PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چم و خم‌های ارتباط با جنس مخالف



معصومه خانم
08-09-2013, 14:32
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87613314786241414122.gif

چم و خم‌های ارتباط با جنس مخالف



دین اسلام دین تعادل است و در تمام کارها میانه‌روی را پیشنهاد می‌کند. «و جعلناکم امة وسطاً» ( سوره بقره، آیه143) و در حدیثی بیان شده «خیر الامور اوسطها».......





در حدیثی بیان شده «خیر الامور اوسطها». در بحث روابط بین زن و مرد نیز می‌توان به اصول و توصیه‌ی دین رجوع کرد. برای اینکه بتوان تعادل را حفظ کرد باید اسب سرکش تمایلات نفسانی را با کمند دستورات دینی و قرآنی کنترل نمود. بنابر نظر بعضی افراد هیچ‌گونه ارتباطی نباید میان زن و مرد در کلام و دیگر روابط وجود داشته باشد. اما این دیدگاه، دیدگاهی افراطی است، چرا که خداوند زن و مرد را یکسان آفریده و زن‌ها می‌توانند پا‌به‌پای مردها در عرصه‌های مختلف اجتماعی شرکت کنند. مخصوصا در جوامع امروزی که زنان سهم بسزایی در تمام عرصه‌های مختلف کاری و اجتماعی برعهده دارند، چنین دیدگاهی تقریبا غیر‌ممکن است. حتی در بسیاری روایات نقل شده است که حضرت فاطمه (س) در محدوده و چهارچوب قانون و شرع با یاران پیامبر و حضرت علی سخن می‌گفتند و یا برای مردم سخنرانی می‌کردند. نمی‌توان افراد جامعه را به دو گروه زن و مرد تقسیم کرد و به آنها اجازه نداد هیچ‌گونه ارتباطی با یکدیگر داشته باشند. برای انجام هر کاری باید حد و مرزهای آن را در نظر گرفت و پا از آن فراتر ننهاد چرا که کوچک‌ترین لغزشی در این راه ممکن است انسان را به دام هلاکت و بدبختی بیاندازد و او را در گرداب تمایلات نفسانی غوطه‌ور سازد.
رسول خدا می‌فرمایند: «بین زنان و مردان نامحرم جدایی ایجاد کنید زیرا هنگامی که آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت‌و‌آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.»
پیامد این سخن پیامبر را به خوبی در روابط دوستانه دختران و پسران می‌توان دید که چگونه دوستی‌هایی بسیار ساده، حتی به عنوان همکلاسی و یا همکار، بنیان و اساس زندگی آنها را از هم متلاشی کرده است و برایشان راه بازگشتی نگذاشته است. تنها دلیل این فلاکت فقط خارج شدن از حد اعتدال و گوش دادن به ندای شیطان است.

حضرت علی نیز دراین باره می‌فرمایند: «اختلاط و گفت‌وگوی مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد و دل‌ها را منحرف می‌سازد.»


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37099491217979604125.gif

معصومه خانم
08-09-2013, 14:34
حدود روابط با جنس مخالف




باید محدوده‌ای مشخص در همه ارتباطات رعایت گردد؛ روابط کاری، اجتماعی و روابط در محیط‌های آموزشی، اگر در چهارچوب شرع باشد مانعی ندارد. اما روابط دوستانه بین دختر و پسر به طور کلی رد شده است چراکه سرانجام این روابط به مسائل نامشروع جنسی ختم می‌شود و انسان را به ورطه تباهی می‌کشاند. البته خود انسان بهتر می‌تواند محدوده ارتباطی خود را تعیین کند زیرا از خود شناخت بیشتری دارد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «بل الانسان علی نفسه بصیره؛ انسان بر نفس خویش آگاه و بیناست.» (قیامت، آیه14)


