فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
15-03-2010, 01:30
(http://shiaupload.ir/images/61283552158434230392.gif)http://shiaupload.ir/images/12862217084533349058.gif (http://shiaupload.ir/images/12862217084533349058.gif)http://shiaupload.ir/images/61283552158434230392.gif (http://shiaupload.ir/images/61283552158434230392.gif)http://shiaupload.ir/images/09901958414152277222.gif (http://shiaupload.ir/images/09901958414152277222.gif)
(http://shiaupload.ir/images/61283552158434230392.gif)
رفتار قراني
براي هر چيزي، معيار و ميزاني است. ميزان مسلماني، «قرآني زيستن» است؛ يعني قرآن را «امام» و «هادي» خود قرار دادن و تلاش براي تطبيق رفتار و خصال و اعمال خود با «الگوهاي قرآني».
تدبر در آيات قرآن، به ما ميآموزد كه اگر بخواهيم رفتاري خداپسندانه و سلوكي مورد رضاي پروردگار و پيامبر خدا و اولياي دين داشته باشيم، بايد براي هر انديشه و عمل خويش، «حجت قرآني» داشته باشيم و بتوانيم امضاي قرآن را پاي هر عمل خويش قرار دهيم و براي اين سؤال كه «ايا كتاب خدا، رفتار ما را تاييد ميكند؟» پاسخ مثبت داشته باشيم.
اين هدف و خواسته، از ما ميطلبد كه روي اسوهها و الگوهايي كه قرآن معرفي كرده است، تدبر بيشتري داشته باشيم. ازاينرو، به آموزههاي كلام الهي مينگريم و «چگونه بودن» و «چگونه زيستن» را از اين كتاب جاودان ميآموزيم و به كار ميبنديم.
حضرت لقمان، يكي از چهرههاي دوستداشتني قرآن و مورد ستايش خداوند است. لقمان را با صفت «حكيم» ياد ميكنند و اين ريشه در اين آيه دارد كه ميفرمايد: «وَلَقَدْ آتَينَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ ...» لقمان/12؛
ما به لقمان حكمت عطا كرديم.
بيشك، درك و دريافت و خرد لقمان حكيم، فراتر از مردم عادي بود و دلش روشن و عقلش فعال و نگاهش بصير بود. حقايقي از عالم را ميدانست و دانستههاي ژرف و حكيمانهاش را به ديگران هم ميآموخت و ميكوشيد از هر حادثه و پديدهاي نكتهاي و تجربهاي بياموزد و آن را به كار بندد.
سعدي در گلستان ميگويد:
«لقمان را گفتند: ادب از كه آموختي؟ گفت: از بيادبان، كه هرچه از ايشان در نظرم ناپسند آمد، از فعل آن پرهيز كردم1».
از حضرت رسول صلياللهعليهوآله نقل است كه:
لقمان پيامبر نبود، ليكن بندهاي فكور و انديشمند بود، يقيني نيكو داشت، خدا را دوست ميداشت، خدا هم دوستدارش شد و به او حكمت آموخت.2
در روايات، پندهاي بسياري از لقمان نقل شده كه يكي بهتر از ديگري است. قرآن كريم هم از نصايح و حكمتها و پندهاي لقمان حكيم نمونههايي را آورده است كه هر يك از آنها براي «خودسازي» و تهذيب نفس و الگوگيري اخلاقي مفيد و ضروري است.
خود لقمان كه صاحب اين مواعظ و پندهاست، انساني خودساخته بود كه با صالحان و حكيمان همنشيني ميكرد، از دانش آنان ميآموخت، به ديدار حضرت داود عليهالسلام بسيار ميرفت و از معارف او نيز بهره ميگرفت و مدتي هم چوپاني ميكرد.
روزي به او گفتند: تو كه گوسفندچران بودي، حكمت را از كجا به دست آوردي؟ گفت: از راه امانتداري، راستگويي و سكوت از گفتن آنچه به دردم نميخورد.
اين است الگوي قرآني كه خوب است گوش جان به پندها و مواعظش بسپاريم.
به نقل خداي كريم در قرآن، حضرت لقمان فرزند خويش را نصيحت و موعظه ميكرد.
پندهاي او از يك سو دعوت به توحيد و عبادت و توحيد در اطاعت بود، از سويي فراخواني به ايمان و اعتقاد به جزاي الهي و محاسبه دقيق پروردگار به اعمال انسان و توجه دادن به حساب روز قيامت بود، از طرفي دعوت به ارتباط با خداوند در قالب «نماز» و احياي ارزشها به صورت امر به معروف و نهي از منكر بود، از طرفي هم به صبر و ثبات و استقامت در اين راه مقدس دعوت ميكرد و
از توصيههاي او، آراسته شدن به كمالات اخلاقي همچون: تواضع، نداشتن غرور، اعتدال در زندگي، ادب در گفتار و رعايت وقار در سخن و آهنگ كلام بود. اينها نكاتي است كه همه ما به آنها نيازمنديم و بيشتر اشكالات اخلاقي و رفتاري ما از افراط و تفريط و خروج از حد و مرز «اعتدال» است و غفلت از محاسبه الهي و روز جزا.
http://shiaupload.ir/images/74267015234583971695.gif (http://shiaupload.ir/images/74267015234583971695.gif)
(http://shiaupload.ir/images/61283552158434230392.gif)
رفتار قراني
براي هر چيزي، معيار و ميزاني است. ميزان مسلماني، «قرآني زيستن» است؛ يعني قرآن را «امام» و «هادي» خود قرار دادن و تلاش براي تطبيق رفتار و خصال و اعمال خود با «الگوهاي قرآني».
