PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : امام مهدى جلوه جمال الهى



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-08-2019, 01:18
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68484223524374742608.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68484223524374742608.gif)

http://s9.picofile.com/file/8368767842/book_31.jpg

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-08-2019, 01:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


پيشگفتار مترجم

سخن از حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف سخن از نور درخشان وآفتاب تابان ارزش ها وکمالات است، سخن از حکومت عدل جهانى است، سخن از زمينه سازى وفراهم نمودن اسباب، وانتظار پويا وسازنده است. سخن از مبارزه با هرگونه ظلم وفساد، نبرد با طاغوت وطاغوتيان، وبستر سازى براى تحقق حاکميّت عدل وداد وصفا وپاکى ودوستى در جهان است، سخن از علم، تقوا، جهاد، احسان، تحوّل وتکامل است. سخن از گلستان معنويت وعرفان واخلاق عالى انسان است.


بنابراين، سخن از مهدى آل محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سخن از اميد، سخن از تفکّر وتعقّل، سخن از آزادى حقيقى وبرنامه ريزى، ونجات از مستکبران وزورمندان وزراندوزان، سخن از رفع فتنه در همه جهان، سخن از کفرزدايى وريشه کنى هرگونه بت پرستى، سخن از آبادى مادى ومعنوى در سراسر زمين، سخن از ايمان، معرفت وعمل صالح است. بنابراين، وجود او يک حقيقت انکار ناپذير براى يک زندگى سعادت مندانه، وظهور تمدّن کامل اسلام ناب، وآشکار شدن ارزش هاى اسلامى، واحياى تفکّر متعالى همه پيامبران وامامان عليهم‌السلام واولياى خدا است.


پس، سخن از وليّ عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف سخن روز است، چرا که مردم دنيا از ظلم وستم، از تبعيض وفساد، واز ناپاکى ها وپليدى ها به ستوه آمده اند، ودر انتظار برآمدن حاکم عادل، ورهبر نورانى ودادگستر، ومصلح کل هستند.

اين عقيده اميدبخش، انسان را به سوى خورشيد پاکى ها سوق مى دهد، وموجب تربيت وپرورش وسازندگى مى گردد، ويکى از اهرم هاى محکم واستوار حرکت وتحول، پاک سازى وبِهْ سازى خواهد شد. چرا که با ظهور حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف يک نهضت جهانى وپر از صلح صفا وصميميت، در جهان پديدار مى شود، چنان که امام صادق عليه‌السلام فرمود:

(اِذا قامَ الْقائِمُ حَکَمَ بِالْعَدلِ، وارْتفَعَ فِى ايّامِهِ الْجَوْرُ، واَمَنَتِ السُبُلُ، واَخرَجَتِ الاَرْضُ بَرَکاتِها، ورُدَّ کُـلَّ حَقٍّ اِلى اَهْلِه؛ (١) هـرگاه قـائم عجل الله تعالى فرجه الشريف قيام کند، حکومتش را بر اساس عدالت قرار دهد، ظلم وجور برچيده مى شود، جاده ها وراه ها اَمن مى گردد، زمين برکات خود را آشکار مى سازد، وهر حقّى به صاحبش مى رسد). کتاب حاضر، با حجم کوچکى که دارد، بسيارى از مطالب پيرامون حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را بيان کرده وبا نظم خاص، وذکر نکات ظريف وپرمعنا، بر اساس دلايل محکم واستوار، ما را با ويژگى هاى زندگى درخشان ولى الله اعظم حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ومطالبى ديگر در اين راستا آشنا مى کند. (٢)کتابى سازنده وآموزنده، که نويسنده آن، مرجع عالى قدر ومجاهد، حضرت آيت الله العظمى سيد محمد حسينى شيرازى (قدِّس سِرُّه) آن را به عربى نگاشته است، واز آن جا که ترجمه آن به فارسى، موجب گسترش واستفاده بيشتر از اين کتاب ارزشمند خواهد شد، از اين رو با پيشنهاد ناشر محترم، به آن اقدام گرديد، خداوند روح پر فتوح مؤلّف معظّم را با ارواح پاک اجداد مطهرش، وبا شهداى کربلا محشور گرداند، وما را از منتظران وياران امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف قرار داده ولطف عميم آن حضرت را شامل حالمان کند. آميـن.


حوزه علميه قـم

محمد محمدى اشتهاردى




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-08-2019, 01:21
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

مقدمه مؤلف

اَلْحَـمْدُ لِلّه ِ رَبِّ الْعـالَِمينَ، والصَّلاةُ والسَّلام عَلـى مُحَمـَّدٍ وآلِهِ الطَّيّبينَ الطّاهِرِينَ.

آفتاب وجود امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نور درخشان وحقيقت هستى است، که داراى مقام بسيار ارجمند در عالَم وجود است، وبه برکت وجود مبارکش همه مخلوقات، روزى مى خورند. (٣) افزون بر اين، آن حضرت داراى مقام تشريعى است، يعنى حجّت خدا بر سراسر زمين است. همان گونه که خورشيد داراى ويژگى هاى عظيم تکوينى وآفرينشى است، که اگر نباشد، زمين متلاشى ونابود مى شود، هم چنين اگر امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نباشد، زمين دگرگون شده واهلش را در کام خود فرومى برد، (٤) بلکه خورشيد نيز متلاشى ونابود مى گردد، زيرا در حديث آمده: (وبِوُجوُدهِ ثَبَتِ الاَرْضُ والسَّماءُ؛ وبه وجود امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف زمين وآسمان، بر پا واستوار است).


با اين که وجود خورشيد، مادى محض است، ولى وجود حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف هم مادى وهم معنوى است، بنابراين، وجود آن حضرت در عصر غيبتش لطف، ومايه حفظ وبقا است. ونياز به او براى ادامه زندگى، ضرورى وقطعى است.

بشريّت در انتظار ظهور آن حضرت است، تا با قيام خود سراسر زمين را، همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد کند، وناگزير چنين روزى فرا مى رسد... وبا فرا رسيدن ظهورش، سراسرِ زمين، دگرگون مى گردد، به طورى که زمين از شکل کنونى خارج وآثار فعلى آن بى اثر مى شود، آن گاه آن زمين نه مانند اين زمين است ونه مانند بهشت است، واز آن جا که ما طبق معمول جز امورى را که نظير آن را ديده ايم، نمى شناسيم، از اين رو چگونگى ظهور آن حضرت يا ويژگى هاى آن را، آن گونه که رخ مى دهد، بر ما معلوم نيست؛ وچه بسا توان درک وشناخت همه جانبه آن را نداريم، چنان که بهشت با آن همه ويژگى هايش را نمى شناسيم، همان گونه که امامانعليهم‌السلام درباره بهشت فرمودند: (فِيها ما لا عَيْنٌ رَأََتْ، ولا اُذُنٌ سَمِعَتْ؛ در بهشت چيزهايى هست که نه چشم آنها را ديده، ونه گوش آنها را شنيده است). (٥)


اين کتاب، در عين اختصار مطالب فشرده اى را درباره حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آورده است که آن را به انگيزه اظهار ادب وخدمت به پيشگاه آن حضرت، نوشته ام، که چهاردهمين شماره از سلسله سيره چهارده معصومعليهم‌السلام است، وبا دو کتابى که درباره خداشناسى ومعاد است شانزده کتاب خواهد شد. از درگاه خداوند بزرگ مى خواهم که قبول فرمايد، وتنها اوست که بايد دست به درگاهش بلند کرد.

قم مقدسه

محمّد شيرازى ١٤١٨ هـ ق








https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-08-2019, 01:23
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

ولادت ونام مبارک آن حضرت

حضرت مهدى روز پانزدهم ماه شعبان سال ٢٥٥ هـ. ق در شهر سامرّا چشم به جهان گشود. (٦)
نام شريف وکنيه حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف همان نام وکنيه رسول خداست، که اين مطلب در احاديث فراوانى آمده است. (٧)
محدّثان وعلما گفته اند: به زبان آوردن نام مبارک حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در عصر غيبت، جايز نيست، گرچه درستى اين مطلب به اثبات نرسيده است، زيرا حوادث سياسى عصر امام حسن عسکرى عليه‌السلام ومقارن آن، اقتضا مى کرد، که نام شريف حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف ذکر نشود، از اين رو که عبّاسيان وامثال آنها در صدد بودند نام آن حضرت فراموش شود يا به گونه اى آن حضرت را از بين ببرند با اين پندار که، مى توانند نور خدا را خاموش کنند، با اين که خداوند مى فرمايد: (يُرِيدُونَ اَنْ يُطْفِئوُا نُورَ اللهِ باَفْواهِهِم، وَيَأَبَى اللهُ اِلا اَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکافِروُنَ) (٨) (آنها مى خواهند نور خدا را بادهان هاى خود خاموش کنند، ولى خداوند جز اين نمى خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند). ونظير اين آيه در سوره صف آيه هشتم نيز آمده است.
بنابراين، ظاهر اين است که به زبان آوردن نام آن حضرت در اين زمان جايز است، گرچه فلسفه حرمت به زبان آوردن نام آن حضرت در عصر عبّاسيان نيز، براى ما روشن نيست، زيرا کافران، منافقان وستمگران به تقدير اِلاهى نمى توانستند به آن حضرت دست يابند، وشايد آنها هرکسى راکه نام آن حضرت را داشت مى کشتند، يا اين که خداوند متعال اراده کرده که با رعايت علل واسباب امورى که موجب آسيب رسانى به آن حضرت مى شود، او را حفظ نمايد. (٩)





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
06-08-2019, 00:08
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif

(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

لقب هاى حضرت مهدى

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف لقب هاى بسيارى دارد از جمله آنها عبارت است از: صاحب، حجّت، منتظَر، خاتَم، مهدى (که اين لقب آخر از مشهورترين لقب هاى اوست) (١٠) ونيز از القاب آن عبارت است از: خَلَف، ناطق، ثائر، مأمول، وتر، معتصم، منتقم، کرّار، صاحب الرجعة درخشان ودولت زهرا سلام الله عليها، قابض، باسط، وارث، سدرة المنتهى، غاية القصوى، غاية الطالبين، فرج المؤمنين وکاشف الغطا.





