PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ویژه نامه شهادت مظلومانه مسلم بن عقیل{مسلخ سرخ عاشقی}



فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:27
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17739653653006022658.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/17739653653006022658.gif)

ویژه نامه شهادت مظلومانه مسلم بن عقیل

مسلخ سرخ عاشقی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/52916962368914171948.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:29
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/05200863068932483749.gif


عرفات است
این سو حسین ابن ابی عبدالله ،
آن سوی مسلم بن عقیل

عرفات است و دعا؛ عرفات است و حسین؛
عاشقی که جان مشتاقش، چنین به گفت‏وگوی خدا نشسته است:

«اَلَّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَاَنّی اَراکَ...»

روز عرفات است.
این سو، دست‏های پراجابت حسین علیه ‏السلام است
که آسمان را مجذوب خود ساخته است.
این سو، حسین علیه‏ السلام است
که اشک‏های بلورین‏ش،
غوغا در دل عرش افکنده است.

این سو، میهمانان زیارت بیت ‏الله ‏اند
و عرفاتیان نیاز و نیایش.

دیگر سوی، شهر کوفه است
و نامردمانی عهدشکن و میهمان کُش!

روز عرفات است. آن سوی این لحظات عارفانه،
کوفه است و فرزند عقیل.
تنهای تنها!

مسلم است و لحظات شیرین فنای فی اللّه‏.
مسلم است و دلواپسی آمدن حسین علیه‏السلام .
مسلم است و عروج از بام دارالاماره.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60197191102610579433.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:29
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/84641333154639526957.gif

یا مسلم بن‌ عقیل

تنهایی و غربت حضرت مسلم و آن همه بی وفایی
تلنگری نافذی ست بر وجودم.

حتی یک نفر ، یک نفر هم در آن کوچه و برزن همراهش نشد.
آن شب بی قراری اش رو خوب متصور می شوم
که فقط و فقط به یاد مرید و اهل بیتش بوده
که برای آنان عاقبتی دردآور ، در ضمیرش تداعی می شد.

یا آن شبی را متصور می شوم که عده ای از ظلمت آن بهره برده
و دردانه ی خلقت و ولی زمانشان را ترک گفتند.

و یا عصر روزی را که حضرت نگار ، نوای هَل مِن معین سر داد
که حتی یک نفر ، یک نفر هم ...سخت می ترسم ،
که در این عهد هم چنین کنیم. می ترسم ، می ترسم ...
تنهایش گذاریم.مدعیان زمانیم که در هیبتی حق به جانب ،
سروش انتظار سر می دهیم.

بارخدایا ، به ما عزمی ده در این عصر که حجتت از دیده نهان است
و یا در لحظه ی حضورش ، به تبع ظلمت و تاریکی دلمان او را رها مکنیم
و از آن جماعتی نباشیم که بعد شنیدن نوای هَل مِن معین او دریغ کرده و پشتش نماییم.
«الهی آمین»

چه زیباست ...وفا را لحظه ای یافتم که علمدارش ندا داد :
والله ان قطعتموایمینی،انی احامی ابداً عن دینی

اما امروز یه آزویی دارم ...بارخدایا ، چنین روزی رو عنایتی کن باشم
به کربلا و یا در آن سرزمین عرفات که حضور حضرتش مسجل است،
جایی نفس بزنم که اربابم نفس می کشد و جایی عرفه را زمزمه کنم
که اربابم دعای جدش را دلربا می خواند.

«الهی آمین»




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/31450380200335998073.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/31450380200335998073.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56452502195392513413.gif



قهرمان‌ عشق‌ در چاه‌ بلا افتاده‌ است‌
كار مسلم‌ وای‌ دست‌ اشقیا افتاده‌ است.


اشك‌ جاری‌ بر رخش‌ شرح‌ غمی‌ پنهان‌ دهد
گوشة‌ غربت‌ به‌ یاد كربلا افتاده‌ است‌.

باغ‌ شد مرداب‌ و گلها نیزه‌ و شمشیر شد
قاصد كرب‌ و بلایی‌ از نوا افتاده‌ است‌.

سر، سر پیمان‌ گذارش‌ روی‌ دار افتاده‌ است‌
دل‌ سر و كارش‌ به‌ خلقی‌ بی‌ وفا افتاده‌ است‌.


آه‌ گلچینان‌ كه‌ از هر بام‌ با سنگش‌ زنند
این‌ گل‌ طوباست‌ از شاخه‌ جدا افتاده‌ است.‌

دست‌ مهمان‌ بستن‌ و با كام‌ عطشان‌ كشتنش
‌ از كجا در كوفه‌ این‌ رسم‌ خطا افتاده‌ است.

نامه‌های‌ دعوت‌ كوفه‌ بجز نیرنگ‌ نیست‌
بد مرامی‌، بد دلی‌ در كوفه‌ جا افتاده‌ است‌.


كار دلهاشان‌ به‌ نیرنگ‌ و نفاق افتاده‌ است‌
كار لبهاشان‌ به‌ لعن‌ و ناسزا افتاده‌ است‌.

چشم‌هاشان‌ خائن‌ و آئینه‌ ناپاكی‌ است‌
وای‌ از چشمی‌ كه‌ از شرم‌ و حیا افتاده‌ است‌.

بگذر از كوفه‌ نبینی‌ تا به‌ روی‌ غنچه‌ها
رد پا از پنجه‌ نا آشنا افتاده‌ است‌.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/12526018654988206923.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/87186624816223775687.gif



آیا گوش‏هایتان نمی‏شنود؟
بیدار شوید، ای خانه‏ های گمراه!
ای کوچه‏ های پیمان شکن! ای پنجره ‏های سنگدل!
ای دهان‏ه ای مسموم! ای چشم‏ های کپک‏ زده!
ای نگاه‏ های غبار گرفته و خواب آلود!

من آمده‏ ام!
مسلم، پسر عقیل!
بیدار شوید، ای دیوارهای کاه‏ گلی جسارت! ای بن ‏بست‏های فراموشی!
بیدار شوید، ای کوچه‏ های پابرهنه ‏ی تو در تو!
ای گام‏های خسته‏ ی نامردی!

منم، پرچم دار کربلا!
به استقبال مرگ آمده ‏ام؛ به استقبال خنجرهای برّان!
به استقبال وعده ‏ها، وعیدها و به استقبال نامه‏ های دروغین.

