توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : عوامل موثر در رشد و سلامت شخصیتی و روانی کودکان
مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
21-04-2010, 10:05
http://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/03.gif (http://bahar22.com/)
این عوامل را از ابتدای حاملگی شروع میکنیم که مقدار زیادی به رفتار والدین مربوط میباشد. البته این رفتار و شخصیت والدین نتیجهی ترکیبی از خواص ارثی و نیز تجارب دوران کودکی خود والدین است که بعدا این تجارب به علت عوامل خارجی دستخوش تغییراتی شدهاند. اثر روانی حاملگی مقدار زیادی بستگی به تجارب کودکی و رفتار مادر خود آن شخص در آن زمان دارد. یعنی باید مادر خوبی داشت تا بتوان مادر خوبی بود.
همچنین نظر مادر راجعبه حاملگی بستگی به تکامل عاطفی وی دارد. مادر ممکن است در حاملگی از اینکه کودک در بدنش قرار دارد احساس دلخوری کند، یا ممکن است احساس کند که هنوز آمادهی آن نیست که خود را رها کرده و از دیگری مواظبت کند.
دلهره زیادی و اضطرابِ مادر باعث افزایش ترشخ آدرنالین میشود که جنین را آمادهی استرس و اضطراب میکند. کودک به تغییرات جسمانی و شیمیایی و روانی مادر به صورت تغییرات در حرکات و ضربان قلب جواب میدهد.
مادر باید آرامش خاطر داشته و بداند کودک چگونه متولد میشود و باید به وی یاد داد چگونه خود را ریلکس یا شُل کند و بعد از زایمان باید بلافاصله از کودک خود مراقبت نماید.
پدر در حین حاملگیِ مادر، احساس میکند از معرکه بیرون رانده شده است. مخصوصا مردانی که انتظار دارند همسر مانند مادر با آنها رفتار کند و اگر پدر از سرچشمهی این افکار آگاه نباشد به شکلهای مختلف رفتار خاص نشان میدهد. مثلا از زیر مسئولیت خانوادگی شانه خالی میکند یا دیر به منزل میآید. اگر همسر متوجه این موضوع نباشد ناسازگاری به وجود خواهد آمد. تشریک مساعی شوهر در دوران حاملگی و زایمان برای تقویت و آرامش روحیهی همسر تاثیر زیادی دارد.
http://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/03.gif (http://bahar22.com/)
مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
21-04-2010, 10:06
http://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/03.gif (http://bahar22.com/)
شناسایی قبل از زایمان زنانی که ممکن است بعدا مشکلاتی در مراقبت کودک داشته باشند.
1- افسردگی که معمولا از قبل از حاملگی هم داشتهاند.
2- نظر مادر نسبت به حاملگی
3- اضطراب زیاد از اینکه مادر خیلی خوبی باشد.
4- اختلاف زناشویی.
والدین تصور میکنند که واقعا کودک ایدهآلی به دنیا آوردهاند و همچنین تصویر ایدهآلی در رابطه با کودک خود دارند، ولی اگر کودک به این تصویر ایدهآل پاسخ ندهد، وقفهای در رفتار والدین پیدا میشود. والدین میخواهند چیزی به کودک بدهند که خود فاقد آن در کودکی بودهاند. مانند والدینی که فقر اقتصادی داشته ولی سعی میکنند حداکثر امکانات مادی را برای کودکان خود فراهم سازند. این پدیده غیرطبیعی نیست ولی باید از این حالت آگاه بود. کودک حدودی برای کارهایش لازم دارد و اگر حدی وجود نداشته باشد سعی میکند خودش این حد را در خود به وجود آورد و حدود سفت و سختی برای خود قائل شده و افکار وسواسی از خود بروز میدهد که احساس عصبانیت خود را نگهدارد.
اگر والدین کامل و بدون نقص باشند کودک قادر نخواهد بود که با دنیای طبیعی مواجه شود و به علاوه باید بداند که والدینش کامل نیستند و کنترل خود را از دست میدهند و یا گاهگاهی وی را بدون علت تنبیه میکنند، ولی با وجود این دوستش دارند. پذیرش این امر وی را قادر خواهد ساخت که با دنیای خارج بسازد در غیر اینصورت احساسات خود را به دنیای خارج بیرون میریزد تا اینکه دیگران حدودی برایش قائل شوند و بدین ترتیب مشکلات رفتاری نشان داده و ممکن است عدم امنیت خود را به صورت دعوا جلوهگر سازد. اگر والدین در مقابل احساسات پرخاشگری کودک احساس طرد در خود بکنند وی بیشتر احساس امنیت در ابراز احساس تهاجمی خود نموده و بعدا سعی میکند که آن را به طرق دیگری مانند خرابکاری و یا بیاختیاری مدفوع نشان دهد، ولی کودک همواره از نتایجی که عصبانیت وی به بار میآورد بیمناک است. اگر مادر قادر به تحمل محرومیتهای کودک بوده و ناراحت نشود و نترسد، کودک نیز قادر خواهد بود که تحمل محرومیتها را بیاموزد.
