مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*
23-05-2010, 10:45
آنچه پیش رو دارید، سلسله نکاتى است که با آیات الهى عجین گشته، هر کدام به صورت موجز به موضوعات مورد نیاز شما مىپردازد.
هر مطلب شامل چند نکته جالب، کاربردى و مهم است که در هر شماره از نشریه به برخى از این نکات زیبا پرداخته مىشود و در شماره بعد پىگیرى مىگردد. این نکتهها - در حد ممکن - کوتاه و کاربردى است ؛ زیرا با توجه به هجوم اطلاعات تفصیلى پیرامون شما، گلگشت تنها قصد آن دارد تا در جمع بندى و استفاده از آن چه مىدانید، به شما یارى رساند.
در این گلگلشت، پنجاه تکه نور از این دریاى نورانى را براى شما فراهم کردهایم. امید که مقبول افتد.
نکته درباره قرآن
1. این نکته راشنیدهاید که «هر کس در دوران جوانى قرآن را قرائت کند در حالى که به آن ایمان دارد، قرآن با گوشت و خونش آمیخته مىشود». فکر آن که قرآن در رگهاى انسان بگردد و در سینه او بطپد، آدمى را به وجد مىآورد. جالب آن جاست که این خصوصیت، فقط در مورد جوانان آمده است و این فرمایشى از امام صادق (ع) است.
2. این نکته را هم بشنوید که قرآن به دو صورت نازل شده است؛ یک بار در بیست و سوّم ماه مبارک رمضان، از لوح محفوظ خداوند به سوى کعبه انزال یافت و یک بار دیگر به صورت تدریجى و طى بیست و سه سال، از خداوند به جبرئیل و از جبرئیل به پیامبر اکرم (ص) تنزیل پیدا کرد. نکته جالب آن که چون کلمه انزال براى فرود آمدن دفعى و کلمه تنزیل براى نزول تدریجى استفاده مىشود، در سوره قدر، مصدر انزال مشاهده مىشود.
3. آیا مىدانید امید بخشترین آیه قرآن کدام است؟ این مطلب را امام على(ع) به نقل از رسول خدا(ص) بیان فرماید: «امید بخشترین آیه قرآن، آیه 114 سوره هود است». اگر به امید نیاز دارید، به سراغ قرآن بروید و این آیه را با اشتیاق جست و جو کنید.
12 نکته درباره قصههاى قرآنى
1. بنا به تحقیق، 208 قطعه داستانى در قرآنى مجید آمده است که برخى ادامه برخى دیگر مىباشند و بعضى از آنها نیز کامل و مستقل مىباشند.
2. 63 سوره از 114 سوره قرآن کریم، حاوى قصه و حکایتى است و این یعنى آن که بیش از نیمى از سورههاى قرآن، با هنر قصهپردازى به انتقال پیام خود پرداختهاند.
3. بیشترین قصههاى قرآنى ابتدا در سوره اعراف و پس از آن بقره مىباشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد.
4. بیشترین داستانهاى قرآنى درباره حضرت موسى و قوم بنى اسرائیل و فرعونیان است. پس از آن، بالاترین آمار متعلق به داستانهاى حضرت ابراهیم(ع) و داستانهاى حضرت عیسى (ع) و مادرش حضرت مریم (ع) است.
5. هیچ یک از داستانهاى قرآنى براساس خیالپردازى یا شخصیتهاى فرضى نیست و همه قصههاى قرآن واقعیت داشتهاند و در واقع، روایتى الهى از یک رویداد حقیقى مىباشند.
6. گروهى از داستانهاى قرآن با استفهام تقدیرى آغاز مىشوند. این نوع استفهام، یکى از صنایع ادبى در فن داستان نویسى است که مخاطب را تشویق مىکند تا قصه را پىگیرى نماید؛(طه/9 و ص/20). در این روش معمولاً داستان با این مقدمه آغاز مىشود:«آیا این خبر را شنیدهاید که...».
7. گروهى از داستانهاى قرآنى با روش نوین(چکیده نویسى)آغاز مىشود؛ یعنى قبل از شروع متن اصلى داستان، در جملات کوتاهى چکیده و هدف اصلى داستان مىآید و سپس از ایجاد آمادگى ذهنى، به اصل مطلب پرداخته مىشود. به عنوان نمونه، به آیات 10 تا 20 سوره اعراف - داستان آفرینش - مراجعه نمایید.
