PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : وهابیون با استناد به این حدیث می گویند:اقوال و رفتار صحابه برای ما حجت است(پاسخ به این گفتار)



معمار
01-09-2013, 14:07
از جمله احادیثی که وهابیون به آن برای پیروی از صحابه و تایید عمل آنان, به آن استدلال می کنند این حدیث است که:

«خير القرون قرنى ثم الذين يلونهم ثم الذين يلونهم...» ;«بهترين مردم، مردم زمان من هستند. سپس مردمى كه پس از آنان مى آيند. سپس مردمى كه بعد از آن گروه مى آيند(صحيح، بخارى، حديث شماره 2652)

بعد استدلال می کنند که:پیامبر در این حدیث سه قرن را که هر کدام صد سال باشد را بهترین قرن معرفی کرده است و لازمه این گفتار این است که اعمال و رفتار صحابه در این سیصد قرن برای ما حجت باشد

در پست های بعد به نقد این گفتار می پردازیم

معمار
01-09-2013, 21:08
چند نکته در پاسخ به این گفتار وهابیون





نکته اول:





در صورتی قول صحابه حجت است که از حق خارج نشوند,زمانی که از حق خارج شدند,دیگر قول و فعلشان حجیت ندارد





حتی در کتب اهل سنت آمده است که بعضی از صحابه مرتد شدند,در این صورت عقل حکم می کند که قولشان حجت نباشد





یُؤْخَذُ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِی ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصْحَابِی فَیُقَالُ إِنَّهُمْ لَمْ یَزَالُوا مُرْتَدِّینَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتَهُمْ



فردای قیامت صحابه من را از راست و چپ می گیرند و من عرضه می دارم که اینها صحابه من هستند، گفته می شود از روزی که تو از آنها جدا شدی، ‌اینها به ارتداد و دوران جاهلیت برگشتند.





صحیح بخاری ج2ص 490 حدیث 3447 المطبعه السلفیه





از براء بن عازب - نقل شده





3852 - حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ إِشْکَابٍ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُضَیْلٍ عَنْ الْعَلَاءِ بْنِ الْمُسَیَّبِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ لَقِیتُ الْبَرَاءَ بْنَ عَازِبٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا فَقُلْتُ طُوبَى لَکَ صَحِبْتَ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَبَایَعْتَهُ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَقَالَ یَا ابْنَ أَخِی إِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا أَحْدَثْنَا بَعْدَهُ



من(علاءبن مسیب از پدرش) رفتم خدمت براء بن عازب و گفتم: خوشا به حالت! تو توفیق و سعادت صحابه پیامبر اکرم (ص) را به دست آوردی و در زیر شجره رضوان در صلح حدیبیه با پیامبر اکرم (ص) بیعت کردی. براء می‌گوید: ای برادر زاده ام! تو خبر نداری که ما چه بدعت هایی بعد از پیامبر اکرم (ص) گذاشتیم.



صحیح البخاری، ج3، ص130- حدیث4170 کتاب المغازی، باب غزوة الحدیبیة المطبعه السلفیه

معمار
01-09-2013, 21:48
نکته دوم:

وهابیون گفتند که حدیث"خیر القرون قرنی"بهترین مردم,مردم زمان من هستند—قرن در این حدیث به معنای سیصد سال است یعنی با این گفتار می خواهند ثابت کنند که عمل صحابه در این سیصد سال حجت است برای ما

پاسخ:

قَرْن» در لغت عرب به معنى صد سال نيست، بلكه به معنى جمعيتى است كه در يك زمان با هم زندگى مى كنند و سپس جمعيت ديگر جاى آنان را مى گيرند و قرآن مجيد هم كلمه ى «قرن» را در همين معنا به كار برده است:

واژه «قرون» در قرآن كريم هفت بار به كار رفته و هرگز از آن، «قرن» اصطلاحى يعنى صد سال اراده نكرده، بلكه آن را به معناى مردمِ يك زمان به كار برده است;

به عنوان نمونه

ألَمْ يَرَوا كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْن مَكّناهُمْ فِى الأرْضِ ما لَمْ نُمَكِّن لَهُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدراراً وَجَعَلْنَا الأنْهارَ(انعام ایه 6)
آيا نديده اند كه چه اندازه پيش از ايشان جمعيت هايى را نابود كرديم كه در زمين، آنان را توانمند ساخته بوديم

پس تفسير حديث «خير القرون» به سيصد سال، صحیح نیست

در نهايه ى ابن اثير آمده است: قَرن، مردم يك زمان و از ماده «اقتران» گرفته شده است. گواه بر اين كه «قرن» به معنى مردم يك زمان است شعر شاعر مى باشد كه گفته است
إذا ذهبَ القرنُ الذي أنتَ فيهم *** وخُلّفتَ في قرْن فأنتَ غريب
يعنى:هرگاه مردمى كه تو در ميان آن ها هستى بروند. و تو در ميان مردمى ديگر بمانى، در اين هنگام غريب هستى

لسان العرب، ج13، ص 313، ماده «قرن»; قاموس المحيط، ج4 ص 208

ابن حجر عسقلانى در تفسير حديث «خير القرون...» كه در صحيح بخارى آمده، قَرن را به معناى مردم يك زمان تفسير كرده است: «القرن: اهل زمان واحد متقارب اشتركوا فى أمر من الأمور ويقال: إنّ ذلك مخصوص بما إذا اجتمعوا فى زمان نبىّ أو رئيس يجمعهم على ملّة أو مذهب أو عمل، ويطلق القرن على مدّة من الزمان

قرن، مردم يك زمان را مى گويند كه در كارى از كارها با هم شريك باشند و گاهى به مردمى مى گويند كه در زمان يك پيامبر يا رئيس باشند كه آن ها را بر يك روش يا مذهب يا كارى متحد سازد و قرن، گذشته از مردم، بر خود زمان نيز گفته مى شود

فتح البارى، ج7، ص 4، باب فضائل أصحاب النبى

معمار
01-09-2013, 21:59
نکته سوم:

چه طوری می توانیم بگوئیم که سیصد سال بعد از پیامبر اکرم بهترین قرن ها است در حالی که:

ظهور «خوارج» در سال 39هجرى آغاز شد و بعداً هم ادامه يافت و به فِرَق گوناگون تقسيم شدند.

پايه گذار «مرجئه» حسن بن محمد حنفيه است و او در اواخر قرن نخست درگذشت; هر چند «ارجاء» در طول زمان معانى مختلفى به خود گرفته است.

«قدريه» از معبد بن عبدالله جهنى بصرى ، متوفاى 80هـ.، آغاز شد، پس از او پرچم «قدريه» را غيلان بن مسلم دمشقى به دست گرفت و در سال 105 در دمشق به دار آويخته شد.

«معتزله» در سال 105هـ. پى ريزى شد، آن گاه كه واصل بن عطا از مكتب استادش، حسن بصرى جدا شد و اعتزال را پى ريزى كرد.

بنابراين، اكثر مذاهب و فِرَق باطله از نظر «سلفيه» در آخر قرن اول، و اوايل قرن دوم پديد آمده است. چگونه مى توان آن سه قرن را، «خير القرون» خواند.