PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سید الباکینم و در عشق غوغا می کنم * اشعاری در رثای امام سجاد(ع) *



نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
16-11-2014, 11:25
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61053292721409179886.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61053292721409179886.gif)


سید الباکینم و در عشق غوغا می کنم
زنده در شهر مدینه یاد زهرا می کنم

من چهل سال است هر لحظه به یاد کربلا
از غم هر روضه ای گریه مجزّا می کنم

پای هر برگ صحیفه نه ، که روضه نامه ام
با سر انگشتی ز خونِ دیده امضا می کنم

رازق الطفل الصغیر و راحم الشیخ الکبیر
با مناجات سحر این روضه افشا می کنم

آب رنگ خون بگیرد تا که هنگام وضو
یادی از زخم لبانِ خشک بابا می کنم

می سپارم بر همه تا نشود ام البنین
صحبت از ضرب عمود و فرق سقا می کنم

تا ببینم بین باغی لاله پرپر می کنند
بی مهابا یاد جسم اربا رابا می کنم

با سئوالی پر کنایه وقت ذبح گوسفند
در دلِ درد آشنا طرح معما می کنم

چون که بابای مرا لب تشنه ذبحش کرده اند
بر سر این قصه با قصاب دعوا می کنم

گر ببینم دختری مویش گره افتاده است
خیلی آهسته گره از گیسویش وا می کنم

وای زان دم که بینم دختری خورده زمین
گریه ها بر غربت اولاد زهرا می کنم

تا که دیدم برآوردند در بازار شهر
یاد شام و ماجرای خواهرم را می کنم

سرخ موئی گفت دنبال کنیزم، بعد از آن
یاد آن مجلس دو چشم خویش دریا می کنم


شاعر : قاسم نعمتی

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
16-11-2014, 11:28
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)
بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد
سجاده اش معطر با اشک ناب شد

او سیدالبکاء حسینیه ی خداست
گریه سپاه او شد و پا در رکاب شد

صفحه به صفحه ادعیه های صحیفه اش
ناگفته های مرثیه بود و کتاب شد

عمری ز داغ روضۀ سخت تنور سوخت
ذره به ذره یاد لب تشنه آب شد

عکس غروب روز دهم بین چشم او
با عکس آن هلال سر نیزه قاب شد

یادش نمی رود بدن بی سر حسین
یا آن محاسنی که به خونش خضاب شد

رگ های روی حنجر زخمی گواه بود
در بردن سر پدر او شتاب شد

سینه زده برای تنش مثل بادها
وقتی که نوحه خوان تنش آفتاب شد

دیگر لبش به آب خنک!!!! نه نخورد و رفت
او روضه دار دائم طفل رباب شد

خاک فلک به روی سرم که نوشته اند
با دست بسته وارد بزم شراب شد


شاعر : محسن حنیفی
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
16-11-2014, 11:30
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

شد تازه داغ، باز به دل های اهل بیت
تکرار شد مصیبت عظمای اهل بیت

با قلب چاک چاک در آغوش خاک خفت
چارم امام و رهبر و مولای اهل بیت

دردا که شد خموش پس از سال ها فراق
آوای روح بخش مسیحای اهل بیت

بعد شهادتش به همه خلق شد عیان
کورا چه ها رسیده ز اعدای اهل بیت

آثار زخم سلسله ها هم هنوز بود
بر عضو عضو آن گل رعنای اهل بیت

این است آن اسیر که هجده ستاره دید
بر نیزه گرد ماه دل آرای اهل بیت

این است آن امام که با دست بسته دید
چون داغ خویش آبله بر پای اهل بیت

این است آن عزیز که آثار سنگ دید
بر ماه روی زینب کبرای اهل بیت

این غیرت اللّهی است که می دید آمدند
زن های شام بهر تماشای اهل بیت

با تازیانه گشت جسارت به عمّه اش
روزی که سوخت خانه ی زهرای اهل بیت

"میثم" قسم به فاطمه باور نکردنی است
این غم، که در خرابه شود جای اهل بیت



شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
16-11-2014, 11:32
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

اى زمین و آسمان‎ها، سوگوار غُربتت
آفتاب صبحدم، سنگ مزار غربتت

بر جبین فصل‎ها، هر یك نشان داغ توست
اى گریبان خزان چاك، از بهار غربتت

یك بقیع اندوه و ماتم، یك مدینه اشك و خون
سینه‎هامان یك به یك، آینه‎دار غربتت

پاك شد آینه از زنگ، اى تماشایى‎ترین!
شستشو دادیم دل را، با غبار غربتت

شب سیه‎پوش، از غم و اندوه بى پایان توست
شرمگین خورشید، از شب‎هاى تار غربتت

اى بقیعت عاشقان را كعبه عشق و امید
سینه چاكیم از غم تو، بى قرار غربتت

شهر یثرب، داغدار خاطرات رنج توست
خم شده پشت مدینه، زیر بار غربتت

مى‎تپد دل‎هاى عاشق، در هواى نام تو
با غمى خو كرده هر یك، در كنار غربتت

كاش مى‎شد، روشناى تربت پاك تو بود
چلچراغ اشك ما، در شام تار غربتت

دایره در دایره پژواكى از اندوه توست
هیچ داغى نیست بیرون، از مدار غربتت

دامن اشكى فراهم داشتم، یك سینه آه
ریختم در پاى تو، كردم نثار غربتت

آشناى زخم دل‎ها، غربت معصوم توست
من دلى دارم پریشان، از تبار غربتت


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
16-11-2014, 11:34
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)


