توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ویژه نامه وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام {ام المصائب }
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
28-02-2018, 22:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28950273848843276243.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif ام المصائب http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
ویژه نامه وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/52769623701599586502.gif
https://www.ayehayeentezar.com/upload/files/vafat%20Hazrate%20Ommolbanin%20%20s%20a%2096.swf
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
28-02-2018, 22:56
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41430387940839984403.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41430387940839984403.gif)
ای بانو، ای فاطمه دیگر خانه علی!
درود بی کران خداوند و رسولش بر تو.
خوب یتیم نوازی کردی،
خوب فرزندان فاطمه را در آغوش پر مهر خویش گرفتی،
خوب فرزندانت را محب فرزندان فاطمه تربیت کردی.
ای مادر ماه بنی هاشم!
ای مادر فضایل و کرامات بی شمار
و ای مادر پسران دلیر و پر توان!
رحمت به تو و بر فرزندان دلیرت.
چه بر دهان آنان نهادی که هنوز غریو
غیرتمندانه آنان به گوش می رسد.
چه دستی بر سر آنان کشیدی که سایه مهر و عطوفتت
هنوز بر دلهای سودازده حماسه می آفریند
و چه نگاهی به فرزندانت انداخنی
که هریک از آنها در اندازه آسمان رشد کرده اند.
آسمان باید در مقابل بزرگواری تو سجده کند
که به هر چه خوبی بود فرزندانت را متمایل کردی
و آنان را با تمام مردانگی،
مردانی از جنس احساس و عشق پروریدی....
آری ای فاطمه،
عباس شیرمرد مردستان عاشورا،
نام آورترین فرزند توست.
اکنون که رحل اقامت به جهان دیگری افکنده ای،
سلام ما را به فرزندت برسان و چشمان سرشار از
وفا و مهربانی او را از جای ما ببوس!...
اما خدا صبرت دهد فاطمه!
اکنون که پس از گذشت سالها،
فرزند دلبندت را با چشمانی خونین،
فرقی شکافته و دستانی جدا از تن می نگری!
درود خداوند بر تو و بر فرزندان رشید تو
ای مادر ماه تشنه، ای ام البنین
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41430387940839984403.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
28-02-2018, 22:56
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99998334517202814771.gif
سلام برتو اي بانوي مهرو عاطفه
چه نیک آرمیده ای! چقدر آسوده، صورت به خاک نهاده ای!
انگار همین دیروز بود! علی علیهالسلام به عقیل فرمود:
برایم از قبیلهای رشید و شجاع، همسری بیاب!
و تو، برگزیده این انتخاب بودی تا قدم به خانه وحی بگذاری
تا سایه مهربانیات را مادرانه، بر خانه وحی بگسترانی.
که تو هم فاطمه بودی؛ فاطمهای که میخواست
جگر گوشه های بانویش فاطمه علیهاالسلام را پناه باشد!
فاطمه ای که میخواست زینبِ فاطمه علیهاالسلام را مادری کند!
فاطمه ای که میخواست حسین فاطمه علیهاالسلام را عاشقانه خدمت کند!
تو آمدی! یعنی باید میآمدی! تا مادر حماسه شوی
و حماسه را در دامان خود بپروری.
هنوز تاریخ، لحظه ورودت به خانه وحی را به خاطر دارد!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70340210334133146889.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
28-02-2018, 22:57
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11750747452423283666.gif
ای بانو، ای فاطمه دیگر خانه علی!
درود بی کران خداوند و رسولش بر تو.خوب یتیم نوازی کردی،
خوب فرزندان فاطمه را در آغوش پر مهر خویش گرفتی،
خوب فرزندانت را محب فرزندان فاطمه تربیت کردی.
ای مادر ماه بنی هاشم! ای مادر فضایل و کرامات بی شمار
و ای مادر پسران دلیر و پر توان!
رحمت به تو و بر فرزندان دلیرت. چه بر دهان آنان نهادی
که هنوز غریو غیرتمندانه آنان به گوش می رسد.
چه دستی بر سر آنان کشیدی که سایه مهر و عطوفتت هنوز
بر دلهای سودازده حماسه می آفریند و چه نگاهی به فرزندانت انداخنی
که هریک از آنها در اندازه آسمان رشد کرده اند. آسمان باید در
مقابل بزرگواری تو سجده کند که به هر چه
خوبی بود فرزندانت را متمایل کردی
و آنان را با تمام مردانگی، مردانی از جنس احساس و عشق پروریدی....
آری ای فاطمه، عباس شیرمرد مردستان عاشورا، نام آورترین فرزند توست.
اکنون که رحل اقامت به جهان دیگری افکنده ای، سلام ما را
به فرزندت برسان و چشمان سرشاز از وفا و مهربانی
او را از جای ما ببوس!...
اما خدا صبرت دهد فاطمه!اکنون که پس از گذشت سالها،
فرزند دلبندت را با چشمانی خونین، فرقی شکافته و دستانی جدا از تن می نگری!
درود خداوند بر تو و بر فرزندان رشید
تو ای مادر ماه تشنه، ای ام البنین
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28619091208581219444.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97050908842000115791.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28619091208581219444.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
28-02-2018, 22:57
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/40501433650225657945.gif
قسمت این بود که تو محرم حیدر باشی
به علی مونس و هم خانه و همسر باشی
قسمت این بود که در زندگی مشترکت
به عزیزان دل فاطمه مادر باشی
آفرین بر تو که هنگام ورودت گفتی
آمدی خادمۀ خانه کوثر باشی
قسمت این بود که در بین تمامی زنان
تو فقط صاحب یک ماه و سه اختر باشی
قمرت یک نفره لشگر انصار خداست
پس عجب نیست که تو مادر لشگر باشی
خاک این خانه تو را قبلۀ حاجات کند
متعجب نشو گر شافع محشر باشی
غم این خانه زیاد است زیاد است زیاد
سعی کن مرهم زخم دل دختر باشی
این یتیمان همه به واژۀ در حساس اند
نکند در بزنند و تو پس در باشی
چار تا بچه این خانه همه مادری اند
نکند تب بکنی گوشۀ بستر باشی
سعی کن بیشتر از زینب و کلثوم و حسن
فاطمه دور و بر این شه بی سر باشی
سعی کن ثانیه ای تشنه نماند این گل
یار این سوخته دل تا دم آخر باشی
شاعر : مهدی نظری
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64096565982060194203.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64096565982060194203.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
28-02-2018, 22:57
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81044430062945223762.gif
لینک مطالب پیرامون حضرت ام البنین علیه السلام
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64483482821586983457.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19995928577881538061.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64483482821586983457.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
شیرزنی از قبیله خورشید {ویژه نامه وفات حضرت ام البنین (ع)}(95-93) (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=34043)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
سوگ نشين نهرعلقمه(ویژه نامه وفات خانم ام البنين(سال 90 تا92) (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=5220)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/thread5201.html)السلام عليک ياام العباس ( وفات حضرت ام النبين(س)(سال 89 (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=5201)) (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=5201)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
تصاویر تصاویر ویژه شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها (https://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=44878)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
ماجرای کامل معجزه حضرت أم البنين با کودکی به نام سجاد (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=21778)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
دانلود مداحی و روضه خوانی وفات حضرت ام البنین (س) (https://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=29933)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
بررسی تاریخچة زندگانی ام البنین ( س ) در تاریخ اسلام (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=32576)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
مادر ماه/ پژوهشی در زندگی و شخصیت ام البنین(س) (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=29937)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
متن و ترجمه زیارتنامه حضرت ام البنین علیه السلام (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=33857)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
......توسل به حضرت ام البنین علیها السلام ...... (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=25571)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
...ام البنین علیهاالسلام ؛بانوی مردآفرین... (http://www.ayehayeentezar.com/showthread.php?t=25569)
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/thread5220.html)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64483482821586983457.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19995928577881538061.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64483482821586983457.gif
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
01-03-2018, 09:33
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61620192509694823965.gif
مادر....
مادری که اگر چه در کربلا نبود، ولی دلش تا ابد در کربلا ماند
و نگاهش بر افق، که آیا «کاروان عشق» را بازگشتی خواهد بود؟
مادری که دلش برای همیشه در کنار «نهر علقمه»،
سوگ نشین فرزندی شد که نظیر نداشت در زیبایی و شجاعت!
مادری که دلش در میدان «قتلگاه» بود
و نگاهش بر آسمان، که چه وقت، «ماه»، بار دیگر خواهد تابید!
مادری که یک عمر، دست از «حسین حسین» گفتن بر نداشت
و تمام غریبانه هایش را، حتی سوگ عزیزانش را با نام
حسین علیه السلام همراهی کرد!
مادری که «ام البنین علیهاالسلام » بود، ولی آیینه نگاهش از
آسمان کربلا،تنها اشکِ خونین ستارگان را چید؛ آن گاه
که راوی، از عبور نیزهها روایت میکرد!
مادری که حتی کوچه های «مدینه»، مرثیه سرای
اندوه سترگ او شدند و به استقامت و صبر او ایمان آوردند!
مادری که «وفا»، اولین درس زندگی و «شجاعت»، عالیترین سرشت
همسری اش بود و «صحبت»، بالاترین باور مهر پروری اش.
مادری که برای همیشه، با ناله های نینوایی، به یاد پسرانش،
لالایی سرودو سروده هایش را فرات، هر روز،
هنگام غروب نجوا میکند!
مادری که بعد از شهادت «عباس علیه السلام »، دیگر به ماه نگاه نکرد
و آسمان مدینه، نعمت نورافشانی اش را از دست داد!
مادری که در کربلا نبود، ولی تا ابد در کربلا ماند و دل
از «گودال قتلگاه» نگرفت
و فریاد «یا حسین»اش را نه تنها در مدینه، که از
صحن مطهر کربلا میتوان شنید!
درود خداوند و سلام پاکان، بر روح بلند و وفاداری بی نظیرش باد!
روح آسمانی اش، در سایه سار کوثر، شاد، و شفاعت
بشکوهش، دستگیرمان باد!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18044832906572984685.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18044832906572984685.gif)
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
01-03-2018, 09:34
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/54926629803431416343.gif
خداحافظ، مادر کربلا!
غریبانه می روی؛ می روی تا خاک، غم رفتنت را به
دوش بکشد.دنیایی درد را با خود می بری.
تو مادر پسرانی که در کمتر از یک روز، پرنده شدند.
دامانت، خوابگاه روزهای تنهایی زینب بود.
دست هایت، بوی حسنین را می دهد.
تو آغاز عاشقانه ترین روزهای مادرانه بوده ای.
خاک مرقدت، قدمگاه عاشقان شده است.
کبوترها خاکت را برای شفا می برند.
غیر از تو، کدام زنی را می توانم سراغ بگیرم که زیر
بار این همه داغ، آنی زانویش نلرزیده باشد؟!
اشک روزهای تنهایی ات بیش از آنکه بوی باب الحوایج
بدهد، بوی لب های تشنه حسین علیه السلام را می دهد؛
بوی بی قراری اسارت زینب، بوی دست های بریده قمر بنی هاشم.
تو مادر زیباترین ماه شب چهاردهم دنیایی!
چهار پسرت را قربانی کرده اند و تو شادمانی که سربلند
از امتحان بیرون آمده ای. اسماعیل هایت را به قربانگاه
فرستادی و کوچه را با اشک هایت پشت سرشان آب پاشی
کردی و آه هایت بدرقه راهشان شد.
دلشوره بازگشت کاروان سفر رفته،تابت کرده بود.
عشق در ثانیه های بی قراری ات تپید و گل های
معطر، عطر نفس های تو را شکوفه زدند.
تمام غنچه ها نام تو را با شبنم بر گلبرگ هایشان نوشتند.
نمی دانم خدا تو را کی و کجا آفرید؛
ولی می دانم به بهشت نزدیک تر از فرشته هایی.
نمی دانم خدا تو را در باغ های ازل آفرید
یا روزهای اردیبهشتی بهشت؟
لبخند تو لبریز شادی شدند و نارنج ها، شبیه آفتاب
درخشیدند. دست ها بوی دوستی گرفتند و
خانه ها اندوه را فراموش کردند.
وقتی قدم به خانه کوچک علی گذاشتی، زندگی یک بار دیگر
لبخند زد و عشق، با مهربانی هم قدم شد و بهار،
خزان باغچه را به دست بادهای رهگذر سپرد.
ماهی ها، دریا را برای ابرها سوغات بردند تا یاد
صبوری تو را بر دشت های تشنه لب بگریند.
نام بلند تو را تمام درخت ها می دانند.
تمام آب ها از شرم تو سال های سال لب تشنه
گریسته اند.اندوه تو را آینه آب ها کردند تا یادت
در لحظه لحظه دریاها موج بزند.
صدای رفتنت را تمام باران ها گریه کردند و ماهی ها
مرثیه خواندند و گل های سرخ، از اندوه رفتنت
پرپر شدند و درخت ها از خواب پریدند.
پرستوها، دوازده بند محتشم را به رفتنت گره زدند و باده
ا با نوای «عمان سامانی» هق هق کردند و تو با دنیا،
آرام خداحافظی کردی؛ با اندوه خداحافظی کردی،
با روزهای دوری و دلتنگی خداحافظی کردی و در ناگهانی
از اتفاق، به شهیدانت سلام گفتی، به عزیزان دو
از دستت سلام دادی، به خدا سلام دادی.
تمام آینه ها با تو خداحافظی کردند؛ با لبخندهایت که
زیبایی های بی پایان بودند، خداحافظی کردی.
خداحافظ ای مادر زخم های بزرگ!
خداحافظ ای مادر کربلا!
خداحافظ ای مادر کاروان اسیر! خداحافظ ای....!
عباس محمدی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37333251220005397277.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37333251220005397277.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87454467868104684116.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87454467868104684116.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37333251220005397277.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37333251220005397277.gif)
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
01-03-2018, 09:34
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96636606693869979519.gif
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)آن کس که در میانۀ محشر امید ماست
ام البنین مادر سردار کربلا ست
او کز غم فراق علمدار در غم است
بانی روضه های علمدار کربلاست
اینک اگر قلم به ورق می زنم بدان
از شور و شوق دلبری ماه کربلاست
زینب اگر سفیر غم غاضریه شد
بیرق به دست مادر سقای کربلاست
تنها دلیره ای که ابوفاضلش دهند
این فاطمه نشان گر غوغای کربلاست
ما را غزل اگر ز غم خیمه ها دهند
ام البنین ساقی غم های کربلاست
کان نو عروس تازه به حجله روانه شد
گفتا که خود کنیز شهیدان کربلاست
مادر که شد پسر به سر دست ها گرفت
گفتا که این فدایی ارباب کربلاست
در وصف حال او چه کنم قاصر است زبان
ام البنین مادر سردار کربلاست
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84839941535207030189.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
01-03-2018, 09:34
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/52551026557049861781.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
گویا آسمان مدینه رنگ و بوی عزا گرفته.
ام البنین علیها السلام در بستر غنوده و خاطرات تلخ و شیرین گذشته
را به یاد می آورد. خاطراتی که یادآور گذشته پرفراز و نشیب اوست.
اولین خاطره ای که در ذهنش نقش می بندد،
زمانی است که عقیل او را برای برادرش امیرالمؤمنین
علی علیه السلام خواستگاری کرد و گفت:
علی علیه السلام همسری می خواهد که از او فرزندی جنگجو و تکسوار پدید آید،
پسری که قهرمان عرب لقب گیرد. و آن زن کسی نبود
جز فاطمه کلابیه; آری فاطمه!
فاطمه ای که می خواست جای خالی فاطمه سفرکرده را برای علی علیه السلام
و کودکان داغدارش پرکند. و گیسوان زینب علیها السلام را به جای مادر
مهربانش زهراعلیها السلام شانه بزند و دست نوازش بر سر و روی
حسنین علیهما السلام بکشد و ام کلثوم را مادرانه در آغوش گیرد.
از این پس او بانوی خانه ای می شد که انوار لاهوتیش تا فراسوی ملکوت کشیده
شده بود و گذرگاه فرشتگان و ملائک مقرب درگاه حق بود و قدسیان عالم بالا،
فوج فوج برای تبرک جستن از این وجودهای نازنین هبوط می کردند.
آری فاطمه قدم به خانه ای می گذاشت که داغ فراق فاطمه علیها السلام زخمی
عمیق و جانسوز در دل یتیمانش پدید آورده بود و زینب علیها السلام در دوران
کودکی خانه دار کوچک این سرای بهشتی شده بود.
و علی علیه السلام چه عاشقانه او را فاطمه خطاب می کرد،
ولی وقتی نام فاطمه علیها السلام از زبان علی علیه السلام در خانه طنین انداز می شد،
اشک غم در چشمان زینب حلقه میزد و رنگ از رخسار حسین علیه السلام می پرید
و قلب او با دیدن این صحنه های جانسوز شرحه شرحه میشد. او از علی علیه السلام
خواست تا او را با این نام نخواند. زیرا نام فاطمه علیها السلام داغ یتیمان
فاطمه علیها السلام را زنده می کرد.
و آنگاه که عباس علیه السلام، عبدالله علیه السلام و عثمان علیه السلام و جعفرعلیه السلام،
زمین خاکی و عرش الهی را غرق در شادی و سرور کردند او را ام البنین
علیها السلام خواندند و چه نیکو نامی:
مادر پسران!
پسرانی که بارها و بارها آنان را فدائی حسین علیه السلام خوانده بود.
حسین علیه السلام که با هر لبخندی، او را جانی دوباره
می بخشید و روح بی تابش را آرامش می داد.
او به یاد آورد زمان تولد عباس علیه السلام را;
آن هنگام که علی علیه السلام دستان او را غرق بوسه کرد و بی قرار گریست
و در پاسخ علت بیقراری و اشک فرمود: "این دستها روز عاشورا در راه
فرزندم حسین علیه السلام جدا خواهد شد."
و بارها از زبان زینب علیها السلام شنیده بود که چگونه عباس
علیه السلام وفا و ادب را شرمنده خویش کرد و با
دستان فتاده اش حماسه ازلی آفرید.
نیز زمانی را به یاد آورد که کاروان زخمی اسراء به مدینه بازگشتند.
او کنار قبر رسول خداصلی الله علیه وآله، زینب علیها السلام را در
آغوش فشرد و پیش از همه از مولایش حسین علیه السلام پرسید;
زانوان زینب علیها السلام سست شده، قلبش فرو ریخت
و گریه امانش را برید و فریاد برآورد:
«حسین علیه السلام را با لب تشنه سر بریدند»
و زمانی را به یاد آورد که سپر خون آلود عباس علیه السلام را
از میان چادرش بیرون آورد و مقابل دیدگان اشکبار ام البنین نهاد;
در این لحظه آنچنان قلبش به درد آمد که بیهوش در خاک غلطید.
پس از آن، دیگر بقیع رنگ تلخ سکوت را بر خود ندید.
ندبه های ام البنین علیها السلام دوست و دشمن را به فغان
وا می داشت و زمین و آسمان را به لرزه می انداخت.
حال، پس از تمامی شدائد و سختیهای روزگار،
لحظه وصال نزدیک است.
عباس علیه السلام با بالهای گشوده در میان دروازه بهشت
ایستاده و ورود مادرش را انتظار می کشد زهراعلیها السلام و علی علیه السلام
با تبسمی شیرین بر لب، چشم بر آسمان دوخته اند. حسین علیه السلام با عبایی سپید
بر دوش، در میان خیل ملائک برای دیدارش لحظه شماری می کنند.
ام البنین علیها السلام با قلبی آرام چشم از این دنیای فانی فرو می بندد
و به سوی آسمان معبودش پرمی گشاید و یقین دارد که بهشت
و تمامی ساکنان افلاکیش حضور سبز او را می طلبند.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/62526252726757083545.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
01-03-2018, 23:46
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93855867378697334152.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93855867378697334152.gif)
بنال اي دل شب ام البنين است
شب تاب و تب ام البنين است
صداي قطرههاي آب لرزان
غم روز و شب ام البنين است
به طفلان حال عباس بگويد
وفا چون مذهب ام البنين است
ميان نالهها امشب بنالد
ابالفضلم گلِ ام البنين است
اگر شد كار عباسش دليري
شجاعت مكتب ام البنين است
اگر عباس او باب كرم شد
سخاوت منسب ام البنين است
كتاب غيرت و عشق و شهادت
نمي از مشربِ ام البنين است
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84839941535207030189.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 01:52
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49142689500858661598.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49142689500858661598.gif)
من فاطمه بانوی بیت مرتضایم
من همدم تنهایی شیر خدایم
من همنشین فاتح و بدر و حنینم
من مادر عباس علمدار حسینم
روزی که من همخانه گشتم با شه عشق
روزی که پایم را نهادم در ره عشق
بر درب بیت شاه مردان ایستادم
خم گشتم و بر دست زینب بوسه دادم
گفتم به زینب من کنیزم در بر تو
من نآمدم اینجا به جای مادر تو
هر چند نامم فاطمه باشد عزیزم
اما بدان بر مادرت زهرا کنیزم
من که در این دلدادگی در شور و شینم
تا زنده ام خاک کف پای حسینم
ای زینب ای بانوی از غربت غمینم
دیگر در این خانه مخوان ام البنینم
امشب مدینه می دهد بوی گل یاس
پر میزند ام البنین، مادر عباس
ام البنین بانوی بیت مرتضی بود
او روضه خوان ماجرای کربلا بود
بر طفل خود عباس داد او درس ایثار
از کودکی می گفت بر طفلش علمدار
می گفت عباسم تو که در شور و شینی
در کربلای عشق سقای حسینی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03188202747527587628.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03188202747527587628.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 01:53
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif)
محبت بی شائبه ام البنین در حق فرزندان رسول خدا صلی الله علیه وآله
و فداکاری فرزندان وی در راه سیدالشهدا، در تاریخ بی پاسخ نماند.