پنجره ‏هاتان را باز کنید!
منم، مهمانی که به دعوت شما لبیک گفتم،
همانی که به درخواست شما آمدم. نامه ‏های بلند بالاتان را خوانده‏ ام،
حرف‏هاتان را مو به مو از بر شدم. با کلمه ‏های مهربانتان
خو گرفته‏ ام و با وعده ‏هاتان صمیمی شدم.

مرا با که اشتباه گرفته‏ اید؟
چرا پنجره ‏هاتان را باز نمی‏کنید؟ بر شما چه رفته است؟
آیا این شما نبودید که مرا خواندید؟
آیا این شما نبودید که پیک فرستادید؟
آیا رسم کوفیان این است ...؟ شما را چه شده است؟
کجاست مهربانی آن پیک‏ها؟ کجاست؟
من صدای چکاچک شمشیرهاتان را می‏شنوم.
منم! مسلم بن عقیل.





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47503821210204220619.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47503821210204220619.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:32
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/53434977579098081209.gif


مرحبا مسلم که هست از رفعت آن گردون جناب
خسرو لب تشنگان را ابن عم و نایب مناب

گر چه در ملک شهادت نیست شاهى جز حسین
لیک شد حصن شهادت را ز مسلم فتح باب

سعى مسلم داد بر اسلام رونق تا به حشر
بر روان او سلام مسلمین از شیخ و شاب

صورت او چون حسین و سیرت او چون حسن
در مروت مصطفى و در فتوت بوتراب

روز هیجا چون کشیدى تیغ بران از غلاف
گفتى از ابر سیه گشتى درخشان آفتاب

کوفیان کردند از وى دورى و نبود عجب
روبهان را باشد اندر دل ز شیران اضطراب

میهمان خویش را کشتند بى جرم و گناه
باد بر آن میزبانان لعنت حق بى حساب

داشت جاى آن که از بهر پسر عمش حسین
با زبان حال بنویسد که اى عالى جناب

سوى این بى آبرو مردم میا ترسم ز کین
بر تو و بر اهل بیت مضطرت بندند آب

زین سفر بگذر که ترسم اکبرت گردد شهید
وز غم گیسوى او لیلا شود بى صبر و تاب

زین سفر بگذر که ترسم دست و پاى قاسمت
گاه دامادى شود در کربلا از خون خضاب

زین سفر بگذر که ترسم حنجر اصغر شود
پر ز خون از تیر اعدا چون دل زار رباب

زین سفر بگذر که مى ترسم شوند از کین اسیر
آل پیغمبر به دست فرقه دور از ثواب

زین سفر بگذر که ترسم عابدینت را برند
با غل و زنجیر نالان جانب شام خراب

زین سفر بگذر که مى ترسم یزید دون زند
چوب خیزران بر لب لعل تو در بزم شراب

از جفاى کوفى و شامى مگو دیگر صغیر
ز آتش نظم تو جان خلق عالم شد کباب

“مصیبت نامه، صغیر اصفهانى”



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96187510812700257074.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:33
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/92157852120541846952.gif

تنها آمده بود! شهر لبریز بود،
از هر چه نامرد، هر چه پیمان شکنی.

دست‏های بی‏یاور او، دست‏های سبز بود
که ریشه در بازوان آسمان داشت

و آسمان آن روز چه قدر اندوهگین بود!
توفانی بر گرده کوفه ریخته بود.

کوفه امّا، مثل سنگ...
کوفه امّا، مثل خاک... .

نیا خورشید! این‏جا شب زده‏ها و خفاش‏ها منتظرند؛
این‏جا شب پره‏ها کورند و تو را نمی‏بینند!

نیا عشق! این‏جا، دیری است صدای گام علی را
از ذهن بی‏ مقدار خودش تارانده!

با بوی فاطمه غریب است،
با هر چه که گفتند و می‏گویند؛

نیا! مسلم می‏داند که این‏ها چه قومی هستند!
مسلم می‏بیند که این‏ها از نمازی تا نمازی دیگر
بر پیمان خود استوار نمی‏مانند.

کاش مسلم را دیده بودی آن وقت که
بر کنگره قصر شب رجز عشق سر می‏داد!

آفتاب، نیا! شب با مسلم نمی‏دانی چه کرد؟
هیچ نمانده است از آن همه حرف و دعوت،

از آن همه تندیس‏های ریا. این‏جا
فقط حکومت شب است... نیا خورشید!



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15586717974209968769.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:34
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99190138780566256267.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/29955785115064262439.gif)

«صدای مرا از کوفه می‏شنوید»




اینک که با تو سخن می‏گویم، بر فراز دارالاماره کوفه، به
استقبال مرگ می‏روم. ای کاش بادها صدایم را به آستان مقدست برسانند
تا حکایت تنهایی و آوارگیِ فرستاده‏ات را برایت واگویه کنند!

این صدای تنهایی سفیر توست که بر بام‏های جهان می‏وزد.
منم؛ مسلم، پسر عقیل، ابن عم تو. من کوفه را چنین دیدم:

شهری هزار چهره، فرو رفته در هوایی مسموم، گرفتار
خدعه و نیرنگ. کوفه هنوز هم همان کوفه است که روزگار
تنهاییِ علی را نفهمید.

این قوم، به بی‏وفایی شهره ‏اند و در دروغ و ریا استاد.
نخست، برای ورودت کل می‏کشند و گل نثارت می‏کنند.

در هجوم بیعت، دست‏ها احاطه ‏ات می‏کنند و با وعده ‏هایی دروغین،
پیمان می‏بندند و آن‏گاه، در خم کوچه‏ها، چون شبحی محو می‏شوند.

نامه‏هایشان، سطر به سطر و کلمه به کلمه، دروغ و ریایی بیش نیست.
عطش باغ‏های خرم کوفه، سرخی خون تو را می‏طلبد.

میوه‏ های اینجا طعم خون می‏دهد.
چشم‏های شب ‏پرست این قوم، به تاریکی عادت کرده است.

آنها را چه به روشنایی نور خدا؟!
آن چنان در ظلماتِ نادانیِ خویش محوند
که هیچ نوری را چشم دیدنشان نیست.

صدای مرا از دارالاماره کوفه می‏شنوی!
مرا که فرستاده آفتابم، در کوچه‏ های کوفه، تنهایی‏ ام را حصار کشیدند
و دستانی که هنوز بوی بیعت می‏دادند، برای کشتنم از هم سبقت می‏گیرند.

کوفه، مادر خیانت و توطئه است.
اینجا مردانگی خریدار ندارد، گوش‏ه ای کوفی جماعت
صدای فرستاده‏ ا ت را نشنیده گرفتند.

