ملکوت* گامی تارهایی *
14-04-2010, 00:38
در احادیث ذكر شده : " « ما من شی افسد للقلب من خطیئة
ان القلب لیواقع الخطیئة به حتی تقلب علیه فیصیر اعلاه اسفله » " یعنی
هیچ چیزی به اندازه خطا و لغزش و گناهكاری روح را بیمار و فاسد نمیكند ،
روح پشت سر هم كار سیاه انجام میدهد تا آنجا كه یكسره زیر ورو میشود . و
فطرت بشری به یك حیوان درنده و بلكه بدتر از آن تبدیل میشود . در حدیث
دیگر اینطور آمده كه در هر روحی یك نقطه سفید هست ، اگر آدمی گناهی
بكند در آن نقطه سفید یك نقطه سیاه پیدا میشود ، اگر از این گناه پشیمان
شود و توبه كند آن نقطه تاریك محو میشود و اگر به گناه و . . . ادامه
بدهد آن نقطه سیاه توسعه پیدا میكند تا تمام آن سفیدی را بگیرد ، همینكه
دیگر قسمت سفیدی باقی نماند سقوط این آدم قطعی است ، امیدی به بازگشت
او نیست .
بعد در همین حدیث فرمود : این است معنای آیه قرآن : " « كلا بل
« ران علی قلوبهم ما كانوا یكسبون »" یعنی درباره اینها سخن مگو ،
اعمال تاریك و سیاه اینها به صورت زنگاری بر روی قلبشان در آمده است .
این آیه حالت سقوط اخلاقی و روحی بشر را ذكر میكند .
تنها عمل سیاه و سیاه كاری نیست كه روح را سیاه میكند ، عوامل دیگر هم
هست كه در تاریك كردن روح و تیره ساختن دل مؤثر است ، از آن جمله است
محیطها و معاشرتها . تأثیر معاشرت چه در جهت نیكی و چه در جهت بدی
خیلی واضح و روشن است . آدمی روح بسیار حساسی دارد ، زود تحت تأثیر
واقع میشود . و ممكن است بعضی اشخاص خودشان را گول بزنند و خیال كنند
محیط و معاشرت در آنها تأثیر ندارد ، ولی اشتباه است ، انسان با روحی
بسیار حساس و قابل تغییر آفریده شده است . تغییرات روحی كه در انسان
پیدا میشود مگر خیلی زیاد باشد كه خودش بفهمد والا كمتر خود شخص متوجه
تغییرات و تبدیلات روحی خود میشود . انسان گاهی جسما لاغر میشود و چند
كیلو سبكتر میگردد و چاق میشود چند كیلو سنگین تر میشود ، تا خودش را
وزن نكند متوجه نمیشود . تغییرات و كم و زیادهای روحی به درجاتی
نامحسوس تر و دقیق تر است و به طریق اولی فهمیده نمیشود و متأسفانه
همچو وسیلهای نیست كه انسان هر روز یك بار یا هفتهای یك بار و یا ماهی
یك بار و حداقل سالی یك بار خودش را وزن كند و ببیند چقدر از لحاظ
روحیه سبكتر یا سنگین تر شده . صلاح و فساد بدون آنكه خود اشخاص بفهمند
از فردی به فردی سرایت میكند :
علی علیه السلام فرمود : " « و اعلموا ان یسیر الریاء شرك و مجالسة
اهل الهوی منساش للایمان » " بدانید كه ریای كم و كوچك هم شرك به
خداست ، همنشینی با هواپرستان فراموشخانه ایمان است ،
تعبیر بسیار رسا و كامل همین است كه علی فرمود ، فراموشخانه است ، یعنی انسان آنقدر
تحت تأثیر دوستان و معاشران بد هست كه تا وقتی كه با آنها هست مثل این
است كه او را در فراموشخانه بردهاند ، افكار و عقاید پاك خود را موقتا
از یاد میبرد ، مثل این است كه در آن وقت همچو افكار و عقایدی نداشته
است . در . . . معروف است كه معاشرت بوی دارد ، یعنی هر كسی بوی
معاشرت را میگیرد ، بوی خوی میآورد .
