PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : من و تو



نصرالله عاشق خداومولا
01-04-2010, 02:18
من و ..... گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم
گفتی: فانی قریب
.:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم... كاش می‌شد بهت نزدیك شم
گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.
گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.
گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.
گفتم: با این همه گناه... آخه چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.
گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.
گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.
گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌كنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك
گفتی: الیس الله بكاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::
با خودم گفتم: خدا... خالق هستی... با فرشته‌هاش... به ما درود بفرستن تا آدم بشیم؟! ... ... ...

گاهی انسان چنان متوجه ظواهر و ظروف دین می شود و به آن عادت می کند که از محتوای آن دور می ماند و یا تنها ظروف و ظواهر عبادات را از پدر و مادر تقلید می نماید بی آنکه به معانی و مفاهیم آن پی ببرد.و همین امر ملتها را در طول تاریخ به بت پرستی کشانده است، چنانکه هشام بن کلبی متوفی 204 هجری درکتاب الاصنام خود می نویسد:

« آنچه که باعث شد مردم مکه از دین ابراهیم به پرستش بتان و سنگها بپردازند این بود که هر قبیله ای که از مکه کوچ می کردند، قطعه سنگی از حرم با خود می بردند و برای بزرگداشت حرم و دلبستگی به مکه ، هر جا وارد می شدند آن سنگ را می نهادند و دور آن به طواف می پرداختند...
و بنابر عادت موروثی که از ابراهیم و اسماعیل (ع) به ایشان رسیده بود حج و عمره بجا می آوردند.سپس رفته رفته این عمل، آنان را به پرستش آنچه دوست داشتند ، کشانید، و فراموش کردند آنچه را که بر آن بودند و دین ابراهیم و اسماعیل را دگرگون ساختند و بتان را پرستیدند.»

حجاج بیت الله الحرام در روز عرفه (روز شناخت)، از حج خانه خدا برای حج خدای خانه به صحرای عرفات می روند، باشد که در آن صحرای بی بنا و طبیعت اصیل ، صاحب خانه را بشناسند و خود را از حالت تقلید کور کورانه به حالت عرفان و شناخت محتوی، معانی و مفاهیم دین برسانند.

برگرفته از رساله نوین امام خمینی جلد 1- عبادت و خودسازی، ترجمه و توضیح از : عبدالکریم بی آزار شیرازی