توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جنگ. های. ایران. و روسیه
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 18:48
قسمت_اول
دوره شاهعباس دوم
هنگام جلوس شاهعباس دوم به تخت سلطنت، تزار روسیه سفیری برای عرض تبریک به اصفهان فرستاد و روابط دوستانه بین دو کشور تا سال ۱۶۴۵.م که میشل رومانوف(Michel Romanov) (میشل سوم) درگذشت، ادامه یافت.
در این زمان طهمورثخان، امیر سابق گرجستان، علیه رستمخان، حاکم ایرانی آن ایالت، یاغی شد و در برابر نیروی ایران شکست خورد و به روسیه پناه برد.
آلکسی، تزار جدید روسیه (۱۶۴۵ ــ ۱۶۷۶.م) که احساسات دوستانه پدرش نسبت به ایران را نداشت، تحت تاثیر تحریکات و وسوسههای طهمورثخان قرار گرفت و سپاهی به داغستان فرستاد و قسمتی از آن ایالت را تصرف کرد.
به دستور این تزار که پدر پتر کبیر بود، قلعه و استحکامات نظامی در ساحل رودخانه قوینلو واقع در داغستان بنا گردید.
شاهعباس که نسبت به اقدامات تجاوزکارانه روسها در برابر ایران و ساختن قلعه نظامی در داغستان بدگمان بود، به خسروخان، بیگلربیگی شیروان، دستور داد به این قلعه حمله و آن را ویران کند.
او هم دستور شاه را اجرا کرد و کلیه استحکامات روسها را با خاک یکسان کرد. تزار روسیه سفیری به نام روسکوفسکی به ایران فرستاد تا نسبت به این اقدام اعتراض کند.
شاهعباس دوم سفیر را پذیرفت و استدلال کرد که چون این قلعه در خاک ایران بنا شده؛ بنابراین ایران در تخریب آن محق بوده است و به فاصله کوتاهی او را روانه کشورش کرد.
این اقدام شاهعباس دوم خشم تزارالکسی را در پی داشت و سبب شد به اشاره او، قزاقهای دره «دون» تجاوز به سواحل جنوبی دریای مازندران را آغاز کنند.
آنها هر بار تعدادی از اهالی گیلان و مازندران را قتل و غارت میکردند.
شاهقلی سلطان حاکم عراق را به سفارت نزد تزار آلکسی فرستاد و از وی رسما خواست که از تجاوز قزاقها جلوگیری کند.
تزار قول مساعد داد که از تاختوتاز قزاقهای وحشی جلوگیری کند، بهعلاوه قزاقها را وادار کرد نمایندهای برای عذرخواهی به دربار ایران بفرستند.
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155206979889271.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155206979889271.jpg)
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 18:56
ghalb1قسمت دوم. ghalb1
دوره شاهعباس دوم
در سال ۱۶۶۴.م هیات سفارتی مرکب از دو سفیر و هشتصد نفر همراه از جانب روسیه به ایران آمدند.
سفرا به حضور شاهعباس دوم راه یافتند و پیشکشی هنگفت که معادل پنجهزار تومان پول آن زمان بود،
به شاه تقدیم کردند. شاهعباس دوم ابتدا با هیات مهربانی فراوان کرد، ولی پس از چندی معلوم شد این عده بازرگانانی هستند که فقط به منظور جلب منفعت به ایران آمده و در مدت اقامتشان در اصفهان، با استفاده از معافیت گمرکی، فقط هشتادهزار تومان پوست خز و سمور فروختهاند.شاهعباس دوم، پس از اطلاع از این مطلب، بنای بیاعتنایی را به هیات روسی گذاشت. در این ایام یکی از دو سفیر روس درگذشت و به سفیر دوم و همراهانش اخطار داده شد خاک ایران را ترک گویند
. تزار روسیه از این بدرفتاری نسبت به سفرایش خشمگین شد. او در انتظار فرصتی برای تلافی و انتقام گرفتن بود، اما تا وقتی شاهعباس دوم زنده بود جرات نکرد اقدامی انجام دهد.به محض درگذشت
شاهعباس دوم و جلوس شاهسلیمان در سال ۱۶۶۷.م، آلکسی درصدد برآمد نیات تجاوزکارانهاش را اجرا کند، ازهمینرو مجددا قزاقهای نیمهوحشی ساحل دریای سیاه را تحریک کرد که به سواحل دریای مازندران حمله کنند.
