PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نکات و سخنان گهربار از آیت الله امجد حفظه الله



صفحه ها : [1] 2

توحید صمدی
14-04-2010, 05:10
نکات و سخنان گهربار از آیت الله امجد حفظه الله
http://kazemzadeh.persiangig.ir/ostadamjad1.jpg (http://kazemzadeh.persiangig.ir/ostadamjad1.jpg)
استاد شيخ محمود امجد به سال 1318 هـ.ش در خانواده اى روحانى در شهر «كرمانشاه» به دنيا آمد، پدرش از واعظان توانا، و جدّشان از عالمان ذى فنون ملقّب به «افصح المتكلّمين» بود. در حدود 18 سالگى تحصيلات جديد را رها و به انگيزه تحصيل علوم دينى به شهر مقدّس قم مشرّف شد و در مدّت كوتاهى دوره مقدّمات و سطح را به پايان رسانده و به دروس خارج مشغول گرديد. در درس خارج فقه و اصول از محضر استادانى چون حضرات آيات عظام: امام خمينى، داماد، بهاءالدينى و بهجت ـ قدّس الله اسرار الماضين، و دامت بركات الباقين منهم ـ و در فلسفه و عرفان عملى از محضر پربار علاّمه طباطبايى قدّس سرّه استفاده فراوان برد. و در حدود 20 سال پايان عمر گهربار معظّم له با ايشان انس داشت و در جلسات عمومى و خصوصى ايشان شركت مى كرد و از سال 1351 هـ.ش. با آيت الله العظمى بهاء الدينى مأنوس و استفاده فراوان برد. و نيز در حدود سال 1350 با آيت اللّه العظمى بهجت ـ دامت بركاته ـ مرتبط شد و افزون بر بهره بردارى از دروس خارج فقه و اصول آن عارف ارتباط خاص و نزديك با معظّم له داشت و اينك حدود دو دهه است كه ايشان در تهران ساكن و دانشجويان و جوانان از جلساتش بهره هاى اخلاقى مى برند و علامه طباطبايي مي گفت: «ايشان قوي است.» در اوخر عمر علامه، هر مجلسي كه از ايشان دعوت مي كردند تا برود، آقاي امجد را مي فرستاد. علامه دوست داشت آقاي امجد، دوبيتي هاي باباطاهر را به آواز برايش بخواند. استاد امجد از اساتید مسلم عرفان و اخلاق کشورمان هستند.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:11
بسم الله الر حمن الر حيم



سلام عليكم و رحمة الله و انواره




سي و پنج نكته از فرمايشات آيت الله امجد خدمت دوستان تقديم مي شود:


http://i2.tinypic.com/8b6z7mu.jpg (http://i2.tinypic.com/8b6z7mu.jpg)





1. بسم الله اسم اعظم است اگر بدانید چههست با بسم الله همه کار می توانید انجام دهید رحمن و رحیم دوتا کلمه است بسط وجودو کمال وجود.این غذایی که ما می خوریم زهر است اگر بسم الله الرحمن الرحیم بگوییممی شود شفا ، حتی قرآن بدون بسم الله هم می شود زهر.


2.امروز خیلی ها دم از عرفان می زنند ولی هیچکدام بویی ازعرفان نبرده اند مدعیان آن ، چنان از عرفان صحبت می کنند که گویی می خواهند به اینو آن پز دهند این عرفان است ؟ عرفان نور است عرفان حقیقت است عرفات همین اطاعتخداست.


3.هر کی با ما نیست علیه ماست این غلط است بابا این منطق معاویهو یزید است بله نسبت به اهل بیت صادق است ولی غیر از اهل بیت برای کس دیگری صادقنیست. باید خودخواهی را کنار بگذاریم ما خدا پرست نیستیم در عمرمون یکبار لا الهالا الله نگفتیم

4آقایان کار مشکل است . این حرف ها را آخوند ها درست نکردندتنها احساس کافی نیست باید تعقل هم باشد .چرا به مجالس علمی علاقمند نیستممتاسفانه ما مردم قدرناشناسی هستیم ما مردم ناسپاسی هستیم باید به کلاس های اخلاقروی بیاوریم وقتی هم سر کلاسهای اخلاق حاضر می شویم برای نشان دادن خود و پز دادنمی رویم ما در کارهامون تصمیم شیطان را تصویب و تایید کرده ایم .


5 یک جایی بودیم روز عاشورا همه داد می زدند علمدار نیامد علمدارنیامد وقتی آبگوشت ها رو آوردند مثل اینکه آقایون عروسی تشریف بردند همه ابوالفضلیادشون رفت.مثل اینکه فرج رسید.


6 برخی می گویند کلید بهشت دست ماست فقط اهل مسجد ما اهل بهشتهستند این خیلی بد است این زمان.متاسفانه با همه چیزی بازی می کنیم گریه گردن وروضه خوانی هم باندی شده مثلا من گریه می کنم همه گریه می کنند من می خوانم همهگریه می کنند برای همدیگر می خوانیم و برای یگدیکر گریه می کنیم خدایا ما را ازبازیگری نجات بده .


7 متاسفانه برخی وقتشون را تلف می کنند و دنبال علوم غریبه میروند و دنبال علومی که به دردشون نمی خورد می روند.


8 در معارف کسی مثل علی (ع) سخن نگفته است.اهل بیت معیار حقهستند و غیر از قول معصوم و برهان حرف احدی در دنیا اعتبار ندارد.


9 بگذارید همه جا گفتم اینجا هم بگویم این دردی است برای من کهبه آموزش و پرورش رسیدگی نمی شود چرا؟ منتظر وزیرند وزیر بیاید ببینیم چه می گویدمگر وزیر چکاره است وزیر محترم است ولی وزیر عامل اجرایی است .چرا یک عده متفکر دراین مملکت جمع نمی کنند با مختصر وجهی که می شود اداره نمود بیایند برنامه ریزیکنند؟ این همه آدم آزموده ، مجرب ، فکور و متفکر در این مملکت هست مردم که نفهمنیستند این بچه ها در آموزش و پرورش 12 سال در امانت ما هستند مومی در دست ماهستند بابا بریم به کی بگیم به کجا بگیم این درد مرا کشت که با دردشناسان درد دلخود گفتم ما روی منبر داد می زنیم تا گوش ها پاره شود و دلها تکان بخورد.خیلیخوشحال هستیم که یک گروه تواشیح داریم قرآن می خوانیم یک اردوهایی داریم ، بچهها را اینطوری اصلاح و تربیت می کنند با دوازده سال می شود همه چی در این مملکتساخت ولی افسوس کو ؟ کی ؟ کجا ؟ من وظیفه ام فریاد زدن است همه جا هم می گویمدانشگاه ها و حوزه ها همه باید دست به دست هم بدهند جامعه شناسان ، روانشناسان ،روانکاوان همه باید بیندیشند و این نسل جوان و نوجوان ما را دریابند بچه های ما تویآتش دارند می سوزند ازدواج جوانان هم درست می شود.نخیر آقا تربیت نشده ازدواج ها همدرست نیستند.باید در سراسر مملکت بپرسیم که چه باید بکنیم اردو می برند!! و گروهتواشیح درست می کنند!! اساس باید درست شود خانه از پای بست ویران است خواجه در فکرنقش ایوان است .


10علامه طباطبائی می گفت:« اگر یک کاه برداری، در همهعالم(هستی) اثر می گذارد! » پس گناه کردن چه اثری بر هستی می گذارد؟


بر باد فنا تا ندهی گرد خودی را


هـرگز نتوان ديد جمال احـدی را

توحید صمدی
14-04-2010, 05:12
11 نه سنی ها سنی کامل هستن نه ما شيعه ها شیعه واقعی هستیم .قرآن می گوید اهل بيت ؛ اهل بيت هم می گویندقرآن ؛ نتيجه ی تقوا و عمل ، محبت اهلبيت هست ؛ نتيجه ی محبت اهل بيت هم تقواست .در حديث ثقلين می گوید لن يفترقا ؛نگفته جدا نکنيد گفته قران و اهل بيت جدا نمی شوند.


12 نگو هر غلطی دلم می خواهد می کنم بعد می گویم مولا و همه چیدرست می شوداز آن طرف هم نيفت که بگویی اگر يک بار نماز صبح ات قضا شد می رویجهنم.


13 حالا تا نصف شب برو بگو حسين ، مادرت هم در خانه دلش هزارراه برودمرجع تقليد مادرت هم بوده باشی مادرت راضی نباشد نمی توانی پای منبر وعزاداری هيچ کسی بروی.


14 شخصی از حضرت رسول اکرم(ص) می پرسد آیا می توان بهشت را خرید؟ چنانکه یهودیان و نصارا آن را خرید و فروش می کنند.و اینکه غیر از یهود و نصاراکس دیگری به بهشت نخواهد رفت. اینست که پیامبر خدا در جواب آن شخص پاسخی به همینمضمون می فرمایند: کلید بهشت در اعتقاد به توحید ، اخلاق و عمل صالح و دوست داشتناهل بیت من است . آقایان عالم آخرت جای کار نیست .


15 متاسفانه الان به فکر هیچ مشکل مردم نیستیم به فکر بهشت وجهنم هستیم دنبال این هستیم تا مردم به بهشت بروند و جهنم نروند.


16 این منطق معاویه صفتان است که بگویند همه فدای من اما منطقامام حسین اینست که من قربانی و فدای بقیه.


17 کارهای ما بر اساس فرهنگ اسلام نیست اصلا ما مسلمان نیستیمبا ختنه شدن که آدم مسلمان نمی شود فرهنگ اسلام با فرهنگ جامعه کشور ما از زمین تاآسمان تفاوت دارد.


18 غربی ها که بی خود به جایی نرسیدند شبانه روز تلاش کردند بهاین مرحله از علم و پیشرفت نایل شدند حالا ما خیال کنیم همشون اوباش و اراذل هستندادیسون در شب عروسی می گوید یک ساعت به من مهلت دهید بروم اتاق کارم ، می روداتاق کارش و تا صبح مطالعه می کند و یادش رفته که عروس در حجله منتظرش بوده است (البته قسمت مثبت این قضیه را در نظر بگیرید) اینها با تلاش و کوشش به جایی رسیدنبا تنبلی نمی شود به جایی رسید.


19 رهبری، مسير وحدت و انسجام ملی و اسلامی را مشخص كرده است واگر قرار است در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی تلاشی موفق باشد، تنها در پناه قرآنو اهل بيت محقق خواهد شد. افراد جاهل در بيان خود موجب تفرقه ميان شيعه و سنیمی‌شوند. بحث منطقی اشكالی ندارد. بزرگان و عالمان دينی دور هم می‌نشينند، با همفكر می‌كنند، مشورت می‌كنند، بحث منطقی می‌كنند و هيچ مشكلی با هم ندارند. مشكلزمانی است كه مسائل حساس جامعه اسلامی ورد زبان جاهلان شود. بله آن وقت تخطئه هست وهزار و يك مشكل ديگر..نقاط آسيب پذير وحدت در جامعه ايران اسلامی خودخواهی،خودپسندی و خودبينی است بايد اينها را كنار گذاشت. بايد به فكر مصالح كلی جامعهباشيم و منافع خلق‌الله را بر منافع شخصی و خودخواهی‌ها ترجيح دهيم.


20 حرم امام رضا رفتن مهم و اصل نيست بلکه حرم در دل شماست (اگربدانيد معناي اين حرف چيست.) چطور قلب يک بنده گناهکار حرم انسان کامل و حرم الهيمي شود؟ از خدا گشتي همه چيز از تو گشت از خدا گشتي همه چيز از تو گشت.


21حضرت آية اللّه العظمى بهجت دامت بركاته از نوادر روزگار و ازفقها و عرفاى بزرگى مى باشند كه نيل به شخصيت نورانى و آنِ معظم له براى عده معدودىهم ممكن نيست . ما كجا و آن فرشته روى زمين تا بتوانيم مطلبى عرضه بداريم .


22 اگر انسان با تهذيب نفس به سوی خدا حركت كند راه‌های جديدمعارف بر او گشوده می‌شود و بسياری از حقايق را در می‌يابد در بخشی از موضوع مبدا ومقصد سالك راه خدا آمده است: برای شناخت و توجه بيشتر به مبدا و معاد بايد سه دستهاز آيات بيشتر ملاحظه شود الف: آيات ناظر به اين معنا كه مبدا فاعلی حركت صحيحانسان، خدا است و انسان برای آن كه ارتباطش با خدا قطع نشود بايد همواره او ونعمت‌های او را به ياد داشته باشد همان گونه كه فرموده است: «واذكروا نعمة اللهعليكم». ب ـ آيات ناظر به اين معنا كه هدف غايی سلوك، خدا است، در اين بخش آمدهاست: از نظر قرآن كريم، مردم در دنيا و آخرت يا روشن دل‌اند و يا نابينا و كوردل؛روشندلان كسانی هستند كه در قيامت نامه اعمالشان به دست راستشان داده می‌شود ومی‌توانند آن را بخوانند و ببينند و ديگران، خواه نامه اعمالشان را با دست چپ و يااز پشت بگيرند همه كورند و اين كوری باطن از دنيا شروع می‌شود. ج ـ آياتی كه راهكسب فراموش نكردن مبدا و مقصد را زياد به ياد خدا بودن می‌داند همان گونه كه فرمودهاست: « يا ايها الذين امنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا» در باب زاد و توشه از صفحاتمورد بحث می‌خوانيم: قرآن بهترين زاد و توشه را تقوا می‌داند«فان خير الزاد التقویو التقون يا اولی الالباب» زيرا زاد هر مسافری به اندازه طول سفر او است؛ آن كس كهمقصد او لقاء الله است ره توشه بهتر و با دوام‌تری را می‌طلبد و خداوند در عين آنكه آخرت و آن چه را نزد خدا است بهتر و پايدارتر از دنيا و ديگر كالاها می‌داندبهترين و پايدارترين هستی را ذات خود اعلام می‌كند.




23عده‌ای كر و لال و كورند و بدين جهت از راه باطلبرنمی‌گردند؛ منظور قرآن ، محروميت از حواس ظاهری نيست، چه بسا بسياری از آنان ازچشم و گوش سالم و قوی برخوردار باشند و قرآن آنان را كرو كور می‌داند بلكه منظورفقدان حواس و مشاعر درونی است.


24 همه ما گرفتار زندگی روزمره خود هستيم اما باز هم به دنبالاسباب و علل مادی می‌رويم در حالی كه تقوا به عنوان راه خروج از مشكلات و گشايش دركارها مطرح شده است.


25راه‌های جزيی برای شناخت واجب نامحدود است؛ زيرا هر موجودی وهر شان وجودی در حد خود آيتی از آيات الهی است «بسيط‌ الحقيقه كل الاشياء»


26 هنگامی كه برادران حضرت يوسف(ع)برای بار سوم به مصر آمده برآن حضرت وارد شدند، حضرت يوسف به آنان فرمود: آيا دانستيد هنگامی كه نادان بوديد،با يوسف و برادرش چه كرديد؟ فرزندان حضرت يعقوب با شنيدن اين سخن با تامل در جمالحضرت يوسف (ع) بدون اين كه از ديگری بپرسند و برای شناخت يوسف(ع) در غير او جستجوكنند، با دقت در جمال وی گفتند: آيا راستی تو يوسفی؟ و نگفتند، يوسف تويی بلكهگفتند: «تو يوسفی»،‌ حضرت يوسف نيز در معرفی خود نفرمود، يوسف منم بلكه فرمود: منيوسفم؛ يعنی همان كسی را كه می‌شناسيد، يوسف است و در روايتی ديگر منقول است كهبرادران، يوسف را به خود يوسف شناختند، نه به غير او.


27 علامه طباطبائی فرمود: « باطن دنیا، صلوات بر محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است.» اکثر افراد تصور می کردند که شاید فیلسوف بزرگیچون علامه طباطبایی کمتر به زیارت برود، روزی در سفر مشهد یکی از حاضرین از علامهپرسید: شما هم به حرم می روید؟علامه پاسخ داد: «آری»آن فرد پرسید: آیا شما هم مثلعامه مردم ضریح حضرت را می بوسید؟! علامه فرمود: « نه تنها ضریح، خاک و تخته در حرمرا و هر چه متعلق به اوست می بوسم. »او حتی در حل مسایل علمی و فلسفی و تفسیری، ازمعنویت ارواح معصومین علیهم السلام، استمداد می جست و گاهی برای حل مسایل تفسیریچندین ساعت، حتی یک شبانه روز به درون گرایی می پرداخت و از خدا و پیامبر و ائمهاستمداد می طلبید. علامه می گفت:« ما هر چه داریم از اهل بیتِ پیامبر صلی الله علیهو آله و سلم داریم. »هر کسی که اندک بی مهری ای نسبت به خاندان پیغمبر و مقام ولایتداشت نمی پذیرفت و با این قبیل افراد آشتی ناپذیر بود. ز اشتباهات علمی اشخاص،فراوان می گذشت و در تصحیح و نقد آنها همواره ادب علمی را حفظ می کرد، اما در مقابلافرادی که با مقام ولایت اهل بیت(ع) تا اندازه ای سر ناسازگاری داشتند نمی توانستساکت بماند و به هر نحوی که بود سخنش را می گفت.... دلباختگی، شیفتگی و علاقه وینسبت به خاندان پیغمبر تا حدی بود که کتاب و علم را در مواردی که مصیبت و مرثیه وامثال آن بود به یک سو می نهاد.. غالباً در مجالس روضه و مرثیه روزهای جمعه شرکت میکرد و گاهی با تمام وجود زار زار گریه می کرد؛ بطوریکه تمام بدنش می لرزید و ازچشمهای درشت و جذابش اشک سرازیر می شد و بی گمان بسیاری از موفقیت های که داشتمولود همین خصلت بود. آیت الله طباطبائی می فرمود:« در بازبینی و تصحیح جلد اولالمیزان، دو هزار غلط فاحش یافتم! ( مثلاً به جای «روز» نوشته بودم «شب»! ) و دربار دوم تصحیح، ششصد غلط! و حالا بهتر می فهمم «معصوم» و «عصمت» یعنی چه! »به مرحومعلامه عرض کردم:وقتی به حرم مشرف می شویم، چگونه زیارت کنیم؟ فرمودند: « مگر چیزیجز خدا مشاهده می شود؟! »علامه(ره) با نهج البلاغه و کتاب های حدیثی همان معامله رامی کرد که با قرآن معامله می کرد، یعنی آن را می بوسید و روی چشم می گذاشت. اگر درمجلسی، کتاب روایی، مانند بحارالانوار، روی زمین بود، آن را برمی داشت و می بوسید وروی طاقچه می نهاد؛ و به قفسه کتابی که کتاب حدیث در آن بود، پشت نمی کرد.علامه بهاین بیت از اشعار استادش، آیت الله اصفهانی ( که در مدح حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است) خیلی علاقمند بود:
مفتقرا! متاب رو،از در او به هیچ سو
زان کهمس وجود را فضّه او طلا کند!


28 وصله بمب اتمی، به ملت مسلمان ايران نمی‌چسبد ما نمی‌خواهيمبمب اتمی بسازيم و بر سر مردم بريزيم. آمريكايی‌ها بدانند كه اين وصله‌ها به ملتشريف و مسلمان ايران نمی‌چسبد. ما هزاران استفاده علمی از انرژی هسته‌ای خواهيمكرد. اين سرنوشت ماست و كسی حق دخالت در آن را ندارد. مگر آنها ولی مردم هستند،آنها خود حيوانات درنده‌ای بيش نيستند. همه ملت‌های دنيا حق دستيابی علمی به اينانرژی مفيد را دارند. اما اينها چون خودشان نيتشان بد است، نسبت به همه خيرخواهانعالم بدبين هستند. داشتن انرژی هسته‌ای مثل نفس كشيدن، حق ماست. كسی كه نمی‌تواندحق نفس كشيدن را از ما بگيرد. ذخائر مملكت ما اين جوانها هستند. تا اين جوان‌هایعالم و عابد را داريم، از تحريم باكی نيست.


29 هدف از قيام امام حسين(ع) انسان‌سازی جهت حيات در جامعهتوحيدی است. منشأ همه فضيلت‌ها، قرآن و اهل‌بيت است و امام حسين(ع)، مسير دفاع ازآن را در طول تاريخ ترسيم كرد. عمل منكر، جامعه آن زمان را فرا گرفته بود و هيچمعروفی در ميان نمانده بود و امام حسين(ع) با شهادتش، نفس مسيحايی خود را بر روحمرده جامعه آن روز دميد. امام حسين(ع) در مسير رسيدن به كربلا،‌ برای يارانش ازشهادت در راه خدا می‌گفت تا در طی راه، ياران مخلص و آماده شهادت را غربال كند وهمين طور هم شد. كسانی بودند كه در طی راه امام را رها كردند و چه بسا مشتاقانی كهدر اين مسير با امام همراه شدند. البته پيامی را كه امام با اين كار قصد انتقال آنرا داشتند، امروز به وضوح در جامعه خودمان می‌بينيم.جهالت و نادانی مردم آن زمان نهبه معنای فقر دانش و علم است، بلكه به معنای فقر فرهنگی و فقر نگرش صحيح سياسی است.


30 ‌ اين صحيفه سجادیه حاوی مسائل تربيت دينی جامعه است و اگر ما صحيفهسجاديه را داشته باشيم، هيچ كم نداريم.صحيفه سجاديه زبان دعاست و اين زبان را اگرخوب ياد بگيريم، برای دنيا و آخرتمان كافی است. مقررات اسلامی جنبه تكميلی دارد واگر ما خود را با آن كامل كنيم، شيطنت‌های دشمنان تأثيری بر ما نخواهد داشت.


31 برای اينكه بندگی خدا را كرده باشيم، بايد خدمات اجتماعی برایرفاه مردم انجام دهيم.


32 تعبير نهج البلاغه را سيد شريف رضى از اين جهت بر اين كتابنهاده است كه او كلمات بليغ و فصيح حضرت را انتخاب كرده است. اين كتاب قرن هاست كهدر ميان علما و بزرگان از جنبه هاى ادبى و معنوى مورد توجه بوده است. منتهىنهج البلاغه خود اقيانوسى است از مطالب و موضوعات مختلف علوم انسانى و آنچه كهانسان در دنيا و آخرت لازم دارد. مباحث فلسفى، معارف و اخلاقى و تربيتى و به طورخلاصه در نهج البلاغه درباره همه مباحث علوم انسانى عميقاً بحث شده است و در همهزمينه ها مى توان از نهج البلاغه استفاده كرد.چون سطح مطالب نهج البلاغه بالا وبلند است توده مردم معمولاً از آن محروم بوده اند و علما به خاطر آن جنبه هاى بلاغتو فصاحت و معارفى كه دارد با نهج البلاغه انسى داشته اند امّا نتوانسته اند آنچه كهدرك مى كنند به جامعه منتقل كنند و جامعه مسلمان و شيعه را به نهج البلاغه نزديككنند. خدا رحمت كند آنها كه به ترجمه هاى ساده اى پرداخته و مردم را تاحدى بانهج البلاغه آشنا كرده اند. در يك كلمه نهج البلاغه درس زندگى مادى و معنوى است. درس هاى حكومتى، درس هاى اخلاقى، پرورشى و... همه اش را در آن مى توانيافت.



33 متأسفانه براى جوان ها و روى آنها آنطور كه بايد و شايدكار نشده است. جوان ها به انس با خوبان نياز دارند، بايد افراد مهذبى با آنها انسبگيرند. آنها هم تحت تأثير واقع مى شوند. جوان ها الگو مى خواهند و متأسفانه باآنها برخوردهاى خوبى نمى شود، يعنى دنيا دنياى ديگرى شده است.سابقاً در ارتباطاتميان كوچكترها و بزرگترها ادب و احترام ديده مى شد، امّا حالا چون آن آداب و رسوم واحترامات كوچك و بزرگى در جامعه كمرنگ شده نوعاً جوانان ما از حضور با بزرگانمحرومند. بايد قدرى جوانان آداب را رعايت كنند، بزرگان ما هم بايد با تواضع و باآغوش باز و پدرانه و مشفقانه و طبيبانه با جوانان برخورد كنند حال چه فرزندانخودشان باشند و چه فرزندان ديگران، اگر محبتشان صادقانه باشد، جوانان گرايش زيادىبه آنان پيدا مى كنند.


34 بالاخره يك روز از اين جهان به سوى جهان ابدى خواهيم رفتبنابراين ما بايد ذخيره اى براى آن عالم داشته باشيم و راهش اين است كه فكر كنيم ازكجا آمده ايم و در كجا هستيم و به كجا خواهيم رفت. گذشتگان ما چگونه بوده اند، آنهاافسانه شده اند و روزى هم ما افسانه خواهيم شد. اين چه زندگى است كه انسان بدون خداو ياد خدا زندگى كند. (و لا تبع آخرتك بدنياك)؛ آخرت خود را به دنيا مفروش. دنياارزش ندارد كه ارزش هاى اخروى را فداى آن بكند (ودع القول فى ما لا تعرف)؛ آنچه رانمى دانى نگو. اين خيلى مهم است كه انسان زبانش را كنترل كند و مسائلى را كهنمى داند نگويد. (و الخطاب فى ما لم تكلف و أمسك عن طريق إذا خفت ضلالته)؛ دنبال آنراه هايى كه خطرناك است نرو. انبيا به ما دستور داده اند كه دنبال علم برويد و اگرجايى ديديد خطرناك است توقف كنيد. به لقمان گفتند: حكمت از كه آموختى؟ گفت: ازنابينايان كه تا جاى پايى نبينند پاى نگذارند. انسان در مسائلى زندگى بايد بااحتياط رفتار كند و در جايى كه علم دارد رفتار كند. (و امر بالمعروف و تكن منأهله)؛ امر به معروف كن و خودت هم اهلش باش. (و أنكر المنكر بيدك و لسانك و باين منفعله بجهدك)؛ از كسانى كه منكرات انجام مى دهند كنار بكش حتى الامكان با تمام قدرتبا منكرات مبارزه كن. (و جاهد فى اللَّه حق جهاده و لا تأخذك فى اللَّه لومة لائم)؛سرزنش سرزنش كنندگان شما را از پا درنياورد. (و خض الغمرات للحق حيث كان)؛ هر جا حقهست بر. (و تفقّه فى الدين)؛ در دين تفقّه كن، تفقه و بصيرت در دين مهم است. حالاچه معارف باشد چه احكام و اخلاق و غير آن. (و عوّد نفسك بالتصبّر على المكروه)؛عادت به صبر بر مكروهات كن. (و نعم الخفلق التصبر فى الحقّ)؛ بهترين خوى ها بردبارىدر طريق حق است. (و ألجى ء نفسك فى الأمور كلّها إلى إلهك)؛ در همه حالات به خداىخودت پناه ببر. همه و مخصوصاً نسل جوان راهى جز پناه بردن به خدا ندارند و همهمشكلاتشان رابه خداى تعالى عرضه كنند كه او قدرت بر همه چيز دارد و همه قدرت و علمو توانايى و حكمت مال خداست. (فإنّك تلجئها إلى كهف حريز و مانع عزيز)؛ همانا تونفست را به پناهگاهى محكم و نفوذناپذير سپرده اى. پناهگاه محكم خداست (و أخلص فىالمسألة لربك)؛ سؤالات و نيت خود را از خدا خالص كن (فإنّ بيده العطاء و الحرمان)؛همه چيز به دست خداست. (و أكثر الإستخاره)؛ زياد استخاره كن. يعنى زياد از خدا طلبخير كن. (و تفهّم وصيتى و لا تذهبنّ عنها صفحاً)؛ روى خود را به اين طرف و آن طرفنگردان. (فإنّ خير القول ما نفع و اعلم لا خير فى علم لاينفع)؛ بهترين سخن ها، سخنىاست كه در آن سودى باشد و بدان علمى كه نفع ندارد خير هم ندارد (و لا ينتفع بعلم لايحقّ تعلمه)؛ و از علمى كه آموختن آن شايسته نيست سودى حاصل نمى شود.


35 آقایان ما اگر نماز گزار باشیم همه کارهامون درست می شه نمازگزار نیستیم نماز خوانیم ما در عمرمان یک سجده نکردیم چرا تعارف می کنیم من که صدخروار تکبر دارم من سجده کردم سجده اوج نماز است یک ذره تکبر می گذارد بماند. خدایا به آبروی نماز گزاران عالم ما را جزو نماز گزاران قرار بده.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:14
بسم الله الرحمن الرحیم



الحمدلله رب العالمین – السلام علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها


نكات استاد امجد در باب ويژگی های قرآن :


http://i6.tinypic.com/5ycj89l.jpg (http://i6.tinypic.com/5ycj89l.jpg)

·قرآن نور است برای کسی که بخواهد ازآن استفاده کند ،
· قرآن تبیان کل شیء است یعنی قرآن دارای کلیاتی است که برای سعادت بشر کافی می باشد ( ان هذا القران یهدی للتی هی اقوم )
· اگر انسان با قرآن آشنا شود و قرآن را به عنوان شناسنامه خودش و به عنوان کلام خدا بخواند نورانی می شود و قرآن او را بالا می برد (اقرا وارق). ما از علامه طباطبائی پرسیدیم: قرآن را چگونه بخوانیم ایشان فرمودند: "قرآن کلام خدا است"، اگر انسان بداند که قرآن کلام خداست و به این اقرا و ارق توجه داشته باشد ترقی می کند و بالا می رود.
· برای فهمیدن کلام باید متکلم را شناخت.
· ما باید آنقدر قرآن بخوانیم تا بفهمیم که قرآن کلام خداست.
· قرآن کد عالم هستی یعنی شرح عالم هستی است، اگر کسی با قرآن آشنا شو با تمام اسرار هستی آشنا می شود و به قله اعلی انسانیت می رسد به عنوان مثال آقای وفایی شوشتری وقتی در نجف بودند به یک نفر نامه می نویسند که چرا فلان شب نماز شبت را نخواندی ( ریزبینانند در عالم هستی واقفند از کار هر کسی) اینها همه مربوط به نورانیت قرآن است اگر انسان با قرآن کریم انس پیدا کند به جایی می رسد که همه چیز را می داند.
· هر آنچه که سعادت بشر را تامين مي کند در قرآن وجود دارد قرآن کد و رمز عالم هستي است.
· قرآن نور است نور هم ظاهر است وهم ظاهرکننده (مظهر) . عمل به قرآن باعث نورانيت مي شود ماهم بايد با آن سنخيت داشته باشيم تا قرآن را بفهميم.
· قرآن در همه شئون خود مستقل است و وابستگی به غیر خود ندارد ، در اصل سندیت و حجیت، و در دلالت ظواهر و الفاظ احتیاج به هیج جای دیگر ندارد و در ارائه خطوط دین از قطعیات است .
· خواندن قرآن بايد ما را بالا ببرد.
· قرآ ن درس تربيت است.
· قرآن رابه عنو ان توسل به خدا بخوانيم. وقتي که يک رعيت نامه سلطان را برايش مي خواند شاه به او جايزه مي داد، ما هم وقتي که قرآن مي خوانيم ازخدا جايزه بگيريم.
· هرچه انسان بالاتر برود با نور قرآن بیشتر آشناتر می شود ولی شرطش این است که انسان طهارت داشته باشد، شرطش تشخیص کان یکون نیست چون این مطالب را همه می توانند بفهمند چه طاهر باشند و چه نباشند ولی کسانی قرآن را خوب می فهمند که طاهر باشند.
· خدا به پيغمبر می‌فرمايد: قرآن را بخوان و به وسيله قرآن مردم را تزکیه کن تا مردم قرآن را بفهمند و ما هم بايد به دنبال پيغمبر برويم و تنها هدف بايد دعوت به خدا باشد. نبايد انتظارداشت که انسان‌ها همه درفهم قرآن يکسان باشند، انسان‌ها مانند معدن‌های طلا و نقره هستند؛ هر کدام يک خاصيتی دارند.
· هرچه آدم با قرآن انس بگيرد بيشتر بالا مي رود و ظهور و بروز اخروي او نيز بيشتر مي شود .
· قرآن عقل آدم را روشن می کند.
· قرآن تنها کتابی است که اگر هزاران مرتبه بخوانی خسته نمی شوی ،
· اگر به ما می گفتند که یک کتاب در کره مریخ وجود دارد که هم نور است و هم تبیان آنوقت ما می رفتیم تا ببینیم آن کتاب چیست .
· باید سراسر قرآن را با هم نگاه کرد و نباید فقط یک تکه از آن را خواند.
· ممکن است که يک آيه به تنهايي مطلبی را به ما بفهماند وگاهي هم ممکن است چند آيه باهم مطلب را بفهماند بهر حال قرآن خودش را به ما مي فهماند.
· قرآن حجيت ذاتي دارد وقتي آيات قرآن جمع بندي شود، قرآن حجيت تام و قطعي دارد و با سنت قطعي مخالفت ندارد وقتي در سنت اختلافي پيدا شد آنگاه بايد به قرآن مراجعه نمود چون قرآن سنت قطعي است.
· دو کار وظيفه ما است : تلاوت و مطالعه ظاهر قرآن، فهم آيات و تدبر در قرآن
· تلاوت قرآن شفاست، اگر ناراحت شديد با قرآن ناراحتی خود را برطرف کنید. حتي اگر آن را نفهميديد همين که آن را بدست بگيريد خدا فرج تان را مي رساند .
· آدم هر چه بیشتر قرآن می خواند، بیشتر با آیات و اسماء آشنا می شود. اینگونه است که ظهور و بروزش نیز بیشتر می شود.
· هر چه قرآن را نگاه می کنی حتی یک ذره اشکال در آن نمی بینی ،عالم خلقت هم مانند قرآن می ماند ، یک ذره خلل در آفرینش نمی بینی ، یعنی اگر یک پرکاهی را از آفرینش برداری هیچ چیز در عالم نخواهد بود. عالم مثل تسبیح نمی ماند بلکه مثل عدد است اگر عدد شماره 5 یا عدد شماره 6 را برداری دیگر عدد نداری یا اگر عدد شماره 5 را برداری و 6 را جای آن بگذاری اعداد از بین می رود .
· قرآن جهان شمول است و دارای دو ویژگی است، یکی اینکه قرآن جهانی است و به زبان جهان سخن می گوید و یکی اینکه زبان فطرت است مانند آب که آب برای همه لازم است.
· مطالعه قرآن برای همه لازم است چون برای همه بشراست و باید زبان فطرت داشته باشد.
· قرآن برای همه ( للناس ) نازل شده است، ولی تنها متقین از آن استفاده می کنند ( للمتقین ).
· قرآن قابل فهم همگان است اما چه وقت به حقیقت آن می رسیم ؟ وقتی که قدم برداریم و حرکت کنیم که هر چه قدم برداریم روشنتر می شود .
· قرآن همیشه مصداق دارد. وقتی می گوید موسی و فرعون، نه اینکه دیگر تمام شده، یعنی اینکه ببین تو خودت موسایی یا فرعون !
· قرآن دارای دو جورمخاطب است، يکی مخاطب های عمومی و ديگری مخاطب های فرزانه و دانشمند. قرآن گاهی به صورت برهانی صحبت کرده، که دانشمندان از آن استفاده می‌کنند و گاهی به صورت تمثيل صحبت کرده که قابل فهم برای عموم می‌باشد. برهان تمانع را همه کس نمی‌فهمند، اين برهان تمانع که معرکه آرای فلاسفه است را علامه طباطبایی یک جور معنا می کند ملا صدرا یک جور معنا می کند و علامه جعفری یک جور معنا می کند. ولی کسی نمی تواند با مَثَل مخالفت کند . مثلا برهان تمانع را می توان به صورت ساده اینگونه معنا کرد که اگر دو تا خدا داشته باشیم یک خدا می گوید بچه باید سفید باشد و یک خدا می گوید بچه باید سیاه باشد ، این خدا می گوید بچه باید بلند قد باشد و آن خدا می گوید بچه باید کوتاه قد باشد پس دعوایشان می شود، اگر هم این دو خدا باهم به توافق برسند این اشکال بوجود می آید که آیا این خدا به آن خدا نیازی دارد یا خیر، پس آن یکی چه کاره است ؟ اصلا آن خدای دوم کجاست و کدام کتاب و پیامبر را فرستاده است، خیلی ساده می شود حرف زد که هم جنبه علمی داشته باشد و هم ساده باشد، مطالب علمی را می توان به زبان ساده مطرح کرد ، کدام کتاب است که این جور باشد
· انسان باید دید علمی داشته باشد تا قرآن را بفهمد
· مطالب علمی را نباید به قرآن تحمیل کرد، تحمیل کردن مطالب علمی به قرآن را تفسیر به رای گویند.
· اگرعلم صددرصد به جایی رسید، می توان از آن برای فهم قرآن کمک گرفت مطالب علمی به عنوان شواهد قرآن هستند.
· خواندن علوم پايه وپاک بودن باعث مي شودکه انسان قرآن را بهتر بفهمد.
· دانش هايي که ما داريم (مانند صرف و نحو و معاني وغيره) ما را قابل مي کند که از قرآن استفاده کنيم.
· شهود و برهان و... همه با قرآن تطبیق دارد و همه یک مطلب واحد را می گویند.
· انسان باید ذهنش را از افکار خودش و دیگران خالی کند تا بفهمد که آیه قرآن چه می گوید.
· اندیشمندان هر علمی دارای زبانی هستند، فلاسفه یک زبان دارند ، ریاضی دانان یک زبان دیگر ، هرکس زبان خودش را دارد ولی قرآن اینطور نیست ، قرآن زبان عمومی بشر است.
· قرآن کتاب علمی محض نیست، کتاب غیر علمی هم نیست، کتاب ریاضی و فقه و منطق نیست، قرآن کتاب مبدا و معاد است کتاب هدایت است.
· آنچه در قرآن مهم است تربيت و اخلاق قرآني است و پي بردن به چگونگي و کيفيت بسیاری از چیزها مهم نيست . مانند چگونگی پدید آمدن آسمان ها و یا کیفیت معاد که همه حکمای اسلام در مورد آن بحث کرده اند که قائل به معاد جسماني هستند و هر کسی کيفيت و چگونگی آن را به گونه ای دانسته و البته این قبیل مسائل به درد ما هم نمي خورد، اعتقاد به معاد است که غیر قابل انکار است.
· هر جا داستان حضرت موسی علیه السلام را که در قرآن می خوانیم تازگی دارد، خدا به مادر موسی وحی نمود که اگر می ترسی بچه ات را در دریا بینداز ، انداختن موسی در دریا یعنی توکل به خدا ، نگهدارنده وحافظ این بچه خداست، این مطالب در قرآن آمده است ولی اینکه موسی کی شیر خورده و چند ماه شیر خورده در قرآن نیامده است ، چون اینها بدرد نمی خورد ، این داستانها را چرا خدا به ما گفته است ؟ آیا می خواسته افسانه بگوید ؟ خیر هر چه که بدرد ما می خورد در قرآن آمده است و آنوقت ما می رویم سراغ مطالبی که بدرد ما نمی خورد. از قرآن باید این را آموخت که قرآن چگونه بحث می کند ، امین بودن و قوی بودن را از داستان حضرت موسی در قرآن می توان فهمید

توحید صمدی
14-04-2010, 05:15
داستان حضرت موسی علیه السلام و خضر علیه السلام قوانین الهی را نشان می دهد، نه به حضرت موسی علیه السلام خرده گرفته شده و نه به حضرت خضر علیه السلام ، و این نشان می دهد ما باید بر ظواهر اتکا کنیم .
· اگر کسي هوي و هوس داشته باشد و بخواهد نظريات خود را به قرآن تحميل کند اين شخص نمي تواند قرآن را بفهمد.
· اینکه قرآن می گوید بر دلهایشان قفل زده اند ، قفل چیست همین خصوصیات اخلاقی می باشد همین کینه ها و خود پرستیهاست.
· قرآن ذي وجوه است و اگر نمي توانيد معاني مختلف را بر آن حمل کنيد ، آن معني را که خوب و عقلاني است قبول کنيد .
· در مورد قرآن کریم گفته شده قرآن وجوه معنایي مختلفی دارد ،اما توجه داشته باشيم که متکلم خداست و محدوديت علمي ندارد و مخاطب اصيل قرآن حضرت رسول (ص) است که در فهم معاني متفاوتي که منظور متکلم بوده مشکلي ندارد و ظرفيت آن را دارد . پس اگر متکلم لفظي بگويد و هزاران معنا را قصد کند ، مخاطب هم که رسول است هزار معنا را بفهمد ، ديگر اشکالي در رابطه با ذي وجوه بودن قرآن وجود ندارد . البته بايد به اين نکته توجه داشت که قرآن ذي وجوه است اما هرگز ايهام شعري در آن وجود ندارد. و همچنین با اینکه مخاطب اصيل قرآن حضرت رسول (ص) است ، اما اين موضوع منافاتی با عربي مبين بودن (فهم همگانی) آن ندارد.
· بنا بر نظر علما الفاظ برای معانی عامه وضع شده است و معناي انتزاعي دارند ، مثلا چراغ يک معناي عام است . اول چراغ موشي بود بعد چراغ توري شد ، بعد برق آمد و ... اما هميشه چراغ يک معناي انتزاعي داشته است و بر همه اينها صدق مي کند. گاهي الفاظ مشترک است اما معاني برداشت شده از آن متفاوت است ، مثلا يک قبيله به عين، چشمه و قبيله ديگر نقره و ديگري زانو اطلاق می کردند.
· مجموع قرآن برای همه مردم قابل فهم است ولی ممکن است برخی از مسائل و مطالب آن را همه افراد متوجه نشوند.
· آیاتی درقرآن وجود داردکه به آنها آیات محکم گفته می شود مانند آیه ((لاتدرکه الابصار هو یدرک الابصار))یعنی چشم او را نمی بیند ولی او چشم را می بیند آیاتی نیز وجود دارد مانند ((علی العرش استوی )) (یعنی بر عرش ایستاده است) که آیه متشابه است با ارجاع آیه متشابه به محکم می توان نتیجه گرفت که خدا ماده نیست پس عرش هم نمی تواند مادی باشد. عقل با محکمات متشابهات را تشخیص می دهد.
· در مورد تشخیص و عقل برهانی می توانیم بگوئیم: گاهی عقل چیزی را درک می کند و گاهی نیز موضوعی را عقلی می نماید یعنی اول صغری وکبری را درست کرده و سپس عقل آن را می فهمد، از طرف دیگر عقل همه چیز را نمی فهمد لکن آنچه فهمیدن آن برای بشر لازم است عقل درک می کند و در حقیقت مایه کار ما عقل است. با عقل دنبال حضرت صادق علیه السلام می رویم. عقل مهم است معجزه مهم نیست، چون حضرت موسی علیه السلام معجزه عصا را نشان داد ولی پیروانش با شنیدن صدای گوساله به دنبال گوساله رفتند. عقل برهانی انسان را از انحرافات نگه می دارد.
· قران تحدی (به مبارزه فراخواندن) دارد، یکی از تحدی های قرآن این است که اگر قرآن از جانب کسی غیر از خدا می آمد آنوقت قرآن دارای اختلافات و تناقضات می بود و بعد باید کسی می آمد و در خصوص تناقضات قرآن کتاب می نوشت ولی الان در قرآن تناقضی وجود ندارد ، تحدی قرآن فقط به فصاحت و بلاغت آن نیست ، چون در آن زمانی که قرآن نازل شد ، مردم به صورت طبیعی شاعر بودند ، و لذا در آن زمان فصاحت و بلاغت قرآن جلوه کرد تا مردم آن زمان خاضع شوند.
· قرآن یک کلمه (لن تفعلوا) دارد که همه را به زانو در می آورد یعنی اینکه ابدا نخواهید توانست مثل قرآن را بیاورید ودانشمندان درطول قرن ها نتوا نستند که یک آیه مانند آن را بیاورند. اعجاز قرآن دراین یک کلمه است خدا نمی فرماید که ما نمی گذاریم مثل قرآن را بیاورید (یعنی صرف) بلکه می گوید شما نمی توا نید مثل قرآن را بیاورید.
· معجزه علت طبیعی می خواهد و علل طبیعی بر اساس امکان است نه امتناع ولی چیزی که ضرورت دارد در معجزه غلبه ای است که به هیچ وجه نمی شود بر آن تسلط یافت .به عبارت دیگر وقتی اراده خدا باشد همه چیز ممکن است، اعجاز خرق عادت است اما هر خرق عادتی معجزه نیست ، معجزه استناد به علت غیر مغلوب دارد ،خرق عادت اعم از معجزه و کرامت و اهانت است ، خرق عادت را می توان مغلوب کرد ولی اعجاز را نمی توان مغلوب کرد اما معجزه هم علت طبیعی میخواهد و مستند به علت غالب غیر مقهور است.
· حالا برویم فکر کنیم که از خدا بهتر چه کسی است ؟ چرا از خدا فرار می کنیم ؟ مگر می خواهیم کجا برویم ؟ "انی توفکون ، انی تسرفون " قرآن داد می زند که کجا میروید ، سیر بیکران من الله و الی الله و فی الله تمام شدنی نیست . ما مسافریم و مسافر ابدی هستیم باید توشه هایی مطابق سفرمان جمع کنیم ، ما قرآن داریم پس دستمان پر است، قرآن قرآن، علیکم بالقرآن " کتاب انزلنا الیک لتخرج الناس ..."
· عجب نیست که بعضی از علما نمی گویند الله اعلم بلکه میگویند الله یعلم ، برای اینکه الله اعلم یعنی خدا بهتر می داند ولی من هم چیزی می دانم ، از این کلمه بوی علم نمی آید ، کتابهای علمی تکرار ندارد ولی قرآن تکرار دارد ، تکرار در کتب علمی سودمند نیست ولی در قرآن تکرار سودمند است. یکی از معجزات قرآن اسلوب خاص آن است و ربطی به کلام بشر ندارد ، هر کس به این اسلوب آشنا باشد می بیند که این کلام بشر نیست .
· ادبیات مقدمه است ، همچون پلکان است از آن که بالا رفتی دیگر نیازی به آن نداری ، اگرچه 14 قرن است که روی ادبیات کار کرده اند، اما ادبیات قرآن غیر از این ادبیات است .
· بچه مسلمان نباید پی الفاظ و قرائت های مختلف و ... برود . چه کنیم که از قرآن لفظی بیش نمانده است.
· برهان اثبات مطلوب است و نقض نقیض ، اگر سلب محمول از این موضوع امکان نداشته باشد با این عقل نمی توان تفسیر متن مقدس کرد.
· محبت خدا علم است. هر چه محبت به خدا بیشتر شود، توجه به او نیز بیشتر خواهد شد. توجه بیشتر محبت بیشتری را موجب خواهد گشت. همینطور است که یکدیگر را تشدید می کنند. رابطه علم و عمل نیز همینگونه است.
· رسولان در گرفتن وحی و رساندن و عمل به آن اشتباه نمی کنند .
· وحدت وجود یعنی هر کسی هرچیزی دارد مال خداست .
· داستان های قرآن نمی خواهد خصوصیات تاریخی را بگوید بلکه به ما درس عبرت می دهد

توحید صمدی
14-04-2010, 05:15
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمه الله و انواره
نكات استاد امجد در باب قرآن و اهل بيت عليهم السلام

http://i26.tinypic.com/29lgw8j.jpg (http://i26.tinypic.com/29lgw8j.jpg)
· فهم همه قرآن از حقایق و اشارات و اسرار، برای اهل بیت علیهم السلام است.
· قرآن و عترت (علیهم السلام) دو ثقلی است که هرگز از هم جدا نمی شوند زیرا ظاهر و باطن یکدیگرند و عترت، معلم قرآن است. همانطور که کتاب بدون معلم و یا ظاهر بدون باطن معنا ندارد جدایی قرآن و عترت از هم نیز بی معناست.
· همه چيز در قرآن هست وکسی که قرآن را به نطق در مي آورد اهل بيت علیهم السلام است .
· اسرار قرآن را اهل بيت علیهم السلام مي فهمند اما ظاهر قرآن و الفاظ آن برای همه حجت است .
· معلومات خود را حمل بر قرآن نکنيد و آراء خود را به قرآن عرضه کنيد .
· هيچ کس غير از اوصياء نمي تواند قرآن را جمع کند. کلمات قرآن ذي وجوه است ، البته نه به اين معني که هر کس يک معنا از آن را بفهمد، کلمات قرآن معاني مختلفي دارد که با هم هماهنگ است و در طول هم است و فقط امام حقیقت آن را مي فهمد . اگر علامه هم در فهم قرآن موفق شد به اين دليل بود که او در روايات تدبر کرد و ازآنها طرز تفسیر را فراگرفت ، اهل بيت علیهم السلام معلم قرآن هستند و همه چيز را مي توانند به ما ياد بدهند .
· اگر اهل بيت علیهم السلام مي گويند ما علم غیب نداريم، اين بدان معنا نيست که آنها علم غيب ندارند بلکه به اين معناست که آنها علم ذاتي ندارند و علم ذاتی مختص خداست .
· چرا مي گويند قرآن ثقل اکبر است، زيرا قرآن مبدإ است، قرآن است که مي گويد برويد سراغ اهل بيت علیهم السلام.
· فرهنگ قرآن بايد محفوظ شود ، البته فرهنگ قرآن همين کاغذ وجوهر نيست و اگرلازم باشد امام خود را فداي فرهنگ قرآن مي کند ، امام وظيفه ندارد خود را نگه دارد ولي بايد فرهنگ قرآن را نگه دارد .
· پيامبر را بايد قرآن ثابت کند تا اينکه پيامبر حرفش براي ما حجت شود . اگر پيغمبر بوسيله چيز ديگر مثل معجزه ثابت شد دوباره مرجع تعبدي براي ما مي شود و اما اگر پيامبر براي ما ثابت نشد خود قرآن به تنهايي و مستقلا حجت است و پيامبر حداقل معلم و راهنمای آن است . در هر صورت حجيت قرآن مستقل است .
· از آنجایی که قرآن سنت را تائید کرده نمی توانند با هم تعارضی داشته باشند و هر دو برای ما حجت هستند، ولی ممکن است سنت غیر قطعی با قرآن تعارض داشته باشد که البته سخن قرآن حجت است و نباید سنت پذیرفته شود. بنابراین حجیت سنت غیر قطعی با عرضه کردن آن به قرآن است.
· بنابراینکه سنت، حجیت خود را از قرآن می گیرد قرآن ثقل اکبر و سنت ثقل اصغر است.
· منظور از سنت صرفا حدیث نیست بلکه هر آنچه به معصوم نسبت داده شده لفظا و معنا حجت است به شرط اینکه صحت آن مورد تائید باشد.
· قرآن و عترت اگر از هم جدا باشند بدرد نمی خورد ، قرآن می گوید حسین علیه السلام و حسین علیه السلام می گوید قرآن . ما اگر آنها را از هم جدا کنیم خیانت به قرآن و دین نموده ایم .
· این حرف را به همه اعلام کنید : ای ملت جهان از شیعه و سنی و یهودی و مسیحیت و مارکسیستها و جهان بشریت بدانید، سعادت منحصر است در پیروی از قرآن و عترت، غیر از این همه باطلند و عاطل.
· امام معصوم است که لطائف و دقائق قرآن را می فهمد و بیان حدود می نماید، این دو حتما باید در کنار هم باشند، ما چون دسترسی به معصوم نداریم کلمات آنها در احکام حجیت ظاهری دارد و می توانیم با اخبار واحدشان (غیر متواتر) احکام را جاری کنیم. اما در عقاید نمی توانیم از خبر واحد استفاده کنیم اگر روایتی در عقاید بود باید برهانی باشد . در تکوین هیچ اختلاف و اشکالی نیست ، زنبور عسل هیچ وقت گندم نمی سازد ، این خبر که فطرس معصیت کرده و امام حسین علیه السلام او را شفا داده درست نیست ، امام حسین علیه السلام شفا می دهد اما مَلَک هیچ وقت معصیت نمی کند زیرا این با قرآن نمی سازد (البته ممکن است فطرس غیر ملک بوده باشد.). عقاید ما احتیاج به قرآن دارد و حرف هیچ کس برای ما حجت نیست ، باید بدانیم که حرف علامه دهر هم غیر قول معصوم و برهان هیچ حجیتی ندارد، مگر اینکه کسی تحقیق کرده باشد و درستی آن را به یقین بداند.
· تبیین حدود و جزییات و تفاسیر احکام مربوط به سنت است .
· همانطور که قرآن میزان است ، سنت قطعی هم میزان است .
· هر چه را که بخواهیم به دین نسبت دهیم هم به قرآن و هم به سنت احتیاج داریم و کسی که حکم دینی می دهد احتیاج به علوم مختلف دارد باید درس خوانده باشد و استاد دیده باشد ، اما متاسفانه می بینیم که هر کس سلیقه خود را به جای دین گذاشته است .
· ممکن است علما با هم اختلاف داشته باشند اما دو معصوم با هم اختلاف ندارند پس در راس جامعه باید معصوم باشد در این صورت حکومت اسلامی داریم و در غیر این صورت همه افکار در جامعه باید مطرح شود ( دانشجو، طلبه، استاد و ... ) ولی در نهایت حکم به دست ولی فقیه امضا می شود، یک ولی فقیه برای ارائه حکم با کارشناسان مختلف مشورت می کند و مدرک حکم را بررسی می کند و در نهایت حکم را صادر می کند.
· اگر در خانه اهل بیت را نمی بستند مردم بیشتر از قرآن استفاده می کردند و علامه طباطبائی ها بسیار می شدند.
· تئوری را نمی شود به قرآن تحمیل کرد، تفسیر به رأی است. چیزی را اگر شهود کردیم، باید پشتوانه اش برهان باشد. برهان و قول معصوم، معتبر است.
· عده ای مانند اخباریون، می گویند هیچ چیز از قرآن نمی فهمیم. ولی قرآن برای همه آمده، نه فقط برای اهل بیت عليهم السلام. اهل بیت علیهم السلام همه آن را می فهمند.
· حرف افراد دیگر غیر از معصومین راهگشا هست ولی حجت نیست.
· خواب ومکاشفه حجیت ندارد بلکه فقط دوچیزاست که حجیت دارد: 1 - برهان است که باید مقدماتش صددرصد یقینی باشدآنگاه نتیجه اش هم یقینی است. 2 - قول معصوم است که باید حد وسط باشد درست است که قرآن نور و تبیان است ولی برای شناختن کل معارف آن چاره ای جز پناه بردن به دانش بیکران اهل بیت نداریم.
· حرف هیچکس حجیت ندارد غیر از برهان و قول معصوم یعنی غیر از عقل وا هل بیت علیهم السلام .
· گاهی پیامبر با معجزه اثبات می شود که این حجت است در غیر این صورت قرآن بدون واسطه پیامبر را حجت می کند و معصوم با واسطه پیامبر حجت می شود.
· برخی از علما قائل به تحریف قرآن شده اند که در این زمینه اشتباه کرده اند ، این اشتباهات به ما می فهماند به غیر از چهارده معصوم به دیگران به طور مطلق نمی توان اعتماد کرد ، بنابراین بحث مرید و مرادی و اینکه هر چه مراد ما گفت همان را بدون چون و چرا انجام دهیم که بعضا مشاهده می شود نادرست است. البته بحث معلم و شاگردی بسیار مفید و لازم است چراکه هم معلم و هم متعلم هر دو رشد می کنند.
· ماثور اصطلاحا به حدیث و روایت گفته می شود یعنی اثری که مانده است، به قرآن ماثور گفته نمی شود. تفسیرنقلی یعنی تفسیر قرآن به روایت است مگر اینکه تفسیر ماثور را تفسیر نقلی بگیریم که اعم از تفسیرقرآن به قرآن وتفسیرقرآن به روایت است.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:15
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره


نکاتی پيرامون دين از حضرت استاد امجد


http://i27.tinypic.com/zk32uc.jpg (http://i27.tinypic.com/zk32uc.jpg)
· فاقم وجهک للدین حنیفا یعنی اینکه دین همان دین فطرت است و فطرت انسان دین می خواهد همان طوری که انسان نیاز به آب دارد.
· دین در دو قسم است یک دین فطرت و یکی دین عیسی و موسی. دین فطرت همان دین اسلام و فطرت انسان تسلیم خدا است. فطرت قانون است اما وقتی که می گوییم دین عیسی و موسی یعنی مجموعه عقاید و وظایف و احکام عملی آن ها.
· اسلام به دو گونه معنی می شود. نخست منظور از اسلام همان دین فطرت است. "فطرت الله التی فطر الناس علیها" اینکه فطرت همه انسانها، اسلام و تسلیم است، بنابراین گفته می شود دین حضرت موسی علیه السلام، حضرت عیسی علیه السلام و دین حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، دین اسلام است. منظور دیگر از اسلام مجموع اعتقادات، احکام و اخلاقیاتی که بواسطه قرآن و سنت آمده است.
· تمام عالم را از منظر تکوین که بنگری، مسلمانند.
· قیامت لنگرگاه است، پس این عالم در حرکت است.
· عقل ابزار دین است، با عقل دین را می فهمیم. عقل چراغ است و دین راه.
· مبانی دین، عقل و نقل است. نقل معتبر و عقل مبرهن و روشن.
· عقل مبرهن، یعنی عقلی که مبانی درستی داشته باشد.
· دو راه برای رسیدن به شرع دین داریم، عقل و نقل؛ نه اینکه عقل در مقابل نقل باشد.
· اگر نقل و عقل در مقابل هم واقع شد، عقل مقدم است.
· اگر روایتی درمورد مسائل علمی مطلبی را گفت، و بعد اثبات شد که جور دیگری است، روایت صحیح نیست.
· اگر روایت صد در صد درست باشد، امکان ندارد با علم مخالفت کند.
· هیچگاه نقل صحیح با علم مخالفت نمی کند، چون از طرفی ما به عصمت ائمه قائل هستیم، و از سوی دیگر عصمت در عالم تکوین جاری است. در زنبور عسل هم عصمت است. در تکوین خطایی نیست.
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد همه چیز در کل عالم زیباست. نه اینکه خطا را می پوشاند، خطایی نیست. بلاها نسبی است، هر کاری خدا می کند حسن است، و جز حسن کاری نمی کند. در ضمن اشعری هم نیستیم که بگوییم هر کاری خدا بکند، ظلم هم بکند درست است. مکتب صحیح و درست ، مکتب اهل بیت علیهم السلام است که واقعیات را بیان می کند.
· فیلسوف می خواهد با واقعیت آشنا شود، با دین کار ندارد. متکلم با دین کار دارد، می خواهد دین را حمایت کند. فیلسوف دلیل می خواهد، دین گفته باشد یا نه. متکلمین شیعه همه فیلسوف اند، دلیل را می پذیرند.
· شیعه یعنی کسی که جز برهان و سخن معصوم هیچ مبنایی ندارد، ذهنش را خالی می کند. بین فلسفه و دین فاصله نیست. دین اسلام پایه اش بر عقل و فلسفه است. پس تفکیک معنا ندارد.
· اینکه حرفی را فرد مسلمان یا غیر مسلمان می گوید مهم نیست. ما نباید به شخص کار داشته باشیم، باید ببینیم حرف حق کدام است، همان را بپذیریم.
· اولین نشانه اسلام آنست که هر چیزی را برای خودمان می خواهیم، برای دیگران هم بخواهیم.
· سید بحر العلوم نیمه شب سراغ صاحب مفتاح فرستاد و از او پرسید: « چرا همسایه ات گرسنه است و تو به او نمی رسی؟» صاحب مفتاح می گوید: «خبر نداشتم.» سید بحر العلوم می فرماید: « اگر خبر داشتی و به او نمی رسیدی که یهودی بودی!»
· اسلام واقعی را باید از حضرت علی(علیه السلام) یاد گرفت. ایشان می فرماید: « اگر خلخال از پای زن یهودی در آوردند، حق دارید بمیرید.»
· اسلام دین جامعی است که هم دنیا و هم آخرت را در نظر گرفته است.
· پای ماده که در میان باشد حرکت است. ماده که نباشد حرکت هم نیست. این دنیا مجرد می سازد، لیکن انسان فوق تجرد است.
· هرکاری در این دنیا انجام دهیم در آن دنیا درو می کنیم. در آخرت دیگر جایی برای عمل نیست. برای همین در آنجا انسان از نظر علمی بالا می رود نه از نظر عملی.
· اصول متعارفه یعنی بحث کردیم و روشن شده است. اصول موضوعه یعنی فعلاً قبول کن، بعداً بحث می کنیم.
· ملاک شیعه و سنی اجتهاد است، کسی که بحث می کند و اهل اجتهاد است، شیعه است.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:16
نکاتی پيرامون آيات و سوره های قرآن از استاد امجد
· در خصوص بسم الله الرحمن الرحیم می شود تا ابد حرف زد ولی به طور مختصر می توان گفت که بسم الله الرحمن الرحیم از سه کلمه الله الرحمن و الرحیم تشکیل شده است و تمام ازل و ابد در دو کلمه رحمن و رحیم آمده است.
· تفسیر من به صورت اختصار است، مثلا:
در مورد سوره حمد اینکه کمال از برای خدا است و ما هم عاشق خدا هستیم، خواندن سوره حمد با بیست ختم قرآن مساوی است همه قرآن در سوره حمد است.
در مورد سوره والعصر: همه عاطل و باطل هستند مگر کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و حق پرستند.
در مورد سوره توحید: شناسنامه خدا است، خدا یکی است و شریک و مثل و مانند ندارد .
در مورد سوره قدر : شناسنامه حضرت ولی عصر علیه السلام است در این سوره آمده است که در هر سال شبی بنام شب قدر هست زیرا فعل مضارع (تنزّل) دلالت بر دوام دارد و ملائکه بر انسان کامل نازل می شوند و امروز انسان کامل حضرت بقیه الله (ارواحنا له الفدا) است.
سوره ناس : چون ما گرفتار عوامل مرئی و نامرئی هستیم و جاذبه ها و کشش هایی ما را پایین می برد باید از این عوامل به خدا پناه ببریم .
سوره فلق: خدا روشنگر است و ما نیز باید روشنگر جامعه باشیم .
سوره کافرون: ما خدمتگزار هر که به سمت خدا می آید هستیم اما هرکه نمی خواهد بیاید رهایش می کنیم.
سوره غافر راجع به مجادلین و سرکوبی آنهاست. می گوید مراقب باش قدرت هایی که دشمنان پیدا می کنند، فریبت ندهد، بلکه باید تکیه ات به خدا باشد.
· متاسفانه دانشمندان ما افقی فکر می کنند این همه آیات را می بینند ولی آن را نمی فهمند. دانشمندان ژنتیک ما باید از همه خدا شناس تر باشند یا دانشمندی که پشت تلسکوپ می نشیند واین همه کهکشان را می بیند باید پی به عظمت خدا ببرد . کسانی که خدا را نمی‌بینند کورند.
· اول و آخر قرآن زچه ب آمد و سین یعنی دو جهان رهبر تو قرآن بس (از بای بسم الله تا سین الناس)
· همه حروف مقطعه اگر با هم آورده شود جمله (( صراط علی حق نمسکه)) حاصل می شود.
· هر آنچه که عنصري و مادي است جزء آسمان دنيا است و از پس پرده آسمان دنيا شش آسمان معنوي است .
· آفرينش آسمان ها و زمين در شش روز است ، توجه داشته باشيد که روز و شب بر اثر حرکت وضعي زمين است و در آن زمان اصلا زميني نبوده که ما شش روز به حساب همين روزهاي کنوني داشته باشيم، پس خلقت زمين و آسمان و ما بين آن را در شش مرحله وجود داشته است .
· اينکه مي گويند زمين قطعه اي از خورشيد بوده و از آن جدا شده و سال ها سرد شده و در آن دحو الارض رخ داده و ... ريزه کاري هايي است که قرآن در مورد آن صحبت نکرده و به ما هم ربطي ندارد زيرا قرآن کتاب تربيت است. نگاه کردن به ريزه کاري هاي طبيعت و ادبيات و علم و ... خيلي خوب است و براي ديدن عظمت الهي است ، ولي بايد بدانيم بيان چيزهاي غير ضروري بالاخص از سوي مبلغان دین مایه تاسف است و خدا هم نمي خواهد اين ريزه کاري ها را بگويد و اصل مطلب را که در مسير هدايت است بازگو مي کند .
· نهایت توحید و توحید ناب را می توان در آیه نخست سوره حدید یافت. در بسیاری از جاهای قرآن اینطور آمده که "سبح لله ما فی السموات و ما فی الأرض" حال آنکه در آنجا اینگونه آمده که "سبح لله ما فی السموات و الأرض" که این بیان نهایت توحید است که فنا صورت گرفته است. روایت است از حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) که : « فهم این آیات به همراه آیات سوره توحید مخصوص علمای آخرالزمان است.»
· "بسم الله الرحمن الرحیم" سوره حمد جامع تمامی حرفهاست.
· در داستان حضرت یونس گناهی از آن جناب سر نزد، بلکه ایشان کار فوق برنامه ای را انجام نداد. کسی به حرفهایش گوش نمی داد این بود که از شهر بیرون رفت، در صورتیکه می بایست صبر می کرد. در واقع بیرون رفتنش بدون امر بود. این مسئله ولایت کبری می خواهد، همانطور که امیر المؤمنین علیه السلام بدون امر شمشیر نمی کشد. اصلا هیچ کاری را بدون امر انجام نمی دهد. یک جا هم باید دست روی دست بگذارد، در این جا هم مطابق امر و نهی عمل می کند.
· حضرت امیر علیه السلام می فرماید : از قرآن کریم یک کلمه را انتخاب کردم " و من یتوکل علی الله فهو حسبه "
· با تعمق در آیات و هماهنگی محتوای کلی آن ها می توان در مورد منظور کلی آیه ای به نتایج و برداشت های مشخصی رسید. موارد زیر به عنوان نمونه اشاره شده است:
1 - درآيه 61 سوره آل عمران ( آيه مباهله ):فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمُ‏ْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتهَِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلىَ الْكَذِبِينَ
منظور از نسائنا و ابنائنا: نساء حضرت زهرا (س) بوده و منظور از ابنائنا حضرت امام حسن(ع) و امام حسين (ع) بوده است .
2 - در آيه 33 سوره احزاب ( آيه تطهير ) :وَ قَرْنَ فىِ بُيُوتِكُنَّ وَ لَا تَبرََّجْنَ تَبرَُّجَ الْجَهِلِيَّةِ الْأُولىَ‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلَوةَ وَ ءَاتِينَ الزَّكَوةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكمُ‏ْ تَطْهِيرًا
برخي ميگويند این آیه با توجه به آيات قبلی آن درباره زنان حضرت رسول است . وليکن با توجه به دو ضمير مذکر موجود در اين آيه نمي تواند منظور زنان حضرت رسول باشد زيرا 20 ضمير موجود در آيات قبل همگي مونث بودند و اين دو ضمير مذکر است .پس سياق آيات اجازه اين برداشت را نمي دهد ، همانطور که شان نزول آن نيز اين اجازه را نمي دهد. در غير اين صورت بايد دو ضمير موجود در آيه به صورت انتن و يطهرکن مي آمد.
3 - در آيه 40 سوره توبه : إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانىِ‏َ اثْنَينْ‏ِ إِذْ هُمَا فىِ الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَحِبِهِ لَا تحَْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلىَ‏ وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِىَ الْعُلْيَا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ(40)
پنج ضمير معلوم المرجع در آيه وجود دارد که به حضرت رسول صلی الله علیه و اله بر مي گردد ولي دو ضمير مشکوک المرجع دارد ( عليه و ايده ) که برخي آن را به شخص همراه حضرت که در غار بوده باز مي گردانند که آن شخص ابوبکر بوده است ، اما با توجه به سياق آيات و پيوستگي اين دو ضمير به ضماير قبلي ، اين دو ضمير نيز به حضرت رسول ( ص) بر مي گردد .
4 - در آيه 74 سوره انعام : وَ إِذْ قَالَ إِبْرَهِيمُ لِأَبِيهِ ءَازَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْنَامًا ءَالِهَةً إِنىّ‏ِ أَرَئكَ وَ قَوْمَكَ فىِ ضَلَلٍ مُبِينٍ(74)
منظور از اب ابراهيم ، پدر واقعي حضرت ابراهيم علیه السلام نبوده است ، زيرا : اولا ، در عربي منظور از اب به غير پدر هم اطلاق مي شود مانند عمو يا جد و ... . ثانيا ، براي مومن سزاوار نيست که طلب آمرزش براي مشرک داشته باشد ، در حالي که حضرت ابراهيم در اواخر عمر براي والدين خود طلب آمرزش مي نمايد پس پدر و مادر حضرت شايسته آمرزش هستند. ثالثا ، طلب آمرزش ابراهيم براي اب خود فقط به دليل وعده اي بود که به او داده بود و پس از احراز شرک اب ابراهيم علیه السلام ، حضرت ابراهيم علیه السلام از او تبري جست .
5 - در آيه 22 سوره انبياء( برهان تمانع):لَوْ كاَنَ فِيهِمَا ءَالهَِةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَنَ اللَّهِ رَبّ‏ِ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ(22)
منظور این است که اگر دو خدا وجود مي داشت ، اين دو با هم ناسازگار مي بودند . مثلا يکي مي گفت بچه دختر با شد و ديگري مي گفت پسر با شد ، يا يکي مي گفت شب باشد و ديگري مي گفت روز با شد . در اين باره امير المومنين علیه السلام فرموده اند: اگر خداي ديگري مي بود بايد او نيز خلقي و ديني داشت و رسولي مي فرستاد ، اما هيچ رسولي را نديده ايم که بيايد و بگويد از جانب خداي ديگري آمده است .

