PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : داستانی از زندگی خودمان



حسنعلی ابراهیمی سعید
26-11-2021, 00:41
برگزیده ای از مثنوی ملا احمد نراقی به نام طاقدیس که حاوی اشعار و تمثیل های منحصر به فردیست
یکی از آنها داستان زندگی ماست که بدون شرح اشعار را با هم میخوانیم :
سخت ماند داستانت ای عمو
قصه آنرا که در چه شد فرو
در بیابان آن یکی می رفت فرد
شیر مستی دید او را حمله کرد
آن جوان بگریخت از شیر عرین
با دل صد بیم و وحشت را قرین
رشته امید او بگسیخته
دید در چاهی رسن آویخته
آن رسن بگرفت و اندر چاه شد
تا لب چه شیرش از همراه شد
نیم راه چه چو طی کرد آن پسر
بر نشیب چاه افتادش نظر
اژدهایی دید بگشوده دهان
منتظر تا طعمه سازد آن جوان
ناگهانش آمد آوازی بگوش
سوی بالا دید و دید آنجا دو موش
ریسمان را میبریدند ای ودود
رشته عمرش همی برند زود
در میان چه نگون آویخته
جای اشک از دیده ها خون ریخته
دید ناگه خیل زنبور عسل
در کمر گاه چه ایشان را محل
شد به آن خاک عسل آلود شاد
اژدها و موش و شیرش شد زیاد
شد فراموشش که اندر چاه چیست
لب گشوده منتظر از بهر کیست
شد فراموشش تا بینی رسن
قطع گردد تار تارش بی سخن
آن رسن بگرفت با یک دست خویش
دست دیگر سوی شهد آورد پیش
الغرض با خیل زنبوران به جنگ
گه گرفتی شهد از ایشان گه شرنگ
هست این دنیا چه و عمرت رسن
روز و شب هستند موشان بی سخن
اژدها قبر است بگشوده دهان
منتظر تا پاره گردد ریسمان
مرگ باشد شیر مست پر غرور
تا کشد جان ترا از تن بزور
مال دنیا انگبین و اهل آن
جمله زنبورند نی بل برغمان
از پی این شهد زهر آلوده چند
در جدل با ریشمالان ای لوند
ز اهل دنیا تا توانی ای عزیز
میگریز و میگریز و میگریز