PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اشعار به مناسبت شهادت جانگداز امام حسن مجتبی(ع)



نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:24
http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/25005274587747878937.gif (http://www.ayehayeentezar.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.ayehayeentezar.ir%2Fgal lery%2Fimages%2F25005274587747878937.gif)


ای مادری ترین پسر فاطمه ، حسن!
ای مجتبی ترین ثمر فاطمه ، حسن !

آن مقتدا که هیچ کَسَش اقتدا نکرد
با اینکه هست تاج سر فاطمه ، حسن!

وقتی که در مدینه غریبش گذاشتند
یعنی شکست بال و پر فاطمه ، حسن!

حتی صدای تو به سپاهت نمی رسید
یعنی شکسته شد کمر فاطمه ، حسن!

روزی که مادر تو به کوچه ز پا فتاد
چشم تو دید درد سر فاطمه ، حسن!

در ناله ها و نافله های شبش کسی
چون تو ندید چشم تر فاطمه ، حسن!

در بین اهل بیت ، خدایی خودت بگو
مثل تو کیست خونجگر فاطمه ، حسن!

چون تو کسی که چادر خاکی ندیده است
ای قامتت عصا به بر فاطمه ، حسن!

سیلی به پیش چشم تو بر مادرت زدند
دیوار بود و زخم سر فاطمه ، حسن!

زهرا اگر که شد سپر مرتضی علی
آری تویی ، تویی سپرِ فاطمه ، حسن!

الحق که از حسین تو هستی غریب تر
این غربت است ، در نظر فاطمه ، حسن!

یک یار هم کنار تو روز وفا نماند
در غربتی تو هم اثر فاطمه ، حسن!

یک عمر خونِ دل ز گلویت به تشت ریخت
ای پاره پارۀ جگر فاطمه ، حسن!

محمود ژولیده






http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/50524776880911456371.gif (http://www.ayehayeentezar.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.ayehayeentezar.ir%2Fgal lery%2Fimages%2F50524776880911456371.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:26
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21855018858434478472.gif


وقتی که در عزای شما گریه می کنم
همواره با خدای شما گریه می کنم

با هر قدم به کوچه ی باریک شهرتان
در بین کربلای شما گریه می کنم

زخم زبان و کوچه و سیلی و گوشوار
با درد ماجرای شما گریه می کنم

اندازه ی دوماهِ حسین این یکی دو شب
آقا فقط برای شما گریه می کنم

اما نه ، با کیومک حسینی که گفته ای
هم ناله با نوای شما گریه می کنم

من خمس یک دهه غم و اندوه و آه را
بر رزم بچه های شما گریه می کنم

حتمی بود که فاطه در روضه می رسد
وقتی که پا به پای شما گریه می کنم

بر آن مزار خاکی و بی سایبانتان
بر غربت سرای شما گریه می کنم


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05483665096593430498.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:29
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87484537343423480623.gif


من جگر پاره زهرایم و پاره جگرم
همه را یارم و خود از همه مظلوم‌ترم

خانـه‌ام قتلگـه و یـار ستمگر قاتل
سوخته از شرر زهر، ز پا تا به سرم

عمر من بود محرّم، همه روز و همه شب
قاتل از زهر جفا کشت به ماه صفرم

لب فرو بستم و دیدم که اهانت می‌کرد
قاتـل مـادر مظلومه مـن بـر پدرم

با وجودی که خزان کُشت بهارانم را
طشت شد باغ گل و لاله ز خون جگرم

من که طاووس بهشتم به چه جرم و گنهی
سوختـه از شـرر دوزخیان بال و پرم؟

قسمتم بود به مسجد که ز طفلی هر روز
قاتـل مـادر خـود را سـر منبـر نگـرم

تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود
تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم

مضطرب بـودم و لرزیدم و حیـران بودم
که چسان مادر خود را به سوی خانه برم

در همان لحظه که شد مادر من نقش زمین
مـن نگـه کـردم و او گفت خدایـا پسرم

«میثم» ازآه تو گرسوخت جهان، نیست عجب
از شـرار جگـر و سـوز دلـت بـا خبـرم

غلامرضا سازگار


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43632943824042654491.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:29
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12817570084757469042.gif


اگر اين لحظه ها ناگه ز شورت انگبين ميشد
تمام روزها سرشار از خلد برين ميشد

به پايان ميرسيد اندوه اين گلهاي پژمرده
بهاري دست ميافشاند، زاد العارفين ميشد

پر از عطر عسل ميشد سبوي تشنۀ مادر
پدر لبخند ميزد، مملو از نور يقين ميشد

تمام باغها مثل بهشتي ميدرخشيدند
نسيمي از تبسمهاي تو عيد آفرين ميشد

از اوج آسمانها بوي تو روي زمين ميريخت
و شاعر در ميان غربتش عاشقترين ميشد

چنان پر ميزدم گرد جمال قدسي ات هر دم
که چون پروانه ها هر بال خاکسترنشين ميشد
****
فقط اي کاش در اين اشکها ميآمدي، آقا!
که پلک خیس من از روی ماهت خوشه چين ميشد..

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23063710586965134282.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:30
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/16492028777660915241.gif


جانم فدای لحظۀ جان دادن او
كار خودش را كرد آخر سر، زن او

مانند كوچه باز غافلگير گشته
بسیار جانسوز است ساکت ماندن او

از بس که خون آورده بالا گوییا که
خون گریه دارد می کند پیراهن او

كرببلا شد حجره اش، آن لحظه ای که
از تشنگی شد تيره چشم روشن او

آقا نمی ترسد ، خدا می داند اين را
ازشدت زهر است می لرزد تن او

فرزند زهرا مثل زهرا خون جگر شد
اين را روايت كرد طرز رفتن او

ای كاش مثل مادرش شب دفن می شد
تا تير بر جسمش نمی زد دشمن او

با اينكه غمگينيم ، امّا شكر ديگر
مخفی نشد مانند زهرا مدفن او


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/50213958624212262453.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:30
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/72862597522023406986.gif

آه از مصیبت حسن و حال مضطرش
اَحشای پاره پاره و، قلب مکدرش

آن دردها که در دل غمگین نهفتـه داشت
و آن زهرها که در جگر افروخت آذرش

آن طعنه‌ها که خورد ز دشمن به زندگی
و آن تیرها که زد پـس مردن بـه پیکرش

یک لحظه ساغرش نشد از خون دل تهی
بعد شهادت پدر و فوت مادرش

الله اکبر از لب آبی که نیمه شب
نوشید و سر زد از جگر الله اکبرش

ز الماس سوده، رنگ زمرد گـرفت، سیم
یاقوت کرد جزع و چـو بیجاده، گـوهـرش

آهی کشید و طشت طلب کرد و خون دل
در طشت ریخت نزد ستـمدیده خواهرش

زینب چو دید طشت پر از خون، فغان کشید
گویی بـه خاطر آمـد از آن طـشت دیگـرش

چندان کشیده آه که آتش گرفت چـرخ
چندان گریست خون که گذشت آب از سرش

"ادیب الممالک فراهانی"امیری


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/73713078524938539793.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/82322252875621875110.gif

تو مپندار که آتش زده ای برجگرم
تو مپندار که زهر تو شده کارگرم

دل من پیش تر از پیش برافروخته بود
جگرم از اثر واقعه ای سوخته بود

توندانی که چه ها من به دوچشمم دیدم
توندانی من مظلوم چه ها بشنیدم

همره مادرم از کوچه گذر میکردم
وقت رفتن که به اطراف نظر میکردم

کوچه آن روز ندانم که چرا خلوت بود
به دلم دلهره و واهمه و محنت بود

ناگهان دیدم از آن دور کسی می آید
باورم بود که فریاد رسی می آید

روز شد تیره تر از شام ‌‌‌‌‌٬گل وپروانه
موقع رفتنِ‌ از کوچه به سوی خانه

همه شهر مدینه سیه ونیلی شد
صورت مادرم از کین هدف سیلی شد

مادرم گفت حسن بر دلم آذر نزنی
حرفی از قصه ی امروز به حیدر نزنی

سعید خرازی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/88335685544777960729.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/57897143889955882474.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/57897143889955882474.gif)