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-08-2019, 00:21
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


سرگذشت ولادت آن حضرت

ر. ک، کمال الدين، ص ٤١٧ باب مربوط به نرجس خاتون؛ روضة الواعظين، ص ٢٥٢؛ دلائل الامامه، ص ٢٦٢ منتخب الانوار المضيئة، ص ٥٣؛ غيبة الطوسى، ص ٢٠٨.
بِشر بن سليمان مى گويد: کافورِ خادم، از طرف امام هادى عليه‌السلام على بن محمد عسکرى عليه‌السلام (١١) نزد من آمد وگفت: امام هادى عليه‌السلام شما را خواسته، به حضور امام هادى عليه‌السلام شتافتم ودر محضرش نشستم، به من فرمود: (اى بشر، تو از فرزندان انصار هستى (١٢) دوستى شما انصار نسبت به ما همواره نسل به نسل بر قرار بوده وهست، وتو از افراد مورد اطيمنان ما هستى، من تو را براى کسب افتخارى بر مى گزينم، افتخارى که در پرتو آن بر ساير شيعيان مباهات وسبقت بگيرى، وتو را به رازى آگاه مى کنم، وبراى خريدن کنيزى مى فرستم. آن گاه امام هادى عليه‌السلام نامه اى پاکيزه وزيبايى به خط وزبان رومى نوشت، وپاى آن را مهر کرد، سپس کيسه اى بيرون آورد که در آن دويست وبيست دينار بود، آن را به من داد وفرمود: اين کيسه را بگير وبه بغداد برو وقبل از ظهرِ فلان روز، بر سر پل فرات حاضر شو، وقتى که کشتى هاى حامل اسيران به ساحل رسيد، وکنيزانى را در آن، مى بينى که گروهى از مشتريان به نمايندگى از بنى عبّاس، واندکى از جوانان عرب، براى خريدن کنيز ها کنار آن اسيران جمع مى شوند، در اين هنگام از دور نگاه کن، برده فروشى به نام عمر بن يزيد را که در تمام روز کنيزانى را در معرض فروش قرار مى دهد مى بينى، تا اين که کنيزى را به مشتريان نشان دهد که داراى چنين صفاتى است، وآن کنيز دو لباس حرير، پوشيده است، واز اين که مشتريانى او را تماشا کنند، يا دست به او بزنند، امتناع مى ورزد، واز پشت پرده صدايى به زبان رومى مى شنوى، بدان که اين صدا از همان کنيز است ومى گويد: (واى که به حريم عفّتم بى احترامى شد وحفظ حجابم را رعايت نکردند).
در اين هنگام يک نفر مشترى به پيش مى آيد ومى گويد: من اين کنيز را به سيصد دينار مى خرم، که حجاب وعفّتش مرا به او علاقه مند کرده است.
ولى آن کنيز به زبان عربى به او مى گويد: اگر تو به شکل وقيافه سليمان بن داوود عليه‌السلام درآيى، وصاحبِ پادشاهى او گردى، من به تو علاقه مند نمى شوم، ثروت خود را تباه نکن، وبه عنوان قيمت من نپرداز.







https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-08-2019, 00:40
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



در اين هنگام آن برده فروش (عمر بن يزيد) به آن کنيز مى گويد: (من در مورد تو چه چاره انديشى کنم که هيچ مشترى را نمى پسندي؟) کنيز در پاسخ او مى گويد: چرا عجله مى کنى، بايد مشترى را برگزينم که موجب آرامِش قلبم شود، وبه وفادارى وامانت دارى او اطمينان يابم.
در همين هنگام نزد عمر بن يزيد برده فروش برو، وبه او بگو همراه من نامه هايى از جانب بعضى از بزرگان است که از روى ملاطفت به زبان وخط رومى نوشته شده، ودر اين نامه از کرامت وسخاوت ووفادارى وبزرگوارى خود سخن به ميان آورده است، اين نامه را به آن کنيز بده، تا پس از خواندن آن، در مورد اوصاف اين مشترى بينديشد، اگر به صاحب اين نامه (امام حسن عسکري) علاقه مند وراضى شد، به بِشر بن سليمان بگو من از جانب صاحب نامه وکيل هستم که آن کنيز را از تو براى او خريدارى نمايم).
بِشر بن سليمان مى گويد: همه آنچه که امام هادى عليه‌السلام فرموده بود، رخ داد، ومن به همه سفارش هايى که سرورم امام هادى عليه‌السلام در مورد خريدارى آن کنيز فرموده بود، بدون کم وزياد انجام دادم، وقتى که نامه به دست آن کنيز رسيد، گريه سختى کرد وبه عمر بن يزيد گفت: (مرا به صاحب اين نامه بفروش). وسوگند غليظ وتأکيد آميز ياد کرد که اگر مرا به صاحب اين نامه نفروشى، خود را هلاک مى کنم، من با عمر بن يزيد در مورد قيمت آن کنيز، گفت وگوى بسيار کردم، تا اين که به همان مبلغى که امام هادى عليه‌السلام به من سپرده بود راضى شد، کيسه دينارها را به او دادم، او آن را کامل يافت وگرفت وکنيز در حالى که خندان وشادمان بود، در اختيار من قرار گرفت، وهمراه او به حجره اى که در بغداد گرفته بودم رفتيم.






https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-08-2019, 00:59
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



هنوز در آن حجره مستقر نشده بوديم که آن کنيز نامه مولايم امام هادى عليه‌السلام را از جيبش درآورد، ومى بوسيد وبر چشم ها وصورت وبدنش مى کشيد.
من از روى تعجّب به کنيز گفتم: (تو نامه را اين گونه بر چشم وصورتت مى کشى ومى بوسى، با اين که صاحبش را هنوز نمى شناسي؟!)
او در پاسخ من فرمود: (اى بى چاره، تو به مقام فرزندان پيامبران معرفت پيدا نکرده اى، گوشَت را به من بسپار، ودلت را متوجه من کن تا شرح حالم را براى تو شرح دهم).
نام من (مليکه) است، دختر يَشوعا فرزند قيصر (١٣) هستم، ومادرم از فرزندان حواريّون، منسوب به وصى حضرت عيسى عليه‌السلام يعنى، شمعون است، اينک تو را به حادثه عجيب وشگفت انگيزى خبر مى دهم، بدان که:
جدّم قيصر مى خواست مرا به عقد همسرى برادرزاده اش درآورد، ومن در آن هنگام سيزده سال داشتم، قيصر، جمعى از نواده هاى حواريون، از کشيش ها وروحانيان بلند پايه مسيحيى را که سيصد مرد بودند به کاخ خود دعوت کرد، ونيز هفتصد نفر از شخصيت ها وصاحب منصب ها واُمراى ارتش وسرداران سپاه خود، وسران قبايل را که چهار هزار نفر بودند به کاخ خود فرا خواند، آن گاه دستور داد تختى باشکوه آوردند که آن را به انواع جواهرات تزيين کرده وآن تخت را بر روى چهل پايه نهاده بودند صليب ها وبت هاى خود را بر بلندى ها نهادند، آن گاه برادرزاده قيصر به دستور قيصر بر بالاى تخت رفت واستوار گشت.
در اين هنگام کشيشان انجيل ها را گشوده تا بخوانند، ناگاه صليب ها وبت ها از بالا به زمين واژگون شدند، وپايه هاى تخت فرو ريخت، وتخت بر زمين سرنگون گرديد، وبرادرزاده قيصر به زمين افتاد وبى هوش شد، به گونه اى که کشيش ها رنگ پريده وپريشان ولرزه بر اندامشان افتاد.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
10-08-2019, 00:47
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



