PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دیار من گیلان



*شهید گمنام*
10-06-2016, 00:44
منطقه ییلاقی لیلاکوه


منطقه ییلاقی لیلاکوه یکی از مناطق گردشگری و زیبای شمال ایران است که در نزدیکی شهر لنگرود در استان گیلان قرار

دارد و همه ساله مسافران و طبیعت‌دوستان بسیاری را به خود جذب می‌کند.

منطقه لیلا کوه در جنوب غرب لنگرود واقع شده و به خاطر وجود قهوه‌خانه‌ها و قلیان‌سراهای متعدد در مسیر و کوهپایه‌ها،

امروزه تبدیل به قطب قلیان‌سرای استان گیلان شده است که معروف‌ترین آن قهوه‌خانه دیشلمه می‌باشد.

مسیر لیلا کوه در ابتدای لنگرود و میدان فرمانداری، سمت راست، اولین خیابان از سمت لاهیجان است. از میدان فرمانداری لنگرود تا

میدان لیلا کوه حدود 3 کیلومتر جاده آسفالته می‌باشد و این جاده به سمت روستای پرشکوه و بعد از آن به بخش کومله می‌رسد. یک

جاده خاکی که از میان باغ‌های سرسبز چای می‌گذرد، میدان لیلا کوه را به خط‌الرأس عطاکوه می‌رساند که با یک ساعت پیاده‌روی در

این جاده، می‌توان به خط‌الرأس عطاکوه و با نیم ساعت پیاده‌روی در مسیر پاکوب خط‌الرأس که از میان باغ‌های چای و جنگل می‌گذرد،

می‌توان به قله عطاکوه رسید. قله عطاکوه به ارتفاع تقریبی 700 متر از سطح دریا، مرتفع‌ترین قله منطقه لنگرود و لاهیجان می‌باشد که

از شمال شرق به شهرستان لنگرود و از شمال غرب به شهرستان لاهیجان مشرف می‌باشد. بر روی قله عطاکوه دکل‌های مخابراتی رادیو

، تلویزیون و مخابرات قرار دارد که به همین علت اهالی منطقه به این قله، «دکل» می‌گویند.

با توجه به این که مسیرهای منتهی به قله عطاکوه از میان باغ‌های چای، درختان مرکبات و از میان جنگل می‌گذرد، پیاده‌روی لذت‌بخش

و خاطره‌انگیزی را به همراه دارد. در صورتی که هوا صاف و آفتابی باشد، دریای خزر به صورت یک پهنه آبی بزرگ در دوردست

مشاهده می‌شود.
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/03/282.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/03/292.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/03/302.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/03/315.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/03/323.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/03/333.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/03/343.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/03/352.jpg

*شهید گمنام*
10-06-2016, 00:45
دوازده امامزاده




نام مکان:دوازده امامزاده- دوازده‌ تن(چهاركیلومتری جنوب لنگرود )

نوع مکان: مذهبی


تاریخچه:

این بقعه مدفن 12 تن از سادات كیایی است كه بر بخش شرقی گیلان حكومت می‌كردند و چون موطن سادات كیایی ملاط بود به

سادات ملاطی نیز معروف هستند طبق شجره‌نامه‌ای كه در بقعه موجود است این دوازده‌ تن عبارتند از سید علی و سید محمد،

پسران امام سجاد(ع) و سید یوسف، سید یونس، سید حسن، سید مظفر، سید موسی، سید حیدر، سید صالح، سید اسكندر، سید خاور و

سید ابوذر پسران امام محمدباقر (ع).

بنابه روایت مرعشی نخستین كسی بود كه در ملاط دفن شد و بعدا برای او بارگاه ساختند زن سید محمد كیا بود كه در سال 820 قمری

درگذشت و سلطان دستور داد برای او مقبره بزرگی بسازند بعد خود نیز در همانجا مدفون شد روستای ملاط را سابق بر این مشهد سر نیز می‌گفتند.

http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2013/11/%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87-1.gif
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2013/11/%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87-2.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2013/11/%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87.jpg

*شهید گمنام*
10-06-2016, 00:46
خانه قدیم منجم باشی




منزل قديم منجم باشي که در فشکالي محله لنگرود است، نمونه اى از هنر معمارى گيلان در دوره قاجاريه و يکي از آثار قديمي و تاريخي

شهرستان لنگرود به شمار مي رود.