اهل بیت علیهمالسلام هم در احترام و بزرگداشت وی کوشیدند
و بسیار از او قدردانی کرده، او را سپاس گفتند.
زینب کبری علیهاالسلام پس از رسیدن به مدینه،
به محضرش شتافت و شهادت فرزندانش را به او تسلیت گفت.
ایشان همچنین در مناسبتهای دیگر مثل عیدها،
برای ادای احترام، به محضر ام البنین علیهاالسلام مشرّف میشد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 01:56
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39423855436548883050.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39423855436548883050.gif)
اینک تو مادر پسری هستی که قرار است علمدار کربلا باشد
و ساقی گل های محمدی صلی الله علیه و آله وسلم .
تو مادرِ آفتابی شدی، که قرار است، تمام عالم در سایه امن، بیاساید.
و به راستی که فقط تو لایق این ماه بودی!
مگر می شود از تو نگفت؟
مگر می شود از آن همه عظمت حرفی نزد؟!
وقتی خبر شهادتِ پسرت را، امیدت را و نور چشمت را شنیدی، گفتی:
پسرم فدای حسین فاطمه! سلام بر تو، مادر وفا، مادر ادب و مادر عشق!
ام البنین!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:00
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/08515971391665415899.gif
ای چراغ بیت الاحزان فرزندان زهرا!
شفاعت حسین علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام شاه بیت غزل عاشقانه
زندگی ات خواهد بود
و ماه درخشان وجودت، سرو رعنای امیدت، عباس، سرمایه جاودانه دنیا و آخرتت.
خوشا به سعادتت ای مادر پسران دلیر!
ای مادر شیرمردان شهید
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/08515971391665415899.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:03
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12725231132692783603.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12725231132692783603.gif)
نام شما را که می برم، بی اختیار دلم هوای مدینه را می کند
دلم پرنده می شود و تا پشت دیوار بقیع، یک نفس بال می گشاید.
نام شما را که می برم، هوا معطّر می شود
و سکوت از عظمت نامتان جریان می گیرد.
گاهی آن قدر، خود را ـ با تمام بزرگی ات ـ به من نزدیک می کنی که حس می کنم
سر بر دامنت نهاده ام و تو با دستان سبز و گره گشا، اشک از چشمانم پاک می کنی،
سر بر دامنت نهاده ام و بوی خوش بهشت را، ذرّه ذرّه، نفس می کشم.
«چادر سیاه پاک، که انداخته خدا
ماه شب چهاردهم را به دامنت»
گاهی آن قدر بلند و رفیع می شوی که دیگر پرنده خیالم هر چه بال می زند
به گردِ حضورتان هم نمی رسد!
گاهی آن قدر نزدیکی، که به یک قدم، کنار شما می ایستم؛ کنار مهربانی تان، خوبی تان.
گاهی آن قدر وسیع و دور و ناممکن که هر چه می دوم، دورتر می شوی
و در ابتدای راه، فرو می مانم!
باید خودت دست دلم را بگیری!
خودت قدم به قدم به دلم راه رفتن بیاموزی!
من کجا و مادر ماه بنی هاشم کجا؟!
چه قدر پیش خدا حرمت داشتید که شایسته این انتخاب بودید!
چه قدر پاک و مطهّر بودید!
افتخار بیشتر از این که ما در فرزندان فاطمه علیهاالسلام باشی؟!
قداست بالاتر از این که محرم دردهای علی علیه السلام باشی؟!
بانو! دیگر شنیدن قصّه فرات و ادب سقّای تشنه لب، مرا به شگفتی نمی خواند
آن سقّا که از مشک ادب تو، سیراب شود و عبّاس نشود، عجیب است.
شنیده ام، زمزمه روزها و لالایی شب هایت این بود: «عبّاسم، مبادا فرزندان زهرا علیهاالسلام
را برادر صدا بزنی؛ فرق است بین فرزندان فاطمه علیهاالسلام و ام البنین علیهاالسلام »
شنیده ام که بارها و بارها، الفبای وفا و ادب را حرف به حرف، به گوش عبّاست هجی کردی.
حالا گر ماه بنی هاشم، خدای ادب باشد عجیب نیست؟!
آموزگار عشق و ارادت! آن قدر در لحظه هایت شگفتی آفریدی که تاریخ، انگشت
تحیّر به دندان می کرد. کدام ماجرایت را بگویم؟
کدام لحظه ات را بسرایم، که لحظه هایت، آن قدر مقدّسند که در واژه ها نمی گنجند.
در هر ماجرا، عشق و ارادت و اخلاص می آموزی، آن گاه که قنداقه عباست را، روی دست می گیری
و برای صدقه سری حسین علیه السلام ، دور سر مبارک ابا عبدالله می چرخانی... ،
اگر فاطمه علیهاالسلام ، عبّاس تو را «پسرم» نخواند، عجیب است ...
تو آمدی؛
در یک روز خوب و قدم به خانه علی علیه السلام نهادی و سایه مهربانی ات
را پناه کودکان داغدیده زهرا علیهاالسلام کردی.
تو آمدی و خشتْ خشتْ خانه پر شد از بوی تنت.
و تو لبریز از بوی فاطمه علیهاالسلام .
بانوی چهار داغ!
محبت از این بالاتر، که به همسر بگویی: «مرا فاطمه مخوان، چون حسن و حسین و زینب
با شنیدن این نام محزون می شوند» و تو، ام البنین یگانه روزگار شدی.
دسته دستاس، با دست های تو خو گرفت و...
تو می روی و خانه، داغ رفتنت را ضجّه می زند.
تو می روی؛ با تمام مهربانی ات؛ با سینه ای که داغ چهار کوه را به سوگ نشسته!
و من، هنوز پشت دیوار بقیع، مهربانی ات را ضجّه می زنم.
و من هنوز پشت دیوار بقیع، در جستجوی دست های گره گشای توام ...
و من هنوز حس می کنم که سر بر دامن تو نهاده ام و بوی یاس را از دامن تو می شنوم.
یا ام البنین ... !
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/66116581616251689866.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/66116581616251689866.gif)
شیر زن بودی و شیر پرور.
دلیر بودی و دلیرپرور.
غیور بودی و غیورپرور.
وقتی پا به خانه علی علیه السلام نهادی، خود را نه بانوی خانه
که کنیز کودکان یتیم فاطمه دانستی و از این خاکساری عاشقانه
ادب و عشق به دردانه هایت آموختی.
وقتی غبار بی کسی از روی زینب می زدودی، مهر خواهرانه و وفای
برادری را به پسران رشیدت می خوراندی، تا سایه سار عقیله
بنی هاشم و سپر بلای خون خدا باشند.
وقتی دستان رشید عباس را در دستان حسین علیه السلام می نهادی،
علمداری یک انقلاب را در سایه اطاعت از ولایت به او می آموختی.
وقتی قدم به قدم، لحظه به لحظه و نفس در نفس، کودکانت را پای کلاس
درس فرزندان زهرا بزرگ می کردی، جان هایشان را به قله های رفیع امامت
می سپردیتا تیز پروازان وادی معرفت و راهیان صراط هدایت شوند.
تو در اوج صفا و صداقت، بانوی کلبه غمزده علی علیه السلام شدی؛
بانوی کلبه ای که بیت الاحزان فرزندان فاطمه بود و یادآور غصّه های دختر پیامبر.
تو انتخاب شده بودی تا از گنجینه ایمان، عشق و احساست، این کلبه را دوباره گرم کنی.
انتخاب شده بودی تا از خزانه رشادت و شهامتت، علمدار وفاداری به کربلای حسین تقدیم نمایی.
انتخاب شده بودی تا در قیام سرخ عاشورا و در انقلاب مظلومانه خدا،
سهیم باشی؛ همراه چهار پسر، چهار شیر مرد، چهار دلیرمرد غیور.
تو آمده بودی تا همدم تنهایی های مظلوم ترین سردار عالم باشی.
چه خوب توانستی مادر غصه های فرزندان فاطمه و مرهم زخم های کهنه مولا باشی!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:05
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28028806210209998842.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28028806210209998842.gif)
ای همنشین علی و فاطمه!
ای چراغ بیت الاحزان فرزندان زهرا!
شفاعت حسین علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام شاه بیت غزل عاشقانه
زندگی ات خواهد بود و ماه درخشان وجودت، سرو رعنای امیدت، عباس،
سرمایه جاودانهدنیا و آخرتت.
خوشا به سعادتت ای مادر پسران دلیر!
ای مادر شیرمردان شهید!
http://shiaupload.ir/images/va5s5x42m293u3pao.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:06
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18204280035752274222.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18204280035752274222.gif)
سكوت تلخ بقیع را مویههای جانسوز مادری در هم میشكند:
دیگر به من مادر پسران نگویید؛
چون مرا به یاد شیران قوی پنجهام می اندازید.
پسرانی داشتم كه مرا به نام آنها ام البنین میخواندند
اما اكنون دیگر برای من پسری نمانده است؛ چهار فرزندم، همچون عقابان
تیز پنجه بودند كه با مرگ سرخ، زندگی را وداع گفتند.
مادری كه خواسته بود فاطمه نخوانندش تا
حزن و اندوه، میهمان دلهای كودكان فاطمه نشود.
مادری كه مادر حماسه بود و وفا و فضیلت؛ مادر بزرگواری و كرم؛ مادر شجاعت
و استقامت... و امروز بقیع سوگوار اوست. سوگوار مادری كه صبوری اش، ایستادگی و
پایداریرا معنا كرد؛ مادری كه نامش یادآور اقیانوس ادب، فروتنی و صداقت بود...
بزرگ بانو! واگویه هایت را چگونه فریاد كردی كه پژواك وجود دردمندت
همچنان در جان جهان جاری است؟...
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89832242096510554981.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89832242096510554981.gif)
شجاع زاده ی شجاع پرور! راز و رمز اشك¬هایت چه بود كه افشاگرانه هدف¬های شوم و
اراده های پلید و كردارهای جنایتكارانه نابكاران و ستمگران را برملا می¬كرد؛ همان¬گونه
كه مظلومیت آل الله را فریاد می¬كشید؟...
آموزگار عشق و ارادت!
عشق را چگونه یافتی كه پسرانت را آموختی تا سایه¬سار عقیله بنی هاشم و سپر بلای خون خدا باشند؟
... پسرانت را آموختی كه چشمانشان در برابر خصم، ذوالفقار باشد و دستانشان گلوگاه معركه
را بفشارد و رو به قبله ابروی حسین(ع) قامت ببندند...
ام العشق، ام الوفا! در زمزمه های شبانه ات چه می خواندی در گوش عباست كه دست هایش
متبركترین پل استجابت شدند. قیامتی برپا كردند كه قامت بیدار را درهم شكستند.
اسطوره تاریخ شدند و مثنوی موزون ایثار را در شاهنامه ذهن بشر حك كردند...
چه كسی جز تو می توانست دلاوری در دامن بپروراند كه سقای تشنه ترین
و جگرسوخته ترین لشكر تاریخ باشد؟... چه كسی جز تو می-توانست شیرمردی بیاورد تا در
عرصه پیكار تزلزل به اركان یلان پوشالی و طبل های توخالی بیفكند؟...
چه كسی جز تو می¬توانست دانای راز آب ها را بیاموزد تا ساقی جامی باشد كه ملائك
حسرت نوش زلال آن باشند، جامی كه عطش آباد تاریخ، چشم امید به آن دارد...
چه كسی جز تو می توانست عباسی بیاورد كه ماهتاب شب¬های تنهایی حسین(ع) باشد، چهره
زيباي انسان در ملكوتي¬ترين حالات ايثار و فداكارى، ترجمه زخم¬های انسان به زبان ملكوت ...
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:09
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93855867378697334152.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93855867378697334152.gif)
چه كسی جز تو می¬توانست قصیده عاشقانه عباس را در گوش زمان بخواند و
صبورتر ازهمه مادران دلسوخته، به ایثارش ببالد...؟!
اینك آرام بگیر بانو در این گوشه غربت كه طنین نوای جان سوزت هماره در گوش زمان
جاری خواهد بود؛ تا آن زمان كه رودها، موج زنان، داغ عبّاست را بر سینه می زنند و تا هر
زمان كه پروانگان بال سوخته و لبان ترك خورده تشنگی كه از سرزمین آسمانی عشق آمدهاند،
حماسی ترین روضه های عالم را با نام عبّاس تو می خوانند...
چشمه ی خور([1]) از فلك چارمین ســوخـت ز داغ دل أمّ البنـیـن
آه دل پـــــــــرده نـــشین حـی برده دل از عیسی گردون نشین
....
مرغ دلش زار چو مرغ هَزار داده ز كف چـار جـوان گـزیـن
.....
نـغـمه ی داوودی بانـوی دهر كــرده بـسـی آب، دل آهـنـین
.....
نـالـه و فریاد جهان ســوز او لـرزه در افـكنده به عرش برین
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:10
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif)
گویا آسمان مدینه رنگ و بوی عزا گرفته.
ام البنین علیها السلام در بستر غنوده و خاطرات تلخ و شیرین گذشته را به یاد می آورد.
خاطراتی که یادآور گذشته پرفراز و نشیب اوست.
اولین خاطرهای که در ذهنش نقش میبندد، زمانی است که عقیل او را برای برادرش
امیرالمؤمنین علی علیه السلام خواستگاری کرد و گفت:
علی علیه السلام همسری میخواهد که از او فرزندی جنگجو و تکسوار پدید آید، پسری که قهرمان
عرب لقب گیرد. و آن زن کسی نبود جز فاطمه کلابیه; آری فاطمه!
فاطمه ای که میخواست جای خالی فاطمه سفرکرده را برای علی علیه السلام و کودکان داغدارش پرکند.
و گیسوان زینب علیها السلام را به جای مادر مهربانش زهراعلیها السلام شانه بزند و دست نوازش بر
سر و روی حسنین علیهما السلام بکشد و ام کلثوم را مادرانه در آغوش گیرد.
از این پس او بانوی خانه ای میشد که انوار لاهوتیش تا فراسوی ملکوت کشیده شده بود
و گذرگاه فرشتگانو ملائک مقرب درگاه حق بود و قدسیان عالم بالا، فوج فوج برای تبرک جستن از
این وجودهای نازنین هبوط میکردند.
آری فاطمه قدم به خانه ای میگذاشت که داغ فراق فاطمه علیها السلام زخمی عمیق و جانسوز
دردل یتیمانش پدید آورده بود و زینب علیها السلام در دوران کودکی
خانه دار کوچک این سرای بهشتی شده بود.
و علی علیه السلام چه عاشقانه او را فاطمه خطاب میکرد، ولی وقتی نام فاطمه علیها السلام از
زبان علی علیه السلام در خانه طنین انداز میشد، اشک غم در چشمان زینب حلقه میزد و رنگ از
رخسار حسین علیه السلام میپرید و قلب او با دیدن این صحنههای جانسوز شرحه شرحه میشد.
او از علی علیه السلام خواست تا او را با این نام نخواند.
زیرا نام فاطمه علیها السلام داغ یتیمان فاطمه علیها السلام را زنده میکرد.
و آنگاه که عباس علیه السلام، عبدالله علیه السلام و عثمان علیه السلام و جعفرعلیه السلام، زمین خاکی
و عرش الهی را غرق در شادی و سرور کردند او را ام البنین علیها السلام خواندند و چه نیکو نامی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:11
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39423855436548883050.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39423855436548883050.gif)
مادر پسران!
پسرانی که بارها و بارها آنان را فدائی حسین علیه السلام خوانده بود.
حسین علیه السلام که با هر لبخندی، او را جانی دوباره میبخشید و روح بیتابش را آرامش میداد.
او به یاد آورد زمان تولد عباس علیه السلام را; آن هنگام که علی علیه السلام دستان او را غرق بوسه
کرد و بیقرار گریست و در پاسخ علت بیقراری و اشک فرمود: "این دستها روز عاشورا در
راه فرزندمحسین علیه السلام جدا خواهد شد."
و بارها از زبان زینب علیها السلام شنیده بود که چگونه عباس علیه السلام وفا و ادب را
شرمنده خویش کرد و با دستان فتاده اش حماسه ازلی آفرید.
نیز زمانی را به یاد آورد که کاروان زخمی اسراء به مدینه بازگشتند.
او کنار قبر رسول خداصلی الله علیه وآله، زینب علیها السلام را در آغوش فشرد و پیش از همه
از مولایش حسی نعلیه السلام پرسید; زانوان زینب علیها السلام سست شده، قلبش فرو ریخت و گریه
امانش را برید و فریاد برآورد:
«حسینعلیه السلام را با لب تشنه سر بریدند»
و زمانی را به یاد آورد که سپر خونآلود عباس علیه السلام را از میان چادرش
بیرون آورد و مقابل دیدگان اشکبار امال بنین نهاد
در این لحظه آنچنان قلبش به درد آمد که بیهوش در خاک غلطید.
پس از آن، دیگر بقیع رنگ تلخ سکوت را بر خود ندید.
ندبههای ام البنین علیها السلام دوست و دشمن را به فغان وا میداشت
و زمین و آسمان را به لرزه میانداخت.
حال، پس از تمامی شدائد و سختیهای روزگار، لحظه وصال نزدیک است.
عباس علیه السلام با بالهای گشوده در میان دروازه بهشت ایستاده و ورود مادرش را انتظار
میکشد زهراعلیها السلام و علی علیه السلام با تبسمی شیرین بر لب، چشم بر آسمان دوخته اند.
حسین علیه السلام با عبایی سپید بر دوش، در میان خیل ملائک برای دیدارش لحظه شماری میکنند.
ام البنین علیها السلام با قلبی آرام چشم از این دنیای فانی فرو میبندد
و به سوی آسمان معبودش پرمیگشاید
و یقین دارد که بهشت و تمامی ساکنان افلاکیش حضور سبز او را میطلبند.
http://shiaupload.ir/images/va5s5x42m293u3pao.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:12
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18204280035752274222.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18204280035752274222.gif)
خداحافظ صدای صلابت، شیرزن بی نظیر طایفه «بنی کلاب»،
مادر فرزندان حماسه، همسر مولا!
کتاب های ما چقدر از تو گفته اند!
تو از هستی چند گام پیش هستی و چقدر حقیرند دردهای انبوه ما پیش بردباری ات!
تقویم ها یادشان هست که حادثه ها می آمدند و همه چیز برای تو شیرین بود.
زاده های رشادت تو، در کربلا شور می آفریدند و در خون می غلطیدند؛
اما تو رو به سمت واقعه های پربلا، استوار ایستاده بودی تا
توانمندترین کوه را به زانو درآوری.
چه بگویم بانو؟
آبشارها گوشه هایی از فراوانی زلالیت تواند.
ستاره های نور و پاکدامنی، تو را می سرایند.
خورشید، دلگرم از طلوع همیشه توست.
به جاودانگی نامت، آینه های پاک، غبطه می خورند.
چشم های تاریخ روشن باد از این همه شجاعت های بکر.
آری! چنین روح بلندی باید در خانه مولا مأوا می گرفت.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:13
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12725231132692783603.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12725231132692783603.gif)
خداحافظ، ای الگوی ادب و ولایت پذیری!
همه تو را مادر قمر بنی هاشم می شناسند و این کافی است تا نمایشگاهی
از عشق و هر چه خوبی، به فراخور شعور هر کس برپا شود.
تو اما فاطمه ای دیگر بودی که با تمام دلاوری ات
در قاب های عاطفه نیز خوش درخشیده ای.
... و چگونه معرفت عظیم تو در دنیای محدود ما
می گنجد که گفتی نام من «ام البنین» است.
http://shiaupload.ir/images/va5s5x42m293u3pao.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:13
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
http://shiaupload.ir/images/va5s5x42m293u3pao.gif
کجا پیدا شود «شورآفرینْ دل»
که چون عباس ریزد پای دین، دل
چراغ اشک را امشب برافروز
به یاد مادرش «ام البنین»، دل!
http://shiaupload.ir/images/va5s5x42m293u3pao.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:14
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41430387940839984403.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41430387940839984403.gif)
بغضی خفقان آور در گلوگاه زمان رخنه کرده است.
اشک، در چشم سنگ هم بی تابی می کند.
آسمان، ستاره هایش را بر خاک ریخته است.
هیچ صدایی از هیچ حنجره ای جرئت سر برآوردن ندارد...
تنها سکوت است که پابه پای تابوت تو پیش می رود
و تنها اشک است که لب به سخن گشوده است.