کشيش بزرگ به جدّم (قيصر) گفت: ما را از اين کار (١٤) معاف بدار واين کار را نکن، چون اين کار باعث پديدار شدن ناخُجستگى مى گردد، وهمين نشانه آن است که آيين مسيحيّت به زودى نابود مى شود. قيصر اين حادثه را به فال بد گرفت، ودستور داد بار ديگر همان پايه هاى فرو ريخته را برپا نموده وتخت را بر روى آن پايه ها بگذارند وصليب ها وبت ها را در جاى خود قرار دهند، تا اين بار، برادرِ آن برادرزاده نگون بخت را بياوريم وبه همسرى اين خانم (مليکه) درآوريم تا سعادت آن برادر، نحوست اين برادرزاده تيره بخت را از بين ببرد.
اين دستور قيصر انجام شد، وبرادرزاده جديد بر روى تخت قرار گرفت، همين که کشيشان انجيل ها راگشودند ومشغول خواندن شدند، باز پايه ها فرو ريخت صليب وبت ها در هم ريختند وتخت وسرنشين آن سرنگون شد، وحاضران از وحشت متفرق گشتند، جدّم قيصر سخت غمگين شد، وبه حرم سراى خود بازگشت، وپرده ها را بياويختند، شب شد، من در همين شب در عالم خواب ديدم؛ حضرت مسيح عليه‌السلام وشمعون وگروهى از حواريّون (١٥) در کاخ جدم به گرد هم آمده اند، منبرى از نور را که بر اثر بلندى سر به آسمان کشيده بود، آوردند ودر همان جا که قيصر، تخت خود را نهاده بود، بر زمين گذاشتند، ناگاه حضرت محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ودامادش على عليه‌السلام همراه جمعى از فرزندانش وارد کاخ شدند.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
11-08-2019, 00:48
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



حضرت مسيح عليه‌السلام به پيش رفت ومحمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را در آغوش گرفت واز او استقبال کرد. محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به مسيح عليه‌السلام فرمود: (اى روح الله، من آمده ام تا از وصّی تو شمعون اين دختر مليکه را براى پسرم (١٦) خواستگارى کنم).
حضرت مسيح عليه‌السلام به چهره شمعون نگاه کرد وبه او فرمود: (شرافت وشکوه به سراغ تو آمده است، اينک بين خاندان خود وخاندان محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم پيوند خويشاوندى بر قرار ساز).
شمعون جواب مثبت داد، وبه همراه حاضران، بر فراز همان منبر نور (رفتند، حضرت محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم خطبه عقد را خواند ومرا به عقد ازدواج فرزندش، امام حسن عسکرى عليه‌السلام ، درآورد. حضرت مسيح عليه‌السلام وفرزندان محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وحواريّون همگى به آن گواهى دادند.
وقتى که از خواب بيدار شدم، ترسيدم که قصّه خوابم را براى پدر وجدّم بيان کنم. تا مبادا مرا به قتل برسانند. من هم چنان آن خواب را پنهان نمودم وبه کسى نگفتم، از آن وقت قلبم آکنده از علاقه وعشق به امام حسن عسکرى گرديد، به طورى که، بر اثر بى صبرى وبى قرارى، غذا نمى خوردم وآب نمى آشاميدم. از آن پس هر روز ضعيف ولاغراندام مى شدم ورنجور مى گشتم، به طورى که به سختى بيمار گشتم، جدّم قيصر همه پزشک هاى شهرها را براى درمان من آورد، ولى از همه آنها نااميد شد، وخوب نشدم، تا اين که جدّم به من گفت: (اى نور چشمم، آيا در دنيا هيچ آرزويى دارى تا برآورده سازم؟) گفتم: همه درهاى گشايش به رويم بسته است، اگر شکنجه وعذاب را از اسيران زندانى مسلمان که در زندان هاى تو هستند بردارى، وزنجير ها وغل ها آزادسازى، وبه آنها لطف کرده وآزادشان کنى، اميد آن را دارم که حضرت مسيح عليه‌السلام ومادرش به من لطف بنمايند ومرا شفا بخشند.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
13-08-2019, 00:15
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



جدّم قيصر، آرزوى مرا برآورد، وهمه زندانيان مسلمان را آزاد کرد، از آن پس روز به روز بهتر شدم، وکم کم غذا خوردم، خوشحال شدم، جدّم احترام شايان به اسيران نمود، ومن پس از چهارده شب در عالم خواب ديدم حضرت فاطمه زهرا عليها‌السلام سرور زنانِ جهان هستى، همراه حضرت مريم دختر عمران عليها‌السلام وهزار نفر از حوريان بهشت به ديدار من آمدند، مريم عليها‌السلام به من فرمود: (اين خانم (١٧) سرور زنان جهانيان مادر شوهرت ابومحمّد است). من تا حضرت زهرا عليها‌السلام را شناختم به او در آويختم وگريه کردم، واز اين که ابومحمّد عليه‌السلام به ديدار من نمى آيد از او گله مند شدم. حضرت زهرا عليها‌السلام فرمود: تا در آيين مسيحيت باقى هستى پسرم ابومحمّد عليه‌السلام ، امام حسن عسکرى عليه‌السلام ، به ديدارت نمى آيد، اينک اين خواهرم مريم عليها‌السلام است که همراهم مى باشد، از دين خودت بيزارى بجوى، واگر علاقه به خشنودى خدا وحضرت مسيح عليه‌السلام ومريم عليها‌السلام وديدار ابومحمّد را دارى بگو: (اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الاّ اللهُ، واَنَّ اَبى مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ؛ گواهى مى دهم که معبودى جز خـداى يکتا نيست، وپدرم محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسـول خداست).
من اين کلمات را گفتم، حضرت زهرا عليها‌السلام مرا به سينه اش چسبانيد، ومرا دلدارى داد وفرمود: (اکنون در انتظار ديدار ابومحمّد باش، ومن او را به نزد تو مى فرستم).



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
14-08-2019, 00:58
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



از خواب بيدار شدم، وآن دو کلمه شهادتين را به زبان مى آوردم ودر انتظار ديدار ابومحمّد عليه‌السلام به سر مى بردم. وقتى که شب واپسين فرا رسيد، با ابومحمّد عليه‌السلام در عالم خواب ديدار کردم، گويى به او عرض مى کردم: (اى دوست من، به من بى مهرى کردى پس از آن که در راه محبت وفراق تو جانم در خطر افتاد). فرمود: علت عدم ديدار من، چيزى جز اين نبود که تو در دين نصارى بودى، وقتى که مسلمان شدى، اينک هر شب به ديدارت مى آيم، تا خداوند آشکارا فاصله بين من وتو را بردارد.
از آن پس هر شب ابو محمّد عليه‌السلام در عالم خواب، به ديدارم مى آمد، تا اکنون که نزد تو، اى بِشر، هستم.
بِشر مى گويد: به مليکه گفتم: چگونه اسير شدی؟ با اين که در قصر زندگى مى کردی؟
مليکه گفت: يکى از شب ها ابومحمّد عليه‌السلام درعالم خواب به ملاقات من آمد وبه من چنين خبر داد: (جدّت (قيصر) به زودى لشکرى را براى جنگ با مسلمان در فلان روز روانه مى سازد، وخودنيز به دنبال آنها حرکت مى کند، آن موقع فرصت خوبى است که تو به صورت ناشناس به همراه آن کنيزان روانه شوى، واز فلان راه حرکت کن). آن روز فرا رسيد، ومن از فرصت استفاده کرده خود را به ميان کنيزان رساندم وبه راه افتادم، تا اين که پيشتازان مسلمان به ما رسيدند ما را اسير کردند، وآن گاه براى فروش به اين سرزمين آوردند که خود شاهد هستى، وتا اين ساعت هيچ کس جز تو کسى نمى داند که من دختر قيصر پادشاه روم هستم، واين را خودم به تو اطلاع دادم.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
15-08-2019, 01:52
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


پيرمردى که من به عنوان سهميّه غنيمت جنگى، کنيز او شدم، از من پرسيد: نامت چيست؟ نامم را به او نگفتم، در جواب گفتم: نامم نرجس است. گفت: اين نام، نام کنيزان است.
بِشر بن سليمان پرسيد: شگفت انگيز است که تو از اهالى روم هستى ولى زبان عربى را مى دانی؟! مليکه عليها‌السلام فرمود: از آنجا که جدّم علاقه بسيارى به من داشت، ومى خواست به مراتب ادب برسم، واز آداب ورسوم آگاه شوم، بانويى را که زبان عربى ورومى مى دانست، استخدام کرد که هر صبح وشام نزد من مى آمد، وزبان عربى را به من مى آموخت، تا اين که، زبان عربى را به خوبى ياد گرفتم.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
16-08-2019, 00:35
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


مليکه در شهر سامرا

بشر بن سليمان مى گويد: من مليکه را به شهر سامرِّ ا به محضر امام هادى عليه‌السلام بردم، امام هادى عليه‌السلام پس از خير مقدم، به مليکه فرمود: (خداوند متعال چگونه عزّت اسلام وذلّت نصرانيت، وشرافت محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وخاندانش را به تو نشان داد؟).
ملکيه عرض کرد: (چگونه اين موضوع را براى شما اى پسر رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم ، تعريف کنم، با اين که تو از من به همه امور آگاه تر هستي؟).
امام هادى عليه‌السلام به او فرمود: دوست دارم مقدم تو را گرامى بدارم، کدام را دوست دارى، ده هزار دينار به تو بدهم، ويا اين که تو را به شرافت وافتخار ابدى مژده دهم؟ مليکه گفت: بشارت ابدى مى خواهم.
امام هادى عليه‌السلام فرمود: تو را بشارت مى دهم به فرزندى که غرب وشرق جهان را مالک مى شود، وسراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد کند، مليکه گفت: پدر اين فرزند کيست؟
امام هادى عليه‌السلام فرمود: پدر فرزند همان کسى است که رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در فلان شب ودر فلان ماه ودر فلان سال رومى، تو را براى او خواستگارى کرد.
مليکه عرض کرد: منظور، مسيح عليه‌السلام ووصی او است؟
امام هادى عليه‌السلام جواب داد: بلکه، حضرت عيسى عليه‌السلام ووصی او تو را به عقد ازدواج او درآوردند.
مليکه گفت: منظور، فرزندت ابو محمّد (امام حسن عسکرى عليه‌السلام ) است؟
امام هادى عليه‌السلام فرمود: آيا ابو محمّد عليه‌السلام را مى شناسی؟
مليکه گفت: آيا از آن هنگام که به دست سرور زنان عالم حضرت زهرا عليها‌السلام ، اسلام را پذيرفتم تاکنون، شبى شده که ابومحمّد عليه‌السلام با من ديدار نکرده باشد؟



