PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آینه هنوزها...



حسنعلی ابراهیمی سعید
26-04-2020, 23:35
ریه های شیمیایی هنوز سرفه می كنند .
خون های "خردل "ی روی بوم زندگی شتك می زند .
هنوز پل بی عابری بین چشم های خیس مادر و دور دست های امید بسته است .
هنوز پدر ها خلوت گریه خود را ترك نكرده اند .





هنور همسران ، كودكان با لالایی پدر می آید خواب می كنند .

هنوز خواهر ها ، چفیه برادران شان را بو می كنند .

هنوز برای بچه ها قاب عكس ها ، همه ی شناسنامه پدر است .

هنوز نخاع های قطع شده به دنبال باغبان زندگی اند .

هنوز زندگی با ویلچر جابه جا می شود .

هنوز تر كش ها غریبه ، همسایه نخاع ها و شاهرگ ها هستند .

هنوز سایه های سیم های خاردار از چشم اسیران ما پاك نشده اند .

هنوز رد كابل ها و پوتین ها یادگار اردوگاه ها ست .

هنوز بیابان ها استخوان های شیری رنگ را در آغوش كشیده اند .

هنوز دل های چشم به راه ، دیدن استخوان ها و پلاك ها را آرزو می كنند .

هنوز پا برهنه های خمینی تشییع می شوند .

هنوز با آبروی سرخ اینان خود را آرایش می كنیم .

هنوز پنج شنبه بازار پرچم ها و ضریح ها گرم است.

هنوز مادران یوسف گم كرده ، به بازار نمی روند .

هنوز اهل ولایتیم ؟

آینه این هنوزها در برابر ماست

به خودمان نگاه كنیم !
https://www.uplooder.net/img/image/97/0fcb506f2444529fdb3050be1c62115a/hasa-n-a-li_ebrahimi_said_13931008_(3).jpg (https://www.uplooder.net/img/image/97/0fcb506f2444529fdb3050be1c62115a/hasa-n-a-li_ebrahimi_said_13931008_(3).jpg)