PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دوره ظهور و تکامل دانشهای حدیثی



نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:02
دوره ظهور و تکامل دانشهای حدیثی گرچه پیش از نگارش موطأ مالک، مسند احمد و صحاح سته، دانش های مختلف حدیثی؛ یعنی مصطلحات حدیث، رجال حدیث و فقه الحدیث به صورت پراکنده و محدود بر اساس رویکرد نیازها مورد توجه بوده است، اما پس از تالیف این آثار، این دانشها به صورت رسمی و دارای نظامی منسجم پدید آمد و به سرعت از سده سوم تا سده دهم به رشد و تکامل رسید.
برای روشن شدن زمینه های ظهور این دانشها باید توجه داشته باشیم که دوره تدوین جوامع روایی به صورت کلی کنکاش سه عرصه را برای حدیث پژوهان ضروری ساخت. در حقیقت آنان دریافتند که برای تعامل صحیح تر، استفاده و فهم روایات گرد آورده در جوامع روایی، منقح ساختن این سه عرصه لازم است که این سه عرصه عبارت بودند از:

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:02
1. رجال حدیثبرخی شواهد روایی نشان می دهد که ذکر اسناد برای روایات بنا به توصیه رسول اکرم صلی الله علیه و آله در میان مسلمانان پیدا شد،(435) هرچند پاره ای از محققان اهل سنت این امر را ناشی از ظهور پدیده جعل و وضع در ده جهل هجری می دانند.(436)
به هر روی صاحبان جوامع روایی چنان که از مشایخ حدیث آموخته بودند، خود را ملتزم به ذکر اسناد روایات دیدند. وجود سند در روایت به معنای یاد کرد شمار زیادی از افراد و اشخاص است که به نحوی در انتقال حدیث از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله صحابیان و تابعان تا گرد آورنده حدیث دخالت داشته اند. کثرت راویان، عدم معاصرت و عدم اشتهار شمار زیادی از آنان و... کار معرفی و نقد و بررسی شخصیت آنان (جرح و تعدیل) را ضروری ساخت. جالب آن که در میان آثار رجالی به کتاب الضعفاء الکبیر از محمدبن اسماعیل بخاری و کتاب الضعفاء و المتروکین از نسایی که خود از جمله فراهم آورندگان صحاح سته اند برمی خوریم و این امر به خوبی نشان می دهد که بررسی رجالی راویان حدیث برای آنان امری شناخته شده بوده است تا آیندگان بر اساس مبنای روشنی درباره اسناد روایات به قضاوت بنشینند.

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:03
در پی اذعان به چنین نیازی، گروهی از صاحب نظران علم رجال به تدوین منابع رجالی روی آوردند، که از میان آنها می توان به کتابهای الجرح و التعدیل از ابو حاتم رازی (م 327)؛ التکمیل فی معرفة الثقات و الضعفاء و المجاهیل از ابن کثیر (م 744)؛ تذکرة الحفاظ از شمس الدین محمد ذهبی (م 748) و... اشاره کرد.

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:03
2. مصطلحات حدیثپیش از عصر تدوین، اصطلاحاتی؛ همچون حدیث صحیح، ضعیف، مسند، مرسل، موضوع و... برای محدثان امر شناخته شده ای بوده است. تبیین تمام جوانب این اصطلاحات و ظهور آثار علمی متقن، زمانی ضرورت یافت که صاحبان جوامع روایی بر اساس ضوابطی، احادیث کتابهای خود را صحیح یا حسن اعلام کردند و از چگونگی تحمل و فراگیری هر حدیث به صورت آشکار، یا غیر آشکار سخن به میان آوردند و گاه درباره چند و چون من روایات؛ هم چون مشهور بودن یا شاذ بودن، غریب یا منکر بودن و... دیدگاه های خود را ارائه کردند، که این امر ضرورت بررسی و تبیین چند امر را ضروری ساخت:

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:03
الف. برای آن که شناسنامه هر روایت از نظر سند مشخص شود، کاربرد اصطلاحاتی ضروری است. مثلا به جای آن که گفته شود: سلسله اسناد این روایت از طریق راویان ثقه تا پیامبر اکرم متصل است، برای تسهیل ضروری است گفته شود که: روایت صحیح است. از این نظر اصطلاحات حدیث همان نقش علام راهنمایی و رانندگی را ایفاء می کنند که در این صورت، مشخص ساختن انواع این اصطلاحات و محدوده کاربرد معنایی آنها ضرورت می یابد.

