PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معنای توكل



یوسف رضا
04-01-2015, 19:54
بسم الله الرحمن الرحیم

امام على عليه السلام :


اَلتَّوَكُلُّ عَلَى اللّه نَجاةً مِنْ كُلِّ سوءٍ وَ حِرْزٌ مِنْ كُلِّ عَدُوٍّ؛

توكل بر خداوند، مايه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است.

بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 75، ص 79 ، ح 56

اصل توكل «اعتماد به خداوند» در اديان الهي مشترك مي باشد لذا مطالبي در رابطه با معناي لغوي و اصطلاحي توكل از ديدگاه پيامبر اسلام، حضرت عيسي و حضرت موسي (ع) خدمتتان ارائه مي كنيم:

توكل از ماده وكالت به معناي سپردن كارها به خداوند و اعتماد بر لطف او است. مرحوم راغب اصفهاني در مفردات مي گويد: «توكل» اگر با حرف «علي» بيايد به معناي اعتماد كردن مي باشد. (راغب اصفهاني، مفردات، ماده وكل)
مرحوم سيد عبدالله شبر، از علماي بزرگ اخلاق در تفسير توكل مي گويد: «توكل منزلي از منزلگاه هاي دين و مقامي از مقامات اهل يقين بلكه از درجات مقربين است.

حقيقت توكل همان اعتماد قلبي در همه كارها بر خداوند و صرف نظر كردن از غير او است و اين منافاتي با تحصيل اسباب ندارد مشروط بر اين كه اسباب را در سرنوشت خود، اصل اساسي نشمرد.

پس توكل به معناي ترك فعاليت و كوشش جسماني و تدبير عقلاني و رجوع به اسباب و وسايل و افراد كارآمد نيست، چون اين كار در شريعت مقدس حرام و قبيح است و در شرع مقدس اسلام، تلاش در اموري مانند صنعت و زراعت و ساير راه هاي به دست آوردن رزق و روزي و تأمين معاش، امري محبوب و مورد تأكيد است. (اخلاق شبر، ص 275، با تلخيص و تصرف).

پس توكل مفهوم ظريف و دقيقي دارد كه در عين توجه داشتن به عالم اسباب، انسان را از غرق شدن در آن و دل بستن به غير خدا و آلودگي به شرك باز مي دارد. انسان بايد با كمال قدرت و قوت از هر گونه وسيله مشروع براي پيروز شدن بر مشكلات بهره گيرد و موانع را از سر راه خود بردارد و با اين حال متكي به لطف پروردگار و قدرت بي پايان او باشد و پيروزي را از او بداند و توجه نمايد كه تا خدا نخواهد هيچ كاري صورت نمي گيرد. به كارگزاران او رجوع كند اما بداند كه پشت صحنه و كارگردان تمام هستي خداي متعال است و اشيا و افراد تنها وسايل به سوي او و كارگزاران او هستند.

1) خوبست براي توضيح بيشتر به مطالب زير توجه كنيد:
در حديثي رسول گرامي اسلام(ص) از جبرئيل(ع) مي پرسد: توكل بر خداوند متعال چيست؟ جبرئيل(ع) در پاسخ مي گويد:
« العلم بان المخلوق لايضر و لا ينفع ولا يعطي و لا يمنع و استعمال اليأس من الخلق ؛
حقيقت توكل علم و آگاهي به اين است كه مخلوق نمي تواند زياني برساند و نه سودي و نه چيزي ببخشد و نه از آن باز دارد،
و نيز توكل مأيوس شدن از خلق است (يعني همه چيز را از خدا و به فرمان او بداند)
(بحار، ج 68، ص 138، ح 23).

یوسف رضا
06-01-2015, 19:59
در حديث ديگري مي خوانيم كه : معصوم(ع) در پاسخ پرسش درباره توكل فرمود: « لا تخاف سواه » توكل اين است كه از غير خدا نترسي. (بحار، ج 68، ص 143 ، ح 42).
از اين تعبيرات به خوبي استفاده مي شود كه روح و حقيقت توكل، بريدن دل از مخلوق و پيوستن به خالق است.
در عين حال در روايات اسلامي شديدا ترك استفاده از اسباب و وسايل عادي منع شده است.

