PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بانک اشعار دفاع مقدّس * کجایید شهیدان خدایی *



نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:24
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32503864372805554232.gif

« بانک اشعار دفاع مقدّس »

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19526331304887534211.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19526331304887534211.gif)

به ياد مردهاي آسماني

سراپا وسعت دريا گرفتند
همان مردان كه در دل جا گرفتند

تمام خاطرات سبزشان ماند
به بام آسمان مأوا گرفتند

به دوش ما چه ماند اي دل، كه وقتي
خدا را شاهدي تنها گرفتند

چه شد اي دل، كه در اين راه رفته
جواز وصل را بي‌ما گرفتند

مگر مردان غريبي مي‌پسندند
غريبانه ره دريا گرفتند؟

مهري حسيني

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63401112915379035680.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63401112915379035680.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:27
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif)

بسم رب الشهدا از شهدا باید گفت
از فداکارترین قوم خدا باید گفت

عشق در دایره ی بسته ی آتش بس نیست
از دل سوخته ی اهل صفا باید گفت

افق شرعی احساس من و ساعت هشت
آری از روشنی وقت دعا باید گفت

دیگری هر چه دلش خواست بگوید شاعر
شعری از حنجره ی سرخ شما باید گفت

شعری از حنجره ی سرخ ورم کرده اتان
که نیاموخته الفاظ ادا باید گفت

می شود شعر سرود و سخن عشق نگفت ؟
یا فرم بست دم از گفتن و یا باید گفت

بسم رب الشهدا زینت سر برگ صفاست
غزلی سوخته از حیرت ما باید گفت

های و هو گرچه همه زندگی ما شده است
از سکوتی که گذشته ز صدا باید گفت

و ز قد قامت العشقی که به اوج انجامید
در نمازی به موازات بیا باید گفت

آی شاعر ! تو که با حنجره ات می شکفی
لخته لخته طپش حادثه را باید گفت

ادبیات حماسه ، ادب قافیه هاست
قطعه شعری به ردیف شهدا باید گفت


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:29
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21813120159416999953.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21813120159416999953.gif)

چه زيبا از قفس پرواز كردند
مقام عشق را احراز كردند

دوا كردند درد خود پسندى
خدا داند همه اعجاز كردند

هوسها را سراسر سر بريدند
دو چشم از عشق بر حق بازكردند

سمندر وار آتش مى خريدند
عروج ازخويش چون شهباز كردند

خلوص خويش باخون مُهر كردند
سرودى از وفا آواز كردند

اگر چه در سكوتى ژرف خفتند
حياتى نو زسر آغاز كردند

شهيدان شاهدان صدق و مستى
چه زيبا بر ملائك ناز كردند

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21813120159416999953.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21813120159416999953.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34893044374550181672.gif

اي آن که بال بال تو را آسمان کم است
وصف تو عاشقانه‌ترين وصف عالم است

بي سايه‌ي عنايت تو اي بزرگوار!
« کار جهان و خلق جهان جمله درهم است »

اين نبض بي‌قرار به ياد تو مي‌تپد
هر گوشه‌اي که سفره‌ي زخمي فراهم است

سر مي‌برم به چاه، به ياد تو گاه‌گاه
زيرا به ناله‌هايي از اين دست محرم است

از جنس زخم هر چه که گويم از آن توست
هر چند دست‌هاي تو از جنس مرهم است

بي‌سو و بي‌نهايتي و وصف‌ناپذير
آه از دلي که حجم حضور تو را کم است

من، سيب زندگي و بهشت خيال تو
اين قصه‌ي هميشه‌ي فرزند آدم است


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34893044374550181672.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:33
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68107625734522867193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68107625734522867193.gif)

دنيا براي وسعت بال تو تنگ بود
هرچند، آرزوي پريدن قشنگ بود

گفتي كه آسمان و زمين سخت كوچك است
اي كاش، آسمان بهشتم به چنگ بود

من پاي درس عشق تو بي‌تاب مي‌شدم
آن وقت‌ها كه مشق شبت با فشنگ بود

در بزم عاشقانه ي آن روزهاي سبز
هرچيز غير شهد شهادت، شرنگ بود

چيزي كه رنگ و روي تو را آفتاب كرد
يك آسمان نيايش بي‌ريب و رنگ بود

تنها گواه نيمه شبان تغزلت
محراب سنگر تو و چشم تفنگ بود

در كوهسار چشم ترم، توي خواب ديد
ماه بلند عشق به دست پلنگ بود

آن كيميا كه جسم تو را گنج خاك كرد
اكسير آسماني ايام جنگ بود

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68107625734522867193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68107625734522867193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:35
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/20038878675990357748.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/20038878675990357748.gif)

ز آه سينه سوزان ترانه مي‌سازم
چو ني ز مايه جان اين فسانه مي‌سازم

به غم‌گساري ياران، چو شمع مي‌سوزم
براي اشك دمادم بهانه مي‌سازم

پر نسيم به خوناب اشك مي‌شويم
پيامي از دل خونين روانه مي‌سازم

نمي‌كَـنم دل از اين عرصه شقايق فام
كنار لاله‌رخان آشيانه مي‌سازم

در آستان به خون خفتگان وادي عشق
برون ز عالم اسباب، خانه مي‌سازم

چو شمع بر سر هر كشته مي‌گذارم جان
ز يك شراره هزاران زبانه مي‌سازم

ز پاره‌هاي دل من شلمچه رنگين است
سخن چو بلبل از آن عاشقانه مي‌سازم

سر و دل و جان را به خاك مي‌فكنم
براي قبر تو چندين نشانه مي‌سازم

مقام معظم رهبري دام ظله

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/20038878675990357748.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/20038878675990357748.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:38
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/53046350575667771328.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/53046350575667771328.gif)
عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است

هر كه دارد هوس كرببلا بسم الله
هر كه دارد سر ميدان بلا بسم الله

شهيدان بر شهادت خنده كردند
زخون خود بهاران زنده كردند

اي عبدالرضا شهيد عشقي به خدا
با حوريه ها تو در بهشتي بخدا

در ماه صيام و عمليات صيام
پيمان شهادتت نوشتي بخدا

عاشقان را سر شوريده به پيكر عجب است
دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است