زهر اشکی شد و کانون دعا را سوزاند
بند بند من افتاده ز پا را سوزاند

آسمان تار شده و جرعه ی آبی این زهر
پاره های جگر غرق بلا را سوزاند

سینه ام بود حسینیه ی غمهای حسین
یاد آن خاطره ها بیت عزا را سوزاند

من نه امروز که در کربوبلا جان دادم
از همان روز که آتش همه جا را سوزاند

با همان تیر که در حنجره ای ترد و سفید
تارهای عطش آلود صدا را سوزاند

از همان لحظه که می سوختم و می دیدم
تازیانه همه ی پیکر ما را سوزاند

خیمه ای شعله ور افتاد زمین و ناگاه
چادر دختری از جنس حیا را سوزاند

وای از آن بزم که در پیش اسیران حرم
خیزران هم لب و هم طشت طلا را سوزاند

دیدم آتش ز سر بام به سرها می ریخت
گیسوان به سر نیزه رها را سوزاند

شاعر:حسن لطفی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
16-11-2014, 11:36
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

غم و اندوه و مصیبت همه جا یارش بود
روز پیوسته ز محنت به شب تارش بود

كربلا از نظرش دور نمى ‏شد آنى
یاد آن حادثه دایم پى آزارش بود

پیش رویش سر پرخون پدر بر سر نى
پا به پا همسفرش بود و جلودارش بود

آن شنیدم كه پس از واقعه كرببلا
بیشتر گریه بیاد شهدا كارش بود

آب مى‏ دید به یاد لب عطشان پدر
اشكش از دیده سرازیر به رخسارش بود

گریه كودك بى شیر به یاد اصغر
شرر خرمن جان و دل افكارش بود

پیش چشمش همه سیراب شدند از دم تیغ
چرخ با آل پیمبر سر پیكارش بود

شرح مظلومى هفتاد دو غلطیده بخون
روشن از چشمه چشمان گهربارش بود

زینب آن رهسپر راه برادر تا شام
در اسارت همه ‏جا مونس و غمخوارش بود

خطبه سید سجاد كه در مسجد شام
گشت ایراد نمایان هم آثارش بود

پرده از آن همه بیداد و جنایت بگرفت
آنكه گفتار خدا منطق و گفتارش بود

عاقبت فتنه بدخواه ز اندازه گذشت
آنچه را كرد همان فطرت كردارش بود

كرد مسموم ترا دشمن جان تو ولید
چون براتى كه زغم دیده خونبارش بود


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
16-11-2014, 11:37
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

غمگین تر از پاییزم و ابر بهارم
از من گرفته کربلا دار و ندارم

ماندم تک و تنها در این شهر مدینه
رفته است دیگر دلخوشی از روزگارم

قلب زمین و آسمان ها تا قیامت
می سوزد از این گریه یعقوب وارم

خواب از دو چشم بی قرار من گرفته
نیزه نشینی همه ایل و تبارم

بزم شراب و خیزران ، اشک سکینه
سی سال از این غصه ها شب زنده دارم

سی سال این پیراهن خونی بابا
برده تمام صبر قلب بی قرارم

سوغاتی ویرانه دلگیر شام است
لرزیدن در لحظه های احتضارم

تنها به جرم گریه بر سالار زینب
روزی بدون سایبان گردد مزارم

شاعر: محمد حسین رحیمیان


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
17-11-2014, 15:36
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

یعقوب کربلا چه قدر گریه می کنی
از صبح زود تا به سحر گریه می کنی

یعقوب را که غصه ی یوسف شکسته کرد
داری برای چند نفر گریه می کنی؟

وقتی که چشم هات می افتد به معجری
حق داری ای عزیز اگر گریه می کنی

این طفل را به جان خودت آب داده اند
دیگر چرا میان گذر گریه می کنی

از صبح تا غروب فقط نیزه می زدند
داری به قتل صبر پدر گریه میکنی

چشمت چرا ضعیف شده بی رمق شده
یعقوب کربلا چقدر گریه می کنی!

با دیدن اسیر کجا می رود دلت
با دیدن فقیر کجا می رود دلت

شاعر:علی اکبر لطیفیان


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
17-11-2014, 15:38
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

كاش ما هم كبوترت بودیم
آستان بوس محضرت بودیم

كاش با بال های خاكی مان
لااقل سایه گسترت بودیم

كاش ما هم به درد می خوردیم
فرش قبر مطهرت بودیم

كاش می سوختیم از این غربت
شمع بالای بسترت بودیم

كاش می شد كه محرمت بودیم
عاشقانه ابوذرت بودیم

كاش در كوچه ی بنی هاشم
پیش مرگان مادرت بودیم

كاش ماه محرمی آقا
یك دهه پای منبرت بودیم

كاش می شد كه گریه كن های
روضه ی تیغ و حنجرت بودیم

كاش می شد كه سینه زن های
نوحه ی گریه آورت بودیم

كاش در روز تشنگی- محشر-
باده نوشان ساغرت بودیم

در قیامت به گریه می گوییم:
كاش...ای كاش..نوكرت بودیم

شاعر : وحید قاسمی

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
17-11-2014, 18:59
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