نیست کس غیر از خدا آگاه از سوز نهانم
خون دل هایی که خوردم ریخت بیرون از دهانم

زهر نانوشیده قلبم بود مثل لاله پرپر
بس که آمد بر جگر از دوستان زخم زبانم

در وطن نه در میان خانه ی خود هم غریبم
قاتلم گردیده یارب همسر نامهربانم

قلب من شد پاره آن روزی که خود در کوچه دیدم
مادرم نقش زمین گردید پیش دیده گانم

جعده زهرم داد امّا قاتلم باشد مغیره
بر لب از ظلمی که او کرده چهل سال است جانم

خون دل هایی که زهرا و علی خوردند عمری
اشگ گردید و روان شد از دو چشم خون فشانم

هر کجا افتاد چشمم یا به ثانی یا مغیره
رنگ از رویم پرید و سوخت مغز استخوانم

من که ختم الانبیا خوانده است طاووس بهشتم
در میان آشیان چون طایر بی آشیانم

باغبان گلشن وحیم ولی از بس غریبم
هم نشین خارها در بین باغ و بوستانم

سوخت یاقوت لبم از زهر و شد معلوم آخر
از چه پیغمبر ز طفلی بوسه می زد بر دهانم

گر چه آل مصطفی ظلم فراوان دید «میثم»
نیست از من هیچ کس مظلوم تر در خاندانم


شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/45751740729372462567.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/45751740729372462567.gif)

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:32
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/75796489367565282777.gif



من يه غريبي مي‌شناسم داغِ هزار ساله داره
بهش مي‌گن امام حسن كه غربتش ناله‌ داره

شبِ شهادتش همه به گريه عادت مي‌كنند
همه مي‌آن با ناله‌شون نيّتِ حاجت مي‌كنند

مي‌گن كريمِ فاطمه‌است، گريه براش ثواب داره
هر كي بهش سلام بده، سلامِ اون جواب داره

اگه كسي دردي داره، دردش و درمون مي‌كنه
مي‌آد شبِ اوّلِ‌ قبر، يارش و مهمون مي‌كنه

امّا بگم كه اين آقا، يه يار بي‌وفايي داشت
دشمن اون تو خونه بود، همسرِ بي صفايي داشت

يه شب به دستِ همسرش، غصه و غم كشيده بود
ز دستِ يارِ بي‌وفاش، زهرِ جفا چشيده بود

سوزش سينه و جگر، ديگه فراوون شده بود
من بگم و تو ناله كن، لباش پر از خون شده بود

از شدت زهرِ جفا، لحظه به لحظه تب مي‌كرد
زينبش و صدا زد و، يه طشتي رو طلب مي‌كرد

مي‌گفت برو زينبِ من، نامِ من و صدا نكن
با اشكِ چشمات خواهرم، به طشت خون نگا نكن

اما حالا حالِ آقا، ديگه پريشوني شده
گفت كه بيا داداش حسين، كه وقت مهموني شده

دست من و بگير داداش، چشات توي چشام باشه
لحظه‌ي جون دادن مي‌خوام، اسمِ تو رو لبام باشه



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/10977402676329271220.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
15-10-2018, 23:33
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87484537343423480623.gif


