PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : استماع قرآن کریم



خادمه زینب کبری(س)
06-04-2010, 08:18
به نام خدا

استماع قرآن كريم


عبدالله بن يعفور در خصوص استماع قرآئت قرآن از امام صادق -عليه السلام- مي‌پرسد: آيا كسي كه قرات او را مي‌شنود بر او واجب است كه خاموش بماند و گوش فرا دهد؟ فرمود: آري، هنگامي كه در نزد تو قرآن قرائت شود بر تو واجب است كه به آن گوش فرا دهي و خاموش بماني.

صاحب‌علي محبي
آنچه كه اكنون در اختيار شماست مطالعه قرآن براي شناخت خود قرآن است. ما بر اين باوريم كه قرآن كريم، خود معرف واقعي خويش است. و اگر بخواهيم در قالب الفاظ و كلمات، گامي در شناساندن قرآن برداريم، بهترين و جامع‌ترين منبع، در اين زمينه خود قرآن كريم است.
اين نگاه از آنجا جان گرفت كه قرآن خود در آيات مختلف ضمن بيان معارف ديگر، به بيان خصوصيات و ويژگي‌ها و امتيازات خويش پرداخته است. تا جايي كه در يك نگاه دقيق و عميق نسبت به قرآن درمي‌يابيم كه اين كتاب آسماني به طور مفصل و جامع، خود را معرفي كرده است. استماع قرآن از جمله موضوعاتي است كه قرآن كريم به آن پرداخته و در روايات نيز مورد توجه قرار گرفته است، در اين مقاله به اهميت و استحباب استماع قرآن مي‌پردازيم.

مفهوم استماع
«استماع» مصدر باب «استفعال»، مشتق از «سمع» است. «سمع» عبارت است از: «حسن شنوايي در گوش كه صداها را درك مي‌كند»، (1) و «سماع» يعني، صرف شنيدن هر چند بدون اراده باشد، اما «استماع» گوش سپردن همراه با پذيرش قلبي است كه بدون اعمال اراده حاصل نمي‌شود.
«انصات» نيز نوعي گوش فرا دادن و خاموشي و سخن نگفتن در هنگام شنيدن است و به ديگر سخن، «انصات» مترادف كلمه«سكوت» است كه مقدمه استماع و گوش دادن به شمار مي‌رود. در واقع «انصات» همان سكوت جهت استماع است، (2) «راغب» پس از بيان معناي «انصات» مي‌گويد: «برخي گفته‌اند: مراد از «انصات» همان پاسخ دادن است. ولي اين معني صحيح نيست؛ زيرا اجابت و پاسخ دادن پس از شنيدن است، و اگر «اجابت» در «انصات» لحاظ شده باشد، در واقع تشويقي است بر شنيدن كه به خاطر قدرت و امكان داشتن در پاسخ است.» (3)