در سال ۱۶۶۸.م، ششهزار قزاق با چهار کشتی که هرکدام به دو عراده توپ کوچک مجهز بود، در ساحل گیلان پیاده شدند و رشت را غارت کردند و با غنایم بسیار به قفقاز رفتند.
در قفقاز با حاکم شماخی تماس گرفتند و اظهار کردند قصد دارند نمایندگانی به دربار ایران بفرستند. به راهنمایی حاکم شماخی، چهار نفر به نمایندگی استینکا رازین (Stinka Razine) فرمانده قزاقها، به اصفهان آمدند و تقاضای شرفیابی به حضور شاهسلیمان را کردند، ولی شاه آنان را نپذیرفت و شیخ علیخان زنگنه، صدراعظم خود را مامور مذاکره با آنان کرد.
نمایندگان قزاق اظهار کردند که از ظلم و ستم تزار به جان آمدهاند و میخواهند تبعه ایران شوند و علت اینکه رشت را چپاول کردهاند بدرفتاری اهالی آن شهر نسبت به آنان بوده است.
در همین موقع سفیری از جانب تزار الکسی نامهای از تزار برای شاهسلیمان آورد که نوشته بود این قزاقها یاغی و فراری هستند و بهتر است دولت ایران گوش به حرفهای باطل آنان ندهد،
اما دولت ایران که تزار را در تحریک قزاقها بیتقصیر نمیدانست، به سفیر وی اعتنا نکرد و نمایندگان قزاق را با وعده و وعید روانه کرد.
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/1555837225283312.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/1555837225283312.jpg)
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 19:00
قسمت_سوم
دوره شاهعباس دوم
با وجود این قزاقها دست از شرارت برنداشتند و چندی بعد به فرحآباد مازندران حمله کردند و قصر جهاننما را، که از بناهای زیبای دورة شاهعباس اول بود، ویران ساختند و عدهای از اهالی را به قتل رساندند و شبهجزیرة میانکاله را پایگاه حملات بعدی خود قرار دادند.
به دستور شاهسلیمان، قشون ایران به این شبهجزیره حمله، و قزاقها را متواری کرد.
پس از این واقعه، شاه صفوی جداً از دربار روسیه تقاضای تنبیه و مجازات قزاقها را نمود.
دولت روسیه هم استینکا رازین را در سال 1673.م دستگیر کرد و در مسکو به دار آویخت و آنگاه سفیری به اصفهان فرستاد تا روابط دو کشور را دوستانه، و سوءتفاهمات را رفع کند.
همراه این سفیر آراکلیخان، نوادة طهمورثخان، والی سابق گرجستان، نیز به اصفهان آمد و نزد شاهسلیمان بار یافت.
سفیر روسیه تقاضا کرد دولت ایران، طبق تعهد خود در موقع فتح گرجستان مبنی بر اینکه والی آن ایالت همواره از دودمان با گرایتون باشد، با حکمرانی آراکلیخان موافقت کند و اجازه دهد آراکلیخان پای شاه را ببوسد و به والیگری مفتخر شود.
شاهسلیمان تقاضای تزار روسیه را پذیرفت و به آراکلی محبت کرد و امارت گرجستان را برای او برقرار نمود.
در سال 1675.م نیز سفیر دیگری از روسیه به اصفهان آمد و برای جنگ با عثمانی تقاضای بیستهزار قشون امدادی کرد.
این سفیر یکسال در اصفهان ماند و در این خصوص اصرار ورزید، ولی دولت ایران حاضر نشد عهدنامة صلح قصر شیرین را زیر پا گذارد و بهخاطر روسها، با دولت عثمانی، که دولتی مسلمان بود، وارد جنگ شود. از این تاریخ تا مرگ تزار آلکسی و جلوس پتر کبیر در سال 1682.م، روابط بین دو کشور توأم با سردی بود.
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583753135231.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583753135231.jpg)
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 19:06
#قسمت_چهارم
پترکبیر در روسیه ،سلطان حسین بی کفایت در ایران!
روسیه از زمان تأسیس سلسلة رومانوف توسط میشل رومانف دو استراتژی عمده را اجرا کرد.