راه‌کارهایی برای زنان و مردان



اما زن و مرد چه نکاتی را رعایت کنند تا به حد و حدود این روابط پایبند بمانند؟ حیا، وقار و متانت از جمله اصول اخلاقی است که هر زن و مردی که در ارتباط با یکدیگرند باید به آنها پایبند باشند. رعایت حد و مرز در گفت‌وگو و هم‌کلام شدن با یکدیگر، نگاه کردن، فاصله هنگام صحبت، تنها نبودن در مکانی که دیگران تردد ندارند و داشتن پوشش مناسب نیز از جمله اصول اخلاقی هستند که باید رعایت شود.
علاوه بر این کنترل هیجانات در برخورد با جنس مخالف حائز اهمیت است. در صورتی که زنان و مردان در محیطی سالم روابطی در چهارچوب‌های اخلاقی داشته باشند نه تنها سلامت روانی خویش را حفظ کرده‌اند بلکه باعث پیشرفت و رشد جامعه نیز خواهند شد. فردی که مهارت‌های ارتباطی را آموخته باشد و بداند هنگام رابطه با جنس مخالف باید از اضطراب دوری کرده و دچار برانگیختگی هیجانی نشود، می‌تواند در رابطه با جنس مخالف به درستی عمل کند. معمولاً نوجوانان و جوانانی که بلوغ عاطفی را به طور کامل پشت سر گذاشته و افسار احساسات را به دست دارند، موفق‌تر از سایر همسالان خود عمل می‌کنند.
در صورتی که زن و مرد احساس کنند، به یکدیگر دلبستگی داشته و یا رفتار و کردار یکدیگر را پسندیدند بایستی مرد از طریق خواستگاری پیش‌قدم شده و شرایط ازدواج را مهیا کند.

و در نهایت با رعایت این اصول اخلاقی نه تنها انسان در محدوده این ضوابط احساس اسارت نمی‌کند بلکه آرامش فکری و امنیت اجتماعی او نیز تامین می‌شود.


بخش خانواده ایرانی تبیان




منبع : آستان مهر

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37099491217979604125.gif

شهاب منتظر
09-09-2013, 01:33
.:: بسم الله الذی یبدأ الخلق ثم یعیده ::.


سلام و عرض ادب.

در این مقاله که همکار گرامی فاطمه خانم نقل فرموده اند ، نویسنده ممزوجی از صحیح و غلط را در غالب یک راهکار به خواننده تحویل داده است که سعی دارم به نکاتی از اون اشاره کنم و توضیحات مختصری عرض کنم:




دین اسلام دین تعادل است و در تمام کارها میانه‌روی را پیشنهاد می‌کند. «و جعلناکم امة وسطاً» ( سوره بقره، آیه143) و در حدیثی بیان شده «خیر الامور اوسطها».......





در حدیثی بیان شده «خیر الامور اوسطها». در بحث روابط بین زن و مرد نیز می‌توان به اصول و توصیه‌ی دین رجوع کرد. ... بنابر نظر بعضی افراد هیچ‌گونه ارتباطی نباید میان زن و مرد در کلام و دیگر روابط وجود داشته باشد. اما این دیدگاه، دیدگاهی افراطی است




نه افراط در دین مبین اسلام جایگاهی دارد و نه تفریط به این معنا که قرار نیست نه از جلو از پشت بام بیفتیم نه نه از پشت.

تعادل با پرهیز از افراط و تفریط حاصل می شود و نظرات افراد تا آنجا که با شرع مقدّس اسلام و اصل دین تطابق دارد قابل اعتنا وگرنه غیر قابل پذیرش است.

مردان و زنان نا محرم به عنوان افراد جامعه تا آنجا اجازه ی ارتباط دارند که لزوم آن مشخص باشد و دلیلی معین و کاملاً داشته باشد.

به عنوان مثال سوار شدن یک خانم هر چند که امروزه تاکسی ویژه با راننده ی خانم هم هست در یک تاکسی با راننده ی آقا امری است اجتناب ناپذیر این هم خود یک نوع ارتباط محسوب می شود ، یک ارتباط کاملاً تعریف شده با چارچوبی معیّن.