پسرانت را هیچ کس خبر نکرده است؛
خبر مرگ مادر، برای فرزندانش، برای پسرانش ناگوار است؛
مادری که در دامانش آسمان به تکاپو پرداخته بود و ماه بر
زانوانش بزرگ شده بود. تابوتت تا کنار قبر، آرام آرام گام برمی دارد...
پیکرت را به دست خاک می سپارند؛
بی آنکه پسرانت....خبر را خود تو زودتر از هر کسی به آنها داده بودی؛
همان زمان که راهی کربلاشان می کردی.
چهار فرزندت را جمع کردی و گفتی که همه شما پیش مرگ پسر فاطمه هستید؛
ولی به آنها نگفتی که تا آخرین لحظه داغشان را در سینه ات نگاه خواهی داشت؛
بی آنکه دم برآوری و شکوه کنی.تو مادر ادب هستی و دریای بی کران معرفت!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:15
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/54926629803431416343.gif
تو مادر آب هستی، مادر احساس هستی.
فرزندان تو، خادمان اهل بیت بودند و خود تو....
خودت گفتی که من کنیز فرزندان فاطمه هستم؛
همان روزی که به عنوان تازه عروس، به خانه علی قدم گذاشتی.
به زینب گفتی که من برای کنیزی شما آمده ام...
و حالا که پیکرت را به دست خاک می سپارند، هیچ کس نیست در این
غربتبی انتها که بر مزارت اشکی بریزد؛
غیر از سکوت که آرام آرام بر خاک مزارت گل اشک می کارد.
http://shiaupload.ir/images/va5s5x42m293u3pao.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:16
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81044430062945223762.gif
سلام، مادر شهامت، مادر رشادت و مادر شهادت!
چه نیک آرمیده ای! چقدر آسوده، صورت به خاک نهاده ای!
انگار همین دیروز بود! علی علیه السلام به عقیل فرمود:
برایم از قبیله ای رشید و شجاع، همسری بیاب!
و تو، برگزیده این انتخاب بودی تا قدم به خانه وحی بگذاری
تا سایه مهربانی ات را مادرانه، بر خانه وحی بگسترانی.
که تو هم فاطمه بودی؛ فاطمه ای که می خواست جگر گوشه های بانویش فاطمه علیهاالسلام را پناه باشد!
فاطمه ای که می خواست زینبِ فاطمه علیهاالسلام را مادری کند!
فاطمه ای که می خواست حسین فاطمه علیهاالسلام را عاشقانه خدمت کند!
تو آمدی! یعنی باید می آمدی! تا مادر حماسه شوی و حماسه را در دامان خود بپروری.
هنوز تاریخ، لحظه ورودت به خانه وحی را به خاطر دارد!
تو، عروس مهربانی ها و خوبی ها، قدم به خانه نگذاشتی و گفتی: تا دختر بزرگ خانه اجازه نفرماید، وارد نمی شوم.
و این، از بانویی چون تو، دور نبود، که همه تاریخ، به ادب و نجابت و وقار تو سوگند می خورد.
تو آمدی و خاتون مهربان خانه شدی، تا زینب علیهاالسلام ، سنگ صبوری برای درد دل داشته باشد.
تا حسین علیه السلام ، بیش از این، در اندوه کوچه های بنی هاشم، تنها نماند.
تا حسین علیه السلام ... آه! همه می دانند که تو چقدر فرزندان فاطمه علیهاالسلام را دوست می داشتی.
آن قدر، به فرزندان بانویت فاطمه علیهاالسلام ، عشق داشتی که به مولایت علی علیه السلام گفتی:
مولا! دیگر مرا فاطمه خطاب نکنید؛ به خدا تاب اندوه کودکان بانو را ندارم؛
نام فاطمه علیهاالسلام دل زینب را به درد می آورد.
و آنوقت تو شدی ام البنین؛ مادر سروهای آزاده!
تو آمدی تا نوری دیگر از خانه علی علیه السلام ساطع شود و شعاعش، همه هستی را به تماشا بخواند.
با تو، نور علی نور، تحقق یافت و ماه بنی هاشم، قمر منظومه ولایت گردید و به حق، تو لایق این ماه بودی.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 02:18
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49142689500858661598.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49142689500858661598.gif)
چهار مرتبه بانو! برای تو خبر آمد
چهار بار دلت کوه شد به لرزه درآمد
تو منتظر، تو گدازنده بر معابر خونین
مسافر تو نیامد مسافری اگر آمد
چهار مرتبه شن زارهای ظهر، تنت را
گریستند و تو را داغ های مستمر آمد
چنان گریسته ای روزهای خستگی ات را
که تکّه تکّه خاک بقیع نوحه گر آمد
از آن گلایه تلخت به گوش علقمه بانو!
هر آنچه رود از آن لحظه سر به زیرتر آمد
چهار بار پسر رفت و اسب رفت و تو بودی
چهار بار تو بودیّ و اسب بی پسر آمد
تو کوه بودی و از پشتِ شانه های بلندت
چهار مرتبه خورشید سر بریده برآمد
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 17:20
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19796245474182811014.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19796245474182811014.gif)
رودها چشمان خیست را برابر داشتند
آسمانها را نفسهایت مکدّر داشتند
دستهایت در میان خانه مولا وزید
کودکانِ فاطمه انگار مادر داشتند
موجها از بسترِ چشمان تو برخاستند
ابرها از سوز دامان تو سر برداشتند
خانه بیسقّا و چشمت خیس و اندوه تو را
آن سحرگاهان بیفانوس باور داشتند
بیعلمدار است صفهای خیالت سالها
سالهایت حال و روزی گریهآور داشتند
اشکهایت هفت دریا را به جان آورده بود
نالههایت را زنان هفت کشور داشتند
مادرِ پروانههایِ بیقرارِ نینوا
سنگها پروانهات بودند اگر پر داشتند
حمیده رضایی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84839941535207030189.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-03-2018, 17:21
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/29128385243684969772.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/29128385243684969772.gif)
نگیر از شب من آفتاب فردا را
نبند روی من آن چشمههای زیبا را
تو گاهواره ماه و ستارهها هستی
خدا به نام تو کرده است آسمانها را
تو در ادامه هاجر به خاک آمدهای
که باز سجده کنی امتحان عظمی را
خدا سپرده بدستت چهار اسماعیل
که چشمه چشمه گلستان کنند دنیا را
چه کردهای که به آغوش مهربانی تو
سپردهاند جگر گوشه های زهرا (علیها السلام) را
بگو چه بر سر بانوی آب آمده است
که باز میشنوم رود رود دریا را
تبر چگونه شکسته ست شاخه و برگ تو را
چطور خم شدهای بر زمین، سپیدارا!
بخوان! دوباره بخوان با گلوی مرثیهها
حدیث تشنهترین دستهای صحرا را
از آسمان به زمین آمده است گیسویت
که سربلند کند دختران حوّا را
پانته آ صفایی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84839941535207030189.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
17-02-2019, 20:30
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96636606693869979519.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
چرا از یاد نمی برم؟
وقتی از مشک پاره و چشم ستاره خون می چکد، تمام کوزه های
سرشکسته صدای تشنگی تو را با خود دارند.
چرا از یاد نمی برم؟
دامانم پر از بوی یاس پرپر و رنگ عنبر است.
بعد از تو عادی است: همیشه پیش از غروب،
پیاله آبی پای عَلَم شکسته تو می ریزم.
چرا از یاد نمی برم؟
من از کرانه تازیانه و زخم ترانه آمده ام؛
بی قرار از عطر آلاله و داغ سه ساله.
چرا از یاد نمی برم کبوتر بچه گان بال بریده
و رازقی های کوچک رنگ پریده را؟
بگیر این معجرهای سوخته را و بر تیغ برهنه آفتاب بیاویز!
برای نزدیک شدن به عطر غروب نگاهت چقدر فاصله است؟
ماه پسرم!
چیزی نمی خواهم؛
فقط پیش از شکستن شب یا نزدیک نماز ارغوان
نزد مادر خورشید شفاعتم کنید!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84839941535207030189.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
18-02-2019, 07:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41069143958087530513.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifوفات جانگداز اسوه مـاندگار مهرو محبتhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifبـانوی دوم خـانه مـولا علی علیه السـلامhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifمادر دلسوز یتیمان فاطمه سلام الله علیهاhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifبانوی مرد آفرین ,مادر چهار شهید کربلاhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifحضرت ام البنین علیه السلام تسلیت بـادhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41069143958087530513.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
18-02-2019, 07:20
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/69276627477295307665.gif
آمدی و گفتی که نیامده ام جای فاطمه علیهاالسلام
را برایتان پر کنم. آمدی و گفتی که مرا فاطمه نگویید؛
من ام البنینم. آمدی که غبار غم از صورت زینب علیهاالسلام
بزدایی. آمدی تا حسنین علیه السلام از داغ غم از پای درنیایند.
آمدی و به خانه غم خوش آمدی! هر چه می گذشت،
همه بیشتر به تو عادت می کردند و پسرانت
را به فرزندان فاطمه حواله می دادی.
پسرانت هم تو را ام البنین صدا می زنند.
خودت می گفتی که تو مادر پسرانی
پسرانی که سال ها بعد، سرهای بریده شان را پس
از غوغای کربلا برایت آوردند و تو حال زینب علیهاالسلام
را پرسیدی و حال برادرش حسین علیه السلام را.
بانو!
غم مادری که تنها پسرانش را از دست بدهد سنگین است؛
تو نمی توانی این غم را پنهان کنی؛
هر چند اشک های خود را پنهان کنی از
زنان قبیله.
پس بهتر است دیگر نمانی!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46540323300038578480.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46540323300038578480.gif)
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68314776044713822095.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46540323300038578480.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46540323300038578480.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
18-02-2019, 07:22
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/20657874881474020520.gif
من فاطمه بانوی بیت مرتضایم
من همدم تنهایی شیر خدایم
من همنشین فاتح و بدر و حنینم
من مادر عباس علمدار حسینم
روزی که من همخانه گشتم با شه عشق
روزی که پایم را نهادم در ره عشق
بر درب بیت شاه مردان ایستادم
خم گشتم و بر دست زینب بوسه دادم
گفتم به زینب من کنیزم در بر تو
من نآمدم اینجا به جای مادر تو
هر چند نامم فاطمه باشد عزیزم
اما بدان بر مادرت زهرا کنیزم
من که در این دلدادگی در شور و شینم
تا زنده ام خاک کف پای حسینم
ای زینب ای بانوی از غربت غمینم
دیگر در این خانه مخوان ام البنینم
امشب مدینه می دهد بوی گل یاس
پر میزند ام البنین، مادر عباس
ام البنین بانوی بیت مرتضی بود
او روضه خوان ماجرای کربلا بود
بر طفل خود عباس داد او درس ایثار
از کودکی می گفت بر طفلش علمدار
می گفت عباسم تو که در شور و شینی
در کربلای عشق سقای حسینی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41069143958087530513.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
18-02-2019, 07:23
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14124154546628504483.gif
درود بر تو ای کسی که عزیز حضرت زهرا بودی
سلام بر تو ای مادر ماههای درخشان ،
ای فاطمه دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب که لقب داده شدی
( از طرف حضرت علی ) به ام البنین ( مادر پسران )
و رحمت و برکات خدا بر تو باد.
خدا و پیامبرش را گواه می گیرم که همانا تو با اهدای فرزندانت
و قربانی کردن آنها در راه آرمانهای حسین علیه السلام جهاد نمودی؛
و بندگی خدا را با تحت ولایت قرار گرفتن امامان معصوم
با خلوص کامل به جا آوردی و بر آن مصیبت جانکاه و عظیم ( که برای فرزندانت اتفاق افتاد )
صبر نمودی چرا که آنرا در پیشگاه حضرت حق می دانستی
و همواره در سختی ها و شدائد ، امام علی بن ابی طالب را یاری می کردی
و همواره در نهایت اطاعت و وفاء نسبت به این خاندان بودی .
وهمانا تو به خوبی کفالت و خدمتگزاری در خانه ی علی را عهده دار شدی
و با حفظ و نگهداری دو یادگار زهرای اطهر – امام حسن و امام حسین –
امانت بسیار بزرگ خدا را ادا کردی و حجت های خدا را برگزیده
و در راه به ثمر نشستن اهداف آنها تلاش نمودی .
و در خدمتگزاری به فرزندان رسول خدا سعی و تلاش نمودی
در حالیکه نسبت به ایشان معرفت کامل داشته
و به صدق گفتارشان یقین داشتی و در نهایت مهربانی و دلسوزی
نسبت به ایشان بودی و برگزیدی هواخواهی ایشان را .
و فرزندان رسول خدا را بیشتر از فرزندان سعادتمند خودت دوست می داشتی
و محبت نسبت به ایشان را در محبت نسبت به اولاد خودت ، ترجیح می دادی .
پس درود خدا در هر لحظه از شبانه روز بر تو باد .
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21344389548579246429.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89677527522580905870.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21344389548579246429.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
18-02-2019, 07:25
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96060846849011254776.gif
ام البنین!
اینک تو مادر پسری هستی که قرار است علمدار کربلا باشد
و ساقی گل های محمدی صلی الله علیه و آله وسلم .
تو مادرِ آفتابی شدی، که قرار است، تمام عالم در سایه امن، بیاساید.
و به راستی که فقط تو لایق این ماه بودی!
مگر می شود از تو نگفت؟
مگر می شود از آن همه عظمت حرفی نزد؟!
وقتی خبر شهادتِ پسرت را، امیدت را و نور چشمت را شنیدی، گفتی:
پسرم فدای حسین فاطمه! سلام بر تو، مادر وفا، مادر ادب و مادر عشق!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98843708723746752873.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98843708723746752873.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
18-02-2019, 07:27
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/77253385529687007512.gif
ای چراغ بیت الاحزان فرزندان زهرا!
شفاعت حسین علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام شاه بیت غزل عاشقانه
زندگی ات خواهد بود
و ماه درخشان وجودت، سرو رعنای امیدت، عباس، سرمایه جاودانه دنیا و آخرتت.
خوشا به سعادتت ای مادر پسران دلیر!
ای مادر شیرمردان شهید
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98843708723746752873.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/98843708723746752873.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:05
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93855867378697334152.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/93855867378697334152.gif)
نگاهی به زندگی ام البنین علیهاالسلام
نامش فاطمه دختر حزام بن خالد عامری و مادرش ثمامه بود.
در حدود سال پنجم هجری در کوفه و یا اطراف آن متولد گردید.
وی در عصر خود یکی از زنان با فضیلت، پرهیزگار، عابد، با تقوا و در شعر و حدیث سرآمد دیگران بود .
پدران ام البنین در دوران قبل از اسلام جزو دلیران عرب محسوب می شدند و مورخان آنان را به دلیری در هنگام نبرد ستوده اند. چنانکه ابوالفرج اصفهانی در کتاب خود دلیری و شجاعت اجداد ام البنین را متذکر شده است .
افزون بر این، آنان علاوه بر شجاعت و قهرمانی، پیشوای قوم خود نیز بودند، چنانکه سلاطین زمان در برابر ایشان سر تسلیم فرود می آوردند .
بی جهت نیست که عقیل بن ابی طالب به امیرالمؤمنین( ع) می گفت: در میان عرب از پدران ام البنین شجاع تر و قهرمان تر یافت نمی شود گروهی از مورخان بر آنند که علی(ع) با ام البنین بعد از شهادت حضرت زهرا(س) ازدواج نمود .
دسته ای دیگر می گویند که این امر بعد از ازدواج حضرتش با امامه بوده، اما در هر حال ، مسلم است این ازدواج بعد از شهادت صدیقه کبری صورت گرفته است .
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84839941535207030189.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif)
نگاهی به زندگی ام البنین علیهاالسلام
گویند عقیل بن ابی طالب که آشنا به انساب عرب بود، پیشنهاد ازدواج ام البنین را به حضرت علی (ع) داد. حضرت این انتخاب را پسندید و او را به خواستگاری نزد پدر ام البنین فرستاد. حضرت علی ( ع ) با ام البنین ازدواج کرد.
ثمره این ازدواج چهار پسر به نامهای عباس( 26- 61ق)، عبدا... ( 36-61ق)، عثمان ( 38-61ق) و جعفر( 40-61ق) بود که تمامی آنها در کربلا به شهادت رسیدند و سرور همه آنان حضرت ابوالفضل العباس (ع) بود .
ام البنین چه در زمان حیات امام علی(ع) و چه بعد از شهادت ایشان برای شوهر گرانقدرش، زنی صمیمی، فداکار و با عفت بود.
این بانوی فداکار وقتی کودکان خرد سال حضرت علی( ع) را دید، بلافاصله تصمیم به خدمت و پرستاری آنان گرفت و در این کار تا حد یک مادر واقعی پیش رفت وفرزندان فاطمه(س) را بر فرزندان خود مقدم داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان کرد وهمچون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.
با کمال خوشرویی و سخنان محبت آمیز با آنها روبرو می شد؛ به خاطر همین وفاداری و رفتار شایسته او بود که زینب به دیدار او می رفت و از او تجلیل به عمل می آورد.
چنانکه گفته اند، پس از چندی به مولا علی(ع) پیشنهاد داد به جای فاطمه که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را «ام البنین» صدا زند، تا حسنین (ع) از ذکر نام اصلی او توسط علی(ع) به یاد مادر خویش فاطمه زهرا (س) نیفتاده و در نتیجه خاطرات تلخ گذشته در ذهنشان تداعی نگردد و رنج بی مادری آنها را آزار ندهد.
به واسطه صفات نیکوی ام البنین بود که حضرت او را گرامی می داشت و از صمیم قلب در حفظ و حرمت او کوشید.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:10
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89832242096510554981.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89832242096510554981.gif)
نگاهی به زندگی ام البنین علیهاالسلام
منابع تاریخی هیچ گونه گزارشی از حضورفعال او در زمان امام حسن (ع) و امام حسین(ع) ارائه نکردند.
تنها گویند ام البنین در واقعه عاشورا در مدینه بود چنان که به آنانی که عازم سفر بودند، چنین سفارش کرد:
چشم و دل مولایم امام حسین (ع) و فرمانبردار او باشید؛ البته وقتی بشیر و زینب او را از ماجرای کربلا و شهادت امام حسین (ع) وفرزندانش باخبر نمودند، ام البنین همچنان از امام حسین (ع) خبرگرفت و چون بشیر خبر شهادت آن حضرت را به او داد، ام البنین گفت: «ای بشیر، بند دلم را پاره کردی!» و صدا و ناله شیون بلند کرد.
می گویند بشیر گفت: خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین(ع) به شما پاداش بزرگ عنایت کند.
ام البنین گفت: فرزندان من و آنچه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد !
به گفته علامه مامقانی، این شدت علاقه ، کاشف از علو مرتبه او در ایمان، و قوت معرفت او به مقام امامت است که شهادت چهار جوان خود را که نظیر ندارند در راه دفاع از امام زمان خویش سهل می شمارد .
به هر حال، فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتی حضرت زینب(س) سپر خونین حضرت عباس را به عنوان یادگاری به ام البنین نشان داد، وی تا آن را دید چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بی هوش بر زمین افتاد.
وی هر روز برای فرزندش عباس نوحه سرایی می کرد و فرزند او عبید ا... را نیز به همراه خود می آورد.
مردم مدینه برای شنیدن نوحه او گرد می آمدند و به سبب جانسوز بودن نوحه سرایی او همگی اشک می ریختند.
باید گفت، آمدن ام البنین به بقیع نوعی انقلاب بر ضد بنی امیه و آگاهی مردم از ژرفای مصیبت بود.
پس از آگاهی از جریان عاشورا و شهدای آن واقعه، ام البنین مجلس سوگواری و مصیبت در خانه اش برپا کرد.
زنان بنی هاشم در آن جا گرد آمدند و برای امام حسین( ع) و خاندانش گریه کردند.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/31081694524040201295.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/31081694524040201295.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:12
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18204280035752274222.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18204280035752274222.gif)
وفات ام البنین
بنا بر قول مشهور، این بانوی بزرگوار در 13 جمادی الثانی سال 64 ق وفات یافت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد .
چنانکه اشاره شد، وی صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عبدا... ، عثمان و جعفربود.
در این میان، نوادگان عباس که اکثر آنان درعربستان، عراق، مصر، اردن، ایران و ترکمنستان پراکنده می باشند، در علم و ادب، شعر و حدیث سرآمد عصر خویش بودند؛ از جمله ابویعلی حمزه بن قاسم بن علی بن حمزه بن حسن بن عبیدا... بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب «التوحید»، «الزیاره» و «المناسک» می باشد که مزار او در حله معروف است و مردم آنجا را زیارت می کنند .