نفاق، آشنای همیشه این قوم است، خودت ماجرای تنهایی‏ ام را می‏دانی.
تا دیروز، دوازده هزار تن، فرستاده‏ ات را چون نگینی در بر داشتند
و امروز، مرگم را از فراز دارالاماره، کل می‏کشند.

می‏ترسم از نیرنگ این قوم که روز و شب برایشان یکسان است.
به کوفه اعتمادی نیست؛ هر لحظه ممکن است از پس کوچه‏ای،
از سایه دیواری، شبحی بیرون خزد و در تاریکیِ شب، برق تیغی،
پشتت را نشانه رود؛ این قوم، در غریب‏ کُشی خبره‏اند.

رهایشان کن! بگذار آن‏قدر در باتلاق بی‏خیالی‏هایشان دست
و پا بزنند تا بمیرند!

این قوم، سزاوار حیات طیبه نیستند.
نفس‏هایشان هوا را مسموم می‏کند.

سایه رحمت و کرامت پسر فاطمه علیهاالسلام کجا
و این مردم همیشه ناسپاس کجا؟!

بگذار گوش‏هایشان از صدای سکّه‏ های اموی، کر شود!
بگذار چوب ظلم ابن‏زیادها، سایه بیاندازد بر روزها و شب‏هایشان!

تو به کوفه نیا، حسین جان!
اینجا همه نقاب می‏زنند؛

دوست و دشمن را نمی‏توان از هم شناخت.
کاش صدایم به آستانت برسد!

کوفه مادر خیانت‏هاست.
هنوز در دامن این خاک «ابن ملجم»ها می‏بالند.

صدای مرا از دارالاماره کوفه می‏شنوی؛
به کوفه نیا، حسین جان!



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19795367512237404559.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70427767492823961126.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/19795367512237404559.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:34
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91941937281240482374.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91941937281240482374.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/77467729656393423401.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07421439345689286668.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07421439345689286668.gif)

«ارتفاع شهادت»


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91941937281240482374.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91941937281240482374.gif)
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03238853129573595348.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07421439345689286668.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07421439345689286668.gif)

کوچه بود و ازدحام سکوت؛
کوچه بود و مسافری غمگین؛

با نگاهی از ستاره‏ ها لبریز، تکیه داده به دیوار تنهایی.
مرد، خسته از نبردی سخت، با تمام غربتش اندیشید:

وایِ من! اگر با او نیز چنین کنند، چه خواهد شد؟!
دیروز، همه با او بودند و امروز، حتی کوچه ‏های خالی او را همراهی نمی‏کردند.

جدایی گمان کرده بودم و لیکن نه چندان، که یک سو نهی آشنایی
رسالت عشق بر دوش او سنگینی می‏کرد و بار امانت، تمام نگاهش
را به آسمان دوخته بود.

کاروان در مسیر بهار گام برمی‏داشت و عطر گل‏های سرخ، تا
ابدیت جاری می‏شد. گویی آفتاب، تواضع کنان، در سایه‏ سار کاروان حرکت
می‏کند و ستارگان به دنبال رصدِ تبسّمی از نگاه کودکان هستند.

عشق، منزل به منزل می‏گشت و سالکان گم کرده را راهنمایی می‏کرد.
حادثه‏ ای در راه بود؛ این را تمامِ پرندگان، درختان، کوه، دشت و
دریا، می‏دانستند و اضطرابی شگرف آنها را فراگرفته بود.

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گویا طلوع می‏کند از مغرب آفتاب کآشوب در تمامیِ ذرات عالم است

... و این مسلم بن عقیل علیه‏السلام بود که درس شهادتِ
عاشورایی را زودتر از دیگران فرا گرفته بود؛

شهادت در اوج غربت و عشق، شهادت در نهایت ایمان، در
کارزاری که گویی تنها یک مسلمان در مقابل کفر می‏جنگد.

انبوهِ شمشیرها به غربت و تنهایی ‏اش هجوم آوردند و او مثل
آفتاب، صفوف تیره ‏ی آنها را در هم ریخت.

آه، ای کوفه! آه از مرامت که همیشه همسنگ با خیانت است،
هیچ به یاد داری با حیدر کرّار علیه‏السلام چه کردی؟!

فرومایگی ‏هایت را عجب نیست؛
وقتی دست به سفره‏ ی رنگین یزید فرو برده باشی.

«ابن مرجانه ‏هایت فراوان مباد»!
که همیشه عرصه بر مردان تنگ کرده‏ ای.

آن روز، آفتاب بود و ارتفاع شهادت؛
شهادتی که قامت حضرت مسلم علیه‏السلام را به «سدرة المنتهی» پیوند می‏زد.

کاش می‏شد، باز، دستی از گلوها می‏گشایید
حجم حجم بغض‏ها را، در فضای این تراکم

غربت اندوهتان، در چشم هستی، دیدنی نیست
کوفه را، تا پیش رویم می‏کنم امشب تجسّم

سیدعلی‏ اصغر موسوی

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91941937281240482374.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91941937281240482374.gif)
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/03238853129573595348.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07421439345689286668.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/07421439345689286668.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:35
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/77983476082211912072.gif



هنوز تنم از بوى سيب سرشار است.
هنوز زمزمه روشن تو در جانم طنين دارد.

لحظه وداع، چنان اشك بر افق ديدگانم شتافت كه سيماى مهربانت
در پرده خيس چشمانم شناور ماند. وعده دادى
كه سرانجام كارم، رستگارى همراه با شهادت است

و آرزو كردى كه من و تو به درجه شهيدان نائل شويم.
آن لحظه دانستم كه ديگر روى گشاده و صورت دوست‏داشتنى
تو را نخواهم ديد و وعده ديدارمان به بهشت خدا موكول شده است.

اما مولاى من!
اكنون بر بالاى دارالاماره كوفه، تمام
دل نگرانى مسلم براى توست؛

براى تو كه نكند همراه خانواده و اهلت
به دعوت اين نامردمان، به سمت بى‏وفايى كوفه حركت كرده باشى!

شهادت سفیر با وفای حضرت امام حسین علیه السلام
اولین شهید قیام امام حسین (ع) حضرت مسلم بن عقیل
را برای شیعیان تسلیت عرض میکنم


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91183865816534081702.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91183865816534081702.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:36
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68417452100546522831.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif)

«سفیر شهادت»

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif)

مسلم! گرگ‏های گرسنه زوزه می‏کشند
و شهر را پر از عفونت نیرنگ کرده ‏اند.

