PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تقويم تاريخ اسلام(ربیع الثانی)



مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
23-01-2014, 22:18
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26305511381271169003.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26305511381271169003.gif)


تقويم تاريخ اسلام(ربیع الثانی) (http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=41584)



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
23-01-2014, 22:20
1


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)


قيام توّابين - سال 65 هجري قمري




پس از شهادت اباعبدالله الحسين (ع) و ياران وفادارش در كربلا به دست سپاهيان يزيد بن معاويه و عدم يارى آن حضرت از سوى مسلمانان و دوستداران اهل بيت (ع) ، يك حالت سرخوردگى و پشيمانى در مسلمانان پديد آمد. در شهر كوفه كه بزرگترين مركز شيعيان عالم اسلام بود، ندامت و پشيمانى شيعيان، به خاطر عدم نصرت امام حسين (ع) و تنها گذاشتن وى در كربلا، شدت بيشترى داشت و از اين بابت، خودشان را سرزنش كرده و خطاكار مى‏دانستند. آنان، پس از مراسم‏هاى عزادارى امام حسين (ع) و گفت و گوهاى جمعى، به اين نتيجه رسيدند كه اين ننگ و ندامت را نمى‏توانند از خود دور كنند، مگر با كشته شدن در راه اهداف اباعبدالله الحسين)ع(، و گرفتن انتقام از قاتلان وى.(1)

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
23-01-2014, 22:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)


رهبرى اين جنبش را چند تن از سران سالخورده شيعه عراق بر عهده داشتند، كه معروفترين آنان عبارت بودند از:

سليمان بن صرد خزاعى ، عبدالله بن وال تميمى، رفاعة بن شداد بجلى، عبدالله بن سعد ازدى و مسيّب بن نجبه فزارى.


قيام توابين از سال 61 قمرى، پس از شهادت امام حسين)ع(، شكل گرفت و به تدريج فراگير شد و طرفداران بسيارى پيدا كرد و به مدت چهار سال شكل‏گيرى جنبش، نيرو و امكانات قابل توجهى فراهم گرديد.

بدين منظور رهبران قيام، نخستين روز ربيع الثانى سال 65 قمرى را آغاز رسمى حركت خود از شهر بزگ كوفه تعيين كردند. در اين زمان، "يزيد بن معاويه" به هلاكت رسيده بود و "مروان بن حكم" در شام و غرب عالم اسلام و "عبدالله بن زبير" در مكه و شرق و جنوب عالم اسلام، حكمرانى مى‏كردند و شهر كوفه درسيطره عبدالله بن زبير و طرفدارانش قرارداشت .


در آغاز، عده‏اى درصدد درگير كردن توابين با عامل عبدالله بن زبير در كوفه را داشتند، ولى با زيركى "عبدالله بن زبير انصارى"، استاندار وقت كوفه و اعلام پشتيبانى وى از توّابين، هيچ گونه جنگى در كوفه به وقوع نپيوست (2

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
23-01-2014, 22:55
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)



و توّابين كه تعدادشان چهار هزار رزمنده عاشق شهادت بود، از كوفه به "پادگان نخيله" و از نخيله به سوى كربلا حركت كردند و مدتى در آن جا به سوگوارى پرداختند و بسيار گريه و ناله كرده و از خداى سبحان، به خاطر گناه و جرم خويش، طلب غفران نمودند و آن گاه به سوى سرزمين " جزيره (بين النهرين) " رهسپار شدند و در منطقه " عين الوردة " با سپاهيان مروان بن حكم به فرماندهى "عبيدالله بن زياد" مواجه شدند.


در آغاز، گروهى از توّابين به فرماندهى "مسيب بن نجبه فزارى" با گروهى از سپاه عبيدالله بن زياد درگير شدند و با مجاهدت و دلاورى‏هاى توّابين، سپاه عبيدالله متحمل شكست سنگين شد و بسيارى از شاميان كشته و بسيارى زخمى گرديدند و تنها عده‏اى، موفق به فرار از صحنه نبرد شدند.


عبيدالله بن زياد، كه تعداد سى هزار نفر از شاميان را فرماندهى مى‏كرد، براى بار دوم، سپاهى به استعداد دوازده هزار مرد جنگنده به فرماندهى "حصين بن نمير" به نبرد توّابين فرستاد و اين بار نيز پيروزى با خداجويان توّابين بود ولى تاريكى شب، مانع پيروزى نهايى آنان گرديد.(3)

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
23-01-2014, 22:56
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)



(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)امّا بار سوم، عبيدالله بن زياد در همان شامگاه با تمام نيرو و تجهيزات جنگى به نبرد توّابين شتافت و جنگ خونينى ميان طرفين شعله ورگرديد .