در حديث معروفي آمده است: مرد عربي در حضور پيامبر(ص) شتر خود را رها كرد و گفت: «توكلت علي الله».پيامبر اكرم(ص) فرمود: «اعقلها و توكل » شتر را پايبند بزن و سپس توكل بر خدا كن (با توكل زانوي اشتر ببند) (المحجه البيضاء، ج 7، ص 426).

اصولا مشيت خداوند بر اين قرار گرفته كه مردم در اين عالم براي رسيدن به مقصود، از اسباب و وسايل موجود كمك بگيرند.
در حديث معروف از امام صادق(ع) آمده است: «ابي الله ان يجري الاشياء الا بأسباب فجعل لكل شيء سببا ؛
اراده الهي بر اين قرار گرفته كه همه چيز مطابق اسباب جريان يابد، به همين جهت براي هر چيزي سببي قرار داده است. (اصول كافي، ج 1، ص 183، ح 7).

بنابراين بي اعتنايي به عالم اسباب نه تنها توكل نيست، بلكه به معناي بي توجهي به سنت هاي الهي است و اين با روح توكل ناسازگار است.
پس به طور خلاصه،
توكل بر خداوند يعني اعتماد كردن به او و واگذار كردن كار به او و تسليم اراده او بودن و استقلال ندادن به اسباب و توجه كامل به مسبب الاسباب يعني خداوند متعال. يعني در عين استفاده از اسباب توجه داشته باشيم كه اسباب از خود چيزي ندارند و در تأثير مستقل نمي باشند بلكه تكيه گاه آنها نيز خداوند متعال است. (با استفاده از الميزان، ج 5، ص 239).
2) مراحل توكل :
توكل را مي توان بطور كلي بر سه قسم تقسيم كرد......

رعنا ریاحی*خادمه قرآن*
08-01-2015, 14:25
مراحل توكل : توكل را مي توان بطور كلي بر سه قسم تقسيم كرد:

1- توكل زباني : يعني آن توكلي كه فقط با زبان گفته مي شود توكلت علي الله (برخداتوكل كردم ) اين توكل از ارزش معنوي برخودار نيست.

2- توكل اعتقادي : يعني آن توكلي كه ناشي از اين اعتقاد است كه واقعا همه كاره خداوند تبارك و تعالي است و حقيقتا او تكيه گاه همه چيز و همه كس است با توجه به اين اعتقاد توكل بر خداي تعالي مي شود و سپس بر كاري اقدام مي گردد اين توكل از ارزش معنوي برخودار است كه اكثر مسلمان ها مي توانند با توجه به اين مرحله توكل كارهاي خود را آغاز كنند.

3- توكل قلبي : يعني آن توكلي كه از حالات بلكه از ملكات فضيله نفس انساني گشته است و شايد حديث شريف زير به اين مرحله عالي از توكل اشاره داشته باشد: علي بن سويد مي گويد از امام موسي بن جعفر(ع ) درباره اين آيه شريفه
((و من يتوكل علي الله فهو حسبه )) هر كس بر خدا توكل كند خدا او را بس است پرسيدم حضرت فرمود:
التوكل علي الله درجات منها ان تتوكل علي الله في امورك كلها فما فعل بك كنت عنه راضيا تعلم انه لا يألوك خيرا و فضلا و تعلم ان الحكم في ذالك له فتوكل علي الله بتفويض ذالك اليه وثق به فيها و في غيرها;

توكل بر خدا داراي درجاتي است از جمله اينكه در تمام كارهايت برخدا توكل كني پس هر چه خدا با تو انجام داد (و اراده حكمت آميزش بر هر چه تعلق گرفت ) راضي باشي علم و يقين داشته باشي كه او از هيچ خيز و فضلي دريغ نكند و نيز علم و يقين داشته باشي كه حكم و فرمان در اين جهت با اوست پس با واگذاري كار به او بر او توكل كن و به او در كارهاي خود و كارهاي غير خود وثوق (اطمينان و آرامش ) داشته باش .

(ترجمه اصول كافي كليني , ج 3, ص 106, ر 5).