توحید صمدی
14-04-2010, 05:16
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره
نکاتی پيرامون تفسير ، تفاسير و علماء از حضرت استاد امجد
· الميزان و ما ادراک الميزان، همين الميزان براي شما بس است اگر هيچ کتاب ديني را نخوانيد و فقط الميزان را بخوانيد براي شما کفايت مي کند هيچ کتابي قابل مقايسه با الميزان نيست من خودم ا گر قدر مي دانستم همه کارهايم را تعطيل مي کردم و الميزان مي خواندم و بحث می کردم.
· تفسير قرآن را در دو حالت داريم :اول- ظاهر قرآن که براي تفسير به آن احتياج به علم، برهان عقلي و قول معصوم داريم . دوم – تفسير باطن قرآن که براي آن احتياج به عرفان قلبي، علم حضوري و سنت معصومين داريم.
· ولیّ (مطلق الهی) و ولیّ فقیه دو چیز متفاوت اند ، ولیّ اگر به چیزی حکم کند بی برو و برگرد آن حکم درست است ، مثلا اگر گفت این طلاست قطعا و یقینا طلاست .اما ولیّ فقیه مسئله را بررسی نموده و با کارشناسان مختلف مشورت نموده و در نهایت حکم می دهد زیرا نظر کارشناس مقدم است، اما ولیّ الهی احتیاج به کارشناس ندارد و به هر چه حکم بدهد همان درست است.
· ممکن است انسان هزار انا انزلنا را در یک ساعت بخواند ، طی زمان برای ما قابل لمس نیست اما می دانیم که می توان از زمان کم استفاده بسیار کرد ، علامه فقط در 20 سال المیزان را نوشته که 1000 سال ارزش دارد .
· احدی در معارف مانند علی علیه السلام سخن نگفته اما تا رسول خدا صلی الله علیه و اله بود علی علیه السلام سخن نگفت یعنی شرط ادب را در مقابل استاد رعایت نمود.
· در خصوص علوم قرآن هزاران کتاب وجود دارد و چون مطالب زیاد و وقت کم است انسان باید به جوهر علوم اکتفا کند.
· شهید مطهری می گوید تفسیر المیزان با فکر نوشته نشده، بلکه الهامات است، و همه مشکلات من با المیزان حل می شود.
· فقیه اصطلاحی نمی تواند تفسیر بنویسد، بلکه باید با فلسفه و کلام آشنا باشد.
· کتاب تسنیم تفسیر آیت الله جوادی آملی است و هم شرح المیزان است.
· برهان ، نور الثقلین ، صافی، اصفی، تفسیر روایی هستند ، تفسیر روایی عمدتا بیان تاویلات و تطبیق های قرآن است.
· در تفسیر مجمع البیان به بیان اقوال مختلف به ویژه در ارتباط با مباحث ادبی قرآن پرداخته است.
· تفسیرآقا نور تفسیری عقلی است.
· تفسیر بسیار ارزشمند تسنیم علاوه بر مزایای فراوانی که دارد شرحی بر المیزان هم هست .
· تفسیر المیزان تفسیر بسیار جامع و بی نظیر است.
· مثنوی اگر بصورت نثر در بیاید، بهترین کتاب تدریس فلسفی، کلامی، عرفانی و اخلاقی است.
· بحث های بسیار مفیدی در مورد قرآن در کتاب ((قرآن در قرآن)) حضرت آیه الله جوادی مطرح شده است خواندن این کتاب بسیار می تواند برای دانشجویان سودمند باشد علیکم بال((قرآن در قرآن)).
· هر چه بخواهید در نیش قلم های المیزان پیدا می شود . آقای مطهری فرمود : تا 200 سال دیگرنمی دانند علامه کیست ، این را به خاطر برخی که باور نمی کنند فرموده وگرنه می فرمود تا 1000 سال دیگر. اگر قرنها بگذرد چون علامه طباطبائی پیدا نمی شود.
· علما نمی گفتند درس داریم، می گفتند بحث داریم. نمی گفتند اشکال دارد، می گفتند سهو القلم است، قلم اشتباه کرده. بحث و نقد ارزش دارد، توهین هیچ ارزشی ندارد. ادب خیلی مهم است. آیت الله جوادی آملی در ادب خیلی موفق هستند و آن را از استادان خود، چون علامه طباطبایی آموخته اند.
· به علامه طباطبایی بسیار توهین کردند، ایشان یک کلمه به کسی چیزی نگفت.یک نفر بر علیه المیزان کتابی نوشته بود، برای آمرزش او دعا کردند، و گفتند :" المیزان اشکال دارد، ولی نه اینقدر" این ها مظهر رحمت اند.
· علامه حلی برای فتوا در طهارت چاه، برای اینکه هوی و هوس او در رای او تاثیر نکند چاه منزل خودش را بست.
· خدايا بخل و حسد و کينه و تمام اين نجاسات اخلاقی را از ما بگير و ما را طاهر و مطهر گردان تا قرآن را بهتر بفهميم .

توحید صمدی
14-04-2010, 05:16
به نام خدا
مصاحبه با حاج آقا امجد در مورد آيت الله بهجت(حفظهما الله)1

http://img.tebyan.net/big/1386/08/5622711120459237126462284956165387.jpg (http://img.tebyan.net/big/1386/08/5622711120459237126462284956165387.jpg)


- اگر ممكن است با توجّه به وقت كمى كه در اختيار ما گذاشتيد، نكاتى چند در رابطه با بُعد اخلاقى معنوى حضرت آيت الله بهجت بفرماييد.


- آيت الله العظمى بهجت از مفاخر عصر ما هستند كسانى كه كمابيش با ايشان آشنا هستند مي دانند كه ايشان در يك اوج اعلا در علم و معنوّيت قرار دارند. بنده معتقدم كه آقاى بهجت در علم و معنوّيت نظير ندارد. به تعبير ديگر، ايشان فرشته روى زمين هستند، بايد از بركات وجود ايشان استفاده كرد. ايشان در طفوليت هم معنوّيت را احساس مي‌كرده است،...
و از جوانى اهل سير و سلوك بوده‌اند. يكى از دوستان ايشان كه با هم درس آقاى قاضى مي‌رفتند، مي‌گفت: «يك روز آقاى قاضى به موقع سر درس حاضر نمي‌شود، آقاى بهجت مي‌گويد: ايشان حالشان خوب نيست، و يكايك حالات او را از خانه تا به درس بيان مي‌كند. وقتى آقاى قاضى وارد محل درس مي‌شوند، طرف آقاى بهجت مي‌روند و مي‌فرمايند: «امروز شيرين كارى كردى!»; لذا بايد از ايشان استفاده كرد و فقط در جوار ايشان بودن كفايت نمي‌كند. حضرت آيت الله بهاء الدينى(قدس سره) مي‌فرمودند: به آقاى بهجت گفتم: «شما بيرون بيا» يعنى بروز كن، شما براى حوزه خوب هستى ايشان در جواب گفته بود: «من معذورم.» و اساساً هر كس بيشتر موحّد باشد اخلاقش هم بهتر خواهد بود، و گرامي‌ترين افراد نزد خداوند با تقواترين آنان مي‌باشد; كه: (وَ اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقيكُمْ) و آقاى بهجت اين گونه است و به قول علاّمه طباطبائى(قدس سره) ايشان عبد صالح هستند. به طلاّب و ارادتمندان آقا توصيه مي‌كنم ايشان را اذّيت نكنند فقط از دور تماشا كنند و از ايشان تقاضاى دعا كنند يك كلام ايشان دارد و آن اينكه معصيت نكنيد آن را گوش كنند درس اوّل تا آخر همين است.


- علميّت آيت الله بهجت را در چه پايه اى ارزيابى مي‌كنيد؟


- ايشان در علميّت نيز در افق اعلى است، فقيهى است بسيار بزرگ، و معتقدم كه بايد مجتهدين در درس ايشان شركت كنند تا نكته بگیرند و حق این است كه درس خارج را باید امثال این بزرگان بگویند و به عقیده بنده ایشان در علم نیز نظیر ندارد.


- از لحاظ بُعد سیاسى ایشان چگونه هستند؟


- این گونه بزرگان اهل كیاستند و «اَلْمُؤْمِنُ یَنْظُرُ بِنُورِاللّهِ» و به روح سیاست آشنا هستند و اگر به این عوالم توجّه كنند از همه بیشتر می‌فهمند.


- اگر خاطرهاى از ایشان به یاد دارید بفرمایید.


- در اوایل ارتباط با آیتالله بهجت، مشكلات عدیدهاى داشتم. با ایشان در میان گذاشتم، فرمودند: «معوذَتَیْنِ» بخوانید. به دستور ایشان مشغول شدم، تا رسیدن به منزل دیدم مشكلاتم برطرف شده است.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:18
بسم الله

و چند نكته ي ديگر:


http://www.blogfa.com/photo/o/ostadamjad.jpg (http://www.blogfa.com/photo/o/ostadamjad.jpg)

1- بهشت هدف شما نیست جایگاه شماست آخرت کلیدش خود آدم می باشد کسی که به مردم می پرد درنده است این سگ است گرگ است این جایش بهشت نیست آنجا پرده را می کشند می گویند این گرگ است اینجا جای درست شدن می باشد به عنایت می باشد به جدیت نیست تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ما باید یک تلاشی بکنیم مذبوحانه و یک اندیشه گزاف بقیه اش دیگر دست خداست.کلید بهشت اعتقاد به توحید ، اخلاق ، عمل صالح و دوست داشتن اهل بیت من می باشد بهشت را هرگز با متاع دنیا نمی توان خرید و بازار بهشت فروشی هرگز در صومعه ، کنیسه و دیر و بدست راهبان و کشیشان و آخوندهای مسیحی و یهودی نمی باشد بلکه بهشت در کنار انسان و در جان او می باشد آقایون اگر کسی گناهی دارد حق ندارد گناهش را پیش کسی بازگو نماید غیر از خاری چیزی نیست من خدایا گنهکارم استغفرالله تمام شد کسی برود و گناه خودش را پیش کسی بگوید این خودش یک گناه دیگری است اقرار به گناه واعتراف به گناه پیش خدای تعالی ارزش دارد مرشد و غیر مرشد ندارد اسلام یعنی اصلا چنین اجازه ای نمی دهد مرشد کیه مرشد اهل بیت عصمت و طهارت می باشند بقیه ول معطلند تنها دستگیر انسان ولی عصر(عج) می باشد و بس این طرف و آن طرف نرو خبری نیست آن را که خبری شد خبری باز نیامد در اسلام آن که دلبستگی سراسری دارند فقط همین چهارده معصوم هستند و دیگر هیچ ، تجربیات تلخی از این جوانان دارم اینجا الان در همین تهران یک افراد کالی هستند که خودشان را مرشد کردند کال هستند و تیر را هم به تاریکی می فرستند یک افرادی هم هستند که شیادند این جوان هم پاک و پاکیزه گول این افراد کال و شیاد را می خورند آقا یک دستور را عمل کنیم کار تمام است یک دستور بیشتر نداریم خلاف نکنیم بهترین معلم ما اینست .





2- لا اله الا الله بالاتر از بهشت می باشد ولی از این احادیثی که ما می خوانیم از صلوات بهتر چیزی نیست حب اهل بیت یعنی لا اله الا الله .



3- من نمی دانم پای منبر بنده همه جور آدمی می آیند علما هستند دانشمندان هستند لطف می کنند محبت می کنند سنی هست شیعه هست دنیا بداند شیعه بداند سنی بداند مارکسیست ها بدانند یهودی ها و نصاری بدانند نجاتی نیست مگر پناه به قرآن و اهل بیت و دیگر راه نجاتی برای بشریت نیست .حالا ممکن است برادران اهل سنت بیایند بگویند بیاییم مثل شما شویم؟ نه آقا جان مثل ما نشوید ما شیعه نیستیم ما محبیم شما هم محبید ما سنی غیر محب نداریم اگر غیر محب باشد اصلا کافر است کسی که محب علی نیست کافر است اهل سنت همه اهل محبتند در مصر در مورد محبت امیرالمومنین غوغا می کنند اهل سنت که دشمنان اهل بیت نیستند ما همه محب اهل بیت هستیم ولی باید برگردیم به مکتب اهل بیت ، اهل بیت عصمت و طهارت سعادت بخش جامعه هستند کسانی می توانند به جامعه سعادت بخشند که حقیقت قرآن هستند و آنها خلیفة الله هستند بر روی زمین و امروز در پس پرده عالم کی این عالم را ادره می کند ؟ فرمانروای کل عالم امام زمان (عج) است که معلم قرآن می باشند.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:18
یت الله محمود امجد:


اگر مي شد خيلي از مجالس مذهبي را در اين شهر تعطيل مي كردم



http://i29.tinypic.com/30agdpf.jpg (http://i29.tinypic.com/30agdpf.jpg)


1- کلید عالم بدست حضرت زهراست همه مشکلات بدست حضرت زهرا حل می شوند تجربه شده هرکس 530 مرتبه بگوید «الهم صل علي فاطمه و ابيها و بعلها و بني ها بعدد ما احاط به علمك» حاجت می گیرد یک یا زهرا بگوید حاجت می گیرد بی برو برگرد هم ندارد ولی باید با توجه باشد ببین آقا ما شماره تلفن را به شما دادیم بالاخره آنقدر می گیریم تا بگیرد این ارتباطات اینجوریه دل ما باید متصل شود دل ما متصل شود حاجت گرفتیم ما هم حاجت فراوان داریم بزرگترین حاجت ما هم معرفت می باشد بهترین حاجت ما فرج آقا امام زمان می باشد برای جامعه مون و برای خودمون معرفت می باشد که خدا عنایت کند ما به این خاندان معرفت پیدا کنیم تمام این درس ها و بحث ها اگر نتیجه اش شناخت و معرفت انسان باشد ارزش دارد نه اینکه انسان را در حد یک موجود بشناسند انسان را بشناسد بعنوان حی خداخواه ، انسان یعنی حیوان خداخواه البته حیوان هم تعبیر خوبی نیست بقیه هم در هر مرحله علمی هم باشند و هرکجا بروند انسان نیستند و فردا که قرار باشد از این عالم برویم همه پشیمان خواهند بود مگر کسانی که رویشان به خداست و با خدا ارتباط دارند.

اگر ای حبیبه کبریا نظری به جانب ما کنی
به یکی نظر به ره وفا همه دردها تو دوا کنی
به ولای تو دل من حریص به چه حاجتی به که ازدقی
من بی نوا به تو ملتمس که حوائجم تو روا کنی
تو صدف ز بحر ولایتی تو شجر ز اصل ولایتی
که شود ز راه عنایتی دلم از مهم تو رها کنی
همه دردمند توایم و بس همه مستمند توایم و بس
به امید اینکه به ما مدد تو ز راه جود و سخا کنی
همه دوستان به تو متُجی همه شیعیان به تو مقتدی
تو به روی شیعه و متقی درمرحمت همه واکنی
تو سبب به خلقت سرمدی تو یگانه دختر احمدی
تو که جسم و جان محمدی تو شفاعت ما به وفا کنی
به تو فاطمه شده ازآن نظر که نجات ما زتو شد سبب
همه شیعه را ز عزابرفت تو رهابه روز جزا کنی
گر اوات حق زتو شد عیان ز طفیل تو شده خلق کان
اثر قدر زتو در جهان تو که امر و نهی قضا کنی
نرسد کسی به جلال تو بلغ العلا بکمال تو
دل آنکه بسته به آن تو ، تو رهابها زبلا کنی


فاطمه زهرا ام ابیهاست مادر عالم می باشد حالا شاید من بگویم من که آلوده ام چطور فاطمه مادر من می باشد؟چطور به او بگویم مادر؟اگر آدم آلوده باشد به مادرش نمی گوید مادر؟ مادر یعنی ام و ام هم یعنی پناه و فاطمه پناهگاه عالم می باشد ، امام باقر(ع) می فرمایند ما امامان در گرفتاریها به مادرمون فاطمه زهرا(س) متوسل می شویم. پیغمبر خدا ، عقل کل ، صادر نخستین ، نیر اعظم و خاتم انبیاء ضعف و ناتوانی در وجودش پیدا گردیده آمده و به فاطمه زهرا(س) پناه آورده است پیغمبر پناه آورده است به فاطمه زهرا(س) ، متاسفانه مقام حضرت زهرا را نمی دانیم .

2- یک لحظه یک سلام و یک خدمت ممکن است شما را به عرش اعلا برساند یک خدمت از هزار سال عبادت بالاتر است در مشهد امام رضا زوار زیاد دارد اما امام دنبال خدمتگزار می گردد به دوستان اهل بیت خدمت کنید .یک آقانوری بوده در محل یهودیها در تهران و آقا که رد می شد یکی یهودی به ایشان سلام می کرده است آقا نور هم کسی بود که همه افتخار می کردند که ایشان یک شب مهمانشان باشد یک روز دیدند آقا دارد می رود محله یهودیها و خانه آن یهودی ، حالا کسی که مردم خاک کفشش را سرمه چشمشان می ساختند چرا خانه یهودی می رود؟ می رود و یهودی برمی گردد و می گوید آقا سلام آقا عقیده شما چیه؟ می گوید ما عقیدمون اینه که خدا یکی است و محمد هم خاتم پیغمبران است و تمام عقایدش را می گوید این مال ماست و یهودی می گوید پس از این به بعد مال ماهم هست و می میرد یک سلام به آقا نور به چه جاها می رساند رفتن به مکه و کربلا هنر نیست هنر اینست که انسان با ائمه ارتباط برقرار کند خدمت کند اینها دنبال نوکر و خدمتگزار می گردند الان امام زمان دنبال نوکر می گردد. اینها وظیفه و شعور می خواهند یک کبوتر بازی هست که یک وقت من باید بروم دستبوسی ایشان ، یک کبوتربازی در مشهد یک وقتی توبه کرده بود یک آقایی صحبت می کرد و می گفت که بیا برویم ببینیم این کیه؟ رفتم دیدم یک تپه می باشد که ارزن در آنجا ریخته است و کبوترهای فراوانی که پرهایشان را قرمز کرده بود که موقع پرواز آسمان را قرمز می کردند در این موقع یک کبوتر بازی آمد کبوترجلدی بخره گفت این کبوتر چند؟ برگشت گفت این صد هزار تومان می ارزد ولی من نمی فروشم گفت این کبوتر جلد می باشد و برمی گردد بالاخره کبوتربازه و می فهمد برگشت گفت ایراد ندارد صدهزار تومان را پانزده هزار تومان داد به این آقا ، بعد از دوسال کبوتر برگشت می گوید تعجب کردم و با خود گفتم این که کبوتر من است ولی چطور شده از دست آن کبوتر باز فرار کرده است؟ می گوید امتحانش کردم در هر لانه ای را باز کردم اینها نرفتند در لانه خودشان را که باز کردم رفتند داخل لانه خودشان ، می گوید اینقدر خوشحال شدم و گرفتم این کبوترها را ناز کردم و گفتم ای خدا کبوتر من را که دو سال است ندیده بودم الان با دیدنش خوشحال می شوم پنجاه سال است گناه کردم( دائم الخمر بوده این کبوترباز) حالا ما پنجاه سال عوضی رفتیم اگر برگردیم تو چقدر خوشحال می شوی می گوید توبه کردم و رفتم همه ظرف شراب ها را شکستم حسینیه درست کردم خدا کند ما هم برگردیم. می دانید اگر جوان قطره اشکش جاری شود خدا حیا می کند و دعایش را مستجاب می کند خدا اینقدر شما ها را دوست دارد امام حسین (ع) هم شماها را دوست دارد امام حسین هم مال و منال و خواهر و برادر و اهل بیت اش را فدا کرده تا من و تو هدایت شویم .

3- اسلام برای ظواهر نیامده است برای حقیقت آمده است اسلام آمده برای ساختن انسان ، شعار خوب است ولی شعار برای شعور است شعار ، دعای کمیل و دعای ندبه فراوان است ولی معرفت کم می باشد تقوی کم می باشد حرف تقوی فراوان است اما عمل به تقوی کم می باشد .

4- مرحوم آقای ارباب در اصفهان رفته بود پیش آقاسید جمال گلپایگانی که یکی از علما و فقها و عرفا بود که همه علما قبولش دارند گفته بود خدایا به تو می سپارم خدادار باشیم و من يتقي الله يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لا يحتسب و من يتوكل على الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره قد جعل الله لكل شيء قدرا یعنی چه ؟ یعنی اینکه اگر از او گشتی همه چیز از تو گشت خدایا دلهای ما را از این کدورت ها پاک گردان.

5- همه دین یک کلمه بیشتر نیست خودبین مباش آیت الله قاضی استاد علامه طباطبایی یک کلمه گفته خودبین مباش و خدا جو باش سه ساعت سرش را پایین انداخته ما متاسفانه اهل حرفیم می خواهیم حرف بزنیم والا در خانه اگر کس هست یک حرف بس است گفتم الف گفت دیگر گفتم هیچ خدا به همه ما توفیق بندگی بدهد.

یا علی بده جامی زان شراب روحانی تا دمی بیاسایم زین حجاب ظلمانی
یا علی مدد مولا یا علی مدد مولا لا اله الا الله
خانه دل ما را از کرم عمارت کن پيش از آن که اين خانه رو نهد به ويراني ما
یا علی مدد مولا یا علی مدد مولا لا اله الا الله
ماسيه گليمان را جز بلا نمي شايد بر دل بلاکش نِه، هر بلا که بتواني

6- خدا می گوید چیزی در نزد من محبوبتر و عزیزتر از واجبات نیست کجا می روید سیرو سلوک ؟ سیرو سلوک واجبات و محرماته ، مرد مرد باشد واجباتش را انجام دهد و محرماتش را ترک کند به همه جا می رسد .

7- من خودم در زمان امام راحل مسئولیت هایی داشتم خودم خودم را عزل کردم دیدم عرضه نداشتم کشیدم کنار .


8- پیامبر نیامده است ما دولا راست شویم آمده است ما را ببرد آنجایی که خودش می باشد آنجایی که جبرئیل پر می اندازد جبرئیل رئیس ملائک آنجا نمی تواند برود .


9 - شب گر رخ مهتاب نبيند سخت است / لب‏تشنه اگر آب نبيند سخت است / ما نوكر و ارباب تويي مهدي جان / نوكر رخ ارباب نبيند سخت است

10 - شیعه ی مرتضی علی عمر هدر نمی کند /از لحظات فرصتش ساده گذر نمی کند

11- یا علی یاعلی مالک ملک دلی ... نام زیبای تو شد رافع هر مشکلی/یا علی یا مولا ای نگار زهرا ... یا حیدر یا حیدر یا مرتضی / ای به خاتم نگین قبله ی اهل یقین ... ذکر هر مومن بود یا امیرالمومنین / یا علی یا مولا ای نگار زهرا ... یا حیدر یا حیدر یا مرتضی

12- پوز بند نفس فقط عشق است.قرآن عشق نامه است.

13- کسی که تقوا و خداترسی و علم دین ندارد همان بهتر که ابزار علم دنیا و چوب و چماق پیشرفته هم نداشته باشد.

14- در ماه مبارک رمضان از "خدایی" استعفا بدهیم ما همه بهشتي ايم چون روز عيد فطر روزه نمي گيريم و با خدا عناد نداريم.

15- غرق نعمتیم...الحمدلله...حالیمون نیست...اسغفرلله...صلوات

16- هرچی می خوای از خدا فقط بگو : اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم!!

17- هُو بَس، ... ما بقی هَوَس، ... و انقَطَعَ النَفَس

18- ظهور نزدیکه.خیلی نزدیک.کی گفته.این در داره می گه.دیوار داره می گه.همه خلقت دارن می گن.نمی شنوین؟


19- مطهري از «داستان راستان» گرفته تا «اصول و روش رئاليسم» مسير روشني را براي جوانان ترسيم مي كند.مطهري فردي مؤدب به آداب اسلامي بود كه به خوبي ظرافت هاي دين را دريافته بود. اين توجه به ظرافت هاست كه آدم را آدم مي كند. خيلي از دينداران به مقامات معنوي نمي رسند. چرا كه آنها به ظرافت هاي دين و اخلاق توجه ندارند.

20- به خدا و اهل بيت تمسك كنيد كه امروز آتش از هر طرف جوانان را فرا گرفته است. دينداري يعني شب و روز فعال بودن و كار كردن. كار كردن براي خدا و اهل بيت، خواب شما، درس خواندن شما، كار كرن شما بايد براي خدا باشد.هيچ مكتبي به اندازه اسلام دعوت به علم نكرده است. خدا انسان را به نورانيت و محبت و كمال دعوت مي كند و براي پيمودن راه كمال بايد عالم بود.


21- امروز جامعه ديني ما، جامعه اي نامتعادل است كه اصول اسلامي در آن جاري نيست والله قسم، من اگر قدرت داشتم خيلي از مجالس مذهبي را در اين شهر تعطيل مي كردم. بعضي از اين مجالس ديني، انحرافي است. امروز جامعه ما با نماز كمترين ارتباط را دارد. كم رنگ ترين و كم اهميت ترين مسئله در جامعه، نماز است. نماز خوان زياد است اما روح نماز جاري نيست. چرا كه واقعاً در نماز ما، همه چيز بزرگ است، غير از خدا. خيلي شنيده ايم كه اهل نماز مي گويند، نماز را بخوانيم تا راحت شويم، با وجودي كه اين جمله بي احترامي به نماز است.

22- نظام ديني و تعليم و تربيت اسلام بر علم و آگاهي، نماز، ادب و اخلاق استوار است و امروز اين اخلاق اسلامي است كه بايد در نهادهاي ديني ما جاري شود ولي متأسفانه بايد از خودمان بپرسيم كه تا كي قرار است كاهل باشيم. به عمل كار برآيد به سخنراني نيست.

23- به فلانی بگویید بیا و یک خدمت بزرگ به اسلام -در طول عمرت- بکن.آن عمامه ات را بردار.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:18
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمه الله و انواره

آيت الله امجد (حفظه الله) :


1. تشخيص وظيفه امروز از همه چيز مشكل تر است.

2. تمام حافظ دو كلمه است؛زلف و رخ . مي گويد زلف را بزن كنار تا رخ را ببيني.

3.بچه ها حواستان باشد فردا بايد خادم باشيد نه اينكه خائن باشيد ، حالا مي خواهد همه ي عالم خائن باشد.(به شما ربطي ندارد.)

4.كسي بخواهد به جايي برسد بايد ادب بكند.

5.علوم بالا مثل عرفان و فلسفه و ... را حتما لازم است فرد زانو بزند ،استاد كامل ببيند ، استاد لازم است والا نبايد برود طرفشان.


منبع: تقريرات خودم از فرمايشات ايشان.

الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولايه اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:19
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره


چند نكته ي ديگر از استاد :



1.به حرف اسلام گوش كن ،خداي تعالي بزرگ است. خدا نه در آسمان جا مي گيرد ، نه در زمين ، نه در خانه و نه در ماشين ... خدا در دل توست ،با او خودماني باش ، او رفيقت است ،با او رفيق باش : ((يا رفيق يا شفيق ))


2.انسان غير مهذّب ، يك باغ وحش (تمام عيار) است.


3.انسان به علاوه ي خداي تعالي سراسر وجودش عزيز است . اما انسان منهاي خدا ،بشكه ي متحرّك نجاست است.


4.برخي از مردم عامي چيز هايي از قرآن مي فهمند كه بعضي از اهل علم هم نمي فهمند. برخي عوام الناس حرف هايي مي زنند كه بعضي از علما نمي توانند مثل آن حرف ها را بزنند.


5.بهترين ذكر و بهترين عبادت بعد از ترك گناه ، صلوات است.


6.اگر علم نداري حرف نزن ، مردم بي علم حرف مي زنند و به جهنّم مي روند.


7.دل شكستن از همه ي گناه ها بزرگتر است.


8.انسان تا جامع اسماء الهي نشود،انسان كامل نمي شود.


9.حرّ اگر قبل از توبه مي مرد ،شقي ترين مردم بود ؛ با يك لحظه تفكّر ، دگرگون شد.


10.دنيا براي انسان خلق شده ، انسان براي دنيا آفريده نشده است.


منبع : كتاب (( از معرفت به عشق )) گزيده نكات استاد


الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:19
سم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره

ان شا الله كه تو اين مدت به نكات قبلي ايشان عمل كرده باشيم تا زمينه اي باشد براي اين نكات :

1. آدم براي مردم كه زندگي نمي كند.

2. بعد از ايمان هيچ عملي بهتر از خدمت به خلق نيست.

3. اگر از صلوات لذت مي بري بدان با محمد و آل محمد ارتباط داري.

4. نگران كردن پدر و مادر-ولو يك دقيقه-گناه است. اگر مي خواهي به منزل دير بروي ، زنگ بزن اطلاع بده تا نگران نشوند.

5. ارزش ها بايد ملاك باشد نه حزب و گروه. و الا بي دين مي شويم.


منبع: كتاب جواهر معنوي/نشر سلوك جوان

الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:19
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره


و چند نكته ي ديگر از ايشان:


1.نه مريد ؛ نه مقام ، نه كتابخانه ؛ انسان موقع مرگ ، اينها را با خود نمي برد!


2.همه چيز را ببازيد تا برنده شويد.


3.حضرت زهرا(س) وليّة الله است ، يعني هرجا خدا هست ايشان هم هست.
( از نظر معنويت و حقيقت نه از جهت عنصري)


منبع : همان
راستي دوستاني كه تازه اومدند اين صفحه ، صفحه ي اول اين تاپيك رو هم ببينند.
ان شاء الله كه عالم و عامل باشيم.


الحمد لله الذي جعلنا من المتمسّكين بولاية اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:19
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم ورحمة الله و انواره


دوستان اين دفعه يك عبارتي از ايشان خودم شنيدم كه فوق العاده عجيب بود و ويژه فقط هم همان را از ايشان در اين پست نقل مي كنم كه برايمان كافي است:


بنده معتقدم هر كس كه ارتباط معنوي با حضرت زهرا(س) دارد يك ارتباط تكويني هم با ايشان دارد.
اي كاش بدانيم اين حرف يعني چه!!!


الحمد لله الذي جعلنا من المتمسّكين بولاية امير المومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:20
درس اخلاق استاد آيت الله امجد


بهترين هديه براي امام زمان (عليه السلام)

دعا كردن براي فرج امام زمان (عليه السلام ) بهترين هديه براي حضرت است . براي حضرت صدقه بدهيم و محبت كنيم . فرج عمومي حضرت اين است كه حكومت حضرت تشكيل بشود . همه انبيا منتظر آن حكومت بوده اند.البته ما بايد براي اين نظام تلاش كنيم اما نبايدخيال كنيم كه ما چون اين نظام را قبول كرديم پس ما مسلمانيم.نخير ! مسلمان نيستيم وبايد اقرار كنيم كه مسلمان نيستيم . اسلام چيز ديگري است.الان اگر بنده بگويم من نمونه حوزه علميه هستم ،اصلا مردم از حوزه علميه متنفر ميشوند .بايد بگويم من يك طلبه ناقص از يك حوزه هستم ،اگر نواقصي از من ديدي ،آنها را به حساب حوزه نگذار.من يك مسلمان كالي (ناقص) هستم.اگر از من اشكالي ديدي به اسلام لطمه نزن مرحوم جمال الدين اسد آبادي _خدا اورا رحمت كند_ ميگفت اول بايد بگوييم ما مسلمان نيستيم ،بعد تبليغ اسلام را كنيم.ما يك سري سليقه شخصي از شرق وغرب جمع كردهايم واسمش را اسلام گذاشتيم.عروسي وعزاي ما اسلامي ست ؟ مراسم ورفتار هاي ما اسلامي است؟كجاي ما اسلامي است؟
البته اينطور نيست كه فكر كنيم حضرت وقتي بيايند ، من عوض مي شوم ونفوس عوض مي شوند. منتها من جرأت نميكنم كار بد كنم. الان جرأت نمي كنم از ترس قانون ، شراب فروشي بازكنم ولي در خانه ام مي توانم شراب بسازم . اما آنوقت جرأت نمي كنم در خانه خودم هم شراب بسازم ، نه اينكه نخواهم اين كار را بكنم . آن كسي كه مي خوتهد دزدي كند ديگر نمي تواند ، نه اين كه نمي خواهد دزدي كند.
اين طور نيست كه وقتي امام زمان بيايد همه نفوس ، مسلمان مي شوند ، نخير ، چنين چيزي نيست ، چرا؟ چون قرآن مي فرمايد:
«وألقَُِّْينابينهم العداوه والبغضاء الي يوم القيامه» تا قيامت ، اين بشر همين طوري است.منتهي همين طور كه براي حضرت سليمان ،همه جن اونس در خدمتش بوده اند،وقتي حضرت بيايد ، همه قدرت ها در دست اوست. آن وقت آدم از در وديوار وعيال خودش واز شنود شدن حرف هايش مي ترسد.وقتي اينطور شدمن ديگر مي ترسم خلاف كنم . نه اينكه خيال كنيم نفوس ما عوض مي‌شودولي الان اگر انسان كاري كند امام زمان راضي شود هفتاد برابر آن وقت است، منظور از هفتاد ، عدد نيست ، كنايه از كثرت است ، يعني اعمال خيلي رزش دارد .
شما الان هر كار خوبي بكني ، هفتاد برابر آن وقت است .ما كافي ست واجب را انجام دهيم و حرام را ترك كنيم ، خدا آنوقت سلمان زمان مي شويم .اگر سي به واجب عمل كند و حرام را ترك كند ، خدا دستش را مي گيرد و اورا در هفت شهر عشق مي گرداند .ما خيال كرده ايم كلاس اخلاق امجد كسي را مي سازد ، نه ، چنين نيست ! امجد را خودش را نساخته ، بعد بيايد تورا بسازد ؟ از اين كلاس اخلاق به آن كلاس اخلاق .

يك عده شياد هم در جامعه افتاده اند وفرمول دست شان است وتز غيب هم مي گويند واسرار بقيه را فاش مي كنند .آن وقت يك عده شياد با اين جوان ها افتاده اند . خدا قوام را رحمت كند . وقتي خطايي مي ديد عبا را به سر مي كشيد تا نبيند . بزرگان ما مظهر ستاريت بودند ، مظهر (يا من ظهر الجميل وستر القبيح )بودند.

التماس دعا

توحید صمدی
14-04-2010, 05:20
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره

حاج آقا امجد(حفظه الله):

اينقدر قرآن بايد بخواني تا بفهمي ، وقتي فهميدي ، ديگر قرآن رهايت نمي كند.

كتاب جواهر معنوي / شماره ي 230

الحمد لله الذي جعلنا من المتمسّكين بولاية اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:20
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره


چند كلامي از حاج آقا ( مجموعه نكات شماره ي7) :


1. روز عيد غدير فرمودند : متاسّفانه امروز در جامعه ي ما تعقّل خيلي كم شده آقا تعقّل و همين منشاء بسياري از مشكلات هست.

(خودم)


***********


2. مردم امروز مطلب مي خواهند نه هنر نمايي بي محتوا و سخنراني قاشق چنگالي و...


(زلال معرفت/23)


***********


3.اين يك كلمه زندگي را شيرين مي كند : (( من مقصّرم ))


(زلال معرفت/17)


***********


4.در قيامت با اينكه خود جهنّم از بوي گند آكنده است ، باز اهل جهنّم از بوي گند عالم بي عمل در اذيّتي مضاعف اند.


(زلال معرفت/207)


***********


5.موضوع قرآن چيست؟


موضوع قرآن هدايت است يعني موضوع قرآن با هدف قرآن يكي است و آن هم هدايت است.


(خير الكلام/232)

توحید صمدی
14-04-2010, 05:20
بسم الله الر حمن الر حيم


مجموعه نكات شماره ي 8


1. الهي لا تكلني الي نفسي
اگر خدا دست از ما بر دارد آتشيم


2.شرّي بزرگتر از خودمان نداريم.


3.قرآن گنج نامه و عشق نامه ي الهي است.


4.خرق عادت ، خرق عادت مي خواهد.


5.درشت ها از عهده ي خودشان برنيامدند ، ما چه؟


منبع همه : جواهر معنوي


دوستان دعا بفرمايند همسر حاج آقا حالشان خوب نيست و بيمارستان هستند.


الحمد لله الذي جعلنا من المتمسّكين بولاية اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:22
بسم الله الر حمن الر حيم


مجموعه نكات شماره ي9 آيت الله امجد (حفظه الله)


1. اگر كوه دماوند را با مژه ات بِكَني و ببري نهاوند از خودسازي راحت تر است. خود سازي خيلي كار مشكلي است.


2. خدا هر كسي را كه اساس ظلمي را گذاشته و ظلم كرده به مردم لعنت كند و كسي را هم كه از اين لعن ناراحت مي شود خدا او را هم لعنت كند.


منبع : از تقريرات خودم از فرمايشات استاد

(همسر حاج آقا حالشان خوب نيست براي سلامتي ايشان دعا كنيد.)


الحمد لله الذي جعلنا من المتمسّكين بولاية اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:22
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره

مجموعه نكات شماره ي 10 آيت الله امجد(حفظه الله)1

1.ترك و فعل خيلي مهم نيست ، نيّت خيلي مهم است

2.عميق ترين حرف بنده اين است ؛خدا هست

3.بي خود اين طرف و آن طرف نرويم هيچ كس غير خدا كاره اي نيست

4.ما آمده ايم هم نشين خدا بشويم رفيق خدا بشويم

5.خداوند گداي سمج را دوست دارد ولي در خانه ي خودش نه ديگران

منبع :زلال معرفت



التمس دعا

توحید صمدی
14-04-2010, 05:22
بسم الله


1. سوره ي عصر يعني همه عاطل و باطل اند مگر حق پرستان.

2.خرق عادت ؛خرق عادت مي خواهد.(يعني كسب كرامات كه خرق عاد اند ، خرق و كنار زدن عادات زشت و غلط را مي خواهد.)

3.بايد فقط براي خدا كار كرد ولو كم.

4.آدم چو در ميان آب و گل بود # حسين ما عزيز جان و دل بود # جهان به پيش قامتش خجل بود# عزيز فاطمه عرش را قائمه # حسين سفينة انجاة است# اصل اصول حسنات است# عاشق و معشوق شدند روبرو .....


التماس دعا
يا حق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:24
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره


مجموعه ي 12 از فرمايشات آيت الله امجد (حفظه الله)


1.اگر انسان براي سخن خود ارزش قائل نباشد ، كسي گوش نمي دهد و ارزش قائل نمي شود.

2.آدم هاي حليم به مقصدشان مي رسند.

3.آتش نفس ما جهنّم را مي سوزاند ؛ خدايا مهارش كن.

4.شما عزيزان با خصوصيّات نفس ،آشنا نيستيد ! هيچ كس از عهده اش بر نمي آيد ،الّا خدا. بزرگان و نوابغ ،زمين خورده اند.

5.قرآن كريم،انسان را مستقيما مي برد سرچشمه ي حقّ.

6.زندگي مشترك بر اساس تعاون و همكاري و صفا و صميميّت است نه قانونمندي(به معني خاص مضر).

7.نهج البلاغه عقل انسان را نوراني مي كند.

8.وقار با تكبّر نبايد اشتباه شود.

9.سرانجام توهين به علما و مومنين ،توهين به خدا و پيغمبر(ص) است.(معاذ الله)

10.آن چيزي كه نفس را آرام مي كند ، عشق است.


منبع ؛ زلال معرفت


يك نكته : وبلاگ و آدرس هايي كه براي حاج آقا معرفي شده براي ايشان نيست و براي دوستداران ايشان است سايت خودشان در دست ساخت است.



التماس دعا

توحید صمدی
14-04-2010, 05:24
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره


مجموعه نكات شماره ي 13 حضرت آيت الله امجد (حفظه الله)



1. اگر كسي علم داشته باشد ولي حلم نداشته باشد ، مضرّ است.


2.يكي از طرق عشق و محبّت شديد به حضرات اهل بيت (ع) خواندن كلمات ايشان است.


3.علامت علم اين است كه خودمان كنار گذاشته شويم.


4. اگر يك حرف از قرآن بلد باشيم ، همه چيز را مي فهميم.



5.آدم هاي حليم به مقصدشان مي رسند.


6. براي طلّاب كار فرهنگي خيلي خوب است.


7.بايد بنايمان اين باشد كه از علم و تجربه ي ديگران استفاده كنيم.


8.هواي نفس هم مثل هوا متغيّر است.


9.اگر انسان بازيگري را كنار بگذارد از اولياء خدا مي شود.


10.از غير از چهارده معصوم نمي شود دفاع مطلق كرد ، حتّي عرفا.


منابع : زلال معرفت / جواهر معنوي


****************


الحمد لله الذي جعلنا من المتمسّكين بولاية اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:25
بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره

نكات شماره ي 14 آيت الله امجد :

http://i.friendfeed.com/5065e9e5ca3bb7fad13d7cca5014c28dc5d9dc29 (http://i.friendfeed.com/5065e9e5ca3bb7fad13d7cca5014c28dc5d9dc29)



1. براي كسب اخلاص ، التماس از خدا لازم است.

2. بي خود اين طرف و آن طرف نرويم هيچ كس جز خدا كاره اي نيست.

3.آدم عاقل به غير خدا اعتماد نمي كند.

4.حبّ محبوب خدا ، حبّ خداست.

5.هزار سال بدون اخلاص كار كردن ، يك جو نمي ارزد.

6.با مردم با محبّت رفتار كنيم كه محبّت بيش ترين اثر را دارد.

منبع : زلال معرفت


براي آشنايي با ايشان به صفحه ي اوّل اين تاپيك مراجعه كنيد.
التماس دعا
يا حق
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:25
قرآن كريم
- آيه الله خوشوقت سفارش فرمودند زياد قرآن بخوانيد و تكرار كنيد براي اين است كه چه بسا كسي صد بار هم بخواند و نفهمد ولي در دفعه صد و يك بفهمد .
-قرآن را كه مي خوانيد اين طور فكر كنيد كه هيچ كس نيست مگر شما و قرآن كه قرآن با شما حرف مي زند..
اگر با قرآن انس بگيريم در قيامت بما خواهند گفت اقرأ و ارفع. ..-
- يك قرآن در شب قدر نازل شد و يازده قرآن ناطق از نور فاطمه (س) بجا ماندند.
- روايت داريم كه ثواب خواندن سوره حمد هفت برابر كل قرآن است-.
- قرآن نابغه خداوند و ادعيه معصومين قرآن صاعدند (يعني درواقع جواب قرآنند)-
- اگر انسان با قرآن انس بگيرد حكيم مي شود. والقرآن الحكيم و ا -.
- خلاصه قرآن را مرحوم طباطبائي در اين آيه بيان كرد: قل تعالوا الي كلمه الله و لا تشركوا بي شيئا و بالوالدين احسانا. (انعام/5)

خودشناسي و خداشناسي
- تو بايد كنار بروي تا خدا بيايد ما برويم كنار مي نگريم كه خدا هست يا نيست. -
- علي(ع) كه عقل كل است مي گويد الهي لا تكلني الي نفسي طرفه عين ابدا. -
- اگر ذكر خيرت كردند بدان كه خير در ذكر است نه مذكور.-
- اسم اعظم خودت هستي پس خودت را كشف كن. -
- در حوادث معلوم مي شود كه خدا را چه كسي تاچه اندازه قبول دارد. -
-اگر ما براي پول بازار را و براي علم دانشگاه را و براي شفا دكتر را فقط قبول داريم فرقي با كمونيستها نداريم.
-همه دم از خدا مي زنند آيا چند نفرشان خدا را مي شناسند و به آن ايمان دارند.
- خداشناسي بستگي به اطاعت دارد و نشستن پشت تلسكوپ و اينهمه عظمت را ديدن چه فايده دارد
- انسان قدرتش خيلي زياد است ولي نمي خواهد خرج كند، بابي ساندز 60 روزنه آب خورد نه غذا
- مقام انسان به حدي است كه خدا همه عالم به اين عظمت را خلق كرد نگفت ناز شستم ولي در خلقت انسان گفت فتبارك الله احسن الخالقين
- خودشناسي و امام شناسي و خداشناسي همه در يك مسيرند.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:25
رابطه با خدا وذكر
- چيزي كه زيادش خوب است همين ذكر خداست و دگر هيچ-
- هر كس مي گويد من بيكارم به او مي گويم كه كار او صلوات است كه خير دنيا و آخرت را دربردارد.
- در وقت تحير و ترديد ميان چند كار آيه الله بهجت فرمودند آن هنگام شروع كنيد به صلوات فرستادن.

- دوستي با خدا باعث مي شود كه با خلق او شفقت داشته باشي.
- هر كس در دنيا جمال الهي را نبيند در قيامت نيز نخواهد ديد.
- يكي از بهترين مجاري تفكر اسماء الهي در قرآن است: عليم، خبير، بصير، سميع، قدير.
- برگ به ساقه چسبيده شاداب است مادامي كه خودش را قطع نكند و الا زرد مي شود.
- هر كس از خدا بترسد خداوند ديگران را از او مي ترساند.
- در اثر ا ستمرار گناه دوستي خدا تبديل به دشمني مي شود.

معرفت و شناخت امام زمان(عج الله تعالي عليه)
- امام زمان (عج) رحمت واسعه الهي و همه رحمت خداست.
- عبادات افراد در زمان غيبت هفتاد برابر زمان حضور ثواب دارد.
- برخي از امام زمان (عج)خانه و همسرو… مي خواستند و مي گرفتند و علامه بحر العلوم فقط مسأله مي پرسيد.
- شاه براي مرحوم سيد جمال الدين گلپايگاني پول فراواني فرستاد او نگرفت و فرمود ما صاحب داريم اصرار كردند به نوكرهايتان بدهيد فرمود آنها هم صاحب دارند.
- در كتاب مكيال المكارم از امام زمان نقل شد كه فرمودند من قطعا دعا مي كنم براي كسي كه مصيبت جد شهيدم را ياد كند و سپس براي تعجيل ظهورم و تأييد و تقويتم دعا نمايد. اني لادعو لمن يذكر مصيبته جدي الشهيد ثم يدعو لي بالتعجيل و التأييد.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:25
توبه واستغفار
- عابدان از گناه توبه كنند عارفان از استغفار.
- فردي از امام هادي (ع) نصيحتي جامع براي دنيا و آخرتش مي خواست حضرت فرمودند: اكثر من الاستغفار و الحمد فانك بذلك تدرك الخير كله.
- آدمهايي كه خودشان را بي گناه مي دانند خيلي گنهكارند. جعلت الاقرار بالذنب وسيله اليك.
- حافظا ترك جهان كردن طريق خوش دلي است /هان مپندار كه احوال جهان داران خوش است.
- مرحوم سيد احمد خوانساري سه دوره نمازهايشان را خواندند و وصيت كردند بعد از مرگش كتابهايش را فروخته و براي ايشان نماز استيجاري بگيرند 40 سال خلاف و احتياط از ايشان ديده نشده و بحث در عصمت ايشان بوده.

علم ، دين و عقل
- آنهايي كه دين را كنار گذاشته اند و در صددند تا با فكر خود مشكلات را حل كنند موفق نخواهند شد. كتاب خالي بيچاره مي كند انسان را.
- بقول يكي از علماء چون عقلم نمي رسد شرع را برمي گزينم ما چه مي فهميم. بهتر است تعبد به شرع كنيم الكمال كل الكمال التفقه في الدين.
- جهل در مقابل عقل است و لو دانش فراوان داشته باشد، رب عالم قد قتله جهله.
- عقل چراغ است كه انسان را به شرع هدايت مي كند. عقل خيلي حقير است ولي شرع فوق عقل است.
- عقل يك منبع نوراني است، العقل ما عبد الرحمن واكتسب به الجنان.
- عقل ما را تا پاي شرع مي برد و از آنجا به بعد با شرع است

توحید صمدی
14-04-2010, 05:27
يادمرگ ومعاد
- استعداد براي مرگ = اجتناب ا لمحارم و اكتساب المكارم.
-روايت است موقع خواب به حضرت عزرائيل سلام بدهيد براي تربيت نفستان خوب است.
-بهترين كار ياد مرگ است. زيرا حضرت علي (ع) فرمود: من اكثر ذكرا للموت يرضي عن الدنيا با ليسير
-مرحوم طباطبائي درباره معاد كمتر بحث مي كرد و مي فرمود قيامت قيامت است.. «ان منكم الا واردها".

عالم، استاد و والدين
- چهل حديث امام و معراج السعاده را بدون استاد نخوان و الا به اشتباه مي افتي فكر مي كني كه جوع يعني نخوردن؟!
- طي اين مرحله بي همرهي خضر مكن ظلمات است بترس از خطر گمراهي
- در يك مجلسي كه بزرگاني چون بهاء الديني ، مصطفي حائري و مرحوم طباطبائي بودند ، سيد وارد شد سكوت جلسه را فراگرفت تا زماني كه رفتند همه به احترامش ايستادند.
- اگر به استاد ايراد هم داريد در قالب سؤال بپرسيد.

تبليغ دين
- براي تبليغ اول خود را از خدا بترسانيم تا به مردم بگوييم از خدا بترسيد و گناه نكنيم و بعد به مردم بگوييم.
- در تبليغ اين چيزها را مطرح كنيد، احكام كرامات اهل بيت با احاديث اخلاقي و آموزش عقايد آقاي طباطبائي، مصباح آقاي اميني و نيز توحيد مفضّل.
- براي تبليغ انسان بايد خيلي ملا باشد زود نرو منبر.
- حرف يكساعت را در نيم ساعت بزن.
- مردم به قول شما نگاه نمي كنند به عمل شما نگاه مي كنند

توحید صمدی
14-04-2010, 05:27
نفس اماره
- نفس اماره عادت كرده به هرزگي ولذا نبايد رهايش كرد.
- پدر مرحوم مجلسي (رضوان الله عليه) فرمود بر اساس روايت هفتصد هزار حجاب در راه است ولي من در حجاب خوديت هنوز مانده ام چه برسد به بقيه حجب!!
- نفس اماره هر گاه چيزي را را باور كند دنبالش مي رود ولو سخت باشد.
- شيطان در مقابل نفس اصلاح شده هيچكاره است.
- مرحوم شيخ رجبعلي خياط در اثر يك گناه نكردن و تن ندادن به شهوت به آن مقام رسيد.
- همه انسانها داراي نفس مهمله هستند؛ فالهمها فجورها و تقويها.
- يكي آمد خدمت او نصيحتي خواست او سكوت كرد و بعد فرمود تو در راه نامحرمي ديدي و بدون استغفار نمي شود ترا نصيحت كرد چون فكرت مشغول به آن است.
- بعضي علما ميان جلسه وقتي خوب گل مي كردند صحبت خود را قطع مي كردند تا از سر هواي نفس ادامه ندهند.
- تا نفس اماره فرمانده ما نشد قسم هاي سوره شمس را باور كنم و تصميم به اطاعت خدا بگيريم
- اگر ما كنار برويم همه چيزمي آيد چون از او گشتي همه چيز از تو گشت.

تقوي و خودسازي
- آيه الله خوشوقت فرمود: در اثر ادامه تقوي ايمان بالا مي رود و ريشه صفات بد خشك مي شود و به جاي آنها صفات متناسب با آن ايجاد مي شود.
- پله اول ايمان، تقوي است.
- اگر با افراد با تقوي مباشر باشيم آنوقت رعايت تقوي آسان تر مي شود.
- سرمايه زندگي ابدي تقوي است نه خانه و زمين كه دنيايي است.
- به فكر واجب و حرام باشيد به خدا بقيه اش درست مي شود مستحبات و مكروهات خودش تنظيم مي شود.
- يكي از روحانيون كه بر اثر بي تقوائي از چشم مردم افتاده بود و مردم ديگر به او اقتدا نمي كردند در آن محله به آقاي بهاء الديني عرض كرد سفارش مرا به مردم بكنيد آقا فرمود سفارش نمي كنم مگر آنكه عوض شوي گفت عوض مي شوم و او همانجا به مردم سفارش كرد و عجب است كه مرحوم بهاء الديني فرمودند در عمرم فقط يك نفر را ديدم كه عوض شد.
- مرحوم ميرزا فشاركي فرمود: هر گاه درس مي دهم مراقبه دارم ولي موقع بحث نمي توانم.
- به صاحب عبقات گفتند پادشاه مي خواهد به زيارت شما بيايد فرمود وقت ندارم اصرار كردند فرمود پس مقداري از وقت غذا و استراحتم را كم مي كنم.
- مرحوم ملا هادي سبزواري در كرمان سه سال خادم بود و كسي او را نمي شناخت.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:27
امام شناسي وتوسل به اهل بيت(ع)
- -يك دم بخود آي و ببين چه كسي, به كه بسته دل و با كه هم نفسي
- اگر ما خودپرست باشيم نمي توانيم با علي (ع) باشيم.
- در اين عالم پر تلاطم راهي به جز توسل نداريم.
- امام زمان (ع) خيلي به شيعيان عنايت دارند چنانچه بخدا عرضه داشته خدايا گناهان شيعيان ما را كه بين آنها و توست (حق الله) بگذر و از آنچه كه حق الناس است از خمس ما حساب كن.
- چهارده معصوم (عليهم السلام) يك آئينه 14 ضلعي خدا هستند آئينه تمام نماي صفات و كمال خدا.
- جود خداي تعالي در امام جواد (ع) ظهور كرده و الا همه اهل بيت (عليهم السلام) جوادند.
- سوره قدر در وصف حضرت فاطمه زهرا (س) مي باشد.
- دكترحاج آقا حسين قمي نماز شبش را در حرم حضرت معصومه (س) مي خواند و التماس مي كرد بي بي جان ياريم كن اشتباه نكنم بعد در مطب به بيمار مي گفت يك حمد براي شفاي خود بخوان و آنگاه بر تابلوي مطبش نوشته بود اينجا دوا آنجا شفا.
-معرفت تفصيلي خدا از اهل بيت شروع مي شود..اللهم عرفني نفسك فانك ان لم تعرفني نفسك لم اعرف
- خاندان و فرزندان اهل بيت: طيب زماني زن بچه سيدي را كه حيران و بي خانه بودند آنها را در خانه خواهرش جا داد و فردا براي آنها خانه خريد و بعد از شهادتش در خواب ديدند او را كه بسيار شادمان بود و مي گفت تمام توفيقاتم از محبت به اين بچه سيد ها بود.
- از غير تو من رستم مادر تو بگيرد دستم
- هم عالم نورانيت معصومان با ما فرق مي كند و هم عالم عنصريشان.
- حالات حضرات با ما فرق مي كند آنها موجودات استثنائي و فوق بشرند.
- امام هادي (ع) مهتدي به نفس است يعني آنقدر زلال است كه هادي اش خواندند.
- امام باقر (ع) فرمودند: انا هادي السموات.
- آخرين سر خداشناسي امام شناسي است.
- مرحوم بهاء الديني فرمودند: ما گداي در خانه اهل بيتيم اگر آنها را شناسيم خدا را شناختيم بنا عرف الله لولانا ما عرف الله.
- راه زياد شدن محبت به اهل بيت، محبت به دوستان آنهاست.
- خاندان عصمت و طهارت خاندان عشق اند. اگر كسي مي خواهد عشق را پيدا كند بايد طهارت يابد. لا يمسه الا المطهرون.
- اگر مردم با همين محبتي كه به اهل بيت (عليهم السلام) دارند از دنيا بروند اهل نجاتند.
- اگر انسان در طيف مغناطيسي ائمه (عليهم السلام) وارد شود از هزاران سال عبادت بهتر است.
- حاج آقا بهاء الديني در اوج اعلي بودند مي فرمودند پيش ما خبري نيست، بچسبيد به اهل بيت (عليهم السلام).
- امام موسي بن جعفر (ع) فرمودند كه مراد از كلمات الله فضائل ما اهل بيت (عليهم السلام است. (
- هر جا اسم حضرت زهرا و امام حسين (ع) است دار الشفاء است.
- اگر مي خواهي زيارت كني اهل بيت (عليهم السلام) را به ديدار دوستانشان برو.
- احتضار يعني در حضور اهل بيت (عليهم السلام) بايد باشيم.
- فاطمه مظهر مشيت الله، مظهر اراده الله است، مظهر ليس كمثله شيء است.
- آل محمد لا يقاس بهم احد به جز اهل بيت ما كسي را نداريم.
- حرم اهل بيت شيشه است و كعبه ذره بين از شيشه نور عبور مي كند و ذره بين دست را مي سوزاند. (شيشه براي ما مناسبتر است(
- هيچ كس به جز اهل بيت نمي تواند دست ما را بگيرد.
- به كنه معرفت اهل بين نمي توان رسيد چون كنهش خداست
- چاره اي جز توسل نيست. شيطان با يك اشاره آدم را به جهنم مي تواند بكشاند و لو اعلم علماء باشد.
- خودشناسي و امام شناسي و خداشناسي همه در يك مسيرند.

