PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معرفی آبادان



خادمه زینب کبری(س)
18-03-2010, 09:27
به نام خدا


معرفی آبادان

آبادان مرکز شهرستان آبادان ، در جنوب غربي ايران و در استان خوزستان واقع است.
موقعيت جغرافيايي اين شهر در درازاي ?? درجه و ?? دقيقه و پهناي جغرافيايي ?? درجه ?? دقيقه و با بلنداي ? متر از سطح دريا و با پهناوري ???? کيلومتر مربع است. داراي فرودگاه و بندر است که به دليل داشتن پالايشگاه نفت و راهبردي بودن و هم مرزي با کشور عراق از زمان جنگ جهاني دوم از پراهميت‌ترين شهرهاي خاورميانه و ايران بوده‌است.
جمعيت شهر آبادان طبق سرشماري سال ???? برابر با ??????? نفر [?] و جمعيت نسبي در هر کيلومتر مربع ??? نفر است که بخشي از جمعيت آن بويژه در مناطق روستايي را ايرانيان عرب تشکيل مي‌دهند. در آبادان يکي از بزرگ‌ترين پالايشگاه‌هاي نفت جهان قرار دارد. نفت از اغلب مناطق خوزستان با لوله به اين شهر ميرسد و پس از تصفيه به کليه جهان صادر مي‌شود. نزديکترين شهر به آبادان، خرمشهر است که حدود ?? کيلومتر با اين شهر فاصله دارد. خاک آبادان را آبرفت رودهاي کارون و دجله (که به هم پيوسته‌اند) پديد آورده‌است. شهر آبادان درون خشکي اي است که گرداگردش رود است. اين خشکي به جزيره آبادان شناخته شده‌است. شهر آبادان و همچنين بخش اروندکنار و نيمي از شهر خرمشهر در اين جزيره‌اند.رودهاي گرداگرد آبادان که همگي به خليج فارس مي‌ريزند از دو رود بزرگ‌تر پيشياد دجله و کارون است. بزرگ‌ترين شاخه‌اي که از برخورد اين دو رود پديد آمده‌است اروندرود است. بخش ديگر اين رود که در آنسوي اين جزيره روان است و اهميت کمتري دارد بهمنشير خوانده مي‌شود. رود بهمنشير در بخش‌هايي از گذرگاهش کارون هم خوانده مي‌شود.
نام اين شهر در گذشته «عبادان» بوده است.
نام در سال ???? طي مصوبه شوراي وزراي وقت نام عبادان به آبادان تغيير يافت.بخشي از جزيره آبادان در دوره ساسانيان بهمن اردشير خوانده مي‌شده‌است که نام رود بهمنشير يادگار آن نام کهن است.اوپاتان نيز که نام کهنتر آبادان است امروز بيشتر زيب شرکتها و سازمانها در شهر آبادان است.به دليل وجود زيارتگاه کوچکي که ادعا مي‌شود خضر نبي در آن ديده شده‌است گاهي به اين منطقه نام مذهبي جزيرةالخضر هم داده شده‌است.
محله‌هاي آبادان
از محله‌هاي مشهور آبادان مي‌توان به بريم، بوارده، اروسي (اروسيه)، فيه (fai’ie)، هزاري‌ها، هلندي‌ها، اميري، احمدآباد، شاه آباد، فرح آباد، ميدان طيب و بهمنشير اشاره کرد.
آب و هواي آبادان
دما و فشار هوا
جنوبي‌ترين نقطه خوزستان هفت درجه از مدار رأس السرطان بالاتر است از اين رو اقليمي مشابه با مناطق استوايي دارد. خوزستان از زمان‌هاي قديم به داشتن هواي گرم معروف بوده است و آبادان نيز که شهري از شهرهاي جنوبي خوزستان است از اين ويژگي‌ مانند ساير شهرهاي جنوبي استان برخوردار بوده است. اين شهر داراي آب و هواي گرمسيري است تا جايي که در برخي از کتابها از آن به عنوان شهري که فاقد زمستان است نام برده‌اند، حتي برخي منابع، آبادان را تنها داراي دو فصل تابستان و پائيز مي دانند. احمد مقدسي در «احسن التقاسيم» آن را «اقليم حاره» خوانده است. اما واقعيت اين است که آبادان به علت قرارگرفتن در کنار اروند رود، رود بهمنشير و رود کارون و کلاً در جوار خليج فارس داراي تابستاني بسيار گرم و زمستاني معتدل و فرحبخش است چنان که لطافت هواي آن گردشگران زمستاني و نوروزي را به خود جذب مي‌کرد.