نقل از كتاب پندها و اندرزها .شهید مطهری
ان القلب لیواقع الخطیئة به حتی تقلب علیه فیصیر اعلاه اسفله » " یعنی
هیچ چیزی به اندازه خطا و لغزش و گناهكاری روح را بیمار و فاسد نمیكند ،
روح پشت سر هم كار سیاه انجام میدهد تا آنجا كه یكسره زیر ورو میشود . و
فطرت بشری به یك حیوان درنده و بلكه بدتر از آن تبدیل میشود . در حدیث
دیگر اینطور آمده كه در هر روحی یك نقطه سفید هست ، اگر آدمی گناهی
بكند در آن نقطه سفید یك نقطه سیاه پیدا میشود ، اگر از این گناه پشیمان
شود و توبه كند آن نقطه تاریك محو میشود و اگر به گناه و . . . ادامه
بدهد آن نقطه سیاه توسعه پیدا میكند تا تمام آن سفیدی را بگیرد ، همینكه
دیگر قسمت سفیدی باقی نماند سقوط این آدم قطعی است ، امیدی به بازگشت
او نیست .
بعد در همین حدیث فرمود : این است معنای آیه قرآن : " « كلا بل
« ران علی قلوبهم ما كانوا یكسبون »" یعنی درباره اینها سخن مگو ،
اعمال تاریك و سیاه اینها به صورت زنگاری بر روی قلبشان در آمده است .
این آیه حالت سقوط اخلاقی و روحی بشر را ذكر میكند .
تنها عمل سیاه و سیاه كاری نیست كه روح را سیاه میكند ، عوامل دیگر هم
هست كه در تاریك كردن روح و تیره ساختن دل مؤثر است ، از آن جمله است
محیطها و معاشرتها . تأثیر معاشرت چه در جهت نیكی و چه در جهت بدی
خیلی واضح و روشن است . آدمی روح بسیار حساسی دارد ، زود تحت تأثیر
واقع میشود . و ممكن است بعضی اشخاص خودشان را گول بزنند و خیال كنند
محیط و معاشرت در آنها تأثیر ندارد ، ولی اشتباه است ، انسان با روحی
بسیار حساس و قابل تغییر آفریده شده است . تغییرات روحی كه در انسان
پیدا میشود مگر خیلی زیاد باشد كه خودش بفهمد والا كمتر خود شخص متوجه
تغییرات و تبدیلات روحی خود میشود . انسان گاهی جسما لاغر میشود و چند
كیلو سبكتر میگردد و چاق میشود چند كیلو سنگین تر میشود ، تا خودش را
وزن نكند متوجه نمیشود . تغییرات و كم و زیادهای روحی به درجاتی
نامحسوس تر و دقیق تر است و به طریق اولی فهمیده نمیشود و متأسفانه
همچو وسیلهای نیست كه انسان هر روز یك بار یا هفتهای یك بار و یا ماهی
یك بار و حداقل سالی یك بار خودش را وزن كند و ببیند چقدر از لحاظ
روحیه سبكتر یا سنگین تر شده . صلاح و فساد بدون آنكه خود اشخاص بفهمند
از فردی به فردی سرایت میكند :
علی علیه السلام فرمود : " « و اعلموا ان یسیر الریاء شرك و مجالسة
اهل الهوی منساش للایمان » " بدانید كه ریای كم و كوچك هم شرك به
خداست ، همنشینی با هواپرستان فراموشخانه ایمان است ،
تعبیر بسیار رسا و كامل همین است كه علی فرمود ، فراموشخانه است ، یعنی انسان آنقدر
تحت تأثیر دوستان و معاشران بد هست كه تا وقتی كه با آنها هست مثل این
است كه او را در فراموشخانه بردهاند ، افكار و عقاید پاك خود را موقتا
از یاد میبرد ، مثل این است كه در آن وقت همچو افكار و عقایدی نداشته
است . در . . . معروف است كه معاشرت بوی دارد ، یعنی هر كسی بوی
معاشرت را میگیرد ، بوی خوی میآورد .
نقل از كتاب پندها و اندرزها .شهید مطهری