خانواده منجم باشي همزمان با روي کار آمدن آقامحمد خان قاجار در گيلان صاحب نام و عنوان شدند و نخستين عضو اين خاندان که لقب

منجم باشي يافت، ” ميرزا صادق ” بود که در سال 1212 هجري قمري جسد بنيانگذار سلسله قاجاريه را براي تدفين به کربلا حمل کرد.

يکي از نوادگان وي ميرزا موسي منجم باشي به فرمانروايي گيلان رسيد و در سال 1220 هجري قمري قواي روس را در روستاي پيله داربن

رشت شکست سختي داد، از آن پس افراد اين خاندان تا مدتهاي زياد در گيلان حکومت و وزارت داشته اند.

خانه منجم باشي در فشکالي محله و جنب سبزه ميدان لنگرود واقع شده است.

خانه منجم باشي در فشکالي محله و جنب سبزه ميدان لنگرود از املاک اين خاندان است که تا امروز باقي مانده و در اصل شامل بيروني،

اندروني، خلوت خانه، مسجد، حمام و… بوده است.

ورودي اصلي ساختمان بيروني که به “مهتابي” مشهور است سر در ورودي هلالي شکل و حاوي گچ بري ساده است، طبقه فوقاني از يک سالن

پذيرايي و سه اتاق تشکيل شده است، جلوي اتاقها ايواني به عرض يک متر و طول 10 متر وجود دارد که چهار ستون چوبي سقف آن را سر پا

داشته اند، بام بنا به شيوه سنتي گيلان واشن ريزي شده و چوب يا سفال پوش است، لبه به شيوه سر بندي سه پوش و چکش برگردان ساخته شده

است.اين خانه به خانواده منجم باشى تعلق داشته که با روى کار آمدن آقا محمد خان قاجار صاحب نام شدند. سالن و تزئينات اين خانه نمونه اى از

هنر معمارى گيلان در دوره قاجار است. اين بنا در فهرست آثار ملى به ثبت رسيده است.

http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2013/09/monajembash.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2013/09/monajembash2.jpg

*شهید گمنام*
10-06-2016, 00:47
روستای تابستان نشین، طبیعتی بهشت آسا در جنوب شهر املش

تابستان نشین، نام روستا و منطقه ای کوهپایه ای در جنوب شهر املش و ارتفاع روستا از سطح دریا ۳۹۰ متر و دارای طبیعتی با

چشم انداز زیبا می‌باشد.

بر اساس آمار رسمی، جمعیت روستای تابستان نشین املش در سال ۱۳۸۵ , ۲۶۷ نفر و دارای ۷۸ خانوار می‌باشد.

چایکاری و دامداری، شغل اصلی اهالی روستا می‌باشد.

منطقه تابستان نشین بر خلاف اسمش، منطقه ای ییلاقی نبوده و راه دسترسی به این منطقه زیبا و کوهستانی آسان و دارای جاده‌ی آسفالته و

از مرکز شهر املش، بین ۴ تا ۷ کیلومتر فاصله دارد.

این روستای زیبا چشم اندازهای فوق العاده ای دارد که بسیار روح نواز وزیباست باغات چای صدای بکر طبیعت و آرامشی که در این روستا

حکفرماست دل هر گردشگری را می‌رباید و باعث میشود تا دوباره وباز دوباره به این روستای زیبا سربزند.

http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/07/2354.jpg

http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/07/2356.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2015/07/2357.jpg

*شهید گمنام*
10-06-2016, 00:47
آبشار سیاه تاش




آبشار سیاه تاش در 20 کیلومتری مرکز شهرستان املش در بخش رانکوه قرار دارد. این آبشار بیش از 50 متر ارتفاع دارد و دیواره سنگی

دامنه کوه زیبایی آن را دوچندان نموده است. همه ساله در فصل بهار و تابستان تعداد زیادی از گردشگران، کوهنوردان و دوستداران طبیعت به

این منطقه مراجعه می‌نمایند.

http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/10/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B4.jpg

*شهید گمنام*
10-06-2016, 00:48
سه شنبه بازار املش




بازار سه شنبه املش نمونه قابل مطالعه از بازارهاي هفتگی سنتی در گیلان است که مشخصات کامل بازارهاي اغلب

نقاط گیلان را در آن می توان دید.