تاریخ، در انتظار حادثه ‏ای است که تو سفیر نخستین فاجعه
سرخ آن شوی. سرنوشت تو را خونین نوشته‏ اند؛

همچنان که سرنوشت کوفه را سیاه.
اسلام، وامدار واقعه ‏ای است که این سفر،
آغاز خط سرخ آن می‏شود.

شهر، در هوای خیانت نفس می‏کشد.
پست‏ترین قوم تاریخ، پشت دروازه‏ ها به انتظار گام‏های
استوار تو نشسته ‏اند؛

با صد پیام و سلام و ارادت توخالی و با نامه ‏هایی که جوهر
دروغ از سطرسطرشان می‏بارد.

تو سفیر نور بودی از جانب سلطان عشق آمدی
به میهمانی مشعل‏های فروزان کوفیان؛ مشعل‏هایی که می‏خواهند
جسم و جان تو را در آتش جنایتی هولناک، بسوزانند
و نام پلید خود را برای همیشه بر تارک پیشانی
اهالی منحوس تاریخ، حک کنند.

گام‏هایت را استوار کن، برادر!
به درهایی که یکی پس از دیگری به رویت بسته می‏شوند نگاه نکن!

بگذار اینان درهای خانه‏ هاشان را ببندند که آسمان، درهای فیض
و رحمتش را یکی پس از دیگری به رویت گشوده است.

بگذار دیوارهای دارالاماره، تو را به چنگ آورند!
بگذار بغض عمیقشان، سینه تحملت را خُرد کند!

بگذار مرگ، تو را به آغوش کشد!
بهشت نیز با تمام مهربانی‏هایش، در انتظار گام‏های استوار
سفیر حسین علیه‏السلام است؛

سفیر نور، سفیر ولایت عشق، سفیر شهادت... .



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif) https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/04837786033112958604.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:37
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86360570601232589625.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86360570601232589625.gif)


مسلم، شهید تشنه

از خشکی لب های زخمی مسلم، فریاد العطش به گوش می رسید.
یکی از درباریان بر حال او دل سوزی کرد
و به غلام خود دستور داد مسلم را سیراب کند.

غلام کاسه آبی به مسلم داد. وقتی خواست بیاشامد، کاسه از
خون صورتش پر شد. بار دیگر آبی ریخت.

این بار نیز آب با خون او رنگین شد. مرتبه سوم، دندان های
پیشین مسلم داخل کاسه ریخت.

در این حال مسلم گفت:
«سپاس خدا را که اگر می خواست، من از این آب می آشامیدم؛
گویا خداوند می خواهد مرا با نوشیدنی های بهشتی سیراب کند».

مسلم تا آخرین لحظه، تشنه بود.

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86360570601232589625.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/86360570601232589625.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:38
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99136425432952001646.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99136425432952001646.gif)



قاصد كرب‌ و بلایی‌ از نوا افتاده‌ است‌.

سر، سر پیمان‌ گذارش‌ روی‌ دار افتاده‌ است

دل‌ سر و كارش‌ به‌ خلقی‌ بی‌ وفا افتاده‌ است‌.

آه‌ گلچینان‌ كه‌ از هر بام‌ با سنگش‌ زنند

این‌ گل‌ طوباست‌ از شاخه‌ جدا افتاده‌ است.

دست‌ مهمان‌ بستن‌ و با كام‌ عطشان‌ كشتنش

از كجا در كوفه‌ این‌ رسم‌ خطا افتاده‌ است.

نامه‌های‌ دعوت‌ كوفه‌ بجز نیرنگ‌ نیست

بد مرامی‌، بد دلی‌ در كوفه‌ جا افتاده‌ است‌.

كار دلهاشان‌ به‌ نیرنگ‌ و نفاق افتاده‌ است

كار لبهاشان‌ به‌ لعن‌ و ناسزا افتاده‌ است‌.

چشم‌هاشان‌ خائن‌ و آئینه‌ ناپاكی‌ است

وای‌ از چشمی‌ كه‌ از شرم‌ و حیا افتاده‌ است‌.

بگذر از كوفه‌ نبینی‌ تا به‌ روی‌ غنچه‌ها

رد پا از پنجه‌ نا آشنا افتاده‌ است‌.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91941937281240482374.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/91941937281240482374.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:38
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81354554039236528810.gif

شهادت سفیر با وفای حضرت امام حسین علیه السلام
اولین شهید قیام امام حسین (ع) حضرت مسلم بن عقیل
را برای شیعیان تسلیت عرض میکنم

https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/81354554039236528810.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
05-07-2022, 17:39
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97456982903329248387.gif


هنوز تنم از بوى سيب سرشار است.
هنوز زمزمه روشن تو در جانم طنين دارد.

لحظه وداع، چنان اشك بر افق ديدگانم شتافت كه سيماى مهربانت،
در پرده خيس چشمانم شناور ماند.

وعده دادى كه سرانجام كارم، رستگارى همراه با شهادت است
و آرزو كردى كه من و تو به درجه شهيدان نائل شويم.

آن لحظه دانستم كه ديگر روى گشاده و صورت دوست‏داشتنى تو را نخواهم ديد
و وعده ديدارمان به بهشت خدا موكول شده است.

اما مولاى من!
اكنون بر بالاى دارالاماره كوفه، تمام دل نگرانى مسلم، براى توست؛
براى تو كه نكند همراه خانواده و اهلت، به دعوت اين نامردمان،
به سمت بى ‏وفايى كوفه حركت كرده باشى!



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15349747587719585400.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15349747587719585400.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-07-2022, 20:26
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39691375624402348570.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39691375624402348570.gif)




قهرمان‌ عشق‌ در چاه‌ بلا افتاده‌ است‌
كار مسلم‌ وای‌ دست‌ اشقیا افتاده‌ است.

اشك‌ جاری‌ بر رخش‌ شرح‌ غمی‌ پنهان‌ دهد
گوشة‌ غربت‌ به‌ یاد كربلا افتاده‌ است‌. https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68610620574836477420.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/68610620574836477420.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-07-2022, 20:27
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/35874054574477392899.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/35874054574477392899.gif)




به یاد روح بزرگ انسان‌هاى خودساخته و پاکی که ایثارشان در راه خدا
الهام بخش تعهد و فداکارى است.

عظمت انسانى چهره‌‏هاى پرفروغ تاریخ خونبار ما چون
«مسلم بن عقیل‏» و «هانی بن عروه»، اسوه همه کسانى است
که در زندگى به هدف‌هایى والاتر از دنیا اعتقاد دارند
و ارزش‌هاى متعالى را مى‏جویند.