8. گاهى از همین روش به صورت معکوس استفاده شده است ؛ یعنى ابتدا داستان اصلى آورده شده، سپس به بیان خلاصه و چکیده آن پرداخته شده است تا در جمع بندى به خواننده کمک نماید؛(آل عمران/59).
9. شیوه قرآن در بیان قصههاى عاشقانه بسیار لطیف و عبرتانگیز است. در قرآن کریم سعى شده است تا با مسائل عشقى به صورت سمبلیک و اشارهوار برخورد شود و از ارائه جزئیات یا به زبان آوردن صریح و زننده، خوددارى شود. با خواندن داستان یوسف و زلیخا، این نکته را در خواهید یافت.
10. یک نکته جالب در داستانهاى قرآنى، شکسته شدن حصار زمان است. گاهى حتى یک داستان در دل داستان دیگر آورده مىشود؛ در حالى که در زمانهاى مختلف رخ دادهاند. این خصوصیت قرآن، باعث مىشود تا انسان با دقت و موشکافى، سعى در چیدن صحیح قطعات مختلف این داستانها نماید و تمرکز بیشترى پیداکند.
11. نکته زیباى دیگر آن که در قصههاى قرآنى، جایگاه خاص زنان و نقش تعیین کننده و محورى آنان در اغلب داستانهاى قرآنى است؛(تحریم 10 و 11). زنان در داستانهاى قرآنى، به وضوح معرفى مىشوند و شخصیتى مستقل دارند.
12. قرآن در جاهایى که مىخواهد الگویى عمومى ارائه کند و یا اندرزى فراگیر در داستانهاى خود مطرح کند، از کلمات عامى مانند مردى از خاندان فرعون(مؤمن/28) یا زن لوط و زن نوح(تحریم/10) استفاده مىکند.
8 نکته تربیتى در قرآن
1. اگر قصد راهنمایى و تربیت کسى را دارید، در قدم اول از گفتار نرم و با محبت بهره گیرید؛ حتى اگر مخاطب شما فرعون سرکش یا سران لجوج کفار جاهلى باشند؛(طه/44 و شعرا/215).
2. الف) گفتار رفتار آدمى در هر زمان و مکان، در حافظه الهى محفوظ است ؛ مراقب باشید؛(لقمان/16 و کهف/30).
ب) نسبت به انسانهاى اطرافت، احساس مسئولیت کن و آنها را از کارهاى بد بازدار و به کارهاى خوب تشویق کن. این لازمه استحکام یک پیکر است و بنى آدم اعضاى یکدیگرند؛(لقمان/17).
ج) در رفتارهاى اجتماعى دقت کن! مبادا با غرور رویت را از دیگران برگردانى یا مثل متبکران راه بروى ؛ مبادا تندرو و کندرو شوى ؛ میانه روى، بهترین روش است ؛ مراقب باش صدایت را بر سر کسى بلند نکنى و خلاصه در یک کلام، آدم باش ؛(لقمان/18و19).
3. قرآن کریم به شدت با پیروى از جمع(خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو) و حرکت به دنبال اکثریت، مخالف است. قرآن مىگوید: اگر بخواهى از اکثریت مردم فقط به این خاطر که اکثریت هستند، پیروى کنى، بدون شک از راه خدا دور مىشوى ؛ همیشه با چشمان باز تصمیم بگیر؛(انعام/116 و اسراء/36).
4. همیشه بزرگ ترها، بهترین حرف را نمىزنند و همیشه حرف گوش کنى و اطاعت از بزرگان، انسان را به سعادت نمىرساند. این پیام تربیتى قرآن است که حتى در اطاعت از بزرگان هم گوش و چشمت را باز کن که فردا فقط و فقط خودت پاسخ گوى اعمالت خواهى بود؛ نه بزرگترهایت؛(احزاب/67).
5. علم بهتر است یا ثروت؟ جواب آن را در آیه 247 بقره پیدا خواهید کرد.
6. امانت دارى یکى از ارزشمندترین ارزشهاى قرآنى است. حضرت موسى (ع) را به خاطر امانتدارى و قدرتش، در خانه حضرت شعیب پناه دادند؛(قصص/26) و حضرت یوسف را به خاطر امانتدارى وعلمش، بر خزانه مصر نشاندند؛(یوسف/55) و حتى رسول خدا(ص) که از سوى خداوند برگزیده شد، مشهور به امانتدارى و به محمد امین معروف بود.