حضور طبقات مختلف مردم در این بازار از اشتیاق و علاقه فراوان آنان به شرکت دراین اجتماع پرشور حکایت می کند.

بیشتر دید و بازدیدها و آشنائیها در بازار صورت می گیرد و چه بسیار از آشنائیهاي بازار که به ازدواج منتهی می شوند.

جوانان روستاها پس از یک هفته کار و تلاش ، زیباترین لباسهاي خود را پوشیده به سوي بازار می شتابند.

حضور در بازار و گشت و گذار در آن بهترین سرگرمی و تفریح براي طبقات مختلف مردم بخصوص جوانان است .

هیچ تفریحی براي آنان جاذبه حضور در بازار سه شنبه را ندارد.در این روز حمامیها ،آرایشگران، قهوه چی ها ، اغذیه فروشی ها و صاحبان

مسافرخانه ها بسیار فعال و پر تلاش هستند.

بازار نعل بندها نیزبه سبب مراجعه مسافران نقاط کوهستانی که خود را با اسب و قاطر به سه شنبه بازار املش رسانده اند گرم و پر رونق است.

در این بازار اجناس خارجی نیزعرضه می شود.فروشندگان دوره گرد بیشتر از شهرهاي رشت ، آستانه اشرفیه، لنگرود و رودسر هستند.

حضور در حلقه مارگیران ،معرکه گیران و درویشها از جنبه هاي تفریحی سه شنبه بازار املش است.در گذشته هر فروشنده در روز باید مبلغ200ریال به شهرداري پرداخت می نمود.

http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/05/doshanbebazar2-620x465.jpg http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/05/%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7-%D8%B1.jpg

*شهید گمنام*
10-06-2016, 00:50
اشکور رودسر




اشکور جزء بخش رحیم آباد شهرستان رودسر و در جنوب شهر کلاچای به سمت رحیم آباد قرار گرفته است اشکور در امتداد سلسله کوه‌های البرز

قرار دارد و از جنوبی‌ ترین نقطه شهرستان رودسر آغاز و تا جنوبی‌ ترین نقطه شهرستان رامسر ادامه دارد محدوده اشکور از جنوب به قزوین از

مغرب به املش و رودبار الموت و از شرق به بخش کوهستانی شهرستان رامسر- تنکابن و از شمال به دامنه ‌های کوهستانی رحیم آباد و رامسر

متصل است.

اشکورات رودسر به 3 دهستان تقسیم شده است : اشکور سفلی، اشکور علیا و سیارستاق ییلاقی و اشکور شوئیل

اشکور – اشکورات رودسر به دلیل شرایط و طبیعت کوهستانی، دارای زمستان‌ های سرد و پربرف و تابستان ‌های خنک و ملایم می باشد و

این امر باعث شده که در فصول پاییز و زمستان جمعیت به حداقل و در بهار و تابستان به حداکثر ممکن برسد.

این منطقه، به علت دارا بودن چشمه سارها، دریاچه ‌های طبیعی، چشمه‌ های آب معدنی، رودخانه ‌های زلال و غارهای فراوان و پاکی هوا توجه

گردشگران گیلان را به خود جلب کند.

مناطقی از کوهستان‌ های اشکورات بر اثر کاوش‌های انجام گرفته به آثار و شواهد گوناگونی مخصوصا قبور مربوط به دوران نبوع تا دوران

ساسانی و بعضا نیز از دوران اسلامی نیز بدست آمده و این خود نشان از قدمت منطقه دارد. منطقه اشکور علاوه بر داشتن آب و هوای ییلاقی،

منایع زیر زمینی، باغات فندق و گردو، زمین های مزروعی گندم و جو٬ عدس و لوبیا، سیب زمینی، سیر و پیاز و گیاهان دارویی از قبیل گل گاوزبان

، بنفشه، کنگر، گل پر، گزنه، گون، همیشه بهار، قارچ های خوراکی، بابا آدم (کو لا کولا) و … را می توان نام برد.