رعنا ریاحی*خادمه قرآن*
08-01-2015, 14:26
در اين حديث به دو مقام بلند معنوي كه از اركان ايمان هم هستند اشاره شده است :


حديث شريف زير به اين مرحله عالي از توكل اشاره داشته باشد: علي بن سويد مي گويد از امام موسي بن جعفر(ع ) درباره اين آيه شريفه
((و من يتوكل علي الله فهو حسبه )) هر كس بر خدا توكل كند خدا او را بس است پرسيدم حضرت فرمود:
التوكل علي الله درجات منها ان تتوكل علي الله في امورك كلها فما فعل بك كنت عنه راضيا تعلم انه لا يألوك خيرا و فضلا و تعلم ان الحكم في ذالك له فتوكل علي الله بتفويض ذالك اليه وثق به فيها و في غيرها;

توكل بر خدا داراي درجاتي است از جمله اينكه در تمام كارهايت برخدا توكل كني پس هر چه خدا با تو انجام داد (و اراده حكمت آميزش بر هر چه تعلق گرفت ) راضي باشي علم و يقين داشته باشي كه او از هيچ خيز و فضلي دريغ نكند و نيز علم و يقين داشته باشي كه حكم و فرمان در اين جهت با اوست پس با واگذاري كار به او بر او توكل كن و به او در كارهاي خود و كارهاي غير خود وثوق (اطمينان و آرامش ) داشته باش




اشاره شده است :
1- مقام رضا
2- مقام تفويض .

توكل قسم اول ، از آن منافقين است زيرا صرفا توكل زباني است و باطن بدان اعتقادي ندارد.
توكل قسم دوم بهره عامه مسلمانان است و
توكل قسم سوم ويژه مؤمنان واقعي است كه دستيابي به آن بسيار مشكل و در درازمدت مي باشد و هر كس به اين مقام و مرحله سوم رسيد، متوكل واقعي مي باشد.

3 ) دستاورد توكل : توكل ثمرات زيادي دارد كه پاره اي از آنها عبارتند از :

1- قوت قلب: امام علي (ع ) مي فرمايند: اصل قوه القلب التوكل علي الله (2) ريشه قوت قلب توكل برخداست و اين ثمره بلندي است كه انسان، از چنين صلابت و استقامتي در كارها برخوردار است .
2- قوت ايمان: امام رضا(ع ) مي فرمايند: من احب ان يكون اقوي الناس فليتوكل علي الله - هر كس دوست دارد قوي ترين مردم باش پس بايد بر خداتوكل كند. (3) بنابراين هر كس توكل بيشتري داشته باشد از قوت ايمان بيشتري برخوردار است بزرگي اين ثمره هم بر كسي پوشيده نيست .
3- ازبين رفتن دشواري ها و آسان گشتن اسباب : امام علي (ع ) مي فرمايند: «من توكل علي الله ذلت له الصعاب و تسهلت عليه الاسباب ؛ هر كس بر خدا توكل كند سختي ها برايش رام و اسباب و علل در مقابلش آسان مي گردد.
4.شكست ناپذيري :امام محمدباقر(ع ) مي فرمايد: «من توكل علي الله لايغلب و من اعتصم بالله لايهزم ؛ هر كس بر خدا توكل كند مغلوب نمي گردد و هر كس به خدا چنگ زند شكست خورده نمي باشد (5)

البته واضح است كه مهمترين و پرثمرترين توكل همان قسم سوم است نه دوم و قسم سوم هم خود داراي مراتبي است كه هر چه توكل قلبي از مراتب بالاتري برخوردار باشد ثمرات توكل بيشر عائد مي گردد.
4 ) ازآفات توكل ...

یوسف رضا
27-01-2015, 20:55
4 ) ازآفات توكل ؛ ترك كار و دانش است:

ابن جوزي در كتاب «تلبيس ابليس» در اين باره مي نويسد:

«اگر آنان كه به بهانه توكل، كار و كوشش را رها كردند، مي دانستند توكل چيست، ميان توكل و اسباب، تضادي نمي ديدند. هر كس در كسب، طعنه زند در سنت طعنه زده است و هر كس بر توكل، طعنه راند بر ايمان طعنه رانده است.

همان كه امر بر توكل كرده، امر به احتياط و مسلح شدن هم فرموده است: «خُذُواْ حِذْرَكُمْ؛ سلاح خود را برگيريد.» (نساء: 71) و جاي ديگر فرمود: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ؛ و هر چه در توان داريد از نيرو بسيج كنيد.» (انفال: 60)

پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم گاهي دو زره را با هم مي پوشيد، و در بيماريش با دو طبيب مشورت مي كرد، و هنگام مهاجرت به مدينه، از دست مشركان، در غار پنهان شد، و براي كشيك شب مي پرسيد: «چه كس از من نگهباني مي كند؟» و در روايت جابر فرمود: «شب ها در خانه هايتان را ببنديد».