انسان‌هاى نمونه از نظر ایمان، اخلاق، شهامت،
جوانمردى و استقامت، همیشه زینت تاریخ بوده و هستند.

«مسلم بن عقیل‏» یکى از این چهره‏‌هاست.
شنیدن نام این انسان والا و سرباز فداکار راه حق،
یاد آور همه خوبی‌ها، رشادت‌ها و جوانمردی‌هاست؛

و خواندن زندگینامه این سردار رشید اسلام،
درس‌آموز و الهام‌بخش و سازنده است.

حماسه مسلم‏ بن عقیل در کوفه، پیش درآمدى بر نهضت عظیم عاشورا بود؛
و خود مسلم، پیشاهنگ نهضت‏ سیدالشهدا علیه ‏السلام و سفی
ر انقلاب کربلا و پیش‌مرگ حماسه تاریخ‌ساز و جاویدان عاشورا بود.

درباره «مسلم بن عقیل‏» ، چه مى‏‌توان گفت،
جز بیان صداقت و رشادت و ایمانش؟

و چه مى‌‏توان نوشت،
جز فداکارى و حماسه و آزادگى‌‏اش،

و چه مى‌‏توان شنید
جز عمل به وظیفه و اطاعت از امام و جهاد در راه حق تا مرز شهادت.

و «مسلم بن عقیل‏» کیست؟

تجسمى از ارزش‌هاى والاى مکتب؛ الگو و اسوه‌‏اى از
یک جوانمرد سلحشور و انقلابى پاکباخته و دل به راه خدا داده و سر
به راه دوست ‏سپرده و قدم در راه‏ حق نهاده و با شهادت
به معراج قرب پروردگار رسیده است.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/48430730033709074217.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-07-2022, 20:27
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99136425432952001646.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99136425432952001646.gif)





ارزش و فضیلت پیروان حق در آن دوره،
به خصوص وقتى آشکارتر مى‏شود
که به شرایط دشوار دیندارى و حق‌‏پرستى
در روزگار سلطه امویان آگاه باشیم.

حضرت على علیه السلام از پیامبر اسلام حدیثى را
در مدح «عقیل‏» نقل مى‏کند که آن حضرت فرمودند:

«من او را (عقیل‏) به دو جهت دوست دارم:
یکى، به خاطر خودش، و یکى هم به خاطر
این که پدرش ابوطالب او را دوست مى‏داشت.»

و در آخر، خطاب به على علیه السلام فرمود:
«فرزند او «مسلم بن عقیل‏» کشته راه محبت فرزند تو خواهد شد.
چشم مؤمنان بر او اشک مى‏ریزد و فرشتگان
مقرب پروردگار بر او درود مى‏فرستند.»


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/71251075256963090010.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/71251075256963090010.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-07-2022, 20:28
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/66438987651062282220.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/66438987651062282220.gif)




حضرت «مسلم بن عقیل‏» با خرسندی از تقرب
به مقام والای شهادت خود، دشمنان را ندا داد:

من امروز، از خُم خون، می‏چشم شهد شهادت را ولى خرسند
و خشنودم که مرگم جز به راه حق و قرآن نیست.

از این مردن سرافرازم که پیش باطل و بیداد نیاوردم فرود،
این سر نکردم سجده بر دینار، نسودم لحظه‌اى پیشانی‏ام بر زر،
کنون در چنگ این دشمن، شرافتمند می‏میرم که من،
مردانه جنگیدم و بر مرگ دلیران و جوانمردان نمی‏بایست گرییدن.

ولى ناگاه «مسلم بن عقیل‏» را گریه فرا گرفت،
و گفت: «انا لله و انا الیه راجعون‏»

یکى از سران سپاه ابن‏ زیاد، از روى طعنه، گفت:
کسى که در پى این کارها باشد، بر این پیشامدها نباید گریه کند.

«مسلم بن عقیل‏» گفت:
«به خدا سوگند! گریه‌ام براى خویش و به خاطر ترس از مرگ نیست،
بلکه گریه من براى خانواده‏ام و براى حسین بن على و خانواده اوست،
که به سوى شما می‌آیند.»


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49746703346260699735.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/49746703346260699735.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-07-2022, 20:29
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22487911679740180654.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/22487911679740180654.gif)



آیا گوش‏هایتان نمی‏شنود؟
بیدار شوید، ای خانه‏ های گمراه!
ای کوچه‏ های پیمان شکن! ای پنجره ‏های سنگدل!
ای دهان‏ه ای مسموم! ای چشم‏ های کپک‏ زده!
ای نگاه‏ های غبار گرفته و خواب آلود!

من آمده‏ ام!
مسلم، پسر عقیل!
بیدار شوید، ای دیوارهای کاه‏ گلی جسارت! ای بن ‏بست‏های فراموشی!
بیدار شوید، ای کوچه‏ های پابرهنه ‏ی تو در تو!
ای گام‏های خسته‏ ی نامردی!

منم، پرچم دار کربلا!
به استقبال مرگ آمده ‏ام؛ به استقبال خنجرهای برّان!
به استقبال وعده ‏ها، وعیدها و به استقبال نامه‏ های دروغین.

پنجره ‏هاتان را باز کنید!
منم، مهمانی که به دعوت شما لبیک گفتم،
همانی که به درخواست شما آمدم. نامه ‏های بلند بالاتان را خوانده‏ ام،
حرف‏هاتان را مو به مو از بر شدم. با کلمه ‏های مهربانتان
خو گرفته‏ ام و با وعده ‏هاتان صمیمی شدم.

مرا با که اشتباه گرفته‏ اید؟
چرا پنجره ‏هاتان را باز نمی‏کنید؟ بر شما چه رفته است؟
آیا این شما نبودید که مرا خواندید؟
آیا این شما نبودید که پیک فرستادید؟
آیا رسم کوفیان این است ...؟ شما را چه شده است؟
کجاست مهربانی آن پیک‏ها؟ کجاست؟
من صدای چکاچک شمشیرهاتان را می‏شنوم.
منم! مسلم بن عقیل.





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47503821210204220619.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47503821210204220619.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
07-07-2022, 20:31
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/77983476082211912072.gif


حضرت على (ع) از پيامبر اسلام حديثى را در مدح «عقيل‏» نقل مى‏كند كه آن حضرت فرمودند:

«من او را (عقيل را) به دو جهت دوست دارم:
يكى، به خاطر خودش، و يكى هم به خاطر اين كه پدرش ابوطالب او را دوست مى‏داشت.»

