توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آیا همراهی ابوبکر در غار با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می تواند اثبات فضیلتی برای ابوبکر باشد؟
اهل سنت برای فضیلت و برتری ابوبکر به آیه زیر استناد می کنند
إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ (توبه ایه 40)
اگر پيامبر را يارى نكنيد، همانا خدا آن زمان كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند يارى كرد، در حالى كه او نفر دوّم از دو تن بود، زمانى كه آن دو در غار (ثور) بودند، (پيامبر) به همراهش (ابو بكر) مىگفت: اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا، آرامش خويش را بر او نازل كرد واو را با سپاهيانى كه آنها را نديديد يارى كرد و سخن و طرح كافران را (كه قصد كشتن پيامبر را داشتند،) پستتر (و خنثى) قرار داد و كلمه (و اراده) خداوند (براى نصرت پيامبرش،) برتر (و پيروز) است و خداوند توانا و حكيم است
منتظر نظرات شما در پاسخگویی به این استدلال هستم
ملکوت* گامی تارهایی *
08-06-2013, 19:37
به نظر من همراهی تنها کافی نیست چون حق حضرت علی (ع) را از ایشان سلب کردند و به پیامبر (ص) وفادار نبودند و سخنان ایشان در روز غدیر خم را نادیده گرفتند
درسته که برای اسلام همراه با پیامبر جنگیدند شاید خدمات زیادی انجام داده باشند ولی در پایان راه ثابت کردند که به دنبال منافع خود هستند و اینها منافقانی بودند که حق پیامبر را ضایع کردند و با کارشان حضرت علی 0ع) را آزار و اذیت کردند مهمترین اصل در اسلام نیت انسان است که نشان دادند نیت خالصی نداشته اند این ریا کاران با نیرگ خود اثراتی از اعمال خود بر جا گذاشتند که تا قیامت پاک نخواهد شد مگر حر جزء سپاه یزید نبود ولی در آخر مسلمان شد کار حر ارزشمند است یا کسانی که ابتدا ظاهرا دوستند ولی در آخر خیانت میکنند؟......
به نظر من همراهی تنها کافی نیست چون حق حضرت علی (ع) را از ایشان سلب کردند و به پیامبر (ص) وفادار نبودند و سخنان ایشان در روز غدیر خم را نادیده گرفتند
درسته که برای اسلام همراه با پیامبر جنگیدند شاید خدمات زیادی انجام داده باشند ولی در پایان راه ثابت کردند که به دنبال منافع خود هستند و اینها منافقانی بودند که حق پیامبر را ضایع کردند و با کارشان حضرت علی 0ع) را آزار و اذیت کردند مهمترین اصل در اسلام نیت انسان است که نشان دادند نیت خالصی نداشته اند این ریا کاران با نیرگ خود اثراتی از اعمال خود بر جا گذاشتند که تا قیامت پاک نخواهد شد مگر حر جزء سپاه یزید نبود ولی در آخر مسلمان شد کار حر ارزشمند است یا کسانی که ابتدا ظاهرا دوستند ولی در آخر خیانت میکنند؟......
با تشکر از جناب anam (http://www.ayehayeentezar.com/member4619.html)
ببینید قطعا یک فرد سنی نوشته های شما را قبول نمی کند چون که اصلا مدرک و سندی برای گفته هایتان نیاوردید
از بحث خارج نشوید هدف از ارسال این پست این بود که اهل سنت می خواهند با این آیه فضیلتی برای ابوبکر بتراشند که با کمی دقت در آیه این استدلالشان باطل می شود
شهاب منتظر
09-06-2013, 09:53
اهل سنت برای فضیلت و برتری ابوبکر به آیه زیر استناد می کنند
إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ (توبه ایه 40)
اگر پيامبر را يارى نكنيد، همانا خدا آن زمان كه كافران او را (از مكّه) بيرون كردند يارى كرد، در حالى كه او نفر دوّم از دو تن بود، زمانى كه آن دو در غار (ثور) بودند، (پيامبر) به همراهش (ابو بكر) مىگفت: اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا، آرامش خويش را بر او نازل كرد واو را با سپاهيانى كه آنها را نديديد يارى كرد و سخن و طرح كافران را (كه قصد كشتن پيامبر را داشتند،) پستتر (و خنثى) قرار داد و كلمه (و اراده) خداوند (براى نصرت پيامبرش،) برتر (و پيروز) است و خداوند توانا و حكيم است
منتظر نظرات شما در پاسخگویی به این استدلال هستم
سلام و عرض ادب.
