PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ترسیم زبان (تاریخچه خط در ایران و جهان) ๑۩๑۞๑۩๑



درگاه محبوب
09-03-2010, 17:06
به نام ارام دل ها

خط و نگاهی تازه (1)




زبان مجموعهاي از نشانه ها و دلالتهاي وصفي است كه از روي قصد ميان افراد بشر براي القاي انديشه يا فرماني يا خبري از ذهني به ذهن ديگر به كار برود (دكتر خانلري, تاريخ زبان فارسي).

نوع ديگر از وسايل ارتباط ذهني ميان افراد بشر يا خط يا نوشتن است كه نخست صورت نگاري بوده مانند هيروگليف مصري كه براي نشان دادن چيزي تصوير آن را ميكشيده اند و سپس آن را ساده كرده و به نشانهاي وضعي تبديل كرده اند مانند خط چيني و خط ابتدايي سومري. سومريها نگارش تصويري را هفت هزار سال پيش پديدآوردند. مصريان آن را در پنج هزار سال پيش به كار بردند. پس از خط تصويري, خط هجايي (syllabic) ساخته شد, مانند خط ميخي كه سومريها در پنج هزار سال پيش اختراع كردند, و آكديها آن را بهبود دادند و ديگران آن را براي زبان خودشان اقتباس كردند, مانند اقوام هيتي و ايلام و ماد و پارس.

مشتق از خط هجايي مصري, كه به دنبال خط تصويريشان پديد آمد, ميتوان از خطهاي آرامي و به دنبال آن خط عبري و عربي و فينيقي نام برد. البته خط چيني كه امروزه در خاور دور به كار ميرود نيز از زمره خطهاي تصويري است كه سپس به خط هجايي تبديل شده است, اما هيچ رابط هاي با خط هاي خاور ميانه نداشته و از هم مشتق نشده اند.

فينقي ها خط هجايي را كه از آراميها برداشت كرده بودند تكميل و به خط الفبايي نزديك كردند. يوناني ها آن را گرفته و خط الفبايي را, كه هر حرف معرف صدايي است, به وجود آوردند. بنابر اين ميتوان گفت كه خط الفبايي, كه امروزه در بخش بزرگي از دنيا به كار برده ميشود, اختراع يونانيهاست. روي هم رفته, خط هاي آلفابتيك بر دو گونه اند: يكي خطي كه حروف مصوت آن نشانه هاي جدا دارد مانند خط يوناني و لاتين و ديگري خطي كه مصوتهاي آن با نشانه هايي مشخص مي شود مانند خط عبري و عربي. تفاوت اين دو خط در اين است كه آوردن حرف مصوت در خط هاي يوناني و لاتين الزامي است اما در خطهاي عربي و عبري اختياري است. آوردن مصوتها در دو خط عبري و عربي تنها در كتاب مقّدس و قرآن اجباري است اما در ديگر نشريات اختياري است.

خط فارسي باستان. ايرانيها هرگز خطي از خود نداشته اند و در تمام تاريخ خود خطهاي ديگران را گرفته و ساده كرده و براي زبان خودشان سازگار كرده اند. از پيش از دوران مادها و از زمان فرمانروايي آنها هيچ نوشته اي برجا نمانده است, و در دوران نخستين هخامنشيان گزارش ها و اسناد درباري و حكومتي را به زبان آرامي و عيلامي و به خط ميخي مي نوشتند و به زبان پارسي باستان مي خواندند. ايرانيها در زمان هخامنشيان كم كم خط ميخي را كه سومريها ساخته بودند از آكديها و بابليها اختيار كردند و براي زبان پارسي باستان ساده و سازگار كردند و تا دوران ساسانيان همين خط ميخي به كار برده مي شد.

مفصلترين و مهمترين نوشته هاي پارسي ايران باستان از داريوش يكم است كه بيشتر همراه دو متن بابلي و عيلامي است. از دوران پيش از او تنها پنج سنگ نوشته كوتاه به دست آمده است كه دو تاي آن از كورش دوم, نخستين پادشاه هخامنشي, است. همه اين سنگ نوشته ها به خط ميخي است. پس از آن سنگ نوشتههاي بسياري از ديگر پادشاهان هخامنشي برجاي مانده كه به خط ميخي است و تا كنون همه آنها خوانده و ترجمه شده است. خط ميخي ايران باستان, چنانكه گفتيم, از خط آكدي گرفته شده و براي زبان فارسي ساده و مناسب كرده اند. اين خط داراي 26 حرف است و نشانه هايي ويژه نيز براي اعداد دارد.