و در آخر، خطاب به على(ع) فرمود:

«فرزند او ، مسلم ، كشته راه محبت فرزند تو خواهد شد.
چشم مؤمنان بر او اشك مى‏ريزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود مى‏فرستند.»




https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60197191102610579433.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:16
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/07/moslem3.gif



عرفات است
این سو حسین ابن ابی عبدالله ،
آن سوی مسلم بن عقیل
عرفات است و دعا؛ عرفات است و حسین؛
عاشقی که جان مشتاقش، چنین به گفت‏وگوی خدا نشسته است:
«اَلَّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَاَنّی اَراکَ…»
روز عرفات است.
این سو، دست‏های پراجابت حسین علیه ‏السلام است
که آسمان را مجذوب خود ساخته است.
این سو، حسین علیه‏ السلام است
که اشک‏های بلورین‏ش،
غوغا در دل عرش افکنده است.
این سو، میهمانان زیارت بیت ‏الله ‏اند
و عرفاتیان نیاز و نیایش.
دیگر سوی، شهر کوفه است
و نامردمانی عهدشکن و میهمان کُش!
روز عرفات است. آن سوی این لحظات عارفانه،
کوفه است و فرزند عقیل.
تنهای تنها!
مسلم است و لحظات شیرین فنای فی اللّه‏.
مسلم است و دلواپسی آمدن حسین علیه‏السلام .
مسلم است و بام دارالاماره.
مسلم است و شهادت و عروج عاشقانه


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96187510812700257074.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:17
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/07/moslem4.gif



سر مسلم را از تن جدا كردند؛
آن هم پيش چشم انبوه مسلمانان! اسلامشان را چه سود؟!

بردگان در شكل مالك،
نه رنج بردگى مى‏فهمند و نه شيرينى مالكيت.

نه از اين گريزانند و نه به آن راغب.
از دست پيكرهاى بى روح و ارواح بى پيكر چه كارى ساخته بود؟!

براى بيداران خفته و حاضران غايب از صحنه،
چه عذرها كه متصور نيست؟!

پيكر پاك مسلم را از بالاى قصر ستم، به زير انداختند؛
اما قرن‏هاست كه چون پرچمى سرخ، بر بام آزادگى در اهتزاز است.

مسلم سند مظلوميتى است
كه هميشه معتبر است.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/2_2660570e7kxuo5fe0.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:18
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79215034236489170815.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/79215034236489170815.gif)



گر بيايي کوفه يار و ياورت را مي کشند
در گلو فرياد انسان پرورت را مي کشند

اي عزيز فاطمه از کوفه بگذر کز ستم
اين علي کش ها علي اکبرت را مي کشند

آري اين نامرد مردم تشنه خون تواند
بعد اکبر قاسم فرخ فَرَت را مي کشند

از براي جرعه آبي کنار علقمه
مردم بي آبرو آب آورت را مي کشند

تا به ياد آرند قتل محسن شش ماهه
تشنه با تير سه شعبه اصغرت را مي کشند

پا منه در شهر کوفه ور نه بعد کشتنت
زير ضرب تازيانه دخترت را مي کشند




http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1814855liulrjey1h.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:18
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97515358361175085848.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/97515358361175085848.gif)





http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1814855liulrjey1h.gif


سلام خدا و فرشتگان و پاکان بر روح بلند «مسلم بن عقیل‏» باد،
که شرط وفا و جوانمردى را ادا نمود و جان خویش را فداى رهبر و مولایش سیدالشهدا«ع‏» کرد.

و... درود بر همه ادامه دهندگان راه او، که راه «حق‏» و «آزادى‏» است.

اگـــر غدیر خم به فراموشی سپرده نمی شد

اگــــر مردم " علــی " را رها نمی کردند
اگـــــــر خلیـفه از < سقیـفه > نمی روئید

فاطمیه و عاشورا
متولد نمی شدند



http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_1814855liulrjey1h.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:18
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/23344782171064804065.gif


عرفات است
این سو حسین ابن ابی عبدالله ،
آن سوی مسلم بن عقیل

عرفات است و دعا؛ عرفات است و حسین؛
عاشقی که جان مشتاقش، چنین به گفت‏وگوی خدا نشسته است:
«اَلَّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَاَنّی اَراکَ...»

روز عرفات است.
این سو، دست‏های پراجابت حسین علیه ‏السلام است
که آسمان را مجذوب خود ساخته است.
این سو، حسین علیه‏ السلام است
که اشک‏های بلورین‏ش،
غوغا در دل عرش افکنده است.

این سو، میهمانان زیارت بیت ‏الله ‏اند
و عرفاتیان نیاز و نیایش.
دیگر سوی، شهر کوفه است
و نامردمانی عهدشکن و میهمان کُش!

روز عرفات است. آن سوی این لحظات عارفانه،
کوفه است و فرزند عقیل.
تنهای تنها!

مسلم است و لحظات شیرین فنای فی اللّه‏.
مسلم است و دلواپسی آمدن حسین علیه‏السلام .
مسلم است و عروج از بام دارالاماره.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/60197191102610579433.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/54375591243972001645.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/54375591243972001645.gif)




دشنام ها آزارت نمی دهند و نیز سنگ هایی که پیشانی بلندت را شکسته اند.

خونِ بسیار رفته از پیکر تنومندت باعث ضعف زانوانت نیست
چیزی که نفس هایت را به شماره انداخته،
بی شک کثرتِ شمشیر زدن هایت نبوده است.

آن چه تو را به جنون می کشد، حیرتِ توست؛
حیرت از این همه ریا کاری و سُست عنصری که
از در و دیوارِ کوه فرو می بارد، حیرت از این همه نامردمی و دو رنگی.
آن چه تو را به جنون می کشد، دغدغه توست به خاطر فرزند
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم که با کاروان کوچک اهل بیت خویش،
بی هیچ سپاه و همراهی، اینک به سوی این شهرِ غبارآلود در حرکت
است و کاری از تو ساخته نیست که باز داری اش.

فریادهای دردآلودت از دیوارهای ضخیم کوفه عبور نمی کند
تا به کاروان امامت برسد و نمی توانی بال بگشایی و از فراز باروها بگذری
تا پسر عمویت را بگویی که بازگردد؛

گرچه خود یقین داری که حسین علیه السلام ،
نیک می داند که در این شهر چه می گذرد.