آبادان در دشت واقع شده و به علت مجاورت با صحراهاي بزرگ و سوزان نظير صحراي بزرگ عربستان و عراق، در مجموع هواي صحرايي گرم دارد. گرماي آن در ماه‌هاي تير و مرداد تا ?? درجه سانتي‌گراد بالا مي رود و در بهمن ماه تا صفر درجه سانتي‌گراد هم پايين مي آيد. حداقل درجه حرارت آن در سال ?/?? و حداکثر ?/??درجه سانتي‌گراد مي باشد. ايام يخبندان آن حداکثر در طول سال نه روز است.
ميانگين درجه حرارت اين شهر حد فاصل سال‌هاي ???? تا ???? ?/?? درجه سانتي‌گراد، سالهاي ?? و ???? حدود ?/?? درجه و حد فاصل سال ??-???? به مقدار ?/?? درجه سانتي‌گراد بوده است .
در گزارش ديگري که مربوط به سال‌هاي ???? تا ???? هجري شمسي است سانتي‌گراد در ايستگاه« سينوپتيک» و حداقل مطلق آن ?/?- درجه سانتي‌گراد بوده است. در اين دوره زماني معدل حداقل، تغيير چنداني نکرده است (?/??درجه سانتي گراد)و اما معدل حداکثر درجه حرارت بني ?/?? تا ?/?? در نوسان بوده است .
براساس آمار موجود، حداکثر دماي بهمن ماه و حداقل دماي همان ماه از بقيه‌ي ماه‌ها کمتر است. در حالي که حداکثر دماي شهريور از بقيه ماه‌ها بيشتر مي باشد، حداقل دماي مرداد ماه از بقيه ماه‌ها بيشتر مي باشد .
شايد بي‌مناسبت نباشد که تشريح وضع آب و هواي آبادان را از زبان يک آباداني‌ گرما خورده بشنويم:
عمر بهار کوتاست اينجا. از اول فروردين تا اول ارديبهشت. دوزخ تابستان، تا ماه دوم پاييز کشدار مي‌شود و سمج. شش ماه تمام تابستان است…. آبادان يکي از گرم‌ترين نقاط ايران. چهل و نه درجه بالاي صفر. پنجاه درجه و نيم جوش. دوزخ گرما، تنگ خلقي مي آورد. حال و حوصله، کم مي شود و گرد و غبار هم مايه‌ي عذاب
به استناد برخي منابع انتشار يافته معدل حداکثر حرارت سالهاي پيش از انقلاب در آبادان ?? درجه سانتي‌گراد بوده است که فقط ?/? درجه از حداکثر مطلق در جهان(يعني ?/?? درجه در تريپولي ليبي)کم‌تر است. اين رقم نشانگر گرم و سوزان بودن درجه حرارت آبادان است يا به عبارت ديگر وضع درجه‌ي حرارت ساليانه آبادان به طور مشخص جنبه‌ي بري دارد و تعداد روزهاي يخبندان آن بسيار اندک است. معدل روزهاي يخبندان در طول سالهاي قبل از انقلاب ???? در آبادان ?/? روز در سال بوده است.
پراکندگي فشار هوا در آبادان در طي سال، به دو صورت مشخص فصلي در مي آيد بدين ترتيب در آخر فصل پائيز و آغاز زمستان(آذر، دي ، بهمن)که درجه‌ي گرما پايين است، ميزان فشار جو به حداکثر خود مي رسد و در تابستان(خرداد، تير ، مرداد)که درجه گرما بالا است، فشار هوا به حداقل کاهش مي يابد.
بادهاي آبادان
بادهاي آبادان بر سه نوع است. نخست «بادهاي منظم فصلي» که در اثر تغييرات فشار هوا در فصل‌هاي مختلف سال به وجود مي آيند و معمولاً شديد نيستند، مگر عامل جوي ديگري موجب تشديد آنها شود. اگر هوا خنک باشد، نسيم ملايمي بوجود مي آيد و برعکس اگر هوا گرم باشد، بادي آزار دهنده و سوزان مي‌وزد.