علم و عمل
- حضرت زهرا (س) به كنيزشان فرمودند دو تا جريده كاغذي كه از پدرم گرفتم و گم شده آنها را پيدا كن كه من آنها را از حسينم بيشتر دوست دارم (در مقام بيان ارزش علم) كه بر روي يكي نوشته شده بود من كان يؤمن بالله و اليوم الاخر فليقل خيرا او ليسكت. و بر روي ديگري نوشته شده بود هر كس كه به خدا و آخرت ايمان دارد همسايه اش را آزار ندهد.
- علم حصولي انسان را انسان نمي كند بلكه آن علم حقيقي است و اين اخلاص مي خواهد.
- اتقوا الله و يعلمكم الله، با اين انسان به عرش مي رود و حتي بالاتر.
- علم ما ارتكازي است مثل اينكه روز را مي شناسيم ولي بايد بما بگويند كه الان روز است يا شب. .
- در اصول كافي آمده: علم سه وجب است: وجب اول تكبر وجب دوم تواضع وجب سوم تازه مي فهمد كه هيچ نمي فهمد بزرگان به درجه اي مي رسند كه مي فهمند، هيچ چيز نمي فهمند.
- و ما اختلف الذين اوتوا الكتاب الا من بعد ما جاءهم العلم بغيا بينهم؛ اختلاف قبل از علم و يقين ممدوح است زيرا باعث روشن شدن است ولي بعد از علم مذموم است.
- خود عمل تنها ملاك نيست آدم رياكار هم عملش زيباست اصل نيت است و مؤمن با نيت ابدي در بهشت خالد است.
- اهل علم: اول انصاف بعد استماع بعد حفظ بعد عمل و بعد نشر.
- بزرگترين حسرت از عالمي است كه به علمش عمل نكند و مردم با حرف او به بهشت روند.
- علوم پراكنده براي مرحوم شيخ بهاء مثل زنگ تفريح بود،
- بايد جوهر علوم را فراگرفت چرا كه وقت كم است و عمر كم است و علوم زياد.
- اهل جهنم از بوي بد عالم غير عامل متأذي اند.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:27
دنيا، غفلت وتعلق
- جهان و كار جهان جمله هيچ بر هيچ است/ هزار بار من اين نكته كرده ام تحقيق
- مرحوم آقاي عبدالكريم حائري به پسرش فرمود: من به دنبال رياست نرفتم خودش آمد سراغم ولي به شما توصيه مي كنم اگر خودش هم به سراغتان آمد نپذيريد.
تعلق حجابست و بي حاصلي/ چو پيوندها بگسلي واصلي سعدي
- يكي در حال احتضار مي گفت مواظب كركره ها باش كه نور نيايد رنگ فرشها را مي برد.
- تا دنيا در نظر انسان كوچك نيايد نمي تواند به طرف خدا برود.
- ما هنوز شير دنيا را مي خوريم هنوز از شير گرفته نشديم.

سكوت وتدبير
- قال الصادق (ع): ما عبدالله مثل الصمت
- هر كه خاموش او عاقل است/ پر سخن گفتن نشان جاهل است.
- افضل الاعمال صمت است و سكوت.
- بزرگان ما به سكوت ملزم بودند.
- كنج خاموشي به از گنج آمده/ عارفان را گنج بي رنج آمده
- آنهايي كه حرف زياد مي زنند عقل ندارند.
- حداقل اگر مي خواهيد سالم باشيد سكوت كنيد دانا باشيد و ساكت.
- چه بسا يك كلمه لغو باعث قضا شدن نماز شب مي شود و يا سردرد و كمر درد و … .
- سند بي عقلي حرف زدن بسيار است. (اذا تم العقل نقص الكلام)
- به كس نگو كم حرف بزن كه اگر خودش عقل داشت مي فهميد.

شيطان
- شيطان دائم انسان را از دعايي به دعاي ديگر مشغول مي سازد دعاي بدون مغز و تدبر.
- شيطان در وهله اول مي خواهد انسان را كافر كند اگر نتوانست او را به گناه مي كشاند و اگر هم نتوانست انسان را به وسواس دچار مي سازد.
- شيطان ولايت را قبول نداشت كه مطرود شد.
- حضرت عيسي (ع) مي خواست بين خدا و شيطان آشتي دهد خدا فرمود: به شيطان بگو بر قبر آدم اگر سجده كني قبول مي شوي شيطان قبول نكرد و گفت من به خود آدم سجده نكردم حالا به قبرش سجده كنم.
- شيطان خيلي از مشكلات امور دنيا را برايشان مي پوشاند تا او را در آن دام بيندازد.
- شيطان افراد متفاوت است. شيطان يك موجود خارجي مجرد است كه مثل دزد خارج از خانه است ولي دزد داخل نفس است.
- آنها كه دينشان باطل است بيشتر تلاش مي كنند. زيرا شيطان كاري به آنها ندارد.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:27
بدبيني
- سوء ظن به خودي خود حرام است زيرا مبدأ خيلي از كارهاي گناه مي شود.
- آدمهاي خبيث هميشه عيبها را مي بينند اما افراد طيب به عيوب خود انسان مشغولند.
- راه اصلاح انسان بدبيني نسبت به خود و خوش بيني نسبت به ديگران است.

مردم دوستي وادب
- خلق را معذ ور بدار جز خود را، اين به حكمت و عرفان نزديكتر است.
- بيشتر اولياء خدا براي بندگان خدا مي گريند.
- دكترهاي سابق پول خرج مي كردند تا خدمت به مردم كنند.
-پيامبر(ص) فرمود: خداوند عده اي را در بهشت حاكم ديگران قرار مي دهد و كساني هستند كه در دنيا مشكلات مردم را حل مي كردند بدون اينكه احدي بفهمد
- پيامبر به سلمان درباره اين آيه: «ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البريه» فرمود اقوام تو (ايرانيان) هستند.
-لازمه پرواز سر پائين گرفتن است به پرنده ها حين پرواز بنگر.
- حضرت عيسي (ع) از حواريون مي خواست تا به او اجازه دهند پايشان را بشويد.

عشق واشك
- وادي خدا وادي عشق است گريه اش هم لذت دارد فراقش هم لذت دارد.
- فرق انسان و حيوان در عشق است.
- عاشق شو ار نه روزي كار جهان سرآيد- ناخوانده نقش مقصود از كارگاه هستي
بدون اشك احدي نمي تواند محقق شود. تشكيك چرا؟
- گريه شستشوست، كسي قدر گريه را نمي داند.
- گريه بهترين وسيله تلطيف روح وآرامش است.
- خنده بدن را چاق مي كند، گريه روح را

توحید صمدی
14-04-2010, 05:28
http://www.askdin.com/image.php?u=935&dateline=1267382400 (http://www.askdin.com/member.php?u=935)
تاريخ عضويت 2010/2/26 محل سکونت مشهد مقدس مشخصات حضور [+ (http://www.askdin.com/showthread.php?t=4130&page=4#login)] تعداد مشارکت [+ (http://www.askdin.com/showthread.php?t=4130&page=4#posts)] 138 تشکر از ديگران 199 تعداد تشکر 170 بار در74 پست

آخرین موضوعات http://www.askdin.com/askdin/buttons/collapse_thead_collapsed.gif (http://www.askdin.com/showthread.php?t=4130&page=4#threads)


http://www.askdin.com/images/mood/Sepasgozar.gif


http://www.askdin.com/images/icons/icon1.gif
۱- تکلیف
«این حرفها که "به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید نماز دارم" اشتباه است. باید دید که تکلیف چیست؟!!! اگر تکلیف نماز است بسم الله... و اگر غیر نماز است باید آنرا انجام داد.»
اگر این کلام را جز از زبان حضرت آیت الله امجد شنیده بودم در پذیرش آن مردد می‌شدم.
یادم هست که در ادامه مثالهایی زدند و فرمودند: «آقایی که وظیفه دارد کار مردم را انجام دهد، آنرا رها کرده پشت در زیر گرما و سرما در انتظار و می‌گوید "نماز" اول کار مردم را انجام بده معطل نشوند بعد نماز را بخوان ! بگویید تکلیف! باید دید که تکلیف چیست!»
و غیر از این نیست که از آن عالم ربانی جز این بصیرت و روشن‌اندیشی انتظاری نیست.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:28
مگه كسي توي بهشت از كسي مي پرسه حالت چطوره ؟!
دقت كردين اين جمله رو كه مي فرمايند : حرم آقا امام رضا (ع) يك قطعه از بهشت است . روي كره زمين تو بهشت داري توي حرم خدمت آيت الله امجد رسيدم ، سلام و احوال پرسي كردم ، گفتم : آقا حالتون چطوره ؟ گفت :‌ مگه كسي توي بهشت از كسي مي پرسه حالت چطوره ؟! معلومه تو بهشتِ زبون عاشق از گله گذاري بند مي ياد ، كيف مي كنه
۳- امشب شما را به خدا نمي‌سپارم بلكه خدا را به شما مي‌سپارم
هنوز هم آخرين جمله آيت الله امجد در گوشم پيچيده، در جمله خداحافظي شب قدر خطاب به شب زنده داران مي گفت: امشب شما را به خدا نمي‌سپارم بلكه "خدا را به شما مي‌سپارم". فكر كردم آيا مي‌شود در اين شب‌ها مواظب خدايمان باشيم...

توحید صمدی
14-04-2010, 05:28
آقاي امجد مي‌گفت:
لا إله إلا الله يعني هيچ دلبري جز خدا نيست
http://kazemzadeh.persiangig.com/audio/amjad110mahmood.jpg (http://kazemzadeh.persiangig.com/audio/amjad110mahmood.jpg)
اي آنکه رنگ تعلق نمي‌پذيري!غلامتم دربست!

درويشي به درويشي گفت: از خدا چه خواهي؟ گفت: آن خواهم که نخواهم. درويش گفت: اين هم خود خواستني است.
مي‌دوني بايد از بعضي از نماز و روزه‌ها استغفار کنيم!
آيت‌الله امجد مي‌گفت بعد از نماز، از نمازتون استغفار کنيد!
امام حسين (ع) در دعاي عارفانه عرفه، عاشقانه ميفرمايد:من کانت محاسنه مساويه، فکيف لايکون مساويه مساويه
آن کس که خوبيهايش بدي است، چگونه بديهايش، بدي نباشد!
اگر نماز خوبي هم خونديم، شکر کنيم!
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
ولي به عبادت دل نبنيديم که حجاب بشه!
به قول آيت‌الله صديقي بت يکي سنگ و چوبه، بت يکي پوله، بت يکي زن و بچه‌هاشه، بت يکي هم عبادتشه!
مثلا يکي سرقفلي صف اول جماعت، پشت سر آقا رو خريده، اگر کسي ديگه جاش بشينه، ديگه نمي‌تونه نماز بخونه، حالش فرق مي‌کنه!
آقاي امجد مي‌گفت: لا إله إلا الله يعني هيچ دلبري جز خدا نيست.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عيال و خانمان را چه کند
ديوانه کني هر دو جهانش بخشي
ديوانه تو هر دو جهان را چه کند

توحید صمدی
14-04-2010, 05:29
بعيد است كه ربط حرف‌هاي بداهه‌وار آیت الله امجد به احوالات دروني مخاطبين اتفاقي باشد
آیت الله امجد معمولا كار خودشان را مي‌كنند و آن‌چه بر خود مي‌داند را ادا مي‌كند. نور است و صفا. من كه از كرامات ايشان خيلي شنيده بودم، (در جلسه ای که بودم و ایشان تشریف داشتند)جرأت نداشتم چشم در چشم‌شان بشوم. سرم را پايين گرفته بودم و گوش مي‌كردم و سعي مي‌كردم آن‌چه مي‌گويد تا پس از ديدار و دسترسي به قلم و كاغذ از خاطرم نرود. آدم ايشان را كه مي‌بيند بيش‌تر به درون خودش مي‌رود تا اين‌كه شيفته‌ي ايشان بشود. اين بهره‌اي بود كه مي‌شد از حضور حاج‌آقاي امجد برد و شايد مقصود برگزاركنندگان (اینگونه جلسات با حضور استاد)هم اين بود ولي جلسه طوري پيش مي‌رفت كه يك سري سؤال‌هاي بي‌ربط و خسته‌كننده از ايشان پرسيده مي‌شد كه آدم حيفش مي‌آمد چرا از چنين حضوري به كم‌ترين بهره راضي شده‌ايم. نمي‌دانم ولي بعيد است كه ربط حرف‌هاي بداهه‌وار ايشان به احوالات دروني مخاطبين اتفاقي باشد. مثلاً نکته‌ای که اشارتاً در مورد حقّ‌النّاس فرمودند، سر ما را بیش‌تر در گریبان فرو برد؛ گویی که می‌دید در درون ما چه مسأله‌ای مطرح است. به ما می‌گفت "پیش از هر کاری بگویید «بسم الله الرحمن الرحیم»، بسم‌الله یعنی به نام خدا و برای خدا" و تنها کسانی می‌توانند متذکر چنین معنایی شوند که خود، خدایی باشند...

توحید صمدی
14-04-2010, 05:29
استاد امجد :
ذوق فقهی و اصولی آيت‌الله مرعشی قوی‌تر از بعد فلسفی‌ا‌ش بود


ذوق فقهی و اصولی آيت‌الله «مرعشی شوشتری» قوی‌تر از بعد فلسفی‌‌اش بود، ولی در همه علوم دست داشت و برخورد بسيار دقيقی می‌كرد.
متن ذيل، مشروح مصاحبه سرويس انديشه خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با آيت‌الله «محمود امجد» ـ از دوستان نزديك مرحوم آيت‌الله مرعشی ـ است كه در مورد سلوك اخلاقی مرحوم مرعشی با ما به گفت‌وگو نشست.
ایکنا: لطفا در ابتدا برای ما از نحوه آشنایی‌تان با مرحوم آیت‌الله مرعشی بگویید.
چندين سال است كه بنده به مدرسه عالی شهيد مطهری آمدم و ابتدا با اين بزرگوار (آيت‌الله مرعشی) آشنا شدم و خيلی هم به ايشان علاقه‌مند بودم. اين مرد بزرگوار لطف خاصی داشت و من هم ارادت خدمت ايشان داشتم.
ایکنا: آیا این مسئله که ایشان کم استاد دیده و نجف هم نرفته بود، تأثیری در کمالات علمی ایشان داشت؟
اتفاقا از محاسن ايشان است. چرا استاد نديده؟، استاد هم ديده، مرحوم آيت‌الله جزائری، پدر امام جمعه اهواز و مرحوم آيت‌الله آل طيب، اين‌ها استادانشان بودند و حتی هم درس به ايشان می‌دادند و مباحثه با ايشان می‌كردند و خيلی هم محبوب بودند پيش استاد. ايشان عمرشان را در تحصيل علم و تعمق و تفكر گذراند و عاشق علم بود.
ایکنا: نظر حضرتعالی راجع به تأملات فلسفی ایشان چیست؟
در همان ابتدا كه كتاب «فلسفتنا»ی شهيد صدر منتشر شد، ايشان آن‌را ترجمه كردند، اما ذوق فقهی و اصولی ايشان قوی‌تر از بعد فلسفی‌شان بود، ولی درهمه علوم دست داشت و دقت داشت و برخورد بسيار دقيقی می‌كرد و مطالعات عميقی می‌كرد، ولی در علم اصول فقه خيلی قوی و در عين حال عاشق آن بود.
ایکنا: آیا به خاطر دارید که مرحوم آیت‌الله مرعشی نظری خلاف مشهور داشته باشند؟
بله، برای مثال، مسئله عاقله. ايشان چون با محيط دستگاه قضايی آشنا بود، می‌دانست كه اين عاقله يك تعهداتی بود، بدون تعهد نمی‌شود كه ديه عاقله را گردن بستگان پدری گذاشت. نظرياتی داشت، البته با دقت فقهی. فقيه و صاحب نظر و محكم بود.
ایکنا: از ارادت و ارتباط ایشان با اهل ‌بیت(ع) بگویید.
ايشان زيارت عاشورايی در منزل خود می‌گرفت كه مخصوص بود و طبق همان مأثور. دوست داشت بنده يك لحظه هم كه شده آن‌جا شركت كنم. با توجه به فرصت كمی كه داشتم، لحظات كمی آن‌جا شركت می‌كردم. آن‌جا علما و قضات بودند. به خاطر اين‌كه ايشان دوست داشت، من چند دقيقه‌ای شركت می‌كردم و يك بيت يا دو بيت می‌خواندم. ايشان به اهل بيت(ع) ارادت و يك حالت بكاء داشت. البته اخيرا خيلی بيشتر به اهل ‌بيت(ع) توجه داشت. اصلا ايشان از اول دغدغه‌ای نسبت به مطالب بالاتر داشت و اخيرا هم حالت بسيار خوبی داشت. حتی وقتی ياد گرفتاری مردم می‌افتاد، گريه‌اش می‌گرفت. خيلی عاطفی بود.
ایکنا: اگر خاطره‌ای از ایشان دارید، ما را محروم نفرمایید.
دو خاطره من از ايشان دارم؛ يكی اين‌كه وقتی آيت‌الله جزائری مرحوم شد و خبر آن به مدرسه عالی رسيد، ديدم خيلی سرگردان می‌گردد و خيلی ناراحت است و بعد رفت اهواز و محل خودشان برای مراسم. ولی همان روز كه خبر را شنيده بود، بسيار نگران شده بود، به شكلی كه در مدرسه پريشان می‌گشت كه من ايشان را به حجره بردم و برايش يك روضه خواندم و آرامش پيدا كرد. ولی وقتی فرزند جوانش تصادف كرده بود و از دنيا رفت، من رفتم تسليت بگويم، ديدم مشغول مطالعه است، آن‌قدر ايشان عاشق علم بود كه اصلا متوجه نبود و مشغول بود كه من هم اصلا نمی‌توانستم به ايشان تسليت بگويم. اين دو حال را من از ايشان ديدم؛ يكی نسبت به استادش و ديگری نسبت به علمش كه همه چيز از خاطرش می‌گذشت و مشغول تعمق و تحقيق بود. مخصوصا اين اواخر حالت بسيار خوبی پيدا كرده بود و واقعا ولوی بود.
ايكنا: اگر نكته‌ای را لازم می‌دانيد كه فروگذار شده، بفرماييد.
بالاخره بايد عبرت گرفت كه فقط علم ظاهر نيست. ايشان با اين‌‌كه خيلی عاشق به اين علوم بود، اخيرا جور ديگری شده بود و نسبت به مسائل ديگر خيلی توجه داشت. من در مشهد بودم كه خبر درگذشت ايشان را شنيدم و بسيار متأثر شدم و هميشه بيادش هستم

توحید صمدی
14-04-2010, 05:30
1- ترك و فعل خيلي مهم نيست ، نيّت خيلي مهم است.

2- عميق ترين حرف بنده اين است ؛خدا هست.

3- بي خود اين طرف و آن طرف نرويم هيچ كس غير خدا كاره اي نيست.

4- ما آمده ايم همنشين خدا بشويم رفيق خدا بشويم.

5- خداوند گداي سمج را دوست دارد ولي در خانه ي خودش نه ديگران.

6- اگر كوه دماوند را با مژه ات بكَني و ببري نهاوند از خودسازي راحت تر است. خود سازي خيلي كار مشكلي است.

7- خدا هر كسي را كه اساس ظلمي را گذاشته و ظلم كرده به مردم ، لعنت كند و كسي را هم كه از اين لعن ناراحت مي شود خدا او را هم لعنت كند.

8- الهي لا تكلني الي نفسي اگر خدا دست از ما بر دارد آتشيم.

9- شرّي بزرگتر از خودمان نداريم.

10- قرآن گنج نامه و عشق نامه ي الهي است.

11- خرق عادت ، خرق عادت مي خواهد.

12- درشت ها از عهده ي خودشان برنيامدند ، ما چه؟

13- عمر خود گم نکنید که المثنی ندارد .

14- یک عمر هوا پرست نباشیم به اسم خدا پرستی . فکر کنیم . پناه بر خدا.

توحید صمدی
14-04-2010, 05:30
حضرت آقای امجد:


هر انسان، بی‏نهایت راه به سوی خدا دارد
http://kazemzadeh.persiangig.com/ayatollahamjad111.jpg (http://kazemzadeh.persiangig.com/ayatollahamjad111.jpg)
«الطرق الی الله بعدد انفاس الخلایق‏»
«انفاس جمع نفس است; یعنی انسان به اندازه هر نفس زدنش، می‏تواند به سمت‏خدا راه داشته باشد . هر انسان، بی‏نهایت راه به سوی خدا دارد . یکی مریضخانه می‏سازد، یکی مسجد می‏سازد، یکی به فقرا کمک می‏کند، یکی می‏تواند نماز بخواند و ... همه اینها راههایی است که می‏تواند انسان را به خدا برساند . همه اینها راه خداست; ولی گرایشها فرق می‏کند . یکی از راه مهندسی، یکی از راه پزشکی، یکی از راه روحانیت و ... هر کسی از یک راهی باید برود . خود انسان راههای فراوان دارد . بهترین راه را باید انتخاب کرد به نسبت آن گرایش و طبیعتی که در هر کسی هست .»

توحید صمدی
14-04-2010, 05:30
فضایل و رذایل زنجیره ای اند
http://kazemzadeh.persiangig.ir/image/aks/ostadamjad002.jpg (http://kazemzadeh.persiangig.ir/image/aks/ostadamjad002.jpg)
فضایل و رذایل زنجیره ای اند

این حرف حاج آقا امجد هم عجیب بود هم ترسناک...مهره های دومینو یکی شان که بریزد هوار می شود بر روی بقیه مهره ها

توحید صمدی
14-04-2010, 05:31
دريا بوديم به اين چيزا موج بر نميداشتيم



هيچ وقت يه بازي ارزش يه دعوا رو نداره تنها چيزي كه ارزش دعوا رو داره حقه و… و من هنوز بازي بزرگان رو ياد نگرفتم ديدم و شنيدم ولي نميدونم يعني چي يعني چي كه يكي مثل حاجي امجد بايد بياد اونقدر ساده با بچه ها برخورد كنه كه يه سري فكر كنن كارش خندوندنه و شاد باشه آخه به چي شاده شايد به فضل خدا كه ميفرمايد ” قل بفضل الله و رحمته فبذلك فليفرحو هو خير مما يجمعون ” و ما اينو نفهميديم برا همين دلامون شده مثل يه استكان كه يه فوت توش موج ميندازه اگه دريا بوديم به اين چيزا موج بر نميداشتيم ولي اگه برميداشتيم چه طوفاني بود ميشد كربلا

«ما با جوان ها سر و کار داریم. ما رفتیم دنبال جوان. به جوان می گیم ای جوان! من نمی خوام تو رو به سمت خودم جذب کنم. من فقط به تو یه حرف می زنم. تو اگه بمب بارون بشه چی کار می کنی؟ نمی ری پناهگاه؟ خوب این دنیا همونه. همه اش ظواهره. گول این ظواهر رو نخور. برو تو پناهگاه خدا. اون جا باش بمب بارون که تموم شد بیا بیرون زندگی کن. اینا زندگی نیست که اینا ظاهرش قشنگه توش هیچی نیست.»

توحید صمدی
14-04-2010, 05:31
با او (جلّ و اعلی)


حاج آقا امجد (حفظه الله) :


اگر کوه دماوند رو با مژه ات بکشی ببر ی نهاوند از تربیت نفس آسان تر است . نفس خیلی عجیب است هزاران سر دارد هر سرش را بزنی از راهی جدید وارد می شود ، باید از خدا کمک بخواهیم.


(مفهوم دقیق ؛ کلمات قریب به مضمون)


http://kazemzadeh.persiangig.ir/ayatollahamjad111.jpg (http://kazemzadeh.persiangig.ir/ayatollahamjad111.jpg)


الحمد لله الذی جعلنا من المتمسّکین بولایه امیرالمومنین
زیاده عرضی نیست.
التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:31
انسان چگونه بايد بفهمد كه كارش مورد رضاى خداست ؟

بايد خودمان را به خدا نشان بدهيم. تكليفمان را با خدا روشن كنيم; چه فقط خداوند است كه جاودانه و تكيه كردنى است. ديگران همه فانى‏اند و رضايت فانى، مستقلا اعتبارى ندارد. پدران و مادران، استادان، شاگردان و همسايگان، همه در معرض مرگ هستند; اينها كه قابل اعتماد نيستند. كسى كه ممكن است‏سكته كند و بميرد، نمى‏تواند تكيه‏گاه ارزشى باشد.


چه كنيم كه محبت اهل بيت در دل ما قرار گيرد؟

به دوستانشان محبت كنيم; خدمت كنيم !


انسان چه كند تا هميشه درونش نورانى بماند؟

بايد بسيار به ياد خدا باشد. استغفار زياد كند. صلوات زياد بفرستد و ياالله بگويد.


راههاى تقويت صدق نيت و اخلاص عمل و راندن شيطان از خود چيست ؟

معرفت مى‏خواهد. بايد با خدا آشنا شويم و او را بشناسيم كه او ما را بس است.


نشانه اينكه ائمه اطهار«عليهم‏السلام‏» از ما راضى هستند چيست ؟

اعمالى كه خدا را راضى مى‏كند انجام بدهيد; آن اعمال، مورد رضايت ائمه‏«عليهم‏السلام‏» هم خواهد بود.

به دلايلى از معنويات و عبادات بكلى دور شده‏ام در حاليكه قبلا با آنها انس داشتم. الان هم خيلى دوست دارم به حالت طبيعى برگردم چه بايد بكنم؟

همين كه احساس مى‏كنى از خدا دور شده‏اى دليل بر اين است كه به خدا نزديكى! خوش به حالت! قبلا خيال مى‏كردى كه با او انس دارى. و لازم نيست كه به همان حالت‏برگردى .


نمى‏توانم به توبه واقعى برسم، چه كنم؟

استغفرالله بگويى كافى است; يعنى پشيمانى.


هر بار تصميم به ترك گناه مى‏گيرم موفق نمى‏شوم؟

بله چاره‏اش توجه به حق است.


در قنوت نماز چه ذكر و دعايى بخوانيم ؟

يك صلوات بفرستيد. در قنوت دعا به عربى بهتر است ; "ربنا آتنا فى الدنيا حسنة...".


ديگران فكر مى‏كنند خيلى خوب هستم ولى خودم فكر مى‏كنم اصلا خوب نيستم؟

الحمد لله. به به! مبارك است! ايشان در مراحل كمال هستند: كم من ثناء جميل لست اهلا له نشرته!


اگر كسى تارك الصلوة است چگونه بايد او را راهنمايى كرد؟

بايد گفت اى مردم! نماز، شكر خداست; اگر مثلا بيمارى ميگرن داشتى يا يك مويرگ مغز تو پاره مى‏شد، چه مى‏كردى؟ حال كه سلامت هستى خدارا شكر كن. شكر خدا، نماز است. اين را بگوييد و او را عادت بدهيد به شكر خدا!

براى عادت دادن از راههاى دنيوى شروع كنيد تا برسيد به مراحل آخر .

به تنهايى علاقه دارم اما گاهى تنهايى، خودش آفتى مى‏شود. تاحدى كه فكر مى‏كنم قسى القلب هم شده‏ام .

اگر كسى در تنهايى، واقعا با خدا انس دارد برايش خوب است و الا نه...; يا انس با خلق داشته باشيد يا انس با خالق !

مدام وسواس اين را دارم كه از من سلب توفيق شده است; گناه مى‏كنم و مى‏خواهم كه قلب مريضم معالجه‏ بشود.

اصلا! فقط روزى چند بار استغفار كنيد و بگوييد استغفرالله; فكرش را هم نكنيد.

درباره استفاده صحيح از اوقات عمر راهنمايى بفرماييد؟

تفريحات مشروع داشته باشيد، در اين باغ قدم بزنيد، از اين فضا استفاده كنيد، اينجا خيلى خوب است; اينجا بگرديد و خوب نگاه كنيد، اينجا را خدا به شما داده. همين تفريح خيلى خوبى است. سعى كنيد مشاعره‏اى داشته باشيد; يك كارى براى خودتان داشته باشيد، ضمنا درستان را هم بخوانيد.

فردى تارك الصلوة است كه من او را راهنمايى مى‏كنم. او تا هفت روز در نماز خواندن ثبات دارد و بعد اظهار مى‏كند كه شيطان در او نفوذ كرده است؟!

شما مسؤول اعمال او نيستيد. شما فقط دعوت به نماز كنيد.


مى‏توانم جزو السابقون باشم يا نه؟

بله بله! خانمها بهتر هم مى‏توانند جزء مقربان باشند; الان بانوى اصفهانى به مقامى رسيده است كه مردها به آنجا نرسيده‏اند.


بعد عملى حب الهى داشتن چگونه ممكن است ؟

خدا دوستت دارد تو هم خدا را دوست دارى. اشتباه نكن !

از خدا بيشتر هيچ كس را دوست ندارى، منتها اين را بايد بفهمى، بفهمى كه خدا دوستت دارد و شما خدا را دوست دارى چرا؟ چون قوام شما به خداست .


آيا خواب حجيت داردو اگر خوابى را مى‏بينيم، بايد به آن توجه كنيم يا نه؟

اصلا در وادى خواب نباشيد چون خواب خيلى پيچيده است. خيلى مشكل است. فقط اگر خوابتان خوب بود به فال نيك بگيريد. و اگر خواب بد ديديد، بگوييد ان شاءالله چيزى نيست، ولى يك صدقه هم بدهيد.


مواقع ذكر، و اوقات افضل كدام است؟

درس بخوانيد و فقط به فكر واجبات و محرمات باشيد، حرام انجام ندهيد.


موقع درس استاد آيا صحيح است كه ما مشغول ذكر باشيم؟

خيلى بيخود است. ذكر در كلاس، همان درس است. ذكر ديگر را برو در باغ قدم بزن و بگو.


در نماز نافله، اگر كسى با ما صحبت كرد، مى‏توانيم جواب بدهيم يا خير؟

اگر لازم باشد، بله! مثلا با اشاره.


على‏رغم اينكه دوست دارم در همه ابعاد عرفانى، سياسى، اجتماعى و... آگاه باشم كمتر همت دارم كه روزنامه بخوانم و از مسائل سياسى روز آگاه شوم. چه بايد بكنم؟

كار بسيار خوبى مى‏كنيد. شما در رشته خودتان، كار كنيد و خوب درس بخوانيد. آن وقت در روزنامه‏ها معارض را بخوانيد. روزنامه‏ها تعارض دارند. در اين تعارضات يك چيزى مى‏فهميد و الا اگر بخواهيد وقتتان را صرف چيزهاى ديگر كنيد سر در گم خواهيد بود و هيچ فايده‏اى نخواهد داشت; شما درستان را بخوانيد. خوب درس بخوانيد. خط مشى هم خط رهبرى است.

در مورد حفظ قرآن راهنمايى بفرماييد. شروع به حفظ مى‏كنم ولى سست هستم؟

براى حفظ قرآن، همان‏طور كه گفتم آن را به حافظه، بسپاريد. صبح زود بلند شويد، يك بخشى از يك آيه را بخوانيد، چند نكته و بخش بخوانيد اگر توانستيد تمام آيه را بخوانيد. اگر توانستيد دو آيه بخوانيد. اين را به حافظه بدهيد. برويد دنبال درستان. آنگاه ببينيد حافظ مى‏شويد يا نه؟ اگر مدتى گذشت و حفظ نكرديد هرچه دلتان مى‏خواهد به من بگويد... و لله الحمد / رب السموات و رب الارض / رب العالمين و... اين ديگر فراموش نخواهد شد!

راه حفظ قرآن، همين است.


چه كنيم تا آدم شويم و امراض قلبى‏مان درمان شود؟

همين كه آدم در تجليات الهى باشد، مى‏شود آدم. ولى ما دست از دنيا نمى‏كشيم. اين مانع آدم شدن است. آدم شدن يعنى بندگى خدا! اينكه در فكر بندگى خدا باشيم. بايد فكر كنيم; يابنده هستيم يا نيستيم، اگر بنده هستيم بندگى كنيم; اين مى‏شود "آدميت" ولى آن مقاماتى كه تجليات اسماء الهى است، البته خدا بايد لطف و نظر كند و... .


وقت‏بهتر براى تفكر چه وقتى است ؟

بين الطلوعين، بين الصلوتين، بين نماز مغرب و عشا، نيمه شب، بعد از نماز صبح و بعد از نماز شب خيلى خوب است; وقتى نماز شب را خوانديد بنشينيد و فكر كنيد. فكر هم مجرا دارد. بهترين مجرايش خود انسان است." من كه هستم؟ انسان بايد خودش را كشف كند. ما چگونه يك نظريه دقيق علمى را مى‏خواهيم بفهميم، اما خودمان را نمى‏خواهيم بفهميم ؟

توحید صمدی
14-04-2010, 05:32
اگر فردى احساس حقارت بكند و اين احساس باعث‏شود كه او نتواند با ديگران ارتباط صحيح برقرار كند و نهايتا خودش را هم درست نشناسد و اعتماد هم به خودش نكند، دواى اين دردها را اجمالا بفرماييد؟

بايد استادان محبت كنند كه چنين افرادى را به پاى منبر بياورند و وادارند كه حرف بزنند، من يك طلبه‏اى داشتم كه تنومند بود ولى خجالتى! يك روز، با اصرار آوردمش كه حرف بزند، آمد پاى منبر و گفت "من معذرت مى‏خواهم " همين كافى بود! استادها سعى كنند شاگردهاى كمرو را پشت تريبون بياورند و بگويند "بگو يا حسين "! بگو "بسم الله الرحمن الرحيم"! از اينجا كم كم اين سد شكسته مى‏شود ; ديگر ماشاء الله مى‏شود سخنران .

در مورد "اعتماد به نفس" بايد گفت اين حرف غلطى است; از اروپا آمده است. اعتماد به نفسى كه بزرگان ما مى‏گويند يعنى اعتماد به شرق و غرب نكن، خودت مستقلا راه برو. و الا اعتماد به نفس يك حرف غلطى است، مال ما نيست. اعتماد به خدا درست است. ما نفسى در كارمان نيست. نفس چيست كه بدان اعتماد كنيم؟ نفسى كه هر لحظه در يك حالت متغير است! فقط اعتماد به خدا مهم و مطرح است!

غم خوب است‏يا شادى؟ چون من بيشتر از حالات روحى غم را دوست دارم و علت آن هم اين است كه در حالتى كه محزون هستم، احساس تقرب بيشترى مى‏كنم؟

بله، آن حزن است، حزن در راه خدا خوب است اما اينكه انگشترم گم شد، بنشينم غصه بخورم، يا پدرم يا مادرم از دستم رفته، غصه بخورم، اينها غلط است. غمت اينجورى نباشد.

اگر كسى گريه‏اش مى‏آيد، دلش مى‏خواهد عقده‏اش را واكند، بنشيند براى مصيبت اهل بيت «عليهم‏السلام‏» گريه كند تا عقده‏اش باز شود.

اينكه چرا در راه خدا و آخرت عقب مانده‏ام؟ اين حزن خوب است.

معرفت امام حسين‏«عليه السلام‏» و عشق به ايشان را چگونه مى‏توانم كسب كنم؟

اگر كسى يك ليوان آب به دست‏شما بدهد، شما فراموش مى‏كنيد؟ شما انسان هستيد. نمى‏توانيد فراموش كنيد. تا آخر عمر يادتان مى‏ماند.
امام حسين‏«عليه السلام‏» هر چه داشته فداى ما كرده، كه ما هدايت‏بشويم. ايا جا دارد كه به او عشق بورزيم يا نه؟! با اين گريه‏ها عشق خودمان را مى‏توانيم به امام حسين‏«عليه السلام‏» بيشتر بكنيم. با اين توسلها، خدمات (در مجلس امام حسين‏«عليه السلام‏» چاى مى‏ريزيم، محبت كنيم، آش بپزيم و..)، اينها محبت امام حسين‏«عليه السلام‏» را زياد مى‏كند. سينه مى‏زنند، سينه بزنيم. گريه مى‏كنند، گريه كنيم. عزادارى مى‏كنند عزادارى كنيم. روضه بخوانيم، نوحه بخوانيم، شعر بخوانيم; اينها همه محبت است.

هيچ كس به اندازه امام حسين‏«عليه السلام‏» بشر را دوست ندارد. ما هم بايد هيچ كس را به اندازه امام حسين‏«عليه السلام‏» دوست نداشته باشيم. البته اين همان دوستى خداست.


خيلى طالب نماز اول وقت هستم اما گاهى اين توفيق را از دست مى‏دهم و همين باعث‏سستى من در نماز اول وقت مى‏شود و اثر بدى بر روى من دارد. چه كنم ؟

چرا؟!! نماز را اول وقت‏بخوانيد. اگر بيحال هستيد بگوييد مى‏خواهم حتى با بيحالى نماز را در اول وقت‏بخوانم. البته اگر دلايلى مثل برخورد با كلاس و... هست مشكلى نيست ولى مثلا ما دور هم نشسته‏ايم و حرف مى‏زنيم; چون وقت نماز شد، بلند شويم، نمازمان را بخوانيم. به دوستانمان هم بگوييم معذرت مى‏خواهم من فعلا نماز دارم. در جايى نوشته بود آقاى مطهرى در وسط يك جلسه‏اى بلند شد و گفت وقت‏خواب من شده! همه مسخره كردند، گفتند از خوابش نمى‏گذرد. نمى‏دانستند كه او مى‏خواهد برود بخوابد كه در دل شب با حال خوش بلند شود.

من سعى مى‏كنم شرايط و حالات دعا را حفظ كنم و با تضرع، استمرار بر دعا داشته باشم. ولى در نهايت‏حاجت من برآورده نمى‏شود و همين باعث نااميدى‏ام مى‏شود. چه كنم؟

اگر اجازه بدهيد كمى دقيقتر حرف بزنم. اولا خدا گفته دعا مستجاب است. اگر واقعا بخواهيد، خدا به شما مى‏دهد. ولى گاهى اين دعا صلاح نيست مستجاب بشود; مثلا فرض كنيم من از خدا ماشين مى‏خواهم اگر خدا الان به من بدهد بچه‏ام مى‏رود و با آن تصادف مى‏كند و من طاقت از دست دادن بچه‏ام را ندارم. اين را فردا مى‏دهد. كه بچه من دسترسى به اين ماشين ندارد. نبايد ناراحت‏بشوم كه دير شده است.

در روز قيامت، ما از خدا تشكر مى‏كنيم بخاطر آن چيزهايى كه به ما نداده است. اين مطلب در باره دعا عمومى است ; اما يك مطلب ديگر، حال دعاست. خيلى از مردم دعا مى‏كنند ولى حال دعا ندارند. اما برخى از مردم هم دعا مى‏كنند و حال دعا دارند.

مردم همه دارند امن يجيب را با گريه و زارى و تضرع مى‏خوانند اين را مى‏گوييم حال.

دعاهايى كه ما مى‏كنيم براى آن است كه زبان استعدادمان باز بشود. استعداد چيست؟ استعداد امام‏«رحمه الله‏» اين بوده كه دنيا را زير و رو كند. اين استعداد را از خدا خواسته و خدا به او داده. اين استعداد كه باشد، اگر حرف هم نزند، خدا به او مى‏دهد. چنانكه ما در زبان استعداد، آب خواسته‏ايم، خدا آب را خلق كرده، به زبان استعداد غذا خواسته‏ايم، خدا غذا خلق كرده است; پس هم حال مى‏خواهد هم دعا و هم زبان استعداد. اگر زبان استعداد باشد، حال هم نباشد خدا مى‏دهد. بيشتر ما زبان استعداد نداريم. اگر دعا كرديم و خدا به ما نداد، بايد تشكر كنيم; چون خدا مى‏داند چه چيزهايى را بايد به ما بدهد و چه چيزهايى را ندهد.

"... و استاد كلامش را با دعا، حال دعا و زبان استعداد به پايان رساند."

پى‏نوشت:

*** چكيده‏اى از جلسه پرسش و پاسخ دانشجويان دانشگاه امام صادق‏«عليه السلام‏» - واحد خواهران با حضور آيت‏الله امجد

توحید صمدی
14-04-2010, 05:33
با او


این جمعه ی گذشته یعنی 21 اسفند سال 88 بعد از نماز صبح در امام زاده صالح که پشت سر حاج آقا خواندیم ، رفتیم طبقه ی پایین ، زینبیه ، حاج آقا جلسه ی مختصری در شرح احادیث اصول کافی دارند و بعد هم صبحانه عدسی می دهند. خلاصه وقتی رفتیم حدیثی در باب خصال مومن از اصول کافی خوانده شد و حاج آقا شرح دادند.بین فرمایشاتشون نکاتی بود خصوصا در مورد سال نو که نقل می کنم؛




1. همه به جای اینکه خودشان را بِتِکانند ، در و دیوار را می تِکانند.البته این کار هم خوبه و لازمه ولی خودتکانی مهم تراست.اینکه آدم دلش رو از هر چه کینه و دشمنی و بدی است پاک کنه.


2.چند توصیه به کسانی که رانندگی می کنند می کنم.منشا تمام تصادفات دو عامل است ؛ سرعت و سبقت.سرعت نروید ، در سبقت احتیاط کنید و حالت ها و اتفاقات ناگهانی رو لحاظ کنید.مثلا جلوی شما ماشینی است و از طرف مقابل دور هم ماشینی می آد.در حالت عادی می تونید سبقت بگیرید ولی باید در نظر بگیرید اگر موقع سبقت شما ، ماشین جلویی سرعتش رو زیاد کرد چه کار می کنید؟باید حالت های خطرناک احتمالی رو هم در نظر بگیرید.
صبح و شب در چهارراه های فرعی هم احتیاط کنید.

تا حالا هیچ کس از احتیاط ضرر نکرده.احتیاط فقط در طهارت و اینها که موجب وسواس است بده و الا در باقی مسائل کسی از احتیاط ضرر نکرده.



3.اصول کافی جلد اولش اعتقادات است و جلد دومش اخلاقیات است.


4.در بعضی جاهای کافی آمده (عده) منظور عده ای از رُوات هستند که شناخته شده اند و انسان های بزرگواری اند.
رُوات حدیث احترام دارد.علامه طباطبایی این احادیث و روایات بحار را می خواندند ، اصرار داشتند نام تک تک راویان را نام ببرند.می گفتیم چرا؟ می فرمودند :(( بردن نام راویان ، نورانیت دارد.اینها راویان حدیث اند. )) (کم کسی نیستند) . مثلا محمدبن مسلم 30000 روایت از امام صادق(ع) نقل کرده ، خیلی ارزش داره و مقام بالایی است.


5.وعده ی مطلق ، وفای مطلق می خواهد.اگر وعده ی مطلق دادید باید مطلق هم ادا کنید.


6.آقا کلمات باید به جا (و درست) مصرف شوند.والسلام.


7.عبادتتان باید زینت داشته باشد و زینتش تبعیت از اهل بیت (ع) است.


8.ما دو جور دور داریم. یکی تقسیم دور است به مصرّح و مضمر . نوع دیگری از دور ، دور لِمّی است . مثل دو آجر که به شکل عدد هشت به هم تکیه دهیم ، اولی دومی را نگه داشته و دومی هم اولی را نگه داشته.



سال نو پیشاپیش بر همه ی دوستان مبارک ، انشاءالله پیش از تحویل سال ضمن خانه تکانی ، خود تکانی هم کرده باشیم.
التماس دعا


طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:33
با او

ضمن عرض سلام ، باید در پاسخ سوال شما عرض کنم که ؛

1. ((دور)) یک امری است که حکمای اسلامی وقوع آن را محال دانسته اند و بر آن برهان اقامه کرده اند.
دور یعنی : یک معلول ، علتِ علت خود شود.
مثلا الف علت ب بوده و ب هم علت الف باشد که این جا دور بوده و محال است.مثلا ب هم معلول الف است و هم علت آن.الف هم همینطور.این محال است.
حالا با تعریفی که گذشت ، اگر بین این علت و معلول دوری ، فاصله ای نباشد و بی واسطه باشند ، گفته می شه که دور مصرّح دارند.ولی اگر بین علت و معلول دوری ، واسطه ای باشد ، به اون دور مضمر می گویند.مثلا الف علت ب بوده و ب علت ج بوده و ج علت د بوده و دوباره خود د علت الف باشد.

پس تقسیم بندی اول دور که در جمله ی بالا آمد که به مصرح و مضمر تقسیم می شود این است.


2.اما علاوه بر این یک جور دور دیگر هم داریم ، بنام دور لِمّی که برای زمانی است که الف و ب هر دو موقوف به هم ایستا باشند.یعنی علت ایستایی الف و ب ، تکیه شان به هم باشد.مثل دو آجر که نوکشان رو به هم تکیه بدیم و با تکیه ی به هم ایستاده بمانند.این لزوما محال نیست.

التماس دعا

طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:34
با او

شش نکاته ی جالب و کاربردی از آیت الله امجد :


1. توسل ، عین توحید است. ص 37

2. موقع غضب ، هر تصمیمی بگیرید اشتباه است.
قال امیرالمومنین (ع): الغضب یفسد الالباب و یبعد من الصواب. ص 53

3. به مطالب بولتن ها و... خیلی ترتیب اثر ندهید.با یک جمله ی روزنامه که نمی توان حکم صادر کرد.فردای قیامت از ما حجّت می خواهند.فقط علم(یقینی) حجّت است. ص 77

4. رئیس ملائکه ، حضرت جبرئیل (س) است ولی در مقام طولی به انسان نمی رسد. ص 48

5. بمباران اطلاعات به چه درد می خورد؟ مغز و تفکر و اندیشه می خواهد.
حرف زدن ، مانع از تفکر است.
امیرالمومنین(ع): الصّمت روضه الفکر= سکوت بوستان فکر و اندیشه است. ص 44

6. شخصیت هر کس ، منوط به میزان ارتباطش با خداست. ص 42


منبع کل نکات : کتاب جواهر معنوی / درج دوم / صفحان جلوی نکات نوشته شده / نشر سلوک جوان قم


التماس دعا
طارق

توحید صمدی
14-04-2010, 05:37
آیت الله محمود امجد:


توجیه المسائل را ببندیم


http://ostadamjad.persiangig.com/image/a***eamjad000.jpg (http://ostadamjad.persiangig.com/image/a***eamjad000.jpg)


1.مواظب باشيم! برخی، ما طلبه‌ها را نمي‌خواهند و بعضی هم به ما احترام مي‌كنند، با اينها حواسمان پرت نشود، بايد ديد ما كه بوده‌ايم؟ اين احترام‌ها همه مسوليت مي‌آورد. همه كمالات مخصوص خداست.

2. انشاء الله خدا ما را هدایت کند اگر ما عمل و اخلاق می خواهیم همین است ولی اگر سخنرانی بخواهیم فرق می کند . با سخنرانی کاری درست نمی شود؛ چون سخنران زیاد است . حجاج وقتی به منبر می رفت و سخنرانی می کرد ، چنان صحبت می کرد « خلقتم للبقاء لاللفناء» ولی در عین حال وقتی خون می ریخت به شکرانه آن روزه می گرفت.

3.بر مردم سخت نگیرید چشم پوشی کنید . حدیث محکم بخوانید . آیات متشابه برای مردم نخوانید.

4.آدم باید متواضع باشد ؛ یعنی برای خودش امتیازی قائل نباشد و حق را ولو از یک بچه قبول کندنه اینکه گردنش را کج بگیرد و کج و معوج راه برود.

5.جامعه دینی نباید دروغ بگوید. حق نداریم در انتخابات ، تهمت به نامزدهای دیگر بزنیم.

6.هرکس هر حرف خوبی زد از آن استقبال کنید و نیز دفاع بی خود و نفی بی خود هم نکنید براساس علم و یقین رفتار کنید.

7.حرفی نزنیم که عمل نکنیم.

8.خداوند همه اش رحمت است ؛ چرا ما آن را با وحشت به مردم معرفی می کنیم.

9.کو ، شاه که تمام دنیا برایش گهواره بود؟ کارش به جایی رسید که در خیابانهای ایران هم جایی نداشت! عبرت بگیریم.

10.حق ملاک است نه شخص . امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) را می خواهیم برای حق .رهبر معظم (دامت برکاته)را می خواهیم برای حق.

11.اگر ما اهل استماع و شنیدن باشیم بیشتر دردهای مردم حل می شود.

12.توجیه المسائل را ببندیم توضیح المسائل را بگشائیم.

13.ما از انتقاد بدمان می آید و از تملق خوشمان! باید به عکس شود تا رشد پیدا کنیم.

14.مخالف و موافق در پیشگاه علامه طباطبائی علیه الرحمه خضوع داشتند.

15.تمام مشکل ما این است که از آن چیزهایی که داریم نمی خواهیم دست بکشیم.

16.اصلاحات باید از خود شروع شود.

17.اگر سخت بگیری خداوند از تو سخت گیرتر است اشدّ المعاقبین

18.از احدی کینه ندارم حتی اگر پدر و فرزندم را هم بکشند و معذرت خواهی کنند در می گذرم.

19. اگر روضه ای که برای رهبر معظم می خوانی با روضه ای که برای یک بچه می خوانی فرق کند مرخّصی!


20.به مطالب بولتن ها و ... خیلی ترتیب اثر ندهید . با یک جمله روزنامه که نمی توان حکم صادر کرد . فردای قیامت از ما حجت می خواهند فقط علم (یقین) حجّت است.


*** منتخب سخنرانیهای حضرت آیت الله محمود امجد در امامزاده صالح تهران

توحید صمدی
14-04-2010, 05:38
1- هر وقت گرفتاری داشتید به سجده بیفتید و ذكر یونسیه را بگویید. لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
2- غير از چهارده معصوم نمي شود از کسی دفاع مطلق كرد، حتی عرفا.
3- نگران كردن پدر و مادر-ولو يك دقيقه-گناه است. اگر مي خواهي به منزل دير بروي ، زنگ بزن اطلاع بده تا نگران نشوند.
4- ارزش ها بايد ملاك باشد نه حزب و گروه. و الا بي دين مي شويم.
5- همه چيز را ببازيد تا برنده شويد.
6- اينقدر قرآن بايد بخواني تا بفهمي ، وقتي فهميدي ، ديگر قرآن رهايت نمي كند.
7- نه مريد ؛ نه مقام ، نه كتابخانه ؛ انسان موقع مرگ ، اينها را با خود نمي برد!
8- متاسّفانه امروز در جامعه ي ما تعقّل خيلي كم شده آقا تعقّل ؛ همين منشاء بسياري از مشكلات هست.
9- اين يك كلمه زندگي را شيرين مي كند : « من مقصّرم»
10- در قيامت با اينكه خود جهنّم از بوي بد آكنده است، باز اهل جهنّم از بوی بد عالم بی عمل در اذيّتی مضاعف اند.
11- ترك و فعل خيلي مهم نيست ، نيّت خيلي مهم است.
12- عميق ترين حرف بنده اين است: خدا هست.
13- بي خود اين طرف و آن طرف نرويم هيچ كس غير خدا كاره اي نيست.
14- خداوند گدای سمج را دوست دارد ولی در خانه خودش نه ديگران.
15- بايد فقط براي خدا كار كرد ولو كم.
16- شما عزيزان با خصوصيّات نفس ،آشنا نيستيد ! هيچ كس از عهده اش بر نمي آيد ،الّا خدا. بزرگان و نوابغ ،زمين خورده اند.
17- زندگي مشترك بر اساس تعاون و همكاري و صفا و صميميّت است نه قانونمندي(به معني خاص مضر).
18- وقار با تكبّر نبايد اشتباه شود.
19- آن چيزي كه نفس را آرام مي كند ، عشق است.
20- اگر كسي علم داشته باشد ولي حلم نداشته باشد ، مضرّ است.
21- علامت علم اين است كه خودمان كنار گذاشته شويم.
22- هواي نفس هم مثل هوا متغيّر است.
23- اگر انسان بازيگري را كنار بگذارد از اولياء خدا مي شود.
24- براي كسب اخلاص ، التماس از خدا لازم است.
25- آدم عاقل به غير خدا اعتماد نمي كند.
26- با مردم با محبّت رفتار كنيم كه محبّت بيش ترين اثر را دارد.
27- انسان به اندازه هر نفس زدنش، می‏تواند به سمت‏ خدا راه داشته باشد . هر انسان، بی‏نهایت راه به سوی خدا دارد . یکی مریضخانه می‏سازد، یکی مسجد می‏سازد، یکی به فقرا کمک می‏کند، یکی می‏تواند نماز بخواند و ... همه اینها راههایی است که می‏تواند انسان را به خدا برساند . همه اینها راه خداست; ولی گرایشها فرق می‏کند . یکی از راه مهندسی، یکی از راه پزشکی، یکی از راه روحانیت و ... هر کسی از یک راهی باید برود . خود انسان راههای فراوان دارد . بهترین راه را باید انتخاب کرد به نسبت آن گرایش و طبیعتی که در هر کسی هست .»
28- به جوان می گیم ای جوان! من نمی خوام تو رو به سمت خودم جذب کنم. من فقط به تو یه حرف می زنم. تو اگه بمب بارون بشه چی کار می کنی؟ نمی ری پناهگاه؟ خوب این دنیا همونه. همه اش ظواهره. گول این ظواهر رو نخور. برو تو پناهگاه خدا. اون جا باش بمب بارون که تموم شد بیا بیرون زندگی کن. اینا زندگی نیست که اینا ظاهرش قشنگه توش هیچی نیست.
29- اصلا در وادى خواب نباشيد چون خواب خيلى پيچيده است. خيلى مشكل است. فقط اگر خوابتان خوب بود به فال نيك بگيريد. و اگر خواب بد ديديد، بگوييد ان شاءالله چيزى نيست، ولى يك صدقه هم بدهيد.
30- اعتماد به نفس يك حرف غلطى است، مال ما نيست. اعتماد به خدا درست است. ما نفسى در كارمان نيست. نفس چيست كه بدان اعتماد كنيم؟ نفسى كه هر لحظه در يك حالت متغير است! فقط اعتماد به خدا مهم و مطرح است!
31- نماز را اول وقت‏ بخوانيد. اگر بي حال هستيد بگوييد مى‏خواهم حتى با بي حالى نماز را در اول وقت‏بخوانم. البته اگر دلايلى مثل برخورد با كلاس و... هست مشكلى نيست ولى مثلا ما دور هم نشسته‏ايم و حرف مى‏زنيم; چون وقت نماز شد، بلند شويم، نمازمان را بخوانيم. به دوستانمان هم بگوييم معذرت مى‏خواهم من فعلا نماز دارم. در جايى نوشته بود آقاى مطهرى در وسط يك جلسه‏اى بلند شد و گفت وقت‏خواب من شده! همه مسخره كردند، گفتند از خوابش نمى‏گذرد. نمى‏دانستند كه او مى‏خواهد برود بخوابد كه در دل شب با حال خوش بلند شود.
32- تمام فیوضات به دست امام حسین (ع) می باشد و پیشکارش حضرت ابوالفضل(ع) می باشد.
33- قرآن نامه ی خداست، صحیفه ی سجادیه جواب این نامه است و نهج البلاغه شرح این نامه است.
34- حزب الهی بی ترمز یعنی چه؟ بسیجی نور چشم همه می باشد باید ترمز داشته باشد . آخوند نور چشم همه می باشد باید ترمز داشته باشد .مومن باید ترمز داشته باشد تقوی یعنی ترمز ، آدم نمی تواند گاز بده بره توی دره می ره داغون می گردد.
35- درباره آیت الله العظمی بهجت: ايشان فرشته روى زمين بودند، ايشان در طفوليت هم معنوّيت را احساس می كرده است، و از جوانى اهل سير و سلوك بوده اند. يكى از دوستان ايشان كه با هم درس آقاى قاضى می رفتند، می گفت: «يك روز آقاى قاضى به موقع سر درس حاضر نمی شود، آقاى بهجت می گويد: ايشان حالشان خوب نيست، و يكايك حالات او را از خانه تا به درس بيان می كند. وقتى آقاى قاضى وارد محل درس می شوند، طرف آقاى بهجت می روند و می فرمايند: «امروز شيرين كارى كردى!»
36- پیامبر نیامده است ما دولا راست شویم، آمده است ما را ببرد آنجایی که خودش می باشد آنجایی که جبرئیل پر می اندازد جبرئیل رئیس ملائک آنجا نمی تواند برود.
37- هرچی می خوای از خدا فقط بگو : اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم!!
38- خدا می گوید چیزی در نزد من محبوبتر و عزیزتر از واجبات نیست کجا می روید سیرو سلوک ؟ سیرو سلوک واجبات و محرماته ، مرد ، مرد باشد واجباتش را انجام دهد و محرماتش را ترک کند به همه جا می رسد .
39- اگر قدرت داشتم خيلي از مجالس مذهبي را در اين شهر تعطيل مي كردم.
40- انسان به تفریح هم نیاز دارد انسان که یک بعدی نیست چند بعدی می باشد همه اش عبادت کنید خشک می شوید همه اش مطالعه کنید چیزی نمی فهمید، علم همه جا محترم است منتهی علم انسان ساز علم توحید می باشد از اول تا آخر قرآن یک کلمه بیشتر نیست: نفی غیر...

توحید صمدی
14-04-2010, 05:39
معرفی کتاب :

زلال معرفت: جام اول: بیانات استاد اخلاق و عرفان حضرت آیت الله امجد
http://kazemzadeh.persiangig.com/audio/marefat.JPG (http://kazemzadeh.persiangig.com/audio/marefat.JPG)

پدیدآورنده: محمدجواد سالاریان (ویراستار)
ناشر: فرهیزش - 28 مهر، 1387

قیمت: 25000 ریال
مشخصات کتاب






تعداد صفحه: 230


نشر: فرهیزش (28 مهر، 1387)


شابک: 978-964-96523-6-8


قطع کتاب: رقعی


وزن: 600 گرم

توحید صمدی
14-04-2010, 05:39
روضه خوانی ایت الله امجد حفظه الله در کنار ایت الله جوادی املی و بزرگان http://www.esramagazine.net/films/moharam/as7.wmv (http://www.esramagazine.net/films/moharam/as7.wmv)

توحید صمدی
14-04-2010, 05:39
سایت استاد :
www.ostadamjad.blogfa.com

www.m-amjad.com (http://www.m-amjad.com/)

یا

www.akhlaghequran.com (http://www.akhlaghequran.com/)

توحید صمدی
14-04-2010, 05:40
بسم الله خیر الاسماء
بحمدالله نکاتی از سخنان و فرمایشات حضرت استاد امجد حفظه الله بیان شد.
از بزرگوارانی که در این امر مشارکت داشتند از جمله عزیز برادر جناب کاربر طارق و بزرگواران دیگرکمال تشکر و قدردانی را داریم.از عزیزانی که مطالبی مشابه از استاد دارند، دعوت میکنیم تا برای استفاده کاربران در تاپیک قرار دهند.و من الله توفیق

توحید صمدی
10-05-2010, 20:27
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدالله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
مهم ترین مسئله که اساس انسانیت است و تنها عاملی که ضامن اجرایی است و در سراسر قرآن کریم از آن بحث شده توحید است؛ چه آیات مفهومی آفاقی و چه آیات انفسی و چه دیدار شهودی.

قرآن کریم می فرماید:« سنريهم آياتنا في الآفاق و في أنفسهم حتي يتبيِّن لهم أنّه الحق ... ؛ به زودی نشانه های خود را در افق هاو در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا بر ایشان روشن گردد که او خود حق است » 1
در این زمینه برای توجه نسل جوان به مسائل عمیق قرآن و اسلام از اشعار مثنوی استفاده می کنیم . آیات قرآن در زمینه خداشناسی از نظر آفاق فراوان است. آیاتی که می گوید زمین ، آسمان ، شب ، روز ، خواب و بیداری ، تمامی آیات خداست و همه عالم در بی نشانی ، نشانی از اوست بلکه همه عالم آیات اوست :« ان فی خلق السموات والارض و اختلاف اللیل وانهار لایات لاولی الالباب ؛ مسلما در آفرینش آسمانها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز ، برای خردمندان نشانه هایی قانع کننده است.»2

دم چو فرو رفت هاست،هوست چوبيرون رود يعنى از او در همه،هرنفسى هاى وهوست

چون به آثار این همه پیدا شدت چون نشد پیدا زتاثیر ایزدت

نه سببها و اثرها مغز و پوست چون بجویی ، جملگی آثار اوست

دوست گیری چیزها را از اثر پس چرا ز آثاربخشی بی خبر؟

از خیالی دوست گیری خلق را چون نگیری شاه غرب و شرق را؟3

وقتی اثری از یک هنرمند به دست انسان می رسد ، شوق و ذوقی برای دیدار و ملاقات آن هنرمند در وی بوجود می آید. وقتی انسان اینهمه آثار و عجایب و شگفتی هایی که در عالم ، انسان ، نباتات ، حیوانات ، آسمانها و مسائل ریز و درشت است می بیند ، اگر عمودی فکر کند در وجودش عشق و ذوقی به دیدار صاحب اثر که مبدا آفرینش است پیدا می شود و به عشق حقیقی خود می رسد. اصولا انسان عاشق خدا خلق شده اما فراموش کرده است؛ انبیاء ، اولیاء ، شعرا ، بزرگان علم و ادب آمدند و بشر را با زبان شعر و نثر متوجه حقیقت خودش که عشق الهی است کردند و این سعادت و کمال انسان است . وقتی ما خط خوبی یا صنعت زیبایی می بینیم به هنرمندی و استادی صاحب صنعت و هنر پی می بریم و آنقدر که از این خط لذت عاید ما می شود بیش از آن دیدار صاحب اثر ، اثربخشی پیدا می شود.


نه سبب ها و اثرها مغز و پوست چون بجویی جملگی آثار اوست
هرچه می بینی از زمین ، آسمان ، گیاهان ، حیوانات ، انسانها ، موجودات ریز و درشت ، مگر اثر خدا نیستند . وقتی دقت کنیم – به شرطی که فقط افقی فکر نکنیم – و اگر عمودی فکر کنیم می بینیم که همه آثار خداست ؛ همه فریاد می زنند « هو» ، «هوالحق» ، «هوالحی» .همانگونه که ما اثری را از یک هنرمند می بینیم به او علاقمند می شویم ، مگر می شود اینهمه آثار و عجایب دیده شود و انسان متاثر نگردد.

« قل هو الله احد؛ بگو او خدایی است یکتا ».4
« الله لا اله الا هوالحی القیوم؛ خداست که معبودی جز او نیست ، زنده و برپادارنده است».5


این همه نقش عجیب بر در و دیدار وجود هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار

این اثر فکری عمودی است که فرد عمیقا فکر کند و از این آثار به مؤثر پی ببرد و دلبستگی پیدا کند. خداوند علی و اعلی توفیق درک معارف بلند اسلام و قرآن را که بالاترین و ارزشمندترین آن توحید است به ما مرحمت کند.در این زمینه مسائل مختلف و گوناگونی هست . خداشناسی از طریق آثار ، خداشناسی بدون واسطه و از طریق شهودی که خود دارای مراتبی است و بالاترین آن مخصوص بندگان خاص خداست. همان دیدار شهودی است که انسان ببیند که

به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
این وجود ربطی و فقری از خود هیچ ندارد، درواقع این جهان و همه موجودات آن با علت العلل و با حیثیت تقییدی و تعلیلی موجودیت دارند، قرآن کریم می فرماید: « یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هوالغنی الحمید؛ ای مردم ، شما به خدا نیازمندید و خداست که بی نیاز و ستوده است».6
قرآن کریم نه تنها انسان را نیازمند به خداوند متعال بلکه تمامی موجودات جهان امکان را مطیع او می شمارد و برای غیر واجب هم هیچ سهمی از استقلال قائل نیست ؛ اگر نازی می کند ازهم فرو ریزند قالب ها.
با اینحال اگر او چشم عنایتش را از عالم بردارد ، هیچ نمی ماند و عالم در پیشگاه خود افسانه ای بیش نیست.


اشراق جهان جمله چون نقشی است برآب آن آب ، نه آب ، بلکه موجی بر آب

آن موج ، چه موج ، چون خیالی در خواب آن خواب ، چه خواب ، خواب مستان خراب


عالم در پیشگاه خود بدون حیثیت تقییدی و تعلیلی ، هیچ در هیچ است ولی با او همه چیز است ، درواقع او همه است.


