ملکوت* گامی تارهایی *
04-06-2010, 15:53
یكی از دردآورترین مسائلی كه برای ما مسلمانان وجود دارد و همیشه باعث رنجش خاطر ما شده این است كه در حال نماز خواندن حضور ذهن نداریم و در آن چند دقیقه نمیتوانیم افكار خود را متمركز كنیم و بهتر و بیشتر در عالم ملكوتی و روحانی دیدار و لقاء محبوب به پرواز در آییم.
حضرت آیت الله جوادی آملی در كتاب مراحل اخلاق در قرآن میفرمایند:
«گاهی انسان بر طبق شریعت نماز میخواند، یعنی واجبات و مستحبات وضو و نماز را رعایت میكند، ولی حضور قلب ندارد این نماز گرچه از نظر فقهی باطل نیست، لیكن از نظر اخلاقی و كلامی نمازی بی اثر است تامین حضور قلب در نماز، بسیار مشكل است. با این كه هر نماز چند دقیقه بیشتر طول نمیكشد، این هنر در نمازگزار نیست كه موقع نماز خود را ضبط كند. اگر انسان همان چند دقیقه خود را ضبط كند و بداند با چه كسی سخن میگوید، بقیه امور او تامین است، اما چون در همان چند دقیقه قدرت حضور و ضبط ندارد، سایر امور او هم ناكام است.»
وقتی در هنگام تلاوت قرآن كریم به این آیه میرسیم:
«فویل للمصلین *الذین هم عن صلاتهم ساهون»؛
وای بر نمازگزارانی كه از نمازشان غافل هستند. ترس از این كه مبادا ما هم جزو نمازگزاران این چنینی باشیم وحشتی وصف ناشدنی بر قلبمان میریزد.
حضرت آیت الله جوادی آملی در همان كتاب میفرمایند:
«نماز صراط است و صراط با غفلت نمیسازد، زیرا اگر انسان غفلت كند، از صراطی كه از مو باریكتر و از شمشیر تیزتر است، سقوط میكند.»
آیه «ولا تقربوا الصلوة و انتم سكاری حتی تعلموا ما تقولون»:
در حال مستی و بی خبری، به نماز نزدیك نگردید، تا آن كه بدانید چه میگویید.
پس نماز واقعی نمازی است که در آن متوجه آن چه میگوییم باشیم و نتیجه میگیریم نماز واقعی آن نمازی است كه باعث دوری انسان از گناه میگردد. حضرت آیت الله جوادی آملی در فراز دیگری از همین كتاب میفرمایند:
«البته تلازمی متقابل وجود دارد كه نماز درست، انسان را از زشتیها باز میدارد و اعمال زشت هم انسان را از انجام صحیح نماز و سایر عبادات باز میدارد، كسی كه مواظب اعضا و جوارح خود، یا حلال و حرام نباشد، در نماز هم توفیق حضور قلب نخواهد داشت و نمیداند با چه كسی سخن میگوید در نتیجه جوابهایی را هم كه از او میشنود درك نمیكند. در این صورت بار فقهی چنین نمازگزاری رسیده، در حالی كه بار كلامی و اخلاقی وی همچنان بر زمین مانده است.»
حضرت آیت الله جوادی آملی در كتاب مراحل اخلاق در قرآن میفرمایند:
«گاهی انسان بر طبق شریعت نماز میخواند، یعنی واجبات و مستحبات وضو و نماز را رعایت میكند، ولی حضور قلب ندارد این نماز گرچه از نظر فقهی باطل نیست، لیكن از نظر اخلاقی و كلامی نمازی بی اثر است تامین حضور قلب در نماز، بسیار مشكل است. با این كه هر نماز چند دقیقه بیشتر طول نمیكشد، این هنر در نمازگزار نیست كه موقع نماز خود را ضبط كند. اگر انسان همان چند دقیقه خود را ضبط كند و بداند با چه كسی سخن میگوید، بقیه امور او تامین است، اما چون در همان چند دقیقه قدرت حضور و ضبط ندارد، سایر امور او هم ناكام است.»
وقتی در هنگام تلاوت قرآن كریم به این آیه میرسیم:
«فویل للمصلین *الذین هم عن صلاتهم ساهون»؛
وای بر نمازگزارانی كه از نمازشان غافل هستند. ترس از این كه مبادا ما هم جزو نمازگزاران این چنینی باشیم وحشتی وصف ناشدنی بر قلبمان میریزد.
حضرت آیت الله جوادی آملی در همان كتاب میفرمایند:
«نماز صراط است و صراط با غفلت نمیسازد، زیرا اگر انسان غفلت كند، از صراطی كه از مو باریكتر و از شمشیر تیزتر است، سقوط میكند.»
آیه «ولا تقربوا الصلوة و انتم سكاری حتی تعلموا ما تقولون»:
در حال مستی و بی خبری، به نماز نزدیك نگردید، تا آن كه بدانید چه میگویید.
پس نماز واقعی نمازی است که در آن متوجه آن چه میگوییم باشیم و نتیجه میگیریم نماز واقعی آن نمازی است كه باعث دوری انسان از گناه میگردد. حضرت آیت الله جوادی آملی در فراز دیگری از همین كتاب میفرمایند:
«البته تلازمی متقابل وجود دارد كه نماز درست، انسان را از زشتیها باز میدارد و اعمال زشت هم انسان را از انجام صحیح نماز و سایر عبادات باز میدارد، كسی كه مواظب اعضا و جوارح خود، یا حلال و حرام نباشد، در نماز هم توفیق حضور قلب نخواهد داشت و نمیداند با چه كسی سخن میگوید در نتیجه جوابهایی را هم كه از او میشنود درك نمیكند. در این صورت بار فقهی چنین نمازگزاری رسیده، در حالی كه بار كلامی و اخلاقی وی همچنان بر زمین مانده است.»