امّا می آید؛ نه به خاطر این که فریب خورده باشد،
بلکه رسالتش این گونه برایش رقم زده است. و تو بیم داری؛
نه از جانِ خویش ـ که هر آینه به اشتیاق، با پای خویش به سمت شهادت،
گام بلندتر برمی داری ـ ، بلکه بیمِ تو از نامهربانی و جفا کاری این خاک است
با کاروان کوچکی که هر لحظه به قتلگاه خویش نزدیک تر می شود، بی آن که هیچ کاری از تو برآید.

فریاد برمی آوری: ای ریا کاران! آیا شما نبودید نویسندگان
صدها نامه حزن آلود که او را به این شهر می خواندند؟!

آیا شما نبودید که اصرار به آمدنش کردید؟!

نیک این منم؛ فرستاده حسین علیه السلام ،
کدام یک از شما به یاریِ من شمشیری خواهد برداشت؟!

هیچ پاسخی به گوشت نمی رسد و غمی بزرگ در دست جان می گیرد؛

اینان که با رسول حسین علیه السلام چنین اند، با حسین علیه السلام چگونه خواهند بود؟
و ای که اگر کاروان به دروازه این شهر برسد....


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/57158312525240196480.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/57158312525240196480.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:19
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/28856487019256134076.gif





خانه «هانی»، پیرمرد کوفی، تنها پناهی است
که فرستاده حسین در این شهرِ سراسر نیرنگ یافته است.

اینان، لحظه ای مشتاق حسین و ساعتی بعد، مسحورِ سَکّه های یزید
و مرعوب برق شمشیر پسرِ مرجانه اند.

مگر جز این است که حسین علیه السلام ،
به خاطر رهایی اینان از یوغی که سال ها
بر گرده هایشان سنگینی می کرد، تن به سفر می داد؟

ورنه، مدینه، شهر دلپذیرتر و وفادارتری برای خاندان
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بوده است.

از کوفیان، بیش از این انتظار نیست.
مگر از جفای همین قوم نبود که علی7 سر به چاه فرو می برد؟

مگر این قوم، نهروانیان نبودند؟
مگر بانیانِ حکمیّت در صفین، جز این ها بوده اند؟

مگر همان ها نیستند که حکمِ جهادِ مولا را
ردّ می کردند، چون تابستان بود و هوا گرم؟

آیا می توان انتظار کشید از قومی که با پدر،
این چنین بوده اند با پسر، دیگرگونه باشند؟!

بوی لجن زارِ نفاق را از بازدمِ کوفیان می توان استشمام کرد.

هوای کوفه، بوی مرداب به خود گرفته است؛
مرداب، آری! شاید «مرداب» بهترین صفتی باشد
که بتوان برای مردگانِ ایستاده کوفه پیدا کرد.

این جُغدِستانی که مردمانش همچنان که با زبان، مدحِ یزید را می گویند،
قلم هایشان برای حسین علیه السلام نامه می نویسد. و در انتها،
آن کس که سکّه های طلای سنگین تری به کمر بسته باشد، وفاداریِ کوفیان را خواهد خرید.

امّا حسین علیه السلام ، وفای یارانش را خرید و فروش نمی کند.
وفا را در ایمانِ مردم می خواهد، نه در کیسه های زر و برق شمشیر خوش.

و بدین گونه بود که جماعت کوفی، یزید را برگزید.

پس اینک ای مسلم! دل به یاری کوفیان قوی مدار؛
این شهر، شهرِ امامِ تو نیست. ای کاش می شد که بازگردی!
امّا گویی که تقدیر، تو را چنین خون آلود خواسته است.



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/44097706766606972123.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:20
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/07/moslem2.gif


سر مسلم را از تن جدا كردند؛
آن هم پيش چشم انبوه مسلمانان! اسلامشان را چه سود؟!

بردگان در شكل مالك،
نه رنج بردگى مى‏فهمند و نه شيرينى مالكيت.

نه از اين گريزانند و نه به آن راغب.
از دست پيكرهاى بى روح و ارواح بى پيكر چه كارى ساخته بود؟!

براى بيداران خفته و حاضران غايب از صحنه،
چه عذرها كه متصور نيست؟!

پيكر پاك مسلم را از بالاى قصر ستم، به زير انداختند؛
اما قرن‏هاست كه چون پرچمى سرخ، بر بام آزادگى در اهتزاز است.

مسلم سند مظلوميتى است
كه هميشه معتبر است.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96187510812700257074.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:21
https://pic.ayehayeentezar.com/wp-content/uploads/2020/07/moslem.gif
آیا گوش‏هایتان نمی‏شنود؟
بیدار شوید، ای خانه‏ های گمراه!
ای کوچه‏ های پیمان شکن! ای پنجره ‏های سنگدل!
ای دهان‏ه ای مسموم! ای چشم‏ های کپک‏ زده!
ای نگاه‏ های غبار گرفته و خواب آلود!

من آمده‏ ام!
مسلم، پسر عقیل!
بیدار شوید، ای دیوارهای کاه‏ گلی جسارت! ای بن ‏بست‏های فراموشی!
بیدار شوید، ای کوچه‏ های پابرهنه ‏ی تو در تو!
ای گام‏های خسته‏ ی نامردی!

منم، پرچم دار کربلا!
به استقبال مرگ آمده ‏ام؛ به استقبال خنجرهای برّان!
به استقبال وعده ‏ها، وعیدها و به استقبال نامه‏ های دروغین.

پنجره ‏هاتان را باز کنید!
منم، مهمانی که به دعوت شما لبیک گفتم،
همانی که به درخواست شما آمدم. نامه ‏های بلند بالاتان را خوانده‏ ام،
حرف‏هاتان را مو به مو از بر شدم. با کلمه ‏های مهربانتان
خو گرفته‏ ام و با وعده ‏هاتان صمیمی شدم.

مرا با که اشتباه گرفته‏ اید؟
چرا پنجره ‏هاتان را باز نمی‏کنید؟ بر شما چه رفته است؟
آیا این شما نبودید که مرا خواندید؟
آیا این شما نبودید که پیک فرستادید؟
آیا رسم کوفیان این است ...؟ شما را چه شده است؟
کجاست مهربانی آن پیک‏ها؟ کجاست؟
من صدای چکاچک شمشیرهاتان را می‏شنوم.

منم! مسلم بن عقیل.





https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif)
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47503821210204220619.gif
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/47503821210204220619.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99217103460899730045.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
08-07-2022, 14:22
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/55780206250390386816.gif

تنها آمده بود! شهر لبریز بود،
از هر چه نامرد، هر چه پیمان شکنی.