منكه عمري در تب و تاب مرارت سوختم
چون شب شام غريبان در حرارت سوختم

بعد باباي غريب و بي كس و مظلوم خود
مثل عمه زير زنجير اسارت سوختم

از حرم تا قتلگه با كعب ني كردم عبور
اولين زائر منم كز اين زيارت سوختم

سوختم بابا چو بر نعشت نگاهي دوختم
بر شكاف زخمهاي بي شمارت سوختم

نعش بي سر را كه ديدم ناگهان خوردم زمين
بر تن بي سر و جسم بي مزارت سوختم

از همان روزي كه مي كردي سفارش عمّه را
تا كنون بر خواهر شب زنده دارت سوختم

نعشها ديدم به صحرا رأسها ديدم به ني
هم به هفتاد دو و هجده بهارت سوختم

گاه ديدم غارت خلخال و گاهي گوشوار
گاه بهر دختر بي گوشوارت سوختم

گاه معجر گاه سر ديدم به روي نيزه ها
گاه ايدل بر نگاه سوگوارت سوختم

دشمن آندم كه ز ما ارثِ امامت را رُبود
در تب بيماري و داغ جسارت سوختم

هيچكس جز با تمسخر روبرو با ما نشد
بارها در راه از دردِ حقارت سوختم

سِيلِ سيلي در اسيري سهم اهل البيت شد
بارها از دستهاي با مهارت سوختم

حربة كوفي هجوم و قتل و غارت بود و بس
از هجوم چشمها هنگام غارت سوختم

مجلس ابن زياد و مجلس شومِ يزيد
كرد بر ناموس حق دشمن اشارت سوختم

خويش را پيروز مي دانست و ما را در شكست
پيش بيگانه ز كذب اين بشارت سوختم

عمه ام را خارجي خواندند و خود را اهل دين
در ميان دشمنان درآن امارت سوختم

تا دم مرگم برايت گريه كردم صبح و شام
نهضتي كردم بپا حالا كنارت سوختم


شاعر : محمود ژولیده

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-11-2014, 10:03
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

شب‌های غربت تو گذشت و سحر نداشت
حتی سحر غم از دل تو دست برنداشت

در حیـرتم کـه سلسله آهنین مگـر
جایی ز زخم گردن تو خوب‌تر نداشت

زخم تن تو را همه دیدند و هیچکس
غیر از خدا ز زخم درونت خبر نداشت

دنیا چه کرد با تو که هجده عزیز تو
تن‌هایشان به روی زمین بود، سر نداشت

سنگت زدند بـر سر بازارهای شام
با آنکه جز تو یوسف زهرا پسر نداشت

هجـده سـر بریـده برایت گریستند
آهت هنوز در دل دشمن اثر نداشت

سوزم بر آن عزیز که در آفتاب سوخت
یک سایبان به جز سرِ پاکِ پدر داشت

حـال تـو بـود در دل گـودال قتلگاه
چون بسملی که بال زد و بال و پر نداشت

مهمـان شـام بـودی و بهر تو میزبان
جز گوشة خرابه مکانی دگر نداشت

سوز شما به سینه«میثم» اگر نبود
اینقدر نخل سوخته او ثمر نداشت



شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-11-2014, 10:21
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

هر صبح و ظهر و شام و سحر ضجه میزنی
همراه اشک و سوز جگر ضجه میزنی

سجاد خانواده ای و وقت نافله
بر آخرین نماز پدر ضجه میزنی

از داغ آن سفر که تورا پیر کرده است
وقتی که میروی به سفر ضجه میزنی

حق داری ای امام جوانم به دیدن
شمشیر و تیغ وتیر و تبر ضجه میزنی

بر پاره پاره پیکر پیغمبر حسین
بر گریه پای نعش پسر ضجه میزنی

گاهی به سوی مشک و علم خیره میشوی
با یاد زخم های قمر ضجه میزنی

وقتی که میرسی به کنار شریعه ای
بر سر عبا و دست به کمر ضجه میزنی

بادیدن سواره نظام های لشگری
با دیدن عمود و سپر ضجه میزنی

لالاییِ ...ربابه امانت بریده است
با یاد حلق و تیر سه پر ضجه میزنی

"وقت غروب..." ، "عمه..." ، "علیکن بالفرار..."
با "آتش" و "خیام" و "خطر" ضجه میزنی

در کربلا چه دیده ای آخر که روضه خوان
تا میرسد به "سینه" و "سر" ضجه میزنی

اینطور که پیش میروی از دست میروی
آقای من بس است چقدر ضجه میزنی ؟؟


شاعر : علیرضا خاکساری

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
18-11-2014, 18:10
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

امروز اگر بی سر و سامان تو هستیم
فردا به جزا دست به دامان تو هستیم

در طالع برگشته اگر هیچ نداریم
خوش بخت از اینیم که از آن تو هستیم

مانند کویری که ترک خورده و خشک است
ما منتظر بارش باران تو هستیم

هنگام دعا بارش باران که شرو شد
خندان شده بودیم که گریان تو هستیم

کافی ست فقط گوشه چشمی بنمایی
بی چون و چرا در پی فرمان تو هستیم

امروز نه والله که از روز قیامت
ما ریزه خور سفره احسان تو هستیم

در مسلک ما رسم بر این است که گوییم
یا حضرت سجاد ثنا خوان تو هستیم

شاعر:حامد ظفر

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

*خادمه رقیه خاتون(س)*
18-11-2014, 21:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif



داغی نشانده بر جگرت، یاد کربلا
خون می رود ز چشم ترت، یاد کربلا

زینب، سکینه، گریه و طفل رباب و آب
می آورند در نظرت، یاد کربلا

با زخمی از تسلَیِ زنجیرِ سلسله
مانده به روی بال و پرت، یاد کربلا

با خطبه های بی بدلت زنده کرده ای
در لحظه لحظـۀ سفرت، یاد کربلا

از قتل صبر روضه بخوان ای امام صبر
با سوزِ آه شعله ورت، یاد کربلا

از سجده های لشکر شمشیر و نیزه ها
از خنجر و سر پدرت، یاد کربلا

از لحظه ای که غارت خیمه شروع شد
آتش گرفت دور و برت، یاد کربلا

تا صبح حشر ضامن این دین و پرچم است
یاد محــرم و صــفرت، یـاد کربــلا

این جلوه های اشکِ عزا در صحیفه است
یاد خدا، شب و سحرت، یاد کربلا


محمد رضا رضایی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
20-11-2014, 13:55
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

کوچه های مدینه و بوی
زخم های تنی که می آید

چشم های سپید یعقوب و
بوی پیراهنی که می آید

مرد سجّاده ای که درک نکرد
هیچ کس آیه ی مقامش را

در هیاهوی شهر کوفه نداد
هیچ کس پاسخ سلامش را


تا عزاداریش شروع شود
دیدن شیرخواره ای کافی ست

تا صدایش به گوش ما برسد
دیدن گوشواره ای کافی ست

وقت افطار کردنش هر شب
تا که چشمش به آب می افتاد

تشنگی ضریح لب هایش
یاد طفل رباب می افتاد

من نمی دانم این که خاکستر
چه به روز سر امام آورد

زیر زنجیر، پیکر زردش
معجزه بود اگر دوام آورد

گیرم از دست کوفه راحت شد
سنگ طفلان شام را چه کند؟

گیرم از دست کوچه سنگ نخورد
مردم پشت بام را چه کند؟

تا که این مرد قافله زنده ست
حرفی از طفل کاروان نزنید

پیش این مرد گریه، جانِ حسین
حرفی از چوب خیزران نزنید


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

شاعر: علی اکبر لطیفیان

یاس بهشتی* خادمه باب الحوائج جواد الائمه (ع)*
20-11-2014, 13:58
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

من بر این ماه که بر نیزه نشسته پسرم
پاره پاره شده همچون لب بابا جگرم

من جگر پاره آن بزم شرابم والله
خیزران رنگ گرفت از لب زخم پدرم

اینکه آتش به سرم ریخته شد دردی نیست
عکس رخساره نیلی است در این چشم ترم

لرزه بر پیکرش افتاد کنیزش خواندند
من خجالت زده از خواهر نیکو سیُرم

خارجی و پسر خارجیان گفت به من
آنکه با زخم زبان کرده چنین خونجگرم

خواهر کوچک من گوشه ویران جان داد
هر سحر یاد همان غربت وقت سحرم


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

جواد حیدری


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
06-11-2015, 18:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

دیدم به چشم خویش غمی ناشنیده را
در یک غروب سرخ بلای عدیده را

با ناله ام زمین زمان گریه می کتد
از مادر ارث برده ام این اشک دیده را

من با همین لبان خودم نیمه های شب
بوسه زدم گلوی بریده بریده را

یعقوبم و بدست خودم بین بوریا
چیدم به گریه یوسف پیکر دریده را

یادم نمی رود که چگونه مقابلم
بستند دست عمۀ قامت خمیده را

یادم نمی رود سر شب لحظۀ فرار
فریادهای دختر گیسو کشیده را

هنگام جابه جائی سر روی نیزه ها
دیدم شکاف هنجر و خون چکیده را

لعنت به آنکه مرکب خود نعل تازه زد
دیدم سپاه روی بدن ها دویده را

یک تار موی عمۀ ما را کسی ندید
پوشانده بود نور حسین این حمیده را

بزم شراب و تشت طلا جای خود ولی
خون کرده صحنه ای دل مهنت کشیده را

دشمن کنیز خواست و دیدم به چشم خویش
طفل یتیم و وحشت و رنگِ پریده را


شاعر : قاسم نعمتی

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
25-10-2016, 21:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

