PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : صحیفه سجادیه



عهد آسمانى
21-05-2010, 15:19
parandeh
وَ كانَ مِن دعائِه عليه‏السلام فِى الاشتياقِ اِلى‏ طَلَبِ‏ الْمَغْفِرَةِ مِنَ اللَّهِ جَلّ جَلالُه‏
دعا و نیایش آن حضرت در شوق به طلب آمرزش از خدای بزرگ
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ صَيِّرْنا اِلى‏ مَحْبُوبِكَ مِنَ
بارالها بر محمد و آلش درود فرست, و ما را به سر منزل توبه که محبوب توست
التَّوْبَةِ، وَ اَزِلْنا عَنْ مَكْرُوهِكَ مِنَ الْاِصْرارِ. اَللَّهُمَّ وَ مَتى‏ وَقَفْنا
برسان، و از پافشارى بر گناه كه نمى‏پسندى دور ساز. بارخدايا، هنگامى كه در وضعى قرار مى‏گيريم
بَيْنَ نَقْصَيْنِ فى دينٍ اَوْدُنْيا، فَاَوْقِعِ النَّقْصَ بِاَسْرَعِهِما فَنآءً،
كه به ناچار مستحق خسارت در دين يا ضرر در دنيا مى‏شويم، پس كاهش را بر دنياى ما كه زود فانى مى‏شود وارد ساز،
وَاجْعَلِ التَّوْبَةَ فى اَطْوَلِهِما بَقآءً. وَ اِذا هَمَمْنا بِهَمَّيْنِ
و عفو و بخششت را در دينمان كه بادوام‏تر است قرار بده. و چون قصد
يُرْضيكَ اَحَدُهُما عَنّا، وَ يُسْخِطُكَ الْاخَرُ عَلَيْنا، فَمِلْ بِنا
دو كار كنيم كه يكى از آنها تو را از ما خشنود مى‏كند و آن ديگرى تو را بر ما خشمگين مى‏سازد پس به آنچه
اِلى‏ ما يُرْضيكَ عَنّا، وَ اَوْهِنْ قُوَّتَنا عَمّا يُسْخِطُكَ عَلَيْنا،
در معرض رضاى توست ما را متمايل كن، و از قدرتمان بر امرى كه سبب خشم توست بكاه،


وَ لا تُخَلِّ فى ذلِكَ بَيْنَ نُفُوسِنا وَاخْتِيارِها، فَاِنَّها مُخْتارَةٌ
و در اين امور ما را به خود و به اختيار خويش رها مساز، كه نفسْ انتخاب كننده
لِلْباطِلِ اِلاّ ما وَفَّقْتَ،اَمّارَةٌ بِالسُّوءِ اِلاّ ما رَحِمْتَ. اَللَّهُمَّ
باطل است مگر آن كه تواَش توفيق دهى، و پيوسته به بدى فرمان دهد مگر آن كه تواَش رحمت آورى. الهى،
وَ اِنَّكَ مِنَ الضُّعْفِ خَلَقْتَنا، وَ عَلَى الْوَهْنِ بَنَيْتَنا، وَ مِنْ مآءٍ
ما را از مايه ضعف و ناتوانى به وجود آورده‏اى، و اساس آفرينش ما را بر سستى نهاده‏اى، وآغاز مارا از آبى
مَهينٍ ابْتَدَاْتَنا، فَلا حَوْلَ لَنا اِلاّ بِقُوَّتِكَ، وَ لاقُوَّةَ لَنا اِلاّ
ناچيز بنا گذاشته‏اى، پس ما را جز به نيروى تو حركتى و جز به يارى تو قوّتى
بِعَوْنِكَ، فَاَيِّدْنا بِتَوْفيقِكَ، وَ سَدِّدْنا بِتَسْديدِكَ، وَ اَعْمِ
نيست، پس به توفيق خود نيرومان بخش، و با هدايتت به راه صواب استوارمان دار، و چشم دلمان
اَبْصارَ قُلُوبِنا عَمّا خالَفَ مَحَبَّتَكَ، وَ لاتَجْعَلْ لِشَىْ‏ءٍ مِنْ
را از آنچه در مسير غير عشق توست كور ساز، و هيچ كدام از
جَوارِحِنا نُفُوذاً فى مَعْصِيَتِكَ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ،
اعضاى ما را در معصيت خود پيشرفت مده. بارالها، پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَاجْعَلْ هَمَساتِ قُلُوبِنا، وَ حَرَكاتِ اَعْضآئِنا، وَ لَمَحاتِ
و رازهاى دلمان، و حركات اعضايمان، و نگاههاى
اَعْيُنِنا، وَ لَهَجاتِ اَلْسِنَتِنا فى مُوجِباتِ ثَوابِكَ
چشممان، و سخنان زبانمان را در برنامه‏هايى قرار ده كه موجب ثواب تو باشد
حَتّى‏ لاتَفُوتَنا حَسَنَةٌ نَسْتَحِقُّ بِها جَزآءَكَ، وَ لاتَبْقى‏ لَنا سَيِّئَةٌ
تا كار نيكى كه موجب ثواب توست از دست ما نرود، و كار بدى كه
نَسْتَوْجِبُ بِها عِقابَكَ.
موجب عقاب توست براى ما نماند.parandeh2
التماس دعا