دست‏های بی‏یاور او، دست‏های سبز بود
که ریشه در بازوان آسمان داشت

و آسمان آن روز چه قدر اندوهگین بود!
توفانی بر گرده کوفه ریخته بود.

کوفه امّا، مثل سنگ...
کوفه امّا، مثل خاک... .

نیا خورشید! این‏جا شب زده‏ها و خفاش‏ها منتظرند؛
این‏جا شب پره‏ها کورند و تو را نمی‏بینند!

نیا عشق! این‏جا، دیری است صدای گام علی را
از ذهن بی‏ مقدار خودش تارانده!

با بوی فاطمه غریب است،
با هر چه که گفتند و می‏گویند؛

نیا! مسلم می‏داند که این‏ها چه قومی هستند!
مسلم می‏بیند که این‏ها از نمازی تا نمازی دیگر
بر پیمان خود استوار نمی‏مانند.

کاش مسلم را دیده بودی آن وقت که
بر کنگره قصر شب رجز عشق سر می‏داد!

آفتاب، نیا! شب با مسلم نمی‏دانی چه کرد؟
هیچ نمانده است از آن همه حرف و دعوت،

از آن همه تندیس‏های ریا. این‏جا
فقط حکومت شب است... نیا خورشید!



https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/15586717974209968769.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-07-2022, 14:10
http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/1_73711006782171403235.jpg



جان بر کف بازار توأم يوسف زهرا
دلباخته ي دار توأم يوسف زهرا

سوگند به خوني که برون از دهنم ريخت
من تشنه ي ديدار توأم يوسف زهرا

هر سو بکشانند به هر کوچه تنم را
در سايه ي ديوار توأم يوسف زهرا

با آنکه به عشقت پدر پنج شهيدم
بي مايه خريدار توأم يوسف زهرا

تنها نه همين لحظه که در کوفه غريبم
يک عمر گرفتار توأم يوسف زهرا

بگذار لب تشنه ببرّند سرم را
زيرا که خريدار توأم يوسف زهرا

از کثرت پيکان به بدن رسته دو بالم
من جعفر طيار توأم يوسف زهرا

دستم ز قفا بسته سرم نيز شکسته
من جاي علمدار توأم يوسف زهرا

فرياد ز هر زخم تنم خيزد و گويم
من ياور بي يار توأم يوسف زهرا

من «ميثم» دلباخته ام گر بپذيري
خاک ره زوار توأم يوسف زهرا


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/96187510812700257074.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
09-07-2022, 14:11
(https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13943134108961381593.gif)https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/56452502195392513413.gif
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13943134108961381593.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13943134108961381593.gif)
گر بر سرِ دارم، خبر از یار بیارید
بر كشته‌‌ی من، جانِ دگر بار بیارید

آرید اگر مژده از آن نرگس بیمار
بهر دل بیمار، پرستار بیارید

با آن ‌كه گل باغ وفا، بوی نكردید
بر من خبر از آن گل بی‌خار بیارید

زآن فوج سپاهی كه مرا بود به همراه
یك یار، به غیر از در و دیوار بیارید

بیهوده مرا سنگ زنید از در و از بام
من عاشق جان‌باخته‌ام، دار بیارید

خواهید اگر عاقبت عشق ببینید
فردا چو شود، روی به بازار بیارید

علی انسانی


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13943134108961381593.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/13943134108961381593.gif)

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-06-2023, 19:09
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/50542691654794958604.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/50542691654794958604.gif)




سر مسلم را از تن جدا كردند؛
آن هم پيش چشم انبوه مسلمانان! اسلامشان را چه سود؟!

بردگان در شكل مالك،
نه رنج بردگى مى‏فهمند و نه شيرينى مالكيت.

نه از اين گريزانند و نه به آن راغب.
از دست پيكرهاى بى روح و ارواح بى پيكر چه كارى ساخته بود؟!

براى بيداران خفته و حاضران غايب از صحنه،
چه عذرها كه متصور نيست؟!

پيكر پاك مسلم را از بالاى قصر ستم، به زير انداختند؛
اما قرن‏هاست كه چون پرچمى سرخ، بر بام آزادگى در اهتزاز است.

مسلم سند مظلوميتى است
كه هميشه معتبر است.


http://www.askquran.ir/gallery/images/5405/2_2660570e7kxuo5fe0.gif

فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)*
27-06-2023, 19:17
https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/35874054574477392899.gif (https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/35874054574477392899.gif)




به یاد روح بزرگ انسان‌هاى خودساخته و پاکی که ایثارشان در راه خدا
الهام بخش تعهد و فداکارى است.

عظمت انسانى چهره‌‏هاى پرفروغ تاریخ خونبار ما چون
«مسلم بن عقیل‏» و «هانی بن عروه»، اسوه همه کسانى است
که در زندگى به هدف‌هایى والاتر از دنیا اعتقاد دارند
و ارزش‌هاى متعالى را مى‏جویند.

انسان‌هاى نمونه از نظر ایمان، اخلاق، شهامت،
جوانمردى و استقامت، همیشه زینت تاریخ بوده و هستند.

«مسلم بن عقیل‏» یکى از این چهره‏‌هاست.
شنیدن نام این انسان والا و سرباز فداکار راه حق،
یاد آور همه خوبی‌ها، رشادت‌ها و جوانمردی‌هاست؛

و خواندن زندگینامه این سردار رشید اسلام،
درس‌آموز و الهام‌بخش و سازنده است.

حماسه مسلم‏ بن عقیل در کوفه، پیش درآمدى بر نهضت عظیم عاشورا بود؛
و خود مسلم، پیشاهنگ نهضت‏ سیدالشهدا علیه ‏السلام و سفی
ر انقلاب کربلا و پیش‌مرگ حماسه تاریخ‌ساز و جاویدان عاشورا بود.

درباره «مسلم بن عقیل‏» ، چه مى‏‌توان گفت،
جز بیان صداقت و رشادت و ایمانش؟

و چه مى‌‏توان نوشت،
جز فداکارى و حماسه و آزادگى‌‏اش،

و چه مى‌‏توان شنید
جز عمل به وظیفه و اطاعت از امام و جهاد در راه حق تا مرز شهادت.

و «مسلم بن عقیل‏» کیست؟

تجسمى از ارزش‌هاى والاى مکتب؛ الگو و اسوه‌‏اى از
یک جوانمرد سلحشور و انقلابى پاکباخته و دل به راه خدا داده و سر
به راه دوست ‏سپرده و قدم در راه‏ حق نهاده و با شهادت
به معراج قرب پروردگار رسیده است.


https://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/48430730033709074217.gif