در پاسخ به سوال فوق ذکر چند نکته در مقدمه لازم است:
همراهی مکانی صرف ، به فرض صحّت موضوع هیچ برتری و رجحانی برای فرد محسوب نمی شود چرا که همراه ممکن است چهارپا ، فاسق ، فاسق ، کافر یا از این قبیل موارد هم باشد که به هیچ عنوان نمی تواند این همراه ، همراهی مکانی و موقعیتی خود را با رسول گرامی اسلام(ص) دلیل برتری خویش بداند بلکه تقوا و یاری و کمک در تحقّق آرمان های پیامبر گرامی اسلام(ص) مهم و دلیل برتری است که بیشتر صحابه پیامبر مکرم اسلام(ص) از آن برخوردار بوده اند و در مواردی بعضی از آن ها هم استنکاف نموده و حتی گاه بر خلاف خواست رسول گرامی اسلام(ص) عمل می نمودند که موارد آن در تاریخ موجود است.
آیه ای که برادران اهل سنّت به آن استدلال می فرمایند و طبق آن به ابوبکر برتری می دهند آیه ی 40 از سوره توبه می باشد که خداوند متعال می فرمایند:
« إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّـهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّـهَ مَعَنَا ۖ فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَىٰ ۗ وَكَلِمَةُ اللَّـهِ هِيَ الْعُلْيَا ۗ وَاللَّـهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (توبه:40)
اگر او را یاری نکنید، خداوند او را یاری کرد؛ (و در مشکلترین ساعات، او را تنها نگذاشت؛) آن هنگام که کافران او را (از مکّه) بیرون کردند، در حالی که دوّمین نفر بود (و یک نفر بیشتر همراه نداشت)؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود میگفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در این موقع، خداوند سکینه (و آرامش) خود را بر او فرستاد؛ و با لشکرهایی که مشاهده نمیکردید، او را تقویت نمود؛ و گفتار (و هدف) کافران را پایین قرار داد، (و آنها را با شکست مواجه ساخت؛) و سخن خدا (و آیین او)، بالا (و پیروز) است؛ و خداوند عزیز و حکیم است!
به دلیل تغایر در دیدگاهها ، فریقین درباره ی آن به طور مستقل یا غیرمستقل نگاشتههای فراوان دارند که بیشتر ناظر به نقد دیدگاه مقابل است.
اهل سنت این آیه را بیانکننده فضایل و مناقب والا و ارزشمند برای ابوبکر میدانند و بنا به این آیه، وی را در شمار صحابه خاص و برگزیده ی پیامبر اکرم(ص) قلمداد میکنند،
بلکه آن را دلیلی بر حقانیت خلافت به شمار میآورند، اما از فقرات و کلمات این آیه و چشماندازی که از این آیه می توان استنباط نمود ، مغایر با دیدگاهی است که اهل سنت از آن نمایانده اند. این آیه نه تنها هیچ گونه فضیلت و برتری استفاده نمیشود، بلکه در چشمانداز برخی از بزرگان آیه ی غار از برخی مثالب ایشان و عدم توجه و نظر خداوند به وی حکایت دارد.
محور اصلی مفاد آیه مورد بحث:
با توجه به سیاق آیات قبل و بعد ، در مقام بیان نصرت خداوند به پیامبر خویش است، بدون آنکه کسی از مؤمنان در نصرت وی دخالت داشته باشد.
قرآن کریم میخواهد به مؤمنان بگوید: اگر شما پیامبر خدا(ص) را یاری نکنید، خداوند، خود، پیامبرش را برای اعتلای کلمة الله یاری میکند؛ همانگونه که وقتی یاوری نداشت و تنها و یکی از دو نفر بود و مشرکان قصد کشتن وی را داشتند، خداوند او را یاری کرد.