سليمان بن صرد كه با سپاهى سنگين از دشمن روبرو شده بود، از زين اسب به پايين آمد و شمشيرش را ازغلاف بيرون آورد وغلاف آن را شكست و به ياران خود گفت:


عبادالله! من اراد البكور الى ربّه، و التّوبة من ذنبه، و الوفاء بعهده، فاليّ؛ اى بندگان خدا! هر كسى مى‏خواهد كه بامداد فردا در نزد پروردگارش باشد، از گناه و جرمش توبه كند و به پيمان خويش وفا كند، پس با من بيايد. در اين هنگام، تعداد زيادى از ياران او از اسب پياده شده و بى‏باكانه به صفوف عظيم دشمن زدند. تعداد اندك شهادت طلبان توّابين، صحنه ميدان را بر انبوه جنايتكاران شام، تيره و تنگ كردند و اگر پيروزى‏هاى آنان به همان صورت ادامه مى‏يافت،


پيروزى نهايى نصيب آنان مى‏شد، ولى شاميان، به جاى نبرد تن به تن، توّابين را آماج تيرهاى بى‏امان خويش قرار دادند و در اين ميان فرمانده شجاع توّابين، يعنى "سليمان بن صرد"، مورد اصابت تير "يزيد بن حصين بن نمير"، قرار گرفت و دلاورانه به شهادت رسيد و پس از او، "مسيّب بن نجبه" فرماندهى توّابين را بر عهده گرفت ولى پس از مبارزاتى، او نيز به شهادت رسيد.(4)

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
23-01-2014, 23:02
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)



از آن پنج فرمانده و امير توّابين، هر كدام پس از ديگرى، فرماندهى را بر عهده گرفته و با سربازان عبيدالله بن زياد به نبرد پرداختند، ولى در ميان ميدان به شهادت رسيدند و تنها "رفاعة بن شداد بجلى"، به همراه عده‏اى اندك از توابين، از تاريكى شب استفاده كرده و خود را از آن واقعه هولناك، نجات داده و به كوفه برگشتند

و در قيام مختار بن ابى عبيده ثقفى، كه پس شهادت توابين، به وقوع پيوست، شركت نمودند.(5)


1. المنتظم فى تاريخ الامم و الملوك، ج6، ص 28

2. همان

3. همان، ص 36

4. همان

5. نك: مروج الذّهب، ج3، ص 100؛ تاريخ الطبرى، ج5، ص 551؛ البداية و النهاية، ج8، ص 253؛ ماهيت قيام مختار، ص 221

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
27-02-2014, 19:11
2

قتل عبدالله بن معتز در زندان مقتدر عباسى ، سال 296 هجرى قمرى

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)





در دوّمين سال خلافت مقتدر بالله ( هجدهمين خليفه عباسى) گروهى از فرماندهان سپاه و سركردگان نظامى و سياستمداران دربارى، بر خلع مقتدر از خلافت و نصب عبدالله بن معتز بن متوكل عباسى به جاى وى مصصم شدند.


"حسين بن حمدان"، كه از حمدانيان شيعه شمال عراق و يكى از گردانندگان اصلى اين كودتا بود، در يك تهاجم خود، "عباس بن حسن"، وزير اصلى خلافت را كشت و سپس به سوى مقتدر رفت، تا وى را تسليم نمايد. مقتدر در آغاز، مشروط بر اين كه وى زنده و سالم بماند و خون كسى بر زمين ريخته نشود، پيشنهاد آنان را پذيرفت


ولى هنگامى كه در بيرون كاخ خود سرگرم بازى بود و متوجه گرديد كه حسين بن حمدان، به سوى او مى‏آيد و قصد دستگيرى وى را دارد، از او گريخت و به درون كاخ خويش پناهنده شد و در را از درون بست و بر آن قفل محكمى نهاد.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
27-02-2014, 19:12
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)






حسين بن حمدان برگشت و به همراه فرماندهان و اميران مخالف مقتدر در خانه "مخرم" (دار الوزاره( گرد آمده و با عبدالله بن معتز عباسى بيعت كردند و وى را به "مرتضى باللّه" و به قولى به "المنتصف باللّه" ملقب ساختند و "محمد بن داوود" را به وزارتش برگزيدند.