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:15
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70340210334133146889.gif
فهرست ماخذ:
- «شروع مرثیه عاشورا »، ذبیح ا... صاحبکار، نگاه حوزه، ش 78 - 77، فروردین 1381
- ادب الطف او شعر الحسین، جواد شبر، بیروت، دارالمرتضی، 1409 ق
- اعلام النساء المؤمنات، محمد حسون - ام علی مشکور تهران، انتشارات اسوه، 1411ق
- اعلام النساء فی عالمی العرب و الاسلام، عمر رضا کحاله، دمشق 1379 ق
- اعیان الشیعه، سید محسن امین، تحقیق حسن امین، بیروت، دارالتعارف، 1403 ق ، جلد 6، 7
- ام البنین، محمد علی سالکی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی 1382
منبع: روزنامه قدس
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70340210334133146889.gif
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:52
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39423855436548883050.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39423855436548883050.gif)
ام البنین علیهاالسلام؛ بانوی مردآفرین
مقدمه
سیزدهم جمادی الثانی، یادآور روزی غم انگیز است؛ روزی که در آن مادری فداکار و بانویی با عظمت از تبار دلاوران، به سوی معبود پر کشید. ام البنین، مادر پسرانِ علی علیهالسلام ، بعد از عمری تلاش، شکیبایی و استقامتْ با اهدای چهار فرزند رشید به پیش گاه مولایش، حسین بن علی علیهالسلام ، با دلی مالامال از محبت و عشق، راهی دیار دوست شد و در بقیع، آرام گاهِ خوبان، در جوار دیگر فرزند زهرا علیهاالسلام برای همیشه رحل اقامت افکند.
نام و مشخصات
نامش فاطمه و کنیه اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی بن ابیطالب علیهالسلام و فرزندانش عباس علیهالسلام، عبداللّه، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیدند. آرام گاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است.
ولادت ام البنین علیهاالسلام
در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت ام البنین اطلاعی در دست نیست و تاریخ نگارانْ سال ولادت او را ثبت نکرده اند، ولی یاد آور شده اند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل علیهالسلام ، در سال 26 ق اتفاق افتاده است برخی از تاریخ نگاران زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین می زنند.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:53
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
بانویی از تبار دلاوران عرب
تاریخ گواهی می دهد که پدران و داییان حضرت ام البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آن ها به هنگام نبرد، دلیرْمردی های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعتْ بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده اند، آن چنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سرتسلیم فرود می آورند.
اینان همانان هستند که عقیل ـ نسبْ شناس بزرگ عرب و برادر علی علیهالسلام ـ به امیرالمؤمنین علیهالسلام گفت: «در میان عرب از پدرانش شجاع تر و قهرمان تر یافت نمی شود».
انتخاب ام البنین علیهاالسلام برای همسری علی علیهالسلام
بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابی طالب علیهالسلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد.
عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بی مانند بودند، و حضرت علی علیهالسلام نیز این انتخاب را پسندید.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
خواستگاری از ام البنین علیهاالسلام
بعد از این که عقیل شجره نامه های اَعراب را بررسی و ام البنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیهالسلام ، او را نزد پدر ام البنین فرستاد.
پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخارْ پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابی طالب علیهالسلام برقرار شد.
امام علی علیهالسلام ، در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حُرمت او کوشید.
اولین روز زندگی مشترک
روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه علی علیهالسلام گذاشت، حسن و حسین علیهماالسلام مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن که وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و هم چون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت.
وقتی غمِ زهرا، شد همدم مولا
تو آمدی ای گل، در خانه گل ها
بر دربِ حریمِ، کاشانه نشستی
یعنی که کنیزِ، این خانه تو هستی
محمدعلی شهاب
تغییر نام
فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیهالسلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاالسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن ها تداعی نگردد و رنج بی مادری آن ها را آزار ندهد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:55
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
محبت بی دریغ ام البنین علیهالسلام به فرزندان زهرا علیهاالسلام
ام البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاالسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می کردند.
ام البنین علیهاالسلام ، فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر فرزندان خود مقدّم می داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می کرد و آن را فریضه ای دینی می شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است.
فرزندان ام البنین علیهاالسلام
ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیهالسلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام البنین، یعنی مادر پسران می خواندند.
نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: قمربنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام ، عبداللّه ، جعفر و عثمان.
فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه فرزند حضرت ابوالفضل علیهالسلام ادامه یافت.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:58
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
مادر چهار شهید
با شهادت چهار فرزند ام البنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.
وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیه ای قوی قوی در اشعاری گفت :ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی علیهالسلام همه شیران بیشه شجاعتند.
شنیده ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دست هایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی می توانست نزد او آید و با او بجنگد؟»
فرزندانم به فدای حسین علیهالسلام
ام البنین بَشیر را دید که فرستاده امام سجاد علیهالسلام بود و به مدینه آمده بود تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت کاروان امام حسین علیهالسلام با خبر سازد. به او فرمود: ای بشیر! از امام حسین علیهالسلام چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید.
ام البنین فرمود: از حسین علیهالسلام مرا خبر ده!
بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام البنین پیوسته از امام حسین علیهالسلام خبر می گرفت و می گفت: فرزندان من و آن چه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد.
چون بشیر خبر شهادت امام حسین علیهالسلام را به آن حضرت داد، صیحه ای کشید و گفت: ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد.
این علاقه او به امام حسین علیهالسلام دلیل کمال معنویت اوست که آن همه ایثار را در راه مقام ولایت فراموش کرد و تنها از رهبرش سخن به میان آورد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 17:59
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
ام البنین، پاسدار خاطره عاشورا
از ویژگی های بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیه خوانی و نوحه سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسل های آینده برساند.
ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیهالسلام ، عبیداللّه که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می رفت و نوحه می خواند.
او با این اشعار، هم حماسه کربلا را بازگو و هم در قالب عزاداریْ به حکومت وقت نوعی اعتراض می کرد و مردم را که اطراف او جمع می شدند، از جنایات بنی امیه، آگاه می نمود.
سفارش به دفاع از ولایت
هنگامی که امام حسین علیهالسلام آهنگ ترک مدینه و تشرف برای حج و به دنبال آنْ هجرت به سوی عراق کرد، ام البنین علیهاالسلام به همراهان امام حسین علیهالسلام چنین سفارش می کرد: «چشم و دل مولایم امام حسین علیهالسلام و فرمان بردار او باشید».
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 18:02
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99998334517202814771.gif
ام البنین علیهاالسلام ، واسطه فیض الهی
ام البنین، همسر علی علیهالسلام و مادر سردار کربلا، نزد مسلمانان جایگاهی ویژه دارد، چون نزد خداوند از مقام و منزلتی والا برخودار است، و این مقامْ به واسطه تقدیم خالصانه فرزندان در راه خدا و استواری و عبودیت ایشان است.
از این رو، مؤمنانِ حاجت مند و دردمند او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسطه قرار می دهند، و غم واندوهشان را با زیارت مزار آن بانو می زدایند.
اهل بیت علیهم السلام و ام البنین علیهاالسلام
محبت بی شائبه ام البنین در حق فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله و فداکاری فرزندان وی در راه سیدالشهدا، در تاریخ بی پاسخ نماند.
اهل بیت علیهم السلام هم در احترام و بزرگ داشت وی کوشیدند و بسیار از او قدردانی کرده، او را سپاس گفتند.
زینب کبری علیهاالسلام پس از رسیدن به مدینه، به محضرش شتافت و شهادت فرزندانش را به او تسلیت گفت.
ایشان هم چنین در مناسبت های دیگر مثل عیدها، برای ادای احترام، به محضر ام البنین علیهاالسلام مشرّف می شد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70340210334133146889.gif
نرگس منتظر
18-02-2019, 18:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/11750747452423283666.gif
سخن بزرگان در بیان فضایل ام البنین علیهاالسلام
عالم جلیل القدر، زین الدین عاملی، شهید ثانی درباره حضرت ام البنین علیهاالسلام می گوید: «ام البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود.
نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن ها کرده بود.
خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتند.» هم چنین علامه سید محسن امین می گوید: «ام البنین علیهاالسلام ، شاعری خوش بیان و از خانواده ای اصیل و شجاع بود.»
علی محمد علی دُخَیِّل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار می نویسد: «عظمت این زن (ام البنین) در آن جا آشکار می شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می دهند، به آن توجه نمی کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین علیهالسلام می پرسد؛ گویی امام حسین علیهالسلام فرزندِ اوست نه آنان».
روزهای آخر
زندگی سراسر مهر و عاطفه و مبارزه ام البنین علیهاالسلام ، رو به پایان بود. او به عنوان همسر شهید، رسالت خویش را به خوبی به پایان رسانید و فرزندانی تربیت کرد که فداییِ ولایت و امامت بودند.
او، بعد از زینب کبری علیهاالسلام دار فانی را وداع گفت، ولی تاریخ نگاران سال ارتحال او را متفاوت نگاشته اند، به طوری که عده ای آن را سال 70 ق بیان کرده اند و عده دیگری تاریخ وفات آن مادر فداکار را، سیزدهم جمادی الثانی سال 64 ق دانسته اند که نظر دوم از شهرت بیشتری برخوردار است. ام البنین را در بقیع، در جوار امام حسن مجتبی علیهالسلام ، فاطمه بنت اسد علیهاالسلام و دیگر شخصیت های اسلامیِ مدفون در آن جا به خاک سپردند.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28619091208581219444.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97050908842000115791.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28619091208581219444.gif
نرگس منتظر
18-02-2019, 18:06
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41430387940839984403.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/41430387940839984403.gif)
در رثای ام البنین علیهاالسلام
این جا مزار فاطمه علیهاالسلام ، ام البنین است
یا مادری غم دیده مدفون زمین است
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
این جا نهاده سر به خاک غربت و غم
مظلومه ای کز مرگ گل هایش غمین است
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
در دامنش پرورده سرداری چو عباس
آری چنین زن، مادری شیرآفرین است
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/1-b-1.gif
شد جان او آزرده از رنج زمانه
بر سینه اش چون لاله داغی آتشین است
محسن صافی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37657946481943683869.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 18:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81044430062945223762.gif
بخشی از زیارت نامه ام البنین علیهاالسلام
سلام بر تو ای همسر جانشین رسول اللّه علیهالسلام ؛
سلام بر تو که محبوب زهرایی؛
سلام بر تو ای مادر ماه های درخشان؛
خدا و رسولش را گواه می گیرم که تو با اهدای فرزندانت و قربانی کردن آن ها
در راه آرمان های حسین علیهالسلام جهاد نمودی؛
گواهی می دهم که تو یار و یاور امام علی بن ابی طالب علیهالسلام در سختی ها،
مشکلات و مصیبت ها بوده ای ؛گواهی می دهم که به خوبی از عهده سرپرستی و نگه داری
فرزندان زهرای اطهر علیهاالسلام و ادای امانت ایشان برآمدی؛
تو در نزد خداوند از مقام و منزلت بالایی برخورداری؛
سلام بر تو و بر فرزندان شهیدت!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64483482821586983457.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19995928577881538061.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/64483482821586983457.gif
نرگس منتظر
18-02-2019, 18:09
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/52551026557049861781.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
سلام بر مادر پسران
السلام ای گوهر دریای عشق
السلام ای لاله صحرای عشق
السلام ای مظهر صبر و وفا
السلام ای زوجه شیر خدا
السلام ای باغبان لاله ها
ای به حیرانت همه آلاله ها
خوانده ای خود را کنیز فاطمه علیهاالسلام
داده ای درس محبت بر همه
جعفرزاده
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18044832906572984685.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/18044832906572984685.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 18:11
(http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96636606693869979519.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/62526252726757083545.gif
مادر غریب
کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم
شرار درد به جانش کشد زبانه، منم
کسی که مادر خوش بخت روزگاران است
ولیک تیر بلا را بود نشانه، منم
کسی که همسریِ با علی بُود فخرش
ولیک غم زده بر هستی اش زبانه، منم
کسی که سیده ام البنین بود نامش
ولیک مانده از این نام بی نشانه منم
شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس
کسی که بار غریبی کشد به شانه منم
کسی که چار پسر بوده حاصل عمرش
که از شهادتشان خورده تازیانه منم
غریب دشتِ بلا را، دریغ مادر نیست
کسی که گریه بر او کرده مادرانه، منم
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/62526252726757083545.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
نرگس منتظر
18-02-2019, 20:54
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/61620192509694823965.gif
ام البنین علیهاالسلام؛ مادر مهتاب
خورشید همواره در چشمان مادرانى طلوع مىکند که به دور دستها خیره شدهاند و براى فرداها مردان و زنانى مىپرورانند تا در زمین، این امانت الهى، جانشینى آسمانى باشند.
دامان تربیت مادران مهد پرورش انسانهاى پاک و خدایى است و ما با نگاهى درسآموز از زندگانى این مادران توشه معرفتبرمىچینیم.
یکى از مادران برجسته تاریخ «امالبنین، فاطمه کلابیه» است که زندگى او مالامال از عشق به ولایت و امامتبوده و در تربیت فرزندان دلیر و شجاع و با ادب چون عباس بنعلى(ع) بسیار موفق بوده است.
تولد و رشد او در خاندان با اصالت و شجاع، صفات و ویژگیهاى فردى این بانو و صبر و بردبارى در خانه امامت و تربیت فرزندانى که همگى پیرو امام خویش بوده و تا آخرین لحظات زندگى خویش دست از ولایت نکشیدهاند و پیامرسانى و مبارزه سیاسى این بانوى کریمه همه و همه نشان از مجد و عظمت وى دارد.
اینک پژوهشى کوتاه در زندگى این پاک بانوى عرب داریم تا از زلال صفات او قطرهاى معرفتیابیم و خویش را در مسیر کمال قرار دهیم.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37333251220005397277.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37333251220005397277.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87454467868104684116.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87454467868104684116.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37333251220005397277.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37333251220005397277.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 20:56
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96636606693869979519.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
از قبیله خورشید
«حزام بنخالد بنربیعة بنوحید بنکعب بنعامر بنکلاب» (1) پدر امالبنین است مردى شجاع و دلیر و راستگو که از صفات ویژه او اکرام به میهمان و منطق قوى اوست. تاریخ ویژگیهاى این مرد بزرگ را به مناسبتهاى گوناگون چون جریان خواستگارى امالبنین و ازدواج حضرت على(ع) ذکر مىکند.
مادر بزرگوار امالبنین، «ثمامه (یا لیلى) دختر سهیل بنعامر بنجعفر بنکلاب» (2) است که در تربیت فرزندان کوشا بوده و تاریخ از وى چهره درخشانى را به تصویر کشیده است. بینش عمیق، دوستى باء;ء فرزندان در کنار وظیفه مهم مادرى و چونان معلمى دلسوز آموختن باورهاى اعتقادى و مسایل مربوط به همسردارى و آداب معاشرت با دیگران از جمله ویژگیهاى خاص این بانو است.
در بسیارى از کتب تاریخى نام یازده تن از مادران وى ذکر شده است که همگى از خانوادههاى شریف و اصیل عرب بودهاند و به واقع مصداق بارز «شجره طیبه (3) » مىباشند شجرهاى که اصل آن در زمین است و فرع آن در آسمانها و حاصل و نتیجه این درخت پاک همانا عباس بنعلى و عثمان و لبید شاعر و ابوبراء بنعامر و ... بودهاند.
پیامبر گرامى فرمود: اى مردم! برحذر باشید از سبزهزارى که بر روى مزبله (منجلاب) مىروید. سؤال شد از حضرت: سبزهزارى که بر مزبله بروید چیست؟
حضرت فرمود: زن زیبارویى که در خانواده پلید و نادرست رشد کرده باشد. (4)
از اینروست که على بنابى طالب(ع) آنگاه که قصد ازدواج دارد به برادر خویش، عقیل بنابى طالب که در علم «انساب» معروف بود و ذهن و سینهاش گنجینهاى از اسرار خاندان گوناگون عرب بوده مىفرماید:
«زنى را براى من اختیار کن که از نسل دلیرمردان عرب باشد تا با او ازدواج کنم و او برایم پسرى شجاع و سوارکار به دنیا آورد.» (5)
و عقیل در پاسخ برادر گفت:
«با امالبنین کلابیه ازدواج کن زیرا در عرب شجاعتر از پدران و خاندان وى نیست.»
و سپس در مورد جد مادرى امالبنین، ابوبراء عامر بنمالک، که در آن روز از جهت دلاورى و شجاعت کمنظیر بود مىگوید:
«ابوبراء عامر بنمالک جد دوم فاطمه کلابیه از شجاعت در میان قبایل عرب بىنظیر است و کسى را شجاعتر از او جز حضرتت نمىشناسم از اینرو او را بازىکننده با شمشیرها (ملاعب الاسنة) مىنامند.» (6)
گویى نگاه نافذ على از مرز زمانها عبور کرده و کربلا را با همه سختیهایش مىبیند و براى یارى حسین(ع) از امروز در پى مادرى شجاع از خاندان شجاع و دلیر است تا فرزندى چونان عباس، پدر فضیلتها، به دنیا آورد و او یاریگر حسین در کربلاباشد.
در خاندان و تبار پاک امالبنین چند ویژگى مهم وجود دارد که همگى در وجود عباس(ع) به ظهور رسید و او را مانا کرد.
الف: شجاعت و دلاورى که در کربلا زیباترین چهره خویش را نمایاند.
ب: ادب و متانت و عزت نفس که در زندگانى 34 ساله عباس بنعلى به وضوح دیده مىشود.
ج: هنر و ادبیات که امالبنین از «دایى» خویش لبید شاعر به ارث برده بود و فرزند عزیزش عباس(ع) از مادر ادیبه خود. [البته شاعران دیگرى در این خاندان مىزیستهاند.]
د: ایثارگرى و احترام به حقوق دیگران که نمود آن در عشق به ولایت و امامت متجلى شد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84839941535207030189.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
نرگس منتظر
18-02-2019, 20:57
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/52551026557049861781.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
وفا و پایبندى به تعهدات.
مهمترین درسى که از ازدواج حضرت على(ع) و امالبنین، مىآموزیم داشتن معیارهاى منطقى و صحیح در انتخاب همسر آینده است.
اگر جوانان ما معیارهاى اخلاقى و معنوى را جایگزین معیارهاى مادى و ظاهرى کنند زندگى مشترک آنها با سعادت و سلامتخانوادگى توام خواهدبود. ملاکهاى مادى و صورى ناپایدار بوده و به زندگى رنگ سبز عشق و محبت نمىبخشد و با از دست دادن یک امتیاز مادى پایههاى زندگىاى که با آنها بنا شده استسستشده و فرو ریختن سقف خانواده حتمى خواهدبود.
چنانچه رسول رحمت(ص) مىفرماید:
«کسى که با زنى به خاطر مال او ازدواج کند خداوند او را به حال خود وا مىگذارد و کسى که به خاطر زیبایى زنى با او ازدواج کند در او مسایل ناخوشایند مىبیند و آنکه به خاطر دین زن با او ازدواج کند خداوند مال و زیبایى را هم براى او قرار مىدهد (جمع مىکند بین امتیازات.)» (7)
صحیفه صفات
آنچه در آدمى الگویى کامل براى نسلهاى آینده مىسازد وجود صفات نیک و اخلاق برجسته در صحیفه وجود آنان است.
شاید بتوان گفت مجموعه صفات امالبنین در ضمن یک جمله زیبا و مختصر از زبان شهید ثانى، زینالدین، ذکر شده است آنجا که این عالم فرهیخته و اندیشمند مىگوید:
«ام البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلتبوده و نسبتبه اهل بیت(ع) معرفت و محبتخالص و شدید داشته است و نزد آنان مقام و منزلتبالایى داشت.» (8)
در این عبارت ابعاد شخصیتى امالبنین، با ظرافتخاصى مطرح شده است که به این ظرایف مىپردازیم:
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/62526252726757083545.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/)
نرگس منتظر
18-02-2019, 21:00
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49142689500858661598.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49142689500858661598.gif)
دانش و دانایى
از ویژگیهاى مهم زندگى انسانهاى برجسته، علم و دانش آنان است که بسان نورى درخشان جداکننده حق از باطل است و سرچشمه جوشان این نعمت الهى علمى است که از خداوند متعال، معلم اول، آموخته و مىآموزند.
زندگانى امالبنین همواره با بصیرت و نور دانش همراه بوده است و این ویژگى والا در جاى جاى کتب تاریخى ذکر شده است و ما را با عظمت این بانوى عالمه و فاضله آشنا مىسازد.
علاقه امالبنین به اهل بیت(ع) و بصیرت دینى او به امامتبه قدرى بود که در باره او مىنویسند:
براى عظمت و معرفت و بصیرت امالبنین کافى است که او هر گاه بر امیرالمؤمنین وارد مىشد و حسنین مریض بودند با ملاطفت و مهربانى با آنها صحبت مىکرد و از صمیم قلب با آنها برخورد مىکرد چونان مادرى مهربان و دلسوز. (9)
او همسرش را تنها همسر نمىدانست که قبل از همسر او را امام و «ولى» خویش مىداند و همچنین به این دو بزرگوار، حسنین، به جهت عشق به امامت و ولایت و به خاطر اتصال آنها با ولى خویش اینچنین محبت و ارادت نشان مىدهد.
یکى دیگر از مظاهر بصیرت و بینش این بانو که مبتنى بر علم و معرفت اوست جریان صحبت او با «بشیر» است. «بشیر» پس از واقعه کربلا به مدینه باز مىگردد و از وقایع جانسوز کربلا و کربلاییها براى اهل مدینه سخن مىگوید.