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:03
ب. شیوه های تحمل و فراگیری روایات متفاوت و در سطح های مختلف انجام گرفته است؛ نظیر سماع، قرائت، مناوله و... و این شیوه ها از نظر اتقان متفاوت است، که بررسی این امر میزان اعتبار روایات را مشخص می سازد.

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:04
ج. ضوابط پذیرش، یا رد روایات از ضرورت هایی است که نیاز به بررسی تام دارد؛ زیرا چه بسا از نظر برخی از محدثان؛ همچون ابن حنبل، اعتبار، یا حتی ضعف سند! حداقل در بخش فضائل و سنن - برای پذیرش روایت کافی است، حتی اگر محتوای آن با سایر مبانی دینی ناسازگار باشد، اما برخی دیگر از محدثان افزون بر صحت سند بر صحت محتوا نیز پافشاری داشته باشند و مجموعه این عوامل که به گونه ای متأثر از تدوین جوامع روایی است، در پیدایش و تکامل مصطلحات حدیث موثر بوده است.
از مهم ترین آثاری که در این زمینه فراهم آمده می توان به این کتابها اشاره کرد:
معرفة علوم الحدیث از حاکم نیشابوری (م 405)؛ الکفایه فی معرفة الروایة از خطیب بغدادی (م 463)؛ مقدمه ابن صلاح از تقی الدین عمرو بن عثمان بن صلاح (م 643)؛ نخبة الفکر مصطلح أهل الاثر از ابن حجر عسقلانی (م 852).

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:04
3. فقه الحدیثحدیث گذشته از سند و نیز اصطلاحات پیرامونی از ویژگی اساسی؛ یعنی متن برخوردار است که باید اذعان کرد سایر دانشها به گونه ای در خدمت فهم حدیث اند. چنان که در فصل ششم کتاب خواهیم آورد، بنیادین ترین دانش حدیث که اصطلاحا به آن فقه الحدیث می گویند، از کمترین اقبال در میان محدثان برخوردار بوده است. به رغم اذعان به چنین واقعیتی، برخی از عرصه های این دانش پس از عصر تدوین مورد توجه قرار گرفت و دانشهایی که در این زمینه پدیدار شد و تکامل یافت بدین شرح است:

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:04
1 - 3. غریب الحدیث

در شمار قابل توجهی از روایات، واژه ها و اصطلاحاتی دشوار آمده که فهم آنها با برخورداری از آگاهی های متدوال از ادبیات و لغت میسر نیست که به این واژه ها غریب الحدیث گفته می شود(437) و گروهی از عالمان حدیث به شرح و تبیین این واژه ها پرداختند، که بدین ترتیب دانش غریب الحدیث پدید آمد. پیداست که اطلاق دانش بر غریب الحدیث به رغم آن که یکی از عرصه های دانش فقه الحدیث است، از باب تسامح و همگام با قدماء است که به هر یک از عرصه های دانش کلی، علم اطلاق می کردند.
کتاب غریب القرآن و الحدیث از احمد بن محمد هروی (م 401) و النهایة فی غریب الحدیث والاثر از ابو السعادات مبارک بن محمد معروف به ابن اثیر (م 604) از جمله کتابهای مهم این دانش است.