salavat

عهد آسمانى
21-05-2010, 15:22
parandeh
و کان من دعائه عليه السلام في اللجا الي الله تعالي
« در پناه بردن به خداوند »
اَللَّهُمَّ اِنْ تَشَأْ تَعْفُ عَنّا فَبِفَضْلِكَ، وَ اِنْ تَشَأْ تُعَذِّبْنا
بارخدايا، اگر بخواهى بر ما ببخشى از سر فضل مى‏بخشى، و اگر بخواهى ما را به عذاب
فَبِعَدْلِكَ، فَسَهِّلْ لَنا عَفْوَكَ بِمَنِّكَ، وَ اَجِرْنا مِنْ عَذابِكَ
مبتلا كنى از سر عدل مبتلا مى‏كنى، الهى به رسم احسان، عفوت را نصيب ما كن، و به آئين چشم‏پوشى ما را
بِتَجاوُزِكَ، فَاِنَّهُ لاطاقَةَ لَنا بِعَدْلِكَ، وَ لانَجاةَ لِأَحَدٍ
از عذاب برهان، كه ما را طاقت عدل تو نيست، و بدون عفوت براى هيچ يك
مِنّا دُونَ عَفْوِكَ، يا غَنِىَّ الْاَغْنِيآءِ، ها، نَحْنُ عِبادُكَ بَيْنَ
از ما آزادى ميسّر نيست، اى بى‏نيازترين بى‏نيازها، اينك ما بندگان توايم
يَدَيْكَ، وَ اَنَا اَفْقَرُ الْفُقَرآءِ اِلَيْكَ، فَاجْبُرْ فَاقَتَنا بِوُسْعِكَ،
بر درگاهت، و من نيازمندترين نيازمندان به توام، پس تهيدستى ما را به توانگريت چاره كن،
وَ لاتَقْطَعْ رَجآءَنا بِمَنْعِكَ، فَتَكُونَ قَدْ اَشْقَيْتَ مَنِ
و رشته اميد ما را با منع كردن لطفت قطع مكن، كه اگر چنين كنى، كسى را كه از رحمتت نيكبختى
اسْتَسْعَدَ بِكَ، وَ حَرَمْتَ مَنِ اسْتَرْفَدَ فَضْلَكَ، فَاِلى‏ مَنْ
خواسته بدبخت كرده‏اى، و آن را كه از فضلت عطا خواسته محروم نموده‏اى، در اين حال از
حِينَئِذٍ مُنْقَلَبُنا عَنْكَ؟ وَ اِلى‏ اَيْنَ مَذْهَبُنا عَنْ بابِكَ؟ سُبْحانَكَ
پيشگاهت به سوى چه كسى رو كنيم؟ و از درِ رحمتت به كجا رويم؟ پاك و منزهى،
نَحْنُ الْمُضْطَرُّونَ الَّذينَ اَوْجَبْتَ اِجابَتَهُمْ، وَ اَهْلُ السُّوءِ
ما از آن درماندگانيم كه قبول دعاى آنان را واجب كرده‏اى، و از آن گرفتارانيم كه رفع گرفتارى را
الَّذينَ وَعَدْتَ الْكَشْفَ عَنْهُمْ. وَ اَشْبَهُ الْاَشْيآءِ بِمَشِيَّتِكَ،
به ايشان وعده داده‏اى. و شبيه‏ترين چيزها به خواسته تو،
وَ اَوْلَى الْاُمُورِ بِكَ فى عَظَمَتِكَ رَحْمَةُ مَنِ اسْتَرْحَمَكَ،
و سزاوارترين كار به بزرگوارى تو، رحمت آوردن بر كسى است كه از تو رحمت خواهد،
وَ غَوْثُ مَنِ اسْتَغاثَ بِكَ، فَارْحَمْ تَضَرُّعَنا اِلَيْكَ، وَاَغِثْنا
و به فرياد رسيدن كسى است كه به تو فريادرسى كرده، پس بر زارى ما نزد خود رحمت آر، و به خاطر اينكه خود را
اِذْ طَرَحْنا اَنْفُسَنا بَيْنَ يَدَيْكَ. اَللَّهُمَّ اِنَّ الشَّيْطانَ قَدْ شَمِتَ
در پيشگاهت به خاك افكنده‏ايم به فريادمان رس. الهى، شيطان، ما را چون در نافرمانيت
بِنا اِذْ شايَعْناهُ عَلى‏ مَعصِيَتِكَ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ،]
او را همراهى كرديم سرزنش مى‏كند، پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَ لاتُشْمِتْهُ بِنا بَعْدَ تَرْكِنا اِيّاهُ لَكَ، وَ رَغْبَتِنا عَنْهُ اِلَيْكَ.
و اكنون كه شيطان را به خاطر تو واگذاشتيم و از طرف او به سوى تو روى آورديم وى را به سرزنش ما شاد مكن. parandeh2

عهد آسمانى
21-05-2010, 15:23
parandehكانَ مِن دُعائِهِ عليه‏السّلام بِخَواتِم الْخَيْرِ:
« در طلب عاقبت به خيرى»
يا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذّاكِرينَ، وَ يا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشّاكِرينَ،
اى كه يادت يادكنندگان را شرف است، و شكرت شكرگزاران را كامروايى است،
وَ يا مَنْ طاعَتُهُ نَجاةٌ لِلْمُطيعينَ، صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ،
و اى كه فرمانبرداريت براى فرمانبرداران نجات و رهائى است، بر محمد و آلش درود فرست،
وَاشْغَلْ قُلوُبَنا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ، وَاَلْسِنَتَنا بِشُكْرِكَ عَنْ
و دلهاى ما را به ياد خودت از هر ياد، و زبان ما را به شكر خودت از
كُلِّ شُكْرٍ، وَ جَوارِحَنا بِطاعَتِكَ عَنْ كُلِّ طاعَةٍ، فَاِنْ
هر شكر و اعضايمان را به طاعت خودت از هر طاعت مشغول دار، و اگر براى
قَدَّرْتَ لَنا فَراغاً مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَراغَ سَلامَةٍ لاتُدْرِكُنا فيهِ
ما فراغتى از كار مقدّر كرده‏اى پس آن را فراغت همراه با سلامتى قرار ده تا در دنبال آن هيچ وبالى
تَبِعَةٌ، وَ لاتَلْحَقُنا فيهِ سَئْمَةٌ، حَتّى‏ يَنْصَرِفَ عَنَّا كُتَّابُ
به ما نرسد، و در آن فراغت ملالتى به دامن حيات ما ننشيند، تا نويسندگان اعمال
السَّيِّئاتِ بِصَحيفَةٍ خالِيَةٍ مِنْ ذِكْرِ سَيِّئاتِنا، وَ يَتَوَلّى‏ كُتَّابُ
زشت از نزد ما با دفترى خالى از كردار بد برگردند، و نويسندگان خوبيها به سبب آنچه از
الْحَسَناتِ عَنّا مَسْرُورينَ بِما كَتَبُوا مِنْ حَسَناتِنا، وَاِذَا انْقَضَتْ
حسنات ما نوشته‏اند شادان و مسرور بازآيند، و چون روزگار حياتمان
اَيّامُ حَياتِنا، وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ اَعْمارِنا، وَاسْتَحْضَرَتْنا دَعْوَتُكَ
سپرى شود، و رشته زندگيمان بگسلد، و آن دعوت تو (مرگ) كه از خودش و اجابتش گزيرى نيست
الَّتى لابُدَّ مِنْها وَ مِنْ اِجابَتِها، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ،
ما را فراخواند، پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَاجْعَلْ خِتامَ ماتُحْصى عَلَيْنا كَتَبَةُ اَعْمالِنا تَوْبَةً مَقْبُولَةً
و پايان آنچه را كه نويسندگان پرونده بر ما مى‏نويسند توبه‏اى مقبول قرار ده كه
لاتُوقِفُنا بَعْدَها عَلى‏ ذَنْبٍ اجْتَرَحْناهُ، وَ لامَعْصِيَةٍ اقْتَرَفْناها،
بعد از آن ما را بر معصيتى كه كرده‏ايم و نافرمانيى كه مرتكب شده‏ايم توبيخ و سرزنش نكنى،
وَلاتَكْشِفْ عَنّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلى‏ رُؤُوسِ‏الْاَشْهادِ، يَوْمَ تَبْلُ
و پرده‏اى كه بر ما پوشانده‏اى در برابر ديده حاضران از روى كار ما برمدار، در روزى كه
اَخْبارَ عِبادِكَ، اِنَّكَ رَحيمٌ‏
اخبار بندگانت را آشكار مى‏سازى، زيرا كه تو نسبت به هر كه تو را بخواند مهربانى،
بِمَنْ دَعاكَ، وَ مُسْتَجيبٌ لِمَنْ ناداكَ.
و تقاضاى هر كه تو را صدا بزند اجابت كننده‏اى.parandeh2