من تا به شب گلوله باران رفتم
در جبهه براي حفظ قرآن رفتم

گفتمش نقاش را نقشي بكش از زندگي
با قلم نقش حبابي بر لب دريا كشيد

آمد آن گم گشته،آن گمشته ي راه حسيني
تا كه باشد رهنما در غربت ياد خميني

ما سالكان كعبه عشق وارادتيم
سرشار مست باده ي ناب ولايتيم

مبادا خويشتن را وا گذاريم
امام خويش را تنها گذاريم

شهادت خلعتي زيباست پيكرهاي اطهر را
شهيدان سرخ مي خواهند اين مرگ مقرر را

به اوج آسمان عشق، پروازت مباركباد
چو رنگين كرده اي آخر بخوان شهبان و شهپر را


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/53046350575667771328.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/53046350575667771328.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:40
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07847900943724100874.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07847900943724100874.gif)
خوشا ياران كزين ويرانه رستند
زدل بند تعلقها گسستند

زمردى پشت شيطان درون را
چه زيبا در شبانگاهان شكستند

فريب اين جهان و نفس خود را
نخوردند و زدام خويش جستند

زاين دنياى بى مهر و محبت
گذر كردند و با پاكان نشستند

خوشا ياران كه در عهد جوانى
كتاب پست خودبينى ببستند

به وقت وصل و پايان جدايى
توگوئى از شراب عشق مستند

خوشا ياران عهد خون و ايثار
كه نيكوخويش بشكستند و رستند

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07847900943724100874.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07847900943724100874.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:45
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif)


السلام اي خاكريز جبهه‌ها
نام سبز تو عزيز جبهه‌ها

السلام اي آتش خمپاره‌ها
السلام اي جسم پاره پاره‌ها

السلام اي عشق‌بازان صبور
السلام اي خاك گرم بدر و هور

روي خاك لاله‌ها پرپر شدند
بچه‌هاي كاروان بي‌سر شدند

نام تو پر شور از نام شهيد
سبز شد گام تو با گام شهيد

آه اينجا خاك تو از ياد رفت
لحظه‌هاي پاك تو از ياد رفت

ما كه غرق زندگاني بوده‌ايم
دور از بحر معاني بوده‌ايم

ما فقط بر سينه و سر مي‌زنيم
كاش روزي تا خدا پر مي‌زديم

ما كجا آن خاك نوراني كجا
ما كجا آن دشت روحاني كجا

ما كجا و خيمة صحرا كجا
ما كجا و گرية شبها كجا؟

مي‌شود تا آسمان‌ها پر كشيد
مي شود آيا شهادت را خريد؟

مي‌شود با هر شقايق راز گفت
بال و پر وا كرد و از پرواز گفت؟

مي‌شود آيا دوباره مست شد
بار ديگر بي‌سر و بي‌دست شد

كاش مي شد داغ‌ها را ياد كرد
نام سرخ لاله را فرياد كرد

اي خدا اين خفته را بيدار كن
لحظه‌اي از عشق برخودار كن

عشق بيدار است پس بيدار شو
با شهيدان خدايي يار شو

آنچه مي‌بينيد هرگز عشق نيست
حال مي‌گويم برايت عشق‌ چيست

عشق يعني « حاج همت »، « باكري »
عشق يعني « رستگار » و « باقري »

عشق يعني « قاسم دهقان » ما
عشق يعني « مصطفي چمران » ما

عشق يعني پر زدن با « بردبار »
« مصطفي گلگون » ما شد روي دار

عشق يعني چون « علمدار » شهيد
عشق يعني مثل « عمار » شهيد

عشق يعني مثل « خوش سيرت‌» شدن
رهسپار وادي غربت شدن

عشق يعني مثل « طوقاني » شدن
موج ناآرام و طوفاني شدن



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-09-2014, 13:45
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif)


اي وطن اي مغفر من لطف حقّت يار باد
لطف حقّت يار و دشمن خوار و خواري عار باد

اي وطن اي خاک پاکت توتياي چشم ما
توتياي چشم ما در پرده از اغيار باد

آنکه خوارت مي‌شمرد از طبع خوار خويشتن
تا ابد چون آرزوي خواري ما خوار باد

وان که ما را از سفه مي‌خواند موري در حساب
خود چو مرداري شد از ذلّت که طعمه بار باد

ضربه‌ي تيغ شما زد صدمه‌اي صدام را
کز نشانش تا ابد صداميان را عار باد

بحر آبي خاک ما شد عرصه‌ي بيداد او
مرگ بر بيدادگر، اف بر جنايتکار باد

گرچه صد دام از خيانت بهر ما گسترده بود
خود به دام افتاد و دامش گوري از هر تار باد

اي جوانان غيور اي پاسداران وطن
مژده‌ي فتح شما با مژدگاني يار باد

مژدگاني چيست اين فتح‌الفتوح قرن را
آنکه فتح قدستان پايان اين مضمار باد

خصمتان را گر همه صدام ورصد همچو اوست
جان پر از آزار و دل پر بار و سر بردار باد

اينچنين فتح نمايان لشکر اسلام را
فخر تاريخ است و اين تاريخ را تکرار باد

بر قفارِ خصم آن مُهري که مي‌زد ذوالفقار
هم زبازوي شما بر فرق اين کفار باد

کرّ و فّري اينچنين از حيدر کرّار بود
هم شما را کرّ و فرّاز حيدر کرّار باد

آنچه آمد از شما آموخت دل بذل نفوس
اهل بذل و مکرمت را درسي از ايثار باد

دشمن غدّار را آن‌گونه آتش در زديد
کانچنان آتش به جان دشمن غدّار باد

قدرت بازويتان را قوّت ايمانتان
داد نيرويي که فوق نيروي اشرار باد

اين جلادت زاده‌ي دين است و پرورده‌ي يقين
اينچنين دين و يقين آوازاه‌ي اعصار باد

مغفر از سرکرده، تير از مژه، شمشير از دو دست
جنگ اينسان را به نصرت چنگتان در کار باد

