توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ۩•۞•۩فزت و رب الكعبه -ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت حضرت علي(ع)۩•۞•۩
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:35
http://shiaupload.ir/images/qv0hr575dvpmujzlm58o.gifhttp://askquran.ir/gallery/images//5405/1_b_101.pnghttp://shiaupload.ir/images/qv0hr575dvpmujzlm58o.gif
http://shiaupload.ir/images/va5s5x42m293u3pao.gif
ويژه نامه ضربت خوردن وشهادت مظلومانه
غريب كوفه،مولي الموحدين ، اول شهيد محراب
حضرت علي عليه السلام
http://shiaupload.ir/images/va5s5x42m293u3pao.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79631780567977355919.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:35
http://askquran.ir/gallery/images//5405/2_Untitled-20.png
امشب مگر فرو افتاده ماه
اين جزر و مد چيست که تا ماه مي رود
درياي درد کيست که در چاه مي رود؟
اينان که چرخ مي گذرد بر مدار شوم
بيم خسوف و تيرگي ماه مي رود
گويي که چرخ بوي خطر را شنيده است
يک لحظه مکث کرده به اکراه مي رود
آبستن عزاي عظيمي است کاين چنين
آسيمه سر نسيم سحرگاه مي رود؟
امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان
يا آفتاب روي زمين راه مي رود؟
در کوچه ها کوفه صداي عبور کيست؟
گويا دلي به مقصد دلخواه مي رود
دارد سر شکافتن فرق آفتاب
آن سايه اي که در دل شب مي رود
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_a357a_vjgpbig4oq14k8b5l8ph.jpg
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:35
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_n2fgwh.jpg
اي علي....
اي علي! اي نمايندهي غم، اي درياي درد،
اين رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد...
من اعتقاد دارم كه در جه شخصيت انسانها
به اندازه غم و درد آنهاست،
و ميدانم كه خداي بزرگ بربندگان مخلص و دلباخته خود
رحمت ميكند و دريايي از درد
و كوهي از غم به آنها ارزاني ميدارد.
اي علي! من زير كوهي از غم كوبيده،
و دريايي از درد غرق شده بودم
و تحملم به پايان رسيده بود،
ولي تو غم و درد مرا با غم و درد علي بزرگ متصل كردي،
و آنچنان كه به بينهايت متصل شدهباشم، آرامش يافتم.
اي علي ! من علي را بيش از حد دوست ميداشتم،
و حتي اگر پرستش غير ذات خدا مجاز بود، تو را ميپرستيدم ،
ولي اين دوستي گنگ و مبهم بود،
از تار و پود وجودم سر چشمه ميگرفت.
ولي خوددليلش را نميدانستم،
ولي تو علي به من شناساندي نه فقط باشمشير ذوالفقارش ،
و كلام آتشينش... بلكه عشق سوزانش،
و غمها و دردهايش و تنهايي و صبرش...
من ديروز از برّش شمشير علي لذّت ميبردم
و عظمت او را در قدرتش و كلامش ميدانستم،
ولي امروز عظمت او را در عشق و ايمانش،
در عرفانش، در تنهائيش، در كوههاي غمش،
در درياهاي دردش مشاهده ميكنم،
هنگاميكه دل دردمندش ميجوشد و ميخروشد
و سر به چاه كرده ميگريد،
من بيش از اندازه به او احساس نزديكي ميكنم،
هر چه بيشتر به او تهمت ميزنند،
و هر چه زيادتر سّب علي ميكنند،
و هر چه شديدتر شيعيانش را زجر و شكنجه ميدهند،
عشق و احترام من به علي شديدتر
و سوزانتر و عميقتر ميشود...
تو اي علي، حيات جاويد يافتهاي،
و ما مردگان متحرك آمدهايم
تا از فيض وجود تو، حيات بيابيم.
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_58a.jpg
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:35
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_yaheydar.jpg
درنمازم خم ابروي تو درياد آمد
حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد
در نماز علی علیه السلام سخنها رفته و كلامها گفته و كتابها نوشته شده است؛ «نمازی كه در آن، چنان غرق در مناجات و خضوع و بندگی میشد كه گوشش نمیشنید، چشمش نمیدید و زمین و آسمان و مافیها از خاطرش محو میشد! نمازی كه در آن از خوف خدا بر خود میلرزید و رنگ از رخسار مباركش میپرید. اصولاً معنای نماز را باید در نماز علی علیه السلام جست و معنای خوف را باید از چهره رنگ پریده او دریافت و خدا را باید از چشم او دید.
نقل است كه پس از شهادت امیرمومنان، حضرت علی علیه السلام، یكی از اصحاب آن حضرت به نام «ضرار» با معاویه روبرو شد. معاویه گفت: «میخواهم علی علیه السلام را برایم توصیف كنی!» ضرار - كه حالتی غمبار بر وجودش مستولی شده بود-
لب به سخن گشود: «شبی علی علیه السلام را در محراب عبادتش دیدم كه از خوف خدا چون مارگزیدگان به خود میپیچید و به سان غمزدگان میگریست و میگفت:«آه! آه! از آتش دوزخ...»، و كلام ضرار كه بدین جا رسید، معاویه گریان شد! (3)
علی علیه السلام كه اولین نمازگزار پس از پیامبر صلی الله علیه و آله است و ركعت به ركعت نمازش و تكبیر به تكبیرش دیدنی و شنیدنی است، آخرین نمازش نیز شنیدنی است، هر چند كه قلم از توصیف عاجز باشد و بیان از تعریف، وامانده:
آن شب - شب نوزدهم ماه رمضان - مكرر از اتاق بیرون میآمد و به آسمان مینگریست؛ باز میگشت و با خود میگفت: «به خدا قسم این همان شبی است كه مرا وعده شهادت در آن دادهاند.» پس موعد عزیمت كه رسید، آهنگ رفتن كرد. ام كلثوم (سلام الله علیها) كه میزبان حضرتش بود و از این رفتار پدر، مضطرب و نگران، مانع از رفتن علی علیه السلام شد و از ایشان درخواست كرد تا شخص دیگری را به جای خود برای اقامه نماز به مسجد بفرستد، اما آن حضرت امتناع كرد و فرمود: «از قضای الهی نمیتوان گریخت.» پس گام در ركاب قضای الهی نهاد و به راه افتاد.
زمین بر آن بود كه آهنگ حركت خود را به گامهای علی علیه السلام متصل كند. چشمهای ناسوتیان در تمنای ماندن، تند آب اشك ساز كردند و لاهوتیان، دست تمنا بر كنگره عرش ساییدند و ام كلثوم (س)، درمانده از همه چیز و همه جا، خون جگر بدرقه راه علی علیه السلام كرد.
در بین راه چند مرغابی به حضرت نزدیك و گویی مانع از رفتن ایشان شدند، اما شهادت علی علیه السلام، گویی بی بازگشتترین قضای الهی در آن لیلة القدر خدایی بود. این رفتن دیگر بازگشتی نداشت و علی علیه السلام دیگر طاقت ماندن! چون خواست از در خانه خارج شود، قلاب در، چنگ در كمربند او انداخت و این آخرین حربه زمینیان برای بازداشتن علی علیه السلام از رفتن بود. علی علیه السلام از در كه گذشت، زمینیان دیگر از او دست شستند. و علی علیه السلام كسی نبود كه از شهادت بگذرد كه سالیان سال است به انتظار چنین شبی نشسته... كمربند خود را محكم بست و خطاب به خویش فرمود: «ای علی! كمربندت را محكم ببند و برای مرگ آماده شو.»
كوچهها را یكی پس از دیگری جا میگذاشت تا این كه به مسجد رسید. ابتدا چند ركعت نماز گزارد و چون فجر دمید، بر بام مسجد رفت و آخرین اذان خود را در آن شهر پر از حیله و نیرنگ، ارزانی زمینیان نمود و این آخرین اذانی بود كه علی علیه السلام بر ماذنه مسجد كوفه فریاد زد!
آن شب تمام اهالی كوفه نوای دلنشین اذان علی علیه السلام را شنیدند. یتیمان در خواب فرو رفته كه خواب پدر میدیدند، با شنیدن صدای علی علیه السلام ، از خواب برخاستند و چون دریافتند علی علیهالسلام بیدار است، احساس آرامش و امنیت كردند و غم بیپدری از چشمان خواب آلودشان رخت بر بست.
آری این بانگ اذان علی علیه السلام است؛ پدر یتیمان كوفه همو كه تمام یتیمان كوفه، لذت نشستن بر زانویش را تجربه كرده و از دست پر كرمش نان و خرما خوردهاند و در آغوش پدرانهاش جا خوش كردهاند....
و علی علیه السلام برای اقامه نماز به داخل مسجد آمد ... خفتگان را بیدار كرد؛ آن ملعون، ابن ملجم، بیدار بود ولی به روی شكم دراز كشیده و خود را به خواب زده بود و شمشیری در زیر جامهاش پنهان داشت، حضرت به او فرمود: «برخیز كه وقت نماز است و این چنین (به روی شكم) نخواب كه خواب شیطان است؛ بر دست راست بخواب كه خواب مومنان است و یا به طرف چپ بخواب كه خواب حكیمان است و یا به پشت بخواب كه خواب پیامبران (ع) است... قصدی در خاطر داری كه نزدیك است آسمانها از سنگینی آن فرو ریزند و اگر بخواهم میتوانم خبر دهم كه در زیر جامهات چه پنهان كردهای... .» پس به جانب محراب رفت؛ در محراب ایستاد و به نماز مشغول شد. ابن ملجم مضطرب و نگران بود ... علی علیه السلام به آرامی تكبیر گفت و به ركوع رفت... ابن ملجم كه در كنار ستونی به كمین ایستاده بود، چون بید به خود میلرزید ... علی علیه السلام سر از ركوع برداشت و به سجده رفت ... قلب كثیف ابن ملجم به شدت میتپید ... علی علیه السلام سر از سجده برداشت ... ابن ملجم دوید ... شمشیرش را بالا برد تا فرود آورد، ولی شمشیرش به سقف محراب گیر كرد. باز قصد فرود آوردن شمشیر را نمود، شمشیر را فرود آورد و فرق علی علیه السلام تا سجدهگاه شكافته شد و فریاد علی علیه السلام، فریاد در گلو مانده علی (علیه السلام) برخاست: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله، فزت و رب الكعبه.» و جبرییل، عزادار و مویه كنان در میان زمین و آسمان بانگ برداشت:
سوگند به خدا پایههای هدایت ویران شد و نشانههای تقوا از بین رفت و ریسمان محكم از هم گسست. پسر عموی پیامبر كشته شد، جانشین برگزیده كشته شد، علی مرتضی توسط نگون بختترین انسانها كشته شد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98046623726231976001.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98046623726231976001.jpg)
پاورقی:
. 1- نهج البلاغه، خ131 .
. 2- الغدیر / 3/221 .
. 3- گفتارهای معنوی شهید مطهری/ 63 .
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:35
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_Untitled-37.png
آخرين نماز اولين نماز گزار
فرو ریزد به دامن از سپهر دیده کوکبها
علی این مظهر عدل الهی چون دگر شبها
چه در پیش است کز باغ فلک بوی خزان خیزد
ز دشت شب چو نرگسها نمیرویند کوکبها
مگر رنگین ز خون پاک او محراب خواهد شد
که میروید به ناکامی گل افسوس بر لبها
تب و تابی به جانش شعله افکنده است و میداند
که در خون سحر بیتاب میگردد از این تبها
چه افتاده است در کرّوبیان عالم بالا
که میگریند و مینالند با فریاد یاربها
علی کو دین احمد را علم بر بام گردون زد
ز پا افکند با تیغ دو سر رایات مرحبها
چو مهر خاوری غلتید در خون سحرگاهان
به هنگامی که با معبود در دل داشت مطلبها
علی شد کشته با شمشیر کین کز دیدگان، «مشفق»
فرو ریزد به دامن از سپهر دیده کوکبها
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_17617813736131611211076919071731241962079249.jpg
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:35
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_1695114219680237249196114861731251162458758.jpg
شب رهايي .......
سیاهی شب،
گستره آسمان خاموش کوفه را در نوردیده
به انتظار سپیدهای
که تاریخ را تا قیامت غصه دار میکرد،
ناباورانه کتاب زمان را ورق میزد.
از خانه های نیرنگ، تنها فریاد سکوت
به گوش زمان میرسید.
گویی همه کوفیان
سر بر بالین غفلت ابدی نهاده بودند
و خواب هزار رنگیشان را نظاره میکردند.
چشمان او همچون صاعقهای
در دل یلدای شب میدرخشید.
آن شب در برق چشمان پر رمز و رازش،
وصال معنا میشد.
سالهای سال، غریبی، همنشین روزش بود.
شهید سکوت شده بود
و مُهر خاموشی بر لبانش نقش بسته بود.
تنها رازدار لحظه های غُربتش،
سینه تاریک چاه بود
و خلوت نیمه شبهای مبهوت نخلستان.
آن شب، سرنوشت حیات صبر رقم میخورد.
دستان در، با التماس او را از رفتن بازداشتند،
امّا او درنگ نکرد و پای بر خلوت کوچه گذارد.
مرغان انتظار به سویش رفتند
و همچون پروانه، گرد شمع وجودش چرخیدند
و با بالهای سرشار از خواهش و تمناشان،
راه خدایی را بستند، ولی باز او درنگ نکرد.
از قدمهای باصلابتش، آوای رفتن به گوش میرسید
و از چشمان پر رمز و رازش،
میشد فهمید که منتظر زیارت خداست.
در هیاهوی آن لحظه های آسمانی،
مسجد کوفه، مشتاق و بیقرار وصالش بود
و محراب، تشنه چشمهای بارانی
و زمزمه های ربانیاش.
علی آمد و از حنجر سکوت،
آخرین اذان سرخ را تا اوج عروج پرواز داد
و در محراب محبوب، به نماز با معشوق قیام کرد.
لحظهای بعد، سر بر آستان دوست گذاشت
تا خویش را تا ابد، رستگار سازد و
زمانه را داغدار.
فرق عدالت با خنجر کین شکافت.
لباس احرام خورشید، رنگ خون گرفت
و زمین و زمان، فریاد بیکسی سر داد
و اشک ماتم فرشتگان
از سینه آسمان بر زمین فرو چکید.
مرغ جان او که غایت آفرینش بود،
از ورای مظلومیتی سرد و سنگین،
رها شد و عالم و آدم را
در غمگنانه ترین مصیبت فرو بُرد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03698105074623957579.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03698105074623957579.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:37
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_Untitled-33.png
با من سرشک از دیده جاری کن
گذردارد زمان از جاده سوگوار امشب
مه از غم کرده روی خویش پنهان در غبار امشب
نسیم مویه در گوش نخلستان ها چه می گوید
دوتا شد پشت چرخ از سوگ آن یکتا سوارامشب
چه افتادست یا رب درحریم گردون
که میریزند اشک حسرت در کنارامشب
بنال ای همنوا با من سرشک از دیده جاری کن
که خون می گریداز این غصه چاه دراز امشب
علی در چاه غم فریاد می زد تنهایی خود را
شنو پژواک آن را از سرای شام امشب
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_57735312235253295023134914217421393194241.jpg
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:37
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_8441211211271001520517319421362234449181.jpg
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_64jkl.gif
خورشید فروزان حیات امام علی علیه السلام ،در افق روز نوزدهم
رمضان سال چهلم هجری در آسمان شهر کوفه به خون نشست
و شمشیر مسموم نفاق و کین،فرق انسان عدالت گستری را شکافت که
برترین خلق پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
آنان که می خواستند نور خدا را خاموش کنند،
نمی دانستند که اراده الهی، بر مانایی علی علیه السلام استوار است
و می بینیم که همچنان، ردار و گفتار امام مؤمنان، چراغ راه مردان
خدا و حق جویان و یکتاپرستان جهان است.
باور نمی كنیم كه شمشیری پركینه، اقیانوسی را توان شكافتن داشته باشد.
باور نمی كنیم كه ضربتی نفاق آمیز،خورشید را از نورانیّت اندارد.
و امشب سرخ ترین پرواز نماز،
از رواق خون گرفته محراب بندگی است.
شب جان سوزترین ناله های نخلستان!
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20%2861%29.gif
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_64jkl.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:37
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_2266048217224811119211111211196203233214126.jpg
علي مظهرفضائل
جمیع خلق در جمیع علوم، عیال علی (علیهالسلام ) باشند، زیرا که او در غایت ذکا و زیرکی و فهم بود و حرص یاد گرفتن داشت، و او را همچو رسول خدا صلیاللهعلیهوآله معلّمی و استادی بود و شب و روز در خدمت آن حضرت به سر میبرد و یک ساعت و یک لحظه از آن حضرت جدا نبود و میل تمام به یاد گرفتن او داشت و نهایت سعی و جِدّ به جای میآورد تا آنکه به مرتبهای رسید که آن حضرت فرمود: اَنَا مَدِینَهُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بابُها.
داناترین امت
در کتاب مناقب خوارزمی آمده که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: حکمت و معرفت و علم و عرفان را قسمت نمودند به ده قسم، پس عطا کرده شد به علی (علیهالسلام )نُه جزء، و یک جزء را به جمیع مردمان دادند و نیز فرمود: داناترین امت من بعد از من، علی بن ابی طالب (علیهالسلام )است.
زهد علی (علیهالسلام )
از عبداللّه رافع نقل میکنند که: نعلین علی (علیهالسلام )از لیف خرما بود و جامه را گاهی به پوست و گاهی به لیف خرما پینه میزد و دو جامه را به چهارده درهم میخرید، یکی را به قنبر میداد و یکی را خود میپوشید. نان خورش آن حضرت سرکه بود یا نمک و اگر بر اینها زیاده نمودی از سبزیها و گیاههای زمین، خورش ساختی، و از گوشت مکرّر نخوردی و اگر هم خوردی بسیار کم خوردی و فرمودی که شکم خود را مقبره حیوانات مسازید، غلاف شمشیرش از لیف بود و جامه را کوتاه پوشیدی و درشت.
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_8441211211271001520517319421362234449181.jpg
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:37
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_7530182824219414419116113019512301819775.jpg
عبادت علی (علیهالسلام )
علی (علیهالسلام )عابدترین مردم و عباد بود و عبادت هیچ کس به عبادت آن حضرت نمیرسید، صائِم النهار و قائِم اللیل بود و روزها روزه داشتی و شبها عبادت پروردگار به روز آوردی و شبانه روز هزار رکعت نماز کردی، پیشانی آن حضرت از بسیاری سجود همچو زانوی شتر پینه کرده بود. از جمله عبادتهای آن حضرت یکی آن است که از کسب دست مبارک هزار بنده خرید و آزاد کرد.
جود و کرم علی (علیهالسلام )
علی (علیهالسلام )در مدینه باغی داشت که همه کس را آرزوی آن بود، و آن را به ده هزار دینار فروخت و جمیع [پول [آن را در مسجد به فقرا و مساکین بخش نموده به خانه آمد، در حالتی که وجه وعدهای غذا از آن نمانده بود. حضرت فاطمه سلام الله علیها گفت: تو میدانی که حَسَنین دو روز است که چیزی نخوردهاند، و من و تو نیز همان حال داریم، از این باغ مرا یک رَطْلْ آرد جو نصیب نبود؟ گفت: جماعتی که ذِلّ سؤال در چهره ایشان مشاهده نتوانست کرد مانع آمدند که از آن چیزی به خانه آورم.
شجاعت علی (علیهالسلام )
امیرالمؤمنین (علیهالسلام )شجاعترین خلق اللّه بود، ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه (ج ۱، صص ۲۹ و ۲۸) میگوید: پادشاهان فرنگ و رومْ صورت آن حضرت را در عبادتخانههای خود کشیدهاند و میکشند و به شمشیری که حمایل میکنند، نام او را نقش مینمایند و ملوک دیلم صورت او را در سینههای خود به جهت و واسطه فتح و نصرت و تیمن و تبرک میکشیده اند و در شمشیر پادشاهانْ صورت آن حضرت بوده است و کفار به هر مذهبی که باشند از نام او استمداد میجویند.
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_7a.jpg
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:37
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_1761781373613161121107691971731241962079249.jpg
محبت به علی (علیهالسلام )
خوارزمی در مناقب نقل کرده که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: دوستی علی حسنه و ثوابی است که با آن هیچ سَیّئه و گناهی به بنده ضرر نمیرساند و بُغض و دشمنی آن حضرت گناهی است که با وجود آن هیچ حسنه و ثوابی و نفع به آن شخص نمیرساند.
ارزش محبت به علی (علیهالسلام )
در مناقب خوارزمی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مروی است که فرمود: یا علی! اگر بندهای از بندگانْ عبادت خدا کند به قدر آنچه نوح (علیهالسلام )در قوم خود به عبادت و رسالت مشغول بود و آن بنده را مثل کوه اُحدْ طلا باشد در راه حق تعالی همه آن را به فقرا و مساکین رسانَد و آن قدر عمرش دراز شود که هزار حج پیاده کند و بعد از اینها در میان صفا و مروه مظلوم کشته شود و با این همه، تو را ای علی! دوست نداشته باشد، بوی بهشت به مشام او نخواهد رسید و داخل جَنّت نخواهد شد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96187577241155118911.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96187577241155118911.jpg)
پدیدآورنده:مقدس اردبیلی
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:37
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_1667895154158792556919819823128229899459.jpg
حضرت علي (ع) مظلوم تاريخ اسلام
از آن زمان که کودکی نو پا بودم، به یاد دارم هر گاه که می خواستم برخیزم ، به من آموخته بودند «یا علی» بگویم ، هر گاه می خواستم باری را بلند نمایم «یا علی» می گفتم، ام ا«یا علی» چه بود ؟
و «علی» که بود ؟ نمیدانستم.
امروز هم که بزرگ شده و مطالعاتی در سیره و سرگذشت آن حضرت داشتهام ، باز هم باید اقرار کنم که چیزی نمیدانم و درک جلوه های شخصیت ابر مردی که ماوراء شخص وی، حتی برای اصحابش ناشناخته بود و هست؛ برای فردی چون من، ناممکن است مگر نمی از یمی.
مولوی بلخی با آن اندیشه عمیق و روح بلند درباره حضرت علی علیه السلام میگوید:
در شجاعت شیر ربانیستی
در مروت خود که داند کیستی؟
و ابوعلی سینا، متفکر و فیلسوف شرق نیز در مقام تشبیه او چنین میگوید:
[علی علیه السلام نسبت به اصحاب، مانند «معقول» بود نسبت به «محسوس»] و نیز میگوید: «علی علیه السلام در میان یاران رسول خدا صلی الله علیه و آله مانند عقول قاهره نسبت به اجسام مادیه بود.»
به راستی کدام بُعد از ابعاد وجود علی علیه السلام را می توان بررسی کرد ؟ شجاعت، عدالت، سخاوت، ایثار، گذشت، علم، آگاهی و معرفت ، زهد و تقوا و ... کدام یک؟ علی علیه السلام، شخصیتی است دارای ابعاد مختلف و جامع صفات اضداد؛ حضرت فرمانروایی است پر قدرت و صلابت و در عین حال بردبار، در میدان جنگ دلاوری کم نظیر، در محراب عبادت عابدی گریان، با دشمنان قاطع، در برابر یتیمان و بیوه زنان مهربان و رقیق القلب، سخاوتمندی بی مانند، در عین حال ساده پوشی کارگر و کشاورز، حکیمی دانا، قاضی دادگر ، بی گذشت و دقیق النظر بود.
به راستی شناخت کامل از این دریای ناپیدا کرانه فضیلت ، تقوا و دانش، برای کسی امکان ندارد، مگر خدایی که خالق اوست و حضرت خاتم النبیین صلی الله علیه و آله که معلم و مربی اوست و اولاد مطهرش که پرورش یافتگان مکتب او هستند؛ تنها ایشان هستند که مقام و رتبت او را، چنان که هست، در می یابند و دیگران را راهی به شناخت شخصیت والای او نیست.
امیرالمؤمنین دریایی است از خصایص عالی بشری و جامع صفات ممتاز یک انسان برتر، و به حقیقت انسانی کامل. ایشان در این صفات، تا آنجا پیش رفته که حتی دشمنانش نیز زبان به تمجید او گشودهاند.
آوردهاند: روزی محقن بن ابی محقن که از حضرت علی علیه السلام روی برگردانده و به سوی معاویه رفته بود، برای شادمان ساختن معاویه گفت: « من از نزد بی زبان ترین مردم به نزد تو آمدم!» این چاپلوسی چنان مشمئز کننده و بی جا بود که معاویه گفت: " وای بر تو! علی بی زبان ترین افراد است؟! قریش پیش از علی از فصاحت آگاهی نداشت، علی به قریش درس فصاحت آموخت!"(1)
"طه حسین" نیز درباره امام چنین می گوید: " من پس از وحی و سخن خدا، سخنی پر جلال تر و شیواتر از سخن ایشان ندیده و نمی شناسم." (2) ایستادگی حضرت در برابر ناکثین، قاسطین، مارقین و آنان که میخواستند اسلام را از مسیر اصلیاش منحرف ساخته، به وادی انحراف، امتیازات طبقاتی و سنن جاهلی بکشانند، حقیقتی است روشن.
حلم و صبر و سکوتش، در مدت بیست سال و اندی، به خاطر مصالح کلی اسلام و مسلمین، در حالی که "خار در چشم و استخوان در گلو" داشت، حقیقتی است دردناک و شگفت انگیز که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد.
علی علیه السلام در آن گردبادهای اغراض و جهالت و در طوفانهای کینه توزی از مطامع دنیوی، ناشناخته بود و سخنان آتشین و مواعظ از دل برخاسته اش در دل های قسوت گرفته و سنگین، کمتر اثری نداشت تا جایی که امام سر به بیابان مینهاد و درد دل را تنها با خواص اصحابش در میان میگذاشت یا در سکوت عمیق چاه درد تنهایی را باز میگفت.
علی علیه السلام که چشمههای حکمت و دانش از ستیغ کوهساران شخصیت والایش ریزان بود و قادر بود سعادت دو جهان را برای همگان به ارمغان آورد؛ او که به راه های آسمان از راه های زمین آشناتر بود، او که از شمیم روح پرور وحی محمدی صلی الله علیه و آله بهره مند شده و از کودکی در آغوش پر مهر نبوت پرورش یافته بود؛ او که عادل ترین داوران و شجاع ترین دلاوران، امیرمؤمنان و پناهگاه ستم رسیدگان و دردمندان بود؛ همچنان ناشناخته ماند و جز تنی چند از یاران وفادارش، دیگران به ارزش وجودی او پی نبردند و یا نخواستند پی ببرند...
" به واقع علی(علیه السلام)، مظلوم تاریخ اسلام است. "
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43006946766980058148.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43006946766980058148.jpg)
پینوشتها:
1- سیری درنهج البلاغه ، مرتضی مطهری، ص 15. 2- همان ، ص 19.
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:40
http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRtQvzng_tScCviJTmXkIhR2dqN_u6R7 cqCMzZLpNcj2VTpTo8&t=1&usg=__47Z1KoQJoK5EMIlKaMKsbjZqLwI=
بریز اشک غم از چشم دل برای علی
بسوز ای که دلت هست آشنای علی
علی کجاست؟ یتیمان شهر منتظرند
کجاست دست پر از مهر با صفای علی
علی کجاست؟که محراب اشک میریزد
به یاد زمزمه های خوش دعای علی
کجاست همنفس لحظه های نخلستان
دگر کسی پس از این نشنود صدای علی
به گریه است دل چاه و غرق اندوه است
به یاد درد دل سوز و ناله های علی
به آن امید که این بار بلکه برگردد
گرفت وقت سحرگاه، در،قبای علی
به انتظار علی کوفه چشم در راه است
اگر دوباره بیفتد به خاک پای علی
به کعبه آمد و در خانه خدا هم رفت
چه عهد داشت مگر با خدای،علی
طنین ناله جانسور جبرئیل هنوز
به گوش می رسد از عرش در عزای علی
تو ای شکسته غم از علی گدایی کن
که فارغ از همه عالم بود گدای علی
مباد در همه عمر دردمند ای دل
دلی که یافت به لطف خدا شفای علی
خدا به آتش عدلش نسوزد آن کس را
که هست بر سر او سایه ولای علی
http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRtQvzng_tScCviJTmXkIhR2dqN_u6R7 cqCMzZLpNcj2VTpTo8&t=1&usg=__47Z1KoQJoK5EMIlKaMKsbjZqLwI=
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:40
http://askquran.ir/gallery/images//5405/2_x1pxOYwqu4SjF77OWppWZkQg-Smhl7HW_kx1Vhb6HGWQPUyZvYY3xavAKxAwXdrWTnPJMf0DWUh j43r_q1-B_Ucd91zdL8F77A-uDftI6-90frmVq_zsi1jixIAN-xQQY1FwqF9NmfJV8iRSihzn1E8AvAXAuFRWuXM.jpg
راز محبوبیت علی علیه السلام
مردم دوستی علی (علیه السلام) و علی دوستی مردم، یکدیگر را تصدیق می کنند و نشان می دهند که بزرگ، کسی است که دوستدار نیکی باشد و در راه آن شهید شود. علی (علیه السلام) همان شهید بزرگوار است.
در میان انسانها، خوبی های بسیار سراغ داریم که مورد توجه و علاقه آنها هستند، هر گاه به خیر و نیکی ستمی برسد، در واقع به همه انسانها ستم شده است و هر گاه خیر و نیکی مورد تعظیم قرار گیرد همه انسانها مورد تعظیم قرار گرفته اند.
اگر صفحات تاریخ را بررسی کنید. این حقیقت مسلم را می یابید که در میان شخصیت های بزرگ، کمتر کسی را می توان یافت که همانند علی بن ابی طالب (علیه السلام) مورد علاقه و محبت و تعظیم و تجلیل و حمایت انسانها قرار گرفته باشد و حوادث و وقایع زندگی او، این چنین مورد توجه قرار بگیرد.
این محبت در دلها موج می زند و وجدان آدمی را از انحراف حفظ می کند و در عرصه تابش آن باطل و تبهکاری خوار می گردد.
چنین محبتی انسان را در پناه حق قرار می دهد و وجدان او را نگهبان و پاسداری می کند.
حتی در این محبت آنچنان خاصیت شگفت انگیزی است که ملوان کشتی را که از بالا و پایین دچارحادثه گشته و مسافرانش غرق شده یا در آستانه غرق شدن هستند و بادهای مخالف از هر سو او را تهدید می کند نجات می دهد.
آری علی (علیه السلام) در گذرگاه تاریخ به عنوان امام حق و نیکی همانند کوهی استوار قرار گرفته به گونه ای که حوادث کوبنده و بادهای سخت آن را متزلزل نمی کند.
آنان که با علی بن ابی طالب(علیه السلام) دشمنی می کردند خود گمراه شدند و دیگران را هم گمراه ساختند، سرانجام سربه زیر خاک فرو بردند و خاموش شدند و از آنها نام و نشانی جز لعن و نفرین انسانهای خشمگین باقی نماند.
وجدان پاک انسانها درباره آنها این طور قضاوت کرد که از بین رفتند و ذلیل شدند.
اگر گناه و زشتی و تبهکاری در پیشگاه وجدان انسان ارزش داشته باشد، آنها هم ارزشی دارند.
پسر ابوطالب شعله ای فروزان در دلها و حرارتی نیرو بخش در جانها و منطقی شفابخش درعقلهاست. او را سخنی است حکیمانه و اخلاقی است بزرگوارانه، خداوند هرگز آسمان را زمین، و زمین را آسمان نمی کند! تاریخ گواه صحت این مدعاست.