جاذبه هایی گردشگری اشکور – اشکورات رودسر رودسر :

ـ روستای رودبارک با روستاهای نرکی و توسه چال همسایه است و در 35 کیلومتری بخش رحیم آباد و 50 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان

رودسر واقع شده است.

ـ کوه عروس و داماد – روستای زیاز که در روستای زیاز واقع شده است. این روستا با روستاهای آغربن کندسر، گرمابدشت، دیورود و

سجیران همسایه بوده و در 26 کیلومتری بخش رحیم آباد و 41 کیلومتری جنوب غربی شهرستان رودسر واقع شده است. در شمال منطقه سی پل،

کوه سنگی با شیب بسیار تند واقع شده است که در بالاترین نقطه آن دو مجسمه سنگی به شکل عروس و داماد قرار دارد. کوه عروس و داماد به

واسطه اینکه در بین کوه‌های دیگر اشکور از زیبایی و شکوه خاصی برخوردار است، نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می کند.

ـ دریاچه روستای صمد آباد از دهستان شوئیل یکی دیگر از زیبایی های منطقه اشکورات گیلان است که در روستایی صمدآباد قرار دارد.

این روستا با روستاهای اکبرآباد، برمکوه، تلابنک، وگلخانی، دشتک و زراکی همسایه است و در 54 کیلومتری بخش رحیم آباد و 69 کیلومتری

شهرستان رودسر واقع شده است.

ـ غار واردار – روستای دلیجان، غار وادار روستای دلیجان از دیگر زیبایی های اشکورات است. این روستا با روستاهای تواسانکش و یاسور

همسایه بوده و در 47 کیلومتری بخش رحیم آباد و 62 کیلومتری شهرستان رودسر واقع شده است. این غار، آثار آبادی و آجرهای قدیمی در

کجیل سرا، آسیاب قدیمی بومی تله از نقاط معروف و قدیمی این روستا به شمار می‌رود.

غار وادار در شرق روستا قرار دارد و از منطقه ونکش شروع و تا غار وادار امتداد دارد. در فاصله این دو نقطه که بصورت تونلی زیرزمینی است

دهانه آن در منطقه وادار گشاد و پهن می‌ شود. این غار در امتداد سرچشمه رودخانه آسمانرود واقع شده و از حیث قدمت دارای تاریخ بسیار دور و

درازی است و از دیگر جاذبه های گردشگری اشکور به حساب می‌آید.

ـ دارگردان رجه – روستای گیری، دارگردان رجه در روستای گیری واقع شده است و این روستا با روستاهای کیاشکول، میانرود و محمودلات

همسایه بوده و در 68 کیلومتری بخش رحیم آباد و 83 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان رودسر واقع شده است. این روستا در منتهی الیه اشکور بالا

و در پای قله معروف بزاکو قرار گرفته است. در میان منطقه زورو و قله بزاکو، دارگردان رجه واقع شده است که استان گیلان و استان مازندران را

از همدیگر جدا می‌کند.

ـ سرچشمه رودخانه آسما نرود – روستای گیری، سرچشمه رودخانه آسمانرود واقع در روستای گیری است و آسیاب قدیمی در جنوب روستا قرار

دارد. این آسیاب یکی از معدود آسیاب‌های اشکور است که از مناطق دور و نزدیک برای آسیاب کردن گندم، مورد استفاده قرار می‌گیرد. علت اصلی

وجود این آسیاب، آب فراوانی است که از دهانه یک سنگ بزرگ در سرچشمه رودخانه آسمانرود بیرون می‌آید. چشمه آسمانرود به علت صافی و

زلالی آب به این نام معروف است و به عنوان یکی دیگر جاذبه های گردشگری اشکور معرفی شده است.