آن همه نوباوه‌تان چون پهلونان مصاف
کشت بسياري زمردان را و اين بسيار باد

شد جوان از خون گلرنگ شما اسلام پير
پير اسلام کهن را فخر از اين گلزار باد

سوي دشمن رفت مرگ از بيم تسليم شما
هول مرگ از نوجوانان مفخر ادوار باد

در قتال دشمنان بر مرگ سبقت جسته‌ايد
مرگ هم چون زندگاني محو آن هنجار باد

هيچ تاريخي ندارد اين جلادت را به ياد
اين جلادت تا ابد سرلوحه‌ي اخبار باد

مرگ را بر ما هم آسان کرد ايمان شما
همچو ايماني جهان را شهره‌ي اقطار باد

خصم بي‌زنهار راهم از کرم داريد پاس
پاس يزداني شما را سرخط زنهار باد

آن کرامتها که در حق اسيران کرده‌ايد
درسي از دين خدا در خاطر کفّار باد

بالله اين رفتارتان در ياد دنيا نيز هست
عالمي را اين کرامت شيوه‌ي رفتار باد

عالمي درحيرت از ايمان و ايثار شماست
اسوه‌ي ايمان و ايثار اينچنين کردار باد

پير هم در وجد جانبازي است از ذوق شما
يا رب از وجد شما هر طبع برخوردار باد

گر نشد آغشته با خون عزيزان خون ما
خجلت ما زين تغابن ذکر استغفار باد

اي وطن زينسان بهار پايداري در دوبار
از فلک خاک ثمرخيز تو را هر بار باد

وان بهار و اين بهار از فتح و فيروزي زغيب
تهنيت را آيتي از گنبد دوّار باد

نصرتِ « کَمْ مِن فئه » گر لشکر اسلام را
پيش از اينها بود اکنون از شما آثار باد

اي شهيدان اي وقايه‌ي جان ما جان شما
خون‌بهايتان را زحق پاداش و هم مقدار باد

مرگتان را تسليت با تهنيت آميخته است
زندگي را خجلت از مرگي چنين هموار باد

هر بهاران کز نسيم گل برآيد بويتان
رنگ هر گل يادگار از هر گل رخسار باد

گل نشان بويتان سنبل‌نشان مويتان
نقش روي و خويتان همواره در انظار باد

وزقبول هديه‌تان در پيشگاه قرب حق
اجرتان جنّات تجري تحتها‌الانهار باد.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif)

شهاب منتظر
20-09-2014, 18:44
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif)


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93159314077102493615.jpeg


بانک اشعار دفاع مقدّس



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36281093997135176064.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36281093997135176064.gif)

شهاب منتظر
20-09-2014, 18:45
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif)


اتل‌ متل‌ يه‌ بابا
كه‌ اسم‌ او احمده‌
نمره‌ جانبازيهاش‌
هفتاد و پنج‌ درصده‌

اونكه‌ دلاوريهاش‌
تو جبهه‌ غوغا كرده‌
حالا بياين‌ ببينين‌
كلكسيون‌ درده‌

اونكه‌ تو ميدون‌ مين‌
هزار تا معبر زده‌
حالا توي‌ رختخواب‌
افتاده‌ حالش‌ بده‌

بابام‌ يادگاري‌ از
خون‌ و جنگ‌ و آتيشه‌
با ياد اون‌ موقعا
ذره‌ ذره‌ آب‌ ميشه‌

آهاي‌ آهاي‌ گوش‌ كنين‌
درد دل‌ بابارو
ميخواد بگه‌ چه‌ جوري‌
كشتند بچه‌هارو

«هيچ‌ ميدوني‌ يعني‌ چي‌
زخميهارو بياري‌
يكي‌ يكي‌ روبازو
تو آمبولانس‌ بذاري‌

درست‌ جلوي‌ چشمات‌
يه‌ خورده‌ او نطرفتر
با شليك‌ مستقيم‌
ماشين‌ بشه‌ خاكستر»

گفتن‌ اين‌ خاطره‌
بدجوري‌ ميسوزوندش‌
با بغض‌ و ناله‌ مي‌گفت‌
كاشكي‌ كه‌ پر نبودش‌

آي‌ قصه‌ قصه‌ قصه‌
نون‌ و پنير و پسته‌
هيچ‌ تا حالا شنيدي‌
تانكها بشن‌ قنّاصه‌؟

ميدوني‌ بعضي‌ وقتا
تانكا قناصه‌ بودن‌
تا سري‌ رو ميديدن‌
اون‌ سرو مي‌پروندن‌

سه‌ راه‌ شهادت‌ كجاست‌؟
ميدوني‌ دوشكا چيه‌؟
ميدوني‌ تانك‌ يعني‌ چي‌؟
يا آرپي‌جي‌ زن‌ كيه‌؟

آرپي‌جي‌ زن‌ بلند شد
«ومارميت‌» رو خوند
تانك‌ اونو زودتر زدش‌
يه‌ جفت‌ پوتين‌ ازش‌ موند

يه‌ بچه‌ بسيجي‌
اونور ميدون‌ مين‌
زير شنيهاي‌ تانك‌
لِه‌ شده‌ بود رو زمين‌

خودم‌ تو ديده‌باني‌
با دوربين‌ قرارگاه‌
رفيقمو ميديدم‌
تو گودي‌ قتله‌گاه‌

آرپي‌جي‌ تو سرش‌ خورد
سرش‌ كه‌ از تن‌ پريد
خودم‌ ديدم‌ چند قدم‌
بدون‌ سر مي‌دويد

هيچ‌ مي‌دوني‌ يه‌ گردان‌
كه‌ اسمش‌ الحديده‌
هنوزم‌ كه‌ هنوزه‌
گم‌ شده‌ ناپديده‌

اتل‌ متل‌ توتوله‌
چشم‌ تو چشم‌ گلوله‌
اگر پاهات‌ نلرزيد
نترسيدي‌ قبوله‌

ديدم‌ كه‌ يك‌ بسيجي‌
نلرزيد اصلاً پاهاش‌
جلو گلوله‌ وايستاد
زُل‌ زده‌ بود تو چشاش‌

گلوله‌ هم‌ اومدو
از دو چشم‌ مردونه‌
گذشت‌ و يك‌ بوسه‌ زد
بوسه‌اي‌ عاشقونه‌

عاشقي‌ يعني‌ اينكه‌
چشمهايي‌ كه‌ تا ديروز
هزار تا مشتري‌ داشت‌
چندش‌ مياره‌ امروز