مراد از استماع قرآن كريم
«استماع» و «انصات» از جمله آدابي است كه بايد در مجلس قرائت قرآن رعايت شود، و اين امري است كه قرآن، خود، آن را توصيه مي‌كند:
«و اذا قري القرءان فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون؛ (4) هنگامي كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد.»
اينكه در آيه شريفه «انصات» با «استماع» همراه شده، تاكيدي است بر سكوت ظاهري و تذكر به تامل؛ زيرا «استماع» بدون سكوت ظاهري امكان ندارد. بنابراين «استماع» و «انصات» گوش فرا دادن به همراه سكوت ظاهري و تمركز بخشيدن به قوه فكر و انديشه، جهت تامل و دريافت پيام قرآني است.
مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه شريفه مي‌فرمايد: «انصات»، سكوت توام با استماع است، و بعضي گفته‌اند: به معناي استماع با سكوت است و معناي «انصت الحديث و انصت للحديث» اين است كه به حديث گوش مي‌داد، در حالي كه سكوت كرده بود. و «انصته غيره» يعني ديگري به سخن او گوش داد و «انصت الرجل» يعني ساكت شد؛ پس معناي جمله مورد بحث، اين شد: گوش فرا دهيد به قرآن و ساكت شويد. (5)
خاموشي و سكوت در هنگام استماع قرآن، از جمله آداب محفل قرآني است كه توجه و تدبر در آيات الهي را به دنبال دارد، و موجب رقت قلب و انقلاب روحي و خوف توام با گريه و زاري است. قرآن در اين باره مي‌فرمايد: «الله نزل احسن الحديث كتابا متشبها مثاني تقشعر منه جلود الذين يخشون ربهم ثم تلين جلودهم و قلوبهم الي ذكر الله ذلك هدي الله يهدي به من يشاء و من يضلل الله فما له من هاد؛ (6) خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابي كه آياتش (در لطف و زيبايي و عمق و محتوا) همانند يكديگر است؛ آياتي مكرر دارد (با تكراري شوق‌انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كساني كه از پروردگارشان مي‌ترسند، مي‌افتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا مي‌شود؛ اين هدايت الهي است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايي مي‌كند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايي براي او نخواهد بود!»
قرآن كريم در جاي ديگر، انقلاب روحي و معنوي عالمان مسيحي (اهل تواضع و آخرت طلب) را در پي استماع قرآن چنين تشريح مي‌فرمايد: «و اذا سمعوا ما انزل الي الرسول تري اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق يقولون ربنا امنا فاكتبنا مع الشاهدين (7) و هر زمان، آياتي را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند؛ چشم‌هاي آنها را مي‌بيني كه (از شوق،) اشك مي‌ريزد، به خاطر حقيقتي كه دريافته‌اند، آنها مي‌گويند: «پروردگارا! ايمان آورديم؛ پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره ياران محمد) بنويس!»
البته مقصود از «استماع قرآن» استماع با خصوصيات ويژه‌اي است كه يك دگرگوني روحي و معنوي در انسان ايجاد كند و چنين استماعي است كه مورد سفارش قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) بوده، و آثار پر بركتي به همراه دارد.