اگر چارچوب این ارتباط برداشته شود این ارتباط تبدیل به ارتباطی غیر عقلانی و غیر شرعی خواهد شد. پس لازمه ارتباط ، مشخص شدن چارچوب تعریف شده و رعایت معیاری معین می باشد.

شهاب منتظر
09-09-2013, 01:42
خداوند زن و مرد را یکسان آفریده و زن‌ها می‌توانند پا‌به‌پای مردها در عرصه‌های مختلف اجتماعی شرکت کنند.


خداوند حکیم و خلاق مرد و زن را از وجودی یکسان آفریده و تفاوتی در ذات خلقت آن ها وجود ندارد که ملاک برتری یکی بر دیگری واقع شود امّا تفاوت هایی در روحیات و خلقیات و حتی ظاهر آن ها قرار داده است و قرار نیست این دو پا به پای همدیگر و دقیقاً به طور یکسان حرکت کنند بلکه از هر یک اموری را خواسته که گاه از دیگری آن را نخواسته است و این خواسته ها هم دقیقاً با دلیل و حکمت است که تعدادی از آن ها برای ما روشن و بسیاری از آن ها بر ما پوشیده است.

به عنوان مثال تربیت فرزندان و امور داخلی منزل با وجود این که وظیفه ی یک زن نیست اما بنا بر مهر و عطوفت زن که در نهاد و خلقت او لحاظ شده است از عهده ی او بهتر بر می آید و امور سخت و خشن بیرون از خانه هم به عهده ی مرد گذاشته شده است چرا که خلقت او این چنین است که با سختی و خشونت بیرون از خانه بهتر می تواند کنار بیاید و آن را تحمل کند.

توجه به سیره ی پیامبر گرامی اسلام(صل الله علیه و آله) و ائمه معصومین(علیهم السّلام) این امر را کاملاً برای ما جا می اندازد.



مخصوصا در جوامع امروزی که زنان سهم بسزایی در تمام عرصه‌های مختلف کاری و اجتماعی برعهده دارند، چنین دیدگاهی تقریبا غیر‌ممکن است.

نباید جوامع امروزی و غربی را الگوی خودمان قرار دهیم. اسلام عزیز خود الگوی بسیار مناسب تری است. اگر بخواهیم با الگوی غربی جلو برویم کلاهمان پس معرکه می باشد و فعالیت های اجتماعی بانوان با رعایت الگوی اسلامی کاملاً قابل اجراست با این تفاوت که هزینه هایی که بانوان در الگوی غربی می پردازند یعنی مورد سوء استفاده واقع شدن و نگاه ابزاری به آن ها به حدّ اقل می رسد.

شهاب منتظر
09-09-2013, 02:41
حتی در بسیاری روایات نقل شده است که حضرت فاطمه (س) در محدوده و چهارچوب قانون و شرع با یاران پیامبر و حضرت علی سخن می‌گفتند و یا برای مردم سخنرانی می‌کردند.


در هیچ جای تاریخ نیامده که افتخار هر دو عالم حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بدون رعایت حریم(پرده) و ضرورت اقدام به تکلّم با حتی نزدیک ترین صحابی نامحرم رسول خدا یا امام علی(ع) نموده باشند بلکه همواره در صورت ایجاب ضرورت ضمن رعایت کامل حجاب از پس پرده با آنها تکلّم می فرمودند.

بهتر است کمی دقیق تر به موضوع بپردازیم و چند نمونه از سیره ی حضرت بیاوریم:

حضرت زهرا علیهاالسلام هم در سخن، معلّم حجاب بودند، هم در رفتار، اسوه عفاف. ایشان عقیده داشتند: «بهترین چیز برای زن، آن است که نه مردان نامحرم او را ببینند و نه او مردان نامحرم را.»

در کتاب کشف الغمّه آمده:

« علی علیه السلام می فرماید: روزی با گروهی از اصحاب، خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم بودیم. آن حضرت به اصحاب فرمود: صلاح و مصلحت زن در چیست؟ هیچ کس نتوانست پاسخ صحیحی بدهد، وقتی که اصحاب متفرّق شدند، من به خانه رفتم و موضوع سؤال رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را به فاطمه علیهاالسلام گفتم. فرمود: من جوابش را می دانم:

«صلاح زن در آن است که مردان بیگانه را نبیند و مردان بیگانه هم او را نبینند.»