یک عمر در حوالی غربت مقیم بود
آن سیدی که سفره ی دستش کریم بود

خورشید بود و ماه از او نور میگرفت
تا بود ، آسمان و زمین را رحیم بود

سر می کشید خانه به خانه محله را
این کارهای هر سحر این نسیم بود

آتش زبانه می کشد از دشت سبز او
چون گلفروش کوچه ی طور کلیم بود

این چند روزه سایه ی یثرب بلند شد
چون حال آفتاب مدینه وخیم بود

حقش نبود تیر به تابوت او زدن
این کعبه در عبادت مردم سهیم بود

بی سابقه است حادثه اما جدید نیست
این خانواده غربتشان از قدیم بود

آقا ببخش قصد جسارت نداشتم
پای درازم از برکات گلیم بود

رضاجعفری



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43632943824042654491.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
16-10-2018, 04:06
http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/25005274587747878937.gif (http://www.ayehayeentezar.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.ayehayeentezar.ir%2Fgal lery%2Fimages%2F25005274587747878937.gif)


در حریمی که روضه ممنوع است

روضه خوان شما خودِ قبر است

پیش جهل مدبران بقیع

چاره ی بغضِ در گلو صبر است



در مسیر کبوتران حرم

آب و دانه سحر نمی ریزند

در هوای تو لطمه زن ها هم

خاک غربت به سر نمی ریزند



سنگ قبر تو شش جهت دارد

پس ضریح تو نیز شش گوش است

هرکه از باب قاسم آمده است

بعد عمری هنوز مدهوش است



گنبدت را ندیده اند مگر

تپه خاکی که پشت مرقد توست

در حقیقت قلوب انسان ها

بارگاهی برای مسند توست



از مفاتیح ندبه جایز نیست

«گریه» از غربت تو محروم است

هرکه فرزند فاطمه باشد

بین مردم همیشه مظلوم است



سوت وکور است هر شبه جمعه

چون شب دفن مادرت زهرا

سوت و کور است مثل آن کوچه

که نکردید خانه را پیدا



آتش درب خانه می باشد

علت قلب داغ دار بقیع

سپر اهل خانه محسن شد

مثل آن نرده ها کنار بقیع



خاک های بقیع می گفتند

چادر مادر تو خاکی نیست

در مصافی که ظلمت و نور است

نور را از پلید باکی نیست








http://www.ayehayeentezar.ir/gallery/images/50524776880911456371.gif (http://www.ayehayeentezar.com/redirect-to/?redirect=http%3A%2F%2Fwww.ayehayeentezar.ir%2Fgal lery%2Fimages%2F50524776880911456371.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
16-10-2018, 04:14
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21855018858434478472.gif


من تو را در حُسنِ روزافزون، سرآمد میکشم

آیتی از آیه های ذاتِ سرمد میکشم

تا جمالت را به زیبایی ببینم ـ بارها

در ضمیرم نقش سیمای «محمد» میکشم

از حریم پاک تو، تا «قُبّه الخَضرا»ی عشق

با نگاهِ عاشق خود، خطِّ ممتد میکشم

خسرو خوبان عالم! ای کریم اهل بیت

شرمساری پیش تو، از کرده ی بد میکشم

گرچه از ذوق عبادت، سال ها بی بهره ام

با بلور اشک خود، تصویر معبد میکشم

آه، ای سردار مظلومی، که تنها مانده ای!

خجلت از رخسار آن نفسِ مجرّد میکشم

چون شنیدم از دهانت، سوده ی الماس ریخت

دامن از یاقوت و مرجان و زِبَرجد میکشم

آب شد سنگ صبور، از آن همه صبر و شکیب

وسعت صبر تو را، بی مرز و بی حد میکشم

روضه ات با خاک، یکسان است، ای روح نماز

من به نام نامی ات، طرح مجددّ میکشم

تا نسوزد، تربت پاکت ز هُرم آفتاب

در خیالم، سایبانی، مثل گنبد میکشم

تا ببوسم گلشن ات را مثل یاس و اطلسی

پشت «دیوار بقیع»ات، بارها قد میکشم

تا بشویم، گردِ غربت را، از آن تربت به اشک

منّت از مژگان خود، هر قدر باید، میکشم

میروم از این حرم، اما دلم پیش شماست

گاهِ رفتن، نیّت خود را مرددّ میکشم

میروم با بی قراری، باز می گردم به شوق

جلوه ی عشق تو را، در رفت و آمد میکشم

من به یادِ این کبوترها، که مهمان تواند

بعد از این نازِ کبوترهای «مشهد» میکشم

تا زیارتگاه دل ها، لاله زار مجتبی ست

سرمه ی چشم «شفق»، خاکِ مزار مجتبی ست




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05483665096593430498.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
16-10-2018, 04:15
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87484537343423480623.gif