عهد آسمانى
14-10-2010, 11:34
parandeh
(28) وَ كان مِن دعائِه عليه‏السلام مُتَفَزِّعاً اِلَى اللَّهِ عَزَّوجَلّ‏

«دعا به وقت پناه بردن به خدا»

اَللَّهُمَّ اِنّى اَخْلَصْتُ بِانْقِطاعى اِلَيْكَ، وَ اَقْبَلْتُ بِكُلّى عَلَيْكَ،
بارخدايا به بريدنم از غير و پيوستنم به تو خود را از هر شائبه خالص كردم، و با تمام وجود به تو رو آوردم،
وَ صَرَفْتُ وَجْهى عَمَّنْ يَحْتاجُ اِلى‏ رِفْدِكَ، وَ قَلَبْتُ مَسْئَلَتى
و از آن كه نيازمند به عطاى توست روى گرداندم، و درخواست خود را از طرف آن كه از
عَمَّنْ لَمْ‏يَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِكَ، وَ رَاَيْتُ اَنَّ طَلَبَ الْمُحْتاجِ
فضل تو بى‏نياز نيست گرداندم، و دانستم كه حاجت خواستن محتاج
اِلَى الْمُحْتاجِ سَفَهٌ مِنْ رَاْيِهِ، وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ. فَكَمْ قَدْ رَاَيْتُ
از محتاج ديگر از سبك‏رائى و گمراهى عقل اوست. خداوندا، چه بسيار
-يااِلهى- مِنْ اُناسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَيْرِكَ فَذَلُّوا، وَ رامُوا الثَّرْوَةَ
مردم را ديده‏ام كه از غير تو عزت خواستند و خوار شدند، و از غير تو ثروت
مِنْ سِواكَ فَافْتَقَرُوا، وَ حاوَلُوا الْاِرْتِفاعَ فَاتَّضَعُوا، فَصَحَّ
طلبيدند و تهيدست گشتند، و در طلب بلندى و مقام برآمدند و پست شدند، پس انسان دورانديش
بِمُعايَنَةِ اَمْثالِهِمْ حازِمٌ وَفَّقَهُ اعْتِبارُهُ، وَ اَرْشَدَهُ اِلى‏ طَريقِ
به‏ديدن امثال ايشان بر راه درست رود و پندگيرى او مايه توفيق او شود، و اين انتخاب او را به راه
صَوابِهِ اخْتِيارُهُ. فَاَنْتَ يا مَوْلاىَ دُونَ كُلِّ مَسْئُولٍ مَوْضِعُ
صواب رهنمون گردد. پس اى مولاى من مرجع خواهش من تويى نه هيچ
مَسْئَلَتى، وَ دُونَ كُلِّ مَطْلُوبٍ‏اِلَيْهِ وَلِىُّ حاجَتى، اَنْتَ
مسئول ديگر، و برآورنده نيازم تويى نه هيچ مطلوب‏اليه ديگر، پيش از آنكه
الْمَخْصُوصُ قَبْلَ كُلِّ مَدْعُوٍّ بِدَعْوَتى، لايَشْرَكُكَ اَحَدٌ فى
كسى را بخوانم تو را مى‏خوانم و بس، احدى در چشم‏انداز اميد من با تو
رَجآئى، وَ لايَتَّفِقُ اَحَدٌ مَعَكَ فى دُعآئى، وَ لايَنْظِمُهُ وَ اِيّاكَ
شريك نيست، و هيچ كس در دعاى من با تو همراه نيست، و نداى من او و تو را با هم
نِدآئى.لَكَ -يااِلهى-وَحْدانِيَّةُالْعَدَدِ، وَمَلَكَةُالْقُدْرَةِ الصَّمَدِ،
در برنمى‏گيرد. الهى، تنها توراست وحدانيت و يگانگى، و ملكه قدرت بى‏نياز،
وَ فَضيلَةُ الْحَوْلِ وَالْقُوَّةِ، وَ دَرَجَةُ الْعُلُوِّ وَالرِّفْعَةِ، وَ مَنْ
و فضيلت حول و قوّت، و پايه والايى و رفعت، و ماسواى تو
سِواكَ مَرْحُومٌ فى عُمْرِهِ، مَغْلُوبٌ عَلى‏ اَمْرِهِ، مَقْهُورٌ عَلى‏
در تمام عمر خود نيازمند رحمت تو، و در كار خويش عاجز و مغلوب، و در امور
شَاْنِهِ، مُخْتَلِفُ الْحالاتِ، مُتَنَقِّلٌ فِى الصِّفاتِ، فَتَعالَيْتَ
خود ناتوان است، و حالاتى گوناگون، و صفات ناپايا دارد، پس تو بالاتر از آنى كه همانند
عَنِ الْاَشْباهِ وَ الْاَضْدادِ، وَ تَكَبَّرْتَ عَنِ الْاَمْثالِ وَ الْاَنْدادِ،
و ضدى براى تو باشد، و بزرگ‏تر از آن كه همسان و همتا داشته باشى،
فَسُبْحانَكَ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ.
پس پاك و منزّهى، معبودى جز تو نيست.