عالم چو حبابی است ولیکن چه حباب نه بر سرآب ، بلکه بر روی سراب

آن هم چه سرابی که ببینند به خواب آن خواب ، چه خواب ، خواب بدمست خراب

خدای تعالی بیداری و آگاهی بدهد تا انسان به مسیر حقیقی خودش که همان توحید است برسد. اول و آخر کتاب مثنوی بر این محمور است و اول و آخر قرآن و لب مطالب قرآن و اسلام ، توحید و خداشناسی است.:« هو الاول والاخر والظاهر و الباطن و هو علی بکل شیء علیم ؛ اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او بر هر چیزی دانست».7

*** اشراقات معنوی - درس اول / آیت الله محمود امجد

توحید صمدی
24-05-2010, 00:47
به محضر شریف حضرت استاد امجد مشرف شدم
و ایشان به من فرمودند: برای خود هیچ ارزشی قائل نشو تا پیش خدا ارزش پیدا کنی!



يکي قطره باران ز ابري چکيد خجل شد چو پنهاي دريا بديد

که جايي که درياست من کيستم؟ گر او هست حقا که من نيستم

چو خود را به چشم حقارت بديد صدف در کنارش به جان پروريد

سپهرش به جايي رسانيد کار که شد نامور لعل شاهوار

بلندي از آن يافت کو پست شد در نيستي کوفت تا هست شد
محمد نیرو

توحید صمدی
24-05-2010, 00:47
استاد محمود امجد:



من خاکم ، خاک

موقعیتی پیش آمد که اینجانب بنا بر وضع پیش آمده می بایست از استاد عذر خواهی میکردم .اما غرور وجودم را فرا گرفت و با خودم گفتم این ماجرا چه ربطی به استاد دارد؟به خانه آمدم و ناراحت شدم و با استاد تماس گرفتم.به این حقیر فرمودند:تو چقدر سخت گیری می کنی ،من خاکم .خاک .ناراحت نمی شوم .

***محمد علی غریب

توحید صمدی
07-06-2010, 18:50
آیت الله محمود امجد:

غیر از خاندان عصمت و طهارت هیچکس مدال حق نیست

http://kazemzadeh.persiangig.com/hazrateostadamjad/hazrateagahamjad33.jpg
من و تو حق نداریم به اشخاص نمره بدهیم من و تو خدای مردم نیستیم /كسي كه مدح شود خودش را بزرگ مي‌بيند/حق، معیار اشخاص است نه اینکه اشخاص، معیار حق باشند. اول حق را بشناسید بعد ببینید چه کسی حق می گوید و چه کسی باطل؛ نه اینکه یک شخصی را به حق بدانیم و بعد بگوییم هر چه او گفت و هر کاری کرد حق است. تنها معصومان معیار و ملاک حق اند و بس/با عمامه كسي ارزش پيدا نمي‌كند، ملاك حق است/ما حق نداريم با يك انسان مست برخورد تند داشته باشيم چه برسد به تجسس در امور افرادي كه آبرو دارند!/چرا خواسته های خودمان٬ حب و بغض هایی که معلوم نیست ریشه آن کجاست! ملاک حق است؟/حق ملاک است نه شخص امام راحل را می خواهیم برای حق رهبر معظم را می خواهیم برای حق.


ما از لحاظ تئوري همه خدا پرست هستيم ولي از لحاظ عملي پا را روي حق مي‌گذاريم و طوري رفتار مي كنيم انگار خدا نيست. اين دين نيست دين يعني آدم بداند كه خدا حاضر و ناظر است و خدا دانا و تواناست.




من و تو حق نداریم به اشخاص نمره بدهیم من و تو خدای مردم نیستیم حق تحقیر هیچ انسانی را نداریم باید به دیده احترام به همه نگاه کنیم.




بالاترین منکرات حق ناپذیری می باشد.




شما يك وقتي بايد تكبر داشته باشيد براي آدم متكبري كه جواب سلامتان را نمي دهد. متكبر جايش جهنم است،اميرالومنين ميفرمايند: تكبر عين حماقت است. كسي متكبراست الاغ است، بهش احترام نكن ، جواب سلامش را نده متكبرانه باهاش رفتار كن. خدا جاي تكبر براي انسان نگذاشته، تكبر يعني حرف حق را نمي‌تواند بپذيرد ولو اين كه ادعاي تواضع كند. كسي كه مدح شود خودش را بزرگ مي‌بيند. تكبر يعني به بچه شاگرد سلام نمي‌كند ولي بزرگترش را كه مي‌بيند سكته مي‌كند. شخصيت پرستي اشتباه است. پهلواني يك انسان بدقيافه را ديد خنديد عمويش زد توي گوش او گفت به نقش مي‌خندي يا نقاش گفت به نقش يكي ديگر زد توي گوشش و گفت مگه تقصير خودش است؟ البته توي گوش كسي زدن بد است اما پهلوان اين مطلب را فهميد . غير خدا هيچ كس نيست. لا‌اله‌الا الله حقيقتي هست كه خداست ، خدا حق پرستمان كند.




خدايابه ما صميميت بده ،دل‌هايمان از هم دور شده. اگر به حق از هم دور شويم حق داريم. ولي اگر بنا باشد به خاطر سليقه هايمان از هم جدا بشويم،درد است.




اگر انسان در درون خود به دنبال هدايت و سعادت و معرفت باشد حتي يك شعر و يك نكته از يك مرد الهي مي­تواند او را به سعادت برساند. اما اگر شخصي به طالب حق و حقيقت نباشد حتي اگر صبح تا شب هم ملازم اولياي الهي باشد، هيچ تاثير مثبتي نمي­گيرد و حتي ممكن است بدتر هم بشود! ملاك استفاده است!




كربلا رفتن خوب است اما براي كسي که حق‌پرست. است تا آدم خودبين است نمي‌تواند خدا پرست باشد. هر كس پاي روي حق بگذرد نامرد است. علي مرد است لعنت بر هر چه نامرد. خيلي از خدا فاصله گرفتيم خدا را فراموش كرديم بدبخت شديم.




از گفتن حق نباید ترس داشت اما حرف حق را هم نباید همه جا گفت. عاقل آن است که بداند حرف حق را کجا بزند و کجا نزند؛ چگونه بزند و چگونه نزند.




حق، معیار اشخاص است نه اینکه اشخاص، معیار حق باشند. اول حق را بشناسید بعد ببینید چه کسی حق می گوید و چه کسی باطل؛ نه اینکه یک شخصی را به حق بدانیم و بعد بگوییم هر چه او گفت و هر کاری کرد حق است. تنها معصومان معیار و ملاک حق اند و بس.




ظلم نكن به كسي وزير ظلم كسي نرو كسي كه گوش به حق نمي‌دهد شيطان است.




با عمامه كسي ارزش پيدا نمي‌كند، ملاك حق است.




آقايان اگر مي‌خواهيد خدا ببخشدتان، ببخشيد. البته حق خودتان را بگيريد، اما اگر كسي توان ادا ندارد ببخشيد .




اگر همه شكنجه‌هاي عالم را در يك كپسول و شكنجه جان كندن را در يك كپسول ديگربگذارند، جان كندن سنگين‌تر است، براي كسي كه توي راه نباشد. اما كسي كه سينه مي‌زند، نه. به شرطي كه وقتي سينه زد نرود زير پرچم يزيد. اگر ناحق گفت خطش مي‌زنند. مداح باشد، آخوند باشد، اعلم علما باشد، عوضي كه رفت خطش مي‌كشند. خدا نكند خدا و اهلبيت بگويند: گم شو! همه عالم بگويند، ولي اهل بيت نگويند. اگر ما خلاف كنيم و خلاف حق حركت كنيم و باطل را امضا كنيم مي‌گويند: برو گم شو! ، اگر بگويند، شكنجه‌اي بالاتر از جان كندن نيست و تازه اين اولش است. اما براي خوب‌ها، لذيذ‌ترازمرگ هيچ چيز نيست.




مشكل ما دنيا پَرستي است .مشكل ما غم نان وبيم جان است .مي ترسم اگر حرف بزنم من را بگيرند مي ترسم عمامه ام را بردارند ."قولا بالحق" حق را بگوئيد .




كجا مي رويم ؟أين تذهبون «قولا بالحق » حق را بگوئيد .همه ضرركرده اند .همه خسران ديده اند.




مكتب علي(ع) حق پرستي است .مكتب حمايت از مظلوم ودشمني با ظالم است .




چرا ما با اینکه از محدود شدن اندکی از آزادی های خودمان آشفته می شویم ٬ اما آزادی دیگران را اینچنین محدود می کنیم؟ چطور ما نمی توانیم از ناحق خود بگذریم اما حق دیگران را ضایع می کنیم؟ این اسلام درست نیست٬ این اسلام معاویه ای است! معاویه هم می گفت مسلمانم وگرنه کسی او را قبول نمی کرد.




باید بین تظاهر به اسلام(اسلام حرفی) با اسلام در عمل(اسلام عملی) تمایز قایل شد در دنیایی که در آن همه جور تقلب٬ همه جور حقه بازی٬ همه جور وارونه کردن مطالب و داخل کردن حق و باطل وجود دارد٬ راهی نداریم مگر فرج امام زمان!




حق همیشه حق است! دو ضرب در دو می شود چهار!در همین قضایای اخیر ببینید که چه امتحان عجیبی برای همه پیش آمد! اگر به اندازه مثقال ذره ای انسان به فکر مصالح شخصی خودش باشد و به فکر دست بوسی اش باشد و به فکر مقام و مؤسسه اش باشد٬ شیطان او را از راه حق منصرف می کند و به گمراهی می کشاند ..




حسين در همه لحظات در مسير رسيدن به كربلا در همه منازل، راه حق را از باطل نشان مي داد و ياران خود را بر سر دوراهي انتخاب مرگ با عزت مخير گذاشته بود و اين مسئله فقط در شب عاشورا اتفاق نيفتاد. حسين رحمت واسعه ي الهي است! السلام عليك يا رحمه الله الواسعه. ... حسين بي نظير است.




ما حق نداريم با يك انسان مست برخورد تند داشته باشيم چه برسد به تجسس در امور افرادي كه آبرو دارند!




چرا خواسته های خودمان٬ حب و بغض هایی که معلوم نیست ریشه آن کجاست! ملاک حق است؟




توجه به حق وظیفه اصلی انسان است. اگر می خواهیم حقیقت را تشخیص دهیم باید به حق توجه داشته باشیم.




هیچوقت حق مغلوب نمی شود! و در نهایت غلبه با حق است. شما هم ممکن است مظلوم باشید اما مغلوب نیستید. اگر همه دنیا جمع شوند و بگویند دو ضرب در دو می شود سه تا! شما قبول می کنید؟!




بالاخره یک روز حق کلی بر جهان حاکم خواهد شد و این کش و قوس ها نشان می دهد که بشر صلاحیت لازم برای ادره جامعه را ندارد. باید حتما معصوم در رأس باشد. یک عده مظلومند و یک عده ظالم. یک عده مغلوبند و یک عده غالب. اما حق هیچگاه مغلوب نیست. در نهایت غلبه بر حق ممکن نیست. آیا یزید بر امام حسین(ع) غلبه کرد یا او را با مظلومیت به شهادت رساند؟ او مظلوم بود نه مغلوب. با این وجود ما باید دعا کنیم که : رب انی مغلوب فانتصر و ...




چرا دین را به دنیا می فروشیم؟ چرا همه را به خود ارجاع می دهیم؟ وقتی می پرسند چه کنیم که حق و باطل قاطی شده٬ پاسخ این است که باید حق را شناخت. عقل و فکر داریم و باید حق را شناخت.




مگر علی(ع) در جواب کسانی که در زمان ایشان بودند نمی فرمودند که: حق را بشناس! اهلش را می شناسی!




اقل تقوي اين است كه انسان طالب حق باشد. اگر ديني هم ندارد اگر حرف حقي از يك بچه هم شنيد قبول كند. بايد تابع حق بود.




همه عاطل و باطل اند مگرحق پرستان باید حق پرست شویم وگرنه عاطل و باطلیم .




اشخاص نبایستی مطرح بشوند غیر از خاندان عصمت و طهارت هیچکس مدال حق نیست.




حق نداری براساس زیارت عاشورا خوانی ، ریش ، عمامه و نماز شب خوانی به کسی مقام و مسئولیت بدهی است در این کشور دادوقال زیاد است حج و عمره زیاد است زیارت ، تواشیح ، حفظ قرآن و... زیاد است اما آنچه مهم است حفظ تقوی است.




آدم باید متواضع باشد ؛ یعنی برای خودش امتیازی قائل نباشد و حق را ولو از یک بچه قبول کندنه اینکه گردنش را کج بگیرد و کج و معوج راه برود.




حق ملاک است نه شخص . امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) را می خواهیم برای حق .رهبر معظم (دامت برکاته)را می خواهیم برای حق.




اینکه حرفی را فرد مسلمان یا غیر مسلمان می گوید مهم نیست. ما نباید به شخص کار داشته باشیم، باید ببینیم حرف حق کدام است، همان را بپذیریم.




اسلام واقعی را باید از حضرت علی(علیه السلام) یاد گرفت. ایشان می فرماید: « اگر خلخال از پای زن یهودی در آوردند، حق دارید بمیرید.»




در معارف کسی مثل علی (ع) سخن نگفته است.اهل بیت معیار حق هستند و غیر از قول معصوم و برهان حرف احدی در دنیا اعتبار ندارد.




بهترين خوى ها بردبارى در طريق حق است.




علي(ع) محور حق است، چرا که علي(ع) با حق است و حق با علي(ع) است، خيال نکنيد اهل سنت علي(ع) را دوست ندارند.




مسلماني که کلک مي زند مسلمان نيست، مسلماني که آبرو مي برد مسلمان نيست.


*** حق از نگاه حضرت آیت الله محمود امجد

توحید صمدی
11-07-2010, 18:59
آیت الله محمود امجد:

غفلت انسان را زمين مي زند

http://www.askdin.com/images/statusicon/wol_error.gif
http://kazemzadeh.persiangig.com/image/aks/ostadamjad007.jpg (http://kazemzadeh.persiangig.com/image/aks/ostadamjad007.jpg)

پيامبر بزرگوار اسلام، آمد ه اند تا رفتار انسان ها را از بدي ها پالايش کنند و به نيکي ها بيارايند، وقتي غايت و هدف بعثت آخرين پيامبر خداوند، اخلاق و اکمال آ ن است، مي فهميم براي رشد و توسعه در همه زمينه ها نيازمند اخلاق کمال يافته هستيم. براي رسيدن به اين نيز بايد جزءجزء زندگي خود را براساس زندگي بزرگواري معنا کنيم که خداوند از او به عنوان اسوه حسنه ياد مي کند. اسوه اي که همه رفتارش، همه وجودش نيکوترين است و خداوند او را فراديد ما قرار داده است تا چون او شدن را تمرين کنيم، نه يک بار و دوبار و ده بار بلکه هميشه، چون هميشه تمرين زيبايي کردن، معناي تقواست. چيزي که اصل و اساس اخلاق است. استاد بزرگوار، آيت ا... امجد در اين باره معتقد است: اصل و اساس اخلاق، تقواست حالا اگر کسي مي خواهد که در اين کار ممارست کند و تقوي در وجودش پياده شود خطبه همام را از خطبه هاي معروف امام علي (ع) در نهج البلاغه که به خطبه متقين هم معروف است زياد بخواند. اين همان خطبه اي است که امام علي (ع) خواند و همام پس از شنيدن عاشقانه جان داد. کتب زيادي هم در مورد آن نوشته شده است. در اين خطبه مي گويد آدم با تقوي زبان خودش را نگه مي دارد، خودش را متهم مي داند، ديگران را تخطئه نمي کند. يکي مي گفت خطبه متقين را وقتي مي خوانم مي بينم که هيچ چيزش علائم و نشانه هاي اهل تقوا که مي گويد در من نيست اين نشان شناخت و صداقت است اما منافق وقتي مي خواند مي گويد همه اش در من است براي رسيدن به تقوا نيز بايد نفس را مهار کرد و مدام هم مراقب بود تا مهار پاره نکند و بيچاره مان نسازد. اين که از زبان پيامبر اکرم (ص) در دعا مي خوانيم «الهي لاتکلني علي نفسي طرفة عين ابدا» نشان از اين دارد که چشم به هم زدني غفلت آدمي را از اوج به حضيض مي کشاند و کم هم نبودند آناني که به دمي غفلت، دنيايي از عبادت را از دست دادند و از پله هاي بالاي نردبان فرو افتادند و در هم شکستند. عجيب اين که اين آدم هاي بزرگ شده که در طوفان غفلت در هم مي شکنند و کوچک مي شوند در همه زمان ها هستند گويا خدا از آنان آينه عبرت مي سازد تا همگان عبرت بگيرند و دريغا که ما کمتر اهل عبرت هستيم والا اگر درصد عبرت آموزي ما بالا بود، در هر عصر از بزرگان کوچک شده کمتر سراغ مي گرفتيم. اما دريغ... دريغ که غفلت ها شکارگاه ما مي شود و تير صياد شيطان را به هدف مي نشاند. استاد امجد در ادامه بحث مي فرمايند: نفس يک سر ندارد، هزارها سر دارد! اگر نفس مهار شود شيطان کاري از دستش بر نمي آيد. يکي از بزرگان با تضرع خدمت اميرالمومنين عليه السلام عرض مي کرده است که کنترل نفس من با شما، آن وقت کنترل شيطان با خودم!... مهار نفس فقط کار خداست. بايد عاجزانه از او خواست نفس ما را مهار کند و اين هم تنها با عشق ممکن است، چه هر کس بر عشق خود غيور است و خداوند غيورتر است. پس دست به دعا برداريم و از خدا بخواهيم ما را به خود وانگذارد. اين فرهنگ را هم در خانه و خانواده، در شهر و در جامعه بپراکنيم تا همگان به خداوند دخيل ببندند و جامعه خدايي شود...

توحید صمدی
31-07-2010, 19:06
آیت الله محمود امجد:


در اثر ملامت و سرزنش دیگران به عاقبت طلحه و زبیر مبتلا نشویم
·ابتلا به عاقبت طلحه و زبیر در اثر ملامت و سرزنش دیگران
درمحضر حضرت آقای بهاء الدینی (رضوان الله تعالی علیه) اگر حرف از طلحه و زبیر و عملکردشان و بدعاقبتی شان به میان می آمد ایشان دهان فرو می کشیدند تا مبادا جنبه ملامت و سرزنش پیدا کند. چون در اثر ملامت خود انسان هم مبتلا می شود.


· ربط محض
تمام کمال انسان در این است که بفهمد ربط محض است و استقلال ندارد،آنگاه خوابش هم عبادت است ...

· اراده خداوند
به غیر اراده خداوند هیچ چیز ممکن نیست این مطلب خیلی قیمتی است.

· مجالس اهل بیت (ع)
هرکس به جایی رسید ،ازمجالس اهل بیت (ع)بودکه جرقه ای زد و رفت بالا.

· معامله باخدا
باخدامعامله کردن ، ضررندارد.

· اطاعت خدا
من ارادالعزّه فلیطع الله . هرکس عزت می خواهد باید خداوند را اطاعت کند،ولی از همین اراده عزت هم باید توبه کرد.

· ولایت
یارب از دلهای ما درد محبت را مگیر
این تجمع ، این توسل ،این ارادت را مگیر
هستی مابستگی داردبه عشق اهل بیت
هرچه می خواهی بگیر از ماولایت را مگیر

· تفضل الهی
نباید گفت :من چه کارخوبی کردم که توفیق طلبگی یا آمدن در مجلس اهل بیت(ع)یا... .نصیبم شد،زیرا همه اش از تفضل الهی است .مگرخداوندکه به ماچشم وگوش و...داد ما کاری کرده بودیم ؟اما اگر سلب توفیقی از ما شد جا دارد بگوییم در اثر چه کار بدی چنین شد.مااصابک من حسنه فمن الله ومااصابک من سیئه فمن نفسک.(سوره نساء،آیه 79).]هرچه خوبی به تو می رسد،پس ازخداست وهرچه از بدی به تومی رسدازخودتوست.[

· تنها راه
تنها راه هدایت بشر :عشق اهل بیت(ع)

· قابلیت
داد حق را قابلیت شرط نیست بلکه شرط قابلیت داد اوست

· سریع ،به خدا رسیدن
اگر می خواهید سریع به خدا برسید ،باید با تمام نیرو ،واجب وحرام را مراعات کنید .

· مراحل کمال
مراحل کمال:---->محبت----> شیعه شدن--- --<به ولایت رسیدن (ولی شدن ).

· شکرانه
شکرانه این همه نعمت الهی :انسان جلو برود ودیگران را جلو ببرد .

· خدا هست
به قول آقای بها الدینی (رضوان الله تعالی علیه ):"خدا هست "

· مانع تقرب
انسان تا خودش را "خوب "ببیند ،نمی تواند به خدا نزدیک شود !

· بازیگری
حضرت آقای بها الدینی (رضوان الله تعالی علیه )فرمودند :بازیگری تان را بگذارید کنار،کار درست می شود .

· یک حرف
این همه صنعت وتکنولوژی ،هنوز حتی یک حرف هم از علم نیست،زیرا آصف بن برخیا (سلام الله علیه)که تخت بلقیس را از فرسنگ ها راه دور با سرعت مافوق نور در محضر حضرت سلیمان (علی نبیینا وآله و علیه السلام )حاضر کرد ، حرفی از علم بلد بود .(قال الذی عنده علم من الکتاب انا اتیک به قبل ان یرتد الیک طرفک ).]کسی که علمی از کتاب (الهی )نزدش بود گفت :"قبل از تحقق نگاه (مافوق سرعت نور )،آن (تخت بلقیس)را نزد تو می آورم .نمل /40[
حضرت امام محمد باقر (ع) فرمودند :نزد او یک حرف از 73 حرف اسم اعظم الهی بود و توانست چنین امر عظیمی را انجام دهد و نزد ما 72 حرف از 73 حرف اسم اعظم الهی است (کافی ،ج1،ص230).
اگر صنعت وتکنولوژی به این مرحله برسد که تخت وتشکیلاتی را از فرسنگ ها راه دور با سرعت مافوق نور منتقل کند ،تازه به یک حرف از علم دست راه یافته است .
(منظور "قبل ان یرتد الیک طرفک "قبل از تحقق نگاه است یعنی مافوق سرعت نور (نور در هر ثانیه سیصد هزار کیلومتر ،طی می کند ).

· شیرین شدن زندگی
این یک کلمه ،زندگی را شیرین می کند : "من مقصرم "

· فرصت طلایی
الان ،یک فرصت طلایی در دست ماست برای هدایت دیگران . نوروز همیشه شنبه نمی شود .لذا همه باید خدمت کنیم ،مشعل دار وپرچم دار باشیم .بیان ،قلم ،فکر و ....

· مردم
مردم ،بی تاثیرند ولی محترم اند .

· هنگام عصبانیت
اگر عصبانی شدی ،بهترین کار ،سکوت وتغییر مکان است.اگر در آن هنگام حرف بزنی ،آتش می بارد از آن.

· نفس انسان
انسان ،آتش است !خدا باید مهارش کند .

· رفتن در جامعه
به قول حضرت اقای بها الدینی (رضوان الله تعالی علیه )"رفتن در جامعه،رفتن درون آتش است "،بله رفتن درون آتش ونسوختن نیاز به ماسک قوی دارد وآن ، تقواست .قبل از ورود به جامعه باید این ماسک را تهیه کرد از همین الان به فکر تهیه ماسک باشید وتقوا را دائما تمرین کنید .


· مطلب
مردم ،امروز مطلب می خواهند نه هنرنمایی بی محتوا وسخنرانی قاشق و چنگالی و...

· الفاظ
الفاظ به قامت ائمه اطهار (علیه السلام )کوتاه است .دربهشت خواهید دید .

· مجلس امام حسین (علیه السلام )
شما در مجلس امام حسین (علیه السلام )،می توانید شفاعت کنید .

توحید صمدی
31-07-2010, 19:06
آیت الله امجد:

ارادت به امام زمان(عج) با قربان چشم و ابروت، فایده ای ندارد
چکیده : استاد اخلاق در توصیه ای به جوان ها گفت : "«امام شناسى‏» بهترین بحث‏براى جوانان است - که متاسفانه رایج نیست - تا جوان ها بتوانند امامشان را بشناسند . امام را بشناسند به نورانیت نه این که بگویند: قربان چشمان امام زمان (ع) بروم، قربان ابرویش بروم، قربان کفشش بروم، اینها فایده ندارد، کافى نیست . امام زمان که این نیست . امام زمان یک مقام الهى دارد که همه ما سر سفره او هستیم . باید بدانیم که سر سفره او هستیم . این سفره مال امام زمان است . این مغز ما مال امام زمان (ع) است. "
آیت الله امجد، استاد برجسته اخلاق عنوان کرد : ” همان‏گونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهره‏مند مى‏شوند، انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهره‏مند مى‏شود . ”
آیت الله امجد با اشاره به اینکه امام عصر بر وقایع جهان احاطه دارد، گفت : ” ما معتقدیم حضرت در یک نقطه از عالم حضور فیزیکى دارند، اما از نظر احاطه وجودى، ایشان بر تمام جهان خلقت احاطه دارند و در واقع ملکه علمی دارند. ملکه علمى یعنى اینکه حضرت هرگاه اراده فرماید جایى را ببیند، مى‏بیند . او لازم نیست در حالت عادى و از نظر عنصرى ببیند بلکه در ملکه علمى‏اش، در علم اجمالى و علم تفصیلى‏اش هست . علم امام با علم خدا فرقى ندارد . قدرتش با قدرت خدا فرقى ندارد . فرقش وجوب و امکان است . خداى تعالى واجب بالذات است ولى ماسوى‏الله همه عالم امکان‏اند . آنچه خدا مى‏شنود او مى‏شنود . آنچه خدا مى‏بیند او مى‏بیند، آنجایى که خدا هست او هم هست . از تمام ذرات جهان از ازل تا به ابد اطلاع دارد . محیط است; چون خدا، محیط است . هر صفتى که خداى تعالى دارد او به حقیقت دارد . ”
وی در ادامه بیان کرد: ” وقتى انسان بداند که کسى حاضر و ناظر است و حرکات و اعمال او را مى‏بیند; از اعمال خود مراقبت مى‏کند . بنابراین توجه به حضرت بقیة‏الله روی رفتار انسان تاثیر می گذارد و اتفاقا انسان از حضرت بیشتر خجالت مى‏کشد تا خداى تعالى; چون یک سنخیتى بین خود و او مى‏بیند . مثل الان، ما انسان ها مى‏دانیم خدا حاضر و ناظر است ولى از او خجالت نمى‏کشیم اما از انسان ها خجالت مى‏کشیم . چون با آنها سنخیت داریم . با حضرت هم سنخیت داریم از نظر انسان بودن اما مى‏دانیم که آن حضرت احاطه وجودى دارند و همه اسرار خلقت را مى‏دانند . بنابراین ما باید از درون خودمان را بسازیم نه فقط از بیرون و ظاهر” .
استاد اخلاق درباره اینکه چگونه مى‏توان در حوزه جذب و عنایت امام عصر قرار گرفت، توضیح داد: ” انسان به اندازه‏اى که در طیف مرحمت‏حضرت حجت (ع) و معرفتشان واقع بشود از آن حضرت بهره مى‏گیرد . شما ببینید، آهن‏ربا، براده‏هاى آهن را جذب مى‏کند اما، سنگ را جذب نمى‏کند . باید سنخیت ایجاد کرد . آن حضرت صفات عالیه دارد انسان هم باید صفات عالیه داشته باشد تا در حوزه جذب ایشان قرار گیرد.
انجام کارهاى نیک، عمل به دستورات شرع، داشتن صفات عالیه، داشتن اخلاق خوب، خدمت کردن به مردم، مهربان بودن، عاطفه داشتن . عاطفه از کمالات انسانى است . چون بزرگ‏ترین خادم بشریت انبیا و اولیا هستند و بزرگترین خادم بشریت امام زمان (ع) است; بنابراین با خدمت کردن مى‏توان با امام زمان رابطه برقرار کرد . انسان هر چه خدمتگزار صادق‏ترى براى مردم باشد ارتباطش با امام زمان (ع) قوى‏تر مى‏شود . بعضیها حاضر نیستند حتى نماز غفیله‏شان را براى انجام کار یک مسلمان ترک کنند، چنین شخصى چطور مى‏تواند با امام زمان ارتباط داشته باشد؟ نقل است امام صادق (ع) در اعتکاف بودند ولى رفتند کارهاى مردم را انجام دادند . برآورده کردن حاجت مؤمنان برابر با هزاران سال عبادت است . ”
وی همچنین درباره چگونگی ارتباط امام زمان (عج) با مردم ابراز کرد : ” آفتاب کارش نور دادن و حرارت دادن است و اشیا به نسبت استعدادهاى خودشان، از این نور و حرارت استفاده مى‏کنند و کمال مى‏یابند . همان‏گونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهره‏مند مى‏شوند . انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهره‏مند مى‏شود . وقتى آفتاب به گل و ریحان مى‏تابد، بوى عطرش حال آدم را جا مى‏آورد، اما همین آفتاب وقتى به گندابى مى‏تابد بوى گندش را زیاد مى‏کند . بعضى وقت ها یک نقطه روشنى در وجود انسان هست که اشعه وجود امام زمان (ع) در آن نقطه اثر مى‏کند و آن نورانیت زیاد مى‏شود.”
استاد اخلاق در توصیه ای به جوان ها گفت : “«امام شناسى‏» بهترین بحث‏براى جوانان است – که متاسفانه رایج نیست – تا جوان ها بتوانند امامشان را بشناسند . امام را بشناسند به نورانیت نه این که بگویند: قربان چشمان امام زمان (ع) بروم، قربان ابرویش بروم، قربان کفشش بروم، اینها فایده ندارد، کافى نیست . امام زمان که این نیست . امام زمان یک مقام الهى دارد که همه ما سر سفره او هستیم . باید بدانیم که سر سفره او هستیم . این سفره مال امام زمان است . این مغز ما مال امام زمان (ع) است. “

توحید صمدی
03-08-2010, 19:37
آیت الله محمود امجد:

گفتن ای... الحمدلله! کفر است مگر از خدا طلبکاری؟!

از کسی میپرسی حال چطور است؟{با حسرت}می گوید:ای... الحمدلله!

این کفر است.مگر از خدا طلبکاری؟! بگو الحمدلله خوبم یا اگر حالت خیلی بد است

بگو:الحمدلله خیلی بدم.

توحید صمدی
13-08-2010, 17:13
اگر نمي توانيد براي شهدا كار مهمي كنيد

، حتي يك صلوات بفرستيد كافي است

http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Pictures/aks1/New%20Folder/amjad-amoli.jpg

حلول ماه مبارك رمضان بر شيعيان اميرالمؤمنين عليه الصلاة و السلام مباركباد. (من عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرك ليلة القدر)
یک بار رفته بودم «مؤسسه ي إسرا» كه پشت سر آية‌ الله جوادي آملي حفظه الله نماز بخونم. اونجا توفيق زيارت آية الله امجد هم نصيب شد. ايشان آمده بود تا حرفهائي با آية الله جوادي داشته باشد.
اون موقع آية الله امجد اولين شب جمعه ي هر ماه قمري مي اومد قم و ساعت دو شب به بعد در محلي خصوصي مراسمي براي افرادي داشت. من هم گاهي براي ديدن آنچه دوستان به آن رسيده بودند، در جمع آن بيدار دلان، خواب آلود حاضر مي شدم.
بعد از نماز استاد جوادي، در حين رفتن، آية الله امجد از تفسير تسنيم ايشان تعريف كرد و گفت: تفسير شما را گرفته ام و مي خوانم و لذت مي برم.
در هنگام خداحافظي، آية الله امجد دست آية الله جوادي را گرفت و گوشه اي برد تا چيزي خصوصي به ايشان بگويد. در جمع آن بزرگان، من كه مثل هميشه ذاتا فضول تشريف داشتم، به آن دو بزرگوار كه يكي از آنها چند سالي حق استادي بر من داشت، نزديك شدم. آية‌ الله امجد دهانش را به گوش آية‌ الله جوادي نزديك كرد كه چيزي بگويد. من نيز با پرروئي تمام نزديك شدم كه بشنوم. آية‌ الله امجد آهسته گفت: ديشب استاد را (علامه طباطبائي رحمة الله عليه را) در حالتي بين خواب و بيداري ديدم. ايشان به نزد من آمد و خطاب به من فرمود: «اگر نمي توانيد براي شهدا كار مهمي كنيد، حتي يك صلوات بفرستيد كافي است.»
(نثار روح قدسي كساني كه فضاي معنوي اين ماه مبارك رمضان، با زحمت و تلاش و در اثر خون آنان به ما رسيده است، صلوات. اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم)
***محمد (http://askmohaza.blogfa.com/post-47.aspx)

توحید صمدی
13-08-2010, 17:17
آیت الله محمود امجد:

در قیامت ، تا علی (علیه السلام) را نشناختند نه بهشت می روند نه جهنم



http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Pictures/aks1/New%20Folder/amjad121212.jpg

· الفاظ
الفاظ به قامت ائمه اطهار (علیه السلام )کوتاه است دربهشت خواهید دید .

· مجلس امام حسین (علیه السلام )
شما در مجلس امام حسین (علیه السلام )، می توانید شفاعت کنید .

· رهایی از خود
تا از "خودمان "رهایی پیدا نکنیم ،دائم مشکلات هست .

· خاندان آگاهی
معنای اهل بیت النبوه :خاندان آگاهی.

· فاعل وغایب آفرینش
ائمه اطهار (علیهم السلام ، بالفعل فاعل وغایب آفرینش اند.

· لبیک
یک بت پرست دائما می گفت یا صنم یا صنم .یک بار اشتباها گفت :"یا صمد "ناگهان از اطرافش شنید لبیک لبیک .

· بت نفس
شکستن بت نفس فقط به دست عنایت اهل بیت (علیهم السلام )شدنی است .

· پناه
ائمه اطهار (علیهم السلام )،پناه عالم اند وخودشان برای حاجت گرفتن به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)پناه می بردند.

· خاستگاه رسالت
اهل بیت (علیهم السلام)"موضع الرساله "یعنی خاستگاه رسالت اند زیرا ولایت مطلقه ،اصل واساس است .همه عالم در اختیار حضرات (علیه السلام )است .نبوت وپیامبری ازحضرات (ع)می جوشد.پیامبران (ع)برسرسفره ایشان(س)می نشینند.

· تبدیل "خود" به "خدا"
امام حسین (ع)آمده تا "خود" را به "خدا" تبدیل کنیم.

· سرالله
علی (ع)سرالله است.درسرّ و علن رسول اکرم (ص)را یاری می کند و درسرّ سایرانبیاء(ع)را.

· جز علی (علیه السلام)را ندیدند
رسول اکرم (صلی الله وآله وسلم )هرچه درعوالم هستی سیر کردند ،جز علی (علیه السلام)راندیدند.

· شناخت علی (علیه السلام)
در قیامت ،تا علی (علیه السلام)را نشناختند نه بهشت می روند نه جهنم.

· در محشر
در محشر می بینند که جز اهل بیت (علیهم السلام )کسی نیست ((به کنه ذات خداوند متعال هیچ کس راهی ندارند ).

· شناخت
ما بزرگانی همچون حضرت آیت الله العظمی بهجت و آیت الله العظمی بهاالدینی را - که معنویت قم به ایشان است - نمی شناسیم چه برسد به علی وآلش(ع).

· به فکر دیگران
انسان بایدبه فکر دیگران هم باشد.شیعه هم می خورد هم می خوراند،هم می پوشد هم می پوشاند و...

· تربیت سیصدبزرگ
مرحوم آخوندملاحسینقلی همدانی،سیصدتن ازعلماء وبزرگان و اولیاءالهی راتربیت کردند،نظیرمیرزاآقاملکی تبریزی،آقا شیخ محمدبهاری و...


· اثرات مجلس امام حسین (ع)
من باید بیایم در مجلس امام حسین(ع)که این کری وکوری ام ازبین برود.

· دیدن ملائکه
مرحوم آقاشیخ محمدبهاری که فرمودند:صبح شده چون ملائکه شب دارندمی روند و ملائکه روزدارندمی آیند،فرموده بودند:دوست دارم مسلمانها لااقل ملائکه راببینند.

· عالم ربانی
بایدحرف عالم ربانی راگوش داد نه اینکه خودسری عمل کنیم.

توحید صمدی
13-08-2010, 17:19
هریک به طریقی
خیلی ،عقیده های مردم را دستکاری نکنید.مثل آوردن شتر و...درمراسم عزاداری،سفره حضرت ابوالفضل (ع) و...زیرا برخی به خاطردیدن شترها و... به مراسم می آیند و بعضی به خاطرچیزهای دیگر...تاانشاءالله تعالی هریک به طریقی هدایت شوند.

· مجالس اهل بیت(ع)
هزاران سال باید بگذرد تا بفهمند علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه )کیست .بااین وصف ،ایشان نسبت به اهل بیت (علیهم السلام )حتی قطره ای در مقابل دریا حساب نمی شوند. ایشان در مجالس اهل بیت (علیهم السلام )شرکت مداومی داشتند ومتواضعانهمی فرمودند مابه منظور سیاهی لشگر شرکت میکنیم وفرمودند :این کتیبه ها وسیاهی ها شفاعت خواهند کرد وما امیدمان به شفاعتشان است.
عزیزان !علامت علم ،خضوع است وهر کسی در درگاه اهل بیت (علیهم السلام)کوچک شود بزرگ می شود.

· ولی فقیه
مرحوم آیت الله العظمی اراکی نسبت به امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه ) سمت استادی داشتند ولی بااین حال برای نماز جمعه ای که ازسال ها قبل از انقلاب می خواندند ،آمدند از امام به عنوان ولی فقیه اجازه خواستند و نیز در ملاقات با امام خطاب می کردند :السلام علیک یابن رسول الله .

· یا فاطمه (سلام الله علیها )
هر حاجتی داشتید ،هفت باربگویید یا "فاطمه"(سلام الله علیها).

· ثمره هستی
غیر از خدای متعال ،کسی حضرت فاطمه (سلام الله علیها )را نمی شناسد .میوه وثمره هستی ،ایشان است .رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلّم )،شجر و حضرت فاطمه(سلام الله علیها )ثمر هستند .روحی التی بین جنبی ]فاطمه ،روح من است در کالبدم [.

· خدمت به سادات
هر کس به سادات خدمتی کند،فردا می بیند که حضرت زهرا (سلام الله علیها )چگونه جبران می کند .

· ظهور خدا
فردای قیامت وقتی حضرت زهرا (سلام الله علیها )باشکوه و اسکورت هر چه تمام تر به عرصه محشر وارد می شوندخطاب می آید :غضوا ابصارکم (ای اهل محشر !همگی چشمتان را پایین اندازید )زیرا حضرت ،جمال خداست ،جلال خداست ،ظهور خداست ،دیگر کسی نمی تواند حضرت را تماشا کند .
*** گزیده سخنان استاد محمود امجد در امامزاده صالح(ع)

توحید صمدی
20-08-2010, 15:57
آیت الله امجد:

از قرآن لفظی بیش نمانده است

http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/amjad1212.jpg (http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/amjad1212.jpg)

• قرآن نور است برای کسی که بخواهد ازآن استفاده کند ،
• قرآن تبیان کل شیء است یعنی قرآن دارای کلیاتی است که برای سعادت بشر کافی می باشد ( ان هذا القران یهدی للتی هی اقوم )
• اگر انسان با قرآن آشنا شود و قرآن را به عنوان شناسنامه خودش و به عنوان کلام خدا بخواند نورانی می شود و قرآن او را بالا می برد (اقرا وارق). ما از علامه طباطبائی پرسیدیم: قرآن را چگونه بخوانیم ایشان فرمودند: “قرآن کلام خدا است”، اگر انسان بداند که قرآن کلام خداست و به این اقرا و ارق توجه داشته باشد ترقی می کند و بالا می رود.
• برای فهمیدن کلام باید متکلم را شناخت.
• ما باید آنقدر قرآن بخوانیم تا بفهمیم که قرآن کلام خداست.
• قرآن کد عالم هستی یعنی شرح عالم هستی است، اگر کسی با قرآن آشنا شو با تمام اسرار هستی آشنا می شود و به قله اعلی انسانیت می رسد به عنوان مثال آقای وفایی شوشتری وقتی در نجف بودند به یک نفر نامه می نویسند که چرا فلان شب نماز شبت را نخواندی ( ریزبینانند در عالم هستی واقفند از کار هر کسی) اینها همه مربوط به نورانیت قرآن است اگر انسان با قرآن کریم انس پیدا کند به جایی می رسد که همه چیز را می داند.
• هر آنچه که سعادت بشر را تامین می کند در قرآن وجود دارد قرآن کد و رمز عالم هستی است.
• قرآن نور است نور هم ظاهر است وهم ظاهرکننده (مظهر) . عمل به قرآن باعث نورانیت می شود ماهم باید با آن سنخیت داشته باشیم تا قرآن را بفهمیم.
• قرآن در همه شئون خود مستقل است و وابستگی به غیر خود ندارد ، در اصل سندیت و حجیت، و در دلالت ظواهر و الفاظ احتیاج به هیج جای دیگر ندارد و در ارائه خطوط دین از قطعیات است .
• خواندن قرآن باید ما را بالا ببرد.
• قرآ ن درس تربیت است.
• قرآن رابه عنو ان توسل به خدا بخوانیم. وقتی که یک رعیت نامه سلطان را برایش می خواند شاه به او جایزه می داد، ما هم وقتی که قرآن می خوانیم ازخدا جایزه بگیریم.
• هرچه انسان بالاتر برود با نور قرآن بیشتر آشناتر می شود ولی شرطش این است که انسان طهارت داشته باشد، شرطش تشخیص کان ی*** نیست چون این مطالب را همه می توانند بفهمند چه طاهر باشند و چه نباشند ولی کسانی قرآن را خوب می فهمند که طاهر باشند.
• خدا به پیغمبر می‌فرماید: قرآن را بخوان و به وسیله قرآن مردم را تزکیه کن تا مردم قرآن را بفهمند و ما هم باید به دنبال پیغمبر برویم و تنها هدف باید دعوت به خدا باشد. نباید انتظارداشت که انسان‌ها همه درفهم قرآن یکسان باشند، انسان‌ها مانند معدن‌های طلا و نقره هستند؛ هر کدام یک خاصیتی دارند.
• هرچه آدم با قرآن انس بگیرد بیشتر بالا می رود و ظهور و بروز اخروی او نیز بیشتر می شود .
• قرآن عقل آدم را روشن می کند.
• قرآن تنها کتابی است که اگر هزاران مرتبه بخوانی خسته نمی شوی ،
• اگر به ما می گفتند که یک کتاب در کره مریخ وجود دارد که هم نور است و هم تبیان آنوقت ما می رفتیم تا ببینیم آن کتاب چیست .
• باید سراسر قرآن را با هم نگاه کرد و نباید فقط یک تکه از آن را خواند.
• ممکن است که یک آیه به تنهایی مطلبی را به ما بفهماند وگاهی هم ممکن است چند آیه باهم مطلب را بفهماند بهر حال قرآن خودش را به ما می فهماند.
• قرآن حجیت ذاتی دارد وقتی آیات قرآن جمع بندی شود، قرآن حجیت تام و قطعی دارد و با سنت قطعی مخالفت ندارد وقتی در سنت اختلافی پیدا شد آنگاه باید به قرآن مراجعه نمود چون قرآن سنت قطعی است.
• دو کار وظیفه ما است : تلاوت و مطالعه ظاهر قرآن، فهم آیات و تدبر در قرآن
• تلاوت قرآن شفاست، اگر ناراحت شدید با قرآن ناراحتی خود را برطرف کنید. حتی اگر آن را نفهمیدید همین که آن را بدست بگیرید خدا فرج تان را می رساند .
• آدم هر چه بیشتر قرآن می خواند، بیشتر با آیات و اسماء آشنا می شود. اینگونه است که ظهور و بروزش نیز بیشتر می شود.
• هر چه قرآن را نگاه می کنی حتی یک ذره اشکال در آن نمی بینی ،عالم خلقت هم مانند قرآن می ماند ، یک ذره خلل در آفرینش نمی بینی ، یعنی اگر یک پرکاهی را از آفرینش برداری هیچ چیز در عالم نخواهد بود. عالم مثل تسبیح نمی ماند بلکه مثل عدد است اگر عدد شماره ۵ یا عدد شماره ۶ را برداری دیگر عدد نداری یا اگر عدد شماره ۵ را برداری و ۶ را جای آن بگذاری اعداد از بین می رود .
• قرآن جهان شمول است و دارای دو ویژگی است، یکی اینکه قرآن جهانی است و به زبان جهان سخن می گوید و یکی اینکه زبان فطرت است مانند آب که آب برای همه لازم است.
• مطالعه قرآن برای همه لازم است چون برای همه بشراست و باید زبان فطرت داشته باشد.
• قرآن برای همه ( للناس ) نازل شده است، ولی تنها متقین از آن استفاده می کنند ( للمتقین ).
• قرآن قابل فهم همگان است اما چه وقت به حقیقت آن می رسیم ؟ وقتی که قدم برداریم و حرکت کنیم که هر چه قدم برداریم روشنتر می شود .
• قرآن همیشه مصداق دارد. وقتی می گوید موسی و فرعون، نه اینکه دیگر تمام شده، یعنی اینکه ببین تو خودت موسایی یا فرعون !
• قرآن دارای دو جورمخاطب است، یکی مخاطب های عمومی و دیگری مخاطب های فرزانه و دانشمند. قرآن گاهی به صورت برهانی صحبت کرده، که دانشمندان از آن استفاده می‌کنند و گاهی به صورت تمثیل صحبت کرده که قابل فهم برای عموم می‌باشد. برهان تمانع را همه کس نمی‌فهمند، این برهان تمانع که معرکه آرای فلاسفه است را علامه طباطبایی یک جور معنا می کند ملا صدرا یک جور معنا می کند و علامه جعفری یک جور معنا می کند. ولی کسی نمی تواند با مَثَل مخالفت کند . مثلا برهان تمانع را می توان به صورت ساده اینگونه معنا کرد که اگر دو تا خدا داشته باشیم یک خدا می گوید بچه باید سفید باشد و یک خدا می گوید بچه باید سیاه باشد ، این خدا می گوید بچه باید بلند قد باشد و آن خدا می گوید بچه باید کوتاه قد باشد پس دعوایشان می شود، اگر هم این دو خدا باهم به توافق برسند این اشکال بوجود می آید که آیا این خدا به آن خدا نیازی دارد یا خیر، پس آن یکی چه کاره است ؟ اصلا آن خدای دوم کجاست و کدام کتاب و پیامبر را فرستاده است، خیلی ساده می شود حرف زد که هم جنبه علمی داشته باشد و هم ساده باشد، مطالب علمی را می توان به زبان ساده مطرح کرد ، کدام کتاب است که این جور باشد
• انسان باید دید علمی داشته باشد تا قرآن را بفهمد
• مطالب علمی را نباید به قرآن تحمیل کرد، تحمیل کردن مطالب علمی به قرآن را تفسیر به رای گویند.
• اگرعلم صددرصد به جایی رسید، می توان از آن برای فهم قرآن کمک گرفت مطالب علمی به عنوان شواهد قرآن هستند.
• خواندن علوم پایه وپاک بودن باعث می شودکه انسان قرآن را بهتر بفهمد.
• دانش هایی که ما داریم (مانند صرف و نحو و معانی وغیره) ما را قابل می کند که از قرآن استفاده کنیم.
• شهود و برهان و… همه با قرآن تطبیق دارد و همه یک مطلب واحد را می گویند.
• انسان باید ذهنش را از افکار خودش و دیگران خالی کند تا بفهمد که آیه قرآن چه می گوید.
• اندیشمندان هر علمی دارای زبانی هستند، فلاسفه یک زبان دارند ، ریاضی دانان یک زبان دیگر ، هرکس زبان خودش را دارد ولی قرآن اینطور نیست ، قرآن زبان عمومی بشر است.
• قرآن کتاب علمی محض نیست، کتاب غیر علمی هم نیست، کتاب ریاضی و فقه و منطق نیست، قرآن کتاب مبدا و معاد است کتاب هدایت است.
• آنچه در قرآن مهم است تربیت و اخلاق قرآنی است و پی بردن به چگونگی و کیفیت بسیاری از چیزها مهم نیست . مانند چگونگی پدید آمدن آسمان ها و یا کیفیت معاد که همه حکمای اسلام در مورد آن بحث کرده اند که قائل به معاد جسمانی هستند و هر کسی کیفیت و چگونگی آن را به گونه ای دانسته و البته این قبیل مسائل به درد ما هم نمی خورد، اعتقاد به معاد است که غیر قابل انکار است

توحید صمدی
20-08-2010, 15:57
• هر جا داستان حضرت موسی علیه السلام را که در قرآن می خوانیم تازگی دارد، خدا به مادر موسی وحی نمود که اگر می ترسی بچه ات را در دریا بینداز ، انداختن موسی در دریا یعنی توکل به خدا ، نگهدارنده وحافظ این بچه خداست، این مطالب در قرآن آمده است ولی اینکه موسی کی شیر خورده و چند ماه شیر خورده در قرآن نیامده است ، چون اینها بدرد نمی خورد ، این داستانها را چرا خدا به ما گفته است ؟ آیا می خواسته افسانه بگوید ؟ خیر هر چه که بدرد ما می خورد در قرآن آمده است و آنوقت ما می رویم سراغ مطالبی که بدرد ما نمی خورد. از قرآن باید این را آموخت که قرآن چگونه بحث می کند ، امین بودن و قوی بودن را از داستان حضرت موسی در قرآن می توان فهمید .
• داستان حضرت موسی علیه السلام و خضر علیه السلام قوانین الهی را نشان می دهد، نه به حضرت موسی علیه السلام خرده گرفته شده و نه به حضرت خضر علیه السلام ، و این نشان می دهد ما باید بر ظواهر اتکا کنیم .
• اگر کسی هوا و هوس داشته باشد و بخواهد نظریات خود را به قرآن تحمیل کند این شخص نمی تواند قرآن را بفهمد.
• اینکه قرآن می گوید بر دلهایشان قفل زده اند ، قفل چیست همین خصوصیات اخلاقی می باشد همین کینه ها و خود پرستیهاست.
• قرآن ذی وجوه است و اگر نمی توانید معانی مختلف را بر آن حمل کنید ، آن معنی را که خوب و عقلانی است قبول کنید .
• در مورد قرآن کریم گفته شده قرآن وجوه معنایی مختلفی دارد ،اما توجه داشته باشیم که متکلم خداست و محدودیت علمی ندارد و مخاطب اصیل قرآن حضرت رسول (ص) است که در فهم معانی متفاوتی که منظور متکلم بوده مشکلی ندارد و ظرفیت آن را دارد . پس اگر متکلم لفظی بگوید و هزاران معنا را قصد کند ، مخاطب هم که رسول است هزار معنا را بفهمد ، دیگر اشکالی در رابطه با ذی وجوه بودن قرآن وجود ندارد . البته باید به این نکته توجه داشت که قرآن ذی وجوه است اما هرگز ایهام شعری در آن وجود ندارد. و همچنین با اینکه مخاطب اصیل قرآن حضرت رسول (ص) است ، اما این موضوع منافاتی با عربی مبین بودن (فهم همگانی) آن ندارد.
• بنا بر نظر علما الفاظ برای معانی عامه وضع شده است و معنای انتزاعی دارند ، مثلا چراغ یک معنای عام است . اول چراغ موشی بود بعد چراغ توری شد ، بعد برق آمد و … اما همیشه چراغ یک معنای انتزاعی داشته است و بر همه اینها صدق می کند. گاهی الفاظ مشترک است اما معانی برداشت شده از آن متفاوت است ، مثلا یک قبیله به عین، چشمه و قبیله دیگر نقره و دیگری زانو اطلاق می کردند.
• مجموع قرآن برای همه مردم قابل فهم است ولی ممکن است برخی از مسائل و مطالب آن را همه افراد متوجه نشوند.
• آیاتی درقرآن وجود داردکه به آنها آیات محکم گفته می شود مانند آیه ((لاتدرکه الابصار هو یدرک الابصار))یعنی چشم او را نمی بیند ولی او چشم را می بیند آیاتی نیز وجود دارد مانند ((علی العرش استوی )) (یعنی بر عرش ایستاده است) که آیه متشابه است با ارجاع آیه متشابه به محکم می توان نتیجه گرفت که خدا ماده نیست پس عرش هم نمی تواند مادی باشد. عقل با محکمات متشابهات را تشخیص می دهد.
• در مورد تشخیص و عقل برهانی می توانیم بگوئیم: گاهی عقل چیزی را درک می کند و گاهی نیز موضوعی را عقلی می نماید یعنی اول صغری وکبری را درست کرده و سپس عقل آن را می فهمد، از طرف دیگر عقل همه چیز را نمی فهمد لکن آنچه فهمیدن آن برای بشر لازم است عقل درک می کند و در حقیقت مایه کار ما عقل است. با عقل دنبال حضرت صادق علیه السلام می رویم. عقل مهم است معجزه مهم نیست، چون حضرت موسی علیه السلام معجزه عصا را نشان داد ولی پیروانش با شنیدن صدای گوساله به دنبال گوساله رفتند. عقل برهانی انسان را از انحرافات نگه می دارد.
• قران تحدی (به مبارزه فراخواندن) دارد، یکی از تحدی های قرآن این است که اگر قرآن از جانب کسی غیر از خدا می آمد آنوقت قرآن دارای اختلافات و تناقضات می بود و بعد باید کسی می آمد و در خصوص تناقضات قرآن کتاب می نوشت ولی الان در قرآن تناقضی وجود ندارد ، تحدی قرآن فقط به فصاحت و بلاغت آن نیست ، چون در آن زمانی که قرآن نازل شد ، مردم به صورت طبیعی شاعر بودند ، و لذا در آن زمان فصاحت و بلاغت قرآن جلوه کرد تا مردم آن زمان خاضع شوند.
• قرآن یک کلمه (لن تفعلوا) دارد که همه را به زانو در می آورد یعنی اینکه ابدا نخواهید توانست مثل قرآن را بیاورید ودانشمندان درطول قرن ها نتوا نستند که یک آیه مانند آن را بیاورند. اعجاز قرآن دراین یک کلمه است خدا نمی فرماید که ما نمی گذاریم مثل قرآن را بیاورید (یعنی صرف) بلکه می گوید شما نمی توا نید مثل قرآن را بیاورید.
• معجزه علت طبیعی می خواهد و علل طبیعی بر اساس امکان است نه امتناع ولی چیزی که ضرورت دارد در معجزه غلبه ای است که به هیچ وجه نمی شود بر آن تسلط یافت .به عبارت دیگر وقتی اراده خدا باشد همه چیز ممکن است، اعجاز خرق عادت است اما هر خرق عادتی معجزه نیست ، معجزه استناد به علت غیر مغلوب دارد ،خرق عادت اعم از معجزه و کرامت و اهانت است ، خرق عادت را می توان مغلوب کرد ولی اعجاز را نمی توان مغلوب کرد اما معجزه هم علت طبیعی میخواهد و مستند به علت غالب غیر مقهور است.
• حالا برویم فکر کنیم که از خدا بهتر چه کسی است ؟ چرا از خدا فرار می کنیم ؟ مگر می خواهیم کجا برویم ؟ “انی توف*** ، انی تسرفون ” قرآن داد می زند که کجا میروید ، سیر بیکران من الله و الی الله و فی الله تمام شدنی نیست . ما مسافریم و مسافر ابدی هستیم باید توشه هایی مطابق سفرمان جمع کنیم ، ما قرآن داریم پس دستمان پر است، قرآن قرآن، علیکم بالقرآن ” کتاب انزلنا الیک لتخرج الناس …

توحید صمدی
20-08-2010, 15:58
• عجب نیست که بعضی از علما نمی گویند الله اعلم بلکه میگویند الله یعلم ، برای اینکه الله اعلم یعنی خدا بهتر می داند ولی من هم چیزی می دانم ، از این کلمه بوی علم نمی آید ، کتابهای علمی تکرار ندارد ولی قرآن تکرار دارد ، تکرار در کتب علمی سودمند نیست ولی در قرآن تکرار سودمند است. یکی از معجزات قرآن اسلوب خاص آن است و ربطی به کلام بشر ندارد ، هر کس به این اسلوب آشنا باشد می بیند که این کلام بشر نیست .
• عجب نیست که بعضی از علما نمی گویند الله اعلم بلکه میگویند الله یعلم ، برای اینکه الله اعلم یعنی خدا بهتر می داند ولی من هم چیزی می دانم ، از این کلمه بوی علم نمی آید ، کتابهای علمی تکرار ندارد ولی قرآن تکرار دارد ، تکرار در کتب علمی سودمند نیست ولی در قرآن تکرار سودمند است. یکی از معجزات قرآن اسلوب خاص آن است و ربطی به کلام بشر ندارد ، هر کس به این اسلوب آشنا باشد می بیند که این کلام بشر نیست .
• ادبیات مقدمه است ، همچون پلکان است از آن که بالا رفتی دیگر نیازی به آن نداری ، اگرچه ۱۴ قرن است که روی ادبیات کار کرده اند، اما ادبیات قرآن غیر از این ادبیات است .
• بچه مسلمان نباید پی الفاظ و قرائت های مختلف و … برود . چه کنیم که از قرآن لفظی بیش نمانده است.
• برهان اثبات مطلوب است و نقض نقیض ، اگر سلب محمول از این موضوع امکان نداشته باشد با این عقل نمی توان تفسیر متن مقدس کرد.
• محبت خدا علم است. هر چه محبت به خدا بیشتر شود، توجه به او نیز بیشتر خواهد شد. توجه بیشتر محبت بیشتری را موجب خواهد گشت. همینطور است که یکدیگر را تشدید می کنند. رابطه علم و عمل نیز همینگونه است.
• رسولان در گرفتن وحی و رساندن و عمل به آن اشتباه نمی کنند .
• وحدت وجود یعنی هر کسی هرچیزی دارد مال خداست .
• داستان های قرآن نمی خواهد خصوصیات تاریخی را بگوید بلکه به ما درس عبرت می دهد .

*** خلاصه سخنرانی آیت الله امجد درباره ویژه گی ها و تاثیرات قرآن در افراد و جامعه

توحید صمدی
02-09-2010, 11:23
بهشت همين نزديکي است

رهگذر- امشب بهشت از هميشه بيشتر در دسترس است. مي شود از لابه لاي مناجات با فرشته ها دست داد. مي شود گوشه هاي زمين را به آسمان گره زد. مي شود چنان از منيت هاي زميني فاصله گرفت که به فهم پرواز رسيد و براي هميشه در حال پرواز بود. اين اشک ها امشب بايد همه پلشتي ها را از جانمان بشويد تا بتوانيم جهانمان را هم از زشتي ها پالايش کنيم. اين اشک ها بايد چنان چشم هايمان را بشويد که جز خوبي و زيبايي نبينيم. اين لحظه ها را که آسمان در حسرت زمين مي سوزد و فرشتگان براي تکريم مقام انسان دوباره به سجده مي افتند بايد قدر دانست. بايد شب قدر را قدر دانست. بايد زندگي را قدر دانست و با وجين علف هاي هرز چنان کرد که باغ زندگي براي هميشه پر از گل و شکوفه شود. اجازه بدهيد حالا که لبانتان براي ترنم کلام حق مهياست و دلتان در هواي مولا علي (ع)، اين امام همه زندگي مي تپد، درس هاي زندگي را در کلام آيت ا... امجد بخوانيم که مي گويند: * ما خود خدا پنداريم. امشب بايد استعفا بدهيم. اول خودم که بدترين آدم ها هستم. اين همه بزرگان را ديده ام و آدم نشدم، چون شما جوان هستيد پاک هستيد، اما نماز. اگر نمازي که آيت ا... بهجت مي خواند نماز است پس اين که ما مي خوانيم چيست؟* همان علما که به فقه و اصول اشتغال داشتند، از پيش مي ديدند و خبر مي دادند بدون اين که اظهار کنند که ما اهل کرامت و علم غيب هستيم. آقايي مي گفت با جماعتي بوديم، آقا امام زمان (عج) تشريف آوردند و امامت کردند ولي و حمد سوره را حسابي ساده قرائت کردند. آدمي که راستگو بود، نه مثل امروز ي ها.* ما فکر مي کنيم بايد موقع دعا حتما داد بزنيم و رو به قبله باشيم تا خدا دعاي ما را بشنود، در حالي که اين طوري نيست.دعا يک شرط دارد: ادعوني استجب لکم. فقط مرا بخوانيد. وقتي چيزي را مي خواهيد نمي دهند، بعدها بهترش را مي دهند، يک کمي صبر کنيد.* علي مرد است. علي مرد است. لعنت به هر چي نامرد است. اسلام مرد پرور است. بيا در مکتب اسلام و بشنو درس مروت، عطوفت، آزادگي، احسان و وفا. اسلام کربلا رفتن نيست، خولي هم کربلا رفته، شمر هم رفته، اسلام مي خواهد آدم بسازد، مي خواهد مرد بسازد. ما در فرهنگمان به انسان هاي بزرگوار حتي اگر زن باشند مي گوييم مرد.* ظواهر چيزي نيست، با يک شست و شو پاک مي شود، خباثت، خودپرستي، خودخواهي، خود خداپنداري بد است.خدا از رگ گردن به من نزديک تراست، جوان خودت را دوست داشته باش. از خدا دور نشو، با رفيق بد نگرد، نرو دست به هر شيطاني نده. اين طرف و آن طرف نرو مرشدت خدا است. اين قدر حقه باز و دغل توي جامعه هست، ممکن است روي هوا برويد. واجب و حرام، زندگي معمولي سير و سلوک فقط اين است. با نماز همه چيز درست مي شود.* آخرين حرف انسان بهترين حرف انسان است. آخرين حرف علي (ع) چيست؟ نامه اي که به امام حسن(ع) و امام حسين (ع) نوشت، همان وصيت نامه حضرت علي (ع) «اوصيکما بتقوي ا...». همه بگوييم بسم ا... الرحمن الرحيم افسوس که اين همه گنج هاي گران بها داريم و فقط به الفاظ بسنده مي کنيم. اين ها مرد هستند. علي (ع) مرد است. حسين (ع) مرد است. لعنت به هر چه نامرد است.* مشکل ما دنيا پرستي است. مشکل ما غم نان و بيم جان است. مي ترسم اگر حرف بزنم من را بگيرند مي ترسم عمامه ام را بردارند. «قولابالحق» حق را بگوييد.به خاطر دنيا انسان پا روي حقايق بگذارد؟ تير به امام حسين (ع) بزند؟ سر امام حسين (ع) را از بدن جدا کند؟ علي (ع) را بکشد؟ براي چه؟ براي دنيا! «لاتبغياالدنيا وان بغتکما».مکتب علي (ع) اين است، دوستان علي (ع) به دنيا دلبستگي ندارند. که اگر ميز را از دستش گرفتي منکر خدا بشود، دين و مذهب را رها کند. اگر که ميز پيدا کرد خدا را بنده نباشد. کجاييم؟
کجا مي رويم؟ اين تذهبون.
* ... و راستي اين تذهبون؟ به کجا مي رويم ما؟ به اين فکر کرده ايم اين راهي که در پيش گرفته ايم نه به کعبه که ما را به ترکستان هم نمي رساند.
حال آن که ما آمده ايم تا دوباره از زمين راهي به سوي آسمان بگشاييم و دگر باره همنفس فرشتگان شويم در بهشت پس هشدار که بيدار بايد بود و ... اين تذهبون؟..