اهميت استماع قرآن كريم
يكي از بحث‌ها و موضوعات بسيار مهم، موضوع «اهميت استماع قرآن» است. از جمله نكات قابل توجهي كه كمال اهميت اين موضوع را بيان مي‌دارد، حكمت و فلسفه حكمي است كه فقها از آيه شريفه «و اذا قري القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون» (8) در باب «استماع قرائت امام در نماز جماعت» استفاده مي‌كنند. فقها با استناد به همين آيه شريفه، استماع «حمد» و «سوره» را كه امام جماعت قرائت مي‌كند، بر مأمومين واجب مي‌دانند؛ زيرا در نماز تنها «حمد» و «سوره» جزء قرآن است و بقيه ذكرهاي نماز جزء قرآن نيست، هرچند محتواي آن ذكرها در قرآن و روايات وجود دارد؛ از اين رو، از ميان همه ذكرهاي نماز، حكم وجوبي استماع فقط در مورد «حمد» و «سوره» است؛ البته تا آنجايي كه صداي امام جماعت شنيده مي‌شود؛ ولي جايي كه رعايت اخفات لازم است گفتن ذكرهاي مستحبي در حال قرائت امام، آن هم كسي كه صداي امام را نمي‌شنود، توصيه شده است.
خلاصه، چه در نمازهاي «جهريه» و چه نمازهاي «اخفاتيه» تا جايي كه صداي امام شنيده مي‌شود، كسي حق گفتن ذكر ديگري را ندارد و بايد قرائت امام را استماع نمايد. اين حكم با همه فروع ذكر شده، بيانگر اهميت استماع قرآن از نظرگاه خود قرآن است.
شايان توجه است كه چه حكم وجوبي استماع قرآن در نماز جماعت و چه حكم استحبابي آن در غير نماز، از همين آيه شريفه «و اذا قري القرآن فاستمعوا له...» و با استفاده از روايات به دست مي‌آيد. چرا كه قرآن، كلام خدا است و حاوي معارف و احكام و دستورالعمل‌هاي زندگي است سكوت و خاموشي و گوش سپردن به قرائت قرآن هم احترام به اين كتاب و كلام آسماني است و هم مايه كسب گنجينه معارف، احكام و فهم فرهنگ قرآن. لذا وجوب آن در نماز مايه حفظ نظم و آميخته با فهم و خشوع است. رعايت اين امر در خارج از نماز گرچه در حد استحباب است؛ ولي دقيقا همان بركات استماع در نماز را به همراه دارد؛ از اين رو رعايت آن در نماز و غير نماز مورد توصيه و تأكيد ائمه اطهار (عليهم السلام) قرار گرفته است.
عبدالله بن يعفور در خصوص استماع قرآئت قرآن از امام صادق (عليه السلام) مي‌پرسد: «آيا كسي كه قرات او را مي‌شنود بر او واجب است كه خاموش بماند و گوش فرا دهد؟» فرمود: «آري، هنگامي كه در نزد تو قرآن قرائت شود بر تو واجب است كه به آن گوش فرا دهي و خاموش بماني. (9)
همچنين زراره مي‌گويد: از حضرت امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «در نماز و غير نماز براي قرآن، سكوت كردن و گوش فرادادن واجب است و هنگامي كه در نزد تو قرآن خوانده شود، سكوت و گوش فرادادن بر تو واجب و لازم است.» (10)
صاحب تفسير «المنير» در ذيل آيه ياد شده، مي‌نويسد: «اين آيه، دلالت دارد بر وجوب استماع و سكوت به هنگام قرآئت قرآن، چه در نماز و چه در غير نماز...؛ ولي علماي اهل تسنن اين وجوب را به قرائت رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله) و به قرائت نماز و خطبه نماز جمعه بعد از عصر پيامبر (صلي الله عليه و آله) اختصاص داده‌اند؛ براي اينكه وجوب استماع و سكوت در غير از نماز جماعت و خطبه‌هاي نماز جمعه موجب حرج و مشقت است؛ زيرا اين امر باعث ترك اعمال مي‌شود و ترك استماع و سكوت نسبت به قرائت قرآن در مجلس و محافل مكروه مي‌باشد و كراهت آن نيز كراهت شديد است و مؤمن همان گونه كه بر او لازم است بر تلاوت قرآن، تلاش داشته است و در مجلس تلاوت، ادب مربوط به آن را رعايت كند، لازم است نسبت به استماع و سكوت آن نيز تلاش نموده و آن را مورد توجه خاص خود قرار دهد.» (11)
و ماجراي مربوط به قرائت قرآن «ابن كوا» در حالي كه امير مؤمنان علي (ع) مشغول نماز بوده و حضرت در برابر قرائت و تلاش ايشان، سكوت و استماع مي‌فرمايند، مورد ديگري است كه به ما درس اهتمام مي‌دهد.
اين ماجرا چنين روايت شده است:
«علي (عليه السلام) مشغول نماز صبح بود كه «ابن كوا» (يكي از خوارج لجوج) كه پشت سر او بود، اين آيه را قرائت كرد: «و لقد اوحي اليك و الي الذين من قبلك لئن اشركت ليحبطن عملك و لتكونن من الخاسرين (12) به تو و همه پيامبران پيشين وحي شده كه اگر مشرك شوي، تمام اعمالت تباه مي‌شود و از زيان‌كاران خواهي بود.» هدف او از خواندن اين آيه اين بود كه به حضرت بفهماند كه با قبول حكميت در جنگ صفين نعوذ بالله كافر شده است.
امام (ع) به احترام قرآن سكوت كرد تا او از قرائت آيه فارغ گرديد؛ پس شروع به قرائت نماز فرمود، دوباره، «ابن كوا» همان آيه را تلاوت كرد، باز امام (ع) سكوت فرمود، آنگاه شروع به قرائت فرمود، بار سوم، «ابن كوا» شروع به خواندن همان آيه كرد و امام (ع) نيز سكوت فرمود و سپس اين آيه را قرائت كرد: «فاصبر ان وعد الله حق و لايستخفنك الذين لايوقنون (13) اكنون كه چنين است، صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كساني كه ايمان ندارند، نبايد تو را خشمگين سازند.» اشاره به اينكه خداوند كيفر خلاف‌كاران را كه شمائيد خواهد داد.» (14)



ادامه دارد...