خداوند میفرماید: اگر او را یاری نکنید، خداوند مانند قبل وی را تنها نمیگذارد و با انزال سکینه و اعزام سپاهیان آسمانی «وَ اَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمتَرَوهَا» وی را مدد میرساند تا موجب اعتلای «کلمة الله» شود.
شهاب منتظر
09-06-2013, 10:01
تحلیل فقرات درونی دلالت آیه، این نکات را روشن می سازد:
الف ـ ثانی اثنین:
این تعبیر تنها برای گزارش تعداد افراد است و هیچ گونه فضیلت و مدحی را در بر ندارد.
در این بیان، خداوند متعال از موقعیت و چگونگی وضعیت پیامبر در غار خبر میدهد و میفرماید:
زمانی که پیامبر در غار به سر میبرد، شخص دیگری نیز همراه او بود.
شیخ مفید در رسالة شرح المنام میگوید:
اما اینکه خداوند متعال، پیامبر و ابوبکر را در کنار هم ذکر کرده و ابوبکر را ثانی پیامبر قرار داده، هیچ گونه فضیلتی برای ابوبکر نیست، بلکه تنها گزارش از عدد است و چه بسا که مؤمن و کافر در مقام شمارش در کنار هم قرار میگیرند. (مفید، محمد، مصنّفات شیخ مفید، ج 8؛ شرح المنام، ص 26 و نیز نک: الـإفصاح، ص 190.)
شیخ طوسی در تبیان مینویسد:
قوله «ثانیاثنین» مجرد الإخبار أن النبی(ص) خرج و معه غیره؛45تعبیر «ثانی اثنین» تنها از این خبر میدهد که پیامبر اکرم(ص) به همراه شخصی دیگر از مکه خارج شدند.
مؤلف کتاب الصحیح من سیرة النبی الـأعظم در اینباره میگوید:
اینکه ابوبکر در این آیه «ثانی اثنین» قرار گرفته، بیانکننده چیزی جز اخبار از عدد نیست و این هم دلالت بر فضیلت و منقبتی ندارد؛ چراکه ممکن است جاهل یا فاسق و یا صبی در مقام شمارش، کنار شخص مؤمن قرار گیرند. (طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 222 )
ب ـ إذ هما فی الغار:
مفاد این جمله همانند تعبیر پیشین، بیانکنندة هیچ گونه فضیلت و مدحی برای ابوبکر نیست، بلکه تنها گزارشی از اجتماع مکانی ابوبکر با پیامبر اکرم(ص) است.
شیخ مفید(ره) در اینباره میگوید:
اما اجتماع ابوبکر با پیامبر در غار، مفادش همانند تعبیر گذشته است و هممکانی هیچ نوع مدحی را در بر ندارد؛ چراکه چه بسا مؤمن و کافر در یک مکان گرد هم آیند.
مسجد پیامبر که شرافت بیشتری از غار ثور دارد، مؤمن و منافق را در خویش جای میدهد و همچنین کشتی نوح علاوه بر مؤمنان، حیوانات را نیز با خود به همراه داشت. (مصنّفات شیخ مفید، ج 8؛ الـإفصاح فی امامة امیرالمؤمنین(ع)، ص 190؛ شرح المنام، ص 26 و نیز نک: کراجکی، محمد، کنز الفوائد، ج 2، ص 49.)
شیخ طوسی نیز چنین میگوید: «این جمله تنها خبری در اینباره است که آن دو در غار به سر میبردند.» (التبیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 222.)
ج ـ إذ یَقُولُ لِصاحِبِهِ: کلمة «صاحب» در فرهنگ قرآن به معنای لغوی آن به کار رفته است؛ چنانکه در آیة سوره تکویر، پیامبر اکرم(ص) مصاحب با کفار قرار گرفته است.
قرآن میفرماید: وَمَا صاحِبُکُم بِمَجنُون.(سوره تکویر ، آیه 22)
همانگونه که در بحث واژگان گذشت، «صاحب» در لغت به معنای ملازم و همراه است و ملازم نیز معنای کلی و فراگیری دارد و بر مصادیق متعددی منطبق میشود.
مصداق ملازم میتواند شخص مؤمن یا منافق یا کافر و یا حتی حیوان و اشیا نیز باشد.