parandeh2

عهد آسمانى
14-10-2010, 11:35
parandeh

(29) وَ كانَ مِن دعائِه عليه‏السلام اِذا قُتِّرَ عَلَيهِ الرِّزقُ‏

«دعابه وقتى كه روزى بر او تنگ مى‏شد»

اَللَّهُمَّ اِنَّكَ ابْتَلَيْتَنا فى اَرْزاقِنا بِسُوءِ الظَّنِّ، وَ فى اجالِنابِطُولِ
بار خدايا، ما را در روزيهامان به بدگمانى، و در مدت زندگى به آرزوهاى دراز
الْاَمَلِ، حَتَّى الْتَمَسْنا اَرْزاقَكَ مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقينَ، وَطَمِعْنا
آزموده‏اى، تا جائى‏كه روزيهاى تو را از روزى‏خواران خواستيم، و به آرزوى عمر طولانى
بِاَمالِنا فى اَعْمارِ الْمُعَمَّرينِ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ،
در عمر سال‏خوردگان طمع بستيم، پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَهَبْ لَنا يَقيناً صادِقاً تَكْفينا بِهِ مِنْ مَؤُونَةِ الطَّلَبِ،. وَ
و ما را يقين راسخ بخش كه بدان وسيله از رنج طلب و
اَلْهِمْناثِقَةً خالِصَةً تُعْفينا بِها مِنْ شِدَّةِ النَّصَبِ،
آرامشى خاص در دل ما انداز تا به آن از شدت تعب معافمان دارى،
وَ اجْعَلْ ما صَرَّحْتَ بِهِ مِنْ عِدَتِكَ فى وَحْيِكَ، وَ اَتْبعْتَهُ
و چنان كن كه آنچه در قرآنت آشكارا وعده داده‏اى، و از پى آن وعده
مِنْ قَسَمِكَ فى كِتابِكَ، قاطِعاً ِلاِهْتمامِنا بِالرِّزْقِ الَّذى
در كتابت سوگند ياد كرده‏اى ما را از دويدن دنبال آن روزيى كه رساندنش را براى
تَكَفَّلْتَ بِهِ، وَ حَسْماً لِلاِْشْتِغالِ بِما ضَمِنْتَ الْكِفايَةَ لَهُ،
ما كفالت نموده‏اى باز دارد، و مانع پريشانى خاطر ما شود نسبت به آنچه ضامن كفايت آن گشته‏اى،
فَقُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ الْاَصْدَقُ، وَ اَقْسَمْتَ وَ قَسَمُكَ الْاَبَرُّ الْاَوْفى‏:
پس چنين گفته‏اى و گفته تو حق و راست است، و سوگند خورده‏اى و سوگندت راست‏ترين و رساترين است:
«وَ فِى السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدونَ»، ثُمَّ قُلْتَ: «فَوَرَبّ
«و روزى شما و آنچه به شما وعده شده در آسمان است»، سپس گفته‏اى: «پس به پروردگار
السَّماءِ وَ الْاَرْضِ اِنَّهُ لَحَقّ مِثْلُ ما اَنّكُمْ تَنْطِقُونَ».
آسمان و زمين سوگند همان گونه كه شما سخن مى‏گوييد اين سخن حق است»

parandeh2

عهد آسمانى
14-10-2010, 11:36
parandeh

(30) وَ كانَ مِن دعائِه عليه‏السلام فِى الْمَعُونَةِ عَلى‏ قَضآءِ الدَّيْنِ‏

«دعاى آن حضرت در يارى خواستن از خدا براى پرداخت وام»


اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَهَبْ لِىَ الْعافِيَةَ مِنْ دَيْنٍ
بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و مرا عافيت بخش از وامى كه
تُخْلِقُ بِهِ وَجْهى، وَ يَحارُ فيهِ ذِهْنى، وَ يَتَشَعَّبُ لَهُ فِكْرى،
آبرويم را بريزد، و ذهنم را پريشان كند، و فكرم را پراكنده سازد،
وَيَطول بٍممارَسَتٍهٍ شغلي. وَ اَعوذبٍکَ يا رَبٍ مٍن هَم الدين
و شغلم در علاج و چاره آن به طول انجامد. اى پروردگارم، از غصه وام و
وَ فِكْرِهِ، وَ شُغْلِ الدَّيْنِ وَ سَهَرِهِ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ،
انديشه در آن، و از دلى مشغولى به مسئله قرض و بيخوابى‏اش به تو پناه مى‏برم، پس بر محمد و آلش درود فرست،
وَ اَعِذْنى مِنْهُ، وَ اَسْتَجيرُ بِكَ يا رَبِّ مِنْ ذِلَّتِهِ فِى الْحَيوةِ،
و مرا از زحمت و مشقت وام پناه ده، و اى پروردگار من، از ذلّت قرض در اين چند روز زندگى،
وِ مِنْ تَبِعَتِهِ بَعْدَ الْوَفاةِ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اَجِرْنى
و از وبال آن پس از مرگ به تو پناه مى‏برم، پس بر محمد و خاندان او درود فرست، و مرا به
مِنْهُ بِوُسْعٍ فاضِلٍ، اَوْكَفافٍ واصِلٍ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ
ثروت سرشار، يا زندگى توأم با كفاف از آن پناه ده. بارخدايا بر محمد و آلش درود
وَ الِهِ، وَ احْجُبْنى عَنِ السَّرَفِ وَالْاِزْدِيادِ، وَ قَوِّمْنى بِالْبَذْلِ
فرست، و مرا از اسراف و زيادى‏خواهى بازدار، و به بخشش و انتخاب ميانه‏روى
وَ الْاِقْتِصادِ، وَ عَلِّمْنى حُسْنَ التَّقْديرِ، وَ اقْبِضْنى بِلُطْفِكَ
سامان ده، و اندازه نگاه‏داشتن نيكو را به من بياموز، و مرا به لطف خود از
عَنِ التَّبْذيرِ، وَ اَجْرِ مِنْ اَسْبابِ الْحَلالِ اَرْزاقى، وَ وَجِّهْ فى
ولخرجى حفظ كن، و روزيم را از راههاى حلال روانه ساز، و خرج كردن
اَبْوابِ الْبِرِّ اِنْفاقى، وَازْوِ عَنّى مِنَ الْمالِ ما يُحْدِثُ لى‏مَخيلَةً،
مالم را متوجه برنامه‏هاى خير فرما، و ثروتى كه مرا به كبر و خودبينى آلوده كند،
اَوْ تَاَدِّياً اِلى‏ بَغْىٍ، اَوْ ما اَتَعَقَّبُ مِنْهُ طُغْياناً. اَللَّهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ
يا به ستم بكشاند، يا از مرز عبادت و ادب درگذراند از من دور كن. بار خدايا، رفاقت و
صُحْبَةَ الْفُقَرآءِ، وَ اَعِنّى عَلى‏ صُحْبَتِهِمْ بِحُسْنِ الصَّبْرِ،
مصاحبت با فقيران را محبوب من قرار ده، و در نشست و برخاست با آنان مرا به صبر نيكو يارى ده،
وَ مازَوَيْتَ عَنّى مِنْ مَتاعِ الدُّنْيَاالْفانِيَةِ فَاذْخَرْهُ لى فى‏خَزآئِنِكَ
و آنچه را از متاع نابود شدنى دنيا از من گرفتى همان را در خزانه‏هاى پايدارت برايم
الْباقِيَةِ، وَ اجْعَلْ ما خَوَّلْتَنى مِنْ حُطامِها، وَ عَجَّلْتَ لى مِنْ
ذخيره كن، و آنچه از توشه ناچيز دنيا به من داده‏اى، و هر متاعى از آن كه در همين دنيا به من عطا
مَتاعِها بُلْغَةً اِلى‏ جِوارِكَ، وَ وُصْلَةً اِلى‏ قُرْبِكَ، وَ ذَريعَةً اِلى‏
فرموده‏اى وسيله رسيدن به جوار خود، و پيوستن به مقام قرب، و سبب رسيدن
جَنَّتِكَ، اِنَّكَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ، وَ اَنْتَ الْجَوادُ الْكَريمُ.
به بهشت قرار ده، زيرا كه تو صاحب فضل بزرگ، و بخشنده كريمى.

parandeh2

عهد آسمانى
14-10-2010, 11:41
parandeh
و كان مِن دعائِهِ عليه‏السلام بعدَ هذا التحميد فى‏
دعای آن حضرت پس از این ستایش

