PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عبور از سنگرهاى بنونى و مثلثی



حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:14
شریح عملیات كربلاى 5 در گفت و گو با سردار سوداگرعبور از سنگرهاى بنونى و مثلثی
صابر عظیمی

وقتی در معابر میادین مین قرار می گرفتی، فقط یك راه پیش رو داشتی و آن راه مستقیم، بدون جان پناه و باران تیرهای مستقیم دشمن و اگر موفق به فتح خاكریز اول می شدی به موانع مثلثی ونونی شكل برمی خورد. از این جا یكی از موانع سخت خود را نشان می دهد كه از سختی های كار در عملیات كربلای پنج است. بعد از شكستن خط یك اشكال هندسی درست كرده بودند كه به صورت مثلث بود و هلال یا نونی شكل اینها از سنگرهای عملیات كربلای پنج در خاكریزهای دشمن بود. این سنگرها به لحاظ وسعت می توان گفت تقریباً از نظر سازمان یك گردان نیروی رزمی را در خود جای می داد

http://www.cloob.com/c/tjhizat_nezami/109638394



http://upload.tehran98.com/upme/uploads/f7a395dce504f6c13.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:16
و از نظر مانع ارتفاع آن به چهار تا شش متر می رسید و دور تا دور آن موانع ایجاد كرده بودند، ازنظر تغذیه و مهمات می توان به میزان چند روز تجهیزات و آذوقه را در آن جای داد. یعنی اگر هر یك از این سنگرهای نونی شكل به محاصره درمی آمد افراد آن این توانایی را به لحاظ آذوقه و مهمات داشتند كه به مدت سه تا چهار روز مقاومت بكنند و این مقاومت هم در یك ارتفاع چهار تا شش متری از سطح زمین صورت می گرفت. یعنی نیروهای خود زیر این ارتفاع تا چند روز باید بجنگند تا بتوانند كاری از پیش ببرند و این در حالی است كه موقعیت دشمن در این درگیری بسیار ترجیح دارد. دشمن در محاصره حتی امكان موفقیت بیشتری نسبت به ما داشت و اینها همه ناشی از همین مهندسی بود. سنگرهای مثلثی شكل خاصه یگان های زرهی و مكانیزه بود و سنگرهای نونی یا هلالی شكل بیشتر خاصه پیاده ها بود كه در شلمچه ایجاد شده بود.


http://upload.tehran98.com/upme/uploads/02f0f246517815af1.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:17
در نتیجه ما وقتی نگاه می كنیم و دقیق می شویم می بینیم این سیستمهای موانع و دفاعی دشمن حاكی از دو ارتش بوده است یكی ارتش مهندسی و یكی هم ارتش نیروی انسانی. اكنون یك گریزی بزنم به این كه چرا ما اصرار داریم كه دو واحد دانشگاهی در رشته های مختلف تفسیر و تعریف شود. برای این است. دو واحد درسی دانشگاهی اختیاری نه اجباری كه مهندس كارشناس این مرز و بوم بداند كه برای آینده اگر جنگی به میان آمد چه فعالیت های مهندسی را تحت عنوان پدافند غیرعامل می تواند از خودش بروز دهد و عامل بازدارنده ای را در درگیریها و تهدیدها به نمایش بگذارد. آن كسی كه سنگرهای مثلثی و نونی شكل را و این نوع سیستم موانع را طراحی كرده است یك فعالیت و طراحی تماماً مهندسی هستند و این قابل آموزش و تدریس است



http://upload.tehran98.com/upme/uploads/02f0fb49b39362eb2.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:18
و ما می توانیم حداقل به میزان 2 واحد درسی در 12 تا 14 جلسه این مهندسی را به عرصه آموزش برسانیم. اكنون مهندس ما تهی از این علم و توانایی است و به جرأت می توان گفت كه این مهندسی ها مركز ثقل نبرد است و تمركز توجهات در عملیات كربلای پنج از خودی و دشمن و قدرت را به همین عبور از ارتش مهندسی است. وقتی می گویند هواپیما، می پرسند سرعتش به چه میزان است؟ برد پرواز چقدر است؟ وقتی می گویند نیروی نظامی می پرسند توانایی رزمی اش چقدر است. و وقتی هم می گویند توانایی رزمی می پرسی از چه موانعی می تواند رد شود و از چه سیستمهایی می تواند عبور كند.


