نرگس منتظر
05-04-2010, 11:48
http://img37.picoodle.com/img/img37/4/5/15/f_besmelah2m_6aa2c8d.gif
منشأهای خطا از نظر قرآن
http://img.tebyan.net/big/1388/10/62187802271881432302291970251146250165213168.jpg
از جمله منشأهایی که قرآن برای خطا ذکر میکند، یکی این است که انسان گمان را به جای یقین بگیرد.1
اگر بشر خود را مقید کند که در مسائل تابع یقین باشد و گمان را به عوض یقین نپذیرد، به خطا نخواهد افتاد.2
قرآن روی این مسئله بسیار تاکید نموده است و حتی در یک جا تصریح دارد که بزرگترین لغزشگاه فکری بشر همین پیروی از گمان است و یا در جای دیگر خطاب به پیامبر میفرماید:
وَ إِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوكَ عَن سَبِیلِ اللّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ .3
اکثر مردم زمین چنیناند که از گمان پیروی میکنند. تو هم اگر بخواهی از آنها پیروی کنی، تو را نیز گمراه میکنند چون مردم تابع گمانند نه یقین و به همین دلیل خطا میکنند.
و یا در آیه دیگری میفرماید: وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ 4 آنچه را که بدان علم نداری پیروی مکن.
این تذکری است که در طول تاریخ اندیشه بشر اول بار قرآن به بشر داده است و او را از اینگونه خطا نهی کرده است.
دومین منشا خطا در ماده استدلال که بالاخص در مسائل اجتماعی مطرح میشود مسئله تقلید است.
بسیاری از مردم این گونهاند که چیزهای مورد باور اجتماع، باورشان میشود.
یعنی چیزی که در اجتماع مورد قبول قرار گرفته است و یا نسلهای گذشته آن را پذیرفتهاند صرفا به دلیل این که نسلهای گذشته آن را قبول کردهاند میپذیرند.5
قرآن میفرماید هر مسئلهای را با معیار عقل بسنجید نه اینکه هر چه نیاکان شما انجام دادند آن را سند بدانید، یا آنکه آن را به کلی طرد کنید.
بسا مسائل هست که در گذشته مطرح شده و در همان موقع هم غلط بوده اما مردم آن را پذیرفتهاند و بسا مسائل درست که در زمانهای دور عرضه شده اما مردم به دلیل نادانی از قبول آن خوداری کردهاند.
در پذیرش این مسائل باید از عقل و اندیشه مدد گرفت نه اینکه کورکورانه به تقلید پرداخت.
قرآن اغلب پیروی از آباء و اجداد را در مقابل عقل و فکر قرار میدهد:
وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلاَ یَهْتَدُونَ.6
به ایشان گفته میشود از دستورات الهی پیروی کنید. میگویند آیا از روشهای پدرانمان دست برداریم؟ آیا اگر پدران و مادران شما شعور نداشتند، شما باید جریمه بیشعوری آنها را بدهید.
قرآن تاکید میکند که قدمت یک اندیشه نه دلیل کهنگی و غلط بودن آن است و نه موجب درستی آن، کهنگی در امور مادی راه مییابد اما حقایق هستی هر قدر که زمان بر آنها گذشته باشد کهنه و فرسوده نمیشوند. حقیقتی مثل «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» تا دنیا دنیاست، پابرجا و استوار و صادق است.
قرآن میگوید باید با سلاح عقل و اندیشه با مسائل روبرو شد. نباید عقیدهای درست را به دلیل آنکه دیگران برچسب به انسان میزنند رها کرد و نباید عقیدهای را به صرف تعلق داشتن به این یا آن شخصیت بزرگ و معروف پذیرفت.
در هر زمینهای باید خود به تحقیق و بررسی در مورد مسائل پرداخت.7
عامل موثر دیگر در ایجاد خطا، که قرآن از آن یاد میکند، پیروی از هوای نفس و تمایلات نفسانی و داشتن غرض و مرض است.