منبع:عصر جوان

درگاه محبوب
09-03-2010, 17:07
خط و نگاهی تازه(2)



از زباني كه در دوران اشكانيان به كار ميرفته, دكتر خانلري آن را زبان پهلوانيك خوانده است, نوشته اي به دست نيامده مگر چند سكه كه روي آنها به خط يوناني نوشته شده است. چنانكه ميدانيم, اشكانيان پس از انقراض يونانيان بر سركار آمدند و تا چندي خط يوناني به كار ميرفت و روي سكه ها نام و لقبهاي شاهان اشكاني به خط يوناني نوشته ميشد اما همین كه سلطه اين فرمانروايان پا بر جا شد, براي نوشتن اسناد رسمي خط ويژهاي به كار گرفته شد كه از خط آرامي ريشه گرفته بود اين خط پهلوي خوانده شد و در دوره ساسانيان با اندك تفاوتي به كار رفت. هيچ سندي در دست نيست تا از روي آن بتوان گفت كه خط آرامي در چه زماني و به دست چه كساني تحول يافته و به خط پهلوي منتهي شده است . اين قدر ميتوان دانست كه اين تحول كار يك يا چند تن نبوده و بتدريج انجام گرفته است. گذشته از انواع خطهايي كه پهلوي خوانده ميشود, براي نوشتن زبانهاي ايراني چند خط ديگر به كار ميرفته كه ظاهراً همه از اصل آرامي مشتق بوده اند. از آن جمله بوده است

خط مانوي.
ماني از پدر ومادري ايراني به سال 215 ميلادي زاده شد و دين تازهاي آورد كه نزديك هزار سال از رايجترين دين هاي جهان بود. دين مانوي در سده هاي سوم و چهارم ميلادي در آسياي غربي و اروپاي جنوبي و افريقاي شمالي منتشر شد و كشورهاي گل(فرانسه امروزي) و اسپانيا را نيز فرا گرفت و از سده هفتم ميلادي بود كه در برابر آيين مسيح رو به زوال رفت. از سوي ديگر, دين ماني در سده چهارم ميلادي در شمال شرقي ايران رواج فراوان گرفت و تا پايان سده ششم ميلادي تا چين نفوذ كرد و در سراسر آسياي شرقي گسترش يافت اما, در حدود سده هفتم. در نبرد با آيين هاي مسيحي و اسلام و بودايي يكباره شكست قطعي يافت. خط مانوي درست معلوم نيست از كجا سرچشمه گرفته اما گمان مي رود كه از يك شيوه نگارش خط آرامي مايه گرفته باشد. البته بايد در نظر داشت كه ماني معروف صورتگري هنرمند بوده و در ايجاد تكميل خط مزبور دخالت داشته است.


خط سغدي.
اين خط نيز از شيوه نگارش خط آرامي مشتق شده و نيز احتمال ميتوان داد كه اصل خط مزبور همان خط پهلوي كهن باشد. در خط سغدي مانند خط پهلوي, براي مصوت هاي كوتاه نشانه هاي خاصي وجود ندارد. تنها سه حرف براي واك هاي مصوت بلند كه(آ...و...ي...) باشد هست.


