مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
14-04-2010, 10:39
اِلياس(عليه السلام): از نوادگان هارون و از پيامبران بنىاسرائيل
«الياس» واژهاى غير عربى است كه بيشتر لغويان آن را همان «ايليا»ى عبرى به معناى «يَهُوه خداى من است» دانسته و گفتهاند: چون اين واژه يونانى است، به پايان آن حرف «س» افزوده شده است؛ مانند: «هرمس».
در كتاب مقدس درباره نبوت «ايليا» و دعوت وى از پادشاهان و مردم به پرستش خداوند و ارتباطش با «اليسع» و حوادث ديگر، بسيار سخن گفته شده است
نام الياس دوبار، و بنابر نظر كسانى كه «الياسين» را تعبير ديگرى از الياس مىدانند، سه بار در قرآن آمده است. (انعام/6،85صافّات/37)
با توجه به اينكه قرآن به بيان جزئيات رخدادهاى تاريخى نمىپردازد، درباره زمان، مكان، نسب و برخى ديگر از ويژگيهاى الياس نمىتوان از مستند قرآنى كمك گرفت؛ اما در منابع اسلامى ديدگاههاى گوناگونى در اين باره وجود دارد. بيشتر مفسّران و مورّخان او را از نوادگان هارون و از پيامبران بنىاسرائيل و نسب او را الياس بن ياسين (يسى) بن فنحاص بن العيزار بن هارون بن عمران دانستهاند. عدهاى از مفسران هم به نقل از عبداللّه بن مسعود و قتاده، او را همان «ادريس» شمردهاند ، حتى گفته شده كه ابنمسعود در قرائتى نادر، آيه «اِنَّ اِلياسَ لَمِنَ المُرسَلين» (صافّات/37) را «إنّ ادريس...» قرائت كرده است ؛
ولى گويا اين گفته با آيات 84 ـ 85 انعام/6 سازگارى ندارد،
زيرا به دليل بازگشت ضمير «مِن ذُرّيَّتِه» به «ابراهيم» يا «نوح»، الياس نواده يكى از اين دو پيامبر به شمار مىرود، در حالىكه بيشتر مفسّران، ادريس را از اجداد نوح دانستهاند.
از ابن عباس نقل شده:
الياس همان «خضر»، يعنى معلّم موسى است و برخى ديگر بر اين باورند كه الياس از دوستان خضر بوده و هر دو زندهاند و الياس مأمور خشكيها و خضر مأمور جزيرهها و درياهاست يا مأموريت الياس را در بيابانها و خضر را در كوهها مىدانند.
برخى او را «يحيى»، تعميد دهنده عيسى ، «اليسع» و «ذا الكفل» نيز دانستهاند؛ ولى آنگونه كه از ظاهر آيات قرآن برمىآيد، الياس به طور جداگانه نام يكى از پيامبران بوده و با هيچ يك از پيامبران ديگر كه نام برخى از آنها در كنار الياس آمده، متحد نيست.
در سوره انعام، نام الياس در ميان چند پيامبر ديگر كه همه آنان از صالحان شمرده شدهاند، آمده است: «و زَكريّا و يحيى و عيسى و إِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّـلِحين» (انعام/6، 85) بيشتر مفسران بدون هيچ توضيحى درباره «الصّـلِحين» از كنار آن گذشتهاند؛
اما برخى گفتهاند: «كُلٌّ مِنَ الصّـلِحين» يعنى همه آنها از انبيا و رسولان هستند.
«الياس» واژهاى غير عربى است كه بيشتر لغويان آن را همان «ايليا»ى عبرى به معناى «يَهُوه خداى من است» دانسته و گفتهاند: چون اين واژه يونانى است، به پايان آن حرف «س» افزوده شده است؛ مانند: «هرمس».
در كتاب مقدس درباره نبوت «ايليا» و دعوت وى از پادشاهان و مردم به پرستش خداوند و ارتباطش با «اليسع» و حوادث ديگر، بسيار سخن گفته شده است
نام الياس دوبار، و بنابر نظر كسانى كه «الياسين» را تعبير ديگرى از الياس مىدانند، سه بار در قرآن آمده است. (انعام/6،85صافّات/37)
با توجه به اينكه قرآن به بيان جزئيات رخدادهاى تاريخى نمىپردازد، درباره زمان، مكان، نسب و برخى ديگر از ويژگيهاى الياس نمىتوان از مستند قرآنى كمك گرفت؛ اما در منابع اسلامى ديدگاههاى گوناگونى در اين باره وجود دارد. بيشتر مفسّران و مورّخان او را از نوادگان هارون و از پيامبران بنىاسرائيل و نسب او را الياس بن ياسين (يسى) بن فنحاص بن العيزار بن هارون بن عمران دانستهاند. عدهاى از مفسران هم به نقل از عبداللّه بن مسعود و قتاده، او را همان «ادريس» شمردهاند ، حتى گفته شده كه ابنمسعود در قرائتى نادر، آيه «اِنَّ اِلياسَ لَمِنَ المُرسَلين» (صافّات/37) را «إنّ ادريس...» قرائت كرده است ؛
ولى گويا اين گفته با آيات 84 ـ 85 انعام/6 سازگارى ندارد،
زيرا به دليل بازگشت ضمير «مِن ذُرّيَّتِه» به «ابراهيم» يا «نوح»، الياس نواده يكى از اين دو پيامبر به شمار مىرود، در حالىكه بيشتر مفسّران، ادريس را از اجداد نوح دانستهاند.
از ابن عباس نقل شده:
الياس همان «خضر»، يعنى معلّم موسى است و برخى ديگر بر اين باورند كه الياس از دوستان خضر بوده و هر دو زندهاند و الياس مأمور خشكيها و خضر مأمور جزيرهها و درياهاست يا مأموريت الياس را در بيابانها و خضر را در كوهها مىدانند.
برخى او را «يحيى»، تعميد دهنده عيسى ، «اليسع» و «ذا الكفل» نيز دانستهاند؛ ولى آنگونه كه از ظاهر آيات قرآن برمىآيد، الياس به طور جداگانه نام يكى از پيامبران بوده و با هيچ يك از پيامبران ديگر كه نام برخى از آنها در كنار الياس آمده، متحد نيست.
در سوره انعام، نام الياس در ميان چند پيامبر ديگر كه همه آنان از صالحان شمرده شدهاند، آمده است: «و زَكريّا و يحيى و عيسى و إِلياسَ كُلٌّ مِنَ الصَّـلِحين» (انعام/6، 85) بيشتر مفسران بدون هيچ توضيحى درباره «الصّـلِحين» از كنار آن گذشتهاند؛
اما برخى گفتهاند: «كُلٌّ مِنَ الصّـلِحين» يعنى همه آنها از انبيا و رسولان هستند.