مورخان مىنویسند:
پس از واقعه کربلا بشیر در مدینه امالبنین را ملاقات مىکند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. امالبنین پس از دیدن وى مىگوید:
از حسین(ع) مرا خبر بده.
بشیر مىگوید: عباس را کشتند.
امالبنین باز مىگوید: از حسین(ع) مرا خبر بده. و به همین ترتیب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او مىدهد. امالبنین با صبر و بصیرتى بىنظیر مىگوید:
«یا بشیر اخبرنى عن ابى عبدالله الحسین(ع). اولادى و من تحت الخضراء کلهم فداء لابى عبدالله الحسین(ع).»
اى بشیر خبر از [امام من]اباعبدالله الحسین بده فرزندان من و همه آنچه زیر این آسمان مینایى است فداى اباعبدالله(ع) باد.
و آنگاه که بشیر خبر شهادت مولا و امام او، حسین بنعلى(ع) را مىدهد آهى کشیده و با دنیایى از غم و اندوه مىگوید:
آه که بندهاى (رگهاى) قلبم را پاره پاره کردى. (10)
این نهایتبینش و بصیرت و علم و دانایى است که محور زندگى فردى امام و مولاى او باشد. کمال بندگى و عبادت نیز همین است که آدمى خود و تعلقات خود را در جهتخواست محبوب ازلى، خداوند یکتا، فدا کرده و از آنها بگذرد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03188202747527587628.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03188202747527587628.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 21:01
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif)
بینش و بینایى
افق فکرى و نگرش امالبنین آنقدر بالا و والاست که فرزندانى چون عباس را که خود یگانه دهر بود قربانى آرمانها و اندیشههاى آسمانى امام و مولاى خویش، حسین(ع)، مىکند و اگر آه و سوزى براى مظلومیت مىکشد آهى استبر مظلومیتحسین(ع).
علامه مامقانى در کتاب تنقیح المقال مىنویسد:
علاقه و ارادت او [امالبنین] به حسین(ع) به علت امر امامتبود و اینکه به فرض سلامتحسین مرگ چهار فرزند برومندش را بر خود آسان و قابل تحمل مىدانست نشانه بالا بودن درجه ایمان اوست و من او را از نیکان به حساب مىآورم. (11)
تبلور این عشق به ولایت و پیروى از امام و پیشوا تا مرز از دست دادن جان خود و عزیزان در وجود فرزندان برومند و دلیر این بانوى ولایى بود. به ویژه عباس بنعلى که فرزند بزرگ او بوده و بیشتر صفات مادر را داراست.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 21:02
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39423855436548883050.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39423855436548883050.gif)
بر کرانه وفا
فاطمه کلابیه بنا به نقل تاریخ دومین یا سومین همسر على بنابى طالب(ع) بوده است. آنچه در زندگى مشترک این دو بزرگوار مطرح استحس وفادارى به یکدیگر و احترام متقابل مىباشد.
وقتى عقیل به خواستگارى امالبنین براى مولایش على بنابى طالب آمد با حرام بنحالد، پدر او، در این باره صحبت کرد و «حرام» با کمال صداقت و راستگویى گفت: «شایسته امیرالمؤمنین یک زن بادیهنشین با فرهنگ ابتدایى بادیهنشینان نیست. او با یک زن که فرهنگ بالاترى دارد باید ازدواج کند و این دو فرهنگ با هم فرق دارند.»
عقیل پس از شنیدن سخنان وى گفت:
امیرالمؤمنین از آنچه تو مىگویى خبر دارد و با این اوصاف میل به ازدواج با او دارد.
پدر امالبنین از عقیل مهلتخواست تا از مادر دختر، ثمامه بنتسهیل، و خود دختر سؤال کند و به او گفت:
«زنان بیشتر از روحیات و حالات دخترانشان آگاه هستند و مصلحت آنها را بیشتر مىدانند.»
وقتى پدر امالبنین به نزد همسر و دخترش برگشت دید همسرش موهاى امالبنین را شانه مىزند و او از خوابى که شب گذشته دیده بود براى مادر سخن مىگفت:
«مادر خواب دیدم که در باغ سرسبز و پردرختى نشستهام. نهرهاى روان و میوههاى فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان مىدرخشیدند و من به آنها چشم دوخته بودم و در باره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر مىکردم. در مورد آسمان که بدون ستون بالا قرار گرفته است و همچنین روشنى ماه و ستارگان ... در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نورى از آن ساطع مىشد که چشمها را خیره مىکرد. در حال تعجب و تحیر بودم که سه ستاره نورانى دیگر هم در دامنم دیدم. نور آنها نیز مرا مبهوت کرده بود. هنوز در حیرت و تعجب بودم که هاتفى ندا داد و مرا با اسم خطاب کرد من صدایش را مىشنیدم ولى او را نمىدیدم گفت:
«فاطمه مژده باد تو را به سیادت و نورانیت. به ماه نورانى و سه ستاره درخشان پدرشان سید و سرور همه انسانهاستبعد از پیامبر گرامى و اینگونه در خبر آمده است.»
پس از خواب بیدار شدم در حالى که مىترسیدم. مادرم! تاویل رؤیاى من چیست؟!» مادر به دخترک فهیمه و عاقله خود گفت:
«دخترم رؤیاى تو صادقه است اى دخترکم به زودى تو با مرد جلیلالقدرى که مجد و عظمت فراوانى دارد ازدواج مىکنى. مردى که مورد اطاعت امتخود است. از او صاحب 4 فرزند مىشوى که اولین آنها مثل ماه چهرهاش درخشان است وسه تاى دیگر چونان ستارگانند.»
پس از صحبتهاى دوستانه و صمیمانه مادر و دختر، حزام بنخالد وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذیرش على(ع) سؤال کرد و گفت:
آیا دخترمان را شایسته همسرى امیرالمؤمنین(ع) مىدانى؟ بدان که خانه او خانه وحى و نبوت و خانه علم و حکمت و آداب است اگر او را (دخترت را) اهل و لایق این خانه مىدانى - که خادمه این خانه باشد - قبول کنیم و اگر اهلیت در او نمىبینى پس نه؟
همسر او که قلبى مالامال از عشق به امامت داشت گفت:
اى «حزام» به خدا سوگند من او را خوب تربیت کردم و از خداى متعال و قدیر خواستارم که او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد براى خدمتبه آقا و مولایم امیرالمؤمنین(ع) پس او را به على بنابیطالب، مولایم، تزویج کن. (12)
اگر چه خواب حجت نیست و جهت امور مهمى مثل ازدواج نمىتوان تنها به خوابها اکتفا کرد ولى راهنماى خوبى براى رسیدن به مقصود مىباشد اگر بیننده خواب مهذب باشد و طهارت ظاهرى و باطنى را حفظ کند و اندیشههاى شیطانى و خطورات ذهنى پراکنده نداشته باشد خوابهاى او داراى تعبیر و تاویل مناسبى خواهد بود. امالبنین از شخصیتهایى بود که این طهارت را داشته و همواره در رفتار و کردار خویش راه صحیح و مناسب را پیش مىگرفته است و از این رو رؤیاى او به این زیبایى لباس واقعیت و حقیقت مىپوشد و چهار پسر براى سید عالمیان على(ع) مىآورد که یکى قمر بنىهاشم مىشود و دیگران نیز ستارگان آسمان ولایت و امامت هستند.
اینگونه ازدواج آسمانى این دو بزرگوار صورت مىگیرد و در طول زندگى مشترک همواره اطاعت و احترام و تکریم و ملاطفت در مورد فرزندان على(ع) از سوى امالبنین مشهود بوده است.
در هنگام شهادت مولا على بنابیطالب(ع) فرزند بزرگ امالبنین، عباس بنعلى، کمتر از15 سال سن داشت و همراه با برادرانش که کوچکتر از وى بودند در دوران کودکى پدر بزرگوار خویش را از دست داده و غبار یتیمى بر سیمایشان نشسته بود.
این زن فداکار و ایثارگر جوانى و نیروى خویش را صرف تربیت و حفظ فرزندان خانه ولایت نموده و چونان گذشته خود را وقف فرزندان فاطمه زهرا(س) نیز مىکرد و بسان مادرى مهربان و دلسوز در خدمت آنها بود.
وفادارى امالبنین به همسر بزرگوار خویش به حدى است که پس از شهادت حضرت على(ع) با آنکه جوان بوده و از زیبایى ویژه نیز برخوردار مىباشد تا پایان عمر ازدواج نکرده و همسر دیگرى را اختیار نمىکند. این همسر شهید ایثارگونه به تربیت فرزندان على(ع) مشغول بوده و بذر عشق و محبت و ایثار در وجود آنها مىافشاند.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 21:03
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/08515971391665415899.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/08515971391665415899.gif)
نگرش سیاسى
از ویژگیهاى بسیار مهم امالبنین توجه به زمان و مسایل مربوط به آن است. وى پس از واقعه عاشورا از مرثیهخوانى و نوحهسرایى استفاده کرده تا نداى مظلومیت کربلائیان را به گوش نسلهاى آینده برساند.
امالبنین براى عزادارى هر روز به همراه عبیدالله (فرزند عباس بنعلى(ع)) به بقیع مىرفت و نوحه مىخواند و گریه مىکرد و این اشعار را مىخواند:
یا من راى العباس کر على جماهیر النقد ووراه من ابناء حیدر کل لیث ذى لبد (13)
«اى آنکه عباس را دیدى در حالى که بر گروه ضعیفان حمله مىکرد و دنبال او از فرزندان حیدر (على(ع)) جنگاورانى بودند که هر یک داراى یال و کوپالى بودند.»
و آنگاه که در عزاى فرزندان شجاع و دلیر خود مىگریست مىگفت:
«دیگر مرا امالبنین مخوانید زیرا که به یاد شیران بیشه مىاندازد (این نام) مرا.
من پسرانى داشتم که به نام آنها مرا امالبنین مىخواندند اما دیگر فرزندى (پسرى) ندارم.»
خواندن اشعار براى عزادارى گاه جنبههاى دیگرى دارد. امالبنین با این اشعار هم حماسه کربلا و شجاعت پسران خود و مظلومیتحق را به مردم زمان خود و آیندگان معرفى مىکرد و هم تاریخ کربلا را واگویه مىکرد و در قالب عزادارى و مرثیهسرایى نوعى اعتراض به حکومت وقت مىکرد و مردم که اطراف او اجتماع مىکردند نسبتبه عمال بنىامیه متنفر و منزجر مىشدند.
به راستى وقتى قبر مطهر عباس(ع) و برادرانش در کربلاست چرا امالبنین به بقیع مىرود؟ آیا به این نیست که مردم در آنجا اجتماع مىکنند؟ و آیا به خاطر این نیست که بزرگان اسلام و پیشینه اسلامى مردم در این خاک خفتهاند و در آنجا مردم به یاد حماسههاى جوانمردان صدر اسلام مىافتادند؟
مسئله مهم دیگر اینکه چرا فرزند عباس، عبیدالله، را همراه خود مىبرد؟ آیا این عمل براى این نبود که نسل آینده را نسبتبه حقایق آگاه و بینا کند؟ آیا این یک تربیتسیاسى نبود؟
آیا او در صدد این نبود که پیام عاشورا را به مردم ابلاغ کند و پرچمدار این پیامرسانى همانا فرزند علمدار حسین(ع)، عبیدالله، نباید باشد؟ امالبنین، این شجاعترین زن بنىکلاب، که از پیامآوران کربلاست چونان زینب، دختر على(ع)، رسالتى بر دوش دارد و اکنون به انجام آن رسالت مهم و ویژه همت مىگمارد. گفتنى است که عبیدالله بنعباس به همراه مادرش لبابه در کربلا حضور داشت و سند زندهاى براى بیان وقایع عاشورا بود.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 21:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12725231132692783603.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12725231132692783603.gif)
عروج عرشى
زندگى سراسر مهر و عاطفه و مبارزه امالبنین رو به پایان بود. او به عنوان همسر شهید، رسالتخویش را به خوبى به پایان رسانید و فرزندانى تربیت کرد که فدایى ولایت و امامتبودند و هر 4 تن در در کربلا قربانى آرمانهاى «ولى» و «امام» خویش شدند و بدین وسیله بر صحیفه تربیت امالبنین امضاى سبز مولاى متقیان على(ع) قرار گرفت.
پس از کربلا بار رسالتسیاسى و اجتماعى خویش را به دوش گرفت و پیامهاى مهم کربلا را به فرداها صادر کرد و ارزشهاى معنوى این حماسه عرفانى را زنده نگاه داشت.
همسر شهید، مادر چهار شهید و طلایهدار پیامآوران کربلا پس از زینب(س) که لحظه لحظه عمر خویش را با خداى خود معامله کرد و لحظهاى خطا و انحراف در زندگى وى راه نیافت در سال 70 ه.ق دار فانى را وداع گفت (14)
و در قبرستان بقیع در کنار سبط رسول خدا، امام حسن(ع)، و فاطمه بنتاسد و دیگر چهرههاى درخشان شریعت محمدى(ص) به خاک سپرده شد.
اگر چه جسم او در خاک است اما روح بلند او و صفات کریمه و عظیمه وى نام او را به بلنداى آفتاب زنده نگاه داشته است و در پرتو صفات این بانوى فاضله انسانهایى تربیتشدهاند که در تاریخ مانا و ماندگار خواهد بود.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
نرگس منتظر
18-02-2019, 21:05
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
پىنوشتها:
1- قمر بنىهاشم، عبدالرزاق المقرم، ص9.
2- همان، ص 10.
3- قرآن کریم، سوره ابراهیم / 24.
4- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 14، ص29.
5- قمر بنىهاشم، مقرم، ص 15.
6- تنقیح المقال، علامه مامقانى، ج3، ص 70 با ترجمه.
7- وسایل الشیعه، شیخ حر عاملى، ج 14، ص29.
8- قمر بنىهاشم، مقرم، ص16.
9- همان، ص16.
10- تنقیح المقال، ج3، ص 70 و منتهى الامال، حاج شیخ عباس قمى، ص226.
11- تنقیح المقال، ج3، ص 70.
12- مولد عباس بنعلى(ع)، محمد على الناصرى، صص 38 -36.
13- ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتى، ج3، ص 294 و تنقیح المقال، ج3، ص 70.
14- محدثات شیعه، دکتر شهلا غروى نایینى، ص53.
منبع: ماهنامه کوثر
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33218866465077627511.gif)
به دریا پا نهاد و تشنه برگشت
أم البنین مضطر نالد چو مرغ بی پر
گوید به دیده تر، دیگر پسر ندارم
زنها!مرا نگویید أم البنین از این پس
من ام بی بنینم، دیگر پسر ندارم
مرا ام البنین دیگر مخوانید
به آه و نالهام یاری نمایید
بنالم بهر عباسم شب و روز
شده آهم به جانم آتش افروز
به دشت کربلا آن مه جبینم
شنیدم بود سقای حسینم
به دریا پا نهاد و تشنه برگشت
حسینش تشنه بود، از آب لب بست
گذشت از آب و کسب آبرو کرد
به سوی خیمهها با آب رو کرد
ز نخلستان چو بر سوی خیم شد
به دست اشقیا دستش قلم شد
شنیدم آنکه جدا شد ز قامت عباس
دو دست، بر اثر ظلم قوم حق نشناس
به چشم راست خدنگش رسیده از الماس
چمن خزان شد و پژمرده گشت چون گل یاس
فائز تبریزی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
19-02-2019, 11:10
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79796570406480108354.gif
چهار مرتبه بانو! برای تو خبر آمد
چهار بار دلت کوه شد به لرزه درآمد
تو منتظر، تو گدازنده بر معابر خونین
مسافر تو نیامد مسافری اگر آمد
چهار مرتبه شن زارهای ظهر، تنت را
گریستند و تو را داغ های مستمر آمد
چنان گریسته ای روزهای خستگی ات را
که تکّه تکّه خاک بقیع نوحه گر آمد
از آن گلایه تلخت به گوش علقمه بانو!
هر آنچه رود از آن لحظه سر به زیرتر آمد
چهار بار پسر رفت و اسب رفت و تو بودی
چهار بار تو بودیّ و اسب بی پسر آمد
تو کوه بودی و از پشتِ شانه های بلندت
چهار مرتبه خورشید سر بریده برآمد
حسین هدایتی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/55013148463359827228.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
19-02-2019, 11:12
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/29191887622992067347.gif
بغضی خفقان آور در گلوگاه زمان رخنه کرده است.
اشک، در چشم سنگ هم بی تابی می کند.
آسمان، ستاره هایش را بر خاک ریخته است.
هیچ صدایی از هیچ حنجره ای جرئت سر برآوردن ندارد...
تنها سکوت است که پابه پای تابوت تو پیش می رود
و تنها اشک است که لب به سخن گشوده است.
پسرانت را هیچ کس خبر نکرده است؛
خبر مرگ مادر، برای فرزندانش، برای پسرانش ناگوار است؛
مادری که در دامانش آسمان به تکاپو پرداخته بود
و ماه بر زانوانش بزرگ شده بود. تابوتت تا کنار قبر،
آرام آرام گام برمی دارد... پیکرت را به دست خاک می سپارند؛
بی آنکه پسرانت....
خبر را خود تو زودتر از هر کسی به آنها داده بودی؛
همان زمان که راهی کربلاشان می کردی.
چهار فرزندت را جمع کردی و گفتی که همه
شما پیش مرگ پسر فاطمه هستید؛
ولی به آنها نگفتی که تا آخرین لحظه داغشان را
در سینه ات نگاه خواهی داشت؛ بی آنکه دم برآوری و شکوه کنی.
تو مادر ادب هستی و دریای بی کران معرفت!
تو مادر آب هستی، مادر احساس هستی.
فرزندان تو، خادمان اهل بیت بودند و خود تو....
خودت گفتی که من کنیز فرزندان فاطمه هستم؛
همان روزی که به عنوان تازه عروس، به خانه علی
قدم گذاشتی. به زینب گفتی که من برای کنیزی شما آمده ام...
و حالا که پیکرت را به دست خاک می سپارند،
هیچ کس نیست در این غربت بی انتها که بر مزارت اشکی بریزد؛
غیر از سکوت که آرام آرام بر
خاک مزارت گل اشک می کارد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/55013148463359827228.gif
نرگس منتظر
19-02-2019, 14:55
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07818325502331544857.gif
آشنايي با ام البنين کِلابي ( مادر عباس و عبدالله و عثمان و جعفر )
نام وي « فاطمه » است و کنيه اش اُم البنين کِلابي عامري مي باشد (1).
امام علي (عليه السّلام) به درخواست ام البنين، اين کنيت را بر وي نهاد تا مبادا هنگامي که او را « فاطمه » صدا مي زند فرزندان حضرت زهرا (عليها السّلام) آزرده خاطر شوند.
پدرش، حِزام ( و گفته شده: حَرام ) (2) بن خالد بن ربيعة بن واحد است که همان عامر بن کَعب بن عامر بن کِلاب بن ربيعة بن عامر بن صعصعة بن معاوية بن بکر بن هوازِن بن منصور بن عِکرمة بن خَصفة بن قيس بن عَيلان بن مُضَر، است (3).
مادرش، ثُمامَه (4) ( و گفته اند: ليلا ) (5) دختر سَهل بن عامر بن مالک بن ابي برة عامر بن ملاعب الأسنة بن جعفر بن کلاب است (6).
ابو الفرج اصفهاني، يازده زن از « ام البنين » هاي اصلي را شمرده است (7).
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17030961389607695947.gif)
نرگس منتظر
19-02-2019, 14:59
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13245269084522740995.gif
تاريخ ازدواج ام البنين
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/27790427616806224199.gif
مورخان در تاريخ ازدواج ام البنين با امام علي (عليه السّلام) اختلاف دارند؛ بعضي از آنها قائل اند به اينکه امام علي (عليه السّلام) پس از شهادت حضرت فاطمه (عليها السّلام) ( بعد از سه يا 9 شب ) با ام البنين ازدواج کرد.
اين ديدگاه آنان، با وصيت مشهور حضرت زهرا (عليها السّلام) ناسازگار است که از امام علي (عليه السّلام) خواست با « امامه » ازدواج کند.
ليکن اين گروه، سخنشان را توجيه مي کنند به اينکه با وصيت حضرت زهرا (عليها السّلام) منافات ندارد؛ چرا که آن حضرت سفارش نکرد که بي درنگ پس از درگذشت او امام با « امامه » ازدواج کند.
اينان مي کوشند نظرشان را با واژه ي « ثُمَّ » که در تاريخ طبري و الکامل ابن اثير وارد شده، و بر ترتيب دلالت دارد، تأييد کنند؛ زيرا طبري مي گويد:
نخستين زني که علي با او ازدواج کرد « فاطمه » ( دختر رسول خدا ) است و تا او زنده بود، علي زن ديگري را به همسري نگرفت... پس از فاطمه، آن حضرت با ام البنين ( دختر حِزام ) عقد ازدواج بست... (8).