این دو سیاست که از زمان میشل آغاز شد و در دوره پتر کبیر، چهارمین تزار از این خانواده، به اوج خود رسید عبارت است از:
1ــ اعمال سیاست گسترش سرزمینی به منظور تصرف مناطق استعماری. این سیاست قبل از پتر در سمت شمال این کشور آغاز شده بود، ولی در دورة پتر استراتژی اساسی روسیه گردید.
روسیه اعمال سیاست گسترش سرزمینی را از چهار جهت دنبال کرد:
اول در قرن شانزدهم به سمت سیبری تا ولادی وستوک و سپس سلطه بر مغولستان و منچوری؛ دوم از سوی شمال با تعرض به خاک سوئد و نروژ که با چند سده جنگ همراه بود؛ سوم به جانب بالتیک که درواقع پنجره روسیه به اروپا بود، با هدف دسترسی به آبهای آزاد (دریای سیاه و دریای مدیترانه) برای دستیابی به تجارت جهانی؛ چهارم پیشروی به سمت سواحل دریای مازندران و مرزهای ایران.
این سیاست که از قرن شانزدهم آغاز شده بود تا قرن بیستم ادامه یافت و روسیه به بخش وسیعی از سیاست گسترش سرزمینی دست یافت و بزرگترین کشور جهان گردید.
2ــ سیاست مدرنسازی روسیه.
این سیاست، گرچه در زمان پتر وارد مرحلة گسترده و اجرایی شد و به اوج خود رسید، از دورة آلکسی، فرزند میشل رومانف، آغاز شده بود. آلکسی روسیه را از انزوای سیاسی خارج کرد.
تعداد زیادی صنعتگر و مهندس از اروپا به کشور خود آورد، علوم و فلسفه و ادبیات اروپای غربی را رواج داد و طرز لباس پوشیدن اروپاییان را در مسکو متداول کرد.
پتر، برای نوسازی همهجانبة کشورش، در 9 مه 1697.م همراه هیئتی بلندپایه برای دیدار پیشرفتهای اروپا، ابتدا وارد آلمان شد و سپس به هلند رفت.
در هلند مدتی در کارخانة کشتیسازی به صورت ناشناس کار میکرد، بعد از هلند، چهار ماه در انگلیس اقامت کرد و به صورت کارگر ساده در یک کارخانه کشتیسازی با طرز ساخت کشتی آشنا شد.
در همین موقع هیئتهای روسی در آلمان، هلند، انگلیس مشغول استخدام مهندس و تکنیسین و خرید اسلحه و استخدام کارشناس نظامی بودند.
البته پتر هدف سیاسی مهمی را نیز در این سفر دنبال میکرد و آن برقراری یک اتحادیة نظامی علیه عثمانی بود.
پتر در پایان سفر اروپاییاش در وین اقامت گزید تا حتی با اتریش علیه عثمانی متحد شود که هیچکدام از دولتهای اروپایی حاضر نشدند علیه عثمانی با هم متحد شوند. انگلیس حاضر نبود از یک طرف با تقویت بیش از حد پتر کبیر از روسیه یک غول قدرتمند نظامی، بهویژه در همسایگی ایران، بسازد و از دیگر سو نمیخواست عثمانی را تضعیف کند؛ زیرا با حمایت پنهانی از عثمانی، خلیفه را تحریک میکرد تا هرازچندگاهی روسیه را تهدید کند.
از جهت دیگر اروپا درگیر جنگ جانشینی اسپانیا علیه لویی چهاردهم بود؛ زیرا چنانچه لویی اسپانیا را به خاک خود ضمیمه میکرد، با احتساب متصرفات اسپانیا در اروپا و امریکای لاتین، فرانسه به قدرت بزرگ و بیرقیبی تبدیل میشد.
پتر کبیر در بازگشت از اروپا به سرعت به تغییر لباس شهروندان و تحمیل آداب اجتماعی اروپایی دست زد و در سال 1699.م تقویم روسیه را به سبک اروپایی درآورد و با استخدام کارشناسان اروپایی، ارتش روسیه را متحدالشکل و مجهز به تسلیحات جدید کرد. او موفق شد با تصرف سرزمینهای دریای بالتیک کشورش را با اروپا همسایه کند، پس از آن متوجه سواحل دریای مازندران و دستاندازی به مرزهای ایران شد.
در این دوره شاهسلطانحسین صفوی، که فردی نالایق و ضعیف بود، بر کشورمان حکومت میکرد.