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:05
2 - 3. مختلف الحدیث

غالب احادیث تناقض نما هستند؛ یعنی در بدو امر میان آنها تناقض و تعارض به نظر می رسد، اما پس از بررسی عمیق تر تعارض آنها برطرف می گردد، که این امر ناشی از دو جهت است:
1- احادیث به مثاب قرائن خارجی نسبت به یکدیگر عمل می کنند، از این رو باید طبق قوانین جمع عرفی (حمل عام بر خاص، مطلق بر مقید و...) و با سازش میانشان به مراد جدی متکلم دست یافت.
2- دلالت برخی از احادیث ظاهر و دلالت برخی دیگر باطنی است، که اصطلاحاً به احادیث دسته نخست محکم و به احادیث دسته دوم متشابه گفته می شود(438) در چنین موارد می بایست از قاعده تأویل و حمل متشابه بر محکم کمک گرفت.

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:05
تناقض نمایی در روایات پس از عصر تدوین و نیز پیداکردن راه های جمع عرفی و تأویلی، بویژه پس از تکامل علم اصل فقه زمینه را برای ظهور کتاب هایی در زمینه جمع میان روایات که از جمله مباحث مهم فقه الحدیث است، فراهم ساخت و کتاب های تأویل مختلف الحدیث از ابن قتیبه دینوری (م 276) و التحقیق فی أحادیث الخلاف از ابن جوزی (م 597)، از مهم ترین کتاب ها در این زمینه است.

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:05
3- 3. ناسخ و منسوخ حدیث

نسخ، محدود ساختن گسترده زمانی عام است که در حقیقت نوعی تخصیص به حساب می آید. اگر دلیل عامی که ظاهر آن گستردگی و فراگیری در محدوده اشخاص و زمان است، از نظرفراد محدود گردد، می گویند تخصیص خورده است و اگر از نظر زمان دچار محدودیت شده و اعلام شود که از این زمان دیگر دلالت عام ملغی است، دچار نسخ شده است. این پدیده هم در قرآن و هم در روایات جاری است.(439) از سوی دیگر عده ای در برخورد با این دست از روایات در جوامع روایی دچار اشتباه می شدند؛ زیرا به جای استناد به روایت ناسخ برای فتوای خود به روایت منسوخ استناد می کردند، که این امر تحقیق در زمینه ناسخ و منسوخ در روایات را که از شعبه های دانش فقه الحدیث است فراهم ساخت. و از مهم ترین آثار در این زمینه می توان به کتاب الاعتبار فی الناسخ و المنسوخ من الاثار از ابوبکر محمد بن موسی حازمی (م 538) اشاره کرد.

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:05
دوره پنجم: عصر رکود دانش های حدیثیمقصود از عصر رکود در تاریخ حدیث اهل سنت، سده های دهم تا سده چهار دهم هجری است که عملاً شاهد ظهور محدثان بزرگ و نیز پیدایش آثار مهم حدیثی نبوده است. از این رو میتوان نام این دوره را عصر رکود دانش های حدیثی نام نهاد.
دکتر نورالدین عتر در این باره می نویسد:
((در این دوره اجتهاد در مسائل علمی و ابتکار تصنیف متوقف شد و تنها کتاب های مختصری در علوم حدیث به صورت شعری و لفظی فراوان گشت و نویسندگان به جای ورود به بحث های عمیق تحقیقی و علمی، خود را به مناقشه های لفظی عبارات مولفان مشغول ساختند(440).
او در ادامه برخی از تألیفات در این زمینه را بر شمرده است(441).
محمد سالم عبیدات نیز همسو با نورالدین عتر این دوره را دوره رکود دانش حدیث دانسته که در آن تحولات علمی، یا آثار حدیثی قابل توجهی ارائه نشده است(442).

نصرالله عاشق خداومولا
19-02-2019, 17:06
دوره ششم: عصر شکوفایی دانش های حدیثیاز آنجا که شاخصه های عصر شکوفایی به علوم حدیث در تاریخ حدیث اهل سنت و شیعه تا حدود زیادی یکسان است، این دوره را به عنوان آخرین دوره تاریخ حدیث شیعه در فصل آتی مورد بررسی قرار داده ایم.