PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جایگاه تعلیم و تعلم در اسلام



ganjineh
09-06-2010, 19:29
در زمانی که کمتر کسی به ارزش علم و دانش پی برده بود، پیامبر اکرم(ص) با تأسیس مراکز علمی و سخنان جامع و تشویق مسلمانان به علم آموزی، توانستند خلأ ناشی از جهالت و خرافات را پر نموده و آینده روشن مسلمین را در پرتو علم و دانش، تضمین نمایند.
● اهتمام پیامبر (ص) به تعلیم و تعلم
جنگ بدر به پایان رسید و قریش با دادن هفتاد کشته و هفتاد اسیر، پا به فرار نهاد. پیامبر (ص) برای آزادی اسیران، شرطی گذاشت که تا آن روز سابقه نداشت و آن اینکه «اسیران با سواد، می توانند با تعلیم خواندن و نوشتن به ده نفر از اطفال، آزاد شوند، دیگران با پرداخت مبلغی از چهار هزار درهم تا هزار درهم آزاد می شوند و کسانی که ندار هستند بدون پرداخت دیه آزادند». (۱)
پیش از آن، پیامبر (ص) در مدینه، زمینی را که شتر در آنجا زانو خم کرد، به قیمت ده دینار برای ساختمان مسجد خریداری نمود تا اولین اقدام مثبت پیامبر (ص)، برای تأسیس یک مرکز عمومی، عملی شود. جالب آنکه غالباً مساجد تا آغاز قرن چهارم، در غیر اوقات، نماز، حکم مدارس را داشت و حتی امور مربوط به خواندن و نوشتن در آنجا انجام می پذیرفت. و پس از قرن چهارم بود که مراکز علمی و آموزشی مستقلی ساخته شد.(۲)
ترویج خواندن و نوشتن در زمانی که مردم حجاز را امی (درس نخوانده) می خواندند و در میان قریش فقط هفده نفر توانایی خواندن و نوشتن داشتند و در میان دو گروه اوس و خزرج، تنها یازده نفر دارای چنین کمالی بودند. برای اسلام بسیار ارزشمند بود. (۳) زدودن غبار خرافات، اوهام و افسانه از زندگی مردم تنها با ترویج تعقل و تفکر، امکان پذیر بود و علم اندوزی، مقدمه تحقق این هدف به شمار می رفت.
دعوت به خواندن، از همان روز آغاز پیامبری، نشانگر عنایت ویژه آیین نبوی به مسأله تعلیم و تعلم است .(۴) تا آنجا که پیامبر اکرم (ص) از اهداف مهم بعثت خود را «تعلیم» ذکر می نماید. (۵)

ganjineh
09-06-2010, 19:30
● نحوه ارزش گذاری علم توسط پیامبر (ص)
با نگاهی دقیق تر به مسأله علم و اهمیت آن از دیدگاه پیامبر (ص)، می توان دریافت که هیچ امری حتی عبادات، به اندازه آن ارزش گذاری نشده است. از نظر عمومیت میان زنان و مردان، شرایط زمانی و مکانی و نیز نوع ارتباط علمی، حد و مرزی مانند عبادات، قائل نشده است. از دیدگاه پیامبر اکرم (ص) تحصیل علم و دانش بر هر مرد و زنی، واجب است و این نکته از مسلمات حدیث نبوی است که فرمود: «دانش اندوزی بر هر زن و مرد مسلمان واجب است». (۶)
هر چند در تاریخ به نمونه هایی از تبعیض بین زنان و مردان، ثروتمندان و فقیران و... در کسب علم و موقعیت های تحصیلی برمی خوریم، اما از دیدگاه اسلام، علم، نور و جهل، ظلمت است؛ علم، بینایی و جهل، کوری است و نجات از ظلمت و گمراهی اختصاص به زن و مرد و یا گروه خاصی ندارد؛ و حتی تأکید شده است که فرد مؤمن برای کسب حکمت و دانش بر مشرک و کافر ارجحیت دارد. از همین رو اگر علمی نزد آنان بود، باید آن را فراگیرد.(۷)
حق تعلیم و تربیت، از بزرگترین حقوق در اسلام به شمار می رود. از همین رو حفظ حرمت و منزلت معلم در اسلام بیش از هر آیین دیگری مورد توصیه است، تا آنجا که پیامبر(ص) فرمود: «از هر کس که حرفی آموختی، بنده او شده ای»(۸) دیگر آنکه در زمان آموختن، هیچ محدودیتی وجود ندارد و فرد در هر سنی که باشد و در هر شرایطی قرار گرفته باشد، علم اندوزی برای او مفید است و محدود به زمان خاصی نیست: «از گهواره تا گور دانش بجوی»(۹)
نکته سوم در ارزش گذاری علم، عدم محدودیت مکانی برای طالب علم است؛ چراکه از دیدگاه پیامبر(ص) علم و دانش، به مکان خاصی محدود نشده است و بلکه به کسب دانش از دوردست ها نیز توصیه شده است: «علم را طلب کنید ولو در چین باشد»(۱۰) در آن زمان چین به عنوان مصداقی از دورترین نقاط بوده است و لذا پیامبر(ص) با این سخن، محدوده علم و دانش را به حد و مرز جغرافیایی تنزل نمی دهند.