در این شرایط پتر کبیر، که در اوج قدرت نظامی بود، بنیاد سیاست تجاوزکارانه به مرزهای ایران را پیریزی کرد که حدود دو قرن و نیم، تا انقلاب اکتبر 1917.م، ادامه داشت.
وی در سال 1708.م یک نفر ارامنی به نام اسرائیل اوری (Israïl Ori) را، که به زبان فارسی و ترکی آشنایی داشت، به ایران فرستاد.
اسرائیل مدتی در ایران به تجارت مشغول بود؛ زیرا در آن زمان بخش عمدة بازرگانی ایران با اروپا از راه روسیه و عثمانی را ارامنه در دست داشتند.
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583753464382.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583753464382.jpg)
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 19:10
#قسمت_پنجم
پترکبیر در روسیه ،سلطان حسین بی کفایت در ایران!
هدف اصلی پتر کبیر از نزدیکی به ایران جدا کردن دو سرزمین مسیحینشین گرجستان و ارمنستان از کشور ما و منضم کردن آنها به خاک روسیه ــ به دلیل تشابه مذهبی به کشور خود ــ بود.
شاهسلطانحسین، برای جلوگیری از تجاوزات روسیه، هیئتی را با هدایایی گرانبها به سنپترزبورگ فرستاد تا قرارداد صلحی با پتر امضا کنند.
پتر کبیر از هیئت ایرانی اطلاعات دقیقی درباره اوضاع کلی داخل ایران بهدست آورد و سپس سفیری به نام آرتمی ولینسکی (Artemi. P. Volinski) را با اختیارات تام برای امضای عهدنامه، در 25 مارس 1717.م عازم اصفهان کرد تا از نزدیک با وضعیت ایران آشنا شود. این سفیر موفق شد از ایران امتیازات گمرکی برای صدور کالاهای روسی به ایران اخذ کند.
در همین سال نخستین کنسولگری روسیه در ایران تأسیس شد(احتمالاً این نخستین کنسولگری یک کشور خارجی در ایران بود).
حمایت روس در حمله به ایران
در سال 1706.م اخباری به اصفهان رسید مبنی بر اینکه رؤسای طایفه غلجایی قندهار با حمایت دربار هند علیه ایران به تحریکاتی دست زدهاند.
شاهسلطانحسین گرگینخان شاهزادة گرجی را که تازه به دین اسلام درآمده بود، به حکومت قندرها منصوب و مأمور دفع فتنه میرویس، رئیس قبیله غلجایی کرد. گرگینخان، میرویس را شکست داد و تحتالحفظ به اصفهان فرستاد.
میرویس، که یارانی در اصفهان داشت، با سفیر روسیه، اسرائیل اوری، ملاقات نمود و سفیر را از نقشة آیندة خود، که تصرف ایران بود، آگاه کرد، سفیر نیز به او قول همکاری داد.
شاه سلطانحسین میرویس را بخشید، پس از آن میرویس عازم سفر حج شد.
او در این سفر با علمای اهل سنّت ملاقات کرد و فتوای محاربه با شیعیان را نیز گرفت.
افغانها در سال 1720.م پیشروی خود به سمت اصفهان را آغاز کردند و شش ماه پس از محاصره اصفهان توسط محمود افغان، شاه سلطانحسین تاج و تخت را به او سپرد و سلطنت صفوی سقوط کرد.
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/1555837223765611.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/1555837223765611.jpg)
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 19:14
قسمت_ششم
تجاوز روسیه به ایران
پس از اشغال ایران به دست افغانها، هرجومرج سراسر کشور را فرا گرفت، در این میان دو امپراتوری تزاری و عثمانی نیز تصمیم گرفتند از این خوان یغما بهرهای ببرند. امپراتوری عثمانی به دنبال محاصره وین در سال 1682.م و شکست در برابر ائتلاف سهگانة روس،
اتریش و آلمان، مجبور شد با اتریش قرارداد صلح «پاساروویچ» را امضا کند. این معاهده نقطة آغازی در بیرون کردن ترکان از اروپا بود. عثمانی به منظور جبران تحقیر حاصل از معاهده تصمیم گرفت سرزمینهایی را در غرب ایران تصاحب کند، به علاوه یکی از مواد قرارداد، عثمانی را مکلف کرده بود که راه تجارت میان ایران و اتریش را تعیین، و امنیت آن را تضمین کند.