ليکن نگارنده، اين استدلال و اين توجيه را نمي پذيرد؛ زيرا حضرت فاطمه (عليها السّلام) در نيمه ي اول سال 11 هجري شهيد شد. اگر امام علي (عليه السّلام) بي درنگ با اُم البنين ازدواج کرده باشد، وصيت حضرت زهرا (عليها السّلام) را مخالفت کرده و ضرورتِ ازدواج با « امامه » را از بين برده است.
با آگاهي بر اينکه حضرت عباس (عليه السّلام) بزرگ ترين فرزند ام البنين، در سال 24 هجري تولد يافت، در مي يابيم که امام علي (عليه السّلام) پس از « اُمامه » و « خوله » و « اَسما » با ام البنين ازدواج کرد و در نتيجه، وي سومين همسر امام بعد از حضرت زهراست ( اگر خوله، به جهت سالمندي درگذشته باشد ) (9) زيرا يقين داريم که محمد بن حنفيه، بزرگ تر از حضرت عباس (عليه السّلام) است.
اما « صَهبا » دوشيزه بود که در اختيار امام قرار گرفت و براي آن حضرت عمر اطرف را زاييد، ليکن ام ولد باقي ماند.
اختلاف است در اينکه آيا عمر بن صهبا بزرگ تر است يا حضرت عباس (عليه السّلام) (فرزند ام البنين ) بعضي اولي را ترجيح مي دهند و برخي ديگر حضرت عباس (عليه السّلام) را بزرگ تر مي شمارند.
ديدگاه سوم اين است که امام علي (عليه السّلام) پس از ازدواج با « امامه » بي درنگ « ام البنين » را به همسري گرفت؛ زيرا امامه، براي او فرزند نياورد و از آنجا که امام فرزند مي خواست با ام البنين ازدواج کرد تا پسر قهرماني براي وي به دنيا آورد که تکيه گاه برادرش حسين در کربلا باشد (10).
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/69793368148800722353.gif
نرگس منتظر
19-02-2019, 15:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33247916521645666561.jpg (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/33247916521645666561.jpg)
تاريخ ازدواج ام البنين
اقوال ديگري نيز در اينجا هست که ذکر آنها ضرورت ندارد.
محل تولد « ام البنين » را به طور مشخص نمي دانيم، ليکن پيداست که قبيله ي « بني کلاب » در جزيرة العرب و کوفه ساکن بودند و از طريق « وادي عَرعَر » يا « وادي عُذَيب » با يک ديگر ارتباط داشتند.
ديدگاهي که رجحان دارد اين است که « ام البنين » در مدينه به دنيا آمد و رشد و پرورش يافت.
لبيد بن ربَيعه عامري، درباره ي پدران ام البنين، براي نعمان بن منذر- پادشاه حيره- مي سرايد:
نحن بنو اُمُّ البنين الأربعة *** و نَحنُ خَيرُ عامر بن صَعصَعَة
الضّاربونَ الهامَ وَسطَ المَعمَعَة
- ما پسران چهارگانه ي ام البنين هستيم و ما بهترين نسل عامر بن صعصعة مي باشيم؛ ضربه ي شمشيرمان را درست بر فرق سر دشمن فرود مي آوريم.
نُعمان ( و هيچ يک از عرب ) بر « لبيد » اين سخن را انکار نکرد؛ چرا که آنان شرافتي انکار ناشدني داشتند (11).
لبيد بن ربيعه، عموي ام البنين است؛ و گفته اند: عموي حِزام ( پدر ام البنين ) مي باشد. (12)
مُلاعِب الأسّنَّه- عامر بن مالک کلابي- جد مادري ام البنين، در شجاعت، مثال زدني است و لبيد بن ربيعه، از شاعران برجسته به شمار مي آمد، همو که مي سرايد:
أَلا کُلُّ شيء ما خَلا اللهُ باطلُ *** وَ کلُّ َنعيمٍ لا محالَة زائلُ
- آگاه باشيد که هر چيزي جز « الله » باطل و پوچ است و هر نعمتي ناگزير [ روزي ] از بين مي رود.
پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: راست ترين سخني که عرب بر زبان آورد، سخن « لبيد » است (13).
اين متون ( و ديگر داده هاي تاريخي ) تأکيد دارد بر اينکه « بني کلاب » ميان مکه و مدينه آمد و رفت داشتند، به کوفه مي رفتند و گاه در آنجا سکنا مي گزيدند و « وَحيِدَه » نام مکاني بود که پدران ام البنين ( که از بزرگان مدينه به شمار مي آمدند ) در آن مي زيستند. ميان « وحيده » و « مکه » چند فرسخ فاصله بود.
اگر قائل شويم که نسبت « وحيديه » به ام البنين، به جهت اين منطقه است، در آن صورت، ام البنين، از نظر محل ولادت و رشد و خانواده، مدني مي باشد.
اما اگر به کوفي بودن ام البنين گرايش يابيم ( با اعتماد بر آنچه ابن اثير از پسر برادر ام البنين حکايت مي کند ) وي کوفي مي شود، و عمر حضرت عباس (عليه السّلام) در کربلا، 24 سال خواهد بود ( زيرا امام (عليه السّلام) به کوفه درنيامد مگر پس از خلافت ظاهري اش در سال 35 هجري ) و اين برخلاف همه ي حقايق تاريخي است مگر اينکه قائل شويم مقصود از « کوفه » حدد موازي آن با مدينه [ ناحيه و خط مرزي مشترک ] است؛ يعني قبيله ي ام البنين، ميان کوفه و مدينه در آمد و شد بود؛ کساني که از کوفه سويش مي آمد او را کوفي مي انگاشت و آنان که از مدينه پيش ام البنين مي آمدند او را مدني مي شمردند، و اين کلام به راستي دور از صواب است.
و يا بگوييم سخن ابن حزام عامري « عندنا بالکوفه » (14) تحريف شده ي « عندنا بالمدينه » است.
به اين ترتيب، مي توانيم دو ديدگاه را با هم سازگاري دهيم، ليکن جمع ميان اين دو قول، کار دشواري مي باشد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37346416077387158826.gif
نرگس منتظر
19-02-2019, 15:09
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96060846849011254776.gif
نشانه هاي کوفي بودن ام البنين
در الفتوح آمده است:
عبدالله بن [ ابي ] مُحِل بن حزام عامري ( پسر برادر ام البنين ) پيش عبيدالله بن زياد آمد و به او گفت: علي بن ابي طالب، در کوفه نزد ما بود، از ما زن خواست، دختر عمويمان را- که ام البنين بنت حزام ناميده مي شد- به ازدواج او درآوريم، وي براي علي « عبدالله » و « عثمان » و « جعفر » و « عباس » را به دنيا آورد. اينان پسران خواهر ما به شمار مي آيند و با برادرشان حسين بن علي اند. اگر اجازه دهي امان نامه اي از جانب تو براي آنها بنويسيم، منتي بر ما نهاده اي.
عبيدالله به وي پاسخ مثبت داد. عبدالله بن ابي محل، امان نامه را نوشت و آن را عرضه داشت... (15).
شگفت اينجاست که نام « عثمان » را ميان فرزندان ام البنين در متوني مانند: « الفتوح »، « المعارف »، « مروج الذهب »، « الجوهرة » نمي يابيم (16) در حالي که اين نام، در نص بلاذري و خليفة بن خياط و يعقوبي و ابن سعد و طبري هست (17).
معلوم نيست اين نام، در آن منابع، افتاده يا [ به عمد ] حذف شده است تا به عدم چنين فرزندي براي امام علي (عليه السّلام) اشاره کند، يا اشاره به چيز ديگري باشد!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96187510812700257074.gif
نرگس منتظر
19-02-2019, 15:10
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/14124154546628504483.gif
• ابوالفضل عباس
وي بزرگ ترين فرزند ام البنين است. بنا بر قول مشهور، در سال 26 هجري به دنيا آمد و عمر شريف آن حضرت در ماجراي کربلا 34 يا 35 سال بود و در زمان شهادت برادرش حسن 24 سال داشت.
نقل شده است که وي، آن گاه که ديد جنازه ي برادرش امام حسن (عليه السّلام) از سوي بني مروان تيرباران شد، مي خواست به آنان حمله کند، امام حسين (عليه السّلام) او را از اين کار بازداشت (18).
عبدالله
عبدالله، بعد از 8 سال از برادرش عباس، زاده شد. هنگام شهادت 25 سال داشت (19).
پوشيده نماند که عبدالله، برادري از ليلاي نهشلي داشت که به « ابوبکر » کنيت يافت و کوچک تر از وي بود و در کربلا شهيد شد. ميان اين دو، در موارد زيادي خلط و اشتباه پيش مي آيد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/32864634279708351382.gif
نرگس منتظر
19-02-2019, 15:11
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/69276627477295307665.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86815962474865415013.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86815962474865415013.gif)
عثمان
عثمان، فرزند سوم امام علي (عليه السّلام) از ام البنين است که دو سال بعد از برادرش عبدالله به دنيا آمد و عمرش در وقت شهادت، 23 سال بود (20).
اهل سيره گفته اند:
چون عبدالله بن علي کشته شد، حضرت عباس، عثمان را صدا زد و گفت: اي برادر، پيش بتاز ( چنان که به عبدالله گفت ) عثمان سوي ميدان جنگ رفت، شمشير مي زد و... (21)
در انساب الأشراف مي خوانيم:
عمر بن سعد، شمر را بر پياده نظام گمارد و لشکر را شبانگاه جمعه حرکت داد. شمر، بر خيمه گاه حسين ايستاد و گفت: پسران خواهرم کجايند؟ ( يعني عباس و عبدالله و جعفر و عثمان بن علي که مادرشان ام البنين، دختر حزام بن ربيعه کلابي شاعر ).
آنان، بيرون آمدند؛ شمر گفت: شما در امانيد!
گفتند: نفرين خدا بر تو و بر امان نامه ات باد! آيا ما را امان مي دهي و براي فرزند رسول خدا اماني نباشد (22).
از ديدگاه هاي منحصر به فرد ابن ابي الحديد اين است که نام عثمان [ بن علي ] را که در ميان فرزندان امام علي (عليه السّلام) از ام البنين ثابت و معروف مي باشد به « عبدالرحمان » جايگزين مي کند (23). نگارنده، دليل اين کار را درنيافت؛ چرا که هيچ کس نگفته است که ام البنين از امام علي (عليه السّلام) داراي فرزندي به نام « عبدالرحمان » شد؛ اينکه ابن ابي الحديد اين اسم را از کجا آورده، معلوم نيست.
همچنين ابن قتيبه در المعارف، (24) مسعودي در مروج الذهب، (25) شيخ مفيد در الإختصاص، (26) اسم « عثمان » را در ضمن اولاد امام علي (عليه السّلام) از ام البنين نياورده اند.
اين سخن بدان معنا نيست که نگارنده مي خواهد در وجود فرزندي براي امام علي (عليه السّلام) به نام « عثمان » تشکيک کند؛ چرا که وي در واقعه ي کربلا وجود داشت و با برادرانش به شهادت رسيد. در زيارت ناحيه ي مقدسه مي خوانيم:
السَّلامُ علي عُثمان ابن أميرالمؤمنين، سَميِّ عُثمان بن مَظعون؛ لَعَنَ اللهُ رامِيَهُ بالسَّهم خَوَليِّ بن يَزيد الأصبَحيَّ الأيادي [ الأبانِي ] الدارمي؛ (27).
سلام بر عثمان، فرزند اميرالمؤمنين ( همنام عثمان بن مظعون ) نفرنين خدا بر خولي بن يزيد اَصبَحي ايادي دارمي، که او ر ا با تير هدف قرار داد.
ليکن نگارنده، قصد دارد به آنچه دست مي يابد در اين پژوهش اشاره کند تا به نگرش جانبدارانه متهم نشود.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/69285764956718999834.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/69285764956718999834.gif)
نرگس منتظر
19-02-2019, 15:13
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/20657874881474020520.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28010414720464389216.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28010414720464389216.gif)
آري، در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که « عثمان » پس از برادرش « عمر بن علي » به ميدان آمد. ابوالفَرَج مي نويسد:
آن گاه- پس از « عُمَر »- برادرش « عثمان بن علي » - به ميدان آمد، مادر او، ام البنين- دختر حزام بن خالد- از بني کلاب است، وي اين گونه رجز مي خواند:
إني أنا عثمانُ ذو المفاخِر *** شيخي علي ذو الفَعال الظاهر
و ابنُ عمٍّ للنَّبي الطاهر *** أخي حسينُ خَيرةُ الأخايِر
وسيِّدُ الکِبار و الأصاغر *** بعدَ الرَّسول و الوَصيِّ الناصر
- منم عثمان که مفاخر بي شماري دارم، پدرم علي است که نيک مردي هايش بر کسي پوشيده نيست.
- پدرم، پسر عموي پيامبر پاک طينت است و برادرم حسين، سرآمد برگزيدگان.
- برادرم حسين- پس از پيامبر و وصي پيروزمند او- آقا [ و مولاي ] همه ( بزرگ و کوچک ) است.
در اين هنگام خولي بن يزيد اصبحي، تيري بر پيشاني اش زد و او از اسب بر زمين افتاد. مردي از بني ابان بن دارم، سرش را از تن جدا کرد (28).
ابوالفرج مي گويد:
يحيي بن حسن گفت [ به نقل ] از علي بن ابراهيم، از عبيدالله بن حسن و عبدالله بن عباس، آن دو گفتند: عثمان بن علي، در حالي که 21 ساله بود به قتل رسيد.
ضحاک به اسنادش مي گويد: خولي بن يزيد، تيري به عثمان زد و او را از اسب سرنگون ساخت. مردي از بني ابان بن دارم، بر وي يورش آورد و سرش را جدا کرد.
از علي (عليه السّلام) روايت شده که گفت: او را « عثمان » ناميدم [ براي زنده نگه داشتن ياد ] اسم برادرم عثمان بن مظعون (29).
مجلسي- پس از نقل سخن ابوالفرج- مي گويد:
ابوالفرج، نام عمر بن علي را در ميان کشته شدگان در آن روز، نياورده است (30).
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49395381453387887651.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49395381453387887651.gif)
نرگس منتظر
19-02-2019, 15:15
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13245269084522740995.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13915405441407370295.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13915405441407370295.gif)
• جعفر
جعفر، دو سال بعد از عثمان به دنيا آمد. عمر شريف وي در وقت شهادت 21 سال بود. هيچ يک از اين چهار فرزند امام علي (عليه السّلام) از ام البنين نسلي از خود بر جاي نگذاشتند مگر حضرت عباس (عليه السّلام) که نسلش ادامه يافت.
طبري از ابو مِخنَف نقل مي کند که گفت:
و گمان کرده اند که عباس به برادران مادري اش ( عبدالله، جعفر، عثمان ) گفت:
پيش افتيد [ و کارزار کنيد و کشته شويد ] تا از شما ارث ببرم! (31).
در حالي که متن اصلي، چنين نمي باشد. ابوالفضل (عليه السّلام) برادرانش را بر شهادت تشويق کرد؛ زيرا اگر بعد از امام حسين (عليه السّلام) باقي مي ماندند، مصيبت ها و فتنه هايي به آنها مي رسيد و به شهادت در راه خدا توفيق نمي يافتند. حضرت عباس (عليه السّلام) آنان را براي جنگ پيش انداخت، تا جانشان را فداي امامشان حضرت حسين (عليه السّلام) کنند؛ چرا که اگر باقي مي ماندند، شمر بن ذي الجوشن آنان را شماتت مي کرد.
متن درست که در الإرشاد و ديگر کتاب هاست، چنين است:
چون عباس، کثرت کشته ها را ديد، به برادران مادري اش فرمودک اي برادرانِ مادري ام، پيش بتازيد تا ببينم [ و يقين يابم ] که براي [ رضاي ] خدا و پيامبرش، اندرزتان دادم! شما فرزندي نداريد [ که دل نگران آنها باشيد ] (32).
در اين متن، واژه ي « أَراکم » ( شما را بنگريم ) به « أَرِثُکم » (ارث شما را ببرم ) تصحيف شده است.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05498479763380570976.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05498479763380570976.gif)
نرگس منتظر
19-02-2019, 15:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25960949139772421023.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/80186158460546263312.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/80186158460546263312.gif)
پي نوشت ها :
1- به ام البنين « عامري » گفته مي شد؛ چون از شاخه ي قبيله ي « بني عامر » به شمار مي رفت؛ چنان که به او « وحيدي » گفته مي شد؛ زيرا از « بني وحيد » يکي از شاخه هاي « بني کلاب » بود.
2- مروج الذهب 63:3؛ تاريخ يعقوبي 213:2؛ الکامل في التاريخ 262:3؛ الإصابة 169:2؛ جمهرة انساب العرب: 38 و 282؛ سر السلسلة العلويه: 88؛ قاموس الرجال 195:12.
3- منتقلة الطالبيه: 261-262.
4- مقاتل الطالبيين: 53؛ ابصار العين:56.
5- عمدة الطالب: 356.
6- مقاتل الطالبيين: 54؛ عمدة الطالب: 356 ( در اين مأخذ نام چهار تن از زنان را آورده است ).
7- الخصائص العباسية ( کلباسي ): 74.
8- تاريخ طبري 162:3، حوادث سنه 40؛ نيز بنگريد به، الکامل في التاريخ 662:3.
9- زيرا در بعضي از اخبار آمده است: « فرزندش محمد، موهاي او را شانه مي کرد » اين عبارت به کهولت سن « خوله » اشاره دارد.
10- قاموس الرجال 195:12؛ اعيان الشيعه 429:7 ( به نقل از عمدة الطالب ).
11- لسان العرب 74:8 ( با اندکي تصرف )، و بنگريد به، جمهرة الأمثال ( عسکري ) 117:2؛ الأغاني 189:17، مجمع الأمثال 103:2.
12- انساب الأشراف 412:2.
13- تهذيب الآثار ( طبري ) 658:2؛ فيض القدي 524:1؛ تاريخ اصبهان 321:1؛ و بنگريد به، صحيح مسلم 1768:4؛ سنن ترمذي 140:5؛ تاريخ بغداد 42:5 ( و جلد 493:12 ) در اين مآخذ آمده است: خردمندانه ترين سخني که عرب گفت...
14- الفتوح 93:5.
15- الفتوح 93:5. ابن اعثم- در اين مأخذ- نام عثمان را ميان اولاد ام البنين نمي آورد، ليکن در صفحه 113، او را در ضمن کساني که با امام حسين (عليه السّلام) کشته شدند، نام مي برد.
16- الفتوح 93:5- 94؛ المعارف: 88 و 211؛ مروج الذهب 63:3، الجوهرة في نسب الإمام علي (عليه السّلام) : 58.
مسعودي در « التنبيه و الإشراف: 258 » هنگام ذکر فرزندان اميرالمومنين (عليه السّلام) مي گويد: و عباس ( مادرش ام البنين، دختر حزام است ) و عبدالله و جعفر و عثمان و محمد اصغر، که به ابوبکر کنيت يافت.
17- انساب الأشراف 413:2 ( و جلد 3، ص 390-391 )؛ تاريخ خليفة: 234؛ تاريخ يعقوبي 213:2؛ طبقات ابن سعد 20:3؛ تاريخ طبري 162:3 و 313.
18- العباس ( اثر مقرم ): 245.
19- مقاتل الطالبيين: 53-54.
20- مُوضِح عمري در « المجدي: 197 » مي گويد: عثمان بن علي به « ابو عمرو » کنيت يافت و 21 سال داشت که کشته شد؛ و کنيه ي جعفر « ابو عبدالله » بود و 29 سال داشت؛ و عبدالله به « ابو محمد اکبر » کنيت يافت و در 25 سالگي به دست بني دارم به قتل رسيد. مادر اين چهار تن، ام البنين ( دختر حزام کلابي ) است، همه شان در کربلا کشته شدند.
در « مقاتل الطالبيين:55 » آمده است: و در ماجراي کربلا، عثمان بن علي به قتل رسيد، در حالي که 21 سال داشت. ضحاک مشرفي مي گويد: خولي بن يزيد، تيري به عثمان زد و او را از اسب به زير افکند. مردي از بني ابان بن دارم سويش حمله ور شد، او را کشت و سرش را بريد. عثمان، هموست که از علي روايت مي کند که گفت: همانا او [ پسرم ] را به نام برادرم، عثمان بن مظعون ناميدم.
21- ابصار العين: 68.
22- « انساب الأشراف 390:3؛ و بنگريد به، تاريخ طبري 314:3؛ الکامل في التاريخ 415:3؛ المنتظم 337:5.
23- شرح نهج البلاغه 243:9.
24- المعارف: 88 و 211.
25- مروج الذهب 63:3.
26- الاختصاص: 82.
27- المزار ( مشهدي ) : 489؛ اقبال الأعمال 75:3؛ بحار الانوار 67:45.
28- مناقب آل ابي طالب 255:3؛ بحار الانوار 37:45.
29- مقاتب الطالبيين:55.
30- بحار الانوار 37:45- 38.
31- تاريخ طبري 332:3 الکامل في التاريخ 430:3.
32- الإرشاد 224:2؛ اعلام الوري 466:1، الدر النظيم: 556؛ مثير الاحزان: 50.