نکته دیگر درمورد عدم محدودیت در نحوه ارتباط علمی میان علم اندوز و علم آموز است. پیامبر(ص)، علم را گمشده مؤمن می داند(۱۱) و فرموده است: «سخن حکیمانه- متقن و علمی- گمشده مؤمن است. هرجا آن را یابد شایسته آن است».(۱۲)

ganjineh
09-06-2010, 19:30
● کدام علم؟!
نکته مهم تر آنکه به راستی این همه توصیه برای علم آموزی درمورد چه علمی است؟ علم اخلاق، فقه، تفسیر، حدیث یا نجوم و طب و...؟! از کلام پیامبر(ص) می توان دریافت که علم، منحصر به احکام، حدیث و تفسیر محدود نمی شود. چراکه توصیه شده «اگر آن را نزد مشرک یا کافری یافتید، بیاموزید چون مسلمان بدان شایسته تر است.» بلکه ملاک علم اندوزی، مفید بودن آن علم است.
توصیه پیامبر(ص) به کسب «علم نافع»، می تواند در هر زمان، ما را در تحقق بخشیدن به سخنانش راهنما باشد. اگر علوم غیردینی موردنظر اسلام نبود، به طور قطع از سوی پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) مورد نهی واقع می شد و خود آن بزرگوار با ترجمه آثار علمی در زمینه های نجوم، منطق، فلسفه، طب، زیست و ادبی و تاریخی و... نیز مخالفت می کردند، حال آنکه نه تنها این امر صورت نپذیرفت، بلکه در رشته های مختلف علمی شاگردان بسیاری تربیت شدند. بنابراین، معیار علم، مفید بودن است. جامعیت و خاتمیت اسلام اقتضا می کند هر علم مفیدی را که برای جامعه اسلامی لازم است، علم دینی بدانید.
شهید مطهری(ره) در تحلیلی به نقل از مرحوم فیض کاشانی(ره) درخصوص «وجوب علم» می فرماید: «باید دید از نظر اسلام چه چیزی لازم و واجب است به وجوب عینی یا وجوب کفائی و اگر راه انجام آن تکلیف، تحصیل علم و یاد گرفتن است باید گفت تحصیل آن علم واجب و لازم است».(۱۳)
می توان گفت فریضه علم، تابع میزان احتیاج جامعه است. امروزه، هیچ فعالیتی بدون پشتوانه علمی، مؤثر وارزشمند نیست و بسیاری از شئون حیات انسان ها به علوم مختلف وابسته است. پس تحصیل علمی که به زندگی انسان معنا می بخشد، ضروری است.
انجام وظایف فردی واجتماعی، هرچند در مسائل خودسازی و رسیدن به کمالات انسانی و معنوی باشد، با چراغ علم میسر است. بنابراین گذشته از فضیلت نفس علم، کسب آن در مسایل خودسازی یا دیگرسازی، یک امر واجب و ضروری به شمار می رود.
پی نوشت ها:
۱-فرازهایی ا زتاریخ پیامبر اسلام(ص)، ص.۲۴۷
۲-همان، ص ۲۰۹- .۲۱۱
۳-همان، ص .۲۵
۴-علق، .۱
۵-رفتارهای پیامبر(ص) نیز در تأیید همین نکته بود. بطوری که وقتی وارد مسجد شد و دو حلقه جمعیت را که یکی مشغول عبادت و حلقه دیگر مشغول تعلیم و تعلم یافت، به سراغ گروه علمی رفت و فرمود: «هر دو بر خیر هستند، اما من فرستاده شده برای تعلیم هستم»؛ بحارالانوار، ج۱، ص.۲۰۶
۶-«طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه »؛ همان، ج۱، ص.۱۷۷
۷-«الحکمه ضاله المؤمن فاطلبوها ولو عندالمشرک تکونوا احق بها و اهلها؛ حکمت، گمشده مؤمن است پس به دنبالش بروید ولو آنکه آن را نزد مشکران بیابید. شما از آنان شایسته تر و سزاوارتر خواهید بود» بحارالانوار، ج ۲، ص۷۹.
