PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خاطراتی ناب از مدافع حرم ،شهید مهدی عزیزی



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-06-2015, 22:02
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41863143123486895750.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41863143123486895750.jpg)


خاطراتی ناب از مدافع حرم ،شهید مهدی عزیزی



مکبرمسجد

مادر بزرگ که آماده می شد، صدایش صدا می زد:مهدی! بریم؟

مهدی خوشحال و خندان دست مهربان مادر بزرگ را می گرفت و با هم راهی مسجد می شدند. بعد از مدتی مهدی شروع کرد به تمرین تکبیر گفتن و کم کم شد مکبر مسجد.

مادر بزرگ با خوشحالی به پدرو مادر مهدی گفت : آخر و عاقبت این بچه سعادت و خوشبختی است. سال های پیش مادر بزرگ به رحمت خدا رفت و نبود تا ببیند مهدی با شهادت به سعادت رسید.

بسته های کالا

بعد از شهادتش، از سرکارش چند بسته کالا آوردند و گفتند: اینها برای مهدی است. او همیشه بسته ی کالایش را می برد برای خانواده های نیازمند.
وقتی موتورش را جلوی بیمارستان طرفه به سرقت بردند،ناراحتی اش برای این بود که وسیله ی کمک رسانی و هیئت رفتنش را برده اند.

عکس شهدا

عباس آقا خادم مسجدامام رضاعلیه السلام تعریف می کرد:
یک روز نشسته بودم توی حیاط مسجد. مهدی آمد کنار من نشست . یک دفعه چشمش افتاد به عکس شهدا که بالای دیوارهای مسجد نصب شده بود.
روبه من کرد و با حسرت گفت: یعنی می شه یک روز هم عکس ما را هم بزنند آن بالا پیش شهدا؟
گفتم: آنها برای زمان خوشان بودند. تو باید بروی زمان خودت را پیدا کنی.حال عباس آقا داشت دنبال عکس مهدی می گشت تا بزند آن بالا پیش شهدا.

آخرین پیامک مهدی

مهدی قبل از رفتن به سوریه، آخرین پیامکش را برای یکی از دایی هایش فرستاد:
دایی ! من رفتم. دستمال اشکهام روبا کمی تربت کربلا گذاشته ام لای قرآن روی طاقچه. اگه یه وقت طوری شد، آنها بگذارید کنارم.

وصیت تلفنی

پنجشنبه دهم مرداد ماه بود که زنگ زد به برادرش و گفت سال خمسی ام رسیده. یه ماشین دربست بگیر و برو قم خمس من رو بده و برگرد.
۳۰۰ تومن هم به نونوایی لواشی بدهکارم اونم پرداخت کنید.

خدا این شهید عزیز رو مورد رحمت خود قرار بده و جایگاه بلند ایشون رو مرتفع تر کنه..




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/59149073482909813727.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/59149073482909813727.jpg)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-06-2015, 22:05
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/55225676418905547296.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/55225676418905547296.jpg)



بوی کبـــوتر

با خنده ای که عکس تو در بر گرفته است
دیوار خانه چهره ی دیگر گرفته است


بعد از تو برق شور و شعف را هجوم اشک
از چشم های خسته ی مادر گرفته است


بی شک شبیه کوچه ی ما، کوچه های عرش
از نام پر شکوه تو زیور گرفته است


حالا منم، کنار تو، اینجا که پر زدی
اینجا که خاک، بوی کبوتر گرفته است


ای انعکاس دست علی! برق ذوالفقار!
افلاک، پشت نام تو سنگر گرفته است


اینجا، نماز چلچله ها رو به دست توست
دستی که رنگ غیرت حیدر گرفته است


چشمان من همیشه همین جا کنار توست
اینجا که خاک، بوی کبوتر گرفته است........




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/57526812170714933278.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/57526812170714933278.jpg)