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
17-08-2019, 00:47
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



در اين هنگام امام هادى عليه‌السلام به کافور خادم فرمود: به خواهرم حکيمه بگو به اين جا بيايد، کافور پيام امام هادى عليه‌السلام را به حکيمه عليها‌السلام رسانيد، حکيمه عليها‌السلام به محضر برادر آمد، امام هادى عليه‌السلام به او فرمود: آن کنيز همين است که از او ياد مى کردم.
حکيمه عليها‌السلام مليکه را در آغوش گرفت ومدت طولانى او را در آغوشش نگه داشت، بسيار از آمـدن او خوشحال گـرديد، آن گاه امام هادى عليه‌السلام به حکيمه فرمود: اى دختر رسول خدا، اين مليکه را به خانه خود ببر، وواجبات وسنّت هاى اسلام را به او بياموز، چرا که او همسر ابومحمّد ومادر قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف است. (فَانَّها زَوْجةُ اَبى مُحمّدٍ، واُمَّ القائمِ). (١٨)
____________________
پى نوشت ها :
(١) بحار الانوار، ج٥٢، ص ٣٣٨. (٢) اين کتاب به نام الامام المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف به قطع رقعى، به زبان عربى در ١٤٢ صفحه، از طرف المؤسسة المجتبى للتحقيق والنشر، واقع در بيروت، چاپ ومنتشر شده است که از چندين نام پيشنهادى ويراستار نام (جلوه جمال الاهي) بر آن انتخاب شد. (ناشر). (٣) اشاره به حديث شريف (وبِيُمْنِهِ رُزِقَ اْلوَرى، وبِوُجودِهِ ثَبَتِ الاَرْضُ والسَّماءُ) است. (٤) اشاره به حديث (لَولا الحُجّة لَساخَتِ الاَرْضُ بِاَهْلِها). (٥) امالى شيخ صدوق، مجلس ٣٨، ص ٢١٣، حديث١؛ روضة الواعظين، ص ٣١٥. (٦) کمال الدين شيخ صدوق، ص ٤٣٠ باب ماروى فى ميلاد القائم صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه الشريف حديث ٤؛ ارشاد شيخ مفيد، ج ٢، ص ٣٣٩؛ باب ذکر الأمام القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف اعلام الورى علاّمه طبرسى، ص ٤١٨؛ الفصل الثانى فى ذکر مولده واسم ابيه عليه‌السلام غيبة طّوسى، ص ٢٣٤، منتخب الانوار المضيئه، ص ٥٠. فصل ٥. (٧) اين احاديث در اين کتاب ها نقل شده است: کمال الدين شيخ صدوق، ص ٢٨٦- ٢٨٧و ٢٩٧و باب ما اخبر به النبى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف وص ٤١١ باب فيمن انکر القائم، الفصول المختاره: ص ٢٩٧؛ مناقب آل ابى طالب، ج٢، ص ٢٢٧؛ کشف الغمّه، ج٢، ص ٥٢١؛ دعائم الاسلام، ج ٢، ص ١٨٨؛ اعلام الورى، ص ٤٢٤ و٤٢٥؛ غيبة طوسى، ص ٢٧١؛ العدد القويه، ص ٧٠ نبذة من احوال الأمام الحجه عجل الله تعالى فرجه الشريف کفاية الاثر، ص ٦٦، منتخب الانوار المضيئه، ص٢٧. (٨) سوره توبه، آيه ٣٢. (٩) در بحث هاى آينده زير عنوان (آيا تلفظ به نام او حرام است؟) سخن خواهيم گفت. (١٠) ر. ک. به دلائل الامامة طبرى شيعى، ص ٢٧١. (ومن القابه ايضاً: الخلف، الناطق، الثائر، المأمول، الوتر، المعتصم، المنتقم، الکرار، صاحب الرجعة، البيضاء والدولة الزهراء، القبابض، الباسط، الوارث سدرة المنتهى، الغاية القصوى، غاية الطالبين، فرج المؤمنين، کاسف الغطاء، و..).. (١١) نام گذارى امام هادى عليه‌السلام (وهم چنين فرزندش امام حسن) به عسکرى، از اين رو است که خليفه ستمگر وقت، آن حضرت را از مدينه به سامرّا برد، ودر آنجا در لشکرگاه خود تحت نظر محصور نمود، تا از آنجا خارج نشود، وعسکر به معنى لشکر است. (١٢) بشر بن سليمان برده فروش، از نوادگان ابو ايّوب انصارى بود (مترجم). (١٣) امپراطور روم. (١٤) ازدواج برادرزاده ات با نوه ات. (١٥) ياران خاص حضرت عيسى که مى گويند دوازده نفر بودند (ويراستار). (١٦) اشاره به امام حسن عسکرى، پسر اين صاحب نامه. (١٧) اشاره به حضرت زهرا سلام الله عليها. (١٨) غيبة الطّوسى، ص ٢٠٨-٢١٥.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
18-08-2019, 01:06
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


بشارت امام از نزديک بودن ولادت مهدى موعود
ن. ک، کمال الدين، ص ٤٢٦-٤٢٨ باب ماورد فى ميلاد القائم، روضة الواعظين، ص ٢٥٨.
حضرت حکيمه (١) مى گويد: کنيزى به نام نرجس در خانه من بود، روزى برادرزاده ام امام حسن عسکرى عليه‌السلام به ديدار من آمد، وبه پيش شتافت وبا چشم پُر به نرجس عليها‌السلام نگاه کرد، به آن حضرت عرض کردم: (اى آقاى من، گويى خواهان نرجس عليها‌السلام هستى، تا او را به خدمت شما بفرستم؟)
امام حسن عليه‌السلام : نه اى عمّه، ولى در مورد اين خانم شگفت زده شده ام.
حکيمه: چرا از او شگفت زده شده ای؟
امام حسن: به زودى از اين خانم فرزند بزرگوارى که در پيشگاه خداوند، ارجمند است، متولّد مى شود.که خداوند به وسيله او سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده پر از عدل وداد کند.
حکيمه: اى آقاى من، او را به خدمت شما مى فرستم.
امام حسن: در اين مورد از پدرم اجازه بگير، اگر اجازه داد چنين کن.
حکيمه گويد: لباسم را پوشيدم وبه خانه امام هادى عليه‌السلام رفتم وسلام کردم ودر محضرش نشستم، هنوز سخنى نگفته بودم به من فرمود: (اى حکيمه، نرجس را نزد پسرم ابومحمّد بفرست).
حکيمه: اى آقاى من، به همين منظور، براى طلب اجازه به محضر شما آمده بودم.
امام هادى عليه‌السلام : اى مبارکه (٢) خداوند متعال دوست دارد که تو را در پاداش اين پيوند شريک سازد، خير وبهره اى از اين وصلت، نصيبت شما فرمايد.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
19-08-2019, 02:27
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



حکيمه: درخانه امام هادى عليه‌السلام چندان نماندم، برخاستم وبه خانه ام بازگشتم، نرجس را زينت نمودم وزفاف امام حسن عليه‌السلام با نرجس را در خانه ام برقرار ساختم، آن حضرت چند روز در خانه ما بود، سپس عازم خانه پدرش امام هادى عليه‌السلام گرديد، من حضرت نرجس را همراه آن حضرت به خانه امام هادى عليه‌السلام فرستادم.
پس از مدتى امام هادى عليه‌السلام از دنيا رفت، وامـام حسن عسکرى عليه‌السلام جانشين پدر شد، من گاه وبى گاه به زيارتش مى رفتم، همان گونه که به زيارت پدرش امام هادى عليه‌السلام مى رفتم، روزى حضرت نرجس عليها‌السلام نزد من آمد وخم شد تا کفش مرا از پايم بيرون آورد، وبه من فرمود: (اى سرور من، کفشت را به من بده).
به او عرض کردم: بلکه تو سرور من وخانم من هستى، سوگند به خدا، پايم را به سوى تو دراز نمى کنم که کفشم را از پايم بيرون بياورى، ونمى گذارم تو براى من خدمت کنى، بلکه من تو را خدمت مى کنم ومنّت تو را به ديده مى نهم.
حکيمه گويد: در اين هنگام امام حسن عسکرى عليه‌السلام سخن مرا شنيد، به من فرمود: (اى عمه، خداوند بهترين پاداش را به تو بدهد). به محضر امام حسن عليه‌السلام رفتم وتا غروب در محضرش نشستم، در اين هنگام، حضرت نرجس را صدا زده وگفتم: لباس هايم را بياور تا بيرون روم.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
20-08-2019, 01:03
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