http://upload.tehran98.com/upme/uploads/19ec71fa7c7e39621.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:18
بنابراین توانایی رزمی ما و شایستگی رزمی ما در عملیات كربلای5 یك تبلور خاصی داشت كه توانستیم این موانع مهندسی شده را فتح كنیم. در امتداد این موانع ما موانع آب را هم داریم. آب خود یك مانع است و موانع داخل آن نیز خود، بر موانع می افزاید.

http://upload.tehran98.com/upme/uploads/3ab07ee42dafc3e45.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:19
نكته دیگر درباره سختی عملیات كربلای 5 مربوط به بارندگی است دشمن اواخر جنگ چون محدودیتی در زمینه قطعات ونگهداری آن نداشت و فرانسوی ها در پایگاه ناصریه نیز به آنها كمك می رساندند و پایگاه شعبییه هم در اختیارشان بود برتری هوایی یافته بود و ما برای مهار این جنبه به گونه ای برنامه ریزی می كردیم كه هنگام عملیات از ابری بودن آسمان استفاده می كردیم وقتی هوا ابری بود دشمن برای پیدا كردن دید مجبور بود از زیر ابرها پرواز كند در نتیجه در تیررس نیروهای خودی قرار می گرفت و در نتیجه تهدیدهای هوایی تا اندازه زیادی مهار می شد. اما عیب كار اینجا بود كه احتمال می رفت بارندگی شروع شود و در مواردی هم چنین می شد و همین كار را در زمین و آسمان بر ما بسیار دشوار می كرد. زمین گل و باتلاقی می شد حركت و جست و خیز با مشكل مواجه می شد و همین ادامه عملیات را به كندی می كشاند از همین جا من می خواهم به روحیه و ایمان و عشق بچه های رزمنده گریز بزنم و بگویم كه این رزمندگان تحت این شرایط نیز مأموریت خود را بدون توقف به انجام می رساندند. اما در رابطه سه راهی شهادت كه زبانزد بچه های عملیات بود


http://upload.tehran98.com/upme/uploads/3ab0e4f877f7c9164.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:20
سه راهی ورود به منطقه پنج ضلعی بود. این منطقه جایی بود كه توپخانه دشمن در این منطقه متمركز بود. راه دیگری هم پیش رو نبود. این منطقه، نقطه به نقطه و لحظه به لحظه زیر آتش توپچانه بود و عبور از این منطقه به غایت مشكل و غیرممكن می نمود. حال باید تصور كرد كه ماشینی قرار است برای تداركات بچه های عمل كننده روی دو سه مرتبه از اینجا تردد كنند. سختی این مرحله و عبور از آن به قدری سخت و پرتلفات بود كه وقتی برای ما جلسه ای پیش می آمد كه باید به عقبه منتقل می شدیم من پیشنهاد می دادم كه این جلسات اگر در خط باشد بهتر و كم خطرتر است. یعنی وقتی بی امان گلوله های توپ 150 كیلویی بر زمین فرود می آید به چیزی رحم نمی كند.


http://upload.tehran98.com/upme/uploads/f4d996bf3dccc0e26.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:22
یكی از نكاتی كه دوست دارم بر آن تأكید كنم و بیشتر شرح دهم در ارتباط با شناسایی است. ما بین عملیات ها حدوداً یكسال فاصله می انداختیم چرا؟ بخاطر شناسایی هایی كه باید صورت می گرفت. در فاصله این مدت یكساله هیچ كسی دست بر دست به تفریج و استراحت و باطل نمی گذراند. امكان و تدارك هر عملیات متكی به شناسایی هایی بود كه پیش از آن عملیات صورت می گرفت. شناسایی چگونه و در چه سطحی از دقت صورت می گرفت؟ آنچه می خواهم بگویم این است كه در محوری كه قرار بود عملیات صورت بگیرد نقطه به نقطه مورد شناسایی واقع می شد. مثلاً این كه از محور خودی تا محور دشمن چند ردیف سیم خاردار وجود دارد؟ چند ردیف میدان مین است؟ چند عدد بشكه های فوگاز است؟ كمین های دشمن در كدام نقاط وجود دارد؟