منبع مقاله :
شهرستاني، سيدعلي؛ (1390)، نام خلفا بر فرزندان امامان (عليهم السّلام) ( بن مايه ها، پيراهه ها )، ترجمه: سيد هادي حسيني، قم: انتشارات دليل ما، چاپ اول
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/45914639626266685077.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/45914639626266685077.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-02-2020, 18:21
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04410376805831797018.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04410376805831797018.gif)
بنال اي دل شب ام البنين است
شب تاب و تب ام البنين است
صداي قطرههاي آب لرزان
غم روز و شب ام البنين است
به طفلان حال عباس بگويد
وفا چون مذهب ام البنين است
ميان نالهها امشب بنالد
ابالفضلم گلِ ام البنين است
اگر شد كار عباسش دليري
شجاعت مكتب ام البنين است
اگر عباس او باب كرم شد
سخاوت منسب ام البنين است
كتاب غيرت و عشق و شهادت
نمي از مشربِ ام البنين است
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70248691740874024665.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70248691740874024665.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-02-2020, 18:22
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49142689500858661598.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49142689500858661598.gif)
من فاطمه بانوی بیت مرتضایم
من همدم تنهایی شیر خدایم
من همنشین فاتح و بدر و حنینم
من مادر عباس علمدار حسینم
روزی که من همخانه گشتم با شه عشق
روزی که پایم را نهادم در ره عشق
بر درب بیت شاه مردان ایستادم
خم گشتم و بر دست زینب بوسه دادم
گفتم به زینب من کنیزم در بر تو
من نآمدم اینجا به جای مادر تو
هر چند نامم فاطمه باشد عزیزم
اما بدان بر مادرت زهرا کنیزم
من که در این دلدادگی در شور و شینم
تا زنده ام خاک کف پای حسینم
ای زینب ای بانوی از غربت غمینم
دیگر در این خانه مخوان ام البنینم
امشب مدینه می دهد بوی گل یاس
پر میزند ام البنین، مادر عباس
ام البنین بانوی بیت مرتضی بود
او روضه خوان ماجرای کربلا بود
بر طفل خود عباس داد او درس ایثار
از کودکی می گفت بر طفلش علمدار
می گفت عباسم تو که در شور و شینی
در کربلای عشق سقای حسینی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03188202747527587628.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03188202747527587628.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-02-2020, 18:23
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/01/omlbanin5.gif
نام شما را که می برم، بی اختیار دلم هوای مدینه را می کند
دلم پرنده می شود و تا پشت دیوار بقیع، یک نفس بال می گشاید.
نام شما را که می برم، هوا معطّر می شود
و سکوت از عظمت نامتان جریان می گیرد.
گاهی آن قدر، خود را ـ با تمام بزرگی ات ـ به من نزدیک می کنی که حس می کنم
سر بر دامنت نهاده ام و تو با دستان سبز و گره گشا، اشک از چشمانم پاک می کنی،
سر بر دامنت نهاده ام و بوی خوش بهشت را، ذرّه ذرّه، نفس می کشم.
«چادر سیاه پاک، که انداخته خدا
ماه شب چهاردهم را به دامنت»
گاهی آن قدر بلند و رفیع می شوی که دیگر پرنده خیالم هر چه بال می زند
به گردِ حضورتان هم نمی رسد!
گاهی آن قدر نزدیکی، که به یک قدم، کنار شما می ایستم؛ کنار مهربانی تان، خوبی تان.
گاهی آن قدر وسیع و دور و ناممکن که هر چه می دوم، دورتر می شوی
و در ابتدای راه، فرو می مانم!
باید خودت دست دلم را بگیری!
خودت قدم به قدم به دلم راه رفتن بیاموزی!
من کجا و مادر ماه بنی هاشم کجا؟!
چه قدر پیش خدا حرمت داشتید که شایسته این انتخاب بودید!
چه قدر پاک و مطهّر بودید!
افتخار بیشتر از این که ما در فرزندان فاطمه علیهاالسلام باشی؟!
قداست بالاتر از این که محرم دردهای علی علیه السلام باشی؟!
بانو! دیگر شنیدن قصّه فرات و ادب سقّای تشنه لب، مرا به شگفتی نمی خواند
آن سقّا که از مشک ادب تو، سیراب شود و عبّاس نشود، عجیب است.
شنیده ام، زمزمه روزها و لالایی شب هایت این بود: «عبّاسم، مبادا فرزندان زهرا علیهاالسلام
را برادر صدا بزنی؛ فرق است بین فرزندان فاطمه علیهاالسلام و ام البنین علیهاالسلام »
شنیده ام که بارها و بارها، الفبای وفا و ادب را حرف به حرف، به گوش عبّاست هجی کردی.
حالا گر ماه بنی هاشم، خدای ادب باشد عجیب نیست؟!
آموزگار عشق و ارادت! آن قدر در لحظه هایت شگفتی آفریدی که تاریخ، انگشت
تحیّر به دندان می کرد. کدام ماجرایت را بگویم؟
کدام لحظه ات را بسرایم، که لحظه هایت، آن قدر مقدّسند که در واژه ها نمی گنجند.
در هر ماجرا، عشق و ارادت و اخلاص می آموزی، آن گاه که قنداقه عباست را، روی دست می گیری
و برای صدقه سری حسین علیه السلام ، دور سر مبارک ابا عبدالله می چرخانی... ،
اگر فاطمه علیهاالسلام ، عبّاس تو را «پسرم» نخواند، عجیب است ...
تو آمدی؛
در یک روز خوب و قدم به خانه علی علیه السلام نهادی و سایه مهربانی ات
را پناه کودکان داغدیده زهرا علیهاالسلام کردی.
تو آمدی و خشتْ خشتْ خانه پر شد از بوی تنت.
و تو لبریز از بوی فاطمه علیهاالسلام .
بانوی چهار داغ!
محبت از این بالاتر، که به همسر بگویی: «مرا فاطمه مخوان، چون حسن و حسین و زینب
با شنیدن این نام محزون می شوند» و تو، ام البنین یگانه روزگار شدی.
دسته دستاس، با دست های تو خو گرفت و...
تو می روی و خانه، داغ رفتنت را ضجّه می زند.
تو می روی؛ با تمام مهربانی ات؛ با سینه ای که داغ چهار کوه را به سوگ نشسته!
و من، هنوز پشت دیوار بقیع، مهربانی ات را ضجّه می زنم.
و من هنوز پشت دیوار بقیع، در جستجوی دست های گره گشای توام ...
و من هنوز حس می کنم که سر بر دامن تو نهاده ام و بوی یاس را از دامن تو می شنوم.
یا ام البنین ... !
http://shiaupload.ir/images/va5s5x42m293u3pao.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-02-2020, 18:24
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/01/omlbanin.gif
شیر زن بودی و شیر پرور.
دلیر بودی و دلیرپرور.
غیور بودی و غیورپرور.
وقتی پا به خانه علی علیه السلام نهادی، خود را نه بانوی خانه
که کنیز کودکان یتیم فاطمه دانستی و از این خاکساری عاشقانه
ادب و عشق به دردانه هایت آموختی.
وقتی غبار بی کسی از روی زینب می زدودی، مهر خواهرانه و وفای
برادری را به پسران رشیدت می خوراندی، تا سایه سار عقیله
بنی هاشم و سپر بلای خون خدا باشند.
وقتی دستان رشید عباس را در دستان حسین علیه السلام می نهادی،
علمداری یک انقلاب را در سایه اطاعت از ولایت به او می آموختی.
وقتی قدم به قدم، لحظه به لحظه و نفس در نفس، کودکانت را پای کلاس
درس فرزندان زهرا بزرگ می کردی، جان هایشان را به قله های رفیع امامت
می سپردیتا تیز پروازان وادی معرفت و راهیان صراط هدایت شوند.
تو در اوج صفا و صداقت، بانوی کلبه غمزده علی علیه السلام شدی؛
بانوی کلبه ای که بیت الاحزان فرزندان فاطمه بود و یادآور غصّه های دختر پیامبر.
تو انتخاب شده بودی تا از گنجینه ایمان، عشق و احساست، این کلبه را دوباره گرم کنی.
انتخاب شده بودی تا از خزانه رشادت و شهامتت، علمدار وفاداری به کربلای حسین تقدیم نمایی.
انتخاب شده بودی تا در قیام سرخ عاشورا و در انقلاب مظلومانه خدا،
سهیم باشی؛ همراه چهار پسر، چهار شیر مرد، چهار دلیرمرد غیور.
تو آمده بودی تا همدم تنهایی های مظلوم ترین سردار عالم باشی.
چه خوب توانستی مادر غصه های فرزندان فاطمه و مرهم زخم های کهنه مولا باشی!
ای همنشین علی و فاطمه!
ای چراغ بیت الاحزان فرزندان زهرا!
شفاعت حسین علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام شاه بیت غزل عاشقانه
زندگی ات خواهد بود و ماه درخشان وجودت، سرو رعنای امیدت، عباس،
سرمایه جاودانهدنیا و آخرتت.
خوشا به سعادتت ای مادر پسران دلیر!
ای مادر شیرمردان شهید!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-02-2020, 18:25
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/02/omlbanin14.gif
سكوت تلخ بقیع را مویههای جانسوز مادری در هم میشكند:
دیگر به من مادر پسران نگویید؛
چون مرا به یاد شیران قوی پنجهام می اندازید.
پسرانی داشتم كه مرا به نام آنها ام البنین میخواندند
اما اكنون دیگر برای من پسری نمانده است؛ چهار فرزندم، همچون عقابان
تیز پنجه بودند كه با مرگ سرخ، زندگی را وداع گفتند.
مادری كه خواسته بود فاطمه نخوانندش تا
حزن و اندوه، میهمان دلهای كودكان فاطمه نشود.
مادری كه مادر حماسه بود و وفا و فضیلت؛ مادر بزرگواری و كرم؛ مادر شجاعت
و استقامت... و امروز بقیع سوگوار اوست. سوگوار مادری كه صبوری اش، ایستادگی و
پایداریرا معنا كرد؛ مادری كه نامش یادآور اقیانوس ادب، فروتنی و صداقت بود...
بزرگ بانو! واگویه هایت را چگونه فریاد كردی كه پژواك وجود دردمندت
همچنان در جان جهان جاری است؟...
شجاع زاده ی شجاع پرور! راز و رمز اشك¬هایت چه بود كه افشاگرانه هدف¬های شوم و
اراده های پلید و كردارهای جنایت¬كارانه نابكاران و ستمگران را برملا می¬كرد؛ همان¬گونه
كهمظلومیت آل الله را فریاد می¬كشید؟...
آموزگار عشق و ارادت!
عشق را چگونه یافتی كه پسرانت را آموختی تا سایه¬سار عقیله بنی هاشم و سپر بلای خون خدا باشند؟
... پسرانت را آموختی كه چشمانشان در برابر خصم، ذوالفقار باشد و دستانشان گلوگاه معركه
را بفشارد و رو به قبله ابروی حسین(ع) قامت ببندند...
ام العشق، ام الوفا! در زمزمه های شبانه ات چه می خواندی در گوش عباست كه دست هایش
متبركترین پل استجابت شدند. قیامتی برپا كردند كه قامت بیدار را درهم شكستند.
اسطوره تاریخ شدند و مثنوی موزون ایثار را در شاهنامه ذهن بشر حك كردند...
چه كسی جز تو می توانست دلاوری در دامن بپروراند كه سقای تشنه ترین
و جگرسوخته ترین لشكر تاریخ باشد؟... چه كسی جز تو می-توانست شیرمردی بیاورد تا در
عرصه پیكار تزلزل به اركان یلان پوشالی و طبل های توخالی بیفكند؟...
چه كسی جز تو می¬توانست دانای راز آب ها را بیاموزد تا ساقی جامی باشد كه ملائك
حسرت نوش زلال آن باشند، جامی كه عطش آباد تاریخ، چشم امید به آن دارد...
چه كسی جز تو می توانست عباسی بیاورد كه ماهتاب شب¬های تنهایی حسین(ع) باشد، چهره
زيباي انسان در ملكوتي¬ترين حالات ايثار و فداكارى، ترجمه زخم¬های انسان به زبان ملكوت ...
چه كسی جز تو می¬توانست قصیده عاشقانه عباس را در گوش زمان بخواند و
صبورتر ازهمه مادران دلسوخته، به ایثارش ببالد...؟!
اینك آرام بگیر بانو در این گوشه غربت كه طنین نوای جان سوزت هماره در گوش زمان
جاری خواهد بود؛ تا آن زمان كه رودها، موج زنان، داغ عبّاست را بر سینه می زنند و تا هر
زمان كه پروانگان بال سوخته و لبان ترك خورده تشنگی كه از سرزمین آسمانی عشق آمدهاند،
حماسی ترین روضه های عالم را با نام عبّاس تو می خوانند...
چشمه ی خور([1]) از فلك چارمین ســوخـت ز داغ دل أمّ البنـیـن
آه دل پـــــــــرده نـــشین حـی برده دل از عیسی گردون نشین
....
مرغ دلش زار چو مرغ هَزار داده ز كف چـار جـوان گـزیـن
.....
نـغـمه ی داوودی بانـوی دهر كــرده بـسـی آب، دل آهـنـین
.....
نـالـه و فریاد جهان ســوز او لـرزه در افـكنده به عرش برین([2])
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-02-2020, 18:29
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/02/omlbanin18.gif
گویا آسمان مدینه رنگ و بوی عزا گرفته.
ام البنین علیها السلام در بستر غنوده و خاطرات تلخ و شیرین گذشته را به یاد می آورد.
خاطراتی که یادآور گذشته پرفراز و نشیب اوست.
اولین خاطرهای که در ذهنش نقش میبندد، زمانی است که عقیل او را برای برادرش
امیرالمؤمنین علی علیه السلام خواستگاری کرد و گفت:
علی علیه السلام همسری میخواهد که از او فرزندی جنگجو و تکسوار پدید آید، پسری که قهرمان
عرب لقب گیرد. و آن زن کسی نبود جز فاطمه کلابیه; آری فاطمه!
فاطمه ای که میخواست جای خالی فاطمه سفرکرده را برای علی علیه السلام و کودکان داغدارش پرکند.
و گیسوان زینب علیها السلام را به جای مادر مهربانش زهراعلیها السلام شانه بزند و دست نوازش بر
سر و روی حسنین علیهما السلام بکشد و ام کلثوم را مادرانه در آغوش گیرد.
از این پس او بانوی خانه ای میشد که انوار لاهوتیش تا فراسوی ملکوت کشیده شده بود
و گذرگاه فرشتگانو ملائک مقرب درگاه حق بود و قدسیان عالم بالا، فوج فوج برای تبرک جستن از
این وجودهای نازنین هبوط میکردند.
آری فاطمه قدم به خانه ای میگذاشت که داغ فراق فاطمه علیها السلام زخمی عمیق و جانسوز
دردل یتیمانش پدید آورده بود و زینب علیها السلام در دوران کودکی
خانه دار کوچک این سرای بهشتی شده بود.
و علی علیه السلام چه عاشقانه او را فاطمه خطاب میکرد، ولی وقتی نام فاطمه علیها السلام از
زبان علی علیه السلام در خانه طنین انداز میشد، اشک غم در چشمان زینب حلقه میزد و رنگ از
رخسار حسین علیه السلام میپرید و قلب او با دیدن این صحنههای جانسوز شرحه شرحه میشد.
او از علی علیه السلام خواست تا او را با این نام نخواند.
زیرا نام فاطمه علیها السلام داغ یتیمان فاطمه علیها السلام را زنده میکرد.
و آنگاه که عباس علیه السلام، عبدالله علیه السلام و عثمان علیه السلام و جعفرعلیه السلام، زمین خاکی
و عرش الهی را غرق در شادی و سرور کردند او را ام البنین علیها السلام خواندند و چه نیکو نامی:
مادر پسران!
پسرانی که بارها و بارها آنان را فدائی حسین علیه السلام خوانده بود.
حسین علیه السلام که با هر لبخندی، او را جانی دوباره میبخشید و روح بیتابش را آرامش میداد.
او به یاد آورد زمان تولد عباس علیه السلام را; آن هنگام که علی علیه السلام دستان او را غرق بوسه
کرد و بیقرار گریست و در پاسخ علت بیقراری و اشک فرمود: "این دستها روز عاشورا در
راه فرزندمحسین علیه السلام جدا خواهد شد."
و بارها از زبان زینب علیها السلام شنیده بود که چگونه عباس علیه السلام وفا و ادب را
شرمنده خویش کرد و با دستان فتاده اش حماسه ازلی آفرید.
نیز زمانی را به یاد آورد که کاروان زخمی اسراء به مدینه بازگشتند.
او کنار قبر رسول خداصلی الله علیه وآله، زینب علیها السلام را در آغوش فشرد و پیش از همه
از مولایش حسی نعلیه السلام پرسید; زانوان زینب علیها السلام سست شده، قلبش فرو ریخت و گریه
امانش را برید و فریاد برآورد:
«حسینعلیه السلام را با لب تشنه سر بریدند»
و زمانی را به یاد آورد که سپر خونآلود عباس علیه السلام را از میان چادرش
بیرون آورد و مقابل دیدگان اشکبار امال بنین نهاد
در این لحظه آنچنان قلبش به درد آمد که بیهوش در خاک غلطید.
پس از آن، دیگر بقیع رنگ تلخ سکوت را بر خود ندید.
ندبههای ام البنین علیها السلام دوست و دشمن را به فغان وا میداشت
و زمین و آسمان را به لرزه میانداخت.
حال، پس از تمامی شدائد و سختیهای روزگار، لحظه وصال نزدیک است.
عباس علیه السلام با بالهای گشوده در میان دروازه بهشت ایستاده و ورود مادرش را انتظار
میکشد زهراعلیها السلام و علی علیه السلام با تبسمی شیرین بر لب، چشم بر آسمان دوخته اند.
حسین علیه السلام با عبایی سپید بر دوش، در میان خیل ملائک برای دیدارش لحظه شماری میکنند.
ام البنین علیها السلام با قلبی آرام چشم از این دنیای فانی فرو میبندد
و به سوی آسمان معبودش پرمیگشاید
و یقین دارد که بهشت و تمامی ساکنان افلاکیش حضور سبز او را میطلبند.
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/02/omlbanin11.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-02-2020, 18:32
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/02/omlbanin13.gif
خداحافظ صدای صلابت، شیرزن بی نظیر طایفه «بنی کلاب»،
مادر فرزندان حماسه، همسر مولا!
کتاب های ما چقدر از تو گفته اند!
تو از هستی چند گام پیش هستی و چقدر حقیرند دردهای انبوه ما پیش بردباری ات!
تقویم ها یادشان هست که حادثه ها می آمدند و همه چیز برای تو شیرین بود.
زاده های رشادت تو، در کربلا شور می آفریدند و در خون می غلطیدند؛
اما تو رو به سمت واقعه های پربلا، استوار ایستاده بودی تا
توانمندترین کوه را به زانو درآوری.
چه بگویم بانو؟
آبشارها گوشه هایی از فراوانی زلالیت تواند.
ستاره های نور و پاکدامنی، تو را می سرایند.
خورشید، دلگرم از طلوع همیشه توست.
به جاودانگی نامت، آینه های پاک، غبطه می خورند.
چشم های تاریخ روشن باد از این همه شجاعت های بکر.
آری! چنین روح بلندی باید در خانه مولا مأوا می گرفت.
خداحافظ، ای الگوی ادب و ولایت پذیری!
همه تو را مادر قمر بنی هاشم می شناسند و این کافی است تا نمایشگاهی
از عشق و هر چه خوبی، به فراخور شعور هر کس برپا شود.
تو اما فاطمه ای دیگر بودی که با تمام دلاوری ات
در قاب های عاطفه نیز خوش درخشیده ای.
... و چگونه معرفت عظیم تو در دنیای محدود ما
می گنجد که گفتی نام من «ام البنین» است.
خداحافظ صدای صلابت، شیرزن بی نظیر طایفه «بنی کلاب»،
مادر فرزندان حماسه، همسر مولا!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/34802727249217242401.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-02-2020, 04:11
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91519778659497943917.gif
درود بر تو ای کسی که عزیز حضرت زهرا بودی
سلام بر تو ای مادر ماههای درخشان ،
ای فاطمه دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب که لقب داده شدی
( از طرف حضرت علی ) به ام البنین ( مادر پسران )
و رحمت و برکات خدا بر تو باد.
خدا و پیامبرش را گواه می گیرم که همانا تو با اهدای فرزندانت
و قربانی کردن آنها در راه آرمانهای حسین علیه السلام جهاد نمودی؛
و بندگی خدا را با تحت ولایت قرار گرفتن امامان معصوم
با خلوص کامل به جا آوردی و بر آن مصیبت جانکاه و عظیم ( که برای فرزندانت اتفاق افتاد )
صبر نمودی چرا که آنرا در پیشگاه حضرت حق می دانستی
و همواره در سختی ها و شدائد ، امام علی بن ابی طالب را یاری می کردی
و همواره در نهایت اطاعت و وفاء نسبت به این خاندان بودی .