امام حسن عليه‌السلام فرمود: نه، اى عمّه جان، امشب در خانه ما بمان، زيرا همين امشب به زودى نوزادى که در پيشگاه خدا، بزرگوار وارجمند است، وسراسر زمين را پس از مرگ زمين، زنده مى سازد، چشم به اين جهان مى گشايد.
حکيمه: اى آقاى من، اين فرزند از کدام مادرى متوّلد مى شود؟ ومن هيچ گونه اثر حمل را از نرجس نمى بينم.
امام حسن: اين فرزند را فقط نرجس عليها‌السلام ، به دنيا مى آورد.
حکيمه: من در اين وقت به سوى نرجس رفتم وپشت وشکم نرجس را ملاحظه کردم، هيچ گونه اثر حمل وباردارى مشاهده نکردم. به محضر امام حسن عليه‌السلام بازگشتم وعـرض کردم: اثرى از حمـل در نـرجس عليها‌السلام نمى بينم.
امام حسن عليه‌السلام لبخندى زد وآن گاه به من فرمود: هنگامى که وقت فجر فرا رسيد، آن حمل براى تو آشکار مى گردد، زيرا مَثَل نرجس عليها‌السلام همانند مَثَل مادر موسى عليه‌السلام است،که اثر حمل موسى عليه‌السلام در مادرش ظاهر نشد، وهيچ کس تا هنگام ولادتش، به آن اطلاع نيافت، زيرا به دستور فرعون شکم هاى زنان حامله را براى يافتن موسى عليه‌السلام مى شکافتند، ماجراى اين فرزند نيز همانند ماجراى موسى عليه‌السلام است.
حکيمه گويد: به حضور نرجس رفتم، وگفتار امام حسن عليه‌السلام را براى او بازگو کردم، فرمود: چيزى واثرى از حمل ديده نمى شود.
آن شب را در خانه امام حسن عليه‌السلام ماندم، ودر محضر امام شام خوردم، وسپس در کنار حضرت نرجس عليها‌السلام خوابيدم، وهر ساعت مراقب او بودم، او خوابيده بود، حيرت زده بودم وهرچه زمان مى گذشت به حيرتم افزوده مى شد، در آن شب، بسيار به نماز ومناجات ودعا پرداختم، وقتى که در نماز شب به نماز وِترْ رسيدم، نرجس عليها‌السلام از خواب برخاست، ووضو گرفت ومشغول نماز شب شد، به فضا نگاه کردم ديدم فجر اوّل طلوع کرده است، در قلبم شکى راه يافت، که نزديک اذان صبح شده ولى از نرجس عليها‌السلام در مورد ولادت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف خبرى نيست.





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
21-08-2019, 02:33
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


بازگشتم، ديدم پرده اى که بين من واو حايل شده بود، برداشته شده است، ناگاه نرجس عليها‌السلام را ديدم، ونورى که چشمانم را خيره مى کرد، در او مشاهده کردم، ناگهان کودکى را درکنار نرجس عليها‌السلام ديدم که به سجده افتاده وزانوانش را بر زمين نهاده، ودو انگشت سبّابه اش را به سوى آسمان بلند نموده وچنين مى گويد:
(اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيکَ لَه، واَنَّ جَدّى مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ، واَنَّ اَبيِ اَميِرُ الْمُؤمِنيِنَ..).
گواهى مى دهم که معبودى جز خداى يکتا نيست، او همتا ندارد، وجدّم محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم رسول خداست، وپدرم اميرمومنان است؛ سپس نام همه امامان عليهم‌السلام را يک به يک به زبان آورد وبه امامت آنها گواهى داد. وقتى به خودش رسيد گفت:
(اَللّهُمَّ اَنْجِزْ ليِ وَعْديِ، واَتْمِمْ ليِ اَمْريِ، وثَبِّتْ وَطْاتَيِ، وامْلأ الأرضَ بى عَدْلً وقِسْطاً)؛
خداوندا، وعده نصرتى را که به من داده اى به آن وفا کن، وامر خلافت وامامت مرا تمام کن، وتسلّط بر زمين وانتقام از دشمنانم را براى من ثابت واستوار گردان، وسراسر زمين را، به وسيله من پر از عدل وداد کن.





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
22-08-2019, 01:23
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


درخشان ترين نور

در روايت ديگر از قول يکى از بانوان حرم امام حسن عليه‌السلام چنين آمده است: وقتى که امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف متولد شد نورى درخشان از او به سوى افق آسمان بالا رفت به گونه اى که صفحه آسمان را روشن ساخت، در ميان آن نور پرندگان سفيدى را ديدم که از آسمان به سوى زمين مى آمدند، وبال هاى خود را بر سر وصورت واعضاى حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف مى ماليدند وبه سوى آسمان باز مى گشتند.
امام حسن عليه‌السلام در حالى که خنده بر لب داشت فرمود: (اين پرندگان، فرشتگانى هستند که براى تبرّک جويى به وجود اين مولود فرود آمدند ورفتند، واين فرشتگان هنگام ظهور آن حضرت، از ياران او خواهند بود. (٣)
ودر حديث ديگرى آمده است که حکيمه عليها‌السلام مى گويد: امام حسن عليه‌السلام مرا صدا زد وفرمود: (اى عمّه پسرم را نزد من بياور). (٤) وقتى که روپوش را از بدن حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف برداشتم، او را ختنه کرده وناف بريده وپاک وپاکيزه يافتم، وديدم بر بازوى راستش چنين نوشته شده بود: (جاءَ الحق وزَهقَ الباطلُ، انَّ الباطِلَ کانَ زهوقاً) (٥) حق آمد وباطل نابود شد، به يقين باطل نابود شدنى است.
نوزاد را به محضر امام حسن عليه‌السلام آوردم، وقتى که نگاه نوزاد به پدر افتاد سلام کرد، امام حسن عليه‌السلام او را به بغل گرفت، زبانش را به دهان نوزاد نهاد، ودست مبارک بر پشت وگوش، وبندهاى دست وپاى نوزاد کشيد، سپس خطاب به او فرمود: (اى پسرم، به قدرت خدا سخن بگو). حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف گفت:
اعوذُ بالله منَ الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم؛ (ونُريدُ اَنْ نَمُنَّ على الذينَ استُضْعِفُوا فى الارضِ ونَجْعَلَهم اَئمةً ونجعلهم الوارثينَ؛ ونُمکِّنَ لهُم فى الارضِ ونُريَ فرعون وهامانَ وجُنُودَ هما مِنْهُم مّا کانوا يَحْذَرُونَ). (٦)
وخواستيم بر کسانى که در آن سرزمين فرودست شده بودند منّت نهيم وآنان را پيشوايان مردم گردانيم، وايشان را وارث زمين کنيم؛ ودر زمين قدرتشان دهيم واز طرفى به فرعون وهامان ولشکريانشان آنچه را که از جانب آن بيمناک بودند، بنمايانيم.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
23-08-2019, 00:34
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)




آن گاه آن نوزاد بر رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم وعلى اميرمؤمنان وساير امامان تا پدرش، با ذکر نام يکايک آنان درود فرستاد.
در آن جا پرندگانى ديده مى شدند که در بالاى سر آن حضرت جمع شدند، امام حسن عليه‌السلام يکى از آنان را صدا زد وفرمود: (اين کودک را حمل کن وبا خود ببر، واز او محافظت کن، ودر هر چهل روز او را نزد ما بياور). (٧)
يکى از آن پرندگان نزديک آمد، وآن نوزاد را در برگرفت وبا خود به سوى آسمان برد وساير پرندگان نيز به دنبال او حرکت کردند.
حکيمه مى گويد: شنيدم امام حسن عليه‌السلام فرمود: (تو را به همان کسى سپردم که مادر موسی؛ موسى را به او سپرد). (٨)
در اين هنگام نرجس عليها‌السلام گريه کرد، امام حسن عليه‌السلام به او فرمود: آرام باش، که شيرخوردن اين نوزاد بجز از سينه تو بر کس ديگر حرام است، به زودى به تو باز مى گردد، همان گونه که موسى عليه‌السلام به مادرش باز گردانده شد، واين است سخن خداوند در قرآن: (فَرَددنهُ الى اُمِّهِ کَى تَقَرَّ عَينُها ولا تَحْزَنَ) (٩) ما موسى را به مادرش باز گردانديم تا چشمش روشن شود، وغمگين نباشد.
حکيمه گويد: به امام حسن عليه‌السلام عرض کردم: (اين پرنده چه کسى بود؟).
امام حسن عليه‌السلام در پاسخ فرمود: اين پرنده، روح القُدُس است که از طرف خدا وکيل امامان شده تا آنها را توفيق دهد وبه وسيله او در راه آموزه هاى علم وتربيت ثابت قدم شوند.
حکيمه مى گويد: پس از آن که چهل روز گذشت، آن کودک به امام حسن عليه‌السلام باز گردانده شد، امام حسن عليه‌السلام مرا طلبيد، به محضرش رفتم، ناگاه چشمم به کودکى افتاد که در پيش روى امام حسن عليه‌السلام راه مى رفت، عرض کردم (مولاى من، اين کودک دو ساله شده است).
امام حسن عليه‌السلام لبخندى زد وسپس فرمود: (رشد ونمو فرزندان پيامبران وامامان هرگاه امام باشند، با ساير مردم فرق دارد، کودکى از ما در يک ماه به اندازه يک سال کودکان ديگر، رشد مى کند، وکودک ما در رحم مادرش سخن مى گويد، وقرآن مى خواند، وخداوند متعال را پرستش مى کند، ودرهنگام شير خوردن، فرشتگان از آنها اطاعت مى کنند، هر صبح وشب بر او نازل مى شوند. (١٠)
حکيمه گويد: هر چهل روز يک بار اين کودک را مشاهده مى کردم، تا اين که او را چند روز قبل از وفات امام حسن عليه‌السلام به صورت يک مرد کامل يافتم، به طورى که او را نشناختم، به امام حسن عليه‌السلام عرض کردم: (اين آقا کيست که به من امر مى کند در پيش رويش بنشينم؟)
فرمود: اين پسر نرجس عليهم‌السلام ، وجانشين من است، من پس از مدّت اندکى از دنيا مى روم، سخن اين آقا را گوش دهيد واز او اطاعت کنيد. حکيمه مى گويد: پس از چند روزى امام حسن عليه‌السلام از دنيا رفت، مردم از خانه او پراکنده شدند، سوگند به خدا من هر روز صبح وشام او را مى ديدم، واز هر چه سؤال کنيد، او به من خبر مى دهد، ومن به شما خبر مى دهم. به خدا سوگند من وقتى مى خواهم از او سؤالى کنم، هنوز سؤال نکرده، جواب مرا مى دهد. (١١)






https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
24-08-2019, 00:32
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