باب عالی، به ظاهر برای تحقق این بند معاهده، سفیری به اصفهان فرستاد، ولی در باطن در پی مطالعة وضعیت ایران برای حمله بود.
به علاوه اتریش نمیخواست چون گذشته، کالاهای ایران به مقصد اروپا از بندر حاجیطرخان روسیه عبور کند.
پتر کبیر نیز با امضای معاهده «نیشتاد» در اوت 1721.م با دولت سوئد، تقریباً به اهداف خود در اروپا دست یافته بود و اینک قصد داشت سیاست نگاه به شرق را با پیشروی به سوی دریای مازندران عملی کند. با اشغال ایران از سوی افاغنه، شرایط برای تحقق امیال تزار مقتدر نیز فراهم آمده بود. پتر کبیر خود در سال 1722.م فرماندهی قشون روسیه را در حمله به ایران بر عهده گرفت، یک هنگ سوارهنظام به فرماندهی ژنرال «وترانی» نیز او را حمایت میکرد.
نیروهای پتر کبیر در قفقاز با صدور اعلامیهای به مردم گفتند که هیچگونه قصد تصرف سرزمین ندارند و تنها هدفشان حفظ جان و مال اتباع روسی است. افراد پتر پادگان ایرانی داغستان را تصرف کردند.
پس از استعفای شاهسلطانحسین، فرزند سومش طهماسب، در قزوین، خود را پادشاه قانونی ایران اعلام کرد.
محمود افغان سپاهی به قزوین فرستاد و طهماسب به تبریز فرار کرد و با استقبال مردم روبهرو شد.
محمود افغان نیرویی برای تصرف گیلان اعزام کرد. حاکم ایرانی گیلان از پتر کبیر تقاضای کمک کرد.
تزار سیمون آورامف (Simon Avramov)، کنسول روسیه در گیلان، را مأمور کرد تا در اصفهان با محمود افغان ملاقات کند و از او بخواهد طایفة لزگی داغستان را که سبب آزار و اذیت اتباع روسیه شدهاند و همچنین خان خیوه را، که کاروانهای روسی را غارت کرده است، تنبیه کند. محمود افغان به سفیر روس گفت که وی هیچگونه نفوذی در این دو منطقه ندارد. این دقیقاً همان پاسخی بود که تزار منتظر آن بود؛ زیرا به تزار اجازه میداد به این بهانهها دو منطقه را تصرف کند.
در سال 1723.م قشون روس با چند کشتی در بندر انزلی پیاده شده و گیلان را تصرف کرد. سپاه دیگری نیز باکو را گرفت.
از جانب دیگر ترکان هم فرصت را غنیمت شمردند و برای آنکه در تصرف بخشی از ایران از روسها عقب نیفتند و نیز راه پیشروی روس را به سمت جنوب و غرب ایران مسدود کنند، سفیری نزد تزار فرستادند و اعلام کردند که اگر قوای روس از دربند به طرف جنوب جلوتر بروند، این اقدام به منزلة اعلام جنگ تلقی میشود.
پتر کبیر که نمیخواست با ترکان درگیر شود، بخشی از نیروهای خود را در بیرون دربند گذاشت و به سنپترزبورگ بازگشت.
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/15558372217434.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/15558372217434.jpg)
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 19:19
#قسمت_هفتم
قرارداد بر سر تقسیم ایران
شاه طهماسب در شرایط ناگواری قرار گرفته بود، او اسماعیلبیک اعتمادالدوله، صدراعظم خود، را برای تقاضای کمک از روس به دربار تزار فرستاد. تزار تأمین تقاضای شاه را مشروط به پذیرفتن رسمی ایالات تسخیرشدة ایرانی توسط روسها به اضافة مازندران و استرآباد کرد.
صدراعظم پیشنهاد را پذیرفت و با امضای قراردادی در سال 1723.م اوسترمان وزیرخارجه روسیه، (Ostermann) الحاق تمام ایالات پیشنهاد شده از سوی تزار را به خاک روسیه قبول کرد.
روسیه در مقابل تعهد کرد افغانها را از ایران بیرون کند و از طهماسب به عنوان شاه قانونی ایران حمایت کند.