http://upload.tehran98.com/upme/uploads/a96b05fe0d5d0ad95.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:23
بعد از شناسایی این موارد ما وارد خاكریز دشمن می شدیم و شناسایی ها به گونه ای دیگر ادامه پیدا می كرد. مثلاً فاصله سنگرهای دشمن چقدر است؟ كدام سنگر تیربار و كدام سنگر نگهبان و كدام سنگر دوشكاست وكدام شیلیكا و كدام سنگر 106 است و كدام سنگر تانك. تمام این موارد در خاكریزهای دشمن وجب به وجب و نقطه به نقطه به دقت تمام مورد شناسایی قرار می گرفت. كه در هر مورد تدابیر لازم اندیشیده شود. شناسایی همچنان ادامه پیدا می كرد و امتداد آن به عقبه های دشمن كشیده می شد یعنی ما به پشت خاكریزهای دشمن نفوذ می كردیم. حال كنجكاوی می كردیم ببینیم كه موانع در عقبه ها به چه صورت است؟ سنگرهای تجمعی را شناسایی می كردیم. سنگرها را به لحاظ استحكام بررسی می كردیم. تانكرهای آب، مسیری كه نیروی احتیاط می تواند به خط برسد
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/a96b2089e3712a3b4.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:24
و مدت زمان آن، چادرها، انواع موانع، میزان پیچیدگی آن، همه و همه مورد شناسایی دقیق و موشكافانه قرار می گرفت اطلاعات جمع آوری می شد. تدابیر لازم اندیشیده می شد و براساس تمام آن ها طرح عملیاتی ریخته می شد. این همه به خاطر این بود كه عملیات ها با زمان و تلفات هر چه كمتر به موفقیت برسد.


http://upload.tehran98.com/upme/uploads/a96b398452aab90a2.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:24
نكته بعد این كه ما شناسایی را در همین امور متوقف نمی كردیم. سراغ اسرا هم می رفتیم. از اسرا بازجویی می كردیم. مثلاً از اسرا به این اطلاعات می رسیدیم كه فرمانده سپاه سوم ضیاء الدین جمال است می دانستیم كه ضیاء الدین جمال تا یك حدی پای كار جنگ می ایستد.

http://upload.tehran98.com/upme/uploads/a96ba421dfa686743.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:25
وقتی نام خلیل الدوری برده می شد می دانستیم كه الد وری سر تا پایش غرقه مشروبات الكلی است و با كسی روبرو هستیم كه سربازان عراقی را به بهانه های مختلف تیر خلاص زده است. می دانستیم كه در منطقه ای كه او هست كار سخت است. به گونه هایی روحیه شناسی و روان شناسی می كردیم و یا وقتی از فرمانده ماهر عبدالرشید می شنیدیم می دانستیم كه او صاحب فكر است و می دانستیم با او باید با فكر جنگید. بعد از آن شناسایی یگان ها را پیش می گرفتیم. جستجو می كردیم كه بدانیم یگان مقابل زرهی است


http://upload.tehran98.com/upme/uploads/e5f30061fbbae0012.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:26
یا مكانیزه اگر زرهی است چه تانك هایی دارد. تانك هایی كه دارد توسط چه سلاحهایی منهدم می شود مثلاً تانك T72 توسط آر پی جی منهدم نمی شود باید یگان موشكی به كار گرفته شود. همین شناسایی در همین دقت جهت عوض می كرد به طرف نیروهای خودی. این گونه شناسایی های موشكافانه نسبت به نیروهای خودمان نیز انجام می گرفت. بر حسب روان شناسی و روحیه شناسی یگان ها هویت پیدا می كردند. مثلاً یگانی پدافندی می شد و یگانی آفندی و یگان دیگری هویت خط شكن پیدا می كرد. در سلسله مراتب فرماندهی در نسبت با عملیات ها امر و نهی در كار نبود، اقناع حرف اول را می زد. یعنی فرمانده ای كه قرار بود یك عملیات را هدایت كند

