوط به موارد استثنایی و شرایط خاص است. مفسر معروف علامه طبرسی، در تفسیر این آیه می نویسد: «و فیه دلالة علی وجوب ... المعاشرة باحسن الاخلاق و استعمال الرفق لیکونوا اقرب الی الاجابة; این آیه بیانگر آن است که واجب است با مردم با حسن خلق و صمیمیت و مدارا رفتار نمود، تا سخنانی که به مردم گفته می شود، از سوی آنان زودتر پذیرفته شود.» (4)
در گفتار پیامبر (ص) و امامان (ع) به مساله حسن معاشرت و برخوردهای صمیمانه، سفارش بسیار شده است از جمله روایت شده ; شخصی به محضر رسول خدا (ص) آمد و تقاضای نصیحت کرد، آن حضرت در ضمن گفتاری به او فرمود: «الق اخاک بوجه منبسط; برادر مسلمانت را با روی گشاده و خندان، ملاقات کن.» (5) و امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: «زینة الشریف التواضع; فروتنی و برخوردهای متواضعانه با مردم، زینت و آراستگی انسان های با شرافت و ارجمند است.» (6)
نتیجه این که ما باید به حرکات و برخوردهای خود هنگام ملاقات، مصاحبت و جدایی، با اخلاق نیک اسلامی هماهنگ بوده، و از هرگونه انحراف اخلاقی، و برخوردهای خصمانه و بیمارگونه دور باشد، تا موجب صفا و صمیمیت، و مدینه فاضله و ممتاز و آرام بخش گردد.
http://up.vatandownload.com/images/l9y9b1mgkjcqih9vm8o.gif
پرهیز از رفتار و راه رفتن مغرورانه
هشتمین و نهمین نصیحت لقمان، خطاب به پسرش چنین است: «و لا تصعر خدک للناس و لا تمش فی الارض مرحا ان الله لا یحب کل مختال فخور; (1) پسرم! با بی اعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد.»
یکی از مهم ترین بخش های آداب معاشرت اسلامی و انسانی، رفتار متواضعانه، و پرهیز شدید از هر گونه کردار تکبرآمیز و مغرورانه است، چرا که برخوردهای مغرورانه و خودپسندانه، موجب ناهنجاری روابط، و عکس العمل های ناموزون، و پیامدهای شوم و کینه توزانه، و قطع رشته های دوستی و صفا و صمیمیت خواهد شد. تکبر یک حالت انحرافی درونی است که نشانه های آن به شکل های مختلف در زندگی انسان آشکار می شود، در این بخش از نصیحت حضرت لقمان، به دو نشانه تکبر و خودپسندی، اشاره شده که باید از آن پرهیز کرد: 1- روی گردانی خشم گون و غیردوستانه از مردم 2- راه رفتن مغرورانه و تکبرآمیز در کنار مردم. این دو خصلت که از حالت زشت تکبر نشات می گیرد، آسیب شدیدی بر آداب صحیح معاشرت می رساند، و چه بسا دوستی ها را به دشمنی، و صفا و صمیمیت را به کدورت و خشونت تبدیل نموده و باعث اختلافات و ناسازگاری های زندگی، به ویژه بین همسران، همسایگان و دوستان خواهد شد. ممکن است به نظر برسد که لقمان در این نصیحت، چرا امور جزیی را مطرح کرده است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که صفات و حالات زشت انسان، غالبا از راه و روش های جزیی او آشکار می گردد، مثلا چگونگی سیگار کشیدن شخصی آن هم در روز ماه رمضان در انظار مردم، و خالی کردن دود آن به سوی آسمان، گر چه در ظاهر، جزئی است ولی نشان دهنده غرور ریشه دار او نسبت به خدای بزرگ، و دهن کجی گستاخانه او نسبت به مردم و جامعه است، و بیانگر آن است که روح او به کانونی از انحراف و فساد تبدیل شده است.
و باز به عنوان مثال جوش های مختصر، و دمل های کوچکی که در بخش هایی از بدن دیده می شود، از نظر پزشک، نشان دهنده چرک های عظیم درونی است که در میان خون لانه گزیده اند و خود را این گونه نشان می دهند. این نشانه ها، سوت های خطر برای درمان و اصلاح و پاک سازی نفس، از کانون های انحراف می باشد.