روزنامه خراسان (http://www.khorasannews.com/Page.aspx?type=1&year=1389&month=6&day=9&pageid=53) - مورخ سه‌شنبه 1389/06/09 شماره انتشار 17638 /صفحه۸/خانواده و سلامت

توحید صمدی
03-09-2010, 19:06
اين شب ها کم اشک نباريده ايم به نام مولا علي(ع). کم چنگ در دامنش نزده ايم. اين همه دعا خوانده ايم، اين همه العفو گفته ايم. اين همه استغفار کرده ايم. قرآن به سر گذاشته ايم و ... حيف است، دگر باره سر از زير بيعت قرآن خارج کنيم. حيف است با قرآن غريبه شويم و اين «قرب» را از دست بدهيم. حيف است نامه اي که به استغفار دگر باره سفيد کرده ايم باز پر از خطوط سياه گناه شود. حيف است باز جايي که با العفو علف هاي هرز را برچيده ايم باز «هرزه »ها برويند. حيف است حالا که دست مان متبرک به دامن دوست شده است باز اين دامن نوراني را از دست بدهيم و باز به تاريکي بيفتيم و حيف است حالا که لب هايمان به نام مولا علي عليه السلام متبرک شده است دگرباره به رفتار معاويه وار عادت کند. حيف است اين همه زيبايي را از دست بدهيم. حيف است باور کنيد حيف است.* اين فضاي نوراني را قدر بدانيم و زيبايي هايش را دائمي کنيم. در خانه و در ميان خانواده رفتار علوي در پيش گيريم و در جامعه نيز هم. استاد امجد راه اين گونه ماندن را عمل به سيره علوي مي داند و در فرازهايي از سخنانش مي گويد:* «قولا بالحق» حق را بگوييد. همه ضرر کرده اند. همه خسران ديده اند.يک سيلي بي جا کسي بخورد همه ما مسئول هستيم. به ويژه طبقات علماي بزرگ که من خاک پايشان هستم. من اگر ظلم مي کنم به من بگو. ستايشگري بي جا نکن. مديحه سرايي نه، انتقاد.نقد، نه ايرادگيري. نقد مثل آيينه است. اين ستايش گري و مديحه سرايي هاي بي جا، اين غرور و خودبزرگ بيني، انسان را از خدا دور مي کند.ما همه برادريم، بايد به هم کمک کنيم. ما دعا مي کنيم و انتظار داريم دعايمان مستجاب شود. امر به معروف و نهي از منکر نمي کنيم. فکر مي کنيم نهي از منکر فقط موي يک خانمي بيرون بود، فقط اين منکر است. بله اين هم هست و نبايد اين چنين باشد. اما تنها منکر که اين نيست. اين مملکتي که آن قدر هزينه برداشته، اين همه نيروي انساني متدين و مخلص در راهش فدا شده اند. آقاي چمران کي هست؟ نفر اول رشته خودش در آمريکا. به عنوان يک بسيجي فداي شما شده. آقاي مطهري، شرق و غرب عالم را بگرديد در مکتب تشيع مثل مطهري پيدا نمي کنيد. شهيد مدني کي هست؟ قبل از شهادتش اميرالمومنين را به خواب ديد، ناراحت بود از اين که شهيد نشده، امام فرمودند: پسرم شهيد مي شوي. آن آيت ا... بزرگ، آيت ا... مدني شب احياء رفت بالاي منبر گفت: مردم شما آمده ايد از گناهانتان توبه کنيد، من آمده ام از ثواب هاي خودم توبه کنم.* کجا داريم مي رويم؟ چه مي کنيم؟ مي گويند انتقاد کنيم نظام تضعيف مي شود؟ اتفاقا با امر به معروف نظام تقويت مي شود. اختلال نظام عقلا و شرعا حرام است. حفظ نظام اوجب واجبات است. اگر امر به معروف نکنيم، اگر تذکر ندهيم اختلال پيش مي آيد. اين سيدابوترابي با من خيلي رفيق بود. ۱۰ سال زير شکنجه و شلاق بعثي ها آخ نگفت. رفقاي ما هر کدام ۱۰ سال، ۸ سال توي زندان بودند. اين مردم داغ ديده هستند. الان اين جانبازان شيميايي توي خانه چه مي کنند. اين همه شهيد، اين همه جانباز. نظام را بايد حفظ کرد. ولي نه اين که تذکر حرام است، تملق حرام است. نقد نهادينه بايد در جامعه باشد. همه بايد همديگر را نقد کنيم چرا افکار ما جمع نمي شود. چرا نمي توانيم مشکلات جامعه را حل کنيم. اين همه اختلافات. اگر کسي خودش را بزرگ ببيند از خدا دور مي شود. اگر کسي براي خودش ارزش قايل مي شود بايد براي ديگران هم ارزش قايل باشد. براي همسرش، همسايه اش.«ا... ا... في القرآن» قرآن سر گرفتن يعني چه؟ يعني خدايا من تابع قرآن هستم.* جرجرداق مسيحي مي گويد: من ۲۰۰ مرتبه نهج البلاغه را مطالعه کردم. مسلمان! همين وصيت نامه را وقت نداريم يک بار بخوانيم. ما کجاييم؟ يک مسيحي! خدايا عاقبتش را بخير کن، خدايا هر کس دوست علي(ع) است از هر مذهبي عاقبتش به خير کن.* بي غيرتي خيلي بد است. قديم اگر يک مردي به مردي مي گفت: «بي غيرت» مي مرد. بدترين فحش بود. اگر زني به زني مي گفت: بي حيا آن زن مي مرد. زني که منتظر فرج است بايد عفت و حيا داشته باشد. اگر دولت است بايد شفقت و رسيدگي به مردم داشته باشد، مردم اصل هستند. اگر علما هستند بايد به زهد و نصيحت منتظر باشند. اگر جوان است بايد به توبه و انابه باشد. اگر محصل رغبت به درس داشته باشد. اين دعاها تربيت است.* خدايا به ما توفيق بده دنبال مکتب علي(ع) برويم. مکتب علي(ع) حق پرستي است. مکتب حمايت از مظلوم و دشمني با ظالم است. خدايا توفيق بده همين قسمت از وصيت نامه علي(ع) را عمل کنيم. روز قيامت انسان مي خواهند. چشم بينا و بصيرت مي خواهند. ممکن است من از دنيا بروم يک جانور عجيب و غريبي باشم. ولو به منبر نشسته باشم، ولو بر مسند نشسته باشم. آن جا روز قيامت بايد انسان باشيم. ما بايد در اين مجالس درست بشويم. خدايا ما را مورد پسند امام زمان قرار بده.واي بر مسئولي که در اتاقش را ببندد و بگويد مي خواهم نماز اول وقت بخوانم و مردم پشت در باشند. مردم، مسئولان مملکت نوکر شما هستند بايد وظايفشان را انجام بدهند.* ا...اکبر به خاک بيفت و بگو من بنده هيچ کس نيستم. خودمان را گم کرديم. کسي که قايل به عظمت براي خودش باشد ملعون است.هر آدم خودخواه و مغروري که ادعاي سرکشي کند اين ذليل مي شود. اين شب ها از خدا بخواهيم استعفاي ما را بپذيرد. ما نمي خواهيم خدا باشيم. مي خواهيم بنده باشيم ...»* آري اگر مي خواهيم انسان بشويم، اگر مي خواهيم با انسانيت ساخته شويم، اول بايد خود را بشکنيم، ويران کنيم تا دوباره فرصت ساختن فراهم شود. خود را که شکستيم قيمت هم پيدا مي کنيم. خود را که ساختيم، خواهيم توانست جهان را هم بسازيم...

روزنامه خراسان (http://www.khorasannews.com/Page.aspx?type=1&year=1389&month=6&day=11&pageid=53) - مورخ پنج‌شنبه 1389/06/11 شماره انتشار 17639 /صفحه۸/خانواده و سلامت

توحید صمدی
03-09-2010, 19:06
آیت الله امجد:



امروز اگر کسی مسلمان از دنیا برود ملائکه تعجب می کنند




http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/amjaddajma.jpg (http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/amjaddajma.jpg)
*** از بیانات استاد امجد در شب ۲۳ رمضان ۸۹

توحید صمدی
07-10-2010, 19:35
آیة الله امجد:

با کسانی که لعن عایشه و خلفا را بگویند برخورد می کنم


چند سال پیش در مجلس ایام فاطمیه، در کنار قبر علی بن بابویه در قم، منبر رفته بودم و در حین صحبتهایم، نام عایشه، همسر پیامبر را آوردم، در همین حین یکی از حضار با صدای بلند گفت: " لعنة الله علیها " با عتاب به او گفتم: «کی بود؟! ساکت!! این چه کاریه می کنید! من در مجالسم با کسانی که لعن خلفا و عایشه را بگویند و علنا اختلاف افکنی کنند، برخورد می کنم.
اینجا توی قم ، توی تهران ،نشسته اید و علنا لعن می کنید، چشمتان را بازکنید ، ببینید چه اتفاقی دارد توی دنیا سر اسلام می آید.
یک سالی در روز عاشورا علنا لعن خلفاء کردند، همان سال در مناطق سنی نشین، 50 جوان شیعه را سر بریدند! چرا به این اختلافات دامن می زنید! جواب خون آن جوانها را شما می دهید؟
من از تولی و تبری بی اطلاع نیستم، ظلم هایی که به اهل بیت شده است را هم می دانم، نه سنی هستم و نه مبلغ اهل سنت، اما از آنهایی هم نیستم که اینجا توی قم، زیر سایه فاطمه معصومه سلام الله علیها نشسته باشم و از امنیت اینجا استفاده کرده و فکر کنم با لعن و نفرین خلفا و عایشه و کشف نسب عمر در روایات بحارالانوار و ...احساس کنم به وظیفه خود عمل کرده و در خیال خودم هم لبخند رضایت مهدی فاطمه را ببینم!
به نظر من جوان شیعه باید فرزند زمان خویشتن باشد، امروز بیشتر از همیشه نیاز به وحدت جهان اسلام داریم. من معتقدم با لعن و نفرین و اهانتهای علنی به خلفای اهل سنت، هیچ چیزی درست نمی شود و حتی بدتر هم می شود. اگر می خواهیم به مکتب اهل بیت علیهم السلام خدمت کنیم، باید محاسن کلام اهل بیت را برای مردم جهان بازگو کنیم، کار ایجابی کنیم نه سلبی. یعنی زیبایی های کلام اهل بیت (ع) را بیان کنیم نه اینکه فقط اشکالات طرف مقابل را بگوییم یعنی تبلیغات مثبت کنیم و نیکویی های ائمه(ع) را بگوییم نه اینکه تظاهر به ذکر مثالب و عیوب مخالفان ایشان کنیم.
بخشی از سخنرانی آیت الله محمود امجد - استاد اخلاق حوزه

توحید صمدی
09-10-2010, 08:39
مسلمان شويم دوباره!

مسلماني آدابي دارد و ادبي که بايد به رفتار در آيد، بازي نيست که گاه در نقش آن ظاهر شوي و دگر روز هر چه خواستي بکني. هر کلامي که بر زبان مي آوريم، هر کاري که مي کنيم حتي تکان دست ها و پلک ها هم حساب و کتاب دارد. مسلماني يعني صداقت در گفتار و در رفتار، يعني عدالت در همه شئون زندگي. يعني خيرخواهي براي همه حتي دشمنان، يعني جوانمردي، يعني مروت، يعني در کاسبي حق را در نظر داشتن، خوب کار کردن، خوب توليد کردن، خوب ساختن، يعني هر جا که هستيم بهترين عملکرد را داشته باشيم. در خانه با خوش اخلاقي، چراغ مهر را برافروزيم، در عرصه تحصيل روشني بخش ذهن خود و ديگران باشيم، در نقد و انتقاد، انصاف را رعايت کنيم. ترازوي سنجش همه چيز در ذهن ما بر اساس حق باشد. پس نمي شود، دروغ گفت و داعيه مسلماني داشت، ناجوانمردي کرد و مسلمان بود، دل را به انبار حسد و کينه تبديل کرد و از اسلام سخن گفت. هزار الهه و بت و ميز و رئيس را پرستيد و دم از توحيد زد، به بردگي اين دنيا در آمد و خود را بنده خدا هم نام گذاشت. استاد ارجمند حضرت آيت ا... امجد، سخن پرمغزي دارند و مي فرمايند: « لا اله الا ا...، يعني اين که خداپرست بشويم. دروغ و حقه بازي و هزاران کثافت کاري ديگر در اعمال ما نباشد و زبان به لا اله الاا... داشته باشيم. اين که اسلام نيست.» بايد لااله الاا... گفت و همه باورهاي باطل را از ضمير و دل و جان جارو کرد. بايد به مفهوم وسيع لا اله الاا... ره يافت و براي نفي همه کسان و چيزهايي که ذهن ما را از خدا دور مي کنند اقدام کرد چه نمي شود در برابر ديگران تعظيم کرد، آنان را روزي ده خود دانست و ادعاي توحيد داشت، توحيد زيبايي مطلق است و با هيچ زشتي جمع نمي شود. باورمندان به وحدانيت خدا، رفتار نيکو دارند و در برابر ديگران هم جز به نيکي رفتار نمي کنند، اين که بعضي ها، بي مطالعه، بي سنجش، بر اساس ظاهر گاه حکم هاي سنگين مي دهند و بدون اين که شأن قضاوت داشته باشند به داوري رفتار مردم مي پردازند و حکم هم صادر مي کنند، رفتار نازيبايي است که نمي شود در فهرست اعمال موحدان از آن نشان يافت. استاد امجد در اين باره سخناني دارند به اين مضمون که آقايان! خانم ها! فورا نگوييد فلاني مرتد است. فلان جوان با اسلام همراه نيست. اسلام را به اينان معرفي کن آن گونه که هست آن وقت خواهي ديد که او چقدر مسلمان است. مشکل اين است که «اين مردم از امثال بنده رفتار غير از اسلام ديدند در پوشش اسلام و بيزار شدند. مشکل اين جاست که اولا ما خوب تبليغات نمي کنيم و ثانيا همين تبليغات هم لساني است ... حال آن که بايد عملا تبليغ کنيم تا مردم در عمل ببينند چنان که امام خميني(ره) وقتي ديدند يک سيد اولاد پيغمبر برايش شبهه به وجود آمده است، چند روزي او را بردند پيش خود و جوري رفتار کردند و پاسخ گفتند که شبهه اش برطرف شد... ما بايستي عملا مسلمان شويم...» تا بتوانيم مسلمان پرورش دهيم. حالا از اين زاويه به رفتار خود در خانواده و جامعه نگاه کنيم آيا به فرزندان خود و ديگر نوجوانان و جوانان حق نمي دهيم رفتاري چنين داشته باشند؟ اگر انصاف داشته باشيم اعتراف خواهيم کرد رفتار اينان آينه تضاد گفتار و رفتار ماست و الا اگر ما صادق بوديم، فرزندان ما هم صادقانه، بزرگ مي شدند اما ... فکر مي کنم بايد در منش و روش خود تجديدنظر کنيم تا به تجديدنظر ديگران هم منجر شود...

خراسان- مورخ چهارشنبه 1389/07/14 شماره انتشار 17666 /صفحه۸/خانواده و سلامت

توحید صمدی
09-10-2010, 08:39
آیت الله محمود امجد:

محبت علی (ع) مشکلات وهزینه هایی دارد

استاد
بدون استاد مشکل است طی طریقت کرد حتی صرف و نحو استاد می خواهد چه برسد به سیر وسلوک . اما پیداکردن استاد مشکل تراست .حتی اگر کسی کارهای خارق العاده بکند مثلاغیب بگوید درهوا پروازکند بر روی آب راه برود و .... به صرف این امور قابل اعتماد نمی باشد و صلاحیت استادی ندارد. ما باید به آنچه می دانیم عمل کنیم خداوند متعال ما را هدایت می کند و آنچه را نمی دانیم به ما می آموزد و حتی در ودیوار استادمان می شوند.من علم بما علم ورثه الله علم مالم یعلم (بحارالانوار،ج65،ص363)من عمل بما علم کفی مالم یعلم (وسائل الشیعه،ج27،ص164)

ظرافت مسائل معنوی
مسائل معنوی خیلی ظریف وحساس اند .اگر کسی در این مسیر رشد کند دیگر قابل اصلاح و درست شدن نیست. ولی اگر یک درس را کج و معوج واشتباه یاد بگیریم قابل اصلاح و جبران است بنابراین اهمیت دقت در تهذیب وتزکیه نسبت به تعلیم وتعلم روشن می شود.

اگر نخواهد
پناه بر خدا ، اگر انسان نخواهد چیزی بفهمد !شخص خواب را می توان بیدار کرد ولی کسی را که خود را به خواب زده نمی توان بیدار کرد .

فنا
برباد فنا تا ندهی گرد خودی را هرگز نتوان دید جمال احدی را

خدا دوست دارد
خدا دوست دارد که ما حاجت های خود را از درگاه اهل بیت (ع)بگیریم.

نمک طعام وبند کفش
باید نمک طعام وبند کفش خود را هم از خدا بخواهیم ومغرور نشویم که ما پول به اندازه کافی داریم ودیگر چه لزومی دارد بند کفشمان را هم از خدا بخواهیم .می رویم با پولی که داریم می خریم .زیرا چه تضمینی وجود دارد که مثلا این پول من سرقت نشود یا مانع ومشکل دیگری پیش نیاید .برآوردن حاجت چه بزرگ وچه کوچک به طور مطلق در دست خداست.

صداقت
انشالله تعالی شما باید آنقدر پیشرفت وترقی بکنید که عالم را پر کنید از نور خودتان .خیلی از بزرگان واولیا بودند که رفتند وهنوز جایشان پر نشده آنها بایک لبخند مشکلات مردم را حل می کردند و رمز موفقیت هایشان "صداقت"بود ، صداقت با خلق وخالق.

توحید صمدی
09-10-2010, 08:39
رافت امام رضا (ع)
در مشهد مقدس به همراه عیال وفرزندانم مشرف بودیم بعد از چند روز بی پول شدن به حضرت رضا (ع)عرض کردم :من حتی یک ریال ندارم و دلم نمی خواهد کسی بفهمد (با این که با علما ی زیادی آشنا و در ارتباط بودم و می توانستم قرض بگیرم اما دلم نمی خواست ) فورا از چند ناحیه پول برایم رسید .

نوکر اهل بیت (ع)
شیخ بهاء(علیه الرحمه) که نوکر امام رضا (ع) است هر کاری بلد است .می تواند با یک عنایت شما را عالم کند ، ثروتمند کند و...قبل از تشرف به حرم مطهر یک کاری بکنید(هدیه نمودن یک صلوات یا یک سوره یا...)اوهم متقابلا برای شما کارهایی می کند.پیر پالان دوز(علیه الرحمه )هم هرکاری بلد است. اما ازآن لقمه های معنوی دادن ، ازآن سفره ها پهن کردن ، فقط شأن امام رضا (ع)است . دیگر کارشیخ بهاء وپیر پالان دوزنیست.

دیراست
امشب دیراست چه برسد به فردا.یاامام رضا!به ما استادبدهید

یادی ازحاج آقا مصطفی (رحمه الله علیه)
مرحوم حاج آقا مصطفی فرزند امام راحل (رضوان الله تعالی علیهم)ازنوابغ بود وجملات بکری دارد ازجمله :"اذان ازابتکارات اسلام است"."وقتی ائمه اطهار (ع)چیزی می دهند،دنیا وبرزخ وآخرت راحساب می کنند(مصلحت تامه رادرنظر می گیرند)نه فقط حساب دنیا یا حساب آخرت ،به تنهایی ."

توسل
شخصی روشن دل که مشتاق علم بود ، کسی را نمی یافت که برایش کتاب بخواند تا استفاده کند(این جریا ن مربوط به خیلی سالهای قبل است که امکاناتی مثل ضبط صوت و...مقدور همگان نبود) یک ختم قرآن برای حضرت زهرا(س)گرفت ، به محض اتمام ختم، با بنده مواجه شد و به آرزویش رسید وقرار شد برای او کتاب بخوانم تا استفاده کند .

بی واسطه
اگرحاجاتتان را مستقیماٌ ازخود حضرت (ع) بگیریم خیلی خوب است مثلا من استاد می خواهم یا حتی من عبا می خواهم و... .

توحید صمدی
09-10-2010, 08:40
زیبایی
آنچه مذموم است دنیا پرستی وتجمل پرستی است والا "ان الله جمیل ویحب الجمال ".

یک یاحسین (ع)
والله محال است من یک یاعلی بن موسی الرضا گفتن یا یک یاحسین گفتن را با سلطنت همه عالم عوض کنم والله محال است.

دیوانگی
آزمودم عقل دوراندیش را بعد از این دیوانه سازم خویش را

گشاده دستی
حضرت امام رضا (ع) از گدابازی بدش می آید.برای زوارخرج کن ،گشاده دستی داشته باش .

دامن او
اگرخواهی آری به کف دامن او برو دامن ازهرچه جزاوست برچین

می گیرم ومی آیم
درمشهد مقدس یک روزمقداری پول از یک طلبه گرفتم وبه کسی دادم وبه آن طلبه گفتم فردا پولت را می دهم .به خانه آمدم پول بردارم دیدم حتی یک شاهی وجودندارد پسرم محمد که 4 ساله بود فهمید.گفت من می روم از امام رضا(ع)پول می گیرم ومی آیم وخیلی هم با اطمینان وژست ،کت خود را پوشید و به حرم رفت .به حضرت (ع)عرض کردم : یاعلی بن موسی الرضا! این بچه اگرازشما چیزی نبیند دیدش ممکن است عوض شود واعتقادش ...همان ساعت از قم حواله پول رسید(قبل ازخارج شدن ازحرم مطهر)

توحید صمدی
09-10-2010, 08:40
صرف خرابات
وحدت !ازاین پس مده جامه رندان زدست صرف خرابات کن جمله اوقات را

جای حرکت
متاسفانه ، ما برای عمرمان واوقاتمان قیمت وارزش قایل نیستیم واینقدر این عمرمهم ،پیش ما مهمل است!حیف نیست یک عمر بگذرد وما کر و کورباقی بمانیم ؟!مابرای پایین رفتن که نیامده ایم .اینجا مابرای عدمیات که نیامده ایم .عدمیات را که داشتیم .اینجا ،جای تجارت است جای حرکت است .جای انتخاب اعلی علیین ویا خدای نکرده اسفل السافلین.

حقانیت تشیع:غزالی شیعه شد
اثبات حقانیت تشیع ،هیچ احتیاجی به کتب وروایات شیعه ندارد؛همان کتب وروایات اهل سنت،کافی است .همان گونه که "الغدیر" به طورکامل ازمنابع خوداهل سنت نوشته شده است.خواستند علامه امینی صاحب الغدیر(رضوان الله تعالی علیه )رااعدام کنند یکی ازعلمای با انصاف اهل سنت گفت : پس اول کتابها ومنابع خودمان را باید نابود کنیم .

توحید صمدی
11-10-2010, 18:54
آل علی (ع)
تا به خون آل علی ساغر شکرانه زدند دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
درمیخانه نبود بسته چرا حافظ گفت دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
در میخانه نبود بسته ولی حرمت می لازم آمد که ملائک در میخانه زدند
گفت جبریل که مستان می ماتم او با من راه نشین باده مستانه زدند
غیر هفتادودوتن بادیه پیمای حسین چون ندیدند حقیقت ،ره افسانه زدند
گفت عباس علم دار که در عشق حسین قرعه فال به نام من دیوانه زدند
دست چون گشت زبازوی علمدار جدا حوریان رقص کنان دست محبانه زدند
علی اکبر چو زمقتل به جنان روی آورد حوریان رقص کنان ساغر شکرانه زدند
شمس توحید خدا آمد زینب در سوز آتش آنست که در خرمن پروانه زدند

توحید صمدی
11-10-2010, 18:54
به درد ما
غیر از خدا واهل بیت (ع) هیچ کس به درد ما نمی خورد .

قانون مندی عالم
اگر انسان قانون مندی این عالم رابداند،نه تنها خلاف نمی کند،خیال تخلف هم نمی کند.لذاخیر العباده الاستغفار،خیر الدعا الاستغفار.

کلمه الاخلاص
لااله الا الله یعنی دلبری غیر ازخدا نیست.امام صادق (ع)به ابان ابن تغلب فرمودند که به محافل علمی کوفه برو و بگو هرکس در قیامت یک لااله الاالله بگوید:به بهشت می رود.با تعجب عرض کرد:آنها مخالف اند(شیعه نیستند)!حضرت (ع)فرمودند:غیر از شیعیان ما یک نفر هم درقیامت نمی تواند بگوید لااله الاالله .

ختم صلوات
با ختم چهارده هزارصلوات ، خیلی کارهای عجیب انجام می شود!"اللهم صل علی محمدوآل محمد".

یک مویرگ
اگر فقط یک مویرگ درمغز انسان پاره شود،به قدری درد وسوزش دارد که خدا می داند آیا قدرنعمتهای الهی رامیدانیم ؟

حسنه
هرچیزی که انسان را به خدابرساند"حسنه"است.ربنا آتنا فی الدنیا حسنه وفی الآخره حسنه.

هربلایی
یکی ازعلما ازخداوند خواست که هربلایی که می خواهد بر اونازل فرماید.(احساس تجلد وپوست کلفتی کرد)دل درد شدیدی عارضش شد که بیچاره گشت .بچه هایش رادور خود فرا خواند و گفت مرا هو کنید ودردش برطرف شد.

توحید صمدی
11-10-2010, 18:55
محبت علی (ع)
محبت علی (ع) مشکلات وهزینه هایی دارد .خود حضرت (ع)فرمودند اگر کوه ها هم محبت مرا داشته باشند ،متلاشی می شوند."لو احبنی الجبال لتها فنت".

وارستگی مطلق ،پیوستگی به حق
زیارت عاشورا یعنی یک قطع و یک وصل .وارستگی مطلق ، پیوستگی به حق .لعن وسلام.

بالاتر ازحضرت جبریل(س)
حضرت جبریل (سلام الله علیه)حامل علم است .وتمام تدبیرات عالم برعهده اوست .با این وصف درشب معراج به رسول اکرم (ص)عرض کرد اگر ذره ای نزدیکتر شوم می سوزم .این مقام قرب وازجبریل هم بالاتر رفتن ،ازاختصاصات رسول اکرم (ص)نیست و انسان هم می تواند به آنجا برسد."ولکم فی رسول الله اسوه حسنه."

راه نجات
کارمجتهد این است که برای مردم راه نجات پیداکند نه اینکه به میل مردم باشد.


کد عالم هستی
قرآن کریم ، کد عالم هستی است ولی "لا یمسه الا المطهرون" .اگربا رایانه آشنا باشی می توانی کارهای فوق العاده انجام دهی والا نه . راه آشنایی با قرآن کریم ، طهارت روحی است

توحید صمدی
11-10-2010, 18:55
تمام هستی ، شعوردارد
تمام هستی ، شعوردارد.به عنوان نمونه:ستون حنانه درفراق حضرت رسول اکرم (ص)ناله کرد.شترحضرت امام سجاد (ع)درغم شهادت حضرت با سرعت برسر مزار حضرت رفت وشروع به ناله وضجه کرد وامام باقر (ع) به افراد حاضر فرمودند این شتر بی تاب است آزادش بگذارید.جریان ذوالجناح (اسب امام حسین (ع))که مشهور است.مورچه درمقابل حضرت سلیمان (علی نبینا وآله وعلیه السلام)ولشکرش به مورچه های دیگر گفت "ادخلوا مساکنکم لا یحطمنکم سلیمان وجنوده وهم لا یشعرون."{ای مورچگان !به خانه هایتان داخل شوید تا سلیمان و لشکریانش هرگز شما را پایمال نکنند درحالی که آنان (بادرک حسی )متوجه نمی شوند نمل /18}.حضرت سلیمان (علی نبینا وآله وعلیه السلام )آن مورچه رااستنطاق کردند که چرامورچه ها را ترساندی؟ماکه به آنها کاری نداشتیم .عرض کرد:ترسیدم آنهاجلال وشکوه شما را ببینند ویک لحظه از یاد خدا غافل شوند .{مرحوم }آقای بهلول نقل می کردند :که درزندان (درزندان افغانستان ) فقط من حق داشتم هر وقت می خواهم از آن بند بیرون بیایم وسایرین ممنوع بودند . یکبار نیمه شب دیدم گربه ای آمد سراغ من و با ناله های مکرر از من می خواست که به دنبالش از بند بیرون آیم.دنبالش راه افتادم رسیدیم به جایی که مشاهده کردم بچه آن گربه گیر افتاده ونمی تواند بیرون بیاید اورا نجات دادم (چطور این گربه فهمیده ازمیان صدها نفر زندانی فقط من چنین اختیاری دارم ونیمه شب مستقیم به سراغ من آمده ؟!)

گدایی
خداوند گدای سمج را دوست دارد ولی در خانه خودش نه دیگران .

تعبیر "اعد"
قرآن کریم در آیه 89 سوره توبه در شان حضرت رسول اکرم (ص)ومومنانی که وهمراه حضرت بودند و با مال و جانشان جهاد کردند ، فرمودند:"اعدالله لهم جنات "... یعنی خداوند برای آن مومنین مجاهد ، بهشت های آنچنانی آماده ومحیا کرده است ولی تعبیر به "اعدالله لهم جنات ..." نکرده است .زیرا اگر وعده میداد دیگرخلف وعده نمی کرد وحتما آن ها را به بهشت می برد هر چند بد عاقبت می شدند .اما تعبیر "اعد"یعنی این بهشت ها را آماده ومحیا کرده است تا در صورت خوش عاقبتی وپایداری در این مسیر نصیبشان شود .

ازنور عظمت خدا
حضرات چهارده معصوم (ع)قبل از آفرینش آدم وعالم انواری بودند که خداوند را تسبیح و تقدیس می کردند وخلقتشان از نور عظمت خدا بود .

توحید صمدی
11-10-2010, 18:55
همه کاره خدا
خود حضرات چهارده معصوم (ع) فرموده اند:نحن اراده الله .نحن علم الله .خشم ورضای فاطمه (ع)خشم ورضای خداست .

مدارا
پند من بشنو به جز با نفس شوم بد سرشت با همه عالم مدارا کن کمال این است وبس

هرکس یک قدم برود جلو
ابو السعید ابی الخیر (رحمته الله علیه )رفته بود بالای منبر تا سخنرانی کند .چون جمعیت زیاد وجا کم بود ،یکی بلند شد وگفت خدا پدر ومادر کسی را که یک قدم برود جلو بیامرزد .شیخ فرمود:ای مردم!تمام انبیا (ع) آمده اند همین را بگویند که هر کس هر کجا هست یک قدم برود جلو ازمنبر پایین آمد ورفت .(در خانه اگر کس است ،یک حرف بس است ).

تکرار نیست
درعالم اصلا تکراری وجود ندارد .ایاک نعبد و ایاک نستعین ،انسان را تغییر ماهوی می دهد یعنی نماز وسایر عبادات تکرار نیستند .

توحید صمدی
11-10-2010, 22:09
از ناسوت تا لاهوت
ازناسوت تا لاهوت در انسان است .
بیرون زتونیست هر آنچه درعالم هست از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

کیمیای نماز
کیمیای اعظم از نماز وجود ندارد . کسی به حضرت آیت الله العظمی بهجت عرض کرده بود :نسخه ای مرحمت کنید .فرموده بودند:بهترین نسخه " نماز "است .

معرفی
من ، لئیم ترین لئیمان .اهل بیت (ع):کریم ترین کریمان .

ارتباط مستقیم
مرحوم آیت الله العظمی میلانی با امام ر ضا (ع) ارتباط مستقیم داشتند .تمام فقه دستشان بود .

جلسه روضه
در جلسه روضه ای ، جمعیت بسیار کمی بود من برای اینکه صاحب خانه دلگیر نشود گفتم:هر کس هر حاجتی دارد بسم الله . بعدا یکی از حضار به من گفت که مدتی حاجت مهمی داشتم وقتی شما گفتید هر کس هر حاجتی دارد بسم الله ، من آن را نیت کردم وبرآورده شد

توحید صمدی
11-10-2010, 22:09
حقیقت حج
امام رضا (ع)حقیقت حج است و ثواب یک میلیون حج عمره برای زیارتشان ،تنها یک بخش ازثواب زیارت ایشان است .حتی اززیارت امام حسین (ع) افضل است . فیوضات دراینجا بیشتراست .انشاءالله دست خالی برنگردیم .

دو بداء
برای حضرت ابراهیم (ع) درمورد ذبح فرزندشان حضرت اسماعیل (علی نبینا وآله وعلیه السلام)بداء حاصل شد.و قبول کردند اما برای امام حسین(ع) که بداء حاصل شد وخداوند فرمود:بدون اینکه ذره ای ازمقامت کاسته شود تمام این بلاها را برداشتیم حضرت قبول نکردند وبه خاطر هدایت مردم آن بلاها ومصائب راپذیرفتند .
مربد پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ که وعده توکردی و او بجا آورد
(منظور ازپیر مغان حضرت سید الشهداءاباعبدالله الحسین (ع)است . و منظور ازشیخ ،شیخ الانبیا ء ابراهیم (ع) است ).
*** برگزیده سخنرانی حضرت استاد محمود امجد در میان طلاب در مشهد مقدس

توحید صمدی
15-10-2010, 09:04
آیت الله امجد حفظه الله

با صلوات همه کار می شود کرد ،به شرط گناه نکردن . "اللهم صلی علی محمد وآل محمد"

آخر سوره مبارکه حشر
اوایل طلبگی مان ،یکی ازرفقا به دعارضه ای دچارشدکه به حالت خفگی افتاد .ناگهان به مرحله ای رسید که دیگر همه قطع امید کردند.گفتم اگر اوخوب نشود من مسلمان نیستم .سرم را زیر کرسی بردم وآخر سوره حشر راخواندم .به لطف الهی معجزه آسا ازمرگ نجات یافت .آخر سوره مبارکه حشر برای هردردی خوب است .

اطراف قدرتها

شیطان ها ، همیشه دراطراف قدرتها (افراد دارای قدرت و امکانات سیاسی و اجتماعی و امکانات ذی نفوذ)جمع می شوند حواستان جمع باشد.


استغفرالله
یک استغفرالله در ماه شعبان المعظم کار هزار استغفرالله را می کند .

صلوات مخصوصه
ذکر صلواتی که در صبح ها وارد شده (اَلٰلّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد ، الأوْصِیآءِ المَرْضِیّینَ بِأفْضَلِ صَلَواتِک ، وَ بارِکْ عَلَیْهِمْ. بِأفْضَلِ بَرَکاتِک ، وَ السَّلامُ عَلَیْهِمْ وَ عَلیٰ أروٰاحِهِمْ وَ أجْسٰادِهِم وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکٰاتُه)در عصر جمعه ها خیلی فضیلت دارد

توحید صمدی
15-10-2010, 09:04
بداند
هر کس بداند خداوند قادر است او را عذاب کند وقادر است او را عفو کند خداوند او را می آمرزد .

تعلیم
دعای کمیل همه اش تعلیم است:من لی غیرک و.... .


کمال انقطاع
به این فراز مناجات شعبانیه دقت کنید :"هب لی کمال الانقطاع الیک ".

همت بلند
دعای اللهم ادخل علی اهل القبور السرور ،اللهم اغن کل فقیر ... که برای همگان طلب خیر و... می کند ، می خواهد ما را بلند همت کند واز تنگ نظری برهاند .


نور خدا
یا نور المستوحشین فی الظلم :در این ظلمات دنیا نور خدا روشنی بخش است . بدون نور خدا تاریکی است .این دعاها بیشترش تعلیم است

توحید صمدی
15-10-2010, 09:05
یا الله
همین که گفتیم "یا الله "خیلی لبیک ها پشت سرش هست .

اسباب جمع داری؟
اسباب جمع داری و کاری نمی کنی؟!

همه چیز را از خدا بخواه
همه چیز را از خدا بخواه حتی کتابت را می خواهی از روی طاقچه برداری از خدا بخواه .بند کفشت ، نمک طعامت و... .


تا قدر بدانیم
چرا در دعاهای هر روز ماه مبارک رمضان تکرار می کنیم : هزار شهر رمضان ؟ برای اینکه قدرش را بدانیم و یادمان نرود که ماه ، ماه رمضان است .

تعلیم خدا شناسی
این دعا ها می خواهد بما خداشناسی یاد بدهد ."بیدک لا بید غیرک".{به دست توست نه به دست غیر تو } انصافا ما خدا را نشناخته ایم .

فراز
در فرازی از مناجات شعبانیه آمده :لک اسال ،یعنی خدایا !برای تو می خواهم هر چه را که می خواهم .
در فرازی دیگر :"جرت فی النظر لها "همین نظر کردن به خود جور وظلم است زیرا نظر به ما سوی الله معصیت است

توحید صمدی
15-10-2010, 09:05
علم
علم که باید انسان را به اوج آسمان ببرد بعضی را به قعرجهنم ببرد!چرا؟

فکر واثرش را ببینید
اشعار وبیانات سعدی (علیه الرحمه) برای همه ی مردم حکمت آمیز ومفید است دیوان حافظ (علیه الرحمه)مخصوص رندان است اشعار مولوی (علیه الرحمه)مخصوص علما است مولوی شاگرد قونوی و او شاگرد محی الدین عربی (علیه الرحمه) است . او150 نوآوری کرده است .
چکار دارید فلانی شیعه است یا سنی .فکر اثرش را بگیرید .تلک امه قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم ولا تسئلون عما کانوا یعملون .{آنان گروهی بودند که در گذشتند دستاورد آنان فقط برای آنان ودستاورد شما فقط برای شماست . و از آنچه همواره انجام میدادند شما باز خواست نخواهید شد - بقره/ 134و141}البته مسلماً سنی نمی تواند عارف باشد.


دفاع
از انبیا (ع) در حد "عصمت" و از چهارده معصوم (ع) "مطلقا" باید دفاع کرد .

علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)
اگر ملاصدرا و ابوعلی سینا را به هم ضمیمه کنیم ، می شود فارابی (علیهم الرحمه) فارابی مثل علامه طباطبایی (علیهما الرحمه)متن نویس بود ولی هیچ کس علامه طباطبایی نمی شود از همه بالا تر است (رضوان الله تعالی علیهم)

تطبیق با محیط
نیروی تطبیق با محیط در زن قوی تر از مرد است.

توحید صمدی
15-10-2010, 09:05
با تمام وجود الحمد الله
در همه حالات با تمام وجود بگویید :الحمدالله. در مشکلات نیز بگویید :الحمدالله .خدای تعالی جبران می کند اگر می خواهید در زندگی شاداب و با نشاط باشید دائم الحمدالله بگویید .اگر کسی به شما بی احترامی کرد بگویید :الحمدالله زیرا خود این بی احترامی در حق شما خیلی نعمت است .
خلق را با تو بد و بد خو کند تا که میلت جانب آن سو کند
اگر جمعیت به شما اقبال کرد یا ادبار کرد باز بگویید الحمدالله.در این صورت راحت راحت می شوید .

آشنایی با حقایق جهان
اگر آدم در زمینه تزکیه وتهذیب نفس کار کند و خود را تصفیه وصیقلی سازد با حقایق جهان آشنا می شود .

رساله دیگران را چاپ کنید
شخصی در زمینه ی انتشار رساله حضرت آیت الله العظمی بهجت (دامت برکاته) نذر کرده بود معظمه له فرموده بود که این نذر درست نیست! او اصرار کرده بود وآقا فرموده بودند: شوخی ندارم بروید رساله های دیگران را چاپ کنید .

دعوت قلم
تا قلم به دستتان نیامده ننویسیدیعنی قلم باید دعوت کند.
به مرحوم آیت الله العظمی آقاشیخ ابوالقاسم کبیر(رحمه الله علیه)عرض می کردند که بنویسید. فرمودند:چه بنویسیم دیگران نوشته اند.

توحید صمدی
15-10-2010, 09:06
ضررموسیقی
موسیقی به طور کلی ، اراده را سست می کند(هرنوع وهرحالت موسیقی) بهترین موسیقی که انسان بسازد،"قرآن کریم "است.

آییه تمام نمای صفات وجمال وجلال الهی
تمام صفات الهی ، درمولا علی (ع) جلوه گر است.این است معنای "الله مولانا علی".فوری برچسب غلو نزنید.

زده به عشق
مولوی (علیه الرحمه ) تمام قافیه ها وقواعد را به هم ریخت ودربدر رفته جلو!همش توی حال بوده .اوآخوند بوده وزده به عشق .او درعشق غوغا کرده .


آهنگهای باطن
سماع درعرفان یعنی : شنیدن آهنگهای باطن . تمام عالم ،آهنگ است.

دفاع مطلق
ازغیر از چهارده معصوم (ع) نمی شود دفاع مطلق کرد ،حتی ازعرفا.

توحید صمدی
15-10-2010, 09:06
عاشق
فرشته،عاشق نیست .اهل نسبح ونقدس است.خداوند ،آدم می خواست ،عاشق می خواست .

پیداکردن خود
هرکس خودش را پیداکرد،خدا را هم پیداکرد.

درپرده
ما در پرده هستیم ولی حضرت مهدی (علیه السلام وعجل الله تعالی فرجه الشریف) در پرده نیستند.

ترمز
روزه برای این است که انسان ، ترمزپیداکند.لعلکم تتقون.

شنیدن
اثری که درشنیدن هست، درخواندن نیست .ممکن است یک جرقه بزند وتحول بزرگی ایجاد شود

توحید صمدی
15-10-2010, 09:06
دین شناسی
دیندار درعالم زیاد است . که برای دینشان فداکاری هم می کنند حتی دانشمندانی درهمین عصر هستند که درمقابل بت ، تعظیم می کنند و آن را می پرستند ! مهم ، دین شناسی است .الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و...{کمال ،کل الکمال ،همه فهم عمیق دردین است و..{

عمل به رساله
عمل به رساله خیلی مهم است . یعنی طبق دستورعمل کردن وحرام و واجب را اهمیت دادن .

تغییر
باید بعد از گذشتن ماه رمضان ، تغییر بکنیم وطور دیگری شده باشیم.
بازیگری
اگرکسی بازیگری را کنار بگذارد، ازاولیاءخدا می شود.

حلم
اگر کسی کلمه ای را اشتباه گفت که درعرف درست است فوری به رخش نکشید.مثلا تلمذ ، غلط است ، تتلمذ ، صحیح است . جمادی ،غلط است،جمادات صحیح است.اساتید غلط است .استادان صحیح است .
فرمایشات وپیشنهادات غلط است فرمایش ها وپیشنهاد ها صحیح است و....

توحید صمدی
15-10-2010, 09:06
بعضی جهالت ها
لخت شدن در مراسم عزاداری کار خیلی بدی است مخصوصا اگر جوان باشند این کار معنا ندارد این جهالت ها را کنار بگذاریم .

اندازه
همه چیز اندازه دارد فقط "ذکر" (یاد)خداوند حدی ندارد (اذکروا الله ذکرا کثیراً).


علامت علم
علامت علم ،تستر وستاریت است .

در نهایت نشاط
امثال حضرت آقای بهجت (دامت برکاته) گاهی ظاهرشان مریض و در هم بود .ولی در باطن ، بسیار با نشاط بودند ، در نهایت نشاط .

تقوا
التقی رئیس الاخلاق (بحارالانوار ،ج67،ص284

توحید صمدی
22-10-2010, 13:37
فرق پیر وجوان
آیا می دانید فرق پیر وجوان در چیست ؟بعضی از پیرمردها در جلسات و پای منبر ها چرت می زنند با این که جا دارد کاملا بیدار باشند .اما وقتی به رخت خواب می روند خوابشان نمی برد ! ولی جوان ها در جلسات تا صبح هم که باشند بیدارند و به محض رفتن در رخت خواب به خواب می روند (قدرجوانی را بدانید).

تمام فضیلت ها
علی (ع)مساوی است با تمام فضیلت ها .

اسناد مجازی
قدرت من ، حیات من ، علم من...اسناد مجازی است زیرا همه ی اینها مال خداست رئیس بانک با این که پول فراوانی در دستش هست نمی تواند بگوید : پول های بانک پول من است ، چون مالکان پول ها می توانند هر لحظه که اراده کنند پولشان را بیرون بکشند .

سنی های علی پرست
حدود 18 یا 20 میلیون "علوی " در ترکیه هست یعنی سنی هایی که علی (علیه السلام ) را خدا می دانند !آنها اصلا اهل نماز وعبادت وغسل و... نیستند و پا به مسجد نمی گذارند .ومیگویند : مابه مسجد نمی رویم چون علی را در مسجد کشتند

توحید صمدی
22-10-2010, 13:37
صلوات
با صلوات همه کار می شود کرد ،به شرط گناه نکردن . "اللهم صلی علی محمد وآل محمد ".

تمرین مرگ
خواب ، خواب نیست بلکه تمرین مرگ است .

برای خدا
باید سنجیده حرف زد.اگر برای خدابود،حرف بزنیم اگربرای خدانبود،نه.(منطقهم الثواب)چیزهایی را که به دردمان نمی خورند نپرسیم وسوال نکنیم.

نهج البلاغه
نهج البلاغه ، تمامش کلمات قصار است.یعنی تک تک جملاتش حکمت است وتنها راه و روش بلاغت نیست.بلکه نهج الفلسفه ، نهج العرفان ، نهج الحکومه ، نهج السیاسه ، نهج العلوم ، نهج الاخلاق و...هم هست.و نهج البلاغه فقط بخشی از بیانات و نامه های امیرالمومنین (ع) و حتی یک سوم آنها هم نیست.
غررالحکم نیز دارای یازده هزار و پنجاه کلمه قصار پرمغز و حکیمانه امیرالمومنین (ع)است.مشرح مرحوم آقا جمال خوانساری هم خیلی خوب است .

عمیقترین حرف
عمیق ترین حرف بنده این است خداهست.

توحید صمدی
22-10-2010, 13:37
حضرت آیت الله محمود امجد:



آستان قدس رضوی (ع) از عرش الهی



و زیارت علی بن موسی الرضا(ع) از زیارت امام حسین (ع) برتر است



http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/amjad12332112.jpg

توحید صمدی
22-10-2010, 13:37
جانشین و جان شیرین
امیر المؤمنین (علیه افضل صلوات المصلّین)،نه تنها «جانشین »پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم)است بلکه «جان شیرین »ایشان است .
مأمون ملعون که دانشمند خبیثی بود از امام رضا(ع)پرسید:به چه دلیل علی (علیه السلام )جان پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم)است ؟
حضرت (س)فرمودند:به دلیل انفسنا (در آیه مباهله )
مأمون عرض کرد:لولا نساؤنا (یعنی نساؤنا قرینه است که مرادازانفسنا ،رجالنا است ومعنای جان ونفس نمی دهد).
حضرت سلام الله علیه فرمودند: لولاابناؤنا(یعنی ابناؤنا قرینه است که نسا به معنای دختران است نه زنان ؛ولذا انفسنا دیگر معنای رجال نمی دهد وبه معنای جان ونفس است.).

همتای جامعه کبیره
حدیث امام رضا (ع) درباره امامت ،که درکتاب شریف اصول کافی کتاب الحجه "باب النوادرفی فضل الامام وصفاته"آمده است ،برابراست با جامعه کبیره و در باب معرفت امام (ع)بهتر از این دو نداریم.

توحید صمدی
22-10-2010, 13:38
آرزودارم
من آرزو دارم یا در راه خداشهید و پودر شوم یادر حال ذکر اهل بیت (ع) از دنیا بروم.

بهترازبهشت
حرم امام رضا (ع)از بهشت بهتر است زیرا در اینجا می توان به جاهایی رسید که در بهشت نمی توان رسید.

انتساب به اهل بیت (ع)
درحدیثی آمده که فرمودند:اکرم کل من یذکرنا و ینتحل بنا سواء کان صادقا او کاذبا انما لک نیتک.
هرکس می گوید"حسین "(ع)احترامش کن و هرکس که خودش را به حضرات (ع)نسبت می دهد و دم از اهل بیت (ع) می زند چه راست و چه دروغ ،احترامش کن .عمده،نیت ماست که به احترام اهل بیت (ع) چنین می کنیم .
امام رضا (ع)فرمودند:کن محبا لآل محمد و ان کنت فاسقا و محبا لمحبیهم وان کانوافاسقین ....محب آل محمدباش هرچندفاسق باشد.

زیارت
طبق روایت (وسائل شیعه ،ج 14،ص 486)هرقدم انسان به سوی زیارت امام حسین (ع)ثواب صدحج مقبول و صدعمره مبرور و صد غزوه با نبی مرسل یا امام عادل دارد و طبق روایت (وسائل ،ج 14،ص 477)زیارت امام حسین (ع)در روز عاشورا ثواب دو هزار حج همراه رسول الله و دو هزارعمره همراه رسول الله و دو هزار غزوه همراه رسول الله (ص)دارد.با این وصف امام جواد(ع)می فرماید: زیارت پدرم علی بن موسی الرضا(ع)از زیارت جدم امام حسین (ع)برتراست .(کافی ، ج4،ص 584)

توحید صمدی
22-10-2010, 13:39
صفات و اسماءالهی
طبق ادله عقلی و نقلی ،ائمه اطهار(ع) صفات و اسماء الهی اند.هرچه کمال خداوند است ،ائمه هدی (ع)دارند.ایشان ، اراده الله هستند.اگرهمه کائنات ،تو را طرد کنند ولی حضرت امام رضا(ع) تو را تایید کنند به به ، به بالاترین سعادت رسیده ای و هیچ جای نگرانی نیست.

آنچه راخودش می خواهد
از امام رضا (ع) نخواه تو را مدرس و استاد کند یا فلان و...بلکه بخواه که به تو عنایت کندآنچه را که خودش بخواهد.

ظلم به حیوان
در مکتب اهل بیت به یک حیوان نیز نمی توان ظلم نمود چه برسد به یک کافر و یا یک بهائی و باید شرایطی فراهم نمود تا من معمم اگر به یک بهایی ظلمی کردم بتواند از من شکایت نماید.
مرا ازخود جدا نکن
مبادا بگویی :امام رضا! تو را به حق مادرت فاطمه زهرا(ع) به من ماشین یا ...بده بلکه بگو:تورابه حق مادرت فاطمه زهرا(ع) مرا از خودت جدا نکن .

توحید صمدی
22-10-2010, 13:39
زیارت امام رضا (ع)
از امام رضا (ع) رسید،که به خدا سوگند،هیچ یک از ما اهل نیست ،مگر آنکه کشته یا شهیدشود.عرض کردند:چه کسی شما را شهید می کند؟فرمودند:که بدترین خلق خدا در زمان من ، مرا به زهر شهید خواهد کرد و دور از یار و دیار در زمین غربت مدفون خواهدساخت. پس هر که مرا در آن غربت زیارت کند،حق تعالی اجرت صد هزار شهید و صدهزار صدیق و صد هزار حج کننده و صدهزار عمره کنند وصد هزار جهاد کننده برای او می نویسد و در زمره ما محشور می شود و در درجات عالیه بهشت،رفیق ماخواهد بود."الافمن زارنی فی غربتی کتب الله عز وجل له اجرمائه الف صدیق ومائه الف حاج ومعتمر ومائه الف مجاهد وحشرفی زمرتنا وجعل فی درجات العلی من الجنه رفیقنا."(من لایحضره الفقیه،ج 2،ص585).

خود شما را می خواهیم
آستان قدس رضوی (ع)از عرش برتر است . ای عزیز خدا! از شما هیچ چیز نمی خواهیم .خود شما را می خواهیم.
دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا جان رسد به جانان یاجان زتن برآید
حسن لیلی جزیکی مجنون نداشت عالمی مجنون لیلای من است
بکم فتح الله و بکم یختم .بکم یسلک الی الرضوان .

کشش
تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

بهترازبهشت
حرم امام رضا (ع)از بهشت بهتر است زیرا دراینجا می توان به جاهایی رسید که دربهشت نمی توان رسید.

توحید صمدی
22-10-2010, 13:39
شوخی ندارم
شخصی آمدحرم امام رضا (ع)و عرض کرد:من هزارتومان می خواهم (چند دهه قبل که هزارتومان معادل چند ده میلیون تومان امروز بود) و گفت تا ده می شمارم .اگر ندادی سرم رامحکم می کوبم به دیوار تا متلاشی شود!و شروع به شمردن کرد،رسید که به 9،عرض کرداگرندهی سرم رامی کوبم و شوخی ندارم .ناگهان یک شمش طلا در دستش قرار گرفت.امام رضا (ع) رافتشان حاضراست .

يك لحظه
باوجود الطاف فراوان و هميشگي امام رضا(ع) نسبت به من ، من منتظر يك لحظه هستم ،يك لحظه ،يك عنايت خاص .بايد در اثر زيارت امام رضا (ع) تغيير ماهوي كنيم و الا هر روز هزاران ماشين و قطار و هواپيما هم به مشهد مي آيند و هم مي روند بدون هيچ تغيير ماهوي .آيا نبايد هيچ فرقي ميان من و آنها باشد؟ چرا من ،فقط ازحرم امام رضا (ع)يك گنبد طلا مي بينم و بس ؟!

احياء
آقاجان !{خطاب به امام رضا (ع)}ازشما مي خواهيم كه ما را احياء كنيد.اگراجازه بدهيد مي رويم دم در خانه پير پالان دوز و يا شيخ بهاء حاجتمان را مي گيريم {يعني عظمت شما فراتر ازحاجت هاي ماست و نوكر بابهاي شما توان برآوردن حاجات مارا دارند}.
به علامه طباطبايي عرض كردم كه چگونه برويم حرم ،فرمودند:"در حرم جز خدا مشاهده نمي شود".
آقاجان !ماكرامت (طي الارض و...)نمي خواهيم .دو ديده بينا مي خواهيم و بعد همه چيز.دلمان مي خواهد امام رضا (ع)در دلمان بنشيند.يا اباجواد (ع)!ديگر لحظات آخ عمرمان را داريم طي مي كنيم ناكام هستيم .

رافت امام رضا (ع)
در مشهد مقدس به همراه عیال و فرزندانم مشرف بودیم .بعد از چند روز بی پول شدن به حضرت رضا (ع)عرض کردم :من حتی یک قران ندارم ودلم نمی خواهد کسی بفهمد .(با این که با علمای زیادی آشنا و در ارتباط بودم ومی توانستم قرض بگیرم اما دلم نمی خواست )فوراً از چند ناحیه پول برایم رسید .

توحید صمدی
22-10-2010, 13:40
نوکر اهل بیت (ع)
شیخ بهاء(علیه الرحمه)که نوکر امام رضا (ع)است هر کاری بلد است .می تواند با یک عنایت شما را عالم کند ،ثروتمند کند ، و...قبل از تشرف به حرم مطهر یک کاری بکنید(هدیه نمودن یک صلوات یا یک سوره یا...)او هم متقابلا برای شما کارهایی می کند.پیر پالان دوز(علیه الرحمه )هم کاری بلد است.
اما ازآن لقمه های معنوی دادن ،ازآن سفره هاپهن کردن ،فقط شأن امام رضا (ع)است.دیگر کار شیخ بهاء و پیر یالان دوز نیست.

دیراست
امشب دیراست چه برسد به فردا.یاامام رضا!به ما استادبدهید.

عدل تام وکامل
قال الامام علی بن موسی الرضا (علیه الاف دالتحیه والثنا):لا یتم عقل امری مسلم حتی تکون فیه عشر حصال :الخیر منه مامول والشر منه مامون یستکثر قلیل الخیر من عتره ویستقل کثیرالخیر من نفسه ،لا یسام من طلب الحوائج الیه ولا یمل من طلب العلم طول دهره الفقر فی الله احب الیه من الغنی والذل فی الله احب الیه من عزه فی عدوه .والخمول اشهی الیه من الشهره ثم قال علیه السلام :العاشره و ما العاشره قیل له علیه السلام .ماهی ؟قال علیه السلام :لا یری احدا الا قال :هو خیر منی واتقی .انما الناس رجلان :رجل خیر منه واتقی من رجل شر منه وادنی قال :لعل خیر هذا باطن وهو خیر له وخیری ظاهر وهو شر لی .واذا رای الذی هو خخیر منه واتقی ،تواضع له لیلحق به فاذا فعل ذلک فقد علا مجده وطاب خیرهوحسن ذکره وساد اهل زمانه (بحار انوار ،ج 75،ص336)
امام علی بن موسی الرضا می فرمایند: عقل شخص مسلمان تام و کامل نمی شود تا این ده خصلت را دارا باشد :1) از او امید خیر می رود 2)از شر او در امان هستند 3)خیر اندک دیگران را بسیار می شمارد ؛4)خیر بسیار خود را اندک می شمارد.5)از طلب حاجات به سویش خسته نمی شوند.6)از طلب علم در طول روزگارش خسته نمی شود؛7)فقر در راه خدا از غناء و ثروت بیشتر دوست دارد؛8)ذلت(ظاهری)درمسیرکسب رضایت خداوند ، نزد او محبوبتر است ازعزت(ظاهری)درکسب رضایت دشمن خداوند؛9)گمنامی را از شهرت خواهانتر است.پس فرمودند :دهمی وچیست دهمی ؟ (چقدرمهم ومشکل است !)عرض شد:دهمی چیست ؟فرمودند:احدی رانمی بیند مگر اینکه گوید:او بهتر از من و با تقواتر است ؛زیرا مردم از دوگونه خارج نیستند :شخصی که بهتر از او و باتقواتر است وشخصی که بدتر ازاو و پایین تراست.مواجه شد باید بگوید :شاید خیراین شخص ، باطنی (و درسویدای دلش نهفته )است و این امر برایش بهتر(و به مصلحتش نزدیکتر)باشد.ولی خیر من ظاهری باشد و این امر برایم بدتر(و از مصلحتم دورتر و موجب فریب نفسانی ام )باشد.وهرگاه با کسی که از او بهتر و با تقوا تر است مواجه شد،باید نسبت به او تواضع و فروتنی کنیم پس هرگاه چنین کندقطعا مجدش برافرازد و خیرش مطبوع و مورد پسند شود و یادش نیکو و(خوشنام )گردد و آقای اهل زملانش شود.

توحید صمدی
22-10-2010, 13:40
انتساب به اهل بیت (ع)
درحدیثی آمده که فرمودند:اکرم کل من یذکرنا و ینتحل بنا سواء کان صادقا او کاذبا انمالک نیتک.
هرکس می گوید"حسین "(ع)احترامش کن وهرکس که خودش را به حضرات (ع)نسبت می دهد و دم ازاهل بیت (ع)می زند چه راست وچه دروغ ،احترامش کن .عمده،نیت ماست که به احترام اهل بیت (ع)چنین می کنیم .
امام رضا (ع)فرمودند:کن محبا لآل محمدوان کنت فاسقاومحبا لمحبیهم وان کانوافاسقین .
محب آل محمدباش هرچندفاسق باشد.

*** منتخب سخنرانی حضرت استاد محمود امجد در میان دانشجویان در مشهد مقدس

توحید صمدی
22-10-2010, 13:42
آيت‌الله امجد در ديدار دبير منطقه هفت کميسيون حقوق بشر اسلامي:

در مکتب اهل بيت(ع) به حيوان هم نمي‌توان ظلم كرد

خبرگزاري دانشجويان ايران - سرويس: دين و معارف اسلامي
آيت‌الله محمود امجد گفت: در مکتب اهل بيت به يک حيوان نيز نمي‌توان ظلم كرد، چه برسد به يک کافر، بنابراين بايد شرايطي فراهم نمود تا من معمم اگر به يک آدمي ظلمي کردم، بتواند از من شکايت نمايد. http://64.130.220.65/Multimedia/pics/1388/9/Art/457.jpg
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا (http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1637682&Lang=P)) ، آيت‌الله محمود امجد در ديدار دبير منطقه هفت کميسيون حقوق بشر اسلامي تصريح كرد: چطور مي‌شود کسي زيارت عاشورا بخواند ولي در مقابل هر ظلمي که مي‌بيند ساکت باشد و هيچ نگويد؛ تقوي در ظلم ستيزي و مخالفت با ظلم است و مخالفت با ظلم چند جور است ... ظلم نكن به كسي و زير ظلم كسي نرو كسي كه گوش به حق نمي‌دهد شيطان است؛ «قولا بالحق » حق را بگوئيد.
آيت‌الله امجد ادامه داد: مرکز ثقل امام زمان(عج) رفع ستم مي‌باشد؛ امام زمان(عج) خواهد آمد که ظلم را برچيند؛ اين همه ستم، اين همه زور و اين همه ظلم در عالم؛ با اين رشوه‌ها، تهمت‌ها، تضييع حقوق‌ها، با اين شکست‌ها، با اين ظلم و زوري که داريم و بالاخره با اين بدخواهي‌ها و با اين اوضاعي که ما داريم استحقاق همه جور توسري خوردن را داريم.

توحید صمدی
22-10-2010, 13:42
اين استاد اخلاق با اشاره به اينکه خدا هر كسي را كه اساس ظلمي را گذاشته و ظلم كرده به مردم، لعنت كند و كسي را هم كه از اين لعن ناراحت مي‌شود خدا او را هم لعنت كند، افزود: دنياي‌ ظلم‌ و جور و ستم‌ است‌. اگر آدم‌ از ناراحتي‌ وجود اين‌همه‌ بي‌عدالتي‌ها دق‌ كند و بميرد جا دارد. به‌ خدا اگر منفجر بشويد حق‌ داريد. انسان‌ اين‌ همه‌ ظلم‌ و جنايت‌ را ببيند و دست‌ به‌ روي‌ دست‌ بگذارد، مشكل‌ است‌. بني‌اسرائيل‌ هم‌ بد بودند، ولي‌ حضرت‌ موسي‌ به‌ فريادشان‌ رسيد. همه‌ي‌ انبياء نيز منتظر حضرت‌ مهدي‌ بودند، پس بايد از خدا بخواهيم كه فرجش‌ را برساند‌.

توحید صمدی
23-10-2010, 23:20
آیت الله امجد:



بواسطه حدیث کساء بلا از قم برداشته شد


حدیث کساء
حدیث کساءمعجزه می کند.حضرت آقای بهاءالدینی (رضوان الله تعالی علیه)در ایام جنگ تحمیلی وبمباران ها به بنده فرمودند :دوتا حدیث کساءبخوان .در دو جلسه خواندیم .بعد فرمودند: بلا ازقم برداشته شد.

آمادگی قبل از دانشگاه
اگر بچه هایتان را بدون تجهیز و آمادگی بفرستید دانشگاه که محیط تضارب آراء و افکاراست خیانت است . قبل از ورود به دانشگاه ،لااقل بعضی ازکتب علامه شهید آیت الله مطهری مثل جهان بینی و... را بخوانیم .چرا نسبت به بیماری روحی بچه هایمان بی تفاوت و بی فکر هستیم ولی نسبت به مختصر بیماری جسمیشان هرچه در توان داریم مایه می گذاریم .با اینکه جسم ،فانی است ولی روح ،باقی وماندگار!

علامه شهید مطهری (رحمه الله علیه)
در غیر ازمکتب تشیع که پرورش دهنده بزرگان زیادی است اگر شرق و غرب عالم را بگردید حتی یک نفر مثل علامه شهید مطهری (رضوان الله تعالی علیه )پیدانمی کنید

توحید صمدی
23-10-2010, 23:21
نرمی و ملایمت
بامردم باید با لینت (نرمی) و ملایمت رفتار کرد تا جذب شوند .به قول آیت الله شهید بهشتی(رضوان الله تعالی علیه)"جذب درحد امکان ، دفع درحد ضرورت.

درجلسات علماء
در جلساتی که علماء حضوردارند،نهج البلاغه بخوانید که خیلی کشش دارد و سطحش عالی است.