حسين بن حمدان، بار ديگر مأموريت يافت كه مقتدر را از قصر بيرون آورد و به خانه "ابن طاهر" منتقل كند و از او براى عبدالله بن معتز بيعت گيرد، ولى هنگامى كه به كاخ وى نزديك شد،


با تهاجم خدمت كاران و محافظان وى روبرو گرديد و ميان آنان زد و خوردهايى روى داد و در نتيجه هواداران مقتدر عباسى از تحويل وى به حسين بن حمدان امتناع كردند و حسين بن حمدان را بدون دست يابى به هدف مورد نظرش برگرداندند.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
27-02-2014, 19:13
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)







حسين بن حمدان كه از گردانندگان اصلى اين تغيير و تحول بود، پس از ناكامى از دستگيرى مقتدر عباسى، راه "موصل" را در پيش گرفت و به آن سو حركت كرد.


با رفتن وى، مخالفان مقتدر عباسى دچار ترديد و سستى شدند و اختلاف ميان هواداران مقتدر و عبدالله بن معتز بالا گرفت و در نتيجه عبدالله بن معتز، قصد حركت به سوى "سامرا" نمود، ولى فرماندهان و اميران، همراهيش نكردند.



ناچار، به خانه "ابو عبدالله بن جصاص" پناهنده شد و پس از چند روز هرج و مرج در ميان سپاهيان و توده مردم، مقتدر عباسى مجدداً حكومت را به دست گرفت و مخالفان را سركوب و بسيارى از هواداران عبدالله بن معتز را دستگير و اعدام كرد و برخى از آنان، از جمله خود عبدالله بن معتز و ابن جصاص را دستگير و زندانى نمود.


ابن جصاص، براى رهايى خويش اموال فراوانى در اختيار مقتدر گذاشت.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
27-02-2014, 19:14
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)








از جمله، مبلغ شانزده ميليون درهم به مقتدر عباسى داد، تا مقتدر وى را آزاد كرد ولى عبدالله بن معتز در زندان بماند و مدت حبسش چندان طولانى نشد، كه مأموران مقتدر عباسى با آزار و شكنجه‏ هاى توان فرسا، وى را در زندان از پاى درآورده و به قتلش رساندند و جسد بى‏جانش را به خانواده ‏اش تحويل دادند.


كشته شدن عبدالله بن معتز، مصادف بود با دوّم ربيع الآخر سال 296 قمرى.(1)


1-نك: البداية و النهاية، جلد 6، جزء 11، ص 121؛ تجارب الامم، ج 5،ص 49؛ وقايع الايام، ص 227

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
31-07-2014, 17:52
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)






پيمان شكنى امين در برابر برادرش مأمون - سال 194 هجرى قمرى


"هارون الرّشيد" (پنجمين خليفه عباسى) پيش از مرگ خود، سه تن از فرزندانش را به ترتيب ولى عهد و جانشين خويش نمود. وى پس از پنج سال از حكومت خويش، نخستين بار، فرزندش محمد، معروف به "امين" را به ولايت عهدى برگزيد (1)

و در سال 182 قمرى، فرزند ديگرش عبدالله، معروف به "مأمون" را به اين مقام برگزيد (2) و سرانجام در سال 189 قمرى، فرزند ديگرش قاسم، معروف به "مؤتمن" را پس از امين و مأمون، مقام ولايت عهدى بخشيد.(3)

هارون، در سال 193 قمرى، در حالى به هلاكت رسيد، كه سه فرزندش به صورت ترتيبى، جانشين وى بودند. بر اساس سفارش وى، در آغاز، محمد، معروف به امين، خلافت را برعهده گرفت و بر تخت زمامدارى مسلمانان در شهر "بغداد"، تكيه زد.


مأمون كه خلافت برادرش را تأييد و از راه دور با وى بيعت و اظهار اطاعت كرده بود، در منطقه خراسان و شرق عالم اسلام، از سوى پدر و برادرش امين، حكومت مى‏كرد.(4)

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
31-07-2014, 17:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)







اما امين، پس از تحكيم پايه‏هاى خلافت خويش، وجود برادر قدرتمند خود در شرق عالم اسلام را براى خويش، غير قابل تحمل مى‏دانست و از هر راه ممكن در صدد تضعيف وى برآمد.