7. اگر مىخواهید مخاطبان به سوى شما جذب شوند، ابتدا به خودتان بپردازید! روح خشک و سنگین و بى لطافت، هیچ گاه در امر تربیت موفق نمىشود. مهربانى، دلسوزى و رقت قلب را در خود بپرورید تا مردم بى آن که شما متوجه شوید، در اطراف شما جمع گردند؛(آل عمران/159).
8. آیا دوست دارید که دشمن خود را به یک دوست تبدیل کنید؟ به هر بدى که در حق شما کرد، با خوبى پاسخ گویید. این را قرآن تجویز مىکند؛ آیه 34 سوره فصلت را بخوانید!
نکته در خصوص سلامتى در قرآن
1. بخورید و بیاشامید ؛ امّا به اندازه کافى و لازم ؛ زیرا پرخورى و زیاده روى، سلامت شما را به خطر مىاندازد؛(اعراف/31).
2. همه دردها و ناراحتىهاى خود را مىتوانید با قرآن ریشه کن سازید؛ قرآن بخوانید و به آن عمل کنید و با روح قرآن مرتبط و همنوا گردید تا همه سیستمهاى روح و جسم شما در تعادل مطلوب خود قرار گیرند؛(یونس/57 و اسراء/82).
3. در فرهنگ قرآنى، این خداوند است که بیمارىها را شفا مىدهد و دیگران، وسیله و واسطهاند ؛(شعرا/80).
4. اصل اوّل در سلامتى و صحتِ غذاها به فرموده قرآن، آن است که حلال و پاکیزه باشند.
این گونه غذا، مىتواند مقدمات سلامتى را در بدن انسان فراهم نماید؛ امّا این که یک ماده خوراکى واحد با ترکیبات غذایى ثابت و مشخص، در اثر حلال یا حرام بودن، داراى آثار متفاوتى بر سلامت انسان گردد، بحث علمى بسیار عمیقى مىطلبد؛(نحل/114 و بقره 168). حلال یعنى چیزى که ممنوعیت شرعى ندارد و طیب یعنى چیزى که موافق طبع سالم انسانى باشد.
5. بهترین نحوه تغذیه براى سلامت انسان که مورد سفارش قرآن کریم است، خوردن صبحانه و شام است ؛ یعنى غذاى روزانه در دو وعده اصلى در اول روز و آخر روز صرف گردد. این شیوه غذا خوردن بهشتیان است که در سوره مریم، آیه 62 آمده است.
6. به فرمان قرآن، مؤمنان شایستهترین افراد در استفاده از نعمتهاى الهى - مانند غذاهاى پاکیزه - مىباشند. خداوند مىفرماید: چه کسى این غذاهاى پاکیزه را بر شما حرام کرده است؟ اینها زیبایىهاى زندگى دنیاست که خداوند براى بهترین بندگانش خلق نموده است. پس از نعمتهاى خداوند استفاده کنید؛(اعراف/32 و مائده/87 و 88). به قول امام على (ع)، خداوند همان قدر از حرام شمردن آن چه حلال نموده است، ناراحت مىشود که حرام او را نادیده بگیرید و مانند یک امر حلال انجام دهید.
7. جالب است بدانید که خداوند مستقیماً در قرآن به خوردن گوشت و ماهى و میوه اشاره مىکند و آنها را از نعمتهاى زندگى بخش الهى برمىشمارد و از ما مىخواهد که از آنها بخوریم که به ترتیب در سوره مائده آیه 1 و 96، سوره نحل، آیه 14 و سوره مؤمنون آیه 19 آمده است.
8. مسئله خوراک در قرآن، آن قدر مهم است که در یک آیه مستقیماً فرمان داده شده است که انسان با دقت و تأمل در غذایى که مىخورد، بنگرد؛(عبس/24)؛ یعنى این که یک انسان قرآنى، باید در نحوه تغذیه خود، نهایت دقت را داشته باشد.
9. خداوند در قرآن کریم خواب را یکى از عوامل سلامت و آرامش روح انسان برمىشمارد و آن را نعمتى قابل ستایش و آیهاى از آیات اعجازآمیز الهى معرفى مىکند؛(روم/23 و فرقان/47).
10. آیا مىدانید در فرهنگ قرآنى، سختترین و ناگوارترین بیمارىها چیست؟ قرآن مستقیماً به این بیمارى اشاره نموده، آن را نام مىبرد. این بیمارى، مرض قلب یا بیمارى دل نام دارد؛ چون وقتى روح و دل فردى به این بیمارى گرفتار شد، از شنیدن و دیدن و درک حقایق عاجز مىشود و این بدترین وضعى است که یک انسان پیدا مىکند؛(اعراف/179 و توبه/125).