الصَّلوة عَلى رَسول اللّه صلى‏اللّه عليه و آله

در درود بر رسول خدا

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى مَنَّ عَلَيْنا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ -
سپاس خدايى را كه بر ما منّت نهاد به وجود محمّد (ص)
دُونَ الْاُمَمِ الْماضِيَةِ، وَالْقُرُونِ السَّالِفَةِ، بِقُدْرَتِهِ الَّتى
در ميان امّت‏هاى گذشته و قرون سپرى شده، به قدرت و توانى كه
لاتَعْجِزُ عَنْ شَىْ‏ءٍ وَ اِنْ عَظُمَ، وَ لايَفُوتُها شَىْ‏ءٌ وَ اِنْ لَطُفَ،
از هيچ چيز هر چند بزرگ، ناتوان نباشد، و هيچ چيز هر چند كوچك از نظرش نهان نماند.
فَخَتَمَ بِنا عَلى‏ جَميعِ مَنْ ذَرَأَ، وَ جَعَلَنا شُهَدآءَ عَلى‏ مَنْ
و ما را خاتم همه امّتها قرار داد، و بر منكران حق و حقيقت
جَحَدَ، وَ كَثَّرَنا بِمَنِّهِ عَلى‏ مَنْ قَلَّ. اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ
گواه گرفت، و ما را از باب ايثار نعمت بر آنان كه اندك بودند فزونى بخشيد. بارالها، پس درود فرست بر محمد كه
اَمينِكَ عَلى‏ وَحْيِكَ، وَ نَجيبِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَصَفِيِّكَ مِنْ
امين وحى تو، و بزرگوارتر از تمام خلق تو، و بنده پسنديده در ميان
عِبادِكَ، اِمامِ الرَّحْمَةِ، وَ قائِدِ الْخَيْرِ، وَ مِفْتاحِ الْبَرَكَةِ، كَما
عبادِ توست، آن پيشواى رحمت، و قافله‏سالار خوبى، و كليد بركت، چنان كه
نَصَبَ لِأَمْرِكَ نَفْسَهُ، وَ عَرَّضَ فيكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ، وَكاشَفَ
او جان خويش را براى اجراى فرمان تو به زحمت انداخت، و در راه تو بدنش را هدف ناراحتى قرار داد، و در دعوت
فِى الدُّعآءِ اِلَيْكَ حآمَّتَهُ، وَ حارَبَ فى رِضاكَ اُسْرَتَهُ، وَ قَطَعَ
به سوى تو با نزديكانش درافتاد، و براى خشنودى تو با قبيله خود جنگيد، و در راه احياء
فى اِحْيآءِ دينِكَ رَحِمَهُ، وَاَقْصَى الْاَدْنَيْنَ عَلى‏ جُحُودِهِمْ،
دينت رشته خويشاوندى خود را گسيخت، و نزديكترين بستگان خود را به علّت انكار حق از خويش دور كرد،
وَقَرَّبَ الْاَقْصَيْنَ عَلَى‏اسْتِجابَتِهِمْ لَكَ، وَ والى‏ فيكَ الْاَبْعَدينَ،
و دورترين مردم را به‏خاطر قبول دين توبه خود نزديك فرمود، و محض‏تو با دورترين مردم دوستى كرد،
وَ عادى‏ فيكَ الْاَقْرَبينَ، وَ اَدْاَبَ نَفْسَهُ فى تَبْليغِ رِسالَتِكَ،
و با نزديكترين آنان دشمنى نمود، و جانش را در رساندن پيام تو خسته كرد،
وَاَتْعَبَها بِالدُّعآءِ اِلى‏ مِلَّتِكَ، وَ شَغَلَها بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ
و به جهت فراخواندن مردم به آئين تو به زحمت افكند، و به نصيحت نمودن پذيرندگان
دَعْوَتِكَ، وَ هاجَرَ اِلى‏ بِلادِ الْغُرْبَةِ وَ مَحَلِّ النَّاْىِ عَنْ
دعوتت مشغول ساخت، تا آنجا كه به ديار غربت و محل دور از
مَوْطِنِ رَحْلِهِ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ، وَ مَاْنَسِ
اهل و عشيره و مركز سكونت و نشو و نما و تولّد و آرامگاه جانش هجرت
نَفْسِهِ، اِرادَةً مِنْهُ لِاِعْزازِ دينِكَ، وَاسْتِنْصاراً عَلى‏ اَهْلِ الْكُفْرِ
نمود، خواست او اين بود كه دين تو را عزيز كند، و بر عليه كافران يارى
بِكَ، حَتَّى اسْتَتَبَّ لَهُ ما حاوَلَ فى اَعْدآئِكَ، وَاسْتَتَمَّ لَهُ ما دَبَّرَ
جويد، تا جايى كه هر چه درباره دشمنانت اراده كرده بود با پايدارى به دست آورد، و آنچه در مورد عاشقانت تدبير نموده بود
فى اَوْلِيآئِكَ، فَنَهَدَ اِلَيْهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِكَ، وَمُتَقَوِّياً عَلى‏
انجام گرفت. پس در حالى كه از تو كمك مى‏خواست، ودر ضعف خود ازتو نيرو مى‏گرفت به‏جنگ كافران
ضَعْفِهِ بِنَصْرِكَ، فَغَزاهُمْ فى عُقْرِ دِيارِهِمْ، وَ هَجَمَ عَلَيْهِمْ
برخاست، و تا پايان برنامه در پايگاه ديارشان مبارزه نمود، و در ميان قرارگاهشان بر آنان
فى بُحْبُوحَةِ قَرارِهِمْ، حَتّى‏ ظَهَرَ اَمْرُكَ، وَ عَلَتْ كَلِمَتُكَ،
هجوم برد، تا فرمانت آشكار، و كلمه‏ات برترى يافت،
وَ لَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ. اَللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِما كَدَحَ فيكَ اِلَى الدَّرَجَةِ
گرچه مشركان‏را خوشايند نبود. بارالها، مرتبه‏او رابه‏سبب زحماتى‏كه در راه تو كشيد به بالاترين درجات
الْعُلْيا مِنْ جَنَّتِكَ، حَتّى‏ لايُساوى‏ فى مَنْزِلَةٍ، وَ لايُكافَأَ
بهشت بالا بر، تا اندازه‏اى كه هيچ كس در هيچ مقام و منزلت با او يكسان نباشد، و در هيچ
فى مَرْتَبَةٍ، وَ لايُوازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ، وَ لانَبِىٌّ
مرتبه با حضرتش برابر نگردد، و در آستانت هيچ ملك مقرب و پيامبر
مُرْسَلٌ، وَ عَرِّفْهُ فى اَهْلِهِ الطّاهِرينَ وَ اُمَّتِهِ الْمُؤْمِنينَ مِنْ
مرسل با او برابرى نكند، و قبول شفاعتش را در اهل بيت پاكيزه‏اش و مؤمنان از
حُسْنِ الشَّفاعَةِ اَجَلَّ ما وَعَدْتَهُ، يا نافِذَ الْعِدَةِ، يا وافِىَ
امّتش بيش از آنچه به‏او وعده فرموده‏اى به او اعلام فرما، اى خدايى كه وعده‏ات نافذ است، اى آن كه عهدت
الْقَوْلِ، يا مُبَدِّلَ السَّيِّئاتِ بِاَضْعافِها مِنَ الْحَسَناتِ، اِنَّكَ
وفا است، اى مولايى كه بديها را به چندين برابر به خوبيها تبديل مى‏كنى، همانا كه تو
ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ.
صاحب فضل عظیمی