صحبت از خوان کریم است و تهی دستی ما

دستها گرم قنوتند، زحاجت لبریز

گوش این طایفه آوای گدا نشنیده است

قبل گفتن شده کاسه ز اجابت لبریز



دستهایم دم صبحی به ضریحش نرسید

مثل شمعی به تمنای حرم آب شدم

بیشتر حرف حسن بود میان سخنم

اربعین نزد حسینش که شرفیاب شدم



خاک گر نام حسن داشت به لب، دُر میشد

نام او را به روی سنگ یمن بنویسند

بی کفن بود حسین، ورنه وصیت می کرد

تا به روی کفنش نام حسن بنویسند



گرچه لایوم کیومک به روی لب دارد

گرچه او در غم غارت شدن خلخال است

تن غارت زده شاه شهادت بدهد

روز هجر حسنش سخت تر از گودال است



طشت تنها شده از خون دل او آگاه

آه که محرم غمهای حسن چاه نبود

آی کوفی که حسن را به مذلت خواندی

نقش انگشتر او عزتُ لله نبود؟؟؟



جگر سنگ شود آب اگر گریه کند

شرح وقتی بدهد او جگر سوخته را

روضه اش کوچه تنگی است نمیداند که

میخ را گریه کند یا که در سوخته را



بیت الاحزان نگاهش شده راوی غم

قصه رد شدن آینه و کینه ی سنگ

با کنایه بنویسید که آیینه شکست

دست سنگین و فدکنامه و یک کوچۀ تنگ




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43632943824042654491.gif

نیایش*خادمه یوسف فاطمه(س)*
05-11-2018, 22:45
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12817570084757469042.gif


سايه ي دستي ميان قاب چشمان ترش
چادرخاكي زهرا بالش زير سرش

رنگ خون پاشيده بر آيينه ي احساس او
لكه هاي سرخ روي گوشوار مادرش

اين دم آخربه ياد ميخ در افتاده است
خانه را آتش زند با روضه ي پشت درش

لخته ها را پاك مي كرد از لب خشكيده اش
زينب خونين جگر با گوشه هاي معجرش

برخلاف رسم سرخ كشتگان راه عشق
رفته رفته سبزتر مي شد تمام پيكرش

با نظر براشك قاسم گفت: واي از كربلا
نامه اي را داد با گريه به دست همسرش

روضه ي «لايوم» مي خواند غريب اهلبيت
كربلايي ها چه گريانند در دوروبرش!

چشم اميدش به قد وقامت عباس بود
ايستاده با ادب ساقي كنار بسترش

وحید قاسمی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23063710586965134282.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-11-2018, 01:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21855018858434478472.gif



بالا بیار حادثه را کوه خون جگر!
آتشفشان شو از تب غم های کهنه تر
بالا بیار خون دلت را به روی خاک
این داغ های یکسره را تا فلک نبر
داغ سقیفه، داغ فدک، داغ بی کسی است
این زخم برملا شده این خون شعله ور
پهلوی درد مادر و تنهایی پدر
عمری زده کبوتر این زخم، بال و پر
آن دردهای مزمن و تلخ تو خوب شد
کرده است شوکران ستم بر دلت اثر
بالا بیار هرچه در این سال های سخت

هِی دیدی و شنیدی و افکندی از نظر

بالا بیار درد دل ناشنیده را

افکن به روی اهل زمینی که بی خبر...
دیگر مگر به خواب ببینند روز خوش
وقتی که صلح، جام شهادت کشیده سر
افسوس لقمه های محبت حرام شد
دیگر به سفره خانه این شهر بی پدر...