یوسف رضا
11-02-2015, 13:13
بعضي پنداشته اند توكل يعني به عواقب نينديشيدن و احتياط نورزيدن است، حال آنكه اين، ناتواني و كوتاهي است و سزاوار هرگونه توبيخ و سرزنش است.
خداوند امر به توكل را بعد از به جاي آوردن نهايت كوشش در هر كار، كرده، چنانكه در قرآن هم خطاب به پيغمبر صل الله عليه و آله و سلم مي فرمايد:
«وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَي اللّهِ؛ و در كار [ها] با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتي بر خدا توكل كن.» (آل عمران: 159)

آيا مشاوره كه خدا به آن امر فرموده، جز استفاده از فكر و نظر ديگران براي احتراز از خطر و براي نگه داشت خويش از دشمن است؟
عيسي عليه السلام بالاي كوه نماز مي خواند ابليس آمد و گفت: مگر تو بر آن نيستي كه همه چيز به قضا و قدر است؟ عيسي عليه السلام گفت: آري؛
شيطان گفت: خود را از اين كوه پايين بينداز و از خدا بخواه كه قدر را ، برگرداند، عيسي عليه السلام گفت: اي ملعون! بر خداست كه بندگان را بيازمايد، بندگان را نرسد كه خداي را بيازمايد.

هر كس بپندارد كه با كار و كوشش، از توكل خارج مي شود، پيامبران را غير متوكل مي انگارد، مگر نه ، آدم ، كشاورز بود و نوح و زكريا ، نجار بودند و ادريس، خياط بود و ابراهيم و لوط ، كشت كار بودند
و صالح، تاجر بود و سليمان زنبيل مي بافت و داوود زره مي ساخت و موسي و شعيب و محمد (عليهم السلا) چوپان بودند.

از ابراهيم ادهم نقل است كه گفت: هر كه به ترك كسب و كار گويد و در مسجد بنشيند، گدا است، آن هم گداي سمج.»

یوسف رضا
11-02-2015, 13:13
«كسي كه گمان كند معناي توكل ترك كار و كسب و كنار گذاشتن تدبير عقلي و فكري است، حقيقت را نشناخت و از آن دور افتاد، و اين عمل او در شريعت مقدس، حرمت دارد.

امام صادق عليه السلام فرمود: «خداوند به بندگانش چنين واجب نموده كه مطالب و مقصد خود را به سبب اسبابي كه براي آنها مهيا نموده، طلب كنند».
و آمده است كه: موسي عليه السلام بيمار شد.
پس بني اسرائيل به نزدش آمده و بيماري اش را شناخته و گفتند: اگر به اين دارو مداوا كني خوب مي شوي. موسي گفت: مداوا نمي كنم تا خداوند بدون دارو عافيتم ببخشد.
پس بيماري اش طولاني شد و خداوند وحي فرستاد: به عزت و جلالم سوگند، عافيتت نمي دهم، تا به دارويي كه آنها برايت گفته اند درمان كني.

و حكايت شده است كه: زاهدي از زهاد، شهر را ترك كرد و در قله يك كوه اقامت گزيد و گفت: از كسي چيزي نخواهم خواست، تا پروردگارم روزي ام را برساند.

پس يك هفته نشست و نزديك بود كه بميرد. پس گفت: اي پروردگار من! اگر مي خواهي زنده باشم، روزي مرا كه به من قسمت نموده اي، برايم برسان، و اگر نمي رساني، قبض روحم كن!

خداوند متعال برايش وحي كرد:

بايد داخل شهر شوي و رزق و روزي را از دست بندگانم بجويي.