در حقیقت لقمان به جهانیان اعلام می کند که از طریق نشانه ها، حالت های درونی خود را بشناسید، چرا که چگونگی حالات درونی، به طور ناخودآگاه در چهره و رفتار و کردار انسان آشکار خواهد شد، چنان که امیرمؤمنان علی (ع) در سخنی فرمود: «ما اضمر احد شیئا الا ظهر فی فلتات لسانه و صفحات وجهه; هر کس آنچه را در دل پنهان کند، از زبانش فرو ریزد، و در سیمایش خوانده شود» (2)
البته ناگفته پیداست که منظور لقمان از نصیحت فوق، پرهیز از هرگونه مظاهر تکبر و غرور است، اما از آنجا که صفت تکبر قبل از هر چیز خود را در حرکات عادی و روزانه نشان می دهد، انگشت روی دو مظهر خاص گذاشته شده است. اکنون شایسته است به تجزیه و تحلیل این دو نشانه و مظهر بپردازیم :
1- روی گردانی خشم گون
از آداب معاشرت صحیح اسلامی آن است که انسان در برخوردها و جدایی های خود از مردم، اصول متانت و محبت را رعایت کند، و رفتارش با سلام و لبخند مهرانگیز باشد، از روی بی اعتنایی و خشم آلود، از کنار مردم عبور ننماید، چنین روی گردانی که از تکبر و خودپسندی نشات می گیرد، باعث تیره شدن روابط، و سرد شدن کانون گرم پیوندها، و احیانا موجب تخریب آن کانون خواهد شد. در تعبیر لقمان آمده «و لا تصعر خدک للناس; با بی اعتنایی از مردم روی نگردان.» واژه تصعر از ماده صعر، در اصل، یک نوع بیماری است که شتر به آن مبتلا می شود، به طوری که شتر گردن خود را کج می نماید. این تعبیر بیانگر آن است که این گونه برخورد با انسان ها، نشانه بیماری روانی و اخلاقی است، و نوعی انحراف در تشخیص و تفکر است، و هرگز یک انسان سالم، دچار این گونه روش های پنداری و خیالی نمی گردد.
مساله روی گردانی مغرورانه از مردم، یک جسارت و توهین است که از آثار شوم آن کینه پروری و کاشتن بذر عداوت و دشمنی است، و چنین کاری موجب تباهی اخلاق و شیوه های خداپسندانه انسانی خواهد شد. حتی در مورد دوری و فاصله گرفتن از کافران، خداوند به پیامبرش چنین دستور می دهد «...واهجرهم هجرا جمیلا; از آنها دوری کن، ولی دوری جمیل و شایسته.» (3) یعنی دوری تو از آنها توام با دل سوزی و دعوت و ارشاد دوستانه - که یکی از روش های تربیتی در مقاطع خاص است - باشد. این دستور حاکی است که در برخوردها، شیوه های جذب، بر طرد مقدم است، و مساله طرد، مربوط به موارد استثنایی و شرایط خاص است. مفسر معروف علامه طبرسی، در تفسیر این آیه می نویسد: «و فیه دلالة علی وجوب ... المعاشرة باحسن الاخلاق و استعمال الرفق لیکونوا اقرب الی الاجابة; این آیه بیانگر آن است که واجب است با مردم با حسن خلق و صمیمیت و مدارا رفتار نمود، تا سخنانی که به مردم گفته می شود، از سوی آنان زودتر پذیرفته شود.» (4)
در گفتار پیامبر (ص) و امامان (ع) به مساله حسن معاشرت و برخوردهای صمیمانه، سفارش بسیار شده است از جمله روایت شده ; شخصی به محضر رسول خدا (ص) آمد و تقاضای نصیحت کرد، آن حضرت در ضمن گفتاری به او فرمود: «الق اخاک بوجه منبسط; برادر مسلمانت را با روی گشاده و خندان، ملاقات کن.» (5) و امیرمؤمنان علی (ع) فرمود: «زینة الشریف التواضع; فروتنی و برخوردهای متواضعانه با مردم، زینت و آراستگی انسان های با شرافت و ارجمند است.» (6)
نتیجه این که ما باید به حرکات و برخوردهای خود هنگام ملاقات، مصاحبت و جدایی، با اخلاق نیک اسلامی هماهنگ بوده، و از هرگونه انحراف اخلاقی، و برخوردهای خصمانه و بیمارگونه دور باشد، تا موجب صفا و صمیمیت، و مدینه فاضله و ممتاز و آرام بخش گردد.
http://up.vatandownload.com/images/l9y9b1mgkjcqih9vm8o.gif