parandeh2

عهد آسمانى
16-10-2010, 16:32
parandeh
وَ كان مِن دُعائِهِ عليه‏السلام اِذا ذُكِرَ الشَّيطانُ‏ فَاسْتَعاذَ مِنه وَ مِنْ عَداوَتِهِ وَ كَيْدِهِ‏
« هنگامى كه از شيطان ياد مى‏شد»
اَللَّهُمَّ اِنّا نَعُوذُ بِكَ مِنْ نَزَغاتِ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ وَكَيْدِهِ وَ
بارخدايا، به تو پناه مى‏بريم از فتنه‏انگيزيهاى شيطان رانده شده، و از حيله و
مَكآئِدِهِ، وَمِنَ الثِّقَةِ بِاَمانِيِّهِ وَمَواعيدِهِ وَ غُرُورِهِ وَمَصآئِدِهِ،
مكرهاى گوناگونش، و از تكيه كردن به آرزوها و وعده‏ها و فريب او و درافتادن به دامهايش،
وَاَنْ يُطْمِعَ نَفْسَهُ فى اِضْلالِنا عَنْ طاعَتِكَ، وَامْتِهانِنا
و از طمع بستن او به گمراه كردن ما از راه بندگيت، و خوار ساختن ما به عصيان و
بِمَعْصِيَتِكَ، اَوْ اَنْ يَحْسُنَ عِنْدَنا ما حَسَّنَ لَنا، اَوْ اَنْ يَثْقُلَ
نافرمانيت، يا خوب دانستن چيزى كه آن را در نظرمان نيكو جلوه داده، يا گران دانستن
عَلَيْنا ما كَرَّهَ اِلَيْنا. اَللَّهُمَّ اخْسَأْهُ عَنّا بِعِبادَتِكَ، وَاكْبِتْهُ
چيزى كه نزد ما زشت نشان داده. بارخدايا به قدرت عبادتت او را از ميدان زندگى ما بران، و به سبب
بِدُؤُوبِنا فى مَحَبَّتِكَ، وَاجْعَلْ بَيْنَنا وَبَيْنَهُ سِتْراً لايَهْتِكُهُ،
كوششمان در راه محبتت دماغش را به‏خاك بمال، و بين ما و او پرده‏اى افكن كه آن را ندرد،
وَ رَدْماً مُصْمَتاً لايَفْتُقُهُ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ،
و حجابى ضخيم كه آن را نشكافد. بارخدايا برمحمد و آلش درود فرست،
وَاشْغَلْهُ عَنّا بِبَعْضِ اَعْدآئِكَ، وَ اعْصِمْنا مِنْهُ بِحُسْنِ
و شيطان را با سرگرم شدن به برخى دشمنانت از ما منصرف كن، و ما را به حسن رعايت خود
رِعايَتِكَ، وَ اكْفِنا خَتْرَهُ، وَ وَلِّنا ظَهْرَهُ، وَاقْطَعْ عَنّا اِثْرَهُ.
از او حفظ فرما، و از حيله‏اش كفايت كن، و چنان كن كه از ما بگريزد، و نشان پائى از او براى ما نماند.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ اَمْتِعْنا مِنَ الْهُدى‏ بِمِثْلِ
بارخدايا بر محمد و آلش درود فرست، و ما را از هدايتى كه در دوام و پابرجايى مانند گمراهى او باشد
ضَلالَتِهِ، وَ زَوِّدْنا مِنَ التَّقوى‏ ضِدَّ غَوايَتِهِ، وَاسْلُكْ بِنا مِنَ
بهره‏مند ساز، و در برابر تباهى او به ما توشه تقوا كرامت فرما، و خلاف راه هلاكت‏بار او ما را به
التُّقى‏ خِلافَ سَبيلِهِ مِنَ الرَّدى‏. اَللَّهُمَّ لاتَجْعَلْ لَهُ فى قُلُوبِنا
راه تقوا رهنمون شو. الهى در قلب ما براى او راهى
مَدْخَلاً، وَلاتُوطِنَنَّ لَهُ فيما لَدَيْنا مَنْزِلاً. اَللَّهُمَّ وَما سَوَّلَ لَنا
قرار مده، و براى وى در شئون زندگى ما منزلى فراهم نياور. بارخدايا ما را به هر
مِنْ باطِلٍ فَعَرِّفْناهُ، وَ اِذا عَرَّفْتَناهُ فَقِناهُ، وَبَصِّرْنا ما نُكائِدُهُ
باطل كه در نظرمان بيارايد آگاه كن، و - چون آگاهمان كردى ما را از آن حفظ كن، و به راه و روش جنگ با او بينايى
بِهِ، وَاَلْهِمْنا ما نُعِدُّهُ لَهُ، وَاَيْقِظْنا عَنْ سِنَةِ الْغَفْلَةِ بِالرُّكُونِ
ده، و ما را ملهم ساز كه براى نبرد با او چه بايد آماده كرد، و از خواب غفلتى كه سبب گرايش به اوست
اِلَيْهِ، وَاَحْسِنْ بِتَوْفيقِكَ عَوْنَنا عَلَيْهِ. اَللَّهُمَّ وَاَشْرِبْ قُلُوبَنا
بيدار كن، و به توفيق خود ما را در مسير مبارزه با او يارى ده. بارخدايا، قلوبمان را از
اِنْكارَ عَمَلِهِ، وَالْطُفْ لَنا فى نَقْضِ حِيَلِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏
انكار كارهاى شيطان سرشار ساز، و براى درهم شكستن حيله‏هايش ما را چاره بياموز. بارخدايا بر محمد و آلش
مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَحَوِّلْ سُلْطانَهُ عَنّا، وَاقْطَعْ رَجآئَهُ مِنّا،
درود فرست، و سلطه شيطان را از ما بگردان، و اميدش را از ما قطع كن،
وَادْرَأْهُ عَنِ‏الْوُلُوعِ‏بِنا.اَل َّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاجْعَلْ
و وى را از حرص ورزيدن به گمراهى ما دفع فرما. بارخدايا، بر محمد و آلش درود فرست، و
ابآئَنا وَاُمَّهاتِنا وَاَوْلادَنا وَاَهالِيَنا وَذَوى اَرْحامِنا وَقَراباتِنا
پدران و مادران و فرزندان و اهل ما و خويشان و نزديكان
وَجيرانَنا مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ مِنْهُ فى حِرْزٍ حارِزٍ،
و همسايگان ما را از زن و مرد مؤمن، از شرّ او در جايگاهى محكم،
وَحِصْنٍ حافِظٍ، وَكَهْفٍ مانِعٍ، وَاَلْبِسْهُمْ مِنْهُ جُنَناً واقِيَةً،
و دژى حفظ كننده، و پناهگاهى امن قرار ده، و آنان را براى دفع ضرر او زره‏هاى نگهدارنده بپوشان، و
وَاَعْطِهِمْ عَلَيْهِ اَسْلِحَةً ماضِيَةً. اَللَّهُمَّ وَاعْمُمْ بِذلِكَ مَنْ
آنان را اسلحه بُرّا بر ضدّ او عطا كن. بارخدايا، و مشمول اين دعا فرما هر كس را
شَهِدَ لَكَ بِالرُّبُوبِيَّةِ، وَاَخْلَصَ لَكَ بِالْوَحْدانِيَّةِ، وَعاداهُ
كه به پروردگاريت گواهى داده، و به توحيدت اخلاص ورزيده، و از باب
لَكَ بِحَقيقَةِ الْعُبُودِيَّةِ، وَاسْتَظْهَرَ بِكَ عَلَيْهِ فى مَعْرِفَةِ
حقيقت بندگى با شيطان دشمنى نموده، و براى دريافت علوم ربّانى از سوى تو بر
الْعُلُومِ الرَّبّانِيَّةِ. اَللَّهُمَّ احْلُلْ ما عَقَدَ، وَافْتُقْ ما رَتَقَ،
عليه او يارى جسته است. خداوندا آنچه گره زده بگشاى، و هر راه كه باز كرده ببند،
وَافْسَخْ ما دَبَّرَ، وَ ثَبِّطْهُ اِذا عَزَمَ، وَ انْقُضْ ما اَبْرَمَ. اَللَّهُمَّ
و هر تدبيرى كه انديشيده درهم شكن، و از هر كار كه قصد مى‏كند بازش دار، و هرچه را محكم نموده سست كن. بارخدايا،
وَ اهْزِمْ جُنْدَهُ، وَاَبْطِلْ كَيْدَهُ، وَاهْدِمْ كَهْفَهُ، وَاَرْغِمْ
سپاهش را بشكن، و مكرش را باطل ساز، و پناهگاهش را ويران كن، و بينيش را
اَنْفَهُ. اَللَّهُمَّ اجْعَلْنا فى نَظْمِ اَعْدآئِهِ، وَ اعْزِلْنا عَنْ عِدادِ
به خاك بمال. الهى ما را در سلك دشمنانش قرار ده، و از شمار دوستانش
اَوْلِيآئِهِ، لانُطيعُ لَهُ اِذَا اسْتَهْوانا، وَ لانَسْتَجيبُ لَهُ اِذا
بركنار كن، تا چون ما را بفريبد او را پيروى نكنيم، و چون ما را بخواند از اجابتش
دَعانا، نَأْمُرُ بِمُناواتِهِ مَنْ اَطاعَ اَمْرَنا، وَ نَعِظُ عَنْ مُتابَعَتِهِ
سرباز زنيم، و هركه را كه پيرو فرمان ماست به دشمنى با او فرمان دهيم، و هركه را كه پيرو نهى ماست
مَنِ اتَّبَعَ زَجْرَنا. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيّينَ،
از اطاعت او بازداريم. بارخدايا بر محمد آخرين پيامبر،
وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلينَ، وَ عَلى‏ اَهْلِ بَيْتِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ،
و آقاى فرستادگانت، و بر اهل‏بيت پاك و پاكيزه او درود فرست،
وَاَعِذْنا وَاَهالِيَنا وَاِخْوانَنا وَ جَميعَ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ مِمَّا
و ما و اهل ما و برادران ما و همه اهل ايمان از زن و مرد را از چيزى كه از آن پناه مى‏بريم
اسْتَعَذْنا مِنْهُ، وَ اَجِرْنا مِمَّا اسْتَجَرْنا بِكَ مِنْ خَوْفِهِ، وَاسْمَعْ
پناه ده، و از آنچه كه از بيم آن از تو ايمنى خواستيم ايمنى بخش، و دعاى
لَنا ما دَعَوْنا بِهِ، وَاَعْطِنا ما اَغْفَلْناهُ، وَاحْفَظْ لَنا ما
ما را بشنو، و آنچه را از ذكرش غفلت كرديم به ما عطا كن، و آنچه را فراموش نموديم براى ما
نَسيناهُ، وَصَيِّرْنا بِذلِكَ فى دَرَجاتِ الصّالِحينَ، وَ مَراتِبِ
محفوظ دار، و ما را بدين سبب به درجات شايستگان، و مقام گرويدگان
الْمُؤْمِنينَ، امينَ رَبَّ الْعالَمينَ.
انتقال ده، اى پروردگار جهانيان دعاى ما را اجابت فرما.