صدراعظم، که خودسرانه قرارداد را امضا کرده بود، از ترس شاهطهماسب در حاجیطرخان پناهنده شد.
تزار، برای تصویب قرارداد از سوی شاه، پرنس بوریس مچرسکی (Boris Metchersky)، سفیر خود، را برای ملاقات با شاه به ایران فرستاد. طهماسب، که از مقابل یورش ترکان به تبریز ابتدا به تهران و سپس به مازندران فرار کرده بود، با سفیر ملاقات، و از امضای قرارداد خودداری کرد.
تزار از این عمل شاه به شدت عصبانی شد و تصمیم گرفت با مشارکت عثمانی، بخشهایی از ایران را میان طرفین تقسیم کند.
شاهطهماسب برای فرار از خشم تزار تصمیم گرفت به عثمانی نزدیک شود.
بنابراین مرتضی قلیبیک را به استانبول فرستاد تا از خلیفه بخواهد در این شرایط خطرناک از جنگ با ایران خودداری کند.
خلیفه پیشنهاد کرد که اگر برای واگذاری ایالات شمال ایران با روسیه قراردادی امضا نشود و ایران آذربایجان، ارمنستان و گرجستان را به عثمانی واگذار کند، خلیفه از حمله به ایران خودداری خواهد کرد و در به سلطنت رسیدن طهماسب، به او کمک خواهد کرد. طهماسب از قبول این پیشنهاد نیز خودداری کرد.
ترکان در سال 1723.م تفلیس را تصرف کردند و بر سر اشغال شهر گنجه با قوای روس روبهرو شدند.
این همزمانی در تصرف گنجه نزدیک بود به جنگ دو طرف منجر شود که با وساطت سفیر فرانسه در سال 1724.م میان آنها، قرارداد تقسیم بخش وسیعی از ایران امضا شد.
به موجب این قرارداد، عثمانی تعلق ایالات اشغالشده از طرف روسیه را به انضمام مازندران و استرآباد به آن دولت، به رسمیت شناخت و روسیه نیز تصرف آذربایجان، همدان، و کرمانشاه از سوی عثمانی را قبول کرد، به علاوه دو دولت تعهد کردند چنانچه شاهطهماسب مفاد قرارداد را پذیرفت،
در بازگرداندن تاج و تخت سلطنت او را یاری کنند و درصورتیکه شاه ایران از پذیرش قرارداد خودداری کند،
دو دولت روس و عثمانی هر کس دیگری را که مصلحت بدانند به پادشاهی ایران انتخاب کنند.
شاهطهماسب از قبول شرایط خودداری کرد و با جمعآوری سپاهیانی از اطراف،
ایرانیان مقاومت شجاعانهای در تبریز از خود نشان داد، امّا تبریز پس از محاصره شدن از سوی ترکان، مجبور به تسلیم شد و مناطق دیگر ذکرشده در قرارداد به دست ترکان افتاد.
امّا ایرانیان در برابر روس مقاومت بیشتری کردند، بااینحال لاهیجان به دست قوای روس افتاد،
اما در همین موقع پتر کبیر مرد (1725.م) و نقشة روسیه اجرا نشد.
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583722178015.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583722178015.jpg)
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 19:24
#قسمت_هشتم
اقتدار افشاریان
به طور دقیق از سال 1730م نادر عملا حکمران ایران شد و طهماسب صفوی عروسکی در دست شاه افشار بود.
پس ازاقدامات تلاقی جویانه علیه نیرو های عثمانی و پاکسازی گرجستان و اذربایجان و ارمنستان از نیرو های ترک در آگوست 1730م نادر شاه افشار به اذربایجان لشگر کشید و دیگر شهر های آن مناطق را پاکسازی و به تصرف خود در آورد در جریان این لشگرکشی ژنرال لواشف،فرمانده نیرو های روسی، نادر را در مبارزه علیه ترکان عثمانی یاری کرد.پیش تر در زمان محاصره اردبیل نیز ژنرال لواشف چند تن از افسران خود و توپخانه را به کمک شاه افشار گسیل داشته بود.
با لشگرکشی های نادرشاه افشار نه تنها پیشروی ها و زیاده خواهی های دو قدرت ان زمان یعنی روس ها و عثمانی ها نه تنها متوقف شد
بلکه این لشگر کشی ها باعث بازپس گیری مناطق شمال غرب ایران زمین نیز شد.