http://upload.tehran98.com/upme/uploads/e5f3c61cd9d826083.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:27
باید نسبت به عملیات اقناع می شد. اگر قانع نمی شد كنار می رفت یا در مرحله دوم عملیات قرار می گرفت. ما هیچ نوع توبیخی نسبت به هیچ فرماندهی در هیچ سلسله مراتبی نداشتیم فرمانده نسبت به یك عملیات یا اقناع و مجاب بود یا نبود اگر مجاب می شد وارد عملیات می شد و اگر نه كنار می رفت و اگر توبیخی در كار می آمد فقط و فقط مرخصی بود. بالاترین توبیخ یك فرمانده این بود كه وقتی در خطه ای عملیات بود او در مرخصی و یا بركنار از عملیات بود. آری این چنین یك عملیات بر امواج شناسایی راه به پیش می گشود.



http://upload.tehran98.com/upme/uploads/a96b4fc409f13ce01.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:28
موانع خشكی اشكال خاص خود را دارد. اما آب كم عمق خود حكایتی دارد. در آب كم عمق نه امكان استفاده از قایق و شناوری خاصی است و نه امكان شنا و غواصی. حال این آب وقتی موانع هم در خود دارد كار سخت می شود و وقتی میادین مین و سیم خاردار مدفون در یك زمین آب گرفته و باتلاقی باشد چه سختی و بازدارند گی برای نیروی پیاده كه قصد نبرد دارد می آفریند. یعنی نیروها هم باید مراقب گام های خود باشند كه در كجا فرود می آیند و هم مراقب حضور دشمن مسلح باشند و ما اسم این را می گذاریم ارتش مهندسی. ارتشی كه می تواند یكی از مهمترین و تعیین كننده ترین عوامل بازدارنده در برابر هر قدرتی باشد.



http://upload.tehran98.com/upme/uploads/63e1b9cfb2b24f3c1.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:29
درارتباط با سختی های عملیات كربلای 5 آخرین نكته ای كه می توان افزود تاثیرات ناكامی عملیات كربلای 4 هم بر روحیات فرماندهان و هم مجموعه نیروها بود. نكته هایی كه درباره عملیات كربلای 4 گفتنی است اینكه درعملیات كربلای 4ذهنیت دشمن نسبت به نیروهای خودی و توان رزمی آنها كاملاً عوض شده بود. دشمن در ابتدای جنگ تصور می كرد به سرعت اهداف خود را از این تهاجم و تجاوز تحقق خواهد بخشید درحالیكه مقاومت ها و سرسختی ها و فداكاریهای نیروهای خودی فهماند كه تمام تصورات پیش ساخته آشفته است و تمام عواملی كه آن تصورات را رقم زده است معلوم شد كه همه بی پایه و ریشه در واقعیت های نیروهای ایرانی نداشته است. لذا ذهنیت دشمن تغییر كرد. دشمن دانست كه با یك حریف نیرومند درگیر شده است
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/27edfb79cad8ae8a2.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:30
http://upload.tehran98.com/upme/uploads/349a4bd0d8a3ee991.jpg

حریفی كه وقتی اراده حركت و فعالیت وعملیات می كرد هیچ مانع و رادعی جلودار و بازدارنده او نبود. فتح باور نكردنی اروند در والفجر 8 یكی از نمونه هاست و از نمونه هایی است كه ذهنیت دشمن را نسبت به توان رزمی رزمندگان دگرگون كرد. از طرف دیگر دشمن بعثی پی به اهمیت عملیات و نقش تعیین كنندگی آن برده بود. روی دیگر سكه اینكه قدرت ها و تمام كشورهای كمك رسان به صدام به خوبی می دانستند كه اگر عملیاتی درآن خطه با موفقیت به انجام رسد چگونه كار جنگ را یكسره خواهد كرد بنابراین، این كشورها تمام توان اطلاعاتی خود را از یك طرف و نیز هر كمك تسلیحاتی كه می توانستند بكنند از طرف دیگر در اختیار صدام قرار دادند. با یك تحقیق و مطالعه كوچك می توان میزان بدهی های عراق به روسیه و كره و چین و كشورهای حوزه خلیج فارس را به دست آورد. دقیقاً می توان دریافت كه روس ها چگونه بدون هیچ قراردادی تانك به عراق می رساندند.