خط پهلوي
خط پهلوي در دوران ساسانيان براي نوشتن زبان فارسي آن دوران, كه آن را پارسي ميانه مينامند, از خط آرامي, كه ميتوان آن را مادر همه خطهاي الفبايي دانست, گرفته شده است. اين خط تا سه قرن پس از اسلام در سنگ نوشته ها و سكه ها و اسناد و معاملات و كتابها و رسالاتي كه به زبان پهلوانيك و پارسيك نوشته ميشد به كار مي رفته است. از اين خط آثار زيادي در سنگ نوشته ها و متنهاي اداري و ادبي و مذهبي, از جمله نوشته هاي ماني و سكه هاي ساساني, در دست است. خط پهلوي خطي ناقص بوده كه خواندن آن بسيار مشكل بوده و هست. در اواخر دوران ساسانيان, موبدان زرتشتي بر پايه خط پهلوي, خطي ساختند كه در دقت و همآهنگي صوت با حرف يكي از بهترين الفباهاي جهان است. اين خط داراي 47 حرف كه هر حرف نشانه يكي از اصوات زبان پارسي زمان خودش بوده است. اختراع اين خط براي نوشتن اوستا بود كه كتاب ديني رزدشتيان است و به همين مناسبت آن را خط اوستايي مينامند. زباني هم به نام زبان اوستايي بوده اما روشن نيست كه مردم كدام يك از سرزمين بسيار گسترده ايران آن روز به اين زبان گفتگو ميكرده اند. برخي از زبانشناسان آن را زبان مردم دوران اشكانيان كه مقرشان در شمال شرق ايران بوده ميدانند و آن يكي از گويشهاي پارس باستان ميشناسند, كه به زبان دوران هخامنشيان نزديك بوده است.


خط فارسي دري
در طي تاريخ درازمدت كشور ايران, يك زبان رسمي اداري بوده كه بر گويش هاي گوناگون محلي غلبه داشته است؛ به سخن ديگر: هميشه در ايران يك زبان دري(درباري,ديوان) در كار بوده كه زبان دري پس از اسلام آخرين مرحله تكامل و تحول آن است. اين زبان, به اتفاق همه گويش هاي ديگر ايراني رسميت يافت و در امور اداري و ادبي به كار رفت.

درست نميدانيم كه از چه تاريخي ايرانيان خط عربي را براي نوشتن زبان خود به كار برده اند. زيرا كهن ترين متن تاريخ دار فارسي به خط عربي از قرن پنجم هجري است اما مسلم است كه مدتها پيش از آن خط مشترك عربي و فارسي براي نوشتن نامه ها و اسناد دولتي در ايران رايج بوده است. مدرك ها و سندهايي نيز در دست است كه نشان ميدهد مردم فارسي زبان در سده هاي نخستين اسلامي به خط هاي ديگر نيز مينوشته اند اين خطها كه بيشتر نزد اقليت ها ايران به كار ميرفته عبارت بود, از : عبري, مانوي, و پهلوي.

چنانكه مي دانيم خط عربي داراي 28 حرف صامت است كه هريك نشان يك صداست و چند علامت براي زير و زِبَر و پيش و تنوين و تشديد و آي مدي دارد, كه اگر مصوتها را هم به آنها بيفزاييم 35 حرف ميشود. ايرانيها براي نوشتن فارسي امروزي چهار حرف براي صداهايي كه در عربي نيست به خط عربي افزوده اند كه عبارت است از (پ), (چ), (ژ),و (گ). و نيز ميدانيم كه در زبان عربي صداهايي دارند مانند (ص) و (ض) و (ط) و (ظ) و (ح) كه در فارسي نيست اما آنها را در الفباي فارسي به كار ميبرند زيرا براي نوشتن واژه هاي بسياري از عربي به زبان فارسي وارد شده نگه داشته شده اند همزه نيز كه از عربي آمده در زبان فارسي به كار ميرود. در زبان فارسي(و) و (ي), اگر در ميان يا پايان كلمه باشد, از حروف مصوت به شمار مي آيد مصوتهاي فارسي كه نوشتن آنها اختياري است عباتند از: (زِبَر) و (زير) و (پيش) و يك(او) ممتد نيز داريم كه با (واو) نوشته ميشود مانند: درو, مو, جو. بنا بر آنچه گفته شد, براي نوشتن زبان فارسي دري كه امروز به آن گفت و گو مي شود 32 حرف و چهار نشانه مصوت به كار مي رود در حالي كه خود اين زبان بيش 24 صدا وجود ندارد.