دوم«بادهاي محلي» که خود بر دو نوع است:«باد شمال» و «باد شرجي» باد شمال از جريان‌هاي مديترانه‌‌اي است که به ايران مي رسد. اين باد در تابستان به طور خشک و دايمي مي وزد. باد شمال در زمستان اغلب طوفان‌هاي ناگهاني و خطرناکي بوجود مي آورد ولي در تابستان از ?? خرداد تا آخر تير(?? روز)با نظم و شدت فوق‌العاده مي وزد. وزش ناگهاني و شديد باد شمال، هميشه براي قايق‌هاي کوچک ماهيگيري خطرناک است. وجود بادهاي شمالي در آبادان، رطوبت وسط روز را کاهش داده و گرما را قابل تحمل مي‌کند. باد شمال کلاً ? ماه در آبادان مي وزد.
باد شرجي از جنوب غربي مي‌وزد و با عبور از خليج فارس مرطوب شده و با توجه به بالا بودن درجه حرارت هوا تا حدود زيادي سنگين مي شود و نفس کشيدن را به خصوص براي کساني که مشکلات تنفسي دارند دشوار مي کند. اين باد بسيار نامطلوب است و سبب تغييرات کلي در آب و هواي آبادان مي شود. اين تغييرات آب و هوايي جزيزه‌ي آبادان و حوالي آن را به شدت تحت تأثير قرار مي دهد. اين باد از زمستان تا اواسط بهار در آبادان مي‌وزد، اما معمولاً در اوايل تابستان هم احساس مي شود. چون معمولاً مرطوب و گاهي توأم با ابر و مه است سبب بارندگي مي شود.
نوع سوم بادهاي آبادان «باد سموم»‌يا «سام» است که از عربستان مي وزد و هميشه خاک و شن همراه دارد. اين باد بسيار خشک، گرم و سوزنده است. وزش آن به هنگام تابش آفتاب مخصوصاً در ميانه‌ي رود شخص را مسموم مي کند. حمزه اصفهاني مؤلف کتاب«سني الملوک الارض و الانبياء» درباره‌ي اين باد و گذر آن در آبادان مي ‌نويسد:
«در سال ??? هجري قمري باد سموم شديدي وزيد که مردم مانند آن نديده بودند. مدت آن زياد از ?? روز بود. آغازش از سوم حزيران و انجامش آخر تموز، اين باد کوفه، بغداد و واسط را فرا گرفت و به عبادان رسيد و از اواسط به اهواز رفت و همگي رهگذران و کاروان‌ها را بکشت و چون به همدان رسيد، مزارع را بسوخت و در صحراي سنجار موصل هر بشر و شجر و دابه را هلاک کرد و بازارهاي موصل چند روز تعطيل شد و راه دهات از شهر منقطع گرديد.»
اين گونه بادها هر چند سالي يکبار در آبادان مي‌وزد و آسمان روز را به مثابه شب کاملا تيره و تاريک مي‌کند. البته همه ساله نوع ملايم‌تر آن مي‌وزد که با خاک و گرد و غبار توأم است و تا حدودي شرايط عادي زندگي را دچار اخلال مي‌کند.
رطوبت
آبادان به طور کلي يک منطقه‌‌ي رطوبتي است. اين رطوبت در بهار و تابستان کمتر از پائيز و زمستان است. رطوبت در زمستان حداکثر به ?? درصد مي رسد اما از آبادان رطوبت??? درصد هم گزارش شده است. رطوبت نسبي آبادان در ماه‌هاي تير و مرداد ?? تا?? درصد است و در ماههاي دي و بهمن به ?? تا?? درصد هم مي رسد. با توجه به ارقام جدول در هر صورت آبادان يک شهر با ميزان بالاي رطوبت است .
رطوبت نسبي در آبادان در ميانه‌ي روز کاهش مي يابد و در مواقعي که باد از جنوب جريان دارد رطوبت به سرعت بالا مي‌رود. رطوبت نسبي آبادان درساعت ??/? صبح ?? درصد است، ولي همين رطوبت نسبي در ساعت ??/?? به ?? درصد کاهش مي‌يابد. کاهش مزبور به علت وزش بادهاي شمالي است که رطوبت وسط روز را تقليل مي دهد، ولي به طور کلي توأم شدن حداکثر درجه‌ي حرارت(?? درجه سانتي‌گراد)با رطوبت نسبي بيش از ?? درصد در آبادان، به طور محسوسي غيرقابل تحمل است.