سخن گفتن امام مهدى عليه‌السلام

حکيمه مى گويد: سه روز از ولادت حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف گذشت، مشتاق ديدارش شدم، به خانه امام حسن عليه‌السلام رفتم، تقاضاى ديدار حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را کردم، امام حسن عليه‌السلام فرمود: کسى که از تو به او شايسته تر است، او را با خود برده است. به خانه بازگشتم وروز هفتم ولادت او، به محضر امام حسن عليه‌السلام رفتم، ديدم حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف در گهواره قرار گرفته وچهره او هم چون ماه شب چهاردهم مى درخشد. امام حسن عليه‌السلام به من فرمود: نزد پسرم بيا، نزديک رفتم، امام حسن عليه‌السلام زبانش را در دهان مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نهاد، سپس به او فرمود: (اى پسرم، سخن بگو!) حضرت مهدى در گهواره گفت: (اشهَدُ اَنْ لا اله الاّ اللهُ) گواهى مى دهم که معبودى جز خداى يکتا نيست.
سپس، صلوات ودرود بر محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم واميرمؤمنان عليه‌السلام ويکايک امامان عليهم‌السلام تا پدرش فرستاد، آنگاه چنين خواند: بسم الله الرحمن الرحيم
(ونُريدُ اَنْ نَمُنَّ على الذينَ استُضْعِفُوا فى الارضِ..). (١٢)
سپس، امام حسن عليه‌السلام به او فرمود: (اى پسرم، آنچه را که خداوند، بر پيامبران در سؤالاتش نازل کرده بخوان).
حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نخست صحف آدم عليه‌السلام را تلاوت کرد، که به زبـان سريانى بود، سپس کتاب هاى ادريس عليه‌السلام ، نوح عليه‌السلام ، هـود عليه‌السلام ، صالح عليه‌السلام ، صحف ابـراهيم، تورات موسى، زبـور داوود، انجيل عيسى عليهم‌السلام ، وفرقان جدّم رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم را تلاوت نمود، سپس قصه هاى پيامبران ورسولان را بيان کرد. (١٣)



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
25-08-2019, 01:28
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


آن گاه امام حسن عليه‌السلام فرمود: هنگامى که پروردگارم مهدى اين اُمت را به من عطا فرمود، دو فرشته فرستاد، آنها فرزندم را با خود به سراپرده عرش اِلاهى بردند تا اين که در پيشگاه خداوند متعال ايستادند، خداوند به مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف فرمود: (مرحبا به تو اى بنده من، يارى دين وآشکار شدن فرمان من وهدايت بندگانم به وسيله تو است، به خودم سوگند ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم وببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم،و به وسيله تو مجرمان را، عذاب کنم، اى فرشتگان اين کودک را با کمال ملاطفت، به نزد پدرش برگردانيد، وبه او از جانب من بگوييد: (اين کودک رد ضمان وسايه پر مهر ودر پناه حفظ وحرمت من است تا آن هنگام که حق به وسيله او تحقق يابد وباطل نابود شود، وهمه دين به طور خالص براى من باشد). (١٤)



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-08-2019, 01:47
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



نشانه هاى پيشاپيش حقانيت امام عليه‌السلام
ناگفته نماند، که اين حوادث شگفت انگيز در هنگام ماجراى ولادت حضرت ولى عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف با اين ويژگى هاى فوق العاده وقبل از آن، بلکه بسيار بيشتر از اينها چنان که در بعضى از تواريخ وروايات آمده، همانند حوادث شگفت انگيز در مورد پيامبران وامامانعليهم‌السلام در سرآغاز ظهور آنها، از نشانه هاى پيشاپيش حقانيّت پيامبرى پيامبران، وامامتِ امامان است.
وجود حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف نسبت به ساير امامانعليهم‌السلام داراى امتيازات مضاعفى است، از اين رو، رخدادهاى حيرت انگيز از هنگام ولادت او، بلکه قبل از آن، بيشتر از امامان ديگر است، چرا که آن حضرت خاتم اوصيايى است که سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى کند.
بنابراين، همه اين وقايع شگفت انگيز در رابطه با آن حضرت، عجيب وبر خلاف انتظار نخواهد بود، که از آن به اِرهاصات (١٥) تعبير مى شود، ودر کتاب حق اليقين روايات ديگرى نيز در ارتباط با اين حوادث شگفت انگيز نقل شده است:
يکى از اين روايات، روايت محمد بن عثمان عمروى (١٦) است، که او گفت: هنگامى که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف متولد شد، امام حسن عسکرى عليه‌السلام فرمود به ابى عمرو پيام دهيد نزد من بيايد، پيام امام را به او رساندند، او به محضر امام حسن عليه‌السلام آمد، امام به او فرمود: (ده هزار (١٧) رِطْل نان، وبه همين مقدار گوشت، خريدارى کن، وبه حساب من بين مردم تقسيم کنيد) وعلى بن هاشم مى گويد: امام حسـن عليه‌السلام ، تعـداد بسيار گوسفند را به عنوان عقيقه براى حضـرت مهـدى عجل الله تعالى فرجه الشريف قربانى نمود. (١٨)





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
28-08-2019, 01:43
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)


کنيز بودن مادر بعضى از امامان عليهما‌السلام
مادران بعضى از امامان عليهم‌السلام از جمله حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف کنيز بود، در نتيجه آنها از فرزندان کنيز بودند، به رغم پندار بعضى، اين موضوع هيچ گونه موجب کسر شأن امامان عليهم‌السلام نخواهد شد، چرا که در بينش اسلام ملاک برترى به تقواست، چنان که خداوند مى فرمايد: (اِنَّ اکرمَکُمْ عِنْدَ اللهِ اَتقاکُمْ) (١٩) گرامى ترين شما در پيشگاه خداوند با تقواترين شما است؛ جد پيامبر ما يعنى، حضرت اسماعيل عليه‌السلام فرزند يک کنيز بود که هاجر نام داشت. زيرا، خداوند عمل وتقوا ومعرفت وايمان انسان را، چه از زن آزاده وچه از کنيز، معيار برترى مى داند، ودر حديث از امامانعليهم‌السلام آمده فرمودند: (ان اللهَ لا يَنظُرُ الى صُورِکُمْ، ولکن يَنظُرُ الى قلوبِکمْ) (٢٠) خداوند متعال به صورت هاى شما نمى نگرد، بلکه به قلب هاى شما مى نگرد.
نتيجه اين که: اگر يک کنيز از نظر ايمان وعمل صالح باشد از زن آزاده برتر است، چنان که به همين دليل يک عبد (برده وغلام) در پيشگاه خدا برتر از يک مرد آزاد است، اين از يک سو، واز سوى ديگر اسلام وهمه اديان آسمانى، طبقه بندى غير شرعى را امضا نکرده است، چرا که در بينش اسلام واديان آسمانى، عرب بر عجم، جز به تقوا برترى ندارد (٢١) وامام صادق عليه‌السلام فرمود: (انسانى که در نژاد با شرافت است با انسانى که از نژادى پست ودرسطح پايين است، با ملاک تقوا بر يکديگر برترى مى يابند، من اصل وريشه انسان ها را از خاک مى دانم، آدم عليه‌السلام پدر همه انسان ها، وحوّا مادر همه بشر است، يک خدا همه را آفريده، وهمه مخلوقات، بندگان خدا هستند). (٢٢) بنابراين، کنيز بودن مادر بعضى از امامان عليهم‌السلام به هيچ وجه عيبى براى آنها نخواهد بود.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
30-08-2019, 03:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