شخصیت علی (علیه السلام) از هر جهت برای مردم شگفت انگیز است. رشته محبت او از هر طرف به قلب های ایشان پیوند یافته است. بسیارند کسانی که درباره این گوهر یکتا سخن گفته اند و شگفتی و محبت خود را ابراز داشته اند، همه آنها در یک نقطه تلاقی می کنند و بر سر یک موضوع اتفاق نظر دارند که علی(علیه السلام) نمونه والای فکر و بیان است.
شخصیتی است که به نور وجدان روشن می شود. از همین جهت است که او سزاوار شگفتی و شایسته محبت عمیق است.
در میان مردم هستند کسانی که نشان پیامبری بر سینه اسرار آمیز علی (علیه السلام) می زنند. این مساله چندان تعجب آور نیست، زیرا یکی از بارزترین صفات علی (علیه السلام) این است که با مردان بزرگ جهان بشری در یک نقطه تلاقی می کند.
این مردان بزرگ نسبت به انسانها سمت پدری دارند، اما نه پدر جسمانی که به مساله زناشویی و تولید نسل مربوط می شود. بلکه پدری آنها نمونه ای از پیوند انسان به انسان و زندگی آنان به یکدیگر است.
بنابراین، پدری آنها وسیعتر وعمیقتر از پدری نسبی و معمولی است. این پدران انسانیت برتر و والاتر از آنند که در چارچوب ویژگی های قومی یا ملی محصور شوند. تاریخ کوشش کرده است که این کار را انجام دهد. اما آنها از هر قید و شرطی آزادند و تاریخ باید در این مورد کنار گذاشته شود.
از این جهت است که می بینید علی (علیه السلام) در جهان آن روز، همچون پدری روحانی است که بسیاری از مردم با همه اختلافاتی که داشتند خود را به او منسوب می کردند. آنها پناهگاهی می جستند که مظهر واقعی ارزشهای انسانی باشد. این پناهگاه کسی غیر از علی (علیه السلام) نبود. او پدر همه شهیدان است. فرزندان روحانی او با شهادت وی به خویشتن تسلیت گفتند.
علی (علیه السلام) آن بزرگمردی است که وجدان بشری در برابر تاریکی های خود خواهی، از او روشنی می گیرد، همان خود خواهی هایی که زمامداران عصری علی (علیه السلام) و اکثر زمامداران تاریخ در آن سقوط کرده اند.
علی (علیه السلام) آن بزرگمردی است که وجدان ها و اندیشه ها را آنچنان به حرکت در آورد که در جریان خود دیگر به کمکی احتیاج پیدا نکرد و زمان و مکانی را در آن تاثیری نبود.
حق جویان و عدالت خواهان در میان مردم پناهگاهی جز علی(علیه السلام) نداشتند.
او پدری مهربان بود که سایه بلند خود را بر سر کسانی می گسترد که احساس می کردند بیداد گران عدالت را با ستم خود از بین می برند وعاطفه را با سنگدلی پایمال می کنند و نیکی را با تبهکاری نابود می سازند و دولت و سلطنت خود را براساس گناه و ظلم بنیانگذاری کرده اند.
پیروان امام که در ظلمات تاریخ با نور هدایت او گام برمی داشتند چنان دلهایشان از محبت او مالامال بود که زبان و قلم از شرح آن ناتوان است. جانبازی آنان در این راه به گونه ای است که در تاریخ نمونه آن را نتوان یافت.
"جرج جرداق"
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_245911212717248412419418031692081123698108.jpg
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:40
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/31033917714930612251.gif
ناله کن ای دل به عزای علی
گریه کن ای دیده برای علی
کعبه ز کف داده چو مولود خویش
گشته سیه پوش عزای علی
منبر و محراب کشد انتظار
تا که زند بوسه به پای علی
ماه دگر در دل شب نشنود
صوت و مناجات و دعای علی
آه که محروم شد امشب دگر
چشم یتیمان ز لقای علی
مانده تهی سفره بیچارگان
منتظر نان و غذای علی
پیش حسین و حسن و زینبین
خون چکد از فرق همای علی
عمر علی عمره مقبوله بود
هر قدمش سعی و صفای علی
دیده زمزم که پر از اشک شد
یاد کند زمزمه های علی
تیغ شهادت سر او را شکافت
کوفه بود کوی منای علی
عالم امکان شده پر غلغله
چون شده خاموش صدای علی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/55514739905827037532.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:40
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33466750342250391025.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33466750342250391025.jpg)
فهرستی از رفتار مولی (ع) از زمان ضربت تا شهادت:
1- گفتن جمله «فزت و رب الکعبة » به هنگام فرود آمدن ضربت.
2- فرمود: «لایفوتنکم الرجل » ابن ملجم را دستگیر کنید.
این بزرگترین توطئه گر و شقی ترین که انسانیت را به ماتم نشاند، نباید از معرکه بگریزد، باید دستگیر گشته به سزای جنایت ننگین خود برسد.
غذاهای خوب و بستر نرم به او دهید.
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا
و در روایتی هست فرمود: «اطعموه من طعامی و اسقوه من شرابی » از همان غذایی که به من می دهید و با همان نوشیدنی که از من پذیرایی می کنید، از قاتلم پذیرایی کنید.
علی را کشته باید او را تکه تکه کنیم که پیامبر (ص) فرمود: سگ هار را هم مثله نکنید.
حضرت به او فرمود: «ای عدوالله لم احسن الیک » هان دشمن خدا آیا به تو احسان نکردم؟
گفت: بله.
سپس فرمود: «فما حملک علی هذا؟» چه چیزی تو را به این جنایت واداشت؟
این شقی پست پاسخ داد که شمشیرم را چهل روز تیز کردم و از خدا خواستم که بدترین خلق خدا را با آن بکشم!
مولی علی (ع) فرمود: تو خود بدترین خلق خدایی و با همین شمشیر کشته خواهی شد.
3- سفارش به برخورد انسانی با قاتل «اطیبوا طعامه و الینوا فراشه »
4- سفارش فرمود: «ایاکم و المثله...» او را شکنجه نکنید، اعضایش را نبرید، نگوئید چون
5- فرمود ابن ملجم را نزدم بیاورید، او را نزد مولی آوردند.
6- برای مولی طبیب آوردند، طبیب تا زخم مولی را دید گفت:
«وصیتی دارید بفرمائید» که دیگر کار تمام است و زخم به مغز رسیده است.
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_58a.jpg
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:40
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/08207171687645567938.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/08207171687645567938.jpg)
برخی از سفارشها و وصایایی که در این مدت فرموده است عبارتند از:
1- سفارش به تقوی و پرهیز از دلبستگی به دنیا و زهد در آن.
2- کار برای خدا.
3- یار مظلوم و دشمن ظالم بودن.
4- دعوت به نظم و برنامه ریزی در زندگی.
5- تلاش برای ایجاد آشتی و صفا در جامعه.
6- سفارش به زندگی و تامین نیاز یتیمان.
7- سفارش به همسایه شایسته بودن.
8- سفارش به انس و عمل به قرآن.
9- سفارش به نماز.
10- سفارش به خانه خدا و حج.
11- سفارش به جهاد با مال و جان و زبان در راه خدا.
12- سفارش به صمیمیت و دوستی و پرهیز از قهر و کینه توزی.
13- سفارش به اینکه در قصاص ابن ملجم زیاده روی نشده، او را به یک ضربت بکشید که او بیش از یک ضربت نزده است.
14- سفارش به زکوة.
15- سفارش به رسیدگی به مشکل فقرا و محرومان.
16- سفارش به حمایت از ذریه پیامبر و دفاع از آنها.
17- سفارش به تکریم اصحاب شایسته پیامبر اکرم (ص) .
18- سفارش به برخورد شایسته با زنان.
19- سفارش به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر و اینکه پیامدترک آن بسیار وخیم است.
20- سفارش به توحید و دوری از شرک به هر نوع آن.
21- سفارش به برپایی سنت پیامبر (ص) .
22- سفارش به حریم نگهداری برای ذات تقدس ربوبی در آشکار و نهان.
23- سفارش به روزه که زکات بدن است.
24- سفارش به شرکت در مجالس ذکر و یاد خدا.
25- سفارش به گذشت.
26- سفارش به زندگی انسانی با مردم.
اندکی قبل از شهادت فرمود: مرگ برای من میهمان ناخوانده و ناشناس نیست، مثل من و مرگ، مثل لب تشنه ای است که بعد مدتها به آب برسد و همانند کسی است که گمشده ارزشمندی داشته باشد و بعد مدتها آن را بیابد.
و سرانجام آخرین جمله ای را که فرمود و به دیدار خدا رفت این بود که: «اشهد ان لا اله الا الله وحده لاشریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله » این جملات را گفت و در شب جمعه 21 رمضان سال چهل هجرت جهان انسانیت را به داغ نشاند و به فراق ابدی خود مبتلا ساخت.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43006946766980058148.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43006946766980058148.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:40
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32654101779405890487.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32654101779405890487.jpg)
طبیبا وامکن زخم سرم را
مسوزان قلب زینب دخترم را
طبیبا کار از درمان گذشته
که آتش آب کرده پیکرم را
ببند آنگونه زخمم را که در قبر
نبیند فاطمه خون سرم را
در و دیوار مسجد هست شاهد
که من گفتم اذان آخرم را
من آن یارم که شستم در دل شب
تن خونین تنها یاورم را
درود زندگی را گفتم آنروز
که زد در کوچه قنفذ همسرم را
به پیش دیده ام می زد مغیره
فروغ جان و چشمان ترم را
ز قتل یار هجده ساله من
عدو بشکست رکن دیگرم را
از آن سوزم که امشب گوید آن پیر
کجا بردی فلک نان آورم را
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32654101779405890487.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32654101779405890487.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:41
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/06239765688657820660.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/06239765688657820660.jpg)
http://sl.glitter-graphics.net/pub/672/672414c8vxi9fnql.png (http://sl.glitter-graphics.net/pub/672/672414c8vxi9fnql.png)
چگونگی ضربت خوردن حضرت علی(علیهالسلام)
چگونگى ضربت خوردن حضرت علی(علیهالسلام) در نوشته تاریخنویسان پیشین یكسان نیست. در حالى كه طبرى و ابن سعد و دیگران نوشتهاند: «چون(حضرت علی علیه السلام) از سایبانى كه به مسجد مىرسد، بیرون شد، ابن ملجم او را ضربت زد.» یعقوبى كه تاریخ او پیش از اینان نوشته شده گوید: «پسر ملجم از سوراخى كه در دیوار مسجد بود، شمشیر بر سر او زد.» اما نوشته ابن اعثم كه هم عصر طبرى است، با نوشته آنان مخالف است و با آنچه میان شیعیان مشهور است مطابق مىباشد. وى چنین مىنویسد: «پسر ملجم شمشیر خود را برداشت و به مسجد آمد و میان خفتگان افتاد. على(علیهالسلام) اذان گفت و داخل مسجد شد و خفتگان را بیدار مىكرد، سپس به محراب رفت و ایستاد و نماز را آغاز كرد ، به ركوع، و سپس به سجده رفت. چون سر از سجده نخست برداشت، ابن ملجم او را ضربت زد و ضربت او بر جاى ضربتى كه عمرو پسر عبدود در جنگ خندق بدو زده بود آمد. ابن ملجم گریخت و على در محراب افتاد و مردم بانگ برآوردند امیرمؤمنان كشته شد.»(1)
بلاذرى به روایت خود از حسن بن بزیع آرد: «چون پسر ملجم او را ضربت زد گفت: فزت و رب الكعبة و آخرین سخن او این آیه بود. «و من یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره.»(2)
روایتهاى شیعى و برخى از روایتهاى اهل سنت نیز با آنچه ابن اعثم نوشته مطابقت دارد.
بهرحال امام را از مسجد به خانه بردند. دیرى نگذشت كه قاتل را دستگیر كرده و نزد او آوردند. بدو فرمود:
ـ «پسر ملجمى؟»
ـ «آرى!»
ـ «حسن او را سیر كن و استوار ببند! اگر مُردم او را نزد من بفرست تا در پیشگاه خدا با او خصمى كنم و اگر زنده ماندم یا مىبخشم یا قصاص مىكنم.»
ابن سعد نوشته است امام فرمود:
ـ «بدو خوراك نیكو دهید و در جاى نرمش بیارمانید.» و هم او نوشته است روزى كه على مردم را براى بیعت مىخواند ابن ملجم دوبار براى بیعت پیش آمد و على او را راند سپس فرمود از پیغمبر شنیدم او ریش مرا از خون سرم رنگین خواهد كرد. امام در آخرین لحظههاى زندگى فرزندان خود را خواست و به آنها چنین وصیت كرد:
«شما را سفارش مىكنم به ترسیدن از خدا، و این كه دنیا را مخواهید هر چند دنیا پى شما آید. و دریغ مخورید بر چیزى از آن كه به دستتان نیاید و حق را بگویید، و براى پاداش [آن جهان] كار كنید و با ستمكار در پیكار باشید و ستمدیده را یار. و شما و همه فرزندانم و كسانم و آن را كه نامه من بدو رسد سفارش میكنم به ترس از خدا و آراستن كارها و آشتى با یكدیگر، كه من از جد شما شنیدم، میگفت: آشتى دادن میان مردم بهتر است از نماز و روزه سالیان.»
خدا را، خدا را درباره یتیمان، آنان را گاه گرسنه و گاه سیر مدارید و نزد خود ضایعشان مگذارید. خدا را، خدا را. همسایگان را بپایید كه سفارش شده پیامبر شمایند، پیوسته درباره آنان سفارش مىفرمود چندان كه گمان بردیم براى آنان ارثى معین خواهد نمود.
خدا را، خدا را، درباره قرآن، مبادا دیگرى بر شما پیشى گیرد در رفتار به حكم آن.
خدا را، خدا را، درباره نماز كه ستون دین شماست.
خدا را خدا را در حق خانه پروردگارتان! آن را خالى مگذارید، چندانكه در این جهان ماندگارید كه اگر [حرمت] آن را نگاه ندارید به عذاب خدا گرفتارید.
خدا را خدا را، درباره جهاد در راه خدا به مالهاتان و به جانهاتان و زبانهاتان، بر شما باد به یكدیگر پیوستن و به هم بخشیدن. مبادا از هم، روى بگردانید و پیوند هم را بگسلانید.
امر به معروف و نهى از منكر را وامگذارید تا بدترین شما حكمرانى شما را بر دست گیرند، آنگاه دعا كنید و از شما نپذیرند. پسران عبدالمطلب! نبینم در خون مسلمانان فرو رفتهاید و دستها را بدان آلوده، و گویید امیرمؤمنان را كشتهاند. بدانید جز كشنده من نباید كسى به خون من كشته شود.
بنگرید! اگر من از این ضربت او مُردم، او را تنها یك ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اندام او را مبرید كه من از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شنیدم مىفرمود: «بپرهیزید از بریدن اندام مرده، هر چند سگ دیوانه باشد.»(3)
اندك اندك آرزوى او تحقق مىیافت و بدانچه مىخواست نزدیك مىشد. او از دیرباز، خواهان شهادت بود و مىگفت:
«خدایا بهتر از اینان را نصیب من دار و بدتر از مرا بر اینان بگمار!»
على(علیهالسلام) به لقاء حق رسید و عدالت، نگاهبان امین و بر پا دارنده مجاهد خود را از دست داد، و بىیاور ماند. ستمبارگان از هر سو دست به حریم آن گشودند و به اندازه توان خود اندك اندك از آن ربودند، چندانكه چیزى از آن بر جاى نماند. آنگاه ستم را بر جایش نشاندند و همچنان جاى خود را میدارد تا خدا كى خواهد كه زمین پر از عدل و داد شود، از آن پس كه پر از ستم و جور شده است.
چون على(علیهالسلام) را به خاك سپردند. امام حسن(علیهالسلام) به منبر رفت و گفت:
«مردم! مردى از میان شما رفت كه از پیشینیان و پسینیان كسى به رتبه او نخواهد رسید. رسول الله پرچم را بدو میداد و به رزمگاهش میفرستاد و جز با پیروزى باز نمىگشت. جبرئیل از سوى راست او بود و میكائیل از سوى چپش. جز هفتصد درهم چیزى به جاى ننهاد و مىخواست با آن خادم بخرد.»(4)
جز وصیت كوتاهى كه نوشته شد، از امام وصیتهاى دیگرى نیز در سندهاى قدیمى دیده مىشود. برخى از آنها را پیش از ضربت خوردن فرموده و برخى را پس از آن كه متوجه دیدار خدا گردید.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98046623726231976001.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98046623726231976001.jpg)
پى نوشتها:
1. تاریخ ابن اعثم، ج 4، ص 140ـ 139 .
2. انساب الاشراف، ص 499 .
3. نامه 47 .
4. طبقات، ج 3، ص 26 .
برگرفته از کتاب على از زبان على، دكتر سید جعفر شهیدى .
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:41
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03251790995153902703.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03251790995153902703.jpg)
من آن شبم که میل به رفتن نداشتم
در سرنوشت فرصت ماندن نداشتم
وقت اذان صبح دلم اضطراب داشت
در سینه یک ستاره روشن نداشتم
مردی در انتهای من و ابتدای خویش
می رفت و من امید رسیدن نداشتم
من در نگاه خسته او محو می شدم
می رفت و من نشانی از این مَن نداشتم
در من زمین به معنی شق القمر رسید
آن صبح تیره طاقت دیدن نداشتم
من آن شبم که خواست بماند، ولی نشد
در آن زمان که ماه به دامن نداشتم
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03251790995153902703.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03251790995153902703.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:41
وصيتنامه حضرت علي(عليهالسلام)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93981119780647645607.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93981119780647645607.jpg)
در آخرين لحظات عمر
از وصاياى حضرت علي(عليهالسلام) در واپسين دم حيات مىتوان به وصيت گهربار ذيل اشاره نمود.
بسم الله الرحمن الرحيم
اين آن چيزى است كه على پسر ابوطالب وصيت مىكند: به وحدانيت و يگانگى خدا گواهى مىدهد و اقرار مىكند كه محمد بنده و پيغمبر اوست، خدا او را فرستاده تا دين خود را بر ديگر اديان پيروز گرداند. همانا نماز، عبادت، حيات و زندگانى من از آن خداست. شريكى براى او نيست، من به اين امر شدهام و از تسليم شدگان اويم .
فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بيتم و هر كس را كه اين نوشته من به او رسد را به امور ذيل توصيه و سفارش مىكنم :
1- تقواي الهى را هرگز از ياد نبريد، كوشش كنيد تا دم مرگ بر دين خدا باقى بمانيد.
2- همه با هم به ريسمان خدا چنگ بزنيد، و بر مبناى ايمان و خداشناسى متفق و متحد باشيد و از تفرقه بپرهيزيد، پيغمبر فرمود: اصلاح ميان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چيزى كه دين را محو مىكند، فساد و اختلاف است .
3- ارحام و خويشاوندان را از ياد نبريد، صله رحم كنيد كه صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مىكند.
4- خدا را! خدا را! درباره يتيمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.
5- خدا را! خدا را! درباره همسايگان، پيغمبر آن قدر سفارش همسايگان را فرمود كه ما گمان كرديم مىخواهند آنها را در ارث شريك كند.
6- خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا ديگران در عمل كردن، بر شما پيشى گيرند.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43006946766980058148.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43006946766980058148.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:41
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/16147859915077420747.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/16147859915077420747.jpg)
مردی که شناخته نشد
خبر در کوچه های شام، مرکز خلافت معاویه پیچید .
باور کردنی نبود . هلهله ای بر پا شد .
مردم به دور میدان اصلی شهر آمده بودند،
همه خوشحال اند، شاداند همه . برخی نفس راحتی می کشند .
پیر مردی در گوشه ای نشسته از چشمان سرخش آتش می بارد .
زمزمه ای میکند .
مردم به هم تبریک می گویند
پیر مرد پوزخندی می زند، با نگاهی مسخره آمیز به آسمان می نگرد،
انگار که بخواهد لج کسی را در بیاورد به آسمان می گوید :
الحمد الله که علی کشته شد.
صداها بلند است .
همه خوشحال اند و مشغول شادی .
ولی خیلی ها هم بهت زده اند و حیران و سرگردان.
اصلاً باورشان نمیشود که علی در مسجد بوده است.
از هم سؤال میکنند :
آخر مگر پسر ابوطالب نماز هم میخواند که در مسجد کشته شود؟
او را با مسجد چه کار...
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_38203161221148551658384779816018712122200.jpg
نویسنده: سید ابراهیم پیشکار
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:41
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/94565805044198725174.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/94565805044198725174.jpg)
گریه بر چشم ها سنگینی می کند و هُرم سینه،
لب ها را می سوزاند.
بغض پشت در پشت در فرصت گریستن صف کشیده است.
چراغ گریه بر افروخته شده و شعله شعله، در دل زبانه می کشد
. هق هق گریه،شانه ها را می لرزاند.
دیگر دل به دنبال واژه ها نمی گردد.
اشک، بی بهانه سرازیر می شود.
امشب،شب ناله در فراق پدری مهربان است که غیر
از چاه و نخل و ماه، کسی گریه اش را ندیده بود.
پدری دل سوز که با آه همه کودکان یتیم،شریک بود و غصه های
همه را بر جان خود هموار می کرد، ولی کسی از غربت او و دردهای
دلش، با خاری در چشم و استخوانی در گلو، خبر نداشت.
http://www.askquran.ir/images/smilies/Graphic/Graphic%20%2861%29.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/94565805044198725174.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/94565805044198725174.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:41
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_64jkl.gif
بگذار تا بمیرم در این شب الهی
ورنه دوباره آرم رو روی روسیاهی
چون رو کنم به توبه، سازم نوا و ندبه
چندان که باز گردم گیرم ره تباهی
چون رو کنم به احیاء، دل زنده گردم اما
دل مرده میشوم باز با غمزه گناهی
گرچه به ماه غفران بسته است دست شیطان
بدتر بود ز ابلیس این نفس گاه گاهی
ای کاش تا توانم بر عهد خود بمانم
شرمنده ام ز مهدی وز درگهت الهی
تا در کفت اسیرم قرآن به سر بگیرم
چون بگذرم ز قرآن اُفتم به کوره راهی
من بندگی نکردم با خویش خدعه کردم
ترسم که عاقبت هم اُفتم به قعر چاهی
با اینکه بد سرشتم با توست سرنوشتم
دانم که در به رویم وا میکنی به آهی
ای نازنین نگارا تغییر ده قضا را
گر تو نمی پسندی تقدیر کن نگاهی
دل را تو می کشانی بر عرش می کشانی
بال ملک کنی پهن از مهر روسیاهی
دل را بخر چنان حُر تا آیم از میان بُر
بی عجب و بی تکبّر از راه خیمه گاهی
امشب به عشق حیدر ما را ببخش یکسر
جان حسین و زینب بر ما بده پناهی
آخر به بیت زینب بیمار دارم امشب
از ما مگیر او را جان حسن الهی
در این شب جدایی در کوی آشنایی
هستم چنان گدایی در کوی پادشاهی
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_64jkl.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23921220478227250443.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23921220478227250443.gif)
مناجات علی از سوی نخلستان نمی آید
صدای دلنشین شاه انس و جان نمی آید
به جای صوت قرآن چون شده کز خانه حیدر
نوایی جز صدای ناله و افغان نمی آید
به فرق مظهر حق و عدالت ضربتی خورده
که امید حیات از آن شه مردان نمی آید
علی در بستر مرگ است و مشغول وداع امشب
بگو خادم،به مسجد خسرو خوبان نمی آید
یتیمی دامن مادر گرفته اشک می ریزد
که ای مادر چرا غمخوار ما طفلان نمی آید
به چشم تر به ره سر میکشن بیچارگان امشب
که یا رب از چه آن مولا ی درویشان نمی آید
به کوری در خرابه داد پیک غم پیام اینسان
که بر دلجوئیت آن میر با احسان نمی آید
حکیم از دیدن زخم علی نومید گردیده
حسن را غیر یأس از گفته نعمان نمی آید
به وقت مرگ تا حیدر نیاید بر سرم جانا
برون از این تن ناقابل من جان نمی آید
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/82305183161827799109.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/82305183161827799109.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79500614647276778712.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79500614647276778712.jpg)
باور نمی كنیم كه شمشیری پركینه، اقیانوسی
را توان شكافتن داشته باشد.
باور نمی كنیم كه ضربتی نفاق آمیز،
خورشید را از نورانیّت اندازد.
و امشب سرخ ترین پرواز نماز،از رواق خون گرفته
محراب بندگی است.
شب جان سوزترین ناله های نخلستان!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79500614647276778712.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79500614647276778712.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26207731728768493406.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26207731728768493406.jpg)
مناجات در شب ضربت
على (ع) در شب نوزدهم ، اندكى به خواب رفت و بيدار شد
فرمود: دخترم ! چون نزديك وقت اذان شود، مرا خبر كن .
و مشغول تضرع و زارى و عبادت شد، چون نزديك وقت نماز شد،
ام كلثوم مى گويد، آب نزد آن حضرت آوردم ، برخاست و تجديد وضو كرد
و جامه هاى خود را پوشيد و به جانب مسجد رفت .
چون به صحن خانه رسيد، مرغابى هايى كه براى برادرم حسن هديه
آورده بودند بر سر راه او آمده بال ها گشودند فرياد كردند،
و قبل از آن شب صداى ايشان در نمى آمد
حضرت فرمود: لا اله الا الله ، فرياد كننده چندند كه
از عقبشان نوحه كنندگان خواهند بود، فردا بامداد قضاى الهى ظاهر شود
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26207731728768493406.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26207731728768493406.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:43
http://askquran.ir/gallery/images//5405/7_Untitled-1.png
رمضان بود و شب نوزدهم
امّ کلثوم کنار پدرش
سفره گسترد به افطارِ علی
شیر و نان و نمک آورد بَرَش
علی آن مرد مناجات و نماز
چون که افتاد به آنها نظرش
چشمههای غم او جوشان شد
ریخت زان منظره اشک از بصرش
گفت در سفره من کی دیدی
دو خورش یا که از آن بیشترش
نمک و شیر، یکی را برگیر
بفکن بهر پدر، آن دگرش
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70904094804917138600.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70904094804917138600.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60192141387480039477.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60192141387480039477.jpg)
http://ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifکوفه خاموش تو را میطلبد!http://ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
http://aks98.com/images/09nmy9tztk5sdqhyx58.gif
از خلوت تلخ کوچه ها، هیچ صدایی برنمیخیزد.
کوفه، آبستن حادثهای تلخ است.
حادثه در کمین مردی است که ترازوی عدالت را بر گرده
رنجدید هاش نهاده بود و برای برپایی عدالت،تیغ تیز طعنه
و کنایه را به جان میخرید.
یکی سهم رفاقت میخواست و دیگری سهم قرابت.
یکی شأن صحابگیاش را به رخ علی علیهالسلام میکشید و دیگری،
سابقه آشناییاش با پیامبر صلیاللهعلیهوآله و قرآن را دلیل میآورد.
و علی علیهالسلام سکوت میکرد در برابر این همه توقع گناهآلوده.
چه میخواستند از علی؛از مردی که روشنایی شمع بیتالمال را برای دمی
نشستن خود روا نمیداشت و گَردِ کیسههای مردم را میتکاند
تا ذرهای ناحق در دامن عصمتش ننشیند.
مردی که دست بر آتش دنیا میگذاشت و از آتش آخرت،
شب تا صبح ناله میزد و نجواگر کوچههای کوفه بود؟
سینهاش که زخمی خنجرهای نبرد بود، زخمیتر شد؛
تا همیشه تاریخ،نسخه بردباری و استقامت مولا
اسوه مانای روزگار است.
علی علیهالسلام فرق شکافته بر آستان حق میبرد،
اما عدالت را به دنیاخواهان نمیفروخت.
مرد بود مولا؛
http://aks98.com/images/09nmy9tztk5sdqhyx58.gif
http://ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif یگانه مرد روزگار تا همیشه الگوی ماندگار.http://ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17791879780116196077.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17791879780116196077.jpg)
http://aks98.com/images/09nmy9tztk5sdqhyx58.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43276424121799335111.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43276424121799335111.jpg)
مولود خانه خدا، محبوب خدا، به سوی خانه خدا قدم برمیدارد.
دیوارها، دستان ترکخوردهشان را بالا آورده اند تا در هیاهوی رفتن
او، تلاشی برای ماندنش کرده باشند.
کوچه های آشنای کوفه، اشک میریزند.
مناجات عاشقانه مولا، ریسه های نورانی این کوچه های تاریک بود
و قدمهای مهربانش، فرش باشکوه خاک.
شبهای کوفه، حجله حجله از آفتاب حضور او نورانی میشد؛
وقتی انبان سخاوت بر دوش، دستان نیاز را سیراب میکرد.
کوفه، دردهایش را بر شانه این مرد سبک میکرد
و تنهاییهایش را با حضور او مأنوس بود.
کوفه، بر قامت مولا ایستاده بود؛ بیآنکه یکبار از خود بپرسد
این کیست که مرا اینچنین تاب آورده است؟!
این کیست که ناله یتیمان مرا پاسخ داده و
نگذاشته هیچ تهیدستی بیپناه بماند؟!
کیست که از فانوسهای روشن هدایتش، شهر روشن شده است و
خطبه های آسمانیاش، بهشت را بشارت میدهد؟
مرد میآید؛ تنها و استوار، خود، تنها سایهسار وسعت خویش است.
او نیامده بود که بماند. پرندهترینِ نسل آدم بود.
چگونه میتوانست در اسارت خاک بماند؟
زهرآلوده ترین شمشیر، به دستان شقیترین انسان، انتظار
او را میکشید، انتظار حیدر خیبرشکن را.
باید برود؛ پس ضربت شمشیر را مرهم زخمهایش میداند؛
اگرچه هیچکس نتواند بفهمد معنای لبخند مولا در خضاب خون
سرش و سرودن «فزت برب الکعبه» را.
اگرچه هیچکس نتواند لذت مرگ را در نظر
مولا درک کند که مولا چرا انتظار مرگ را میکشید؟
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63469005138890838342.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63469005138890838342.jpg)
«یا صاحب الزمان آجرک الله فی مصیبت جدک علی بن ابیطالب(ع)»
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:45
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21097713130909084549.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21097713130909084549.jpg)
چشمانت، خلاصه مهربانی بود
تو از تولد پروانه ها می گفتی و بهاری که در رگ های عدالت جاری است.
پرهای زخمی سهره ها را تحمل نداشتی و چهره پژمرده
بنفشه ها، دلت را می آزرد. شبانه های زیادی را در کوچه های فقیر،
به استمداد دست های خالی پینه بسته راه افتاده بودی.
جانت با تپش های قلب مظلومان، هماهنگ بود. چشمان رئوفت
خلاصه مهربانی بود و شانه های پدرانه ات، میعادگاه
نوباوگان اسیر در چنگال بی پناهی.
تو آمده بودی تا جوان مردی، مانا شود
و رفتی، تا درس آزادگی مان بیاموزی.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96187577241155118911.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96187577241155118911.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:45
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/16147859915077420747.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/16147859915077420747.jpg)
مفهوم حقیقى نماز
جابر بن عبدالله انصارى گوید:
روزى به همراه مولاى متقیان، امام على(علیهالسلام) بودم، شخصى را دیدیم كه مشغول نماز است، حضرت به او خطاب كرد و فرمود: آیا معنا و مفهوم نماز را مىدانى كه چگونه و براى چه مىباشد؟
اظهار داشت: آیا براى نماز مفهومى غیر از عبادت هم هست؟
حضرت فرمود: آرى، به حق آن كسى كه محمد(صلّى الله علیه و آله) را به نبوت مبعوث گردانید، نماز داراى تاویل و مفهومى است كه تمام معناى عبودیت در آن خواهد بود.