ای دعـا گشتـه دعـا بـا نفـس روح‌ فزایت
وی اجـابت زده هنگـام دعـا بوسه به پایت

چشم اربـاب کـرم از همه ‌سو باز به دستت
دست اربـاب دعـا بستـه بـه دامـان ولایت

عاشق خُلق نکویت همه جا دوست و دشمن
دشمن و دوست کند از دل و جان مدح و ثنایت

کثـرت خلـق الهـی همـه از یمـن وجودت
وسعت مـلک خداونـد بود صحن و سرایت

مصحف تو که زبـور و صحف آل رسول است
وحـی‌ مُنزَل بُـوَد ای روح مناجـات، دعایت

تـو گـل سرسبـد گلشـن کشتـی نجــاتی
رخ گـل انداختــه از بوسـۀ مصباح هدایت

گــره از کـار فـروبستــۀ عالم تـو گشایی
گر چه بسته است به زنجیر، ید عقده‌گشایت

ملک و جن و بشر، ارض و سما گوش، سراپا
تا دل شب شنوند از لب جان‌بخش، صدایت

حلقـۀ سلسله‌ها یکســره در حلقۀ ذکرت
به فلک مـی‌رسد از حلقـۀ زنجیـر، ثنایت

گل لبخند تو بر سنگ لب بام، عجیب است
با وجودی که کند سنگ عدو گریه برایت

تو پیـام‌آور خــون گلـوی خـون خـدایی
بـوده در کرب‌و‌‌بلا مقتل خون غار حرایت

هیجده داغ بـه دل داشتـی و باز شکفتی
ای زده صبر و رضا خنده به لبخنـد رضایت

جای تو همچو خداوند بـود در دل مؤمن
ظاهراً دید عـدو گوشۀ ویران شده جایت

می‌دمـد از نفس روح‌فـزا بــوی حسینت
می‌زند مـوج ز فریـاد درون خون خدایت

نسل‌هـا یکسره چشم‌اند به دیـدار جمالت
نسل‌هـا یکسره گوش‌اند بـه آوای رسایت

سعی تـو بــوده ره قـرب الــی‌ الله تعالی
کربلا مـروه شـده، شـام بلا بـود صفایت

به پدر حکم شهادت به تو فرمان اسارت
بـا حسین‌بن‌علـی بـود یکـی جام بلایت

با وجودی که دو بازوی تو در سلسله بسته
بـود از چـار طـرف دیدۀ سائل به عطایت

بستـه درهای جهان بر تو و پشتِ درِ بسته
ملک و جن و بشـر، یکسره هستند گدایت

این عجب نیست که چون پای به محراب‌گذاری
ذات معبـود دهــد سیــد عبــاد، نـدایت

نه عجب گر ملک العرش کند سرمۀ چشمش
آن غبـاری کـه ز صحـرا بنشیند به ردایت

«میثم» و سایۀ لطف تـو و فـردای قیامت
ای پنـاه همـه در روز جــزا ظـل همایت

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-10-2016, 03:28
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)
لاله سرخ شهادت تن تب دار من است
چشمه ی فیض خدا چشم گهر بار من است

حافظ خون پیام شهدای ره دین
لب گویای من و دیده خونبار من است

داغ یک دشت شهید و غم یک دشت اسیر
این همه بار گران بر تن بیمار من است

پای در سلسله و دست به دامان وصال
دشمن از بی خردی در پی آزار من است

دشمنم بسته به زنجیر ولی غافل از آن
که بر انداختن ریشه او کار من است

تا بر اندازی بنیاد ستم می جنگم
اشک من منطق من حربه ی پیکار من است

پرچم نهضت خونین شهیدان خدا
گرچه بر دوش من و عمه افکار من است

صبر را بین که در این مرحله از وادی عشق
سخت بیمارم و او باز پرستار من است

آنکه در کرببلا بود انیس پدرم
درره شام بلا مونس و غمخوار من است

در کنار شهدا جان مرا باز خرید
عمه ام بعد خداوند نگهدار من است

خواهر کوچک من همچو گلی پرپر شد
اشک طفلان زغمش شمع شب تار من است

از غم اصغر و اکبر جگرم می سوزد
آه از این غم که خداوندخبر دار من است

در ره آل عیل عمر مؤید طی شد
شاهد زنده من دفتر اشعار من است


(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-10-2016, 03:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)کاش ما هم کبوترت بودیم
آستان بوس محضرت بودیم

کاش با بالهای خاکی امان
لااقل سایه گسترت بودیم

کاش ما هم به درد می خوردیم
فرش قبر مطهرت بودیم

کاش می سوختیم از این غربت
شمع بالای بر بسترت بودیم

کاش می شد که محرمت بودیم
عاشقانه ابوذرت بودیم

کاش در کوچه ی بنی هاشم
پیش مرگان مادرت بودیم

کاش ماه محرمی آقا
یک دهه پای منبرت بودیم

کاش می شد که گریه کن های
روضه ی تیغ و حنجرت بودیم

کاش می شد که سینه زن های
نوحه ی گریه آورت بودیم

کاش در روز تشنگی، محشر
باده نوشان ساغرت بودیم

در قیامت به گریه می گوئیم:
کاش، ای کاش، که نوکرت بودیم

سروده ی وحید قاسمی

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
26-10-2016, 07:46
http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/86448512604049487912.gif

اى زمین و آسمان‎ها، سوگوار غُربتت
آفتاب صبحدم، سنگ مزار غربتت

بر جبین فصل‎ها، هر یك نشان داغ توست
اى گریبان خزان چاك، از بهار غربتت

یك بقیع اندوه و ماتم، یك مدینه اشك و خون
سینه‎هامان یك به یك، آینه‎دار غربتت

پاك شد آینه از زنگ، اى تماشایى‎ترین!
شستشو دادیم دل را، با غبار غربتت

شب سیه‎پوش، از غم و اندوه بى پایان توست
شرمگین خورشید، از شب‎هاى تار غربتت

اى بقیعت عاشقان را كعبه عشق و امید
سینه چاكیم از غم تو، بى قرار غربتت

شهر یثرب، داغدار خاطرات رنج توست
خم شده پشت مدینه، زیر بار غربتت

مى‎تپد دل‎هاى عاشق، در هواى نام تو
با غمى خو كرده هر یك، در كنار غربتت

كاش مى‎شد، روشناى تربت پاك تو بود
چلچراغ اشك ما، در شام تار غربتت

دایره در دایره پژواكى از اندوه توست
هیچ داغى نیست بیرون، از مدار غربتت

دامن اشكى فراهم داشتم، یك سینه آه
ریختم در پاى تو، كردم نثار غربتت

آشناى زخم دل‎ها، غربت معصوم توست
من دلى دارم پریشان، از تبار غربتت


http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/95269522532439658491.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
15-10-2017, 00:16
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)



