PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ضرورت معاد



مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
24-04-2010, 11:35
http://www.roozgozar.com/piczibasazi/zibasaz/08/www.roozgozar.com-231.gif (http://www.roozgozar.com/)

(http://www.roozgozar.com/)


(http://www.roozgozar.com/)


ضرورت معاد

معاد در لغت از ريشه عود به معناي رجوع و بازگشت است و در اصطلاح به معناي بازگشت انسان و زنده‌شدن دوباره او بعد از مرگ است تا جزاي اعمالي را كه در دنيا به اختيار خود مرتكب شده در آخرت مشاهده كند.[1] (http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=27345#_ftn1)

اديان گذشته و مسأله معاد
شايد بتوان گفت يكي از مهم‌ترين و اساسي‌ترين دغدغه همه اديان مسأله معاد بوده است. همه اديان به اينكه عالم ديگري ماوراي عالم دنيا و طبيعت وجود دارد معتقدند و اين مسأله از جمله مسائلي است كه فطرت هر انساني به آن اذعان مي‌كند.
اعتقاد به معاد از اركان اساسي و جزو ضروريات دين اسلام نيز به شمار مي‌آيد. خداوند گفتگوي نوح با قومش را در قرآن اين‌گونه حكايت ‌مي‌كند:

«وَاللَّهُ أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا» (نوح/18،17)
«و خدا شما را مانند نباتات از زمين برويايند سپس به زمين بازگرداند و ديگر بار شما را برانگيزد»

و در سوره شعرا از قول ابراهيم مي‌فرمايد:

«وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ» (شعرا/81و 82)
«خدايي كه مرا مي‌ميراند و سپس به حيات ابدي آخرت زنده مي‌گرداند همان خدايي كه اميدوارم كه روز جزا گناهم را بيامرزد»

و در سوره طه خداوند خطاب به حضرت موسي مي‌فرمايد:

«إِنَّ السَّاعَةَ ءاَتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى» (طه/15)
«روز قيامت حتماً فرا خواهد رسيد و ما آن ساعت را پنهان داريم تا هر نفسي را به پاداش اعمالش در آن روز برسانيم»

ادله اثبات معاد
جاي هيچ گونه شك و ترديدي نيست كه معاد فی حدّ ذاته امري است كه وقوع آن امكان‌پذير مي‌باشد و زنده‌شدن مردگان محال ذاتي نيست كه از خداوند صادر نشود، تمام بحث و نزاع بر سر اين است كه چه ضرورتي دارد كه معاد واقع شود؟ ما در اينجا به طور اختصار به ذكر دلائلي مي‌پردازيم كه ضرورت وجود عالم آخرت را براي ما ثابت مي‌كند:
1) زندگي اخروي لازمه زندگي دنيوي است اگر معاد نباشد خلقت بيهوده و عبث خواهد بود. خداوند در قرآن مي‌فرمايد:

«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ» (مومنون/115)
«آيا چنين پنداشتيد كه ما شما را به عبث و بازيچه آفريديم و به سوي ما رجوع نخواهيد كرد»؟

قرآن در واقع اين‌طور مي‌گويد يا بايد بگوئيد معادی نيست و خلقت و آفرينش عبث و بيهوده است و يا اینکه جهان از روی عبث آفريده نشده است و لذا معاد هم بايد باشد. معاد متمم و مكمل خلقت است و جزيي از خلقت است كه با نبودن آن خلقت ناقص است، خداوند در قرآن مي‌فرمايد:

«وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِين» (دخان/38و40)
«ما آسمان‌ها و زمين و آنچه بين آن‌هاست به بازيچه خلق نكرديم آن‌ها را به حق آفريديم ولي اكثر مردم از آن آگاه نمي‌باشند همانا روز قيامت روز جدايي بين مؤمن و كافر و وعده‌گاه جميع خلايق است»

2) معاد مقتضاي عدالت خداوند است اگر معاد وجود نداشته باشد انسان‌هاي نيكوكار و گنهكار بعد از مرگ مساوي خواهند بود در حالي كه عقل حكم مي‌كند به اينكه بايد از لحاظ ثواب و عقاب بين انسان مؤمن و گنهكار فرق باشد، پس اگر حشر و نشري نباشد مستلزم ظلم است و ظلم از خداي حكيم قبيح است.
3) خداوند در آيات فراواني مؤمنين و نيكوكاران را به ثواب و پاداش الهي وعده داده است پس معاد مقتضاي تحقق وعده الهي است و تخلّف از وعده قبيح است و از خداي حكيم كار قبيح صادر نمي‌شود، خداوند در قرآن مي‌فرمايد:

«رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لاَّ رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ» (آل‌عمران/9)
«پروردگارا محققاً تو همه خلق را جمع‌آوري در روزي كه هيچ شكي در آن نيست همانا خداوند خلق وعده نمي‌كند»



منابع:
1- ابن‌منظور، جمال‌الدين محمد بن مكرم؛ لسان‌العرب، بيروت، ج3، ص 315.
2- مرواريد، حسنعلي؛ تنبيهات حول المبدأ و المعاد، انتشارات آستان قدس رضوي، 1418ه.ق، چ دوّم، ص 199.
3- معاد از ديدگاه امام خميني، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1378، چ دوّم، ص 13.
4- طالقاني، محمد نعيم بن محمدتقي العرفي؛ منهج‌الرشاد، رضا استادي، انتشارات آستان قدس رضوي، 1419ه.ق، چ اوّل، ج1، ص 67.
5- سبحاني، جعفر؛ الاهيات، قم، المركز العالمي للدراسات الاسلاميه، 1412، چ سوّم، ج4، ص 167.
6- مطهري، مرتضی؛ مجموعه آثار،‌ انتشارات صدرا،‌ 1374، چ دوّم، ج 4، ص 624.
7- البحراني، ميثم بن علي بن ميثم؛ قواعد المرام في علم الكلام، قم، انتشارات مهر، 1398ه.ق، ص 146.
8- سبحاني، جعفر؛ پيشين، ج4، ص 173.

(http://bahar22.com/)
http://bahar22.com/ftp/zibasazi/09/image/186.gif (http://bahar22.com/)