یک زبان ، دوگوش
خداوند به ما یک زبان داده ،دو تا گوش.یعنی بیشتر باید گوش کرد و شنید و کمتر باید حرف زد.

مسکو و گناه
در مسکو که بودم ندیدم کسی گناهی بکند یا با سگشان بازی می کردند و یا با بچه شان ، ولی ما در ایران صبح تا شب به همدیگر ظلم می کنیم ظاهراً(به طنز) جلد دوم قرآن درآمده است که امروز بازار تهمت و دروغ داغ گردیده است ، عده ای عین ویروس افتاده اند به جان مردم و هرچه می توانند سیاهنمایی می کنند و بدتر از آن به دیگران تهمت سیاهنمایی هم می زنند ، امروز به همه چیز شک داریم باید بدانیم که در درگاه الهی ظلم بالاترین گناهان می باشد دیگران را موعظه می کنند به جای اینکه خود را موعظه نمایند.

توحید صمدی
23-10-2010, 23:21
عصمت
عصمت را فقط خدا می دهد اینکه من و تو به یکی عنوان های قلمبه سلمبه بدهیم آن فرد عصمت پیدا نمی کند.

مسلمانی و تسلیم شدن در برابرحق

امروز در این کشور از اسلام رحمانی ، مهر و عطوفت فرسنگ ها فاصله گرفتیم و اسلام را به یکسری ظواهر احکام و اجرای مناسک تقلیل داده ایم ، از لبّ و لباب دین فاصله گرفته مع الوصف خودمان را مسلمان هم می دانیم مسلمان کسی است که در برابر حق تسلیم باشد به جرأت می گویم نه مسلمان هستیم و نه متمدن.

یاحرام است یا مکروه
هرچیزی که انسان را از خدا قطع کند یا حرام است یا مکروه.


حرص بر علم
علامت شیعه گری ،حرص بر علم است .

بزرگترین ذنب
ذلک بان الله هوالحق و ان ما یدعون من دونه هو الباطل وان الله هوالعلی الکبیر (حج/62):به تحقیق،تنها خدا حق است و به تحقیق ،آنچه را جز او می خوانند ، باطل محض است و به تحقیق تنها خدا بلند مرتبه ی بزرگ است.بنابراین "وجودک ذنب لا یقاس به ذنب

توحید صمدی
23-10-2010, 23:22
دستگیر
چون خود علی (علیه السلام)به خاطر خدا زمین خورد ،دست زمین خوردگان را می گیرد .


مجالس اهل بیت (علیه السلام)
هزاران سال باید بگذرد تا بفهمند علامه طباطبایی(رضوان الله تعالی علیه) کیست.با این وصف ،ایشان نسبت به اهل بیت (علیه السلام)قطره ای در مقابل دریا حساب نمی شوند .ایشان در مجالس اهل بیت (ع) حضور مداوم داشتند و متواضعانه می فرمودند: ما به منظور سیاهی لشکر شرکت می کنیم . ومی فرمودند: این کتیبه ها و سیاهی ها شفاعت خواهند کرد و ما امیدمان به شفاعتشان است .عزیزان !علامت علم خضوع است وهر کسی در درگاه اهل بیت (علیه السلام)کوچک شود ،بزرگ می شود .

منّة
منّة یعنی نعمت بزرگ (مثل نعمت ولایت و...)لقد منّ الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولاً ...(قسم می خورم همانا خداوند به مومنان نعمت بزرگی بخشید ،هنگامی که در میان آنان رسولی از خودشان بر انگیخت)

بدیع
بدیع یعنی بدون نقشه و بدون تصور و فکر ،ابتدائاً چیزی را خلق کردن .

توحید صمدی
23-10-2010, 23:23
عظمت شب
هر چند برق نعمت بسیار بسیار بزرگی است ولی با آمدن برق ، شب و روز یکی شده و دیگر نمی توان آن عظمت شب را درک کرد .دیدن این ستاره ها،خیلی عظمت دارد!

عزاداری ترک ها
عزاداری ترک ها ،عزاداری مخصوصی است .سوز وگدازی که آنها دارند ما نداریم .حتی مضامین اشعارشان نیز دارای مطالبی است که در اشعار ما پیدا نمی شود وجگر آدم را می سوزاند .ترک ها در مجالس عزا ،میر گریه دارند .یکی از کنار مجلس گریه می کند و دیگران هم شروع به گریه می کنند.

دل بریان وچشم گریان
دست کشیدن روی سر یتیم ،موجب می شود دل انسان بشکند وگریه اش بگیرد (دلش نرم شود )و باید از خدا بخواهید به شما دل بریان وچشم گریان بدهد .
غوطه دراشک زدم که اهل طریقت گویند/پاک شو اول ، بعد دیده بر آن پاک انداز

عین بچه
با خدا باید عین بچه نسبت به مادر و پدرش برخورد کنیم .خدا ، آداب نمی خرد با خدا رفیق باشیم . بچه گریه و تضرع می کند پایش را به زمین می کوبد دامن مادر و پدرش را رها نمی کند تا حاجتش را بگیرد

توحید صمدی
23-10-2010, 23:23
ذرّة المثقال ،اخلاص
خوش به حال کسی که در دستگاه خدا و اهل بیت (ع) یک ذرّة المثقال ، اخلاص داشته باشد.


توهین به علما

توهین به هر شخص معصیت می باشد باید حرمت علما و پیشتازان نهضت حفظ شود .

محمد و استقلال فکری

من تابع کسی نیستم اگر به قول شما قرار باشد پسرم محمد به من خط بدهد یا پسرم قوی تر است و یا من یک شخص عاطفی هستم ، حق را هرکس بگوید از او می پذیرم من تابع کسی نیستم نه مقلِّد هستم و نه مقلَّد ، من اگر کسی پا روی حق بگذارد هرکسی باشد آیت الله باشد یا پسرم محمد باشد من علیه اش هستم ملاحظه اشخاص را نمی کنم ولی با این وجود محمد همه مبانی افکارش را از من دارد انسان روشنی بوده و به دلیل مصاحبت با علمای بزرگ ، اطلاعات خوبی هم دارد و در عین حال باید بگویم آدم مستقلی بوده و صاحبنظر می باشد.

کیفرپرده دری
اگرکسی پرده دری کند و رازمردم را فاش سازد ، خداوند روسیاهش می سازد، هر چند در پستوی خانه اش باشد. باید متخلق به صفات خدایی "یامن اظهر الجمیل وستر القبیح " (ای کسی که زیبایی راآشکارمی کند وزشتی رامی پوشاند) بود.

توحید صمدی
23-10-2010, 23:50
هشتصد برابری
شخصی یک خروار گندم کاشت ،هشتصد خروار برداشت کرد!(اشاره به نفی عدم مصداق خارجی آیه 261سوره بقره :کمثل حبّة ابنتت سبح سنابل فی کلّ سنبل مائه حبّه)

یا غفور
گناهان ،با یک استغفار ،صلوات ،نگاه به عالم ،مصافحه با مومن و...مثل برگ درخت در خزان،می ریزد."اللهم صل علی محمد وآل محمد".

دل شکستن
اگر هزار بارکعبه را خراب کنیم ،مثل یک دل شکستن نیست !


مژه چشم
دانشمندان خاصیت های فراوانی برای فقط همین مژه چشم ذکر کرده اند!(و ان تعدّوا نعمة الله لاتحصوها - ابراهیم /34ونحل /18).

روبه بالا
سر انسان بالاست ،سرحیوان پایین.یعنی انسان باید رو به بالارود.

متهم و مدعی
امروز جای متهم و مدعی تغییر پیدا کرده ، آیا متهم می تواند جای مدعی بنشیند...

توحید صمدی
23-10-2010, 23:51
حُسن آفرین
حسن آن دارد که یوسف آفرید صد هزاران یوسف از او شد پدید


امر فاطمه (سلام الله علیها)
پیغمبر اکرم (ص)فرمودند:علی جان !هرچه را که فاطمه به تو امرکند انجام بده و این اشاره است به امرحضرت فاطمه(سلام الله علیها)مبنی بر دفن کردن شبانه.


امضاء فاطمه (سلام الله علیها)
اگر حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)امضاءکند،امضاءخداون � قطعی و فوری است.قال رسول الله (ص):"ان الله لیغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها"...همانا خداوند ،قطعاًخشمگین می شود به خاطر خشم فاطمه و خشنود می شود به خاطر خوشنودی فاطمه .(بحار الانوار،ج43،ص19) این بالاترین منقبت و مدح حضرت زهرا(سلام الله علیها)است که خداوند به دنبال رضا و غضب ایشان است.

سفره فاطمه (سلام الله علیها)
همه انبیا (ع) برسرسفره حضرت زهرا(سلام الله علیها)هستند.

حب و بغض علی (ع)
امیر المومنین (علیه السلام) حبُّه ایمان و بغضه کفر.

قدرت معنوی و مردم روسیه
من اگر قدرت (قدرت معنوی) داشتم اینها(مردم کشورهایی همچون روسیه) را مسلمان نمی کردم چون زندگی شان دچار اختلال می شود مگر اینکه برای همه مسائل زندگی همه آنها پاسخ (نسخه) داشته باشم اخیراً که در مسکو بودم یک ایرانی که همسرش روسی بود به اتفاق آمده بودند پیش بنده و این خانم به خاطر ازدواج با این ایرانی مسلمان و محجبه شده بود و بدین بهانه ، همه فامیل وی در روسیه او را بایکوت کرده بودند لذا افسرده شده بود و آمده بود تا چاره ای بیابیم لذا ما قبل از اینکه کسی را مسلمان بکنیم باید برای افسردگی آن علاج (علاج معنوی و نسخه) داشته باشیم1.

توحید صمدی
23-10-2010, 23:53
اثر گناه
اگر گناه کنیم ،به تدریج محبت علی (علیه السلام)از دل مان خارج می شود(پناه بر خدا).

فهمیدن همه چیز
بعضی با یک دست کشیدن بر صورت دیگری کاری کرده اند که او "همه چیز را بفهمد "!

آیت الله العظمی
"آیت الله العظمی "ب ه معنای واقعی اش کسیست که تمام صفات خدا را نشان می دهد.

نوکر مردم
اگر می خواهیم "عزیز خدا "باشیم ،باید "نوکر مردم "باشیم به خاطر خدا .

علم منایا وبلایا
بعضی ها علم منایا و بلایا دارند می دانند چه کسی چه زمانی می میرد چه بلایی قرار است نازل شود و...

القاب وعناوین
در قیامت تشریفات نمی خرند ،حقیقت می خرند .این القاب و عناوین دنیا ،فردای قیامت باعث خجلت و شرمندگی می شود .مبادا اسیر و شیفته این القاب و عناوین شوید.

توحید صمدی
23-10-2010, 23:54
یک حرف از قرآن
اگر یک حرف از قرآن بلد باشیم همه چیز را می فهمیم !

تا سه روز
هر گاه مریض شدید ،تا سه روز نباید بروید دکتر (تا بدنتان مقاوم بار بیاید).


تا ادعا نکنم...
مریض بودم ، رفتم دکتر ، صورتش سه تیغه بود ولی دستی کشید روی دستم حالم خوب شد . نه این که او ولیّ خدا بود بلکه برای اینکه من ادعا نکنم که چون آخوند هستم پس ...

احترام گذاردن
آدم های خوار و بی شخصیت ، به کسی احترام نمی گذارند.


دید صاف
کسی که با خدا صاف است دیدش صاف است.

فک قوی
آدم وقتی پیر میشود تمام اعضا وجوارحش ضعیف می شود ولی فکش قوی می شود!

توحید صمدی
23-10-2010, 23:58
جای احتیاط
امروزه باید همه چیز را کارشناسانه بررسی کرد و فوری موضع نگرفت .مثلا اگر مطلبی را در روزنامه یا بولتن دیدی یا کسی برایت نقل کرد ،فوری باور و قبول نکن و موضع نگیر.خودت برو بررسی کن .با آبروی مردم نباید بازی کرد.اینجا حقیقتاً جای احتیاط است.

وظیفه
گاهی انسان با حرف زدن و گاهی باسکوت ،به جهنم می رود!باید دید وظیفه ای چه اقتضاء می کند.

عصمت
در دعای روز اول ماه مبارک رمضان ،ازخداخواستیم "نبّهنی"(مرا از غفلت بیدارکن).درروز آخرمی خواهیم "عصمت"به ما عطا کند.یعنی آن شهوت ها وغضب ها و...ازقوّه به فعل نرسد و خداوند ما را مصونیت بخشد.

ظرایف ادب
در موقع خندیدن دست خود را جلوی دهانتان بگیرید.

لعن
ذکر"اللهم العن اباالشّرور و اتباعه بعدد ما احاط به علمک"سیصدو شصت بار برای حاجت گرفتن مجرّب است (بارالها!به تعداد معلوماتت ،پدر همه شرور و بدی ها و پیروانش را لعنت کن).

توحید صمدی
24-10-2010, 00:01
استفاده
باید بنایمان این باشد که از علم و تجربه دیگران استفاده کنیم.

بیداردلان
مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه )هر وقت می خواستند این یک بیت را بخوانند، یک ساعت گریه می کردند و قطرات اشک همچون فندق از چشمانشان فرو می ریخت:
برسرمنزل لیلی که خطرهاست به جان/شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
منظور از مجنون بودن داشتن مراقبه است.
مرحوم آقای قاضی (رضوان الله تعالی علیه )نیز هر وقت می خواستند این بیت را بخوانند یک ساعت گریه می کردند:

کاروان رفت وتودرخواب و بیابان درپیش/کی روی،ره زکه پرسی،چه کنی،چون باشی؟!

له شدن
هسته هلو و زردآلو و...زمانی تبدیل به درخت می شودکه له شود وچیزی ازخودش باقی نماند ولی اگر له نشود و همچنان باقی باشد،درخت نخواهد شد.آقای طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)و آقای بهجت (دامت برکاته)و امثالها که خدمت آقای قاضی (رضوان الله تعالی علیه )رسیدند، واقعا له شدند و چیزی از آنها باقی نماند!

توحید صمدی
24-10-2010, 00:03
ارزش سخن
اگر انسان برای سخن خود ارزش قائل نباشد،کسی گوش نمی دهد و ارزش قائل نمی شود.

شکسته شدن حباب
با این دعاها،انسان به خودش می آید تا حبابش شکسته شود.
همنشین خدا
ما آمده ایم همنشین خدا بشویم ؛رفیق خدا بشویم.
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر/ندانمت که دراین دامگه چه افتاده است

شان انسان
از اختصاصیات رسول اکرم (صلی الله علیه وآله ) این نیست که به مرتبه ای رسیدند که دیگر جبرئیل(سلام الله علیه)نتوانست برسد،بلکه هرانسانی چنین شانی دارد.ولی جبرئیل (سلام الله علیه)مقامش معلوم و مشخص است.انسان بی نهایت و نامحدود است.از اختصاصیّات رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم )وجوب نماز شب و امثال ذلک است.

توحید صمدی
27-10-2010, 00:54
آیت الله محمود امجد:



امام ، امروز مظلوم شده



و کارهای زشت ما را دارند به حساب امام می گذارند



http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/a***eamjad.jpg

توحید صمدی
27-10-2010, 00:54
ظهورخدا
فردای قیامت وقتی حضرت زهرا (سلام الله علیها)باشکوه و اسکورت هرچه تمامتر به عرصه محشر واردمی شوند خطاب می آید: غضّوا ابصارکم (ای اهل محشر!همگی چشمتان را پایین اندازید) زیرا حضرت،جمال خداست ،جلال خداست ،ظهورخداست ،دیگرکسی نمی تواندحضرت را تماشا کند.

ایمان
به حضرت آیت الله العظمی بهاءالدینی عرض کردم ،سابقاً خرج می کردم ،بعدمنتظر پول می شدم ولی الان منتظرپول می شوم بعدخرج می کنم.فرمودند:ایمانت ضعیف شده!

مظلومیت امام
امام آمد که به اسلام و روحانیت عزت دهد کارهای ما اسلام و روحانیت را زیر سوال برده است باید برگردیم به اندیشه امام ، تا به اسلام ناب محمدی برگردیم ، امام فضائلی داشت که هیچکس نداشت و آقای بهاء الدینی می فرمودند: امام در روحانیت شاخص بودند نه در روحانیت فعلی بلکه در تمام تاریخ علمای مشهور نظیر امام کسی جامعیت نداشت ، یعنی امام خمینی (ره)در میان علمای اسلام ،ممتاز و گل سرسبد است شاید مثل آقای بهاء الدینی و آقای بهجت که در حد اعلی معنویت بودند وجود داشت اما مثل امام کسی جامعیت نداشت و متاسفانه باید بگوییم همین امام ، امروز مظلوم شده است و کارهای زشت ما را دارند به حساب امام می گذارند.

توحید صمدی
27-10-2010, 00:55
گوشمالی
ما داستان هاداریم که اگر کسی برای غیرخدا کاری بکند،چقدر ضرر می کند و خدا چگونه گوشمالی اش می دهد!

احترام بزگترها
همیشه به بزرگترها احترام کنید،خدابه شمااحترام می کند.احترام به بزرگترها اجلال و احترام نسبت به خداست.اگردر مجلسی بودید و پیرمرد یا بزرگی وارد شدکه جای تکیه ندارد،فوری جای خود را به او بدهید و خودتان وسط مجلس بنشینید.وسط مجلس چرب است .(درمجالس اهل بیت وسط مجلس برکت بیشتری دارد).

سادات
هرکس سادات را ببیند و صلوات بفرستد،چشمش نورانی می شود.الهم صلی علی محمد و آل محمد.

تماشا
درجهان باید تماشا کرد،نه اینکه فقط در فکر ایراد گرفتن باشیم.باید اول و آخر قضایا را دید و نه فقط بخشی را و سپس قضاوت کرد.

توحید صمدی
27-10-2010, 00:55
غذای ما
یکی از ذاکرین اهل بیت (ع) در مجلسی در دزفول گفت: که این غذا برایم بد است و نخورد.فردا دو فرسخ راه برگشت وگفت:آیا یک لقمه از آن غذا هست به من بدهید؟گفتند جریان چیست ؟گفت دیشب حضرت زهرا(سلام الله علیها) را درخواب دیدم فرمودند:خجالت نکشیدی ازاین غذای مانخوردی ؟!

گوش بده
گوش بده تا چیزی یادبگیری.تا آخر عمر باید گوش کرد.

قربانی
قربانی کردن گوسفند برای شفای مریض ، برای تولد سالم بچه ، برای به سلامت آمدن مسافر ، برای پولدارشدن ، برای آبادشدن خانه و...خوب است.

دود وهوی
آیا حیف نیست انسان درتهران دود بخورد و برای غیرخدا نفس بکشد؟!
من در تهران دود از بیرون می خورم ، هوی از داخل(هوای نفس)]عجب تواضعی !

توحید صمدی
27-10-2010, 00:57
دقت
به همه حسن ظن داشته باشیدوبادیداحترام بنگریدولی هنگام دوست گرفتن یامعامله کردن یاپست ومسئولیت دادن،حواستان جمع باشدوخیلی دقت کنید.

مخفیانه
بعضی ازرفقای مامخفیانه درجیبمان پول می گذاشتند.

انقیاد
یک کلمه ازمامی خواهند"انقیاد"(اطاعت فرمان)

نیت خدایی محض
کارهابایدنیت خدایی داشته باشند.یک روزبرای خاطرعسل خوب خوردن درفلان ناحیه،می خواستیم راه بیفتیم ،ماشین آتش گرفت،نیت عسل راکه ازذهن بیرون کردیم خودش خاموش شد.حضرت آقای بهاءالدینی فرمودند:می بایست خودت آتش می گرفتی !(توجه شود کههرچه مراتب معنوی بالاتررود،ظرافت هابیشترمی شود.حسنات الابرار،سیئات المقربین ).

توحید صمدی
27-10-2010, 00:57
بذل وبخشش
زن وشوهری ازخدامی خواستند ثروتمندشوند.خدای تعالی به یکی ازاولیایش پیام فرستادکه آیادراول عمرشان ثروت راطالب اندیا آخرعمرشان ؟این هابه آن شخص عرض کردند:همین الان می خواهیم .خداوند تعالی هم عنایت فرمود و آنها ثروتمند شدند. آنها گفتند:حالا که خدا به ما لطف کرده،بیاییم بذل و بخشش کنیم .خدای تعالی به آن ولیش پیام داد که به خاطر این کارشان تا آخرعمرشان به آنها ثروت و دارایی فراوان عطا می کنم .

صلاحیت علمی
اگر انسان صلاحیت علمی نداشته باشد،چه بسا صلاحیت اخلاقی خودش را هم ازدست بدهد.چون بعد از مدتی ازگفتن "بلدنیستم "خجالت می کشد و ابا می کند و جوابی غیرصحیح و...می دهداما کسی که از نظر علمی پر و بُلغه باشدخیلی راحت در موارد نادری که جواب را نمی داند،مثل شیرمی گوید:بلدنیستم .پس مساله صلاحیت علمی خیلی مهم است .

رویا
خواب و رویا برای احکام شرعی حجّتی ندارد،اما در غیر احکام ،دارای نوعی کاشفیت است .

توحید صمدی
27-10-2010, 00:58
کشش
تاکه ازجانب معشوق نباشد کششی / کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

یگانه راه
راه ، فقط راه محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله )است .

ادعیه
ادعیه ،جواب نامه خدا(قرآن کریم )است .

کمال ،در بندگی خداست
اولیای شیطانی هم در آسمان ،آب و آتش می توانند راه بروند.اینها کمال نیست ؛تمام اینها فرمول دارد.کمال ، در بندگی خداست؛آن هم بندگی بر اساس دستورات شرع مقدس نه بندگی سلیقگی خودمانی .

ریح الرحمن
تماشا و زیارت حضرت ولی عصر(عج) ،کمال نیست .کمال ، اطاعت از فرمایش حضرت است .اگر حضرت تشریف بیاورند و وظیفه ات این باشد که بروی و در یک جایی کاری انجام دهی ،حق نداری بمانی و به تماشای حضرت بنشینی .همان گونه که اویس قرنی به وظیفه اش عمل کرد و امر مادرش را اطاعت نمود و قبل از اینکه حضرت رسول اکرم (ص) را زیارت کند به امر مادرش مبنی بر بازگشت سریع ،عمل کرد.در نتیجه، وقتی رسول اکرم (ص) بازگشتند،فرمودند:"انی اجد ریح الرحمن ".من بوی بهشت را استشمام می کنم

توحید صمدی
27-10-2010, 00:59
توکل
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست / راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
خیلی از نوابغ از راه بدر رفته اند و غرق شده اند.نبوغ ، زور ، پول ، پارتی و...هیچ کدام به درد نمی خورد.کشتی نجات لازم است ."والفلک الجاریه فی اللّجج الغامره یامن من رکبها و یغرق من ترکها".

نظم
در محضر امام خمینی گفته شد:اگربخواهندمعجزه عصر را نام ببرند ، باید صاحب اثرجواهر را(44جلدفقه استدلالی کامل )نام ببرند.امام فرمودند:خیر،ایشان منظم بود و توانست این کار را بکند.

معرفت
زیارت جامعه کبیره یک امام شناسی کامل است . زیارت امین الله هم خیلی معتبر و دارای مضامین بالایی است .زیارت یعنی معرفت نه لزوما به ضریح چسبیدن .می خواهم من خیار موالیکم شوم(از بهترین دوستان شما اهل بیت (ع))میخواهم محتمل لعلمکم شوم (حامل علم شما)الله اکبر!آصف بن برخیا یک قطره از دریای علوم آل الله (ع)داشت ،تخت بلقیس را با آن عظمت و تشکیلات و از آن راه دور ،قبل از تحقق نگاه (یعنی مافوق سرعت نور)نزد حضرت سلیمان حاضرکرد!حواستان جمع باشد فردا دیر است .
وحدت ! از این پس مده جامه رندان ز دست / صرف خرابات کن جمله اوقات را

توحید صمدی
27-10-2010, 00:59
بر داده ها و نداده هاشان شکر
از اهل بیت (ع) همه چیز بخواهید.از دریا چیزی کم نمی شود.تا ببینیم ظرف ما چقدر است.هم دنیا بخواهید هم آخرت (مقدس بازی در نیاورید)و اگرچیزی خواستید و ندادند مبادا گله کنید.بر داده هاو نداده هایشان شکر. مثلا یک بچه اگر پدرش برای او دوچرخه ای بخرد مهمتر است یا اگر علیرغم درخواست مصرانه اش چاقو به او ندهد که چشمش را کور کندکدام یک شکرش بیشتر و لازمتراست؟اهل بیت (ع)جزخیر و مصلحت ما را نمی خواهند.

قدرت خدا
شخصی ازخدا یک همسر زشت و بدگل و فقیر خواست !خداوند چنین همسری نصیبش کرد اما فرزند حاصل از این ازدواج به حدی زیبا و...بود که در نگاه پر و ممتد به او شبهه می کردم !

حاجت خواستن
شما باید ازخدا هر حاجتی داری مسالت کنی .اینکه بعضی حاجت نمی خواهند ،کلاس من و شما نیست.

فقط برای عبادت خودت
یکی ازبزرگان که درسن پیری بود دچار بیماری مزمن پوستی بود که مرتب خون می آمد و مشکلات داشت.او به خداوند عرضه داشت :"خدایا! هفتاد سال از تو چیزی نخواسته ام و تسلیم محض بوده ام .الان می خواهم بروم حج واجب .سلامتی ام را برای عبادت خودت(حج)می خواهم.به من شفا بده بعد که برگشتم برگردان "خدمتکارش گفت: وقتی لباس ایشان را باز کردم صورتم را برگرداندم .یعنی علاوه برشفای کامل از بس این بدن زیبا شده بود که شبهه کردم نگاه پرکنم و صورتم رابرگرداندم .و بعد از مراجعت از حج دوباره همان بیماری برگشت .

توحید صمدی
27-10-2010, 00:59
به جز آقای وزیر
در زمان طاغوت ،یکی از روحانیون می رفت منبر ،می گفت :خدا لعنت کند تارک الصلاة ها را .خدا لعنت کند تارک الزکاة ها را.در مجلسش هم وزیری حضورداشته که تارک الصلاة و تارک الزکاة بود. وزیرآمد یک عبا به او هدیه داد تا دیگر چنین مطالبی روی منبر نگوید او روز بعد روی منبر گفت :خدا لعنت کند هر تارک الصلاتی را به جز آقای وزیر،خدا لعنت کندهر تارک الزکاتی را به جز آقای وزیر.

هیچ چیزکم نداریم
با وجوداهل بیت (ع)که "رحمة الله الواسعه "هستند هیچ چیز کم نداریم .

مزه
روحانی باید خیلی مایه داشته باشد.هم علمیت ، هم معنویت و هم روحانیت . بدون روحانیت و معنویت مزه ندارد.نمی گوییم اصلا ثمر ندارد،می گوییم مزه ندارد .باید با خاندان عصمت وطهارت (ع) سنخیت پیدا کرد .

دستگاه اهل بیت (ع)
هیچ جا نباید نرفت .هرچه هست در دستگاه اهل بیت (علیهم السّلام) است .آنهایی که اهل حقیقت و دستگیری هستند، یک مقدار آدم را نگه می دارند تا این طرف و آن طرف نرود.بعد یواشکی به آدم می گویند: هر چه هست در دستگاه ائمه هدی(ع) است.

توحید صمدی
27-10-2010, 10:52
اراده خداوند
من آزمایش کرده ام غیر ازاراده خدا هیچ چیز ممکن نیست ؛در میان آب دریا نمی گزارد آدم خیس شود ولی درخشکی آدم خیس می شود!

پناه
ما به اینجا نه پی حشمت و جاه آمده ایم .از بدحادثه (و به یک معنی : ازخوش حادثه )اینجا به پناه آمده ایم .یعنی توفیق الهی نصیبمان شده که رو به درگاهش کنیم و پناهنده شویم .

***منتخب سخنان استادمحمود امجد در میان دانشجویان - تهران

توحید صمدی
05-11-2010, 05:35
آیت الله امجد:



خیلی ها که از حجّ برمی گردند ، بدتر می شوند






http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/amjadamjad12.jpg (http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/amjadamjad12.jpg)


قرآن کریم
اثیروا القرآن فان فیه علوم الاولین والاخرین : در قرآن کندو کاو کنید.همانا فقط قرآن است که علوم اولین و آخرین در آن وجود دارد . با این کتاب ،می خواهند ما را "بهترین "سازند.


با امام زمان (ع)
همانطور که با رفیق و برادرت صحبت می کنی ،با امام زمان (علیه السلام)هم همانطور ،صحبت کن

توحید صمدی
05-11-2010, 05:36
دعا برای حجّاج
بنده می دانم خیلی ها که از حجّ برمی گردند ، بدتر می شوند! لذا از وقتی که حاجی ها می روند تابرمی گردند دعامی کنم تا سرتاپانور و سرور ، با اعمال مقبول ، سعی مشکور و دعای مستجاب برگردند.


تو بهتر می دانی
وقتی خداوند از حضرت موسی (علی نبینا وآله و علیه السلام )پرسید :وما تلک بیمینک یا موسی : در دست تو چیست ؟ایشان جواب دادند :هی عصای اتوکوا علیها و اهش بها علی غنمی ولی فیها مئارب اخری : این عصای من است که بر آن تکیه می کنم و با آن (برگ درختان را ) برگوسفندم فرو می آورم و در آن (عصا)برای من نیاز های دیگری (نیز )هست .
خدای تعالی به اوفرمود:القها یاموسی : آن را بیفکن . فالقیها فاذا هی حیه تسعی :ناگهان تبدیل به مار شد که به جنب وجوش افتاد . یعنی ای موسی ! تو در جواب سوال من می بایست بگویی :"خدایا !توبهتر می دانی این چیست ". هر چند حضرت موسی (علیه السلام )در مقام عشق بازی با خدا بود و در توضیح اینکه در دست من چیست سخن را به درازا کشید اما سزاوار تر بود "توحید"و استناد همه چیز به اراده مطلقه خداوند و "استقلال نداشتن موجودات "و"بطلان همه چیز جز خدا "را مطرح کند.

ترجمه نهج البلاغه
ترجمه نهج البلاغه به قلم مرحوم ملا فتح الله کاشانی ، بسیار عالی است .

توحید صمدی
05-11-2010, 05:36
خوف
انبیا (علیه السلام)از غیر خدا خوف ندارند و استعمال خوف دربارهآنها به معنای احتراز و احتیاط کردن ایشان است . علی ان اولیا الله لا خوف علیهم ولا هم یحزنون.

قرآن کریم
تمام معجزات صدوبیست و چهار هزارپیغمبر (علیه السلام) نسبت به قرآن کریم ، قطره ایست در برابر دنیا و تمام آن معجزات در قرآن است .

حفظ
شخصی که فرزندانش حافظ قرآن کریم هستند می گفت:نگویید بچه هایم حافظ قرآنند ؛ بگویید قرآن حافظ بچه های من است.

وقت
بعضی از بزرگان ،برای استفاده از وقت در حین رفتن از این مدرسه تا آن مدرسه قرآن حفظ می کنند .

یک پاپ
یک پاپ قرآن را حفظ کرده بود !

می توان
با قرآن می توان در هوا راه رفت و....

توحید صمدی
05-11-2010, 05:36
خدای قدیر
شخصی در هجده روز ،کل قرآن کریم را حفظ کرد ! وشخصی دیگر با یکبار خواندن ، کل قرآن کریم را حفظ کرد ! وکربلایی کاظم (رحمة الله علیه)که سواد خواندن و نوشتن نداشت ، به خاطر رعایت تقوا ،در یک لحظه کل قرآن کریم را حفظ شد ."ان الله علی کل شیءقدیر ".

دفع مار و عقرب
برای دفع خطر مار و عقرب و مانند آن این چند آیه سوره مبارکه طارق را بخوانید :"انهم یکیدون کیدا و اکید کیدا فمهل الکافرین امهلهم ". ولی کلمه آخر آن را (رویدا)نخوانید :آنها (کفار ) پیوسته حیله می کنند و من هم دو برابرآنها چاره می کنم سپس به کافران مهلت ده .(طارق /15،16،17)

حلوای طنطنانی
از حضرت آقای بهجت (رضوان الله تعالی علیه)پرسیدم فرشتگان چگونه جنازه را تشییع می کنند ،فرمودند :" حلوای طنطنانی" (تا نخوری ندانی).

توحید صمدی
05-11-2010, 05:37
هرچه بزرگتر می شود...
شخصی آلو سیاه خورده بود.سال بعد بادمجانی به تصور همان آلوسیاه که بزرگتر شده خورد .دیدخیلی بامزه است.گفت هرچه بزرگترمی شود،گنده تر می شود! خدانکند که ما هم همچنین باشیم و عوض بهتر و نورانی تر شدن تاریک و ازخدا دورتر شویم .

عادتکم الاحسان
ما با همه اشکالاتمان ،باید رفیق امام زمان(ع)شویم.حضرت (ع)مظهر"رفیق" است ما کاری با خودمان نداریم ما با تفضلات ایشان کار داریم "عادتکم علی الاحسان " .به کرم و احسان عادت دارند .برای توضیح بیشتر، یعنی معتاد به کرم و احسان اند و شخص معتاد،دنبال ماده اعتیاد است.حضرات (ع)دنبال احسان و کرم اند .

کلمه عشق
مرحوم آیت الله آقا میرزاجواد تهرانی خیلی با کلمه عشق مخالف بودند(چون زمان سابق این کلمه را بیشتر در ابتذال به کار می بردند حتی ایشان می گفتند:"غلط می کند کسی بگوید :خدا معشوق من است ".ایشان در هنگام احتضار که پزشک ها داشتند ابراز نگرانی می کردند فرمودند:چه می گویید ؟! سالهاست عاشقش بودم و سرانجام با کلمه "عشق"جان داد.

توحید صمدی
05-11-2010, 05:38
من ازشما جدا نشوم خطاب به حضرت (ع)نگویید:تو را به جان مادرت فاطمه زهرا (س)من مجتهد شوم،یا سخنران شوم یا به فلان حاجت مادی برسم ،و امثالهم بلکه این جمله حساس را فقط بگذارید برای این درخواست :"من از شما جدا نشوم". فاصله چگونه ما ادعا می کنیم شیعه علی (ع) هستیم ؟! علی (ع)در مناجات شعبانیه اش خطاب به خداوند متعال عرضه می دارد:"ان ادخلتنی النار اعلمت اهلها انی احبک".یعنی در وسط آتش جهنم هم کوران بلا و مصیبت است دم از محبت و دوستی تو می زنم .ولی ما اگر مختصری مشکل داشته باشیم حاضر نیستیم یک الحمد الله از ته دل بگوییم. اگر عنایت نکنید یا صاحب الزمان !شما با ما باشید تا ما با شما باشیم .اگر خودتان لطف و عنایت نکنید،کاری از ما ساخته نیست . نیفتی عالمی به بچه ای که مشرف به افتادن از بلندی بود ،گفت :نیفتی. بچه گفت :شما نیفتی که دیگران هم می افتند

توحید صمدی
05-11-2010, 05:39
عشق

باید درس خواند و جان کند ولی درس ما را نجات نمی دهد !


علم رسمی سربه سر قیل است وقال / نه از او کیفیتی حاصل نه حال



علم نبود غیر علم عاشقی / مابقی تلبیس ابلیس شقی



کل من لم لا یعشق الوجه الحسن / قرب الجل الیه والرسن



یعنی آن کس را که نبود عشق یار / بهر او پالان وافساری بیار



هر که نبود مبتلای ماه رو / اسم او از لوح انسانی بشوی



لوح دل از فضله شیطان بشوی / ای مدرس درس عشقی هم بگوی



سینه ی خود رابرو صد چاک کن / دل از آن آلودگی ها پاک کن



ایها القوم الذی فی المدرسه / ما حصلتموه وسوسه



فکرکم ان کان فی غیر الحبیب / ما لکم فی النشاه الاخری نصیب



فاغسلوا یا قوم عن لوح الفواد / کل علم لیس ینجی فی المعاد



ساقیا یک جرعه از روی کرم / بر بهایی ریز از جام قدم



تا کند شق پرده ی پندار را / هم به چشم یار بیند یار را



***

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آی/ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هست

توحید صمدی
05-11-2010, 05:41
اگر کسی بدون رعایت نقشه ، قالی ببافد ،برای کار او ارزشی قائل نیستند و مذمتش می کنند.نقشه این جهان «عشق»است.یعنی ما باید طبق این نقشه بار بیاییم و شخصیت خود ر ا شکل دهیم .

شب قدر
در شب قدر ،بیشتر وقت خود را اختصاص دهید به فکر و دعا و توبه . با توجه به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها)که حقیقت لیلة القدر وجود مبارک حضرت فاطمه (سلام الله علیها )استعلامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)سفارش می کردند که در شب قدر ،به یاد حضرت زهرا (سلام الله علیها )بیافتیم .
دعا برای دیگران
دعا برای دیگران ،برای خود انسان هم مفید است .

مدار حق
« علیّ مع الحقّ والحقّ مع علیّ»شاید بزرگترین فضیلت حضرت امیر (علیه السلام)همین باشد .از این جمله نورانی و کلیدی می شود همه امور را سنجید و حقانیت یا بطلانشان را به دست آورد.... در زمینه عقائد، مثلاً :سقیفه باطل است چون علی (علیه السلام ) آنجا نبود. در زمینه اخلاق ،مثلاً :مجلس گناه ،باطل است .چون علی (علیه السلام )آنجا نیست .
و در سایر زمینه ها ....

توحید صمدی
05-11-2010, 05:41
خالق علی (علیه السلام)
علی (ع) بی نهایت فضائل و کمالات است و خداوند علیّ أعلی ، خالق علی (علیه السلام)است.

وهّابی
آدم اگر بی دین شود بهتر ازوهابی شدن است وهابی می گوید:ضریح را مبوس ،شرک است .به او بگو :آیا تو فرزنت را نمی بوسی؟!وهّابی !با اشاره به مضجع شریف حضرت رسول اکرم (ص)جسورانه می گوید: والله ما فیه عظم ( به خداقسم ، حتّی یک استخوان در این قبر نیست و کاملاًپوسیده است و هیچ اثری نمانده است و دیگر چه لزومی دارد به این قبر توجه و احترام شود و چه لزومی دارد این بقعه باقی و پابرجا باشد!!)واگر خوف از یک میلیارد و نیم مسلمان نبود قطعاً آنجا را هم مثل بقیع ویران می کردند!این است سطح فکر و معرفتشان!

داد وقال
خداوند داد و قال نمی خواهد این گونه نباشید که اگر «امن یجیب » را بلند نگویید به او نچسبد و ناراحت باشد.نباید اسیر عادت بود.

توحید صمدی
05-11-2010, 05:42
دلت را به خدا بده
مقیّد باش به اینکه دلت را به خدا بدهی نه اینکه حتما رو به قبله بنشینی .البته بهترین حالت نوشتن «استقبال القبله»[رو به قبله بودن]است ولی نباید این مسأله شما را به شرک بکشاند که فکر خدا فقط در همان جهت قبلا است !«اینما تولوا فثمّ وجه الله »(بقره /115).اگر حال انسان در هنگام دعا ،موقعی که پشت به قبله است با حال او هنگامی که رو به قبله است تفاوت کند ،مشرک است.
اگر هنگامی که در دستشویی هستی ،حال دعا کردنت با هنگامی که در مسجد هستی ،تفاوت کند مشرک هستی. و ما یؤمن اکثرهم بالله الاوهم مشرکون(یوسف /106).

تحقیق گناه
رفتم به درخدای خود توبه کنم / ور هرگنه و خطای خود توبه کنم
تحقیق کناه می نمودم دیدم / باید ز ثوابهای خود توبه کنم !

هوای نفس
مردِ مردکسی است که در حال اوج روضه اش و گرم شدن مجلس ،اگر دید هوای نفس است ،قطع کند

توحید صمدی
05-11-2010, 06:08
وظیفه اگر وسط ذکر مصیبت ،برای کسی احساس خطر کردیم (بیهوش شدن یا سر خود را به دیوار کوبیدن و...)فوری قطع کن و جلوی خطر را بگیر .

هزار سال
هزار سال بدون اخلاص کار کردن ، یک جو نمی ارزد!

کدام مجلس
به مجالسی بروید که به شما «معرفت» بیاموزد نه «داد و قال و حال »«حال»دیگرچیست؟کدام یک از انبیاء(ع) دعوت به «حال»کرده اند؟

توحید صمدی
08-11-2010, 06:04
آیت الله امجد:



هزار بار تخریب کعبه ، مثل یک توهین به یک مومن نیست






http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/amjaddajma1111.jpg (http://s1.picofile.com/kazemzadeh/Documents/amjad/amjaddajma1111.jpg)


خلاصی
قال امیرالمومنین (ع):وبالاخلاص یکون الخلاص . تنها در پرتو اخلاص ، خلاصی و آزادی وجود دارد.(کافی ج2 ص468)
جای احتیاط
اگر هنرداری دو رکعت نماز با حضور قلب بخوان ، نه اینکه دستت را چند بار آب بکشی و برای وضو معطل کنی.این جور کارها احتیاط نیست بلکه خلاف احتیاط است ؛اسراف آب است و مهمتر از همه اسراف عمر است.طهارت و نجاست از اموری است که شارع مقدس بسیار آسان گرفته و جای احتیاط نیست .احتیاط اگر می خواهی بکنی در امر حق الناس احتیاط کن .مثلا سخنی را که شک داری غیبت است یا نه احتیاط کن و مگو

توحید صمدی
08-11-2010, 06:05
حتی تعلم
شخصی به مزاح می گفت:كُلُّ شى‏ءٍ لَك طاهرٌ حَتّى تَعلم اِنّه قَذر (همه چيز بر تو پاكيزه است تا زمانى كه به خلافش برسى، كه اين بيان، براى دفع وسواس در نجاسات بسيار مهم است) حتی را به معنی فارسیش می خواهند:یعنی هر چند بدانی نجس شده!)

اسم اهل بیت (ع)
چطور اجازه داده اند ما اسم حضرت زهرا (س) را بر زبان جاری کنیم ؟! به خودخود خدا اگر تمام عالم را جواهر بدهیم تا اسم حضرت زهرا (س)بر زبان جاری کنیم ،چیزی نداده ایم و کم است .

فانی و باقی
پیرزنی وقتی تشکیلات حضرت سلیمان (علی نبینا وآله علیه السلام )را دید گفت :سبحان الله !حضرت فرمود:این "سبحان الله "تو از ملک و شکوه و جلال سلطنت من مهمتر و باعظمت تر است زیرا "سبحان الله "تو ماندنی و اینها رفتنی است .

توحید صمدی
08-11-2010, 06:05
شیعه
از حضرت فاطمه زهرا (س) بخواهیم شیعه و پیرو شویم .امام صادق(ع) فرمودند :مراد از آیه شریفه "و ان من شیعته لا ابراهیم "این است که از جمله شیعیان امیرالمومنین (ع) ، جناب ابراهیم (سلام الله علیه )است.البته در این آیه شریفه ضمیر شیعته به جناب نوح برمی گردد و امام صادق (ع)از باب حمل شایع و تطبیق مصداق اینگونه فرمودند.

لااله الا الله
جایگاه حقیقی لا اله الاالله در دل است نه در زبان .و الا لشکر عمر بن سعدابی وقاس هم اهل لا اله الاالله و دین بودند.منتهی "والدین لعق علی السنتهم ".دین آنها مثل آدامسی است که در دهان باشد و به راحتی بتوان دورش انداخت .

موجود ومعدوم
موجود ، معدوم نمی شود معدوم موجود نمی شود این هیات و صورت جلسه حاضر ،دیگر معدوم نمی شود.

توحید صمدی
08-11-2010, 06:06
کمال و هنر زن
کمال و هنر زن ، شوهرداری و تربیت فرزند است .این می شود بزرگترین عبادت .نه کارمندی و سخنرانی و اداره جلسات و شغل های دیگر؛ مگردر ضرورت . در میان صدوبیست و چهار هزار پیامبر،حتی یک زن وجود ندارد.چون پیغمبری توام با امور اجرایی است و شان زن نمی باشد.البته این معنا ،منافات با ترقیات و پیشرفتهای معنوی ندارد.زنانی بوده و هستند که گوی سبقت را از همه ربوده اند و ضرب المثل برای همه مومنان اعم از مرد و زن می شده اند. ضرب الله مثلا للذین امنوا امراه فرعون . نفرمود:ضرب الله مثلاً للائی امن.

همکاری
زندگی مشترک براساس تعاون و همکاری و صفا و صمیمیت است نه قانونمندی .

عبد
قبل از رسالت ومحراب رفتن باید "عبد"بود.اشهد ان محمداً عبده و رسوله،اللهم صل علی محمد و آل محمد.بایدتلاش کنیم آزادی به معنای بندگی نفس را از خود سلب کنیم و عبدخدا و در نتیجه آزاد از همه قیود و زنجیرها شویم .انشا ءالله تعالی .

توحید صمدی
08-11-2010, 06:06
حتی یک کار
شیطان مصمم است حتی یک کار سالم برای ما باقی نگذارد و همه را خراب کند!پناه برخدا.

از تباکی تا تفدیه
در مجلس امام حسین (ع)از تباکی (خود را به حال گریه آوردن)تاتفدیه،ارزش دارد.تفدیه یعنی حاضران سل خود و اهلش را فدای امام حسین (ع) کند.

یک قطره اشک
یک قطره اشک برای امام حسین (ع) ،بهتر است از ذبح فرزند در راه خدا . چون وقتی ذبح حضرت اسماعیل منتفی شد و حضرت ابراهیم (ع) برای مصائب امام حسین (ع) گریه کرد ،خداوند متعال این گریه را همپایه ذبح فرزندش در راه خدا قرار داد.(منبع :کتاب الخصائص الحسینیه مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر شوشتری (رضوان الله تعالی علیه )).

توهین
هزار بار تخریب کعبه ،مثل یک توهین به یک مومن نیست!!

توحید صمدی
08-11-2010, 06:06
انواع عبادات
همه جور عبادتی در مجلس اهل بیت (ع) است ؛ حج و عمره و زیارت و...

نیت
قوام و ارزش هر عملی نیت است .لن ینال الله لحومهاو لا دعاءها و لکن یناله التقوی منکم ...گوشتهای آن قربانی ها و خونهای آنها به خداوند نمی رسد. ولیکن تقوا و پارسایی شما به او می رسد (حج/37).

از دعا مایوس نشوید
از دعا مایوس نشوید چه داد و چه نداد شکرا.

دعا ، توبه و توسل
خداوند متعال سه باب مهم و وسیع برای نجات قرار داده:دعا ، توبه و توسل.غیرازقاتل امام حسین (ع) هرکس توبه کند ،خداوند قبول می فرماید.

توحید صمدی
08-11-2010, 06:07
فرعون وشیطان
اگر هر چه از خدا خواسته ای خداوند به تو داده است ،پس تو فرعونی ،شیطانی!(فرعون درطول عمرش حتی به یک سردرد هو مبتلا نشد.شیطان هم که ازخدامند خواست به اومهلت دهد تامردم رافریب دهد.خداوند هم اجابت کرد.)

اقرار به تقصیر
اگر فرزند خلف حضرت آدم (ع) هستیم باید فوری اقرار به تقصیر کنیم.ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنکون من الخاسرین...پروردگارا!به خویشتن ظلم کردیم و اگر ما را نبخشایی و به رحم نکنی،قطعا اززیانکارانیم .

علامت علم
علامت علم و دانش : خضوع ،فداکاری و به فکر نجات مردم بودن .

بدترین کسب
اگر منبر برای کسب باشد:بدترین کسب در عالم است.

توحید صمدی
08-11-2010, 06:07
عالم بی عمل
در قیامت با اینکه خود جهنم از بوی گند آکنده است ، باز اهل جهنم از بوی گند عالم بی عمل در اذیتی مضاعف اند!

منبر
منبر رفتن عار نیست بلکه افتخار است .زیرا انبیاء واولیاء(ع) منبر می رفتند. مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر شوشتری با اینکه مرجع تقلید بود ، اهل منبر بود.
برّ
لن تنالو البرّحتی تنفقوا مما تحبون....مراد از برّ مقام قرب الهی است .

نماز شب
نماز شب روزی های مادی ومعنوی را زیاد می کند.

تجلیل از بزرگان
باید زبانم را با گلاب بشویم تا نام بزرگانی چون علامه حلی و سید ابن طاووس را ببرم .

توحید صمدی
08-11-2010, 06:07
سوره مبارکه واقعه
هرکس مداومت بر سوره مبارکه واقعه داشته باشد فقیر و محتاج نمی شود.در اینباره هم حدیث داریم و هم تجربه شده . رزق انسان را زیاد می کند و نیزحدود 100آیه خوانده شده است.

بهشت هر بهشتی
در قیامت بهشت هرکسی از تمام این عالم بزرگتر است!

معنای حور
حور که جلوه خداست هم برای مردهای مومن است و هم برای زنهای مومنه زیرا حور بر وزن فعل هم جمع افعل(احور: مردزیبا)است و هم جمع فعلاء(حوراء:زن زیبا).

لبخند وتبسم
خوب است در مراجعه با مردم لبخند و تبسم داشته باشیم.

توحید صمدی
08-11-2010, 06:08
اگر مردم را معطل کنیم
اگر کسی را معطل بکنی در قیامت معطلت می کنند!دو نفر دوست صمیمی بودند ، یکیشان از دنیا رفت و تا سی سال به خواب دوستش نیامد. بعد از سی سال آمد به خواب دوستش و گفت: "چون در دنیا یک نفر را چند دقیقه معطل کردم ،در اینجا سی سال مرا معطل کردند"بنده بعد از شنیدن این ماجرا ، اگر کسی دم در خانه با من کار داشته باشد فوراً و حتی هر از گاهی بدون پوشیدن کفش دم در می روم و نیز برای اینکه در هر جای خانه که باشم و در حین انجام کارهای مختلف بتوانم جوابگوی تلفن مردم باشم ، تلفن بی سیم تهیه کرده ام و حتی در دستشویی هم گوشی را می برم تا مبادا کسی معطل شود.هیچ وقت فیش تلفن را در نمی آورم مگر برای ضرورتی اجتناب ناپذیر و گاهی بوده که شخصی از شهرستان ساعت 2نصفه شب زنگ زده و خواسته که برایش علی علی مولا بخوانم تا دلش باز شود و بنده هم خوانده ام ، علی علی مولا؛علی علی مولا.

الذ الذات
روایت دارد که لذیذترین لذتها برای انسان مومن مرگ است بهترین تحفه برای مومن مرگ است. زیرا چشم که بازمی کند می بیند چهارده معصوم (ع) دور او جمع شده اند.

یوم التغابن
همه مغبون و پشیمان خواهندشد چه خوبان چه بدان !فردا می بینی یک صلوات چه ها می کرد و...!اللهم صلی علی محمد و آل محمد.

توحید صمدی
08-11-2010, 06:08
هدر دادن عمر
زیاد پای تلویزیون نشستن وشب نشینی کردن وعمرراهدردادن موجب پشیمانی است.

زیارت مومن
اگرکسی به دیدار مومنی برود لالحاجه(فقط به خاطر دیدار او نه طلب حاجت)مثل کسی است که خداوند را زیارت کرده باشد.(عن امام الصادق (ع):من زار اخاه الی منزله لالحاجه منه الیه کتب من زوار الله ان یکرم زائره (وسائل الشیعه ،ج17،ص10).

اشد حب الله
محبت ما ناقص است.باید تبدیل به "عشق"شود. والذین آمنوا اشدلله.منظور از اشد حبا ،عشق است.

یک قطره اشک
اگر یک قطره اشک در جهنم برای امام حسین (ع) بریزند، آنرا خاموش می کند.

توحید صمدی
08-11-2010, 06:08
معرفت
الحب فرع المعرفه(محبت ،نتیجه شناخت است).

بالاترین سرمایه
آیا سرمایه ای بالاتر ازمحبت اهل بیت (ع) هست یا نیست؟قطعا"نیست".

به یک پف شیطان
هزاران سال عبادت به یک پف شیطان بند است!بایدتوسل به اهل بیت (ع)نماییم .

سرانجام قطره
ما یک قطره ایم .اگر در بیابان بیفتیم خشک می شویم و اگر در دریا بیفتیم دریا می شویم ،هر چند که تلخ و شور باشد.

سعی در حاجت مومن
قال رسول الله(ص):من سعی فی حاجه اخیه المومن فکانما عبدالله تسعه آلاف سنه صائما نهاره قائما لیله (بحارالانوار،ج74،ص315)...هرکس در برطرف کردن حاجت برادر مومنش تلاش کند،مثل این است که خداوند را نه هزارسال عبادت کرده است ،درحالی که تمام روزها را روزه گرفته و تمام شبها را به عبادت قیام نموده است.

توحید صمدی
08-11-2010, 06:09
48ساعت
یکی ازخلفای بنی العباس گفته بود:اگرمن 48ساعت خلیفه شوم،نسل سادات را برمی اندازم!به خلافت رسید اما قبل از 48 ساعت او را کشتند.

پول دوست
کسی که "پول دوست "است؛"موش"است.

از علائم شیعه
یکی از علائم شیعه :عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی اعینهم ...چون خالق در جان آنها بزرگ است ،غیر او در چشمانشان کوچک است.

موقعیت افراد
به شیخ انصاری (رضوان الله تعالی علیه ) عرض شد:چرا شما اینقدر ساده زیست هستید ولی ملای کنی (رحمه الله علیه)آنقدر زندگیش وسیع است؟!
فرمود:ایشان با رجال سیاسی سر و کار دارد و من با طلبه ها.

توحید صمدی
09-11-2010, 06:22
محبت
بیشترمردم از راه محبت به بهشت می روند.

تقوا
شیعه مرتضی علی (ع):یعنی انسان با تقوا.

تغییر ماهوی
باید بعد از نماز تغییر ماهوی پیدا کرد.مثلا اگر قبل از نماز میل به غیبت کردن داشته ،باید بعد از نماز بی میل و متنفرباشد...ان الصلوه تنهی عن الفحشاءو المنکر.
درس ما
درس ما:ترک محرمات با التماس از اهل بیت (ع)

توحید صمدی
11-11-2010, 18:14
آیت الله امجد:



ولایت نقطه تحت باء بسم الله الرحمن الرحیم است



http://ostadamjad.persiangig.com/document/amjad654321.jpg


تصمیم
بایدتصمیم بگیریم توبه کنیم ،باید تصمیم بگیریم... .

ولایت
ولایت نقطه تحت باء بسم الله الرحمن الرحیم است نقطه ،همان آغاز و شروع خط است.

توحید صمدی
11-11-2010, 18:15
شهید اول (رحمه الله علیه)
کلمات شهید اول (علیه الرحمه)در لمعه ،"قرآن الفقه" است.شهید ثانی (علیه الرحمه) روی او یا ام کلمات ایشان بحث می کند.شهید اول رابه جرم شیعه بودن ، شهید کردند و به دار کشیدند و سوختند و خاکسترش را بر باد دادند!اینکه طالبان در افغانستان 12شیعه را به خاطر شیعه گری، زنده زنده در آتش سوزاند سابقه داشته است.

زبان شعر
رساترین زبان ، زبان شعراست.

اول مظلوم
علامه امینی (رضوان الله تعالی علیه )،سی سال هر روز 18- 19 ساعت تحقیق و مطالعه نمودند و بیست جلد الغدیر را نوشتند و فرمودند: من خواستم ثابت کنم "علی ، مسلمان است!"(چون اگرمسلمانش می دانستند تا نود سال در منابر و خطبه ها او را لعنت نمی کردند!). اللهم صلی علی محمد وآل محمد.

پدر و مادر
اگر می خواهی غضب خداوند رابرطرف کنی ،به پدر و مادرت احسان و خوبی کن.

توحید صمدی
11-11-2010, 18:15
پناه برخدا
ممکن است شیطان از 99 راه عبادت بیاید و در صدمین مرحله ، انسان را در جهنم ساقط کند!پناه برخدا.
فتنه
اولی گفت چون علی ، در جنگهای اسلام با کفار ،خیلی ها را کشته است،برای خلافت مناسب نیست زیرا مردم زیر بار نمی روند و فتنه می شود.لذا خلافت را از او گرفتیم در حالی که خودش بعد از خلافت گفته بود:اگر زکات نپردازند من شمشیر می کشم و می جنگم .چرا به خاطر ولایت حاضر نشد شمشیر بکشد و فتنه را سرکوب کند؟!با اینکه ولایت و امامت کجا و زکات کجا!

تمام حوائج عالم
تمام حاجت های عالم یک قطره ی کوچک است در برابر خداوند متعال.

فقط درگه تو
جز درگه تو جای دگر ما را نه یافاطمه اشفعی لنا فی الجنه

توحید صمدی
11-11-2010, 18:16
ادرکنی
مرحوم آیت الله العظمی اراکی فرموده اند: بعد از دعای سمات هفتاد بار این ذکر مجرب است: یامحمد ،یاعلی ،یافاطمه ،یاصاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی . علت اینکه ادرکنی را مفرد و فقط خطاب به حضرت صاحب الزمان(ع) ،می گوییم این است که امروزه همه کارها و امضاء امور به دست مبارک ایشان است و اگر کسی به سایر اهل بیت (ع) متوسل شود و آنهابخواهند حاجت او را برآورده سازند،به حضرت صاحب الامر(ع) اشاره می کنند و ایشان امضاء می کنند و آن حاجت برآورده می شود.

سوره مبارکه ص
شبهای جمعه خواندن سوره ی مبارکه "ص"فوائد خاصی دارد.

غیبت
غیبت ، عامل انتقال اعمال است . خوبی های غیبت کننده را به نامه غیبت شونده منتقل می کنند و بدی های غیبت شونده را به نامه غیبت کننده .(پناه برخدا)

حتی در حال مستی
اگرکسی در حال مستی هم خداوند را صدا بزند ،خداوند لبیک می گوید.

توحید صمدی
11-11-2010, 18:17
کیف بشر!
وقتی آن شاعر سرود: ها علی بشر کیف بشر!(بدانید علی (ع)بشراست اما چه بشری!!!)در عالم رویا رسول اکرم (ص) را زیارت کرد که چند بار فرمودند:بله ، کیف بشر! کیف بشر!

شادباش
وقتی مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)در نجف اشرف به مضیقه شدید مالی دچار شدند،استادشان مرحوم آقای قاضی(رضوان الله تعالی علیه)به ایشان توصیه ای فرمودندکه مرحوم علامه به وجد آمدند و آن توصیه را به نظم آوردند:
پیرخرد پیشه ی نورانی ام / برد ز دل رنگ پیشانی ام
گفت که در زندگی آزادباش / هان گزران است جهان شادباش

تقوا
و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب.دراثر تقوا انسان دیگر بن بست ندارد و اگر تمام عالم آتش شود،او راه نجات خواهد داشت و روزی های مادی و معنوی از جایی که اصلا حساب نمی کند نصیبش میشود(رزق به معنای روزی ،اعم از مادی و معنوی است ).

توحید صمدی
11-11-2010, 18:18
وسواس
امان از وسواس ،شخص وسواسی در کشتی شش روز خود را محصور نگه داشت و دستشویی نرفت!البته افراد وسواسی را سرزنش نکنید.اگر سرزنش کنیدحتماً خودتان هم مبتلا می شوید.بنده رفته بودم یک خانم وسواسی را نصیحت کنم.چون زندگی خود و شوهر و خانواده اش را دچار مشکل کرده بود.بعد که از خانه شان بیرون آمدم احساس کردم خودم هم دارم دچار وسواس می شوم.فوری به خداپناه بردم و عرضه داشتم:"خدایا!من که نرفتم او را سرزنش کنم .به خاطر نصیحت و رفع مشکل او رفتم و با اوصحبت کردم و الحمدالله حالم طبیعی شد.

توکل
توکل سرمایه بزرگی است طلبه اگر توکل داشته باشد ، عزتش محفوظ است.

طلبگی
زمانی که ما طلبه شدیم و زمانهای قبل از آن ، طلبگی عبارت بود از ساقط شدن از همه چیز(همه مسائل مادی)مرحوم آقا سیدابوالحسن اصفهانی (رضوان الله تعالی علیه) وقتی می خواستند با مخالفت و شماتت پدرشان مواجه شدند ولی این شماتتهارا به جان خریدند و آمدند.روزی پدرشان به حجره شان آمد وشروع کرد از وضع نامطلوب حجره (نمناک بودن ،کوچک بودن ،بی امکانات بودن و ...)سخن گفتن .اتفاقاً در حجره حتی چای هم نبود آقاسیدابوالحسن از حجره آمد بیرون و گفت:حتی چای هم نداریم از پدرمان پذیرایی کنیم .از طرف امام زمان (ع)حواله ای رسید و فرمودند که بگویی :"ماصاحب داریم ".کار به جایی رسید که آقاابوالحسن مرجع یگانه کل شیعیان جهان شدند.با اینکه بزرگان و فحولی همچون آقاسیدضیاء ، آقای نائینی ، آقای غروی اصفهانی و...(علیهم الرحمه ) در عصر ایشان بودندکه هر یک دارای آثار و کتب علمی بسیار عمیق و فراوان بودند و ایشان فقط یک کتاب (وسیله النجاة)داشتند.

توحید صمدی
11-11-2010, 18:18
انسان
خورشید و ماه و زمین و شب و روز و تمام کائنات صادق اند اما این انسان...!

پول
زمانی که پول به دستم می رسد اول ناخوشی ام است چون نمی دانم چکارش کنم و مدام فکر میکنم به چه کسی بدهم که نیازمندتر است.

مهم ترین خدمت
بهترین عبادت بعد ازایمان ،خدمت به خلق است.و مهمترین خدمت ،خدمت فرهنگی است .اگر یک بچه مسلمان را از گزند انحرافات عقیدتی دور کنیم یا...این مهمترین خدمت است.

بدانیم مردنی هستیم
تمام درس های اخلاق خلاصه می شود در این کلمه :بدانیم مردنی هستیم.

توحید صمدی
11-11-2010, 18:18
یک جواختیار
خداوند متعال فقط یک جو "اختیار" به ما داده.

لحاظات جوانی
معامله یک لحظه جوانی حتی با بهشت حرام است حیف است .

زبان هستی
تمام هستی علاوه بر زبان حال، زبان قال هم دارد ، ولی من کور و کرهستم ان من شی ء الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم .پ

روزه از آرزوهای جهان
روزه یکی از اعمال مهم واجب است... روزه از آرزوهای جهان.

معنای رکوع وسجود
نماز یعنی یک رکوع و سجود ؛ رکوع = لاموثر فی الوجود الاالله ، سجده = لاوجود الا حقیقة الا الله ، بقیه مجاز هستند

توحید صمدی
11-11-2010, 18:19
راه نجات
راه نجات جوانان فقط و فقط و فقط عشق اهل بیت (ع) ، که رسیدن به این محبت شدید و عشق ، دو راه علمی و عملی دارد.راه عملی 1) با اطاعت خدا و تقوا،محبت اهل بیت (ع)در دل،زیادتر می شود.چون انسان در اثر اطاعت خدا ،نورانی می شود؛2) با ارتباط و خدمات جنبه های عاطفی.مثل احترام به علما و عزاداران و کفش جفت کردن و چای دادن و امثال آن و خدمت به محبین اهل بیت (علیهم السلام )راه علمی: مطالعه فضایل و کرامات وکمالات حضرات (علیهم السلام).

راه نجات جامعه
راه نجات جامعه فقط تمسک به اهل بیت (ع) است.