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:31
یا فرانسوی ها چگونه هواپیما به عراق می رساندند. آنهم هواپیماهائی كه انتقالش به كشورهای دیگر ممنوع است و همچنین بالگرد. علیرغم رعایت تمام نكات حفاظتی، عملیات بر دشمن مخفی نماند و دشمن آگاه شده و با تمام تجهیزات و قوا در برابر نیروهای خودی ایستاد و ادامه عملیات و به ثمر نشستن آن را ناكام گذاشت. از طرفی ما سختی های عملیات والفجر 8 و خیبر و بدر را هم در كنار آن داشتیم. بنابراین با شكست كربلای 4، روحیات فرماندهان و هم روحیات مجموعه نیروها سخت تضعیف شد.

http://upload.tehran98.com/upme/uploads/a6876ac2a48f007e2.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:32
اما درآن شرایط بحرانی و به تعبیر و برداشت من بحران مضاعف، انجام یك عملیات سرنوشت ساز ضروری می نمود و من بر این امر براساس شواهد و مدارك و شرایط اصرار می ورزیدم حركت به كربلای 5 حركت از یك فضای ناكام و متلاطم ناشی از كربلای 4 بود. از این رو جمعی از فرمانده هان با انجام عملیات كربلای 5 مخالف بودند و در برابر طرح و تحقق آن مقاومت می كردند. اما حقیقت این بود كه ما گریزی از یك عملیات موفقیت آمیز نداشتیم و استدلالمان نیز مبتنی بر بسیاری شواهد و مدارك و شرایط بسیار حاد و خاص و حساس از جنگ بود لذا طرح عملیات را به میدان طرح و بحث و بررسی، كشاندیم.

http://upload.tehran98.com/upme/uploads/a6877c07bb3362a41.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:33
و بعد از ساعت ها جلسه، بحث و بررسی، دادن گزارش از سوی فرمانده هان، جلسات فردی و جمعی، در نهایت رأی انجام عملیات مقبول افتاد و به سرعت نیروهای حاضر در منطقه آرایش جنگ گرفتند. اما در ارتباط با اینكه تاثیرات تخریبی و تضعیفی ناكامی در عملیات كربلای 4 از یك طرف و موانع مرد افكن منطقه عملیاتی كربلای 5 از طرف دیگر چگونه مهار شد گفتنی است كه اقناع فرمانده هان مجوز ورود به عملیات بود. مدیریت و پیشگامی اقناعی بود.اقناع و انتخاب سیاست سطح كلان ما بود. یعنی تا فرماند هی درباره عملیاتی اقناع و مجاب نمی شد مجوز ورود به محور عملیات را نمی یافت.


http://upload.tehran98.com/upme/uploads/caf2e1b667095a731.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:33
هر فرماندهی كه اقناع می شد، مجاب می شد، و خود دست به انتخاب می زد. در خطوط مقدم درگیری به كار گرفته می شد و به همین ترتیب سایر فرماند هان به فراخور اقناع درمراحل بعدی عملیات قرار می گرفتند و از مراحل بعدی وارد كار زار می شدند. ما فرماند هانی داشتیم كه طرح فتح اروند را نپذیرفتند و فرماند هانی داشتیم كه پذیرفتند. آنان كه پذیرفتند خط شكن شدند و باقی بعد از فتح اروند گام در راه نهادند و كسانی كه از اساس عملیات را نپذیرفتند مخیر بودند بین قبول برگه مرخصی و یا ماندن در عقبه.