بارندگي
آبادان از مناطق کم بارش کشور است که عمده‌ي همين بارندگي هم به رگبارهاي زودگذر باران اختصاص دارد. بعضي مواقع اين باران توأم با تگرگ است. ميزان بارندگي آبادان در طول ده سال آمارگيري حدفاصل سالهاي ???? تا???? بين ?/?? تا ?/??? ميلي متر در نوسان بوده است. (جدول ?-?)متوسط بارندگي سالانه ?/??? ميليمتر گزارش شده است. گزارش ديگر اين ميزان بارندگي را در سال‌هاي ???? تا ???? به طور متوسط بين ??? تا??? ميلي‌متر نشان داده است .
باران‌هاي موسمي و گاه بسيار شديد، از آذر تا ارديبهشت برخي مواقع موجب جاري شدن سيل در سطح خيابان‌ها مي شود. اهميت اين بارندگي‌ها در کشاورزي منطقه حياتي است. اوج بارندگي آبادان در ماه‌هاي آبان، آذر و دي است در ماه‌هاي بهمن، اسفند و فروردين باران نسبتاً مناسبي مي آيد اما شديد نيست و صرفاً در تغييرات جوي مؤثر است. معمولاً در‌ آبادان در ماه‌هاي خرداد، تير و مرداد بارندگي وجود ندارد در ارديبهشت و شهريور برخي از سال‌ها بارندگي بسيار خفيف گزارش شده است .
مردم بيشتر مردم اين شهر از آغاز ساخت پالايشگاه در اين شهر از گوشه گوشه ايران و به ويژه از بخش‌هاي جنوبي،مرکزي و غربي کشور به اين شهر کوچ کردند و با هم جامعه و فرهنگ اين شهر را ساختند.نخستين مردماني که در شهر آبادان جاگير شدند از شمال خوزستان بودند.با رونق بيشتر اين شهر مردم در جستجوي کار از جاهاي دورتر به اين شهر آمدند.بيشتر ايشان از استان فارس و بوشهر بودند.از آميزش اين مردمان جامعه،لهجه و فرهنگ آباداني پديد آمد؛چنانکه لهجه آباداني آميزه‌اي از لهجه‌هاي مردمان سه نقطه پيش ياد است.اشغال ايران در جنگ دوم جهاني بر رونق و اهميت اين شهر استراتژيک افزود.در واقع عمده پيشرفت اين شهر در دوره پهلويها و به ويژه دومين شاه اين دودمان بود.با رويداد انقلاب اسلامي و پس از آن جنگ ايران و عراق اين شهر رو به ويراني نهاد و بسياري از مردمش به شهرهاي ديگر و به ويژه به بيرون از کشور کوچيدند و بيشتر آنان نيز ديگر بازنگشتند
ديدني‌هاي آبادان
برخي از مناطق ديدني جزيره ي آبادان عبارتند از:
مکان‌هاي فرهنگي
* موزه هنرهاي تجسمي آبادان
* موزه آبادان
* مدرسه مهرگان
* دبيرستان رازي آبادان
* سينما رکس
* سينما نفت
* دانشکده نفت
* باشگاه ايران
مکان‌هاي تاريخي
* تانک فارم
* مناطق عملياتي آبادان
* سقاخانه خيابان مدرسه
* سقاخانه خيابان اروسيه
* حمام جرمن (گرمن = گرمه)
مکان‌هاي ورزشي
* زمين گلف‌ آبادان
* باشگاه اسب سواري آبادان
مکان‌هاي مذهبي
* قدمگاه خضر
* قدمگاه امام رضا
* چاه آب اميرالمومنين
* قدمگاه امام سجاد
* کليساي سورپ کاراپت
* مسجد مهدي موعود
* حسينيه شاهمرادي‌ها
* حسينيه خاقاني
* حسينيه لاري‌ها
* حسينه آقاجري‌ها
* حوزه علميه قائميه
* حوزه علميه آبادان
* مسجد رنگوني‌ها
* مسجد بلوچها
* مسجد دهدشتي‌ها
آرامگاه‌ها
* مرقد سيد عباس
* مرقد سيد محمد
* مرقد سيد ابوورده
* مرقد سيد ابوالحسن
* گورستان يهوديان
* گورستان انگليسي‌ها
* آرامگاه از بين رفته شهيد گمنام
متفرقه
* رستوران پاکستاني‌ها


