سوالاتی پیرامون مهدویت و امام زمان عج الله

[مدینه* خادمه یاس فاطمی *]

http://shiaupload.ir/images/ir4vejcf355st2zktnp1.gif

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب و احترام

عزیزان اگه اشکالی نداشته باشه با اجازتون بنده برا شناخت امام عصرم چند تا سوال دارم

اگه عزیزان پاسخ بدهند ممنون میشم

یامولاعلی(ع)
http://shiaupload.ir/images/ir4vejcf355st2zktnp1.gif

[مدینه* خادمه یاس فاطمی *]

http://shiaupload.ir/images/ir4vejcf355st2zktnp1.gif
سوالاتم بخاطر شناخت پیدا کردن عمیق خودم هست که آشنایی چندانی با امام زمانم ندارم

سوال اول:اگه عزیزی درمورد ضرورت امام شناسی به طور خلاصه توضیحی بدهند ممنون میشم

اجرتون باخدا

http://shiaupload.ir/images/ir4vejcf355st2zktnp1.gif

[معمار]

اگه عزیزی درمورد ضرورت امام شناسی به طور خلاصه توضیحی بدهند ممنون میشم

فکر کنم با ذکر چند حدیث ضرورت امام شناسی مشخص می شود:


امام علی علیه‏السلام فرمود: «وَ أَدْنَى مَا یَكُونُ بِهِ الْعَبْدُ ضَالًّا أَنْ لَایَعْرِفَ حُجَّةَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ شَاهِدَهُ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِی أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَتِهِ وَ فَرَضَ وَلَایَتَهُ؛ کمترین چیزی که - بنده‏ خدا - به واسطه‏ آن گمراه می‏شود، این است که حجت خدا را در زمین نشناسد و به شاهد حق تعالی بر بندگانش که خداوند به اطاعت او فرمان داده و دوستی وی را واجب کرده آشنا نباشد». سفینة ‏البحار، ص 39.


البته شناخت امام تنها به شناخت نام و کنیه و....نیست بلکه
امام صادق علیه السلام فرمود:« یا یحیی! من بات لیله لایعرف فیها امام زمانه مات میته جاهلیه؛ ای یحیی! هر کس شبی به خواب رود و در آن شب در حالی که امام زمان خود را نشناخته بمیرد، به مرگ روزگار جاهلیت مرده است».بحارالانوار، ج 23، ص 78.


کسی مسلمان واقعی است که علاوه بر شناخت خدا,امام دوره خودش را هم بشناسد

البته شناخت امام تنها به شناخت نام ,کنیه و...منحصر نیست بلکه ایمان و عمل به دستورات امام هم یکی از راه های شناخت امام می باشد

لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّى يَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ كُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ وَ يَرُدَّ إِلَيْهِ وَ يُسَلِّمَ لَهُ(اصول کافی کتاب الحجه باب معرفه الامام و الرد الیه حدیث2: بنده مومن نخواهد بود مگر آنکه معرفت خدا و رسول او و همه امامان و (معرفت) امام زمان خود را داشته باشد و به آن حضرت رجوع کند و تسلیم ایشان باشد.

[ال یاسین]

سلام علیکم پاسخی خوبی داده بودم ولی حیف ذخیره نشد این همه نوشته بودم

[معمار]

عقل انسان حکم می کند که از حق تبعیت کند,قرآن درباره تبعیت از خق می فرماید: ( أفمن يهدي إلي الحق أحق أن يتبع أمن لا يهدي إلا أن يهدي ) (سوره يونس ، آيه 35.) ؛ « آيا کسي که به حق هدايت شده است سزاوارتر است از اين که مورد اطاعت قرار بگيرد يا آن کسي که هدايت نشده است . مگر اين که او هدايت شود ».

شکی نیست که ائمه مصداق حق هستند,عقل انسان حکم می کند از حق(امامان)پیروی شود

مورد اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايد : « عليکم بطاعه من لا تعذرون بجهالته ؛ وظيفه شماست که از کسي اطاعت کنيد نشناختنش براي شما عذري نيست ؛ يعني بايد نسبت به او شناخت پيدا کنيد »نهج البلاغه ، حکمت 156.

