PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آیا عثمان ملقب به ذوالنورین بود؟



معمار
11-04-2014, 12:32
یکی از القابی که اهل سنت برای عثمان قرار می دهند و به این لقب افتخار می کنند،"ذو النورین"است

حالا چرا این لقب را به او می دهند؟

چون آن ها قائل هستند که عثمان از آن جهت كه دو دختر رسول اكرم صلى الله عليه و آله (رقيه و ام كلثوم) را يكى پس از ديگرى بزنى گرفت، ملقب به ذو النورين شد

در پاسخ به این سوال به چند نکته باید توجه کرد

نکته اول:

آیا واقعا پیامبر دخترانی به این نام"رقیه و ام کلثوم"داشت؟

در تاریخ می خوانیم که حضرت زهرا تنها کسی بود که پدر را دلداری می داد و زخم هایش را مداوا می کرد.در این موقع رقیه و ام کلثوم کجا بودند؟

چرا در تاریخ هیچ رابطه ای بین پیامبر و ام کلثوم و رقیه دیده نمی شود؟

نکته دوم:

فرض کنیم که چنین ازدواجی صورت گرفته باشد،ولی آیا هر ازدواج دلیل می شود که دو طرف دارای عقاید مشترکی می باشند؟مگر امکان ندارد که دو طرف ازدواج در زمانی دارای عقاید مشترکی باشند ولی در زمانی دیگر با هم اختلاف پیدا کنند؟

پس صرف ازدواج باعث ملقب شدن کسی به ذو النورین نمی شود

نکته سوم:

فرض کنیم که لقب "ذو النورین"مناسب با شان ابوبکر باشد،چیزی که مهم است حفظ این لقب است

در قرآن درباره بلعم باعورا می خوانیم که:
وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُون‏(اعراف آیه ۱۷۶)؛ و اگر مى‌خواستيم، (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا مى‌‏برديم؛ (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها كرديم) و او به پستى گراييد، و از هواى نفس پيروى كرد! مثل او همچون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مى‌آورد، و اگر او را به حال خود وا گذارى، باز همين كار را مى‌كند؛ (گويى چنان تشنه دنيا پرستى است كه هرگز سيراب نمى‌شود! (اين مثل گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند؛ اين داستانها را (براى آنها) بازگو كن، شايد بيانديشند (و بيدار شوند).

همانطور که ملاحظه می‌کنید در این آیه قرآن اول بلعم باعورا آن دانشمند دنیا پرست را مدح می‌کند و می‌فرماید ما آیات خود را به او دادیم ولی بعدا او را تشبیه به سگ می‌کند. پس ملاک و معیار، حفظ ایمان تا آخر عمر است

نکته چهارم:

از احادیثی که اهل سنت به آن بر "ذوالنور"بودن عثمان استدلال می کنند حدیث زیر است
حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ، نا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمِصْرِيُّ، نا يُوسُفُ بْنُ مُوسَى، نا عَلِيُّ بْنُ جَمِيلٍ، نا جَرِيرٌ، عَنْ لَيْثٍ، عَنْ مُجَاهِدٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: " مَا فِي الْجَنَّةِ شَجَرَةٌ إِلا مَكْتُوبٌ عَلَى وَرَقِهَا لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ، أَبُو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ، عُمَرُ الْفَارُوقُ، عُثْمَانُ ذُو النُّورَيْنِ، عَلِيٌّ الرِّضَا، عَلَيْهِمُ السَّلامُ "

در بهشت درختی است که روی آن نوشته شده است ..عثمان ذو النورین است

در پاسخ به این حدیث باید توجه داشت که یکی از راویان این حدیث،علی بن جمیل است،که علمای رجال از جمله ذهبی، درباره این شخص می گوید"جایز نیست کسی از این شخص حدیث نقل کند"(الموضوعات ج 1 ص 251)

از دیگر راویان این حدیث شخصی به نام"لیث"است که این شخص هم علمای رجال اهل سنت،از جمله ذهبی،احادیث او را قبول نمی کنند(الکاشف ج 2 ص 151)