منبع: آبادان نیوز

خادمه زینب کبری(س)
18-03-2010, 09:34
به نام خدا
وجه تسمیه آبادان

آبادان امروزي را از دير باز و در اعصار و دورانهاي مختلف با اسامي و نامهاي گوناگون و شايد بسيار ناهمگون مي شناخته اند.در بعضي از دورانها اسامي آبادان چنان غريب مي نمايد که گويي نام جزيره اي و يا سرزميني است در جايي بسيار دور و مربوط به فرهنگ و تمدني است کاملا” غريب و بيگانه، و گاهي اين نام آشنا و خودماني است.درآبادان امروز اگر از ?? نفر در مورد نام قديم آبادان پرسيده شود،شايد بيشتر آنان نام قديم و هميشگي آبادان را عبادان تصور نمايند،حال آنکه اين باوريست نادرست و غير مستند ولي متاسفانه کاملا” شايع و جا افتاده.براي آنکه بتوانيم ريشه هاي تاريخي اسامي آبادان را بررسي کنيم ، شايد لازم باشد تا نگاهي داشته باشيم گذرا به تاريخ اين جزيره و اقوامي که بر آن سکني داشته اند.در دائره المعارف کولوئيب آمده است که: اين بندر در???? سال پيش از ميلاد مسيح(ع)،محل سکونت تيره هايي ايراني موسوم به آبادان يا آباديان بوده است.به هر حال نام ايراني آبادان مسلما” از کلمهء آباد يا از نام قبيله اي که در آن زندگي ميکردند گرفته شده است.اين نظريه به خودي خود تفکر غالبي که مي انديشد که آبادان تاريخي حداکثر ???? ساله در پشت سر دارد را در هم مي شکند و اثبات ميکند که آبادان تاريخي در حدود ???? سال و حتي بيشتر را در پشت سر گذارده است.اما حال ببينيم که استعمال نام عبادان چگونه و از کجا مصطلح گرديده است؟عده اي عباد را پادشاه و يا فرمانروايي ميدانند که ولايت بر اين منطقه را بر عهده داشته است و گروهي مي انديشند که عباد فردي بوده است پرهيزگار و بسيار عبادت کننده که ظاهرا” در سده دوم يا سوم هجري مي زيسته است و هم او بوده که عبادان را بنا مي نهد.ياقوت حموي در معجم البلدان آورده است که:«برخي را عقيده بر آن است که عبادان توسط مردي مقدس به نام عباد در قرن ? و يا ? ميلادي بنا شده است و مردم بصره و پيرامون آن که بنا به گفتهء احمد ابن مطهر مقدسي همگي عجم هستند پسوند نسبت «ان» را به آين نام افزوده و به اين ترتيب نام شخص را به نام جاي بدل کرده اند».
کسي از روزگار حيات و تاريخ ممات او و حتي حال و عشيره و اصالتش اطلاعي در دست ندارد و حتي در مورد اينکه آيا اين فرد واقعا” وجود داشته نيز مدرکي در دست نيست.عده اي ديگر معتقدند که چون اين جزيره به نوعي ماوا و محل رياضت افراد عابد و عرفايي مشهور بوده است و مردمي که در آن زيست مي کرده اند،مردمي بوده اند پارسا و رياضت کش،نام اين جزيره به عبادان يعني محل زندگي مردم عابد مشهور گشته است،ابن بطوطه اين مکان را اينگونه توصيف ميکند:«….جزيره ايست که در آن ديرها،مساجد و معابد بسيار است و هميشه در آنجا گروهي به عبادت و نيايش مشغولند».گروهي ديگر نيز نام عبادان را بر گرفته از نام عشيرهء بنوعباد که قبيله اي بوده است در سرزمين حجاز قديم دانسته و معتقدند که عشيرهء آلبوعبادي که امروزه در حاشيه شرقي رودخانهء بهمنشير سکني دارند نيز در واقع بقاياي همان گروهند.
اما گروهي ديگر نيز که نام امروزي آبادان را برگرفته از نام اسلامي عبادان مي دانند اين شهر را منصوب مي کنند به فردي به نام عبادبن حصين حبطي که مردي بوده از عشيرهء بني حبط که شاخه اي بوده است از قبيلهء بزرگ بني تميم.او به واسطهء خدمتي که به حمران ابن ابان والي بصره و توابع آن نموده بود اين جزيره را به عنوان هديه دريافت مي نمايد و مردم با افزودن «ان» به آخر اسم او اين جزيره را به عباد نسبت ميدهند.احمدبن يحيي بلاذري(متوفا در سال ??? ه.ق)اين موضوع را به طور مفصل در کتاب فتوح البلدان شرح داده که در صورت نياز به اطلاعات بيشتر ميتوان به آن کتاب نيز مراجعه نمود.