۸-«من تعلمت منه حرفاً صرت له عبداً»؛ عوالی اللائی، ج۱، ص۲۹۲.
۹-«اطلبوا العلم من المهد الی اللحد»؛ نهج الفصاحه، ص۹۶۴.
۰۱-«اطلبوا العلم ولو بالصین»؛ بحارالانوار، ج۱، ص۷۷۱.
۱۱- «ضاله المؤمن العلم»؛ نهج الفصاحه، ص۱۷.۴
۲۱- «کلمه الحکمه ضاله المؤمن فحیث وجدها فهو أحق بها»؛ بحارالانوار، ج۲، ص۹۹.
۳۱- ده گفتار، ص۷۶۱.



پایگاه آفتاب

عهد آسمانى
03-04-2011, 22:10
تعلیم یاد دادن و آموزش و تعلّم فراگیری دانش است، تعلیم تاباندن نور علم و دمیدن روح حیات به كالبدی روح و خسته جامعه و تعلّم رها شدن از گرداب نادانسته‌هاست. و اسلام در این حركت از همه مكاتب پیشقدم‌تر و مصمّم‌تر است، به طوری كه آموزش و فراگیری دانش از محوری‌ترین برنامه‌های فردی و اجتماعی این مكتب الهی به شمار می‌رود. نخستین نغمه‌های آسمانی وحی در اسلام، بیان كننده ارزش قلم و آموزش علم و دانش است و آن را از جمله نعمتهای مهمّ خداوند در مورد انسان معرفی می‌كند. اولین معلّم این مكتب ذات باری‌تعالی و نخستین دانش آموزش نبی مكرم اسلام است. « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِی خَلَقَ ... اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ» (علق، 1 ـ 5)؛ ای رسول بخوان بنام پروردگارت كه تو را خلق كرد... بخوان و پروردگار تو كه بهترین كریمان است. آن خدائی كه به انسان علم نوشتن به قلم آموخت و به بشر آنچه را نمی‌دانست تعلیم داد.
این آیات خط مشی فرهنگی در جهان اسلام را از همان ابتدا ترسیم می‌نماید، خصوصاً این كه بدانیم اسلام در سرزمینی طلوع كرد كه تاریكی جهل همه جا را فراگرفته بود و تنها هفده نفر در آن سرزمین باسواد بوده‌اند[1] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn1) و حتی تمدنهای ایران و روم نیز اكثرت مردم را از آموزش محروم می‌نمودند.
تعلیم و تعلّم از اهداف بعثت انبیاء و سیره عملی معصومین ـ علیهم السّلام ـ
در چهار آیه از قرآن كریم آموزش علم و پرورش نفوس انسانها از مهمترین اهداف بعثت انبیاء معرفی شده است، كه این آیات عبارتند از: سوره جمعه، آیه 2؛ سوره آل عمران، ایه 164؛ سوره بقره، آیات 15 و 129. خداوند در سوره جمعه می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَهَ»؛ او كسی است كه در میان مردمی امّی رسولی را از خودشان مبعوث كرد تا آیات او را بر آنها بخواند و آنان را تزكیه كند و كتاب و حكمت را به آنها بیاموزد.