هر مطلب شامل چند نکته جالب، کاربردى و مهم است که در هر شماره از نشریه به برخى از این نکات زیبا پرداخته مىشود و در شماره بعد پىگیرى مىگردد. این نکتهها - در حد ممکن - کوتاه و کاربردى است ؛ زیرا با توجه به هجوم اطلاعات تفصیلى پیرامون شما، گلگشت تنها قصد آن دارد تا در جمع بندى و استفاده از آن چه مىدانید، به شما یارى رساند.
در این گلگلشت، پنجاه تکه نور از این دریاى نورانى را براى شما فراهم کردهایم. امید که مقبول افتد.
نکته درباره قرآن
1. این نکته راشنیدهاید که «هر کس در دوران جوانى قرآن را قرائت کند در حالى که به آن ایمان دارد، قرآن با گوشت و خونش آمیخته مىشود». فکر آن که قرآن در رگهاى انسان بگردد و در سینه او بطپد، آدمى را به وجد مىآورد. جالب آن جاست که این خصوصیت، فقط در مورد جوانان آمده است و این فرمایشى از امام صادق (ع) است.
2. این نکته را هم بشنوید که قرآن به دو صورت نازل شده است؛ یک بار در بیست و سوّم ماه مبارک رمضان، از لوح محفوظ خداوند به سوى کعبه انزال یافت و یک بار دیگر به صورت تدریجى و طى بیست و سه سال، از خداوند به جبرئیل و از جبرئیل به پیامبر اکرم (ص) تنزیل پیدا کرد. نکته جالب آن که چون کلمه انزال براى فرود آمدن دفعى و کلمه تنزیل براى نزول تدریجى استفاده مىشود، در سوره قدر، مصدر انزال مشاهده مىشود.
3. آیا مىدانید امید بخشترین آیه قرآن کدام است؟ این مطلب را امام على(ع) به نقل از رسول خدا(ص) بیان فرماید: «امید بخشترین آیه قرآن، آیه 114 سوره هود است». اگر به امید نیاز دارید، به سراغ قرآن بروید و این آیه را با اشتیاق جست و جو کنید.
12 نکته درباره قصههاى قرآنى
1. بنا به تحقیق، 208 قطعه داستانى در قرآنى مجید آمده است که برخى ادامه برخى دیگر مىباشند و بعضى از آنها نیز کامل و مستقل مىباشند.
2. 63 سوره از 114 سوره قرآن کریم، حاوى قصه و حکایتى است و این یعنى آن که بیش از نیمى از سورههاى قرآن، با هنر قصهپردازى به انتقال پیام خود پرداختهاند.
3. بیشترین قصههاى قرآنى ابتدا در سوره اعراف و پس از آن بقره مىباشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد.
4. بیشترین داستانهاى قرآنى درباره حضرت موسى و قوم بنى اسرائیل و فرعونیان است. پس از آن، بالاترین آمار متعلق به داستانهاى حضرت ابراهیم(ع) و داستانهاى حضرت عیسى (ع) و مادرش حضرت مریم (ع) است.
5. هیچ یک از داستانهاى قرآنى براساس خیالپردازى یا شخصیتهاى فرضى نیست و همه قصههاى قرآن واقعیت داشتهاند و در واقع، روایتى الهى از یک رویداد حقیقى مىباشند.
6. گروهى از داستانهاى قرآن با استفهام تقدیرى آغاز مىشوند. این نوع استفهام، یکى از صنایع ادبى در فن داستان نویسى است که مخاطب را تشویق مىکند تا قصه را پىگیرى نماید؛(طه/9 و ص/20). در این روش معمولاً داستان با این مقدمه آغاز مىشود:«آیا این خبر را شنیدهاید که...».
7. گروهى از داستانهاى قرآنى با روش نوین(چکیده نویسى)آغاز مىشود؛ یعنى قبل از شروع متن اصلى داستان، در جملات کوتاهى چکیده و هدف اصلى داستان مىآید و سپس از ایجاد آمادگى ذهنى، به اصل مطلب پرداخته مىشود. به عنوان نمونه، به آیات 10 تا 20 سوره اعراف - داستان آفرینش - مراجعه نمایید.
8. گاهى از همین روش به صورت معکوس استفاده شده است ؛ یعنى ابتدا داستان اصلى آورده شده، سپس به بیان خلاصه و چکیده آن پرداخته شده است تا در جمع بندى به خواننده کمک نماید؛(آل عمران/59).