البته اين نظريه به هيچوجه نميتواند مقرون به صحت باشد و در رد آن مي توان دلائلي زياد بازگو کرد،از جمله اينکه:?-نام آبادان در نوشتهء بلاذري،مقرون به سابقهء قبل از انتساب آن به عبادبن حصين حبطي است،يعني اينکه خود راوي نيز در متن اصلي کتاب خويش،به نام عبادان پيش از اهداي آن به ابن حصين اشاره دارد.?-در احاديثي که از زبان پيامبر گرامي اسلام و ساير ائمه اطهار بازگو گرديده است بارها از اين منطقه با عنوان عبادان نام برده شده است،حال آنکه زمان زندگي عبادبن حصين حداقل نيم قرن پس از اين روايات است،که اين موضوع نيز به خودي خود سندي است بر ابطال نظريهء انتساب اين منطقه به فرزند حصين از طايفهء بني حبط. البته ياد آور ميشوم که ياقوت حموي که خود اين جزيره را بازديد نموده است از آن به عنوان «ميان رودان»ياد کرده است.وجه تسميه ديگري نيز که براي اين جزيره وجود دارد که به ويژه مورد توجه واژه شناسان قرار داشته و نسبت به ديگر اسامي داراي اهميت بيشتري است،واژهء اپاتان است.دکتر بهمن فره وشي در کتاب ارزشمند خويش،ايرانويچ مينويسد:واژهء عبادان که در کتب و متون اسلامي وارد شده مانند بسياري کلمات مشابه ديگر،صرفا” صورت عربي داشته و نامي کاملا” ايراني است و در واقع از واژهء کاملا” پارسي اپاتان گرفته شده است که به دليل محدوديتهاي زبان عربي توسط اعراب بدينگونه تلفظ و تلقي گرديده است.
Opatan واژه ايست متشکل از سه جزء «او» به معناي آب،«پات»از ريشهء پاييدن و «ان» که پسوند نسبت است و در مجموع به معناي جاييست که از آب دريا محافظت و پاسباني ميگردد.اين تعبير در واقع مقرون به صحت بيشتري بوده و گفتار بسياري از ادباء و سفرنامه نويسان را از جمله استخري،ابن حوقل،ناصر خسرو قبادياني و……را پشتيبان دارد.ابن حوقل در اين باره چنين آورده است:«اما عبادان قلعهء کوچک آبادي بر کنارهء دريا و محل گرد آمدن آب دجله است و آن رباطي است که جنگجويان و ديگر دزدان دريايي در آن مي باشند و در آنجا پيوسته مرزداراني مراقبت مي کنند».
ناصر خسرو قبادياني سياح و اديب شيعي مذهب نيز چنين آورده است:«در اين جزيره مردماني بر سر عمودهايي چوبين و نيز برخي بر سر بام خانه ها آتش روشن مي دارند تا از نزديک شدن کشتي ها را از نزديک شدن به آبهاي خطرناک باز دارند».حکيم ابوالقاسم فردوسي نيز در کتاب بزرگ خويش،شاهنامه،در باب فريدون و ضحاک صراحتا” به وجود پاسبانان در کنار رودخانهء اروند اشاره ميدارد.
همين موضوع را دکتر مرتضي اسعدي در کتاب دائره المعارف تشيع چنين مي نگارد:«….لفظ آبادان صورت تغيير شکل يافتهء «اوپاتان» به معناي مرزبانان دريايي است و لفظ «اوپا» يعني کسي که در روستاها در کنار نهرهاي آب نگهياني مي کند،تا آب هرز نرود،هنوز در خوزستان و بنادر جنوبي کشور بکار ميرود»
همانگونه که مي بينيد نام عبادان،در واقع همان معرب نام پارسي اوپاتان است که به مرور زمان به شکل عبادان در آمده است،البته آبادان در ازمنهء مختلف،اسامي ديگري نيز داشته است که ما در اين بخش پاياني به طور مختصر و گذرا به آنها اشاره ميکنيم:
در دورهء هخامنشي اين جزيره به نامهاي«مسنه» و«خاراکس»خوانده ميشد.
در زمان اشکانيان اين منطقه به نامهاي «آنتيوخ»،«آلکساندر تيگريما»،و نيز اسامي اسکندريه،انتاکيه،هارک،خار اکس اسپاسينو و….. ناميده شده است.
در زمان اردشير اول ساساني اين جزيره به نام «وهشت آباد»((بهشت آباد)) و «بهمن اردشير» ((بهمنشير))ناميده شد.
در روزگاران اواخر دورهء صفويه و خصوصا” در زمان پادشاهان اوليه سلسله قاجار در متون رسمي و بين المللي ما نام اين جزيره را «جزيره الخضر»مي يابيم که شايد اشاره اي باشد به وجود قدمگاه و مقام مبارک حضرت خضر نبي(ع) در اين جزيره و شايد هم برگرفته از صفت سر سبزي براي اين منطقه بوده است.