آيا به زبان آوردن نام امام زمان عليهما‌السلام حرام است؟

در ميان علما وفقها اختلاف است که آيا نام گذارى وبه زبان جارى کردن نام مبارک آن حضرت جايز است يا حرام؟ چنان که قبلاً اشاره شد. مشهور بين فقها در زمان هاى اخير وعصر حاضر اين است که جايز است، زيرا حرام بودن آن را به عللى که ذکرمى شود به زمان غيبت صغرا (٢٣) اختصاص داشت، تا اين که در عصر شيخ بهايى (٢٤) اين موضوع به طور مشروح مطرح شد ومورد برسى قرار گرفت، وعلما کتاب هاى متعدّد در محور اين مسئله تأليف کردند، مانند: کتاب شرعية التسميه، جواز تلفّظ به نام امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف تأليف محقق داماد (٢٥) وکتاب تحريم التّسميه، تأليف شيخ ماحوزى (٢٦) ودر کتاب النّجم الثّاقب محدّث نورى، در اين باره بحث مفصّلى به ميان آمده است. (٢٧)







https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
31-08-2019, 01:04
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



چهره حضرت مهدى عليه‌السلام

حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از نظر سيرت وصورت شبيه ترين انسان ها به رسول خداست، شيخ صدوق در کتاب کمال الدين روايت مى کند که جابر بن عبدالله انصارى گفت: رسول خدا فرمود: (المهديُّ مِنْ وُلدى، اِسمُـهُ اسمى، وکنيتهُ، اَشبهُ الناس بى خَلقاً وخُلقاً...). مهـدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از فرزندان من، همنام من وهم کنيه من است، او شبيه ترين انسان ها از نظر ظاهر وباطن به من است، براى او غيبتى حيرت انگيز رخ مى دهد که امت هايى در ارتباط با آن حضرت گمراه مى شوند، سپس همانند شهاب ثاقب آشکار مى گردد، وسراسر زمين را پس از آن که پر از ظلم وجور مى شود، پر از عدل وداد مى کند). (٢٨)
چنان که روايت شده، شکل وشمايل آن حضرت، همانند چهره رسول خداست، همان گونه که در کتاب بحارالانوار و... نقل شده است. محدّثين بر اساس اين روايات گفته اند: چهر ه حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف سفيد متمايل به سرخ است، پيشانى بلند، بينى باريک، گود چشم وداراى ابرو به هم پيوسته است. نور از چهره اش به گونه اى مى درخشد که بر سياهى موى محاسن وسرش چيره مى گردد، فرق سرش وبين دو موى جمع شده که مانند الف در ميان دو واو، است، گشاده دندان است، آخر موى سرش (چون گيسو) چيده شده، بين دو شانه اش پهن وسياه چشم است، ساق پا وشکمش هم چون ساق پا وشکم جدش حضرت على عليه‌السلام است، ميان بالا است، بلکه ميان قامت وچهار شانه است. سر مبارکش مدوّر، گونه هايش نرم، وبرگونه راستش خالى هم چون ريزه مشکى که بر صفحه نقره افتاده است، موى عنبر بوى بر سرش بود، داراى شکل وقيافه جذّابى است که هيچ چشمى معتدل تر از آن را نديده است. (٢٩)
در روايت ديگر از رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده فرمود: (... خداوند در نسل حسين عليه‌السلام امامانى را قرار داده که آنها براى اجراى دستورهاى من بر مى خيزند، ووصيت مرا حفظ مى کنند، نهمين آنها قائم اهل بيت من، واحياگر امت من، است که در شمايل وشکل وقيافه وگفتار وکردار، شبيه ترين انسان ها به من است، پس از غيبت طولانى وحيرت گمراه کننده ظهور مى کند، فرمان خدا ودين اِلاهى را آشکار مى سازد، به نصرت خداوند وفرشتگان خدا، تأييد ويارى مى شود، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى نمايد). (٣٠)




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
01-09-2019, 07:00
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



چنان که روايت شده، شکل وشمايل آن حضرت، همانند چهره رسول خداست، همان گونه که در کتاب بحارالانوار و... نقل شده است. محدّثين بر اساس اين روايات گفته اند: چهر ه حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف سفيد متمايل به سرخ است، پيشانى بلند، بينى باريک، گود چشم وداراى ابرو به هم پيوسته است. نور از چهره اش به گونه اى مى درخشد که بر سياهى موى محاسن وسرش چيره مى گردد، فرق سرش وبين دو موى جمع شده که مانند الف در ميان دو واو، است، گشاده دندان است، آخر موى سرش (چون گيسو) چيده شده، بين دو شانه اش پهن وسياه چشم است، ساق پا وشکمش هم چون ساق پا وشکم جدش حضرت على عليه‌السلام است، ميان بالا است، بلکه ميان قامت وچهار شانه است. سر مبارکش مدوّر، گونه هايش نرم، وبرگونه راستش خالى هم چون ريزه مشکى که بر صفحه نقره افتاده است، موى عنبر بوى بر سرش بود، داراى شکل وقيافه جذّابى است که هيچ چشمى معتدل تر از آن را نديده است. (٢٩)
در روايت ديگر از رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل شده فرمود: (... خداوند در نسل حسين عليه‌السلام امامانى را قرار داده که آنها براى اجراى دستورهاى من بر مى خيزند، ووصيت مرا حفظ مى کنند، نهمين آنها قائم اهل بيت من، واحياگر امت من، است که در شمايل وشکل وقيافه وگفتار وکردار، شبيه ترين انسان ها به من است، پس از غيبت طولانى وحيرت گمراه کننده ظهور مى کند، فرمان خدا ودين اِلاهى را آشکار مى سازد، به نصرت خداوند وفرشتگان خدا، تأييد ويارى مى شود، سراسر زمين را همان گونه که پر از ظلم وجور شده، پر از عدل وداد مى نمايد). (٣٠)




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
02-09-2019, 01:51
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)




برترى امام مهدى عليه‌السلام

پوشيده نماند که مقام حضرت امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از امامان پيشين، از امام سجّاد عليه‌السلام تا پدر بزرگوارش، برتر است، چنان که، از احاديث استفاده مى شود، درميان چهارده معصوم عليهم‌السلام ، از نظر درجه برترى، نخست رسول خداست، سپس اميرمؤمنان وفاطمه زهرا عليها‌السلام وامام حسن وامام حسين عليهما‌السلام وپس از اينها حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف وبعد از امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف امامان ديگر از امام سجّاد عليه‌السلام تا امام حسن عسکرى عليه‌السلام مى باشند. (٣١)
حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف داراى شرافت نَسَبى، در رابطه با پدران پاکش مى باشد، واز ناحيه مادر نيز، چنان که گفته شد، به شمعون الصّفا وصی حضرت عيسى عليه‌السلام مى رسد، در نتيجه، سلسله نسبش به بسيارى از پيامبران واوصيا، که يکى از آنها حضرت ابراهيم خليل عليه‌السلام است منتهى مى گردد.
نکته ديگر در برترى مقام حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف همان بس، که در روز ولادتش به وسيله فرشتگان به آسمان ها برده شد. (٣٢)



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
03-09-2019, 01:18
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)




و در حديث ديگر از امام حسن عسکرى عليه‌السلام نقل شده که: خداوند متعال حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف را با اين سخنش برترى بخشيد: (مرحباً بِکَ عبيدى بکَ نُصرةُ دينى، واظهارُ اَمرِى، ومهديُّ عبادى، آليتُ انِّى بِکَ آخذٌ، وبِکَ اُعّطِى وبِکَ اغفر وبِکَ اُعَذِّبُ؛ (٣٣) مرحبا به تو اى بنده من، يارى دين وآشکار شدن فرمان من، وهدايت شدن بندگانم به وسيله تو انجام مى شود، سوگند به خودم ياد کرده ام که به وسيله تو بگيرم، ببخشم، وبه وسيله تو بيامرزم وبه وسيله تو گنه کاران را، عذاب نمايم). چنان که قبلاً ذکر شد.
و اين که حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف آخرين اوصياى اِلاهى وحجت هاست (٣٤) وبعد از او وصّى به اين معناى خاص نخواهد بود، (٣٥) واو متعهد به بيعت، با هيچ يک از جبّاران نخواهد بود ودست ظلمِ هيچ ستمکار وکافر ومنافقى به او نمى رسد، چنان که به بعضى از اجدادش به خاطر مصلحت اِلاهى نرسيد.
در حديث آمده: هنگامى که امام حسن مجتبى عليه‌السلام با معاويه صلح کرد، عده اى از مردم نزد آن حضرت آمده واو را در مورد بيعت با معاويه سرزنش کردند، امام حسن عليه‌السلام به آنها فرمود: (واى بر شما، شما نمى دانيد که من چه کار مفيدى، انجام داده ام، سوگند به خدا، آنچه انجام داده ام براى شيعيانم بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى تابد وغروب مى کند، آيا نمى دانيد که من امام شما هستم که اطاعتم بر شما واجب است، وبه تصريح رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم يکى از دو آقاى اهل بهشتم، آيا نمى دانيد که همه ما بر عهده اش بيعت با طاغوت زمانش رخ مى دهد مگر قائم ما عجل الله تعالى فرجه الشريف که حضرت عيسى روح الله، فرزند مريم عليها‌السلام پشت سر او نماز مى خواند، خداوند متعال، محل تولدش، وشخص او را پنهان مى سازد، تا هيچ کس از جبّاران بيعت او را نطلبد. اين قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف نهمين نفر از فرزندان برادرم حسين عليه‌السلام ، وفرزند بهترين کنيزان خواهد بود، خداوند عمرش را طولانى مى کند، تا به قدرتش او را آشکار سازد، به چهره جوانى که کمتر از چهل سال دارد، تا همه بدانند که خداوند بر همه چيز توانا است). (٣٦)