آن شخص عرض كرد: پس مرا تعلیم فرما.
امام فرمود: معنا و مفهوم اولین تكبیر آن است كه خداوند، سبحان و منزّه است از این كه داراى قیام و قعود باشد.
دوّمین تكبیر یعنى؛ خداوند، موصوف به حركت و سكون نمىباشد.
سوّمین تكبیر یعنى؛ این كه نمىتوان او را به جسمى تشبیه كرد.
چهارمین تكبیر یعنى؛ چیزى بر خداوند عارض نمىشود.
پنجمین تكبیر مفهومش آن است كه خداوند، نه محلّ خاصّى دارد و نه چیزى در او حلول مىكند.
ششمین تكبیر معنایش این است كه زوال و انتقال و نیز تغییر و تحوّل براى خداوند مفهومى ندارد.
و هفتمین تكبیر یعنى؛ بدان كه خداوند سبحان همچون دیگر اجسام، داراى ابعاد و جوارح نیست .
سپس در ادامه فرمایش خود فرمود: معناى ركوع آن است كه مىگویى: خداوندا! من به تو ایمان آوردهام و از آن دست برنمىدارم، گرچه گردنم زده شود.
و چون سر از ركوع بر مىدارى و مىگویى: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الحَمْدلله ربّ العالمین» ؛ خداوندا! تو مرا از عدم به وجود آوردهاى و من چیزى نبوده و نیستم، پس هستىِ مطلق تویى .
و هنگامى كه سر بر سجده فرود آورى، گویى: خداوندا! مرا از خاك آفریدهاى؛ و سر بلند كردن از سجده یعنى؛ مرا از خاك خارج گرداندهاى .
و همین كه دوّمین بار سر بر سجده گذارى یعنى؛ خداوندا! تو مرا در درون خاك برمىگردانى؛ و چون سر بلند كنى گویى: و مرا از درون همین خاك در روز قیامت براى بررسى اعمال خارج مىگردانى .
و مفهوم تشهّد، تجدید عهد و میثاق و اعتقاد به وحدانیّت خداوند؛ و نیز شهادت بر نبوّت حضرت رسول و ولایت اهل بیت او (علیهم صلوات الله) مىباشد.
و معناى سلام، ترحّم و سلامتى از طرف خداوند بر بنده نمازگزار است، كه در واقع ایمنى از عذاب قیامت باشد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70904094804917138600.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70904094804917138600.jpg)
برگرفته از مستدرك الوسائل، ج 4، ص 105، ح 5/ بحارالانوار، ج 84، ص 253، ح 38.
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:45
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/50414030891580279821.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/50414030891580279821.jpg)
«صلی الله علیک یا امیرالمؤمنین- علیه السلام-»
آسمان شهر باید صاعقه خون بر زمینیان بباراند.
و کوههای درهم و سخت از خون فرو بریزند.
بیدهای مجنون سرهای خمیده را به زمین بیاسایند.
گلهای پَرپَر و شمعهای سوزان گرد خانه حیدر به طواف برخیزند.
کودکان با چشمان اشکبار و قلبهای درهم تپیده نالان،سرهای یتیمی را به آستانه در می کوبند.
کاسه های شیر لبریز و چشمان منتظر،در دل و دعایشان خدایا حیدر«پدر ما»؛
ای کاش هیچ کس به یتیمان نگوید شیر خدا چشمانش را فرو بست.
ای کاش صدای ناله حسنین و پسران ام البنین به بیرون برنخیزد.
یتیمان کوفه دیگر طاقت ندارند.
صدای ناله ها به آسمان برنخیزد.
دختر علی طاقت ندارد.
گاه مولا سرش را میان چاه فرو می برد.
و گاه غریبانه میان نخلستان های کوفه می گریست.
که نکند زینبش اشک چشمان و سوز ناله دل غریبش را بشنود.
مولایم راز دلش،سلام های بی جواب!
چادر خاکی صورت نیلی و غریبی کودکانش را؛
با چاه همنوا می شد.
ای خدا دخت علی چه می بیند؟
آن روز دستهای بسته و امروز فرق شکست
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21316217419998454866.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21316217419998454866.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:45
.... و علی علیه السلام رفت
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79500614647276778712.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79500614647276778712.jpg)
ناگهان برقی زد و بارانی از خون، آسمان محراب را جاری کرد؛
باران یکریزی که قرن هاست چشمان عدالتخواه زمین را شعله ور کرده است.
رمضان چهلم هجری، این ثانیه های دهشتناک را خوب به
خاطر دارد؛ لحظاتی که کوچه های کوفه از بارقه های آفتاب،
تهی شدو آسمان و زمین، دست در گردن یکدیگر، فاجعه را گریستند.
علی رفت و این دو روزه پست دنیا را به طالبانش واگذاشت؛
او رفت و شهر، در غربتی جاویدان، روزهای سیاهش را به سوگ نشست.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79500614647276778712.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79500614647276778712.jpg)
معصومه داوودآبادی
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:45
http://www.askquran.ir/images/smilies/smilies/Sham.gifدیگر دیر شده استhttp://www.askquran.ir/images/smilies/smilies/Sham.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68326964209210614193.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68326964209210614193.jpg)
« آن ضربت کار خود را کرد، او از میان ما میرود.»
این را کودکان کوفه میگفتند؛ کودکان یتیم کوفه.
اما باز با ظرفهای پر از شیر، جلوی خانه او صف کشیده بودند؛
شنیده بودند که شیر میتواند مرهمی باشد برای زخم او.
خیلی وقت پیش او را نمیشناختند و در جواب مادرانشان میگفتند:
«مردی بود که بوی مهربانی میداد؛ درست مثل پدر خودمان»،
با او انس پیدا کرده بودند و با او بازی میکردند؛
اما نمیدانستند کیست و چرا با آنان اینگونه است.
مگر این همه مرد در کوفه نیست؟
وقتی فهمیدند که شنیدند همان وقت، امیرالمؤمنین ضربت خورده است.
وقتی فهمیدند که دیدند دیگر کسی سراغ آنان نیامد؛
نه کسی خرما آورد و نه نان و نه آب و نه دست نوازشی
و نه در زدن شبانهای... مردی که در محراب زخم خورده است،
همان مردی است که به عبایش آویزان میشدند و از سر و کولش بالا میرفتند.
حالا میفهمیدند که چرا به آنان میگفت:
«از خدا بخواهید که علی را در مورد شما ببخشد».
ظرفهای شیر لبریز شده بود و کف کوچه ریخته بود؛
خیلی وقت بود که روی پا بودند؛
اما کار از اینها گذشته بود.
او از میانشان رفت.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68326964209210614193.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68326964209210614193.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:45
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87206346539869667302.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87206346539869667302.jpg)
دو شب است که ماه، بغضهایش را فرو میخورد.
سنگفرشهای کوچههای تنگ کوفه، احساس نفستنگی میکنند.
شب از ستارههای دردناکش آویزان است،بوی خون،
کوفه را دچار خفقان کرده،فریاد سکوت،
خواب را بر شهر حرام کرده است؛
شهری که سالهاست به بوی غربت دچار است،
شهر نفرین شدهای که سالهاست دلتنگیهایش را گریه نکرده،
شهری که آرزوهایش بوی نفرین میدهد؛
بوی خون میدهد و بوی دلتنگی و غربت.
دو شب است که نخلستانهای کوفه، دلتنگیهایشان را بغض کرده اند تا
شاید دوباره عطش ناگفته هایشان را در تشنگی چاه فریاد کنند؛
چاهی که هر شب، مظلومیت مردی خداگونه را با پرندههایی که بر
دهانهاش حلقه میزدند، گریه میکرد؛ بزرگمردی که نفسهایش بوی خدا میداد.
همیشه تنهایی که پیراهن تنگ غربتش در دنیایی که
وسعت بودنش را تحمل نمیکرد،میآزردش. مهربانی که هوای
دورنگی و شرجی شهر، گلوگیر میشدش.
آفتابی بود از جنس دریاها.
دلتنگیهایش بوی اشکهای خدا را میداد و بغضهایش بوی رفتن.
عدالتی که بر شانه های پیامبر صلی الله علیه وآله به عمر چند
هزار ساله خدایان سنگی پایان داد.
مسیحادمی که آسمان،آرزوی قدمهایش را داشت.
بغض تلنباری که شانه هیچ دیواری تحمل گریه هایش را نداشت.
دو شب است که تمام دیوارها زار میزنندش.
دو شب است که مسجد سر بر زانو زده،غصه ندیدن مردی
را که هنوز دل خون غدیر،تشنه دستهای اوست که تا آخرین لحظه،
دنبال دستهایی بود که برای سکه های بیت المال به سویش دراز نشده باشد.
دو شب است که محراب خون گریه میکند تنهاییاش را
در آفتاب پیشانی مردی که دیگر پیشانیاش را هیچ سجده ای بوسه نخواهد داد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03902731026268135987.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03902731026268135987.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:46
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(61) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا خالِقُ يا رازِقُ، يا ناطِقُ يا صادِقُ، يا فالِقُ يا فارِقُ، يا فاتِقُ يا راتِقُ، يا سابِقُ يا سامِقُ
(61) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى آفريننده اى روزى ده اى گويا اى راستگو اى شكافنده اى جدا كننده اى باز كننده اى پيوست دهنده اى سبقت جوينده اى بلند مرتبه
(62) يا مَنْ يُقَلِّبُ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ، يا مَنْ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَالْأَنْوارَ، يا مَنْ خَلَقَ الظِّلَّ وَالْحَرُورَ، يا مَنْ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ، يا مَنْ قَدَّرَ الْخَيْرَ وَالشَّرَّ، يا مَنْ خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيوةَ، يا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ، يا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، يا مَنْ لَيْسَ لَهُ شَريكٌ فِى الْمُلْكِ، يا مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىٌّ مِنَ الذُّلِ
(62) اى كه جابجا كنى شب و روز را اى كه مقرر ساختى تاريكيها و نور را اى كه آفريدى سايه و گرما را اى كه مسخر خود كردى مهر و ماه را اى كه مقدر كردى خير و شر را اى كه آفريدى مرگ و زندگى را اى كه آفريدن و فرمان از او است اى كه نگرفته است براى خود همسر و فرزندى اى كه شريكى در فرمانروايى ندارد اى كه نيست برايش سرپرستى از خوارى
(63) يا مَنْ يَعْلَمُ مُرادَ الْمُريدينَ، يا مَنْ يَعْلَمُ ضَميرَ الصَّامِتينَ، يا مَنْ يَسْمَعُ اَنينَ الْواهِنينَ، يا مَنْ يَرى بُكآءَ الْخآئِفينَ، يا مَنْ يَمْلِكُ حَوائِجَ السَّآئِلينَ، يا مَنْ يَقْبَلُ عُذْرَ التَّآئِبينَ، يا مَنْ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدينَ، يا مَنْ لا يُضيعُ اَجْرَ الْمُحْسِنينَ، يا مَنْ لا يَبْعَُدُ عَنْ قُلُوبِ الْعارِفينَ، يا اَجْوَدَ الْأَجْودينَ
(63) اى كه مى داند خواسته دل هر خواهنده را اى كه آگاه است از نهاد خاموشان اى كه مى شنود ناله خسته دلان اى كه مى بيند گريه ترسناكان اى كه دارد خواسته هاى خواستاران را اى كه بپذيرد عذر توبه كنندگان اى كه اصلاح نكند كار مفسدان را اى كه از بين نبرد پاداش نيكوكاران اى كه دور نباشد از دل عارفان اى بخشنده ترين بخشندگان
(64) يا دآئِمَ الْبَقآءِ، يا سامِعَ الدُّعآءِ، يا واسِعَ الْعَطآءِ، يا غافِرَ الْخَطآءِ، يا بَديعَ السَّمآءِ، يا حَسَنَ الْبَلاءِ، يا جَميلَ الثَّنآءِ، يا قَديمَ السَّنآءِ، يا كَثيرَ الْوَفآءِ، يا شَريفَ الْجَزآءِ
(64) اى هميشه باقى اى شنواى دعا اى وسيع بخشش اى آمرزنده خطا و لغزش اى پديد آرنده آسمان اى نيك آزمايش اى زيبا ستايش اى ديرينه والا اى زياد وفادار اى ارجمند پاداش
(65) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا سَتَّارُ يا غَفَّارُ، يا قَهَّارُ يا جَبَّارُ، يا صَبَّارُ يا بآرُّ، يا مُخْتارُ يا فَتَّاحُ، يا نَفَّاحُ يا مُرْتاحُ
(65) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى پوشاننده اى آمرزنده اى با قهر و سطوت اى باجبروت و عظمت اى صبر پيشه اى نيك بخش اى مختار در كارها اى كارگشا اى پرجود وعطا اى فرح بخش
(66) يا مَنْ خَلَقَنى وَسَوَّانى ، يا مَنْ رَزَقَنى وَرَبَّانى ، يا مَنْ اَطْعَمَنى وَسَقانى ، يا مَنْ قَرَّبَنى وَ اَدْنانى ، يا مَنْ عَصَمَنى وَكَفانى ، يا مَنْ حَفَظَنى وَكَلانى ، يا مَنْ اَعَزَّنى وَاَغْنانى ، يا مَنْ وَفَّقَنى وَهَدانى ، يا مَنْ انَسَنى وَآوانى ، يا مَنْ اَماتَنى وَاَحْيانى
(66) اى كه مرا آفريدى و آراستى اى كه روزيم دادى و پروريدى اى كه مرا خوراندى و نوشاندى اى كه پيش خود برده و نزديكم كردى اى كه مرا نگهداشته و كفايت كردى اى كه محافظت و نگهداريم كردى ای که به من عزت بخشيد و توانگرم ساخت اى كه به من توفيق داده و راهنمايى كرد اى كه با من انس گرفته و جايم داد اى كه مرا بميراند و زنده كند
(67) يا مَنْ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ، يا مَنْ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ، يا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ، يا مَنْ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ، يا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ، يا مَنْ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ، يا مَنْ لا رآدَّ لِقَضآئِهِ، يا مَنِ انْقادَ كُلُّ شَىْ ءٍ لِأَمْرِهِ، يا مَنِ السَّمواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ، يا مَنْ يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَىْ رَحْمَتِهِ
(67) اى كه حق را بوسيله كلماتش پابرجا كرد اى كه توبه را ازبندگانش بپذيرد اى كه ميان انسان و دلش حائل گردد اى كه سود ندهد شفاعت و ميانجيگرى جز به اذن او اى كه او داناتر است به كسى كه از راهش گمراه گردد اى كه كاونده و پى جويى براى حكمش نيست اى كه بازگردانى براى قضايش نيست اى كه هر چيز دربرابر امرش مطيع و منقاد گشته اى كه آسمانها بدست قدرتش بهم پيچيده اى كه فرستد بادها را نويدى در پيشاپيش رحمتش
(68) يا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ مِهاداً، يا مَنْ جَعَلَ الْجِبالَ اَوْتاداً، يا مَنْ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً، يا مَنْ جَعَلَ الْقَمَرَ نُوراً يا مَنْ جَعَلَ اللَّيْلَ لِباساً، يا مَنْ جَعَلَ النَّهارَ مَعاشاً، يا مَنْ جَعَلَ النَّوْمَ سُباتاً، يا مَنْ جَعَلَ السَّمآءَ بِنآءً، يا مَنْ جَعَلَ الْأَشْيآءَ اَزْواجاً، يا مَنْ جَعَلَ النَّارَ مِرْصاداً
(68) اى كه زمين را گهواره قرار داده اى كه كوهها را ميخهاى (زمين) قرار داد اى كه خورشيد را چراغى تابناك كرد اى كه ماه را نوربخش قرار داد اى كه شب را پوشش نهاد اى كه روز را براى تحصيل معاش مقرر ساختى اى كه خواب را مايه آرامش قرار داد اى كه آسمان را ساختمانى قرار داد اى كه چيزها را جفت آفريد اى كه آتش را در كمين (كفار و دوزخيان) قرارداد
(69) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا سَميعُ يا شَفيعُ، يا رَفيعُ يا مَنيعُ، يا سَريعُ يا بَديعُ، يا كَبيرُ يا قَديرُ، يا خَبيرُ يا مُجيرُ
(69) خدايا از تو درخواست مى كنم به حق نامت اى شنوا اى شفيع اى بلند مرتبه اى والامقام اى سريع در كارها اى پديد آرنده اى بزرگ اى توانا اى آگاه اى پناه ده
(70) يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَىٍّ، يا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَىٍّ، يا حَىُّ الَّذى لَيْسَ كَمِثْلِهِ حَىٌّ، يا حَىُ الَّذى لا يُشارِكُهُ حَىٌّ، يا حَىُّ الَّذى لا يَحْتاجُ اِلى حَىٍّ، يا حَىُّ الَّذى يُميتُ كُلَّ حَىٍّ، يا حَىُّ الَّذى يَرْزُقُ كُلَّ حَىٍّ، يا حَيّاً لَمْ يَرِثِ الْحَيوةَ مِنْ حَىٍّ، يا حَىُّ الَّذى يُحْيِى الْمَوْتى ، يا حَىُّ يا قَيُّومُ، لا تَاْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ
(70) اى زنده پيش از هر موجود زنده اى زنده پس از هر موجود زنده اى كه نيست مانندش زنده اى، اى زنده اى كه شريكش نيست هيچ زنده اى، اى زنده اى كه نيازمند نيست به هيچ زنده اى، اى زنده اى كه بميراند هر زنده اى را اى زنده اى كه روزى دهد هر زنده اى را اى زنده اى كه ارث نبرد زندگى را از زنده اى، اى زنده اى كه زنده كند مردگان را، اى زنده پاينده اى كه او را چرت و خواب نگيرد
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:46
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(61) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا خالِقُ يا رازِقُ، يا ناطِقُ يا صادِقُ، يا فالِقُ يا فارِقُ، يا فاتِقُ يا راتِقُ، يا سابِقُ يا سامِقُ
(61) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى آفريننده اى روزى ده اى گويا اى راستگو اى شكافنده اى جدا كننده اى باز كننده اى پيوست دهنده اى سبقت جوينده اى بلند مرتبه
(62) يا مَنْ يُقَلِّبُ اللَّيْلَ وَالنَّهارَ، يا مَنْ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَالْأَنْوارَ، يا مَنْ خَلَقَ الظِّلَّ وَالْحَرُورَ، يا مَنْ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ، يا مَنْ قَدَّرَ الْخَيْرَ وَالشَّرَّ، يا مَنْ خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيوةَ، يا مَنْ لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ، يا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، يا مَنْ لَيْسَ لَهُ شَريكٌ فِى الْمُلْكِ، يا مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىٌّ مِنَ الذُّلِ
(62) اى كه جابجا كنى شب و روز را اى كه مقرر ساختى تاريكيها و نور را اى كه آفريدى سايه و گرما را اى كه مسخر خود كردى مهر و ماه را اى كه مقدر كردى خير و شر را اى كه آفريدى مرگ و زندگى را اى كه آفريدن و فرمان از او است اى كه نگرفته است براى خود همسر و فرزندى اى كه شريكى در فرمانروايى ندارد اى كه نيست برايش سرپرستى از خوارى
(63) يا مَنْ يَعْلَمُ مُرادَ الْمُريدينَ، يا مَنْ يَعْلَمُ ضَميرَ الصَّامِتينَ، يا مَنْ يَسْمَعُ اَنينَ الْواهِنينَ، يا مَنْ يَرى بُكآءَ الْخآئِفينَ، يا مَنْ يَمْلِكُ حَوائِجَ السَّآئِلينَ، يا مَنْ يَقْبَلُ عُذْرَ التَّآئِبينَ، يا مَنْ لا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدينَ، يا مَنْ لا يُضيعُ اَجْرَ الْمُحْسِنينَ، يا مَنْ لا يَبْعَُدُ عَنْ قُلُوبِ الْعارِفينَ، يا اَجْوَدَ الْأَجْودينَ
(63) اى كه مى داند خواسته دل هر خواهنده را اى كه آگاه است از نهاد خاموشان اى كه مى شنود ناله خسته دلان اى كه مى بيند گريه ترسناكان اى كه دارد خواسته هاى خواستاران را اى كه بپذيرد عذر توبه كنندگان اى كه اصلاح نكند كار مفسدان را اى كه از بين نبرد پاداش نيكوكاران اى كه دور نباشد از دل عارفان اى بخشنده ترين بخشندگان
(64) يا دآئِمَ الْبَقآءِ، يا سامِعَ الدُّعآءِ، يا واسِعَ الْعَطآءِ، يا غافِرَ الْخَطآءِ، يا بَديعَ السَّمآءِ، يا حَسَنَ الْبَلاءِ، يا جَميلَ الثَّنآءِ، يا قَديمَ السَّنآءِ، يا كَثيرَ الْوَفآءِ، يا شَريفَ الْجَزآءِ
(64) اى هميشه باقى اى شنواى دعا اى وسيع بخشش اى آمرزنده خطا و لغزش اى پديد آرنده آسمان اى نيك آزمايش اى زيبا ستايش اى ديرينه والا اى زياد وفادار اى ارجمند پاداش
(65) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا سَتَّارُ يا غَفَّارُ، يا قَهَّارُ يا جَبَّارُ، يا صَبَّارُ يا بآرُّ، يا مُخْتارُ يا فَتَّاحُ، يا نَفَّاحُ يا مُرْتاحُ
(65) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى پوشاننده اى آمرزنده اى با قهر و سطوت اى باجبروت و عظمت اى صبر پيشه اى نيك بخش اى مختار در كارها اى كارگشا اى پرجود وعطا اى فرح بخش
(66) يا مَنْ خَلَقَنى وَسَوَّانى ، يا مَنْ رَزَقَنى وَرَبَّانى ، يا مَنْ اَطْعَمَنى وَسَقانى ، يا مَنْ قَرَّبَنى وَ اَدْنانى ، يا مَنْ عَصَمَنى وَكَفانى ، يا مَنْ حَفَظَنى وَكَلانى ، يا مَنْ اَعَزَّنى وَاَغْنانى ، يا مَنْ وَفَّقَنى وَهَدانى ، يا مَنْ انَسَنى وَآوانى ، يا مَنْ اَماتَنى وَاَحْيانى
(66) اى كه مرا آفريدى و آراستى اى كه روزيم دادى و پروريدى اى كه مرا خوراندى و نوشاندى اى كه پيش خود برده و نزديكم كردى اى كه مرا نگهداشته و كفايت كردى اى كه محافظت و نگهداريم كردى ای که به من عزت بخشيد و توانگرم ساخت اى كه به من توفيق داده و راهنمايى كرد اى كه با من انس گرفته و جايم داد اى كه مرا بميراند و زنده كند
(67) يا مَنْ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ، يا مَنْ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ، يا مَنْ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ، يا مَنْ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ، يا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ، يا مَنْ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ، يا مَنْ لا رآدَّ لِقَضآئِهِ، يا مَنِ انْقادَ كُلُّ شَىْ ءٍ لِأَمْرِهِ، يا مَنِ السَّمواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِهِ، يا مَنْ يُرْسِلُ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَىْ رَحْمَتِهِ
(67) اى كه حق را بوسيله كلماتش پابرجا كرد اى كه توبه را ازبندگانش بپذيرد اى كه ميان انسان و دلش حائل گردد اى كه سود ندهد شفاعت و ميانجيگرى جز به اذن او اى كه او داناتر است به كسى كه از راهش گمراه گردد اى كه كاونده و پى جويى براى حكمش نيست اى كه بازگردانى براى قضايش نيست اى كه هر چيز دربرابر امرش مطيع و منقاد گشته اى كه آسمانها بدست قدرتش بهم پيچيده اى كه فرستد بادها را نويدى در پيشاپيش رحمتش
(68) يا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ مِهاداً، يا مَنْ جَعَلَ الْجِبالَ اَوْتاداً، يا مَنْ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً، يا مَنْ جَعَلَ الْقَمَرَ نُوراً يا مَنْ جَعَلَ اللَّيْلَ لِباساً، يا مَنْ جَعَلَ النَّهارَ مَعاشاً، يا مَنْ جَعَلَ النَّوْمَ سُباتاً، يا مَنْ جَعَلَ السَّمآءَ بِنآءً، يا مَنْ جَعَلَ الْأَشْيآءَ اَزْواجاً، يا مَنْ جَعَلَ النَّارَ مِرْصاداً
(68) اى كه زمين را گهواره قرار داده اى كه كوهها را ميخهاى (زمين) قرار داد اى كه خورشيد را چراغى تابناك كرد اى كه ماه را نوربخش قرار داد اى كه شب را پوشش نهاد اى كه روز را براى تحصيل معاش مقرر ساختى اى كه خواب را مايه آرامش قرار داد اى كه آسمان را ساختمانى قرار داد اى كه چيزها را جفت آفريد اى كه آتش را در كمين (كفار و دوزخيان) قرارداد
(69) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا سَميعُ يا شَفيعُ، يا رَفيعُ يا مَنيعُ، يا سَريعُ يا بَديعُ، يا كَبيرُ يا قَديرُ، يا خَبيرُ يا مُجيرُ
(69) خدايا از تو درخواست مى كنم به حق نامت اى شنوا اى شفيع اى بلند مرتبه اى والامقام اى سريع در كارها اى پديد آرنده اى بزرگ اى توانا اى آگاه اى پناه ده
(70) يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَىٍّ، يا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَىٍّ، يا حَىُّ الَّذى لَيْسَ كَمِثْلِهِ حَىٌّ، يا حَىُ الَّذى لا يُشارِكُهُ حَىٌّ، يا حَىُّ الَّذى لا يَحْتاجُ اِلى حَىٍّ، يا حَىُّ الَّذى يُميتُ كُلَّ حَىٍّ، يا حَىُّ الَّذى يَرْزُقُ كُلَّ حَىٍّ، يا حَيّاً لَمْ يَرِثِ الْحَيوةَ مِنْ حَىٍّ، يا حَىُّ الَّذى يُحْيِى الْمَوْتى ، يا حَىُّ يا قَيُّومُ، لا تَاْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ
(70) اى زنده پيش از هر موجود زنده اى زنده پس از هر موجود زنده اى كه نيست مانندش زنده اى، اى زنده اى كه شريكش نيست هيچ زنده اى، اى زنده اى كه نيازمند نيست به هيچ زنده اى، اى زنده اى كه بميراند هر زنده اى را اى زنده اى كه روزى دهد هر زنده اى را اى زنده اى كه ارث نبرد زندگى را از زنده اى، اى زنده اى كه زنده كند مردگان را، اى زنده پاينده اى كه او را چرت و خواب نگيرد
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:46
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/69400680302753058664.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/69400680302753058664.jpg)
تو را کدام جذبه بیبدیل به سوی خود کشید که
چنین عاشقانه نگاه رنجورت را برکشیدی از خاک؟
نگاهت در افسون وصف ناکردنی کدام زیبایی مطلق فرو رفت
که زلال اشکهای اشتیاقت را در واپسین لحظات، بر دیده جاری کرد؟
دهانت طعم شیرین کدام حس ناسروده را چشید که چنین شیفته
و از خود بیخود شده، فریاد برآوردی «فزت و رب الکعبه»؟
ای ماه غریبستان کوفه!
کودکان را ببین که کاسه های شیر در دست،سر در گریبان
یتیمی فرو بردهاند و ناباورانه خسوف ماه تمامت را مینگرند.
گرسنگان را ببین که چگونه سر بر خرابههای بیکسی نهاده و هایهای میگریند.
صدای مویه زنان بیسرپرست کوفه را بشنو که چگونه
در سوگ غریبه نان آور شبهای گرسنگیشان مرثیه خوان شده اند.
ای تجسم عدالت و ایمان!
چشم از تاریکیهای این دنیا فرو بسته،
رو به سمت کدام وسعت بیانتها میتازی؟
دل از چاه و نخلستانهای غربت کنده،
به اشتیاق آغوش کدام پنجره روشن پرواز میکنی؟
نعلین هزارپینه از پای فکنده،
پا در رکاب کدام توسن تیزپرواز به سمت ابدیت میشتابی؟
چاه، با آن همه درد که در سینهاش نهفتی، با آن همه راز که
تو در گوشش گفتی، چگونه پس از تو تاب آورد؟
نخلستانها چگونه سایه بلندت را که آن گونه غریبانه بر سر چاه
خم میشد، به فراموشی سپارد؟ پس از تو، اشکهای معصومانه
یتیمان کوفه را نوازش کدام دست مهربان التیام میبخشد؟
پس از تو، گرد و غبار یتیمی را چه کسی از سر و
روی فرزندان زهرا پاک خواهد کرد؟ پس از تو، کیست که
روح عدل و داد را در کالبد بیجان امت بدمد؟
کیست که تیرهای فتنه و نفاق را از چشمهای حادثه بیرون آورد؟
کیست که تیغ ذوالفقارش، خواب از سر عمروعاصها و معاویه ها برباید؟
ای ابرمرد تاریخ!
هنوز طنین خطبه هایت در کوچه پس کوچه های کوفه طنین انداز است.
هنوز گل زخمهایت بر تن رنجور زمان نقش بسته است.
هنوز فریاد حق طلبی ات، در دامنه های هزاره ها میپیچد و چون
موسیقی غم آلودی، مظلومیت تو را فریاد میزند.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03251790995153902703.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03251790995153902703.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:46
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56379360105221918021.png (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56379360105221918021.png)
خداحافظ ای کوفه ای شهر غم
که در کام من ریختی زهر غم
بیا ای فروغ شهادت بیا
نجات علی ای شهادت بیا
به شامم کسی آفتابی نداد
سلام علی را جوابی نداد
خدایا زکارم گره وا شده
خدایا دلم تنگ زهرا شده
که شام علی گشته دیگر سحر
که امشب روم نزد پیغمبر
خداحافظ ای کوچه های خموش
نیاید دگر نان و خرما به دوش
خداحافظ ای سجده گاه علی
که مانده نگاهت به راه علی
خداحافظ ای ماجـــرای فدک
خداحافـــظ ای نـــان خشک و نمک
خداحافظ ای خشـــــــم لب دوخته
خداحافـــــظ ای خانه سوخته
خداحافظ ای کوچــــــه ی پر زدود
خداحافظ ای باغ یــــــــاس کبود
خداحافظ ای انتـــــظـــــار عجـــــــل
خداحافظ ای زانــــــــــــوی در بغل
دگر اشـــــک و آهـــــــــم ندارد سحر
خداحافظ ای پــــــــور من ای حـــــــسن
که سهم تو شدخـــــــــــــون دلهای من
خداحافظــــــی کرده ام با هــــمه
که چشـــــــم انتظارم بود فاطـــــمه
غم و دردم آخر به پایـــــــان رسید
به زهرا بگــــــــو این مهمان رسید
بیا حـــق ز حق ناسپاســـان بگیر
علـــــــی از علـــــی ناشناسان بگیر
خـــداحافظ ای سنـــــگ زن های بام
خداحافظ ای سرشــــــکن های شـــــام
خداحافظ ای نخــــــــل ها چاها
دگر نشـــــنوید از علـــــــــی آه ها
که شام علــــــــی گشته دیگر سحــــــر
که امشــــــــب رود نزد پیغمـــــــبر
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32654101779405890487.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32654101779405890487.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:46
http://askquran.ir/gallery/images//5405/7_Untitled-1.png
ماه غریبستان
تو را کدام جذبه بیبدیل به سوی خود کشید که چنین عاشقانه
نگاه رنجورت را برکشیدی از خاک؟
نگاهت در افسون وصف ناکردنی کدام زیبایی مطلق فرو رفت
که زلال اشکهای اشتیاقت را در واپسین لحظات، بر دیده جاری کرد؟
دهانت طعم شیرین کدام حس ناسروده را چشید که چنین شیفته
و از خود بیخود شده، فریاد برآوردی «فزت و رب الکعبه»؟
ای ماه غریبستان کوفه! کودکان را ببین که کاسههای شیر در
دست، سر در گریبان یتیمی فرو بردهاند و ناباورانه خسوف ماه تمامت را مینگرند.