9. شیوه قرآن در بیان قصههاى عاشقانه بسیار لطیف و عبرتانگیز است. در قرآن کریم سعى شده است تا با مسائل عشقى به صورت سمبلیک و اشارهوار برخورد شود و از ارائه جزئیات یا به زبان آوردن صریح و زننده، خوددارى شود. با خواندن داستان یوسف و زلیخا، این نکته را در خواهید یافت.
10. یک نکته جالب در داستانهاى قرآنى، شکسته شدن حصار زمان است. گاهى حتى یک داستان در دل داستان دیگر آورده مىشود؛ در حالى که در زمانهاى مختلف رخ دادهاند. این خصوصیت قرآن، باعث مىشود تا انسان با دقت و موشکافى، سعى در چیدن صحیح قطعات مختلف این داستانها نماید و تمرکز بیشترى پیداکند.
11. نکته زیباى دیگر آن که در قصههاى قرآنى، جایگاه خاص زنان و نقش تعیین کننده و محورى آنان در اغلب داستانهاى قرآنى است؛(تحریم 10 و 11). زنان در داستانهاى قرآنى، به وضوح معرفى مىشوند و شخصیتى مستقل دارند.
12. قرآن در جاهایى که مىخواهد الگویى عمومى ارائه کند و یا اندرزى فراگیر در داستانهاى خود مطرح کند، از کلمات عامى مانند مردى از خاندان فرعون(مؤمن/28) یا زن لوط و زن نوح(تحریم/10) استفاده مىکند.
8 نکته تربیتى در قرآن
1. اگر قصد راهنمایى و تربیت کسى را دارید، در قدم اول از گفتار نرم و با محبت بهره گیرید؛ حتى اگر مخاطب شما فرعون سرکش یا سران لجوج کفار جاهلى باشند؛(طه/44 و شعرا/215).
2. الف) گفتار رفتار آدمى در هر زمان و مکان، در حافظه الهى محفوظ است ؛ مراقب باشید؛(لقمان/16 و کهف/30).
ب) نسبت به انسانهاى اطرافت، احساس مسئولیت کن و آنها را از کارهاى بد بازدار و به کارهاى خوب تشویق کن. این لازمه استحکام یک پیکر است و بنى آدم اعضاى یکدیگرند؛(لقمان/17).
ج) در رفتارهاى اجتماعى دقت کن! مبادا با غرور رویت را از دیگران برگردانى یا مثل متبکران راه بروى ؛ مبادا تندرو و کندرو شوى ؛ میانه روى، بهترین روش است ؛ مراقب باش صدایت را بر سر کسى بلند نکنى و خلاصه در یک کلام، آدم باش ؛(لقمان/18و19).
3. قرآن کریم به شدت با پیروى از جمع(خواهى نشوى رسوا، همرنگ جماعت شو) و حرکت به دنبال اکثریت، مخالف است. قرآن مىگوید: اگر بخواهى از اکثریت مردم فقط به این خاطر که اکثریت هستند، پیروى کنى، بدون شک از راه خدا دور مىشوى ؛ همیشه با چشمان باز تصمیم بگیر؛(انعام/116 و اسراء/36).
4. همیشه بزرگ ترها، بهترین حرف را نمىزنند و همیشه حرف گوش کنى و اطاعت از بزرگان، انسان را به سعادت نمىرساند. این پیام تربیتى قرآن است که حتى در اطاعت از بزرگان هم گوش و چشمت را باز کن که فردا فقط و فقط خودت پاسخ گوى اعمالت خواهى بود؛ نه بزرگترهایت؛(احزاب/67).
5. علم بهتر است یا ثروت؟ جواب آن را در آیه 247 بقره پیدا خواهید کرد.
6. امانت دارى یکى از ارزشمندترین ارزشهاى قرآنى است. حضرت موسى (ع) را به خاطر امانتدارى و قدرتش، در خانه حضرت شعیب پناه دادند؛(قصص/26) و حضرت یوسف را به خاطر امانتدارى وعلمش، بر خزانه مصر نشاندند؛(یوسف/55) و حتى رسول خدا(ص) که از سوى خداوند برگزیده شد، مشهور به امانتدارى و به محمد امین معروف بود.
7. اگر مىخواهید مخاطبان به سوى شما جذب شوند، ابتدا به خودتان بپردازید! روح خشک و سنگین و بى لطافت، هیچ گاه در امر تربیت موفق نمىشود. مهربانى، دلسوزى و رقت قلب را در خود بپرورید تا مردم بى آن که شما متوجه شوید، در اطراف شما جمع گردند؛(آل عمران/159).