آيا مي خواهي با زهد ورزي ات در دنيا حكمت مرا از ميان ببري؛ آيا نمي داني كه اينكه بنده ام را به دست بندگانم رزق و روزي برسانم،
براي من دوست داشتني تر است، از اينكه به دست قدرتم به او روزي رسانم

یوسف رضا
11-02-2015, 13:14
توکل که یکی از مراحل سیر سالکان الی الله است همان «گزینش و پذیرش وکیل» است و
«وکیل» کسی است که از سوی موکّل خود، تدبیر و سرپرستی کاری را بر عهده میگیرد.
هر کسی در کاری که «خبره» آن نیست یا توان آن را ندارد، وکیل میگیرد و چون انسان، بدون علم و قدرتی که خدای سبحان به او عطا میکند،
در کارهای خود نه خبره است و نه قدرت انجام آن را دارد، پس باید بر مبدئی که خبیر و قدیر است تکیه و اعتماد کند
پس، توکل آن است که انسان در همه کارها خود را جاهل و عاجز بداند و کار خود را به خدای علیم قدیر واگذار کند.

توکل در قرآن
خداوند سبحان در آیات زیادی مسئلة توکل را مطرح نموده است که به برخی اشاره میشود

در آیه ای از قرآن میفرماید




«پس چون تصمیم گرفتی بر خداتوکل نما



توکل در آیة فوق در موضع نصرت و یاری حق تعالی اطلاق شده است و این یعنی اینکه اگر تو یاری حق نمودی و در راه او به مجاهده پرداختی،
باید به نصرت و یاری او اطمینان داشته باشی و به او توکل کنی.

یوسف رضا
11-02-2015, 13:15
توکل از نگاه قرآن یعنی سنجش همه جانبه عمل (با ابزار شناخت مانند فکر و اندیشه و مشورت و ...) و بعد تکیه بر قدرت بی منتهای الهی و یاری خواستن از او و نهایتا عزم اراده محکم بر انجام آن عمل:


وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ (آل عمران/159)
و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.


روشن است که یاری الهی و توکل بر او تنها در اموری که موافق دستور دین باشد، معنا و مفهوم پیدا می کند و خداوند وعده یاری داده:


يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ (محمد/7)
اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! اگر (آيين) خدا را يارى كنيد، شما را يارى مى ‏كند و گامهايتان را استوار مى ‏دارد.

إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ إِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (آل عمران/160)
اگر خداوند شما را يارى كند، هيچ كس بر شما پيروز نخواهد شد! و اگر دست از يارى شما بردارد، كيست كه بعد از او، شما را يارى كند؟! و مؤمنان، تنها بر خداوند بايد توكل كنند!


پس در اموری که خلاف دستور دین باشد، توکل معنا و مفهومی ندارد زیرا:


إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ وَ إيتاءِ ذِي الْقُرْبى‏ وَ يَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (نحل/90)
خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزديكان فرمان مى ‏دهد و از فحشا و منكر و ستم، نهى مى ‏كند خداوند به شما اندرز مى ‏دهد، شايد متذكّر شويد


بنابراین اگر می خواهید بدانید عمل شما با مفهوم توکل سازگار است یا نه، باید ببینید که آن عمل موافق دستورات دین هست یا نه؛ اگر آن عمل، کاری نیک است، در مقوله توکل قرار می گیرد و اگر خدای ناکرده کار بدی است، در مقوله توکل قرار نمی گیرد. (چون پرسیدید اینگونه پاسخ کلی دادم، وگرنه ان شاء الله شما همیشه مبرّا از قسم دوم یعنی اعمال بد هستید.)

به یاد داشته باشید انجام آگاهانه و کامل یک کار، بهتر از انجام ناقص یا نادرست آنست و لازمه انجام صحیح و آگاهانه یک عمل، شناخت کامل آنست لذا پیشنهاد می شود اگر نمی توانید آن موضوع را درست ارزیابی کنید، با بزرگترهای امین و باتجربه و باتقوا مشورت نمایید و از آنان کمک بگیرید.

یوسف رضا
11-02-2015, 13:15
خداوند سبحان می فرماید :« الا بذکر الله تطمئن القلوب»(رعد آیه 28) برای اینکه بخواهیم به حقیقت توکل دست پیدا کنیم و از این طریق به آرامش روحی و فکری نائل شویم بایستی در جستجوی اصل و حقیقت وجود خویشتن باشیم اگر اصل خویش را یافتیم و در حقیقت گم کرده خود پیدا نمودیم آرامش حقیقی در این است . اصل انسان و حقیقت وجودی انسان و مبداء وجود انسان خداست اگر به مقامی رسیدیم که خدا را هر لحظه حس کردیم و خدا را فاعل افعال خویشتن دانستیم و دست خدا را مشاهده کردیم در این صورت حقیقتا آرامش به سراغمان خواهد آمد .