http://upload.tehran98.com/upme/uploads/5d5187f85e2552ab4.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:34
عنصر اقناع فرمانده را پای كار نگه می داشت و با كوچكترین حادثه ناگواری میدان را خالی نمی كرد و از همین جا خلاقیت ها گل می كرد، مقاومت و سرسختی ها می شكفت. این گونه بود كه عملیات كربلای پنج از بزرگترین و سخت ترین و سنگین ترین عملیات ها ظاهر شد.



http://upload.tehran98.com/upme/uploads/5d51ec4c3abd9bc73.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:35
نتایجی كه از عملیات كربلای 5 به دست آمد می توان دسته بندی كرد. برخی دست آوردها نظامی بود دربعد جنگ. برخی نظامی بود در بعد تاكتیكی. بخشی هم مربوط به دستاوردهای سیاسی بود.

http://upload.tehran98.com/upme/uploads/5aaf4b508798bdcb2.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:35
در بعد موازنه قوا و قدرت ملی ومنطقه ای این پیام به كرسی نشست كه توان رزمی نیروهای ایرانی تا آن حد است كه درهر شرایطی توان و آمادگی تهاجم و تدافع را دارد. نمونه آن عبور از رود وحشی اروند. عبور از موانعی مانند سنگرهای نونی یا هلالی شكل و... و این پیام اثبات برتری قوا بود. به لحاظ تاكتیكی ما بخشهای زیادی از خودروهای جنگی دشمن را منهدم كردیم و نمونه این ضربه و انهدام را ما نه در والفجر 8 داشتیم و نه در بیت المقدس و نه ثامن الائمه. اما دستاوردهای سیاسی این عملیات قائم به قطعنامه 598 است.


http://upload.tehran98.com/upme/uploads/c7b873051a48afe91.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:36
ما سه تئوری در ارتباط با جنگ ایران و عراق داشتیم. تئوری اول تئوری شكست ایران و نتیجه آن نابودی انقلاب ایران كه جنگ شروع شد. تئوری دوم تئوری است حاصل بعد از عملیات بیت المقدس كه جنگ بدون برنده و نتیجه آن انصراف انقلاب اسلامی و تضعیف و بی رمق نمودن آن. تئوری سوم نتیجه ظهور توان رزمی بالای ایران بعد از عملیات والفجر 8 و امتداد آن كربلای 5 و آن اعلان اتمام جنگ با توجه به درخواست های ایران كه درنتیجه طرح قطعنامه 598 افكنده شد. به عبارت دیگر و به توضیح بیشتر قدرت ها به ایران به چشم غنائم نگاه می كردند. و قبل از جنگ بین خود تقسیم غنائم كرده بودند

http://upload.tehran98.com/upme/uploads/5d514186496bf8bb2.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:37
به عبارت دیگر و به توضیح بیشتر قدرت ها به ایران به چشم غنائم نگاه می كردند. و قبل از جنگ بین خود تقسیم غنائم كرده بودند و با جنگ درصدد تحقق و دریافت سهم خود بودند. قدرت های غربی و شرقی درپی شكست انقلاب بودند. و از این طریق كشیدن خطوط ضربدر بر استقلال و كشاندن كشور به وابستگی در اولویت اول به غرب و اگر نشد به شرق. اما نتیجه منطقه ای جنگ اینكه انقلاب و استقلال حاصله آن خواب كشورهای منطقه را آشفته نسازد و زنگ بیداری آن كم رمق شود. و اما عراق هم حداقل سهم خود را كه خوزستان و آبادان می دانست برچیند. اما ایمان و عشق و فداكاری، جان به كفی جوانان و تمام نیروهای این مرز و بوم و حضور آنان در میادین كارزار بر سر ایمان و شرافت وناموس و استقلال تمام آن نقشه ها را نقش برآب كرد. چه زمان؟ زمانی كه 3000 غواص در دل تاریك و سرد شب به رود وحشی اروند زدند.

http://upload.tehran98.com/upme/uploads/5d51a08d8f9b82ae1.jpg

حسنعلی ابراهیمی سعید
11-03-2016, 23:38
تمام آن رؤیاها بر آشفت چه زمان؟ زمانی كه سنگرهای فتح ناپذیر نونی شكل ناباورانه به دست رزمندگان این مرز بوم منهدم می شدند.