وهمانا تو به خوبی کفالت و خدمتگزاری در خانه ی علی را عهده دار شدی
و با حفظ و نگهداری دو یادگار زهرای اطهر – امام حسن و امام حسین –
امانت بسیار بزرگ خدا را ادا کردی و حجت های خدا را برگزیده
و در راه به ثمر نشستن اهداف آنها تلاش نمودی .
و در خدمتگزاری به فرزندان رسول خدا سعی و تلاش نمودی
در حالیکه نسبت به ایشان معرفت کامل داشته
و به صدق گفتارشان یقین داشتی و در نهایت مهربانی و دلسوزی
نسبت به ایشان بودی و برگزیدی هواخواهی ایشان را .
و فرزندان رسول خدا را بیشتر از فرزندان سعادتمند خودت دوست می داشتی
و محبت نسبت به ایشان را در محبت نسبت به اولاد خودت ، ترجیح می دادی .
پس درود خدا در هر لحظه از شبانه روز بر تو باد .
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37400524687926405021.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49746703346260699735.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37400524687926405021.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-02-2020, 04:12
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79064542204143566984.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79064542204143566984.gif)
سلام بر صبر!
سلام بر استقامت ام البنین!
آسمانی که چهار قرص ماهش را بی هیچ چشم داشتی
تقدیم کربلا کرد، مادری که چهار ستون قامتش فرو ریخت؛
اما باز ایستاد و پژواک کربلا را در مدینه انعکاس داد!
این بقیع است و اینکه آخرین قدم زمینی اش را بر آن گذاشته
«ام البنین» مادر «وفاداری»
مادر «صبر» و «استقامت»
مادر «چهار قرص ماه»
دامنی که ادامه دامن فاطمه بود تا حسین علیه السلام
سر بر آن بگذارد، تا زینب، بی هیچ دغدغه، غصه هایش
را در آن مویه کند، تا عموی تشنگان کربلا،
وفاداری را و گذشت را از آن بیاموزد.
ام البنین، مادر داغدار مدینه بود، اما ایستاد؛
ایستاد و کربلا را در مدینه، پنجره در پنجره سرود.
کربلا را در کوچه های مدینه جاری کرد.
دست هایش، آشناترین داغ کربلا بود.
حالا مدینه مویه می کند و بقیع، ماتمی دیگر را در
دامن می کشد و اشک می ریزد.
آن روز هم که قبری در مدینه گم شد، بقیع اشک می ریخت.
بقیع، اشک می ریزد و چهار ماه کامل در
آسمانش می درخشند؛ چهار ماه پاره پاره.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/78045813518267330009.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/78045813518267330009.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-02-2020, 04:13
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37407707619053244340.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/37407707619053244340.gif)
بغضی خفقان آور در گلوگاه زمان رخنه کرده است.
اشک، در چشم سنگ هم بی تابی می کند.
آسمان، ستاره هایش را بر خاک ریخته است.
هیچ صدایی از هیچ حنجره ای جرئت سر برآوردن ندارد...
تنها سکوت است که پابه پای تابوت تو پیش می رود
و تنها اشک است که لب به سخن گشوده است.
پسرانت را هیچ کس خبر نکرده است؛
خبر مرگ مادر، برای فرزندانش، برای پسرانش ناگوار است؛
مادری که در دامانش آسمان به تکاپو پرداخته بود
و ماه بر زانوانش بزرگ شده بود. تابوتت تا کنار قبر،
آرام آرام گام برمی دارد... پیکرت را به دست خاک می سپارند؛
بی آنکه پسرانت....
خبر را خود تو زودتر از هر کسی به آنها داده بودی؛
همان زمان که راهی کربلاشان می کردی.
چهار فرزندت را جمع کردی و گفتی که همه
شما پیش مرگ پسر فاطمه هستید؛
ولی به آنها نگفتی که تا آخرین لحظه داغشان را
در سینه ات نگاه خواهی داشت؛ بی آنکه دم برآوری و شکوه کنی.
تو مادر ادب هستی و دریای بی کران معرفت!
تو مادر آب هستی، مادر احساس هستی.
فرزندان تو، خادمان اهل بیت بودند و خود تو....
خودت گفتی که من کنیز فرزندان فاطمه هستم؛
همان روزی که به عنوان تازه عروس، به خانه علی
قدم گذاشتی. به زینب گفتی که من برای کنیزی شما آمده ام...
و حالا که پیکرت را به دست خاک می سپارند،
هیچ کس نیست در این غربت بی انتها که بر مزارت اشکی بریزد؛
غیر از سکوت که آرام آرام بر
خاک مزارت گل اشک می کارد.
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91903837371960786972.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91903837371960786972.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-01-2021, 15:26
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47046854211572423730.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47046854211572423730.gif)
مادر پسران
آمدی و گفتی که نیامده ام جای فاطمه علیهاالسلام
را برایتان پر کنم. آمدی و گفتی که مرا فاطمه نگویید؛
من ام البنینم. آمدی که غبار غم از صورت زینب علیهاالسلام
بزدایی. آمدی تا حسنین علیه السلام از داغ غم از پای درنیایند.
آمدی و به خانه غم خوش آمدی! هر چه می گذشت،
همه بیشتر به تو عادت می کردند و پسرانت
را به فرزندان فاطمه حواله می دادی.
پسرانت هم تو را ام البنین صدا می زنند.
خودت می گفتی که تو مادر پسرانی
پسرانی که سال ها بعد، سرهای بریده شان را پس
از غوغای کربلا برایت آوردند و تو حال زینب علیهاالسلام
را پرسیدی و حال برادرش حسین علیه السلام را.
بانو!
غم مادری که تنها پسرانش را از دست بدهد سنگین است؛
تو نمی توانی این غم را پنهان کنی؛
هر چند اشک های خود را پنهان کنی از
زنان قبیله.
پس بهتر است دیگر نمانی!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46540323300038578480.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46540323300038578480.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68314776044713822095.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68314776044713822095.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46540323300038578480.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/46540323300038578480.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-01-2021, 21:01
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04410376805831797018.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04410376805831797018.gif)
بنال اي دل شب ام البنين است
شب تاب و تب ام البنين است
صداي قطرههاي آب لرزان
غم روز و شب ام البنين است
به طفلان حال عباس بگويد
وفا چون مذهب ام البنين است
ميان نالهها امشب بنالد
ابالفضلم گلِ ام البنين است
اگر شد كار عباسش دليري
شجاعت مكتب ام البنين است
اگر عباس او باب كرم شد
سخاوت منسب ام البنين است
كتاب غيرت و عشق و شهادت
نمي از مشربِ ام البنين است
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70248691740874024665.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70248691740874024665.gif)
http://ayehayeentezar.com/add/ayehayeentezar!.gif (https://telegram.me/joinchat/Ay9XjzvIAzjBCt5NFtoxqw)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-01-2021, 21:02
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04144965988159587924.gif
https://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifوفات جانگداز اسوه مـاندگار مهرو محبتhttps://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
https://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifبـانوی دوم خـانه مـولا علی علیه السـلامhttps://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
https://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifمادر دلسوز یتیمان فاطمه سلام الله علیهاhttps://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
https://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifبانوی مرد آفرین ,مادر چهار شهید کربلاhttps://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
https://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifحضرت ام البنین علیه السلام تسلیت بـادhttps://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89269447751678321670.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/83920873366560004708.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/89269447751678321670.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
26-01-2021, 21:03
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05501377212198292522.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05501377212198292522.gif)
خداحافظ، مادر کربلا!
غریبانه می روی؛ می روی تا خاک، غم رفتنت را به
دوش بکشد.دنیایی درد را با خود می بری.
تو مادر پسرانی که در کمتر از یک روز، پرنده شدند.
دامانت، خوابگاه روزهای تنهایی زینب بود.
دست هایت، بوی حسنین را می دهد.
تو آغاز عاشقانه ترین روزهای مادرانه بوده ای.
خاک مرقدت، قدمگاه عاشقان شده است.
کبوترها خاکت را برای شفا می برند.
غیر از تو، کدام زنی را می توانم سراغ بگیرم که زیر
بار این همه داغ، آنی زانویش نلرزیده باشد؟!
اشک روزهای تنهایی ات بیش از آنکه بوی باب الحوایج
بدهد، بوی لب های تشنه حسین علیه السلام را می دهد؛
بوی بی قراری اسارت زینب، بوی دست های بریده قمر بنی هاشم.
تو مادر زیباترین ماه شب چهاردهم دنیایی!
چهار پسرت را قربانی کرده اند و تو شادمانی که سربلند
از امتحان بیرون آمده ای. اسماعیل هایت را به قربانگاه
فرستادی و کوچه را با اشک هایت پشت سرشان آب پاشی
کردی و آه هایت بدرقه راهشان شد.
دلشوره بازگشت کاروان سفر رفته،تابت کرده بود.
عشق در ثانیه های بی قراری ات تپید و گل های
معطر، عطر نفس های تو را شکوفه زدند.
تمام غنچه ها نام تو را با شبنم بر گلبرگ هایشان نوشتند.
نمی دانم خدا تو را کی و کجا آفرید؛
ولی می دانم به بهشت نزدیک تر از فرشته هایی.
نمی دانم خدا تو را در باغ های ازل آفرید
یا روزهای اردیبهشتی بهشت؟
لبخند تو لبریز شادی شدند و نارنج ها، شبیه آفتاب
درخشیدند. دست ها بوی دوستی گرفتند و
خانه ها اندوه را فراموش کردند.
وقتی قدم به خانه کوچک علی گذاشتی، زندگی یک بار دیگر
لبخند زد و عشق، با مهربانی هم قدم شد و بهار،
خزان باغچه را به دست بادهای رهگذر سپرد.
ماهی ها، دریا را برای ابرها سوغات بردند تا یاد
صبوری تو را بر دشت های تشنه لب بگریند.
نام بلند تو را تمام درخت ها می دانند.
تمام آب ها از شرم تو سال های سال لب تشنه
گریسته اند.اندوه تو را آینه آب ها کردند تا یادت
در لحظه لحظه دریاها موج بزند.
صدای رفتنت را تمام باران ها گریه کردند و ماهی ها
مرثیه خواندند و گل های سرخ، از اندوه رفتنت
پرپر شدند و درخت ها از خواب پریدند.
پرستوها، دوازده بند محتشم را به رفتنت گره زدند و باده
ا با نوای «عمان سامانی» هق هق کردند و تو با دنیا،
آرام خداحافظی کردی؛ با اندوه خداحافظی کردی،
با روزهای دوری و دلتنگی خداحافظی کردی و در ناگهانی
از اتفاق، به شهیدانت سلام گفتی، به عزیزان دو
از دستت سلام دادی، به خدا سلام دادی.
تمام آینه ها با تو خداحافظی کردند؛ با لبخندهایت که
زیبایی های بی پایان بودند، خداحافظی کردی.
خداحافظ ای مادر زخم های بزرگ!
خداحافظ ای مادر کربلا!
خداحافظ ای مادر کاروان اسیر! خداحافظ ای....!
عباس محمدی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86462082661249956799.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86462082661249956799.gif)
مصطفی*شیعه ال طاها*
26-01-2021, 23:39
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05501377212198292522.gif
گمان مکن پسرت ناتنیبرادر بود
قسم به عشق، کنارم حسین دیگر بود
منال ام بنین و ببال از عباس
تو شیرمادر و شیر تو شیرپرور بود
سقوط قلعهی خیبر اگر به نام علیست
فرات، خیبر دیگر؛ یل تو حیدر بود
ز شام تا به سحر دور خیمهها میگشت
که ماه هاشمیان بود و مهرپرور بود
به لرزه بود از او پشت هفتپشت ستم
یل تو یکتنه یک تن نبود، لشگر بود
به جای دست روی چشم خویش تیر گذاشت
ببین که تا به چه حدی مطیع رهبر بود
اگر فتاد روی خاک میشود پرپر
ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86462082661249956799.gif
مصطفی*شیعه ال طاها*
26-01-2021, 23:42
https://s17.picofile.com/file/8422889692/9459738_817.jpg
خانمی که تا خود خورشید قامت داشته
در رشادت با ابالفضلش رقابت داشته
مادر باب الحوائج بوده و با این حساب
دامن او را گرفته هر که حاجت داشته
میرسد از والدین اخلاق فرزندان، ولی
این زن از اول به فرزندش شباهت داشته
اول از عباس او اذن حرم را خواسته
هر کسی در کربلا قصد زیارت داشته
با کلام نافذش در روضهها حاضر شده
در زمین کربلا هر چند غیبت داشته
تحت فرمانش کلام و تحت امرش واژهها
صحبتش با ابروی عباس نسبت داشته
فاطمیه رفته و آمادهی رفتن شده
بسکه بر زهرای مرضیه محبت داشته
بعد زهرا آمده پس بعد زهرا میرود
اینچنین در مکتب مولا ولایت داشته
دانه پاشیده برای کفتران قبر او
در مدینه هرکسی یک جو لیاقت داشته
تا ابد شرمندهی عباس شد، چون قبر او
بیشتر از قبر فرزندش مساحت داشته
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86462082661249956799.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-01-2021, 17:50
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85300777659433373408.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85300777659433373408.gif)
باغ گل یاس سلام علیک *** مادر عباس سلام علیک
معرفتت زبانزد عالم است *** هر چه بگویم ز وصفت کم است
ای شده محرم به ولای علی *** فاطمه دوم بیت علی
اختر تابنده برج ادب *** شیرزن خیل زنان عرب
باغ گل یاس سلام علیک *** مادر عباس سلام علیک
معرفتت زبانزد عالم است *** هر چه بگویم ز وصفت کم است
تو عالم و صابر و آزاده ای *** چهار پسر بهر علی زاده ای
چهار پسر نه چهار قرص قمر *** چهار ستاره چهار نور بصر
تو گفته ای ای گل باغ عفاف *** با پسر فاطمه شام زفاف
کی همه جا چشم و چراغ همه *** منم کنیز مادرت فاطمه
همدم نور احدی فاطمه *** عروس بنت اسدی فاطمه
تو بانوی بیت علی گشته ای *** دور حسین بن علی گشته ای
تا که در آن بیت مقرب شدی *** از دل و جان عاشق زینب شدی
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/63760272068931006200.gif
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-01-2021, 17:51
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/67296328373287969256.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/67296328373287969256.gif)
ای همسر سردار جهان، مادر عباس
وی دامـن تـو مهـد ادب پـرور عباس
در بیت علـی آمده! هـمسنگر عباس
خوانده است تو را مادر خود خواهر عباس
امالشهـدا، فاطمه ی دوم حیدر
هم فاطمه ی دوم و هم زینب دیگر
تو چشمه ی فیض از نفس پنج امامی
تو فاطمه ی بیت شـه عـرش مقـامی
تو همسر تنهـا وصـی خیرالانامی
تو مـادر والا گهـر خـون و قیامی
جوشـد ادب و فضـل ز آیات کلامت
پیوسته ز هفتاد و دو تن باد سلامت
شک نیست به این رتبه که حیدر به تو نازد
زینب کـه بـود عصمـت داور به تو نازد
تـا روز جــزا آل پیمبــر بــه تـو نازد
عبـاس تـو در عـرصه ی محشر به تو نازد
کی مثل تو ای خاک رهت هم سر و هم جان
یک روزه دهد چـار پسر در ره جانان؟
ای سوخته در شعلـه ی مصباح هدایت
ای مادر جود و کرم و فضل و عنایت
خشنـود ز رفتـار تـو زهـرای ولایت
جان همه خوبان جهـان باد فـدایت!
با آن همه قدر و شرف و جاه و عزیزی
کـردی بـه بنـیفاطمـه اظهـار کنیزی
عون تـو شـده در صف عـاشور فدایی
عثمان تو بگرفت ز خون رنگ خدایی
تا دادن جـان، جعفر تو بود ولایی
عباس تو از روز ازل کـربوبـلایی
چون حرمت زهرا به تو شد واجب عینی
گشتنـد عزیـزان تـو هرچار، حسینی
تـو ام بنینـی نــه! تـو امالشهـدایی
پیوسته به ثاراللَه و از خویش جدایی
دلباختـه ی جلـوه ی مصبــاح هــدایی
بیش از پسران گریه کنِ خون خدایی
ای بوسه ی خورشید به خاک کف پایت
حق است کند فاطمه پیوسته دعایت
دادی بـه ره شمـس ولا چـار قمـر را
دور پسـر فاطمــه گـردانـده پسـر را
در ماتمشان ریخته بس اشک بصر را
آتـش زده از گریه دل اهـل نظـر را
از بس که در امواج بلا یار حسینی
بـا داغ پسرهـات عــزادار حسینی
یک روزه به دل داغ روی داغ تو دیدی
چون فاطمه یـا فاطمه از غصه خمیدی
بر گرد همـان چـار مزاری که کشیدی
از داغ حسینبـنعلـی جامـه دریـدی
با آن کـه دلت خون ز غم چار جوان بود
چشمت به حسینبنعلی اشکفشان بود
بـا داغ چهـار اختــر تابنده جبینت
گفتـی کــه نخـوانند دگر امبنینت
آتش نزند کس به دل زار و حزینت
ای لشکر ماتم به یسـار و به یمینت
خون خوردی و نالیدی و از پای فتادی
تـا جـان بـه سـر گریه ی پیوسته نهادی
روزی که تو رفتی و جهان غرق عزا بود
تابـوت تـو بـر دوش عزیـزان خدا بود
با داغ تو خـون بـر جگر اهـل ولا بود
عباس تو ای مـادر عبـاس! کجا بود؟
ای کاش که چون عون، کنارت پسری بود
از جعفر و عثمـان عزیـزت خبری بود
ای قبله ی دل تـربت بیشمـع و چـراغت
ای داغ پس از داغ دوبـاره روی داغـت
ای چارگل خفته به خون، حاصل باغت
باشـد کـه بیایـم بـه مدینه به سراغت
با آن که شدم زائر بیصبر و قرارت
نگذاشت عدو گل بفشانم به مزارت
یا فاطمه خون دلـم از دیـده روان است
قبر تو عیان است عیان است عیان است
چشم همـه بـر تربت پاکت نگران است
آن فاطمه قبرش ز چه از خلق نهان است؟
از اشک، مگـر خاک بقیع تو بشویم
آن تربت پنهان شده را بلکه بجویم
هرچند که خون جگرت بود روانه
دیگـر بدنت دفـن نگـردید شبانه
بر بازوی و پهلـوت ندیدنـد نشانه
ای کوه غم چار جوانت روی شانه
بر «میثم» دل سوخته کن اشک، عنایت
تا خـون دل خـویش کنـد وقف عزایت
استاد حاج غلامرضا سازگار
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70340210334133146889.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70340210334133146889.gif)
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-01-2021, 17:52
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04939716130881267374.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04939716130881267374.gif)
ای بانوی شرافت و ادب! کرامت تو را میشود در زلال آیینه اباالفضلت دید؛
آنجا که امان نامه شیطان را به سینه خاک کوبید و گفت:
حیرتا! زاده ام البنین امان داشته باشد، اما میوه نازنین رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم
زاده زهرای مطهّر، امان نداشته باشد؟
اگر تو همسر امیرالمؤمنین نبودی، چه کسی ماه بلند بالای بنی هاشم را به دنیا میآورد،
که از طلعت زیبا و جمال دل آرایش، عرب، انگشت حیرت به دندان میگزید؟
بانوی بافضیلت بودی که ابوالفضل را چنان تربیت کردی، تا پشت و پناه
حسین و لشگرش باشد و از کشتههای دشمن، پشته بسازد.
مرحبا به مادریت، ای مادر ادب! که به نوباوگان خویش فرمودی: از سر ادب.
به گلهای زهرا علیهاالسلام ، «آقا و مولا» خطاب کنند، نه «برادر». خدا تو را رحمت کند.
هنوز صدای مرثیه هایت
در بقیع، در گوش زمان جاری است:
دیگر به من «مادرِ پسران» نگویید؛ چون مرا به یاد شیران قوی پنجهام میاندازید.
من پسرانی داشتم که مرا به نام آنها، «ام البنین» میخواندند.
اما اکنون دیگر برای من پسری نمانده است؛ چهار فرزندم،
همچون عقابان تیز پنجه بودند که با مرگ سرخ، زندگی را وداع گفتند.
ای مادر وفا، که روح شریف چهار پسر وفادارت ـ «عباس و جعفر و عثمان و عبداللّه»
تجلیگاهِ وفای تو به علی علیهالسلام و اولاد علی علیهالسلام گردید.
که وفای آنان، درخششی از وفای تو بود!
آیا از شجاعت پدرانت که در رگهای تو جاری بود و از شرافت و فضیلتی که در تو میجوشید،
غیر از این انتظار میرفت که فرزندت، قمر بنی هاشم، عبّاس رشید باشد که بر فوج اهریمنان تاخت.
چه نیک میشناختی فرزندانت را که در رثای آنان سرودی:
به من خبر دادند که عباس، با دستهای بریده، با صورت به زمین افتاده
اما پسرم! میدانم که اگر عمود آهنین بر سرت نمیکوفتند و شمشیر در دست میداشتی،
هیچ کس یارای نزدیک شدن به تو را نداشت.
خدا تو را رحمت کند، ای شجاع زاده شجاع پرور، مادر پسران، ام البنین!
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26913703726783851777.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/26913703726783851777.gif)
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.