پیامبر گرامی اسلام نیز، تعلیم را از اهداف مهمّ رسالت خویش معرفی می‌نمایند، چنانچه نقل شده روزی رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ وارد مسجد شدند و دو گروه از مردم را مشاهده نمودند، گروهی مشغول عبادت و راز و نیاز با معبودشان بودند و گروه دیگر به تعلیم و تعلّم و مذاكره علمی اشتغال داشتند. ایشان فرمودند: «كلاهما علی خیر» هر دو كار خوبی می‌كنند. «و لكن بالتّعلیم اُرسلتُ» لكن من برای تعلیم به رسالت مبعوث شده‌ام و بعد داخل جمعیتی شدند كه به مذاكره علمی مشغول بودند.[2] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn2)
ازاین رو پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ از هر فرصتی برای آموزش مردم بهره می‌بردند و از هیچ كوششی دریغ نمی‌ورزیدند. به عنوان نمونه، پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بعد از جنگ بدر خطاب به اسیران جنگی فرمودند: هر كس از شما كه باسواد است بتواند به ده نفر از اطفال مسلمین خواندن و نوشتن بیاموزد آزاد می‌شود.[3] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn3) از بارزترین حركات علمی در سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ جنبش علمی امام باقر ـ علیه السّلام ـ و امام صادق ـ علیه السّلام ـ بود. به جهت فرصتی كه در اثر اختلافات بنی امیه و بنی عباس پیش آمده بود. این دو بزرگوار آزادی عمل بیشتری داشتند؛ از این رو، به تعلیم و تربیت شاگردان اقدام نمودند به طوری كه در حوزه درسی امام صادق ـ علیه السّلام ـ چهار هزار شاگرد در علوم فقه، اصول، كلام، تفسیر، طب، شیمی و... پرورش یافتند كه از جمله بارزترین آنها در كلام، هشام بن حكم، در فقه زراره بن اعین، در حكمت مفضل بن عمر و در شیمی جابر بن حیّان بودند.[4] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn4)
وجوب تحصیل دانش و تعلیم آن از نظر اسلام:
از نظر اسلام علم آموزی و تعلیم نه تنها امری پسندیده است، بلكه از واجبات این دین به شمار می‌رود و آیات و روایات زیادی بر آن دلالت دارند. از جمله این كه رسول گرامی اسلام فرموده‌اند: «طلب العلم فریضهٌ علی كلّ مسلمٍ»؛[5] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn5) فراگیری دانش بر هر مسلمانی واجب است. از طرف دیگر بر دانشمندان هم واجب است كه به امر آموزش اهتمام ورزند، چنان چه در بیان دیگری از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده كه فرمودند: «ما أخذ اللهُ المیثاقَ علی الخلقِ أن یتعلّموا حتّی أخذَ علَی العلماء أن یعلّموا»؛[6] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn6) خداوند از مردم برای یادگیری عهد و پیمان نگرفت مگر این كه از دانشمندان برای یاد دادن پیمان گرفت.
نبی مكرّم اسلام به مسلمین توصیه می‌نمودند به دنبال دانش بروید و در فراگیری دانش هیچ گونه محدودیت زمانی و مكانی نداشته، از ابتدای كودكی تا آخر عمر در پی آموختن باشید؛ «اُطلبوا العلم من المهد الی اللّحد» و حتی اگرتنها راه دستیابی به علم و دانش سفر به دوردست‌ترین نقاط جهان همچون چین باشد كه در آن زمان مسافرت به آنجا به آسانی ممكن نبود، از هیچ كوششی دریغ ننمائید. «اطلبوا العلم و لو بالصّین».[7] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn7) طلب علم آن چنان مهم است كه در دین اسلام طلب آن از طلب مال واجب‌تر و ارزش آن از عبادت بالاتر شمرده شده است، در بیانات گهربار امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می‌خوانیم: «ایّها الناس إعلمُوا أنّ كمال الدّین طلبُ العلم و العمل به الا و انّ طلبَ العلم أوجبُ علیكم من طلب المال»؛[8] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn8) ای مردم كمال دین در جستجوی دانش و عمل به آن است و آگاه باشید كه تحصیل علم از طلب مال واجب‌تر است. و در بیان دیگری فرمودند: «جستجوی دانش برتر از عبادت است»[9] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn9). چرا كه تنها عبادتی ارزش دارد كه از روی معرفت باشد و تنها عالم است كه در دام شبهات و وسواس گرفتار نمی‌شود.
در میان همه معارف بر تعلیم و تعلّم احكام و معارف دین تأكید بیشتری شده است. به حدّی كه بر مسلمین واجب گردیده كه از هر قومی افرادی برای فراگیری علوم دین هجرت كنند و بعد از تحصیل به میان قوم خود برگشته و آنها را آموزش دهند؛ «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ»[10] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn10)؛ پس چرا از هر طائفه‌ای گروهی هجرت نمی‌كنند تا علم دین بیاموزند و وقتی برگشتند به سوی قوم خود، آنها را انذار كنند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ آن چنان در امر آموزش دین اهتمام داشتند كه می‌فرمودند: «لو أتیتُ بشابٍّ من شبابِ الشّیعهِ لا یتفقَّه لأدبتهُ»؛[11] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn11) اگر ببینم جوانی از میان جوانان شیعه به فراگیری احكام دین نپرداخته است او را تأدیب می‌كنم.