parandeh2

عهد آسمانى
16-10-2010, 16:33
parandeh
وَكانَ مِنْ دُعائِهِ عليه‏السلام اِذا دُفِعَ عَنهُ ما يَحْذَرُ وْ عُجِّلَ لَهُ مَطْلَبُهُ‏
« ‏وقتى‏كه خطرى از او مى‏گذشت»
اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى‏ حُسْنِ قَضآئِكِ، وَ بِما صَرَفْتَ عَنّى
بارخدايا، تو را سپاس بر خوبى سرنوشتى كه مقدّر فرموده‏اى، و بر بلايى كه از من
مِنْ بَلآئِكَ، فَلاتَجْعَلْ حَظّى مِنْ رَحْمَتِكَ ما عَجَّلْتَ لى
گرداندى، پس نصيبم را از رحمتت در اين عافيت دنيايى كه به من ارزانى داشتى
مِنْ عافِيَتِكَ، فَاَكُونَ قَدْ شَقِيتُ بِما اَحْبَبْتُ، وَ سَعِدَ غَيْرى بِما
منحصر مكن، كه به سبب آنچه دوست دارم بدبخت شوم، و ديگرى به‏خاطر آنچه ناپسند من است
كَرِهْتُ. وَ اِنْ يَكُنْ ما ظَلِلْتُ فيهِ، اَوْ بِتُّ فيهِ مِنْ هذِهِ الْعافِيَةِ
خوشبخت گردد، و اگر آن عافيت كه روز را در آن به‏شب رسانده، يا شب را در آن به روز آورده‏ام
بَيْنَ يَدَىْ بَلآءٍ لايَنْقَطِعُ، وَ وِزْرٍ لايَرْتَفِعُ، فَقَدِّمْ لى ما
مقدمه بلايى هميشگى، و وبالى دائم باشد پس آنچه را برايم به تأخير انداخته‏اى
اَخَّرْتَ، وَ اَخِّرْ عَنّى ما قَدَّمْتَ، فَغَيْرُ كَثيرٍ ما عاقِبَتُهُ الْفَنآءُ،
پيش انداز، و آنچه را كه پيش انداخته‏اى به تأخير افكن، زيرا چيزى كه پايانش نيستى است بسيار نيست،
وَ غَيْرُ قَليلٍ ما عاقِبَتُهُ الْبَقآءُ، وَ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ.
و آنچه عاقبتش هميشگى و جاودانى است اندك نباشد، و بر محمد و آلش درود فرست.

parandeh2