اما غمي‌ نداره‌
چون‌ عاشق‌ خداشه‌
بجاي‌ مردم‌ خدا
مشتري‌ چشماشه‌

يه‌ شب‌ كنار سنگر
زير سقف‌ آسمون‌
مياي‌ پيش‌ رفيقت‌
تو اون‌ گلوله‌ بارون‌

با اينكه‌ زخمي‌ شده‌
برات‌ خالي‌ مي‌بنده‌
ميگه‌ من‌ كه‌ چيزيم‌ نيست‌
درد ميكشه‌ مي‌خنده‌

چفيه‌ رو ور ميداري‌
زخم‌ اونو مي‌بندي‌
با چشماي‌ پر از اشك‌
تو هم‌ به‌ اون‌ مي‌خندي‌

انگاري‌ كه‌ ميدوني‌
ديگه‌ داره‌ مي‌پّره‌
دلت‌ ميگه‌ كه‌ گلچين‌
داره‌ اونو مي‌بره‌

زُل‌ ميزني‌ تو چشماش‌
با سوز و آه‌ و با شرم‌
بهش‌ ميگي‌ داداش‌ جون‌
فدات‌ بشم‌ دمت‌ گرم‌

ميزني‌ زير گريه‌
اونم‌ تو آغوشته‌
تو حلقه‌ دستاته‌
سرش‌ روي‌ دوشته‌

چون‌ اجل‌ معلق‌
يه‌ دفعه‌ يك‌ خمپاره‌
هزار تا بذر تركش‌
توي‌ تنش‌ ميكاره‌

يهو جلو چشماتو
شره‌ خون‌ مي‌ گيره‌
برادر صيغه‌ايت‌
توبغلت‌ ميميره‌

هيچ‌ مي‌دوني‌ چه‌ جوري‌
يواش‌ يواش‌ و كم‌كم‌
راوي‌ يك‌ خبرشي‌
يك‌ خبر پراز غم‌

به‌ همسفر رفقيت‌
كه‌ صاحب‌ پسر شد
بري‌ بگي‌ كه‌ بچه‌
يتيم‌ و بي‌پدر شد

اول‌ ميگي‌ نترسين‌
پاهاش‌ گلوله‌ خورده‌
افتاده‌ بيمارستان‌
زخمي‌ شده‌، نمرده‌

زُل‌ ميزنه‌ تو چشمات‌
قلبتو مي‌سوزونه‌
يتيمي‌ بچه‌ شو
از تو چشات‌ ميخونه‌

درست‌ سال‌ شصت‌ و دو
لحظة‌ تحويل‌ سال‌
رفته‌ بوديم‌ تو سنگر
رفته‌ بوديم‌ عشق‌ و حال‌

تو اون‌ شلوغ‌ پلوغي‌
همه‌ چشارو بستم‌
دستهاتوي‌ دست‌ هم‌
دورسفره‌ نشستيم‌

مقلب‌ القوب‌ رو
با همديگر مي‌خونديم‌
زوركي‌ نقل‌ ونبات‌
تو كام‌ هم‌ چپونديم‌

همديگر و بوسيديم‌
قربون‌ هم‌ ميرفتيم‌
بعدش‌ برا همديگر
جشن‌ پتو گرفتيم‌

علي‌ بود و عقيلي‌
من‌ بودم‌ و مرتضي‌
سيد بود و اباالفضل‌
اميرحسين‌ و رضا

حالا ازاون‌ بچه‌ ها
فقط‌ مرتضي‌ مونده‌
همونكه‌ گازخردل‌
صورتشو سوزونده‌

آهاي‌ آهاي‌ بچه‌ ها
مگه‌ قرار نذاشتيم‌
هميشه‌ با هم‌ باشيم‌
نداشتيما، نداشتيم‌

بياين‌ برا مرتضي‌
كه‌ شيميايي‌ شده‌
جشن‌ پتو بگيريم‌
خيلي‌ هوايي‌ شده‌

مي‌سوزه‌ و مي‌خنده‌
خيلي‌ خيلي‌ آرومه‌
به‌ من‌ ميگه‌ داداش‌ جون‌
كار منو تمومه‌

مرتضي‌ منم‌ ببر
يا نرو، پيشم‌ بمون‌
ميزنه‌ تو صورتش‌
داد ميزنم‌ مامان‌ جون‌

مامان‌ مياد ودست‌
بابا جون‌ و ميگره‌
بابام‌ با اين‌ خاطرات‌
روزي‌ يه‌ بار ميميره‌

فقط‌ خاطره‌ نيست‌ كه‌
قلب‌ اونو سوزونده‌
مصلحت‌ بعضي‌ها
پشت‌ اونو شكونده‌

برا بعضي‌ آدما
بنده‌هاي‌ آب‌ و نون‌
قبول‌ كنين‌ به‌ خدا
بابام‌ شده‌ نردبون‌

زنده ياد ابوالفضل سپهر


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36281093997135176064.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36281093997135176064.gif)

شهاب منتظر
20-09-2014, 18:55
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif)