زیر پرچم علی (ع)
تمام پیامبران زیر پرچم علی (علیه افضل صلوات المصلین )هستند.

بعضی سنی ها
بعضی سنی ها نور دارند و انشاءالله تعالی عاقبت بخیر می شوند.

توحید صمدی
11-11-2010, 18:19
بذل خون و قلب
امام حسین (ع) بذل مهجته(مهجه :قلب و خون)یعنی همه چیزش را فدا کرد برای هدایت ما.

حاضر باشیم
ما باید اینطور باشیم که اگر تمام عالم جواهر و برلیان ...بود حاضر باشیم بدهیم تا یک نفر هدایت شود.تا یک نفر بگوید:یاحسین (ع).

احترام ما
احترام ما به همین نوکری مکان نسبت به اهل بیت (ع)است .

شرط اول قدم
بر سرمنزل لیلی که خطرهاست به جان / شرط اول قدم آن ست که مجنون باشی

رفاقت
به عنوان "سخنرانی"نباید رفت بر دانشگاه. بلکه به عنوان "رفاقت" باید رفت .آن گاه هر قدر هم سخنرانی بکنی می خرند.

*** گزیده سخنرانی های استاد محمود امجد در کوی دانشگاه تهران

توحید صمدی
13-11-2010, 10:32
آیت الله محمود امجد:



هر کس حاجتی دارد آیه شریفه تطهیر را بخواند حاجت می گیرد



http://s1.picofile.com/file/6181409454/amjad01.jpg




علم و معنوت
روزگاری است که علم و معنویت زیادی می خواهد تا بتواند تبلیغات مسموم فکری و عملی جامعه را خنثی کند.


احتیاج به دعا
دوکس احتیاج به دعا ندارد: 1 - خداوند متعال ؛2 - کسی که می خواهد برود جهنم .

خلف وعده
اگر وعاظ خلف وعده کنند مردم اعتقادشان از آن ها برمی گردد!

توحید صمدی
13-11-2010, 10:33
تمام وجود پیامبر اکرم (ص)
تمام وجود پیامبر اکرم (ص) فاطمه زهرا (س)است به دلیل : روحی التی بین جنبی ... فاطمه ،روح من در کالبد من است ... دستش را می بوسد.قام الیها ... به احترامش برمی خیزد و به استقبالش می رود .... بهجة قلبی،ثمرة فوادی ،بضعة منی و.. فاطمه سرور و شادی قلبم ، میوه دلم ، پاره وجودم و...است .

یکی
مرحوم علامه طباطبایی فرمودند:اگرفقط یک عقرب در عالَم بود از همه جای عالم برای تماشایش می آمدند .

رستن ازغیر
یا فاطمه!ازغیرتومن رستم / مادر توبگیر دستم
بایدازغیرحضرت بریده شویم .

زیباتر از زیبایی
حسن و زیبایی اگر صورت می گرفت باز فاطمه (س)، زیباتر از آن بود.قال رسول الله (ص):...ولو کان الحسن هیئه لکانت فاطمه بل هی اعظم ان فاطمه ابنتی خیر اهل الارض عنصراوشرفا وکرما (مئه منقامه ،ص136).

قرآن ، اصل است
مقام معظم رهبری زمانی که در مسجد کرامت مشهد مقدس جلسات دینی داشتند ،ابتدا سخنرانی می کردند ،بعدقرآن خوانده می شد تا سخنان ایشان مقدمه ی قرآن باشد.نه اینکه اول به عنوان مقدمه قرآن بخوانند بعدسخنرانی کنند.
این ظرافت ها خیلی مهم است و هرکس به جای رسیده ازاین دقت ها و ظرافت ها بوده است .

توحید صمدی
13-11-2010, 10:33
ملاک نعمت و نقمت
اگر انسان در راه خدا باشد،چه دانا باشد چه نادان ،برایش نعمت است و الا نقمت .

الا المطهرون
قرآن کریم تبیاناً لکل شی است و ابا از تخصیص دارد(همه چیز را ، بدون استثنا بیان می کند) منتهی فقط کسانی می توانند با قرآن کریم که کد عالم هستی و تبیان هرچیز است تماس برقرار کند که مطهر باشند .لایمسّه الّاالمطهّرون .اگر این طهارت نفسانی حاصل شود ، هر چیز را می توان از قرآن کریم فهمید و به دست آورد.

در جیب ماست
اگر به ما می گفتند یک کتابی وجود دارد که هدایت است و تبیان هر چیز است و شفاست و در فلان نقطه از جهان که بسیار دور از دسترس است قرار دارد، دنبالش می رفتیم تا ببینیم این کتاب چیست .ولی این کتاب که کد عالم هستی و شفای همه دردها و... است در جیب ماست و قدرش را نمی دانیم .

همه کار بلد است
یک حمد ، مرده را زنده می کند.یک بسم الله ،مرده را زنده می کند اگر کسی بسم الله را با احترام بگوید،همه کار بلد است .

توحید صمدی
13-11-2010, 10:33
حق
من عقد اخوت با کسی نبستم حرمت اشخاص بایستی در این کشور حفظ شود اگر کسی پا روی حق بگذارد هرکسی باشد آیت الله باشد پسرم محمد باشد ... من علیه اش هستم ملاحظه ای ندارم اگر ببینم دو نفر زنا می کنند من روی خودم را می پوشانم تا آنها را نبینم پرده دری نمی کنم ولی اگر کسی در برابر حق بایستد بنده را در مقابل خود ببیند ظلم بالاترین گناه است چه کی مسبب فتنه در این کشور گردیده است؟ آیا متهم می تواند جای مدعی بنشیند؟ امروز عده ای هرچه می توانند سیاه نمایی می کنند و در مقابل به دیگران تهمت سیاه نمایی می زنند دائم دیگران را موعظه می کنند بجای اینکه خود را موعظه نمایند. بدتر از همه خود را مسلمان هم می دانیم ! مسلمان کسی است که در برابر حق تسلیم باشد .


دیکته
واعظان ، امامان جمعه و جماعات باید استقلال عمل داشته باشند و حق را بگویند نه اینکه هرچه به ایشان دیکته کردند همان را بگویند این خیلی بد است.


فرزند
فرزند اگر دختر باشد حسنه است و اگر پسر باشد نعمت است


عاقل
انسان عاقل کسی است که خود را شرالنّاس (بدترین مردم)بداند.

توحید صمدی
13-11-2010, 10:34
تکبر
یکی از علل سوء عاقبت ، کبریایی داشتن و تکبّر است .

همه چیزغیر ازخدا!
ماهمه چیز می خواهیم غیر ازخدا !

حب
حب دنیا با اهل بیت (ع) سازش ندارد. ولی داشتن دنیا با حب اهل بیت (ع) منافاتی ندارد.

اوّل ظالم
بنده به یقین رسیدم که دومی سیّئهٌ من سیّئات اوّلی است .اولی بدتر از دومی است .لذا در زیارت عاشورا اولی بیشتر لعنت شده است اللّهم خصّ انت اوّل ظالم باللّعن منّی و ابدا به اوّلا ثمّ العن الثانی والثالث والرابع .آن بیت شعری که در توهین به حضرت خواند از همه مصیبت ها شدیدتر و جانسوزتر است !
به خاطر دو سال ودو ماه و دوازده روز حکومت کردن این همه ...!
حُبّ الدنیا راس کل خطیئه


دشمن پدر کشته
شیطان ، دشمن پدر کشته است! او قسم خورده است همه را گمراه کند . حتی مخلصین درخطر عظیم اند! پناه برخدا.

توحید صمدی
13-11-2010, 10:34
الّا الیک
از جملات بسیار عمیق :لا منجی منک الّا الیک .خدایا ! هیچ راه نجاتی از تو وجود ندارد مگر به سوی خودت .حضرت جبرئیل (س) به خدمت حضرت رسول اکرم (ص) شرفیاب شد و عرض کرد :گنجی برای شما آورده ام که برای احدی نیاورده ام و آن عبارت است از این:"لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم ولا منجی منک الّا الیک "(البته بخش اول این کلام یعنی لا حول ... را برای غیرحضرت هم آورده بود).


نفس
نفس اگر یک رشته اش را بزنی ،در جایش دو تا در می آید اگر سرش را بزنی دو تا جایش در می آید!
و ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربّی.
نفس اژدرهاست او کی مرده است / از غم بی آلتی افسرده است


خدمت دائمی
به شکرانه این نعمت بزرگ که ما را در حوزه آورده اند،باید دائماً به اسلام خدمت کنبم و حتی یک قدم برای دنیا برنداریم .ازکسانی که خداوند متعال مستقیماً زندگیشان را اداره می فرمایند،اهل علم اند.


ما
اگر ما بیچارگی خود را در همه چیز، بفهمیم ،متوجه می شویم سرتا پا جاهلیم .


حجة الله
"حجة الله "تمام لغات (و زبانها)را می داند ، تمام نیات را می داند از ازل تا ابد را می داند و... .

توحید صمدی
13-11-2010, 10:35
انّما یرید الله
وقتی آیه مبارکه و أمر اهلک بالصّلوة نازل شدحضرت رسول اکرم(ص) تا شش ماه تا چهل روز ، تا شش ماه و بیشتر هم نقل شده هنگام نماز تشریف می آوردند جلوی درب خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)و قبل از عمل به مضمون آیه شریفه ی ابتدا آیه مبارکه ی تطهیر خطاب به آنها قرائت می فرمودند :"انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا ".
من معتقدم هر کس حاجت دارد همین آیه شریفه را بخواند حاجت بگیرد .


اخلاص
قالت فاطمة الزهرا (سلام الله علیها):من اصعد الی الله خالص عبادته اهبط الله عز وجل الیه افضل مصلحته .هر کس به سوی خداوند عبادت خالص خود را بالا بفرستد ،خداوند عزوجل به سوی او بهترین مصلحتش را پایین می فرستد (بحار الانوار ،ج 67،ص249)


***برگزیده سخنان آیت الله محمود امجد در امامزاده صالح تهران

توحید صمدی
15-11-2010, 13:43
استاد فاطمی نیا :

من یقین دارم كه ایشان (آقای امجد) اگر از دنیا برود

اهلبیت مثل نگینی ایشان را در برخواهند گرفت.

http://s1.picofile.com/file/6183734404/fateminia.jpg



آیت الله العظمی بهاالدینی(اعلی الله مقامه الشریف):

امجد و ما ادراك ماالامجد

http://s1.picofile.com/file/6183736416/bahaouddini.jpg



آیت الله جوادی آملی :

ایشان(آقای امجد) را صد سال دیگر خواهند شناخت

http://s1.picofile.com/file/6183737422/amjad123455432.jpg

توحید صمدی
19-11-2010, 00:39
آیت‌ا... امجد:



مريد و مرادي صرف، خوب نيست



مريد بايد نسبت به مرادش ، نقد داشته و مراد هم نقدپذير باشد



http://www.askquran.ir/images/statusicon/wol_error.gifاندازه اين تصوير تغيير داده شده است براي نمايش اندازه واقعي كليك نماييد .http://s1.picofile.com/file/6187489934/amjad3456amjad.jpg


خدمت به خلق
هیچ عبادتی بالاتر از خدمت به خلق نیست انسان با ایمان به خدا و خدمت به خلق تمام مسیر سیر و سلوک را طی می‌کند.

توحید صمدی
19-11-2010, 00:39
برکات الهی
خداوند متعال می فرماید: اگر اطاعت شوم راضی می شوم و اگر راضی شوم برکت می دهم و این برکت تمام ناشدنی است .کسی که با خدا ارتباط دارد زندگی اش برکت پیدا می کند و با حرکت در مسیر الهی تمام برکات بر بندگان نازل می شود.


اخلاص
عمل انسان باید خالص و برای رضا خدا باشد اگر ما اعمالمان را به نام خدا و برای او انجام دهیم جامعه بهشت برین می شود.حجاب نفس مانع بزرگ سر راه رشد و کمال انسان می باشد تا خود را از میان برنداریم نمی توانیم به خدا و قرآن و خلق خدمت کنیم جوانان چون برای اسلام و دین کار می کنند خودپرستی ها و خودخواهی ها و منیت ها را کنار بگذارند.


نقش مساجد
جوانان مسجدی برای رونق مساجد اگر هم با هیأت امنای مساجد که معمولاً افراد مسن هستند مشکل دارند بخاطر خدا آن را کنار بگذارند.مساجد ما در حال حاضر جذبه لازم را ندارند علت اصلی این عدم جذب منیت هاست. تفکر و تعقل در جامعه ما کم رنگ شده است باید تفکر و تعقل در نسل جوان افزایش یابد و مساجد در ایجاد این امر نقش مهمی دارند.


قرآن
قرآن می خواهد ما را به کمال برساند متأسفانه قرآن در زندگی ما جایگاه مناسبی ندارد و ما با قرآن انس نداریم.

توحید صمدی
19-11-2010, 00:39
ساختن انسان
امام حسین(ع) خودش و خانواده اش را قربانی کرد تا انسان بسازد با خود را ندیدن و خدا را در نظر گرفتن می توان به خدا و خلق خدمت کرد. ارزش انسان به این است که خداگونه شود انسانها خلیفه الله هستند .


یک نفس
سرمایه یعمر ادمی یک نفس است / آن یک نفس هم برای یک همنفس است
با هم نفسی گر نفسی بنشینی / مجموع حیات عمر آن یک نفس است

اهمیت نماز
همه چیز نماز است اخلاق وعرفان وسیر وسلوک و... همه در گرو نماز است.

ظهور
امام زمان (عج) به این خاطر ظهور نمی کند که تبعیت نداریم (یکی از دلائل)

حضور قلب
تا موحد نشویم نباید انتظار حضور قلب داشته باشیم .

شناسنامه
سوره توحید شناسنامه خداوند است و سوره قدر شناسنامه امام زمان وسوره والعصر شناسنامه ماست.

توحید صمدی
19-11-2010, 00:40
ما رایت الاجمیلا
ما رایت الاجمیلا یعنی چه ؟ یعنی اینکه مشکلات شکلاتند

من و تو
دانی که چه ها چه ها چه ها می خواهند / وصل تو من بی سر پا می خواهند
فریاد وفغان وناله هم دانی چیست ؟ / یعنی که تورا تورا تورا می خواهند

حمدو استغفار
حمد واستغفار نردبان ترقی اند

امام حسین(ع)
به شب اول قبرم نکنم وحشت وترس/ چون حسین است در آن لحظه که مهمان من ا ست
به سوالم اگر آرند به میزان حساب /پاسخ آرم که حسین جان من است
يا حسين يا حسين گفتن و مردن خوش است /جان خود را به دست او سپردن خوش است
تموم زندگي‏ام مال حسينه / دلم همواره دنبال حسينه


علم و جهل
بین علم وجهل تناقضی نیست بلکه بین عقل وجهل تناقض است
حیف است آدم بیاید این دنیا و معرفت پیدا نکند

توحید صمدی
19-11-2010, 00:40
زیارت جامعه
زیارت جامعه زیارتی است که از امام هادی (ع) به یادگار مانده این زیارت انسان را محقق به بار می اورد خلاصه زیارت جامعه این است که همه کاره خدا ائمه هستند...

الهی و ربّی
خدایا!
هرچند گاه تورا درپیچ وخم زندگی گم می کنم و به دنبال گمشده ام غریبانه می گریم
ای رهنمای هر گمگشته نجوای امیدت تلالوئی است که همدم و راهنمای من در غروب تنهایی هاست
محبوبا!
هم ساحل امیدمی هم آرام وجودمی وقتی سحر گاه زمزمه دعای یاسها را می شنوم وقتی نجوای زمین در زمان را می شنوم که تسبیح گوی تو اند من هم قلب پردردم را به درگاه امیدت گره میزنم شاید گره از کارم باز کنی
الهی!
امید دلی خسته
جستجوی تو کار همیشگی من است ولی از درک مقام والایت ناتوانم به خاطر دارم وقتی در منجلاب گرفتاریها اسیر شده بودم تنها ناجی من توبودی و تنها تو بودی که زیبایی عشق رادروجودم زنده ساختی
معبودا!
وقتی غم غربت در دلهامان ناله می کند وقتی رایحه ی امید تو ما را به سویت روانه می کند دیگر جایی برای غربت وتنهایی در قلبهایمان نمی ماند نیمه شب با امید به سبزینه نگاهت آنچنان تورا می خوانم که نگاه رحیمت را ازمن نگیری که اگر چنین برای من پیش آید مستحق عذاب تو هستم
خدایا شکر که یادم دادی که یادم باشد که یادت باشم
پروردگارا به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستندبگریم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند محبت کنم به کسانی که محبتی در حقم نکردند

ناز و نیاز
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نياز؟ /مي کشم ناز يکي تا به همه ناز کنم

توحید صمدی
19-11-2010, 00:40
عشق عشق یعنی جز خدا را بی خیال


روحانی و دانشجو
روحاني بايد كمي كوتاه بيايد تا بتواند با نسل جوان ارتباط برقرار كند و آنها را هدايت كند. دانشجويان زياد به دنبال يك شخصيت علمي نيستند؛ مثلاً به دنبال علامه طباطبايي نيستند؛ دانشجويان به دنبال يك روحاني متوسط (از لحاظ علمي) هستند كه آنها را با اصول زندگي و دين آشنا كند و اين كار، از عهده اكثر آقايان روحاني برمي‏آيد. ما در دانشگاه، به روحانيوني نياز داريم كه هم داراي فضل باشند و هم مقداري خود را با دانشجو و دانشگاه، تطبيق دهند. اگر مقداري با دانشجويان، به اين صورت رفتار شود، استقبال عجيبي از جانب آنها صورت مي‏گيرد. مشكل از ناحيه ما طلبه‏هاست كه صبر و تحملمان كم است. ما نبايد كسي را برنجانيم يا بي‌ادبي كنيم و اگر بي‌ادبي ديديم، نبايد زود برنجيم. ما بايد افراد را اصلاح كنيم؛ حتي كسي كه به ما فحش مي‏دهد. چاره‏اي جز اين نيست كه روحانيون يك پله از جايگاه و شخصيت خودشان پايين بيايند. ما به خداوند و به اين مردم، بدهكاريم و بايد آن را ادا كنيم.روحاني بايد براي دانشجو پدري كند و طبيبانه برخورد كند؛ يعني هر جا لازم است، محبت كند و هر جا نياز است، تندي به خرج دهد.


مرید و مراد
رابطه مريد و مرادي خوب نيست. ما روحانیون دوست داريم همه مريد ما شوند و اين خوب نيست؛ مثلاً عباي من كج شده است؛ مريد من مي‌گويد: حتماً يك سرّي در اين هست؛ اما شاگرد مي‌گويد: خير، عباي شما كج است؛‌ آن را صاف كنيد؛ يعني رابطه استاد و شاگردي، سازنده است؛ اما مريدسازي، اصلاً خوب نيست. چرا، من نسبت به برخي از استادانم، مثل حضرت آيت الله بهاءالديني، مريد بودم؛ اما مريد و مرادي صرف، خوب نيست؛ بلكه بايد نقد هم وجود داشته باشد؛ يعني اگر مريد ديد كه مرادش دارد به درون چاه مي‌رود، به او بگويد كه اين جا چاه است و نگويد كه آقا خودش مي‏داند كه اين اشتباه است؛ يعني مريد بايد نسبت به مرادش، نقد داشته باشد و مراد هم نقدپذير باشد؛ البته اين نقد، بايد عاقلانه و محترمانه باشد و بي‌ادبي صورت نگيرد؛ مثلاً مرحوم آقا مصطفي خميني، فرزند امام بود؛ اما در درس، از امام اشكال هم مي‏گرفت.

توحید صمدی
19-11-2010, 00:41
کمتر از هیچ
امجد هيچ است و محلي از اعراب ندارد. من يك زماني گفتم كه من صفر پشت عددم؛ يك نفر به من گفت كه آقا! صفر پشت عدد، تلفن همراه است و ديگر اين را هم نمي‏گويم .
نكته گيرا! بر من مسكين مپيچ /كمتر از هيچم، چه مي‏خواهي ز هيچ؟

استاداخلاق و دروغ!
استاد بايد تنها در مسائلي كه وارد است، اظهارنظر كند و در ديگر مسائل كه در آنها وارد نيست، هيچ اظهارنظري نكند؛ مثلاً اگر عرفان نخوانده يا در عرفان به طور كامل وارد نيست، نبايد از عرفان حرف بزند. البته استاد جامع هم پيدا نمي‏شود كه در همه زمينه‏ها استاد باشد. استاد اخلاق هم كسي است كه دروغ نگويد؛ تهمت نزند؛ غيبت نكند؛ به كسي بي احترامي نكند؛ سخن لغو نگويد و در واقع، به طور عملي، اخلاق را آموزش دهد.


نفحت های حق
گفت پیغمبر که نفحت های حق / اندرین ایام می آرد سبَق
گوش و هُش دارید این اوقات را / در رُبایید این چنین نَفْحات را
نفحه آمد مر شما را دید و رفت / هر که را می خواست، جان بخشید و رفت
نفحه دیگر رسید، آگاه باش / تا از این هم وانمانی خواجه تاش

توحید صمدی
19-11-2010, 00:41
پدرسالاري و مادرسالاري
پدرسالاري يا مادرسالاري كه فرزند را زبون مي‏كند و يا درنده. پدرسالاري و مادرسالاري، خطرناك است. در دستورات ديني ما آمده است كه تربيت فرزند از 20 سال قبل از ازدواج آغاز مي‏شود؛ يعني انسان بايد اول خودش را ساخته باشد تا بتواند كس ديگري را بسازد. در تربيت فرزند، گاهي لازم است كه انسان چشم را ببندد و هيچ نگويد و خم به ابرو نياورد تا فرزند منافق بار نيايد. فرزند را بايد آزاد و آزاده بار آورد؛ نه عصيان‌گر. وقتي به بچه گفتي خفه شو، او ديگر نمي‏تواند در هيچ جا حرفش را بزند و زبون مي‏شود. از آن طرف هم اگر خيلي او را لوس كني، او درنده و عصيان‌گر خواهد شد.


اهل بیت
بايد عشق اهل بيت عليهم السلام را در جوانان ايجاد كرد؛ چون دسترسي به خداوند متعال، به طور مستقيم وجود ندارد؛ چه در فكر و چه در عمل و تجلي صفات خداوند، در اين خاندان است و ما بايد عشق اين خاندان را در نهاد جوانان ايجاد كنيم. ما بايد براي جوان دانشجو بيان كنيم كه مكتب اهل بيت عليهم السلام، مكتب ايثار است و اينها فداكاري كردند تا دين باقي بماند؛ آيا تو حاضر نيستي درس بخواني و باتقوا شوي؟ تو حاضر نيستي از اين شهوت بگذري؟
سعدي اگر عاشقي كني و جواني / عشق محمد بس است و آل محمد

توحید صمدی
19-11-2010, 00:41
عبادت و آدم شدن
ما مي‏خواهيم بچه‏ها نماز را از روي عبادت به جا بياورند؛ نه از روي عادت. به گفته خود خداوند، ما فقط براي عبادت و بندگي آفريده شده‌ايم؛ نه براي انجام دادن اين ظواهر و عادات. ما بنده خدا هستيم. ما بنده زيارت عاشورا و كربلا رفتن و نماز غفيله و... نيستيم. همه اينها خوب هستند؛ اما اينها براي آدم شدن هستند و اگر آن نباشد، هيچ ارزشي ندارند.



*** گزیده سخنان حضرت آیت الله امجد در میان طلاب قم

توحید صمدی
25-11-2010, 15:43
آیت الله امجد:

با ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام) هیچ چیز کم ندارید



http://s1.picofile.com/file/6196456736/amjad0101amjad.jpg


نعمت ولایت
با ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام) هیچ چیز کم ندارید. بی خودی لوس گری نکنیم و از خدا توقّع بیجا نداشته باشیم.

علی مظهر خداست
علی (علیه السلام) مظهر خداست. مثل خدا همه جا هست . در بهشت ، در جهنم ، در قبر و... هم مومن ایشان را هنگام جان دادن می بیند و هم منافق.

زینت مجالس
رسوال اکرم (ص)فرموده اند:زیّنوا مجالسکم بذکر علیّ بن ابی طالبٍ (بحار الانوار،ج38،ص199).خود بنده انگار بهترین ذکر را "علی "می نامم.هرچه شعربرای اهل بیت (ع)بگوییم به علی (ع)که می رسیم می بینیم مزه دیگری دارد چون مظلوم بود .تا زمان عمر ابن عبدا العزیز،حضرت (ع) را همه جا لعن ...!اللهم صلی علی محمد وآل محمد!

توحید صمدی
25-11-2010, 15:43
محبت
محبت ، قهری و غیر اختیاریست .اما مقدماتش اختیاری و اکتسابی است.

چهار سال بحث در مقدمه واجب
یکی ازعلمای اصولی ، دوره ی اصولش سی سال طول کشید ومی فرمود فقط در مقدمه واجب ، چهار سال بحث می کنم !

از خاک
ازخاک ، این همه دانشمند و شاعر و هنرمند و...ایجاد شده !

مافوق علم
بعضی چیزها ، مافوق علم است.مثلا علم می گوید:آن ها بچه دارنمی شوند ولی با توسل ، بچه دار می شوند.

ظرفیت
حضرت آقای قاضی (رضوان الله تعالی علیه )که اگر به کوه ،توجه می کرد ،طلا می شد بعضی اوقات نان شب نداشت !

توحید صمدی
25-11-2010, 15:43
دعای مکارم الاخلاق
دعای مکارم الاخلاق را می شود در دفتر تان بنویسید وهر روز مطالعه کنید .

حرکت
باید حرکت کرد !

خود رامی خواهم
دراین ماه رجب المکرم ،که رجب الا صبّ است و بارانهای رحمت وبرکات خداوند ریزش فراوان دارد ، خوب است بعد ازنمازتان یاکلا چنددقیقه ای راهر شب بنشینید وبا خداوند شب نشینی کنید وبگویید :خودت فرموده ای :"انا جلیس من ذکرنی"(من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند).بسم الله من به یاد تو نشستم وفرموده ای :ازمن بخواهید تا به شما عطا کنم وخواسته من ازتو ،"خودت"است "خودت" را می خواهم .

مهار نفس
الهی !لیس لی حول فانتقل به عن معصیتک الا فی وقت ایقظتنی لمحبتک... الهی !من قدرتی ندارم که با آن ، از معصیت تو منتقل و رویگردان شوم مگر هنگامی که مرا به سوی محبت خودت بیدار کنی ... مهار نفس ،فقط عشق است .امتیاز و مَیز انسان به "عشق" است .
علم حقیقی
علم حقیقی :اتقواالله ویعلمکم الله.راه بدست آوردن بینش و بصیرت ،تقواست .

توحید صمدی
25-11-2010, 15:44
افتخار طلبگی
خوب است در همه مدارس علمیه این آیه شریفه را که بالا ترین افتخار است بنویسند :"ومن احسن قولاً ممّن دعا الی الله وعمل صالحاً و قال انّنی من المسلمین".... وچه کسی نیکو سخن تر است از کسی که به سوی خدا فرا خواند و عمل صالح انجام دهد وگوید :همانا من از تسلیم شدگانم ؟(فصلت /33)
دریای نور به روی ما طلبه ها باز است همه درهای سعادت به روی ما گشوده است .بهترین کار ،تبلیغ دین است ؛هر کس می خواهد باشد (چه طلبه چه غیر طلبه ).

تغییر لحن
زیارت امین الله ، انشاء امام سجاد (ع) است .در اثنای سلام و تهیت به امیر المومنین (ع) ناگهان ماموران حکومتی رسیدند و چون یاد و مدح علی (ع) قدغن بود حضرت لحن را عوض کردند و شروع به دعا کردن نمودند.

دعای ابی حمزه ثمالی
دعای ابوحمزه ثمالی (رضوان الله تعالی علیه )یک دوره روانکاوی و روانشناسی است .

توحید صمدی
25-11-2010, 15:44
مراحل خودسازی
مراحل خودسازی عبارت است از :
1- تخلیه :برطرف کردن رذایل
2- تجلیه:همان عمل به رساله احکام شرعی است تا دل انسان جلا بگیرد .احکام ،زیور نمودن نفس به اخلاق است.
3- تحلیه:زیورنمودن نفس به اخلاق الهی
4- فنا
در زیارت امین الله این چهار مرحله هست:
1)مفارقه لا خلاق اعدائک (تخلیه):مرا از اخلاق دشمنانت دورکن.
2)مستنه بسنن اولیائک (تجلیه ):مرا اهل عمل به سنت و روش اولیائت قرار ده.
3)محبّه لصفوة اولیائک(تحلیه):مرا محب اولیاء برگزیده ات قرار ده.
4)محبوبه فی ارضک وسمائک (فنا):مرا در زمین و آسمانت ،محبوب قرارده.

مقام محمود
مقام محمود یعنی از همه جا و همه چیز بریدن و به خدارسیدن .

مستقیماً
قرآن کریم ،انسان را مستقیماً می برد سرچشمه حق .

انعمت علیهم
تعبیر "انعمت علیهم" یعنی کسی ،کاره ای نیست .تو لطف کردی و به آنها نعمت عطا کردی .

توحید صمدی
25-11-2010, 15:44
رکوع وسجود
در رکوع با زبان حال می گوییم :"لا حول ولا قوه الا بالله ".
اگر مرا رها کنی تورا رها نمی کنم /سر از تنم جدا کنی چون وچرا نمی کنم
اما باز خود این ، یک ادعا است.و یک وجودی برای خودقائل شده ای .لذا به سجده می روی و با زبان حال میگویی :لا موجود حقیقة الّا الله.

کمال مطلق
نماز حقیقی ، انسان را به کمال مطلق می رساند .

شبی هزار رکعت نماز
امیر المومنین(س) و امام سجاد(س) شبی هزار رکعت نماز می خواندند.

ریشه صلاح قلب
قال امیر المومنین (ع):اصل صلاح القلب ،اشتغاله بذکر الله (غررالحکم،ص 188)

همتای جامعه کبیره
حدبث امام رضا (ع)درباره ی امامت ،که درکتاب شریف اصول کافی کتاب الحجه "باب النوادرفی فضل الامام وصفاته"آمده است ،برابراست با جامعه ی کبیره ودرباب معرفت امام (ع)بهتر است این دو نداریم.

توحید صمدی
25-11-2010, 15:44
یک ذره هوای نفس در او ندیدم
آقا شیخ محمد تقی شیرازی با آقا سید احمدی کربلایی (رحمه الله علیهما )،بیش از یک ساعت درباره عینکشان با هم بحث می کردند که کدام بهتر است .بعضی ها به آقا سید احمد عرض کردند که چطور وقتتان را صرف چنین امری کردید؟! ایشان فرمودند :هر چه زیر و رویش کردم یک ذره هوای نفس در او ندیدم .

نمی دانم
هیچ کس را مثل مرحوم علامه طباطبایی ندیدم که این قدر بگوید :"نمی دانم"

اسناد مجازی
اسناد علم غیب به خود ، اسناد مجازی است.حتی سایر اسناد ها مثل علم ،قدرت ،بینایی ،شنوایی و... .

الحمدلله
بهترین تیر به سوی شیطان گفتن "الحمدلله "است در هر حالی بگویید . ما خیلی غرق در رحمتیم.

آماده حضور
مرحوم آقای قاضی (رضوان الله تعالی علیه )فرمودند :در خلوت زیاد بگویید :یا حاضر یا ناظر. زیرا حیاء و ترس چه بسا جلوی پراکندگی ذهن را بگیرد و این ذکر در خلوت ، انسان را آماده حضور می کند.

نهج البلاغه
نهج البلاغه، عقل انسان را نورانی می کند.

توحید صمدی
25-11-2010, 15:45
دلسوز
اگر من دلسوز این نظام باشم ، پست و مسئولیتی را که نتوانم بخوبی انجام دهم نمی پذیرم . حتی اگر بلد باشم و بتوانم ولی بدانم افرادی بهتر از من هستند باز نمی پذیرم . مثل مادری که اگر آمپول زدن هم بلد باشد باز احتیاط می کند و فرزندش را پیش کسی که مهارت بیشتری دارد می برد.

امام حسن مجتبی (ع) وکیل مدافع خدا
هرچه می خواهید از امام حسن مجتبی (ع) بگیرید. مثلاً در مسجدالحرام می دیدند کسی از خدا پول می خواهد می رفتند برایش پول زیادی می آوردند و تازه از آن بخشش زیاد هم خجالت می کشیدند و معذرت خواهی می کردند ! حضرت ، وکیل مدافع خداست.

*** برگزیده سخنرانیهای استاد محمود امجد در امامزاده صالح تهران

توحید صمدی
06-12-2010, 23:13
آیت الله امجد:
اگر مداحی در خود مداح اثر نگذارد پشیزی نمی ارزد




http://s1.picofile.com/file/6209358148/amjad389.jpg

توحید صمدی
09-12-2010, 20:54
برنامه سخنرانیهای حضرت استاد محمود امجد در دهه اول محرم





http://s1.picofile.com/file/6213888328/amjad908.jpg (http://s1.picofile.com/file/6213888328/amjad908.jpg)

مکان:

مجتمع آموزشی روشنگر

تهران - اتوبان یادگار امام - شهرک غرب - خیابان شهید دادمان - خیابان گل افشان - فاز ۶

زمان:

از اول تا یازدهم محرم الحرام - از ساعت۱۷ الی ۲۰ شب با نماز مغرب و عشاء

توحید صمدی
09-12-2010, 20:55
آیت الله محمود امجد:
خون امام حسین(ع) بخاطر رهايي مردم از جهالت و ضلالت ریخته شد




http://www.askquran.ir/images/statusicon/wol_error.gif .http://s1.picofile.com/file/6213901406/yahossein.jpg (http://s1.picofile.com/file/6213901406/yahossein.jpg)

توحید صمدی
12-12-2010, 11:39
یاد خدا سرمایه انسان



http://s1.picofile.com/file/6217271626/amjad_mahmood12.jpg (http://s1.picofile.com/file/6217271626/amjad_mahmood12.jpg)

بسم الله الر حمن الر حیم
الحمد لله رب العالمین و العاقبة للمتقین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
امام الموحدین امیرالمومنین (ع) می فرماید : «ذِکرُ اللهِ رأسُ مالِ کُلِّ مؤمنٍ و رِبحُهُ السلامةُ من الشَّیطانِ»1
یاد خدا سرمایه ی اهل ایمان است و سودش سلامتی از آسیب شیطان اِنسی و جنی است.
یاد خدا برای اهل ایمان سرمایه ی تجارت دنیا و آخرت است ، چون هر کار که با یاد خدا کنند ، به نفع دنیا و عُقبی است و شیطان را در آن مداخله ای نیست ، کسی که به یاد خداست از زیان شیطان و وسوسه ی نفس ایمن است.
در کلمه ی دیگر فرمود «السَّهَرُ روضة المشتاقین»2 شب بیداری و تا صبح به یاد خدا و در حال راز و نیاز با خدا بودن ، باغ مشتاقان خداست. شب برای استراحت است اما مقداری از شب را باید به عبادت پرداخت ، مخصوصا آخر شب که اگر کسی طالب کمال است چاره ای جز بیداری در آخر شب ندارد.
می فرماید : «علیکَ بِلُزومِ الحلالِ و حُسنِ البِّر بالعِیالِ و ذِکر اللهِ فی کلِّ حالٍ»3 بر تو باد به کسب و کار حلال و حسن اخلاق و نیکویی با عیال و تدبیر منزل به نحو احسن و یاد خدا بودن در هر حال» ، حضرت اینجا به سه امر مهم تذکر داده که هر یک منشاء سعادت و لذت جسم و روح است : اول آنکه هر چه می کنیم کسب حلال باشد که به کسی ظلم و تعدی و خیانت نکرده باشیم ، دوم آن که با خانواده ، همسر و فرزند خویش نیکویی کنیم و به حسن تدبیر منزل پردازیم و با رزق حلال به زندگی آنها توسعه داده و مسائل تربیت جسم و روح آنها را فراهم آوریم و به خلق خوش با انها رفتار کنیم و سوم انکه در هر حال از حالات کسب و کار و انفراد و اجتماع و حال شهوت و غضب و ریاست و حکومت که هستیم به یاد خدا باشیم تا از گناه و خطا محفوظ مانیم.
در هر حال باید به یاد خدا که حاضر و ناظر است ، بود و بر اساس رضایت خدا حرکت کرد.سیاست برای تدبیر منزل و اجتماع همین است ، سیاست یعنی تدبیر امور ، سیاست غیر از سیاسی کاری است. نباید به مردم دروغ گفت و با انها بازی کرد ، تدبیر یعنی رسیدن به مردم و این دیانت است ، وگرنه در سیاسی کاری ، انسان هر لحظه می تواند به هر رنگی در بیاید اما وقتی دانست که خدا حاضر و ناظر است ، در تدبیر منزل و جامعه و برای رفاه جامعه و افراد خانواده تلاش می کند که سعادت دنیا و آخرت را در پی دارد.
پاورقی :
1-آمدی/شرح غرر الحکم(خوانساری) /ج4 /ص30 /ش5171
2-همان /ج1 /ص175 /ش666
3-همان /ج4 /ص294 /ش6131
منبع : اخلاق انسانی در مکتب علی(ع) - محمود امجد - نشر علمی و فرهنگی - ص 122-

توحید صمدی
22-12-2010, 15:22
آیت الله امجد: فرق تو با شمر چیست؟


ما هیچگاه در گریه برای حسین (ع) متوقف نمی شویم. این بزرگترین ظلم به امام حسین است. چطور می شود برای حضرت سیدالشهداء گریه كنیم و چنین و چنان، بعد در خانه ترش رو باشیم و بر اهل خانه خشونت روا داریم. پس فرق چنین گریه كنی با خولی چیست وقتی سیلی به صورت همسر و دختر خود می زند. چگونه است كه برای مصیبت حسین گریبان چاك می كنیم و در مقابل ظلم و حق سكوت روا می داریم؟ این گریه برای كدامین حسین است؟ حسینی كه ما می شناسیم برای مقابله با ظلم هر چه داشت تقدیم كرد. حسینی كه ما می شناسیم كشته نشد كه ما فقط برایش گریه كنیم.
شمـــر لعنت الله علیه بسیار نماز خوان بود و پیشانی اش پینه داشت، چه شد؟ چه كرد؟ اگر قرار است بروی زیارت كربلا و بیایی دروغ بگویی، تهمت بزنی، اهانت كنی و در حق مردم ظلم كنی و خشونت روا داری، فرقت با شمر چیست؟ تفاوت ات با خولی چیست؟ اگر قرار است با گریه برای حسین پیراهن خیس كنی و بعد در مقابل حق سكوت كنی تفاوت با یزید چیست؟

توحید صمدی
22-12-2010, 15:22
ما نمی دانیم به كدام قرآن عمل می شود؟ هرچی می گردیم این روال جاری در قرآن نهی شده است. حتما در جلد دوم قرآن دروغ، تهمت، ریا و حیله گری آزاد است. حتماً در جلد دوم قرآن حرمت آبروی مومن، ناچیز شمرده شده است، چرا كه در قرآن كریم و روایت؛ آبروی مومن جایگاهی رفیع دارد.
تخصص حضرت قمر بنی هاشم (ع) در نیزه بود. حتی گفته شد وقتی نیزه ایشان به دشمن اصابت می كرد باز به دست ایشان باز می گشته است!
ما دعایی بهتر از درخواست هایی كه امام زمان مطرح كرده اند، نداریم: و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه… وعلى الأمراء بالعدل والشفقة وعلى الرعیة بالإنصاف وحسن السّيرة


****برگزیده سخنرانی استاد محمود امجد در دهه اول محرم در مجتمع آموزشی روشنگر

توحید صمدی
23-12-2010, 11:42
آیت الله امجد:
از شیطان یاد بگیریم و کار را به کاردان بدهیم



http://s1.picofile.com/file/6233398388/amjad3214.jpg (http://s1.picofile.com/file/6233398388/amjad3214.jpg)



امام حسین تمام تلاشش این است که تعقل بالا رود.




بعد از توحید گفته اند پدر و مادر . پدر و مادر مجرای وجودی ما هستند.جوان ها دنیا می خواهید پدر و مادر . آخرت می خواهید پدر و مادر برو خودت را برایشان لوس کن سرت را بگذار بر پای مادرت بگو مادرجان کاری نداری؟ کمکی نمی خواهی؟ نگو من دکترم مهندسم.

توحید صمدی
23-12-2010, 11:42
عزاداری این است که آدم بیاید بگوید بسم الله و بشود سلام (از نظر روحی سالم و سلامت شود.)




خدا به انحای مختلف می خواهد ما را بالا بکشد. با همین سینه زنی ها و .... خدا کند با این دستگاه بازی نکنیم و خدای نکرده آزاری به عزاداران امام حسین نرسانیم.حفظ احترام عزاداران امام حسین از اوجب واجبات است.




آقای شاه آبادی استاد امام شعری می خوانده که نمی دانم که شعر برای خود ایشان است یا خیر که : مردم همه مجنون اند در بی ثمری چون بید / من از همه مجنون تر که از بید ثمر خواهم. امام از این هم بالاتر گفته که : هیچ کَسَم هیچ کَسَم هیچ کس . در قفسم ......




من در یکی از کتب علمای عراق دیدم که در مورد علی اصغر آمده که : اَشبَه الناس برسول الله این راجع به علی اکبر آمده و شنیده اید ولی در مورد علی اصغر نشنیده اید از من بشنوید.




آقا ما بدخواه کسی نباید باشیم و الا حسینی نیستیم.همه را هم باید ببخشیم خصوصا امروزه که گناه و تهمت و .... زیاد است.هر کسی که حقی به گردن ما دارد ببخشیم.

توحید صمدی
23-12-2010, 11:42
شیطان به کارشناس کار می دهد به هر کسی کار نمی دهد. (از ابزار توانا استفاده می کند.) خب از شیطان یاد بگیریم و کار را به کاردان بدهیم.شیطان وسیله ی خوبی است برای رسیدن به خدا.




اگر عصبانی شدید اول وضو بگیرید دو رکعت نماز بخوانید بعد هر کاری خواستید بکنید.




آقا ما همین هستیم معصوم نیستیم خطا سر می زند. قائل به عصمت هیچ کس (جز معصومین) نشوید ما باید مراقب هم باشیم باید چهار چشمی همدیگر را بپاییم.




آقایان! ما چند روز بعد از انقلاب همه مسلمان شده بودیم ماشینی با ماشین دیگر تصادف می کرد پیاده می شدند و می گفتند : فدای سرٍ امام. به هم نفت قرض می دادند.(انس و الفت بین مردم بسیار بود) حالا چه شده!!؟؟




این حرف من است که اگر تمام شکنجه های عالَم را جمع کنید جان کَندن از آن سخت تر است. این از جمیع روایات این باب بدست می آید. از آن طرف در مَن لایحضره الفقیه هست که : اَلَذ لذات مردن است.(بستگی به عملکرد ما دارد).

توحید صمدی
02-01-2011, 01:57
آیت الله امجد:



چکار دارید فلانی شیعه است یا سنّی ، فکر و اثرش را ببینید





http://s1.picofile.com/file/6248412472/amjadmahmood12321.jpg (http://s1.picofile.com/file/6248412472/amjadmahmood12321.jpg)


بداند
هر کس بداند خداوند قادر است اورا عذاب کند وقادر است او را عفو کند خداوند او را می آمرزد .

تعلیم
دعای کمیل همه اش تعلیم است:من لی غیرک و....

کمال انقطاع
به این فراز مناجات شعبانیه دقت کنید :"هب لی کمال الانقطاع الیک "

همت بلند
دعای اللهم ادخل علی اهل القبور السرور ،اللهم اغن کل فقیر ... که برای همگان طلب خیر و... می کند ،می خواهد ما را بلند همت کند و از تنگ نظری برهاند

توحید صمدی
02-01-2011, 01:57
نور خدا
یا نور المستوحشین فی الظلم :در این ظلمات دنیا ، نور خدا روشنی بخش است .بدون نور خدا تاریکی است این دعا ها بیشترش تعلیم است .

یا الله
همین که گفتیم "یا الله "خیلی لبیک ها پشت سرش هست .

اسباب جمع داری
اسباب جمع داری وکاری نمی کنی؟!

همه چیز را از خدا بخواه
همه چیز را از خدا بخواه حتی کتابت را می خواهی از روی طاقچه برداری از خدا بخواه .بند کفشت ،نمک طعامت و... .

توحید صمدی
02-01-2011, 01:57
تا قدر بدانیم
چرا در دعا های هر روز ماه مبارک رمضان تکرار می کنیم:هزار شهر رمضان ؟ برای اینکه قدرش را بدانیم ویادمان نرود که ماه ،ماه رمضان است .

تعلیم خدا شناسی
این دعا ها می خواهد بما خدا شناسی یاد بدهد ."بیدک لا بید غیرک".« به دست توست نه به دست غیر تو » انصافا ما خدا را نشناخته ایم .

فراز
در فرازی از مناجات شعبانیه آمده :لک اسال ،یعنی خدایا !برای تو می خواهم هر چه را که می خواهم .
در فرازی دیگر :"جرت فی النظر لها "همین نظر کردن به خود جور و ظلم است زیرا نظر به ما سوی الله ، معصیت است.

علم
علم که باید انسان را به اوج آسمان ببرد بعضی را به قعرجهنم می برد!چرا؟

توحید صمدی
02-01-2011, 01:58
فکر و اثرش را ببینید
اشعار وبیانات سعدی (علیه الرحمه) برای همه مردم حکمت آمیز و مفید است دیوان حافظ (علیه الرحمه )مخصوص رندان است .اشعار مولوی (علیه الرحمه)مخصوص علما است.مولوی شاگرد قونوی و او شاگرد محی الدین عربی (علیهم الرحمه)است . او صدو پنجاه نوآوری کرده است . چکار دارید فلانی شیعه است یا سنی .فکر اثرش را ببینید .تلک امه قد خلت لها ما کسبت ولکم ما کسبتم ولا تسئلون عما کانوا یعملون ...« آنان گروهی بودند که در گذشتند دستاورد آنان فقط برای آنان و دستاورد شما فقط برای شماست .و از آنچه همواره انجام می دادند شما باز خواست نخواهید شد .بقره/134،141.» .... البته مسلماً سنی نمی تواند عارف باشد.

دفاع
از انبیا (ع) در حد "عصمت" و از چهارده معصوم (ع) "مطلقا" باید دفاع کرد .

علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه)
اگر ملاصدرا و ابوعلی سینا را به هم ضمیمه کنیم ،می شود فارابی (علیهم الرحمه) .فارابی مثل علامه طباطبایی (علیهما الرحمه)متن نویس بود ولی هیچ کس علامه طباطبایی نمی شود از همه بالاتر است (رضوان الله تعالی علیهم).

تطبیق با محیط
نیروی تطبیق با محیط ، در زن قوی تر از مرد است.

توحید صمدی
02-01-2011, 01:58
با تمام وجود الحمد الله
در همه حالات با تمام وجود بگویید :الحمد الله.در مشکلات نیز بگویید :الحمد الله .خدای تعالی جبران می کند اگر می خواهید در زندگی شاداب و با نشاط باشید دائم الحمد الله بگویید .اگر کسی به شما بی احترامی کرد بگویید :الحمدالله زیرا خود این بی احترامی در حق شما خیلی نعمت است .
خلق را با تو بد وبد خو کند /تا که میلت جانب آن سو کند
اگر جمعیت به شما اقبال کرد یا ادبار کرد باز بگویید الحمد الله.در این صورت راحت راحت می شوید .

آشنایی با حقایق جهان
اگر آدم در زمینه تزکیه وتهذیب نفس کار کند و خود را تصفیه و صیقلی سازد با حقایق جهان آشنا می شود .

رساله دیگران را چاپ کنید
شخصی در زمینه انتشار رساله حضرت آیت الله العظمی بهجت (دامت برکاته)نذر کرده بود معظمه له فرموده بود که این نذر درست نیست!او اصرار کرده بود و آقا فرموده بودند:شوخی ندارم بروید رساله های دیگران را چاپ کنید .

توحید صمدی
02-01-2011, 01:59
دعوت قلم
تا قلم به دستتان نیامده ننویسید.یعنی قلم باید دعوت کند. به مرحوم آیت الله العظمی آقاشیخ ابوالقاسم کبیر(رحمة الله علیه)عرض می کردند که بنویسید. فرمودند:چه بنویسیم؟ دیگران نوشته اند.

ضرر موسیقی
موسیقی به طور کلی ،اراده را سست می کند(هرنوع و هرحالت موسیقی)بهترین موسیقی که انسان را بسازد، "قرآن کریم " است.

تقیّدات
تقیّدات ،خسته کننده است.

آیینه تمام نمای صفات و جمال وجلال الهی
تمام صفات الهی ،در مولا علی (ع)جلوه گر است.این است معنای "الله مولانا علی".فوری برچسب غلوّ نزنید.

زده به عشق
مولوی (علیه الرحمه )تمام قافیه ها و قواعدرا به هم ریخته ودریده و رفته جلو!همش توی حال بوده .او آخوند بوده و زده به عشق .او درعشق غوغا کرده

توحید صمدی
02-01-2011, 01:59
آهنگهای باطن
سماع در عرفان یعنی :شنیدن آهنگهای باطن.تمام عالم ،آهنگ است.

عاشق
فرشته،عاشق نیست .اهل نُسبِّح و نقدّس است.خداوند ،آدم می خواست ،عاشق می خواست.

پیدا کردن خود
هرکس خودش را پیداکرد،خدا را هم پیداکرد.

در پرده
مادرپرده هستیم ولی حضرت مهدی (علیه السلام وعجل الله تعالی فرجه الشریف)درپرده نیستند.

توحید صمدی
02-01-2011, 01:59
ترمز
روزه برای این است که انسان ،ترمز پیدا کند.لعلّکم تتّقون.

شنیدن
اثری که درشنیدن هست،درخواندن نیست ممکن است یک جرقه بزند وتحول بزرگی ایجاد شود.

دین شناسی
دیندار در عالم زیاد است .که برای دینشان فداکاری هم می کنند حتی دانشمندانی درهمین عصر هستند که درمقابل بت ،تعظیم می کنند و آن را می پرستند !مهم ،دین شناسی است .الکمال کل الکمال التفقه فی الدین و... کمال ،کل الکمال ،همه فهم عمیق دردین است و...

*** نکات اخلاقی برگزیده از سخنرانیهای استاد محمود امجد در ماه مبارک رمضان

توحید صمدی
07-01-2011, 13:09
اگرعلامه دهرباشی وصداقت نداشته باشی ؛ مردم تورا نمی خواهند .اما اگر سیوطی خوان باشی وحتی سیوطی رابلد نباشی ولی صداقت داشته باشی ، مردم حتی کفش تورا می بوسند ومی گویند : اوسرباز امام زمان است.

منبر و محراب دليل صداقت و حقيقت نیست اينقدر سخنران‌ها رفتند جهنم كه حساب ندارد، اينقدر از روي اين منبر‌ها به ته جهنم رفته‌اند كه حساب ندارد. منبر و محراب دليل نيست. گول نخوريد. صداقت مي‌خواهند. حقيقت مي‌خواهند.

لا اله الا ا...، يعني اين که خداپرست بشويم. دروغ و حقه بازي و هزاران کثافت کاري ديگر در اعمال ما نباشد و زبان به لا اله الاا... داشته باشيم. اين که اسلام نيست.

اگر در پرتو انوار قرآن قرار گيريم، همه چيز عوض خواهد شد. اگر قرآن از طاقچه ها به دست ها و چشم ها سپرده شود، پدرها و مادرها به نور خواهند رسيد، خانه اي که براساس آموزه هاي قرآني مديريت شود، فرزندان آن خانواده هم از روشنايي بهره خواهند برد تا اگر فصل سخن گفتن رسد، به «جادلهم بالتي هي احسن» خواهد رسيد. اگر کلام شکل گرفت هرگز جز به صداقت نخواهد بود. اگر دست ها را نگاه کني پاکي را خواهي ديد، چنان که در ديده و دلشان هم جز پاکي نيست.مکتب ما، درس قرآن ما، مشق اسلام ما، آموزه هاي اهل بيت ما جز اين نيست، خوبي و خوبي و باز هم خوبي. استاد امجد به تاکيد مي گويند: «مکتب ما مکتب گذشت و انسانيت است. مکتب آقايي و خوبي مکتب علي(ع) مي باشد. هر چه بدي است در مکتب معاويه است... يا بايد زير پرچم علي(ع) باشيم يا زير پرچم معاويه... نبايستي علي گو و معاويه خو باشيم...»

توحید صمدی
07-01-2011, 13:10
ان شاءلله تعالی شما باید آنقدر پیشرفت وترقی بکنید که عالم را پر کنید از نور خودتان .خیلی از بزرگان واولیا بودند که رفتند وهنوز جایشان پر نشده آنها بایک لبخند مشکلات مردم را حل می کردند و رمز موفقیت هایشان "صداقت"بود ، صداقت با خلق وخالق.
اصل و اساس اخلاق، تقواست حالا اگر کسي مي خواهد که در اين کار ممارست کند و تقوي در وجودش پياده شود خطبه همام را از خطبه هاي معروف امام علي (ع) در نهج البلاغه که به خطبه متقين هم معروف است زياد بخواند. اين همان خطبه اي است که امام علي (ع) خواند و همام پس از شنيدن عاشقانه جان داد. کتب زيادي هم در مورد آن نوشته شده است. در اين خطبه مي گويد آدم با تقوي زبان خودش را نگه مي دارد، خودش را متهم مي داند، ديگران را تخطئه نمي کند. يکي مي گفت خطبه متقين را وقتي مي خوانم مي بينم که هيچ چيزش علائم و نشانه هاي اهل تقوا که مي گويد در من نيست اين نشان شناخت و صداقت است اما منافق وقتي مي خواند مي گويد همه اش در من است براي رسيدن به تقوا نيز بايد نفس را مهار کرد و مدام هم مراقب بود تا مهار پاره نکند و بيچاره مان نسازد. اين که از زبان پيامبر اکرم (ص) در دعا مي خوانيم «الهي لاتکلني علي نفسي طرفة عين ابدا» نشان از اين دارد که چشم به هم زدني غفلت آدمي را از اوج به حضيض مي کشاند و کم هم نبودند آناني که به دمي غفلت، دنيايي از عبادت را از دست دادند و از پله هاي بالاي نردبان فرو افتادند و در هم شکستند

توحید صمدی
07-01-2011, 13:10
ز بس كه پرده عصيان گرفته چشم مرا/ تو در كنار مني من تو را نمي بينم .امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) الان از نظر فيزيكي يا كربلاست يا نجف يا مشهد و يا مدينه . امروزه خيلي ها دكان باز كرده اند و مي گويند مثلا در مكه با امام زمان فالوده و بستني خورده ايم . اينها دروغ است . مگر مي شود هر كسي با سرّ الله آشنا شود . خود پيغمبر خدا در بين مردم بود ، ابولهب و ابوجهل او را مي ديدند . امير المومنين « عليه السلام » را ابن ملجم هم مي ديد . امام حسين « عليه السلام » را شمر هم مي ديد . اما خداوند يكي را سرّ الله قرار داده است و مخفي كرده است . آنوقت من بيايم و به راحتي با اسرار آشنا شوم . ما الان ظرفيت نداريم . رهبر اينجا بيايد شلوغ مي كنيم. خود امام زمان فرمودند : دوست من باشيد ، من خودم سراغ شما مي آيم.سيد پينه دوزي بود كه همه علماي تهران قبولش داشتند . حضرت روزي خارج از نوبت به او فرمودند اين كفش را بدوز . سيد پينه دوز به ايشان گفت : نوبت اين آقاست حضرت دوباره فرمود . سيد باز هم گفت نوبت ديگري است . حضرت باز هم تكرار كرد و سيد بلند شد و حضرت را بغل كرد و گفت : آقا اگر يك دفعه ديگر حرف بزنيد به همه مي گويم آن آقايي كه دنبالش مي گرديد اينجاست . بعد حضرت خنديد و گفت بارك الله . حضرت انجام وظيفه مي خواهد و آنها از ما فقط صداقت و وظيفه مي خواهند . امام داشتند او را امتحان مي كردند

توحید صمدی
07-01-2011, 13:11
آقاي‌ سيبويه‌ وقتي‌ بچه‌هاي‌ سيّد پاي‌ منبر ايشان‌ مي‌آمدند، از منبر پايين‌ مي‌آمده‌ است‌، آنها رامي‌بوسيد و صلوات‌ مي‌فرستاد و همه‌ را بلند مي‌كرد، اين‌ كارها به‌ ما نمي‌آيد، ايشان‌ يك‌ عمرنوكر اهل‌ بيت‌ بود و صداقت‌ داشت‌.(و جعلني‌ في‌ كل‌ّ الاحوال‌ متواضعاً) خدايا اين‌ كبر و حسد و كينه‌ و خودخواهي‌ وخودپرستي‌ كه‌ بدترين‌ لحن‌ است‌ را از ما بگير. هر قبله‌ كه‌ ببيني‌ بهتر ز خودپرستي‌ است‌. بوش‌،خودپرست‌ است‌. خدايا خودپرستي‌ را از ما بگير.

سیرو سلوک گردن کج کردن و چپ و راست رفتن و این بازی ها نیست سیر و سلوک اینست که آدم خلاف نکند. آدم های ناقصی در جامعه افتاده اند و شده اند استاد و بچه ها را کج و کوله بار می آورند نمی دانم ( به جوانان می آموزند) که چند هزار تا انا انزلنا بخوانند تا (در امتحان نمره بگیرند) برو درس ات را بخوان معصیت نکن اگر مردی زبانت را نگه دار ، ز کذب و غیبت و بهتان و آزار.نیازی نیست گردنت را کج کنی خدا گردنت رو صاف آفریده و راضی نیست انسان بازی درآورد ولی سعی کن متکبر نباشی جامعه بی سرپرست همین است گله بی چوپان همین است تمام سیر و سلوک و همه درس اخلاق فقط یک کلمه است، مرد میدان هست؟ بسم الله ! خلاف نکنیم .نماز شب اش ترک نمی شود ولی آبرو و حیثیت مردم را از بین می برد! تهمت ، ایمان عابد را آب می کند ما می خواهیم با این حرفهایمان به خدا برسیم ؟ ما می خواهیم عارف شویم؟ هزاران سال عبادت بکنیم باز هم پایمان لنگ است خدایا هدایتمان کن خدایا به ما صداقت بده .

توحید صمدی
03-02-2011, 20:45
آیت الله امجد:

حضرت عباس (ع) دست هاي خود را در شریعه فرات به كنار دهان بردند

تا آن حيوان به خيال اينكه راكبش آب نوشيده مانعي نداشته باشد و آب بياشامد



http://s1.picofile.com/file/6321891346/abbas_forat_karbala.jpg


حضرت عباس (عليه السلام )كه وارد شريعه فرات شدند و دست هاي مباركشان را از آب پر كردند ،تانزديك دهان مبارك بردند و بعد روي آب ها ريختند ،علتش اين بود كه آن اسب نجيب تا سوار و راكبش آب نمي نوشيد ،آب نمي خورد . حضرت دست هاي خود را به كنار دهان بردند تا آن حيوان به خيال اينكه راكبش آب نوشيده مانعي نداشته باشد و آب بياشامد .يعني اين طور نبود كه حضرت عباس (عليه السلام )درآن لحظه ،عطش امام حسين (عليه السلام )و اهل حرم را فراموش كرده و بعد يادش آمده باشد.
جمله "فذكر عطش الحسين "هم به اين معناست كه حضرت عباس (عليه السلام )وقتي آب را كه به بركت چهارده معصوم و امام حسين (عليه السلام )به وجود آمده مشاهده كرد ،ياد عطش حضرت افتاد ! .در حديث كساء،خداي علي اعلي مي فرمايد:"اني ماخلقت سماء مبينه ولا ارضا مدحيه و لاقمرا منيرا ولا شمسا مضيئا ولا فلكاٌ يدور و لابحراٌ يجري ولا فلكا يسري الا لا جلكم ومحبتكم . يعني تنها آب بلكه تمام كائنات به خاطر اهل بيت و به محبت ايشان (عليه السلام )آفريده شده است .

توحید صمدی
06-02-2011, 00:11
شهوت در بیان استاد محمود امجد


شهوت فقط جنسي نيست! دستبوسي هم شهوت است! رياست هم شهوت است!
دلش مي خواهد رساله بنويسد، شهوت نوشتن دارد! شهوت حرف زدن دارد!


http://s1.picofile.com/file/6326885310/hazrateostad.jpg (http://s1.picofile.com/file/6326885310/hazrateostad.jpg)



یکی از راه های کنترل شهوت و غضب، گریه و تضرع به آستان حضرت حق است. اشک قدرت خاموش کردن آتش جهنم را دارد قدرت خاموش کردن شعله های شهوت و غضب را ندارد؟گفته شده است علامت اذن دخول حرم حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اشک می باشد .یک وقت هم هست که اشک انسان نمی آید یک بنده خدایی در کربلا می خواست برگردد می گفت من در این چند روز اصلا اشکی از من نیامد گفتم خیلی آسان است بنشین یک کمی فکر کن اگر خواهر تو دیده بود که سر تو را می بریدند چه حالی داشتی؟ آقا شروع کرد به گریه کردن . حالت ندارد توجه ندارد. البته اشک علامت استجابت می باشد . علامه امینی وقتی می آمدند حرم همه می فهمیدند علامه امینی آمده است حرم ، مثل مشک آب از چشم هایش سرازیر می شد. آقا من دو نفر را دیدم که اشک عجیب می ریختند یکی آقا میرزا جعفر مجتهدی که خدا رحمتش کند و یکی هم علامه طباطبایی رضوان الله علیه بود وقتی اسم امام حسین می آمد این اشک مثل فندق دور چشمانشان جمع می شد توفیقی هست که خدا اشکی به ما بدهد اشک چیز خوبی است یک قطره اشک آتش جهنم را خاموش می سازد ، چه کسی می گوید کارشناس می گوید من نمی گویم امام صادق (ع) می گوید ، ولی باید سیل آسا گریه کنیم نه اینکه پسرم رفته سفر و من دلم برایش تنگ شده یا بچه ام مریض است یا ساعتم گم شده اشتباه نکنیم سیل آسا باید گریه کنیم تا یک قطره اشک برای امام حسین از ما دربیاید اشک جهنم را خاموش می سازد چطور غضب و شهوت من را خاموش نمی سازد!این خودش جهنم است دیگر لذا باید خاموش سازد.




در دعای روز اول ماه مبارک رمضان ،ازخداخواستیم "نبّهنی"(مرا از غفلت بیدارکن).درروز آخرمی خواهیم "عصمت"به ما عطا کند.یعنی آن شهوت ها وغضب ها و...ازقوّه به فعل نرسد و خداوند ما را مصونیت بخشد.