امين، به تحريك "فضل بن ربيع"، كه مقام عالى وزارت هارون و امين را بر عهده داشت و هم چنين تحريك‏هاى پيوسته "على بن عيسى بن هامان"، كه فرماندهى كل سپاه امين را بر عهده داشت، راه دشمنى با برادر خود مأمون را در پيش گرفت.

وى به تحريك بدخواهان و مخالفان مأمون، تصميم به خلع مأمون از ولايت عهدى و نصب فرزند خود به اين مقام برآمد. على رغم مخالفت‏هاى ريش سفيدان و بزرگان بنى عباس، امين بر خواسته‏هاى خويش تأكيد ورزيد و سرانجام در سوّم ربيع‏الثّانى سال 194 قمرى، براى فرزندش "موسى بن امين"، از مردم بيعت گرفت و وى را به طور رسمى ولى عهد خويش اعلام نمود. تمام پيمان نامه‏ هاى خلافت، از جمله سفارش نامه پدرش هارون الرّشيد را باطل كرد و همه آن‏ها را گردآورى و در آتش سوزانيد.

وى، براى وادار كردن مأمون و سپاهيان مستقر در خراسان به پذيرش ولايت عهدى موسى، نامه‏اى براى آنان نوشت و مأمون و سران سپاه را به بازگشت به بغداد و بيعت با موسى فراخواند.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
31-07-2014, 17:56
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)








هم چنين در بغداد به "امّ‏ عيسى دختر هادى عباسى" كه همسر مأمون و دختر عمويشان بود، فشار آورد كه گوهر گران بهايى كه از جانب مأمون در اختيار اوست، به وى بسپارد.

امّ عيسى، اظهار بى‏اطلاعى كرد و از واگذارى آن گوهر گران‏بها امتناع ورزيد. امين، حرمت خانه مأمون و همسر وى را نگه نداشت و با اعزام مأموران خويش به خانه وى، به جستجو پرداخته و تمام اسباب و لوازم منزلش را به هم ريخت و سرانجام به آن گوهر، دست يافت و به كاخ خويش منتقل نمود.

چنين حركات خصمانه، روز به روز به اطلاع مأمون در خراسان مى‏رسيد و افكار و انديشه هايش را در هم مى‏ريخت و وى را براى انجام عكس‏العمل‏هاى لازم و حركات متقابل بازدارنده تحريكش مى‏نمود. اين گونه تنش هاى روزافزون ميان امين و مأمون، سپاهيان طرفين را رودررو قرار داد و سرانجام به نبرد سنگين و خونينى مبدل گرديد و پيروزى مامون و شكست خفت بار امين را درپى داشت. (5)

1-البداية و النهاية، ج 9-10، ص 177؛الكامل فى التاريخ، ج 5،ص 408

2-البداية و النهاية، ج 9-10، ص 193؛ الكامل فى التاريخ، ج 5، ص 415

3-الكامل فى التاريخ، ج 5، ص 425

4 -تاريخ ابن خلدون،ج 2،ص 346 5-تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص 436؛ تاريخ الطبرى، ج 8، ص 473 و 478

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
09-08-2014, 17:22
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)











وقوع غزوه غابه - سال ششم هجرى قمرى



"عُيينة بن حِصن" كه از مشركان و زورمداران اطراف مدينه منوره بود، در شب چهارم ربيع ‏الثّانى سال ششم قمرى در رأس يك گره چهل نفرى از مشركان به شتران پيامبر (ص) كه در مكانى به نام "غابه " نگهدارى و چرا داده مى‏شدند، هجوم آورد و پس از كشتن فرزندى از "ابوذر" و فرارى دادن ساير ساكنان آن مكان، شتران را غارت كرد.

ابوذر، خبر ناگوار تهاجم عيينة بن حِصن را در همان شب به پيامبر (ص) رسانيد و پيامبر (ص) در بامداد آن روز براى گوشمالى دادن اين گردنكش صحراى عربستان، با تعدادى از يارانش عازم آن ناحيه گرديد.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
09-08-2014, 17:22
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)












آن حضرت، براى "مقداد بن عمرو" پرچمى بست و وى را به فرماندهى رزمندگان برگزيد.

پس از مقداد، ديگران را به يارى وى اعزام كرد و خود آن حضرت نيز به سوى آنان رهسپار شد.