دل سوخته، شبیه دل خیمه ها شده

مانند پاره پیرهنی نخ نما شده

دارم هنوز بر سرم عمامه ای که سوخت

بغض گلوی سوخته ام بی صدا شده

دارم به روی گردن خود دست می کشم

دیدم که زخم کهنۀ سر بسته وا شده

با یاد شام سینۀ من تیر می کشد

این سینه زخم خوردۀ آن کوچه ها شده

وای از کمان و حرمله و نیش خند او

وای از رباب و اصغرِ از نی رها شده

دیدم طنابِ دورِ گلوی رقیه را

زنجیر داغ، مرحم یک زخم پا شده

مانند خواهرم کمرم درد می کند

گویی که مهرۀ کمرم جا به جا شده




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2017, 21:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

امروز اگر بی سر و سامان تو هستیم
فردا به جزا دست به دامان تو هستیم

در طالع برگشته اگر هیچ نداریم
خوش بخت از اینیم که از آن تو هستیم

مانند کویری که ترک خورده و خشک است
ما منتظر بارش باران تو هستیم

هنگام دعا بارش باران که شرو شد
خندان شده بودیم که گریان تو هستیم

کافی ست فقط گوشه چشمی بنمایی
بی چون و چرا در پی فرمان تو هستیم

امروز نه والله که از روز قیامت
ما ریزه خور سفره احسان تو هستیم

در مسلک ما رسم بر این است که گوییم
یا حضرت سجاد ثنا خوان تو هستیم

شاعر:حامد ظفر

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
16-10-2017, 00:15
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)
با ما بگو ز تسویه ی بی مرام ها
از چشم هرزه و نظر ازدحام ها

دیدم محاسن تو ز خونت خضاب شد
از بس که سنگ خورده ای از پشت بام ها

گویا شبیه شهر مدینه به کوفه هم
با خنده داده اند جواب سلام ها

تا نام فاطمه ز دهان شما پرید
گویا دوباره تازه شده انتقام ها

نا مردمان کوفه فراموششان شده
از آن سفارشات و از آن احترام ها

با تازیانه بر تن اطفال می زدند
بس وحشیانه پیش نگاه امام ها

«مسلم» به پای غربت مولا قیام کن
دیگر بس است صحبت خود را تمام کن



(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
03-10-2018, 10:43
http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/86448512604049487912.gif

شب‌های غربت تو گذشت و سحر نداشت
حتی سحر غم از دل تو دست برنداشت

در حیـرتم کـه سلسله آهنین مگـر
جایی ز زخم گردن تو خوب‌تر نداشت

زخم تن تو را همه دیدند و هیچکس
غیر از خدا ز زخم درونت خبر نداشت

دنیا چه کرد با تو که هجده عزیز تو
تن‌هایشان به روی زمین بود، سر نداشت

سنگت زدند بـر سر بازارهای شام
با آنکه جز تو یوسف زهرا پسر نداشت

هجـده سـر بریـده برایت گریستند
آهت هنوز در دل دشمن اثر نداشت

سوزم بر آن عزیز که در آفتاب سوخت
یک سایبان به جز سرِ پاکِ پدر داشت

حـال تـو بـود در دل گـودال قتلگاه
چون بسملی که بال زد و بال و پر نداشت

مهمـان شـام بـودی و بهر تو میزبان
جز گوشة خرابه مکانی دگر نداشت

سوز شما به سینه«میثم» اگر نبود
اینقدر نخل سوخته او ثمر نداشت


شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار


http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/95269522532439658491.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-10-2018, 03:16
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)
دل سودا زده ام ناله و فریاد کند
هر زمان یاد غم سید سجاد کند

بى گمان اشک به رخساره بریزد از چشم
هر که یادى ز گرفتارى آن راد کند

بود در تاب تب و بسته به زنجیر ستم
آن که خلقى ز کرم از الم آزاد کند

به جز از شمر ستمگر نشنیدم دگرى
با تن خسته کسى این همه بیداد کند

تن تب دار و اسیرى و غم کوفه و شام
واى اگر شِکوه این قوم بر اجداد کند

خون ببارد ز غم مرگ پدر در همه عمر
چون که از واقعه کرب و بلا یاد کند

غیر زینب که بد آن قافله را قافله دار
کس نبودى که بر آن غمزده امداد کند

نتوان ماتم سجاد نوشتن "خسرو"
دل اگر سنگ بود ناله و فریاد کند


محمد خسرونژاد


(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-10-2018, 02:57
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