اتل متل يه بابا

كه اون قديم قديما

حسرتشو مى خوردن

تمومى بچه هاس

اتل متل يه دختر

در دونه باباش بود

هر جا كه بابا مى رفت

دخترش هم باهاش بود

اون عاشق بابا بود

بابا عاشق اون بود

به گفته رفيقاش

بابا چه مهربون بود

يه روز آفتابى

بابا تنها گذاشتش

عازم جبهه ها شد

دخترُ جا گذاشتش

چه روزهاى سختى بود

اون روزهاى جدايى

چه سالهاى بدى بود

ايّام بى بابايى

چه لحظه سختى بود

اون لحظه رفتنش

ولى بدتر از اون بود

لحظه برگشتنش

هنوز يادش ترفته

نشون به اون نشونه

اونكه خودش رفته بود

آوردنش به خونه

رهرا به سلام كرد

بابا فقط نگاش كرد

اداى احترام كرد

بابا فقط نگاش كرد

خاك كفش بابارو

سرمه تو چشاش كرد

هى بابارو بغل كرد

بابا فقط نگاش كرد

زهرا براش زبون ريخت

دو صد دفعه صداش كرد

پيش چشاش ضجّه كرد

بابا فقط نگاش كرد

اتل متل يه بابا

يه مرد بى ادعا

مى خوان كه زود بميره

تموم خواستگارا

اتل متل يه دختر

كه بر عكس قديما

براش دل مى سوزونن

تمومى بچه ها

زهرا به فكر باباش

بابا به فكر زهرا

گاهى به فكر ديروز

گاهى به فكر فردا

يه روز مى گفت كه خيلى

براش آرزو داره

ولى حالا دخترش

زيرش لگن مى ذاره

هي مى گفت دوست دارم

عروسيتو ببينم

ولى حالا دخترش

ميگه به پات مى شينم

مى گفت برات بهترين

عروسى رو مى گيرم

ولى حالا مى شنوه

تا خوب نشى نميرم

وقت غذا كه مى شه

سرنگ ور مى داره

يه زرده تخم مرغ

توى سرنگ مى ذاره

گوشه لُپ باباش

سرنگ و مى فشاره

براى اشك چشماش

هى بهونه مياره

«غصه نخور بابا جون

اشكم مال پيازه»

بابا با چشماش مى گه

خدا برات بسازه

هر شب وقتى بابارو

مى خوابونه توى جاش

با كلى اندوه و غم

ميره سر كتاباش

حافظُ ور مى داره

راه گلوش مى گيره

قسم مى ده حافظُ

خواجه بابام نميره

دو چشمشُ مى بنده

خدا خدا مى كنه

با آهى از ته دل


حافظُ وا مى كنه

فالُ و شاهد فال

به يك نظر مى بينه

نمى خونه، چرا كه


هر شب جواب همينه

ديشب كه از خستگى

گرسنه خوابيده بود

نيمه شب چه خواب

قشنگى رو ديده بود

تو يك باغ پر از گل

پر از گل شقايق

ميون رودى بزرگ

نشسته بود تو قايق

يه خرده اون طرف‌تر

ميان دشت و صحرا

جايي از اين‌جا بهتر…

بابا سوار اسبه

مگه مي‌شه محاله…

بابا به آسمون رفت

تا پشت يک در رسيد...


زنده ياد ابوالفضل سپهر


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36281093997135176064.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/36281093997135176064.gif)

ملکوت* گامی تارهایی *
21-09-2014, 01:51
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif

http://www.aviny.com/Occasion/enghelab_jang/RahianeNoor/Images/1904346163671662131301172381535925015118510.jpg


کوه بابا بی پدر شد تا که رفتی تو

مام میهن بی پسر شد تا که رفتی تو

ای شکوه شانه های سبز هندوکش

آفتابی در بدر شد تا که رفتی تو

روح جنگل، تک درخت تا همیشه سبز

ایستادن بی ثمر شد تا که رفتی تو

ای سرا پا پیچ و خم هایی نشاط انگیز

سرزمینم مختصر شد تا که رفتی تو

در تو، پیدا بود و پنهان- سرزمین من

اضطرابم بیشتر شد تا که رفتی تو

کرد خون چشم تو رنگین غروبی را

شام دیجوری بدر شد تا که رفتی تو

ای تمام آزادگی و عشق، چشم من

از تبسم بر حذر شد، تا که رفتی تو
محمد يعقوبي

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif

شهاب منتظر
21-09-2014, 08:11
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91741042023795006832.jpg



(http://seraheshahadat.blogfa.com/post-184.aspx)
چشم‌، چشم‌، دو تا چشم‌
خمار و نافذ و مست‌
مو، مو، یه‌ خرمن‌
قشنگ‌ و مشكی‌ یكدست‌

خط‌ خط‌ دو ابرو
مِشكیی‌ و كمونی‌
خال‌، خال‌، دو گونه‌
گونه‌ای‌ استخونی‌

لب‌، لب‌، دو تا لب‌
همینجوری‌ می‌خنده‌
قربون‌ برم‌ ماشاءالله‌
بابام‌ چه‌ قد بلنده‌

دندوناشو ببینین‌
عینهو مرواریده‌
بابا به‌ این‌ خشگلی‌
هیچ‌ جا كسی‌ ندیده

دست‌، دست‌، دو تا دست‌
چه‌ مشكلها كه‌ حل‌ كرد
میگن‌ كه‌ وقت‌ رفتن‌
مادرمو بغل‌ كرد

بابام‌ مَنم‌ بغل‌ كرد
دست‌ بابام‌ چه‌ گرمه‌
حُسن‌، حُسن‌، محاسن‌
ریش‌ بابام‌ چه‌ نرمه‌

پا، پا، دو تا پا
راهی‌ جبهه‌ بی‌تاب‌
مامان‌ با گریه‌ می‌ریخت‌
پشت‌ سر بابام‌ آب‌

چشم‌، چشم‌، دو تا چشم‌
شب‌ تا سحر بیداره‌
مو، مو، یه‌ خرمن‌
پر از گرد و غباره‌

لب‌، لب‌، دو تا لب‌
خُشك‌ و ترك‌ خورده‌ بود
آبروی‌ آب‌ رو
كام‌ بابام‌ برده‌ بود

پا، پا، دو تا پا
خسته‌ ولی‌ پر توان‌
می‌بَره‌ حمله‌ بابا
سوی‌ عدو بی‌امان‌

دست‌، دست‌، دو تا دست‌
گره‌ كرده‌ و مشته‌
با اون‌ دستای‌ گرمش‌
چه‌ دشمنا كه‌ كُشته‌

نیگا كنین‌ عكسشو
چقدر قشنگو زیباست‌
خونه‌ عجب‌ معطر
به‌ عطر و بوی‌ باباست‌

بابام‌ كنار سنگر
روی‌ موتور نشسته‌
محاسن‌ خاكیشو
رنگ‌ حنایی‌ بسته‌

محاسن‌ نرم‌ اون‌
تو جبهه‌ها خونی‌ شد
بابای‌ قد بلندم‌
راهی‌ مهمونی‌ شد

چشم‌، چشم‌، دو تا چشم‌
خوابیده‌ توی‌ صحرا
تو جبهه‌ها شهید شد
بابای‌ ناز «زهرا»