گرسنگان را ببین که چگونه سر بر خرابه های بیکسی
نهاده و های های میگریند. صدای مویه زنان بیسرپرست کوفه را
بشنو که چگونه در سوگ غریبه نان آور شبهای گرسنگیشان مرثیه خوان شده اند.
ای تجسم عدالت و ایمان!
چشم از تاریکیهای این دنیا فرو بسته، رو به سمت کدام وسعت بیانت ها میتازی؟
دل از چاه و نخلستانهای غربت کنده، به اشتیاق آغوش
کدام پنجره روشن پرواز میکنی؟ نعلین هزارپینه از پای فکنده، پا
دررکاب کدام توسن تیزپرواز به سمت ابدیت میشتابی؟
چاه، با آن همه درد که در سینهاش نهفتی، با آن همه راز
که تو در گوشش گفتی، چگونه پس از تو تاب آورد؟
نخلستانها چگونه سایه بلندت را که آن گونه غریبانه
بر سر چاه خم میشد، به فراموشی سپارد؟
پس از تو، اشکهای معصومانه یتیمان کوفه را
نوازش کدام دست مهربان التیام میبخشد؟
پس از تو، گرد و غبار یتیمی را چه کسی از سر و
روی فرزندان زهرا پاک خواهد کرد؟
پس از تو، کیست که روح عدل و داد را در کالبد بیجان
امت بدمد؟ کیست که تیرهای فتنه و نفاق
را ازچشمهای حادثه بیرون آورد؟
کیست که تیغ ذوالفقارش، خواب از سر عمروعاصها و معاویهها برباید؟
ای ابرمرد تاریخ!
هنوز طنین خطبه هایت در کوچه پس کوچه های کوفه طنین انداز است.
هنوز گل زخمهایت بر تن رنجور زمان نقش بسته است.
هنوز فریاد حقطلبیات، در دامنههای هزارهها میپیچد و چون
موسیقی غم آلودی، مظلومیت تو را فریاد میزند
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_56a.jpg
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:46
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02541758099598214244.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02541758099598214244.jpg)
علی مولای مظلومان عالم
بگو از نارفیقان چون بنالم
از آن شامی که سر در چاه کردی
مرا از درد خویش آگاه کردی
طنین ناله در افلاک افتاد
تمام آسمان بر خاک افتاد
پر و بال تو ((زهرا)) را شکستند
تو را با ریسمان فتنه بستند
کدامین شب از آن شب تیره تر بود
که زهرا حایل دیوار و در بود
زمان بر سینه خود سنگ می کوفت
زمین از داغ زهرا شعله ور بود
تو می دیدی ولی لب بسته بودی
که آیین محمد در خطر بود؟
ندانستم که در چشم حقیقت
کدامین مصلحت مد نطر بود
گلویت استخوانی اتشین داشت
که فریادت فقط در چشم تر بود؟
فدای تیغ عریان تو گردم
کسی آیا زتو مظلوم تر بود؟
مه خورشید طلعت کیست؟ زهرا
چراغ شعله خلقت کیست ؟ زهرا
پس از زهرا علی بی همزبان شد
اسیر امتی نامهربان شد
علی تنهاست در یک قوم گمراه
زبانش را که می فهمد به جز چاه
پس از او کیسه نان و رطب کو
صدای ناله های نیمه شب کو
خدایا کاش آن شب بی سحر بود
که تیغ ابن ملجم شعله ور بود
اذان گفتند و ما در خواب بودیم
علی تنها به مسجد رهسپر بود
در آن شب تا قمر در عقرب افتاد
غم عالم به دوش زینب افتاد
فدک شد پایمال نانجیبان
علی لرزید و در تاب و تب افتاد
یقین دارم به جرم فتح خیبر
فدک در دست ال مرحب افتاد
علی جان کوفیان غیرت ندارند
که فرمان تو را گردن گذارند
علی جان کوفیان با کیاست
جدا کردند دین را از سیاست
بنام دین سر دین را شکستند
دو بال مرغ امین را شکستند
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02541758099598214244.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/02541758099598214244.jpg)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:56
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(71) يا مَنْ لَهُ ذِكْرٌ لا يُنْسى ، يا مَنْ لَهُ نُورٌ لا يُطْفى ، يا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ، يا مَنْ لَهُ مُلْكٌ لا يَزُولُ، يا مَنْ لَهُ ثَنآءٌ لا يُحْصى ، يا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا يُكَيَّفُ، يا مَنْ لَهُ كَمالٌ لا يُدْرَكُ، يا مَنْ لَهُ قَضآءٌ لا يُرَدُّ، يا مَنْ لَهُ صِفاتٌ لا تُبَدَّلُ، يا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَيَّرُ
(71) اى كه يادش فراموش نشدنى است اى كه نورش خاموش نشدنى است اى كه نعمتهايش بشمار درنيايد اى كه فرمانروائيش زوال نپذيرد اى كه مدح و ثنايش نتوان شمردن اى كه چگونگى بزرگى و جلالتش نتوان گفتن اى كه كمالش قابل درك نباشد اى كه فرمان قضايش بازگشت ندارد اى كه صفاتش تبديل نپذيرد اى كه اوصافش تغيير نكند
(72) يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا مالِكَ يَوْمِ الدّينِ، يا غايَةَ الطَّالِبينَ، يا ظَهْرَ اللاَّجينَ، يا مُدْرِكَ الْهارِبينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الصَّابِرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ التَّوَّابينَ، يا مَنْ يُحِبُ الْمُتَطَهِّرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ، يا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ
(72) اى پروردگار جهانيان اى فرمانرواى روز جزا اى مقصد نهايى جويندگان اى پشت و پناه پناهندگان اى دريابنده گريختگان اى كه دوست دارد شكيبايان را اى كه دوست دارد توبه كاران را اى كه دوست دارد پاكيزگان را اى كه دوست دارد نيكوكاران را اى كه داناتر است به راه يافتگان
(73) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا شَفيقُ يا رَفيقُ، يا حَفيظُ يا مُحيطُ، يا مُقيتُ يا مُغيثُ، يا مُعِزُّ يا مُذِلُّ، يا مُبْدِئُ يا مُعيدُ
(73) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى مهربان اى رفيق اى نگهدارنده اى احاطه دار بر همه اى توانا اى فرياد رس اى عزت بخش اى خوار كننده اى آغازنده اى بازگرداننده
(74) يا مَنْ هُوَ اَحَدٌ بِلا ضِدٍّ، يا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ، يا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَيْبٍ، يا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا كَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ قاضٍ بِلا حَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزيرٍ، يا مَنْ هُوَ عَزيزٌ بِلا ذُلٍّ، يا مَنْ هُوَ غَنِىٌّ بِلا فَقْرٍ، يا مَنْ هُوَ مَلِكٌ بِلا عَزْلٍ، يا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبيهٍ
(74) اى يكتاى بى ضد اى كه او يگانه اى است كه مانند ندارد اى كه او بى نيازى است بى عيب اى كه او تنهايى است و چگونگى ندارد اى كه او حاكمى است كه ستم در حكمش نيست اى كه او پروردگارى است بدون وزير اى كه او عزيزى است بى ذلت اى كه او دارايى است كه ندارى ندارد اى كه او پادشاهى است كه معزول نشود اى كه او توصيف شده اى است بى شبيه
(75) يا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرينَ، يا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرينَ، يا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحامِدينَ، يا مَنْ طاعَتُهُ نَجاةٌ لِلْمُطيعينَ، يا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبينَ، يا مَنْ سَبيلُهُ واضِحٌ لِلْمُنيبينَ، يا مَنْ اياتُهُ بُرْهانٌ لِلنَّاظِرينَ، يا مَنْ كِتابُهُ تَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقينَ، يا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّآئِعينَ وَالْعاصينَ، يا مَنْ رَحْمَتُهُ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ
(75) اى كه ذكر او موجب شرافت ذكركنندگان او است اى كه سپاسگزاريش مايه سعادت سپاسگزاران است اى كه ستايشش عزتى است براى ستايش كنندگان اى كه طاعتش وسيله نجات مطيعان است اى كه دَرِ رحمتش باز است به روى رحمت خواهان اى كه راه بسوى او آشكار است براى بازآمدگان اى كه آيات و نشانه هايش دليل روشنى است براى بينندگان اى كه كتابش سبب پند و تنبيه است براى پرهيزكاران اى كه روزى او همگانى است براى فرمانبرداران و نافرمانان اى كه رحمتش نزديك است به نيكوكاران
(76) يا مَنْ تَبارَكَ اسْمُهُ، يا مَنْ تَعالى جَدُّهُ، يا مَنْ لا اِلهَ غَيْرُهُ، يا مَنْ جَلَّ ثَنآئُهُ، يا مَنْ تَقَدَّسَتَ اَسْمآئُهُ، يا مَنْ يَدُومُ بَقآئُهُ، يا مَنِ الْعَظَمَةُ بَهآئُهُ، يا مَنِ الْكِبْرِيآءُ رِدآئُهُ، يا مَنْ لا تُحْصى الائُهُ، يا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمآئُهُ
(76) اى كه نامش بزرگ است اى كه اقبال او بلند است اى كه معبودى جز او نيست اى كه برجسته است ثنا و مدحش اى كه پاكيزه است نامهايش اى كه بقايش هميشگى است اى كه عظمت جلوه او است اى كه بزرگى در بر او است اى كه نيكيهايش به حساب درنيايد اى كه نعمتهايش شماره نشود
(77) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُعينُ يا اَمينُ، يا مُبينُ يا مَتينُ، يا مَكينُ يا رَشيدُ، يا حَميدُ يا مَجيدُ، يا شَديدُ يا شَهيدُ
(77) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى ياور اى امان بخش اى آشكار كننده اى استوار و ثابت اى پابرجا اى راهنما اى ستوده اى گرامى اى سخت نيرو اى گواه
(78) يا ذَاالْعَرْشِ الْمَجيدِ، يا ذَا الْقَوْلِ السَّديدِ، يا ذَاالْفِعْلِ الرَّشيدِ، يا ذَاالْبَطْشِ الشَّديدِ، يا ذَاالْوَعْدِ وَالْوَعيدِ، يا مَنْ هُوَ الْوَلِىُّ الْحَميدُ، يا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ، يا مَنْ هُوَ قَريبٌ غَيْرُ بَعيدٍ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّشَىْ ءٍ شَهيدٌ، يا مَنْ هُوَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ
(78) اى صاحب عرش با شوكت اى صاحب گفتار محكم اى صاحب كار مستحكم اى صاحب حمله سخت اى صاحب نويد و تهديد اى كه او است صاحب اختيارى ستوده اى كه او است كننده هر چه را خواهد اى كه او است نزديكى كه دورى ندارد اى كه او بر هر چيز گواه باشد اى كه او ستمكار بر بندگان نيست
(79) يا مَنْ لا شَريكَ لَهُ وَلا وَزيرَ، يا مَنْ لا شَبيهَ لَهُ وَلا نَظيرَ، يا خالِقَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ الْمُنيرِ، يا مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقيرِ، يا رازِقَ الْطِّفْلِ الصَّغيرِ، يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ، يا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسيرِ، يا عِصْمَةَ الْخآئِفِ الْمُسْتَجيرِ، يا مَنْ هُوَ بِعِبادِهِ خَبيرٌ بَصيرٌ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٌ
(79) اى كه برايش شريك و وزيرى نيست اى كه برايش شبيه و نظيرى نيست اى آفريننده مهر و ماه تابنده اى بى نياز كننده بينواى درمانده اى روزى ده كودك خردسال اى مهرورز پير كهن سال اى جوش ده استخوان شكسته اى نگهدار ترسان پناهنده اى كه به حال بندگانش خبير و بينا است اى كه او بر هر چيز قادر و تواناست
(80) يا ذَاالْجُودِ وَالنِّعَمِ، يا ذَاالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ، يا خالِقَ اللَّوْحِ وَالْقَلَمِ، يا بارِئَ الذَّرِّ وَالنَّسَمِ، يا ذَاالْبَأْسِ وَالنِّقَمِ، يا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، يا كاشِفَ الضُّرِّ وَالْأَلَمِ، يا عالِمَ السِّرِّ وَالْهِمَمِ، يا رَبَّ الْبَيْتِ وَالْحَرَمِ، يا مَنْ خَلَقَ الْأَشيآءَ مِنَ الْعَدَمِ
(80) اى صاحب جود و نعمت اى صاحب بخشش و بزرگوارى اى آفريننده لوح و قلم اى پديد آرنده ذرات و انسان اى داراى عذاب و انتقام اى الهام بخش عرب و عجم اى برطرف كننده رنج و الم اى داناى راز و قصدهاى نهان اى پروردگار كعبه و حرم اى كه آفريدى موجودات را از نيستى و عدم
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:56
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(71) يا مَنْ لَهُ ذِكْرٌ لا يُنْسى ، يا مَنْ لَهُ نُورٌ لا يُطْفى ، يا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ، يا مَنْ لَهُ مُلْكٌ لا يَزُولُ، يا مَنْ لَهُ ثَنآءٌ لا يُحْصى ، يا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا يُكَيَّفُ، يا مَنْ لَهُ كَمالٌ لا يُدْرَكُ، يا مَنْ لَهُ قَضآءٌ لا يُرَدُّ، يا مَنْ لَهُ صِفاتٌ لا تُبَدَّلُ، يا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَيَّرُ
(71) اى كه يادش فراموش نشدنى است اى كه نورش خاموش نشدنى است اى كه نعمتهايش بشمار درنيايد اى كه فرمانروائيش زوال نپذيرد اى كه مدح و ثنايش نتوان شمردن اى كه چگونگى بزرگى و جلالتش نتوان گفتن اى كه كمالش قابل درك نباشد اى كه فرمان قضايش بازگشت ندارد اى كه صفاتش تبديل نپذيرد اى كه اوصافش تغيير نكند
(72) يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا مالِكَ يَوْمِ الدّينِ، يا غايَةَ الطَّالِبينَ، يا ظَهْرَ اللاَّجينَ، يا مُدْرِكَ الْهارِبينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الصَّابِرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ التَّوَّابينَ، يا مَنْ يُحِبُ الْمُتَطَهِّرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ، يا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ
(72) اى پروردگار جهانيان اى فرمانرواى روز جزا اى مقصد نهايى جويندگان اى پشت و پناه پناهندگان اى دريابنده گريختگان اى كه دوست دارد شكيبايان را اى كه دوست دارد توبه كاران را اى كه دوست دارد پاكيزگان را اى كه دوست دارد نيكوكاران را اى كه داناتر است به راه يافتگان
(73) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا شَفيقُ يا رَفيقُ، يا حَفيظُ يا مُحيطُ، يا مُقيتُ يا مُغيثُ، يا مُعِزُّ يا مُذِلُّ، يا مُبْدِئُ يا مُعيدُ
(73) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى مهربان اى رفيق اى نگهدارنده اى احاطه دار بر همه اى توانا اى فرياد رس اى عزت بخش اى خوار كننده اى آغازنده اى بازگرداننده
(74) يا مَنْ هُوَ اَحَدٌ بِلا ضِدٍّ، يا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ، يا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَيْبٍ، يا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا كَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ قاضٍ بِلا حَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزيرٍ، يا مَنْ هُوَ عَزيزٌ بِلا ذُلٍّ، يا مَنْ هُوَ غَنِىٌّ بِلا فَقْرٍ، يا مَنْ هُوَ مَلِكٌ بِلا عَزْلٍ، يا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبيهٍ
(74) اى يكتاى بى ضد اى كه او يگانه اى است كه مانند ندارد اى كه او بى نيازى است بى عيب اى كه او تنهايى است و چگونگى ندارد اى كه او حاكمى است كه ستم در حكمش نيست اى كه او پروردگارى است بدون وزير اى كه او عزيزى است بى ذلت اى كه او دارايى است كه ندارى ندارد اى كه او پادشاهى است كه معزول نشود اى كه او توصيف شده اى است بى شبيه
(75) يا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرينَ، يا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرينَ، يا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحامِدينَ، يا مَنْ طاعَتُهُ نَجاةٌ لِلْمُطيعينَ، يا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبينَ، يا مَنْ سَبيلُهُ واضِحٌ لِلْمُنيبينَ، يا مَنْ اياتُهُ بُرْهانٌ لِلنَّاظِرينَ، يا مَنْ كِتابُهُ تَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقينَ، يا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّآئِعينَ وَالْعاصينَ، يا مَنْ رَحْمَتُهُ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ
(75) اى كه ذكر او موجب شرافت ذكركنندگان او است اى كه سپاسگزاريش مايه سعادت سپاسگزاران است اى كه ستايشش عزتى است براى ستايش كنندگان اى كه طاعتش وسيله نجات مطيعان است اى كه دَرِ رحمتش باز است به روى رحمت خواهان اى كه راه بسوى او آشكار است براى بازآمدگان اى كه آيات و نشانه هايش دليل روشنى است براى بينندگان اى كه كتابش سبب پند و تنبيه است براى پرهيزكاران اى كه روزى او همگانى است براى فرمانبرداران و نافرمانان اى كه رحمتش نزديك است به نيكوكاران
(76) يا مَنْ تَبارَكَ اسْمُهُ، يا مَنْ تَعالى جَدُّهُ، يا مَنْ لا اِلهَ غَيْرُهُ، يا مَنْ جَلَّ ثَنآئُهُ، يا مَنْ تَقَدَّسَتَ اَسْمآئُهُ، يا مَنْ يَدُومُ بَقآئُهُ، يا مَنِ الْعَظَمَةُ بَهآئُهُ، يا مَنِ الْكِبْرِيآءُ رِدآئُهُ، يا مَنْ لا تُحْصى الائُهُ، يا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمآئُهُ
(76) اى كه نامش بزرگ است اى كه اقبال او بلند است اى كه معبودى جز او نيست اى كه برجسته است ثنا و مدحش اى كه پاكيزه است نامهايش اى كه بقايش هميشگى است اى كه عظمت جلوه او است اى كه بزرگى در بر او است اى كه نيكيهايش به حساب درنيايد اى كه نعمتهايش شماره نشود
(77) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُعينُ يا اَمينُ، يا مُبينُ يا مَتينُ، يا مَكينُ يا رَشيدُ، يا حَميدُ يا مَجيدُ، يا شَديدُ يا شَهيدُ
(77) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى ياور اى امان بخش اى آشكار كننده اى استوار و ثابت اى پابرجا اى راهنما اى ستوده اى گرامى اى سخت نيرو اى گواه
(78) يا ذَاالْعَرْشِ الْمَجيدِ، يا ذَا الْقَوْلِ السَّديدِ، يا ذَاالْفِعْلِ الرَّشيدِ، يا ذَاالْبَطْشِ الشَّديدِ، يا ذَاالْوَعْدِ وَالْوَعيدِ، يا مَنْ هُوَ الْوَلِىُّ الْحَميدُ، يا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ، يا مَنْ هُوَ قَريبٌ غَيْرُ بَعيدٍ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّشَىْ ءٍ شَهيدٌ، يا مَنْ هُوَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ
(78) اى صاحب عرش با شوكت اى صاحب گفتار محكم اى صاحب كار مستحكم اى صاحب حمله سخت اى صاحب نويد و تهديد اى كه او است صاحب اختيارى ستوده اى كه او است كننده هر چه را خواهد اى كه او است نزديكى كه دورى ندارد اى كه او بر هر چيز گواه باشد اى كه او ستمكار بر بندگان نيست
(79) يا مَنْ لا شَريكَ لَهُ وَلا وَزيرَ، يا مَنْ لا شَبيهَ لَهُ وَلا نَظيرَ، يا خالِقَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ الْمُنيرِ، يا مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقيرِ، يا رازِقَ الْطِّفْلِ الصَّغيرِ، يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ، يا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسيرِ، يا عِصْمَةَ الْخآئِفِ الْمُسْتَجيرِ، يا مَنْ هُوَ بِعِبادِهِ خَبيرٌ بَصيرٌ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٌ
(79) اى كه برايش شريك و وزيرى نيست اى كه برايش شبيه و نظيرى نيست اى آفريننده مهر و ماه تابنده اى بى نياز كننده بينواى درمانده اى روزى ده كودك خردسال اى مهرورز پير كهن سال اى جوش ده استخوان شكسته اى نگهدار ترسان پناهنده اى كه به حال بندگانش خبير و بينا است اى كه او بر هر چيز قادر و تواناست
(80) يا ذَاالْجُودِ وَالنِّعَمِ، يا ذَاالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ، يا خالِقَ اللَّوْحِ وَالْقَلَمِ، يا بارِئَ الذَّرِّ وَالنَّسَمِ، يا ذَاالْبَأْسِ وَالنِّقَمِ، يا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، يا كاشِفَ الضُّرِّ وَالْأَلَمِ، يا عالِمَ السِّرِّ وَالْهِمَمِ، يا رَبَّ الْبَيْتِ وَالْحَرَمِ، يا مَنْ خَلَقَ الْأَشيآءَ مِنَ الْعَدَمِ
(80) اى صاحب جود و نعمت اى صاحب بخشش و بزرگوارى اى آفريننده لوح و قلم اى پديد آرنده ذرات و انسان اى داراى عذاب و انتقام اى الهام بخش عرب و عجم اى برطرف كننده رنج و الم اى داناى راز و قصدهاى نهان اى پروردگار كعبه و حرم اى كه آفريدى موجودات را از نيستى و عدم
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:56
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(71) يا مَنْ لَهُ ذِكْرٌ لا يُنْسى ، يا مَنْ لَهُ نُورٌ لا يُطْفى ، يا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ، يا مَنْ لَهُ مُلْكٌ لا يَزُولُ، يا مَنْ لَهُ ثَنآءٌ لا يُحْصى ، يا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا يُكَيَّفُ، يا مَنْ لَهُ كَمالٌ لا يُدْرَكُ، يا مَنْ لَهُ قَضآءٌ لا يُرَدُّ، يا مَنْ لَهُ صِفاتٌ لا تُبَدَّلُ، يا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَيَّرُ
(71) اى كه يادش فراموش نشدنى است اى كه نورش خاموش نشدنى است اى كه نعمتهايش بشمار درنيايد اى كه فرمانروائيش زوال نپذيرد اى كه مدح و ثنايش نتوان شمردن اى كه چگونگى بزرگى و جلالتش نتوان گفتن اى كه كمالش قابل درك نباشد اى كه فرمان قضايش بازگشت ندارد اى كه صفاتش تبديل نپذيرد اى كه اوصافش تغيير نكند
(72) يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا مالِكَ يَوْمِ الدّينِ، يا غايَةَ الطَّالِبينَ، يا ظَهْرَ اللاَّجينَ، يا مُدْرِكَ الْهارِبينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الصَّابِرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ التَّوَّابينَ، يا مَنْ يُحِبُ الْمُتَطَهِّرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ، يا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ
(72) اى پروردگار جهانيان اى فرمانرواى روز جزا اى مقصد نهايى جويندگان اى پشت و پناه پناهندگان اى دريابنده گريختگان اى كه دوست دارد شكيبايان را اى كه دوست دارد توبه كاران را اى كه دوست دارد پاكيزگان را اى كه دوست دارد نيكوكاران را اى كه داناتر است به راه يافتگان
(73) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا شَفيقُ يا رَفيقُ، يا حَفيظُ يا مُحيطُ، يا مُقيتُ يا مُغيثُ، يا مُعِزُّ يا مُذِلُّ، يا مُبْدِئُ يا مُعيدُ
(73) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى مهربان اى رفيق اى نگهدارنده اى احاطه دار بر همه اى توانا اى فرياد رس اى عزت بخش اى خوار كننده اى آغازنده اى بازگرداننده
(74) يا مَنْ هُوَ اَحَدٌ بِلا ضِدٍّ، يا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ، يا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَيْبٍ، يا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا كَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ قاضٍ بِلا حَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزيرٍ، يا مَنْ هُوَ عَزيزٌ بِلا ذُلٍّ، يا مَنْ هُوَ غَنِىٌّ بِلا فَقْرٍ، يا مَنْ هُوَ مَلِكٌ بِلا عَزْلٍ، يا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبيهٍ
(74) اى يكتاى بى ضد اى كه او يگانه اى است كه مانند ندارد اى كه او بى نيازى است بى عيب اى كه او تنهايى است و چگونگى ندارد اى كه او حاكمى است كه ستم در حكمش نيست اى كه او پروردگارى است بدون وزير اى كه او عزيزى است بى ذلت اى كه او دارايى است كه ندارى ندارد اى كه او پادشاهى است كه معزول نشود اى كه او توصيف شده اى است بى شبيه
(75) يا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرينَ، يا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرينَ، يا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحامِدينَ، يا مَنْ طاعَتُهُ نَجاةٌ لِلْمُطيعينَ، يا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبينَ، يا مَنْ سَبيلُهُ واضِحٌ لِلْمُنيبينَ، يا مَنْ اياتُهُ بُرْهانٌ لِلنَّاظِرينَ، يا مَنْ كِتابُهُ تَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقينَ، يا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّآئِعينَ وَالْعاصينَ، يا مَنْ رَحْمَتُهُ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ
(75) اى كه ذكر او موجب شرافت ذكركنندگان او است اى كه سپاسگزاريش مايه سعادت سپاسگزاران است اى كه ستايشش عزتى است براى ستايش كنندگان اى كه طاعتش وسيله نجات مطيعان است اى كه دَرِ رحمتش باز است به روى رحمت خواهان اى كه راه بسوى او آشكار است براى بازآمدگان اى كه آيات و نشانه هايش دليل روشنى است براى بينندگان اى كه كتابش سبب پند و تنبيه است براى پرهيزكاران اى كه روزى او همگانى است براى فرمانبرداران و نافرمانان اى كه رحمتش نزديك است به نيكوكاران
(76) يا مَنْ تَبارَكَ اسْمُهُ، يا مَنْ تَعالى جَدُّهُ، يا مَنْ لا اِلهَ غَيْرُهُ، يا مَنْ جَلَّ ثَنآئُهُ، يا مَنْ تَقَدَّسَتَ اَسْمآئُهُ، يا مَنْ يَدُومُ بَقآئُهُ، يا مَنِ الْعَظَمَةُ بَهآئُهُ، يا مَنِ الْكِبْرِيآءُ رِدآئُهُ، يا مَنْ لا تُحْصى الائُهُ، يا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمآئُهُ
(76) اى كه نامش بزرگ است اى كه اقبال او بلند است اى كه معبودى جز او نيست اى كه برجسته است ثنا و مدحش اى كه پاكيزه است نامهايش اى كه بقايش هميشگى است اى كه عظمت جلوه او است اى كه بزرگى در بر او است اى كه نيكيهايش به حساب درنيايد اى كه نعمتهايش شماره نشود
(77) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُعينُ يا اَمينُ، يا مُبينُ يا مَتينُ، يا مَكينُ يا رَشيدُ، يا حَميدُ يا مَجيدُ، يا شَديدُ يا شَهيدُ
(77) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى ياور اى امان بخش اى آشكار كننده اى استوار و ثابت اى پابرجا اى راهنما اى ستوده اى گرامى اى سخت نيرو اى گواه
(78) يا ذَاالْعَرْشِ الْمَجيدِ، يا ذَا الْقَوْلِ السَّديدِ، يا ذَاالْفِعْلِ الرَّشيدِ، يا ذَاالْبَطْشِ الشَّديدِ، يا ذَاالْوَعْدِ وَالْوَعيدِ، يا مَنْ هُوَ الْوَلِىُّ الْحَميدُ، يا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ، يا مَنْ هُوَ قَريبٌ غَيْرُ بَعيدٍ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّشَىْ ءٍ شَهيدٌ، يا مَنْ هُوَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ
(78) اى صاحب عرش با شوكت اى صاحب گفتار محكم اى صاحب كار مستحكم اى صاحب حمله سخت اى صاحب نويد و تهديد اى كه او است صاحب اختيارى ستوده اى كه او است كننده هر چه را خواهد اى كه او است نزديكى كه دورى ندارد اى كه او بر هر چيز گواه باشد اى كه او ستمكار بر بندگان نيست
(79) يا مَنْ لا شَريكَ لَهُ وَلا وَزيرَ، يا مَنْ لا شَبيهَ لَهُ وَلا نَظيرَ، يا خالِقَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ الْمُنيرِ، يا مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقيرِ، يا رازِقَ الْطِّفْلِ الصَّغيرِ، يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ، يا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسيرِ، يا عِصْمَةَ الْخآئِفِ الْمُسْتَجيرِ، يا مَنْ هُوَ بِعِبادِهِ خَبيرٌ بَصيرٌ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٌ
(79) اى كه برايش شريك و وزيرى نيست اى كه برايش شبيه و نظيرى نيست اى آفريننده مهر و ماه تابنده اى بى نياز كننده بينواى درمانده اى روزى ده كودك خردسال اى مهرورز پير كهن سال اى جوش ده استخوان شكسته اى نگهدار ترسان پناهنده اى كه به حال بندگانش خبير و بينا است اى كه او بر هر چيز قادر و تواناست
(80) يا ذَاالْجُودِ وَالنِّعَمِ، يا ذَاالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ، يا خالِقَ اللَّوْحِ وَالْقَلَمِ، يا بارِئَ الذَّرِّ وَالنَّسَمِ، يا ذَاالْبَأْسِ وَالنِّقَمِ، يا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، يا كاشِفَ الضُّرِّ وَالْأَلَمِ، يا عالِمَ السِّرِّ وَالْهِمَمِ، يا رَبَّ الْبَيْتِ وَالْحَرَمِ، يا مَنْ خَلَقَ الْأَشيآءَ مِنَ الْعَدَمِ
(80) اى صاحب جود و نعمت اى صاحب بخشش و بزرگوارى اى آفريننده لوح و قلم اى پديد آرنده ذرات و انسان اى داراى عذاب و انتقام اى الهام بخش عرب و عجم اى برطرف كننده رنج و الم اى داناى راز و قصدهاى نهان اى پروردگار كعبه و حرم اى كه آفريدى موجودات را از نيستى و عدم
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:56
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(71) يا مَنْ لَهُ ذِكْرٌ لا يُنْسى ، يا مَنْ لَهُ نُورٌ لا يُطْفى ، يا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ، يا مَنْ لَهُ مُلْكٌ لا يَزُولُ، يا مَنْ لَهُ ثَنآءٌ لا يُحْصى ، يا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا يُكَيَّفُ، يا مَنْ لَهُ كَمالٌ لا يُدْرَكُ، يا مَنْ لَهُ قَضآءٌ لا يُرَدُّ، يا مَنْ لَهُ صِفاتٌ لا تُبَدَّلُ، يا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَيَّرُ
(71) اى كه يادش فراموش نشدنى است اى كه نورش خاموش نشدنى است اى كه نعمتهايش بشمار درنيايد اى كه فرمانروائيش زوال نپذيرد اى كه مدح و ثنايش نتوان شمردن اى كه چگونگى بزرگى و جلالتش نتوان گفتن اى كه كمالش قابل درك نباشد اى كه فرمان قضايش بازگشت ندارد اى كه صفاتش تبديل نپذيرد اى كه اوصافش تغيير نكند
(72) يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا مالِكَ يَوْمِ الدّينِ، يا غايَةَ الطَّالِبينَ، يا ظَهْرَ اللاَّجينَ، يا مُدْرِكَ الْهارِبينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الصَّابِرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ التَّوَّابينَ، يا مَنْ يُحِبُ الْمُتَطَهِّرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ، يا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ
(72) اى پروردگار جهانيان اى فرمانرواى روز جزا اى مقصد نهايى جويندگان اى پشت و پناه پناهندگان اى دريابنده گريختگان اى كه دوست دارد شكيبايان را اى كه دوست دارد توبه كاران را اى كه دوست دارد پاكيزگان را اى كه دوست دارد نيكوكاران را اى كه داناتر است به راه يافتگان
(73) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا شَفيقُ يا رَفيقُ، يا حَفيظُ يا مُحيطُ، يا مُقيتُ يا مُغيثُ، يا مُعِزُّ يا مُذِلُّ، يا مُبْدِئُ يا مُعيدُ
(73) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى مهربان اى رفيق اى نگهدارنده اى احاطه دار بر همه اى توانا اى فرياد رس اى عزت بخش اى خوار كننده اى آغازنده اى بازگرداننده
(74) يا مَنْ هُوَ اَحَدٌ بِلا ضِدٍّ، يا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ، يا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَيْبٍ، يا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا كَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ قاضٍ بِلا حَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزيرٍ، يا مَنْ هُوَ عَزيزٌ بِلا ذُلٍّ، يا مَنْ هُوَ غَنِىٌّ بِلا فَقْرٍ، يا مَنْ هُوَ مَلِكٌ بِلا عَزْلٍ، يا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبيهٍ
(74) اى يكتاى بى ضد اى كه او يگانه اى است كه مانند ندارد اى كه او بى نيازى است بى عيب اى كه او تنهايى است و چگونگى ندارد اى كه او حاكمى است كه ستم در حكمش نيست اى كه او پروردگارى است بدون وزير اى كه او عزيزى است بى ذلت اى كه او دارايى است كه ندارى ندارد اى كه او پادشاهى است كه معزول نشود اى كه او توصيف شده اى است بى شبيه
(75) يا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرينَ، يا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرينَ، يا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحامِدينَ، يا مَنْ طاعَتُهُ نَجاةٌ لِلْمُطيعينَ، يا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبينَ، يا مَنْ سَبيلُهُ واضِحٌ لِلْمُنيبينَ، يا مَنْ اياتُهُ بُرْهانٌ لِلنَّاظِرينَ، يا مَنْ كِتابُهُ تَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقينَ، يا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّآئِعينَ وَالْعاصينَ، يا مَنْ رَحْمَتُهُ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ
(75) اى كه ذكر او موجب شرافت ذكركنندگان او است اى كه سپاسگزاريش مايه سعادت سپاسگزاران است اى كه ستايشش عزتى است براى ستايش كنندگان اى كه طاعتش وسيله نجات مطيعان است اى كه دَرِ رحمتش باز است به روى رحمت خواهان اى كه راه بسوى او آشكار است براى بازآمدگان اى كه آيات و نشانه هايش دليل روشنى است براى بينندگان اى كه كتابش سبب پند و تنبيه است براى پرهيزكاران اى كه روزى او همگانى است براى فرمانبرداران و نافرمانان اى كه رحمتش نزديك است به نيكوكاران
(76) يا مَنْ تَبارَكَ اسْمُهُ، يا مَنْ تَعالى جَدُّهُ، يا مَنْ لا اِلهَ غَيْرُهُ، يا مَنْ جَلَّ ثَنآئُهُ، يا مَنْ تَقَدَّسَتَ اَسْمآئُهُ، يا مَنْ يَدُومُ بَقآئُهُ، يا مَنِ الْعَظَمَةُ بَهآئُهُ، يا مَنِ الْكِبْرِيآءُ رِدآئُهُ، يا مَنْ لا تُحْصى الائُهُ، يا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمآئُهُ
(76) اى كه نامش بزرگ است اى كه اقبال او بلند است اى كه معبودى جز او نيست اى كه برجسته است ثنا و مدحش اى كه پاكيزه است نامهايش اى كه بقايش هميشگى است اى كه عظمت جلوه او است اى كه بزرگى در بر او است اى كه نيكيهايش به حساب درنيايد اى كه نعمتهايش شماره نشود
(77) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُعينُ يا اَمينُ، يا مُبينُ يا مَتينُ، يا مَكينُ يا رَشيدُ، يا حَميدُ يا مَجيدُ، يا شَديدُ يا شَهيدُ
(77) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى ياور اى امان بخش اى آشكار كننده اى استوار و ثابت اى پابرجا اى راهنما اى ستوده اى گرامى اى سخت نيرو اى گواه
(78) يا ذَاالْعَرْشِ الْمَجيدِ، يا ذَا الْقَوْلِ السَّديدِ، يا ذَاالْفِعْلِ الرَّشيدِ، يا ذَاالْبَطْشِ الشَّديدِ، يا ذَاالْوَعْدِ وَالْوَعيدِ، يا مَنْ هُوَ الْوَلِىُّ الْحَميدُ، يا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ، يا مَنْ هُوَ قَريبٌ غَيْرُ بَعيدٍ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّشَىْ ءٍ شَهيدٌ، يا مَنْ هُوَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ
(78) اى صاحب عرش با شوكت اى صاحب گفتار محكم اى صاحب كار مستحكم اى صاحب حمله سخت اى صاحب نويد و تهديد اى كه او است صاحب اختيارى ستوده اى كه او است كننده هر چه را خواهد اى كه او است نزديكى كه دورى ندارد اى كه او بر هر چيز گواه باشد اى كه او ستمكار بر بندگان نيست
(79) يا مَنْ لا شَريكَ لَهُ وَلا وَزيرَ، يا مَنْ لا شَبيهَ لَهُ وَلا نَظيرَ، يا خالِقَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ الْمُنيرِ، يا مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقيرِ، يا رازِقَ الْطِّفْلِ الصَّغيرِ، يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ، يا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسيرِ، يا عِصْمَةَ الْخآئِفِ الْمُسْتَجيرِ، يا مَنْ هُوَ بِعِبادِهِ خَبيرٌ بَصيرٌ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٌ
(79) اى كه برايش شريك و وزيرى نيست اى كه برايش شبيه و نظيرى نيست اى آفريننده مهر و ماه تابنده اى بى نياز كننده بينواى درمانده اى روزى ده كودك خردسال اى مهرورز پير كهن سال اى جوش ده استخوان شكسته اى نگهدار ترسان پناهنده اى كه به حال بندگانش خبير و بينا است اى كه او بر هر چيز قادر و تواناست
(80) يا ذَاالْجُودِ وَالنِّعَمِ، يا ذَاالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ، يا خالِقَ اللَّوْحِ وَالْقَلَمِ، يا بارِئَ الذَّرِّ وَالنَّسَمِ، يا ذَاالْبَأْسِ وَالنِّقَمِ، يا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، يا كاشِفَ الضُّرِّ وَالْأَلَمِ، يا عالِمَ السِّرِّ وَالْهِمَمِ، يا رَبَّ الْبَيْتِ وَالْحَرَمِ، يا مَنْ خَلَقَ الْأَشيآءَ مِنَ الْعَدَمِ
(80) اى صاحب جود و نعمت اى صاحب بخشش و بزرگوارى اى آفريننده لوح و قلم اى پديد آرنده ذرات و انسان اى داراى عذاب و انتقام اى الهام بخش عرب و عجم اى برطرف كننده رنج و الم اى داناى راز و قصدهاى نهان اى پروردگار كعبه و حرم اى كه آفريدى موجودات را از نيستى و عدم
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:56
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(71) يا مَنْ لَهُ ذِكْرٌ لا يُنْسى ، يا مَنْ لَهُ نُورٌ لا يُطْفى ، يا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ، يا مَنْ لَهُ مُلْكٌ لا يَزُولُ، يا مَنْ لَهُ ثَنآءٌ لا يُحْصى ، يا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا يُكَيَّفُ، يا مَنْ لَهُ كَمالٌ لا يُدْرَكُ، يا مَنْ لَهُ قَضآءٌ لا يُرَدُّ، يا مَنْ لَهُ صِفاتٌ لا تُبَدَّلُ، يا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَيَّرُ
(71) اى كه يادش فراموش نشدنى است اى كه نورش خاموش نشدنى است اى كه نعمتهايش بشمار درنيايد اى كه فرمانروائيش زوال نپذيرد اى كه مدح و ثنايش نتوان شمردن اى كه چگونگى بزرگى و جلالتش نتوان گفتن اى كه كمالش قابل درك نباشد اى كه فرمان قضايش بازگشت ندارد اى كه صفاتش تبديل نپذيرد اى كه اوصافش تغيير نكند
(72) يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا مالِكَ يَوْمِ الدّينِ، يا غايَةَ الطَّالِبينَ، يا ظَهْرَ اللاَّجينَ، يا مُدْرِكَ الْهارِبينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الصَّابِرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ التَّوَّابينَ، يا مَنْ يُحِبُ الْمُتَطَهِّرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ، يا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ
(72) اى پروردگار جهانيان اى فرمانرواى روز جزا اى مقصد نهايى جويندگان اى پشت و پناه پناهندگان اى دريابنده گريختگان اى كه دوست دارد شكيبايان را اى كه دوست دارد توبه كاران را اى كه دوست دارد پاكيزگان را اى كه دوست دارد نيكوكاران را اى كه داناتر است به راه يافتگان
(73) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا شَفيقُ يا رَفيقُ، يا حَفيظُ يا مُحيطُ، يا مُقيتُ يا مُغيثُ، يا مُعِزُّ يا مُذِلُّ، يا مُبْدِئُ يا مُعيدُ
(73) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى مهربان اى رفيق اى نگهدارنده اى احاطه دار بر همه اى توانا اى فرياد رس اى عزت بخش اى خوار كننده اى آغازنده اى بازگرداننده
(74) يا مَنْ هُوَ اَحَدٌ بِلا ضِدٍّ، يا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ، يا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَيْبٍ، يا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا كَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ قاضٍ بِلا حَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزيرٍ، يا مَنْ هُوَ عَزيزٌ بِلا ذُلٍّ، يا مَنْ هُوَ غَنِىٌّ بِلا فَقْرٍ، يا مَنْ هُوَ مَلِكٌ بِلا عَزْلٍ، يا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبيهٍ
(74) اى يكتاى بى ضد اى كه او يگانه اى است كه مانند ندارد اى كه او بى نيازى است بى عيب اى كه او تنهايى است و چگونگى ندارد اى كه او حاكمى است كه ستم در حكمش نيست اى كه او پروردگارى است بدون وزير اى كه او عزيزى است بى ذلت اى كه او دارايى است كه ندارى ندارد اى كه او پادشاهى است كه معزول نشود اى كه او توصيف شده اى است بى شبيه
(75) يا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرينَ، يا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرينَ، يا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحامِدينَ، يا مَنْ طاعَتُهُ نَجاةٌ لِلْمُطيعينَ، يا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبينَ، يا مَنْ سَبيلُهُ واضِحٌ لِلْمُنيبينَ، يا مَنْ اياتُهُ بُرْهانٌ لِلنَّاظِرينَ، يا مَنْ كِتابُهُ تَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقينَ، يا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّآئِعينَ وَالْعاصينَ، يا مَنْ رَحْمَتُهُ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ
(75) اى كه ذكر او موجب شرافت ذكركنندگان او است اى كه سپاسگزاريش مايه سعادت سپاسگزاران است اى كه ستايشش عزتى است براى ستايش كنندگان اى كه طاعتش وسيله نجات مطيعان است اى كه دَرِ رحمتش باز است به روى رحمت خواهان اى كه راه بسوى او آشكار است براى بازآمدگان اى كه آيات و نشانه هايش دليل روشنى است براى بينندگان اى كه كتابش سبب پند و تنبيه است براى پرهيزكاران اى كه روزى او همگانى است براى فرمانبرداران و نافرمانان اى كه رحمتش نزديك است به نيكوكاران
(76) يا مَنْ تَبارَكَ اسْمُهُ، يا مَنْ تَعالى جَدُّهُ، يا مَنْ لا اِلهَ غَيْرُهُ، يا مَنْ جَلَّ ثَنآئُهُ، يا مَنْ تَقَدَّسَتَ اَسْمآئُهُ، يا مَنْ يَدُومُ بَقآئُهُ، يا مَنِ الْعَظَمَةُ بَهآئُهُ، يا مَنِ الْكِبْرِيآءُ رِدآئُهُ، يا مَنْ لا تُحْصى الائُهُ، يا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمآئُهُ
(76) اى كه نامش بزرگ است اى كه اقبال او بلند است اى كه معبودى جز او نيست اى كه برجسته است ثنا و مدحش اى كه پاكيزه است نامهايش اى كه بقايش هميشگى است اى كه عظمت جلوه او است اى كه بزرگى در بر او است اى كه نيكيهايش به حساب درنيايد اى كه نعمتهايش شماره نشود
(77) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُعينُ يا اَمينُ، يا مُبينُ يا مَتينُ، يا مَكينُ يا رَشيدُ، يا حَميدُ يا مَجيدُ، يا شَديدُ يا شَهيدُ
(77) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى ياور اى امان بخش اى آشكار كننده اى استوار و ثابت اى پابرجا اى راهنما اى ستوده اى گرامى اى سخت نيرو اى گواه
(78) يا ذَاالْعَرْشِ الْمَجيدِ، يا ذَا الْقَوْلِ السَّديدِ، يا ذَاالْفِعْلِ الرَّشيدِ، يا ذَاالْبَطْشِ الشَّديدِ، يا ذَاالْوَعْدِ وَالْوَعيدِ، يا مَنْ هُوَ الْوَلِىُّ الْحَميدُ، يا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ، يا مَنْ هُوَ قَريبٌ غَيْرُ بَعيدٍ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّشَىْ ءٍ شَهيدٌ، يا مَنْ هُوَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ
(78) اى صاحب عرش با شوكت اى صاحب گفتار محكم اى صاحب كار مستحكم اى صاحب حمله سخت اى صاحب نويد و تهديد اى كه او است صاحب اختيارى ستوده اى كه او است كننده هر چه را خواهد اى كه او است نزديكى كه دورى ندارد اى كه او بر هر چيز گواه باشد اى كه او ستمكار بر بندگان نيست
(79) يا مَنْ لا شَريكَ لَهُ وَلا وَزيرَ، يا مَنْ لا شَبيهَ لَهُ وَلا نَظيرَ، يا خالِقَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ الْمُنيرِ، يا مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقيرِ، يا رازِقَ الْطِّفْلِ الصَّغيرِ، يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ، يا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسيرِ، يا عِصْمَةَ الْخآئِفِ الْمُسْتَجيرِ، يا مَنْ هُوَ بِعِبادِهِ خَبيرٌ بَصيرٌ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٌ
(79) اى كه برايش شريك و وزيرى نيست اى كه برايش شبيه و نظيرى نيست اى آفريننده مهر و ماه تابنده اى بى نياز كننده بينواى درمانده اى روزى ده كودك خردسال اى مهرورز پير كهن سال اى جوش ده استخوان شكسته اى نگهدار ترسان پناهنده اى كه به حال بندگانش خبير و بينا است اى كه او بر هر چيز قادر و تواناست
(80) يا ذَاالْجُودِ وَالنِّعَمِ، يا ذَاالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ، يا خالِقَ اللَّوْحِ وَالْقَلَمِ، يا بارِئَ الذَّرِّ وَالنَّسَمِ، يا ذَاالْبَأْسِ وَالنِّقَمِ، يا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، يا كاشِفَ الضُّرِّ وَالْأَلَمِ، يا عالِمَ السِّرِّ وَالْهِمَمِ، يا رَبَّ الْبَيْتِ وَالْحَرَمِ، يا مَنْ خَلَقَ الْأَشيآءَ مِنَ الْعَدَمِ
(80) اى صاحب جود و نعمت اى صاحب بخشش و بزرگوارى اى آفريننده لوح و قلم اى پديد آرنده ذرات و انسان اى داراى عذاب و انتقام اى الهام بخش عرب و عجم اى برطرف كننده رنج و الم اى داناى راز و قصدهاى نهان اى پروردگار كعبه و حرم اى كه آفريدى موجودات را از نيستى و عدم
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 21:56
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(71) يا مَنْ لَهُ ذِكْرٌ لا يُنْسى ، يا مَنْ لَهُ نُورٌ لا يُطْفى ، يا مَنْ لَهُ نِعَمٌ لا تُعَدُّ، يا مَنْ لَهُ مُلْكٌ لا يَزُولُ، يا مَنْ لَهُ ثَنآءٌ لا يُحْصى ، يا مَنْ لَهُ جَلالٌ لا يُكَيَّفُ، يا مَنْ لَهُ كَمالٌ لا يُدْرَكُ، يا مَنْ لَهُ قَضآءٌ لا يُرَدُّ، يا مَنْ لَهُ صِفاتٌ لا تُبَدَّلُ، يا مَنْ لَهُ نُعُوتٌ لا تُغَيَّرُ
(71) اى كه يادش فراموش نشدنى است اى كه نورش خاموش نشدنى است اى كه نعمتهايش بشمار درنيايد اى كه فرمانروائيش زوال نپذيرد اى كه مدح و ثنايش نتوان شمردن اى كه چگونگى بزرگى و جلالتش نتوان گفتن اى كه كمالش قابل درك نباشد اى كه فرمان قضايش بازگشت ندارد اى كه صفاتش تبديل نپذيرد اى كه اوصافش تغيير نكند
(72) يا رَبَّ الْعالَمينَ، يا مالِكَ يَوْمِ الدّينِ، يا غايَةَ الطَّالِبينَ، يا ظَهْرَ اللاَّجينَ، يا مُدْرِكَ الْهارِبينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الصَّابِرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ التَّوَّابينَ، يا مَنْ يُحِبُ الْمُتَطَهِّرينَ، يا مَنْ يُحِبُّ الْمُحْسِنينَ، يا مَنْ هُوَ اَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ
(72) اى پروردگار جهانيان اى فرمانرواى روز جزا اى مقصد نهايى جويندگان اى پشت و پناه پناهندگان اى دريابنده گريختگان اى كه دوست دارد شكيبايان را اى كه دوست دارد توبه كاران را اى كه دوست دارد پاكيزگان را اى كه دوست دارد نيكوكاران را اى كه داناتر است به راه يافتگان
(73) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا شَفيقُ يا رَفيقُ، يا حَفيظُ يا مُحيطُ، يا مُقيتُ يا مُغيثُ، يا مُعِزُّ يا مُذِلُّ، يا مُبْدِئُ يا مُعيدُ
(73) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى مهربان اى رفيق اى نگهدارنده اى احاطه دار بر همه اى توانا اى فرياد رس اى عزت بخش اى خوار كننده اى آغازنده اى بازگرداننده
(74) يا مَنْ هُوَ اَحَدٌ بِلا ضِدٍّ، يا مَنْ هُوَ فَرْدٌ بِلا نِدٍّ، يا مَنْ هُوَ صَمَدٌ بِلا عَيْبٍ، يا مَنْ هُوَ وِتْرٌ بِلا كَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ قاضٍ بِلا حَيْفٍ، يا مَنْ هُوَ رَبٌّ بِلا وَزيرٍ، يا مَنْ هُوَ عَزيزٌ بِلا ذُلٍّ، يا مَنْ هُوَ غَنِىٌّ بِلا فَقْرٍ، يا مَنْ هُوَ مَلِكٌ بِلا عَزْلٍ، يا مَنْ هُوَ مَوْصُوفٌ بِلا شَبيهٍ
(74) اى يكتاى بى ضد اى كه او يگانه اى است كه مانند ندارد اى كه او بى نيازى است بى عيب اى كه او تنهايى است و چگونگى ندارد اى كه او حاكمى است كه ستم در حكمش نيست اى كه او پروردگارى است بدون وزير اى كه او عزيزى است بى ذلت اى كه او دارايى است كه ندارى ندارد اى كه او پادشاهى است كه معزول نشود اى كه او توصيف شده اى است بى شبيه
(75) يا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرينَ، يا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرينَ، يا مَنْ حَمْدُهُ عِزٌّ لِلْحامِدينَ، يا مَنْ طاعَتُهُ نَجاةٌ لِلْمُطيعينَ، يا مَنْ بابُهُ مَفْتُوحٌ لِلطَّالِبينَ، يا مَنْ سَبيلُهُ واضِحٌ لِلْمُنيبينَ، يا مَنْ اياتُهُ بُرْهانٌ لِلنَّاظِرينَ، يا مَنْ كِتابُهُ تَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقينَ، يا مَنْ رِزْقُهُ عُمُومٌ لِلطَّآئِعينَ وَالْعاصينَ، يا مَنْ رَحْمَتُهُ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ
(75) اى كه ذكر او موجب شرافت ذكركنندگان او است اى كه سپاسگزاريش مايه سعادت سپاسگزاران است اى كه ستايشش عزتى است براى ستايش كنندگان اى كه طاعتش وسيله نجات مطيعان است اى كه دَرِ رحمتش باز است به روى رحمت خواهان اى كه راه بسوى او آشكار است براى بازآمدگان اى كه آيات و نشانه هايش دليل روشنى است براى بينندگان اى كه كتابش سبب پند و تنبيه است براى پرهيزكاران اى كه روزى او همگانى است براى فرمانبرداران و نافرمانان اى كه رحمتش نزديك است به نيكوكاران
(76) يا مَنْ تَبارَكَ اسْمُهُ، يا مَنْ تَعالى جَدُّهُ، يا مَنْ لا اِلهَ غَيْرُهُ، يا مَنْ جَلَّ ثَنآئُهُ، يا مَنْ تَقَدَّسَتَ اَسْمآئُهُ، يا مَنْ يَدُومُ بَقآئُهُ، يا مَنِ الْعَظَمَةُ بَهآئُهُ، يا مَنِ الْكِبْرِيآءُ رِدآئُهُ، يا مَنْ لا تُحْصى الائُهُ، يا مَنْ لا تُعَدُّ نَعْمآئُهُ
(76) اى كه نامش بزرگ است اى كه اقبال او بلند است اى كه معبودى جز او نيست اى كه برجسته است ثنا و مدحش اى كه پاكيزه است نامهايش اى كه بقايش هميشگى است اى كه عظمت جلوه او است اى كه بزرگى در بر او است اى كه نيكيهايش به حساب درنيايد اى كه نعمتهايش شماره نشود
(77) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُعينُ يا اَمينُ، يا مُبينُ يا مَتينُ، يا مَكينُ يا رَشيدُ، يا حَميدُ يا مَجيدُ، يا شَديدُ يا شَهيدُ
(77) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى ياور اى امان بخش اى آشكار كننده اى استوار و ثابت اى پابرجا اى راهنما اى ستوده اى گرامى اى سخت نيرو اى گواه
(78) يا ذَاالْعَرْشِ الْمَجيدِ، يا ذَا الْقَوْلِ السَّديدِ، يا ذَاالْفِعْلِ الرَّشيدِ، يا ذَاالْبَطْشِ الشَّديدِ، يا ذَاالْوَعْدِ وَالْوَعيدِ، يا مَنْ هُوَ الْوَلِىُّ الْحَميدُ، يا مَنْ هُوَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ، يا مَنْ هُوَ قَريبٌ غَيْرُ بَعيدٍ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّشَىْ ءٍ شَهيدٌ، يا مَنْ هُوَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ
(78) اى صاحب عرش با شوكت اى صاحب گفتار محكم اى صاحب كار مستحكم اى صاحب حمله سخت اى صاحب نويد و تهديد اى كه او است صاحب اختيارى ستوده اى كه او است كننده هر چه را خواهد اى كه او است نزديكى كه دورى ندارد اى كه او بر هر چيز گواه باشد اى كه او ستمكار بر بندگان نيست
(79) يا مَنْ لا شَريكَ لَهُ وَلا وَزيرَ، يا مَنْ لا شَبيهَ لَهُ وَلا نَظيرَ، يا خالِقَ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ الْمُنيرِ، يا مُغْنِىَ الْبآئِسِ الْفَقيرِ، يا رازِقَ الْطِّفْلِ الصَّغيرِ، يا راحِمَ الشَّيْخِ الْكَبيرِ، يا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسيرِ، يا عِصْمَةَ الْخآئِفِ الْمُسْتَجيرِ، يا مَنْ هُوَ بِعِبادِهِ خَبيرٌ بَصيرٌ، يا مَنْ هُوَ عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ قَديرٌ
(79) اى كه برايش شريك و وزيرى نيست اى كه برايش شبيه و نظيرى نيست اى آفريننده مهر و ماه تابنده اى بى نياز كننده بينواى درمانده اى روزى ده كودك خردسال اى مهرورز پير كهن سال اى جوش ده استخوان شكسته اى نگهدار ترسان پناهنده اى كه به حال بندگانش خبير و بينا است اى كه او بر هر چيز قادر و تواناست
(80) يا ذَاالْجُودِ وَالنِّعَمِ، يا ذَاالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ، يا خالِقَ اللَّوْحِ وَالْقَلَمِ، يا بارِئَ الذَّرِّ وَالنَّسَمِ، يا ذَاالْبَأْسِ وَالنِّقَمِ، يا مُلْهِمَ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، يا كاشِفَ الضُّرِّ وَالْأَلَمِ، يا عالِمَ السِّرِّ وَالْهِمَمِ، يا رَبَّ الْبَيْتِ وَالْحَرَمِ، يا مَنْ خَلَقَ الْأَشيآءَ مِنَ الْعَدَمِ
(80) اى صاحب جود و نعمت اى صاحب بخشش و بزرگوارى اى آفريننده لوح و قلم اى پديد آرنده ذرات و انسان اى داراى عذاب و انتقام اى الهام بخش عرب و عجم اى برطرف كننده رنج و الم اى داناى راز و قصدهاى نهان اى پروردگار كعبه و حرم اى كه آفريدى موجودات را از نيستى و عدم
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:07
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(81) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا فاعِلُ يا جاعِلُ، يا قابِلُ يا كامِلُ، يا فاصِلُ يا واصِلُ، يا عادِلُ يا غالِبُ، يا طالِبُ يا واهِبُ
(81) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى كننده (هر كار) اى مقرر كننده (امور) اى پذيرنده اى كامل اى جدا كننده اى پيوست دهنده اى دادگر اى چيره اى جوينده اى بخشنده
(82) يا مَنْ اَنْعَمَ بِطَوْلِهِ، يا مَنْ اَكْرَمَ بِجُودِهِ، يا مَنْ جادَ بِلُطْفِهِ، يا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ، يا مَنْ قَدَّرَ بِحِكْمَتِهِ، يا مَنْ حَكَمَ بِتَدْبيرِهِ، يا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ، يا مَنْ تَجاوَزَ بِحِلْمِهِ، يا مَنْ دَنى فى عُلُّوِهِ، يا مَنْ عَلا فى دُنُوِّهِ
(82) اى كه نعمت بخشيد به فضل خود اى كه كرم كرد به بخشش خود اى كه جود كرد به لطف خود اى كه عزيز باشد به نيروى خود اى كه اندازه گيرد به حكمت خويش اى كه حكم كند به تدبير خود اى كه تدبير كرد به دانش خود اى كه بگذرد به بردبارى خويش اى كه نزديك است در عين بلندى و اى كه بلند است در عين نزديكى
(83) يا مَنْ يَخْلُقُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَفْعَلُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَهْدى مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُضِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعَذِّبُ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعِزُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُذِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُصَوِّرُ فِى الْأَرْحامِ ما يَشآءُ، يا مَنْ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشآءُ
(83) اى كه مى آفريند هر چه را خواهد اى كه انجام دهد هر چه خواهد اى كه راهنمايى كند هر كه را خواهد اى كه گمراه كند هر كه را خواهد اى كه عذاب كند هر كه را خواهد اى كه بيامرزد هر كه را خواهد اى كه عزت بخشد به هر كه خواهد اى كه ذلت دهد به هر كه خواهد اى كه نقش بندد در ميان رحم ها هر طور كه خواهد اى كه مخصوص به رحمت خويش گرداند هر كه را خواهد
(84) يا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ قَدْراً، يا مَنْ لا يُشْرِكُ فى حُكْمِهِ اَحَداً، يا مَنْ جَعَلَ الْمَلائِكَةَ رُسُلاً، يا مَنْ جَعَلَ فِى السَّمآءِ بُرُوجاً، يا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً، يا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمآءِ بَشَراً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ اَمَداً، يا مَنْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عِلْماً، يا مَنْ اَحْصى كُلَّ شَىْ ءٍ عَدَداً
(84) اى كه نگرفته است همسر و فرزندى اى كه قرار داد براى هر چيز اندازه اى اى كه شريك نكرده در حكم خويش احدى را اى كه قرار داد فرشتگان را پيام آور اى كه در آسمان برجها قرار داد اى كه زمين را قرارگاه كرد اى كه آفريد از آب بشر را اى كه قرار داد براى هر چيز مدت و دورانى اى كه دانشش به هر چيز احاطه كرده اى كه عدد هر چيز را شماره كرده
(85) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا اَوَّلُ يا اخِرُ، يا ظاهِرُ يا باطِنُ، يا بَرُّ يا حَقُّ، يا فَرْدُ يا وِتْرُ، يا صَمَدُ يا سَرْمَدُ
(85) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى آغاز اى انجام اى ظاهر اى نهان اى نيكوكار اى برحق اى يكتا اى بى همتا اى بى نياز اى ابدى
(86) يا خَيْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ، يا اَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ، يا اَجَلَّ مَشْكُورٍ شُكِرَ، يا اَعَزَّ مَذْكُورٍ ذُكِرَ، يا اَعْلى مَحْمُودٍ حُمِدَ، يا اَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ، يا اَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ، يا اَكْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ، يا اَكْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ، يا اَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ
(86) اى بهترين شناخته شده به نيكى اى برترين معبودى كه پرستش شده اى بهترين سپاس شدگان اى عزيزترين يادشدگان اى والاترين ستوده شده اى پيش ترين موجودى كه جويايش شده اند اى برترين موجودى كه مورد توصيف واقع شده اى بزرگتر مقصودى كه قصد او كرده اند اى بزرگوار كسى كه از او درخواست شده اى ارجمندترين دوستى كه توان يافت
(87) يا حَبيبَ الْباكينَ، يا سَيِّدَ الْمُتَوَكِّلينَ، يا هادِىَ الْمُضِلّينَ، يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ، يا اَنيسَ الذَّاكِرينَ، يا مَفْزَعَ الْمَلْهُوفينَ، يا مُنْجِىَ الصَّادِقينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، يا اَعْلَمَ الْعالِمينَ، يا اِلهَ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ
(87) اى دوست گريانان اى آقاى توكل كنندگان اى رهنماى گمراهان اى سرور مؤمنان اى همدم ياد كنندگان (او) اى پناه ستمديدگان اى نجات دهنده راستگويان اى مقتدرترين قدرت داران اى داناترين دانايان اى معبود تمامى آفريدگان
(88) يا مَنْ عَلا فَقَهَرَ، يا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ، يا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ، يا مَنْ عُبِدَ فَشَكَرَ، يا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ، يا مَنْ لا تَحْويهِ الْفِكَرُ، يا مَنْ لا يُدْرِكُهُ بَصَرٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ اَثَرٌ، يا رازِقَ الْبَشَرِ يا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَرٍ
(88) اى كه از برترى بر همه قاهر است اى كه فرمانروا است و نيرومند اى كه در درونى و از درون آگاه اى كه پرستندش و او بدان پاداش دهد اى كه نافرمانيش كنند و بيامرزد اى كه در فكرها نگنجد اى كه ديده اى او را درنيابد اى كه هيچ كارى بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گير هر اندازه
(89) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا حافِظُ يا بارِئُ، يا ذارِئُ يا باذِخُ، يا فارِجُ يا فاتِحُ، يا كاشِفُ يا ضامِنُ، يا امِرُ يا ناهى
(89) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى نگهدار اى پديد آرنده اى آفريننده اى والامقام اى غمزدا اى كارگشا اى برطرف كننده اندوه اى ضامن بندگان اى فرمان ده اى قدغن كن از كارهاى بد
(90) يا مَنْ لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَصْرِفُ السُّوءَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلاَّهُوَ، يامَنْ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُتِمُّ النِّعْمَةَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُقَلِّبُ الْقُلُوبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُدَبِّرُ الْأَمْرَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَبْسُطُ الرِّزْقَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايُحْيِى الْمَوْتى اِلاَّ هُوَ
(90) اى كه نمى داند غيب را جز او اى كه باز نگرداند بدى را جز او اى كه نيافريند خلق را جز او اى كه نيامرزد گناه را جز او اى كه به پايان نرساند نعمت و احسان را جز او اى كه دگرگون نكند دلها را جز او اى كه تدبير نكند كارها را جز او اى كه فرو نفرستد باران را جز او اى كه نگستراند روزى را جز او اى كه زنده نكند مردگان را جز او
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:07
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(81) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا فاعِلُ يا جاعِلُ، يا قابِلُ يا كامِلُ، يا فاصِلُ يا واصِلُ، يا عادِلُ يا غالِبُ، يا طالِبُ يا واهِبُ
(81) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى كننده (هر كار) اى مقرر كننده (امور) اى پذيرنده اى كامل اى جدا كننده اى پيوست دهنده اى دادگر اى چيره اى جوينده اى بخشنده
(82) يا مَنْ اَنْعَمَ بِطَوْلِهِ، يا مَنْ اَكْرَمَ بِجُودِهِ، يا مَنْ جادَ بِلُطْفِهِ، يا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ، يا مَنْ قَدَّرَ بِحِكْمَتِهِ، يا مَنْ حَكَمَ بِتَدْبيرِهِ، يا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ، يا مَنْ تَجاوَزَ بِحِلْمِهِ، يا مَنْ دَنى فى عُلُّوِهِ، يا مَنْ عَلا فى دُنُوِّهِ
(82) اى كه نعمت بخشيد به فضل خود اى كه كرم كرد به بخشش خود اى كه جود كرد به لطف خود اى كه عزيز باشد به نيروى خود اى كه اندازه گيرد به حكمت خويش اى كه حكم كند به تدبير خود اى كه تدبير كرد به دانش خود اى كه بگذرد به بردبارى خويش اى كه نزديك است در عين بلندى و اى كه بلند است در عين نزديكى
(83) يا مَنْ يَخْلُقُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَفْعَلُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَهْدى مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُضِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعَذِّبُ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعِزُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُذِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُصَوِّرُ فِى الْأَرْحامِ ما يَشآءُ، يا مَنْ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشآءُ
(83) اى كه مى آفريند هر چه را خواهد اى كه انجام دهد هر چه خواهد اى كه راهنمايى كند هر كه را خواهد اى كه گمراه كند هر كه را خواهد اى كه عذاب كند هر كه را خواهد اى كه بيامرزد هر كه را خواهد اى كه عزت بخشد به هر كه خواهد اى كه ذلت دهد به هر كه خواهد اى كه نقش بندد در ميان رحم ها هر طور كه خواهد اى كه مخصوص به رحمت خويش گرداند هر كه را خواهد
(84) يا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ قَدْراً، يا مَنْ لا يُشْرِكُ فى حُكْمِهِ اَحَداً، يا مَنْ جَعَلَ الْمَلائِكَةَ رُسُلاً، يا مَنْ جَعَلَ فِى السَّمآءِ بُرُوجاً، يا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً، يا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمآءِ بَشَراً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ اَمَداً، يا مَنْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عِلْماً، يا مَنْ اَحْصى كُلَّ شَىْ ءٍ عَدَداً
(84) اى كه نگرفته است همسر و فرزندى اى كه قرار داد براى هر چيز اندازه اى اى كه شريك نكرده در حكم خويش احدى را اى كه قرار داد فرشتگان را پيام آور اى كه در آسمان برجها قرار داد اى كه زمين را قرارگاه كرد اى كه آفريد از آب بشر را اى كه قرار داد براى هر چيز مدت و دورانى اى كه دانشش به هر چيز احاطه كرده اى كه عدد هر چيز را شماره كرده
(85) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا اَوَّلُ يا اخِرُ، يا ظاهِرُ يا باطِنُ، يا بَرُّ يا حَقُّ، يا فَرْدُ يا وِتْرُ، يا صَمَدُ يا سَرْمَدُ
(85) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى آغاز اى انجام اى ظاهر اى نهان اى نيكوكار اى برحق اى يكتا اى بى همتا اى بى نياز اى ابدى
(86) يا خَيْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ، يا اَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ، يا اَجَلَّ مَشْكُورٍ شُكِرَ، يا اَعَزَّ مَذْكُورٍ ذُكِرَ، يا اَعْلى مَحْمُودٍ حُمِدَ، يا اَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ، يا اَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ، يا اَكْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ، يا اَكْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ، يا اَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ
(86) اى بهترين شناخته شده به نيكى اى برترين معبودى كه پرستش شده اى بهترين سپاس شدگان اى عزيزترين يادشدگان اى والاترين ستوده شده اى پيش ترين موجودى كه جويايش شده اند اى برترين موجودى كه مورد توصيف واقع شده اى بزرگتر مقصودى كه قصد او كرده اند اى بزرگوار كسى كه از او درخواست شده اى ارجمندترين دوستى كه توان يافت
(87) يا حَبيبَ الْباكينَ، يا سَيِّدَ الْمُتَوَكِّلينَ، يا هادِىَ الْمُضِلّينَ، يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ، يا اَنيسَ الذَّاكِرينَ، يا مَفْزَعَ الْمَلْهُوفينَ، يا مُنْجِىَ الصَّادِقينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، يا اَعْلَمَ الْعالِمينَ، يا اِلهَ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ
(87) اى دوست گريانان اى آقاى توكل كنندگان اى رهنماى گمراهان اى سرور مؤمنان اى همدم ياد كنندگان (او) اى پناه ستمديدگان اى نجات دهنده راستگويان اى مقتدرترين قدرت داران اى داناترين دانايان اى معبود تمامى آفريدگان