می شکافد تیر غربت سینه ی سجاد را
زهر از غم می رهاند این دل ناشاد را

می گذارم بر زمین دیگر سلاح گریه را
می کشم با " یا حسینی " آخرین فریاد را

دیده ام بر خاک صحرا پیکر ابرار را
دیده ام بر نیزه ی اعدا سر اوتاد را

دیده ام در کربلا غم واژه ی توحید را
دیده ام در بین مقتل شادی صیاد را

هم زمان ناله ی غربت ، تبسم بر یتیم ؟!
جان به دل دادم به شام محنت این اضداد را

ناله ام احیا نماید خون ثارالله را
اشک من رسوا نماید دشمن شیاد را

باورم شد دردهای سینه سوز کوچه را
حس نمودم در اسارت غربت اجداد را

خارجی خواندم ، اسیرم کرد ، قصد جان نمود
با دو چشم خویش دیدم مرگ عدل و داد را

دیده ام در زیر پا اوراق قرآن ، دیده ام
پرچم زلف سر نیزه نشین در باد را

زهر برد از سینه تاب ، اما نبرد از خاطرم
کینه های قوم بدتر از ثمود و عاد را

گوشه ی ویرانه گم کردم ، نجستم تا کنون
گوهری که زیر دست و پای خصم افتاد را



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
23-09-2019, 12:32
http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/86448512604049487912.gif

اى زمین و آسمان‎ها، سوگوار غُربتت
آفتاب صبحدم، سنگ مزار غربتت

بر جبین فصل‎ها، هر یك نشان داغ توست
اى گریبان خزان چاك، از بهار غربتت

یك بقیع اندوه و ماتم، یك مدینه اشك و خون
سینه‎هامان یك به یك، آینه‎دار غربتت

پاك شد آینه از زنگ، اى تماشایى‎ترین!
شستشو دادیم دل را، با غبار غربتت

شب سیه‎پوش، از غم و اندوه بى پایان توست
شرمگین خورشید، از شب‎هاى تار غربتت

اى بقیعت عاشقان را كعبه عشق و امید
سینه چاكیم از غم تو، بى قرار غربتت

شهر یثرب، داغدار خاطرات رنج توست
خم شده پشت مدینه، زیر بار غربتت

مى‎تپد دل‎هاى عاشق، در هواى نام تو
با غمى خو كرده هر یك، در كنار غربتت

كاش مى‎شد، روشناى تربت پاك تو بود
چلچراغ اشك ما، در شام تار غربتت

دایره در دایره پژواكى از اندوه توست
هیچ داغى نیست بیرون، از مدار غربتت

دامن اشكى فراهم داشتم، یك سینه آه
ریختم در پاى تو، كردم نثار غربتت

آشناى زخم دل‎ها، غربت معصوم توست
من دلى دارم پریشان، از تبار غربتت


http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/95269522532439658491.gif

نرگس منتظر
23-09-2019, 13:44
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif
در عزای سیّد سجاد

جای آن دارد که بارد آسمان خون بر زمین
در عزای سیّد سجّاد، زین العابدین

آنچه او دید از جفای کوفیان و شامیان
کافرم گر هیچ کس دیده است ظلمی این چنین

سی و شش سال از پس قتل پدر در کربلا
روز و شب کاری نبودش غیر زاری و غمین

گاه برنی جلوه گر دیدی سر پاک حسین
گاه خوردی تا زیانه از غلامان حَصین

خویش را از اهل دین خواندند آن بی‏دین گروه
وانگهی بستند در زنجیر کین، سلطان دین

(نصیر اصفهانی)

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-09-2019, 01:52
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)
بغضش شکست زخم دلش بی حساب شد
سجاده اش معطر با اشک ناب شد

او سیدالبکاء حسینیه ی خداست
گریه سپاه او شد و پا در رکاب شد

صفحه به صفحه ادعیه های صحیفه اش
ناگفته های مرثیه بود و کتاب شد

عمری ز داغ روضۀ سخت تنور سوخت
ذره به ذره یاد لب تشنه آب شد

عکس غروب روز دهم بین چشم او
با عکس آن هلال سر نیزه قاب شد

یادش نمی رود بدن بی سر حسین
یا آن محاسنی که به خونش خضاب شد

رگ های روی حنجر زخمی گواه بود
در بردن سر پدر او شتاب شد

سینه زده برای تنش مثل بادها
وقتی که نوحه خوان تنش آفتاب شد

دیگر لبش به آب خنک!!!! نه نخورد و رفت
او روضه دار دائم طفل رباب شد

خاک فلک به روی سرم که نوشته اند
با دست بسته وارد بزم شراب شد


شاعر : محسن حنیفی

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-09-2019, 01:28
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)
قسمت این بود بال و پر نزنی
مرد بیمار خیمه ها باشی
حکمت این بود روی نی نروی
راوی رنج نینوا باشی

چقدر گریه کردی آقاجان
مژه هایت به زحمت افتادند
قمری قطعه قطعه را دیدی
ناله هایت به لکنت افتادند

سربریدند پیش چشمانت
دشتی از لاله و اقاقی را
پس گرفتید از یزید آخر
علم با شکوه ساقی را !؟

کربلا خاطرات تلخی داشت
ساربان را نمی بری از یاد
تا قیام ِ قیامت آقاجان
خیزران را نمی بری از یاد

خون این باغ، گردن ِ پاییز
یاس همرنگ ارغوان می شد
چه خبر بود دور ِ طشت طلا
عمه ات داشت نصف ِ جان می شد

کاش مادر تو را نمی زایید!
گله از دست ِ زندگی داری
دیدن آب ، آتشت می زد
دل خونی ز تشنگی داری