اختلالات نوروتیک (عصبی) مادر نیز باعث اختلال رابطهی مادر و فرزند میشود. مثلا مادر وسواسی که سعی میکند تمام کارها را در مورد کودک به حد کمال انجام دهد بعدا باعث بروز ترس در کودک میشود که همراه با اختلال در تغذیه و بیاختیاری ادرار و مدفوع میباشد. در این هنگام باید پدر را تشویق کرد که به مادر کمک نموده تا مادر احساس پشتیبانی و امنیت بنماید.
کفایت اجتماعی در بزرگسالی یک فرد به مقدار زیاد مربوط به درجه تحریک اجتماعی در ابتدای زندگی دارد. اگر انتظار والدین بیش از حد توانایی فرزند باشد، وی را مضطرب میکند و تصور میکند که والدین او را درک نکرده و یا اینکه دوستش ندارند.
از طریق بازی کودک قادر به آموختن نکات مختلف از قبیل عوامل حرکتی فکری، اجتماعی و عاطفی میشود. بازی باعث تقویت مهارتهای جسمانی، دانش و آگاهی از بدن و رابطهی اعضا و نوشتن (چشم و دست). برای کودکان باید وسایل بازی مناسب و تخیلی تهیه کرد تا اینکه قدرت خلاقه در آنها تقویت شود، ولی گاهی به مختصری تعلیم نیز احتیاج دارند.
دوران ابتدایی شیرخوارگی (از بدو تولد تا 18 ماهگی) دوران رشد اعتماد و اطمینان در کودک است. اگر این دوران به خوبی طی شود و مادر این اعتماد و اطمینان را در وی ارضا کرده باشد، کودک بدون احساس اضطراب خواهد بود. کودک با حس اعتماد قادر خواهد بود محرومیتها و تاخیر در ارضای تمایلات خود را داشته باشد و مهم این است که معنی این محرومیتها را نیز بداند.
سن 1 تا 3 سالگی سن خودمختاری است. کودک احتیاج به کنترل صحیح خارجی والدین دارد ولی باید به وی اجازهی کنجکاوی نیز داد. سن 3 تا 6 سالگی کودک را به سمت والد شدن سوق میدهد، راجعبه گذشته و آینده میاندیشد و تشخیص جنسیت ظاهر میشود و سن ابتکار و حسادت است.
در سن 12 سالگی به تدریج وارد دنیای خارج میشود. عضو گروه همسن و سال خود میگردد. چنانچه تجارب قبلی وی احساس اعتماد و خودمختاری و ابتکار در وی ایجاد نکرده باشد، کودک قادر نخواهد بود که با اطمینان و اعتماد وارد جامعه یا گروه همسن و سال خود بشود و در نتیجه احساس حقارت و ناکفایتی خواهد کرد.
پایان دورهی کودکی یا بلوغ دورهی رسیدگی جنسی است. در این مرحله تمام تجارب اندوخته شده قبلی تشکیل شخصیتی را میدهند که مورد احتیاج مرحلهی بعدی بلوغ یعنی بزرگسالی خواهد بود.
نوجوان در پی یافتن یک دوست دورهی تحصیلی یا حرفهای بوده و به اینده با تعمق مینگرد. خطر این مرحله نامشخص بودن هویت است که آن هم مربوط به شک و تردید شدید قبلی نسبت به شناسایی جنسی خود است.
دوران ابتدایی بزرگسالی (25- 19 سالگی) منجر به پیدا کردن دوست میشود و شروع کارهای تولیدی و برقراری رابطه با اجتماع بزرگان است. در دوستی اطمینان به خود باید کافی باشد تا منجر به از دست دادن شناسایی خود نگردد، وگرنه اضطراب و ترس در شخص ایجاد میشود.
مرحلهی بزرگسالی (45- 26 سالگی) مرحلهی والد شدن و تولید نسل است. در این زمان شخص بالغی که به درستی رسیده (از نظر شخصیت) قادر است کودکان خود را بدون نشان دادن عکسالعمل شدید، احتیاج وسواسی به عشق و عصبانیت و تنبیه بزرگ کرده و احتیاجات فرزندانش را برآورده و درک کند.
مرحلهی نهایی (بعد از 45 سالگی) مرحلهی Maturity یا رسیدگی کامل است که فرزندان خانه را ترک کرده و والدین احساس خلاء میکنند. اغلب بزرگان دنیا حداکثر فعالیتهای تولیدی خود را دارند بعدا احساس مرگ میکنند و برحسب اینکه در کودکی آنها چه اتفاقی افتاده باشد این مرحله شادیبخش یا غمانگیز خواهد بود.
http://bahar22.com/ftp/zibasazi/zibasazi08/image/03.gif (http://bahar22.com/)
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.