از اين حدیث ضرورت شناخت امام و پیروی از او مشخص می شود که بايد ابتدا از آن کسي که اطاعت مي کنيم شناخت داشته باشيم سپس از او تبعيت کنيم.

[مدینه* خادمه یاس فاطمی *]

سلام علیکم پاسخی خوبی داده بودم ولی حیف ذخیره نشد این همه نوشته بودم

بی زحمت لطف کنین دوباره تایپ کن تا استفاده کنیم. درسته زحمت داره اما انشاالله اجر بیشتری میبرین

[مدینه* خادمه یاس فاطمی *]

ممنون از جوابگویی استاد بزرگوار

بنده تا اینجا این برداشت رو کرده ام که:

آدم با تفکر و تعقل به اینجا می رسه که باید دنبال حق و حقیقت رفت حالا چرا؟ چون اولا احتمال گمراهی انسان بدون داشتن چراغ روشن حتی در مسائل کوچیک خیلی زیاد میشه و طبق حدیث مولا علی(ع) که استاد همون ابتدا نقل کردن، عقل حکم میکنه که چراغی داشته باشم تا گمراه نشوم چون فرصت امتحان راههای گوناگون را ندارم و تنها یک بار زندگی خواهم کرد.

ثانیا مهمتر اینکه طبق این آیۀ کریمه:


« آيا کسي که به حق هدايت شده است سزاوارتر است از اين که مورد اطاعت قرار بگيرد يا آن کسي که هدايت نشده است . مگر اين که او هدايت شود »

چنین برداشت کرده ام که بشر طوری آفریده شده است که باید از فردی که راه را می شناسد تبعیت کند یعنی فرد به تنهایی نمی تواند راه روشن حق را پیدا کند

بعد جملۀ آخر آیه میگه کسانی هستند که هدایت شده اند یعنی یا با تبعیت از حق، فرد هدایت می شود و می تواند مورد اعتماد سایر افراد باشد تا از آن تبعیت کنند به عبارت دیگه فردی که شایسته است از او تبعیت شود در وهلۀ اول حجت خداست که همان حق است و بعد کسانی که با تبعیت از حجت خدا یا همان حق هدایت شده اند مثه عالمان حقیقی دین.

پس طبق این آیه تبعیت لازمۀ زندگی انسان است و فردی وجود ندارد که تابع نباشد یا باید تابع حق بود یا تابع باطل گزینۀ سومی وجود ندارد. حالا تبعیت از چه کسانی جایز است؟

اول از حق که طبق فرمودۀ استاد که با استناد به احادیث فرمودن همان حجت خداست

دوم تبعیت از کسانی که با پیروی از حق هدایت شده اند.

نمی دانم برداشتم تا چه حد درست بوده اگه عزیزان راهنمایی کنن ممنون میشم.

[مدینه* خادمه یاس فاطمی *]

پس تا اینجا؛ برا دنبال حق رفتن شناخت کسانی که مصداق حق هستند و کسانی که با پیروی از حق هدایت شده اند لازم است {این ضرورت شناخت امام و هدایت شدگان حق}. سوال دیگه

چرا شناخت زمان و دوره مهمه؟

حالا رابطۀ شناخت زمان و دوره با شناخت امام چی میتونه باشه؟

چرا تنها شناخت امام کافی نیست باید زمان را نیز بشناسم؟

آیا میتونم بدون شناخت زمان فقط امام زمانم را بشناسم؟

تشکر فراوان از همۀ عزیزان

[معمار]

نمی دانم برداشتم تا چه حد درست بوده اگه عزیزان راهنمایی کنن ممنون میشم.