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-09-2019, 00:02
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)




از امتيازات حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: پس از ظهور، حضرت عيسى بن مريم عليه‌السلام روح وکلمه خدا (٣٧) در نماز جماعت به او اقتدا مى کند، امام صادق عليه‌السلام از پيامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم نقل مى کند که فرمود: (... من ذرّيتى المهدى، اذا خَرَجَ نَزَلَ عيسى بنِ مريمَ لِنُصرَتهِ، فقدَّمَهَ وَصلّى خلفه؛ (٣٨) از نسل من حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف است، که وقتى قيام کند، عيسى بن مريم از آسمان به زمين براى يارى او فرود آيد، وآن حضرت را پيشاپيش صفوف قرار مى دهد، ودر نماز به او اقتدا مى کند).
واز محمّد حنفيه نقل شده که گفت: (ما خاندان، داراى شش امتياز هستيم که هيـچ کس از پيشينيان وآيندگان داراى آن نيست، محمّد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم سرور رسولان، على عليه‌السلام سرور اوصيا، ومهدى اين اُمت، که عيسى بن مريم در نماز به او اقتدا مى کند، از ماست). (٣٩)
ودر کتاب عيون اخبار الرّضا عليه‌السلام ، از حضرت رضا عليه‌السلام نقل شده فرمود: (اذا خرج المهدى مِن ولدى نزل عيسى بن مريم فصلى خلفه؛ (٤٠) هرگاه فـرزندم مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف از نسل من ظاهر شـود، عيسى عليه‌السلام از آسمان فرود آيد ودر پشت سر او نماز مى خواند).



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-09-2019, 23:58
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)




امتياز ديگر حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف اين است که: هنگام ظهورش نداى عظيمى از آسمان شنيده مى شود، چنان که روايات بسيار به اين موضوع اشاره نموده اند، از جمله: از على بن ابراهيم روايت شده که در تفسير اين آيه (واستمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَکانٍ قَريبٍ) (٤١) وگوش فرا ده ومنتظر چيزى باش که منادى از مکانى نزديک ندا مى دهد، فرمود: (منادى حق به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ونام پدرش ندا کند). (٤٢)
در روايت ديگر از امام باقر عليه‌السلام نقل شده فرمود: (منادى حق از آسمان به نام قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف ندا کند، همه انسان ها در مغرب ومشرق، صداى آن حضرت را مى شنوند، از هراس آن صدا، هر کسى که در خواب است بيدار مى گردد، وهرکس که ايستاده مى نشيند، وهرکس که نشسته است مى ايستد، آن گاه خداوند آنها را که، از اين ندا عبرت گرفتند وجواب مثبت دادند، مشمول رحمتش قرار دهد، صداى اول، صداى جبرئيل روح الأمين است که در ماه رمضان شب جمعه شب ٢٣ اين ماه است). چنان که اين مطلب در کتاب غيبة النّعمانى (٤٣) نيز نقل شده، واحاديث بسيار به آن دلالت دارند.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
04-09-2019, 23:58
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)



پى نوشت ها :

(١) خواهر امام هادى عليه‌السلام . (٢) معمولاً به بانوانى که شريف وپر برکتند در عرب مرسوم ومعمول است چنين بانوانى را با اين لقب (مبارکه) خطاب مى کنند، (ويراستار). (٣) کمال الدين شيخ صدوق، باب ٤٢، ص ٤٣١. باب ماروى فى ميلاد القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف حديث٧. (٤) غيبة الطوسى، ص ٢٣٩، بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٦ باب ٣٧ ح ١. (٥) سوه اسراء، آيه ٨١. (٦) سوره قصص، آيه ٥ و٦. (٧) بحار الانوار، ج ٥٣، ص ٣٢٧. (٨) بحار الأنوار: ج ٥١ ص ١٤، ب ١، ح ١٤. (٩) سوره قصص، آيه ١٣. (١٠) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١١) بحار، ج ٥١، ص١٤، ب١، ح ١٤. (١٢) سوره قصص، آيه ٥. (١٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧،ب١،ح ٣٧. (١٤) همان، ص ٢٧و ج٤٢، ص ١٦٦، ب٢٤. (١٥) ارهاصات، يعنى نشانه هايى که براى حقانيّت امامت از قبل اتفاق افتاده باشد. (ويراستار). (١٦) دومين نايب خاص امام زمان ـ عج. (١٧) معادل ٣٢٧٦ کيلوست. (١٨) بحارالانوار، ج ٥١، ص٥ باب١ ح٩. (١٩) سوره حجرات، آيه ١٣. (٢٠) بحار الانوار، ج ٧٤، ص ٩٠. (٢١) بحار الانوار، ج ٧٣، ص ٣٥٠. (٢٢) بحار الانوار، ج ١٠، ص ١٧٠. (٢٣) غيبت صغرا از سال ٢٦٠ هـجرى تا سال ٣٢٩ حدود ٧٠ سال بود که نُواب خاص چهارگانه امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف در اين زمان، به تناوب، واسطه بين آن حضرت و شيعيان بودند. (٢٤) محمّد بن حسين عاملى متوفاى سال ١٠٣٠ هـ ق. (٢٥) سيد محمد باقر حسينى گرگانى معروف به محقق داماد، متوفاى سال ١٠٤٠ هـ ق از فلاسفه بزرگ، و محققين فقها و مراجع عصر صفويه بود. (مترجم). (٢٦) سليمان بن عبدالله ماحوزى بحرانى، از علماى محقق و متبحر، صاحب تأليفات بسيار، متوفاى ١١٢١ هـ.ق که در (دونج) يکى از روستاهاى ماحوز در مقبره ميثم بن معلى به خاک سپرده شد (فوائد الرّضويه محدث قمى، ص ٢٠٥). مترجم. (٢٧) مؤلف معظم قُدّس سره در موسوعة الفقه، ج ٩٣، کتاب المحرمات، ص ١٩٨ مى نويسد: (ظاهر اين است که تلفظ به نام مبارک امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف حرام نيست، گرچه بعضى از فقها به دليل بعضى از روايات آن را حرام مى دانند، مانند: روايت صحيح ابى رئاب از امام صادق عليه‌السلام (وسائل الشيعه، ج ١٢، ص ٤٨٦، حديث٤ باب ٣٣) وروايت صحيح ديگر در همين کتاب (ص ٤٨٦، حديث ٦) و چند روايت ديگر. ولى ظاهر اين روايت بيان گر حرمت در موارد تقيّه است، چنان که بعضى از روايات به اين مطلب دلالت دارد، و در روايت حسن عمرى آمده: (توقيعى از ناحيه مقدسه امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف با خطى که مى شناختم صادر شد که آن حضرت نوشته بود: کسى که نام مرا در حضور مردم ببرد، لعنت خدا بر او باد) (وسائل الشيعه، ج١٢، ص ٤٨٦، حديث ١٣ باب ٣٣) به هر حال قول به حرمت مشکل است، واحتياط در ترک نام بردن آن حضرت است). (٢٨) کمال الدين، ص ٢٨٦. باب مااخبر النبى عليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٢٩) غيبة الطّوسى، ص ٢٦٦. (٣٠) کمال الدين، ص ٢٥٧، باب ٢٤، حديث ٢. باب ماروى عن النبى صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم فى النص على القائم عجل الله تعالى فرجه الشريف وانه الثانى عشر من الأئمة عليهم‌السلام . (٣١) در اين باره به دو کتاب (من فقه الزهرا سلام الله عليها)، ج١، مقدمه، وافضل اُسوةٌ للنّساء) مراجعه کنيد. (٣٢) کمال الدين، ص ٤٢٨. (٣٣) بحار الانوار، ج ٥١، ص ٢٧، حديث ٣٧، وج ٥٢، ص ١٦٦. باب ٢٤. (٣٤) کمال الدين، ص ٤٤١، غيبة الطوسى، ص ٢٤٦و ٢٧٣. الصراط المستقيم، ج٢ ص ٢١٠ ب ١١، مصباح الکفعمه، ص ٤٩٧ زيارة المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، مصباح المتهجد: ص ٣٢٨، الخرائج: ص ٤٥٨. (٣٥) همان مدرک، ص ٤٤ وباب ٣٠٣ و٣١٦. (٣٦) کمال الدين، ص ٣١٦، باب ٢٩ باب ما اخبر به الحسن بن على بن ابى طالب عليه‌السلام من وقوع الغيبة بالقائم عجل الله تعالى فرجه الشريف. (٣٧) همان مدرک، ص ٧٧، ٢٥٠، ٢٨٠، ٢٨٤، ٣٣٠، ٣٣١، ٣٤٥ و٥٢٧. (٣٨) امالى شيخ صدوق، ص ٢١٩، مجلس ٣٩، حديث ٤. (٣٩) خصال شيخ صدوق، ص ٣٢٠. (٤٠) عيون اخبار الرّضا، ج ٢، ص ٢٠٢. (٤١) سوره ق، آيه ٤١. (٤٢) تفسير القمّى، ج٢، ص ٣٢٧. (٤٣) غيبة النعمانى، ص ٢٥٣ و٢٥٤.




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85076569632145287978.gif)