درگاه محبوب
09-03-2010, 17:09
آیا ریشه همه خطها یكی است؟



آیا ریشه تمام خط‌ها یكی است؟ این پرسشی است كه تمام خط‌شناسان دنیا دارند ، ولی تاكنون به جواب معینی نرسیده‌اند. در چگونگی پیدایش الفبا و حرف‌های هجایی سخن بسیار است ، اما در اینجا به بیان نگره‌های گوناگون می‌پردازیم.

نگرش نخست: تمام خط‌ها از سه خط چینی ، هندی و سامی شكل گرفته‌اند و خاستگاه خط‌های هیروگلیف و میخی جای دیگری است.
نگرش دوم: تمام خط‌ها برگرفته از خط فنیقی (فونتیک كنعانی) هستند.
نگرش سوم: خط فنیقی برگرفته از هیروگلیف است ، در حالی كه صورت‌نگاری هیروگلیف را مختصر و الفبایی كرده‌اند.
نگرش چهارم: خط فنیقی و عبری از خط اصلی و مادری كه در جزیره كرت پیدا شده ، گرفته شده است.
نگرش پنجم: خط فنیقی برگرفته از خط میخی است كه كنعانیان طی سالیان دراز ، آن را اصلا‌ح كرده و بصورت فنیقی درآوردند.

باید بخاطر داشت كه علت پیدایش و نوع نگارش هر خط بسته به نوع استفاده از آن خط برای هر ملتی است. در تمدن بین‌النهرین خط میخی پس از ابداع آن توسط سومریان مورد استفاده حكومت‌های آكد ، كلده ، بابل ، آشور و پارس بوده است و نوع استفاده آن در مورد قانون ، حكومت و نوشته‌های دولتی بوده است و این خط تا پایان حكومت هخامنشی مختصر شد. بعد از هخامنشی و نفوذ فرهنگ هلنی این نگارش فراموش شد.

خط هیروگلیف مصر نیز چندی بعد از برپایی حكومت سومریان بین‌النهرین در مصر پدیدار شد ، ولی مصریان خط جدیدی ابداع كردند تا كاهنان مصری بتوانند متن‌های مذهبی خدایان خود را به طرزی متفاوت و رمزآلود بنگارند. خط آرامی نیز جدا و مستقل از خط‌های دیگری است به‌گونه‌ای كه نه‌تنها در امور بازرگانی كاربرد داشت ، بلكه در كتابت صحف مقدس ادیان ابراهیمی استفاده شده است تا جایی كه این خط را خطی خدایی می‌نامیدند. خط و گویش آرامی در زمان حضرت مسیح (ع) كاربرد داشت.

پیدایش الفبا خود نظمی در الفبا را پدید آورد. خط‌های تدمری ، نبطی ، عبری ، سریانی ، مندایی و فنیقی هر كدام تحول‌یافته و مشتق از آرامی هستند. خط‌های (تدمری ، نبطی و عبری) را آرامی غربی و خط‌های (سریانی ، مندایی و آرامی یهودی) را آرامی شرقی باید خواند. خط فنیقی در لبنان و شمال فلسطین به دلیل تبادلا‌ت بازرگانی در ساحل دریای مدیترانه شكل تجاری به خود گرفت. خط فنیقی را از این پس می‌توان در منطقه ایونیا (یونان) یافت كه خط فنیقی را مادر خط یونانی و سپس خط لا‌تین می‌توان نامید.


خط آرامی
خط آرامی را می‌توان مادر خط‌های غرب بین‌النهرین و تمدن‌های مغرب زمین دانست. خط آرامی در ناحیه شام و فلسطین رواج داشت و در مدت زمان كمی در بین‌النهرین و شمال مصر فراگیر شده كه بدلیل نوع مردمانی كه از آن استفاده می‌كردند ، نام تازه‌ای یافتند. مانند تدمری ، نبطی ، عبری ، سریانی ، مندایی و فنیقی. بدلیل مراوداتی كه بازرگانان فنیقی (لبنان امروزی) با یونانی داشتند ، خط هجایی بدانجا راه یافت ، خط یونانی تحول یافته خط فنیقی است. خط لا‌تین یا اروپایی از الفبای یونانی اقتباس و پس از حدود قرن 3 میلا‌دی انجیل‌ها با خط جدید نگاشته شدند.


ادامه دارد......