اگر به یقین رسیدیم که در تمامی لحظات زندگی خدا با ماست و قرین و مونس ماست لحظه ای قرار و سکون نخواهیم داشت اگر دانستیم هر کاری که انجام می دهیم و هر سخنی که بر زبان جاری می سازیم به اذن و اراده باری تعالی (که بی اذن او مرده ای بیش نیستیم) می باشد آرام خواهیم شد چرا که دست قدرتی بزرگ را بالای سر خود مشاهده می کنیم توکل چیزی جز رسیدن به این حقیقت نیست توکل صرف لقلقه زبان نیست این را همه بلدند و از هر کسی ساخته است، توکل و حقیقت توکل این است که دست قدرت خداوند سبحان را در تمامی افعال مشاهده کنیم اگر توانستیم به این حقیقت نائل شویم می توانیم خود را جزو متوکلین بدانیم و گرنه چیزی جز لقلقه زبان انجام ندادیم .

رزمنده ای که سلاح بر دست گرفته و برای خدا انجام وظیفه می کند یقین کند که هر چه پیش آید خوش آید ، اگر در این طریق به شهادت رسید به فیض الهی نائل شده است چه فیضی والاتر از شهادت که انبیاء و اوصیاء نیز از خداوند طلب شهادت می کردند ...

آینده را خود ما می سازیم اگر افعال و افکاری که برای آینده انجام می دهیم از روی تفکر و تعقل انجام دهیم اراده الهی بر این است که آینده خوشی داشته باشیم اما اگر بدون تعقل ، توکل را لقلقه زبان کنیم به یقین آینده ای مبهم پیش رو خواهیم داشت .

یوسف رضا
11-02-2015, 13:16
درجات توکل
برای صفت «توکل» در ضعف و قوت سه درجه است:
1- حال او در حق خدا و اعتماد به او مثل حال کسی است که خدا وکیل او باشد و این ضعیفترین درجات توکل است و منافاتی با سعی و تدبیر خود ندارد
2- حال او با خدا مثل حال طفل باشد با مادر خود؛ زیرا او جز مادر نمیشناسد و به سوی غیر او اعتماد ندارد. چون او را ببینید در هر حال به دامن او میآویزد و اگر حاضر نباشد چون امری به او رو کند اول چیزی که بر زبان میآورد: «ای مادر» است و صاحب این مرتبه چنان غرق توکل است که از توکل خود نیز غافل است و همة تدبیرات منافی این مرتبه است مگر تدبیر گریختن به خدا و پناه جستن به او به واسطة دعا و تضرع.
3- آدمی در نزد خدا مانند میت در نزد غسّال باشد؛ یعنی خود را در پیش قدرت حقّ، میت ببیند و جمیع حرکات و سکنات خود را از قدرت ازلیه بداند و این بالاترین درجات است و این شخص، مانند طفلی است که بداند اگر از سوی مادر بگریزد مادر به دنبال او خواهد گشت و اگر به دامن مادر پناه آورد مادر او را در آغوش میکشد و از همین قسم است توکل حضرت ابراهیم خلیل الرحمن وقتیکه او را در منجنیق در آتش قرار دادند و حضرت روح الامین به او گفت: آیا حاجتی داری؟ گفت: «علم خدا به حال من، کفایت سؤال مرا میکند»

کمال توکل....

یوسف رضا
17-04-2016, 19:46
کمال توکل:
کمال توکل توأم با قوت قلب و یقین است؛ زیرا بر اثر آنهاست که آرامشی در قلب ایجاد میشود.
بنابراین آرامش قلب چیزی، و یقین چیز دیگری است، بسیار اتفاق میافتد شخص دارای یقین است ولی آرامش خاطر ندارد

چنانکه خدای متعال به خلیل خود که از احیاء مردگان سؤال میکند میفرماید مگر هنوز ایمانت کامل نشده است؟

عرض میکند چرا، لیکن برای اطمینان خاطر چنین پرسشی نمودم.

بسیاری از مردم آرامش خاطر دارند اما اهل یقین نمیباشند مانند برخی ارباب ملل و مذاهب چنانکه یهودی نسبت به مسلک یهودیت آرامش خاطر دارد و نصرانی به مرام مسیحیت خود اطمینان دارد
ولی هیچکدام اهل یقین نیستند و تنها از گمان و هواهای نفسانی خود پیروی ميکنند با آنکه آئین هدایت از جانب پروردگارشان برای ایشان مهیا گردیده و سبب یقینشان مسلم شده و آنان پشت کردهاند

زمینه ها و مصادیق توکل....