(88) يا مَنْ عَلا فَقَهَرَ، يا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ، يا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ، يا مَنْ عُبِدَ فَشَكَرَ، يا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ، يا مَنْ لا تَحْويهِ الْفِكَرُ، يا مَنْ لا يُدْرِكُهُ بَصَرٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ اَثَرٌ، يا رازِقَ الْبَشَرِ يا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَرٍ
(88) اى كه از برترى بر همه قاهر است اى كه فرمانروا است و نيرومند اى كه در درونى و از درون آگاه اى كه پرستندش و او بدان پاداش دهد اى كه نافرمانيش كنند و بيامرزد اى كه در فكرها نگنجد اى كه ديده اى او را درنيابد اى كه هيچ كارى بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گير هر اندازه
(89) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا حافِظُ يا بارِئُ، يا ذارِئُ يا باذِخُ، يا فارِجُ يا فاتِحُ، يا كاشِفُ يا ضامِنُ، يا امِرُ يا ناهى
(89) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى نگهدار اى پديد آرنده اى آفريننده اى والامقام اى غمزدا اى كارگشا اى برطرف كننده اندوه اى ضامن بندگان اى فرمان ده اى قدغن كن از كارهاى بد
(90) يا مَنْ لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَصْرِفُ السُّوءَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلاَّهُوَ، يامَنْ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُتِمُّ النِّعْمَةَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُقَلِّبُ الْقُلُوبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُدَبِّرُ الْأَمْرَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَبْسُطُ الرِّزْقَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايُحْيِى الْمَوْتى اِلاَّ هُوَ
(90) اى كه نمى داند غيب را جز او اى كه باز نگرداند بدى را جز او اى كه نيافريند خلق را جز او اى كه نيامرزد گناه را جز او اى كه به پايان نرساند نعمت و احسان را جز او اى كه دگرگون نكند دلها را جز او اى كه تدبير نكند كارها را جز او اى كه فرو نفرستد باران را جز او اى كه نگستراند روزى را جز او اى كه زنده نكند مردگان را جز او
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:07
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(81) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا فاعِلُ يا جاعِلُ، يا قابِلُ يا كامِلُ، يا فاصِلُ يا واصِلُ، يا عادِلُ يا غالِبُ، يا طالِبُ يا واهِبُ
(81) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى كننده (هر كار) اى مقرر كننده (امور) اى پذيرنده اى كامل اى جدا كننده اى پيوست دهنده اى دادگر اى چيره اى جوينده اى بخشنده
(82) يا مَنْ اَنْعَمَ بِطَوْلِهِ، يا مَنْ اَكْرَمَ بِجُودِهِ، يا مَنْ جادَ بِلُطْفِهِ، يا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ، يا مَنْ قَدَّرَ بِحِكْمَتِهِ، يا مَنْ حَكَمَ بِتَدْبيرِهِ، يا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ، يا مَنْ تَجاوَزَ بِحِلْمِهِ، يا مَنْ دَنى فى عُلُّوِهِ، يا مَنْ عَلا فى دُنُوِّهِ
(82) اى كه نعمت بخشيد به فضل خود اى كه كرم كرد به بخشش خود اى كه جود كرد به لطف خود اى كه عزيز باشد به نيروى خود اى كه اندازه گيرد به حكمت خويش اى كه حكم كند به تدبير خود اى كه تدبير كرد به دانش خود اى كه بگذرد به بردبارى خويش اى كه نزديك است در عين بلندى و اى كه بلند است در عين نزديكى
(83) يا مَنْ يَخْلُقُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَفْعَلُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَهْدى مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُضِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعَذِّبُ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعِزُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُذِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُصَوِّرُ فِى الْأَرْحامِ ما يَشآءُ، يا مَنْ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشآءُ
(83) اى كه مى آفريند هر چه را خواهد اى كه انجام دهد هر چه خواهد اى كه راهنمايى كند هر كه را خواهد اى كه گمراه كند هر كه را خواهد اى كه عذاب كند هر كه را خواهد اى كه بيامرزد هر كه را خواهد اى كه عزت بخشد به هر كه خواهد اى كه ذلت دهد به هر كه خواهد اى كه نقش بندد در ميان رحم ها هر طور كه خواهد اى كه مخصوص به رحمت خويش گرداند هر كه را خواهد
(84) يا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ قَدْراً، يا مَنْ لا يُشْرِكُ فى حُكْمِهِ اَحَداً، يا مَنْ جَعَلَ الْمَلائِكَةَ رُسُلاً، يا مَنْ جَعَلَ فِى السَّمآءِ بُرُوجاً، يا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً، يا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمآءِ بَشَراً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ اَمَداً، يا مَنْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عِلْماً، يا مَنْ اَحْصى كُلَّ شَىْ ءٍ عَدَداً
(84) اى كه نگرفته است همسر و فرزندى اى كه قرار داد براى هر چيز اندازه اى اى كه شريك نكرده در حكم خويش احدى را اى كه قرار داد فرشتگان را پيام آور اى كه در آسمان برجها قرار داد اى كه زمين را قرارگاه كرد اى كه آفريد از آب بشر را اى كه قرار داد براى هر چيز مدت و دورانى اى كه دانشش به هر چيز احاطه كرده اى كه عدد هر چيز را شماره كرده
(85) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا اَوَّلُ يا اخِرُ، يا ظاهِرُ يا باطِنُ، يا بَرُّ يا حَقُّ، يا فَرْدُ يا وِتْرُ، يا صَمَدُ يا سَرْمَدُ
(85) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى آغاز اى انجام اى ظاهر اى نهان اى نيكوكار اى برحق اى يكتا اى بى همتا اى بى نياز اى ابدى
(86) يا خَيْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ، يا اَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ، يا اَجَلَّ مَشْكُورٍ شُكِرَ، يا اَعَزَّ مَذْكُورٍ ذُكِرَ، يا اَعْلى مَحْمُودٍ حُمِدَ، يا اَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ، يا اَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ، يا اَكْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ، يا اَكْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ، يا اَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ
(86) اى بهترين شناخته شده به نيكى اى برترين معبودى كه پرستش شده اى بهترين سپاس شدگان اى عزيزترين يادشدگان اى والاترين ستوده شده اى پيش ترين موجودى كه جويايش شده اند اى برترين موجودى كه مورد توصيف واقع شده اى بزرگتر مقصودى كه قصد او كرده اند اى بزرگوار كسى كه از او درخواست شده اى ارجمندترين دوستى كه توان يافت
(87) يا حَبيبَ الْباكينَ، يا سَيِّدَ الْمُتَوَكِّلينَ، يا هادِىَ الْمُضِلّينَ، يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ، يا اَنيسَ الذَّاكِرينَ، يا مَفْزَعَ الْمَلْهُوفينَ، يا مُنْجِىَ الصَّادِقينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، يا اَعْلَمَ الْعالِمينَ، يا اِلهَ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ
(87) اى دوست گريانان اى آقاى توكل كنندگان اى رهنماى گمراهان اى سرور مؤمنان اى همدم ياد كنندگان (او) اى پناه ستمديدگان اى نجات دهنده راستگويان اى مقتدرترين قدرت داران اى داناترين دانايان اى معبود تمامى آفريدگان
(88) يا مَنْ عَلا فَقَهَرَ، يا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ، يا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ، يا مَنْ عُبِدَ فَشَكَرَ، يا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ، يا مَنْ لا تَحْويهِ الْفِكَرُ، يا مَنْ لا يُدْرِكُهُ بَصَرٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ اَثَرٌ، يا رازِقَ الْبَشَرِ يا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَرٍ
(88) اى كه از برترى بر همه قاهر است اى كه فرمانروا است و نيرومند اى كه در درونى و از درون آگاه اى كه پرستندش و او بدان پاداش دهد اى كه نافرمانيش كنند و بيامرزد اى كه در فكرها نگنجد اى كه ديده اى او را درنيابد اى كه هيچ كارى بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گير هر اندازه
(89) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا حافِظُ يا بارِئُ، يا ذارِئُ يا باذِخُ، يا فارِجُ يا فاتِحُ، يا كاشِفُ يا ضامِنُ، يا امِرُ يا ناهى
(89) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى نگهدار اى پديد آرنده اى آفريننده اى والامقام اى غمزدا اى كارگشا اى برطرف كننده اندوه اى ضامن بندگان اى فرمان ده اى قدغن كن از كارهاى بد
(90) يا مَنْ لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَصْرِفُ السُّوءَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلاَّهُوَ، يامَنْ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُتِمُّ النِّعْمَةَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُقَلِّبُ الْقُلُوبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُدَبِّرُ الْأَمْرَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَبْسُطُ الرِّزْقَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايُحْيِى الْمَوْتى اِلاَّ هُوَ
(90) اى كه نمى داند غيب را جز او اى كه باز نگرداند بدى را جز او اى كه نيافريند خلق را جز او اى كه نيامرزد گناه را جز او اى كه به پايان نرساند نعمت و احسان را جز او اى كه دگرگون نكند دلها را جز او اى كه تدبير نكند كارها را جز او اى كه فرو نفرستد باران را جز او اى كه نگستراند روزى را جز او اى كه زنده نكند مردگان را جز او
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:07
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(81) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا فاعِلُ يا جاعِلُ، يا قابِلُ يا كامِلُ، يا فاصِلُ يا واصِلُ، يا عادِلُ يا غالِبُ، يا طالِبُ يا واهِبُ
(81) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى كننده (هر كار) اى مقرر كننده (امور) اى پذيرنده اى كامل اى جدا كننده اى پيوست دهنده اى دادگر اى چيره اى جوينده اى بخشنده
(82) يا مَنْ اَنْعَمَ بِطَوْلِهِ، يا مَنْ اَكْرَمَ بِجُودِهِ، يا مَنْ جادَ بِلُطْفِهِ، يا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ، يا مَنْ قَدَّرَ بِحِكْمَتِهِ، يا مَنْ حَكَمَ بِتَدْبيرِهِ، يا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ، يا مَنْ تَجاوَزَ بِحِلْمِهِ، يا مَنْ دَنى فى عُلُّوِهِ، يا مَنْ عَلا فى دُنُوِّهِ
(82) اى كه نعمت بخشيد به فضل خود اى كه كرم كرد به بخشش خود اى كه جود كرد به لطف خود اى كه عزيز باشد به نيروى خود اى كه اندازه گيرد به حكمت خويش اى كه حكم كند به تدبير خود اى كه تدبير كرد به دانش خود اى كه بگذرد به بردبارى خويش اى كه نزديك است در عين بلندى و اى كه بلند است در عين نزديكى
(83) يا مَنْ يَخْلُقُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَفْعَلُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَهْدى مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُضِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعَذِّبُ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعِزُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُذِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُصَوِّرُ فِى الْأَرْحامِ ما يَشآءُ، يا مَنْ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشآءُ
(83) اى كه مى آفريند هر چه را خواهد اى كه انجام دهد هر چه خواهد اى كه راهنمايى كند هر كه را خواهد اى كه گمراه كند هر كه را خواهد اى كه عذاب كند هر كه را خواهد اى كه بيامرزد هر كه را خواهد اى كه عزت بخشد به هر كه خواهد اى كه ذلت دهد به هر كه خواهد اى كه نقش بندد در ميان رحم ها هر طور كه خواهد اى كه مخصوص به رحمت خويش گرداند هر كه را خواهد
(84) يا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ قَدْراً، يا مَنْ لا يُشْرِكُ فى حُكْمِهِ اَحَداً، يا مَنْ جَعَلَ الْمَلائِكَةَ رُسُلاً، يا مَنْ جَعَلَ فِى السَّمآءِ بُرُوجاً، يا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً، يا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمآءِ بَشَراً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ اَمَداً، يا مَنْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عِلْماً، يا مَنْ اَحْصى كُلَّ شَىْ ءٍ عَدَداً
(84) اى كه نگرفته است همسر و فرزندى اى كه قرار داد براى هر چيز اندازه اى اى كه شريك نكرده در حكم خويش احدى را اى كه قرار داد فرشتگان را پيام آور اى كه در آسمان برجها قرار داد اى كه زمين را قرارگاه كرد اى كه آفريد از آب بشر را اى كه قرار داد براى هر چيز مدت و دورانى اى كه دانشش به هر چيز احاطه كرده اى كه عدد هر چيز را شماره كرده
(85) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا اَوَّلُ يا اخِرُ، يا ظاهِرُ يا باطِنُ، يا بَرُّ يا حَقُّ، يا فَرْدُ يا وِتْرُ، يا صَمَدُ يا سَرْمَدُ
(85) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى آغاز اى انجام اى ظاهر اى نهان اى نيكوكار اى برحق اى يكتا اى بى همتا اى بى نياز اى ابدى
(86) يا خَيْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ، يا اَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ، يا اَجَلَّ مَشْكُورٍ شُكِرَ، يا اَعَزَّ مَذْكُورٍ ذُكِرَ، يا اَعْلى مَحْمُودٍ حُمِدَ، يا اَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ، يا اَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ، يا اَكْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ، يا اَكْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ، يا اَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ
(86) اى بهترين شناخته شده به نيكى اى برترين معبودى كه پرستش شده اى بهترين سپاس شدگان اى عزيزترين يادشدگان اى والاترين ستوده شده اى پيش ترين موجودى كه جويايش شده اند اى برترين موجودى كه مورد توصيف واقع شده اى بزرگتر مقصودى كه قصد او كرده اند اى بزرگوار كسى كه از او درخواست شده اى ارجمندترين دوستى كه توان يافت
(87) يا حَبيبَ الْباكينَ، يا سَيِّدَ الْمُتَوَكِّلينَ، يا هادِىَ الْمُضِلّينَ، يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ، يا اَنيسَ الذَّاكِرينَ، يا مَفْزَعَ الْمَلْهُوفينَ، يا مُنْجِىَ الصَّادِقينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، يا اَعْلَمَ الْعالِمينَ، يا اِلهَ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ
(87) اى دوست گريانان اى آقاى توكل كنندگان اى رهنماى گمراهان اى سرور مؤمنان اى همدم ياد كنندگان (او) اى پناه ستمديدگان اى نجات دهنده راستگويان اى مقتدرترين قدرت داران اى داناترين دانايان اى معبود تمامى آفريدگان
(88) يا مَنْ عَلا فَقَهَرَ، يا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ، يا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ، يا مَنْ عُبِدَ فَشَكَرَ، يا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ، يا مَنْ لا تَحْويهِ الْفِكَرُ، يا مَنْ لا يُدْرِكُهُ بَصَرٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ اَثَرٌ، يا رازِقَ الْبَشَرِ يا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَرٍ
(88) اى كه از برترى بر همه قاهر است اى كه فرمانروا است و نيرومند اى كه در درونى و از درون آگاه اى كه پرستندش و او بدان پاداش دهد اى كه نافرمانيش كنند و بيامرزد اى كه در فكرها نگنجد اى كه ديده اى او را درنيابد اى كه هيچ كارى بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گير هر اندازه
(89) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا حافِظُ يا بارِئُ، يا ذارِئُ يا باذِخُ، يا فارِجُ يا فاتِحُ، يا كاشِفُ يا ضامِنُ، يا امِرُ يا ناهى
(89) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى نگهدار اى پديد آرنده اى آفريننده اى والامقام اى غمزدا اى كارگشا اى برطرف كننده اندوه اى ضامن بندگان اى فرمان ده اى قدغن كن از كارهاى بد
(90) يا مَنْ لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَصْرِفُ السُّوءَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلاَّهُوَ، يامَنْ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُتِمُّ النِّعْمَةَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُقَلِّبُ الْقُلُوبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُدَبِّرُ الْأَمْرَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَبْسُطُ الرِّزْقَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايُحْيِى الْمَوْتى اِلاَّ هُوَ
(90) اى كه نمى داند غيب را جز او اى كه باز نگرداند بدى را جز او اى كه نيافريند خلق را جز او اى كه نيامرزد گناه را جز او اى كه به پايان نرساند نعمت و احسان را جز او اى كه دگرگون نكند دلها را جز او اى كه تدبير نكند كارها را جز او اى كه فرو نفرستد باران را جز او اى كه نگستراند روزى را جز او اى كه زنده نكند مردگان را جز او
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:07
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(81) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا فاعِلُ يا جاعِلُ، يا قابِلُ يا كامِلُ، يا فاصِلُ يا واصِلُ، يا عادِلُ يا غالِبُ، يا طالِبُ يا واهِبُ
(81) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى كننده (هر كار) اى مقرر كننده (امور) اى پذيرنده اى كامل اى جدا كننده اى پيوست دهنده اى دادگر اى چيره اى جوينده اى بخشنده
(82) يا مَنْ اَنْعَمَ بِطَوْلِهِ، يا مَنْ اَكْرَمَ بِجُودِهِ، يا مَنْ جادَ بِلُطْفِهِ، يا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ، يا مَنْ قَدَّرَ بِحِكْمَتِهِ، يا مَنْ حَكَمَ بِتَدْبيرِهِ، يا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ، يا مَنْ تَجاوَزَ بِحِلْمِهِ، يا مَنْ دَنى فى عُلُّوِهِ، يا مَنْ عَلا فى دُنُوِّهِ
(82) اى كه نعمت بخشيد به فضل خود اى كه كرم كرد به بخشش خود اى كه جود كرد به لطف خود اى كه عزيز باشد به نيروى خود اى كه اندازه گيرد به حكمت خويش اى كه حكم كند به تدبير خود اى كه تدبير كرد به دانش خود اى كه بگذرد به بردبارى خويش اى كه نزديك است در عين بلندى و اى كه بلند است در عين نزديكى
(83) يا مَنْ يَخْلُقُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَفْعَلُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَهْدى مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُضِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعَذِّبُ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعِزُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُذِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُصَوِّرُ فِى الْأَرْحامِ ما يَشآءُ، يا مَنْ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشآءُ
(83) اى كه مى آفريند هر چه را خواهد اى كه انجام دهد هر چه خواهد اى كه راهنمايى كند هر كه را خواهد اى كه گمراه كند هر كه را خواهد اى كه عذاب كند هر كه را خواهد اى كه بيامرزد هر كه را خواهد اى كه عزت بخشد به هر كه خواهد اى كه ذلت دهد به هر كه خواهد اى كه نقش بندد در ميان رحم ها هر طور كه خواهد اى كه مخصوص به رحمت خويش گرداند هر كه را خواهد
(84) يا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ قَدْراً، يا مَنْ لا يُشْرِكُ فى حُكْمِهِ اَحَداً، يا مَنْ جَعَلَ الْمَلائِكَةَ رُسُلاً، يا مَنْ جَعَلَ فِى السَّمآءِ بُرُوجاً، يا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً، يا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمآءِ بَشَراً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ اَمَداً، يا مَنْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عِلْماً، يا مَنْ اَحْصى كُلَّ شَىْ ءٍ عَدَداً
(84) اى كه نگرفته است همسر و فرزندى اى كه قرار داد براى هر چيز اندازه اى اى كه شريك نكرده در حكم خويش احدى را اى كه قرار داد فرشتگان را پيام آور اى كه در آسمان برجها قرار داد اى كه زمين را قرارگاه كرد اى كه آفريد از آب بشر را اى كه قرار داد براى هر چيز مدت و دورانى اى كه دانشش به هر چيز احاطه كرده اى كه عدد هر چيز را شماره كرده
(85) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا اَوَّلُ يا اخِرُ، يا ظاهِرُ يا باطِنُ، يا بَرُّ يا حَقُّ، يا فَرْدُ يا وِتْرُ، يا صَمَدُ يا سَرْمَدُ
(85) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى آغاز اى انجام اى ظاهر اى نهان اى نيكوكار اى برحق اى يكتا اى بى همتا اى بى نياز اى ابدى
(86) يا خَيْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ، يا اَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ، يا اَجَلَّ مَشْكُورٍ شُكِرَ، يا اَعَزَّ مَذْكُورٍ ذُكِرَ، يا اَعْلى مَحْمُودٍ حُمِدَ، يا اَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ، يا اَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ، يا اَكْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ، يا اَكْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ، يا اَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ
(86) اى بهترين شناخته شده به نيكى اى برترين معبودى كه پرستش شده اى بهترين سپاس شدگان اى عزيزترين يادشدگان اى والاترين ستوده شده اى پيش ترين موجودى كه جويايش شده اند اى برترين موجودى كه مورد توصيف واقع شده اى بزرگتر مقصودى كه قصد او كرده اند اى بزرگوار كسى كه از او درخواست شده اى ارجمندترين دوستى كه توان يافت
(87) يا حَبيبَ الْباكينَ، يا سَيِّدَ الْمُتَوَكِّلينَ، يا هادِىَ الْمُضِلّينَ، يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ، يا اَنيسَ الذَّاكِرينَ، يا مَفْزَعَ الْمَلْهُوفينَ، يا مُنْجِىَ الصَّادِقينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، يا اَعْلَمَ الْعالِمينَ، يا اِلهَ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ
(87) اى دوست گريانان اى آقاى توكل كنندگان اى رهنماى گمراهان اى سرور مؤمنان اى همدم ياد كنندگان (او) اى پناه ستمديدگان اى نجات دهنده راستگويان اى مقتدرترين قدرت داران اى داناترين دانايان اى معبود تمامى آفريدگان
(88) يا مَنْ عَلا فَقَهَرَ، يا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ، يا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ، يا مَنْ عُبِدَ فَشَكَرَ، يا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ، يا مَنْ لا تَحْويهِ الْفِكَرُ، يا مَنْ لا يُدْرِكُهُ بَصَرٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ اَثَرٌ، يا رازِقَ الْبَشَرِ يا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَرٍ
(88) اى كه از برترى بر همه قاهر است اى كه فرمانروا است و نيرومند اى كه در درونى و از درون آگاه اى كه پرستندش و او بدان پاداش دهد اى كه نافرمانيش كنند و بيامرزد اى كه در فكرها نگنجد اى كه ديده اى او را درنيابد اى كه هيچ كارى بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گير هر اندازه
(89) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا حافِظُ يا بارِئُ، يا ذارِئُ يا باذِخُ، يا فارِجُ يا فاتِحُ، يا كاشِفُ يا ضامِنُ، يا امِرُ يا ناهى
(89) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى نگهدار اى پديد آرنده اى آفريننده اى والامقام اى غمزدا اى كارگشا اى برطرف كننده اندوه اى ضامن بندگان اى فرمان ده اى قدغن كن از كارهاى بد
(90) يا مَنْ لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَصْرِفُ السُّوءَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلاَّهُوَ، يامَنْ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُتِمُّ النِّعْمَةَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُقَلِّبُ الْقُلُوبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُدَبِّرُ الْأَمْرَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَبْسُطُ الرِّزْقَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايُحْيِى الْمَوْتى اِلاَّ هُوَ
(90) اى كه نمى داند غيب را جز او اى كه باز نگرداند بدى را جز او اى كه نيافريند خلق را جز او اى كه نيامرزد گناه را جز او اى كه به پايان نرساند نعمت و احسان را جز او اى كه دگرگون نكند دلها را جز او اى كه تدبير نكند كارها را جز او اى كه فرو نفرستد باران را جز او اى كه نگستراند روزى را جز او اى كه زنده نكند مردگان را جز او
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:07
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(81) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا فاعِلُ يا جاعِلُ، يا قابِلُ يا كامِلُ، يا فاصِلُ يا واصِلُ، يا عادِلُ يا غالِبُ، يا طالِبُ يا واهِبُ
(81) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى كننده (هر كار) اى مقرر كننده (امور) اى پذيرنده اى كامل اى جدا كننده اى پيوست دهنده اى دادگر اى چيره اى جوينده اى بخشنده
(82) يا مَنْ اَنْعَمَ بِطَوْلِهِ، يا مَنْ اَكْرَمَ بِجُودِهِ، يا مَنْ جادَ بِلُطْفِهِ، يا مَنْ تَعَزَّزَ بِقُدْرَتِهِ، يا مَنْ قَدَّرَ بِحِكْمَتِهِ، يا مَنْ حَكَمَ بِتَدْبيرِهِ، يا مَنْ دَبَّرَ بِعِلْمِهِ، يا مَنْ تَجاوَزَ بِحِلْمِهِ، يا مَنْ دَنى فى عُلُّوِهِ، يا مَنْ عَلا فى دُنُوِّهِ
(82) اى كه نعمت بخشيد به فضل خود اى كه كرم كرد به بخشش خود اى كه جود كرد به لطف خود اى كه عزيز باشد به نيروى خود اى كه اندازه گيرد به حكمت خويش اى كه حكم كند به تدبير خود اى كه تدبير كرد به دانش خود اى كه بگذرد به بردبارى خويش اى كه نزديك است در عين بلندى و اى كه بلند است در عين نزديكى
(83) يا مَنْ يَخْلُقُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَفْعَلُ ما يَشآءُ يا مَنْ يَهْدى مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُضِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعَذِّبُ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُعِزُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُذِلُّ مَنْ يَشآءُ، يا مَنْ يُصَوِّرُ فِى الْأَرْحامِ ما يَشآءُ، يا مَنْ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشآءُ
(83) اى كه مى آفريند هر چه را خواهد اى كه انجام دهد هر چه خواهد اى كه راهنمايى كند هر كه را خواهد اى كه گمراه كند هر كه را خواهد اى كه عذاب كند هر كه را خواهد اى كه بيامرزد هر كه را خواهد اى كه عزت بخشد به هر كه خواهد اى كه ذلت دهد به هر كه خواهد اى كه نقش بندد در ميان رحم ها هر طور كه خواهد اى كه مخصوص به رحمت خويش گرداند هر كه را خواهد
(84) يا مَنْ لَمْ يَتَّخِذْ صاحِبَةً وَلا وَلَداً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ قَدْراً، يا مَنْ لا يُشْرِكُ فى حُكْمِهِ اَحَداً، يا مَنْ جَعَلَ الْمَلائِكَةَ رُسُلاً، يا مَنْ جَعَلَ فِى السَّمآءِ بُرُوجاً، يا مَنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَراراً، يا مَنْ خَلَقَ مِنَ الْمآءِ بَشَراً، يا مَنْ جَعَلَ لِكُلِّ شَىْ ءٍ اَمَداً، يا مَنْ اَحاطَ بِكُلِّ شَىْ ءٍ عِلْماً، يا مَنْ اَحْصى كُلَّ شَىْ ءٍ عَدَداً
(84) اى كه نگرفته است همسر و فرزندى اى كه قرار داد براى هر چيز اندازه اى اى كه شريك نكرده در حكم خويش احدى را اى كه قرار داد فرشتگان را پيام آور اى كه در آسمان برجها قرار داد اى كه زمين را قرارگاه كرد اى كه آفريد از آب بشر را اى كه قرار داد براى هر چيز مدت و دورانى اى كه دانشش به هر چيز احاطه كرده اى كه عدد هر چيز را شماره كرده
(85) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا اَوَّلُ يا اخِرُ، يا ظاهِرُ يا باطِنُ، يا بَرُّ يا حَقُّ، يا فَرْدُ يا وِتْرُ، يا صَمَدُ يا سَرْمَدُ
(85) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى آغاز اى انجام اى ظاهر اى نهان اى نيكوكار اى برحق اى يكتا اى بى همتا اى بى نياز اى ابدى
(86) يا خَيْرَ مَعْرُوفٍ عُرِفَ، يا اَفْضَلَ مَعْبُودٍ عُبِدَ، يا اَجَلَّ مَشْكُورٍ شُكِرَ، يا اَعَزَّ مَذْكُورٍ ذُكِرَ، يا اَعْلى مَحْمُودٍ حُمِدَ، يا اَقْدَمَ مَوْجُودٍ طُلِبَ، يا اَرْفَعَ مَوْصُوفٍ وُصِفَ، يا اَكْبَرَ مَقْصُودٍ قُصِدَ، يا اَكْرَمَ مَسْئُولٍ سُئِلَ، يا اَشْرَفَ مَحْبُوبٍ عُلِمَ
(86) اى بهترين شناخته شده به نيكى اى برترين معبودى كه پرستش شده اى بهترين سپاس شدگان اى عزيزترين يادشدگان اى والاترين ستوده شده اى پيش ترين موجودى كه جويايش شده اند اى برترين موجودى كه مورد توصيف واقع شده اى بزرگتر مقصودى كه قصد او كرده اند اى بزرگوار كسى كه از او درخواست شده اى ارجمندترين دوستى كه توان يافت
(87) يا حَبيبَ الْباكينَ، يا سَيِّدَ الْمُتَوَكِّلينَ، يا هادِىَ الْمُضِلّينَ، يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ، يا اَنيسَ الذَّاكِرينَ، يا مَفْزَعَ الْمَلْهُوفينَ، يا مُنْجِىَ الصَّادِقينَ، يا اَقْدَرَ الْقادِرينَ، يا اَعْلَمَ الْعالِمينَ، يا اِلهَ الْخَلْقِ اَجْمَعينَ
(87) اى دوست گريانان اى آقاى توكل كنندگان اى رهنماى گمراهان اى سرور مؤمنان اى همدم ياد كنندگان (او) اى پناه ستمديدگان اى نجات دهنده راستگويان اى مقتدرترين قدرت داران اى داناترين دانايان اى معبود تمامى آفريدگان
(88) يا مَنْ عَلا فَقَهَرَ، يا مَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ، يا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ، يا مَنْ عُبِدَ فَشَكَرَ، يا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ، يا مَنْ لا تَحْويهِ الْفِكَرُ، يا مَنْ لا يُدْرِكُهُ بَصَرٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ اَثَرٌ، يا رازِقَ الْبَشَرِ يا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَرٍ
(88) اى كه از برترى بر همه قاهر است اى كه فرمانروا است و نيرومند اى كه در درونى و از درون آگاه اى كه پرستندش و او بدان پاداش دهد اى كه نافرمانيش كنند و بيامرزد اى كه در فكرها نگنجد اى كه ديده اى او را درنيابد اى كه هيچ كارى بر او پنهان نماند اى روزى ده بشر اى اندازه گير هر اندازه
(89) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا حافِظُ يا بارِئُ، يا ذارِئُ يا باذِخُ، يا فارِجُ يا فاتِحُ، يا كاشِفُ يا ضامِنُ، يا امِرُ يا ناهى
(89) خدايا از تو خواهم به حق نامت اى نگهدار اى پديد آرنده اى آفريننده اى والامقام اى غمزدا اى كارگشا اى برطرف كننده اندوه اى ضامن بندگان اى فرمان ده اى قدغن كن از كارهاى بد
(90) يا مَنْ لا يَعْلَمُ الْغَيْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَصْرِفُ السُّوءَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايَخْلُقُ الْخَلْقَ اِلاَّهُوَ، يامَنْ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُتِمُّ النِّعْمَةَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُقَلِّبُ الْقُلُوبَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُدَبِّرُ الْأَمْرَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يُنَزِّلُ الْغَيْثَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لا يَبْسُطُ الرِّزْقَ اِلاَّ هُوَ، يا مَنْ لايُحْيِى الْمَوْتى اِلاَّ هُوَ
(90) اى كه نمى داند غيب را جز او اى كه باز نگرداند بدى را جز او اى كه نيافريند خلق را جز او اى كه نيامرزد گناه را جز او اى كه به پايان نرساند نعمت و احسان را جز او اى كه دگرگون نكند دلها را جز او اى كه تدبير نكند كارها را جز او اى كه فرو نفرستد باران را جز او اى كه نگستراند روزى را جز او اى كه زنده نكند مردگان را جز او
(ادامه دارد...)