ـ تونل روستای یازن، تونل طولانی یازن یکی دیگر از جاذبه های اشکورات گیلان است که در روستای یازن قرار دارد. یازن با روستاهای تمل،

نارنه و سپارده همسایه است و در 118 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان رامسر واقع شده است. در این روستا در انبارکاه شخصی به نام


صدرالله یازنی یک تونل بسیار طولانی وجود دارد که به عقیده اهالی راه به جایی دارد.

و نکته آخر آنکه فندق یکی از محصولات استراتژیک مناطق اشکورات رحیم آباد شهرستان رودسر بوده و ۱۵هزار خانوار به کار کشت فندق

در این شهرستان مشغول هستند. شهرستان رودسر از لحاظ تولید سطح زیر کشت فندق در کشور مقام اول را دارد و درصد بالایی فندق کشور

در استان گیلان بویژه اشکورات رودسر تولید می‌شود. همچنین علاقمندان به گیاهان دارویی می توانند گیاهان دارویی خصوصا گل گاوزبان را

از این منطقه تهیه کنند.

پیشنهاد ویژه


بهترین فصل برای سفر به اشکورات رودسر بهار و تابستان است اگر قصد سفر در زمستان را دارید مجهز سفر کنید.
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-1-620x465.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-2-620x465.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-3-620x465.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-4-620x465.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-5-620x473.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-6-620x465.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-7-620x465.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-8-620x465.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-9-620x465.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2014/01/%D8%A7%D8%B4%DA%A9%D9%88%D8%B1-620x465.jpg

*شهید گمنام*
10-06-2016, 00:53
آبشار میلاش




آبشار سحر انگیز میلاش؛ شاخص ترین، بزرگ ترین و زیباترین آبشار منطقه رحیم آباد است که در یک کیلومتری

غرب روستای میلاش و در مسیر رودخانه میلاش قرارداشته و از کوه بندبن سرچشمه می گیرد و درارتفاع ۸۰۰ متری

از سطح دریا و در۷۰۰ متری غرب رودخانه پلورود قراردارد.

روستای میلاش در ۳۰ کیلومتری بخش رحیم آباد و ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان رودسر واقع شده و از روستاهای

دهستان اشکور سفلی است، به غیر از این آبشار منطقه ” کهنه سره ” از نقاط باستانی روستا بوده و سکونتگاه انسان های

گذشته به شمارمی آید.

آبشار میلاش بعد از باغ فندق عزیز رحیمی در حدود ۵۰۰ متری بر راه مالرو تکنفره پیاده روی جنگلی قدیم و جدید

میلاش به لامشکن در میان درختان جنگلی ممرز، پلت و میان دره مازی بن و روستای میلاش کوچک قراردارد.

این آبشار به ارتفاع ۲۵ متر، عرض هشت متر و مساحت ۱۵۰ متر است، آب از شیب ۸۵ درجه به پایین با فـشار سرازیر می شود.

در تابستان هفت پره آبی دارد و عمق استخر آن در۷۰ سانتی متر متغیر است چون آب آن بصورت پلکانی سقوط می کند استخری عمیق پای آن ایجاد

نشده است.درجه حرارت آب بین ۱۵ تا ۲۰ درجه سانتیگراد متغیر است و مساحت حوضچه آن ۳۰ متراست، صخره سنگی ایجاد شده

در محدوده آبشار ۳۲ متر است.



http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2013/11/milash4.jpg
http://seeiran.ir/wp-content/uploads/2013/11/%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%B4-620x437.jpg

*شهید گمنام*
10-06-2016, 01:00
آداب و رسوم مردمان استان گیلان


http://img1.tebyan.net/big/1387/10/234142103138321581841531752191761091682160162.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img1.tebyan.net/big/1387/10/11586106109401001941921852225311923211681148.jpg)

گستردگی رسوم و خصلت های فرهنگی گیلانیان با توجه به تعدد قومی و گوناگونی لهجه ها به حدی است

که حتی آشنایی مختصر با آن در این مختصر نمی گنجد. بعضی از آداب و آیین های مردمی گیلان به مرور در