برداشت شما درست است

[معمار]

چرا شناخت زمان و دوره مهمه؟


حالا رابطۀ شناخت زمان و دوره با شناخت امام چی میتونه باشه؟


چرا تنها شناخت امام کافی نیست باید زمان را نیز بشناسم؟


آیا میتونم بدون شناخت زمان فقط امام زمانم را بشناسم؟



چرا شناخت زمان و دوره مهمه؟


طبق احادیث: مؤمن بايد اهل زمان را بشناسد و از اطمينان كامل به موثق ترين افراد برحذر باشد. (5) و در توصيه امير مؤمنان بامام حسن عليهما السّلام آمده كه اى فرزند چاره نيست و بر عاقل لازم است كه در كار خود دقت نمايد. بنا بر اين بايد زبانش را حفظ نموده و اهل زمان و مردم را خوب بشناسد.(بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج‏2، ص: 302)


امام صادق عليه السّلام فرموده: كسى كه عالم به مقتضيات زمان خود باشد مورد هجوم اشتباهات قرار نمي گيرد.(الحديت-روايات تربيتى، ج‏2، ص: 107)


امام صادق عليه السّلام از مطالب حكيمانه داود نقل كرده كه: انسان عاقل موظّف است زمان خود را بشناسد و بوظائف خويش متوجّه باشد(الحديت-روايات تربيتى، ج‏2، ص: 106)


پس طبق این احادیث:


كسانى كه از زمان خود بی اطلاع باشند، فریب می خورند،و حوادث بر آنان هجوم مى‏ آورد.البته واضح است مقصود از «زمان» در این گونه از احادیث زمان تاريخى و تقويمى نيست، بلكه زمان فكرى و فرهنگى و زندگى معاصر است،كه اعم از سنت، و چگونه زيستن‏ و..........


با این توضیحات معلوم شد که یکی از مقتضیات زمان علم به وجود امام در جامعه است,و این که باید دانست که زمین بدون حجت خدا نابود می شود


لولا الحجة لساخت الأرض بأهلها.
اگر حجت در روي زمين نباشد، زمين، مردم را به كام خود فرو مي‌‌كشد.(الكافي، ج‏1، ص: 179)

[مدینه* خادمه یاس فاطمی *]

با این توضیحات معلوم شد که یکی از مقتضیات زمان علم به وجود امام در جامعه است,و این که باید دانست که زمین بدون حجت خدا نابود می شود


ممنون استاد

ینی ما برای اینکه گمراه نشویم چاره ای نداریم باید زمان و مقتضیاتش رو بشناسیم اونم نه زمان تاریخی بلکه سنت ها و رسوم و فرهنگ ها و شیوۀ زندگی و... ؛ و یکی از مقتضیات شناخت زمان آگاهی به وجود امام در جامعه است.یعنی اگه به وجود امام در جامعه آگاه نشویم و علم پیدا نکنیم، بالتبع نمی توانیم زمان را بشناسیم و در نهایت گمراهی ما حتمی خواهد بود.درسته؟

تا به حال چنین چیزی رو نشنیده بودم یعنی فکر میکردم برا شناخت امام مجبور به شناخت زمان هستیم، پس برا شناخت پیدا کردن از زمان باید از مقتضیات زمان که یکیش علم به وجود امام در جامعه است آگاهی پیدا کنیم.


حالا این نظرات رو اشتباه برداشت کرده ام یا درست هستند؟سوالاتم بمونه بعد از پی بردن به عمق مطلب.

استاد اگه باز راهنمائیم کنین ممنونتون میشم. در این دوره ای که فتنه ها از هر سو حمله ور می شوند شناخت این موضوعات بسیار میتونه کمک کنه.

[معمار]

ممنون استاد

ینی ما برای اینکه گمراه نشویم چاره ای نداریم باید زمان و مقتضیاتش رو بشناسیم اونم نه زمان تاریخی بلکه سنت ها و رسوم و فرهنگ ها و شیوۀ زندگی و... ؛ و یکی از مقتضیات شناخت زمان آگاهی به وجود امام در جامعه است.یعنی اگه به وجود امام در جامعه آگاه نشویم و علم پیدا نکنیم، بالتبع نمی توانیم زمان را بشناسیم و در نهایت گمراهی ما حتمی خواهد بود.درسته؟


همانطور که در پست قبل گفتم برای این که گمراه نشویم باید زمان را دقیق بشناسیم طبق احادیث عالم به زمان شبهه ها و گمراهی ها به او روی نمی آورند و برای این که زمان را به طور دقیق بشناسیم نیازمند رهبر و امامی در جامعه هستیم

[مدینه* خادمه یاس فاطمی *]