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:16
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(91) يا مُعينَ الْضُعَفآءِ، يا صاحِبَ الْغُرَبآءِ، يا ناصِرَ الْأَوْلِيآءِ، يا قاهِرَ الْأَعْدآءِ، يا رافِعَ السَّمآءِ، يا اَنيسَ الْأَصْفِيآءِ، يا حَبيبَ الْأَتْقِيآءِ، يا كَنْزَ الْفُقَرآءِ، يا اِلهَ الْأَغْنِيآءِ، يا اَكْرَمَ الْكُرَمآءِ
(91) اى كمك كار ناتوانان اى رفيق دور از وطنان اى يار دوستان اى چيره بر دشمنان اى بالا برنده آسمان اى مونس برگزيدگان اى دوست پرهيزكاران اى گنجينه بينوايان اى معبود توانگران اى كريمترين كريمان
(92) يا كافِياً مِنْ كُلِّ شَىْ ءٍ، يا قآئِماً عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُشْبِهُهُ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَزيدُ فى مُلْكِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَنْقُصُ مِنْ خَزآئِنِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ هُوَ خَبيرٌ بِكُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَىْ ءٍ
(92) اى كفايت كننده از هر چيز اى نگهبان بر هر چيز اى كه چيزى مانندش نيست اى كه چيزى به فرمانروائيش نيفزايد اى كه چيزى بر او پوشيده نيست اى كه كم نشود از گنجينه هايش چيزى اى كه نيست همانندش چيزى اى كه پنهان نماند از دانش او چيزى اى كه او خبير و آگاه است به هر چيز اى كه رحمتش فراگيرد هر چيز را
(93) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُكْرِمُ يا مُطْعِمُ، يا مُنْعِمُ يا مُعْطى ، يا مُغْنى يا مُقْنى ، يا مُفْنى يا مُحْيى ، يا مُرْضى يا مُنْجى
(93) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى اكرام كننده اى طعام دهنده اى نعمت بخشنده اى عطا ده اى ثروت ده اى سرمايه ده اى فانى كننده اى زنده كننده اى خشنود سازنده اى نجات بخش
(94) يا اَوَّلَ كُلِّشَىْءٍ وَآخِرَهُ، يا اِلهَ كُلِّ شَىْءٍ وَمَليكَهُ، يا رَبَ كُلِّ شَىْءٍ وَصانِعَهُ، يا بارِئَ كُلِّشَىْءٍ وَخالِقَهُ، يا قابِضَ كُلِّ شَىْءٍ وَباسِطَهُ، يا مُبْدِئَ كُلِّ شَىْءٍ وَمُعيدَهُ، يا مُنْشِئَ كُلِّشَىْءٍ وَمُقَدِّرَهُ، يا مُكَوِّنَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُحَوِّلَهُ يا مُحْيِىَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُميتَهُ يا خالِقَ كُلِّشَىْءٍ وَ وارِثَهُ
(94) اى آغاز و انجام هر چيز اى معبود و مالك هر چيز اى پروردگار و سازنده هر چيز اى پديد آرنده و آفريننده هر چيز اى بست و باز كننده هر چيز اى پديد آرنده و بازگرداننده هر چيز اى بوجود آورنده و اندازه گير هر چيز اى بود كننده و تبديل كننده هر چيز اى زنده كننده و ميراننده هر چيز اى آفريننده و وارث هر چيز
(95) يا خَيْرَ ذاكِرٍ وَمَذْكُورٍ، يا خَيْرَ شاكِرٍ وَمَشْكُورٍ، يا خَيْرَ حامِدٍ وَمَحْمُودٍ، يا خَيْرَ شاهِدٍ وَمَشْهُودٍ، يا خَيْرَ داعٍ وَمَدْعُوٍّ، يا خَيْرَ مُجيبٍ وَمُجابٍ، يا خَيْرَ مُونِسٍ وَاَنيسٍ، يا خَيْرَ صاحِبٍ وَجَليسٍ، يا خَيْرَ مَقْصُودٍ وَمَطْلُوبٍ، يا خَيْرَ حَبيبٍ وَمَحْبُوبٍ
(95) اى بهترين يادآور و ياد شده اى بهترين سپاسگزار و سپاس شده اى بهترين ستاينده و ستوده شده اى بهترين گواه و گواهى شده اى بهترين خواننده و خوانده شده اى بهترين اجابت كن و اجابت كرده شده اى بهترين انيس و مونس اى بهترين رفيق و هم نشين اى بهترين مقصود و مطلوب اى بهترين دوست و محبوب
(96) يا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعاهُ مُجيبٌ، يا مَنْ هُوَ لِمَنْ اَطاعَهُ حَبيبٌ، يا مَنْ هُوَ اِلى مَنْ اَحَبَّهُ قَريبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقيبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجاهُ كَريمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصاهُ حَليمٌ، يا مَنْ هُوَ فى عَظَمَتِهِ رَحيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى حِكْمَتِهِ عَظيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى اِحْسانِهِ قَديمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ اَرادَهُ عَليمٌ
(96) اى كه براى خواننده اش اجابت كند اى كه به مطيع و فرمانبردارش دوست است اى كه به هر كه دوستش دارد نزديك است اى كه براى هركس كه از او نگهبانى خواهد نگهبانست اى كه نسبت به هر كس به او اميد داشته باشد كريم است اى كه نسبت به نافرمانش بردبار است اى كه در عين عظمت و بزرگيش مهربان است اى كه در حكمت خود عظيم است اى كه در احسان و عطابخشى ديرين است اى كه به هر كس كه او را بطلبد دانا است
(97) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُسَبِّبُ يا مُرَغِّبُ، يا مُقَلِّبُ يا مُعَقِّبُ، يا مُرَتِّبُ يا مُخَوِّفُ، يا مُحَذِّرُ يا مُذَكِّرُ، يا مُسَخِّرُ يا مُغَيِّرُ
(97) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى سبب ساز اى رغبت ده اى زير و رو كن اى پى جو اى ترتيب ده اى بيم ده اى ترساننده اى يادانداز اى مسخر كننده اى تغيير دهنده
(98) يا مَنْ عِلْمُهُ سابِقٌ، يا مَنْ وَعْدُهُ صادِقٌ، يا مَنْ لُطْفُهُ ظاهِرٌ، يا مَنْ اَمْرُهُ غالِبٌ، يا مَنْ كِتابُهُ مُحْكَمٌ، يا مَنْ قَضآئُهُ كائِنٌ، يا مَنْ قُرْآنُهُ مَجيدٌ، يا مَنْ مُلْكُهُ قَديمٌ، يا مَنْ فَضْلُهُ عَميمٌ، يا مَنْ عَرْشُهُ عَظيمٌ
(98) اى كه دانشش پيش است اى كه وعده اش راست است اى كه لطفش آشكار است اى كه فرمانش بر همه غالب است اى كه كتابش محكم است اى كه حكم و قضايش حتمى است اى كه قرآنش مجيد و گرامى است اى كه فرمانروائيش قديم است اى كه فضل و بخشش همگانى است اى كه عرش او عظيم است
(99) يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، يا مَنْ لا يَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ، يا مَنْ لا يُلْهيهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ، يا مَنْ لا يُغَلِّطُهُ سُؤالٌ عَنْ سُؤالٍ، يا مَنْ لا يَحْجُبُهُ شَىْ ءٌ عَنْ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُبْرِمُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّينَ، يا مَنْ هُوَ غايَةُ مُرادِ الْمُريدينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى هِمَمِ الْعارِفينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى طَلَبِ الطَّالِبينَ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ ذَرَّةٌ فِى الْعالَمينَ
(99) اى كه سرگرم نكند او را شنيدنى از شنيدنى ديگر اى كه بازش ندارد كارى از كارى اى كه مشغولش نكند گفتارى از گفتارى دگر اى كه به اشتباهش نيندازد پرسشى از پرسشى اى كه حجاب نشود او را چيزى از چيزى اى كه به ستوهش نياورد پافشارى اصرار ورزان اى كه او منتهاى مقصود جويندگان است اى كه او سرحد نهايى وجهه همت عارفان است اى كه او آخرين مرحله خواسته خواستاران است اى كه بر او ذره اى در تمام جهانيان پنهان نيست
(100) يا حَليماً لا يَعْجَلُ، يا جَواداً لا يَبْخَلُ، يا صادِقاً لا يُخْلِفُ، يا وَهَّاباً لا يَمَلُّ، يا قاهِراً لا يُغْلَبُ، يا عَظيماً لا يُوصَفُ، يا عَدْلاً لا يَحيفُ، يا غَنِيّاً لا يَفْتَقِرُ، يا كَبيراً لا يَصْغُرُ، يا حافِظاً لا يَغْفُلُ، سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يا رَبِ .
(100) اى بردبارى كه شتاب نكند اى بخشنده اى كه بخل ندارد اى راست وعده اى كه خلاف وعده نمى كند اى بخشنده اى كه خسته نمى شود اى چيره اى كه شكست نپذيرد اى بزرگى كه در وصف نگنجد اى دادگرى كه در حكمش ستم نكند اى توانگرى كه درويش نشود اى بزرگى كه كوچك نشود اى نگهبانى كه غفلت نكند منزهى تو اى خدايى كه نيست معبودى جز تو فرياد فرياد نجات ده ما را از آتش دوزخ اى پروردگار
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/smilies/Doaa.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:16
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(91) يا مُعينَ الْضُعَفآءِ، يا صاحِبَ الْغُرَبآءِ، يا ناصِرَ الْأَوْلِيآءِ، يا قاهِرَ الْأَعْدآءِ، يا رافِعَ السَّمآءِ، يا اَنيسَ الْأَصْفِيآءِ، يا حَبيبَ الْأَتْقِيآءِ، يا كَنْزَ الْفُقَرآءِ، يا اِلهَ الْأَغْنِيآءِ، يا اَكْرَمَ الْكُرَمآءِ
(91) اى كمك كار ناتوانان اى رفيق دور از وطنان اى يار دوستان اى چيره بر دشمنان اى بالا برنده آسمان اى مونس برگزيدگان اى دوست پرهيزكاران اى گنجينه بينوايان اى معبود توانگران اى كريمترين كريمان
(92) يا كافِياً مِنْ كُلِّ شَىْ ءٍ، يا قآئِماً عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُشْبِهُهُ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَزيدُ فى مُلْكِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَنْقُصُ مِنْ خَزآئِنِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ هُوَ خَبيرٌ بِكُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَىْ ءٍ
(92) اى كفايت كننده از هر چيز اى نگهبان بر هر چيز اى كه چيزى مانندش نيست اى كه چيزى به فرمانروائيش نيفزايد اى كه چيزى بر او پوشيده نيست اى كه كم نشود از گنجينه هايش چيزى اى كه نيست همانندش چيزى اى كه پنهان نماند از دانش او چيزى اى كه او خبير و آگاه است به هر چيز اى كه رحمتش فراگيرد هر چيز را
(93) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُكْرِمُ يا مُطْعِمُ، يا مُنْعِمُ يا مُعْطى ، يا مُغْنى يا مُقْنى ، يا مُفْنى يا مُحْيى ، يا مُرْضى يا مُنْجى
(93) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى اكرام كننده اى طعام دهنده اى نعمت بخشنده اى عطا ده اى ثروت ده اى سرمايه ده اى فانى كننده اى زنده كننده اى خشنود سازنده اى نجات بخش
(94) يا اَوَّلَ كُلِّشَىْءٍ وَآخِرَهُ، يا اِلهَ كُلِّ شَىْءٍ وَمَليكَهُ، يا رَبَ كُلِّ شَىْءٍ وَصانِعَهُ، يا بارِئَ كُلِّشَىْءٍ وَخالِقَهُ، يا قابِضَ كُلِّ شَىْءٍ وَباسِطَهُ، يا مُبْدِئَ كُلِّ شَىْءٍ وَمُعيدَهُ، يا مُنْشِئَ كُلِّشَىْءٍ وَمُقَدِّرَهُ، يا مُكَوِّنَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُحَوِّلَهُ يا مُحْيِىَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُميتَهُ يا خالِقَ كُلِّشَىْءٍ وَ وارِثَهُ
(94) اى آغاز و انجام هر چيز اى معبود و مالك هر چيز اى پروردگار و سازنده هر چيز اى پديد آرنده و آفريننده هر چيز اى بست و باز كننده هر چيز اى پديد آرنده و بازگرداننده هر چيز اى بوجود آورنده و اندازه گير هر چيز اى بود كننده و تبديل كننده هر چيز اى زنده كننده و ميراننده هر چيز اى آفريننده و وارث هر چيز
(95) يا خَيْرَ ذاكِرٍ وَمَذْكُورٍ، يا خَيْرَ شاكِرٍ وَمَشْكُورٍ، يا خَيْرَ حامِدٍ وَمَحْمُودٍ، يا خَيْرَ شاهِدٍ وَمَشْهُودٍ، يا خَيْرَ داعٍ وَمَدْعُوٍّ، يا خَيْرَ مُجيبٍ وَمُجابٍ، يا خَيْرَ مُونِسٍ وَاَنيسٍ، يا خَيْرَ صاحِبٍ وَجَليسٍ، يا خَيْرَ مَقْصُودٍ وَمَطْلُوبٍ، يا خَيْرَ حَبيبٍ وَمَحْبُوبٍ
(95) اى بهترين يادآور و ياد شده اى بهترين سپاسگزار و سپاس شده اى بهترين ستاينده و ستوده شده اى بهترين گواه و گواهى شده اى بهترين خواننده و خوانده شده اى بهترين اجابت كن و اجابت كرده شده اى بهترين انيس و مونس اى بهترين رفيق و هم نشين اى بهترين مقصود و مطلوب اى بهترين دوست و محبوب
(96) يا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعاهُ مُجيبٌ، يا مَنْ هُوَ لِمَنْ اَطاعَهُ حَبيبٌ، يا مَنْ هُوَ اِلى مَنْ اَحَبَّهُ قَريبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقيبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجاهُ كَريمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصاهُ حَليمٌ، يا مَنْ هُوَ فى عَظَمَتِهِ رَحيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى حِكْمَتِهِ عَظيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى اِحْسانِهِ قَديمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ اَرادَهُ عَليمٌ
(96) اى كه براى خواننده اش اجابت كند اى كه به مطيع و فرمانبردارش دوست است اى كه به هر كه دوستش دارد نزديك است اى كه براى هركس كه از او نگهبانى خواهد نگهبانست اى كه نسبت به هر كس به او اميد داشته باشد كريم است اى كه نسبت به نافرمانش بردبار است اى كه در عين عظمت و بزرگيش مهربان است اى كه در حكمت خود عظيم است اى كه در احسان و عطابخشى ديرين است اى كه به هر كس كه او را بطلبد دانا است
(97) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُسَبِّبُ يا مُرَغِّبُ، يا مُقَلِّبُ يا مُعَقِّبُ، يا مُرَتِّبُ يا مُخَوِّفُ، يا مُحَذِّرُ يا مُذَكِّرُ، يا مُسَخِّرُ يا مُغَيِّرُ
(97) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى سبب ساز اى رغبت ده اى زير و رو كن اى پى جو اى ترتيب ده اى بيم ده اى ترساننده اى يادانداز اى مسخر كننده اى تغيير دهنده
(98) يا مَنْ عِلْمُهُ سابِقٌ، يا مَنْ وَعْدُهُ صادِقٌ، يا مَنْ لُطْفُهُ ظاهِرٌ، يا مَنْ اَمْرُهُ غالِبٌ، يا مَنْ كِتابُهُ مُحْكَمٌ، يا مَنْ قَضآئُهُ كائِنٌ، يا مَنْ قُرْآنُهُ مَجيدٌ، يا مَنْ مُلْكُهُ قَديمٌ، يا مَنْ فَضْلُهُ عَميمٌ، يا مَنْ عَرْشُهُ عَظيمٌ
(98) اى كه دانشش پيش است اى كه وعده اش راست است اى كه لطفش آشكار است اى كه فرمانش بر همه غالب است اى كه كتابش محكم است اى كه حكم و قضايش حتمى است اى كه قرآنش مجيد و گرامى است اى كه فرمانروائيش قديم است اى كه فضل و بخشش همگانى است اى كه عرش او عظيم است
(99) يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، يا مَنْ لا يَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ، يا مَنْ لا يُلْهيهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ، يا مَنْ لا يُغَلِّطُهُ سُؤالٌ عَنْ سُؤالٍ، يا مَنْ لا يَحْجُبُهُ شَىْ ءٌ عَنْ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُبْرِمُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّينَ، يا مَنْ هُوَ غايَةُ مُرادِ الْمُريدينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى هِمَمِ الْعارِفينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى طَلَبِ الطَّالِبينَ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ ذَرَّةٌ فِى الْعالَمينَ
(99) اى كه سرگرم نكند او را شنيدنى از شنيدنى ديگر اى كه بازش ندارد كارى از كارى اى كه مشغولش نكند گفتارى از گفتارى دگر اى كه به اشتباهش نيندازد پرسشى از پرسشى اى كه حجاب نشود او را چيزى از چيزى اى كه به ستوهش نياورد پافشارى اصرار ورزان اى كه او منتهاى مقصود جويندگان است اى كه او سرحد نهايى وجهه همت عارفان است اى كه او آخرين مرحله خواسته خواستاران است اى كه بر او ذره اى در تمام جهانيان پنهان نيست
(100) يا حَليماً لا يَعْجَلُ، يا جَواداً لا يَبْخَلُ، يا صادِقاً لا يُخْلِفُ، يا وَهَّاباً لا يَمَلُّ، يا قاهِراً لا يُغْلَبُ، يا عَظيماً لا يُوصَفُ، يا عَدْلاً لا يَحيفُ، يا غَنِيّاً لا يَفْتَقِرُ، يا كَبيراً لا يَصْغُرُ، يا حافِظاً لا يَغْفُلُ، سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يا رَبِ .
(100) اى بردبارى كه شتاب نكند اى بخشنده اى كه بخل ندارد اى راست وعده اى كه خلاف وعده نمى كند اى بخشنده اى كه خسته نمى شود اى چيره اى كه شكست نپذيرد اى بزرگى كه در وصف نگنجد اى دادگرى كه در حكمش ستم نكند اى توانگرى كه درويش نشود اى بزرگى كه كوچك نشود اى نگهبانى كه غفلت نكند منزهى تو اى خدايى كه نيست معبودى جز تو فرياد فرياد نجات ده ما را از آتش دوزخ اى پروردگار
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/smilies/Doaa.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:16
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(91) يا مُعينَ الْضُعَفآءِ، يا صاحِبَ الْغُرَبآءِ، يا ناصِرَ الْأَوْلِيآءِ، يا قاهِرَ الْأَعْدآءِ، يا رافِعَ السَّمآءِ، يا اَنيسَ الْأَصْفِيآءِ، يا حَبيبَ الْأَتْقِيآءِ، يا كَنْزَ الْفُقَرآءِ، يا اِلهَ الْأَغْنِيآءِ، يا اَكْرَمَ الْكُرَمآءِ
(91) اى كمك كار ناتوانان اى رفيق دور از وطنان اى يار دوستان اى چيره بر دشمنان اى بالا برنده آسمان اى مونس برگزيدگان اى دوست پرهيزكاران اى گنجينه بينوايان اى معبود توانگران اى كريمترين كريمان
(92) يا كافِياً مِنْ كُلِّ شَىْ ءٍ، يا قآئِماً عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُشْبِهُهُ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَزيدُ فى مُلْكِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَنْقُصُ مِنْ خَزآئِنِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ هُوَ خَبيرٌ بِكُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَىْ ءٍ
(92) اى كفايت كننده از هر چيز اى نگهبان بر هر چيز اى كه چيزى مانندش نيست اى كه چيزى به فرمانروائيش نيفزايد اى كه چيزى بر او پوشيده نيست اى كه كم نشود از گنجينه هايش چيزى اى كه نيست همانندش چيزى اى كه پنهان نماند از دانش او چيزى اى كه او خبير و آگاه است به هر چيز اى كه رحمتش فراگيرد هر چيز را
(93) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُكْرِمُ يا مُطْعِمُ، يا مُنْعِمُ يا مُعْطى ، يا مُغْنى يا مُقْنى ، يا مُفْنى يا مُحْيى ، يا مُرْضى يا مُنْجى
(93) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى اكرام كننده اى طعام دهنده اى نعمت بخشنده اى عطا ده اى ثروت ده اى سرمايه ده اى فانى كننده اى زنده كننده اى خشنود سازنده اى نجات بخش
(94) يا اَوَّلَ كُلِّشَىْءٍ وَآخِرَهُ، يا اِلهَ كُلِّ شَىْءٍ وَمَليكَهُ، يا رَبَ كُلِّ شَىْءٍ وَصانِعَهُ، يا بارِئَ كُلِّشَىْءٍ وَخالِقَهُ، يا قابِضَ كُلِّ شَىْءٍ وَباسِطَهُ، يا مُبْدِئَ كُلِّ شَىْءٍ وَمُعيدَهُ، يا مُنْشِئَ كُلِّشَىْءٍ وَمُقَدِّرَهُ، يا مُكَوِّنَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُحَوِّلَهُ يا مُحْيِىَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُميتَهُ يا خالِقَ كُلِّشَىْءٍ وَ وارِثَهُ
(94) اى آغاز و انجام هر چيز اى معبود و مالك هر چيز اى پروردگار و سازنده هر چيز اى پديد آرنده و آفريننده هر چيز اى بست و باز كننده هر چيز اى پديد آرنده و بازگرداننده هر چيز اى بوجود آورنده و اندازه گير هر چيز اى بود كننده و تبديل كننده هر چيز اى زنده كننده و ميراننده هر چيز اى آفريننده و وارث هر چيز
(95) يا خَيْرَ ذاكِرٍ وَمَذْكُورٍ، يا خَيْرَ شاكِرٍ وَمَشْكُورٍ، يا خَيْرَ حامِدٍ وَمَحْمُودٍ، يا خَيْرَ شاهِدٍ وَمَشْهُودٍ، يا خَيْرَ داعٍ وَمَدْعُوٍّ، يا خَيْرَ مُجيبٍ وَمُجابٍ، يا خَيْرَ مُونِسٍ وَاَنيسٍ، يا خَيْرَ صاحِبٍ وَجَليسٍ، يا خَيْرَ مَقْصُودٍ وَمَطْلُوبٍ، يا خَيْرَ حَبيبٍ وَمَحْبُوبٍ
(95) اى بهترين يادآور و ياد شده اى بهترين سپاسگزار و سپاس شده اى بهترين ستاينده و ستوده شده اى بهترين گواه و گواهى شده اى بهترين خواننده و خوانده شده اى بهترين اجابت كن و اجابت كرده شده اى بهترين انيس و مونس اى بهترين رفيق و هم نشين اى بهترين مقصود و مطلوب اى بهترين دوست و محبوب
(96) يا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعاهُ مُجيبٌ، يا مَنْ هُوَ لِمَنْ اَطاعَهُ حَبيبٌ، يا مَنْ هُوَ اِلى مَنْ اَحَبَّهُ قَريبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقيبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجاهُ كَريمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصاهُ حَليمٌ، يا مَنْ هُوَ فى عَظَمَتِهِ رَحيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى حِكْمَتِهِ عَظيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى اِحْسانِهِ قَديمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ اَرادَهُ عَليمٌ
(96) اى كه براى خواننده اش اجابت كند اى كه به مطيع و فرمانبردارش دوست است اى كه به هر كه دوستش دارد نزديك است اى كه براى هركس كه از او نگهبانى خواهد نگهبانست اى كه نسبت به هر كس به او اميد داشته باشد كريم است اى كه نسبت به نافرمانش بردبار است اى كه در عين عظمت و بزرگيش مهربان است اى كه در حكمت خود عظيم است اى كه در احسان و عطابخشى ديرين است اى كه به هر كس كه او را بطلبد دانا است
(97) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُسَبِّبُ يا مُرَغِّبُ، يا مُقَلِّبُ يا مُعَقِّبُ، يا مُرَتِّبُ يا مُخَوِّفُ، يا مُحَذِّرُ يا مُذَكِّرُ، يا مُسَخِّرُ يا مُغَيِّرُ
(97) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى سبب ساز اى رغبت ده اى زير و رو كن اى پى جو اى ترتيب ده اى بيم ده اى ترساننده اى يادانداز اى مسخر كننده اى تغيير دهنده
(98) يا مَنْ عِلْمُهُ سابِقٌ، يا مَنْ وَعْدُهُ صادِقٌ، يا مَنْ لُطْفُهُ ظاهِرٌ، يا مَنْ اَمْرُهُ غالِبٌ، يا مَنْ كِتابُهُ مُحْكَمٌ، يا مَنْ قَضآئُهُ كائِنٌ، يا مَنْ قُرْآنُهُ مَجيدٌ، يا مَنْ مُلْكُهُ قَديمٌ، يا مَنْ فَضْلُهُ عَميمٌ، يا مَنْ عَرْشُهُ عَظيمٌ
(98) اى كه دانشش پيش است اى كه وعده اش راست است اى كه لطفش آشكار است اى كه فرمانش بر همه غالب است اى كه كتابش محكم است اى كه حكم و قضايش حتمى است اى كه قرآنش مجيد و گرامى است اى كه فرمانروائيش قديم است اى كه فضل و بخشش همگانى است اى كه عرش او عظيم است
(99) يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، يا مَنْ لا يَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ، يا مَنْ لا يُلْهيهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ، يا مَنْ لا يُغَلِّطُهُ سُؤالٌ عَنْ سُؤالٍ، يا مَنْ لا يَحْجُبُهُ شَىْ ءٌ عَنْ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُبْرِمُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّينَ، يا مَنْ هُوَ غايَةُ مُرادِ الْمُريدينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى هِمَمِ الْعارِفينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى طَلَبِ الطَّالِبينَ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ ذَرَّةٌ فِى الْعالَمينَ
(99) اى كه سرگرم نكند او را شنيدنى از شنيدنى ديگر اى كه بازش ندارد كارى از كارى اى كه مشغولش نكند گفتارى از گفتارى دگر اى كه به اشتباهش نيندازد پرسشى از پرسشى اى كه حجاب نشود او را چيزى از چيزى اى كه به ستوهش نياورد پافشارى اصرار ورزان اى كه او منتهاى مقصود جويندگان است اى كه او سرحد نهايى وجهه همت عارفان است اى كه او آخرين مرحله خواسته خواستاران است اى كه بر او ذره اى در تمام جهانيان پنهان نيست
(100) يا حَليماً لا يَعْجَلُ، يا جَواداً لا يَبْخَلُ، يا صادِقاً لا يُخْلِفُ، يا وَهَّاباً لا يَمَلُّ، يا قاهِراً لا يُغْلَبُ، يا عَظيماً لا يُوصَفُ، يا عَدْلاً لا يَحيفُ، يا غَنِيّاً لا يَفْتَقِرُ، يا كَبيراً لا يَصْغُرُ، يا حافِظاً لا يَغْفُلُ، سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يا رَبِ .