همهمه زندگی شهری رو به فراموشی و برخی دیگر کم رنگ شده است. اینک شرح مختصر و موجز برخی

از این آداب و رسوم خواهد آمد:


آب بازی ( آب پاشان، آبریزان، تیرماسیزه)


از مراسم متداول گیلان در گذشته، آب بازی بود که امروز کمتر اثری از آن می توان یافت. این جشن در شرق گیلان

و غرب مازندران به "تیرماسیزه" به معنی سیزدهم ماه تیر مشهور شده و احتمالاً همان تیرگان است. در فرهنگ

ایران پیش از اسلام روز سیزدهم هر ماه تیر نام داشت و روز سیزدهم تیر را جشن می گرفتند. این مراسم به

"آبریزان" یا "آب پاشان" نیز معروف بود.

جشن آبریزان تا عهد شاه عباس در طبرستان و گیلان برقرار بود و سپس به تدریج از یاد رفت.

کتاب "عالم آرای" عباسی با توجه به این که در تقویم دیلمی سال 360 روز بود و 5 روز آخر به حساب نمی آمد،

مراسم آبریزان را با محاسبه ایام "خمسه مسترقه" یعنی همان 5 روز آخر سال و افزودن آن پس از پایان سه ماه بهار،

در روز 13 ماه تیر محاسبه می نماید و می افزاید "در میان عجم یعنی ایرانیان، این روز به روز آب پاشان معروف است.

در این مراسم بزرگ و کوچک، مذکر و مونث به کنار دریا می رفتند آب بازی می کردند و به طرب و خرمی می پرداختند

و به راستی مراسمی تماشایی به وجود می آمد". این رسم در بعضی از نقاط کشور مانند یزد، کرمان و اصفهان نیز

معمول بود و در 13 تیرماه هر سال مردان و زنان در حالی که هر یک ظرفی همراه داشتند، به کنار رودخانه می رفتند

و به سرو روی یکدیگر آب می پاشیدند.

زکریا قزوینی نویسنده کتاب "عجایب المخلوقات" نیز از جشنی به نام "آب پاشان" یاد کرده و انگیزه آن را به قحطی

شدید و توسل فیروز (جد انوشیروان) به خداوند و دعای او برای باریدن باران و رفع قحطی و گرسنگی نسبت داده

است. در این باره آمده که مردم در این روز به تبرک باران، از شدت شادی به یکدیگر آب می ریختند و این کار از آن

زمان متداول شد.

از مراسم دیگر این روز فال گیری و "لال شوش زنی" است. در این مورد، بزرگ خاندان بر بدن اهل خانه و دام ها و نیز

به در و دیوار و همه چیز چوب می زد و خاموشی اهل خانه در برابر ضربات ترکه چوب، به باور آنها باعث برکت و رونق

اقتصادی و معیشتی آنان می شد.


آینه تکم


یکی دیگر از مراسم قبل از سال نو، اجرای یک نمایش عروسکی به نام "آینه تکم" است که در نواحی غربی استان

گیلان انجام می شد. "تکم چی ها" از آذربایجان به نقاط هشتپر و حتی انزلی و رشت می آمدند و پیام آور رسیدن

سال نو و نوروز می شدند.

"تکم" عروسکی به شکل بز بود که به دسته ای متصل می شد و آن را با پارچه ها و منجوق های رنگی و پر

می آراستند و با بالا و پایین بردن دسته ای که از میان چوبی سوراخ دار می گذشت، آن را به حرکت و جنبش

وا می داشتند. در کنار این نمایش با صدای دو چوب که به هم می خورد و آهنگی شاد را تداعی می کرد،

تکم چی ها ترانه هایی خوش آهنگ می خواندند.


بندبازی (لافندبازی)
http://img1.tebyan.net/big/1387/10/112212801114434139134159384736634845184.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img1.tebyan.net/big/1387/10/247651612441229022621918516461762046214191.jpg)


از نمایش های سنتی گیلان که بیشتر در جشن هایی مثل عروسی، عید نوروز و یا در بازارهای هفتگی اجرا

می شد، بندبازی است. در گیلان به آن "لافندبازی" نیز گفته می شود و مانند همان بندبازی در سیرک است.