توحید صمدی
06-02-2011, 00:12
موهبت عقل٬ بالاترين موهبتي است كه خداوند به انسان ارزاني داشته است و كه انسان بايد آن را به كار گيرد. آنچه مانع بكارگيري عقل است٬ شهوت و غصب است. به همين علت خداوند در قرآن بر بكارگيري عقل تأكيد فراوان دارد و دائما از انسان سئوال مي كند كه أَفَلَا تَعْقِلُونَ؟! ... در مقابلِ اين شهوت و غضب٬ در انسان نورانيتي نيز وجود دارد كه روز به روز مي توان آن را در برابر اين دو مانع كه فطرت انسان را مي پوشاند٬ توسعه داد. اين نورانيت در مقابل معصيت حساس است و به خصوص در ابتدا و قبل از اينكه شهوت و غضب مسلط شود٬ حتي در مقابل كوچكترين گناه نيز واكنش نشان مي دهد. در صورت غلبه شهوت و غضب٬ مسئله برعكس مي شود و همين انسان مثلا از قتل و غارت انسانهاي ديگر لذت هم مي برد. در اين شرايط در مقابل نفس اماره عقل٬ كار نمي كند و انسان ساقط مي شود. اين آيه از قرآن اعتراف اين دسته مي باشد: وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ (ملك/10)
نور وجود عقل٬ بزرگترين نعمتي است كه خداي تعالي به انسان داده و اين غير از عقل گرايي جزئي است. عقل يك چراغ روشني است كه راه خدا را به انسان نشان مي دهد. و با اين عقل٬ قدم به قدم راه روشن تر مي شود. ...حالا اين انسان با اين امتياز ، خودش را به شهوات مي فروشد . شهوات مقول به تشكيك است. طيران مرغ ديدي تو ز پاي بند شهوت /به در آي تا ببينــي طيــران آدميــت.بنده كه دلم مي خواهد كه دستم را ببوسند ، اين شهوت است ، بنده كه دلم مي خواهد مردم به من سلام كنند اين شهوت است . بنده كه دلم مي خواهد مريد داشته باشم اين شهوت است . شهوت فقط محدود به شهوت جنسي نيست . اين كه من دلم مي خواهد معروف بشوم و سمعه و ريا بكنم ، اين شهوت است . اصلاَ خود مطرح شدن مايه بدبختي است ، چون « المرء لنفسه لم يعرف ، فاذا عرف صار لغيره » ، وقتي انسان معروف شد ديگر براي خودش نيست . اگر كسي ميل داشته باشد كه مطرح بشود ، يا خود نمايي كند ، آنوقت خداوند متعال مي فرمايد من به او نظري ندارم . اين كمر آدم را مي شكند . البته اگر خدا انسان را مطرح بكند تا مردم از او استفاده كنند آن فرق مي كند .

توحید صمدی
06-02-2011, 00:12
حيلت رها كن عاشقا! ديوانه شو! ديوانه شو!/يعني آنچه در مقابل عشق قرار مي گيرد٬ حيله است نه عقل! / بهر مفهوم است اين... عشق ورنه نبود عقل كامل غير عشق! در روايات خيلي كلمه عشق كمتر استفاده شده و در قرآن نيز مسئله شدت محبت مطرح است. (وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِيعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ- بقره 165) بين عشق و اين هوس هاي زودگذر تفاوت است. عشق فقط مخصوص خدا است. زبان خدا و ائمه اطهار(ع) زبان عموم مردم است بطوريكه كه همه بتوانند راحت استفاده كنند. مثلا مي فرمايد هوالاول وآلاخر يعني او اول و آخر است! يعني همه چيز اوست! اما واژه هايي نظير عشق و مي و مطرب و ... مخصوص زبان شعر است كه براي كنايه و تمثيل به كار مي رود. ... ديگر دوستي و گذشت مي تواند انسان را كمك كند اما اين ادعاهايي كه در باره عشق مي شود٬ معمولا هوا و هوس است و چقدر عاشق ها معشوق ها را كشته اند! و لذا اين ها شهوت است! و عشق هم نيست حتي عشق مجازي! اين ها راه به جايي نمي برد. عشق مجازي همان عشق به پيامبر و اهل بيت(ع) است. يعني مجوز است.




رسول اكرم ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ : ان الشيطان يجرى مجرى الدم من ابن آدم ـ چنانچه مشهور است ـ اشاره به احاطه وهم كل به اوهام جزئيه باشد يا اشاره به اوهام جزئيه ـ كه نتايج و مظاهر ابليس بزرگ است ـ باشد.و در اين حديث شريف اوصاف چند ، به اشاره و صراحت براى جهل بيان فرموده : صفت اول آن كه اين حقيقت جهليه ، پس از حقيقت عقل ، مخلوق شده است ، با تراخى كه از كلمه ثم استفاده شود. و اين شايد اشاره به آن باشد كه اين حقيقت پس از عقل كلى و نفس كلى ، مخلوق است . و اين شاهد آن است كه پيش از اين به آن اشاره نمودم كه حضرت صادق ـ عليه السلام ـ بيان عقل كل و نفس كل را اولا فرمودند و پس از آن ، اشاره به عقول جزئيه و جهل جزئى فرمودند كه مورد نظر سائل بوده ، زيرا كه اگر مقصود از عقل و جهل ، عقل و جهل جزئى باشد خلقت عقل پس از خلقت جهل است ، زيرا كه قوس صعود به حسب قاعده شريفه امكان اخس از اخس به اشرف منتهى شود ، عكس ‍ قاعده شريفه امكان اشرف كه از اشرف به اخس منتهى شود ، و آن در سلسله نزول است . پس ‍ حضرت اشاره به سلسله نزول فرموده و در آن ، عقل مقدم است بر جهل ؛ صفت دوم آن ، آن است كه اين حقيقت از بحر مخلوق است ، و اين شايد اشاره به حقيقت نفس كل باشد و اتصاف نفس كل به بحريت براى آن است كه آن وجود جمعى محدود است و در آن ، كثرت ـ بلكه كثرات ـ راه دارد ، چنانچه بحر ، مجمع كثرات و مركز مجتمعات است و اين اشاره به مبدا فاعلى جهل است ، نه مبدا قابلى ، چنانچه اعاظم از شرح حديث فرمودند؛ و صفت سوم و چهارم آن ، از كلمه اجاج استفاده شود ، زيرا كه اجاج شور و تلخ است و شايد اين اشاره به دو قوه متقابله شهوت و غضب باشد كه در نفس كل ، حقيقت آنها به طورى است و در وهم كل به طورى ، و اين شهوت و غضب در نفوس جزئيه ، رقيقه آنهاست . و اين كه اين دو صفت را از اوصاف جهل محسوب داشتيم ، با آن كه در حديث شريف از اوصاف بحر ـ كه گفتيم اشاره به نفس كل است ـ قرار داده ، براى آن است كه صفات نقص در رقايق ، اتم و اظهر است تا در حقايق ، عكس صفات كماليه . از اين جهت ، شهوت در نفوس كليه ، همان عشق به كمال و غضب تنفر از نقص ‍ است و حقايق حقايق و سرّ سرّ آنها در حضرت اسماء ، به رحمت و انتقام يا صفات جمال و جلال تعبير شود ، و در اين مقام اسرارى است كه از بيان آن خوددارى خواهيم كرد.

توحید صمدی
06-02-2011, 00:13
امام الموحدین امیرالمومنین (ع) می فرماید : «علیکَ بِلُزومِ الحلالِ و حُسنِ البِّر بالعِیالِ و ذِکر اللهِ فی کلِّ حالٍ»3 بر تو باد به کسب و کار حلال و حسن اخلاق و نیکویی با عیال و تدبیر منزل به نحو احسن و یاد خدا بودن در هر حال» ، حضرت اینجا به سه امر مهم تذکر داده که هر یک منشاء سعادت و لذت جسم و روح است : اول آنکه هر چه می کنیم کسب حلال باشد که به کسی ظلم و تعدی و خیانت نکرده باشیم ، دوم آن که با خانواده ، همسر و فرزند خویش نیکویی کنیم و به حسن تدبیر منزل پردازیم و با رزق حلال به زندگی آنها توسعه داده و مسائل تربیت جسم و روح آنها را فراهم آوریم و به خلق خوش با انها رفتار کنیم و سوم انکه در هر حال از حالات کسب و کار و انفراد و اجتماع و حال شهوت و غضب و ریاست و حکومت که هستیم به یاد خدا باشیم تا از گناه و خطا محفوظ مانیم.

توحید صمدی
06-02-2011, 00:13
نفس اماره عادت كرده به هرزگي ولذا نبايد رهايش كرد.




پدر مرحوم مجلسي (رضوان الله عليه) فرمود بر اساس روايت هفتصد هزار حجاب در راه است ولي من در حجاب خوديت هنوز مانده ام چه برسد به بقيه حجب!!




نفس اماره هر گاه چيزي را را باور كند دنبالش مي رود ولو سخت باشد.




شيطان در مقابل نفس اصلاح شده هيچكاره است.




مرحوم شيخ رجبعلي خياط در اثر يك گناه نكردن و تن ندادن به شهوت به آن مقام رسيد.




همه انسانها داراي نفس مهمله هستند؛ فالهمها فجورها و تقويها.




يكي آمد خدمت او نصيحتي خواست او سكوت كرد و بعد فرمود تو در راه نامحرمي ديدي و بدون استغفار نمي شود ترا نصيحت كرد چون فكرت مشغول به آن است.




بعضي علما ميان جلسه وقتي خوب گل مي كردند صحبت خود را قطع مي كردند تا از سر هواي نفس ادامه ندهند.




تا نفس اماره فرمانده ما نشد قسم هاي سوره شمس را باور كنم و تصميم به اطاعت خدا بگيريم




اگر ما كنار برويم همه چيزمي آيد چون از او گشتي همه چيز از تو گشت.




انسان فقط برای خدا خلق شده است . پاداش انسان بهشت نیست . بلکه بهشت جایگاه انسان است . بهشت هدف نیست ، هدف خداست . انسان در بهشت الی الابد ظهور و بروز دارد « اقراء فارقع »؛ انسان فوق تجرد است . حالا آیا باید این انسان ، اسیر این شهوت دنیا بشود ؟!

توحید صمدی
06-02-2011, 00:14
هر كس در اين مملكت مي‌خواهد خدمت كند، بايد خودش را نوكر اين مردم بداند. وقتي ما ارزش داريم كه خدمت كنيم. بعد از ايمان هيچ عملي مانند خدمت نيست و تا خودخواهي هست نمي‌شود. اگركسي دنبال انبياء نرود و خودش را نسازد، نمي‌تواند خدمت كند. روز عيد فطر همه گناهان بخشيده مي‌شود. با خدا قهر نكنيم. هر وقت با خدا قهر كرديم شيطان بر ما مسلط مي‌شود. ماه رمضان در جهنم بسته‌است. شيطان را بسته‌اند،دربهشت باز است. حتي خواب شما هم عبادت است. ولي يك دقيقه هم فكر كنيد كه اين ماه رمضان چيست ؟ چه خبراست؟ من كه هستم؟ خدا كيست؟ خدا همه كس است، من هيچ نيستم. همين خدا گفته تو هيچي نداري و من همه چيز دارم اما بيا با هم رفيق بشويم. خدا انشاءالله همه را جلو ببرد، دنده عقب نرويم. اگر برويم، مي‌رويم توي دره. بگو يا علي و برو جلو. اگر جلو برويم خدا دستمان را ميگيرد. فطرت رو به بالا است، شهوت و غضب رو به پائين است، عقل شهوت و غضب را كنترل مي كند، فطرت قوي مي شود، از همه بدي‌ها بدش مي‌آيد و مي‌شود آدم خوب،ميشود آقاي بهجت ، آقاي بهاءالديني، شيخ انصاري، علامه طباطبائي،سيد مرتضي و امام خمیني.




تكيه كلام من مبارزه با خود پرستي است. خود من هم مبتلا هستم تا اين خود خواهي هست، آدم از عبادت لذت نمي برد، از خدمت لذت نمي‌برد، از نماز لذت نمي‌برد، تمام انبياآمده اند اين خوديت را در ما بشكنند.




ما باید عبدالله شویم. اگر کسی سبوعیت در او غلبه کند عبدالکلب است. اگر کسی شهوت در او غلبه کند عبدالخنزیر است. اگر کسی شیطنت در او غلبه کند عبد الشیطان است. عبدالله آن کسی است که سبوعیت و...( شهوت و شیطنت در او غلبه نداشته باشد.)




شهوت فقط جنسي نيست! دستبوسي هم شهوت است! رياست هم شهوت است! دلش مي خواهد رساله بنويسد، شهوت نوشتن دارد! شهوت حرف زدن دارد!




گاهي انسان به خاطر يك شهوت پا روي همه چيز خود مي گذارد! شخصيت اجتماعي اش، شخصيت خانوادگي اش ، خدمات و كمالاتش را به خاطر يك شهوت قرباني مي كند!

توحید صمدی
06-02-2011, 00:14
همه داستان سوره یوسف احسن القصص می باشد و نتیجه آن اینست که انسان با خدا باشد همه چیز از آن اوست از خداگشتی همه چیز از تو گشت چیزی که از این استفاده می گردد برکات تقوی می باشد ومن یتق الله یجعل له مخرجا ... این را همه شما در کتاب های آیت الله شهید مطهری دیدید همه بشر دنبال دو چیز می باشند ما همه تشنه که می شویم آب می خوریم گرسنه که شدیم غذا می خوریم این خواسته همه ماست نجات از مشکلات و آگاهی غیر از این می باشد اصل هم همین است این خواسته همه بشر می باشد این داستان یک واقعیتی است که حضرت یوسف در هاله ای از عشق به خدای تبارک و تعالی و حیات الهی و قلبش مملو از عشق خدا بوده اگر عصمت نداشت هیچ مانعی نبود هیچ ضامن اجرایی مثل توحید وجود ندارد قلبش مملو از محبت خدا بوده و در این نمایش دو عامل که یکی عامل عشق به خدا و دیگری عشق به دنیا و شهوت بود که اینها با انسان دارند می جنگند تا انسان در کدام هاله و فضا واقع گردد اگر در فضای عشق الهی واقع شد بقیه اش آشغال می باشد و اگر عشق مجازی بود آقا عشق فقط عشق به خداست عشق حقیقی عشق به خداست اشد حب لله ، عشق یعنی محبت شدید عشق عالی عشق به خداست و چون خدای تبارک و تعالی هیچ راهی به ذات مبارکش نیست عشقش در محمد و آل محمد تجلی نموده است و عشق مجازی ، سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد پس عشق خدا عشق حقیقی و عشق اهل بیت عشق مجازی و مجاز یعنی عبور از این ، اهل بیت آیینه هستند ما نیامده ایم بت پرستی کنیم اینها نیامده اند سد راه ما گردند شما در آیینه خودت را می بینی ما در این آیینه خدا را می بینیم اهل بیت آیینه تمام نمای خدا هستند به تحقیق عرض می کنم اهمیت ذکر صلوات هم از این نکته ناشی می شود سر صلوات اینست که انسان لحظه به لحظه با دریای فضیلت اهل بیت آشنا گردیده انس بگیرد و شکل آنها گردد پس بهترین عمل اینست در نتیجه نماز و اعمال هم نورانی می گردد پس سخنم را خلاصه می کنم یا عشق الهی که اینست و یا شهوات که این دومی عشق نیست بهترین و عالی ترین عشقی که هست عشق زلیخا بود که وقتی معشوقش یوسف با آن هیبتش در مشکل و دردسر افتاد رهایش ساخت خیلی عاشق ها معشوق ها را کشتند و خیلی معشوق ها هم عاشق ها را کشتند نسل جوان گول همدیگر را نخورید با یک کرشمه تمام حیثیت خانواده را زیر پانگذارید مگر خیال کردید که ازدواج یک امر آسانی می باشد؟ ازدواج مربوط به کبار و بزرگان قوم می باشد بایستی اکابر قوم دخالت نمایند یک جوان نمی تواند به تنهایی برای سرنوشت خویش تصمیم بگیرد وقتی دو تا جوان از شکل و رنگ همدیگر خوششان می آید دیگر تمامی ارزشهای خانوادگی را زیر پایشان له می کنند که چی؟ این همه افراد در طول تاریخ ادعای عاشق و معشوقی نموده و بالاخره همدیگر را کشته اند هم در زمان ما و هم در گذشته تاریخ ، این عشق نیست این شهوت می باشد عشق فقط عشق الهی می باشد .




حالا اين انسان با اين امتياز ، خودش را به شهوات مي فروشد . شهوات مقول به تشكيك است. طيران مرغ ديدي تو ز پاي بند شهوت /به در آي تا ببينــي طيــران آدميــت.بنده كه دلم مي خواهد كه دستم را ببوسند ، اين شهوت است ، بنده كه دلم مي خواهد مردم به من سلام كنند اين شهوت است . بنده كه دلم مي خواهد مريد داشته باشم اين شهوت است . شهوت فقط محدود به شهوت جنسي نيست . اين كه من دلم مي خواهد معروف بشوم و سمعه و ريا بكنم ، اين شهوت است . اصلاَ خود مطرح شدن مايه بدبختي است ، چون « المرء لنفسه لم يعرف ، فاذا عرف صار لغيره » ، وقتي انسان معروف شد ديگر براي خودش نيست . اگر كسي ميل داشته باشد كه مطرح بشود ، يا خود نمايي كند ، آنوقت خداوند متعال مي فرمايد من به او نظري ندارم . اين كمر آدم را مي شكند . البته اگر خدا انسان را مطرح بكند تا مردم از او استفاده كنند آن فرق مي كند .

توحید صمدی
06-02-2011, 00:14
سعدي اگر عاشقي كني و جواني /عشق محمد بس است و آل محمد /بايد عشق اهل بيت عليهم السلام را در آنها ايجاد كرد؛ چون دسترسي به خداوند متعال، به طور مستقيم وجود ندارد؛ چه در فكر و چه در عمل و تجلي صفات خداوند، در اين خاندان است و ما بايد عشق اين خاندان را در نهاد جوانان ايجاد كنيم. ما بايد براي جوان دانشجو بيان كنيم كه مكتب اهل بيت عليهم السلام، مكتب ايثار است و اينها فداكاري كردند تا دين باقي بماند؛ آيا تو حاضر نيستي درس بخواني و باتقوا شوي؟ تو حاضر نيستي از اين شهوت بگذري؟




يك كسي آمد موعظه خواست از اميرالمومنين (عليه‌السلام) حضرت فرمود اينجور نباش كه بدان عمل آخرت بخواهي قانع نباشي آرزوهاي طول و دراز داشته باشي اين جور نباش از كساني نباش كه نسبت به مردم بد بين است خيال كرده كليد بهشت دست خودش است و بقيه جهنمي ، اینکه مردم را نجاتدهی خودت را سعي كن از جهنم نفس و هلاكت نجات بدهي اينجور نباش نسبت به مردم با نظرخفت و سبكي تماشا كني و با نظر عظمت به خودت وقتي كه پولدار مي‌شود امكانات پيدا مي‌كند سبك مغزي مي‌كند و مفتون مي‌شود و وقتي فقير مي‌شود خيلي مأيوسانه اينجور نباش در عمل خيلي كوتاهي مي‌كند ولي وقتي چيزي مي‌خواهد مبالغه مي‌كند كاري ازو مي‌خواهند كوتاهي مي‌كند كار ديگر مي‌خواهند با مبالغه مي‌خواهد انجام بشود شهوت كه بهش مي‌آيد گناه را جلو مي‌اندازد و توبه را پس مي‌اندازد گناه را انجام مي‌دهد ولي مي‌گويد بعدا توبه مي‌كنيم و اين كار خطرناكي است اينجور نباشد وقتي كه ناراحتي در مي‌آيد ازش از دين و مذهب خارج مي‌شود موعظه مي‌كند صحبت مي‌كند ولي خودش موعظه نمي گيرد معتبر نمي شود خيلي موعظه مي‌كند خيلي حرف مي‌زند براي ديگران اما خودش متحد نمي شود مشكلي دارم زدانشمند مجلس باز پرس توبه فرمايان چرا خود توبه كمتر مي‌كنند اول بايد خود توبه كند خدا تعالي در حديث قدسي مي‌فرمايد اول خودت را موعظه كن بعد مردم را ، از من خجالت بكش بعضي از علما وقتی این حديث راديدند منبر را تعطيل كردند ... واي بر كسي که حرف خوب بزند و خودش نباشد جهنم كه اگر بويش به دنيا برسد همه هلاك برسد جهنم و جهنميان از بوي تعفن عالمي كه به علمش عمل نكند متعزيند خدا توفيق عمل بدهد مي‌فرمايد كه اينجور نباش كه موعظه مي‌كند ولي متحد نمي شود و در قول و سخنراني پز مي‌دهد سخنراني مي‌كند در عمل مي‌آيد كمي مي‌شود سبقت مي‌گيرد در چيزي كه فاني و دنيايي است در چيزهايي كه باقي است مسامحه مي‌كند از اينها نباش که ضرر را نفع مي‌داند نفع را ضرر مي‌داند به عقلش رفتار نمي كند از اينها نباش از موت مي‌ترسد ولي از دست رفتن فرصت نمي ترسد از فرصت استفاده می كند گناهان ديگران را بزرگ مي‌داند ولي گناه خودش را كوچك مي‌داند كار ديگر را كوچك مي‌داند ولي كار خودش را بزرگ مي‌داند به مردم طعنه مي‌زند ملامت مي‌كند و به خودش مداهنه مي‌كند روغن مالي مي‌كند سر خودش كلك مي‌زند شيره مالي مي‌كند از مردم توقع همه چي دارد توقع خوبي دارد از اينها نباشد جوري باشد علم و عمل توأم باشد و سعادت تو را تأمين كند.




علماي اسلام ورثه انبياء هستند .نفسانيت ندارند .من كه سراپا شهوت وغضب هستم .من كه عالم اسلام نيستم .مردم امروز باهوش هستند .وصيت نامه امام علي (ع) خيلي مطلب دارد اما اين مهم است .

توحید صمدی
18-02-2011, 09:00
استاد محمود امجد:

حضرت ولی عصر (عج) از ماها می ترسند

اگر به ندای فریاد مسلمانی پاسخ ندهیم از دین خارج شده ایم

قرآن می گوید سیئه را دفع کنید نه مُسیء ر ا



http://s1.picofile.com/file/6357957742/amghad121.jpg (http://s1.picofile.com/file/6357957742/amghad121.jpg)

توحید صمدی
18-02-2011, 09:00
نفسانیت: کلّ ما شَغَلَ عن ربِّک : (هرچه تو را از خدایت باز دارد)




در ادعیه داریم که: الهی اشکو الیک شیطانا یُغوینی »» یعنی خدای متعال در وجود من یک چیزی قرار داده که می تواند معاویه بسازد!




امام حسین علیه السلام را یک مشت شرابخور نکشتند. آنهایی که آمده بودند برای مقاتله با امام حسین ع شرابخوار نبودند و نماز خوان بودند؛معصوم (ع )در این باره می فرماید:کلّ یتقرب الی الله بدمه(یعنی همه در راه رضای خدا آمده بودند با امام علیه السلام بجنگند) لذا از مذهبی ها و مسجدی ها و متدینین باید ترسید!




شیطان هزاران سال عبادت کرد؛تکبر داشت گفتند برو گمشو!





یک نماز خون شد اشقی الاشقیاء! یک شرابخور نبوده یک نماز خوان بوده.

توحید صمدی
18-02-2011, 09:00
اگه کسی سه بار بگه یالَلمسلمین( این کلمه منادای مستغاث است مثلا : یا لَلمسلمین لِزید یعنی ای مسلمانان به فریاد زید برسید!) و کسی جوابش را ندهد(هرکی جواب نداده) از دین خارجه؛ حضرت زینب می خواستند بگویند شما ها مسلمان نیستید! ...یا لَلمسلمین...فَلَم یَجِب عَنه





مُرشد چلویی فردی بود که وقتی همه می نوشتند "نسیه داده نمی شود حتی به شما" ایشان می نوشتند: پول دستی داده می شود حتی به شما!...




ره دور...وقت دیر... پرو بال سوخته... امروز وقت کردم ذوالجلال است...





هیچ موجودی درنده تر از انسان نیست و هیچ موجودی بهتر از انسان نیست. فتبارک الله احسن الخالقین




امام صادق علیه السلام می گویند روضه کلاس(پرستیژ) نمی خواهد.




نوستن کتابهای سست کاری ندارد.

توحید صمدی
18-02-2011, 09:01
تلخیص(خلاصه کردن کتاب) از ده تا تالیف سخت تر می باشد.حالا یک عالمی بود ششصد صفحه رو در یک خط و نیم خلاصه کرده بود.




قرآن می گوید سیئه را دفع کنید نه مُسیء را !




در سلام به امام زمان (ع) داریم: السلام علیک ایهاالمهذب الخائف.آقای بهجت رحمة الله می فرمودند: مگر نه این است که خائن ها می ترسند؟پس حضرت مهدی عجل الله که مهذب هستند از چه می ترسند؟و بعد می فرمودند ایشان از ما می ترسند.از تِز های ما می ترسند.




ماها هدف های مقدس رو آلوده می کنیم با وسایل و راه های نا مقدس.




در مورد دو هجرت یکی از شعرا شعر گفته اند:

هجرت پیامبر صلوات الله علیه و آله: کانت و غایتُها البناء
هجرت امام حسین علیه السلام: کانت غایتُها محافظة البناء



شاعری در مورد امام حسین ع گفته: و دَمُ الحسین نِهایَةُ العِبَرِ





مفاتیج الجَنان درست نیست باید بگوییم مفاتیحُ الجِنان.جَنان: عقل و فکر _ جِنان: بهشت ها

توحید صمدی
26-02-2011, 14:53
آیت الله محمود امجد:
وقتی در جامعه (فقط) ظواهر دینی باشد فساد بیشتر است



http://s1.picofile.com/file/6383020120/ayatollahamjad4.jpg

توحید صمدی
26-02-2011, 14:55
در بهشت گریه هست اما گریه شوق




برای امام حسین گریه کن .سرتاپای مسئولین مملکت نوکر شما هستند چرا التماس پلیس رو می کنی و گریه می کنی؟( که جریمه ات نکند) برای امام حسین گریه کن.گریه بر امام حسین ، به انسان شخصیت می دهد انسان ساز است . فاطمه زهرا چرا گریه می کند؟ برای فدک یا برای این بدبختی هایی که ما داریم؟ فاطمه زهرا میداند ( میدانست) چه می شود.




از این بشر درنده تر ، خائن تر و حیوان تر بر زمین نیست.




نجس ترین نجس ها تکبر است .کبر جایش جهنم است .هر کس خودبین باشد شیطان است .




همین 17رکعت نماز95 تا تکبیر دارد.




اگر در جامعه (فقط) ظواهر دینی وقتی باشد باطن نباشد فساد بیشتر است.




سکوت مشکل ترین کار است سکوت منشاء می خواهد من که تکبر دارم بالاخره نیش می زنم .




گناه ما امام زمان (ع) را اذیت می کند .




سیئه را با اخلاقتان دفع کنید.

توحید صمدی
26-02-2011, 14:56
شیخ جعفر شوشتری از روایات ، 300 امتیاز برای امام حسین (ع) ذکر کرده که هیچ کس ندارد.




گم شده آدم خود انسان می باشد .کتاب و کتابخانه ، گم شده تو نیست.در کشف حجب کوش نه در جمع کتب/ در جمع کتب نمی شود کشف حجب




تفکر ، یک لحظه می شود : حر ،300 آیه درباب تفکر در قران هست.




آقای بهاء الدینی ذکر و ورد نمی گفت این قدر تفکر کرده بود که عالم غیب را می دیدعمرش را با انبیا در خواب و بیداری گذراند.




(اگر ما عالم غیب را نمی بینیم) علتش اینه که ما به دنبال کثرتیم ، اسلام کیفیت می خواهد .حالا هی ذکر می گوییم. عبادت در نماز و روزه نیست در تفکر است.




خدایا ما را قرار بده در آن چه رضای تو در آن است مردم چه می خواهند مهم نیست.

توحید صمدی
26-02-2011, 14:57
عبادت زیادی مهم نیست .تفکر مهم است .دو رکعت نماز با توجه از هزاران رکعت بهتر است.




زبانتان را کنترل کنید.




سکوت محبت ایجاد می کند .




اگر شخص گنه کار بداند خدا می آمرزدش استغفار می کند بچه ها را می ترسانند دیگر استغفار نمی کنند می گوید گوشتت باید ( در اثر توبه ) آب شود کی چنین چیزی گفته؟!




وقتی عصبانی می شوید وضو بگیرید دورکعت نماز بخوانید.




ضعیف را کمک کنید صدقه است.




پرخوری نکن. سیر و سلوک نخوردن نیست .




اینترنت بیابان است ، یکی گُل کاری می کند ، یکی گِل کاری می کند.

توحید صمدی
07-03-2011, 10:29
بخشی از بیانات عرفانی استاد امجد به نقل از کتاب زلال معرفت

*فانی و باقی

پیر زنی وقتی تشکیلات حضرت سلیمان را دید، گفت: سبحان الله

حضرت فرمود: این "سبحان الله" تو از ملک و جلال سلطنت من بهتر است، چون "سبحان الله" ماندنی است و این ها رفتنی!

*خدای قدیر

شخصی در هجده روز، کل قرآن کریم را حفظ کرد! شخص دیگری با یک بار خواندن،کل قرآن کریم را حفظ شد و کربلایی کاظم که سواد خواندن و نوشتن نداشت به خاطر رعایت تقوا در یک لحظه، کل قرآن کریم را حفظ کرد."ان الله علی کل شیء قدیر"

*اوج بگیرید

وقتی دعایی در جمع، توسط کسی خوانده می شود، شما لازم نیست در الفاظ دعا تبعیت کنید و همراه او الفاظ را ادا کنید. شما اوج بگیرید. یک نفر خواننده است، بقیه خواهنده

*حتی یک کار

شیطان مصمم است حتی یک کار سالم برای ما باقی نگذارد و همه را خراب کند!

* عظمت نام حضرت زهرا( سلام الله علیها)

چطور اجازه داده اند ما اسم حضرت زهرا را بر زبان جاری کنیم؟!

به خودِ خودِ خدا اگر تمام عالم را جواهر بدهیم تا اسم ایشان را به زبان بیاوریم،کم است.

*عصر جمعه

عصر جمعه، بهترین کار دعاست، من امتحان کرده ام، حتی مطالعه هم بی برکت است فقط وقت دعاست و دعای سمات، تعریف امام زمان(علیه السلام ) است.

*علم حقیقی

اتقوالله و یعلمکم الله؛ راه به دست آوردن بینش و بصیرت، تقواست

کدام فقر؟

*آقای قاضی(رضوان الله تعالی علیه) که اگر به کوه توجه می کرد طلا می شد، بعضی اوقات، نان شب نداشت.

*یا حاضر و یا ناظر

مرحوم آقای قاضی فرمودند در خلوت زیاد بگوئید یا حاضر و یا ناظر

زیرا حیا و ترس چه بسا جلوی پراکندگی ذهن را بگیرد و این ذکر در خلوت انسان را آماده حضور می کند.

*اطاعت یا استنباط

اگر ما چشممان به مقام معظم رهبری باشد، تمام مشکلات کشور حل می شود. ولی حیف که "استنباط" می کنیم نظرات ایشان را!

توحید صمدی
16-03-2011, 23:18
آیت الله امجد:

درس آقای بهجت یک کلمه بیش تر نبود و آن اینکه به علمتان عمل کنید




http://s1.picofile.com/file/6434453718/amjad_bahjat.jpg


درس آقای بهجت یک کلمه بیش تر نبود و آن اینکه به علمتان عمل کنید /بزرگترین کرامت ایشان این بود که بنده ی خدا بود/دروغ های برخی روحانیون باعث شده که منبرشان بگیرد/غیر معصوم هر کس بیاید سر قدرت خطرناک است /چه کسی گفته مردم مهم نیستند یا محترم نیستند؟!

توحید صمدی
16-03-2011, 23:20
1- آدم باید فراقت داشته باشد.خدا خواه باشد.انسان باید فکر بکند.ما (به جای فکر) توهم می کنیم خیال می کنیم و می گوییم فکر کردیم.باید فکر کرد. اگر فکر کنیم نتیجه می دهد. بیش از 300 آیه ی قرآن اشاره به تفکر دارد.

2-قرآن کتاب تربیت است و چون کتاب تربیت است همه قرآن را می فهمند ولی همه ی قرآن را اهل بیت می فهمند. باید زیاد قرآن خواند تا آدم باورش بیاید.

3-آیه ی ((وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِـباً فَـظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّـلُماتِ أَنْ لا إِلـهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِـینَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَـجَّیْناهُ مِنَ الغَمِّ وَکَذ لِکَ نُـنْجِی المُـؤْمِنِـینَ)) گفته شده که اگر گرفتگی باشه موجب گشایش است. اثرش هم فوری است.البته شرطی هم دارد که دل هم (با زبان) بگوید.

4-درس آقای بهجت یک کلمه بیش تر نبود و آن اینکه به علمتان عمل کنید.(ولی) الان یک نفر شاگرد ندارد.این کراماتی که برای آقای بهجت می گویند که مثلا پشت سرش را می دید برای ایشان چیزی نیست. بزرگترین کرامت آقای بهجت این بود که بنده ی خدا بود. بزرگترین کرامت ایشان این بود که کراماتش را پوشاند.حالا الان بعضی ها کرامات خود را می نویسند.آقای بهجت رفت و همه چیز را هم با خودش برد.

5-این روز ها خیلی از مردم و بسیاری از نسل جوان از همه چیز اعتقادشان رفته. از اسلام و دین هم اعتقادشان دارد می رود.

توحید صمدی
16-03-2011, 23:22
6-کسی در قم منبرش گرفته است و منبرشکن شده است. رفت منبر و گفت : امجد بهترین است. گفتم : دروغ نگو. گفت :امجد بعد از امام زمان بهترین است. گفتم :دروغ نگو.چند تا اینطور دروغ گفت. گفتم : تو اینطور دروغ ها و حرف ها را می گویی که منبرت گرفته است؟؟!!

7-آقا دین یعنی تعقل و تعلق. دین یعنی اقبال و ادبار. اقبال به سمت خدا و ادبار از مادیات و (تعلق به) دنیا.

8-آقایان! شما دینتان را از ما آخوندها نگرفته اید.اشتباه ما ربطی به دین ندارد.شما دینتان را از اهل بیت و قرآن گرفته اید.اهل بیت خود را فدای شما کرده اند! سعی کنید با اهل بیت آشنا بشوید.

9-حدیث از قرآن مشکل تر است. چیزی که معقول نیست نباید گفت.بعضی چیز ها هم سنگین است.طرحش و توضیحش سخت است ( و کار هر کسی نیست) رجوع به روایات کار علامه طباطبایی است. نمی شود یک طلبه یک دانشجو یک روایت بگیرد و نظر دهد. روایات را و معارف دین را مجموع و کنار هم باید دید و بررسی کرد.

10-غیر معصوم هر کس بیاید سر قدرت خطرناک است. می خواهد چنگیز باشد یا قذافی یا من یا شما. مگر اینکه موافق و مخالف حق حرف زدن داشته باشند.

توحید صمدی
16-03-2011, 23:23
11-زمان جنگ هر کس هر طور می توانست کمک می کرد.لهاف و ... درست می کردند و می فرستادند.یک پیره زنی یک بسته فرستاده بوده. جعبه ای مقوایی و سبک.باز می کنند می بینند داخل جعبه، قوطی کمپوت خالی است. آن را درست کرده ، لبله هایش را صاف کرده فرستاده و نوشته : «برادر رزمنده! من چیزی جز این قوطی نداشتم از این جای لیوان استفاده کنید.» من این را که شنیدم گریه ام گرفت. من یک هفته است گیج این ماجرا هستم. مردم این هستند.مردمِ خوبی اندچه کسی گفته مردم مهم نیستند یا محترم نیستند؟! مردم ما اینگونه اند اگر از ما صداقت ببینند جان خود و عزیزانشان را فدا می کنند.

12- برای رسیدن فرج دعا کنید. آقا فرج برای ما کم رنگ است. نه واقعا بخواهید که خدا فرج امام زمان را برساند. واقعا! اگر فرج عمومی هم نشود فرج اختصاصی (برای خود فرد) می شود.

گزیده سخنرانی استادمحمود امجد در تاریخ پنج شنبه 19 اسفند – تهران (سبلان جنوبی)

توحید صمدی
26-03-2011, 05:03
استاد امجد:

از يک قدرت پوشالی می ترسيم چرا از خدا نمی ترسيم؟



این القاب وعناوین دنیا ، فردای قیامت باعث خجلت وشرمندگی می شود




http://s1.picofile.com/file/6462308848/amjad_sabalanejonobi.jpg

توحید صمدی
26-03-2011, 05:05
تمام تلاش حضرت اميرمومنان علی عليه السلام اين بود که ما بی دين نشويم




هيچکس به اندازه خداوند شاکی ندارد




هرکس دم از منيت بزند وضعش خراب است.




گاهی روبه قبله و پشت به خدا نماز می خوانيم اين ديگر چه نمازی است؟




حلال خدا حساب دارد و بايد انفاق کنی چه برسد به حرامش که عقاب دارد.




مکه ، سوريه و کربلا بروی و بعد با حيثيت مردم بازی کنی اين چنين فردی ربطی به اسلام ندارد بلکه کار وی نيرنگ و چنین شخصی ننگ اسلام می باشد.




فضيلت کِشی با پاروی حق گذاشتن منافات دارد.برخی بخاطر ترس های موهوم دين را زيرپا می گذارند.

توحید صمدی
26-03-2011, 05:06
از خداوند متعال کفاف و عفاف بخواهيد به خدا بگوييد خدايا چه کنيم؟




اخلاق نرم اينست که انسان دل کسی را نشکند خلق حُسن آنست که وقتی کسی برای عذرخواهی مراجعه نمود عذر او را بپذيريم. خلق کريم آن است که انسان به در و ديوار بزند تا کار نيازمندی را از هر کانالی می داند رديف سازد. خلق عظيم آن است که انسان از خودش برای يک نيازمند مايه بگذارد و بايد بگويم هيچکس مثل اهل بيت عصمت و طهارت خلق عظيم نداشته است حضرت امام موسی بن جعفر(ع) زندانش خيلی تاريک و بد بود با زندانبانانی بد که با خلق عظيم شان آن زندانبانان بد را متاثر سازند.




فرض کنيد چهارکشتی جواهرات داشتيد و غرق می شدند چقدر ناراحت می شديد؟ حالا خوشحال باشيد که آنها را نداريد.




هرچقدر معرفت پيدا کنيد خشيت تان بيشتر می شود.




اگر خدا نگفته بود نماز می خوانديد؟ نخير




از يک قدرت پوشالی می ترسيم چرا از خدا نمی ترسيم؟ مومن نه از کسی می ترسد و نه به کسی طمع می کند .




دولت بايد عدل و شفقت داشته باشد.

توحید صمدی
26-03-2011, 05:10
دعای کميل غير نيمه شب تربيتی است نه عبادی و با سوز و گداز.




خداوند دارای رحمت ، قدرت ، علم و حلم می باشد توکی هستی ؟ من کی هستم ؟ ما جلوه خدا هستيم پس حلم و گذشت ما کجاست؟ من ظلمتُ نفسی هستم . چه کنيم ؟ عرض ادب کنيم خدمت صاحب الزمان و مولايمان و خداوند را به او قسم دهيم تا چاره کار شود. خدايا حسن حال به ما بده .




آقاشيخ محمد بهاری ، آقاشيخ محمدتقی شيرازی را امتحان می کند کنار او در جماعت سجاده می اندازد و نماز را بلند می خواند و او توجهی نمی کند می گويد حالا از او تقليد کنند.




راهی جز توبه و بازگشت به خدا نداريم .




علما دم در می نشستند يعنی ما از شما کمتريم.




اخلاق خمیر مایه تمدن و ستون فقرات یک زندگی اجتماعی سالم است و اخلاق بهترین وسیله انسان در سیر الهی است. بهمین دلیل تا مسائل اخلاقی در جوامع انسانی حل نشود، هیچ مسئله ای حل نخواهد شد.

توحید صمدی
26-03-2011, 05:12
اگرکسی بازیگری راکنار بگذارد،ازاولیاءخدا می شود.





لخت شدن در مراسم عزاداری کار خیلی بدی است مخصوصا اگر جوان باشند این کار معنا ندارد این جهالت ها را کنار بگذاریم .




علی (ع)مساوی است با تمام فضیلت ها . اگر گناه کنیم ،به تدریج محبت علی (علیه السلام)از دل مان خارج می شود(پناه بر خدا )




"آیت الله العظمی "به معنای واقعی اش کسیست که تمام صفات خدا را نشان می دهد . در قیامت تشریفات نمی خرند ،حقیقت می خرند .این القاب وعناوین دنیا ،فردای قیامت باعث خجلت وشرمندگی می شود .مبادا اسیر وشیفته این القاب وعناوین شوید .




مریض بودم ،رفتم دکتر ،صورتش سه تیغه بود ولی دستی کشید روی دستم حالم خوب شد . نه این که او ولی خدا بود بلکه برای اینکه من ادعا نکنم که چون آخوند هستم پس ...




گاهی انسان با حرف زدن وگاهی باسکوت ، به جهنم می رود!باید دید وظیفه چه اقتضاء می کند.




همانطور که با رفیق وبرادرت صحبت می کنی ،با امام زمان (علیه السلام)هم همانطور،صحبت کن .

توحید صمدی
26-03-2011, 05:13
وقتی خداوند از حضرت موسی (علی نبینا وآله وعلیه السلام )پرسید :وما تلک بیمینک یا موسی : در دست تو چیست ؟ ایشان جواب دادند :هی عصای اتوکوا علیها واهش بها علی غنمی ولی فیها مئارب اخری .این عصای من است که برآن تکیه میکنم وبا آن (برگ درختان را )برگوسفندم فرو می آورم ودرآن (عصا)برای من نیاز های دیگری (نیز )هست .خدای تعالی به اوفرمود:القها یاموسی :آن را بیفکن . فالقیها فاذا هی حیه تسعی : ناگهان تبدیل به مار شد که به جنب وجوش افتاد . یعنی ای موسی !تو در جواب سوال من می بایست بگویی :"خدایا !تو بهتر میدانی این چیست "هر چند حضرت موسی (علیه السلام )درمقام عشق بازی با خدا بود و در توضیح اینکه در دست من چیست سخن را به درازا کشید اما سزاوارتر بود "توحید" و استناد همه چیز به اراده مطلقه خداوند و "استقلال نداشتن موجودات "و"بطلان همه چیز جز خدا "را مطرح کند.




با قرآن می توان در هوا راه رفت و... . شخصی در هجده روز ،کل قرآن کریم را حفظ کرد !وشخصی دیگر با یکبار خواندن ،کل قرآن کریم را حفظ کرد !وکربلایی کاظم (رحمته الله علیه)که سواد خواندن ونوشتن نداشت ،به خاطر رعایت تقوا ،در یک لحظه کل قرآن کریم را حفظ شد ."ان الله علی کل شیءقدیر ".




اوایل طلبگی مان ،یکی ازرفقا به عارضه ای دچارشد که به حالت خفگی افتاد .ناگهان به مرحله ای رسید که دیگر همه قطع امید کردند.گفتم اگر او خوب نشود من مسلمان نیستم .سرم را زیر کرسی بردم وآخر سوره حشر را خواندم .به لطف الهی معجزه آسا ازمرگ نجات یافت .آخر سوره مبارکه حشر برای هر دردی خوب است .

توحید صمدی
26-03-2011, 05:14
باید درس خواند و جان کند ولی درس ما را نجات نمی دهد !

علم رسمی سربه سر قیل است وقال / نه ازاوکیفیتی حاصل نه حال
علم نبود غیر علم عاشقی / مابقی تلبیس ابلیس شقی
کل من لم لا یعشق الوجه الحسن / قرب الجل الیه والرسن
یعنی آن کس را که نبودعشق یار / بهر او پالان وافساری بیار
هر که نبود مبتلای ماه رو / اسم او از لوح انسانی بشوی
لوح دل از فضله شیطان بشوی / ای مدرس درس عشقی هم بگوی
سینه ی خود رابروصد چاک کن / دل از آن آلودگی ها پاک کن
ایها القوم الذی فی المدرسه / کل ما حصلتموه وسوسه
فکرکم ان کان فی غیر الحبیب / ما لکم فی النشاه الاخری نصیب
فاغسلوایا قوم عن لوح الفواد / کل علم لیس ینجی فی المعاد
*****
ساقیا یک جرعه از روی کرم / بربهایی ریز از جام قدم
تا کند شق پرده ی پندار را /هم به چشم یار بیند یار را
******
عاشق شوار نه روزی کار جهان سر آید / نا خوانده نقش مقصود از کار گاه هستی
اگر کسی بدون رعایت نقشه ،قالی ببافد ،برای کار او ارزشی قائل نیستند و مذمتش می کنند.نقشه این جهان «عشق»است.یعنی ما باید طبق این نقشه بار بیاییم وشخصیت خود ر ا شکل دهیم .

توحید صمدی
26-03-2011, 05:17
علیّ مع الحقّ والحقّ مع علیّ»شاید بزرگترین فضیلت حضرت امیر (علیه السلام)همین باشد .از این جمله نورانی وکلیدی می شود همه امور را سنجید وحقانیت یا بطلانشان را به دست آورد.... در زمینه عقائد ، مثلا :سقیفه باطل است چون علی (علیه السلام )آنجا نبود. در زمینه اخلاق ،مثلا :مجلس گناه ،باطل است .چون علی (علیه السلام )آنجا نیست .ودر سایر زمینه ها ... .




به مجالسی بروید که به شما «معرفت»بیاموزد نه «داد وقال وحال »«حال»دیگرچیست؟کدام یک ازانبیاء(ع)دعوت به «حال»کرده اند؟!




شخصی آلو سیاه خورده بود.سال بعد بادمجانی به تصور همان آلوسیاه که بزرگتر شده خورد .دیدخیلی بدمزه است.گفت هرچه بزرگترمی شود،گندتر می شود!خدانکند که ماهم همچنین باشیم وعوض بهتر ونورانی ترشدن ، تاریک تروازخدا دورترشویم .




عالمی به بچه ای که مشرف به افتادن از بلندی بود ،گفت :نیفتی. بچه گفت :شما نیفتی که دیگران هم می افتند !




با صلوات همه کار می شود کرد ،به شرط گناه نکردن."اللهم صلی علی محمد وآل محمد ".




خواب ،خواب نیست بلکه تمرین مرگ است .

توحید صمدی
26-03-2011, 05:18
علامت شیعه گری ،حرص بر علم است . عزیزان !علامت علم هم خضوع است وهر کسی در درگاه اهل بیت (علیه السلام)کوچک شود ،بزرگ می شود .




عزاداری ترک ها ،عزاداری مخصوصی است .سوز وگدازی که آنها دارند ما نداریم .حتی مضامین اشعارشان نیز دارای مطالبی است که در اشعار ما پیدا نمی شود وجگر آدم را می سوزاند .




با خدا باید عین بچه نسبت به مادر وپدرش برخورد کنیم .خدا آداب نمی خرد با خدارفیق باشیم .بچه گریه وتضرع می کند پایش رابه زمین می کوبد دامن مادر وپدرش را رها نمی کند تا حاجتش را بگیرد .




اگرکسی پرده دری کندو راز مردم رافاش سازد ،خداوند روسیاهش می سازد،هرچند در پستوی خانه اش باشد.باید متخلق به صفات خدایی "یامن اظهر الجمیل وستر القبیح "بود...ای کسی که زیبایی راآشکارمی کند وزشتی رامی پوشاند.




اگر هزاربارکعبه راخراب کنیم ،مثل یک دل شکستن نیست !




سرانسان بالاست،سرحیوان پایین.یعنی انسان باید روبه بالارود.




همه انبیا (ع)برسرسفره حضرت زهرا(س)هستند.

توحید صمدی
26-03-2011, 15:06
آیت الله امجد:

زمین و زمان داد می کشند که ظهور نزدیک است



http://s1.picofile.com/file/6469463778/amjad_sabalanejonobi1.jpg



علما نوکر امام زمان هستند و نباید به خاطر هوای نفس دیگران همه ارزشها را زیر پابگذارند /ادعای فالوده خوري برخی با امام زمان را باور نکنید/كجای‌ ما اسلامی‌ است‌؟/یك‌ عده‌ شیّاد در جامعه‌ افتاده‌اند و فرمول‌ دست‌شان‌است‌ و از غیب‌ هم‌ می‌گویند و اسرار بقیه‌ را فاش‌ می‌كنند

توحید صمدی
26-03-2011, 15:08
1- مرکز ثقل امام زمان رفع ستم می باشد امام زمان خواهد آمد که ظلم را برچیند. اینهمه ستم ، اینهمه زور و اینهمه ظلم. در دنیایی که در آن همه جور تقلب٬ همه جور حقه بازی٬ همه جور وارونه کردن مطالب و داخل کردن حق و باطل وجود دارد٬ راهی نداریم مگر فرج امام زمان! البته از این سخن من ممکن است فردا بگویند: "انجمن حجتیه!" ٬ اما غلط می کنند!

2- آقایان اهل علم شما مهر نوکری به تان خورده است نوکر امام زمان(عج) هستید نه نوکر هوای خودتان و نه نوکر هوای دیگران مقلب القلوب خداست و باید خودمان را بسپاریم به خدا ، خدایا ما آمده ایم نوکر امام زمان باشیم نوکر خدا باشیم نیامده ایم به خاطر هوای نفس دیگران همه ارزشها را زیر پابگذاریم ما آمده ایم همه مشکلات و محرومیت ها را قبول داریم تا بتوانیم پرچم دین را بدست بگیریم.خدایا ما اینجا آمده ایم خدمتگزار و نوکر امام زمان باشیم به آبروی امام زمان(عج) خدایا ما را پیش امام زمان آبرومند گردان.

3- مردم ديگر روشن هستند. امروز ضريب هوش بچه‌ها بالا رفته است. بچه كوچولو چيزهايي مي‌گويد كه مرد 50 ساله نمي‌تواند بگويد. خدا توفيق بدهد، علماي اسلام كه تالي و تلو معصومين هستند و جاي خود‌شان را دارند اما ما از طلبه چه مي‌خواهيم؟ علم صددرصد نمي‌خواهيم. نمي‌خواهيم علامه طباطبائي باشد. هيچ‌كس نخواسته كه من علامه طباطبائي بشوم. ولي طلبه بايد صددرصد تقوي داشته باشد كه اگر نداشته باشد يك قران ارزش ندارد. با عمامه كسي ارزش پيدا نمي‌كند، ملاك حق است. امام زمان(عج) اين طرف و آن طرف نيست، پيش شماست، اگر به واجبات و محرمات عمل كنيد امام زمان مي آيد پيش شما. اين طرف و آن طرف را نگرديد،خبري نيست. كساني كه دروغي مي‌گويند ما امام زمان را ديده‌ايم بدانيد دروغ مي‌گويند، كسي كه امام زمان را ديده است نمي‌آيد توي كوچه و خيابان اعلام كند، چرا؟ چون پيغمبر تو بازار و كوچه مي‌گشت، مردم مي‌ديدنش. امام حسن و امام حسين و حضرت علي(ع) هم همينطور. امام زمان سرالله است، خدا سر را نگه داشت، بعد بعضي افراد هي مي‌آيند مي‌گويند: ما با امام زمان كه سر خدا است فالوده خورديم و دوچرخه سواري كرديم. همه بگوئيد بسم‌الله الرحمن الرحيم......حرف‌هايي كه زده مي‌شود بايد بسم الله بگوئيم تا بشنويم گوينده چه گفته است. شنيدن از گفتن مشكل‌تر است. بگوئيد بسم الله ارحمن الرحيم .

توحید صمدی
26-03-2011, 15:09
4- مرحوم آيت‌الله ميلاني می گفت : واجب است طلبه‌ها روزي چند دقيقه به زبان مادري خود با امام زمان عليه السلام صحبت کنند.

5- امام زمان کی می آید به ما مربوط نیست تعیین کنیم که یعنی چی برخی افراد وقت خودشان را با این حرف ها تلف می کنند آقا ظهور نزدیک است زمین و زمان داد می کشند ظهور نزدیک است ولی به ما چه که کی می آید ما باید خودمان را برای آن روز آماده بکنیم.

6- امام زمان برای این ظهور نمی کنند که تبعیت نمی کنیم.

7- آنچه من از پس بیشتر از همیشه به آن پایبند و معتقدم فرج آقا امام زمان(عج) است.

8- امکان ندارد یک طلبه امام زمان(عج) از احدی بترسد. علامت آخوند این است که از احدی نمی ترسد و به احدی طمع ندارد و در مقابل حق و باطل خودش را مجهز می کند.

9- دین در آخر الزمان در کف دست چون آتش است. یا باید راحت رهایش کرد و یا باید مردانه تحمل کرد و سوخت! این سوختن می تواند برای اهلش یکی از شیرینی های آخر زمان باشد. مزه ولایت اهل بیت وقتی درک می شود که این سوختن٬ شیرین شود. البته طاقت ما کم است ... امروز ایمان محکم و دست آویز به ولایت و قرآن نیاز داریم.
10- یکی از وظایف ما در شرایط حاضر این است که برای فرج امام زمان(عج) دعا کنیم. این فرج حتی اگر به صورت عمومی هم مهیا نشد٬ امیدواریم به صورت شخصی راهگشا است. ضمنا در مباحث اختلافی هم باید پیش فرض های خود را برای فهم سخن مخالف٬ برای مدتی کنار بگذاریم

توحید صمدی
26-03-2011, 15:14
11- سوره قدر شناسنامه امام زمان(عج) می باشد این را زیاد بخوانیم.

12- همانطور که با رفیق وبرادرت صحبت می کنی ،با امام زمان (علیه السلام) هم همانطور، صحبت کن.

13- زبس كه پرده عصيان گرفته چشم مرا/ تو در كنار مني من تو را نمي بينم .امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) الان از نظر فيزيكي يا كربلاست يا نجف يا مشهد و يا مدينه . امروزه خيلي ها دكان باز كرده اند و مي گويند مثلا در مكه با امام زمان فالوده و بستني خورده ايم . اينها دروغ است . مگر مي شود هر كسي با سرّ الله آشنا شود . خود پيغمبر خدا در بين مردم بود ، ابولهب و ابوجهل او را مي ديدند . امير المومنين « عليه السلام » را ابن ملجم هم مي ديد . امام حسين « عليه السلام » را شمر هم مي ديد . اما خداوند يكي را سرّ الله قرار داده است و مخفي كرده است . آنوقت من بيايم و به راحتي با اسرار آشنا شوم . ما الان ظرفيت نداريم . رهبر اينجا بيايد شلوغ مي كنيم. خود امام زمان فرمودند : دوست من باشيد ، من خودم سراغ شما مي آيم.سيد پينه دوزي بود كه همه علماي تهران قبولش داشتند . حضرت روزي خارج از نوبت به او فرمودند اين كفش را بدوز . سيد پينه دوز به ايشان گفت : نوبت اين آقاست حضرت دوباره فرمود . سيد باز هم گفت نوبت ديگري است . حضرت باز هم تكرار كرد و سيد بلند شد و حضرت را بغل كرد و گفت : آقا اگر يك دفعه ديگر حرف بزنيد به همه مي گويم آن آقايي كه دنبالش مي گرديد اينجاست . بعد حضرت خنديد و گفت بارك الله . حضرت انجام وظيفه مي خواهد و آنها از ما فقط صداقت و وظيفه مي خواهند . امام داشتند او را امتحان مي كردند .

14- امام زمان الان بیاد بگوید موقع سینه زدن لخت نشوید کف نزنید سینه اش را پاره می کنید ما خودمان را نشناخته ایم که چه جرثومه هایی هستیم.

توحید صمدی
26-03-2011, 15:17
15- خدايا ما را مورد پسند امام زمان قرار بده. ما دعایی بهتر از درخواست هایی كه امام زمان مطرح كرده اند، نداریم: و تفضل علی علمائنا بالزهد و النصیحه… وعلى الأمراء بالعدل والشفقة وعلى الرعیة بالإنصاف وحسن .
16- «امام شناسى‏» بهترین بحث‏براى جوانان است - که متاسفانه رایج نیست - تا جوان ها بتوانند امامشان را بشناسند . امام را بشناسند به نورانیت نه این که بگویند: قربان چشمان امام زمان (ع) بروم، قربان ابرویش بروم، قربان کفشش بروم، اینها فایده ندارد، کافى نیست . امام زمان که این نیست . امام زمان یک مقام الهى دارد که همه ما سر سفره او هستیم . باید بدانیم که سر سفره او هستیم . این سفره مال امام زمان است . این مغز ما مال امام زمان (ع) است. همان‏گونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهره‏مند مى‏شوند، انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهره‏مند مى‏شود . آفتاب کارش نور دادن و حرارت دادن است و اشیا به نسبت استعدادهاى خودشان، از این نور و حرارت استفاده مى‏کنند و کمال مى‏یابند . همان‏گونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهره‏مند مى‏شوند . انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهره‏مند مى‏شود . وقتى آفتاب به گل و ریحان مى‏تابد، بوى عطرش حال آدم را جا مى‏آورد، اما همین آفتاب وقتى به گندابى مى‏تابد بوى گندش را زیاد مى‏کند . بعضى وقت ها یک نقطه روشنى در وجود انسان هست که اشعه وجود امام زمان (ع) در آن نقطه اثر مى‏کند و آن نورانیت زیاد میى‏شود.

توحید صمدی
26-03-2011, 15:22
17- امام عصر بر وقایع جهان احاطه دارد ما معتقدیم حضرت در یک نقطه از عالم حضور فیزیکى دارند، اما از نظر احاطه وجودى، ایشان بر تمام جهان خلقت احاطه دارند و در واقع ملکه علمی دارند. ملکه علمى یعنى اینکه حضرت هرگاه اراده فرماید جایى را ببیند، مى‏بیند . او لازم نیست در حالت عادى و از نظر عنصرى ببیند بلکه در ملکه علمى‏اش، در علم اجمالى و علم تفصیلى‏اش هست . علم امام با علم خدا فرقى ندارد . قدرتش با قدرت خدا فرقى ندارد . فرقش وجوب و امکان است . خداى تعالى واجب بالذات است ولى ماسوى‏الله همه عالم امکان‏اند . آنچه خدا مى‏شنود او مى‏شنود . آنچه خدا مى‏بیند او مى‏بیند، آنجایى که خدا هست او هم هست . از تمام ذرات جهان از ازل تا به ابد اطلاع دارد . محیط است چون خدا، محیط است . هر صفتى که خداى تعالى دارد او به حقیقت دارد . وقتى انسان بداند که کسى حاضر و ناظر است و حرکات و اعمال او را مى‏بیند از اعمال خود مراقبت مى‏کند . بنابراین توجه به حضرت بقیة‏الله روی رفتار انسان تاثیر می گذارد و اتفاقا انسان از حضرت بیشتر خجالت مى‏کشد تا خداى تعالى چون یک سنخیتى بین خود و او مى‏بیند . مثل الان، ما انسان ها مى‏دانیم خدا حاضر و ناظر است ولى از او خجالت نمى‏کشیم اما از انسان ها خجالت مى‏کشیم . چون با آنها سنخیت داریم . با حضرت هم سنخیت داریم از نظر انسان بودن اما مى‏دانیم که آن حضرت احاطه وجودى دارند و همه اسرار خلقت را مى‏دانند . بنابراین ما باید از درون خودمان را بسازیم نه فقط از بیرون و ظاهر.

18- انسان به اندازه‏اى که در طیف مرحمت‏حضرت حجت (ع) و معرفتشان واقع بشود از آن حضرت بهره مى‏گیرد . شما ببینید، آهن‏ربا، براده‏هاى آهن را جذب مى‏کند اما، سنگ را جذب نمى‏کند . باید سنخیت ایجاد کرد . آن حضرت صفات عالیه دارد انسان هم باید صفات عالیه داشته باشد تا در حوزه جذب ایشان قرار گیرد. انجام کارهاى نیک، عمل به دستورات شرع، داشتن صفات عالیه، داشتن اخلاق خوب، خدمت کردن به مردم، مهربان بودن، عاطفه داشتن . عاطفه از کمالات انسانى است . چون بزرگ‏ترین خادم بشریت انبیا و اولیا هستند و بزرگترین خادم بشریت امام زمان (ع) است بنابراین با خدمت کردن مى‏توان با امام زمان رابطه برقرار کرد . انسان هر چه خدمتگزار صادق‏ترى براى مردم باشد ارتباطش با امام زمان (ع) قوى‏تر مى‏شود . بعضیها حاضر نیستند حتى نماز غفیله‏شان را براى انجام کار یک مسلمان ترک کنند، چنین شخصى چطور مى‏تواند با امام زمان ارتباط داشته باشد؟ نقل است امام صادق (ع) در اعتکاف بودند ولى رفتند کارهاى مردم را انجام دادند . برآورده کردن حاجت مؤمنان برابر با هزاران سال عبادت است .

توحید صمدی
26-03-2011, 15:24
19- آقايي مي گفت با جماعتي بوديم، آقا امام زمان (عج) تشريف آوردند و امامت کردند ولي و حمد سوره را حسابي ساده قرائت کردند. آدمي که راستگو بود، نه مثل امروز ي ها. ما فکر مي کنيم بايد موقع دعا حتما داد بزنيم و رو به قبله باشيم تا خدا دعاي ما را بشنود، در حالي که اين طوري نيست.دعا يک شرط دارد: ادعوني استجب لکم. فقط مرا بخوانيد. وقتي چيزي را مي خواهيد نمي دهند، بعدها بهترش را مي دهند، يک کمي صبر کنيد.

20- مدعیان دروغین دیدار با امام زمان مالیخویایی انداین افراد مالیخویایی اند و بايد درمان شوند. متاسفانه عده ای با سوء استفاده از حساسيت های دیني، مردم را گمراه می کنند که بايد در برابر آنان هوشیار باشیم.

21- دعا كردن‌ برای‌ فرج‌ امام‌ زمان ‌علیه السلام بهترین‌ هدیه‌ برای‌ حضرت‌ است‌. برای‌ حضرت‌ صدقه‌بدهیم‌ و محبّت‌ كنیم‌. فرج‌ عمومی‌ حضرت‌ اینست‌ كه‌ حكومت‌ حضرت‌ تشكیل‌ بشود. همه‌ی‌ انبیاءمنتظر آن‌ حكومت‌ بوده‌اند.البته‌ ما باید برای‌ این‌ نظام‌ تلاش‌ كنیم‌ امّا نباید خیال‌ كنیم‌ كه‌ ما چون‌این‌ نظام‌ را قبول‌ كردیم‌ پس‌ ما مسلمانیم‌. نخیر! مسلمان‌ نیستیم‌ و باید اقرار كنیم‌ كه‌ ما مسلمان‌نیستیم‌. اسلام‌ چیز دیگری‌ است‌. الان‌ اگر بنده‌ بگویم‌ من‌ نمونه‌ی‌ حوزه‌ی‌ علمیه‌ هستم‌، اصلاًمردم‌ از حوزه‌ی‌ علمیه‌ متنفّر می‌شوند. باید بگویم‌ من‌ هم‌ یك‌ طلبه‌ی‌ ناقص‌ از حوزه‌ هستم‌، اگریك‌ نواقصی‌ از من‌ دیدی‌، آنها را به‌ حساب‌ حوزه‌ نگذار. من‌ یك‌ مسلمان‌ كالی(ناقص)‌ هستم‌. اگر از من‌اشكالی‌ دیدی‌ به‌ اسلام‌ لطمه‌ نزن‌. مرحوم‌ جمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ - خدا او را رحمت‌ كند - می‌گفت ‌باید اول‌ بگوییم‌ ما مسلمان‌ نیستیم‌، بعد تبلیغ‌ اسلام‌ را كنیم‌. ما یك‌ سری‌ سلیقه‌ی‌ شخصی‌ ازشرق‌ و غرب‌ جمع‌ كرده‌ایم‌ و اسمش‌ را اسلام‌ گذاشته‌ایم‌. عروسی‌ و عزای‌ ما اسلامی‌ است‌؟مراسم‌ و رفتارهای‌ ما اسلامی‌ است‌؟ كجای‌ ما اسلامی‌ است‌؟