خط‌، خط‌، دو ابرو
قرمزه‌ و كمونی‌
خال‌، خال‌، دو تا خال‌
روگونه‌ و پیشونی‌

خال‌ روی‌ گونه‌هاش‌
قهوه‌ای‌ و قشنگه‌
ولی‌ خال‌ پیشونیش‌
خونی‌ و سرخ‌ رنگه‌

پا، پا، دو تا پا
دست‌، دست‌، دو تا دست‌
دست‌ و پای‌ بابا جون‌
زیر شنیهاشكست‌

قربون‌ چشماش‌ برم‌
همون‌ چشای‌ مستش‌
كدوم‌ دست‌ پلیدی‌
زد و چشاشو بستن‌

اونی‌ كه‌ دید باباجون‌
تو جبهه‌ها شهید شد
میگه‌ تو خاك‌ فكه‌
افتاد و ناپدید شد

آی‌ دونه‌ دونه‌ دونه‌
نون‌ و پنیر و پونه‌
بعد گذشت‌ چند سال‌
بابا اومد به‌ خونه‌

چوب‌، چوب‌، یه‌ تابوت‌
كه‌ تو كوچه‌ روُون‌ بود
جای‌ بابا تو تابوت‌
یه‌ تیكّه‌ استخون‌ بود

هزار هزار چشم‌ مست‌
هزار هزار تا گونه‌
هزار هزار هزاران‌
نگاه‌ِ عاشقونه‌

هزار هزار محاسن‌
یا خونی‌ شد یا كه‌ سوخت‌
هزاران‌ دل‌ عاشق‌
كه‌ توی‌ سینه‌ افروخت‌

هزار هزاران‌ پدر
هزار هزار تا مادر
هزار هزار محبت‌
هزار هزار تا همسر

هزار هزاران‌ رفیق‌
هزار هزار برادر
هزار هزار تا فرزند
هزار هزار تا خواهر

هزار هزار رفاقت‌
هزار هزار معرفت‌
هزار هزار تا عاشق‌
هزار هزار تا رأفت‌

هزار هزار تا نامزد
هزار هزار اهل‌ دل‌
هزار هزار طراوت‌
شمع‌ مجلس‌ و محفل‌

هزار گل‌ِ سر سبد
هزار هزار قد بلند
هزار هزار هزاران‌
هزار هزار تا پیوند

هزار هزار شور و شوق‌
لبان‌ پُر ز خنده‌
هزار هزار بسیجی‌
هزار هزار پرنده‌

هزار هزار پهلوُن‌
هزار هزار همخونه‌
رفتن‌ كه‌ ما بمونیم‌
رفتن‌ كه‌ دین‌ بمونه‌



(http://seraheshahadat.blogfa.com/post-184.aspx)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32080344235947849341.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/40919911907307060589.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32080344235947849341.gif

(http://seraheshahadat.blogfa.com/post-184.aspx)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
21-09-2014, 08:37
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63401112915379035680.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63401112915379035680.gif)

وقتی که مست باده روح خدا شدی
یک لحظه از تمامی عالم رها شدی

وقتی سرت برای پریدن شتاب کرد
با ترکشی کنار سنگر خود سرجدا شدی

وقتی دلت برای زیارت کباب شد
روحت پرید و عازم کرب و بلا شدی

وقتی رسید پیکر تو پیش مادرت
گفتا رشیدتر ز همه سروها شدی

وقتی رسید نوبت میدان مین عشق
پر پر زنان به دست خودت قطع پا شدی

کار دل است منطق و آیا قبول نیست!!
اینکه برای همسفرانت فدا شدی

حالا تو نیستی که ببینی میان ما
جای تو خالی و تو ناآشنا شدی

دیگر قلم برای بیانش کباب شد
شاید گمان کند که تو چون اولیا شدی

شعر حقیر من نتواند بیان کند
اینکه تو مست باده روح خدا شدی...

شاعر : محمد جواد خراشادیزاده

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63401112915379035680.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63401112915379035680.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
22-09-2014, 08:24
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif)


كجاييد خوبان گلچين شده؟
كه از خونتان عرش آذين شده

كجاييد اي سروهاي بلند؟
به طوف شما، جنگل احرام بند

چه كرديد با صخره و كوهسار؟
هلا، ماه و خورشيدتان وام‌دار!

شفق شرمگين از شط خونتان
فلق، ليلي آواي مجنون‌تان

هلا! عاشقان جگر سوخته
بر آتش زده، بال و پَر سوخته!

چه گفتيد با زخم در كارزار؟
كه شد آفتاب اين چنين شرمسار!


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
22-09-2014, 16:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68107625734522867193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68107625734522867193.gif)

بيا عاشقي را رعايت كنيم
ز ياران عاشق،حكايت كنيم

از آنان كه بوي خدا مي‌دهند
به دنياي ما كربلا مي‌دهند

از آنان كه در جبهه عاشق شدند
و با يك تبسم،شقايق شدند

ز مردان سرخي كه نوراني اند
سحر صورت و ماه پيشاني اند

از آنان كه از تيره آتشند
به دور زمين،خط خون مي كشند

از آنان كه با عافيت دشمنند
«و تير از پي امر حق مي‌زنند»

از آن سينه سرخان كه پرپر شدند
به بوي بهشت،معطر شدند

بيا ياد گلهاي پرپر كنيم
حديث جنون را،مكرر كنيم

بيا سينه چاك شهيدان شويم
صميمانه،خاك شهيدان شويم

بيا تا بچينيم يك زخم ناب
ز پيشاني غيرت آفتاب

بيا تا بگوييم«غيرت» كه بود
«بروجردي»و«حاج همت» كه بود

بيا همچو «منصور» عارف شويم
شبي مست از «حسن يوسف»شويم

بگوييم از «يوسف»،آن حق سرشت
علمدار سبز سپاه بهشت

از آن يوسف عشق،آن نازنين
كه پر بود از لحظه هاي يقين

از آن يار عاشق،ز شيخ شهيد
از آن عارف حق،بشير اميد

ز مردي كه نامش«محلاتي» ست
دلش نيمه شب،بي صدا مي شكست

از آن شيخ نوراني و اهل درد
از آن جبهه مرد صلابت نبرد

ز گردان «اشتر» و «شهبازي» اش
ز «ناهيدي» و شور سربازي اش

تو مي‌داني آيا «زماني» كه بود؟
«چراغي» و يا «قهرماني» كه بود؟

تو مي‌داني آيا «كريمي» كه بود؟
و با عشق،يار صميمي كه بود؟

تو با «قجه‌اي» همسفر بوده‌اي؟
ز همسنگران خطر بوده‌اي؟

تو در جبهه «فتح المبين» ديده‌اي؟
خدا را شبي،روي مين ديده‌اي؟

تو در جبهه «نصر» جنگيده‌اي؟
تو با رمز «والعصر»،جنگيده‌اي؟

چه مي‌داني از «باقري» ها،تو هيچ!
ز «كلهر»،بگو جان مولا،توهيچ!