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05483665096593430498.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-11-2018, 01:20
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87484537343423480623.gif



چرخ چرخید غریبانه و چرخید سر تو
خون، پر بدرقه پاشید جهان پشت سر تو



کم کم از غصه لبخند تو خون شد دل تنگش
کاسه زهر، همان آینه مختصر تو



پر شد از سرخی گل های جهان پیرهنت هم

بس که پاشید بر آن لخته خون جگر تو



تیرها بدرقه کردند غریبی تنت را

یک کفن باغ گل سرخ نشاندند بر تو



بوسه زد مُهر غریبی تو بر نامه صلحی
که خبر داشت ز تنهایی بی رهگذر تو



از غم غربت و دلتنگی بی حد تو بوده
اشک اگر ریخته در چاه، همه شب پدر تو


رضاجعفری



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/43632943824042654491.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-11-2018, 01:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12817570084757469042.gif


از تو گفتم باز با چشمانِ تر ، شرمنده ام
گفتم از داغ دل و خون جگر ، شرمنده ام

دلشکسته ، فصل داغت را گشودم پیش رو
دل ندارم تا بگویم بیش تر ، شرمنده ام

محشری بر پاست ، از بیدار باش داغ تو
از قیام سرخ تو ، من بی خبر ! شرمنده ام

آرزو دارم برقصم سرخ ، در بزم غمت
لهجه ام زرد است اما ، کو جگر ؟ شرمنده ام

گفتن از داغ تو شوخی نیست ، باید داغ دید
من ندارم داغ اما بر جگر ! شرمنده ام

کاش فارغ بودم از سنگینی خواب زمین
با غمت ای کاش بودم همسفر ، شرمنده ام

ای شهید عشق ! قلب رو سیاهم را ببخش
از تب عشقت ، نگشتم شعله ور ، شرمنده ام

کاش می فهمید روحم لهجه ی داغ تو را
تا بگرید چشم شعرم بیش تر … شرمنده ام



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23063710586965134282.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-09-2020, 17:26
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/21855018858434478472.gif


وقتی که در عزای شما گریه می کنم
همواره با خدای شما گریه می کنم

با هر قدم به کوچه ی باریک شهرتان
در بین کربلای شما گریه می کنم

زخم زبان و کوچه و سیلی و گوشوار
با درد ماجرای شما گریه می کنم

اندازه ی دوماهِ حسین این یکی دو شب
آقا فقط برای شما گریه می کنم

اما نه ، با کیومک حسینی که گفته ای
هم ناله با نوای شما گریه می کنم

من خمس یک دهه غم و اندوه و آه را
بر رزم بچه های شما گریه می کنم

حتمی بود که فاطه در روضه می رسد
وقتی که پا به پای شما گریه می کنم

بر آن مزار خاکی و بی سایبانتان
بر غربت سرای شما گریه می کنم


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05483665096593430498.gif

مصطفی*شیعه ال طاها*
14-09-2023, 11:57
https://www.uplooder.net/img/image/2/096151f13834dcad48ef36e3146bb1f1/AKSGIF-IR-emam-sadegh-gif-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DA%A9-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%B9-988.gif

خواهر! از زهر جفا بال و پرم می سوزد

با تو آن قدر بگویم جگرم می سوزد

جگرم سوخت ولی از اثر زهر نبود

جگرم از غم مادر-پدرم می سوزد


لحظه ای هم نرود از نظرم آتش در

دائما فاطمه،پیش نظرم می سوزد


زینب از غم من اشک مریز و بنگر

وز غم کرب و بلا چشم ترم می سوزد


فکر گودالم و زانوی حرامی به کمر
خواهر از غصه ی آن تن،کمرم می سوزد

می کشد شمر سرش را به روی خاک زمین

من به یاد سر پاشیده،سرم می سوزد

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05483665096593430498.gif