مقداد، در زمينى به نام "هيقا" ( يا هيفا) كه در يك ميلى چاه مطلب قرار دارد، به سپاه دشمن رسيد و با آنان درگير شد. دشمنان در برابر سربازان اسلام ايستادگى كرده و به نبرد پرداختند و يك تن از رزمندگان اسلام، به نام "مُحرز بن نضله" را به شهادت رسانيدند و از مشركان، نيز چهار نفر كشته شدند، كه يكى از آنان، "حبيب پسر عيينه" بود. پيامبر اكرم (ص) نيز به سپاهيان و سربازان خود در سرزمين "ذى قرد" در نزديكى‏هاى "غابه" ملحق شد.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
09-08-2014, 17:23
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)












در اين غزوه تعداد پانصد و يا هفتصد نفر از مسلمانان حضور پيدا كرده و موجب رعب و وحشت دشمن سركش شدند.

در ايّامى كه رسول خدا (ص) از مدينه بيرون بودند، "عثمان بن اّم‏مكتوم"، جانشين وى در مدينه بود و "سعد بن عباده" با سيصد تن از مبارزان قبيله‏اش، حفاظت و حراست مدينه را بر عهده داشتند.

شايان ذكر است ، هنگامى كه رسول خدا (ص) و مسلمانان به مدينه برگشتند، ديدند برادرزاده عُيينه، يكى از شتران شيرده رسول خدا (ص)، به نام "سمراء" را برگردانيد و در نزديكى درِ خانه آن حضرت ايستاده و منتظر پيامبر)ص( است. پيامبر (ص) از جوانمردى وى اظهار خرسندى كرد و به وى جوايزى بخشيد. (1)

1- المغازى، ج 1، ص 537

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
09-08-2014, 17:25
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)



درگذشت منتصر باللّه عباسى - سال 248 هجرى قمرى


محمد، معروف به "منتصر باللّه" فرزند متوكل عباسى، پس از قتل پدرش متوكل، در شوال سال 247 قمرى به خلافت رسيد.

متوكل عباسى (دهمين خليفه بنى عباسى) كه در دشمنى با اهل بيت (ع) و شيعيان و محبان آنان معروف و در ستم كارى و سخت‏گيرى بر عموم مردم، زبان زد همگان بود، چند سال پيش از هلاكت خود، فرزندش "محمد منتصر" را به ولايت عهدى برگزيد.

وليكن پس از مدتى از اين كار پشيمان شد و در صدد خلع منتصر از ولايت عهدى برآمد. زيرا مى ‏پنداشت كه منتصر در انتظارمردن اوست، تا هر چه زودتر، خود به خلافت برسد.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
09-08-2014, 17:26
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)



از اين رو، هميشه وى را به جاى "المنتصر"، "المستعجل" مى‏خواند. منتصر، از اين كه پدرش متوكل عباسى راه ناسپاسى و انحراف از مسير حقيقت را در پيش گرفته و با خاندان "پيامبر اكرم (ص)" دشمنى نموده و نسبت به مقام شامخ "اميرمؤمنان على بن ابى‏طالب (ع) "، جانب ادب را رعايت نمى‏كرد، بسيار ناراحت بود و بر او اعتراض مى‏كرد و مى‏گفت

: على )ع(، سرور ما و شيخ بنى هاشم است.

بدين جهت اگر از خادمان و نديمان دربار، كسى نسبت به حضرت على (ع) بى‏احترامى مى‏نمود، منتصر، وى را تهديد و حتى تنبيه مى‏كرد.

متوكل عباسى كه از رويه پسرش خشمگين بود، در صدد خلع وى از ولايت عهدى و جانشينى فرزند ديگر خود "معتز عباسى" برآمد و منتصر را تحقير مى‏كرد و دشنام مى‏داد و به قتل تهديدش مى‏نمود و وزير خود "عبيدالله بن يحيى بن خاقان" را فرمان داد كه بر منتصر سيلى زند.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
09-08-2014, 17:26
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)



سرانجام، منتصر و فرماندهان معروف دربار همانند "بُغا" و "وصيف" از رفتار و كردار متوكل به تنگ آمده و در صدد قتلش بر آمدند.

منتصر در شب چهارم شوال، در حالى كه پدرش در حال مستى بود، بر او هجوم آورده و وى را در همان حال به هلاكت رسانيد و "فتح بن خاق" را كه به دفاع از متوكل برخاسته بود، به متوكل ملحق كرد.