به نقل از سايت آبادان شهر خدا

خادمه زینب کبری(س)
21-03-2010, 13:23
تاکسی در آبادان سال 57


http://upload.tazkereh.ir/images/70009137566274190134.jpg

خادمه زینب کبری(س)
21-03-2010, 13:27
ورود سربازان انگلیسی به پالایشگاه آبادان



http://upload.tazkereh.ir/images/55350444168618576417.jpg


کلیسا درآبادان




http://upload.tazkereh.ir/images/53841379900174283003.jpg

خادمه زینب کبری(س)
21-03-2010, 13:36
دانشکده نفت آبادان



http://upload.tazkereh.ir/images/35557003430209397648.jpg

مدير اجرايي
06-05-2018, 00:18
به نام خدا
وجه تسمیه آبادان

آبادان امروزي را از دير باز و در اعصار و دورانهاي مختلف با اسامي و نامهاي گوناگون و شايد بسيار ناهمگون مي شناخته اند.در بعضي از دورانها اسامي آبادان چنان غريب مي نمايد که گويي نام جزيره اي و يا سرزميني است در جايي بسيار دور و مربوط به فرهنگ و تمدني است کاملا” غريب و بيگانه، و گاهي اين نام آشنا و خودماني است.درآبادان امروز اگر از ?? نفر در مورد نام قديم آبادان پرسيده شود،شايد بيشتر آنان نام قديم و هميشگي آبادان را عبادان تصور نمايند،حال آنکه اين باوريست نادرست و غير مستند ولي متاسفانه کاملا” شايع و جا افتاده.براي آنکه بتوانيم ريشه هاي تاريخي اسامي آبادان را بررسي کنيم ، شايد لازم باشد تا نگاهي داشته باشيم گذرا به تاريخ اين جزيره و اقوامي که بر آن سکني داشته اند.در دائره المعارف کولوئيب آمده است که: اين بندر در???? سال پيش از ميلاد مسيح(ع)،محل سکونت تيره هايي ايراني موسوم به آبادان يا آباديان بوده است.به هر حال نام ايراني آبادان مسلما” از کلمهء آباد يا از نام قبيله اي که در آن زندگي ميکردند گرفته شده است.اين نظريه به خودي خود تفکر غالبي که مي انديشد که آبادان تاريخي حداکثر ???? ساله در پشت سر دارد را در هم مي شکند و اثبات ميکند که آبادان تاريخي در حدود ???? سال و حتي بيشتر را در پشت سر گذارده است.اما حال ببينيم که استعمال نام عبادان چگونه و از کجا مصطلح گرديده است؟عده اي عباد را پادشاه و يا فرمانروايي ميدانند که ولايت بر اين منطقه را بر عهده داشته است و گروهي مي انديشند که عباد فردي بوده است پرهيزگار و بسيار عبادت کننده که ظاهرا” در سده دوم يا سوم هجري مي زيسته است و هم او بوده که عبادان را بنا مي نهد.ياقوت حموي در معجم البلدان آورده است که:«برخي را عقيده بر آن است که عبادان توسط مردي مقدس به نام عباد در قرن ? و يا ? ميلادي بنا شده است و مردم بصره و پيرامون آن که بنا به گفتهء احمد ابن مطهر مقدسي همگي عجم هستند پسوند نسبت «ان» را به آين نام افزوده و به اين ترتيب نام شخص را به نام جاي بدل کرده اند».
کسي از روزگار حيات و تاريخ ممات او و حتي حال و عشيره و اصالتش اطلاعي در دست ندارد و حتي در مورد اينکه آيا اين فرد واقعا” وجود داشته نيز مدرکي در دست نيست.عده اي ديگر معتقدند که چون اين جزيره به نوعي ماوا و محل رياضت افراد عابد و عرفايي مشهور بوده است و مردمي که در آن زيست مي کرده اند،مردمي بوده اند پارسا و رياضت کش،نام اين جزيره به عبادان يعني محل زندگي مردم عابد مشهور گشته است،ابن بطوطه اين مکان را اينگونه توصيف ميکند:«….جزيره ايست که در آن ديرها،مساجد و معابد بسيار است و هميشه در آنجا گروهي به عبادت و نيايش مشغولند».گروهي ديگر نيز نام عبادان را بر گرفته از نام عشيرهء بنوعباد که قبيله اي بوده است در سرزمين حجاز قديم دانسته و معتقدند که عشيرهء آلبوعبادي که امروزه در حاشيه شرقي رودخانهء بهمنشير سکني دارند نيز در واقع بقاياي همان گروهند.