نماندي تو يك فصل در جبهه،آه!
برو توبه كن،اي دل روسياه!

نخواندي تو از جبهه يك فصل،خون
نگشتي تو از جامه تن برون

نمي‌داني از عشق و غيرت،تو هيچ
دل خويش را در تغافل تو هيچ

بيا هشت فصل جنون،گريه كن
بيا زير باران خون،گريه كن

چه گلهاي سرخي كه پرپر شدند!
چه مردان سبزي،كبوتر شدند!

پس از لاله،فصل غريبانه‌اي ست
بر اين فصل بي لاله،بايد گريست

پس از لاله،فصل بداقبالي است
و جاي شهيدان ما،خالي است

چه غافل!چه غافل!چه ما غافليم!
اسير زمينيم و پا در گليم

در اين خانه با بوي نان دل خوشيم
بر طين خاك بي آسمان،دل خوشيم

چو پاييز،زردم و بي برگ و بار
هم آغوش مرداب و حسرت تبار

بيا روز شد،شب نشيني بس است
حرام است شب،تا كه خورشيد هست

بيا درد خود را مداوا كنيم
ز بوي تغافل،تبري كنيم

بيا تا بخوانيم،اين فصل را
بيا تا بمانيم،در جبهه ها

به بوي شهادت، شكوفا شويم
بيا حافظ نام گلها شويم

شهيدانمان را زيارت كنيم
به آلاله،عرض ارادت كنيم

«كه سخت است خاموشي لاله ها
دريغ از فراموشي لاله ها»

پس از جنگ،تكليف ما روشن است
دل لاله ها را،نبايد شكست

نبايد كه با «عافيت» داد،دست
و اين جاده ها تا خدا روشن است

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68107625734522867193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68107625734522867193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
22-09-2014, 16:05
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif)


اي شهيدان! عشق مديون شماست
هرچه ما داريم از خون شماست

اي شقايق ها و اي آلاله ها
ديدگانم دشت مفتون شماست

در مقامات سلوك معنوي
سالك پيوسته مادون شماست

باز اين دل را به غارت برده ايد
سينه ام جاي شبيخون شماست

خانه ويران بيداد و ستم
شعله ور از آتش خون شماست

ماهيان سرخ پولك- نقره اي
ديدگانم رود كارون شماست

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
23-09-2014, 08:20
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07847900943724100874.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07847900943724100874.gif)

ازجان گذشته اند که جانان رضاشود
ایران کمی شبیه به کرب و بلا شود

خونی که در مسیر خدا خرج میشود
اصلاًعجیب نیست که خون خدا شود

آنقدرباحسین اجین بوده اند که
هر یادواره صفحه ای از روضه ها شود

خون شهید ضامن حفظ نظام ماست
پس نیست دشمنی که حریف ولا شود

این نهضت خمینی و راه حسینی است
باید بـــــــــــلای کاخ یزیـد و جفا شود

مــــــــازیر بار ظلم ستمگر نمی رویم
حتی اگر سر از بـــدن مــا جدا شود

ما پیشمرگ رهبر و اسلام و میهنیم
تا ساعتی که فاطمه حاجت روا شود

آن روز با علی به حرم وصل میشویم
باید تقاص یـــــــاس کمانی ادا شود

حسین ایمانی

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07847900943724100874.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07847900943724100874.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07847900943724100874.gif)

شهاب منتظر
24-01-2015, 20:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif



جنگ اگر هست همه عشق شهادت داریم


همره داغ جوان غصه و غم می آید

تاکه بر دوش جوانان حرم می آید


زخم خوردیم و غم داغ شقایق داریم

حسرت پر زدن قمری عاشق داریم


چه مراعات قشنگی ست پدر، عشق، پسر

که رسانیده غم عشق، پسر را به پدر


آه از داغ برادر که کمر می شکند

سرو اگر هست، ولی باز پدر می شکند


داغ داریم ولی شکوه از این غم نکنیم

پیش این حرمله ها نخل کمر خم نکنیم



ما که با درد چنین مونس و همدم هستیم

زاده ی روز نخستین محرم هستیم



جنگ اگر هست همه عشق شهادت داریم

ما به دنیای پر از حادثه عادت داریم


سالیانیست که اسپند در آتش هستیم

ما همانیم که رندان بلاکش هستیم


عشق آموخت ره کرببلا پرواز است

یادمان داد در باغ شهادت باز است


یادمان داد که این راه جگر می خواهد

سفر کرببلا مرد خطر می خواهد



«مثل ققنوس ز ما بار شرر خواهد خواست»

بنویسید که این طایفه برخواهد خواست


عجبی نیست که در حادثه ها تنهاییم

غیر از این است که ما بچه ی عاشوراییم؟


غارت و آتش و تحریم که ارثیه ی ماست

چند قرن است که همدرد غم زهراییم



سینه آماده ی تیر است از آن باکی نیست

از ازل تا به ابد ما سپر مولاییم


یاد یاران سفر کرده بخیر ای یاران

حاج رضوان و جهاد و خط سرخ چمران


یاد آنها که در آغوش خطر می رفتند

وسط معرکه با شور و شرر می رفتند


در ره عشق همه پیر و جوان می رفتند

زیر شمشیر غمش رقص کنان می رفتند


بنویسید بروی علم حزب الله

هر که دارد هوس کرببلا بسم الله



مهدی چراغ‌زاده


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25384039012476349371.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
21-09-2015, 11:10
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif)
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif)
وای بــر جــا مــانــدگان بعـد جنگ
عــده ای آلــوده ی هــرگــونـه ننگ