حسنعلی ابراهیمی سعید
17-04-2016, 21:32
http://s2.img7.ir/vFdzS.jpg


بسیار مفید هست ممنونم

یوسف رضا
19-04-2016, 18:22
زمینه ها و مصادیق توکل....

شایسته است که انسان در همة امور به خداوند توکل نماید و او را وکیل خود گرداند، در قرآن کریم به برخی از امور به صورت مشخص

به عنوان اموری که مؤمنان به آن توکل کردهاند یا خداوند از مؤمنان خواسته است که در آن امور توکل کنند- آمده است که عبارتند از:

1- صبر و تحمل در برابر آزار و اذیت: «و چرا بر خدا توکل نکنیم با اینکه ما را به راههای (سعادت) رهبری کرده است؟ و ما بطور مسلم در برابر آزارهای شما صبر خواهیم کرد (و دست از رسالت خویش برنمیداریم). و توکل کنندگان، باید فقط بر خدا توکل کنند.
2- تصمیمگیریهای حساس و مهم و اعمال مدیریت اجتماعی: «به (برکت)رحمت الهی، در برابر آنان (مردم) نرم و (مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب؛ و در کارها با آنان مشورت کن؛ اما هنگامیکه تصمیم گرفتی،(قاطع باش و) بر خداتوکل کن، زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.»

3- دفع توطئه و مکر دشمنان: «آنها در حضور تو میگویند: «فرمانبرداریم»؛ اما هنگامیکه از نزد تو بیرون میروند، جمعی از آنان بر خلاف گفتههای تو، جلسات سرّی شبانه تشکیل میدهند، آنچه را در این جلسات میگویند، خداوند مینویسد، اعتنایی به آنها نکن؛ (و از نقشههای آنان وحشت نداشته باش؛) و بر خدا توکل کن. کافی است که او یار و مدافع تو باشد.

یوسف رضا
24-04-2016, 18:43
4- جهاد با دشمنان: «و نیز یادآور زمانی را که دو طایفه از شما تصمیم گرفتند سستی نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند پشتیبان آنها بود (و به آنها کمک کرد که از این فکر بازگردند)؛ و افراد با ایمان، باید تنها بر خدا توکل کنند.
5- جنگ روانی و شایعه سازی دشمنان: آیات 122 و 123 آل عمران به این مطلب اشاره دارد.

6- طلب روزی: «و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است

7- صلح و تصمیمگیری درباره آن: «و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح در آی؛ و بر خدا توکل کن، که او شنوا و داناست

8- هجرت: آنها که پس از ستم دیدن، در راه خدا هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (و مقام) خوبی به آنها ميدهیم؛ و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر میدانستند. آنها کسانی هستند که صبر و استقامت پیشه کردند، و تنها بر پروردگارشان توکل میکنند.

اینها مواردی بود که در قرآن کریم به عنوان خاص در لزوم توکل وارد شده اما انسان در همة موارد خُرد و کلان میتواند و باید به خداوند توکل کند.

آثار توکل....

رعنا ریاحی*خادمه قرآن*
25-04-2016, 07:12
آثار توکل
[۱۹] خداوند می‌فرماید: «کسی که بر خدا توکل کند خداوند او را کفایت می‌کند.» اگر کسی باور داشته باشد که پشتوانه و تکیه گاه محکم او خدای قادر عالم و مهربان است زندگی‌اش متحول گردیده، در همه گفتار و رفتار خود منقلب خواهد شد. به برخی از آثار توکل به اختصار در ذیل اشاره می‌شود که گویای اهمیت و جایگاه آن در اندیشه توحیدی است.

۱- آرامش: «اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم (= لشکر دشمن) برای (حمله به) شما اجتماع کرده‌اند، از آنها بترسید!» اما این سخن بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را کافی است و او بهترین حامی‌ها است.» [۲۰]
در این آیه به خوبی بیان شده است که چگونه توکل به خدا باعث شد که اهل ایمان با هنر تبلیغات و جنگ روانی که دشمن به راه انداخته بود افکار عمومی را تهییج کند و مردم را به هراس افکند به سبب توکل بر خدا به جایی می‌رسند که این جنگ روانی نتیجه معکوس می‌دهد و به جای ترس از بسیج دشمنان، برای حمله، به ایمانشان افزوده می‌شود، اینها همه بیانگر آرامشی است که به سبب توکل به خدا پدیدار شده است.