در جریان جنگ های ایران و عثمانی دولت روسیه به طور داوطلبانه از تمام مناطقی که به دست شاه طهماسب و بر پایه قرارداد 1732 به روس ها واگذار شده بود ،به نفع ایران چشم پوشید.
اما واژه به طور داوطلبانه اندکی مبهم است ،روس ها در برخی مناطق به نیرو های ایرانی کمک کردند اما توانایی های نادرشاه افشار در تاکتیک ها و استراتژی های نظامی و جنگاوری نیرو های ایرانی بود که روس ها را به صرافت انداخت که به هر شکل ممکن از رویارویی با لشگر نادری بپرهیزند، چنان که در ادامه حیاط سیاسی نادرشاه این موضوع تکرار شد ،به ویژه که این تحولات مقارن به مرگ پتر کبیر بود .
پس از مرگ پترکبیر،دولت روسیه مسائل مربوط به ایران را در وهله دوم اهمیت قرار داد.دولت روسیه که در این دوره در دشمنی و عداوت آشکار با عثمانی بود،در اندایشه اتحاد با دولت ایران بر آمد.بر این مبنا در فوریه 1732 در شهر رشت قرارداری بین ایران و روسیه امضاضد.
طبق این قرارداد روسیه از دیگر مناطق ایران که در زمان طهماسب صفوی به روس ها واگذار شده بود یعنی گیلان ،مازندران و استرآباد چشم پوشید.
در مارس 1735م و بر اساس قرارداد گنجه،روس ها موافقت خود را برای بازگرداندن شهر باکو و دربند با مناطق پیرامونی این دو شهر به دولت ایران اعلام نمودند .
این قرارداد دولت ایران را ملزم ساخت که این مناطق را طبق هیچ قرارداد دیگری به دولتی دیگر واگذار نکند ، همچنین دولت ایران هم پیمان ابدی روسیه باشد و قراردادی بر علیه روسیه با عثمانی امضا نکند .
برابر اطلاعات موجود نادرشاه افشار رویای حاکمیت بر کل دریای کاسپین و فتح آستراخان را در سر می پروراند.
در همین ارتباط ساخت کشتی در دریای کاسپین آغاز شد .
به دستور شاه افشار ،جان آلتون از ماجراجویان و نماینده یک موسسه انگلیسی در مشهدسر و لنگرود نظارت داشت.
در میانه قرن 18م با حضور فعال و گسترده انگلیسی ها ،تلاش هایی برای بهره برداری از دریای کاسپین به منظور حمله به روسیه انجام شد. لشگرکشی نادر در سال های 43-1741م به داغستان و ساخت کشی در دریای کاسپین برای حمله به روسیه انجام شد .
در راستای همین اهداف در سال 1742م بخشی از نیروی دریایی ایران در قیزلار تمرکز یافت.
البته تلاش گسترده شاه افشار برای ساخت ناوگان دریایی در شمال کشور همانند جنوب با شکست مواجه شد و بعد از مرگ نادر تقریبا تمامی کشتی ها در سواحل خلیج فارس و دریای کاسپین به طور نیمه تمام باقی ماندند.
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583722183336.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583722183336.jpg)
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 19:30
قسمت_نهم
از طلوع زندیان تا غروب آن ها و شروع انحطاط ایران
شاه افشار در سال 1747م درپی توطئه اشرف کُرد و زمین داران افشاری به قتل رسید.
در نتیجه ایران زمین به چند امارت مستقل تقسیم شد و حاکمان این مناطق ، جنگ های ویران کننده ای بر علیه یکدیگر دامن زدند.
این وضعیت تا سال 1760م ادامه یافت، یعنی تا زمانی که کریم خان رهبر قبیله زندیه، تمام سرزمین پارس غیر از خراسان را مطیغ ساخت.
در روزگار بسیار کوتاه فرمانروایی کریم خان(1779-1760) ساخت و ساز ایران زمین به شدت پیگیری میشد و تجارت با دول اروپایی به شدت قدرت گرفته بود.
پس از مرگ پتر تا روی کار آمدن کاترین دوم، روس ها برخورد نظامی مهمی با ایران نداشتند.