عــده ای لا مــذهــب مــؤمــن نمـا
دلخوش این کــاخ های رنــگ رنــگ




آبــروی عـــده ای رفـتـه بــه بــــاد
آرزوی عــده ای خــورده بـــه سنـگ

یـادگــاری مــانــده نــزد عـــده ای
نای خسته ، دیده پر خون ، سینه تنگ

عـده ای مـجـنـون جـنگ و جبهه ها
عـده ای هـم مـنـگ تریاک اند و بنگ

عــده ای مـوجــی کـه روزی چند بار
دل بــه صحرا می زنند و سر به سنگ

عــده ای بــا سـیـنـه هـای سـوختـه
هـمـدم اکـسـیـژن و سـوند و سرنـگ

عـده ای از جـبــهــه بــرگشته ولـی
کـور یــا بــی دست یــا بی پا و لنگ

عــده ای هــم بــی خیال بــی خیال
گــوشه ای مشغول دنیا ، شاد و شنگ

عـده ای هــم گـشـتـه ضـد انـقـلاب
کـارشــان جـایــی رسیده بعد جنـگ

شـعـر مـی گـویـنـد تـاریـک و سیـاه
شـعـر مـی بـافـنـد از مـعر و جفنـگ

عـده ای هـم سـاده پـوش و بـی ریــا
مـثـل قـبـل از جنگ با بیل و کلنـگ

عده ای هم سـود جـوی بــی وجــود
بــا ریــاکــاری و بــا تـغـیـیـر رنـگ

گـرچــه تـرسیـدنـد آن ایام ، ... حال!!
عـکـس مـی گـیـرنـد با تانک و تفنگ!!

جـبـهـه هــای بــی ریــا یادش بخیر
وای بــر جــا مــانـدگـان بعـد جنگ

شاعر : حمید ضیاءیزدی

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/51839337969758696882.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
22-09-2015, 09:36
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif)

در بساط خویش دارد بهترین کالا شهید
می کند کالای خود را با خدا سودا شهید

بهر استقلال اسلام از خم چوگان مرگ
گوی سبقت را ز میدان می برد تنها شهید

سرخط آزادی ما را به میدان نبرد
می کند با خون سرخ خویشتن امضا شهید

می شود وارد به جنت روز محشر بی حساب
بسکه دارد قرب ، نزد خالق یکتا شهید

مرگ او بنیان گذار خشت کاخ زندگی است
ز آنکه دین رامی کندباخون خود احیا شهید

هیچ می دانی چرا ازظلم و بیداد یزید
شد حسین بن علی در روز عاشورا شهید

از من ژولیده بشنو جان بده در راه دین
چونکه نامش هست جاویدان به نزدما شهید


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81664585978364025194.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
23-09-2015, 07:57
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif)


از تو یک تکه پلاک و استخوان آورده است
باد تابوتی پر از رنگین کمان آورده است

چشم هایت کو؟ دل تو که برایم می تپید
آن دو تا دستی که هر شب خانه نان آورده است

مادرم هر صبح بعد از تو سر سفره، گلی
جای خالی همان یک استکان آورده است

خواب می بینم که می گویی خدا ما را فقط
توی این دنیا برای امتحان آورده است

خوش به حال دست هایی که برای بال تو
لحظه سرخ شهادت آسمان آورده است

نیستی و بی تو من امروز می دانم که جنگ
چون تویی تعداد مرد قهرمان آورده است


شاعر : رضا نیکوکار



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif)

مصطفی*شیعه ال طاها*
24-09-2015, 15:23
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif

عشق بود و جبهه بود و جنگ بود
عرصه بر گُردان_عاشق تنگ بود

هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد
مادری_فرزند_خود_را_هدیه_کرد

در شبی که اشکمان چون رود شد
یک نفر از بین ما مفقود شد

آنکه که سر دارد به سامان می رسد
آنکه که جان دارد به جانان می رسد

دیده ام ، دستی به سوی ماه رفت
بی_سر_و_جان_تا_لقاءالله_رفت

زندگیمان در مسیر_تیر بود
خاک_جبهه ، خاک دامنگیر بود

آنکه خود را مرد_میدان فرض کرد
آمد از این نقطه طی_الارض کرد

هر که گِرد شعله چون پروانه است
پیکر_صدپاره اش بر شانه است

تن_به_خاک و بوی یاسش می رسد
بوی_باروت از لباسش می رسد

دشمن_افکنهای_بی_نام_و_نشان
پوکه ی خونین شده تسبیحشان

کار هرکس نیست این دیوانگی
پیله وا می ماند از پروانگی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
19-09-2016, 13:00
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif)

چه زيبا از قفس پرواز كردند
مقام عشق را احراز كردند

دوا كردند درد خود پسندى
خدا داند همه اعجاز كردند

هوسها را سراسر سر بريدند
دو چشم از عشق بر حق بازكردند

سمندر وار آتش مى خريدند
عروج ازخويش چون شه باز كردند

خلوص خويش باخون مُهر كردند
سرودى از وفا آواز كردند

اگر چه در سكوتى ژرف خفتند
حياتى نو زسر آغاز كردند

شهيدان شاهدان صدق و مستى
چه زيبا بر ملائك ناز كردند

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif)

*خادمه رقیه خاتون(س)*
20-09-2016, 16:58
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif)

در عرصه های خوف و خطر پا گذاشتید
رفتید و عشق را به تماشا گذاشتید!

هم سنگران هم سفرم! از چه رو مرا
با کوله بار خاطره تنها گذاشتید؟

در طی این طریق به سوی رها شدن
رسم وفا نبود مرا جا گذاشتید

با پیکری تنیده به خون، لحظه عروج
سر را به روی دامن زهرا(س) گذاشتید

از هر چه داشتید گذشتید با امید
بر هر چه داشتید به دل، پاگذاشتید

در اشتیاق شعله این شمع سوختید
رفتید و عشق را به تماشا گذاشتید


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/01755142353837056459.gif)