تا نگاهت به دشنه ای می خورد
جگرت درد می گرفت آقا
تا جوانی رشید می دیدی
کمرت درد می گرفت آقا

جمل شام پیش ِ رویت بود
خطبه ات تیغ ذوالفقارت بود
«السلام علیک یا عطشان»
ذکر لبهای روضه دارت بود

پدرت خواند از سر نیزه
تا ببینند اهل قرآنی اید
عاقبت کاخ شام ثابت کرد
که شما مردمی مسلمانی اید

سوخت عمامه ات، بمیرم من
سوختن ارث ِ مادری شماست
گرچه در بندی از تو می ترسند
علتش خوی ِ حیدری شماست

خون خورشید در رگت جاری
از بنی هاشمی، یلی هستی
دستهای تو را به هم بستند
هرچه باشد توهم علی هستی

کاش می مُردم و نمی خواندم
سر بازارها تو را بردند
نیزه داران عبای دوشت را
جای سوغات کربلا بردند


(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-08-2020, 12:21
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)


زهر اشکی شد و کانون دعا را سوزاند
بند بند من افتاده ز پا را سوزاند

آسمان تار شده و جرعه ی آبی این زهر
پاره های جگر غرق بلا را سوزاند

سینه ام بود حسینیه ی غمهای حسین
یاد آن خاطره ها بیت عزا را سوزاند

من نه امروز که در کربوبلا جان دادم
از همان روز که آتش همه جا را سوزاند

با همان تیر که در حنجره ای ترد و سفید
تارهای عطش آلود صدا را سوزاند

از همان لحظه که می سوختم و می دیدم
تازیانه همه ی پیکر ما را سوزاند

خیمه ای شعله ور افتاد زمین و ناگاه
چادر دختری از جنس حیا را سوزاند

وای از آن بزم که در پیش اسیران حرم
خیزران هم لب و هم طشت طلا را سوزاند

دیدم آتش ز سر بام به سرها می ریخت
گیسوان به سر نیزه رها را سوزاند

شاعر:حسن لطفی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

*خادمه رقیه خاتون(س)*
01-09-2020, 18:39
https://www.ayehayeentezar.com/images/icons/icon1.png



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)


با سوز قلب پاره پاره گریه می کردی
با چشم های پر ستاره گریه می کردی

دل های نزدیکانتان که جای خود دارد
که آب می شد سنگ خاره، گریه می کردی

در وقت تجدید وضو تا آخر عمرت
تا آب می دیدی دوباره گریه می کردی

با یاد اکبر، تا که می آمد به گوش تو
بانگ اذان از هر مناره گریه می کردی

در کوچه و بازار می دیدی اگر بین
آغوش مادر شیرخواره گریه می کردی

در خواب اگر می رفت پیشت طفل سیرابی
با هر تکان گاهواره گریه می کردی

جایی که ننوشته است اما خوب می دانم
با دیدن هر گوشواره گریه می کردی

محمد رسولی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
13-09-2020, 18:13
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

كاش ما هم كبوترت بودیم
آستان بوس محضرت بودیم

كاش با بال های خاكی مان
لااقل سایه گسترت بودیم

كاش ما هم به درد می خوردیم
فرش قبر مطهرت بودیم

كاش می سوختیم از این غربت
شمع بالای بسترت بودیم

كاش می شد كه محرمت بودیم
عاشقانه ابوذرت بودیم

كاش در كوچه ی بنی هاشم
پیش مرگان مادرت بودیم

كاش ماه محرمی آقا
یك دهه پای منبرت بودیم

كاش می شد كه گریه كن های
روضه ی تیغ و حنجرت بودیم

كاش می شد كه سینه زن های
نوحه ی گریه آورت بودیم

كاش در روز تشنگی- محشر-
باده نوشان ساغرت بودیم

در قیامت به گریه می گوییم:
كاش...ای كاش..نوكرت بودیم

شاعر : وحید قاسمی

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
14-09-2020, 11:40
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)

اى زمین و آسمان‎ها، سوگوار غُربتت
آفتاب صبحدم، سنگ مزار غربتت

بر جبین فصل‎ها، هر یك نشان داغ توست
اى گریبان خزان چاك، از بهار غربتت

یك بقیع اندوه و ماتم، یك مدینه اشك و خون
سینه‎هامان یك به یك، آینه‎دار غربتت

پاك شد آینه از زنگ، اى تماشایى‎ترین!
شستشو دادیم دل را، با غبار غربتت

شب سیه‎پوش، از غم و اندوه بى پایان توست
شرمگین خورشید، از شب‎هاى تار غربتت

اى بقیعت عاشقان را كعبه عشق و امید
سینه چاكیم از غم تو، بى قرار غربتت

شهر یثرب، داغدار خاطرات رنج توست
خم شده پشت مدینه، زیر بار غربتت

مى‎تپد دل‎هاى عاشق، در هواى نام تو
با غمى خو كرده هر یك، در كنار غربتت

كاش مى‎شد، روشناى تربت پاك تو بود
چلچراغ اشك ما، در شام تار غربتت

دایره در دایره پژواكى از اندوه توست
هیچ داغى نیست بیرون، از مدار غربتت

دامن اشكى فراهم داشتم، یك سینه آه
ریختم در پاى تو، كردم نثار غربتت

آشناى زخم دل‎ها، غربت معصوم توست
من دلى دارم پریشان، از تبار غربتت


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15647880555957196193.gif)