ملکوت* گامی تارهایی *
30-09-2009, 00:24
آيت الله شيخ جواد حنائى مشهور به كربلايى در سال 1304 هـ.ش. در كربلاى معلّى متولّد، و پس از تحصيل مقدّمات علوم در كربلا به نجفاشرف هجرت نمود و بقيّه علوم ادبى و سطح را پايان برد. آنگاه در درس خارج از محضر آيات عظام، شيخ حسين حلّى، سيّدعبدالهادى شيرازى ـ قدّس الله اسرار هما - استفاده نمود و بيش از همه و حدود 9 سال از محضر آيتاللهالعظمى خويى(قدس سره)بهره برد. حضرت آيتالله كربلايى در اخلاق و معارف از وجود پربار آيات عظام:
عارف بزرگ سيّد علىآقاقاضى، سيّد محمّدحسين تهرانى، شيخ عباس قوچانى، شيخ جواد انصارى همدانى و سيّدهاشم حّداد استفاده نمود. سپس به ايران هجرت كرده و به بيان معارف ناب ولايى و اخلاقى مشغول گرديد. كتابهاى «انوار الساطعة فى شرح الزيارة الجامعة» در پنج جلد، «قُرّةالمُهَج فى زيارة ثامن الحجج(عليه السلام)»، «تولّى و تبّرى در مطاعن غاصبين مقام خلافةاللّهى معصومين(عليه السلام)» از تأليفات اينبزرگوار است.مطالب زير به تقاضاى نگارنده اين كتاب توسط معظّمله نگارش يافته است.بسم الله الرحمن الرحيمالحمدلله رب العالمين، و صلّى الله على محمّد و آله الطاهرين، و لعنة الله على اعدائهم اجمعين الى يوم الدين.امّا بعد، بنده شيخ جواد معروف به كربلايى اگر چه از خصّيصين حضرت آيت الله العظمى بهجت ـ دامت بركاته ـ نبوده، و به جهت عدم قابليّت مورد عنايت خاصّ ايشان قرار نگرفته، و نيز از اصحاب سرّ آقا نيستم; ولى در طول مدّت مديد گاهگاهى خدمت ايشان مشرّف شده و از كمالات و مواعظ آقا بهرهمند مىشديم، كه در اين نوشتار به برخى از خصوصيات آقا اشاره مىكنم:
تفكر در مجارى معارف الهىاز جمله ويژگىهاى ايشان آن است كه هر شب يا غالب اوقات، وقت خود را به خلوت و فكر كردن در مجارى معارف الهى مىگذراندند، و هيچ حاضر نيستند كه وقت خود را به عاطل و باطل بگذرانند و در محافل بيهوده شركت كنند. و همواره از اين گونه مجالس و صحبتهاى بىخود احتراز مىنمايد بنده خود چند بار در نجف اشرف ديدم كه ايشان وقت رفتن به درس و يا تشرّف به زيارت حضرت امير ـ روحى فداه ـ عبايش را به سرش كشيده و بدون التفات و توجّه به كسى به درس و يا زيارت مىروند.اهل نماز شب و شب زندهدارىديگر ويژگى ايشان اينكه:
در نماز شب و گريه كردن در نيمههاى شب بخصوص شب جمعه خيلى جدّيّت دارند، يكى از علماى مشهور مىفرمودند:
شب جمعه در مدرسه سيّد ـ رضوان الله تعالى ـ عليهـ واقع در نجف اشرف در نيمههاى شب شنيدم كه آيت الله بهجت در حالى كه سر به سجده گذاشته بود با صداى حزين و همراه با ناله و گريه مكرّر به پيشگاه حقّ تعالى عرضه مىداشت:
«اِلهى! مَنْ لى غَيْرُكَ اَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرّى وَالنَّظَرَ فى اَمْرى؟!». معبودا! جز تو كيست كه از تو بخواهم گرفتارى و رنجورىام را برطرف و در امورم نظر كند؟!كتوم بودنجناب ايشان هم اينك هم از اجتماعات كنارهگيرى نموده و معارف الهى را كتمان مىكنند. حتّى ديده شده كه اشخاصى با اينكه مدتى ملازم ايشان بودند و چه بسا بهرههاى فراوان از ايشان بردهاند; در اثر كتمان ايشان و يا در اثر گرم نگرفتن آنها، بعد از مدتى
كناره گيرى مىكردند.