نمایش بر روی طنابی که از روی دو میله فلزی و چوبی محکم و ضربدری شکل گذشته و در دو طرف مهار شده،

انجام می شود. اصلی ترین فرد نمایش "پهلوان" نام دارد که بر روی طناب ها با پای برهنه راه می رود و برای تعادل

خود چوبی بزرگ به نام لنگر در دست می گیرد. پهلوان با ایستادن داخل تشت و یا قابلمه بر روی طناب راه می رود

. گاه با دوچرخه ای که لاستیک آن را برداشته اند فواصل دو تیر را می پیماید. قرار دادن صندلی داخل یک سینی

و نشستن روی صندلی و حفظ تعادل در همان حالت، از جمله عملیات دشوار این افراد است. در پایین طناب شخصی

که لباس مسخره ای پوشیده و به "یالانچی پهلوان" مشهور است با لودگی و مسخرگی به تقلید از پهلوان می پردازد.

نقاره چی و سرناچی نیز با نواختن آهنگ، تماشاگران را در فضای شاد این نمایش سهیم می سازند.


کشتی گیله مردی


این کشتی که امروزه همچنان پای برجاست، یادگار صلابت و دلاوری مردم این خطه است. کشتی "گیله مردی"

ریشه در تاریخ دارد. "مقدسی" در قرن چهارم هجری از این کشتی یاد کرده است.

"ظهیرالدین مرعشی" در مورد آن می گوید رسم مردم دیلم است که جوانان روغن بر خود بمالند و پس از استراحت

و خوراک کافی و لذیذ از گوشت، روغن، عسل و ... زور آنها زیاد شده و قدرت می یابند که با فرد دیگری کشتی

بگیرند.کشتی گیران گیله مرد مراتب خاصی نظیر تنگوله یا نوچه، پهلوان، سرپهلوان یا میداندار دارند. این کشتی در

محوطه ای محصور به نام "سیمبر" یا "سبزه میدان" برگزار می شود. کشتی گیله مردی معمولاً در تابستان و اعیاد

و عروسی ها انجام می شود. کشتی گیران که شلوارهایی به نام "لاسپار" به پا دارند با بالاتنه لخت، ابتدا به حضار

احترام می گذارند و سپس با حرکات نمایشی قدرت خویش را به رخ حریفان می کشانند. این حرکات نمایشی

"فوزوما" یا "فزّومما" خوانده می شود.

پس از رجزخوانی، حریف با کف زدن به او پاسخ می دهد. نبرد ابتدا با حواله کردن مشت ها آغاز می شود. این بخش

در موارد بسیار منجر به مجروح شدن و شکستگی استخوان یکی از طرفین می شود. در این کشتی هرگاه دست

یکی از طرفین با زمین برخورد کند بازنده محسوب می شود. جایزه این مسابقات به صورت غیر نقدی و شامل پارچه،

آینه، پیراهن، گوسفند و گاو و ... است. به این جایزه "برم" می گویند.

ورزا جنگ


از رسوم و نمایش های دیرین گیلان و بعضی از نقاط ایران، جنگ گاوهای نر است. در گیلان به آنها "ورزا" یا "ورزو"

گفته می شود. گاوهای جنگی معمولاً توسط ملاکین یا روستاییان مرفه نگهداری می شدند و فقط به درد مبارزه

و جفت گیری می خوردند. این گاوها از شاخ های محکم برخوردارند که وسیله دفاع و حمله آنهاست. کوهان

پشت ورزاها به آنها صلابتی می بخشد که هنرمندان سفالگر هزاران سال قبل را به الهام و ساخت شمایل

سفالی آنان واداشته است. ساخت سفالینه های قرمز رنگ ملهم از این گاوهای نر زورمند از مشخصه های

هنر باستانی گیلان است.