8. آیا دوست دارید که دشمن خود را به یک دوست تبدیل کنید؟ به هر بدى که در حق شما کرد، با خوبى پاسخ گویید. این را قرآن تجویز مىکند؛ آیه 34 سوره فصلت را بخوانید!
نکته در خصوص سلامتى در قرآن
1. بخورید و بیاشامید ؛ امّا به اندازه کافى و لازم ؛ زیرا پرخورى و زیاده روى، سلامت شما را به خطر مىاندازد؛(اعراف/31).
2. همه دردها و ناراحتىهاى خود را مىتوانید با قرآن ریشه کن سازید؛ قرآن بخوانید و به آن عمل کنید و با روح قرآن مرتبط و همنوا گردید تا همه سیستمهاى روح و جسم شما در تعادل مطلوب خود قرار گیرند؛(یونس/57 و اسراء/82).
3. در فرهنگ قرآنى، این خداوند است که بیمارىها را شفا مىدهد و دیگران، وسیله و واسطهاند ؛(شعرا/80).
4. اصل اوّل در سلامتى و صحتِ غذاها به فرموده قرآن، آن است که حلال و پاکیزه باشند.
این گونه غذا، مىتواند مقدمات سلامتى را در بدن انسان فراهم نماید؛ امّا این که یک ماده خوراکى واحد با ترکیبات غذایى ثابت و مشخص، در اثر حلال یا حرام بودن، داراى آثار متفاوتى بر سلامت انسان گردد، بحث علمى بسیار عمیقى مىطلبد؛(نحل/114 و بقره 168). حلال یعنى چیزى که ممنوعیت شرعى ندارد و طیب یعنى چیزى که موافق طبع سالم انسانى باشد.
5. بهترین نحوه تغذیه براى سلامت انسان که مورد سفارش قرآن کریم است، خوردن صبحانه و شام است ؛ یعنى غذاى روزانه در دو وعده اصلى در اول روز و آخر روز صرف گردد. این شیوه غذا خوردن بهشتیان است که در سوره مریم، آیه 62 آمده است.
6. به فرمان قرآن، مؤمنان شایستهترین افراد در استفاده از نعمتهاى الهى - مانند غذاهاى پاکیزه - مىباشند. خداوند مىفرماید: چه کسى این غذاهاى پاکیزه را بر شما حرام کرده است؟ اینها زیبایىهاى زندگى دنیاست که خداوند براى بهترین بندگانش خلق نموده است. پس از نعمتهاى خداوند استفاده کنید؛(اعراف/32 و مائده/87 و 88). به قول امام على (ع)، خداوند همان قدر از حرام شمردن آن چه حلال نموده است، ناراحت مىشود که حرام او را نادیده بگیرید و مانند یک امر حلال انجام دهید.
7. جالب است بدانید که خداوند مستقیماً در قرآن به خوردن گوشت و ماهى و میوه اشاره مىکند و آنها را از نعمتهاى زندگى بخش الهى برمىشمارد و از ما مىخواهد که از آنها بخوریم که به ترتیب در سوره مائده آیه 1 و 96، سوره نحل، آیه 14 و سوره مؤمنون آیه 19 آمده است.
8. مسئله خوراک در قرآن، آن قدر مهم است که در یک آیه مستقیماً فرمان داده شده است که انسان با دقت و تأمل در غذایى که مىخورد، بنگرد؛(عبس/24)؛ یعنى این که یک انسان قرآنى، باید در نحوه تغذیه خود، نهایت دقت را داشته باشد.
9. خداوند در قرآن کریم خواب را یکى از عوامل سلامت و آرامش روح انسان برمىشمارد و آن را نعمتى قابل ستایش و آیهاى از آیات اعجازآمیز الهى معرفى مىکند؛(روم/23 و فرقان/47).
10. آیا مىدانید در فرهنگ قرآنى، سختترین و ناگوارترین بیمارىها چیست؟ قرآن مستقیماً به این بیمارى اشاره نموده، آن را نام مىبرد. این بیمارى، مرض قلب یا بیمارى دل نام دارد؛ چون وقتى روح و دل فردى به این بیمارى گرفتار شد، از شنیدن و دیدن و درک حقایق عاجز مىشود و این بدترین وضعى است که یک انسان پیدا مىکند؛(اعراف/179 و توبه/125).