در زمان زندیه هم ایرانیان در تجاوز های کوچک روس ها با قدرت و به سختی و شدت با آن ها برخورد میکردند نمونه ای از این برخورد موفقیت آمیز ایرانی ها در برابر روس ها را گلستانه در مجمل التواریخ پس از نادر ثبت و ضبط کرده است
در سال 1180ق هیاتی به ریاست مستر اسکیپ با هدایای بسیار از روسیه به ایران آمد. این هیات یک ماه در دربار کریم خان اقامت کرد، سپس به روسیه بازگشت.
همچنین در سال 1192ق سفیر دیگری از روسیه به جانب کریم خان رسید و به وی پیشنهاد داد بر ضد دولت عثمانی با هم متحد شوند. در این زمان چون وکیل الرعایا از قتل علی محمد خان زند در بصره بسیار آشفته بود، پیشنهاد روس ها را پذیرفت ،اما به دنبال مرگ کریم خان زند این اتحاد سیاسی-نظامی به مرحله اجرا در نیامد.
درسال 1199ق پوتمکین ژنرال روس ، در اصفهان به حضور علی مراد خان زند رسید و تقاضای روسیه را مبنی بر انحصار تجارت در گیلان،مازندران و اجازه ی احداث یک باب ساختمان در شهر دربند را به اطلاع خان زند رسانید.
علی مراد خان به علت جنگ های داخلی و آشفتگی اوضاع ایران با این درخواست موافقت کرد.
از روابط ایرن و روسیه بعد از علی مراد خان اطلاع چندانی در دست نیست.
اما هرج و مرج و اوضاع داخلی ایران در زمان جعفرخان چنان بالا گرفت که میرزا محمود کلانتر در مقایسه اوضاع ایران و روسیه، از وضعیت نابسامان این دوره خبر میدهد و آرزو میکند :
(کاش مثا اروس،زنی به هم میرسید و صاحب کار بود.) منظور وی ،روی کار آمدن ملکه کاترین دوم در روسیه بود.
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583722204927.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155583722204927.jpg)
حسنعلی ابراهیمی سعید
19-08-2019, 19:35
قسمت_دهم و پایان بخش اول
نتیجه گیری
ژان اوبن مورخ معاصر،سده ی هجدهم (1079تا1179ش) را (فاجعه بار) و تا این زمان،(تاریک ترین دوره ی تمام تاریخ ایران بعد از اسلام) توصیف میکند.
تحلیل ما در مورد شرایط ایران در آمد و رفت حکومت های افغان،نادرشاه و کریم خان و روی کار آمدن سلسه ی قاجار است که فروپاشی اقتصادی، جا به جایی اجتماعی : جنگ های داخلی و خارج ، قحطی ،بیماری و مهاجرت هر چه بیشتر، موجب انهدام اقتصاد و جمعیت کشور شد.
از نظر خارجی،سده ی هجدهم(1079تا1179ش) سده ی کاهش روز افزون تماس های درحال گسترش زمان شاه عباس با غرب بود.
این کاهش جنبه صرفا کیفی نداشت،یعنی گرایش به نوع وابستگی در حال شکل گیری نداشت،بلکه مطلق بود.
به معنایی که در1160ش و 1170ش هر نوع تماس ایران با غرب قطع شد.
اروپاییان بازیگرصحنه پر آشوب سده ی هجدهم ایران نبودند.
اما به گونه ای عنصراز دست رفته ی اقتصاد سیاسی ایران در زمان افشاریه و زندیه محسوب می شدند.
قطع تماس ایران با غرب یا به عبارت بهتر،کاهش سطح ارتباط روابط ایران با غرب از جمله روسیه در انحطاط تدریجی و نسبی نظامی ،بازرگانی و سیاسی بازتاب داشت و میراث سنگینی برای قاجاریه در سده نوزدهم 1179تا 1279ش) بر جای نهاد.
به این ترتیب ، به دلیل دور ماندن ایران از فرصت ها و انگیزه ها، با مواری از انحطاط یک امپراتوری در نظام جهانی رو به رو هستیم، بی انکه این کشور حالت وابستگی یا حاشیه ای پیدا کرده باشد.
پایان بخش اول
نویسنده محمد راد
http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155341529938262.jpg (http://1.irartesh.ir/dl/uploads/%D8%AD%D8%B3%D9%86%D8%B9%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D8%A 8%D8%B1%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%B3%D8% B9%DB%8C%D8%AF/155341529938262.jpg)
vBulletin® v4.2.6 by vBS, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.