به قول مولوی:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل بسوی دیده شد
http://shiaupload.ir/images/19005906405518591415.gif (http://shiaupload.ir/images/19005906405518591415.gif)
منشأهای خطا از نظر قرآن
http://img.tebyan.net/big/1388/10/62187802271881432302291970251146250165213168.jpg
از جمله منشأهایی که قرآن برای خطا ذکر میکند، یکی این است که انسان گمان را به جای یقین بگیرد.1
اگر بشر خود را مقید کند که در مسائل تابع یقین باشد و گمان را به عوض یقین نپذیرد، به خطا نخواهد افتاد.2
قرآن روی این مسئله بسیار تاکید نموده است و حتی در یک جا تصریح دارد که بزرگترین لغزشگاه فکری بشر همین پیروی از گمان است و یا در جای دیگر خطاب به پیامبر میفرماید:
وَ إِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوكَ عَن سَبِیلِ اللّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ .3
اکثر مردم زمین چنیناند که از گمان پیروی میکنند. تو هم اگر بخواهی از آنها پیروی کنی، تو را نیز گمراه میکنند چون مردم تابع گمانند نه یقین و به همین دلیل خطا میکنند.
و یا در آیه دیگری میفرماید: وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ 4 آنچه را که بدان علم نداری پیروی مکن.
این تذکری است که در طول تاریخ اندیشه بشر اول بار قرآن به بشر داده است و او را از اینگونه خطا نهی کرده است.
دومین منشا خطا در ماده استدلال که بالاخص در مسائل اجتماعی مطرح میشود مسئله تقلید است.
بسیاری از مردم این گونهاند که چیزهای مورد باور اجتماع، باورشان میشود.
یعنی چیزی که در اجتماع مورد قبول قرار گرفته است و یا نسلهای گذشته آن را پذیرفتهاند صرفا به دلیل این که نسلهای گذشته آن را قبول کردهاند میپذیرند.5
قرآن میفرماید هر مسئلهای را با معیار عقل بسنجید نه اینکه هر چه نیاکان شما انجام دادند آن را سند بدانید، یا آنکه آن را به کلی طرد کنید.
بسا مسائل هست که در گذشته مطرح شده و در همان موقع هم غلط بوده اما مردم آن را پذیرفتهاند و بسا مسائل درست که در زمانهای دور عرضه شده اما مردم به دلیل نادانی از قبول آن خوداری کردهاند.
در پذیرش این مسائل باید از عقل و اندیشه مدد گرفت نه اینکه کورکورانه به تقلید پرداخت.
قرآن اغلب پیروی از آباء و اجداد را در مقابل عقل و فکر قرار میدهد:
وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَلاَ یَهْتَدُونَ.6
به ایشان گفته میشود از دستورات الهی پیروی کنید. میگویند آیا از روشهای پدرانمان دست برداریم؟ آیا اگر پدران و مادران شما شعور نداشتند، شما باید جریمه بیشعوری آنها را بدهید.
قرآن تاکید میکند که قدمت یک اندیشه نه دلیل کهنگی و غلط بودن آن است و نه موجب درستی آن، کهنگی در امور مادی راه مییابد اما حقایق هستی هر قدر که زمان بر آنها گذشته باشد کهنه و فرسوده نمیشوند. حقیقتی مثل «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» تا دنیا دنیاست، پابرجا و استوار و صادق است.
قرآن میگوید باید با سلاح عقل و اندیشه با مسائل روبرو شد. نباید عقیدهای درست را به دلیل آنکه دیگران برچسب به انسان میزنند رها کرد و نباید عقیدهای را به صرف تعلق داشتن به این یا آن شخصیت بزرگ و معروف پذیرفت.
در هر زمینهای باید خود به تحقیق و بررسی در مورد مسائل پرداخت.7
عامل موثر دیگر در ایجاد خطا، که قرآن از آن یاد میکند، پیروی از هوای نفس و تمایلات نفسانی و داشتن غرض و مرض است.
به قول مولوی:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل بسوی دیده شد
http://shiaupload.ir/images/19005906405518591415.gif (http://shiaupload.ir/images/19005906405518591415.gif)