ممنون از جوابگویی استاد عزیز

ضرورت شناخت امام و زمان برام روشن شد

حالا از چه راهی می شود بهتر امام را شناخت؟ راههای امام شناسی کدامند؟

[معمار]

حالا از چه راهی می شود بهتر امام را شناخت؟ راههای امام شناسی کدامند؟

چند راه برای شناخت امام وجود دارد

1-خبر دادن پیامبر اکرم(ص)از امامان و اهل بیتش

از پيامبر (ص) نقل شده كه فرموده اند: «انى قد تركت فيكم الثقلين، ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا بعدى واحدهما اكبر من الآخر، كتاب الله حبل ممدود من السماء الى الأرض و عترتى اهل بيتى، ألا و انهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض (بحار الانوار، مجلسى، دار احياء التراث العربى، ج 23، ص 106.)

همانا در بين شما دو امانت گرانبها باقى مى گذارم، تا وقتى كه به آن دو تمسك جوييد، بعد از من گمراه نخواهيد شد ... يكى كتاب خدا و ديگرى عترت و اهل بيتم و اين دو تا روز قيامت از يكديگر جدا نخواهند شد.

شعبى از مسروق نقل مى كند كه: ما نزد عبدالله بن مسعود نشسته بوديم و او براى ما قرآن مى خواند، مردى به او گفت: آيا از رسول خدا پرسيديد كه چند نفر بر اين امت خلافت خواهند كرد؟ عبدالله جواب داد: «نعم و لقد سألنا رسول الله- صلى الله عليه و آله و سلم- فقال: اثنا عشر، كعدّة نقباء بنى اسرائيل»؛ بله سؤال كرديم، ايشان فرمودند: دوازده نفر به تعداد پيشوايان بنى اسرائيل.

اين حديث در كتاب هاى مسند احمد بن حنبل (سند احمد بن حنبل، شعيب الارنؤوط، مؤسسة الرسالة، ج 6، ص 321.)، مجمع الزوائد هيثمى (هيثمى، مجمع الزوائد، دار الكتاب العربى، بيروت، ج 5، ص 190.)، و....نقل شده است

جوينى در فرائد السمطين نقل مى كند كه: نعثل يهودى به پيامبر (ص) گفت: از وصى خود به ما خبر بده، چرا كه هيچ پيامبرى نيست مگر اين كه وصى و جانشين دارد و نبى ما يوشع بن نون را وصى خود قرار داد. پيامبر (ص) در جواب فرمودند: همانا وصى و خليفه بعد از من على بن ابى طالب است و بعد از او دو فرزندش حسن و حسين و بعد از آن ها 9 امام ديگر از صلب حسين هستند. نعثل مى گويد: اى محمد نام آن 9 نفر را برايم بگو، پيامبر هم نام يكايك آنها را بيان مى كند(جوينى، فرائد السمطين، مؤسسة المحمودى، بيروت، ج 2، ص 134)

2-مطالعه سیره و روش امامان معصوم,راهی دیگر برای شناخت امامان است

3-ارائه معجزه هم یکی از راه های معرفت و شناخت امام است

حضرت صادق عليه السلام عرض کردم به چه علّتي خداوند متعال به پيغمبران وفرستادگانش وبه شما معجزه عطا کرد؟ فرمود: براين اينکه دليل باشد بر راست گوئي کسي که آن را آورده است، ومعجزه علامتي است (نشاني است) از براي خدا، عطا نمي فرمايد آن را مگر به انبياء ورسولان وحجتهاي خودش تا شناخته شود به وسيله آن راستي راستگو از دروغ دروغگو).( علل الشرايع، ج1، ص122)

4-رجوع به قرآن درباره معرفی امامان,قرآن امامان را به اوصافشان معرفی می کند

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ(نساء آیه 59) اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! اطاعت كنيد خدا را! و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [اوصياى پيامبر] را
همه مفسران شيعه در اين زمينه اتفاق نظر دارند كه منظور از" اولوا الامر"، امامان معصوم مى‏باشند كه رهبرى مادى و معنوى جامعه اسلامى، در تمام شئون زندگى از طرف خداوند و پيامبر ص به آنها سپرده شده است، و غير آنها را شامل نمى‏ شود(تفسير نمونه، ج‏3، ص: 436)