رایکا
29-09-2009, 19:12
مسأله حجاب چرا بیشتر روی زنان تكیه شده است؟
برای روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
الف- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینی
بر اساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است كه برای رسیدن به كمال و معنویّت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه به هر یك از آنها در حدّ نیاز طبیعی، سبب شكوفایی همه استعدادهای انسان شده و او را به سوی كمال سوق داده است.
پوشش مناسب برای زن و مرد عامل مهمی در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
ب- توجه به ساختار فیزیولوژی انسان
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهای مستقیم با تفاوتهای جسمی و روحی زن و مرد دارد.
در تحقیقات علمی در مورد فیزیولوژی و نیز روانشناسی زن و مرد ثابت شده كه مردان نسبت به محرّكهای چشمیِ شهوتانگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایی زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعی قادر به دیدن است، از سوی دیگر ترشّح هورمونها در مرد صورتی یكنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتی گسترده تحت تأثیر محرّكهای شهوانی قرار میگیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّكهای حسی پاسخ میدهند. حس لامسه بروز زیادی ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیك است.
از این گذشته چون هورمونهای جنسی زن به صورت دورهای ترشخ میشوند و به طور متفاوت عمل میكنند، تأثیر محرّكهای شهوانی بر زن صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار كمتر است.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت: حجاب در اسلام از یك مسئله كلّی و اساسی ریشه گرفته است. اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی (چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها برای كار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربی كه حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم میآمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم میریزد.
اسلام قائل به تفكیك میان این دو محیط است و برای تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بی بند و باری در پوشش به معنای عدم ضابطه در تحریك غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسی است كه آثار شوم آن بر كسی پوشیده نیست.
پوشش زن در اسلام به این معنا است كه، زن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و از جلوهگری و خودنمایی خودداری كند. بنابراین; لزوم حجاب از سوی اسلام در حقیقت برای حفظ كرامت زن است تا مورد بهرهبرداری هوسبازان، قرار نگیرد.
درست است كه حجاب، در ظاهر محدودیت زن را نشان میدهد; اما واقع و روح مسئله، حكایت از محدودیت كامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع و همچنین سلامت جامعه و حفظ آن از لجنزار فساد است.
برای روشن شدن فلسفه حجاب زن و راز تفاوت آن با پوشش مردان، توجه به مطالب ذیل لازم است:
الف- توجه به رابطه پوشش با فرهنگ دینی
بر اساس فرهنگ اسلامی، انسان موجودی است كه برای رسیدن به كمال و معنویّت خلق گردیده است. اسلام با تنظیم و تعدیل غرایز به ویژه غریزه جنسی و توجه به هر یك از آنها در حدّ نیاز طبیعی، سبب شكوفایی همه استعدادهای انسان شده و او را به سوی كمال سوق داده است.
پوشش مناسب برای زن و مرد عامل مهمی در تعدیل و تنظیم این غریزه است.
ب- توجه به ساختار فیزیولوژی انسان
نوع پوشش زن و تفاوت آن با لباس مرد رابطهای مستقیم با تفاوتهای جسمی و روحی زن و مرد دارد.
در تحقیقات علمی در مورد فیزیولوژی و نیز روانشناسی زن و مرد ثابت شده كه مردان نسبت به محرّكهای چشمیِ شهوتانگیز حساس ترند و چون تأثیر حس بینایی زیادتر است و چشم از فاصله دور و میدان وسیعی قادر به دیدن است، از سوی دیگر ترشّح هورمونها در مرد صورتی یكنواخت و بدون انقطاع دارد، مردان به صورتی گسترده تحت تأثیر محرّكهای شهوانی قرار میگیرند اما زنان نسبت به حس لمس و درد حساس ترند و به محرّكهای حسی پاسخ میدهند. حس لامسه بروز زیادی ندارد و فعالیتش محدود به تماس نزدیك است.
از این گذشته چون هورمونهای جنسی زن به صورت دورهای ترشخ میشوند و به طور متفاوت عمل میكنند، تأثیر محرّكهای شهوانی بر زن صورتی بسیار محدود دارد و نسبت به مردان بسیار كمتر است.
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت: حجاب در اسلام از یك مسئله كلّی و اساسی ریشه گرفته است. اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی (چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر) به محیط خانواده و در چهارچوب شرع و قانون اختصاص یابد و اجتماع تنها برای كار و فعالیت باشد، بر خلاف سیستم غربی كه حضور در جامعه را با لذت جویی جنسی به هم میآمیزد و تعدیل و تنظیم امور جنسی را به هم میریزد.
اسلام قائل به تفكیك میان این دو محیط است و برای تأمین این هدف، پوشش و حجاب را توصیه نموده است، زیرا بی بند و باری در پوشش به معنای عدم ضابطه در تحریك غریزه و عدم محدودیت در رابطه جنسی است كه آثار شوم آن بر كسی پوشیده نیست.
پوشش زن در اسلام به این معنا است كه، زن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و از جلوهگری و خودنمایی خودداری كند. بنابراین; لزوم حجاب از سوی اسلام در حقیقت برای حفظ كرامت زن است تا مورد بهرهبرداری هوسبازان، قرار نگیرد.
درست است كه حجاب، در ظاهر محدودیت زن را نشان میدهد; اما واقع و روح مسئله، حكایت از محدودیت كامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع و همچنین سلامت جامعه و حفظ آن از لجنزار فساد است.