اما گروهي ديگر نيز که نام امروزي آبادان را برگرفته از نام اسلامي عبادان مي دانند اين شهر را منصوب مي کنند به فردي به نام عبادبن حصين حبطي که مردي بوده از عشيرهء بني حبط که شاخه اي بوده است از قبيلهء بزرگ بني تميم.او به واسطهء خدمتي که به حمران ابن ابان والي بصره و توابع آن نموده بود اين جزيره را به عنوان هديه دريافت مي نمايد و مردم با افزودن «ان» به آخر اسم او اين جزيره را به عباد نسبت ميدهند.احمدبن يحيي بلاذري(متوفا در سال ??? ه.ق)اين موضوع را به طور مفصل در کتاب فتوح البلدان شرح داده که در صورت نياز به اطلاعات بيشتر ميتوان به آن کتاب نيز مراجعه نمود.البته اين نظريه به هيچوجه نميتواند مقرون به صحت باشد و در رد آن مي توان دلائلي زياد بازگو کرد،از جمله اينکه:?-نام آبادان در نوشتهء بلاذري،مقرون به سابقهء قبل از انتساب آن به عبادبن حصين حبطي است،يعني اينکه خود راوي نيز در متن اصلي کتاب خويش،به نام عبادان پيش از اهداي آن به ابن حصين اشاره دارد.?-در احاديثي که از زبان پيامبر گرامي اسلام و ساير ائمه اطهار بازگو گرديده است بارها از اين منطقه با عنوان عبادان نام برده شده است،حال آنکه زمان زندگي عبادبن حصين حداقل نيم قرن پس از اين روايات است،که اين موضوع نيز به خودي خود سندي است بر ابطال نظريهء انتساب اين منطقه به فرزند حصين از طايفهء بني حبط. البته ياد آور ميشوم که ياقوت حموي که خود اين جزيره را بازديد نموده است از آن به عنوان «ميان رودان»ياد کرده است.وجه تسميه ديگري نيز که براي اين جزيره وجود دارد که به ويژه مورد توجه واژه شناسان قرار داشته و نسبت به ديگر اسامي داراي اهميت بيشتري است،واژهء اپاتان است.دکتر بهمن فره وشي در کتاب ارزشمند خويش،ايرانويچ مينويسد:واژهء عبادان که در کتب و متون اسلامي وارد شده مانند بسياري کلمات مشابه ديگر،صرفا” صورت عربي داشته و نامي کاملا” ايراني است و در واقع از واژهء کاملا” پارسي اپاتان گرفته شده است که به دليل محدوديتهاي زبان عربي توسط اعراب بدينگونه تلفظ و تلقي گرديده است.
Opatan واژه ايست متشکل از سه جزء «او» به معناي آب،«پات»از ريشهء پاييدن و «ان» که پسوند نسبت است و در مجموع به معناي جاييست که از آب دريا محافظت و پاسباني ميگردد.اين تعبير در واقع مقرون به صحت بيشتري بوده و گفتار بسياري از ادباء و سفرنامه نويسان را از جمله استخري،ابن حوقل،ناصر خسرو قبادياني و……را پشتيبان دارد.ابن حوقل در اين باره چنين آورده است:«اما عبادان قلعهء کوچک آبادي بر کنارهء دريا و محل گرد آمدن آب دجله است و آن رباطي است که جنگجويان و ديگر دزدان دريايي در آن مي باشند و در آنجا پيوسته مرزداراني مراقبت مي کنند».
ناصر خسرو قبادياني سياح و اديب شيعي مذهب نيز چنين آورده است:«در اين جزيره مردماني بر سر عمودهايي چوبين و نيز برخي بر سر بام خانه ها آتش روشن مي دارند تا از نزديک شدن کشتي ها را از نزديک شدن به آبهاي خطرناک باز دارند».حکيم ابوالقاسم فردوسي نيز در کتاب بزرگ خويش،شاهنامه،در باب فريدون و ضحاک صراحتا” به وجود پاسبانان در کنار رودخانهء اروند اشاره ميدارد.
همين موضوع را دکتر مرتضي اسعدي در کتاب دائره المعارف تشيع چنين مي نگارد:«….لفظ آبادان صورت تغيير شکل يافتهء «اوپاتان» به معناي مرزبانان دريايي است و لفظ «اوپا» يعني کسي که در روستاها در کنار نهرهاي آب نگهياني مي کند،تا آب هرز نرود،هنوز در خوزستان و بنادر جنوبي کشور بکار ميرود»
همانگونه که مي بينيد نام عبادان،در واقع همان معرب نام پارسي اوپاتان است که به مرور زمان به شکل عبادان در آمده است،البته آبادان در ازمنهء مختلف،اسامي ديگري نيز داشته است که ما در اين بخش پاياني به طور مختصر و گذرا به آنها اشاره ميکنيم:
در دورهء هخامنشي اين جزيره به نامهاي«مسنه» و«خاراکس»خوانده ميشد.
در زمان اشکانيان اين منطقه به نامهاي «آنتيوخ»،«آلکساندر تيگريما»،و نيز اسامي اسکندريه،انتاکيه،هارک،خار اکس اسپاسينو و….. ناميده شده است.
در زمان اردشير اول ساساني اين جزيره به نام «وهشت آباد»((بهشت آباد)) و «بهمن اردشير» ((بهمنشير))ناميده شد.
در روزگاران اواخر دورهء صفويه و خصوصا” در زمان پادشاهان اوليه سلسله قاجار در متون رسمي و بين المللي ما نام اين جزيره را «جزيره الخضر»مي يابيم که شايد اشاره اي باشد به وجود قدمگاه و مقام مبارک حضرت خضر نبي(ع) در اين جزيره و شايد هم برگرفته از صفت سر سبزي براي اين منطقه بوده است.

به نقل از سايت آبادان شهر خدا


نیاز به بروز آوری هست