قدیمی ترین سندی که به چنین نمایشی در گیلان اشاره دارد فرمانی است نوشته بر روی سنگ مرمر قهوه ای

و به خط نستعلیق بر ایوان ورودی مسجد جامع لاهیجان که به دستور "سلطان حسین صفوی" نگاشته شده و

طی آن اهالی را از ارتکاب اعمال خلاف بازداشته و امر به تأدیب و تنبیه خلافکاران کرده است.

این فرمان که تاریخ 1106هـ. ق را دارد مردم را از کبوتر پرانی، گرگ دوانی و نگهداری گاو و قوچ و سایر حیوانات

به منظور جنگ با یکدیگر بازداشته و این اعمال را ممنوع شمرده است.


چوگان بازی


این بازی که توسط اسب سواران انجام می شد اولین بار در زمان شاه عباس صفوی به هنگامی که لاهیجان را

فتح نمود در گیلان مورد توجه قرار گرفت. پس از فرار "خان احمدحان" آخرین حاکم کیای بیه پیش، ملک موروثی

او به دست صفویان افتاد. به دستور شاه عباس باغ بزرگ او را برای ایجاد زمین این بازی خراب کردند و از آن پس

این محل به سبزه میدان مشهور شد. پولو(polo) کلمه ای انگلیسی مأخوذ از واژه ای تبسی و به معنی

چوگان است.


چاه نخجیر


حکام قدیم گیلان به شکار علاقه فراوان داشتند. در عملیات شکار که "چاه نخجیر" نامیده می شد، ابتدا قسمتی

از جنگل به عنوان شکارگاه انتخاب می شد. سپس با در هم پیچیدن شاخه های درختان دو رشته پرچین محکم

به مساحت یک یا دو فرسخ درست می کردند. این دو پرچین طوری تهیه می شد که به تدریج بر یک نقطه متمرکز

می شدند به گونه ای که در آخرین مرحله به زحمت گذرگاهی برای عبور یک شکار باقی می ماند. این دالان در

انتها، به محوطه ای در عرض ده متر با پرچین های محکم و لانه هایی موسوم به چاه، محصور می شد. در روز

شکار مردان گیل و دیلم پشت پرچین ها جمع می شدند و عده ای فریاد زنان با ساز و نقاره هیاهوی

وحشت انگیزی ایجاد می کردند. این گروه بین دو پرچین پیش می آمدند و به آرامی شکار را به طرف محوطه مورد

نظر می راندند. اطراف محوطه و کمی بالاتر، صفه کوچکی ایجاد می شد که در آنجا مردان جای می گرفتند و

هنگامی که حیوان به دام می افتاد درهای لانه ها را می بستند.

وقتی که گرازها، گرگ ها، شغال ها و ... در این لانه ها محبوس می شدند، گوزن ها که نمی توانستند از دالان

به لانه ها راه یابند با ضربات پیکان و تبر کشته می شدند. والی و بزرگان دولت آنگاه روی صفه آمده و برای گشودن

در لانه ها فرمان می دادند، به نحوی که تنها یک گراز می توانست در آن واحد خارج شود. در این موقع مردی جوان

برای ورود به محوطه انتخاب می شد و هنگامی که گراز به طرف جوان حمله ور می شد او با یک ضربه گراز را از

پای در می آورد.

شاه عباس صفوی پس از تسخیر گیلان چند بار چنین شکارهایی را ترتیب داده بود. در سال 1003هـ.ق عملیات

شکاری توسط او با 10هزار مأمور تعقیب شکار انجام شد. در 1023 هـ.ق شاه عباس بار دیگر به گیلان آمد و به

فرمان او30 هزار نفر مأمور تعقیب شکار از نواحی بیه پس و بیه پیش گرد آمدند و برای تعقیب شکار به جنگل رانکوه

اعزام شدند. در این شکار تعداد بسیار زیادی از حیوانات وحشی کشته شدند. این شکار چنان مقبول طبع شاه افتاد

که با وجود مرگ 2700 نفر از ماموران، از پایان دادن شکار امتناع ورزید. پس از سقوط فرمانروایان گیلان و ترک

بازدیدهای شاهانه، این گونه کشتارهای وسیع پایان گرفت.