عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*
10-03-2010, 13:33
http://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b21.jpg (http://www.eteghadat.com/Files/user1/besm/b21.jpg)
دستورالعملی از: فقیه ربانی حاج آقا مصطفی خمینی
در قبله ایمان , شهر خون و قیام و دامن خورشید فروزنده اسلام چشم به جهان گشود. کوچکی خود را در فضای ملکوتی ناله های نیمه شب و گستره عزم و نظم , قاطعیت و صراحت پدر به سرآورد.
با راهنمایی پدر, علوم نقلی حوزه را فرا گرفت و حقایق حکمت و عرفان را به جان نوشید در دوران جوانی به درجه اجتهاد نائل شد.
لحظه لحظه های عمراو, عرصه آیه های قرآن و آواهای نیایش و زیارات بود.
گستره اعمال روزانه او مهبط فرشتگان بود و شب هنگام , نفس را چونان یک جنایتگر, که در کمین ربودن ایمان وانسانیت اوست , محاکمه می کرد و کارهای خود را زیر ذره بین قرار می داد وانگیزه ها را با دقت تمام وارسی و نقد می کرد.
شبهای او بستراشکها و نیایش بود. در هر نیمه شبی نقاب از رخساره رمزها می گشود واسراری رااز عالم بالا شهود می نمود.از هر سپیده ای عروجی ساخت و ضمیر خود را به فرامرز طبیعت رهنمون کرد.
او, در آن عصر سرگردانی و بیگانگی بشر و در آن روزگار بی فروغ نیرنگ و دروغ , فریادی شد یادآورانسانیت و شیونی گشت یادآور غربت حق و حقیقت .او, جامعه بشری را که به نام تمدن هویت انسانی خود را وداع کرده بود, صلای بازگشت به فطرت , داد.
هنگامی که نور تشیع ناب را در زندان عجز و پلیدی خود گرفتار کرده و پروانگان به خون نشسته رااز فروغ روی یار محروم کردند, در قم , قد راست می کند, پیام ملکوتی پدر را بر آلاله های عاشق خورشید می خواند و آنها را به قیام و هجرت از خود, دعوت می کند.
سخنان شورآفرین و ستم براندازاو, بنیاد رژیم پهلوی را به لرزه می افکند و در قلب آن شب پرستان وحشت می افکند. مزدوران رژیم , جغد گونه بر ویرانه های ایمان امت اسلامی می نشیند, خاموشی خورشید را می طلبند.
با دستگیری او, پدر در زندان , می گوید :[ این برای مصطفی خوب است آبدیده می شود].
بلندای زندگی او, به طول انقلاب ایران است .او, پروانه ناآرام و خورشیدانقلاب بود. همه جا و در همه حال یار و فدایی پدر بود.او, در کنارامام , هم جان می گرفت و نور می یافت و هم هستی اش را در پیکره به ضعف نشسته انقلاب پانزده خرداد, تزریق می نمود.
لذا خون او, جان این انقلاب می شود و شهادتش لطف خفیه الهی را بر این ملت فرو می بارد وامید آینده اسلام , خود, عامل حیات اسلام می شود.
در یاد کرد روز شهادت او, قطره ای از مواعظ آن عزیز را, در تفسیر مبارکش بر قرآن کریم , می آوریم برای تبرک جستن به نام او, و بهره وری او یاداو.
این موعظه نیکو, بااین که نیم سطری از کتاب سلوک اوست , نشانه نیزنگری و ژرفای آن بزرگمرداست .
http://upload.tazkereh.ir/images/02024622768428208107.gif
دستورالعملی از: فقیه ربانی حاج آقا مصطفی خمینی
در قبله ایمان , شهر خون و قیام و دامن خورشید فروزنده اسلام چشم به جهان گشود. کوچکی خود را در فضای ملکوتی ناله های نیمه شب و گستره عزم و نظم , قاطعیت و صراحت پدر به سرآورد.
با راهنمایی پدر, علوم نقلی حوزه را فرا گرفت و حقایق حکمت و عرفان را به جان نوشید در دوران جوانی به درجه اجتهاد نائل شد.
لحظه لحظه های عمراو, عرصه آیه های قرآن و آواهای نیایش و زیارات بود.
گستره اعمال روزانه او مهبط فرشتگان بود و شب هنگام , نفس را چونان یک جنایتگر, که در کمین ربودن ایمان وانسانیت اوست , محاکمه می کرد و کارهای خود را زیر ذره بین قرار می داد وانگیزه ها را با دقت تمام وارسی و نقد می کرد.
شبهای او بستراشکها و نیایش بود. در هر نیمه شبی نقاب از رخساره رمزها می گشود واسراری رااز عالم بالا شهود می نمود.از هر سپیده ای عروجی ساخت و ضمیر خود را به فرامرز طبیعت رهنمون کرد.
او, در آن عصر سرگردانی و بیگانگی بشر و در آن روزگار بی فروغ نیرنگ و دروغ , فریادی شد یادآورانسانیت و شیونی گشت یادآور غربت حق و حقیقت .او, جامعه بشری را که به نام تمدن هویت انسانی خود را وداع کرده بود, صلای بازگشت به فطرت , داد.
هنگامی که نور تشیع ناب را در زندان عجز و پلیدی خود گرفتار کرده و پروانگان به خون نشسته رااز فروغ روی یار محروم کردند, در قم , قد راست می کند, پیام ملکوتی پدر را بر آلاله های عاشق خورشید می خواند و آنها را به قیام و هجرت از خود, دعوت می کند.
سخنان شورآفرین و ستم براندازاو, بنیاد رژیم پهلوی را به لرزه می افکند و در قلب آن شب پرستان وحشت می افکند. مزدوران رژیم , جغد گونه بر ویرانه های ایمان امت اسلامی می نشیند, خاموشی خورشید را می طلبند.
با دستگیری او, پدر در زندان , می گوید :[ این برای مصطفی خوب است آبدیده می شود].
بلندای زندگی او, به طول انقلاب ایران است .او, پروانه ناآرام و خورشیدانقلاب بود. همه جا و در همه حال یار و فدایی پدر بود.او, در کنارامام , هم جان می گرفت و نور می یافت و هم هستی اش را در پیکره به ضعف نشسته انقلاب پانزده خرداد, تزریق می نمود.
لذا خون او, جان این انقلاب می شود و شهادتش لطف خفیه الهی را بر این ملت فرو می بارد وامید آینده اسلام , خود, عامل حیات اسلام می شود.
در یاد کرد روز شهادت او, قطره ای از مواعظ آن عزیز را, در تفسیر مبارکش بر قرآن کریم , می آوریم برای تبرک جستن به نام او, و بهره وری او یاداو.
این موعظه نیکو, بااین که نیم سطری از کتاب سلوک اوست , نشانه نیزنگری و ژرفای آن بزرگمرداست .
http://upload.tazkereh.ir/images/02024622768428208107.gif