۲- آسان شدن سختی‌ها: انسانی که پشتوانه ‌خود را خدای قادر و حکیم و مهربان بداند، یاور محکم و استوار خواهد داشت و تحولات و فراز و نشیبهای روزگار او را از راه حقیقت بیرون نمی‌برد،‌ به همه رنجها و سختی‌ها مثبت می‌نگرد.

۳- تقویت روحیه مؤمنان: خداوند در سوره آل عمران آیه ۱۲۲ اشاره کرده که چگونه آنان را به سبب توکل از شکست باز می‌دارد و روحیه‌شان را تحکیم می‌بخشد و اینگونه می‌شود که بر دشمنان خویش پیروز می‌گردند.

۴- ترک گناه: کسی که به خدا اعتماد کرده باشد، چون خود را در حضور خدا می‌بیند،‌ از انجام گناه احساس شرم می‌کند. احساس نیاز هم به گناه نمی‌کند؛ ‌زیرا خود را دارای سرمایه عظیمی می‌داند که دنیا و آخرت او را تأمین می‌نماید: « شیطان بر کسانیکه ایمان آورده‌اند و بر پروردگارشان توکل کرده‌اند تسلطی ندارد.» [۲۱]

۵- استقامت و شجاعت : از آیات ۱۲۱ و ۱۲۲ سوره آل عمران فهمیده می‌شود که توکل چیزی جز استقامت نخواهد بود و اهل توکل در برابر مخالفت‌ها و سختی‌ها نیرومند می‌شوند و قدرت دو چندان می‌یابند و بر اساس آیه ۷۱ سوره یونس فهمیده می‌شود که با توکل است که انسان شجاعت واقعی خود را بدست می‌اورد و از دشمن و مکر او نمی‌هراسد.

۶- عدم احساس یأس و نومیدی : خدای متعال می‌فرماید: «ای رسول! هرگاه مردم از تو روی گردانیدند بگو خدا مرا کفایت می‌کند که جز او خدایی نیست و من بر او توکل کرده‌ام و او پروردگار عرش عظیم است.»
همچنین توکل دارای آثار و برکاتی چون سخاوتمندی ، بلند همتی و... می‌باشد که در آیات و روایات متعدد به آنها اشاره گردیده است.

شرایط توکل

رعنا ریاحی*خادمه قرآن*
16-05-2016, 17:37
شرایط توکل

شرایط توکل در انسان مؤمن عبارتند از:

۱- توجه به حاکمیت خدا: «و (هنگامیکه می‌خواستند حرکت کنند، یعقوب ) گفت: «فرزندان من! من نمی‌توانم حادثه‌ای را که از سوی خدا حتمی است؛ از شما دفع کنم. حکم و فرمان از آن خداست. بر او توکل کرده‌ام؛ و همه متوکلان باید بر او توکل کنند.» [۲۲]

۲- توجه به خالقیت خدا: «توکل کن بر آن زنده‌ای که هرگز نمی‌میرد؛... همان خدایی که آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو وجود دارد، در شش روز آفرید...» [۲۳]

۳- توجه به رازقیت خدا : «همانها که (در برابر مشکلات) صبر(و استقامت) کردند و تنها بر پروردگارشان توکل می‌کنند. چه بسا جنبنده‌ای که قدرت حمل روزی خود را ندارد، خداوند او و شما را روزی می‌دهد؛ و او شنوا و داناست.» [۲۴]
۴- توجه به رحمت خدا : «بگو: به من خبر دهید اگر خداوند مرا و تمام کسانی را که با من هستند هلاک کند، یا مورد ترحم قرار دهد، چه کسی کافران را از عذاب دردناک پناه می‌دهد؟ بگو: «او خداوند رحمان است، ما به او ایمان آورده و بر او توکل کرده‌ایم؛ و بزودی می‌دانید چه کسی در گمراهی آشکار است.» [۲۵]

p30webhosting
13-04-2017, 20:41
خدایا توکل ب تو