نرگس منتظر
16-03-2010, 02:29
چفیه ای که حرف می زند !
یکی دو سال بیشتر از جنگ نگذشته بود . آرام آرام ، چفیه این نماد پایداری از روی دوش مردان به جایی شاید نظیر کنج یک کمد نقل مکان کرد ، و آنقدر خاک خورد که فراموش شد .
http://img.tebyan.net/big/1388/11/214131791291042262271981849421185188613439.jpg
چندی گذشت و چفیه دوباره خودی نشان داد این بار اما نه بر روی دوش مردان مرد که اگر یادت باشد سر از صورت زنان که نه ، عروسکان چفیه را بدیل روسری گرفتند ؛ مد شده بود .
کار به جایی رسید که من در دلم گفتم ؛
چفیه !
کاش فراموش شده بودی ! ....
و تو ، اما بر سرت زد که از چفیه ، دفاع کنی و آن را در همان جای خودش به کار بری ...
چفیه ، دوباره روی دوشت خوش نشست ، تا مشخص شود صاحب حقیقی این نماد کیست .
عده ای اما همین را هم بر نتافتند .
آنان که چفیه بدیل از روسری عروسکان را خوش می داشتند ، وقتی چفیه را روی شانه های تو دیدند ، خشم سراپای وجودشان را فرا گرفت ؛ چفیه شد نمادی که تاریخ مصرفش گذشته است و تو شدی یک متحجر کج اندیش خشونت طلب که دل ، تنها به دیروز سپرده ای و از درک حال و آینده عاجزی ...
و آنقدر زخم زبان شنیدی که ترجیح دادی که سکوت کنی ، کوتاه بیایی ، و چفیه را دوباره بگذاری جایش .
http://img.tebyan.net/big/1388/11/49241159230237281937430159148795715525358.jpg
شاید نظیر کنج یک کمد ؛ خیلی به خاطرش فحش خوردی . خیلی به خاطرش بد و بیراه شنیدی . خسته ات کرده بود این اواخر !
تو همین که خسته شدی و چفیه را فراموش کردی ، « آقا » دلش برای چفیه سوخت ؛ خود پای در میدان گذشت .
حالا چند سالی است که ایشان روی دوش اش ، زیر عبا ، وقت و بی وقت چفیه می اندازد ....
تو می دانی « آقا » با این کار چه می خواهد بگوید ؟ ...
اگر می خواهی بدانی ، گوشهایت را خوب باز کن که این چفیه ، با تو حرفها دارد .
فقط حواست باشد که این چفیه ، حرفهایش را برای هر کسی نمی زند ؛ باید محرم باشی !
(http://zibasazi.bahar-20.com/)
(http://zibasazi.bahar-20.com/)
http://bahar-20.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/81.gif (http://zibasazi.bahar-20.com/)
(http://zibasazi.bahar-20.com/)
(http://zibasazi.bahar-20.com/)
(http://zibasazi.bahar-20.com/)
یکی دو سال بیشتر از جنگ نگذشته بود . آرام آرام ، چفیه این نماد پایداری از روی دوش مردان به جایی شاید نظیر کنج یک کمد نقل مکان کرد ، و آنقدر خاک خورد که فراموش شد .
http://img.tebyan.net/big/1388/11/214131791291042262271981849421185188613439.jpg
چندی گذشت و چفیه دوباره خودی نشان داد این بار اما نه بر روی دوش مردان مرد که اگر یادت باشد سر از صورت زنان که نه ، عروسکان چفیه را بدیل روسری گرفتند ؛ مد شده بود .
کار به جایی رسید که من در دلم گفتم ؛
چفیه !
کاش فراموش شده بودی ! ....
و تو ، اما بر سرت زد که از چفیه ، دفاع کنی و آن را در همان جای خودش به کار بری ...
چفیه ، دوباره روی دوشت خوش نشست ، تا مشخص شود صاحب حقیقی این نماد کیست .
عده ای اما همین را هم بر نتافتند .
آنان که چفیه بدیل از روسری عروسکان را خوش می داشتند ، وقتی چفیه را روی شانه های تو دیدند ، خشم سراپای وجودشان را فرا گرفت ؛ چفیه شد نمادی که تاریخ مصرفش گذشته است و تو شدی یک متحجر کج اندیش خشونت طلب که دل ، تنها به دیروز سپرده ای و از درک حال و آینده عاجزی ...
و آنقدر زخم زبان شنیدی که ترجیح دادی که سکوت کنی ، کوتاه بیایی ، و چفیه را دوباره بگذاری جایش .
http://img.tebyan.net/big/1388/11/49241159230237281937430159148795715525358.jpg
شاید نظیر کنج یک کمد ؛ خیلی به خاطرش فحش خوردی . خیلی به خاطرش بد و بیراه شنیدی . خسته ات کرده بود این اواخر !
تو همین که خسته شدی و چفیه را فراموش کردی ، « آقا » دلش برای چفیه سوخت ؛ خود پای در میدان گذشت .
حالا چند سالی است که ایشان روی دوش اش ، زیر عبا ، وقت و بی وقت چفیه می اندازد ....
تو می دانی « آقا » با این کار چه می خواهد بگوید ؟ ...
اگر می خواهی بدانی ، گوشهایت را خوب باز کن که این چفیه ، با تو حرفها دارد .
فقط حواست باشد که این چفیه ، حرفهایش را برای هر کسی نمی زند ؛ باید محرم باشی !
(http://zibasazi.bahar-20.com/)
(http://zibasazi.bahar-20.com/)
http://bahar-20.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/81.gif (http://zibasazi.bahar-20.com/)
(http://zibasazi.bahar-20.com/)
(http://zibasazi.bahar-20.com/)
(http://zibasazi.bahar-20.com/)