(100) اى بردبارى كه شتاب نكند اى بخشنده اى كه بخل ندارد اى راست وعده اى كه خلاف وعده نمى كند اى بخشنده اى كه خسته نمى شود اى چيره اى كه شكست نپذيرد اى بزرگى كه در وصف نگنجد اى دادگرى كه در حكمش ستم نكند اى توانگرى كه درويش نشود اى بزرگى كه كوچك نشود اى نگهبانى كه غفلت نكند منزهى تو اى خدايى كه نيست معبودى جز تو فرياد فرياد نجات ده ما را از آتش دوزخ اى پروردگار
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/smilies/Doaa.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:16
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(91) يا مُعينَ الْضُعَفآءِ، يا صاحِبَ الْغُرَبآءِ، يا ناصِرَ الْأَوْلِيآءِ، يا قاهِرَ الْأَعْدآءِ، يا رافِعَ السَّمآءِ، يا اَنيسَ الْأَصْفِيآءِ، يا حَبيبَ الْأَتْقِيآءِ، يا كَنْزَ الْفُقَرآءِ، يا اِلهَ الْأَغْنِيآءِ، يا اَكْرَمَ الْكُرَمآءِ
(91) اى كمك كار ناتوانان اى رفيق دور از وطنان اى يار دوستان اى چيره بر دشمنان اى بالا برنده آسمان اى مونس برگزيدگان اى دوست پرهيزكاران اى گنجينه بينوايان اى معبود توانگران اى كريمترين كريمان
(92) يا كافِياً مِنْ كُلِّ شَىْ ءٍ، يا قآئِماً عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُشْبِهُهُ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَزيدُ فى مُلْكِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَنْقُصُ مِنْ خَزآئِنِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ هُوَ خَبيرٌ بِكُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَىْ ءٍ
(92) اى كفايت كننده از هر چيز اى نگهبان بر هر چيز اى كه چيزى مانندش نيست اى كه چيزى به فرمانروائيش نيفزايد اى كه چيزى بر او پوشيده نيست اى كه كم نشود از گنجينه هايش چيزى اى كه نيست همانندش چيزى اى كه پنهان نماند از دانش او چيزى اى كه او خبير و آگاه است به هر چيز اى كه رحمتش فراگيرد هر چيز را
(93) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُكْرِمُ يا مُطْعِمُ، يا مُنْعِمُ يا مُعْطى ، يا مُغْنى يا مُقْنى ، يا مُفْنى يا مُحْيى ، يا مُرْضى يا مُنْجى
(93) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى اكرام كننده اى طعام دهنده اى نعمت بخشنده اى عطا ده اى ثروت ده اى سرمايه ده اى فانى كننده اى زنده كننده اى خشنود سازنده اى نجات بخش
(94) يا اَوَّلَ كُلِّشَىْءٍ وَآخِرَهُ، يا اِلهَ كُلِّ شَىْءٍ وَمَليكَهُ، يا رَبَ كُلِّ شَىْءٍ وَصانِعَهُ، يا بارِئَ كُلِّشَىْءٍ وَخالِقَهُ، يا قابِضَ كُلِّ شَىْءٍ وَباسِطَهُ، يا مُبْدِئَ كُلِّ شَىْءٍ وَمُعيدَهُ، يا مُنْشِئَ كُلِّشَىْءٍ وَمُقَدِّرَهُ، يا مُكَوِّنَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُحَوِّلَهُ يا مُحْيِىَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُميتَهُ يا خالِقَ كُلِّشَىْءٍ وَ وارِثَهُ
(94) اى آغاز و انجام هر چيز اى معبود و مالك هر چيز اى پروردگار و سازنده هر چيز اى پديد آرنده و آفريننده هر چيز اى بست و باز كننده هر چيز اى پديد آرنده و بازگرداننده هر چيز اى بوجود آورنده و اندازه گير هر چيز اى بود كننده و تبديل كننده هر چيز اى زنده كننده و ميراننده هر چيز اى آفريننده و وارث هر چيز
(95) يا خَيْرَ ذاكِرٍ وَمَذْكُورٍ، يا خَيْرَ شاكِرٍ وَمَشْكُورٍ، يا خَيْرَ حامِدٍ وَمَحْمُودٍ، يا خَيْرَ شاهِدٍ وَمَشْهُودٍ، يا خَيْرَ داعٍ وَمَدْعُوٍّ، يا خَيْرَ مُجيبٍ وَمُجابٍ، يا خَيْرَ مُونِسٍ وَاَنيسٍ، يا خَيْرَ صاحِبٍ وَجَليسٍ، يا خَيْرَ مَقْصُودٍ وَمَطْلُوبٍ، يا خَيْرَ حَبيبٍ وَمَحْبُوبٍ
(95) اى بهترين يادآور و ياد شده اى بهترين سپاسگزار و سپاس شده اى بهترين ستاينده و ستوده شده اى بهترين گواه و گواهى شده اى بهترين خواننده و خوانده شده اى بهترين اجابت كن و اجابت كرده شده اى بهترين انيس و مونس اى بهترين رفيق و هم نشين اى بهترين مقصود و مطلوب اى بهترين دوست و محبوب
(96) يا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعاهُ مُجيبٌ، يا مَنْ هُوَ لِمَنْ اَطاعَهُ حَبيبٌ، يا مَنْ هُوَ اِلى مَنْ اَحَبَّهُ قَريبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقيبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجاهُ كَريمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصاهُ حَليمٌ، يا مَنْ هُوَ فى عَظَمَتِهِ رَحيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى حِكْمَتِهِ عَظيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى اِحْسانِهِ قَديمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ اَرادَهُ عَليمٌ
(96) اى كه براى خواننده اش اجابت كند اى كه به مطيع و فرمانبردارش دوست است اى كه به هر كه دوستش دارد نزديك است اى كه براى هركس كه از او نگهبانى خواهد نگهبانست اى كه نسبت به هر كس به او اميد داشته باشد كريم است اى كه نسبت به نافرمانش بردبار است اى كه در عين عظمت و بزرگيش مهربان است اى كه در حكمت خود عظيم است اى كه در احسان و عطابخشى ديرين است اى كه به هر كس كه او را بطلبد دانا است
(97) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُسَبِّبُ يا مُرَغِّبُ، يا مُقَلِّبُ يا مُعَقِّبُ، يا مُرَتِّبُ يا مُخَوِّفُ، يا مُحَذِّرُ يا مُذَكِّرُ، يا مُسَخِّرُ يا مُغَيِّرُ
(97) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى سبب ساز اى رغبت ده اى زير و رو كن اى پى جو اى ترتيب ده اى بيم ده اى ترساننده اى يادانداز اى مسخر كننده اى تغيير دهنده
(98) يا مَنْ عِلْمُهُ سابِقٌ، يا مَنْ وَعْدُهُ صادِقٌ، يا مَنْ لُطْفُهُ ظاهِرٌ، يا مَنْ اَمْرُهُ غالِبٌ، يا مَنْ كِتابُهُ مُحْكَمٌ، يا مَنْ قَضآئُهُ كائِنٌ، يا مَنْ قُرْآنُهُ مَجيدٌ، يا مَنْ مُلْكُهُ قَديمٌ، يا مَنْ فَضْلُهُ عَميمٌ، يا مَنْ عَرْشُهُ عَظيمٌ
(98) اى كه دانشش پيش است اى كه وعده اش راست است اى كه لطفش آشكار است اى كه فرمانش بر همه غالب است اى كه كتابش محكم است اى كه حكم و قضايش حتمى است اى كه قرآنش مجيد و گرامى است اى كه فرمانروائيش قديم است اى كه فضل و بخشش همگانى است اى كه عرش او عظيم است
(99) يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، يا مَنْ لا يَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ، يا مَنْ لا يُلْهيهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ، يا مَنْ لا يُغَلِّطُهُ سُؤالٌ عَنْ سُؤالٍ، يا مَنْ لا يَحْجُبُهُ شَىْ ءٌ عَنْ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُبْرِمُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّينَ، يا مَنْ هُوَ غايَةُ مُرادِ الْمُريدينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى هِمَمِ الْعارِفينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى طَلَبِ الطَّالِبينَ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ ذَرَّةٌ فِى الْعالَمينَ
(99) اى كه سرگرم نكند او را شنيدنى از شنيدنى ديگر اى كه بازش ندارد كارى از كارى اى كه مشغولش نكند گفتارى از گفتارى دگر اى كه به اشتباهش نيندازد پرسشى از پرسشى اى كه حجاب نشود او را چيزى از چيزى اى كه به ستوهش نياورد پافشارى اصرار ورزان اى كه او منتهاى مقصود جويندگان است اى كه او سرحد نهايى وجهه همت عارفان است اى كه او آخرين مرحله خواسته خواستاران است اى كه بر او ذره اى در تمام جهانيان پنهان نيست
(100) يا حَليماً لا يَعْجَلُ، يا جَواداً لا يَبْخَلُ، يا صادِقاً لا يُخْلِفُ، يا وَهَّاباً لا يَمَلُّ، يا قاهِراً لا يُغْلَبُ، يا عَظيماً لا يُوصَفُ، يا عَدْلاً لا يَحيفُ، يا غَنِيّاً لا يَفْتَقِرُ، يا كَبيراً لا يَصْغُرُ، يا حافِظاً لا يَغْفُلُ، سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يا رَبِ .
(100) اى بردبارى كه شتاب نكند اى بخشنده اى كه بخل ندارد اى راست وعده اى كه خلاف وعده نمى كند اى بخشنده اى كه خسته نمى شود اى چيره اى كه شكست نپذيرد اى بزرگى كه در وصف نگنجد اى دادگرى كه در حكمش ستم نكند اى توانگرى كه درويش نشود اى بزرگى كه كوچك نشود اى نگهبانى كه غفلت نكند منزهى تو اى خدايى كه نيست معبودى جز تو فرياد فرياد نجات ده ما را از آتش دوزخ اى پروردگار
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/smilies/Doaa.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:16
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(91) يا مُعينَ الْضُعَفآءِ، يا صاحِبَ الْغُرَبآءِ، يا ناصِرَ الْأَوْلِيآءِ، يا قاهِرَ الْأَعْدآءِ، يا رافِعَ السَّمآءِ، يا اَنيسَ الْأَصْفِيآءِ، يا حَبيبَ الْأَتْقِيآءِ، يا كَنْزَ الْفُقَرآءِ، يا اِلهَ الْأَغْنِيآءِ، يا اَكْرَمَ الْكُرَمآءِ
(91) اى كمك كار ناتوانان اى رفيق دور از وطنان اى يار دوستان اى چيره بر دشمنان اى بالا برنده آسمان اى مونس برگزيدگان اى دوست پرهيزكاران اى گنجينه بينوايان اى معبود توانگران اى كريمترين كريمان
(92) يا كافِياً مِنْ كُلِّ شَىْ ءٍ، يا قآئِماً عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُشْبِهُهُ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَزيدُ فى مُلْكِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَنْقُصُ مِنْ خَزآئِنِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ هُوَ خَبيرٌ بِكُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَىْ ءٍ
(92) اى كفايت كننده از هر چيز اى نگهبان بر هر چيز اى كه چيزى مانندش نيست اى كه چيزى به فرمانروائيش نيفزايد اى كه چيزى بر او پوشيده نيست اى كه كم نشود از گنجينه هايش چيزى اى كه نيست همانندش چيزى اى كه پنهان نماند از دانش او چيزى اى كه او خبير و آگاه است به هر چيز اى كه رحمتش فراگيرد هر چيز را
(93) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُكْرِمُ يا مُطْعِمُ، يا مُنْعِمُ يا مُعْطى ، يا مُغْنى يا مُقْنى ، يا مُفْنى يا مُحْيى ، يا مُرْضى يا مُنْجى
(93) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى اكرام كننده اى طعام دهنده اى نعمت بخشنده اى عطا ده اى ثروت ده اى سرمايه ده اى فانى كننده اى زنده كننده اى خشنود سازنده اى نجات بخش
(94) يا اَوَّلَ كُلِّشَىْءٍ وَآخِرَهُ، يا اِلهَ كُلِّ شَىْءٍ وَمَليكَهُ، يا رَبَ كُلِّ شَىْءٍ وَصانِعَهُ، يا بارِئَ كُلِّشَىْءٍ وَخالِقَهُ، يا قابِضَ كُلِّ شَىْءٍ وَباسِطَهُ، يا مُبْدِئَ كُلِّ شَىْءٍ وَمُعيدَهُ، يا مُنْشِئَ كُلِّشَىْءٍ وَمُقَدِّرَهُ، يا مُكَوِّنَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُحَوِّلَهُ يا مُحْيِىَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُميتَهُ يا خالِقَ كُلِّشَىْءٍ وَ وارِثَهُ
(94) اى آغاز و انجام هر چيز اى معبود و مالك هر چيز اى پروردگار و سازنده هر چيز اى پديد آرنده و آفريننده هر چيز اى بست و باز كننده هر چيز اى پديد آرنده و بازگرداننده هر چيز اى بوجود آورنده و اندازه گير هر چيز اى بود كننده و تبديل كننده هر چيز اى زنده كننده و ميراننده هر چيز اى آفريننده و وارث هر چيز
(95) يا خَيْرَ ذاكِرٍ وَمَذْكُورٍ، يا خَيْرَ شاكِرٍ وَمَشْكُورٍ، يا خَيْرَ حامِدٍ وَمَحْمُودٍ، يا خَيْرَ شاهِدٍ وَمَشْهُودٍ، يا خَيْرَ داعٍ وَمَدْعُوٍّ، يا خَيْرَ مُجيبٍ وَمُجابٍ، يا خَيْرَ مُونِسٍ وَاَنيسٍ، يا خَيْرَ صاحِبٍ وَجَليسٍ، يا خَيْرَ مَقْصُودٍ وَمَطْلُوبٍ، يا خَيْرَ حَبيبٍ وَمَحْبُوبٍ
(95) اى بهترين يادآور و ياد شده اى بهترين سپاسگزار و سپاس شده اى بهترين ستاينده و ستوده شده اى بهترين گواه و گواهى شده اى بهترين خواننده و خوانده شده اى بهترين اجابت كن و اجابت كرده شده اى بهترين انيس و مونس اى بهترين رفيق و هم نشين اى بهترين مقصود و مطلوب اى بهترين دوست و محبوب
(96) يا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعاهُ مُجيبٌ، يا مَنْ هُوَ لِمَنْ اَطاعَهُ حَبيبٌ، يا مَنْ هُوَ اِلى مَنْ اَحَبَّهُ قَريبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقيبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجاهُ كَريمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصاهُ حَليمٌ، يا مَنْ هُوَ فى عَظَمَتِهِ رَحيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى حِكْمَتِهِ عَظيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى اِحْسانِهِ قَديمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ اَرادَهُ عَليمٌ
(96) اى كه براى خواننده اش اجابت كند اى كه به مطيع و فرمانبردارش دوست است اى كه به هر كه دوستش دارد نزديك است اى كه براى هركس كه از او نگهبانى خواهد نگهبانست اى كه نسبت به هر كس به او اميد داشته باشد كريم است اى كه نسبت به نافرمانش بردبار است اى كه در عين عظمت و بزرگيش مهربان است اى كه در حكمت خود عظيم است اى كه در احسان و عطابخشى ديرين است اى كه به هر كس كه او را بطلبد دانا است
(97) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُسَبِّبُ يا مُرَغِّبُ، يا مُقَلِّبُ يا مُعَقِّبُ، يا مُرَتِّبُ يا مُخَوِّفُ، يا مُحَذِّرُ يا مُذَكِّرُ، يا مُسَخِّرُ يا مُغَيِّرُ
(97) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى سبب ساز اى رغبت ده اى زير و رو كن اى پى جو اى ترتيب ده اى بيم ده اى ترساننده اى يادانداز اى مسخر كننده اى تغيير دهنده
(98) يا مَنْ عِلْمُهُ سابِقٌ، يا مَنْ وَعْدُهُ صادِقٌ، يا مَنْ لُطْفُهُ ظاهِرٌ، يا مَنْ اَمْرُهُ غالِبٌ، يا مَنْ كِتابُهُ مُحْكَمٌ، يا مَنْ قَضآئُهُ كائِنٌ، يا مَنْ قُرْآنُهُ مَجيدٌ، يا مَنْ مُلْكُهُ قَديمٌ، يا مَنْ فَضْلُهُ عَميمٌ، يا مَنْ عَرْشُهُ عَظيمٌ
(98) اى كه دانشش پيش است اى كه وعده اش راست است اى كه لطفش آشكار است اى كه فرمانش بر همه غالب است اى كه كتابش محكم است اى كه حكم و قضايش حتمى است اى كه قرآنش مجيد و گرامى است اى كه فرمانروائيش قديم است اى كه فضل و بخشش همگانى است اى كه عرش او عظيم است
(99) يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، يا مَنْ لا يَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ، يا مَنْ لا يُلْهيهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ، يا مَنْ لا يُغَلِّطُهُ سُؤالٌ عَنْ سُؤالٍ، يا مَنْ لا يَحْجُبُهُ شَىْ ءٌ عَنْ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُبْرِمُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّينَ، يا مَنْ هُوَ غايَةُ مُرادِ الْمُريدينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى هِمَمِ الْعارِفينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى طَلَبِ الطَّالِبينَ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ ذَرَّةٌ فِى الْعالَمينَ
(99) اى كه سرگرم نكند او را شنيدنى از شنيدنى ديگر اى كه بازش ندارد كارى از كارى اى كه مشغولش نكند گفتارى از گفتارى دگر اى كه به اشتباهش نيندازد پرسشى از پرسشى اى كه حجاب نشود او را چيزى از چيزى اى كه به ستوهش نياورد پافشارى اصرار ورزان اى كه او منتهاى مقصود جويندگان است اى كه او سرحد نهايى وجهه همت عارفان است اى كه او آخرين مرحله خواسته خواستاران است اى كه بر او ذره اى در تمام جهانيان پنهان نيست
(100) يا حَليماً لا يَعْجَلُ، يا جَواداً لا يَبْخَلُ، يا صادِقاً لا يُخْلِفُ، يا وَهَّاباً لا يَمَلُّ، يا قاهِراً لا يُغْلَبُ، يا عَظيماً لا يُوصَفُ، يا عَدْلاً لا يَحيفُ، يا غَنِيّاً لا يَفْتَقِرُ، يا كَبيراً لا يَصْغُرُ، يا حافِظاً لا يَغْفُلُ، سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يا رَبِ .
(100) اى بردبارى كه شتاب نكند اى بخشنده اى كه بخل ندارد اى راست وعده اى كه خلاف وعده نمى كند اى بخشنده اى كه خسته نمى شود اى چيره اى كه شكست نپذيرد اى بزرگى كه در وصف نگنجد اى دادگرى كه در حكمش ستم نكند اى توانگرى كه درويش نشود اى بزرگى كه كوچك نشود اى نگهبانى كه غفلت نكند منزهى تو اى خدايى كه نيست معبودى جز تو فرياد فرياد نجات ده ما را از آتش دوزخ اى پروردگار
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/smilies/Doaa.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
29-08-2010, 22:16
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
(ادامه دعای جوشن کبیر)
(91) يا مُعينَ الْضُعَفآءِ، يا صاحِبَ الْغُرَبآءِ، يا ناصِرَ الْأَوْلِيآءِ، يا قاهِرَ الْأَعْدآءِ، يا رافِعَ السَّمآءِ، يا اَنيسَ الْأَصْفِيآءِ، يا حَبيبَ الْأَتْقِيآءِ، يا كَنْزَ الْفُقَرآءِ، يا اِلهَ الْأَغْنِيآءِ، يا اَكْرَمَ الْكُرَمآءِ
(91) اى كمك كار ناتوانان اى رفيق دور از وطنان اى يار دوستان اى چيره بر دشمنان اى بالا برنده آسمان اى مونس برگزيدگان اى دوست پرهيزكاران اى گنجينه بينوايان اى معبود توانگران اى كريمترين كريمان
(92) يا كافِياً مِنْ كُلِّ شَىْ ءٍ، يا قآئِماً عَلى كُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُشْبِهُهُ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَزيدُ فى مُلْكِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَنْقُصُ مِنْ خَزآئِنِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ لا يَعْزُبُ عَنْ عِلْمِهِ شَىْ ءٌ، يا مَنْ هُوَ خَبيرٌ بِكُلِّ شَىْ ءٍ، يا مَنْ وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَىْ ءٍ
(92) اى كفايت كننده از هر چيز اى نگهبان بر هر چيز اى كه چيزى مانندش نيست اى كه چيزى به فرمانروائيش نيفزايد اى كه چيزى بر او پوشيده نيست اى كه كم نشود از گنجينه هايش چيزى اى كه نيست همانندش چيزى اى كه پنهان نماند از دانش او چيزى اى كه او خبير و آگاه است به هر چيز اى كه رحمتش فراگيرد هر چيز را
(93) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُكْرِمُ يا مُطْعِمُ، يا مُنْعِمُ يا مُعْطى ، يا مُغْنى يا مُقْنى ، يا مُفْنى يا مُحْيى ، يا مُرْضى يا مُنْجى
(93) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى اكرام كننده اى طعام دهنده اى نعمت بخشنده اى عطا ده اى ثروت ده اى سرمايه ده اى فانى كننده اى زنده كننده اى خشنود سازنده اى نجات بخش
(94) يا اَوَّلَ كُلِّشَىْءٍ وَآخِرَهُ، يا اِلهَ كُلِّ شَىْءٍ وَمَليكَهُ، يا رَبَ كُلِّ شَىْءٍ وَصانِعَهُ، يا بارِئَ كُلِّشَىْءٍ وَخالِقَهُ، يا قابِضَ كُلِّ شَىْءٍ وَباسِطَهُ، يا مُبْدِئَ كُلِّ شَىْءٍ وَمُعيدَهُ، يا مُنْشِئَ كُلِّشَىْءٍ وَمُقَدِّرَهُ، يا مُكَوِّنَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُحَوِّلَهُ يا مُحْيِىَ كُلِّ شَىْءٍ، وَمُميتَهُ يا خالِقَ كُلِّشَىْءٍ وَ وارِثَهُ
(94) اى آغاز و انجام هر چيز اى معبود و مالك هر چيز اى پروردگار و سازنده هر چيز اى پديد آرنده و آفريننده هر چيز اى بست و باز كننده هر چيز اى پديد آرنده و بازگرداننده هر چيز اى بوجود آورنده و اندازه گير هر چيز اى بود كننده و تبديل كننده هر چيز اى زنده كننده و ميراننده هر چيز اى آفريننده و وارث هر چيز
(95) يا خَيْرَ ذاكِرٍ وَمَذْكُورٍ، يا خَيْرَ شاكِرٍ وَمَشْكُورٍ، يا خَيْرَ حامِدٍ وَمَحْمُودٍ، يا خَيْرَ شاهِدٍ وَمَشْهُودٍ، يا خَيْرَ داعٍ وَمَدْعُوٍّ، يا خَيْرَ مُجيبٍ وَمُجابٍ، يا خَيْرَ مُونِسٍ وَاَنيسٍ، يا خَيْرَ صاحِبٍ وَجَليسٍ، يا خَيْرَ مَقْصُودٍ وَمَطْلُوبٍ، يا خَيْرَ حَبيبٍ وَمَحْبُوبٍ
(95) اى بهترين يادآور و ياد شده اى بهترين سپاسگزار و سپاس شده اى بهترين ستاينده و ستوده شده اى بهترين گواه و گواهى شده اى بهترين خواننده و خوانده شده اى بهترين اجابت كن و اجابت كرده شده اى بهترين انيس و مونس اى بهترين رفيق و هم نشين اى بهترين مقصود و مطلوب اى بهترين دوست و محبوب
(96) يا مَنْ هُوَ لِمَنْ دَعاهُ مُجيبٌ، يا مَنْ هُوَ لِمَنْ اَطاعَهُ حَبيبٌ، يا مَنْ هُوَ اِلى مَنْ اَحَبَّهُ قَريبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنِ اسْتَحْفَظَهُ رَقيبٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ رَجاهُ كَريمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ عَصاهُ حَليمٌ، يا مَنْ هُوَ فى عَظَمَتِهِ رَحيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى حِكْمَتِهِ عَظيمٌ، يا مَنْ هُوَ فى اِحْسانِهِ قَديمٌ، يا مَنْ هُوَ بِمَنْ اَرادَهُ عَليمٌ
(96) اى كه براى خواننده اش اجابت كند اى كه به مطيع و فرمانبردارش دوست است اى كه به هر كه دوستش دارد نزديك است اى كه براى هركس كه از او نگهبانى خواهد نگهبانست اى كه نسبت به هر كس به او اميد داشته باشد كريم است اى كه نسبت به نافرمانش بردبار است اى كه در عين عظمت و بزرگيش مهربان است اى كه در حكمت خود عظيم است اى كه در احسان و عطابخشى ديرين است اى كه به هر كس كه او را بطلبد دانا است
(97) اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ يا مُسَبِّبُ يا مُرَغِّبُ، يا مُقَلِّبُ يا مُعَقِّبُ، يا مُرَتِّبُ يا مُخَوِّفُ، يا مُحَذِّرُ يا مُذَكِّرُ، يا مُسَخِّرُ يا مُغَيِّرُ
(97) خدايا از تو مى خواهم به حق نامت اى سبب ساز اى رغبت ده اى زير و رو كن اى پى جو اى ترتيب ده اى بيم ده اى ترساننده اى يادانداز اى مسخر كننده اى تغيير دهنده
(98) يا مَنْ عِلْمُهُ سابِقٌ، يا مَنْ وَعْدُهُ صادِقٌ، يا مَنْ لُطْفُهُ ظاهِرٌ، يا مَنْ اَمْرُهُ غالِبٌ، يا مَنْ كِتابُهُ مُحْكَمٌ، يا مَنْ قَضآئُهُ كائِنٌ، يا مَنْ قُرْآنُهُ مَجيدٌ، يا مَنْ مُلْكُهُ قَديمٌ، يا مَنْ فَضْلُهُ عَميمٌ، يا مَنْ عَرْشُهُ عَظيمٌ
(98) اى كه دانشش پيش است اى كه وعده اش راست است اى كه لطفش آشكار است اى كه فرمانش بر همه غالب است اى كه كتابش محكم است اى كه حكم و قضايش حتمى است اى كه قرآنش مجيد و گرامى است اى كه فرمانروائيش قديم است اى كه فضل و بخشش همگانى است اى كه عرش او عظيم است
(99) يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ سَمْعٌ عَنْ سَمْعٍ، يا مَنْ لا يَمْنَعُهُ فِعْلٌ عَنْ فِعْلٍ، يا مَنْ لا يُلْهيهِ قَوْلٌ عَنْ قَوْلٍ، يا مَنْ لا يُغَلِّطُهُ سُؤالٌ عَنْ سُؤالٍ، يا مَنْ لا يَحْجُبُهُ شَىْ ءٌ عَنْ شَىْ ءٍ، يا مَنْ لا يُبْرِمُهُ اِلْحاحُ الْمُلِحّينَ، يا مَنْ هُوَ غايَةُ مُرادِ الْمُريدينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى هِمَمِ الْعارِفينَ، يا مَنْ هُوَ مُنْتَهى طَلَبِ الطَّالِبينَ، يا مَنْ لا يَخْفى عَلَيْهِ ذَرَّةٌ فِى الْعالَمينَ
(99) اى كه سرگرم نكند او را شنيدنى از شنيدنى ديگر اى كه بازش ندارد كارى از كارى اى كه مشغولش نكند گفتارى از گفتارى دگر اى كه به اشتباهش نيندازد پرسشى از پرسشى اى كه حجاب نشود او را چيزى از چيزى اى كه به ستوهش نياورد پافشارى اصرار ورزان اى كه او منتهاى مقصود جويندگان است اى كه او سرحد نهايى وجهه همت عارفان است اى كه او آخرين مرحله خواسته خواستاران است اى كه بر او ذره اى در تمام جهانيان پنهان نيست
(100) يا حَليماً لا يَعْجَلُ، يا جَواداً لا يَبْخَلُ، يا صادِقاً لا يُخْلِفُ، يا وَهَّاباً لا يَمَلُّ، يا قاهِراً لا يُغْلَبُ، يا عَظيماً لا يُوصَفُ، يا عَدْلاً لا يَحيفُ، يا غَنِيّاً لا يَفْتَقِرُ، يا كَبيراً لا يَصْغُرُ، يا حافِظاً لا يَغْفُلُ، سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ يا رَبِ .
(100) اى بردبارى كه شتاب نكند اى بخشنده اى كه بخل ندارد اى راست وعده اى كه خلاف وعده نمى كند اى بخشنده اى كه خسته نمى شود اى چيره اى كه شكست نپذيرد اى بزرگى كه در وصف نگنجد اى دادگرى كه در حكمش ستم نكند اى توانگرى كه درويش نشود اى بزرگى كه كوچك نشود اى نگهبانى كه غفلت نكند منزهى تو اى خدايى كه نيست معبودى جز تو فرياد فرياد نجات ده ما را از آتش دوزخ اى پروردگار
http://ayehayeentezar.com/images/smilies/smilies/Doaa.gif
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_44332177615258292230.gif
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.