من هنگامی که خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم رسیدم، عرض کردم: فاطمه علیهاالسلام در پاسخ سؤال شما چنین فرموده است. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سخنِ پخته و منطقی زهرا علیهاالسلام را پسندید و فرمود: «فاطمه علیهاالسلام پاره تن من است.»

در توضیح فرموده حضرت زهرا علیهاالسلام می توان گفت که عدم رعایت پوشش از طرف زنان در جامعه، می تواند فساد مردان را به دنبال داشته باشد که سرانجام این بی مبالاتی، به سستی بنیان خانواده و اجتماع خواهد انجامید.

پس بهترین، زیباترین و با صفاترین زندگی برای زنان در پرتو سخن پرمغز زهرا علیهاالسلام خلاصه می شود که: «صلاح زن در آن است که نه او مرد بیگانه را ببیند و نه مرد بیگانه او را.»

حضرت زهرا علیهاالسلام همان گونه که فرمودند، طبق آن نیز رفتار کرند. تا آنجا حیا و عفاف و حجاب را رعایت می فرمودند که روزی یکی از مسلمانان به نام «ابن مکتوم» که نابینا بود، به خانه فاطمه علیهاالسلام آمد. فاطمه از آن اتاق به اتاق دیگری رفتند، به او گفتند: ابن مکتوم نابیناست. حضرت فرمود: او نابیناست؛ اما من که نابینا نیستم...!

از وصیّت های فاطمه علیهاالسلام این بود که: «پس از مرگ، بدن مرا داخل تابوتی بگذارید، تا حجم بدنم پیدا نشود.» این شیوه تا آن زمان مرسوم نبود و این وصیّت، درسی از عفاف و حجاب و حیا بود که بانوان باید آن را مورد توجّه قرار دهند

حضرت زهرا(سلام الله علیها) آن هم فقط و فقط بر حسب ضرورت اقدام به خطابه در مسجد فرمودند.

در کتاب طرائف سیّد ابن طاووس نقل می کند:

«خطبه معروف حضرت فاطمه (س) بعد از رحلت پیامبر(ص) در مسجد:

در مسجد جمعيت موج مي‏زد و هر لحظه تراكم بيشتر مي ‏شد. امتداد جمعيت از نزديكي محراب، شروع شده بود و تا خارج مسجد ادامه داشت.

در پيشاپيش مردم ، در نزديكي منبر و محراب، ريش سفيدان، سر در هم كرده و آهسته گفتگو مي‏كردند.

برخي نگران و مضطرب ، چشم به در دوخته بودند و گروهي ديگر، غرق در گرداب حيرت ، لحظات را به التهاب مي‏ گذراندند.

چندي نگذشته بود كه ناگهان جمعيت ، شكافته شد و شاه‏راهي از آستانه در تا برابر محراب، پديد آمد.

گروهي زن ، با وقار كم‏ نظيري وارد شدند. سراپاي زنان را جامه‏ هاي بلند پوشانده بود. اين گروه كوچك، در قلب خود، گوهري گرانبها را از چشمان نامحرم مردم مي ‏پوشاندند. او كسي جز وجود مقدس فاطمه (س) نبود. چادر به دور خود پيچيده بود و سنگين و شمرده، گام بر می ‏داشت. گويي پيامبر (ص) است كه به سوي محراب و منبر خود، پيش مي‏ آيد. رفتار و كردارش ، هيچ تفاوتي با پيامبر (ص) نداشت.

بي ‏آنكه نگاهي به اطراف افكند، پيش آمد و در برابر محراب، همچون كوهي از وقار ايستاد. پرده ‏اي برافراشتند و فاطمه زهرا(س) كه مظهر عفاف بود، در پشت پرده قرار گرفت....»