در همان شب، فرماندهان عالى رتبه با منتصر بيعت كردند و از ساير فرزندان و خانواده متوكل، از جمله از معتز و مؤيد، پسران متوكل عباسى نيز بيعت گرفتند. منتصر عباسى، پس از استقرار در مقام خلافت، دستور داد شهرك "جعفريه" را كه پدرش براى خود و خانواده خويش بنا كرده بود، تخريب كنند و همه ساكنان آن را به سامرا انتقال دهند

هم چنين برادرانش معتز و مؤيد را از ولايت عهدى خلع كرد و از آنان براى اين امر، امضا گرفت و جهت خرسندى سپاهيان خلافت، مواجب ده ماهه آنان را يكجا پرداخت كرد و به اقدامات اساسى همت نمود.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
09-08-2014, 17:27
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)


وليكن، خلافتش دوام نيافت و براى تغييرات اساسى و اصطلاحات بنيادى در خلافت عباسيان و جبران ستم كارى‏ها و ناكار آمدى‏هاى پدر و پدران خويش، مهلتى نيافت.

زيرا ورمى در دو جانب گلوى او پديد آمد و همان، بلاى جانش گرديد و برخى مى‏گويند كه طبيبش، وى را با نيشتر زهر آلود، رگ زد و در نتيجه، در چهارم و به قولى در پنجم ربيع ‏الثّانى و به روايت ابن خلدون، در 25 ربيع الاول سال 248 قمرى بدرود حيات گفت.

خلافتش كوتاه مدت بود و تنها شش ماه دوام يافت و به هنگام مرگ، تنها بيست و پنج سال از عمرش گذشته بود. (1)


1. تاريخ اليعقوبى، ج2، ص 493؛ التنبية و الاشراف، ص 314؛ تاريخ ابن خلدون، ج 2، ص 435؛ وقايع الايام، ص 227

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
14-08-2014, 16:21
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)



خلافت مستعين عباسى - سال 248 هجرى قمرى



پس از درگذشت زود هنگام منتصر باللّه عباسى، فرماندهان عالى رتبه نظامى و سياسى، از جمله "بغاى كبير"، "بغاى صغير"، "اوتامش" و "احمد بن خصيب" و مواليان خليفه فقيد، گرد آمده و با هم به مشورت پرداخته و به "احمد بن محمد بن معتصم"، رضايت داده و وى را شايسته خلافت دانستند.

آنان، وى را حاضر ساخته و به "المستعين باللّه" ملّقب ساختند و رداى خلافت را بر اندامش پوشانيده و با وى بيعت كردند.

مستعين در روز بعد، يعنى در پنجم ربيع‏الثّانى سال 248 قمرى، به دارالعامه آمد و از مردم بيعت گرفت.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
14-08-2014, 16:22
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)





در خلافت او نيز معتز و مؤيد، پسران متوكل عباسى مورد خشم دستگاه خلافت قرار گرفته و زندانى گرديدند.

مستعين عباسى، در آغازين روز خلافت خود با اعتراض طرفداران معتز روبرو گرديد، كه خواهان خلافت معتز پس از مرگ منتصر بودند. آنان به انبار اسلحه خلافت راه پيدا كرده و آن را غارت كردند و با همان سلاح به نبرد پرداختند.

سرانجام "بغاى صغير" به همراه سربازانش بر آنان هجوم آورد و با كشتن تعدادى از آن‏ها، غائله را پايان آورد و پايه‏هاى خلافت مستعين را مستحكم نمود.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
14-08-2014, 16:23
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)




مستعين عباسى، پس از استقرار در مقام خلافت، "احمد بن خصيب" را به دبيرى و "اوتامش" را به وزارت خويش برگزيد. امّا پس از مدتى بر "احمد بن خصيب" خشمگين شد و دارايى ‏اش را مصادره و وى را به اقريطش (كرت) تبعيد نمود.

اوتامش نيز با دسيسه‏ هاى بغاى صغير و وصيف، به دست مردم خشمگين كشته شد.

در ايام خلافت مستعين، وقايع و حوادث گوناگونى به وقوع پيوست كه در منابع تاريخى ثبت و ضبط شده است.

مولاتی یا فاطمه الزهرا(س)
14-08-2014, 16:23
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22200690944339814601.gif)


سرانجام با توطئه‏ هاى فرماندهان عالى رتبه نظامى و سياستمداران صاحب نفوذ دستگاه عباسى، مستعين بالله عباسى از خلافت خلع و معتز عباسى به جاى وى برگزيده شد.

خلافت مستعين، از 5 ربيع الثانى سال 248 تا محرم 252 قمرى، حدود سه سال و ده ماه به درازا كشيد. (1) 1


- نك: تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص 493؛ محاضرة الابرار، ج 1، ص 79