عارف بزرگ سيّد علىآقاقاضى، سيّد محمّدحسين تهرانى، شيخ عباس قوچانى، شيخ جواد انصارى همدانى و سيّدهاشم حّداد استفاده نمود. سپس به ايران هجرت كرده و به بيان معارف ناب ولايى و اخلاقى مشغول گرديد. كتابهاى «انوار الساطعة فى شرح الزيارة الجامعة» در پنج جلد، «قُرّةالمُهَج فى زيارة ثامن الحجج(عليه السلام)»، «تولّى و تبّرى در مطاعن غاصبين مقام خلافةاللّهى معصومين(عليه السلام)» از تأليفات اينبزرگوار است.مطالب زير به تقاضاى نگارنده اين كتاب توسط معظّمله نگارش يافته است.بسم الله الرحمن الرحيمالحمدلله رب العالمين، و صلّى الله على محمّد و آله الطاهرين، و لعنة الله على اعدائهم اجمعين الى يوم الدين.امّا بعد، بنده شيخ جواد معروف به كربلايى اگر چه از خصّيصين حضرت آيت الله العظمى بهجت ـ دامت بركاته ـ نبوده، و به جهت عدم قابليّت مورد عنايت خاصّ ايشان قرار نگرفته، و نيز از اصحاب سرّ آقا نيستم; ولى در طول مدّت مديد گاهگاهى خدمت ايشان مشرّف شده و از كمالات و مواعظ آقا بهرهمند مىشديم، كه در اين نوشتار به برخى از خصوصيات آقا اشاره مىكنم:
تفكر در مجارى معارف الهىاز جمله ويژگىهاى ايشان آن است كه هر شب يا غالب اوقات، وقت خود را به خلوت و فكر كردن در مجارى معارف الهى مىگذراندند، و هيچ حاضر نيستند كه وقت خود را به عاطل و باطل بگذرانند و در محافل بيهوده شركت كنند. و همواره از اين گونه مجالس و صحبتهاى بىخود احتراز مىنمايد بنده خود چند بار در نجف اشرف ديدم كه ايشان وقت رفتن به درس و يا تشرّف به زيارت حضرت امير ـ روحى فداه ـ عبايش را به سرش كشيده و بدون التفات و توجّه به كسى به درس و يا زيارت مىروند.اهل نماز شب و شب زندهدارىديگر ويژگى ايشان اينكه:
در نماز شب و گريه كردن در نيمههاى شب بخصوص شب جمعه خيلى جدّيّت دارند، يكى از علماى مشهور مىفرمودند:
شب جمعه در مدرسه سيّد ـ رضوان الله تعالى ـ عليهـ واقع در نجف اشرف در نيمههاى شب شنيدم كه آيت الله بهجت در حالى كه سر به سجده گذاشته بود با صداى حزين و همراه با ناله و گريه مكرّر به پيشگاه حقّ تعالى عرضه مىداشت:
«اِلهى! مَنْ لى غَيْرُكَ اَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرّى وَالنَّظَرَ فى اَمْرى؟!». معبودا! جز تو كيست كه از تو بخواهم گرفتارى و رنجورىام را برطرف و در امورم نظر كند؟!كتوم بودنجناب ايشان هم اينك هم از اجتماعات كنارهگيرى نموده و معارف الهى را كتمان مىكنند. حتّى ديده شده كه اشخاصى با اينكه مدتى ملازم ايشان بودند و چه بسا بهرههاى فراوان از ايشان بردهاند; در اثر كتمان ايشان و يا در اثر گرم نگرفتن آنها، بعد از مدتى
كناره گيرى مىكردند.