شیخ مفید در الـإفصاح مینویسد:
اما مصاحبت گاهی بین مؤمن و کافر و گاهی بین مؤمن و فاسق و گاهی نیز بین انسان و حیوان واقع میشود.
بنابراین، صرف مصاحبت نه سبب مدح و یا ذم میگردد و نه سبب فضل و یا نقصان.
خداوند متعال در قرآن مصاحبت مؤمن و کافر را به تصویر میکشد و میفرماید: قال له صاحبه و هو یحاوره أکفرت بالذی خلقک من تراب ثم من نطفة ثم سوّاک رجلاً.(کهف(18)، آیه 37. البته روشن است که منظور از کفر در این آیه، کفر عملی است، نه کفر اعتقادی.)
همچنین کفار را مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید: و ما صاحبکم بمجنون.
در این تعبیر پیامبر اکرم(ص) مصاحب با کفار قلمداد شده است و این مصاحبت قطعاً فضیلتی برای کفار در بر ندارد. (مفید، محمدبنمحمد، مصنّفات شیخ مفید، ج 8؛ الـإفصاح، ص 187 و 188 و شرح المنام، ص 27 و 28.)
با تشکر از پاسخگویی شهاب منتظر (http://www.ayehayeentezar.com/member1938.html)
زمانى که مشركان" مكه" توطئه خطرناكى براى نابود كردن پيامبر چيده بودند تصميم نهايى پس از مقدمات مفصلى بر اين قرار گرفت كه عده زيادى شمشير زن از قبائل مختلف عرب خانه پيامبر ص را شبانه در حلقه محاصره قرار دهند و صبحگاهان دسته جمعى به او حمله كنند و او را در بسترش از دم شمشيرها بگذرانند
پيامبر ص كه به فرمان خدا از اين جريان آگاه شده بود آماده بيرون رفتن از" مكه" و هجرت به" مدينه" شد، اما نخست براى اين كه كفار قريش به او دست نيابند به" غار ثور" كه در جنوب مكه قرار داشت و در جهت مخالف جاده مدينه بود پناه برد در اين سفر" ابو بكر" نيز همراه پيامبر ص بود
در آیه زیر اشاره به این داستان می کند:
إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيم
اگر پيامبر را يارى ندهيد، يقيناً خدا او را يارى مىدهد چنان كه او را يارى داد هنگامى كه كافران از مكه بيرونش كردند در حالى كه يكى از دو تن بود، آن زمان هر دو در غار [ثور نزديك مكه] بودند، همان زمانى كه به همراهش گفت: اندوه به خود راه مده خدا با ماست. پس خدا آرامش خود را [كه حالت طمأنينه قلبى است] بر پيامبر نازل كرد، و او را با لشكريانى كه شما نديديد، نيرومند ساخت، و شعار كافران را پستتر قرار داد، و شعار خداست كه شعار والاتر و برتر است و خدا تواناى شكستناپذير و حكيم است
بعضی از علمای اهل سنت برای اثبات معصوم بودن ابوبکر به آیه زیر استدلال کرده اند و سوالاتی را مطرح کرده اند ما به طور خلاصه به جواب های علمای اهل سنت می پردازیم
سوال اول:
همراهى ابو بكر، براى دفاع از جان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بود؟
پاسخ:
يك پير مردی مثل ابوبکر در برابر بسيج عمومى مشركان، چه دفاعى مىتوانست از پیامبر بکند
سوال دوم:
سؤال: اطلاق كلمهى «صاحبِ پيامبر» در آيه به ابو بكر، نشان لياقت او براى جانشينى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نيست؟
پاسخ:
كلمهى صاحب، مفهوم لايق بودن را ندارد. گاهى دو نفر با دو فكر و سليقه و روش متفاوت، مصاحب مىشوند. چنان كه در آيه 37 كهف مىخوانيم: « قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَ هُوَ يحُاوِرُهُ أَ كَفَرْتَ بِالَّذِى خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثمَُّ مِن نُّطْفَةٍ ثمَُّ سَوَّئكَ رَجُل» رفيقش در حالى كه با او گفتگو مىكرد به او گفت: آيا به آنكه تو را از خاك سپس از نطفه آفريد، آن گاه تو را به صورت مردى درست و نيكو درآورد، كافر شدهای
همانطور که ملاحظه می کنید کلمه صاحب در آیه که آمده اصلا دلالت بر لیاقت نمی کند
سوال سوم:
اينكه از ميان همهى اصحاب، تنها ابو بكر با پيامبر بود، آيا اين بالاترين ارزش براى او نيست؟
پاسخ:
همان شب، على عليه السلام هم در بستر پيامبر خوابيد. ابو بكر آن شب به خاطر وظيفه، همراه پيامبر بود. دو نفر دو وظيفه انجام دادند
سؤال چهارم:
ترس ابو بكر بر جان خودش بود يا بر جان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله؟
پاسخ:
اگر بر جان پيامبر نيز ترسيده، وظيفهى هر مسلمان است كه در موقع خطر، نگران حال رهبر باشد
سوال پنجم:
در اين آيه پيامبر مىفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ مَعَنا»، پس خدا با ابو بكر است. آيات ديگر، خدا را با متّقين و محسنين مىداند. پس او نيز از متّقين و محسنين است؟
پاسخ:
مادامى كه انسان در مدار احسان و تقوا باشد، خدا با اوست، ولى اگر از مدار خارج شد، مشمول لطف خدا نيست. بايد ديد مسير حركتها، موضعگيرىها، عكس العمل در برابر غدير خم و بيعت به كجا انجاميد
سوال ششم:
آيه مىفرمايد: خدا بر او (ابو بكر) آرامش نازل كرد، آيا اين امتياز نيست؟
پاسخ:
در اين آيه، پنج ضمير است كه همه به پيامبر بر مىگردد، چگونه ضمير «عَلَيْهِ» به ابو بكر برگردد؟
سوال هفتم:
اصحاب كساء كه فضيلت دارند، پنج نفر بودند و اصحاب غار دو نفر، آيا اين خصوصىتر و مهمتر نيست؟
پاسخ:
دعاهاى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله براى اصحاب كساء كه اهل بيت او بودند و در تشهّد هر نماز بر مسلمانان واجب است بر آنان صلوات بفرستند، هر شب و روز و هميشه و همه جا، حساب اين دو صحنه را جدا مىكند
از دیگر شبهات اهل سنت: ضمایر در آیه به ابوبکر برمی گردد
به این استدلال که:
إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها
ابوبکر به همراهش(پیامبر) مىگفت: اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا، آرامش خويش را بر ابوبکر نازل كرد و ابوبکر را با سپاهيانى كه آنها را نديديد يارى كرد
تعصب تا کجا
منتظر نظرات شما در پاسخگویی به این شبهه پوچ هستم
کاربران گرامی همین طور که قبلا گفتم هدف از طرح شبهات این است که در مقابل شبهات مخالفین کم نیاوریم
این شبهات حاصل مناظره با اهل سنت است
از دیگر شبهات اهل سنت: ضمایر در آیه به ابوبکر برمی گردد
به این استدلال که:
إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها
ابوبکر به همراهش(پیامبر) مىگفت: اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا، آرامش خويش را بر ابوبکر نازل كرد و ابوبکر را با سپاهيانى كه آنها را نديديد يارى كرد
اگر کسی بگوید,ضمایر در آیه به ابوبکر برمی گردد
إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها
ابوبکر به همراهش(پیامبر) مىگفت: اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا، آرامش خويش را بر ابوبکر نازل كرد و ابوبکر را با سپاهيانى كه آنها را نديديد يارى كرد
اشکال این تفسیر متعصبانه:
اين تفسير با شأن پيامبر(ص)سازگار نيست؛ زيرا اگر این تفسیر را بپذیریم بايد ايمان ابوبكر بيشتر از پیامبر(ص) باشد.
چه طور ممکن است خدا به ابوبکر آرامش نازل کند ولی به پیامبر(ص)نه,در حالی که در آیه 26 همین سوره توبه می فرماید که:ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلى رَسُولِهِ----سپس خداوند «سكينه» خود را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل كرد
چگونه می شود که سکینه و آرامش بر ابوبکر نازل شود و ملائکه او را یاری کنند در حالی که پیامبر در آنجا حضور داشته باشند. آیا این غلو در شان ابوبکر نیست؟
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.