http://shiaupload.ir/images/75864259036925827334.gif (http://shiaupload.ir/images/75864259036925827334.gif)

عهد آسمانى
03-04-2011, 22:12
علم واجب از نظر اسلام:
گفته شد از نظر اسلام تحصیل دانش امری لازم و واجب است، حال سؤال این است كه آیا فراگیری تمام علوم واجب است یا نه؟ در جواب این سؤال باید گفت كه علوم بر دو دسته‌اند: 1. علومی كه از یادگیری و تعلیم آنها صریحا نهی شده مانند: سحر كه یا برای خود فرد و یا جامعه فسادآفرین هستند و یا این كه اشخاص به قصد ضرر زدن به دیگران می‌آموزد، آموزش و یادگیری این دسته از علوم مگر در مواقع ضرورت حرام می‌باشد؛ 2. علومی كه جزو دسته اول نیستند، كه اینها خود بر دو گروهند: 1. دانشهایی كه مقدمه سازندگی مادی و یا معنوی‌، ‌دنیوی و یا اخروی، فردی و یا اجتماعی می‌باشند و بدون آنها حیات مادی و معنوی انسان به مخاطره می‌افتد، كه تحصیل آنها به صورت واجب عینی مثل شناخت اصول عقائد و تكالیف شرعیه و یا واجب كفائی همچون علم طبّ و شیمی و... بر همگان لازم است. 2. دانشهایی كه نقل حیاتی در زندگی فرد و یا اجتماع ندارند، كه اینها با توجه به مصالح و مفاسدی كه دارند، بر سه گروهند:
1. مستحب: هر دانشی كه مقدمه تقویت بنیه مادی و یا معنوی فرد و یا جامعه است و بدون آن ضربه‌ای به نیازهای اصولی وارد نمی‌شود، البته در صورتی مستحب است كه با قصد قربت فرا گرفته شود.
2. مباح: همین دانشها اگر بدون قصد قربت آموخته شودن مباح به شمار می‌آیند.
3. مكروه: دانشهایی كه مقدمه فساد نیستند، امّا سودی نیز در بر ندارند، اگر موجب تضییع عمر گردند و انسان را از مقصد دور نمایند لغو و مذموم و مكروه به شمار می‌روند. مثل علم انساب.[12] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftn12)
پس اگر چه تعلیم و تعلّم در اسلام جایگاه والائی دارد ولی این طور نیست كه اسلام به تمامی علوم به طور یكسان توجه داشته باشد، بلكه به میزان تأثیری كه در اساس زندگی بشر و تعالی او به سوی كمال دارند، دارای درجات متفاوتی نیز هستند و حكم تعلیم و تعلم آنها نیز تفاوت دارد.
[1] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref1) . فروغ ابدیت، ج 1، ص 68، دفتر تبلیغات، چ پنجم، آیت الله سبحانی.
[2] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref2) . بحار الانوار، ج 1، ص 26، بیروت، 1403 ق.
[3] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref3) . فروغ ابدیت، ج 1، ص 518.
[4] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref4) . ر.ك: در مكتب احیاگر تشیع، دكتر علی قائمی.
[5] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref5) . اصول كافی، ج 1، ص 35، انتشارات علمیه اسلامیه، چ اول، شرح و ترجمه سید جواد مصطفوی.
[6] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref6) . جامع الاحادیث، ص 67.
[7] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref7) . بحار الانوار، ج 1، ص 77؛ و ج 2، ص 32.
[8] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref8) . تحف العقول، ص 199، موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، 1416 ق.
[9] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref9) . بحار، ج 69، ص 80، ح 29.
[10] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref10) . توبه، 122.
[11] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref11) . اصول كافی، ج 1، ص 36.
[12] (http://www.andisheqom.com/Files/olama.php?level=4&scid=5763#_ftnref12) . سیمای علم و حكمت در قرآن و حدیث، ص 151، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چ اول.


http://shiaupload.ir/images/75864259036925827334.gif (http://shiaupload.ir/images/75864259036925827334.gif)