تدبر در آيات قرآن، به ما ميآموزد كه اگر بخواهيم رفتاري خداپسندانه و سلوكي مورد رضاي پروردگار و پيامبر خدا و اولياي دين داشته باشيم، بايد براي هر انديشه و عمل خويش، «حجت قرآني» داشته باشيم و بتوانيم امضاي قرآن را پاي هر عمل خويش قرار دهيم و براي اين سؤال كه «ايا كتاب خدا، رفتار ما را تاييد ميكند؟» پاسخ مثبت داشته باشيم.
اين هدف و خواسته، از ما ميطلبد كه روي اسوهها و الگوهايي كه قرآن معرفي كرده است، تدبر بيشتري داشته باشيم. ازاينرو، به آموزههاي كلام الهي مينگريم و «چگونه بودن» و «چگونه زيستن» را از اين كتاب جاودان ميآموزيم و به كار ميبنديم.
حضرت لقمان، يكي از چهرههاي دوستداشتني قرآن و مورد ستايش خداوند است. لقمان را با صفت «حكيم» ياد ميكنند و اين ريشه در اين آيه دارد كه ميفرمايد: «وَلَقَدْ آتَينَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ ...» لقمان/12؛
ما به لقمان حكمت عطا كرديم.
بيشك، درك و دريافت و خرد لقمان حكيم، فراتر از مردم عادي بود و دلش روشن و عقلش فعال و نگاهش بصير بود. حقايقي از عالم را ميدانست و دانستههاي ژرف و حكيمانهاش را به ديگران هم ميآموخت و ميكوشيد از هر حادثه و پديدهاي نكتهاي و تجربهاي بياموزد و آن را به كار بندد.
سعدي در گلستان ميگويد:
«لقمان را گفتند: ادب از كه آموختي؟ گفت: از بيادبان، كه هرچه از ايشان در نظرم ناپسند آمد، از فعل آن پرهيز كردم1».
از حضرت رسول صلياللهعليهوآله نقل است كه:
لقمان پيامبر نبود، ليكن بندهاي فكور و انديشمند بود، يقيني نيكو داشت، خدا را دوست ميداشت، خدا هم دوستدارش شد و به او حكمت آموخت.2
در روايات، پندهاي بسياري از لقمان نقل شده كه يكي بهتر از ديگري است. قرآن كريم هم از نصايح و حكمتها و پندهاي لقمان حكيم نمونههايي را آورده است كه هر يك از آنها براي «خودسازي» و تهذيب نفس و الگوگيري اخلاقي مفيد و ضروري است.
خود لقمان كه صاحب اين مواعظ و پندهاست، انساني خودساخته بود كه با صالحان و حكيمان همنشيني ميكرد، از دانش آنان ميآموخت، به ديدار حضرت داود عليهالسلام بسيار ميرفت و از معارف او نيز بهره ميگرفت و مدتي هم چوپاني ميكرد.
روزي به او گفتند: تو كه گوسفندچران بودي، حكمت را از كجا به دست آوردي؟ گفت: از راه امانتداري، راستگويي و سكوت از گفتن آنچه به دردم نميخورد.
اين است الگوي قرآني كه خوب است گوش جان به پندها و مواعظش بسپاريم.
به نقل خداي كريم در قرآن، حضرت لقمان فرزند خويش را نصيحت و موعظه ميكرد.
پندهاي او از يك سو دعوت به توحيد و عبادت و توحيد در اطاعت بود، از سويي فراخواني به ايمان و اعتقاد به جزاي الهي و محاسبه دقيق پروردگار به اعمال انسان و توجه دادن به حساب روز قيامت بود، از طرفي دعوت به ارتباط با خداوند در قالب «نماز» و احياي ارزشها به صورت امر به معروف و نهي از منكر بود، از طرفي هم به صبر و ثبات و استقامت در اين راه مقدس دعوت ميكرد و
از توصيههاي او، آراسته شدن به كمالات اخلاقي همچون: تواضع، نداشتن غرور، اعتدال در زندگي، ادب در گفتار و رعايت وقار در سخن و آهنگ كلام بود. اينها نكاتي است كه همه ما به آنها نيازمنديم و بيشتر اشكالات اخلاقي و رفتاري ما از افراط و تفريط و خروج از حد و مرز «اعتدال» است و غفلت از محاسبه الهي و روز جزا.
http://shiaupload.ir/images/74267015234583971695.gif (http://shiaupload.ir/images/74267015234583971695.gif)