نصرالله عاشق خداومولا
04-03-2018, 17:22
صفات جلالیه
هر اسمي از خداوند مظهر يکي از صفات اوست، مظهر خشم خداوند متعال اسماي متعددي است که به تناسب مورد، به کار برده مي شود.- المهمين: مراقب همه چيز است.- العزيز: قدرتمندي شکست ناپذير- المتکبر: شايسته عظمت است.(حشر/23)- قاهر: غالب بر ديگران، قهر بعزته الاعزاء،(مفاتيح الجنان، دعاي افتتاح، ص294-296)- اشد المعاقبين في موضع النکال و النقمه؛ سخت ترين کيفر دهندگان در جاي مجازات و انتقام.- اعظم المتجبرين في موضع الکبرياء و العظمه؛ بزرگترين جباري در جاي بزرگ منشي و بزرگواري.- يضع المستکبرين؛ خوارکننده مستکبران.(همان، ص296)- يهلک ملوکا؛ نابود کند شاهان(ظالم) را.(همان، ص296)- قاصم الجبارين؛ شکننده زورگويان.(همان، ص296)- مبير الظالمين؛ نابودکننده ستمکاران.(همان، ص296)- منتقم؛ اگر به حضرت مهدي(عج) منتقم آل محمد گفته مي شود به عنوان مظهر يکي از اسماي مبارک الهي است.و همين طور اوصاف « قاصم شوکه المعتدين»؛ درهم شکننده شوکت متجاوزان و ستمگران.«هادم ابنيه الشرک و النفاق»، ويران کننده بنيادهاي شرک و نفاق.«حاصد فروع الغي و شقاق»؛ دروکننده شاخه هاي گمراهي و نهال هاي دشمني.«مبيد اهل الفسوق و العصيان و الطغيان؛ نابودکننده اهل فسق و گناه و سرکشان و ظالمان.«طامس آثار الزيغ و الاهواء»؛ محوکننده آثار کج دلي و کجروي ها.«قاطع حبائل الکذب و الافتراء»؛ قطع کننده رشته هاي دروغ و افترا.«مبيد العتاه و المرده»؛ نابودکننده سرکشان.«مستأصل اهل العناد و التضليل و الإلحاد»؛ برکننده ريشه اهل عناد و گمراه کنندگان وبي دينان.(جملات هشت گانه فوق در دعاي ندبه آمده است، ص885)که در دعاي ندبه آمده است در واقع اوصاف الهي است که به حضرت مهدي به عنوان مظهر اسماي الهي و خليفه و نماينده او نسبت داده شده است وهمچنين اوصاف «المعد لقطع دابر الظلمه؛ کجاست آماده کننده براي ريشه کن کردن ستمکاران و «المرتجي لإزاله الجور؛ جايگاه و اميد براي برانداختن ستم» از اين قبيل است.لذا مي توان گفت خداوند، هادم الشرک، حاصد الغي، مبيد اهل الفسوق، طامس آثار الزيغ، مستأصل اهل العناد، دابرالظلمه، مزيل الجور است.نتيجه:همه اوصاف يادشده و غير آن( که ممکن است مورد غفلت قرارگرفته باشد) نشان دهنده خشم الهي نسبت به کفار و مجرمان است که هر کدام براي مورد خاص و مرتبه اي معين به کار مي رود. البته همه اینها جلوه های یك وصف است و آن همان عدل الهی است . عدل خدا نیز به حكمت او باز می گردد و همه اوصاف و اسمای فعلی الهی تجلی حكمت فعلی اوست .
هر اسمي از خداوند مظهر يکي از صفات اوست، مظهر خشم خداوند متعال اسماي متعددي است که به تناسب مورد، به کار برده مي شود.- المهمين: مراقب همه چيز است.- العزيز: قدرتمندي شکست ناپذير- المتکبر: شايسته عظمت است.(حشر/23)- قاهر: غالب بر ديگران، قهر بعزته الاعزاء،(مفاتيح الجنان، دعاي افتتاح، ص294-296)- اشد المعاقبين في موضع النکال و النقمه؛ سخت ترين کيفر دهندگان در جاي مجازات و انتقام.- اعظم المتجبرين في موضع الکبرياء و العظمه؛ بزرگترين جباري در جاي بزرگ منشي و بزرگواري.- يضع المستکبرين؛ خوارکننده مستکبران.(همان، ص296)- يهلک ملوکا؛ نابود کند شاهان(ظالم) را.(همان، ص296)- قاصم الجبارين؛ شکننده زورگويان.(همان، ص296)- مبير الظالمين؛ نابودکننده ستمکاران.(همان، ص296)- منتقم؛ اگر به حضرت مهدي(عج) منتقم آل محمد گفته مي شود به عنوان مظهر يکي از اسماي مبارک الهي است.و همين طور اوصاف « قاصم شوکه المعتدين»؛ درهم شکننده شوکت متجاوزان و ستمگران.«هادم ابنيه الشرک و النفاق»، ويران کننده بنيادهاي شرک و نفاق.«حاصد فروع الغي و شقاق»؛ دروکننده شاخه هاي گمراهي و نهال هاي دشمني.«مبيد اهل الفسوق و العصيان و الطغيان؛ نابودکننده اهل فسق و گناه و سرکشان و ظالمان.«طامس آثار الزيغ و الاهواء»؛ محوکننده آثار کج دلي و کجروي ها.«قاطع حبائل الکذب و الافتراء»؛ قطع کننده رشته هاي دروغ و افترا.«مبيد العتاه و المرده»؛ نابودکننده سرکشان.«مستأصل اهل العناد و التضليل و الإلحاد»؛ برکننده ريشه اهل عناد و گمراه کنندگان وبي دينان.(جملات هشت گانه فوق در دعاي ندبه آمده است، ص885)که در دعاي ندبه آمده است در واقع اوصاف الهي است که به حضرت مهدي به عنوان مظهر اسماي الهي و خليفه و نماينده او نسبت داده شده است وهمچنين اوصاف «المعد لقطع دابر الظلمه؛ کجاست آماده کننده براي ريشه کن کردن ستمکاران و «المرتجي لإزاله الجور؛ جايگاه و اميد براي برانداختن ستم» از اين قبيل است.لذا مي توان گفت خداوند، هادم الشرک، حاصد الغي، مبيد اهل الفسوق، طامس آثار الزيغ، مستأصل اهل العناد، دابرالظلمه، مزيل الجور است.نتيجه:همه اوصاف يادشده و غير آن( که ممکن است مورد غفلت قرارگرفته باشد) نشان دهنده خشم الهي نسبت به کفار و مجرمان است که هر کدام براي مورد خاص و مرتبه اي معين به کار مي رود. البته همه اینها جلوه های یك وصف است و آن همان عدل الهی است . عدل خدا نیز به حكمت او باز می گردد و همه اوصاف و اسمای فعلی الهی تجلی حكمت فعلی اوست .